لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
یک معلم اثر بخش چه کسی است ؟
معلمانی اثر بخش هستند که دستیابی به اهداف خاصی رادرنظرمی گیرند، خواه این اهداف توسط خود آنان ویا دیگران تهیه وتدوین شده باشند، در نتیجه آنان که به دنبال بررسی موارد افزایش اثر بخشی معلمان هستندبایداهداف مورد نظر معلمان را با دقت بشناسند،صرف نظر از اینکه چنین اهدافی توسط معلمان یا دیگران تدوین شده باشد.
نتیجه ی منطقی این امر آن است که معلمان اثر بخش باید دانش و مهارتهای مورد نیاز جهت دستیابی به اهداف مورد نظر راداشته باشند ونیز بایدبتوانند آنها را در زمان مناسب به شیوه ی مطلوب و مورد انتظار به کار گیرند .
معلمان در مقام برنامه ریز وطراح آموزشی، در چند گروه قرار میگیرند و با شناخت ویژگیهای خاص حرفه ای یا غیر حرفه ای بودن آنان مشخص می شود .
معلمان اثربخش و معلمان ناکارا
تفاوت بین نقش یک معلم اثر بخش و ناکارادرایفای نقش خود به عنوان تسهیل کننده یادگیری در کلاس درس
معلمان اثر بخش :
1-کارهایشان بخوبی سازمان یافته و آماده است ؛ یعنی از وقت و زمان خود بخوبی استفاده می کنند و می کوشند تا برنامه خود را از قبل تنظیم و از لحظه لحظه کلاس برای یادگیری استفاده کنند .
معلمان ناکارا :
1- می گویند به اندازه ی کافی کارم منظم است ،ولی عملاً در این زمینه اقدام مؤثری به عمل نمی آورند و به واسطه نداشتن برنامه قبلی دچار بی نظمی در کلاس هستند .
معلمان اثر بخش :
2-برای عوض کردن موضوع بحث و گفتگو از لحظه ها استفاده می کنند ؛یعنی در کلاس فعالیتهای متنوعی را باعث می شوند و هر حادثه یادگیری مقدمه و بهانه ای برای حادثه یادگیری دیگر می شود .
معلمان ناکارا :
2-فواصل زمانی طولانی باعث سکوتهای طولانی در کلاس می شود ؛ یعنی هم دانش آموز و هم معلم به دلیل تغییر از یک حالت به حالت دیگر ، حواسشان پرت می شود .
معلمان اثر بخش :
3-از برنامه یا جدول یادگیری سریع استفاده مناسب می کنند ؛ یعنی کلاس را به صورت زنده و شاد و فعال اداره می کنند و در عین حال ، بردانش آموزان فشاری بیش از حد ظرفیت آنان وارد نمی آورند .
معلمان ناکارا :
3-از برنامه یادگیری کُند استفاده می کنند و در عین حال موجب سر در گمی دانش آموزان می شوند .مرتباً مشق و درس دانش آموزان را چک می کنند و موجبات گیجی و سر در گمی آنان را فراهم می آورند .
معلمان اثر بخش :
4دانش آموزان را برای یادگیری انگیخته نگه می دارند ؛ یعنی آنچنان فضای روانی را ایجاد می کنند که دانش آموزان نسبت به یادگیری مطالب کنجکاو و انگیخته باقی می مانند .
معلمان ناکارا :
4- دانش آموزان بدون احساس کنجکاوی یا انگیخته شدن ، خود را مجبور به انجام دادن تکالیف درسی احساس می کنند .
معلمان اثر بخش :
5- موجباتی را فراهم می آورند که هر چند دانش آموزان در حال نشسته به یادگیری می پردازند ، اما برای انجام دادن فعالیت های یادگیری ،هیجان و انگیزه ی لازم را دارا باشند .
معلمان ناکارا :
5- فضای روانی کلاس به نحوی است که یادگیری برای دانش آموزان به صورت کار خسته کننده ای در می آید ، معلم مسائل متعددی را برای حل ارائه می دهد و دانش آموزان نیز باجبار به کار مشغول می شوند .
معلمان اثر بخش :
6- دانش آموزان را تشویق به انجام دادن فعالیتهایی می کنند که مکمل فعالیت های قبلی است یعنی هر مطلب جدید را چنان مطرح می سازندکه با موضوع قبلی در ارتباط و تکمیل کننده موضوع قبلی است .
معلمان ناکارا :
6- غالباً مدیریت و رهبری مغشوش و دستخوش تغییر و تبدیل معلم، باعث از بین رفتن تمرکز دانش آموزان نسبت به یادگیری مطالب می گردد.
معلمان اثر بخش :
7- آگاه هستند ؛ یعنی آنچنان کنترل کلاس را در اختیار دارند که گویی چشمی نیز در پشت سر دارند ، ولی دانش آموزان احساس نمی کنند که تحت کنترل یا فشار معلم هستند .
معلمان ناکارا :
7- رفتار معلم آنچنان است که به نظر می رسد نسبت به آنچه در کلاس درس می گذرد آگاهی ندارد و تنها به یک دانش آموز توجه می کند و دانش آموزان دیگر را نمی بیند .
