لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
مقدمه
در ابتدا وظیفه ی انسانیم حکم می کند که از استاد فرزانه و محترم خود خانم دکتر زرین فخار به خاطر راهنمایی های شایان و بی دریغشان در رسیدن من به سر منزل و هدف اصلی خود نهایت قدر دانی و سپاس گذاری را به جا آورم و از خداوند منان عمری با عزت ، سلامتی و موفقیت را برای استاد عزیز خواستارم تا زیر سایه ی دانش و راهنمایی ایشان دانش جویان لایق و عالم بیش از گذشته و حال به آینده تحویل داده شود .
و در آخر کمال تشکر را دارم از تمامی مسئولین مسجد جامع شبستر و موزه ی ملی آذرباییجان تبریز و پژوهشکده ی یحیی زکی تبریز ( کتابخانه ی میراث فرهنگی آذرباییجان شرقی ) به خاطر تمامی راهنمایی ها و همکاریهای ارزشمندشان .
فصل اول
- حدود و موقعیت آذربایجان شرقی
محدوده ای از ایران اسلامی را حدود 455 کیلومتر مربع نام آذربایجان شرقی را به خود گرفته است . در گوشه ی شمال غرب ایران قرار دارد .
از نظر مختصات جغرافیایی مدارهای 26 دقیقه و 39 درجه و 45 دقیقه و 36 درجه منتهی الیه شمالی و جنوبی منتهی الیه غربی و شرقی استان را می پوشاند .
در سال 1316 شمسی کشور ایران به ده استان و آذربایجان به دو استان تقسیم شده ، اولی استان آذربایجان شرقی ( سومین استان ایران ) و دومی آذربایجان غربی ( چهارمین استان ایران ) شد و اکنون به سه استان آذربایجان شرقی ، آذربایجان غربی و اردبیل تقسیم شده است .
- شهر شبستر مرکز تجاری و ادارای شهرستان شبستر در آذربایجان شرقی
شبستر شهری است که در دامنه ی جنوبی کوه میشر و شمال دریاچه ی ارومیه بین تبریز و سلماس قرار گرفته است ، این شهرستان از ده کیلومتری شهر تبریز شروع و تا بیست و پنج کیلومتری شهر سلماس گسترش یافته است . شهرستان شبستر که در دفاتر مالیاتی سابق و مکاتبات اداری بنام ارونق و انزاب مضبط و در بین اهالی و شهرستانهای مجاور به گونئی معروف است .
شبستر در مسیر راه تبریز – سلماس قرار گرفته که به تبریز 68 کیلومتر فاصله دارد و ارتفاع آن از سطح دریاهای آزاد 1350 متر و اختلاف ساعت آن با تهران 22 دقیقه و 40 ثانیه است .
-مختصات جغرافیایی شهرستان شبستر
شهرستان شبستر از نظر مختصات جغرافیایی از 38 درجه و 10 دقیقه عرض شمالی و 45 درجه و 43 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ .
-وجه تسمیری شبستر
شبستر معرب کلمه ی چئوستر یا چوستر و یا چی بستر است و چی چیست در لغت زندی به معنی کوه و کوهسار کی باشد و تر پسوند آن است . و بر روی هم معنی کوپایه یا دامنه کوه را می دهد . با در نظر گرفتن اینکه اغلب جغرافی نگاران قدیم نام دریاچه ی ارومیه را چی چیست ضبط کرده اند این حدس به یقین تبدیل می شود که شبستر نام خود را از این دریاچه گرفته و در هر حال از نام های قبل از اسلام است .
- جاده ابریشم
مناسبات بازرگانی بین آسیا و اروپا از دید باز وجود داشته است ، عمده ترین راه ارتباطی بین این دو دنیا جاده کاروان رومی بود که از چین آغاز می گردید و به کناره های دریای مدیترانه ، دریای سیاه و سر انجام به اروپا می رسید . که علاوه بر مبادلات جنسی برخی نقل انتقالات فرهنگی و مدنی بین شرق و غرب صورت پذیرفت . این جاده به جاده ابریشم معروف شد ( آخرین دهنده ی این پل ارتباطی منطقه ی شبستر است ) . جاده ابریشم در قزوین به دو شاخه تقسیم می شد که یکی از آنها از طریق همدان و بغداد و موصل به انطاکیه در کنار دریای مدیترانه می رسید و دیگری به آذربایجان می آمد ، گفتنی است که بقایای جاده ابریشم هنوز هم در این شهرستان موجود است .
