دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق در مورد زندگینامه دکتر علی شریعتی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 8 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

زندگینامه دکتر علی شریعتی

تاریخ نشان داده است که میان شرایط اجتماعی و تکامل اندیشه روشنفکران تاثیر متقابلی حکمفرماست. معمولاً یک روشنفکر حساس و صادق در یک محیط غیرانسانی احساس خفگی می‌کند و علیه نابرابری و استثمار دست به طغیان می‌زند. او با نیروی اندیشه‌اش که از طریق سخن گفتن و نوشتن بیان می‌شود، علیه سیستم فاسد جامعه‌اش اعلان «جهاد» می‌کند. واضح است که این وظیفه چندان ساده به نظر نمی‌رسد، چرا که متضمن رویارویی شدید میان یک سیستم پرقدرت مادی و یک اندیشه به ظاهر ضعیف است. با همه اینها، صحیفة تاریخ پرصفحة بشریت نمونه‌های بسیاری را شاهد است که در این رویارویی‌ها، یک اندیشه تنها، هنگامی که قادر به بسیج توده‌ها گردد، همة سدها و موانع را از سر راه برداشته و بر بزرگترین قدرت مادی نهفته در یک انسان یا یک سیستم نیرومند، فائق می آید. تقریباً همة ملتها دارای یک چنین مردان بانفوذ اندیشمندی درمیان خود بوده‌اند. ایران با فرهنگ و تمدّن غنی و باشکوه خود، اندیشمندانی به جهان تقدیم کرده است که نه تنها بر ایرانیان، بلکه بر اندیشه بشریت تاثیر عمیقی بجای گذاشته‌اند. دکتر علی شریعتی یکی از این روشنفکران چند بعدی است که نامش در کنار بزرگانی چون فرانتس فانون، ژان پل سارتر، ژاک برک، گورویچ، آلبر کامو و لوئی ماسینیون که بر قلمرو اندیشه‌های جهانیان حاکم بوده‌اند، ثبت است.

دکتر شریعتی اساساً یک متفکر، یک معلم، یک مبلغ، و یک مبارز بود. او بعنوان محصول پاک و مؤمن عصر و زمان خود، کاشف راه و زندگی جدیدی بود که تنها به ایران محدود نمی‌شد، و به همین دلیل از دیگر متفکرانی که بر افکار عمومی در ایران تاثیر گذاشتند، متمایز بود. شریعتی در اوضاع اجتماعی ـ سیاسی معاصر خود یک شورشگر، یک اصلاح‌طلب و یک «مجاهد» بحساب می‌آمد، اما روحیه مخالفت و سرکشی او از پوچگرایی و نیهیلیسم ناشی نمی‌شد، بلکه برعکس شناخت آگاهانه مشکلات واقعی ایرانیان و بویژه نسل جوان روح شریعتی را برانگیخت. برتر و بالاتر از هرچیز، او رنج عمیقی از بدبختی و سرنوشت مصیبت‌بار نوع انسان می‌کشید. سرمایه‌های او در این مسیر خوفناک ذهن فعال، دید و برداشت تشخیص‌گرایانه، و گنجینه آگاهی و شناختی بود که از مکاتب فکری و عملی گوناگون گردآورده بود. شگفت‌انگیز نیست که شریعتی با برخورداری از ان مواهب و استعدادات، در سه صحنة مذهب، جامعه‌شناسی و سیاست به منظور ارائه سنتزی میان ارزشهای سنتی و ارزشهای جدید، ظاهر شد، و شرافت انسانی و خیر اجتماعی را سرلوحة اهداف نهائی خود قرار داد.

برای ارزیابی درست شخصیت و ماهیت اندیشه‌های شریعتی، باید نگاهی به محیط خانوادگی و اجتماعی او که بدون شک در شکل‌گیری جریان فکری شریعتی جوان نقش برجسته‌ای داشت، بیفکنیم. او اولین نسل دانشمند تبار خود نبود، و تحت تاثیر سنتهای خانواده‌اش، بویژه پدرش محمدتقی شریعتی، قرار گرفت. پدربزرگش «آخوند حکیم» و عموی پدرش «عادل نیشابوری» از علماء و دانشمندان بسیار برجسته فقه، فلسفه و ادب بشمار می‌آمدند. خانودان او تنها یک ملای روضه‌خوان نبودند، بلکه مبارزان و مجاهدانی فعال بودند که در راه ایمان و وجدان بشری مبارزه کرده‌اند. پدرش «کانون نشر حقایق اسلامی» مشهد را بنیان نهاد و از مبتکرین و آغازگران جنبش نوین اسلامی بحساب می‌آید.

