لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 258
بسم الله الرحمن الرحیم
تذکر لازم:
در اواخر تابستان سال 1346 خورشیدی دانشمند محترم و دوست عزیز و گرامی ما جناب آقای حاج سید محمد باقر موسوی همدانی که یکی از فضلای برجسته و فعال این عصر به شمار است بحجرة اینجانب آمدند و اوراقی ارائه نموده فرمودند ترجمة کتاب قصص القرآن استاد محمد احمد جاد المولی است، در فرصت کوتاهی که نصیبم شد آنرا بپارسی درآورده و با بیانی ساده و شیرین ترجمه کردم. آنگاه اضافه فرمودند که هرچند مؤلف در این کتاب سبک نوی به کار برده و مطالب آموزندة تاریخ را با قلمی ادیبانه به صورت داستان و قصه درآورده و از این رو کتابش بسیار جالب توجه و خواندنی گشته اما از نقص و اشتباه خالی نیست و احتیاج فراوان به نقد و اصلاح دارد و مطالبش ناگزیر باید بررسی و انتقاد شود و این خود در گرو وقت مناسبی است، و چنانکه گمان می رود مرا مجال آن نخواهد بود و از عهدة وقت و حوصله اینجانب خارج است و آنچه با خود اندیشیدم جز تو کسی را شایسته این امر ندیدم ناچار این کار باید به دست و همت والای تو انجام شود. سپس اوراق را بحقیر سپرده و تأکید فرمودند تا هر چه زودتر بدان اقدام شود.
نگارنده با این که همیشه خواستار طبع و نشر کتب سودمند بوده و هستم نخست از جهاتی این پیشنهاد را نپذیرفته از قبول آن امتناع می ورزم زیرا کتاب های فراوانی در این موضوع انتشار یافته که از همه نیکوتر قصص قرآن دانشمند معظم جناب آقای «سید صدر الدین بلاغی» است و بشیوه ای ساخته و پرداخته شده که مجالی برای همگنان باقی نمانده و یکی از بهترین کتب ادبی و فرهنگی این روزگار به شمار می رود. دوم مشاغل زیادی که اوقات شبانه روز اینجانب را فراگرفته بود و فرصتی برای پرداختن بدینکار باقی نبود. لذا تا چندی از اقدام بدین امر خودداری کرده و از انجام آن سرباز می زدم و در عین حال از تعویق و بجا نیاوردن سفارش دوست عزیزم نیز اکراه داشتم.
و از سوی دیگر هر روز با خطاهائیکه در کتب قصص انبیاء بویژه آن ها که بقلم روز و سبک رمانتیک تألیف شده بود روبرو شده بودم و در هنگام مطالعه اغلب آن ها را خای از لغزش و اشتباه و نقص نمی یافتم زیرا عموماً بتواریخی اعتماد کرده اند که با صدها غرض و سوء نیت تألیف شده و در نظر مطلعین هیچگونه اعتبار تاریخی ندارد و هر کدام آن ها خود دارای هزاران خرافه و موهوم است. اگر چه برخی از معاصرین آن کتب را از کهن ترین اسناد تاریخ اسلام پنداشته و مقالات تاریخی خود را به گمان خود از آن ها نقل نموده باشد.
بخصوص کتاب استاد جاد المولی که اشتباهات و نواقص زیادی داشت و لازم بود که در جائی گفته شود تا موجب گمراهی دیگران نگرد. چون وی در قصص انبیای پیشین غالباً اعتماد بر اسرائیلیّات کرده و یا این که کتاب خود را قصص قرآن نامیده داستان هایی را که در قرآن اشاره ای بدان ها نشده و از کتب مقدسه یهود است بدون ذکر سند نقل کرده و پاره ای از قصه ها را به طریق کتب یهود و مخالف قرآن آورده، و در نقل داستان های دوران اسلامی باجمال پرداخته، و از مبعث پیغمبر اسلام و نزول وحی و دعوت قریش و مبارزات سیزده سالة آن حضرت در مکة معظمه جز قصه بلال حبشی و قسمتی از معراج و هجرت سخنی بمیان نیاورده و نیز قضایای پس از هجرت را کاملاً ناقص گذاشته است، با این که شاید نیمی از قرآن اختصاص بدین امور دارد و قصص پیغمبران گذشته و امم آن ها در ضمن برای توجه مردم و با تسلیت رسول خدا ( و یا عبرت دیگران تطفلی ذکر شده است و نیز کتاب جناب آقای بلاغی منحصر به قصص دوران قبل از اسلام است و قسمت داستان های اسلامی آن که به مراتب از قصص انبیاء پیشین از نظر آموزندگی عالیتر و بهتر است هنوز منتشر نگشته از این رو حاجت بمانند چنین کتابی کاملاً باقی بود.