فصل دوم
- آثار تاریخی منطقه ی اورنق و انزاب « شبستر »
این منطقه آثار بسیار تاریخی کثیر و ارزشمندی در خود جای داده که از مهم ترین آنها می توان به مسجد جامع شبستر اشاره کرد .
مسجد جامع شبستر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
مسجد ایاصوفیه
بنای «ایا صوفیه» در میدان «سلطان احمد» استانبول در ترکیه، یکی از بزرگترین اثرهای تاریخی دوران بیزانس است و در زمان کنستانتینوس اول بنا شد که به مدت 916 سال به عنوان کلیسا و به مدت 481 سال در دوران عثمانیها به عنوان مسجد فعال بود. این بنای تاریخی به دستور آتاتورک در سال 1935 به موزه تبدیل و در خدمت صنعت توریسم قرار گرفت!
نامگذاریاین بنا نخست «مِگاله اِکلسیا» - کلیسای بزرگ - نام گرفت، ولى بعدها به «ثئاسوفیا» یعنى «حکمت مقدس» تغییر نام یافت، اما تا سدهی 5 میلادی، مردم به آن «سوفیا» مىگفتند.رفتهرفته این کلیسا به سانتاسوفیا و یا سانکتا سوفیا شهرت پیدا کرد که به همان معنى حکمت مقدس است و یونانیها آن را «هاگیا سوفیا» یا «آگیا سوفیا» مىنامیدند. پس از فتح استانبول، ترکها با تغییر اندکى نام این کلیسا را «ایاصوفیه» خواندند.
دوره اول: ایاصوفیه قبل از فتح استانبول
نخستین بنای ایاصوفیه را به امپراتور کنستانتین اول (337م) نسبت مىدهند ولى در آثار مورخان نزدیک به عصر این امپراتور، به چنین موضوعى اشاره نشده است و بررسیهای اخیر نشان مىدهد که کلیسای ایاصوفیه از طرف کنستانتین دوم (361م) به افتخار پیروزی پدرش کنستانتین اول بر لیکینیوس احداث شده، و در 15 فوریه 360 برای عبادت عموم افتتاح گردیده. در 20 ژوئن 404 آشوب بزرگى در قسطنطنیه پدید آمد و بخشى از ایاصوفیه در حریق سوخت. در نتیجه بنای ایاصوفیه مجددا به دست حکومت بعدی، ساخته و در سال 415 میلادی دوباره افتتاح شد.
ولی باز این کلیسا در حریق دیگری که در شب 13 ژانویه 532 پدید آمد به دنبال یک شورش علیه دولت آتش گرفت. حدود 6 هفته پس از حریق، امپراتور یوستى نیانوس تصمیم گرفت کلیسایى به مراتب بزرگتر و باشکوهتر بر ویرانههای کلیسای قبلى بنا کند و به همین سبب، از معماران مشهور عصر خود، آنتمیوس ترالسى و ایسیدُروس ملطى خواست کلیسای جدید را طوری بسازند که در برابر آتشسوزی و زمینلرزه مقاوم باشد. کار تعمیر در 23 فوریه 532 آغاز شد. به فرمان امپراتور با ارزشترین مصالح ساختمانى را از نواحى مختلف تهیه کردند. سرانجام، در 27 دسامبر 537 با کار 10 هزار کارگر در طول 5 سال و تحت نظر 100 استادکار، کلیسای جدید ایاصوفیه طى مراسم باشکوهى افتتاح شد. ولی بر اثر زلزله در سال 588، گنبد کلیسا فرو ریخت و بالاخره در سال 563 گنبدش ساخته شد.
قابل ذکر است امپراتوران بیزانس در این کلیسا مراسم تاجگذاری برپا مىکردهاند و به سبب احترامى که داشت، پناهگاه مجرمان نیز به شمار مىآمده است.