 

علی شریعتی در سوم آذرماه سال 1312 در مزینان، یک روستای سنتی کوچک، کنار کویر، در نزدیکی مشهد دیده به جهان گشود. گرچه پدرش نخستین معلم او بحساب می‌آمد، اما او در سیستم آموزشی جدید در دبیرستانهای ابن‌یمین و فردوسی مشهد هم تحصیل نمود، و در این مراحل زبان عربی و فرانسه را نیز آموخت. علی با داشتن گرایش تدریس، به دانشسرای تربیت معلم وارد شد و پس از دوسال مدرک مربی‌گری گرفت. بدین ترتیب در سن 18 سالگی شغل معلمی را آغاز نمود که تا پایان عمر عاشق این شغل بود. در ادامة تحصیلات آکادمیک، در سال 1337 از دانشگاه مشهد با احراز رتبة ممتاز با مدرک لیسانس ادبیات فارغ‌التحصیل شد. عطش پایان‌ناپذیر او برای کسب دانش و آگاهی بیشتر هنگامی به اوج خود رسید که توانست با استفاده از بورس تحصیلی، از دانشگاه سوربن پذیرش بگیرد. پنج سال بعدی اقامت او در پاریس شاید سازنده‌ترین و مهمترین دوران گسترش و تعمیق دانش و دیدگاه اجتماعی و فلسفی او بحساب می‌آمد. مطالعه اندیشه‌های گوناگون فیلسوفان و نویسندگان جدید و علاوه بر این همکاری شخصی‌اش با بعضی از آنها باعث شد تا به تفکر بپردازد و اندیشه‌های جدیدی از خود ابداع کند. در سال 1342، در جامعه‌شناسی و تاریخ ادیان، یعنی مهمترین موضوعات مورد علاقه‌اش دکتری گرفت. پس از آن او دانش و آگاهی خود را در راه تحلیل مشکلات سیاسی ـ اجتماعی مردم و کشورش بکار برد و راه حل جدیدی ارائه داد.

علی شریعتی در دوران نوجوانی دردها، غم‌ها، رنجها، بدبختی‌ها و محرومیت‌های مستضعفین را احساس کرد و خود نیز آنها را تجربه نمود. محیط اجتماعی دوران نوجوانی‌اش با بی‌سوادی، خرافات، فقر، ستم، استبداد، سلطه خارجی و استثمار آمیخته بود. بی‌توجهی دولت نسبت به فقر، و ایجاد یک سیستم غیرعادلانه، تاثیر عمیقی بر ذهن اثرپذیر او بجای گذاشت و باعث شد نفرت عمیقی نسبت به این سیستم پیدا کند.

علی شریعتی تا دوران جوانی‌اش شاهد اوضاع نابسامان دو پادشاه سلسله پهلوی بود که اقداماتشان کشور را به جانب اسارت سوق می‌داد و مردم ایران را از سنتهای قومی، فرهنگی و ارزشهای خود بیگانه می‌کرد. تا این زمان، در نظام رسمی ارباب و رعیتی نسلی پرورش یافته بود که به نحو عمیقی مجذوب غرب و برخی از ایدئولوژی‌های مسلط آن شده بود. جوانان تحصیلکرده در اثر همین گرایشات تماس خود را با مذهب قطع کرده بودند.در دهة 30، هنگامی که شاه و دولت او در ایران برنامة اصلاحات وسیع را آغاز کردند و عمداً ایرانیان جوان و تحصیلکرده را با پیشنهاد مشاغل جدید و همکاری با سیستم، به غیر مذهبی بودن، تشویق می‌کردند، دکتر علی شریعتی با دانش و آگاهی عمیقی که از گرایشات و اندیشه‌های جدید داشت، در جهت مخالف این جریان گام برداشت و اسلام را محور اصلی موضوع تعالیم خود قرار داد. او از همان آغاز دوران معلمی‌اش، و نیز در زمانی که هنوز نوجوانی بیش نبود، نیروی خود را در راه تبلیغ منطقی، علمی و مترقی اسلام صرف کرد. این جنبه از زندگی او با تحولاتی همراه بود که اولین و نخستین مرحلة آن با دوران دکتر محمّد مصدق همزمان شد که طی آن ایرانیان ناسیونالیست و ضدامپریالیست سر برافراشته و کوشش کردند برتری خود را به اثبات رسانند. علی به همراه پدرش در مشهد، فعالانه در نبرد سیاسی علیه نفوذ و سلطه بیگانه درگیر شد. آنها در کانون نشر حقایق اسلامی، تعالیم قرآنی را تفسیر می‌نمودند و عمیقاً مورد بحث و بررسی قرار می‌دادند. علی شریعتی یکی از معلمان کانون بود و سخنرانی‌ها و نوشته‌هایش توجه شدید توده‌ها و روشنفکران را جذب کرد.

به دنبال سقوط و خلع دکتر مصدق، شریعتی از پیرامون به مرکز مبارزه وارد شد و به شاخه مشهد نهضت مقاومت ملی به رهبری آیت‌الله سید محمود طالقانی، مهندس مهدی بازرگان و استاد یدالله سحابی پیوست. علی شریعتی یکی از سخنگویان و فعالان آتشین این نهضتعلیه سلطه و استثمار غرب در ایران بود. فعالیتهای بیدارگرانه‌اش باعث دستگیری او در سال 1336 و انتقال فوری‌اش به زندان قزل‌قلعه در تهران به مدت هشت ماه شد.

