لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
تصویر زن ایرانی در مقالات چرند و پرند
در عصرمشروطه، روزنامه جدیدترین و در عین حال گستردهترین رسانه گروهی بود و مشروطه خواهان به جز آن، وسیله دیگری برای رساندن پیام خود به مردم در اختیار نداشتند و به همین دلیل این رسانه برای برقراری ارتباط با مردم به وجود آمد.
این که مقصود از طنز چیست و امروزه چطور از آن استفاده میشود باید گفت امروزه طنز در رسانههای گروهی آن بار معنایی خاص خود را که در گذشته در ادبیات داشته است، دیگر ندارد و در واقع به هر سخن مسخره یا به هر صحبت فکاهی یا هر نوع جوک، طنز گفته میشود در حالی که طنز معنا و کاربرد دیگری دارد و در این معانی نمیگنجد. تعریف دقیق طنز عبارت است از سخن ریشخندآمیز و نوع خاصی از هنر است که این سخن میکوشد به نقد جامعه موجود بپردازد و از طریق نقد به اصلاح جامعه اقدام کند. بنابراین طنز به هر معنا که زشت، پلید، نازیبا، ناراست و ناعادلانه میداند میتازد بدین ترتیب طنز به طور معمول غیر شخصی است و دیدگاه اجتماعی دارد و به کل جامعه مینگرد. زبان طنز بسیار گزنده است اما زبان زشت و ناسزاگویی نیست. در کتابی که آرتور پولارت به نام طنز نوشته و سعید سعیدپور آن را به فارسی ترجمه کرده است، پولارت نظراتی را ابراز میکند. او میگوید بسیار آسان است که ما برای خنداندن مردم، قربانی طنز را با صفات مسخرهای بیاراییم و به عنوان مثال از صفتی مانند ابله استفاده کنیم تا مردم به خنده بیفتند. اما وظیفه طنزپرداز استفاده از این واژهها نیست او باید خواننده یا مخاطب خود را به سمتی پیش ببرد که او واقعا درک کند که قربانی طنز ابله است. بنابراین در طنز ظرافت بسیار نهفته است و همانطور که بدان اشاره شد طنز پادزهر زشتیهای اجتماعی است و میکوشد جامعهای بهتر از جامعه کنونی برقرار کند. میان طنز با انواع دیگر سخن ریشخندآمیز تفاوت بسیار اساسی وجود دارد به طور مثال اگر هزل را با طنز مقایسه کنیم، هزل هم سخن ریشخندآمیز است، اما زمانی که این سخن گفته میشود و مخاطبان به خنده میافتند کار هزل دیگر به پایان میرسد یعنی کار هزل پس از ایجاد خنده شوخ و شاد به اتمام میرسد. در حالی که در طنز، خنده ابتدای کار است و پس از آن مخاطب به فکر فرو میرود. طنز اساسا به مسائل جدی توجه میکند به عبارتی محور بحث طنز، مسائل اجتماعی جدی است بنابراین مخاطب پس از شنیدن طنز به فکر فرو میرود و از طریق تفکر به حقایق تلخ دست مییابد.
نمونههایی از این دست به قرار ذیل است:
1-در سال 1325 قمری یا 1286 شمسی روزنامه عدالت تبریز مقالهای درباره آزادی زنان نوشت. این مقاله سر و صدای زیادی برانگیخت تا سرانجام انجمن ایالتی آذربایجان به این مساله رسیدگی کرد و روزنامه عدالت را توقیف و نویسنده روزنامه - میرزا حسینخان - را از شهر بیرون کرد.
2-در دوره مجلس اول انواع و اقسام انجمنهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، ایالتی و... در تهران وجود داشت. به نوشته برخی از مورخان در حدود 140 انجمن و به گفته برخی دیگر تا 200 انجمن در تهران وجود داشته است. در طی این های و هوی انجمنسازی، بانوان پایتخت نیز انجمنی را دائر کردند که درباره آن مخالفتهای شدیدی صورت گرفت و کار به مجلس شورای ملی کشانده شد. برخی از نمایندگان تا جایی پیش رفتند که گفتند ایجاد انجمن به دست بانوان و گرد آمدن آنها در این انجمن و صحبتهای آنان باعث فساد اجتماعی میشود و بدین ترتیب خواهان برچیده شدن این انجمن شدند.
