دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق درباره: فقر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

فقر یا تهیدستی به معنای کمبود امکانات برای تهیه حداقل نیازهای زندگی است.مقیاس، سطح و تصورات در پیرامون علل فقر از نگاه زمان و مکان متفاوت است.

سطح زندگی

سطح زندگی اصطلاحی است که برای نشان دادن حدود مصارف مادی و معنوی اهالی یک کشور به کار می‌رود. سطح زندگی به میزان و چگونگی برآوردن نیازهای مادی و معنوی بستگی داشته و در ساختارهای اقتصادی - اجتماعی و در مراحل مختلف رشد تاریخی و بر حسب کشورهای مختلف فرق می‌‌کند. سطح زندگی مستقیما به تولید اجتماعی، درآمد اهالی، میزان مصرف کالاهای بلند مدت و کوتاه مدت و چگونگی برطرف کردن نیازهای فرهنگی و بهداشتی وابسته است .

علت ها

فقر به علت تفاوت طبقاتی جامعه بروز می‌‌کند که بعد از دوران اولیه انسان‌های بدوی که سال‌ها پیش زندگی می‌‌کردند به بار آمده است و نتیجه آن تفاوت‌های اجتماعی در سطوح طبقات متفاوت جامعه است.

فقر و ثروت

فقر مفهوم مخالف ثروت است، یعنی فقیر کسی است که ثروتی از آن خود ندارد. این نکته ساده و بدیهی در بسیاری از موارد در مباحث مربوط به فقر مورد غفلت قرار می‌گیرد به طوری که برخی راهکارهای مقابله با فقر طوری ارائه می‌شود که تولید ثروت در آن جایی ندارد، انگار بدون دست یافتن به ثروت می‌توان فقر را از میان برداشت.

این غفلت از درهم آمیختن دو مفهوم متفاوت یعنی نابرابری و فقر ناشی می‌شود و اینکه تنها علت فقر تمرکز ثروت نزد اقلیتی محدود است. تلقی می‌شود.

درست است که هر فقری نشانه نابرابری نسبی است اما هر نابرابری نشانه فقر نیست. وضعیت کسی که درآمد سالانه‌ای به میزان 10میلیون دلار دارد نسبت به کس دیگری که 100هزار دلار درآمد سالانه کسب می‌کند، موقعیت بسیار نابرابر صد به یک را نشان می‌دهد اما اینجا بحث فقر موضوعیت ندارد.

تمرکز روی موضوع نابرابری در توزیع درآمد و ثروت به جای پرداختن به علت‌های واقعی فقر مسیر بحث و چاره‌جویی‌های معضل فقر را در بسیاری موارد دچار انحراف کرده است.

همچنان که اندیشمندان دوران جدید و اقتصاددانان تاکید کرده‌اند ثروت عمدتا ناشی از نیروی کار انسانی است. ثروت‌ها با تلاش و ابتکار انسان‌ها تولید می‌شود، بنابراین هرجا که انسان هست ثروت نیز بالقوه آنجا است اما زمانی که این قوه فعلیت نیابد ما شاهد فقر خواهیم بود.

قرن‌های طولانی وضعیت فقر به طور عمده‌ بر جوامع انسانی حاکم بود، تنها در دو سده اخیر است که انسان‌ها توانسته‌اند با تکیه بر نظام اقتصادی مدرن بر فقر عمومی غلبه کنند و میانگین امید به زندگی را از کمتر از 25سال به بیش از 65سال برسانند. آگاهی به توانایی‌های بشری و از قوه به فعل در آوردن این توانایی‌ها (که به اصطلاح امروزی به آن توانمندسازی می‌گویند) از طریق ایجاد نهادهای حقوقی- اقتصادی مناسب،‌ عامل اصلی این توفیق در مبارزه علیه فقر بوده است.

صدها میلیون نفری که تنها طی دو دهه گذشته در کشور چین توانستند گریبان خود را از فقر مطلق‌ رها سازند در سایه سیاست‌های توزیعی و صدقه‌دهی این موفقیت را به دست نیاورده‌اند بلکه با تکیه بر توانمندی‌های خود و تلاش در یک محیط کسب‌وکار بالنسبه آزاد اقتصادی به این هدف نایل آمده‌اند.

