لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تاریخچه مسجد جمعة اصفهان
قدیم ترین تاریخی که تاکنون در یکی از بناهای تاریخی شهر اصفهان مشکوف گردیده است (481 هجری ـ 9ـ1088 میلادی) میباشد. تاریخ مزبور در انتهای کتیبه مدوری که قاعده گنبد کوچکتر عهد سلجوقی مسجد جمعه را زینت می دهد دیده می شود .
گنبد دیگری که شبستان محراب اصلی مسجد را می پوشاند تاریخ ندارد، لکن اسم پادشاهی که این گنبد در زمان سلطنت وی ساخته شده یعنی معزالدنیا والدین ابوالفتح ملکشاه ابن محمد بن داوود که از سال 465 تا 485 هجری (1092ـ1072) میلادی پادشاهی نموده و همچنین نام وزیرش حسن بن علی بن اسحق نظام الملک در اینجا ثبت است.
با توجه به این نکته که قدیم ترین(بخش) مسجد معمولاً شبستان محراب اصلی آن است از یک طرف و از طرف دیگر روایتی که در اصفهان محفوظ مانده و مطابق آن روایت ساختمان مسجد جامع را صراحتاُ به ملکشاه نسبت می دهند چنین به نظر می رسد که بدون احتمال خبط بزرگ بتوان برای سلطان سلجوقی فوق الذکر افتخار ساختمان معروفترین بنای دورة اسلامی ایران را قائل شد.
با وجود مراتب فوق تصورات عامة مردم دربارة این مسجد نیز مانند اغلب ابنیة مهم کشور تأثیراتی داشته است.
شاردن می گوید « ایرانیان این بنا را خیلی قدیمی حساب می کنند زیرا بر طبق روایت ایشان امام رضا(ع) که یکی از امام های دوازده گانه بوده و در قرن چهارم هجری می زیسته معمولاً عبادت های خود را زیر طاقی که نام شرقی دارد بجای میاورده . قدماء اصفهان تعریف می کنند که سلطان ملکشاه که در سال 400 هجری میزیسته بانی این طاق بوده است لکن پادشاه مزبور تعمیر کننده ای بیش نبوده زیرا گنبد شمالی بنام سلطان منصور و گنبد جنوبی بنام سلطان یوسف که خیلی پیشتر زندگی می کرده مرقوم است.
در دو کتیبه فوق الذکر نیز مشهود می گردد اسمی نه از سلطان منصور و نه از سلطان یوسف در کار است و گمان می رود امام هشتم (ع) که بر خلاف گفتة شاردن در قرن چهارم هجری نمی زیسته بلکه در قرن دوم از سال 148 یا 153 تا 203 هجری زندگانی می کرده به چندین علت نمی توانسته است عبادات خود را در زیر سقف شرقی مسجد بجای آورد : یکی از علل آنکه اساساً گنبد شرقی در مسجد جامع وجود ندارد و اگر مقصود از گفتة شاردن ایوان شرقی باشد ایوان مزبور نیز پیش از ابتدای قرن ششم هجری ساخته نشده بوده است.
هرچند نویسندگان مشهور صحبت های بی اساس سابق الذکر را جدی تلقی کرده و تکرار نموده باشند با وجود این بطور قطع نمی توان تصور کرد که افسانة عباسی الاصل بودن مسجد جامع تا امروز دنباله پیدا کند مگر اینکه در بنیاد این اشتباه حقیقتی یا بطریقی اولی شبه حقیقتی موجود بوده باشد.
ابن حوقل ، مقدسی ، ناصر خسرو ، مافروخی ، ابن اثیر و یاقوت همگی خصوصاً چهار نفر اول شرح مسجد جمعة یهودیه را برای العین می دهند که مسجد جمعة فعلی اصفهان جانشین آن گردیده است. نویسندگان مزبور دربارة این موضوع مجموعة کاملی از اطلاعات ذیقیمت فرا آورده اند که تاریخ مسجد جامع از آن اقتباس شده و قسمت اعظم تاریخچة مسجد ایرانی نیز از آن بدست آمده است ، لکن متأسفانه این نویسندگان از بنائی صحبت می دارند که مسجد جمعة اصفهان نیست. ایشان شرح مسجد نمونة عربی را می دهند که فعلاً وجود ندارد و مطلقاً اثری از آن باقی نمانده و می گویند آنرا با خشت خام ساخته بودند و بعداً بجای آن بنای فعلی به طرز ایرانی «تماماً از آجرهای خوب که در کوره پخته شده» احداث گردیده و با بنای پیشین ارتباطی ندارد الا اینکه روی همان زمین ساخته شده و هنوز هم گاهگاهی جامع عتیق خوانده می شود . بنای مسجد قدیم که ستون هائی در برداشته با حیاط چهار ایوانی مدرسة نمونة ایرانی که در اطرافش حجراتی بوده «ترکیب» یا «آلوده» نشده است .
