دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

مدیریت شبکه در پنج لایه 19 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

مدیریت شبکه در پنج لایه

ترجمه: علیرضا تقی زاده

ماهنامه شبکه - دی ۱۳۸۳ شماره 50

اشاره :

شبکه‌های ارتباطی، در آغاز از ابعاد کوچک و فناوری‌های محدودی برخوردار بودند و در نتیجه کار نگهداری آن‌ها آسان بود. ولی با رشد ناگهانی شبکه‌ها در دهه 80 میلادی، نظارت بر عملکرد و برنامه‌ریزی توسعه آنها، کاری دشوار و به شدت پرهزینه گردید. در چنین شرایطی نیاز به مکانیسم‌هایی که به خودکارسازی عملیات و ساده‌سازی وظایف اپراتورهای انسانی کمک کنند، به شدت احساس می‌شد و این سرآغاز توسعه سیستم‌های مدیریت شبکه بود. ممکن است تعابیر متعددی از مدیریت شبکه وجود داشته باشد، ولی می‌توان به طور خلاصه آن را چنین تعریف کرد: مجموعه‌ای از عناصر سخت‌افزاری و نرم‌افزاری که به عوامل انسانی امکان نظارت بر عملکرد و حفظ کارآیی شبکه را به شکلی مقرون به صرفه می‌دهند.

با وجود تنوع سیستم‌های مدیریت شبکه یا Network Management System) NMS)، ساختار آنها کمابیش شباهت‌هایی به یکدیگر دارد. در تمامی این سیستم‌ها عناصر مدیریت‌شونده شامل کامپیوترها و سایر تجهیزات شبکه، به صورت دوره‌ای و یا در صورت مشاهده شرایط خاص (مانند خرابی یک بخش) به صورت آنی، پیامی حاوی اطلاعات لازم در مورد رویداد پیش‌آمده و وضعیت فعلی خودشان، برای سیستم مدیریت کننده ارسال می‌کنند. این سیستم نیز با توجه به نوع پیام دریافت شده، عملیاتی همچون تولید آلارم، ثبت رویداد، توقف عملیات و یا سعی در برطرف‌سازی مشکل را به انجام می‌رساند.

البته مکانیسم مدیریت‌کننده نیز می‌تواند خود راساً اقدام به بررسی وضعیت عناصر مدیریت‌شونده در شبکه نماید. همان‌طور که در شکل 1 نشان داده شده است، عناصر مدیریت شونده باید حاوی موجودیتی موسوم به کارگزار مدیریت (Agent) باشند که مسئولیت جمع‌آوری اطلاعات لازم و ارسال آنها را به سیستم مدیریت شبکه بر عهده دارد. در پاره‌ای مواقع این موجودیت نقش واسطی (proxy) را بین سیستم مدیریت شبکه و تعدادی از عناصر دیگر بر عهده دارد. استفاده از واسطه‌ها به کاهش تعداد پیام‌های اضافی در سطح شبکه کمک می‌نماید.

سیستم مدیریت کننده، نرم‌افزاری متشکل از ماجول‌های مدیریتی می‌باشد که وظایف و توابع گوناگونی را برعهده دارد. ساختار درونی این سیستم می‌تواند به دلخواه طرح شود ولی ارتباط آن با عناصر کارگزار حتماً باید با استفاده از یک پروتکل استاندارد مانندSNMP یا CMIP انجام پذیرد.

SNMP پروتکل اصلی جهت تبادل اطلاعات مدیریتی بین عناصر شبکه و سیستم مدیریت می‌باشد که استاندارد بودن آن، امکان کار تجهیزات سازندگان گوناگون با یکدیگر و با نرم‌افزارهای مدیریت شبکه سایر سازندگان را فراهم می‌نماید. جدیدیترین نسخه پروتکلSNMP، نسخه 4 می‌باشد ولی نسخه‌های اصلی و پرکاربرد آن SNMPv1 و SNMPv2 می‌باشند که نسخه اخیر دارای ایمنی بیشتری در برابر نفوذهای غیر مجاز به ساختار مدیریتی شبکه می‌باشد.