از این بنا به مدت 916 سال به عنوان کلیسا استفاده میشد.
دوره دوم: ایاصوفیه پس از فتح استانبول
این کلیسا چون در سال 1453 به تصرف ترکان عثمانی در آمد آثار مسیحیت آن را محو کردند و آن را به صورت مسجد در آوردند به مدت 481 سال در دوران عثمانیها فعال بود. (سلطان محمد در همان روز فتح استانبول فرمان تبدیل کلیسای ایاصوفیه را به مسجد صادر کرد.) و سه روز پس از فتح استانبول، ضمن برپا داشتن مراسم نماز جمعه در ایاصوفیه، به امامت آق شمسالدین، خطبه به نام پادشاه فاتح عثمانى خوانده شد.
(در وقفنامههای فاتح که نسخههای مختلف آن تا امروز باقى مانده، نام ایاصوفیه، «الجامع الکبیر العتیق» آمده است). این اتفاق در سال 875 هجرى (1453میلادى) رخ داد. به دستور سلطان یک گلدستهى چوبى در قسمت جنوبى نیم گنبد غربى و نیز یک محراب در این مسجد ساخته شد. بعدها در زمان سلطان سلیمان قانونى، به علت نامناسب بودن نقاشیها و تزیینات داخل ایاصوفیه، روی آنها را با گچ پوشاندند.
در زمان سلطان بایزید دوم دومین مناره ایاصوفیه از آجر ساخته شد. و گنبد بزرگى نیز بر فراز آن ساخته شد.
سلطان سلیم دوم یکى از پادشاهان عثمانى است که توجه و علاقه بسیاری به مسجد ایاصوفیه نشان داده. در آغاز سلطنت او، بنای مسجد در نتیجهی عدم توجه وضع نیمه مخروبهای پیدا کرده بود. وی به معمار سنان دستور داد تا خرابیها را تعمیر کند. خانههایى که بنای ایاصوفیه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
عالی قاپو و مسجد شیخ لطف الله چگونه ساخته شد
/
احداث میدان های دولتی در عهد صفویه از اهمیت خاصی برخوردار شد. میدان عبارت بود از محوطه ای که بناهای عمده شهر در آن قرار می گرفت. این بناها عبارت بودند از: کاخ سلطنتی یا دیوان خانه حکومتی، بازار، مسجد جامع و بزرگ شهر. از بهترین نمونه های موجود در تاریخ ایران می توان به میدان نقش جهان اشاره کرد. عناصر تشکیل دهنده میدان نقش جهان عبارتند از: کاخ عالی قاپو، مسجد شیخ لطف الله، بازار، مسجد امام.
در این میان مسجد شیخ لطف الله و کاخ عالی قاپو، رو به روی هم قرار گرفته اند. کوچک بودن مسجد شیخ لطف الله که رو به روی کاخ عالی قاپو قرار گرفته، باعث شده که در مورد ارتباط این دو بنا، افسانه هایی را به پا سازند. اگر به راهنمایان محلی این دو بنا رجوع کنیم خواهند گفت که در زیر میدان نقش جهان تونلی ساخته اند که این تونل بین مسجد شیخ لطف الله و عالی قاپو حفر شده است تا زنان شاه عباس از درون این تونل عبور کنند و به مسجد شیخ لطف الله و عالی قاپو برسند. اما آیا واقعا زنان شاه عباس برای رفتن از کاخ به مسجد از این تونل مخفی عبور می کرده اند؟
مسجد شیخ لطف الله، بر خلاف مساجد اصفهان حیاط ندارد و مناره ای هم برای آن نساخته اند. رنگ کاشی های گنبد این مسجد هم بر خلاف دیگر مساجد ایران به رنگ نخودی است. به راستی داستان بنای عالی قاپو و مسجد شیخ لطف الله چه بود؟
● نوروز ۱۰۰۶، اصفهان
سال ها بود که شاه عباس به اصفهان رفت و آمد داشت. او هر از گاهی به باغ بزرگ شهر اصفهان رفت و آمد می کرد. این باغ در زمان شاه طهماسب صفوی ساخته شده بود. سال ها قبل در این باغ، بنایی را مرمت کرده بودند. این بنا کاخ کوچکی بود که در عهد تیموریان بنا شده بود. شاه عباس تصمیم گرفت که عید سال ۱۰۰۶ هجری قمری را در آن کاخ بگذراند. او پس از آن که موقعیت مناسب آن باغ را دید، تصمیم گرفت بنای کاخ را توسعه دهد و ساختمان هایی به صورت اندرونی و بیرونی به آن اضافه نماید. او دستور داد در این باغ بزرگ و زیبا، آبدارخانه، اصطبل و ساختمان های دیگری هم بنا کنند. او همچنین درباریان را تشویق کرد که در مجاورت این باغ خانه هایی برای خود بسازند. شاه عباس تصمیم گرفته بود اصفهان را پایتخت حکومت خود قرار دهد.