3-به دنبال تنظیم متمم قانون اساسی شیخ فضل الله نوری و پیروان او نسبت به چند فصل این متمم اعتراض کردند اما به دلیل آن که اعتراض آنها به جایی نرسید از پایتخت خارج شدند به زاویه حضرت عبدالعظیم رفته و در آنجا به بست نشستند. آنها در آنجا روزنامهای را منتشر کردند که اسمی روی آن نگذاشتند و آن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 57 صفحه
قسمتی از متن .doc :
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر دو نوع برنامه گرم کردن منتخب 10 و 15 دقیقه ای بر غلظت اسید لاکتیک خون آزمودنی ها به دنبال یک فعالیت شدید بیشینه بود. به همین منظور، تعداد 252 نفر از دانشجویان پسر رشته تربیت بدنی و علوم ورزش دانشگاه تهران از بین دانشجویان دانشکده مذکور با استفاده از آزمون بروس انتخاب و سپس به طور تصادفی به گروه 11 نفره تقسیم شدند. برنامه گرم کردن 10 دقیقه و گرم کردن 15 دقیقه ای بود. فعالیت شدید بیشینه نیز یک فعالیت شدید کوتاه مدت با نام آزمون کاتینگهام و فالکنر بود. تواتر قلبی و غلظت اسیدلاکتیک خون آزمودنی های دو گروه به وسیله دستگاه لاکتومتر دستی از انگشت اشاره دست و دستگاه پالس متر در سه مرحله استراحت، بعد از گرم کردن و بعد از فعالیت شدید بیشینه اندازه گیری و ثبت می شود. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه های تحقیق از آمار توصیفی و استنباطی و آزمون تی استودنت گروه های همبسته و غیر همبسته استفاده گردید. (P-Value کمتر از 5%) تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد تفاوت معنی داری در غلظت اسید لاکتیک خون آزمودنی ها پس از دو برنامه گرم کردن مشاهده نشد (193/0 = P ) ، متعاقب یک فعالیت شدید بیشینه تفاوت معنی داری در غلظت اسید لاکتیک خون دو گروه مشاهده نشد، اما یک برنامه منتخب 10 دقیقه ای هم چنین یک برنامه گرم کردن 15 دقیقه ای باعث افزایش معنی داری در غلظت اسید لاکتیک متعاقب یک فعالیت شدید در مقایسه با پس از گرم کردن در آزمون های دو گروه مشاهده نشد (00/0 = p ) . دو برنامه گرم کردن 10 و 15 دقیقه ای باعث افزایش معنی دار تواتر قلبی آزمودنی ها نسبت به حالت استراحت شدند (00/0 = p ) ، تفاوتی بین تواتر قلبی دو گروه پس از گرم کردن و بعد از فعالیت شدید مشاهده نگردید. (83/0 = p و 146/0 = p)
کلید واژه : گرم کردن – اسید لاکتیک – فعالیت شدید بیشینه.
مقدمه
فرآیند آمادگی جسمانی روانی برای یک مسابقه و یا تمرین ، از موارد مهمی است که دانشمندان علوم ورزشی زیاد به آن پرداخته اند. گرچه مدت مدیدی است که ورزشکاران توصیه می شود قبل شروع یک جلسه تمرین سنگین و یا مسابقه دقایقی را به تمرینات مقدماتی یا گرم کردن بپردازند، ولی نتایج برخی از تحقیقات که تفاوتی در عملکرد ورزشکاران بعد از گرم کردن نشان نداده اند، باعث شده در مورد ضرورت شدت و مدت فعالیتها مقدماتی اتفاق نظر کلی وجود داشته باشد(1) . اما با توجه به اتفاق نظر در مورد آثار مثبت گرم کردن، امروزه تقریباً ورزشکاران گرم کردن را بخشی از تمرین و یا مسابقه قرار داده اند و مربیان نیز نسبت به این مسئله تأکید بسیار دارند. آثار مثبت گرم کردن می تواند شامل بهبود عملکرد ورزشکار، پیشگیری از آسیب های ناشی از فعالیت، تأثیرات فیزیولوژیک و آثار روانی باشد. گرم کردن نه تنها به اجرای فعالیت آنها کمک می کند بلکه از آسیب دیدگی حین فعالیت جلوگیری می کند. نکته دیگر متغیرهائی هستند که گرم کردن را تحت تأثیر قرار می دهند. مدت زمان گرم کردن شدت گرم کردن، محتوای برنامه، فاصله زمانی آن تا فعالیت اصلی، متغیرهایی هستند که می توانند با توجه به ویژگی های ورزشکا، نوع و ماهیت رشته ورزشی مورد نظر، شرایط آب و هوائی، درجه حرارت محیط و هدف های جلسه تمرین یا مسابقه تغییر کنند.(3) در رابطه با مدت و شدت گرم کردن که تحقیق حاضر با تأکید بر آن صورت گرفته است گفته شده، تمرینات گرم کردن باید در حدی باشد که درجه حرارت عمقی و عمومی بافت ها و عضلات را افزایش دهند، مشروط بر این که موجب خستگی ورزشکار نشود. زیرا هدف از تمرینات مقدماتی، آماده کردن ورزشکار برای اجرای فعالیت ورزشی شدیدتر و سنگین تنر است. شدت و مدت گرم کردن باید نسبت به نوع رشته ورزشی و سطح آمادگی ورزشکار تنظیم شود. به عبارت دیگر، شدت و مدت گرم کردن متناسب با اینکه فعالیت ورزشی کدام سیستم تأمین انرژی را بیشتر درگیر خواهد کرد، تنظیم می گردد.