شکل2- توابع پنجگانه مدیریت شبکه

توابع اصلی سیستم مدیریت شبکه

سازمان بین‌المللی استانداردها موسوم به ISO مدلی را برای سیستم‌های مدیریت شبکه پیشنهاد نموده که به استانداردی جهت شناخت و مقایسه قابلیت‌های آنها تبدیل گردیده است. این مدل توابع سیستم مدیریت شبکه را در پنج حوزه قرار می‌دهد (شکل 2) که به طور خلاصه با حروف اول آنها یعنی FCAPS شناخته می‌شوند:

1- مدیریت خطا (Fault Management)

2- مدیریت پیکربندی (Configuration Management)

3- مدیریت حسابرسی (Accounting Management)

4- مدیریت کارآیی (Performance Management)

5- مدیریت امنیت (Security Management)

البته بسیاری از سیستم‌های موجود، در عمل تنها بخشی از توابع پنجگانه فوق را اجرا می‌کنند و همواره نمی‌توان تناظر یک به یک بین قابلیت‌های کاربردی یک سیستم مدیریت شبکه و توابع فوق مشاهده نمود. در ادامه اشاره‌ای مختصر به توابع هر گروه خواهیم داشت.



خرید و دانلود  مدیریت شبکه در پنج لایه 19 ص


مدیریت شبکه در پنج لایه 19 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

مدیریت شبکه در پنج لایه

اشاره :

شبکه‌های ارتباطی، در آغاز از ابعاد کوچک و فناوری‌های محدودی برخوردار بودند و در نتیجه کار نگهداری آن‌ها آسان بود. ولی با رشد ناگهانی شبکه‌ها در دهه 80 میلادی، نظارت بر عملکرد و برنامه‌ریزی توسعه آنها، کاری دشوار و به شدت پرهزینه گردید. در چنین شرایطی نیاز به مکانیسم‌هایی که به خودکارسازی عملیات و ساده‌سازی وظایف اپراتورهای انسانی کمک کنند، به شدت احساس می‌شد و این سرآغاز توسعه سیستم‌های مدیریت شبکه بود. ممکن است تعابیر متعددی از مدیریت شبکه وجود داشته باشد، ولی می‌توان به طور خلاصه آن را چنین تعریف کرد: مجموعه‌ای از عناصر سخت‌افزاری و نرم‌افزاری که به عوامل انسانی امکان نظارت بر عملکرد و حفظ کارآیی شبکه را به شکلی مقرون به صرفه می‌دهند.

با وجود تنوع سیستم‌های مدیریت شبکه یا Network Management System) NMS)، ساختار آنها کمابیش شباهت‌هایی به یکدیگر دارد. در تمامی این سیستم‌ها عناصر مدیریت‌شونده شامل کامپیوترها و سایر تجهیزات شبکه، به صورت دوره‌ای و یا در صورت مشاهده شرایط خاص (مانند خرابی یک بخش) به صورت آنی، پیامی حاوی اطلاعات لازم در مورد رویداد پیش‌آمده و وضعیت فعلی خودشان، برای سیستم مدیریت کننده ارسال می‌کنند. این سیستم نیز با توجه به نوع پیام دریافت شده، عملیاتی همچون تولید آلارم، ثبت رویداد، توقف عملیات و یا سعی در برطرف‌سازی مشکل را به انجام می‌رساند.

البته مکانیسم مدیریت‌کننده نیز می‌تواند خود راساً اقدام به بررسی وضعیت عناصر مدیریت‌شونده در شبکه نماید. همان‌طور که در شکل 1 نشان داده شده است، عناصر مدیریت شونده باید حاوی موجودیتی موسوم به کارگزار مدیریت (Agent) باشند که مسئولیت جمع‌آوری اطلاعات لازم و ارسال آنها را به سیستم مدیریت شبکه بر عهده دارد. در پاره‌ای مواقع این موجودیت نقش واسطی (proxy) را بین سیستم مدیریت شبکه و تعدادی از عناصر دیگر بر عهده دارد. استفاده از واسطه‌ها به کاهش تعداد پیام‌های اضافی در سطح شبکه کمک می‌نماید.