خبر در بین معماران شهر پیچید که شاه عباس قصد آن دارد بنای کاخ تیموریان را توسعه دهد. شاه، معماران زبده شهر را به کاخ خود در محله «دردشت» دعوت کرد و از آنها خواست که طبقاتی روی طبقات کاخ تیموری بنا کنند. او به معماران گفت که در صدد طرحی برای باغ کاخ هم باشند. معماران در این میان به مشورت پرداختند. پس از چند روز مشاوره به نزد شاه بازگشتند، و پیشنهاد دادند که درمحل باغ، میدانی بزرگ بنا کند. آنها به شاه گفتند که این میدان محل مناسبی برای تجمع مردم در روزهای مهم سال خواهد شد. آنها به شاه پیشنهاد دادند که ساختمان های مهم شهر را در اطراف همین میدان بنا کند. شاه، طرح معماران شهر را پسندید و دستور داد هر چه سریع تر بنای عمارت میدان نقش جهان را آغاز کنند.
میدان نقش جهان به طول ۴۴۰ قدم و عرض ۱۶۰ قدم در حال ساخت بود. بنای میدان به گونه ای ساخته می شد که عمارت عالی قاپو در مغرب آن قرار می گرفت.
معماران دیگری نیز روی کاخ دوره تیموری بنایی سه طبقه بر پا کردند. قسمت پایین عالی قاپور را اختصاص به دیوان خانه قرار دادند. آنها این قسمت از کاخ عالی قاپو را «دولت خانه مبارکه» نامیدند. دولت خانه جایی بود که کارهای اداری حکومت در آن انجام می گرفت. در طبقات بالایی کاخ هم، اتاق های اختصاصی شاه عباس قرار داشت.
سر در عالی قاپو از مرمر عالی ساخته شد. برای ورود به عالی قاپو، اختلاف سطحی به ارتفاع ۶ انگشت ساخته شد. این آستانه نیز از مرمر سبز رنگ ساخته شد. رنگ سبز نشانه معصومین علیه السلام بود. مردم هنگام ورود به بنا، هرگز اجازه نداشتند پا روی آن قرار دهند. هر کس که پای خود را روی این سنگ قرار می داد، به شدت مجازات می شد. مردم می بایست این سنگ را می بوسیدند.
در چوبی عالی قاپو را نیز به صورت مرتفع ساختند. این در را از یکی از روضه های نجف اشرف آورده بودند. این در به گونه ای مقدس شده بود که حتی پادشاه نیز از آن به صورت سواره وارد نمی شد.
پس از این سر در، دو تالار بزرگ ساخته شد. این دو تالار، به عنوان دیوان خانه شاه مورد استفاده قرار می گرفت. در یکی از این تالارها کارمندانی کار می کردند و مامور بودند تا نامه هایی را که برای شاه فرستاده شده بود، تنظیم کنند و جواب آن را تهیه نمایند.
تالار دیگر محل استقرار وزیر شاه بود. در کنار این تالار دو اتاق بزرگ برای استقرار نگهبان شاه ساخته شد. نام این دو اتاق را «کشیک خانه»می گفتند. چندی نگذشت که مردم شهر برای فرار از تنبیه و یا جور ظالمان به این دو اتاق پناه می بردند و از شاه طلب کمک می کردند.