تجربه چین در حقیقت تکرار و تایید تجربه مقابله با فقر و تشویق تولید ثروت در سایر جوامع دنیا در دوسده گذشته است.

 آزادی کسب و کار و تجارت مهم‌ترین عامل تحقق بخشیدن به توانایی‌های بالقوه تولید ثروت است. از این رو می‌توان گفت که تولید ثروت در هر جامعه‌ای تابعی از میزان آزادی اقتصادی افراد است. دانش تولید ثروت و تجربه‌های گران‌قدر جوامع بشری متاسفانه در برخی از کشورهای جهان سوم و از جمله‌ کشور ما نادیده گرفته می‌شود.

ما هنوز سیاست‌های توزیعی، یارانه‌ای و شاید ناگوارتر از همه مداخله‌جویانه در مکانیسم بازار را تنها راه مبارزه با فقر می‌دانیم.

طرفه اینجا است که همه بررسی‌های کارشناسی نشان می‌دهد که این‌گونه سیاست‌ها عمدتا به گسترش رانت‌خواری، شکل‌گیری ثروت‌های نامشروع و نابرابری مشهود در توزیع یارانه‌ها و امتیازات ویژه به نفع اقشار پردرآمد و به زیان فقرا انجامیده است.

علت این شکاف میان نیت‌های خیر و نتایج شر در بی‌توجهی به دانش و تجربه بشری است. برخی هنوز در پی اختراع چرخ بومی، علم بومی و اقتصاد بومی هستند غافل از اینکه هزینه اتلاف منابع ناشی از این تفنن‌های ایدئولوژیک را بیش از همه ناگزیر فقیرترین اقشار جامعه می‌پردازند.

ثروت با تلاش و ابتکار توده‌های مردم تولید می‌شود و افزایش می‌یابد، اما لازمه این امر آزادی فعالیت و نوآوری است. در یک نظام اقتصادی بسته دولتی که دیوانسالاری و مداخله دولت در همه قرار‌دادهای داوطلبانه انگیزه‌های تولید و تجارت را از بین می‌برد نمی‌توان انتظار افزایش ثروت و کاهش فقر را داشت حتی اگر هدف اعلام شده دولت از این مداخلات توزیع برابر ثروت و یا تشویق تولیدکنندگان از طریق اعطای یارانه‌ها باشد.یک‌بار برای همیشه باید این دستاورد علم و تجربه بشری وضعیتی که در آن درآمد سالانه یک نفر 10میلیون دلار است و درآمد یک نفر دیگر 100هزار دلار در سال، نشانگر موقعیت بسیار نابرابر صد به یک است را نپذیرفت که آزادی مهم‌ترین انگیزه و عامل ایجاد ثروت است و بدون افزایش ثروت مقابله با فقر سخنی بی‌معنا است.

انسان‌ها در مجموع به اندازه کافی انگیزه برای تولید ثروت دارند و برای ایجاد چنین انگیزه‌ای نیاز به پرداخت کمک، یارانه یا رشوه نیست. آنچه ممکن است آنها را از تولید بازدارد مکانیسم‌های تشویق و تنبیه نادرستی است که دیوانسالاری دولتی با مداخلات خود ایجاد می‌نماید.

زمانی که بخش بزرگی از درآمد ایجاد شده توسط افراد تحت عنوان مالیات یا عناوین دیگر از آنها گرفته می‌شود. واضح است که انگیزه‌های تلاش اقتصادی کاهش می‌یابد.

زمانی که با مداخله دولت در مکانیسم بازار تفاوت قیمت در بازارهای رسمی و غیررسمی به چند برابر افزایش می‌یابد (بازارهای پول، خدمات و کالا)، انگیزه‌های رانت‌جویی بر انگیزه‌های تولید ثروت واقعی غلبه می‌کند و انگیزه‌ها مشروع کسب درآمد و ثروت به مسیر ناموجه و مخرب رانت‌جویی سوق داده می‌شود. برای مقابله موثر با فقر باید موانع تولید ثروت را از پیش پای مردم برداشت.



خرید و دانلود تحقیق درباره: فقر


تحقیق درباره اخلاقی بودن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 42

 

معنای « اخلاقی بودن » یک فعل چیست و چگونه است که یک کار انسان « اخلاقی » می شود ؟

مابجای آنکه اول ملاک های « اخلاقی بودن » را در « مکتبهای اخبلاقی » بیان کنیم . مواد بسیار ساده و روشنی را ذکر می کنیم و سپس به تفسیر می پردازیم چون قبل از آنکه موارد « فعل اخلاقی » روشن بشود ، تفسیر کردن آن صواب نیست .