سیستم مدیریت کننده، نرم‌افزاری متشکل از ماجول‌های مدیریتی می‌باشد که وظایف و توابع گوناگونی را برعهده دارد. ساختار درونی این سیستم می‌تواند به دلخواه طرح شود ولی ارتباط آن با عناصر کارگزار حتماً باید با استفاده از یک پروتکل استاندارد مانندSNMP یا CMIP انجام پذیرد.

SNMP پروتکل اصلی جهت تبادل اطلاعات مدیریتی بین عناصر شبکه و سیستم مدیریت می‌باشد که استاندارد بودن آن، امکان کار تجهیزات سازندگان گوناگون با یکدیگر و با نرم‌افزارهای مدیریت شبکه سایر سازندگان را فراهم می‌نماید. جدیدیترین نسخه پروتکلSNMP، نسخه 4 می‌باشد ولی نسخه‌های اصلی و پرکاربرد آن SNMPv1 و SNMPv2 می‌باشند که نسخه اخیر دارای ایمنی بیشتری در برابر نفوذهای غیر مجاز به ساختار مدیریتی شبکه می‌باشد.

شکل2- توابع پنجگانه مدیریت شبکه

توابع اصلی سیستم مدیریت شبکه

سازمان بین‌المللی استانداردها موسوم به ISO مدلی را برای سیستم‌های مدیریت شبکه پیشنهاد نموده که به استانداردی جهت شناخت و مقایسه قابلیت‌های آنها تبدیل گردیده است. این مدل توابع سیستم مدیریت شبکه را در پنج حوزه قرار می‌دهد (شکل 2) که به طور خلاصه با حروف اول آنها یعنی FCAPS شناخته می‌شوند:

1- مدیریت خطا (Fault Management)

2- مدیریت پیکربندی (Configuration Management)

3- مدیریت حسابرسی (Accounting Management)

4- مدیریت کارآیی (Performance Management)

5- مدیریت امنیت (Security Management)

البته بسیاری از سیستم‌های موجود، در عمل تنها بخشی از توابع پنجگانه فوق را اجرا می‌کنند و همواره نمی‌توان تناظر یک به یک بین قابلیت‌های کاربردی یک سیستم مدیریت شبکه و توابع فوق مشاهده نمود. در ادامه اشاره‌ای مختصر به توابع هر گروه خواهیم داشت.

مدیریت خطا: تشخیص، ثبت، تولید آلارم و درصورت امکان سعی در رفع خطاهای شبکه بر عهده این بخش می‌باشد. خطا می‌تواند اثرات مخربی بر کارکرد شبکه داشته‌باشد و به همین دلیل مدیریت خطا مهمترین عنصر در مدیریت شبکه محسوب می‌گردد و اولین عنصری است که در نرم افزارهای مدیریت شبکه گنجانده می‌شود.



خرید و دانلود  مدیریت شبکه در پنج لایه 19 ص


مدیریت شبکه در پنج لایه 19 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

مدیریت شبکه در پنج لایه

اشاره :

شبکه‌های ارتباطی، در آغاز از ابعاد کوچک و فناوری‌های محدودی برخوردار بودند و در نتیجه کار نگهداری آن‌ها آسان بود. ولی با رشد ناگهانی شبکه‌ها در دهه 80 میلادی، نظارت بر عملکرد و برنامه‌ریزی توسعه آنها، کاری دشوار و به شدت پرهزینه گردید. در چنین شرایطی نیاز به مکانیسم‌هایی که به خودکارسازی عملیات و ساده‌سازی وظایف اپراتورهای انسانی کمک کنند، به شدت احساس می‌شد و این سرآغاز توسعه سیستم‌های مدیریت شبکه بود. ممکن است تعابیر متعددی از مدیریت شبکه وجود داشته باشد، ولی می‌توان به طور خلاصه آن را چنین تعریف کرد: مجموعه‌ای از عناصر سخت‌افزاری و نرم‌افزاری که به عوامل انسانی امکان نظارت بر عملکرد و حفظ کارآیی شبکه را به شکلی مقرون به صرفه می‌دهند.