مسجد جمعة فعلی اصفهان که در روز اول مشتمل بر بنای گنبدی شکلی به اسم ملکشاه بوده عبارت از «مخلوط اختصاصاً خوش آیندی » از عناصر ایرانی و عرب نمی باشد بلکه یک بنای خالص ایرانی است.
مسجد دورة عباسی
قدیمترین توصیفی که از مسجد دورة عباسیان در دسترس ماست شرحی است که در رسالة محاسن اصفهان یافت می شود . کتاب مزبور بعقیدة براوان آنطور که در چاپ تهران آن مذکور می باشد در زمان سلطنت ملکشاه گرد نیامده بلکه در 421 هجری (1030) میلادی به وسیلة یکنفر اصفهانی موسوم به مضل ابن سعد این الحسین المافروخی جمع آوری شده است .
در آن هنگام اصفهان دو مسجد جامع داشت « مسجد بزرگ که قدیمی بوده و مسجد جدید که زیباتر می باشد » مسجد بزرگ مسجد جمعة یهودیه بوده است. «مسجد مذکور بتوسط اعراب دهکده طیران که از قبیلة تیم بودند بنا گردید . بعداً که اصفهان در اثر الحاق پانزده پارچه آبادی وسعت پیداکرد الخصیب پسر مسلم بقعه ای در آن شهر احداث نمود که بقعة خصیب آباد نامیده می شد. در سال 226 در زمان خلافت معتصم مسجد از نو ساخته شد ، سپس ابوعلی پسر رستم در زمان خلافت المقتدر آنرا بزرگ کرد. در آنوقت مسجد شامل چهار دستگاه ساختمان بود ، این چهار دستگاه را نباید با رواقهای مسجد در چهار طرف صحن اشتباه نمود زیرا ما فروخی بعداً تصریح می کند که «به هریک از این چهار دستگاه ساختمان رواقی متصل بوده ، هریک از این رواقها به وسیلة درهائی که در دیوار دالانها و کوچه های فرعی گشوده می شد ، به بازار باز می شد. » چهار دستگاه ساختمان را خانقاه ها و مدارس و متعلقات دیگری که معمول مساجد جامع بزرگ آن زمان است اشغال می کرده . نقشة بنا در آن موقع باید تقریباً همانطوری باشد که طرح ضمیمه بطور غیر دقیقی آنرا نشان می دهد . در طرح مزبور قسمتهای مخطط چهار دستگاه ساختمان را نشان می دهد ، رواقهای مجاور آنها بوسیلة ستون هایشان معین گردیده . این ستونها همان جرزهای مدوری هستند که مقدسی اشاره بوجود آنها در مسجد جمعة یهودیة نموده است. بالای این ستونهای رومی بوده که بر آنها طاقهای ضربی زده شده و یا اینکه تیرهای پشت بام روی آن قرارداشته زیرا یاقوت و ابن اثیر در ضمن ذکر محاصرة اصفهان بدست طغرل بیک در 3ـ422 هجری (1ـ1050) حکایت می کنند. که هیزم به اندازه أی نایاب بود که به مسجد جامع خرابی وارد آوردند برای اینکه تیرهایش . را بردارند و البته تصور نمیرود مقصود از تیرهای مزبور چوبهای قسمت اصلی مسجد باشد بلکه در این مورد غرض از جامع باید آنچه را که مافروخی شرح می دهد در نظر گرفت ، همچنان چهار دستگاه ساختمان و خانقاها و کاروانسراها و متعلقات مختلف که چون شبستانها جای عبادت جزء مسجد محسوب می شده ، علاوه بر آن ناصر خسرو که اصفهان را در صفر 444 هجری (ژوئن 1052) یعنی یکسال بعد از تصرف شهر بدست طغرل صریحاً ذکر می نماید که مسجد آدینة باشکوهی در مرکز شهر موجود است و در چند سطر بعد اشاره می کند که درون شهر منظرة بسیار آبادی داشته و بنای مخروبه مطلقاً در آن دیده نمی شد. از اینقرار معلوم می شود که خرابیهای مورد اشارة یاقوت و ابن اثیر چندان قابل ملاحظه نبوده و تقریباً می توان پی برد قسمتهائی از بنا که با پشت بامهای مسطح پوشیده می گشته ، یعنی سقف تیری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 32 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تاریخچه مسجد جمعة اصفهان
قدیم ترین تاریخی که تاکنون در یکی از بناهای تاریخی شهر اصفهان مشکوف گردیده است (481 هجری ـ 9ـ1088 میلادی) می باشد. تاریخ مزبور در انتهای کتیبه مدوری که قاعده گنبد کوچکتر عهد سلجوقی مسجد جمعه را زینت می دهد دیده می شود .
گنبد دیگری که شبستان محراب اصلی مسجد را می پوشاند تاریخ ندارد، لکن اسم پادشاهی که این گنبد در زمان سلطنت وی ساخته شده یعنی معزالدنیا والدین ابوالفتح ملکشاه ابن محمد بن داوود که از سال 465 تا 485 هجری (1092ـ1072) میلادی پادشاهی نموده و همچنین نام وزیرش حسن بن علی بن اسحق نظام الملک در اینجا ثبت است.