گروه بزرگی از فعالیت های ورزشی فعالیت های هستند که در کوتاه مدت و یا حداکثر شدت انجام می شوند. طبق تعریف تأمین انرژی در این دسته از طریق گلیکولیز بی هوازی می باشد که در آن اسید لاکتیک تولید می شود. اسید لاکتیک حاصل تجزیه شده و تبدیل به لاکتات می شود. تجزیه اسید لاکتیک موجب تجمع یونهای هیدروژن در سلولهای عضلانی می شود. تجمع یونهای هیدروژن موجب اسید شدن عضله و ایجاد حالتی به نام اسیدوز می شود. اخیراً رابطه ای بین تجمع اسید لاکتیک درون عضله و نزول اوج تنش مورد تأیید قرار گرفته است.
این تأثیر مربوط به افزایش اسید لاکتیک و متعاقب آن تراکم یون هیدروژن و کاهش (PH) می باشد. از این رو افزایش تراکم هیدروژن مرحله اتصال القائی را با کاهش مقدار (Ca++ - ترپونین) آزاد شده از شبکه سارکوپلاسمی و مداخله در ظرفیت بهم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
بررسی اثر بخشی درمان یکپارچه توحیدی در کاهش بزهکاری زندانیان
دکترمحمدحسین شریفینیا
چکیده
یکی از مشکلات زندانهای کشور نرخ بالای وقوع بزهکاری و رفتارهای غیرقانونی زندانیان در داخل زندان است. این رفتارها عمدتاً عبارتند از: پرخاشگری و درگیری، سرپیچی از مقررات و قوانین، مصرف مواد و نگهداری داروهای غیرمجاز، خودآزاری و خودزنی، آشوبگری و تخریب اموال.
برای بررسی میزان کارآمدی درمان یکپارچه توحیدی در کاهش بزهکاری زندانیان، 100 نفر از زندانیان زندان مرکزی قم به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه ساماندهی شدند. گروه اول به مدت 9 ماه در معرض درمان یکپارچه توحیدی قرار گرفت، ولی گروه گواه بهجز موارد بحرانی، مداخله سازمان یافتهای دریافت نمیکرد.
تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از پیشآزمون و پسآزمون نشان داد که نرخ وقوع رفتارهای مجرمانه در گروه درمان یکپارچه توحیدی 90درصد کاهش یافت، اما در گروه گواه کاهش معناداری مشاهده نگردید.
واژههای کلیدی
درمان یکپارچه توحیدی، بزهکاری، اصلاح رفتار زندانیان، رواندرمانی یکپارچه، رواندرمانی دینی.
رابطه بین نگرش مذهبی و سلامت روانی در بین دانشآموزان دبیرستانهای دخترانه اصفهان
دکترمحمد باقر کجباف
حفیظ اله رئیس پور
چکیده
نقش متغیرهای شناختی، شخصیتی و اجتماعی در تبیین رابطة بین نگرش مذهبی و سلامت روانی از اهمیت ویژهای برخوردار است، اما کمتر به صورت تجربی مورد بررسی قرار گرفته است؛ بدینمنظور در این پژوهش به بررسی رابطة نگرش مذهبی و سلامت روانی پرداخته شده است.
هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه بین نگرش مذهبی و سلامت روانی دانشآموزان دختر دبیرستانی بوده و فرضیة اصلی تحقیق این است که بین نگرش مذهبی و سلامت روانی دانشآموزان دختر دبیرستانی رابطه وجود دارد. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. نمونة مورد بررسی 100 نفر از دانشآموزان دختر دبیرستانی که در رشتههای مختلف علوم تجربی، علوم انسانی و ریاضی فیزیک در سال تحصیلی 85-84 مشغول به تحصیل بودند و به صورت نمونهگیری تصادفی ساده از میان پنج مدرسه انتخاب گردیدند. آزمون نگرش مذهبی (دارای 18 سؤال، سه گزینهای) و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) برای سنجش ملاکهای سلامت، شامل جسمیسازی، اضطراب و بیخوابی، اختلال در کارکرد اجتماعی و افسردگی به عنوان ابزار تحقیق استفاده شد و دادههای بهدست آمده با روش آمار توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون با استفاده از نرمافزار (SPSS-13) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد که بین نگرش مذهبی و سلامت روان (r = -0/23)، همچنین بین نگرش مذهبی و اضطراب(r = -0/20) و اختلال در کارکرد اجتماعی (r = -0/21) در سطح معناداری (p<0/05)رابطه وجود دارد؛ اما بین جسمیسازی و افسردگی با نگرش مذهبی رابطه معنیداری دیده نشد. ضرایب همبستگی منفی بدینمعنی است که هرچه نگرش مذهبی بالاتر باشد، علائم بیماری کمتر و درنتیجه سلامت روان بیشتر است. بهطور خلاصه میتوان گفت یافتههای این پژوهش بیانگر آن است که نگرش مذهبی با افزایش سلامت روان در رابطه است. پژوهشهای آینده لازم است میزان تعمیمپذیری این یافتهها را بررسی کنند.
واژههای کلیدی: نگرش مذهبی، سلامت روانی، دانشآموزان دختر دبیرستانی.
رابطة بین ابعاد دینداری با شادی دانشآموزان دختر دورة متوسطه شهر اصفهان
دکتر احمد عابدی، علیرضا شواخی، مریم تاجی
چکیده
پژوهش حاضر تحت عنوان «بررسی رابطة بین ابعاد مختلف دینداری (بعد اعتقادی، بعد عاطفی، بعد پیامدی، بعد مناسکی) با میزان شادی دانشآموزان دختر دورة متوسطه شهر اصفهان»، به دنبال تعیین رابطه و سهم نسبی ابعاد مختلف دینداری در تبیین میزان شادی دانشآموزان بوده است. مطالعه حاضر از نوع تحقیقات همبستگی بوده است. 240 نفر از دانشآموزان دختر دورة متوسطه شهر اصفهان با روش نمونهگیری به شیوة تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب و بررسی شدند. دادههای بدست آمده با روش رگرسیون چندگانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و مشخص شد بین ابعاد مختلف دینداری (بعد اعتقادی، بعد عاطفی، بعد پیامدی، بعد مناسکی) با میزان شادی دانشآموزان دختر دورة متوسطه رابطة معنیدار وجود دارد. همچنین نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بعد اعتقادی 22/0، بعد مناسکی 19/0 ، بعد پیامدی 17/0 و بعد عاطفی 15/0 به ترتیب پیشبینیکننده و تبیینکننده میزان شادی دانشآموزان دختر دورة متوسطه شهر اصفهان بودهاند؛ بنابراین میتوان بیان کرد که دینداری و ابعاد مختلف آن در تبیین سلامت روان و ازجمله شادی دانشآموزان دختر دورة متوسطه نقش مهم و بسزایی دارد.
واژههای کلیدی: دینداری، شادی، دانشآموزان دورة متوسطه.
ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه گرایش های معنوی در دانشجویان دانشگاه اصفهان
احسان شریفی، دکتر حسینعلی مهرابی، دکتر مهرداد کلانتری و داوود مفتاق
چکیده
مقدمه و هدف: با توجه به اهمیت معنویت و رشد معنوی انسان و در نظر گرفتن آن به عنوان بعد چهارم از دید سازمان بهداشت جهانی، تدوین ابزاری جهت ارزیابی گرایشات معنوی افراد-صرف نظر از دین و مذهب آنها- ، ساخت و هنجاریابی پرسشنامه گرایش های معنوی در دانشجویان دانشگاه اصفهان، مد نظر این تحقیق قرار گرفت.