پس از قبول شدن در بورس تحصیلی، علی شریعتی برای مدتی دست از فعالیتهای سیاسی کشید و برای ادامه تحصیلات عالیه به فرانسه رفت. او از این دوران برای مطالعه جدی و نیز فعالیت علنی سیاسی در راه احقاق حقوق بشر و آزادی دموکراتیک در ایران، بهره‌برداری خوبی کرد. وی اندکی پس از رسیدن به پاریس به گروه فعالان ایرانی نظیر ابراهم یزدی، ابوالحسن بنی‌صدر، صادق قطب‌زاده و مصطفی چمران پیوست و در سال 1338 سازمانی بنام «نهضت آزادی ایران» (بخش خارج از کشور) بنیان گذاشته شد. حدود دو سال بعد شریعتی دو جبهه تحت نامهای جبهه ملی ایران در آمریکا و جبهه ملی ایران در اروپا را تأسیس کرد. در جریان کنگرة جبهه ملی در ویس‌بادن (جمهوری آلمان فدرال) در اوت 1962، شریعتی با توجه به قدرت فکری‌ و قلمی‌اش، بعنوان سردبیر روزنامه فارسی‌زبان جدیدالانتشار ایرانی در اروپا یعنی «ایران آزاد» انتخاب شد. اولین شماره این نشریه در 15 نوامبر 1962 منتشر گردید. این نشریه دیدگاههای روشنفکران ایرانی خارج و نیز واقعیتهای مبارزات مردم ایران را منعکس می‌کرد.

در سالهایی که علی شریعتی در اروپا بود، بقدر کافی رژیم تهران را تحریک کرده و با خود به ضدیت واداشته بود. معمولاً سیاستمداری با یک چنین سابقه فعالیت ضد رژیم هرگز فکر بازگشت به میهن را آنهم در آن زمان به ذهن خود راه نمی‌داد. در واقع هیچ‌یک از همکاران او در آن زمان به چنین کاری دست نزدند. اما دکتر شریعتی فطرت و شهامت دیگری داشت. او یک سیاستمدار به تعبیر ماکیاولیستی آن نبود. فطرت معلمی او را برانگیخت و معتقد کرد که در آن موقعیت، میهن به دانش و تحصیل موفقی‌آمیز دو دوره دکتری او نیاز شدید دارد. بدین ترتیب وی در سال 1343 با یک سابقه پیشرفته آکادمیک، و افق ذهنی وسیع، پاریس را به مقصد ایران ترک کرد.

چنین بنظر می‌رسید که دولت ایران ظاهراً از این حرکت خشنود شده است، چون از این فرصت برای جلوگیری از تاثیر و نفوذ شریعتی و نیز کنترل مؤثر فعالیتهای او استفاده خواهد کرد. به همین خاطر لحظه‌ای که دکتر به ایستگاه مرزی بازرگان در مرز ایران و ترکیه رسید، دستگیر شد. این امر به دستور مستقیم شاه صورت گرفت.  خبر دستگیری او با اعتراض شدیدی چه در داخل و چه در خارج ایران مواجه شد و باعث محبوبیت و اثبات درستی راهش گردید.

پس از شش ماه حبس، دکتر علی شریعتی آزاد شد و به تهران رفت تا ماموریت مورد علاقه و سخت خود را برای بیدار کردن توده‌ها از طریق گنجینه و ذخیره وسیع دانش تئوریک و عملی‌اش آغاز کند. اما دولت نیز به همین نحو مصمم بود نگذارد او زمینة بازی برای ایجاد پایگاه در پایتخت بدست آورد. و علی‌رغم برخورداری از یک سابقة عالی آکادمیک و تجربة وسیع، و با توجه به وجود مشاغل وسیع در زمینة تدریس و تحقیق، باز هم نتوانست هیچگونه شغلی در تهران بدست آورد. شریعتی که با موانع و محرومیتهای شدیدی در تهران مواجه شده بود، راهی شهر بومی‌اش مشهد شد، اما حتی آنجا هم محدودیتها و قید و بندهای زیادی آشکار بود. بهرحال با مشقت بسیار توانست در «طرق» در نزدیکی مشهد، یک شغل معلمی بدست آورد.

به تدریج دکتر شریعتی توانست ساعات اندکی از تدریس در کلاسهای دانشگاه مشهد را به دست آورد. اما موفقیتهایش در همین ساعات کم، با حضور انبوه دانشجویان، و نیز دعوتهائی که برای سخنرانی از دانشگاههای مختلف برایش می‌رسید، آشکار گردید. بهرحال محبوبیت عظیمش بدلیل پیامی که به همراه خود آورده بود، از نظر رژیم قابل تحمل نبود و دانشگاه او را در سال 1349 هنگامی که تنها 37 سال داشت، بازنشسته کرد.

