لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
مقدمه :
تاکنون برای مدیران وظایف گوناگونی شناخته شده است و هر یک از صاحبنظران رشتههای مدیریت و علوم رفتاری نیز نسبت به دسته ای از این وظایف توجه بیشتری نشان دادهاند. در علوم مدیریت نسبت به وظایف خاص مدیران در زمینه برنامه ریزی و سازماندهی تأکید میشود و در مباحث روان شناسی مدیریت ابعاد انسانی مورد توجه قرار می گیرد. سازمانی را در نظر بگیرید که هر چند مدیر آن به همه وظایف خود عمل کرده، اما کارکنان سازمان افسرده، ناراضی و کم تحرک هستند . در این صورت آیا می توان گفت مدیر بخش به وظایف اساسی خود عمل کرده است و این حالت های کارکنان مشکل دیگری است که باید در جای دیگری حل شود؟
از مشخصات یک سازمان سالم آن است که سلامتی جسمی و روانی به همان اندازه مورد توجه مدیر قرار گیرد که تولید و بهرهوری مورد تأکید است. در یک جامعه سالم مسئولیت سازمان ها منحصر به ارائه خدمات سودآوری از سوی کارکنان آن سازمان نیست و مدیریت اثربخش نیز بدون توجه و اعتقاد به سلامت روانی کارکنان حاصل نمی شود. جامعه ای را در نظر بگیرید که هر چند سازمان های آن با اتخاذ شیوههای گوناگون و با فراموش کردن ابعاد انسانی محیط کار به سطح تولید مورد نظر رسیدهاند، اما کارکنان این سازمان ها عصبی ، مغموم ، ناراضی ، پرخاشگر ، بدبین و در انتظار فرصتی هستند تا پریشانی های روانی خود را با کم کاری ، ترور شخصیت یکدیگر ، ایجاد سوانح و حوادث به شیوهای مخرب نشان دهند.ویژگی های مدیران کارآمد
هر مدیر باید دارای ویژگی هایی باشد که اورا در خور و شایسته رهبری محیط آموزشی گرداند. . این توانمندی ها که به توانمندیهای رهبری موسوم است فرد را در بین سایر افراد متمایز نموده و او را قابل مراجعه ، اعتماد و اطمینان سازد .
مک موری (Mc Murray ) ده ویژگی را برای یک رهبر موفق بر می شمرد که می تواند الگویی برای تمرین مدیریت و رهبری آموزشی به حساب آید :
استقلال فکر
اتکای به نفس
قضاوت درست
ابتکار
جامعیت فکر
پیش بینی احتمالات
داشتن نظم
منصف بودن
قاطعیت
10- رعایت اصول اخلاقی
صاحب نظران ویژگی های دیگری نیز برای مدیر آموزشی بر شمرده اند که در چهار موضوع مهارتهای مدیریتی ، مهارتهای بین فردی ، ارتباط و سایر جنبه های مهارتی در این مقاله مورد بررسی قرار می دهیم .
الف ) مهارتهای مدیریتی
تجزیه و تحلیل مسائل :
این توانایی به جمع آوری داده ها و تجزیه اطلاعات پیچیده برای عناصر هم یک مسئله بر می گردد .به عبارت دیگر ، مدیر باید بتواند به جستجوی اطلاعات برای هدف معین بپردازد و از آن اطلاعات برای حل مسئله و تصمیم گیری استفاده کند .
قضاوت :
توانایی رسیدن به نتیجه گیری های منطقی و اتخاذ تصمیمات پر کیفیت بر پایه اطلاعات موجود ، داشتن مهارت در تشخیص نیازهای آموزشی و تعیین اولویت بین آنها ، دارا بودن توان ارزشیابی انتقادی از ارتباطات کتبی .
بر این اساس ، یک مدیر آموزشی خوب کسی است که بتواند نیازهای آموزشی جامعه و مدرسه را مشخص کرده و با رعایت الویت ها ، به تصمیم گیری درباره حل و تأمین آن نیازها بپردازد
توانایی سازمانی :
توانایی برنامه ریزی ، زمان بندی و کنترل کار دیگران و داشتن مهارت در استفاده بهینه نیروها و توانایی برخورد درست با درخواست های دیگران در یک زمان . بدین ترتیب ، مدیر آموزشی کسی است که بتواند از زمان و نیرو بطور بهینه و صرفه جویانه در حل مشکلات و تأمین درخواست ها یا نیازها استفاده کند .