فرق فعل اخلاقی با دیگر کارها این است که کارهای اخلاقی قابل ستایش و تحسین است و بشر یرای آن کارهال ارزش قائل است . کارهای اخلاقی دارای ارزش و قیمت گرانبهائی است ، ارزشی که در ذهن بشر نمی گنجد و چون نوع ارزش متفاوت است ما هرچه مقیاس بالا هم بگیریم نمی توانیم ارزش های اخلاقی را با مقیاس های مادی سنجش کنیم .

عفو و گذشت

خطاء و جنحه ای که یک شخص مرتکب می شود دو نوع است :

الف – آنکه به شخص مربوط می شود .

ب – خطایی که قسمتی از آن مربوط به شخص می شود و قمسمتی از آن مربوط به جامعه که هم جنبه حیاتی دارد و هم جنبه‌اجتماعی

متل قاتای که انسانی را می کشد و این دو جمله را دارد :

قسمتی از آن مربوط به اجتماع است و قسمتی از آن مربوط به شخص . در این صورت نسبت به حق شخصی آن شخصی که دربارة او جنایت شده است می تواند اغماز و گذشت کرد یعنی اگر قاتل تقاضای عفو کردو صاحب حق ( پدر و مادر یا فرزند مقتول ) هم او را بخشید این یک عمل اخلاقی و یک نوع عمل قهرمانانه تلقی می شود که مافوق عمل عادی است .

حق شناسی و وفا

عکس العمل انسان در برابر شخصی که به او احساس و نیکی کرده است دو گونه می تواند باشد ، بعضی اشخاص اینطورند که پس از آن که فهمیدند کارشان انجام شده و دیگر احتیاجی به لآن شخص احسان کننده ندارد اصلا اعتناء نمی کند و فراموش می کند ، بعضی دیگر در مقابل احسان ها و نیکی هاءی که به آنها شده است تا آخر عمر حق شناسی می کنند و هرگز آن نیکی ها را فراموش نمی کنند و پس از گذشت سالها هم اگر یک وقتی پیش بیاید که آن انسان احسان کننده احتیاجی داشته باشد فورادر مقام پاداش او بر می آیند که این یک اصل اخلاقی فکری است .

ترحم بر حیوانات

ترحم به حیوانات حتی حیواناتی که از یک نظر پلیدند یک کار اخلاقی است زیرا پلید بودن آن حیوان از یک جهت منافت با ترحم کردن به او ندارد .

در میان مردم ، اصلاح برقرار کردن و خوبی ها را افشاء کردنو بدی ها و عیب های مردم را پوشاندن همة اینها در مسائل اخلاقی است ، شامل مسائل اجتماعی که حق عموم در آنجا پیدا می شود نیست زیرا در آنجا دستورهای دیگری است .

کسانی که دوست دارند زشتی ها دربارة مؤمنین اشاعه پیدا کند برای آنها عذابی دردناک ایت این برای ان زشتی ها و گناهانی است که از انسان های مؤمن صادر شده است .



خرید و دانلود تحقیق درباره اخلاقی بودن


تحقیق؛ فقر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

فقر یا تهیدستی به معنای کمبود امکانات برای تهیه حداقل نیازهای زندگی است.مقیاس، سطح و تصورات در پیرامون علل فقر از نگاه زمان و مکان متفاوت است.

سطح زندگی

سطح زندگی اصطلاحی است که برای نشان دادن حدود مصارف مادی و معنوی اهالی یک کشور به کار می‌رود. سطح زندگی به میزان و چگونگی برآوردن نیازهای مادی و معنوی بستگی داشته و در ساختارهای اقتصادی - اجتماعی و در مراحل مختلف رشد تاریخی و بر حسب کشورهای مختلف فرق می‌‌کند. سطح زندگی مستقیما به تولید اجتماعی، درآمد اهالی، میزان مصرف کالاهای بلند مدت و کوتاه مدت و چگونگی برطرف کردن نیازهای فرهنگی و بهداشتی وابسته است .