تالار دیگری در درون عالی قاپو ساخته شد. این تالار مخصوص دیدار شاه با سفیران کشورهای خارجی بود و در انتهای باغ کاخ سلطنتی قرار داشت. در اطراف ورودی قصر، پلکان های مارپیچ کوچکی ساخته شد. این پله ها طبقات پایین را به طبقات بالاتر ارتباط می داد. در هر طبقه نیز یک تالار مرکزی ساخته شد. در اطراف، اتاق های کوچک دیگری نیز اضافه گردید.
● سال ۱۰۱۱ هجری قمری
چندی از بنای عظیم میدان نقش جهان نگذشته بود که به شاه عباس خبر رسید شیخ لطف الله، از علمای بزرگ شیعه، به قزوین پناه برده است. شیخ لطف الله از علمایی بود که در جبل العامل لبنان ساکن بودند. هنگامی که به او خبر رسیده بود در ایران پادشاهان صفوی، مذهب رسمی کشور را تشیع اعلام کرده اند و فقه های شیعه را مورد احترام قرار می دهند، او نیز مانند جمع کثیر دیگری از علمای بحرین و جبل العامل، و در اوایل عمر خود از لبنان به ایران مسافرت کرد و در مشهد مقدس
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
عالی قاپو و مسجد شیخ لطف الله چگونه ساخته شد
/
احداث میدان های دولتی در عهد صفویه از اهمیت خاصی برخوردار شد. میدان عبارت بود از محوطه ای که بناهای عمده شهر در آن قرار می گرفت. این بناها عبارت بودند از: کاخ سلطنتی یا دیوان خانه حکومتی، بازار، مسجد جامع و بزرگ شهر. از بهترین نمونه های موجود در تاریخ ایران می توان به میدان نقش جهان اشاره کرد. عناصر تشکیل دهنده میدان نقش جهان عبارتند از: کاخ عالی قاپو، مسجد شیخ لطف الله، بازار، مسجد امام.
در این میان مسجد شیخ لطف الله و کاخ عالی قاپو، رو به روی هم قرار گرفته اند. کوچک بودن مسجد شیخ لطف الله که رو به روی کاخ عالی قاپو قرار گرفته، باعث شده که در مورد ارتباط این دو بنا، افسانه هایی را به پا سازند. اگر به راهنمایان محلی این دو بنا رجوع کنیم خواهند گفت که در زیر میدان نقش جهان تونلی ساخته اند که این تونل بین مسجد شیخ لطف الله و عالی قاپو حفر شده است تا زنان شاه عباس از درون این تونل عبور کنند و به مسجد شیخ لطف الله و عالی قاپو برسند. اما آیا واقعا زنان شاه عباس برای رفتن از کاخ به مسجد از این تونل مخفی عبور می کرده اند؟
مسجد شیخ لطف الله، بر خلاف مساجد اصفهان حیاط ندارد و مناره ای هم برای آن نساخته اند. رنگ کاشی های گنبد این مسجد هم بر خلاف دیگر مساجد ایران به رنگ نخودی است. به راستی داستان بنای عالی قاپو و مسجد شیخ لطف الله چه بود؟
● نوروز ۱۰۰۶، اصفهان
سال ها بود که شاه عباس به اصفهان رفت و آمد داشت. او هر از گاهی به باغ بزرگ شهر اصفهان رفت و آمد می کرد. این باغ در زمان شاه طهماسب صفوی ساخته شده بود. سال ها قبل در این باغ، بنایی را مرمت کرده بودند. این بنا کاخ کوچکی بود که در عهد تیموریان بنا شده بود. شاه عباس تصمیم گرفت که عید سال ۱۰۰۶ هجری قمری را در آن کاخ بگذراند. او پس از آن که موقعیت مناسب آن باغ را دید، تصمیم گرفت بنای کاخ را توسعه دهد و ساختمان هایی به صورت اندرونی و بیرونی به آن اضافه نماید. او دستور داد در این باغ بزرگ و زیبا، آبدارخانه، اصطبل و ساختمان های دیگری هم بنا کنند. او همچنین درباریان را تشویق کرد که در مجاورت این باغ خانه هایی برای خود بسازند. شاه عباس تصمیم گرفته بود اصفهان را پایتخت حکومت خود قرار دهد.