مصمم بودن :
توانایی در تشخیص اینکه بدون توجه به کیفیت تصمیم ، چه زمانی نیاز به اتخاذ تصمیم است . درک درست و بموقع زمان تصمیم گیری یکی از ویژگی های مهم رهبری آموزشی است .
ب ) مهارتهای بین فردی
رهبری :
توانایی در درگیر کردن و مشارکت دادن سایرین در حل مشکلات و مسائل سازمان و تشخیص این که چه زمانی گروه نیاز به هدایت دارد و تعامل گروه با گروه برای راهنمایی آنها در انجام و تکمیل کارها از ویژگی های رهبر آموزشی است .
حساسیت :
یک مدیر آموزشی موفق نسبت به نیازها ، خواسته ها و مشکلات شخصی اعضای سازمان دارد . او می تواند تعارضات را حل کند و با افرادی که زمینه ها و سوابق متفاوتی دارند رفتار و برخوردی مناسب داشته باشد . او می داند که چگونه با مسائل عاطفی برخورد کند و از چه نوع اطلاعاتی با هر کس استفاده کند .
تحمل فشار :
توانایی کار کردن در شرایط تحت فشار و در زمانی که مخالفین ( نیروهای مخالف ) در حال فعالیت هستند و همچنین توانایی فکر کردن در زمان وقوع مشکلات از ویژگی های مدیر آموزشی خوب است .
ج ) ارتباط
ارتباط شفاهی :
مدیر آموزشی موفق است که بتواند درباره ایده ها و وقایع سخنرانی روشنی داشته باشد .
ارتباط کتبی :
مدیر آموزشی باید بتواند ایده ها و افکار خود را کتباً به روش درست با مخاطبین مختلف مانند دانش آموزان، معلمان و اولیا و دیگران در میان بگذارد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 60
مهارت به اعتماد به نفس تبدیل می شود
الگوی خوبی برای افرادتان باشید . هدفمند و مطمئن نشان دهید اگر حالت عصبی و نگرانی در چهره تان معلوم باشدکارمندان ضعف شما را پیدا می کنند و از آن استفاده می کنند .آدمهایی که بیشتر از همه از حوادث خیابانی می ترسند اغلب طعمه اینگونه حوادث می شوند
چگونگی رهبری و ایجاد انگیزه در افراد
تمام رهبران خوب از توانایی اظهار وجود و جرات برخوردارند .
چگونگی تربیت ما در خانه و مدرسه باعث می شود که ما خود را یک مدیر و رهبر تلقی کنیم و یا کسی که تابع و فرمانبردار است . وقتی قدرت رهبری را درک کنید می توانید بر عادتهای تربیتی نا صحیح غلبه کنید .
به افراد کم تجربه توجه خاصی داشته باشید وقتی با تجربه تر و ورزیده تر می شوند شیوه خود را تغییر دهید و کمی دست آنها را باز بگذارید. همین که کارکنان یاد می گیرند کمتر به شما وابسته باشند آنها را مورد حمایت و تشویق قرار دهید .
افراد با تجربه نیاز به آزادی عمل دارند و از نظارت شدید،ناراحت می شوند .
سلامتی خود را حفظ کنید برای سلامتی خود ورزش کنید، خوب لباس بپوشیدو…
مودب باشید از کلماتی مثل بفرمائید و متشکرم در صحبتهایتان استفاده کنید اما نه زیاد
به کارایی توجه داشته نه به محبوبیت و پرطرفدار بودن ، گاهی لازم است خشم خود را نشان دهید اما خویشتنداری خود را از دست ندهید
ابتدا برای خود معلوم کنید چه احساسی دارید بعد تصمیم بگیرید که چه وقت با فرد مورد نظر صحبت کنید و مطلب خود را با آرامش مطرح کنید مثلا " من خیلی از اتفاقی که …… عصبانی هستم " .
به طرز خوشایند با نظرات آنها مخالفت کنید . آرام باشید اجازه دهید که آن شخص هم حرفهایش را مطرح کند . با دقت به حرفهای او توجه کنید و بعد راه حلی برای آنها پیدا کنید .
اگر از چیزی ناراضی هستید صریح ابراز کنید. آه نکشید یا اخم نکنید و با بداخلاقی و بی حوصلگی رفتار نکنید .
عزت نفس و نتایج حاصل آن را در سازمان ترویج کنید کاری کنید که همه ، اهمیت کار خود را درک کنند و این که هر کدام آنها تا چه حد در موفقیت سازمان موثر بوده است .