با توجه به این نکته که قدیم ترین(بخش) مسجد معمولاً شبستان محراب اصلی آن است از یک طرف و از طرف دیگر روایتی که در اصفهان محفوظ مانده و مطابق آن روایت ساختمان مسجد جامع را صراحتاُ به ملکشاه نسبت می دهند چنین به نظر می رسد که بدون احتمال خبط بزرگ بتوان برای سلطان سلجوقی فوق الذکر افتخار ساختمان معروفترین بنای دورة اسلامی ایران را قائل شد.
با وجود مراتب فوق تصورات عامة مردم دربارة این مسجد نیز مانند اغلب ابنیة مهم کشور تأثیراتی داشته است.
شاردن می گوید « ایرانیان این بنا را خیلی قدیمی حساب می کنند زیرا بر طبق روایت ایشان امام رضا(ع) که یکی از امام های دوازده گانه بوده و در قرن چهارم هجری می زیسته معمولاً عبادت های خود را زیر طاقی که نام شرقی دارد بجای میاورده . قدماء اصفهان تعریف می کنند که سلطان ملکشاه که در سال 400 هجری میزیسته بانی این طاق بوده است لکن پادشاه مزبور تعمیر کننده ای بیش نبوده زیرا گنبد شمالی بنام سلطان منصور و گنبد جنوبی بنام سلطان یوسف که خیلی پیشتر زندگی می کرده مرقوم است.
در دو کتیبه فوق الذکر نیز مشهود می گردد اسمی نه از سلطان منصور و نه از سلطان یوسف در کار است و گمان می رود امام هشتم (ع) که بر خلاف گفتة شاردن در قرن چهارم هجری نمی زیسته بلکه در قرن دوم از سال 148 یا 153 تا 203 هجری زندگانی می کرده به چندین علت نمی توانسته است عبادات خود را در زیر سقف شرقی مسجد بجای آورد : یکی از علل آنکه اساساً گنبد شرقی در مسجد جامع وجود ندارد و اگر مقصود از گفتة شاردن ایوان شرقی باشد ایوان مزبور نیز پیش از ابتدای قرن ششم هجری ساخته نشده بوده است.
هرچند نویسندگان مشهور صحبت های بی اساس سابق الذکر را جدی تلقی کرده و تکرار نموده باشند با وجود این بطور قطع نمی توان تصور کرد که افسانة عباسی الاصل بودن مسجد جامع تا امروز دنباله پیدا کند مگر اینکه در بنیاد این اشتباه حقیقتی یا بطریقی اولی شبه حقیقتی موجود بوده باشد.
ابن حوقل ، مقدسی ، ناصر خسرو ، مافروخی ، ابن اثیر و یاقوت همگی خصوصاً چهار نفر اول شرح مسجد جمعة یهودیه را برای العین می دهند که مسجد جمعة فعلی اصفهان جانشین آن گردیده است. نویسندگان مزبور دربارة این موضوع مجموعة کاملی از اطلاعات ذیقیمت فرا آورده اند که تاریخ مسجد جامع از آن اقتباس شده و قسمت اعظم تاریخچة مسجد ایرانی نیز از آن بدست آمده است ، لکن متأسفانه این نویسندگان از بنائی صحبت می دارند که مسجد جمعة اصفهان نیست. ایشان شرح مسجد نمونة عربی را می دهند که فعلاً وجود ندارد و مطلقاً اثری از آن باقی نمانده و می گویند آنرا با خشت خام ساخته بودند و بعداً بجای آن بنای فعلی به طرز ایرانی «تماماً از آجرهای خوب که در کوره پخته شده» احداث گردیده و با بنای پیشین ارتباطی ندارد الا اینکه روی همان زمین ساخته شده و هنوز هم گاهگاهی جامع عتیق خوانده می شود . بنای مسجد قدیم که ستون هائی در برداشته با حیاط چهار ایوانی مدرسة نمونة ایرانی که در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 44
تاریخچه مسجد
مقدمه:
تاریخچه مسجد :
حضرت ابراهیم به فرمان خدا، خانه کعبه را بنا نهاد تا موحدان و خداپرستان، عبادتگاههای در خور و شایسته داشته باشند. بعدها صومعه ها کلیساها و کنیسه ها، مکان عبادت پیروان ادیان گوناگون بود. در اسلام، پس از هجرت پیامبر به مدینه، اولین مسجد با همکاری مسلمانان ساخته شد.
نخستین مسجد را پیامبر در مدینه در کنار خانه خود ساخت. زمین آن، خوابگاه شتران بود و پیغمبر آن را از صاحبش خرید و سپس خلفا و حاکمان و پادشاهان بر وسعت آن افزودند و در تزیین آن کوشیدند.