با وجود تنوع سیستم‌های مدیریت شبکه یا Network Management System) NMS)، ساختار آنها کمابیش شباهت‌هایی به یکدیگر دارد. در تمامی این سیستم‌ها عناصر مدیریت‌شونده شامل کامپیوترها و سایر تجهیزات شبکه، به صورت دوره‌ای و یا در صورت مشاهده شرایط خاص (مانند خرابی یک بخش) به صورت آنی، پیامی حاوی اطلاعات لازم در مورد رویداد پیش‌آمده و وضعیت فعلی خودشان، برای سیستم مدیریت کننده ارسال می‌کنند. این سیستم نیز با توجه به نوع پیام دریافت شده، عملیاتی همچون تولید آلارم، ثبت رویداد، توقف عملیات و یا سعی در برطرف‌سازی مشکل را به انجام می‌رساند.

البته مکانیسم مدیریت‌کننده نیز می‌تواند خود راساً اقدام به بررسی وضعیت عناصر مدیریت‌شونده در شبکه نماید. همان‌طور که در شکل 1 نشان داده شده است، عناصر مدیریت شونده باید حاوی موجودیتی موسوم به کارگزار مدیریت (Agent) باشند که مسئولیت جمع‌آوری اطلاعات لازم و ارسال آنها را به سیستم مدیریت شبکه بر عهده دارد. در پاره‌ای مواقع این موجودیت نقش واسطی (proxy) را بین سیستم مدیریت شبکه و تعدادی از عناصر دیگر بر عهده دارد. استفاده از واسطه‌ها به کاهش تعداد پیام‌های اضافی در سطح شبکه کمک می‌نماید.

سیستم مدیریت کننده، نرم‌افزاری متشکل از ماجول‌های مدیریتی می‌باشد که وظایف و توابع گوناگونی را برعهده دارد. ساختار درونی این سیستم می‌تواند به دلخواه طرح شود ولی ارتباط آن با عناصر کارگزار حتماً باید با استفاده از یک پروتکل استاندارد مانندSNMP یا CMIP انجام پذیرد.

SNMP پروتکل اصلی جهت تبادل اطلاعات مدیریتی بین عناصر شبکه و سیستم مدیریت می‌باشد که استاندارد بودن آن، امکان کار تجهیزات سازندگان گوناگون با یکدیگر و با نرم‌افزارهای مدیریت شبکه سایر سازندگان را فراهم می‌نماید. جدیدیترین نسخه پروتکلSNMP، نسخه 4 می‌باشد ولی نسخه‌های اصلی و پرکاربرد آن SNMPv1 و SNMPv2 می‌باشند که نسخه اخیر دارای ایمنی بیشتری در برابر نفوذهای غیر مجاز به ساختار مدیریتی شبکه می‌باشد.

شکل2- توابع پنجگانه مدیریت شبکه

توابع اصلی سیستم مدیریت شبکه

سازمان بین‌المللی استانداردها موسوم به ISO مدلی را برای سیستم‌های مدیریت شبکه پیشنهاد نموده که به استانداردی جهت شناخت و مقایسه قابلیت‌های آنها تبدیل گردیده است. این مدل توابع سیستم مدیریت شبکه را در پنج حوزه قرار می‌دهد (شکل 2) که به طور خلاصه با حروف اول آنها یعنی FCAPS شناخته می‌شوند:

1- مدیریت خطا (Fault Management)

2- مدیریت پیکربندی (Configuration Management)

3- مدیریت حسابرسی (Accounting Management)

4- مدیریت کارآیی (Performance Management)

5- مدیریت امنیت (Security Management)

البته بسیاری از سیستم‌های موجود، در عمل تنها بخشی از توابع پنجگانه فوق را اجرا می‌کنند و همواره نمی‌توان تناظر یک به یک بین قابلیت‌های کاربردی یک سیستم مدیریت شبکه و توابع فوق مشاهده نمود. در ادامه اشاره‌ای مختصر به توابع هر گروه خواهیم داشت.

مدیریت خطا: تشخیص، ثبت، تولید آلارم و درصورت امکان سعی در رفع خطاهای شبکه بر عهده این بخش می‌باشد. خطا می‌تواند اثرات مخربی بر کارکرد شبکه داشته‌باشد و به همین دلیل مدیریت خطا مهمترین عنصر در مدیریت شبکه محسوب می‌گردد و اولین عنصری است که در نرم افزارهای مدیریت شبکه گنجانده می‌شود.



خرید و دانلود  مدیریت شبکه در پنج لایه 19 ص