علت ها

فقر به علت تفاوت طبقاتی جامعه بروز می‌‌کند که بعد از دوران اولیه انسان‌های بدوی که سال‌ها پیش زندگی می‌‌کردند به بار آمده است و نتیجه آن تفاوت‌های اجتماعی در سطوح طبقات متفاوت جامعه است.

فقر و ثروت

فقر مفهوم مخالف ثروت است، یعنی فقیر کسی است که ثروتی از آن خود ندارد. این نکته ساده و بدیهی در بسیاری از موارد در مباحث مربوط به فقر مورد غفلت قرار می‌گیرد به طوری که برخی راهکارهای مقابله با فقر طوری ارائه می‌شود که تولید ثروت در آن جایی ندارد، انگار بدون دست یافتن به ثروت می‌توان فقر را از میان برداشت.

این غفلت از درهم آمیختن دو مفهوم متفاوت یعنی نابرابری و فقر ناشی می‌شود و اینکه تنها علت فقر تمرکز ثروت نزد اقلیتی محدود است. تلقی می‌شود.

درست است که هر فقری نشانه نابرابری نسبی است اما هر نابرابری نشانه فقر نیست. وضعیت کسی که درآمد سالانه‌ای به میزان 10میلیون دلار دارد نسبت به کس دیگری که 100هزار دلار درآمد سالانه کسب می‌کند، موقعیت بسیار نابرابر صد به یک را نشان می‌دهد اما اینجا بحث فقر موضوعیت ندارد.

تمرکز روی موضوع نابرابری در توزیع درآمد و ثروت به جای پرداختن به علت‌های واقعی فقر مسیر بحث و چاره‌جویی‌های معضل فقر را در بسیاری موارد دچار انحراف کرده است.

همچنان که اندیشمندان دوران جدید و اقتصاددانان تاکید کرده‌اند ثروت عمدتا ناشی از نیروی کار انسانی است. ثروت‌ها با تلاش و ابتکار انسان‌ها تولید می‌شود، بنابراین هرجا که انسان هست ثروت نیز بالقوه آنجا است اما زمانی که این قوه فعلیت نیابد ما شاهد فقر خواهیم بود.

قرن‌های طولانی وضعیت فقر به طور عمده‌ بر جوامع انسانی حاکم بود، تنها در دو سده اخیر است که انسان‌ها توانسته‌اند با تکیه بر نظام اقتصادی مدرن بر فقر عمومی غلبه کنند و میانگین امید به زندگی را از کمتر از 25سال به بیش از 65سال برسانند. آگاهی به توانایی‌های بشری و از قوه به فعل در آوردن این توانایی‌ها (که به اصطلاح امروزی به آن توانمندسازی می‌گویند) از طریق ایجاد نهادهای حقوقی- اقتصادی مناسب،‌ عامل اصلی این توفیق در مبارزه علیه فقر بوده است.

صدها میلیون نفری که تنها طی دو دهه گذشته در کشور چین توانستند گریبان خود را از فقر مطلق‌ رها سازند در سایه سیاست‌های توزیعی و صدقه‌دهی این موفقیت را به دست نیاورده‌اند بلکه با تکیه بر توانمندی‌های خود و تلاش در یک محیط کسب‌وکار بالنسبه آزاد اقتصادی به این هدف نایل آمده‌اند.

تجربه چین در حقیقت تکرار و تایید تجربه مقابله با فقر و تشویق تولید ثروت در سایر جوامع دنیا در دوسده گذشته است.

 آزادی کسب و کار و تجارت مهم‌ترین عامل تحقق بخشیدن به توانایی‌های بالقوه تولید ثروت است. از این رو می‌توان گفت که تولید ثروت در هر جامعه‌ای تابعی از میزان آزادی اقتصادی افراد است. دانش تولید ثروت و تجربه‌های گران‌قدر جوامع بشری متاسفانه در برخی از کشورهای جهان سوم و از جمله‌ کشور ما نادیده گرفته می‌شود.

ما هنوز سیاست‌های توزیعی، یارانه‌ای و شاید ناگوارتر از همه مداخله‌جویانه در مکانیسم بازار را تنها راه مبارزه با فقر می‌دانیم.

طرفه اینجا است که همه بررسی‌های کارشناسی نشان می‌دهد که این‌گونه سیاست‌ها عمدتا به گسترش رانت‌خواری، شکل‌گیری ثروت‌های نامشروع و نابرابری مشهود در توزیع یارانه‌ها و امتیازات ویژه به نفع اقشار پردرآمد و به زیان فقرا انجامیده است.