وقتی بحثی را مطرح می سازد زمان بندی آن را رعایت نمی کند و در نتیجه دانش آموزی را که اشتباه کرده است ، متهم می کند ، واکنشهای بیش از اندازه نشان می دهد ، آثارنامطلوب در دانش آموزان باقی می گذارد و بالاخره اعتبار خود را نزد آنان از دست میدهد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
چکیده :
یکی از مهمترین مباحث تعلیم و تربیت و در عین حال یکی از مشکلترین مفاهیم برای تعریف کردن «یادگیری» می باشد. یادگیری اساس رفتار افراد را تشکیل می دهد. از طریق یادگیری فرد با محیط خود آشنا می شود، روی محیط تأثیر می گذارد و گاهی باعث ایجاد تغییرات مثبت و سازنده در محیط می شود. بنابراین قسمت عمده ی رفتار آدمی آموختنی است. فرد انسان سخن گفتن، محبت کردن، ارتباط برقرار کردن با دیگران و حتی اندیشیدن را یاد می گیرد. شناختن خود و جهان خارج نیز از طریق یادگیری امکان دارد. رشد قوه تفکر با طرز حل مسئله امری است که به تدریج و در سایه ی یادگیری در افراد به وجود می آید: توجه به اصول یادگیری و بررسی علل عدم توانایی دانش آموز در یادگیری ، ارائه بهترین راهکار جهت جبران ناتوانایی ها شرط اساسی موفقیت در فعالیتهای آموزشی می باشد.
جهت گیری معلمان و مدیران درباره ی یادگیری در طرز کار و تصمیم گیری آنها تأثیر فراوان دارد ، معلمانی که اصول و مبانی یادگیری را درست تشخیص نمی دهند بهتر می توانند در تعلیم و تربیت افراد اقدام کنند و از تعداد دانش آموزان در معرض شکست بکاهند.
در راستای رسیدن به اهداف یادگیری معلم از عوامل مهم و مؤثر می باشد. عنصر معلم درهر نظام آموزشی را بایستی آینه ی تمام نمای درجه توفیق آن نظام در تحقق اهدافی دانست که فلسفه وجودی آن را تشکیل می دهد. کلیه عوامل درونی سازمان مدرسه لازم و ضروری می باشد ولی معلم اهمیت خاص خود را دارد. اگر قصد تغییر در رفتار دانش آموزان را داشته باشیم باید به سراغ معلمان برویم بدون تحول معلم هیچ تحولی در آموزش صورت نمی گیرد.
بیان مسئله
روشهای فعال تدریس به روشهایی اشاره دارد که بتواند فعالیتهایی دانشآموزان را تقویت و یادگیری را به یک جریان دو سویه تبدیل نماید ( فضلی خان ، 1378 )
بنابراین معلم باید فراگیران را با مطالب یادگرفتنی درگیر سازد و راه و روش دانستن را به آنها بیاموزد نه اینکه صرفاً به انتقال اطلاعات و معلومات اکتفا کند . ( سیف ، 1368 )
بعضی اوقات ، معلمان مطالب زیادی را تدریس میکنند ولی بعداً متوجه میشوند دانشآموزان میتوانند حتی مقدار کمی از آنچه که را که مطرح شده است بازگو نمایند .راستی دلیل این امر چیست ؟ چرا، گاهی بعد از ارائه توضیح مفصل در مورد موضوعی فراگیران نمیتوانند حتی بخش کوچکی از آن موضوع را بازیابی کنند ؟ چرا دانشآموزان بجای درک معنائی مطالب ، به حافظه خود فشار میآورند ؟
در پاسخ به این سوالات میتوان بی توجهی معلمان به روشهای یاددهی یادگیری یعنی به کار نگرفتن روشهای فعال در آموزش را دلیل اصلی قلم داد کرد .
به همین ، دلیل ، کیفیت آموزشی در بسیاری از مدارس از سطح مطلوب برخوردار نیست و دانشآموز اغلب مطالب را حفظ ، و پس از پایان یافتن امتحانات آنها را فراموش میکند . بکارگیری روشهای فعال تدریس باعث میشود تا یادگیری تا عمق جان دانشآموزان رسوخ کند و نه تنها یافتهها و کشفیات خود را به سادگی فراموش نکنند بلکه در طول زندگی آن را به صورت کاربردی به کار ببرند .
در این پژوهش میخواهیم بدانیم آیا استفاده از روشهای فعال تدریسبر میزان موفقیت دانشآموزان کلاس سوم در درس زبان موثر است ؟ آیا اصولاً بین روشهای تدریس فعال در موفقیت دانشآموزان با روشهای تدریس غیر فعال تفاوت وجود دارد ؟ لذا تحقیق حاضر در پی آن است تا تفاوت روش تدریس فعال با روش تدریس غیر فعال را در درس زبان دوم راهنمائی از لحاظ پیشرفت تحصیلی مقایسه نماید و به تشریح تعداد زیادی از این روشها بپردازد .
اهمیت و ضرورت پژوهش
در بسیاری مواقع شاید این بخش به دور از واقعیت نباشد که نه معلم میداند محتوایی را چرا باید درس بدهد و نه دانشآموز چرایی را انتخاب محتوا را میداند نه معلم میداند محتوا را به چه روش صحیح و سودمندی تدریس نماید و نه دانشاموز چگونه یادگرفتن را میداند . معلم صرفاً درس میدهد و فراگیران نیز به طور موقتی حفظ میکنند ما فقط یادگرفتهایم درس بدهیم و دانشآموزان نیز آموختهاند که تنها حفظ نمایند و چون و چرا مطالب را از ما بپذیرند ( کیوانفر ، 1380).
آیا معلم به طور معمول ، پیش از تدریس ارزیابی میکند که هدف از تدریس این مطالب چیست ؟ و آیا از خود میپرسد این محتوا چگونه باید تدریس شود ؟ یا فقط به طور یکنواخت به روش حفظی و یادگیری طوطی وار می پردازد .