بر معیارهای بالا تکیه کنید ، همه افراد باید بفهمند ، همبن قدر که فقط کارها را بدون اشکال انجام بدهند کافی نیست .
تحت رهبری شما ، یگان ، هویتی یگانه پیدا می کند .
با ابراز بلند نظری و مصمم و راه هدفدار، عزت نفس را در یگان خود ترغیب کنید .
وقتی با کارکنان صحبت می کنید از ضمیر ما به جای من استفاده شود
هر وقت ممکن بود ارتباط رودر رو با کارمندان برقرار کنید وقتی با آنها ملاقات می کنید تعارف ها و احوال پرسی ها را به یک دقیقه محدود کنید و با تلفن بیشتر از 10 دقیقه با کسی صحبت نکنید ، سعی کنید از سوء تفاهم جلوگیری کنید .
رهبری کارکنان
کارکنان را با عطف توجه آنان به هدف های سازمان دور هم جمع کنید با یادآوری به کامندان خود در عین حالی که کار خود را انجام می دهند باید همدیگر را حمایت و کمک کنند .
کار گروهی را در بین آنها تقویت کنید .
کاری کنید که افراد سازمان به هم احساس وابستگی و همبستگی کنند ، کمک کنید که آنها از مسئولیت های هم درک روشنی داشته باشند .
هر چند وقت یک بار برای توضیح کارهای یگان، افرادتان را دور هم جمع کنید. پیشرفت کار را بررسی کنید و برنامه های آینده را تعیین کنید. در مورد کسانی که در جلسات برخورد منفی دارند ، علت را بررسی کنید .
افراد را در کارها مشارکت بدهید و کاری را به گروه تحمیل نکنید ، با آنها حرف بزنید ، آنها را تشویق کنید واجازه پیشنهاد بدهید .
افرادی که خوب کار کرده اند در جلسات تشویق کنید.
به پایین دستها اعتماد نکنید یا رازی را با آنها در میان نگذارید
وقتی مشکلاتی بین اعضای گروه وجود دارد سریع اقدام کنید قبل از آنکه اوضاع بحرانی شود افراد را جمع کنید و با صحبت کردن مسائل را حل و فصل کنید .
با ایجاد جوی مناسب ،محیط کاری دلپذیری به وجود آورید . سختکوش باشید اما افراط نکنید و به کارکنان فشار نیاورید . نگرانی و اضطراب از خود نشان ندهید . با روشی مطمئن و راحت ، گروهتان بیشتر سر شوق می آید .
ضعفهای گروه را بشناسید و به سرعت و قاطعیت اقدام به حل آنها کنید افراد را راهنمایی کنید و بطور جدی آموزش بدهید .
وقتی کارکنان تحت فشار قرار می گیرند کمک کنید که از بحران خارج شوند اما حتماً بحران هایی راکه در اثر بی کفایتی یا عدم تلاش پیش می آیند شناسایی کنید .
انگیزه
ایجاد انگیزه در کارکنان
انگیزه بخشی ، یعنی کمک به افراد برای دستیابی به موفقیت های فردی . کمک کنیم هر یک از افراد گروه بفهمند از کار خود چه نتیجه ای می خواهد بگیرد
وقت بگذارید و با تک تک کارکنانتان صحبت کنید .
از هیچ کدام از کارمندانتان دوری نکنید و یا به آنها بی اعتنا نباشید و با همه آنها در هر مقام و مرتبه ای که هستند با احترام رفتار کنید . اعضای سازمان باید در حضور شما آسوده باشند و طبیعی رفتار کنند .
نگرانی ها را به اطمینان بدل کنید و شور و هیجان آن اعضای گروه را که شهامت بیشتری دارند مهار کنید ، توانایی های افراد را به آنها یاد آوری کنید و به آنها از راه آموزش و واگذاری مسئولیت کمک کنید . استعدادهایشان را پرورش دهید و اساس پیشرفت آینده خود سازید . زمانی که به حق و سزاوار است تحسین کنید.
با فشار ضوابط و کنترل بیرونی بر روی کارکنانی که فاقد انگیزه باشند نتیجه مطلوبی حاصل نخواهد شد
ایجاد انگیزه در سازمانی که بدنه آنرا افراد مومن، ایثارگر و فداکار تشکیل می دهند کار آسانی است
بهره گیری از آیات قرآن
بهره گیری از متون اصلی سخنان پیشوایان بزرگ
بهره گیری از سنت رسول خدا و سیره ائمه طاهرین
بهره گیری از دعاها و مناجات پر محتوا
توجه کنید:
در کارکنان میل به کار کردن را به وجود آورید باید سعی کنید تا کارکنان با رضایت و رغبت و خودکارانه به دنبال کارها بروند
به زیردستان بپردازید (توجه به نیاز های کارکنان ……)
شنونده خوبی باشید با انگشت گذاشتن روی نقاط ضعف و قوت اشخاص و با توجه به شخصیت آنان می توانید آنها را تشویق کنید تا آزادانه گفتگو کنند و سپس با کمال علاقه شنونده با حوصله و علاقه مندی برای سخنان ایشان باشید .