علت این شکاف میان نیت‌های خیر و نتایج شر در بی‌توجهی به دانش و تجربه بشری است. برخی هنوز در پی اختراع چرخ بومی، علم بومی و اقتصاد بومی هستند غافل از اینکه هزینه اتلاف منابع ناشی از این تفنن‌های ایدئولوژیک را بیش از همه ناگزیر فقیرترین اقشار جامعه می‌پردازند.

ثروت با تلاش و ابتکار توده‌های مردم تولید می‌شود و افزایش می‌یابد، اما لازمه این امر آزادی فعالیت و نوآوری است. در یک نظام اقتصادی بسته دولتی که دیوانسالاری و مداخله دولت در همه قرار‌دادهای داوطلبانه انگیزه‌های تولید و تجارت را از بین می‌برد نمی‌توان انتظار افزایش ثروت و کاهش فقر را داشت حتی اگر هدف اعلام شده دولت از این مداخلات توزیع برابر ثروت و یا تشویق تولیدکنندگان از طریق اعطای یارانه‌ها باشد.یک‌بار برای همیشه باید این دستاورد علم و تجربه بشری وضعیتی که در آن درآمد سالانه یک نفر 10میلیون دلار است و درآمد یک نفر دیگر 100هزار دلار در سال، نشانگر موقعیت بسیار نابرابر صد به یک است را نپذیرفت که آزادی مهم‌ترین انگیزه و عامل ایجاد ثروت است و بدون افزایش ثروت مقابله با فقر سخنی بی‌معنا است.

انسان‌ها در مجموع به اندازه کافی انگیزه برای تولید ثروت دارند و برای ایجاد چنین انگیزه‌ای نیاز به پرداخت کمک، یارانه یا رشوه نیست. آنچه ممکن است آنها را از تولید بازدارد مکانیسم‌های تشویق و تنبیه نادرستی است که دیوانسالاری دولتی با مداخلات خود ایجاد می‌نماید.

زمانی که بخش بزرگی از درآمد ایجاد شده توسط افراد تحت عنوان مالیات یا عناوین دیگر از آنها گرفته می‌شود. واضح است که انگیزه‌های تلاش اقتصادی کاهش می‌یابد.

زمانی که با مداخله دولت در مکانیسم بازار تفاوت قیمت در بازارهای رسمی و غیررسمی به چند برابر افزایش می‌یابد (بازارهای پول، خدمات و کالا)، انگیزه‌های رانت‌جویی بر انگیزه‌های تولید ثروت واقعی غلبه می‌کند و انگیزه‌ها مشروع کسب درآمد و ثروت به مسیر ناموجه و مخرب رانت‌جویی سوق داده می‌شود. برای مقابله موثر با فقر باید موانع تولید ثروت را از پیش پای مردم برداشت.



خرید و دانلود تحقیق؛ فقر


تحقیق/ فقر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

فقر یا تهیدستی به معنای کمبود امکانات برای تهیه حداقل نیازهای زندگی است.مقیاس، سطح و تصورات در پیرامون علل فقر از نگاه زمان و مکان متفاوت است.

سطح زندگی

سطح زندگی اصطلاحی است که برای نشان دادن حدود مصارف مادی و معنوی اهالی یک کشور به کار می‌رود. سطح زندگی به میزان و چگونگی برآوردن نیازهای مادی و معنوی بستگی داشته و در ساختارهای اقتصادی - اجتماعی و در مراحل مختلف رشد تاریخی و بر حسب کشورهای مختلف فرق می‌‌کند. سطح زندگی مستقیما به تولید اجتماعی، درآمد اهالی، میزان مصرف کالاهای بلند مدت و کوتاه مدت و چگونگی برطرف کردن نیازهای فرهنگی و بهداشتی وابسته است .

علت ها

فقر به علت تفاوت طبقاتی جامعه بروز می‌‌کند که بعد از دوران اولیه انسان‌های بدوی که سال‌ها پیش زندگی می‌‌کردند به بار آمده است و نتیجه آن تفاوت‌های اجتماعی در سطوح طبقات متفاوت جامعه است.