متن آموزشی که در اختیار همه قرار دارد ، اما چگونگی تدریس مهم است . موفقیت معلم در استفاده از شیوههای فعال تدریس است . به اعتقاد محقق شیوه فرآیند یاددهی - یادگیریاز خود موضوع درسی مهمتر است .
تدریس در گذشته بر اساس دیدگاه متخصصان تعلیم و تربت به معنی انتقال معلومات بوده اما صاحبنظران جدید تعلیم وتربیت بر این باورند که معلم باید روش دانستن را به دانشآموز بیاموزد نه اینکه صرفاً به انتقال فرمولها و معلومات اکتفا کند معلم باید دانشآموز را کمک کند تا خود تجربه کند و از طریق تجارب خود مطالب را فراگیرند ، لذا توجه به کیفیت و شیوه تدریس معلمان باید امر بسیار ضروری و جدی تلقی شود و برنامه ریزان و مسئولان موظفند که فرصتهای لازم برای آشنائی هر چه بیشتر معلمان با روشها و الگوهای جدید و خلاق تدریس را فراهم نموده ، و شرایط و امکانات را برای اجرای موفقیت آمیز این روشها آماده نمایند .
امروزه بیساری از طراحان و مسئولان برنامه های آموزش و پرورش از شیوه های رایج تدریس ناراضی هستند و بدین سبب از نوآوری و نوگرایی در این زمینه ، استقبال میکنند کارائی روشها نظیر : سخنرانی ، انتقال اطلاعات از معلم به دانشآموز و به یاد سپاری و تأکید بر محفوظات که شالوده روشهای سنتی تدریس است . مدتهاست مورد ایراد و پرسش قرار گرفته است . برای جبران کمبودهای این گونه روشها ، عدهای از متخصصان استفاده از وسایل جدید کمک آموزشی مانند فیلم ، اسلاید ، نوارهای دیداری و شنیداری را توصیه میکنند و عدهای دیگر روشهای بحثی و پرسش و پاسخ و انجام دادن آزمایشهای انفرادی و گروهی را جانشین روشها قبلی کردهاند .
از نتایج پژوهش میتوان در دوره های ضمن خدمت آموزش معلمان ، درتدریس درس روش و فنون تدریس در دانشگاهها و مراکزتربیت معلم استفاده نمود . بکارگیری این روشها حتی به صورت کارگاهی در آموزش معلمان منجر به بهبود کیفیت تدریس می شود . بنابراین این تحقیق ضمن مشخص کردن میزان تاثیر روشهای فعال تدریس بر پیشرفت تحصیلی دانشاموزان و مقایسه آن با روشهای فعال تدریس بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان و مقایسه آن با روشها غیر فعال تدریس بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان و مقایسه آن با روشها غیر فعال کوشش مینمایند تا شرایط فیزیکی و روانی انجام چنین روشهایی را تبیین کند تا معلمین بتوانند با استفاده بجا از انواع روش تدریس فعال موجب رشد قوه تفکر ، خلاقیت ، اعتماد به نفس ، روحیه و جستجو گیری و سیاسی ذهن دانشآموز بشنود .
1. بررسی میزان اثر بخشی روشهای تدریس فعال و سنتیبر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان .2 . توجه به افزایش مسائل کیفی در مقابل مسائل کمی نظام آموزشی با توجه به اهمیت قائل شدن به روشهای تدریس فعال .3 . برسی میزان ارتباط بین روشهای تدریس با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان بر حسب درس .4.توجه ه ارتقاء
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .doc :
معلم خلاق
تغییر نظام آموزشی به منظور سازگاری آن با مقتضیات دوران بازسازی نشان می دهد که ضرورت و نیاز خلاقیت ، پیش از پیش احساس شده است ، در تغییر نظام آموزشی به تجدید نظرهایی کلی و اساسی در زمینه های مختلف نیاز داریم . در این مقاله سعی بر تعلیم و تربیت خلاق ، به ارتباط خلاقی که یاد دهندگان با یادگیرندگان باید داشته باشند می پردازیم . برای ادامه حرکت به سوی تعلیم و تربیت خلاق و به منظور پرورش یادگیرندگان خلاق باید یاد دهندگان یعنی معلمان که ستون های اصلی نظام آموزشی هستند دارای خصوصیات خاصی باشند در این مقاله هدف آن است که بر مبنای دستاوردهای پژوهشگران و مطالعات و تجربیات اینجانب این خصوصیات را تحت سه عنوان بررسی می کنیم :
1- خصوصیات معلم در ارتباط با یادگیرندگان که در برگیرنده ارتباط عاطفی ، آموزشی و اخلاقی ( انضباطی ) است .
2- خصوصیات معلم در ارتباط با خود ( خصوصیات شخصیتی )
3- خصوصیات معلم در ارتباط با یادگیری و آموزش ( فعالیت های شغلی ).
1- خصوصیات معلم در ارتباط با یادگیرندگان
در زمینه خصوصیات معلم در ارتباط با یادگیرندگان سه زمینه عمده را مورد توجه قرار می دهیم .این زمینه ها به ترتیب عبارتند از :
الف : ارتباط عاطفی ب : ارتباط آموزشی
ارتباط عاطفی:
در ایجاد ارتباط عاطفی معلمان خلاق علاوه بر آنچه گفته شد به این گونه فعالیت ها باید بپردازند.
-تشویق و تقویت خلاقیت : بر اساس تحقیقاتی که در ایران توسط محققین انجام شده نشان می دهد که معلمان خلاق در کنار نگرش مثبتی که نسبت به خلاقیت دارند با ابراز علاقه و احترام به برقراری ارتباطی خلاق با یادگیرندگان بویژه یادگیرندگان خلاق ، این توانایی را به صورت های مختلف تایید و تشویق و تقویت می کنند.