وقتی انتقاد می کنید پیشنهاد سازنده ای را هم آماده داشته باشید
به طور خصوصی انتقاد کنید در نزد زیردستان و حضور دیگران انتقاد نکنید زیرا انتقاد در حضور دیگران حکم سرزنش دارد .
نزد همکاران، زیردستان را تحسین کنید (فرد را خشنود کرده و در دیگران ایجاد انگیزه می کند )
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 23 صفحه
قسمتی از متن .doc :
کار آفرین کیست؟
افرادی که یک فرصت شغلی جدید در صنعت ایجاد می کنند کار آفرین هستند. آنها اغلب این کار را با ایجاد شرکتی تازه انجام می دهند. اما آنها همچنین فرصتهای جدید شغلی را با ورود یک محصول یا ایجاد یک بازار جدید بوجود می آورند. بنابراین که در کارخانجات بزرگ خطوط تولید تازه ای به راه می اندازند و یا با ایجاد بخش هایی تازه که قبلاً وجود نداشت باعث ایجاد بازاری جدید می شوند با این تعریف کارآفرین هستند. به بیان کلی تر کارآفرینان منابع را مدیریت می کنند تا چیز تازه ای بسازند اعم از شغل تازه یا کالا یا خدمت یا حتی بازار تازه-
آنچه کارآفرینان موفق را از کارآفرینان دیگر متمایز می کند سرعت توسعه فعالیت اقتصادی آنان است. آنهایی بیشتر موفق هستند که فعالیت اقتصادیشان را بتوانند به سرعت رشد دهند. آنها موقعیت هایی را که در بازار دیگران به آنها توجهی نمی کنند می یابند و همین ایده بهره برداری کردن از این موقعیت ها را در ذهن آنها شکل می دهد. آنها خودشان را بخوبی در بازاری که در حال انتقال و تغییر است جا می اندازند که از این نظر مبتکر و مخترع شناخته می شوند. آنها به دقت پیش بینی می کنند که جهت بازارها در حال تغییر است و سپس آماده می شوند که بازارها را به راه بیندازند که این کار را قبلاً کسی انجام نداده بود.
مردم اغلب فکر می کنند کارآفرینان در ابتدا موفق هستند چون آنها کالا یا خدمات تازه ای ابداع می کنند مثل موتور جستجور یاهو. اما اینطور نیست و اغلب کارآفرینان موفق کار خود را با افزایش در کیفیت یک کالا یا محصول ایجاد می کنند بدون اینکه چیز تازه ایجاد کرده باشند. آنها اطلاعات کوچکی روی آنچه دیگران انجام می داده اند ایجاد می کنند.
کارآفرینان پس از شروع کار خود به مشتریان توجه می کنند و با آرامی با اصلاحات دیگر خود را مطرح می سازند. سپس آنها به سرعت آنچه انجام می دهند را متعادل می سازند و این فرایند را بارها تکرار می کنند پیشنهاد بهبود کیفیت مطرح شده از طرف Jerry Greenfild Ben cohen منجر به موفقیت برای آنها شد. آنها شروع به ساختن بستنی با قیمت بالاتر با قطعاتی از میوه روی آن کردند این بستنی ها برای پاسخ به نیاز مشتریانی ساخته شد که بستنی های ساده را دوست نداشتند در آن زمان تولید کنندگان بزرگ بستنی در بازار بستنی میوه ای جدید وجود نداشتند و این بازار جدیدی بود که توسط این دو نفر ایجاد شد.