خبر در بین معماران شهر پیچید که شاه عباس قصد آن دارد بنای کاخ تیموریان را توسعه دهد. شاه، معماران زبده شهر را به کاخ خود در محله «دردشت» دعوت کرد و از آنها خواست که طبقاتی روی طبقات کاخ تیموری بنا کنند. او به معماران گفت که در صدد طرحی برای باغ کاخ هم باشند. معماران در این میان به مشورت پرداختند. پس از چند روز مشاوره به نزد شاه بازگشتند، و پیشنهاد دادند که درمحل باغ، میدانی بزرگ بنا کند. آنها به شاه گفتند که این میدان محل مناسبی برای تجمع مردم در روزهای مهم سال خواهد شد. آنها به شاه پیشنهاد دادند که ساختمان های مهم شهر را در اطراف همین میدان بنا کند. شاه، طرح معماران شهر را پسندید و دستور داد هر چه سریع تر بنای عمارت میدان نقش جهان را آغاز کنند.
میدان نقش جهان به طول ۴۴۰ قدم و عرض ۱۶۰ قدم در حال ساخت بود. بنای میدان به گونه ای ساخته می شد که عمارت عالی قاپو در مغرب آن قرار می گرفت.
معماران دیگری نیز روی کاخ دوره تیموری بنایی سه طبقه بر پا کردند. قسمت پایین عالی قاپور را اختصاص به دیوان خانه قرار دادند. آنها این قسمت از کاخ عالی قاپو را «دولت خانه مبارکه» نامیدند. دولت خانه جایی بود که کارهای اداری حکومت در آن انجام می گرفت. در طبقات بالایی کاخ هم، اتاق های اختصاصی شاه عباس قرار داشت.
سر در عالی قاپو از مرمر عالی ساخته شد. برای ورود به عالی قاپو، اختلاف سطحی به ارتفاع ۶ انگشت ساخته شد. این آستانه نیز از مرمر سبز رنگ ساخته شد. رنگ سبز نشانه معصومین علیه السلام بود. مردم هنگام ورود به بنا، هرگز اجازه نداشتند پا روی آن قرار دهند. هر کس که پای خود را روی این سنگ قرار می داد، به شدت مجازات می شد. مردم می بایست این سنگ را می بوسیدند.
در چوبی عالی قاپو را نیز به صورت مرتفع ساختند. این در را از یکی از روضه های نجف اشرف آورده بودند. این در به گونه ای مقدس شده بود که حتی پادشاه نیز از آن به صورت سواره وارد نمی شد.
پس از این سر در، دو تالار بزرگ ساخته شد. این دو تالار، به عنوان دیوان خانه شاه مورد استفاده قرار می گرفت. در یکی از این تالارها کارمندانی کار می کردند و مامور بودند تا نامه هایی را که برای شاه فرستاده شده بود، تنظیم کنند و جواب آن را تهیه نمایند.
تالار دیگر محل استقرار وزیر شاه بود. در کنار این تالار دو اتاق بزرگ برای استقرار نگهبان شاه ساخته شد. نام این دو اتاق را «کشیک خانه»می گفتند. چندی نگذشت که مردم شهر برای فرار از تنبیه و یا جور ظالمان به این دو اتاق پناه می بردند و از شاه طلب کمک می کردند.
تالار دیگری در درون عالی قاپو ساخته شد. این تالار مخصوص دیدار شاه با سفیران کشورهای خارجی بود و در انتهای باغ کاخ سلطنتی قرار داشت. در اطراف ورودی قصر، پلکان های مارپیچ کوچکی ساخته شد. این پله ها طبقات پایین را به طبقات بالاتر ارتباط می داد. در هر طبقه نیز یک تالار مرکزی ساخته شد. در اطراف، اتاق های کوچک دیگری نیز اضافه گردید.