این رفتار خشونت‌آمیز روحیه او را افسرده نکرد. بلکه برعکس عزم راسخ او را برای بالابردن روحیه و وجدان توده‌ها جزم کرد. بدین‌خاطر به تهران نقل مکان کرد، و از این به بعد، حتی بیشتر از گذشته، به تعبیر مجدد و تبلیغ اسلام پرداخت. او ماموریت خود را با دلگرمی تمام با همکاری در حسینیه ارشاد آغاز نمود. و بدین ترتیب بود ه سلسله سخنرانی‌های آزاد خود را پیرامون اسلام‌شناسی، جامعه‌شناسی و تاریخ ادیان شروع نمود. جسارت او باعث شد که برخلاف سایر حسینیه‌ها و مساجد، روزانه هزاران دانشجو، کارگر و زن‌خانه‌دار برای استماع سخنان او به آنجا بیایند. همزمان با این سخنرانی‌ها، کتابها و جزواتی درمورد موضوعات اجتماعی و مذهبی، او وی نشر و توزیع می‌گردید. تعداد کلی سخنرانی‌های منتشر شده‌اش به بیش از 200 می‌رسد، که در نوع خود بی‌نظیر است. در کشوری که هیچ کتابی جز قرآن تیراژش به 5000 نمی‌رسید، کتابهای شریعتی در 100000 نسخه به چاپ می‌رسید و این بدون شرح بود!

بزرگترین اعتراضی که از جانب دولت به شریعتی وارد می‌شد، این بود که او به نسل جوان ایران جهتی تازه می‌داد و آگاهی اسلامی را در آنهایی که از مفهوم تمدن بزرگ موردنظر «شاهنشاه آریامهر» سرخورده شده بودند، زنده می‌کرد. شاه چگونه می‌توانست چنین مردی را تحمل کند؟ ساواک وارد عمل شد و بر تحولات جدید نظارت دقیق کرد. بدین‌ترتیب در یک هجوم ناگهانی در سال 1351، حسینیه ارشاد مورد حمله قرار گرفت و بسته شد، اما به کمک دوستان، شریعتی توانست بگریزد و مخفی شود. ساواک که از یافتن او عاجز مانده بود، پدرش را دستگیر نمود. این عمل باعث رنجش و نگرانی دکتر گردید، و او در عوضِ آزادی پدرش، خود را تسلیم نمود، اما تقاضای او رد شد و پدر و پسر هردو محبوس گردیدند. بهرحال چندی بعد پدرش آزاد شد، اما علی شریعتی برای 18 ماه در زندان باقی ماند، و اعتراضات به وشع او در ایران و خارج مورد توجه قرار نگرفت.  بیشترین فشار برای آزادی او از سوی روشنفکران برجستة فرانسوی و الجزایری بر رژیم ایران وارد آمد. تا آنجا که حواری بومدین رئیس‌جمهور الجزایر که خود یکی از دوستان و تحسین‌کنندگان شریعتی بود، در جریان کنفرانس مارس 1375 اوپک در الجزایر دربارة دکتر شریعتی با شاه صحبت نمود و او را به آزاد نمودن دکتر ترغیب نمود. شریعتی به ظاهر آزاد شد، اما شدیداً تحت کنترل بود. بزرگترین و مرگ‌آورترین مجازات‌ها برای او، که همان جلوگیری از نوشتن و ایراد سخنرانی بود، در این سالها به او وارد شد.

شریعتی در جریان بازداشت آخر در معرض شکنجه قرار گرفت. سعی می‌کردند که او را وادارند از رژیم حمایت کند، او با شدت و قدرت هرچه تمام‌تر از این کار خودداری می‌ورزید و می‌گفت:«اگر همچون عین‌القضات شمع‌آجینم کنند، حسرت یک آخ! را بردلشان خواهم گذاشت». ساواک که نتوانست بر او پیروز شود، برای بی‌آبرو کردن او یک طرح شیطانی ریخت. یک سری از نوشته‌های او ا در روزنامه کیهان منتشر نمود تا چنین وانمود نماید که شریعتی با شاه و رژیم او از در همکاری در آمده است. اما حتی سر توده‌ها را نیز نتوانستند شیره بمالند!