Jack Burton کار آفرین دیگری است که از Vermont شروع کرد. او با بهبود طراحی کالایی که اولین بار در 14 سالگی با آن آشنا شده بود توانست به موفقیت دست یابد با گذشت مدت کمی ا ز فارغ التحصیلی از نیویورک نقل مکان کرد و تخته اسکی های Burton را درست کرد. او می گوید ؟ بسیاری از مردم فکر می کنند من تخته اسکی جدیدی اختراع کرده ام در حالی که این درست نمی باشد؟
طرح اولیه تخته اسکی ها بوسیله شرکت Brun swick ساخته شد در حالی که این شرکت هیچ گاه پیشرفتی در تخته اسکی های ساخته شده ایجاد نکرد. فلسفه Burton بهبود آنچه جا دارد بر اساس نیازهای واقعی مشتریان بود. Burton این مساله را به همگان یاد داد که: اگر محصولات اصلی برای مردم کسالت آور باشد آنها حاضرند با پرداخت پول بیشتر کالای با کیفیت تری بخرند.
- تاثیر محیط بر فعالیت های کارآفرینانه:
طی ده سال اخیر کارآفرینان میلیونها فرصت شغلی تازه در جهان ایجاد کرده اند. از هر شش دانشجوی رشته مشاغل یک نفر می گوید هدف شخصی اش تاسیس یک شرکت اختصاصی است و کارشناسان پیش بینی می کنند در آینده سازمانهای بسیاری متولد شوند. به ویژه افزایش فعالیتهای جسورانه (venture creation) در بین زنان، مهاجران و اعضای گروههای کوچک و رده پایین پیش بینی می شود. سهم شغل های ایجاد شده بوسیله زنان کارآفرین از 24% در سال 1975 به 40% در سال 2000 افزایش یافته است.
آیا این رشد بیانگر جهش ناگهانی در تولد کارآفرینان است؟
پاسخ منفی است چون سرعت کارآفرینی با شرایط محیط کم یا زیاد می شود. در ایالات متحده سرعت فعالیتهای کارآفرینان در دهه 1920 افزایش یافت و پس از آن در دهه 1930 کاهش یافت و پس از آن و بعد از جنگ جهانی دوم افزایش و پس از آن کاهش چشمگیری از سال 1950 تا 1980 داشت دهه اخیر دوره دیگری از رشد کارآفرینی به علت اختراعات انجام گرفته در تراشه ها، کامپیوترها و وسایل ارتباط جمعی راه دور و تکنولوژی ارتباطات می باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
عوامل ازدواج موفق
ازدواج موفق بستگی به عوامل مختلفی دارد که خیلی از آنها را باید در دوران نامزدی ارزیابی کرد. عوامل دیگری نیز در موفقیت زندگی زناشویی مؤثر است که می توان آنها را بعد از ازدواج شناخت. در ازدواج، سازش دایمی و از خودگذشتگی فراوان لازم است، ولی اگر زن و مرد قبل از ازدواج با یکدیگر در برخی زمینه ها توافق داشته باشند، امکان سازش بعدی بیشتر خواهد بود.
مهمترین عوامل مؤثر در ازدواج موفق عبارتند از:
رشد عاطفی و فکری
درجه رشد عاطفی و فکری فقط بستگی به سن ندارد چون افرادی پیدا می شوند که در سنین ۲۵ سالگی از نظر رشد عاطفی، فکری و اجتماعی کاملاً رسیده و بالغ هستند و برعکس اشخاصی وجود دارند که در سنین خیلی بالاتر هنوز به رشد عاطفی اجتماعی نرسیده اند. از آنجایی که رشد عاطفی، فکری با رشد هوشی رابطه مستقیم دارد لذا اختلاف زیاد بین هوش و معلومات زن و مرد ممکن است باعث بروز اختلاف زناشویی بشود. آنچه به نظر لازم و ضروری می رسد این است که زن و مرد فرق زیادی از نظر طرز تفکر و سلیقه نداشته باشند چون در این صورت با هم توافق نخواهند کرد. البته ممکن است در ازدواجی که زن خیلی با هوش تر از شوهر خود باشد مسأله ای پیش آمد نکند ولی اکثراً خطر از هم پاشیدگی وجود دارد. رشد اجتماعی با رشد فکری عاطفی رابطه دارد چون فردی که از نظر اجتماعی رشد کرده طرز سازش و همکاری را با افراد بهتر می داند و به محدودیتهای خود واقف است، انتظارات اجتماعی را درک می کند و از بحران های دائمی زندگی جلوگیری می کند. به عبارت دیگر پختگی روانی و رشد اجتماعی عاطفی باعث می شود که همسران معایب یکدیگر را بپذیرند، نقایص یکدیگر را بپذیرند، نقایص یکدیگر را به رخ هم نکشند و در حالات مختلف انعطاف پذیری داشته و واکنش مناسب نشان دهند.