● سال ۱۰۱۱ هجری قمری
چندی از بنای عظیم میدان نقش جهان نگذشته بود که به شاه عباس خبر رسید شیخ لطف الله، از علمای بزرگ شیعه، به قزوین پناه برده است. شیخ لطف الله از علمایی بود که در جبل العامل لبنان ساکن بودند. هنگامی که به او خبر رسیده بود در ایران پادشاهان صفوی، مذهب رسمی کشور را تشیع اعلام کرده اند و فقه های شیعه را مورد احترام قرار می دهند، او نیز مانند جمع کثیر دیگری از علمای بحرین و جبل العامل، و در اوایل عمر خود از لبنان به ایران مسافرت کرد و در مشهد مقدس
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مسجد آفاق
این مسجد در سال 1943 میلادی از مقابل توسعه یافت و طرح تکامل آن اجرا شد. هنگامی که مقادسه از قبیله بنی جماعی از فلسطین به دمشق آمدند و در مسجد ابو صالح اقامت کردند که در منطقه باب شرقی قرار داشت مرض طاعون در میانشان گسترش یافت و اماماشان ابو صالح به آنان دستور داد که به سوی کوه ها بروند و در آنجا منتشر شوند .آنها کوه عاصیون را انتخاب کردند و در آنجا اقامت گزیدند که نهریزید از آنجا عبور می کند.
صالحیه دو قسمت دارد قسمت جنوبی که ثروت مندان دمشق در آنجا زندگی می کنند و نارنج و لیمو در آن کشت می شود و قسمت شمالی در بالای نهر یزید که حبوبات در آن کشت می شود و مقادسه در آنجا ساکن شدند وآنجا را آباد کردند .
دیر عمریه از اولین آثار باستانی صالحیه است این بنا پس از مدتی گسترش یافت و مسجد جامع حنالبه را در بر گرفت و پس از آن مسجد جامع جبل است و علت نام گذاری آن این است که آخرین بنای است که در مسیر کوه قاصیون قرار گرفت.
پس از احد زنقی به احد ایوبی می رسیم که در خلال 83 سال برخی مساجد و مقابر در این منطقه به پا داشته شده است و سپس عهد مملوکی است که نزدیک به 500 سال طول کشید و در این زمان نیز برخی مساجد تاسیسی شد و در نهایت عهد عثمانی است که در مدت 400 سال حکومت آنها مساجد فراوانی در صالحیه احیا شد و یکی از انها مسجد خانقیر است که به نام مسجد سلطان سلیم اول در سال 1517 میلادی تاسیس شد.
این بنا تاریخی صحن بزرگی دارد 16 متر عرض و 12 متر طول و عرض آن بیشتر از طول آن است. در وسط چشمه ای است که از نهر یزید سرچشمه می گیرد. در قسمت جنوبی مسجد، آب ریزگاه هائی هستند که آب به این قسمتها می آید و درو می زند وبه سوی منبع های بزرگی که در سمت شمال مسجد سلطان سلیم قرار داشت حرکت می کند این مسجد نصف بنا های فعلی مساحت داشت ودر سال 1943 میلادی توسعه یافت. در صحن جامع مقبره هائی وجود دارد که متعلق به شیح محی الدین عربی و دو پسرش عماد الدین و سعد الدین است و همچنسن عبدالقادر جزائری و شیخ امین الدین خربطی که نزدیک به 50 سال امام جماعت مسجد بود و همچنین تعداد زیادی از زوار و امیر حجاج شام و تعداد از شخصیت های بزرگ وزرا فرمانروایان سوریه و راشد پاشا در این مکان دفن شده اند.
بناء این مسجد به شیوه عثمانی است.
محی الدین عربی ابتدا در بلاد آندولس ساکن بودو پس از رحلت ابو عبدالله طاعی از آلندولس به قاهر و از آنجا به سوره و بلاد شام رفت و در آنجا باقی ماند. 622 جلد کتاب نوشت که بسیاری از آنها از زندگی خودش فراتر رفت و مهمترین آن کتاب فتوحات است که سیره این مرد بزرگ را حکایت می کند در سال 1943 میلادی و در زمان حاکمیت فرانسه اهالی خیر منطقه برای توسعه مسجد دست به کار شدند و در جنوب مسجد کبیر مسجد دیگری ساختند.