فقر و ثروت

فقر مفهوم مخالف ثروت است، یعنی فقیر کسی است که ثروتی از آن خود ندارد. این نکته ساده و بدیهی در بسیاری از موارد در مباحث مربوط به فقر مورد غفلت قرار می‌گیرد به طوری که برخی راهکارهای مقابله با فقر طوری ارائه می‌شود که تولید ثروت در آن جایی ندارد، انگار بدون دست یافتن به ثروت می‌توان فقر را از میان برداشت.

این غفلت از درهم آمیختن دو مفهوم متفاوت یعنی نابرابری و فقر ناشی می‌شود و اینکه تنها علت فقر تمرکز ثروت نزد اقلیتی محدود است. تلقی می‌شود.

درست است که هر فقری نشانه نابرابری نسبی است اما هر نابرابری نشانه فقر نیست. وضعیت کسی که درآمد سالانه‌ای به میزان 10میلیون دلار دارد نسبت به کس دیگری که 100هزار دلار درآمد سالانه کسب می‌کند، موقعیت بسیار نابرابر صد به یک را نشان می‌دهد اما اینجا بحث فقر موضوعیت ندارد.

تمرکز روی موضوع نابرابری در توزیع درآمد و ثروت به جای پرداختن به علت‌های واقعی فقر مسیر بحث و چاره‌جویی‌های معضل فقر را در بسیاری موارد دچار انحراف کرده است.

همچنان که اندیشمندان دوران جدید و اقتصاددانان تاکید کرده‌اند ثروت عمدتا ناشی از نیروی کار انسانی است. ثروت‌ها با تلاش و ابتکار انسان‌ها تولید می‌شود، بنابراین هرجا که انسان هست ثروت نیز بالقوه آنجا است اما زمانی که این قوه فعلیت نیابد ما شاهد فقر خواهیم بود.

قرن‌های طولانی وضعیت فقر به طور عمده‌ بر جوامع انسانی حاکم بود، تنها در دو سده اخیر است که انسان‌ها توانسته‌اند با تکیه بر نظام اقتصادی مدرن بر فقر عمومی غلبه کنند و میانگین امید به زندگی را از کمتر از 25سال به بیش از 65سال برسانند. آگاهی به توانایی‌های بشری و از قوه به فعل در آوردن این توانایی‌ها (که به اصطلاح امروزی به آن توانمندسازی می‌گویند) از طریق ایجاد نهادهای حقوقی- اقتصادی مناسب،‌ عامل اصلی این توفیق در مبارزه علیه فقر بوده است.

صدها میلیون نفری که تنها طی دو دهه گذشته در کشور چین توانستند گریبان خود را از فقر مطلق‌ رها سازند در سایه سیاست‌های توزیعی و صدقه‌دهی این موفقیت را به دست نیاورده‌اند بلکه با تکیه بر توانمندی‌های خود و تلاش در یک محیط کسب‌وکار بالنسبه آزاد اقتصادی به این هدف نایل آمده‌اند.

تجربه چین در حقیقت تکرار و تایید تجربه مقابله با فقر و تشویق تولید ثروت در سایر جوامع دنیا در دوسده گذشته است.

 آزادی کسب و کار و تجارت مهم‌ترین عامل تحقق بخشیدن به توانایی‌های بالقوه تولید ثروت است. از این رو می‌توان گفت که تولید ثروت در هر جامعه‌ای تابعی از میزان آزادی اقتصادی افراد است. دانش تولید ثروت و تجربه‌های گران‌قدر جوامع بشری متاسفانه در برخی از کشورهای جهان سوم و از جمله‌ کشور ما نادیده گرفته می‌شود.

ما هنوز سیاست‌های توزیعی، یارانه‌ای و شاید ناگوارتر از همه مداخله‌جویانه در مکانیسم بازار را تنها راه مبارزه با فقر می‌دانیم.

طرفه اینجا است که همه بررسی‌های کارشناسی نشان می‌دهد که این‌گونه سیاست‌ها عمدتا به گسترش رانت‌خواری، شکل‌گیری ثروت‌های نامشروع و نابرابری مشهود در توزیع یارانه‌ها و امتیازات ویژه به نفع اقشار پردرآمد و به زیان فقرا انجامیده است.