در صدر اسلام در هر شهر، یک مسجد داشت. ولی از آنجا که برای بسیاری از مسلمانان، روزی پنج بار رفتن به مسجدهای دیگر کاری دشوار بود، از این رو، در کنار مسجد جامع شهر، مسجدهای دیگری در محله ها و حتی در روستاها ساخته شدند.
از زمان قدیم در هر مسجدی مناره یا مناره هایی برپا می شده است. مناره ها، برج گونه هایی هستند که مؤذن از فراز آن اذان می گوید و مؤمنان را به برپایی نماز فرامی خواند. مناره، نخستین بار در زمان امویان در سوریه ساخته شد.
مسجد ضرار : مسجدی بود که در کنار مسجد قبا، به وسیله گروهی از منافقان طایفه بنی غنم بن عوف ساخته شد که پیامبر با خراب کردن آن موافق بودند. منافقان کوتاه شدن مسیر بیماران و کسانی که کارشان زیاد است را بهانه ای برای ساختن این مسجد بیان کردند. این مسجد از روی حسادت و کینه، به عنوان مکانی برای دسیسه علیه اسلام بنا شده بود که پیامبر (ص) می فرمایند: «به این مسجد که مردمی ظالم آن را ساخته اند بروید و پس از ویران کردن، آن را آتش بزنید». تاریخچه مسجد الاقصی
ایران صدا: در این برنامه حجت الاسلام شمس به معرفی تارخچه مسجد الاقصی می پردازند./گروه اندیشه و معارف اسلامی
مسجدالاقصی نام مسجدی است، که در بخش شرقی شهر بیتالمقدس (اورشلیم) قرار دارد. این مسجد در سال 710 میلادی ساخته شد. مسلمانان نخست به سمت بیت المقدس نماز میخواندند. این نام هم چنین در آیه اول سوره اسراء آمدهاست، که اشاره به معراج و سیر محمد از مسجدالحرام به مسجدالاقصی و از آ ن جا به آسمان دارد:"سبْحَنَ الَّذِى أَسرَى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِّنَ الْمَسجِدِ الْحَرَامِ إِلى الْمَسجِدِ الاَقْصا الَّذِى بَرَکْنَا حَوْلَهُ لِنرِیَهُ مِنْ ءَایَتِنَا إِنَّهُ هُوَ السمِیعُ الْبَصِیرُ" «منزّه است آن [خدایى] که بندهاش را شبانگاهى از مسجد الحرام به سوى مسجد الأقصى- که پیرامون آن را برکت دادهایم- سیر داد، تا از نشانههاى خود به او بنمایانیم، که او همان شنواىبیناست. مسجد الاقصی را باید یکی از مقدس ترین اماکن اسلامی برای مسلمانان جهان توصیف کرد. این مسجد اولین قبله مسلمانان جایی که در دوران پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) ایشان به سوی این مسجد به اذن خداوند نماز بپا می داشتند و همچنین سومین حرم شریف پس از مسجد الحرام و مسجد النبی در مکه و مدینه است . مسجد الاقصی به گواه تاریخ نویسان دومین مسجد ساخته شده بر روی زمین پس از بیت الله الحرام محسوب می شود. نقل است که " حضرت آدم (علیه السلام) آنرا ساخته وزیر بنای آنرا چهل سال پس از ساختن بیت الله الحرام بنا به دستور خداوند نهاده است. بنابراین صرف نظر از اعتقادات دینی ما مسلمانان ، قدمت ساخت این مسجد به بیش از یکهزار سال نیز سبب توجه جهانی به این مسجد خواهد بود. در قرآن مجید آمده است " سبحان الذی اسرى بعبده لیلاً من المسجد الحرام الى المسجد الاقصى الذی بارکنا حوله لنریه من آیاتنا إنه هو السمیع البصیر".