-برقرار کردن رابطه عاطفی عمیق : بسیاری از معلمان خلاق مایل به برقرار کردن روابط عمیق و سالم بین خود و یادگیرندگان با یکدیگر هستند آنها بر این عقیده اند که این ارتباط صمیمانه و عمیق عاطفی محیط و شرایط مساعد را پرورش و توسعه خلاقیت فراهم می کنند .این معلمان نه تنها از انتقادات یادگیرندگان خود ناراحت نمی شوند بلکه آنها را تشویق به اظهار نظر و بیان انتقادات خود می کنند.
اارتباط آموزشی : نتایج حاصل از پژوهش ها و تجربیات عملی نشان داده که معلمان خلاق در ارتباط آموزشی خود با یادگیرندگان راههایی مثل استفاده از حواس ، استفاده از روش بحث و گفتگو ، امکان تجربه و خطا ، توجه به کیفیت تفکر ،تکیه بر کیفیت در مقابل کمیت یادگیری ، استفاده از روش کنکاش مغزی ، تکیه بر تفکر واگرا در مقابل تفکر همگرا ، توجه به تفاوت های فردی با یادگیرندگان و روش اداره کلاس را مد نظر دارند.
2- خصوصیات معلم در ارتباط با خود ( خصوصیات شخصیتی )
گوته می گوید ، اندیشیدن آسان است و عمل کردن مشکل ، اما مشکل ترین کارها عمل کردن به آن چیزهایی است که می اندیشیم پس بررسی و پژوهش های کوتاه مدت و بلند مدت نشان داده که افراد خلاق از جمله معلمان خلاق در ابعاد ذهنی ، عاطفی و اجتماعی دارای خصوصیاتی هستند که در ابعاد ذهنی می توان به کنجکاوی شدید توام با شک گرایی و روحیه تجربی (پویندگی ) تمرکز حواس و استمرار در اندیشیدن ، روان بودن در تولید اندیشه توام با روانی کلام ، انعطاف پذیری ذهنی به صورت آزمون ،استقلال فکر و عمل ، مهارت در بازسازی عقاید پشتکار و پایداری ، اعتقاد به خویشتن با نگرش مثبت ( خودباوری ) و ..... پرداخت .
3-خصوصیات معلم در ارتباط با یادگیری و آموزش
بیش از نود درصد از معلمان خلاق معتقدند که خلاقیت در نظامی پا می گیرد که یادگیرنده در یادگیری خود نفش فعال و سازنده داشته باشد و معلم راهنما و تسهیل کننده باشد نه این که معلم مطالب را کاملا پخته و خود نیز به فراگیر بخوراند بلکه بستر و راه را هموار و مناسب سازد آنان وظیفه مهم معلم را بنا کردن شناخت ، تربیت ذهن برای منطقی اندیشیدن و تقویت تفکر خلاق می دانند و یا تسلط بر آموخته های مختلف یا شناخت و به کارگیری روشهای ارزشیابی آموزشی و پرورشی .
خصوصیات معلم پرورش دهنده خلاقیت
مربی یا معلمی که می خواهد یک کلاس ویژ ه ی پرورش خلاقیت را اداره کند و یا این که علاقمند است در جریان تدریس روزمره ی خود به طور جدی پرورش خلاقیت دانش آموزان را هم مدنظر داشته باشد، اگر چنان چه از خصوصیات و نگرش های ویژ ه ای که با ماهیت و فرآیند خلاقیت مناسبت دارد ، برخوردار باشد ،مطمئنا در کار خود بسیار موفق تر عمل خواهد کرد. البته یک چنین معلمی حتما لازم نیست که خودش فردی خلاق باشد ،اما اگر چنان چه شخصا از مهارت های اساسی خلاقیت برخوردار باشد و بتواند عملا از آن ها استفاده کند ،بدون شک در پیش برد و هدایت کلاس و تاثیر گذاری بیش تر و بهتر بر دانش آموزان خود موفقیت بیش تری کسب خواهد کرد.
برخی ویژگی های معلم علاقمند به خلاقیت که داشتن آن ها به بازدهی بیش تر کلاس و تدریس او می انجامد، موارد زیر است :
1- فردی انتقاد پذیر باشد .
2-تحمل عقاید نو دانش آموزان را داشته باشد.
3-از صبر و تحمل بالایی برخوردار باشد .
4-به تفاوت های فردی و منحصر به فرد بودن تک تک دانش آموزان اعتقاد داشته باشد.
5-از انگیزه ای قوی برخوردار باشد.
6-پذیرای ایده ها و نظرات غیر عادی دانش آموزان خود باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن .doc :
آموزش و پرورش خلاقیت
در چند دهه اخیر پژوهش هاى بسیارى در زمینه خلاقیت انجام شده است. پژوهش هاى انجام شده در زمینه آموزش خلاقیت، عموماً به این نتیجه رسیده است که خلاقیت را هم مى توان آموزش و هم پرورش داد.3
تورنس مى نویسد: طى پانزده سال تجربه در مطالعه و آموزش تفکر خلاق، شواهدى دیده ام که نشان مى دهد خلاقیت را مى توان آموزش داد. فلدهوسن و همکارانش مى گویند: پاسخ به این سؤال که «آیا مى توان خلاقیت را آموزش داد؟» مثبت است. آنان روش هاى جالبى براى آموزش خلاقیت ارائه مى دهند.4
تحقیقات نشان داده است که تمام انسان ها داراى قوّه خلاقیت هستند؛برخى در یک زمینه داراى خلاقیت بیش تر و برخى در زمینه اى دیگر. خلاقیت مى تواند به وسیله معلمان در دانش آموزان شکوفا گشته و یا از بین برود. بنابراین، باید محیط و فضاى مساعدى براى رشد و پرورش قوّه خلاقیت دانش آموزان فراهم آورد.