تشابه علائق و طرز تفکر
باید قبل از وارد شدن به زندگی زناشویی مخصوصاً در دوران نامزدی در موضوعات مهم زندگی توافق نظر وجود داشته باشد. ثابت شده است که توافقهای زیاد قبل از ازدواج روابط بعد از ازدواج را نیز محکم تر کرده و معنی و مفهوم بهتری به زندگی زناشویی می دهد. مثلاً چقدر در مورد سیاست، اختلاف نظر یا توافق وجود دارد یا هر دو به یک اندازه اجتماعی و معاشرتی هستند یا هر دو راحت طلبند و میل دارند هر شب شام را بیرون بخورند و یا اهل کتاب، مطالعه و بحث هستند. واقع بین بودن طرفین در حد لازم، خسیس و محافظه کار بودن یا ولخرج بودن هم مواردی است که باید در نظر گرفته شود. البته باید خاطر نشان شود که همیشه انتظار نمی رود که زن و شوهر در همه موارد با یکدیگر توافق کامل داشته باشند ولی برای این که خانواده سعادتمند و مستحکم شود توافق کلی در بیشتر قسمتهای زندگی لازم و ضروری است.
عقاید مذهبی
امروزه عقاید مذهبی به قدری در سعادت کانون خانوادگی اهمیت دارد که روانشناسان و متخصصین علوم تربیتی ازدواج افراد از مذاهب مختلف را غیرعاقلانه می دانند به خصوص اگر زن و مرد هر دو به عقاید مذهبی خود ایمان کامل داشته و انعطاف ناپذیر باشند. صرف نظر از اختلاف نظر در موازین و عقاید مختلف که در مذاهب وجود دارد تربیت کودکان بر حسب عقاید موضوعی است که اکثراً اختلاف زناشویی را باعث می شود. دخالت اولیای زن و شوهر و این که کودکشان کدام عقاید مذهبی را انتخاب نمایند باعث شدت اختلاف می شود. ثابت شده است اعتقادات و نگرش های زن و مرد، اکثراً پس از ازدواج ادامه می یابد و حتی اگر زن و شوهر از یک مذهب ولی دارای اعتقادات و دید فلسفی متفاوت نسبت به اصول و موازین مذهبی خود باشند مثلاً یکی از آنها متعصب و به اصطلاح معتقد به اصول و فروع دین بوده و دیگری بی اعتقاد به موازین فوق باشد باز هم منجر به اختلاف عدیده شده و مسائل دیگر زندگی را تحت الشعاع قرار داده و اکثراً باعث مراجعه به کلینیک اعصاب و روان می شود. به هر صورت بهتر است که قبل از وارد شدن به زندگی زناشویی، زن و مرد این مطلب را مورد تعمق قرار دهند و مشکلات حاصله از آن را در نظر بگیرند.
تشابه تحصیلی و طبقاتی
چنانچه زوجین از لحاظ سطح تحصیلات و طبقه اجتماعی با یکدیگر فاصله زیادی داشته باشند احتمال زیادی برای فراهم شدن شرایط ناسازگاری و همچنین درگیری بین آنان وجود دارد.
دختری از طبقه بالا، دارای تحصیلات دانشگاهی و برخوردار از تعلیم و تربیت و شخصیت مطلوب اگر با جوانی از طبقه پایین ازدواج کند که از فهم مسائل اجتماعی عاجز است، آداب معاشرت نمی داند، تحصیلات اندکی دارد، از حیث لباس پوشیدن و آداب معاشرت و صحبت کردن اشکال دارد، دیر یا زود ناآرامی و تنش بر زندگی آنان سایه خواهد افکند. زن از رفتار و گفتار و کردار همسر خود احساس خشم و نفرت می کند و در حضور دیگران حقارت و شرمندگی بر او عارض می گردد. هنگامی که در صدد اصلاح رفتار همسر برمی آِید ممکن است شوهر از تذکر زن خود آزرده و یا عصبانی شود و بر تیرگی روابط افزوده گردد.امکان دارد که در عین اختلاف تحصیلی، زناشویی سعادتمندانه ای در اثر مدیریت و درایت طرفین پدید آید ولی بهتر است از ازدواجی که در آن اختلاف تحصیلی و طبقاتی خیلی زیاد است اجتناب کرد. زیرا هر چه زوجین از جهات مختلف با هم شباهت بیشتری داشته باشند امکان خوشبختی و سعادتمندی آنان، افزایش خواهد یافت.