نوشته‌های شریعتی ممنوع‌الانتشار شد و خود او کاملاً از حقوق سیاسی و اجتماعی محروم گردید. بدین‌ترتیب او که در محیطی خفقان‌آور بسر می‌برد، به سنت صحیح اسلامی و به سبک پیامبر به فکر هجرت افتاد. اما دکتر برای خروج از کشور بصورت آبرومندانه‌ای سرِ ساواک را شیره مالید. ساواک در پرونده‌های خود، او را بنام «شریعتی» می‌شناخت، اما نام فامیل او در  شناسنامه، «مزینانی» بود. او پاسپورتی با نام «علی مزینانی» گرفت. شریعتی پس از گرفتن گذرنامه و اجازة خروج، برای دیدن خانواده‌اش از تهران به مشهد رفت، اما نقشة خود را آنقدر مخفی نگهداشت، که حتی پدرش هم از آن مطلع نشد. به هرحال او با احتیاط فراوان در 26 اردیبهشت ماه 1356، تهران را به مقصد بروکسل ترک نمود. نقشه این بود که همسر (پوران شریعت رضوی) و سه دخترش (سوسن، سارا و مونا) چند روز بعد در لندن به او



خرید و دانلود تحقیق در مورد زندگینامه دکتر علی شریعتی


تحقیق/ فردوسی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 39

 

حکیم ابوالقاسم حسن بن علی طوسی معروف به فردوسی

(حدود ۳۲۹ تا حدود ۴۱۰ هجری قمری)، شاعر حماسه‌سرای ایرانی و گویندهٔ شاهنامهٔ فردوسی است که مشهورترین اثر حماسی فارسی است و طولانی‌ترین منظومه به زبان فارسی تا زمان خود بوده است. او را از بزرگ‌ترین شاعران فارسی‌گو دانسته‌اند.

زندگی

در مورد زندگی فردوسی افسانه‌های فراوانی وجود دارد که چند علت اصلی دارد. یکی این که به علت محبوب نبودن فردوسی در دستگاه قدرت به دلیل شیعه بودنش، در قرن‌های اول پس از پایان عمرش کمتر در مورد او نوشته شده است، و دیگر این که به علت محبوب بودن اشعارش در بین مردم عادی، شاهنامه‌خوان‌ها مجبور شده‌اند برای زندگی او که مورد پرسش‌های کنجکاوانهٔ مردم قرار داشته است، داستان‌هایی سرِهم کنند

تولد

بنا به نظر پژوهشگران امروزی، فردوسی در حدود سال ۳۲۹ هجری قمری در روستای باژ در نزدیکی طوس در خراسان متولد شد.

استدلالی که منجر به استنباط سال ۳۲۹ شده است شعر زیر است که محققان بیت آخر را اشاره به به قدرت رسیدن سلطان محمود غزنوی در سال ۳۸۷ قمری می‌دانند:

بدانگه که بُد سال پنجاه و هشت

نوان‌تر شدم چون جوانی گذشت

[...]

فریدون بیداردل زنده شد

زمین و زمان پیش او بنده شد

و از این که فردوسی در سال ۳۸۷ پنجاه و هشت ساله بوده است نتیجه می‌گیرند او در حدود سال ۳۲۹ متولد شده است.

تولد فردوسی را نظامی عروضی، که اولین کسی است که دربارهٔ فردوسی نوشته است، در ده «باز» نوشته است که معرب «پاژ» است. منابع جدیدتر به روستاهای «شاداب» و «رزان» نیز اشاره کرده‌اند که محققان امروزی این ادعاها را قابل اعتنا نمی‌دانند. پاژ امروزه در استان خراسان ایران و در ۱۵ کیلومتری شمال مشهد قرار دارد.

نام او را منابع قدیمی‌تر از جمله عجایب المخلوقات و تاریخ گزیده (اثر حمدالله مستوفی) «حسن» نوشته‌اند و منابع جدیدتر از جمله مقدمهٔ بایسنغری (که اکثر محققان آن را بی‌ارزش می‌دانند و محمدتقی بهار مطالبش را «لاطایلات بی‌بنیاد» خوانده است) و منابعی که از آن مقدمه نقل شده است، «منصور». نام پدرش نیز در تاریخ گزیده و یک منبع قدیمی دیگر «علی» ذکر شده است. محمدامین ریاحی، از فردوسی‌شناسان معاصر، نام «حسن بن علی» را به خاطر شیعه بودن فردوسی مناسب دانسته و تأیید کرده است. منابع کم‌ارزش‌تر نام‌های دیگری نیز برای پدر فردوسی ذکر کرده‌اند: «مولانا احمد بن مولانا فرخ» (مقدمهٔ بایسنغری)، «فخرالدین احمد» (هفت اقلیم)، «فخرالدین احمد بن حکیم مولانا» (مجالس المؤمنین و مجمع الفصحا)، و «حسن اسحق شرفشاه» (تذکرة الشعراء). تئودور نولدکه در کتاب حماسهٔ ملی ایران در رد نام «فخرالدین» نوشته است که اعطای لقب‌هایی که به «الدین» پایان می‌یافته‌اند در زمان بلوغ فردوسی مرسوم شده است و مخصوص به «امیران مقتدر» بوده است، و در نتیجه این که پدر فردوسی چنین لقبی داشته بوده باشد را ناممکن می‌داند.