کارل راجرز در این زمینه مى نویسد: «روشن است که خلاقیت را نمى توان با فشار ایجاد کرد، بلکه باید به آن اجازه داد تا ظهور کند. همان گونه که زارع نمى تواند جوانه را از دانه بیرون بیاورد، اما مى تواند شرایط مناسبى براى رشد دانه فراهم آورد. در مورد خلاقیت هم همین شرایط صادق است. باید زمینه اى مساعد براى رشد و توسعه خلاقیت فرزندان و دانش آموزان فراهم آورد. از جمله تجربیات من در روان شناسى این است که مى توان با فراهم کردن امنیت روانى و آزادى، احتمال ظهور خلاقیت سازنده را افزایش داد.»[5
روشن است که هر کسى ممکن است در زمینه اى خاص خلاقیت داشته باشد. از هر کسى در هر زمینه نمى توان انتظار خلاقیت و ابتکار داشت. باید این بسترها و علایق و زمینه ها را شناسایى کرده و زمینه رشد آن ها را فراهم نمود.
ویژگى هاى افراد خلاق
روان شناسان ویژگى هاى افراد خلاق را مورد بررسى و مطالعه قرار داده اند. در پژوهش هایى که توسط استینر (1965) و بارون (1969) و بارباراکلارک (1979) صورت گرفته، صفت هاى ذیل به عنوان ویژگى هاى افراد خلاق، که عموماً برخوردار از آن هستند، بیان شده است:
ـ داراى گنجایش ذهنى و فکرى زیادى هستند (تیزهوش تر از دیگراننند)؛
ـ علاقه آن ها به مسائل علمى، هنرى، فرهنگى و اجتماعى بیش تر و دامنه اطلاعات آن ها در این زمینه وسیع تر است؛
ـ درباره مسائل انتزاعى، در مقایسه با مسائل عینى و ملموس، بهتر و عمیق تر مى اندیشند؛ـ دوست دارند که در مباحثه عقیده خود را بیان کنند، ولى اصرارى به تحمیل عقاید خود ندارند؛
ـ انعطاف پذیرند و بیانشان داراى طنز است؛
ـ علاقه به سؤال و پرسش دارند و بسیار کنجکاوند؛
ـ محافظه کار نیستند و بیش تر ریسک پذیرند؛
ـ علاقه هاى متنوع و فراوانى دارند و داراى فرایندهاى غیرمتعارف فکرى هستند؛
ـ در فکر و عمل از اصالت و نوآورى بیش ترى برخوردارند؛
ـ داراى زندگى تخیلى بوده و درگیرى بیش ترى با رؤیاهاى خیالى دارند؛
ـ استقلال طلب بوده و دوست ندارند که از راه و روش زندگى دیگران پیروى کنند؛
ـ اعتماد به نفس خوبى دارند و در مقابل ناکامى ها کم تر دلسرد و مأیوس مى شوند؛
ـ از معیارها، رسوم و ارزش هاى اجتماعى، که به نظرشان قابل قبول نیستند، کم تر پیروى کرده و بیش تر متکى به قضاوت شخصى خود هستند؛
ـ در رابطه با دیگران رُک و صریح و درست کارند؛
ـ به مسائل فلسفى همچون مذهب، ارزش ها، معنى زندگى و این قبیل امور توجه مى کنند؛
ـ بر غرایز خود تسلط بیش ترى داشته، شخصیت رشد یافته ترى دارند و کم تر داراى اختلال روحى و روانى مى شوند؛
ـ داراى حافظه اى قوى بوده و به جزئیات مسائل توجه دقیق دارند. توانایى انجام کارهاى پیچیده را نیز دارند.6
معلم و شیوه هاى پرورش تفکر اخلاق
تعلیم و تربیت به یک معنا عبارت است از رشد قوّه قضاوت صحیح در افراد. تقلید از دیگران یا پیروى از تمایلات و عادات، سبب رکود فکرى و عجز او در برابر مسائل و مشکلات است. امروزه جامعه نیازمند افرادى است که فکر و خرد را حاکم بر اعمال و افکار خویش قرار مى دهند و مشکلات را به گونه ابتکارى از سر راه خود برمى دارند. اجمالاً وظایف یک معلم در تحقق این هدف بدین شرح است:
1. دانش آموزان را به داشتن ایده هاى بکر و نو تشویق نماید؛ایده هایى که کموبیش براى خود آن ها بکر است. ضمن پذیرش ایده هاى بکر، زمینه ابراز آن ها را فراهم کند. مثلاً، مى توان از دانش آموزان خواست که به جاى ارائه گزارش ساده از یک کتاب، آن را شخصاً ارزیابى کرده و هر نظرى که درباره آن دارند بیان کنند و یا این که فصلى از فصل هاى سال را توصیف کنند به طور کلى، نقاشى هاى آزاد، مقاله نویسى و نگارش داستان هاى کوتاه، زمینه ایده فرد و تفکر خلاق در دانش آموزان را بهتر فراهم مى کند.7
2. مطالب درسى را به صورت مسأله و معما براى شاگردان طرح کند؛مطالعه کتاب و یا گوش دادن به سخنان معلم، از برکردن حقایق علمى و تاریخى رشد قوه ابتکار شاگردان را به دنبال ندارد. معلم به جاى بیان مطالب درسى یا ذکر حقایق. علمى، باید دانش آموزان را به طرح مسائل ترغیب کند.