روش: بر این اساس در قالب یک پژوهش از نوع زمینه یابی، تعداد 307 نفر(151 پسرو 156دختر) از دانشجویان دوره های شبانه و روزانه در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان شاغل به تحصیل در سال تحصیلی87-1386 به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه گرایش های معنوی -که شامل 33 سئوال نهایی بود و بر مبنای پیشینه نظری تدوین شده بود- مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل عاملی مرتبه دوم بیان گر آن بود که پرسشنامه مذکور بر اساس 14/57 درصد واریانس کل، دارای چهار عامل زیربنایی با عناوین «باورهای معنوی»، «تجربه معنوی در زندگی»، «خودشکوفائی معنوی» و «فعالیتهای اجتماعی - مذهبی» می باشد. بررسی مجدد روایی این پرسشنامه از طریق همبستگی خرده مقیاس ها با نمره کل نیز نشان داد که هر چهار عامل استخراج شده دارای ضرایب همبستگی بالا و معناداری با یکدیگر و با نمره کل پرسشنامه می باشند (001/0P<). بررسی پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرانباخ نیز نشان داد که خرده مقیاس «باورهای معنوی» دارای ضریب آلفای 89/0، خرده مقیاس «تجربه معنوی در زندگی» دارای ضریب 63/0، «خودشکوفائی معنوی» دارای ضریب آلفای 83/0 و خرده مقیاس «فعالیتهای اجتماعی - مذهبی» دارای ضریب آلفای 88/0 می باشد. ضمن این که ضریب آلفای کل پرسشنامه نیز، 93/0 به دست آمد.
بحث در یافته ها: ارزیابی پرسشنامه گرایش های معنوی نشان داد که پرسشنامه مذکور دارای عوامل زیربنایی مطلوب و همبسته برای سنجش گرایش های معنوی افراد می باشد، کما این که دارای ضرایب پایایی عمدتاً بالایی نیز می باشد. لذا از این پرسشنامه می توان در جهت ارزیابی گرایشات معنوی در حیطه های تحقیق و درمان استفاده کرد.
واژههای کلیدی: گرایش های معنوی، باورهای معنوی، احساس معنویت، خودشکوفائی معنوی، فعالیت های اجتماعی – مذهبی و دانشجویان
مارگت ربمم ددا یاه رازفا مرن یمامت مان هب میراد نامتیاس رد لوصحم کی ام
اب طقف یلاناک لوصحم نیا زا هدافتسا اب دیناوتب رگا10000 و دیزاسب وضع
جنا هدنب هک ییاه شیامزا یمامت قبط دینک ػیلبت ور نوتتیاس تاوصحم زا یکی
لقادح مداد1 % ینعی دیرخ دنهاوخ ور امش لوصحم لاناک دارفا100 دیرخ
شتمیق امش لوصحم رگا ااح قفوم10000 ػلبم هب امش دشاب ناموت
2000000 ناموت شتسه دمارد لقادح نیا هزات یتحار نیمه هب دیسر دیهاوخ
دننک دیرخ رتشیب و دایب نوششوخ ناتلوصحم زا رتشیب مدرم دیاش
لوصحم دیرخ کنیلربممددا یاه رازفا مرن یمامت:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
این مقاله بر اساس یک ارایه مطلب در مقالات انجمن درد نیوانگلند در فوریه 2000 میلادی نگارش شده است.
آینده مقوله درد
این مقاله بر اساس ارایه مطالب ملاقات انجمن در نیوانگلند در فوریه 2000 میلادی نگارش شده است.
سالهای قبل از 1960، تا قبل از 1960 میلادی هیچ متخصص دردی وجود نداشت. در زمینة درد فقط یک کتاب مرجع منتشر شده بود که چاپ اول کنترل درد توسط Bonica است که در سال 1953 به انتشار رسیده است. این کتاب تقریباً حاصل فعالیتهای یک نفر بود. در آن زمان هیچ ژورنالی در زمینة درد یا آزمایشگاههای مختص مطالعات روی مسأله درد، و یا برنامههای تأمین هزینه جهت انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه و یا برای آموزش پزشان وجود نداشت. تحقیقات فیزیولوژیک اکثراً روی داوطلبان سالم و فقط تعداد اندکی از آنها روی بیماران انجام میشد. آنچه به عنوان درد از آن ذکر میشود در واقع درک حس ناخوشایند بود. تعداد کمی از پیشروهای این معلم مانند Leniche، Noordeubos و Liringston از سایر همکاران خود جلوتر بودند. این افراد همگی جراح بوده اند. Liringston که دارای یک آزمایشاه درد بوده است و بررسیهای بالینی و مطالعات و فرضیات خود را در 1943 منتشر ساخت. Beecher روی پاسخ به دارونماها تحقیق کرده است. Bonica خود را فردی خود آموخته، در دوران سربازی عنوان کرده است. مراجع مختلف پزشکی، جراحی و یا سایر تخصصها مسأله کنترل درد را ندرتاً عنوان و یا مطرح میکردند. درد همیشه جزو محصولات جانبی حالات مرضی و بیماریها شاخته میشد و باور بر این بود که درمان مناسب بیماری باعث تسکین درد خواهد شد. سیستم عصبی حسی نیز به مانند یک سیستم حاوی سیمهای ارتباطی پالیو که فقط الیپالسها را به مغز منتقل مینمایند شناخته میشد.