تاریخچه مسجد النبی : از آغاز تأسیس تا سال 87 هجری
مدینه منوره و مسجدالنبی(ص)سال سیزدهم بعثت بود که حدود 75 نفر از انصار در عقبه منی با رسول خدا - صلی اللَّه علیه و آله و سلم - بیعت نموده 1 و سپس به مدینه منوّره بازگشتند. نزدیک به سه ماه از این قضیه تاریخی گذشته بود که آنان و گروهی دیگر از مهاجران بسیاری از روزها، صبحگاهان به خارج مدینه می آمدند و در انتظار آن حضرت می نشستند، سرانجام روز دوشنبه 18 ربیع الاوّل فرا رسید، طبق معمول بامداد آن روز نیز به خارج مدینه رهسپار شدند و در آنجا تا نزدیکی های ظهر، چشم به راه نشستند امّا خبری نشد. تا اینکه ظهر آن روز رسول گرامی اسلام از طریق ذوالحلیفه وارد مدینه شدند و خبر به مردم مدینه رسید، زن و مرد، کوچک و بزرگ در نزدیکی مسجد قبا به استقبال آن حضرت شتافتند، همگی در نهایت خرسندی و شادمانی به یکدیگر تبریک می گفتند و این شعر را با همدیگر می خواندند: طَلَع البَدْرُ عَلَیْنا مِنْ ثَنیّات الوداع 3 وَجَبَ الشکُر علینا ما دَعالِلّهِ داعٍ 4 در آن هنگام ابوبکر جهت عرض خیرمقدم، خدمت رسول خدا - صلی اللَّه علیه و آله و سلم - آمده، گفت: مردم مدینه مشتاقانه منتظر قدوم شمایند. پیامبر - ص - فرمود در انتظار برادرم علیّ بن ابی طالب - علیه السلام - هستم. آن حضرت 15 روز در قبا توقف کرد تا علی - علیه السلام - به همراه همسرش فاطمه زهرا - سلام اللَّه علیها - به آن حضرت ملحق شدند. در این مدت، مسجد قبا را تأسیس کرد و در ضمن خانه های مدینه از بت و بت پرستی پاکسازی گشت،5 سپس رسول خدا - ص - سوار بر مرکب عازم ناحیه بالای مدینه منطقه بنوعمرو بن عوف شده و در آنجا مسکن اختیار نمود. انس بن مالک گوید: رسول خدا - ص - به همراه بعضی، چهارده شب در آنجا اقامت گزیدند، در این ایّام بود که به دنبال گروهی از قبیله بنی نجار فرستادند و آنان را به نزد خود فراخواندند آنها هم بلافاصله با شمشیرهای برهنه به اقامتگاه آن حضرت آمده، در خدمتشان حضور یافتند. انس ادامه می دهد: رسول خدا - ص - را دیدم سوار بر مرکب و ابوبکر با گروهی از بنی نجار در کنارش ایستاده و به سوی قبیله بنی نجار حرکت کردند تا به خانه ابو ایّوب انصاری - ره - رسیدند،7 حضرت بعد از نزول اجلال این آیه شریفه را خواندند: «ربّ انزلنی منزلاً مبارکاً و أنت خیر المنزلین». ابن اسحاق می گوید: رسول خدا - ص - در خانه ابوایّوب انصاری بود تا مسجد و خانه اش ساخته شد و سپس به خانه خود در جوار مسجد منتقل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 32 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فهرست
پیشگفتار
فصل اول: تاریخچه و معماری مسجد جامع کبیر یزد
فصل دوم: نقش مایه های نوشتاری مسجد جامع یزد
فصل سوم: کاربرد خط در معماری اسلامی
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل نقش مایه های نوشتاری در معماری اسلامی
فصل پنجم: شکل انتزاعی حروف در انتقال یک مفهوم در مسجد جامع یزد
فهرست منابع و مآخذ
فهرست تصاویر
تصاویر
پیشگفتار
مسجد جامع یزد بسان نگین درخشندهای در دل کویر است. شیوة معماری ، قوسهای دلنشین ، گلدسته های باوقار و زیبا، نقوش ناب و مجرد، این مسجد را به یکی از چند مسجد ممتاز و نمونه ایران تبدیل کرده است.
معماری منحصر به فرد ، نقش مایه های ممتاز خلق شده در بستر کاشی و آجر از نظر طرح و نقش ،ترکیب و نحوه اجرا در سطح عالی و هنرمندانه است . زیبایی و سادگی نقوش، نحوه نقش اندازی و… از موارد مهم در بررسی مسجد جامع یزد است.
مسجد جامع یزد با توجه به این که یکی از مساجد نادری است که آثار هنری چند سده را از دوره های مختلف ، ایلخانی ، تیموری، صفوی، قاجاریه و حتی دوره های بعدی در خود جای داده است ،از نظر مقایسه ارزشهای هنری دوره های مختلف باهمدیگر بسیار مورد اهمیت است.
در این تحقیق که به صورت کتابخانه ای انجام شده سعی بر این است تا اطلاعات کاملی از نحوه معماری،آثار کتیبه ای و نقش مایه ای در این مسجد مورد بررسی قرار بگیرد.
فصل اول :
تاریخچه و معماری مسجد جامع کبیر یزد
این بنا در میانه شهر یزد واقع گردیده و یکی از بزرگترین و زیباترین مساجد ایران است که در دورةایلخانی بنا گردیده و در دوره های بعد گسترش یافته و تعمیر،تزئین و تجدید گردیده است ؛ به صورتی که امروزه می توان بخش های مختلف ایلخانی، تیموری،صفوی، قاجاریه و تعمیرات دورةاخیر را باز شناخت.
پاره ای عقیده دارند که در دوران پیش از اسلام، این مکان آتشکده از دورة ساسانی برپا بوده که تا دوران بعد از اسلام نیز دوام داشته است. اما دلایل کافی برای اثبات این مدعا در دست نیست. اما این مطلب مسلم است که مکان مسجد جامع، در مقابل دروازة شهرستان یا دروازة شهر دوران پیش از اسلام است،و اولین مسجد جامع در این مکان ساخته شده است و از آنجایی که مسجد جامع در هر شهر بیش از یکی نمی تواند باشد، تمام ساخت و سازها در جهت گسترش فضای مسجد جامع شهر در طول تاریخ در همین مکان اتفاق افتاده است.