3. معلم باید به دانش آموزان اجازه دهد تا مسائل، نظرات و ایده هاى خود را اعلام نمایند و این ایده ها را روى تخته کلاس درس نوشته و پس از طرح مسائل و ایده هاى خود به آنان اجازه دهد که این مسائل را نقد و بررسى نموده و مورد آزمایش قرار دهند.
شیوه هاى گوناگون تدریس
معلم باید در جریان تدریس و فرایند تعلیم و تربیت، شیوه هاى مختلفى را به کار برد؛از جمله، روش حل مسأله، روش تهیه طرح یا پروژه، روش بحث آزاد و پروژه هاى گروهى و جمعى متناسب با موضوع و موقعیت درسى.
فعال شدن شاگردان در کلاس
کلاس هاى درس را مى توان به جاى «معلم محورى» به صورت «فراگیر محورى» اداره کرد؛در کلاس فراگیر محورى، دانش آموز در امر یادگیرى دخالت مستقیم و اساسى دارد. معلم راه هاى یادگیرى را به شاگردان دیکته نمى کند، بلکه شیوه هاى مختلف یادگیرى را پیش پاى آنان قرار مى دهد تا با استفاده از نیروى خلاقیت و ابتکار خود مسیر و روش یادگیرى را جستوجو نمایند. به جاى این که معلم براى دانش آموزان اطلاعات فراهم کند، بایستى آنان را در موقعیتى قرار دهد تا خود به جستوجوى اطلاعات بپردازند. معلم در این شیوه تدریس، راهنماست و نقش یارى دهنده و هدایتگر را ایفا مى کند.
استفاده از روش بارش مغزى (brain Storming) (اسبورن 1975)
در روش بارش مغزى، پس از این که مسأله اى در کلاس ارائه شد، معلم از دانش آموزان مى خواهد تا هر تعداد راه حل را که مى توانند براى مسأله بنویسند. معلم پیش از ارائه همه راه حل ها به وسیله دانش آموزان، نباید هیچ گونه اظهارنظرى در این خصوص بنماید. این روش، شبیه روش تداعى آزاد است که در روان کاوى مورد استفاده قرار مى گیرد.8
ایجاد زمینه تفکر
معلم باید زمینه اى فراهم کند که همه دانش آموزان تفکر نمایند و بدون نگرانى تفکرات خویش را اظهار نمایند. هرچند شاگردان در فرایند تفکر ممکن است اشتباه کنند، اما مهم، تفکر و پرورش فکر است. در این گونه کلاس ها پاسخ صحیح و غلط شاگرد براى معلم ارزش یکسان خواهد داشت؛زیرا به هر حال دانش آموز به تفکر واداشته شده است. به عبارت دیگر، باید به دانش آموزان اجازده داده شود تا اشتباهاتى را مرتکب شوند؛زیرا ممکن است اشتباهات به بینش هاى مثمرثمرى منتهى شوند.
معلم باید شرایط آموزشى را به گونه اى ترتیب دهد که شاگردان مطمئن شوند که اختلاف نظر آنان با معلم مشکلاتى براى آنان نخواهند داشت. به هیچ وجه نباید اندیشه هاى شاگردان را طرد نمود؛چون در این صورت آنان به تفکر نخواهند پرداخت.9
ارتباط با اذهان خلّاق
گرچه معلم تا حدّ زیادى مى تواند ذهن دانش آموز را تحریک کند، اما این امر کافى نیست. گفتار و کردار هنرمندان، متفکران و رهبران مشهور از مهم ترین عوامل مؤثر در تحریک انرژى خلّاق در دیگران است. شاعران، مورخان، سیاستمداران و دانشمندان بزرگ، در قرون گذشته، از طریق آثار مکتوب خود با ما سخن مى گویند. آتش خلاق آنان مى تواند شعله آفرینش گرى دانش آموزان را برافروزد و روح اشتیاق رقابت را در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 53 صفحه
قسمتی از متن .docx :
معلّم
شمعی است گدازنده سراپای معلم
عشقی است پراکنده به رگهای معلم
در راه هنر سوزد و اندر ره دانش
قلب و تن و جان و همه اجزای معلم
در ظلمت گمراهی و در تیرگی جهل
نوری است فروزان دل بینای معلم
فارابی و افلاطون و سقراط و ارسطو
کردند به بر کسوت زیبای معلم
شاهان جهانگیر و وزیران جهاندار
سودند سر خود به کف پای معلم
کی بود اثر هیچ ز تقوا و زدانش
هرگاه نبد دانش و تقوای معلم
کی بود به گیتی هنر و حکمت و صنعت
هرگاه نبد جان هنرزای معلم
کی بود نشانی ز ترقی و تمدن
هرگاه نبد فکر توانای معلم
کی بود بشر این همه در اوج تعالی
هرگاه نبد همت والای معلم
کی بود زغوغای صنایع اثر امروز
هرگاه نبد جنبش غوغای معلم
کی بود پزشکی و دواهای شفابخش
هرگاه نبد معجز عیسای معلم
قاضی و مهندس نبد و عالم شاعر
هرگاه نبد درس دالارای معلم
نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ٥:٢٩ ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:
پیام های دیگران() لینک
+ مقدمه:
هدف و رسالت تعلیم و تربیت انسان سازی است باید دید که این وظیفه را چه نهادها و افرادی به عهده دارند. البته انسان آموختن را از هنگام تولد آغاز می کند و در طول زندگی آن را ادامه می دهد. بخشی از آموختنیها به صورت غیر عمدی و یا تصادفی در خانواده و جامعه صورت می گیرد و بخش دیگر به نهادها و موسسات رسمی از قبیل مدرسه و انجمن ها سپرده می شود در این میان مدرسه بیشترین سهم را بر عهده دارد و سرانجام این مسئولیت خطیر به عهده معلمین واگذار می گردد و آنها هستند که باید بتوانند دانش آموزان را به درستی تربیت کنند و آنان را برای کار و شرکت در اجتماع آماده سازند.