این جهات از یک سو و اصرار دوستان خاصه جناب آقای موسوی از سوی دیگر حقیر را بر آن داشت که چند روزی از ایام عمر کوتاه خویش بدینکار پردازم و آنرا بر مشاغل دیگر مقدم دارم.
سرانجام بحول و قوه و یاری خدا تصمیم گرفتم و کتابرا تصحیح و نواقص را تکمیل و اشتباهات را در پاورقی تذکر دادم و مطالب بی فائده ای که از غیر قرآن نقل شده بود حذف و بجای آن موضوعات سودمند را با اشاره بمآخذ آنها آوردم، و در هرکجا احتیاج به شرح بیشتری بود در حاشیه توضیح دادم، و سیره رسولخدا را از بعثت تا رحلت نگاشته بدان افزودم. و قضایایی را که استاد جادالمولی آورده بود بنوبه خویش ذکر کردم و چنان در کتاب استاد جادالمولی تصرف شده که نمی توان این کتابرا ترجمه آن دانست و لذا آنرا ترجمه و اقتباس گفتم تا امر مشتبه نشود و اشکالی بر مترجم محترم وارد نیاید.
و در ضمن برای کمک بخوانندگان عزیز و راهنمایی آن ها نقشه ای از مدینه منوره در عهد رسول خدا ( ازکتاب مکه و مدینه استاد احمد ابراهیم شریف و کتاب «فی منزل الوحی» اثر دکتر هیکل مصری تهیه کردم و آنرا تکمیل و تصحیح نموده به کتاب ملحق ساختم و چند سطری در توضیح آن نگاشتم. امید است مورد قبول پروردگار و استفاده جوانان به ویژه دانشجویان واقع گردد.
علی اکبر غفاری
عفی عنه
1347 ش
بسم الله الرحمن الرحیم
خلقت آدم
خدای متعال زمین را در دو روز آفرید، و در آن کوه ها قرار داد، و آنرا در میان همة کرات پر برکت نمود و در چهار روز رزق هر جنبندة محتاج روزی را تقدیر کرد، آنگاه بآسمان که در آن موقع بصورت گازی بود بپرداخت، پس آسمان و زمین را گفت باید خواه ناخواه بیایید، گفتند از سر طاعت و فرمانبرداری آمدیم.
آنگاه بعرش پرداخت و آفتاب و ماه را مسخر فرمود، و آن دو را محکوم کرد تا هر یک برای مدتی معین بجریان بیفتد، آنگاه فرشتگان را که همواره او را با حمد او تسبیح می گویند و اسم او را تقدیس و او را به خلوص عبادت می کنند بیافرید.
و سپس اراده و مشیتش تعلق گرفت و حکمتش اقتضا کرد که آدم و ذریة او را بیافریند تا در زمین ساکن گشته و آنرا را آبادان سازند، ملائک را از تصمیم خود خبر داد که بزودی مخلوق دیگری خلق میکند که در زمین به تکاپو برخیزند و بهر سویش روان شوند، و نسل خود را در اطراف آن بپراکنند، و از روئیدنیهایش بخورند و خیراتی را که در شکم آن است استخراج کنند و دسته دسته جانشین یکدیگر شوند.
ملائکه که خداوند ایشان را برای عبادت برگزید و نعمت خود را بر آنان فراوان کرده و مشمول فضل خود قرارشان داده و بخوشنودی خود موفقشان فرموده و بسوی اطاعت خود هدایتشان کرده بود چون این خبر را شنیدند ترسیدند مبادا این تصمیم جهت تقصیری اتخاذ شده باشد که از آنان سر زده، و یا فردی از افراد ایشان مخالفتی کرده باشد.