کودکی و تحصیل

پدر فردوسی دهقان بود که در آن زمان به معنی ایرانی‌تبار و نیز به معنی صاحب ده بوده است (ریاحی ۱۳۸۰، ص ۷۲) که می‌توان از آن نتیجه گرفت زندگی نسبتاً مرفهی داشته است. در نتیجه خانوادهٔ فردوسی احتمالاً در کودکی مشکل مالی نداشته است و نیز تحصیلات مناسبی کرده است. بر اساس شواهد موجود از شاهنامه می‌توان نتیجه گرفت که او جدا از زبان فارسی دری به زبان‌های عربی و پهلوی نیز آشنا بوده است. به نظر می‌رسد که فردوسی با فلسفهٔ یونانی نیز آشنایی داشته است (ریاحی ۱۳۸۰، ص ۷۴).

جوانی و شاعری

کودکی و جوانی فردوسی در دوران سامانیان بوده است. ایشان از حامیان مهم ادبیات فارسی بودند.

با وجود این که سرودن شاهنامه را بر اساس شاهنامهٔ ابومنصوری از حدود چهل سالگی فردوسی می‌دانند، با توجه به توانایی فردوسی در شعر فارسی نتیجه گرفته‌اند که در دوران جوانی نیز شعر می‌گفته است و احتمالاً سرودن بخش‌هایی از شاهنامه را در همان زمان و بر اساس داستان‌های اساطیری کهنی که در ادبیات شفاهی مردم وجود داشته است، شروع کرده است. این حدس می‌تواند یکی از دلایل تفاوت‌های زیاد نسخه‌های خطی شاهنامه باشد، به این شکل که نسخه‌هایی قدیمی‌تری از این داستان‌های مستقل منبع کاتبان شده باشد. از جمله داستان‌هایی که حدس می‌زنند در دوران جوانی وی گفته شده باشد داستان‌های بیژن و منیژه، رستم و اسفندیار، رستم و سهراب، داستان اکوان دیو، و داستان سیاوش است.

فردوسی پس از اطلاع از مرگ دقیقی و ناتمام ماندن گشتاسب‌نامهاش (که به ظهور زرتشت می‌پردازد) به وجود شاهنامهٔ ابومنصوری که به نثر بوده است و منبع دقیقی در سرودن گشتاسب‌نامه بوده است پی برد. و به دنبال آن به بخارا پایتخت سامانیان («تختِ شاهِ جهان») رفت تا کتاب را پیدا کرده و بقیهٔ آن را به نظم در آورد. (سید حسن تقی‌زاده حدس زده است که فردوسی به غزنه که پایتخت غزنویان است رفته باشد که با توجه به تاریخ به قدرت رسیدن غزنویان، که بعد از شروع کار اصلی شاهنامه بوده است، رد شده است.) فردوسی در این سفر شاهنامهٔ ابومنصوری را نیافت ولی در بازگشت به طوس، امیرک منصور (که از دوستان فردوسی بوده است و شاهنامهٔ ابومنصوری به دستور پدرش ابومنصور محمد بن عبدالرزاق جمع‌آوری و نوشته شده بود) کتاب را در اختیار فردوسی قرار داد و قول داد در سرودن شاهنامه از او حمایت کند.

سرودن شاهنامه

مقاله اصلی: شاهنامهٔ فردوسی



خرید و دانلود تحقیق/ فردوسی


تحقیق سیری در زندگانی حضرت علی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 115

 

ولادت علی (ع) :

رسول گرامی اسلام در سال عام الفیل در مکه معظمه دیده به جهان گشود, فاطمه دختر اسد در حالی که از ولادت پیغمبر خدا و از شنیدن آن همه معجزات و کرامات در هنگام تولدش به شدت خوشحال بود با سرعت تمام خود را به شوهرش حضرت ابوطالب (ع)رسانده و مولود جدید را به وی تبریک گفت. ابوطالب چون سخن همسرش را شنید ضمن خوشحالی و تشکر به او گفت: ((اصبری سبتاً اتشرک بمثله الا النبوه))

تتعجبین من هذا انک تحبلین و تلدین بوصیه و وزیره))

ترجمه :ای فاطمه!سی سال دیگر صبر کن , تو نیز نظیر او را به دنیا می آوری, ومن این وعده را به تو مژده می دهم.و در حدیث دیگر آمده: آیا تو از این واقعه بزرگ تعجب می کنی؟بدان که تونیز به وزیر و وصی و جانشین وی حامله می گردی (و فرزند عزیزم علی را به دنیا می آوری)

سی سال از این واقعه شگرف تاریخی گذشت,همان طور که حضرت ابوطالب خبر داده بود فرزند کعبه و وصی و وزیر مصطفی (ص)رحمت عالمیان پناه بی پناهان مولای متقیان حضرت امیرالمومنین علی ابن ابی طالب علیه السلام در روز جمعه , سیزدهم رجب المرجب ,بیست و سه سال قبل از هجرت نبوی آن هم در شریف ترین مکان عالم هستی مکه در درون کعبه دیده به جهان گشود.

و گیتی را به نور ولایتش منور ساخت.