سالهای 1960 تا 1970 . در سال 1960 بونیکا به عنوان رئیس هیأت مدیره بیهوشی در دانشاه واشنگتن شروع به کار کرده و بدنبال آن فعالیتهای بینالمللی خود را در زمینة تحقیقات روی درد و کنترل آن آغاز کرد. چنین حرکتی درست در زمانی اتفاق افتاد که دانشکدههای پزشکی و مراکز بهداشتی درمانی دانشگاهی رشد سریعی داشته و مؤسسه ملی سلامتی سریعاً در حال گسترش بود. اینها همه باعث راحتی و کثرت بودجه در دسترس جهت انجام تحقیقات شد. برنامههای تحقیقاتی اختصاصی در زمینة درد بطور گستردهای در سرتاسر جهان انجام میشد. در سال 1965 فرضیه دریچه ای Melzack-wall در مجله علم منتشر شد. تأثیر این فرضیه روی فعالیتهای بالینی و تحقیقاتی بسیار وسیع و گسترده بود. سیستم عصبی به عنوان محل پرورش اطلاعات حسی چه در محل سیناپس اولیه و چه در مغز شناخته شد. تعداد مقالات ژورنالها که به مقولة درد میپرداختند شروع به افزایش نمود اما کتب مرجع همچنان به درد به عنوان یک مشکل و مسأله با اهمیت بالینی نگاه نمیکردند.
سالهای 1970 تا 1980. در ماه می 1973 بونیکا اولین سمپوزیوم بین المللی درد را در واشنگتن برگزار کرد. حرکتها و فعالیتهای مربوط به مسأله درد که در آن سالها شروع شدند همگی تا حد بسیار زیادی در اثر فعالیتهای وی صورت گرفتند. انجمن مطالعه و بررسی جهانی درد در واقع از این سمپوزیوم زاده شد. علاوه بر آن، در این سمپوزیوم سایر مسایل مربوط به این انجمن از جمله ژورنال درد و گروههای همکار آن، کمیتههای مختلف، کنگرههای سه سالانه و گزارشات ملی نیز مشخص و راهاندازی شدند. مجلات دیگری نیز توسط افرادی با اطلاعات تخصصی لازم و یا امکانات منطقهای شروع به انتشار کردند. برخورد بیولوژیک – روان شناختی – اجتماعی جایگزین برخورد بیومدیکال با مسأله درد شد و نیاز به برخورد چند رشتهای و همه جانبه با درمان درد به صورت اصول اولیه و پایة کنترل درد در آمد. پرورش و تحلیل اطلاعات آوردن به عنوان یک اصل و نه یک استثناء بطور گستردهای تحت توجه قرار گرفت. پژوهشها روی مسأله درد سریعاً رو به افزایش گذاشند ولی مدلهای حیوانی جهت بررسی دردهای مزمدن که مهم ترین مشکل بیماران بود هنوز ابداع نشده بودند. مؤسسه ملی سلامتی نهایتاً متوجه شد که تحقیق روی مسأله درد در حیطة فعالیتهای آن قرار گرفته و لذا شروع به پشتیبانی از چنین مطالعاتی نمود. آموزش و نیز برنامههای بازآموزی مداوم بطور شایعتری بزگزار میشدند. مقالات تحقیقاتی در زمینة درد سریعاً از نظر تعداد و نیز کیفیت پیشرفت کرده، نهایتاً تعداد معدودی از کتب مرجع نیز درد را به عنوان یک موضوع مهم بالینی مورد توجه قرار دادند.
سالهای 1980-1990. مانند تمام سایر جنبههای علوم اعصاب ، تحقیقات مربوط به درد در این دهه بطور انفجارآمیزی افزایش یافتند. استانداردها و خطمشیهای مشخصی برای آموزشهای بالینی و مواظبت از بیماران طرح