در میان مجموعه فعالیتهایی که برای تعلیم و تربیت دانش آموزان انجام می شود بیشترین سهم به تدریس معلم در کلاس درس اختصاص می یابد. تدریس را می توان به فعالیتهای دو جانبه ای که بین معلم و شاگردان جریان دارد و هدفش یادگیری است تعریف کرد. این فعالیت چنان چه منتج به یادگیری شود برای شاگرد موثر و مفید خواهد بود.
بنا به تعریف هر فعالیتی با قصد و عمد همراه است قصد معلم در امر تدریس این است که شاگردان چیزی یاد بگیرند. همچنین تدریس یک متقابل بین شاگردان و معلم است کنش متقابل یعنی اینکه معلم بر شاگردان اثر می گذارد و برعکس شاگردان هم فعالیت او را تحت تاثیر قرار می دهند. البته این اثر متقابل ممکن است بصورت غیر مستقیم باشد. برای اینکه تاثیر معلم به هنگام تدریس و سایر فعالیتهای تربیتی بر شاگردان بیشتر شود باید دو عامل تسلط باشد یکی نحوه صحیح ارائه درس و دیگری به موضوعی که می خواهد تدریس کند.
از آنجایی که معلم با روح و روان و احساسات افراد سر و کار دارد چنانچه به درستی عمل کند زیانهای جبران ناپذیری بر جای می گذارد. همانطور که وقتی قسمتی از بدن می سوزد و یا زخم می شود اثر آن ممکن است تا پایان عمر هم باقی بماند تاثیر نابجا بر روح کودکان نیز همین اثر را دارد و احتمال می رود تا پایان عمر دهد. بنابراین تنها راه چاره در این است که معلم در تمام زمینه هایی که به شغل معلمی مربوط می شود اطلاعات صحیح و مفید کسب کند.
بنابراین در مقاله سعی می شود بر چگونگی تاثیرات موفق یک معلم در کلاس درس اشان شده و امید است این مطالب که با صرف وقت و نیروی زیادی فراهم شده است با دقت مورد مطالعه قرار گیرد و همکاران را در انجام رسالت خطیری که در پیش دارند یاری نماید. و همچنین والدین دانش آموزان و افراد دیگری که عشق به معلمی دارند می توانند با مطالعه این مقاله و منابع مختلف پی به سختی امر آموزش برده و بتوانند برای فرزندان خود معلمی مهربان و دلسوز بوده و به معلمان و مدیران در مدارس نیز در جهت پیشبرد این وظیفه مهم مساعدت لازم را بنمایند.
نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ٥:٢٤ ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:
پیام های دیگران() لینک
+ خلاصه
آنچه در این مقاله آمده است مجموعه ای از وظایف و کارهای معلمی است که در سر کلاس برای ارائه درسی حاضر می شود. قبل از هر چیز یک معلم باید از اهداف دوره ای که در آن مشغول تدریس است آگاه باشد و بعد بتواند در الگوی آموزشی و تعیین هدفهای هر یک از دروس در حیطه های سه گانه شناختی، عاطفی و روانی- حرکتی در رسیدن به این اهداف غایی طرح ریزی کند.
البته دانش آموزان هر دوره آموزشی نیز خصوصیاتی در ابعاد جسمانی، روانی، عاطفی، اجتماعی دارند که نباید انتظاراتی بیش از حد توان آنها داشت لازم است که معلمان با این خصوصیات آشنا باشند.
همه ی برنامه های معلم تحت عنوان مهارتهای فرایند تدریس در سه بخش مجزا، مهارتهای قبل از تدریس، مهارتهای ضمن تدریس و مهارتهای پس از تدریس آمده است و همچنین روشها و فنونی را هم که یک معلم برای ارائه درس بکار می گیرد نیز اشاره شده است.
ناگفته نماند که همه معلمان و همه ی کلاسهای درسی بطور یکسان نیستند مطابق علایق و سلایق معلمان بطور متفاوت اداره می شوند بنابراین رهنمودهایی درباره ی رفتارهای معلم و دانش آموز، عوامل مخل در برقراری ارتباط بین معلم دانش و طرز برخورد معلم با چند نمونه از رفتارهای نامطلوب شاگردان ذکر شده است.
اینکه معلم موثر چه کسی است؟ چه ویژگیهایی دارد و چگونه می توان اثر بخشی کار معلمان را افزایش داد، گروهبندی دانش آموزانی که اختلالات یادگیری دارند بعضی از ویژگیهای افراد دارای اختلال یادگیری و مراحل درمان و بازپروری چهار مرحله ای دلاکتو، راهکارهایی برای تقویت زبان شفاهی، خواندن و نوشتن دانش آموز توسط معلم و نکاتی که والدین با مشاوره معلم و مدیران باید در منزل در قبال کودکان رعایت کنند و بالاخره نتیجه گیری و در پایان نیز منابع و ماخذ آمده است.
نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ٥:٢۱ ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:
پیام های دیگران() لینک
+ اهداف غایی دوره های مختلف آموزش
هدف یکی از ارکان مهم آموزش است هر فعالیت مهم آدمی دارای هدف است و آموزش نیز به عنوان یک فعالیت مهم و جدی انسان هدفمند است بنابراین دانشمندان علوم تربیتی اصول و فنون دقیقی برای تعریف، طبقه بندی و کاربرد هدفها در امور آموزش و پرورش تدوین کرده اند. از آنجایی که معلمان در کلیه فعالیتهای آموزشی و پرورشی خود بویژه در تدریس و ارزشیابی دائماً با هدفها سر و کار دارند آگاهی و کسب مهارت در زمینه شناخت و کاربرد اهداف برای آنان ضروری است.
اهداف غایی دوره های مختلف آموزش
دوره ی پیش دبستانی:
آماده ساختن کودک برای آشنا شدن او با محیط مدرسه کاهش مشکلات گویشی و بهبود روحیه اجتماع پذیری وی.
دوره ی دبستان:
آماده سازی و تربیت افراد برای کسب مهارت گوش کردن، خواندن، نوشتن، سخن گفتن، فکر کردن و پرورش توانایی های عقلانی از قبیل خودآگاهی، ادراک صحیح از مفاهیم و استدلال، تلطیف عواطف، پی ریزی مبانی دینی، اعتقادی و فواعد اخلاقی مناسب با سن، شناخت نقش و جایگاه اجتماعی دیگران و کسب روحیه همکاری و تعاون از طریق عمل و تجربه
دوره ی راهنمایی:
هدایت دانش آموزان از کودکی به نوجوانی- پرورش اعتماد به نفس و خود شناسی و آشنایی با مسائل دینی، اعتقادی، اخلاقی و اجتماعی و آماده سازی او برای انتخاب مسیرهای مختلف زندگی منطبق با استعدادها، توانایی و علاقه ی وی بر نیازها و امکانات کشور.
دوره ی متوسطه:
ارتفاع مراتب اعتماد به نفس خودشناس، کسب معارف دینی، فضائل اخلاقی و ارزشهای مکتبی، پرورش توانایی های عقل، استدلال، و آماده شدن دانش آموز برای ورود به عرصه زندگی اجتماعی، اشتغال یا ادامه تحصیل به تناسب علاقه، استعداد و امکانات.
دوره ی پیش دانشگاهی:
ایجاد آمادگی لازم در فارغ التحصیلان دوره ی متوسطه جهت تحصیل در دوره های دانشگاهی.
یک معلم موفق با آگاهی کامل از هدفهای غایی هر دوره آموزش که در آن مشغول است می تواند هدفهای آموزشی خود را که قصد و منظور معلم را از آموزش مطالب درس به نحوی دقیق و مشخص نشان می دهد در جهت نیل به آن اهداف غایی سوق دهد.
هدفها، سنگ زیر بنای هر آموزش را تشکیل می دهند هر آنچه حین آموزش انجام می شود و هر آنچه پس از ارائه آموزش حاصل می شود همه از هدفها ناشی می شوند. هدفها تعیین کننده ی تمام جزئیات برنامه های آموزشی اند. نداشتن هدف و شروع آموزش به معنی شروع سفری بدون مقصد بدون راه و بدون نقشه و قطب نماست یا به عبارتی شروع «سرگردانی» است در آموزشی که هدفهای آن از قبل تعیین نشده باشد طرح هر موضوع و عنوان بجا به نظر می رسد عدم ذکر آن عنوان نقص محسوب نمی شود و استفاده از هر روشی برای تدریس و بکاربردن هر معیاری برای ارزشیابی منطقی به نظر می رسد آموزشی که هدف نداشته باشد هیچگونه معیاری برای سنجیدن صحت و سقم محتوای آموزش در اختیار قرار نمی دهد. و بطور خلاصه باید گفت که آموزش بدون هدف بهتر است انجام نشود.
بنابراین یک معلم موثر باید قبل از شروع تدریس، اهداف مورد نظر از تدریس هر درس را مشخص کند و تدریس را در جهت رسیدن به آن اهداف سوق دهد.
توجه به تعیین هدفهای آموزشی و طبقه بندی آن از سالهای 1950 به بعد شروع شده و بتدریج طبقه بندی های کاملتری ارائه شده است. معروفترین و مهمترین هدفهای آموزشی ارائه شده طبقه بندی بنجامین بلوم- رابرت گانیه- ام.دی مریل و... است که در این مقاله به بررسی هدفهای آموزشی بلوم پرداخته شده ولی علاقه مندان می توانند با مراجعه به سایر منابع هدفهای آموزش طبقه بندی شده دیگری را نیز مطالعه کرده و استفاده کنند.
هدف یکی از ارکان مهم آموزش است هر فعالیت مهم آدمی دارای هدف است و آموزش نیز به عنوان یک فعالیت مهم و جدی انسان هدفمند است بنابراین دانشمندان علوم تربیتی اصول و فنون دقیقی برای تعریف، طبقه بندی و کاربرد هدفها در امور آموزش و پرورش تدوین کرده اند. از آنجایی که معلمان در کلیه فعالیتهای آموزشی و پرورشی خود بویژه در تدریس و ارزشیابی دائماً با هدفها سر و کار دارند آگاهی و کسب مهارت در زمینه شناخت و کاربرد اهداف برای آنان ضروری است.
هدفهای غایی دوره های مختلف آموزشی
نویسنده : رازمندصوفی ; ساعت ٥:۱٦ ب.ظ ; ۱۳۸۸/٥/۱۱
تگ ها:
پیام های دیگران() لینک
+ طبقه بندی هدفهای آموزش بلوم