فاطمه بنت اسد چون از کعبه با فرزند عزیزش خارج گشت نخست پدرش حضرت ابوطالب از آنان استقبال نموده و میوه دلش را در آغوش گرفت, مولود کعبه در همان لحظات آغاز زندگی اش خطاب به پدر ارجمندش گفت : السلام علیک یا ابتاه و رحمه الله و برکاته و ابوطالب نیز جواب سلام علی را داده و او را مورد نوازش قرار داد و سپس پیامبر(ص)وارد خانه ابوطالب شد و علی را در آغوش کشید و چون چشمان علی به چهره مبارک رسول خدا افتاد به حرکت آمده و با تبسم و چهره ای خندان گفت:السلام علیک یا رسول الله و رحمه الله و برکاته و آنگاه به دستور رسول اکرم (ص)شروع به خواندن کتابهای آسمانی و از صحف آدم و نوح و ابراهیم آغاز نمود و آیاتی را از زبور و تورات و انجیل قرائت کرد و در پایان از اول سوره مومنون تا آیه دهم را با آهنگ زیبا تلاوت فرمود و بدین طریق عظمت خود را به جهان انسانیت نشان داد.

بخشهای زندگانی علی (ع)

با توجه به اینکه امیر مومنان ده سال پیش از بعثت پیامبر(ص) دیده به جهان گشود و در حوادث تاریخ اسلام همواره در کنار پیامبر اسلام (ص)قرار داشت و پس از درگذشت آن حضرت نیز سی سال زندگی نمود؛می توان مجموع عمر 63 ساله اورا به پنج بخش زیر تقسیم نمود:

1-از ولادت تا بعثت پیامبر اسلام

2-از بعثت تا هجرت پیامبر به مدینه

3-از هجرت تا درگذشت پیامبر اسلام

4-از رحلت پیامبر اسلام تا آغاز خلافت آن حضرت

5-دوران خلافت آن بزرگوار

نخستین کسی که اسلام آورد

نخستین افتخار امام علی (ع) پیشگام بودن وی در پذیرفتن اسلام و یا به عبارت صحیح تر ,ابراز و اظهار اسلام دیرینه خویش است زیرا علی (ع) از کوچکی یکتاپرست بود و هرگز الوده به بت پرستی نبود تا اسلام او به معنای دست کشیدن از بت پرستی باشد.پیشگام بودن در پذیرفتن اسلام ارزشی است که قرآن روی آن تکیه دارد, تا آنجا که در سوره واقعه آیات 10و11 می فرماید: ((و پیشگامان,پیشگام,آنان مقربانند))



خرید و دانلود تحقیق سیری در زندگانی حضرت علی


تحقیق در مورد علی شریعتی 16ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 16 صفحه

 قسمتی از متن .DOC : 

 

زندگی

علی شریعتی در دوم آذر سال ۱۳۱۲ در مزینان، یک روستای سنتی کوچک، کنار کویر، در نزدیکی سبزوار دیده به جهان گشود. پدرش محمد تقی شریعتی، موسس کانون حقایق اسلامی و مادرش زهرا امینی، زنی روستایی متواضع و حساس بود. پدر پدر بزرگ علی، ملاقربانعلی، معروف به آخوند حکیم، مردی فیلسوف و فقیه بود که در مدارس قدیم بخارا و مشهد و سبزوار تحصیل کرده و از شاگردان برگزیده ملاهادی سبزواری محسوب می‌شد.

در سال ۱۳۳۱، اولین بازداشت او رخ داد و این اولین رویارویی او و نظام حکومتی بود. در تاریخ ۲۴ تیر سال ۱۳۴۷ با پوران شریعت رضوی، یکی از همکلاسی‌هایش ازداوج کرد.

شریعتی تحصیلات دانشگاهی خود را در مشهد گذراند و تحصیلات عالی خود را در سال ۱۳۴۱ در فرانسه و در رشته تاریخ و جامعه‌شناسی مذهبی ادامه داد. در سال ۱۳۴۳ به ایران برگشت و در مرز دستگیر شد. حکم دستگیری از سوی ساواک بود و متعلق به ۲ سال پیش یعنی در هنگام خروج از ایران که به همان دلیل معلق مانده بود و در عین حال لازم‌الاجرا بود. بعد از بازداشت به زندان قزل‌قلعه در تهران منتقل شد. اوائل شهریور همان سال بعد از آزادی به مشهد برگشت.

از آبان ماه ۱۳۵۱ تا تیر ماه ۱۳۵۲، دکتر به زندگی مخفی روی آورد. ساواک به دنبال او بود و از تعطیلی به بعد، متن سخنرانی‌های دکتر با اسم مستعار به چاپ می‌رسید. در تیر ماه ۱۳۵۲، دکتر در نیمه شب به خانه‌اش مراجعه کرد و دو روز بعد به شهربانی مراجعه کرد و خودش را معرفی کرد. بعد از آن روز به مدت ۱۸ ماه به انفرادی رفت.