بنای کنونی مسجد با وسعتی حدود 10000 متر مربع مشتمل بر سر در ورودی و جلوخان ،صحن وسیع رواقهای جانبی صحن، ایوان،گنبد خانه و شبستانهای طرفین آن،شبستان بزرگ ستوندار، کتابخانه، تزئینات غنی و زیبا و کتیبه ها و سنگ نوشته های تاریخی و غیر تاریخی است.
مسجد دارای 7مدخل ورودی از جهات مختلف است. ورودی اصلی ، در میانه ضلع شرقی واقع گردیده و متشکل از فضای جلوخان ، سردری زیبا و رفیع با مناره های مرتفع و زیبا و کتیبه های تاریخی است. سردر مزبور به جهت آسیب های وارده، خاصه بر پوششهای تزئینی آن، بازسازی شده است. بنای سردر مربوط به دورة اول ساختمانی ،همزمان با ایوان و گنبدخانه است که در دورة تیموری کاشیکاری و کتیبه هایی بر روی آن نصب شده و در دوره صفوی، دو منارة رفیع بر بالای آن ساخته شده و در دورةاخیر نیز مناره ها و پوشش تزیینی آن تجدید یافته است . سر در مزبور از ارتفاع زیاد و پنهای نسبتا کمی برخوردار است (نسبت 1 به 3)
کتیبه های تاریخی مذکور، در زیر مقرنس کاری طاق سردر و بر اطراف درگاه نگاشته شده است. کتیبه ی اول،در شش شمسه از کاشی معرق به خط نسخ و مورخ 891 ه.ق نوشته شده و متضمن ابیاتی است . کتیبه های دیگری با مضامین دینی و کتیبه هایی از دوران اخیر بر این سر در نگاشته شده است. در چوبی دو لنگه و منبت مسجد قدیمی است.
بر جنوبی سردر، دو ستون مرمرین به بلندی 125 و محیط حدود 155 سانتی متر با فاصله ای از هم نشانده و بر سطوح آنها نقوش و ابیاتی کنده کاری کردهاند. با توجه به منابع تاریخی و روایت های پیرامون محل، احتمالاً این ستونهای کوچک
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مسجد سمبل هنر اسلامی
در نگاهی به معماری و هنر اسلامی دو وجهه نظر معنوی و صوری (1) درآراءمستشرقینی چون«بورکهارت»و«کربن»از یکسو و«آرنولد»و«گدار»از سوی دیگرظهوری کامل دارد. بورکهارت و کربن و اتینگهاوسن چنان به هنر اسلامی نگریستهاند کهحتی در خانه ساده کعبه جهانی از رمز و راز دیدهاند (2) ،در حالی که نگاه پوزیتویستی گدارو آرنولد و کونل به معماری و نقاشی چنان است که گویی اسلام در آغاز چون فکر واندیشه مردم بادیه نشین، برهوتی بیفکر و هنر بیش نبوده است (3) .هر چند میان این دواندیشه جدایی و شقاقی بنیادی وجود دارد،اما گهگاه به هم نزدیک میشوند.گدار کسانیرا که هنر معماری اسلامی را اغلب از طریق مطالعه در عناصر مختلف ایرانی،بیزانسی و غیره مورد مطالعه قرار میدهند مورد انتقاد قرار میدهند.به عقیده او هنر قبل از هر چیزانعکاس روح هنرمند و جلوه نمایان قدرتهایی است که آن را رهبری میکنند،و تکنیکمعماری هم مانند تکلم جز وسیله ابراز و آلتی در خدمت«روح»نیست.عامل اصلی درمعماری هم بیش از هر چیز وجود معمار است و اصل مهم در هنر معماری یک قوم،روحاجتماعی آن قوم است.به نظر گدار معماری یونان نه یک طریقه ساختمان بلکه عصارهنمایان روح موزون پسند قوم یونانی است.معماری رومی از ریشه گرفته تا شاخ و برگشمظهر صفات نظم و قدرت و اوتیلیتاریسم(مذهب سودانگاری) آنان است که از ممیزاتروح رومی برشمرده میشود.معماری بیزانسی پرتوی از آمیزش روح آسیایی و یونانیبیزانس است،چنانکه کلیساهای بزرگ غرب عظمت روح و پرستش آنان را مینماید.
علی رغم این نظر،او مجددا از نظرگاه معنوی و روحانی درباره هنر اسلامی دور میشود.
گدار معتقد است که روح اسلام در آغاز عقیم بود و جز اصول اخلاقی چیزی همراهنداشت.از این نظر نمیتوانستبا ایجاد الهامی یک هنر جدید را ابداع کند.از این لحاظگدار،اسلام را برای ابداع هنری به مراتب ضعیفتر از مسیحیت محسوب میدارد (4) .