علت این شکاف میان نیت‌های خیر و نتایج شر در بی‌توجهی به دانش و تجربه بشری است. برخی هنوز در پی اختراع چرخ بومی، علم بومی و اقتصاد بومی هستند غافل از اینکه هزینه اتلاف منابع ناشی از این تفنن‌های ایدئولوژیک را بیش از همه ناگزیر فقیرترین اقشار جامعه می‌پردازند.

ثروت با تلاش و ابتکار توده‌های مردم تولید می‌شود و افزایش می‌یابد، اما لازمه این امر آزادی فعالیت و نوآوری است. در یک نظام اقتصادی بسته دولتی که دیوانسالاری و مداخله دولت در همه قرار‌دادهای داوطلبانه انگیزه‌های تولید و تجارت را از بین می‌برد نمی‌توان انتظار افزایش ثروت و کاهش فقر را داشت حتی اگر هدف اعلام شده دولت از این مداخلات توزیع برابر ثروت و یا تشویق تولیدکنندگان از طریق اعطای یارانه‌ها باشد.یک‌بار برای همیشه باید این دستاورد علم و تجربه بشری وضعیتی که در آن درآمد سالانه یک نفر 10میلیون دلار است و درآمد یک نفر دیگر 100هزار دلار در سال، نشانگر موقعیت بسیار نابرابر صد به یک است را نپذیرفت که آزادی مهم‌ترین انگیزه و عامل ایجاد ثروت است و بدون افزایش ثروت مقابله با فقر سخنی بی‌معنا است.

انسان‌ها در مجموع به اندازه کافی انگیزه برای تولید ثروت دارند و برای ایجاد چنین انگیزه‌ای نیاز به پرداخت کمک، یارانه یا رشوه نیست. آنچه ممکن است آنها را از تولید بازدارد مکانیسم‌های تشویق و تنبیه نادرستی است که دیوانسالاری دولتی با مداخلات خود ایجاد می‌نماید.

زمانی که بخش بزرگی از درآمد ایجاد شده توسط افراد تحت عنوان مالیات یا عناوین دیگر از آنها گرفته می‌شود. واضح است که انگیزه‌های تلاش اقتصادی کاهش می‌یابد.

زمانی که با مداخله دولت در مکانیسم بازار تفاوت قیمت در بازارهای رسمی و غیررسمی به چند برابر افزایش می‌یابد (بازارهای پول، خدمات و کالا)، انگیزه‌های رانت‌جویی بر انگیزه‌های تولید ثروت واقعی غلبه می‌کند و انگیزه‌ها مشروع کسب درآمد و ثروت به مسیر ناموجه و مخرب رانت‌جویی سوق داده می‌شود. برای مقابله موثر با فقر باید موانع تولید ثروت را از پیش پای مردم برداشت.



خرید و دانلود تحقیق/ فقر


تحقیق در مورد تختی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

او پوریای ولی نبود؛ او مبنا و معنای آزادگی است

 

«او پوریای ولی نبود. او هیچ کس نبود، او خودش بود، بگذار دیگران را به نام او و با حضور او بسنجیم. او مبنا و معنای آزادگی است ... و هرگز به طبقه​ی خود پشت نکرد.» (جلال آل​احمد)

" تودر افسانه​ها جاوید خواهی بود.

زمان - این جاری بی​رحم - هرگز قله​ی بلندت

را نیارد شست.

از این پس راویان قصه​های پهلوانی - این

بهین تاریخ​های زنده​ی هر قوم - نقالان،

تو را در قصه​های خود برای نسل​های بعد

می​گویند.

تواندر سینه​های گرم خواهی زیست،

تو با انبوه پاک مردمان خوب قلب شهر

خواهی ماند.

(م. آزرم)

۱۷ دی ماه مصادف است با سی و پنجمین سالگرد درگذشت زنده یاد جهان پهلوان غلامرضا تختی؛ گروه ورزش خبرگزاری دانشجویان ایران با گرامیداشت یاد و خاطره​ی جاودان این اسوه​ی آزادگی و شرافت، فرازهایی از زندگی پرافتخار او را مرور می​کند.

امروز در نخستین بخش از این گزارش، نگاهی داریم به بخش​هایی از زندگی و موفقیت​های ورزشی شادروان تختی.