تشابه علاقه به زندگی زن و شوهر بایستی به زندگی و به ویژه ادامه زندگی زناشویی خود علاقه مند باشند. لازم است در جهان بینی طرفین، تمایل به بقا و لذت بردن از زندگی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
دانشگاه آزاد اسلامی
دانشکده سما ( واحد خواهران )
کارآفرینی
زندگینامه چند تن از کارآفرینان موفق جهان
استاد گرامی: جناب آقای محمد خاتمی
محقق : افسانه ابراهیمی
] Robert Kuokسلطان شکر [
ثروتمندترین مرد کشور مالزی که در حال حاضر در هنگ کنگ اقامت دارد با سرمایه ای معادل 5 میلیارد دلار در لیست ثروتمندترین های سال 2005 جهان قرار گرفته است. اگر چه قرار گرفتن نام او را در این لیست باید به انباشت دارایی هایش نسبت داد اما شهرت او در کشورهای مالزی و حتی کشورهای اطراف تنها به سبب مال و ثروتش نیست. دو ویژگی بارز این پیرمرد 82 ساله که از دوران جوانی همراه او بوده است سبب برتری او از دیگران در اذهان عمومی شده است. ویژگی اول او نحوه زندگی و تعاملات اجتماعی اش می باشد. او حتی در این روزهای پیری و کهنسالی همچون یک نجیب زاده با رعایت تمامی اصول و نرم های اجتماعی در مقابل دیدگان عموم ظاهر می شود. کسانی که سالیان سال همراه او بوده اند هرگز لحظه ای را به یاد نمی آورند که او برخوردی خارج از چارچوب قرار دادی خود به نمایش گذاشته باشد.
ویژگی دوم خنده رویی و خوش برخوردی اوست. این مساله چنان دربین کسانی که با او آشنایی دارند به وضوح به نظر می رسد که آنها به طنز علت شیرینی برخورد او را در سروکار داشتنش با شکر و تجارت آن می دانند. نکته جالب اینجاست که حتی در هنگام عقد قرار دادهای مهم تجاری این خنده رویی و خوش برخوردی بارها و بارها سبب کوتاه آمدن رقبا و طرفین قرار داد شده و پیروزی نهایی او را سبب گشته است. رفتار شیرین او با اطرافیان موجب شده تا مدیران جوانی که هم اکنون تحت تعالیم آموزه های او مشغول فراگیری فنون تجارت هستند،با فراغ خاطر و بی هیچ دغدغه تمامی رمزو رازهای موفقیت در کسب و کار را از او جویا شوند و در سمت های آتی خود به کار برند.
اما در تمامی این مدت علیرغم داشتن این صفات نیکو «kuok» همواره به عنوان مرد شماره یک امپراطوری اش فرمان می راند و بر تمامی امور نظارت دارد مبادا که لحظه ای اهدافش از دیدگان کارمندانش دور بماند و آنها به بیراهه روند.
«Robert kuok Hock-Nien» در سال 1923 در «Johor Bahru» مالزی به دنیا آمد. پدرش یک دلال خرید و فروش مسکن بود که تقریبا سرمایه نسبتا خوبی از این حرفه به دست آورده بود .
«Robert»پس از فارغ التحصیلی از دانشکده «Raffles » در سنگاپور به نزد پدر برگشت تا همراه او به خرید و فروش زمین و مسکن مشغول گردد. د رسال 1949 ، «Robert» شرکت خود را تحت عنوان «kuok brothers Sdn Bhd» به ثبت رساند و اندکی بعد تصمیم گرفت شرکت را وارد معاملات شکر نماید. در سال 1957 که مالزی خود را از چنگال استعمار انگلستان در آورد و به استقلال رسید«kuok» فرصت را غنیمت شمرد و تجارت خود را در سراسر این کشور گسترانید و در فاصله زمانی بسیار اندک تقریبا تمام تجارت شکر را از آن خود نمود . در دهه 1970 ، «kuok» که درصد مهمی از تجارت شکر در سراسر دنیا را از آن خود کرده بود از سوی بازرگانان به لقب « سلطان شکر » خوانده شد و پس از آن به سرعت به سراغ تجارت دیگری در کنار شکر رفت تا مبادا از جریان بازار و نوسانات آن به ناگاه متضرر نگردد.