به همین جهت نیز او معماری اسلامی را مبدع نمیداند.به این معنی که به زعم او اغلب آنچهدر اسلام ابداع شد بسیار بد و نا موزون بود،چون نه شکل تازهای در ساختمان ابداع (Pantheon) ساختمانی را تکمیل (Partenon) و پانتئون نمودو نه یک روش پارتنون کرد.ازاین نقطه نظر هیچیک از ساختمانهای اسلامی قابل مقایسه با«پانتئون (Amiens) نیستند.مساجد هم رویهمرفته جنبه اقتباسی دارند. رم»یا«کلیسایآمین»
در مقابل این نظر،بورکهارت در شرح پیدایی معماری اسلامی از جمله در اشاره بهقبة الصخره(گنبد سنگ بزرگ)در بیت المقدس-که شرحش خواهد آمد-معتقد استنخستین فضایی که توانست کمال گنبد مرکزی معماری رومی و بیزانسی را ظاهر گرداند،تنها اقلیمی اسلامی بود.در این اقلیم خلوص عرفان افلاطونی خویش را نمودار میکند (5) .
این خلوص در توحید و یگانگی خدای متعال و ازلی و ابدی ظهور مینماید (6) .به نظر او نقطه اشتراک هنر بیزانسی و هنر آغازین اسلامی در همین عناصر افلاطونی هنر بیزانساست،همچنین ساحتحکمت اشراقی هنر بیزانس که در اسلام نیز منعکس است میتواندعنصر وحدت بخش این دو باشد.
در اینجا میتوان این نظر گدار را پذیرفت که اسلام ابتدا بیشتر سفارش دهنده بود ومعماران زرتشتی ایران و مسیحی بیزانس سفارشات هنری حکمرانان و ثروتمندانمسلمان را طراحی و اجراء میکردند،اما به تدریجبه اقتضای مواجید و احوالات و نگرشدینی خود که از وحی و تعلیم قرآنی پیامبر و ائمه نشات میگرفت در عناصر ناسازگار وبیگانه با ذوق و تفکر دینی اسلام تغییر دادند و آن را به روح خود نزدیکتر ساختند،تاآنکه به تدریجبینش دینی ناشی از علم و بصیرت روحانی که با ابتدای به آیه شریفه قرآنی«کل من علیها فان»جهان ماده و دنیا را سر به سر خیالی و فانی تلقی میکرد،دلبستگی بهدوام ابنیه و عمارات را بیوجه یافتند.بنابر این نمیتوان در مطالعه هنر اسلامی به صرفآنچه مسلمانان از عالم شرک یونانی-مسیحی و ایرانی-زرتشتی اقتباس کردند به تئوریو تبیین مبانی معماری اسلامی پرداخت،بلکه باید مبادی هنر مقدس اسلامی را مولودالهامی درونی دانست که از عالم قدس اسلامی پرتو گرفته و در تمام تجلیات فکری و هنری آشکار گردید.
همین مبانی و مبادی روحانی است که موجب گردیده است هنر اسلامی علی رغمکثرت مواد و اقوام و اقلیمها بیش از هنر دیگر ملل یگانگی پیدا کند.بورکهارت تنها هنربودایی را در این مورد قابل قیاس با هنر اسلامی میداند.با این تفاوت که عاملوحدت بخش در هنر بودایی مضامین هنری است،از جمله«شمایل بودا»در حالاتتکوین و تمکین روح و تفکر یا تعلیم و«گل نیلوفر»آبی همچون تصویری از روح که دربرابر پرتو ازلی میشکفد و«ماندالا»(در سانسکریتبه مفهوم دایره است و در آیین بودا،افلاک را به مفهومی دینی با دوایر جلوهگر میساختند)که همچون مظهر هماهنگی افلاکنمودار میشود.اما در هنر اسلامی صور و الحان از حواس ظاهر دور میشوند و حتیظاهرا بر پایه تعلیمات دینی تکوین نمییابند،با این وجود روح دینی خود را کاملا بروزمیدهند.و علی رغم فقدان مضمون و موضوع مقدس، مقدسند.در حقیقت وحدت هنراسلامی به وحدت الهام و فیضان و جوشش روح و سنت اسلامی بر میگردد. ارنست کونل هنر شناس مشهور آلمانی در باب معماری اسلام در آغاز، چنینمیگوید:پیغمبر(ص)و جانشینان اولیه او که از هر گونه تجمل بیهوده صرفنظر میکردندبه هیچ وجه نخواستند از قدرت روز افزون سیاسی و مذهبی خویش جهت ایجاد کاخهایعظیم و عبادتگاههایی مجلل استفاده نمایند.ولی در سال 661 میلادی تغییری اساسیبه وجود آمد و خلافت از مدینه به دمشق منتقل گردید.در اینجا در پایتخت قدیمیسوریه،به زودی ایجاد عبادتگاههایی برای مذهب فاتح آغاز میشود که از نظر تجمل، در مقایسه با معابد کفار و کلیساهای مسیحیت،چیزی کسر ندارد.