این مسجد جز در روزهای جمعه و ماه رمضان باز نمی شودودر مسجد کوچک نماز بر پا می شود. که امام مسجد استاد رضوان آن را به مدت حدود یک ساعت بر پا می دارد . در مسجد کبیر نماز طراویج کامل خوانده می شود که آنرا استاد معروف محمد نظر که هر روز یک جز قرآن رامی خواند برپا می کند نماز حدود 2 ساعت و نیم طول می کشد.
کردند واونها باعث شدند که اون تفکرات و تجربیات بزرگترها در واقع فراگیر بشوددر سطح جامعه و هم منتشر بشوددر کل عالم، اگر مراجعه کنیم به همین مبحث می بینیم که پیامبر ما هم نزدیک به جوانان مبعوث به رسالت شد ویعنی در سن 40 سالگی خوب می شود فرد 70 ساله را هم می شود که مملو از تجربه است اما نقطه نقطه ای است که هم جوانان با اون تلاقی دارند و هم پیرمردان یعنی سن 40 سال به بالا.
می خواهم بگویم که بدون این موتور، موتورمحرکه در واقع حرکتی در سطح جوامع دیده نشده در انقلاب ما هم دقیقا همین جور است تو جنگ ما هم اینجور است درست است که فرماندهان عالی رتبه که اون موقع هم بخش اعظمشان جوان بودند و حتی رهبران مسن جامعه فکر میکردند و بر اساس اطلاعاتشان و نظریات دینی و تفکرات ایدئولوژیهای موجود تصمیم می گرفتندو ابلاغ می کردند اما جنگ را در واقع جوانان اداره می کردند.
لذا وقتی ما دیدم که بسیج وارد در واقع عرصه جنگ شد وقتی می گوئیم بسیج یعنی جوانان گرچه پیران هم در اون بودند ولی اساس جوانان بودند نسبتش اصلاً قابل مقایسه نیست بسیار حضور جوانان به لحاظ کمیت و تعداد بیشتر از مسنها بوده بیشتر بوده و این خودش نشان دهنده این است که اینها بودندکه جنگ را جالب این است که در جنگ ما با آن ویژگی که داشت یک اتفاق دیگر هم افتاد یعنی این شد که انقلابیون که همانا قسمت اعظماششان جوانان بودندآنها هم وارد عرصه شدند .
در جنگ فرمانده لشگرها را به عهده گرفتند جالب این است که اونها از نیروهای سنتی رزمنده مثل ارتش بسیار عزیزمان از اونها جلو زدند وتو عملیاتها ما دیدیم که این نیروها هستند که حتی پر انرژی تر از نیروهای سنتی جنگ جو و خوب ما جبهه ها را اداره میکنندو با اون 35 کشور حمایت کننده و با خود عراق مبارزه می کنند.
با درایتی که امام راحل به خرج دادند که این داریت ایشان در واقع قبل از شروع جنگ تحمیلی بود و اون هم فرمان تشکیل ارتش 20 میلیونی در آذر ماه سال 1358 بود شاید در اون زمان خیلی از نظریه پردازان و مسئولین کشور ما به خوبی و به طور عمیق این فرمان حضرت امام را مبنی بر تشکیل ارتش 20 میلیونی کمتر متوجه شدند. ولی همه مردم ما شاهد بودندکه بعد از جنگ و آغاز جنگ تحمیلی و شروع دفاع مقدس نیروهای مردمی به صورت خود جوش و در غالب مردمی و سازماندهی مردمی به سمت جبهه ها هجوم بردند و کم کم ارتش 20 میلیونی شکل خودش را پیدا کرد.
دانش آموزان عزیز در تشکیل این ارتش 20 میلیونی نقش بسیار بسیار اساسی و بنیانی را بازی کردند به طوری که ما شاهد هستیم که از همان دوران اوایل دبیرستان دانش آموزان ما هجوم آوردند به سمت جبهه ها و نقش خودشان را ایفا کردند در طول دوران دفاع مقدس نکته ای که جالب است این است که دانش آموزان عزیز حتی در آستانه پیروزی انقلاب و دوران یک سال و نیمه آغاز حرکت مردم همه مردم شاهدبودند که این قشر از عزیزان ما چگونه در صحنه های مختلف انقلاب حاضر می شدند و با انسجام خودشان اهداف انقلاب را پیش می بردند.