صنعت آرد اولین صنعتی بود که بعد از شکر به سراغش رفت. با نصب بزرگترین آسیاب آرد در مالزی به راحتی کنترل این محصول را در اختیار گرفت و به سرعت روانه بازارهای خارجی شد. چندی بعد به ساخت هتل های مختلف در مالزی روی آورد و پس از آن بانکی بنا کرد. اوضاع قرار دادهای تجاری او به شکلی شده بود که به سبب هوش بالا و همچنین روابط دولتی که به دست آورده بود، به هر حرفه ای رو می کرد ، در یک چشم بر هم زدن تبدیل به طلا می شد و سودهای فراوانی به سوی او سرازیر می نمود. دیگر کسی نمی توانست او را تنها سلطان شکر بنامد، حضور او در بازار آرد، نفت و گاز ، هتل سازی ، حمل و نقل و زمین و مسکن نیز تقریبا در نقش یک سلطان تمام عیار بود.
تقریبا فرای از شرکت ها و دفاتر و هتل های فراوانی که در مالزی دارد، «kuok » در کشورهایی چون تایلند ، چین ، اندونزی ، فیجی و استرالیا نیز نقش های مهمی در بازار این محصولات ایفا می نمایدو در آنها نیز شعبات بزرگ و گسترده ای دارد. نکته پایانی اینکه افزایش سرمایه او از 1/2 میلیارد دلار در سال 1997 به 5 میلیارد دلار در سال 2005 نشان از آن دارد که کهولت سن هیچ تاثیر نامطلوبی در روند روبه رشد بازرگانی او نداشته و نخواهد داشت.
مایکل فررو [ کارآفرینی از راه صبحانه [ !!
خیلی از پدر و مادرها از اینکه فرزندانشان علاقهای به خوردن صبحانه ندارند، گلهمند هستند و خیلیهای دیگر نیز اصلاً وقت خوردن صبحانه و درست کردن چای و خرید نان تازه و این قبیل کارها را ندارند. شاید بهتر است بگویم حوصله این کارها را ندارند. اما اگر کمی تغییر در خوراک صبحانه بهوجود آید و به قول معروف برای بچهها میز صبحانه را جذابتر کنیم، مسلماً خواهید دید اشتیاق کودکان به خوردن صبحانه بیشتر میشود.
پزشکان مهمترین وعده غذایی روز را صبحانه میدانند و حتی افراد چاق را به خوردن صبحان تشویق میکنند. اروپاییان که در صنعت غذاسازی از ما جلوتر هستند دایماً در حال معرفی خوراکیهای جدید هستند و ما همچنان نان و پنیر و کره را برسر میز صبحانه می گذاریم. هر چند هیچ ایرادی در نان و پنیر و ... نیست ولی بهتر است برای خوراندن آن به بعضی از فرزندانتان سفره صبحانه را جذابتر کنید. این مشکل نه قفط در بین ما که در بین غربیها هم مشهود بوده است. به همین خاطر در دهه 1940 یک شرکت اروپایی، محصول جدیدی به نام «نوتلا» (Nuttella) به کسانی که علاقهای به خوردن صبحانه بهطور سنتی نداشتند، معرفی کرد. تا به امروز تقریباً سه نسل از اروپاییان با خوردن «نوتلا» بزرگ شدهاند. «نوتلا» را «پیترو فررو» که یک کلوچهساز و شیرینیپز بود در شرکت «فررو» تهیه کرد.
در آن زمان براثر جنگ جهانی دوم، کاکائو کمیاب بود و به همین دلیل «فررو» کاکائو را با فندق برشته شده، روغن کاکائو و روغن گیاهی مخلوط کرد تا یک خوراکی جدید به صرفه برای مالیدن روی نان به نام «پاستا جون دوجا» تهیه کند. در فوریه 1946، میلادی 660 پوند از این محصول فروخته شد. «فررو» برای اینکه بتواند جوابگوی این همه تقاضا باشد، با کشاورزان محلی صحبت کرد تا بیشتر به تولید فندق بپردازند. در سال 1946 «فررو» محصول «سوپر کرم جون دوجا» را تهیه کرد که ارزانتر بود.
این خوراکی آن قدر مورد استقبال قرار گرفت که سوپر مارکتهای ایتالیا سرویس جدیدی را برای مشتریان خود به نام آغشتن راه انداختند. کودکان ایتالیایی میتوانستند با یک تکه نان به این سوپر مارکتها بروند. و سراغ این سرویس را بگیرند و سپس خدمه سوپر مارکت با یک چاقو نان بچهها را شکلاتی میکردند. در سال 1964،این خوراکی به «نوتلا» تغییر نام داد و بازاریابی برای آن در خارج از ایتالیا آغاز شد. امروزه «نوتلا» پرطرفدارترین غذای خامه مانند در اروپا به شمار میرود.