عبارات فوق آیا به معنی سیر به سوی کمال است؟
قدر مسلم این است که نپرداختن پیامبر و خلفای راشدین به بناهای عظیم در حقیقترجوع به عدم توجه انبیاء و اولیاء به دنیا دارد،از اینجا هر چه تاریخ دین از صدر خویشدور میشود،از عمق و باطن و سادگی آن کاسته بر سطحیت و ظاهر پرستی و تشریفاتآن افزوده میشود.به این معنی،مؤمنین به جای رفتن به اصل و باطن به ظاهر دینمیپردازند،مساجد و معابد و کلیسای ساده اولیه به تدریجسادگی خویش را از دستمیدهند و تجمل و عظمت ظاهر بر آنها غلبه پیدا میکند. در تمدن اسلامی نیز چون هر تمدن دینی،چنین سیری تکوینی در معماری دینی وسنتی جامعه صورت گرفته است،علی الخصوص عدم حضور محک و معماری کههمه چیز به آن عرضه و حق و باطل آن تعیین شود این حالت را تشدید کرد،اما به تدریجعالم اسلامی در معماری نیز اقامه گردید و از برخی جهات مهمترین هنر دین اسلامبه شمار آمد.
به هر تقدیر معماریی در تمدن اسلامی شکل گرفت که در آن معماری یونانی،سریانی،ایرانی، هندی و مصری شرکت داشتند و اعتقادات اسلامی اساس تالیف اینمعماریهای متفاوت بود. ساختمان ساده مسجد مدینه از اولین صور مساجد اسلامیاست،اما این ساختمان چیزی نبود جز مقداری سنگچین که قسمتی از سقف آن را بالیفهای خرما پوشانده به صورت سایهبان در آورده بودند.ابتدا جهت قبله به سویبیت المقدس بود و سپس به سوی کعبه تغییر کرد.صورت و معنای این ساختمان مبنای همهمساجد اولیه اسلام قرار گرفت.در این ساختمان هیچ اثر بیگانه یونانی-رومی یا ایرانیوجود نداشت و کاملا مستقل بود.وجود امام و ماموم و جهت قبله و محل وضو و ورودصورتی خاص به مسجد اولیه میداد (7) .اما از آنجا که در دوره امویه اولین مساجد بابهرهگیری از هنر ملل و نحل مغلوب اسلام ساخته شدند،این اصول را میبایستی باروایت پیامبر در باب عرش الهی و نیز ساختمان مکعب شکل کعبه بر ماده بناهایساخته شده تحمیل میکردند تا صورت اسلامی پیدا کند.
عناصر اولین مساجد و اماکن مقدس اسلامی اغلب کلیساهای مسیحی بیزانسی واراند،قبة الصخره،مسجد الاقصی و مسجد جامع دمشق اموی چنیناند.در واقع تعداد زیادی ازکلیساها را در شام(سوریه،لبنان،فلسطین و اردن)به مسجد مبدل کرده بودند.این امریعنی تبدیل کلیسا به مسجد با تغییر دادن جهت آن در نواحی شمال مکه از شرق به طرفجنوب صورت گرفت (8) ،به طوری که ایوان طویل ستوندار آن به حرم عریضی مبدل گشت.
برای ساختن محراب در جهت دیوار رو به مکه،طرح کلیسا به عنوان سر مشق قرار گرفتو برای ایجاد مناره از برجهای قدیمی آژیر استفاده شد رواق مسجد که در جهت محرابقرار گرفته بود تعریض شد و به تدریج مناره به مرکز دیوار بنا تغییر مکان یافت.
سبک فوق،سبک اغلب مساجدی است که به دست امویان در شرق و غرب ساختهشد و پس از احیای معماری ایرانی در شرق،در غرب استمرار یافت مسجد اموی دمشقبه عنوان نمونه مساجد ستوندار نمونه خوبی برای مساجد غرب عالم اسلامی گردید.
برای ساختن«مسجد اقصی»در محوطه حرم شریف بیت المقدس نیز از بعضی ازقسمتهای کلیسای یوستینیانوس استفاده و«مسجد قرطبه»بدون عدول از سبک و طرحسوری ساخته شد.شکل مسجد نیز بنابر مناطق مختلف متفاوت شد.در مصر به صورتمربع،در سوریه به شکل مستطیل افقی و در مراکش به صورت یک مستطیل عمودی ظاهرگردید.تنها«مسجد عمر»در بیت المقدس که در حقیقت مسجد نیست از این قاعده عدولکرده و به صورت یک هشت ضلعی ستارهوار ساخته شد.این مسجد بر گرد سنگی بر آمده از زمین بنا شده است (9) . بنابر روایات تورات این سنگ محل ذبح اسحاق و بنابربرخی روایات اسلامی محل فرود اسرای حضرت نبی(ص)در سرزمین پیامبران است.