غلامرضا تختی در روز پنجم شهریور ماه ۱۳۰۹ در خانواده​ای متوسط و مذهبی در محله​ی خانی آباد تهران به دنیا آمد. " رجب خان" - پدر تختی - غیر از وی دو پسر و دو دختر دیگر نیز داشت که همه​ی آنها از غلامرضا بزرگتر بودند. " حاج قلی"، پدر بزرگ غلامرضا، فروشنده​ی خوار و بار و بنشن بود. از قول رجب خان، تعریف می​کنند که حاج قلی در دکانش بر روی تخت بلندی می​نشست و به همین سبب در میان اهالی خانی آباد به حاج قلی تختی شهرت یافته بود. همین نام بعدها به خانواده​های رجب خان منتقل شد و به " نام خانوادگی" تبدیل شد.

رجب خان با پولی که از ماترک پدرش به دست آورده بود، در محل سابق انبار راه​آهن زمینی خریده و یک یخچال طبیعی احداث کرده بود واز همین راه مخارج زندگی خانواده​ی پرجمعیت خود را تامین می​کرد.

نخستین واقعه​ای که در کودکی غلامرضا روی داد و ضربه​ای بزرگ و فراموش نشدنی بر روح او وارد کرد، آن بود که مرحوم پدرش برای تامین معاش خانواده​ی ناچارشد خانه​ی مسکونی خود را گرو بگذارد.

 

تختی سال​ها بعد در آخرین مصاحبه​ی خود با یادآوری این ماجرای تلخ می​گوید:" یک روز طلبکاران به خانه​ی ما آمدند و اثاثیه​ی خانه و ساکنینش را به کوچه ریختند، ما مجبور شدیم که دو شب را توی کوچه بخوابیم. شب سوم اثاثیه را بردیم به خانه​ی همسایه​ها و دو اتاق اجاره کردیم. چندی بعد روزگار عرصه را بیشتر بر پدرم تنگ کرد تا این که مجبور شد یخچال طبیعی​اش را نیز بفروشد. این حوادث تاثیر فراوانی در روحیه​ی پدرم گذاشت و باعث اختلال روحی او در سال​های آخر عمر شد."

در چنان شرایطی، غلامرضا تنها ۹ سال به تحصیل پرداخت. وی خود می​گوید:" مدت ۹ سال در دبستان و دبیرستان منوچهری که در همان خانی آباد قرار داشت، درس خواندم، ولی تنها خاطره​ای که از دوران تحصیل به یاد دارم، این است که هیچ وقت شاگرد اول نشدم، اما زندگی در میان مردم و برای مردم درس​هایی به من آموخت که فکر می​کنم هرگز نمی توانستم در معتبرترین دانشگاه​ها کسب کنم.

زندگی همچنین به من آموخت که مردم را دوست بدارم و تا آن جا که در حد توانایی من است، به آنان کمک کنم، حال این کمک از چه طریقی و از چه راهی باشد، مهم نیست. هر کس به قدر تواناییش ...."

غلامرضا، ورزش را از نوجوانی آغاز کرد. ورزش ابتدا برای او نوعی تفنن و سرگرمی بود. در همان اوان، خیال قهرمان شدن، مدتی او را به وسوسه انداخت اما از همان نوجوانی که تازه به فکر باشگاه رفتن افتاده بود، اعتقاد داشت که ورزش برای تندرستی و سلامت جان و تن هر دو لازم است.

شادروان تختی در مصاحبه​ای با اشاره به فقر و مشقت زمان نوجوانی​اش می​گوید:" با آن که علاقه​ی فراوانی به ورزش داشتم، مجبور بودم که در جستجوی کاری برآیم. زندگی، نان و آب، لازم داشت. برای مدتی به خوزستان رفتم و در ازای روزی هفت یا هشت تومان، کار کردم. دنیا در حال جنگ (جنگ جهانی دوم)بود، زندگی به سختی می​گذشت."

آشنای حقیقی تختی با ورزش و کشتی در باشگاه " پولاد" آغاز شد. وی که پیش از این گودها و زورخانه​های فراوانی دیده بود و شیفته​ی تواضع و افتادگی پهلوانانی کشتی و ورزشی باستانی شده بود، برای نخستین بار در سال ۱۳۲۹ به باشگاه پولاد (واقع در خیابان شاهپور سابق) رفت و به دلیل علاقه و استعداد وافری که نسبت به کشتی نشان داد مورد توجه مرحوم "حسین رضی زاده"مدیر آن باشگاه قرار گرفت.



خرید و دانلود تحقیق در مورد تختی