شریعتی سپس در فروردین سال ۱۳۵۲ تحت شرایط ویژه‌ای آزاد شد که بر طبق آن اجازه تدریس، انتشار، و یا برپایی گردهمایی را چه به صورت خصوصی و چه عمومی نداشت. علاوه بر این، ساواک کلیه تحرکات او را به شدت زیر نظر داشت.

شریعتی این شرایط را نپذیرفت و تصمیم به هجرت از ایران گرفت. اما سه هفته بعد از ورود به سواتهمپتون انگلستان، به طرز مشکوکی از دنیا رفت. دلیل رسمی مرگ وی حمله قلبی اعلام شد، اما بسیاری از طرفداران و خانواده او معتقد بودند که ساواک مسوول مستقیم مرگ شریعتی است. هرچند مدارکی که این اتهام را به طور قطع اثبات کند هرگز بدست نیامد، اما هنوز در ایران بسیاری از او با نام شهید یاد می‌کنند. شریعتی بر خلاف وصیت خود که خواسته بود بود وی را در حرم امام هشتم شیعیان در مشهد دفن کنند، در حرم حضرت زینب(س)، در شهر دمشق به خاک سپرده شد.

او در زمانه خویش یگانه بود و ۱۰۰ سال و شاید هم بیش از ۱۰۰ سال زودتر از زمان متولد شده بود ، بنابر این جامعه آمادگی لازم برای پذیرش ، تجزیه و تحلیل و هضم و قبول افکار و اندیشه های بلند او را نداشت که بعضا" به اسباب دردسر برای او می شدند. مخالفت ها با او یا از روی جهل و فساد و نادانی بود یا از روی درک و فهم و آگاهی از فکر بلند او ، چون ترویج و اشاعه افکار و اندیشه های او  مغایر با اهداف و نیات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی عده ای بود .

او معلمی توانا ، استادی فرزانه ، اسلام شناسی زبر دست و سخنرانی مدبر و شجاع و نویسنده ای آگاه بود . اسلام ناب محمدی ، تشییع سرخ علوی و آگاهی اقشار مردم جوامع از دغدغه های خاطر وی بود . ظلم ستیزی ، عدالتخواهی و اعاده حقوق توده های مردم را همواره آرزو می کرد و در این زمینه تلاشهای قابل قبولی داشت .

ارادت ، علاقه مندی اش به ائمه اطهار بویژه علی ( ع ) ، تفسیر و تحلیل واقعه کربلا ، زندگی سراسر درس و عبرت بزرگان ، تحولات بعد از ورود اسلام به ایران ، دلایل بروز اختلافات در دین ، زندگی حضرت محمد ( ص ) مرد شماره یک جهان اسلام و جهان بشریت و انسانیت را همواره پیگیری می کرد .

او تعلیم و تربیت و نقش پدر و مادران را مد نظر داشت . او برای شناسایی مردان و زنان بزرگ و سرنوشت ساز تاریخ بویژه تاریخ اسلام ، کتاب ارزشمند « فاطمه فاطمه است » را نوشت .

مشعر ، عرفات ، منی ، جمرات ، اهداف و دلایل اعمال حج و نقش آن به عنوان بزرگترین کنگره جهانی مسلمانان را در کتاب « حج » به تصویر کشیده است .

در مقابل نقش والدین در تربیت فرزندان و جامعه و علل و دلایل رخداد های گوناگون در زندگی فرزندان ، موقعیت ها و عدم توفیقات آنها را در کتاب « پدر و مادر ما متهمیم» فریاد می زند .

نظام پلید برده داری و به اسارت رفتن انسانیت و تبدیل او به وسیله کار و ابزار مکانیکی و معامله او در مقابل مبالغ قابل شمارش به قهقرا رفتن انسان ، تضاد های طبقاتی ، فقر و ثروت و دلایل آن را در « آری این چنین بود ای برادر » فریاد می زند .



خرید و دانلود تحقیق در مورد علی شریعتی 16ص


تحقیق درباره: سیری در زندگانی حضرت علی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 115

 

ولادت علی (ع) :

رسول گرامی اسلام در سال عام الفیل در مکه معظمه دیده به جهان گشود, فاطمه دختر اسد در حالی که از ولادت پیغمبر خدا و از شنیدن آن همه معجزات و کرامات در هنگام تولدش به شدت خوشحال بود با سرعت تمام خود را به شوهرش حضرت ابوطالب (ع)رسانده و مولود جدید را به وی تبریک گفت. ابوطالب چون سخن همسرش را شنید ضمن خوشحالی و تشکر به او گفت: ((اصبری سبتاً اتشرک بمثله الا النبوه))

تتعجبین من هذا انک تحبلین و تلدین بوصیه و وزیره))

ترجمه :ای فاطمه!سی سال دیگر صبر کن , تو نیز نظیر او را به دنیا می آوری, ومن این وعده را به تو مژده می دهم.و در حدیث دیگر آمده: آیا تو از این واقعه بزرگ تعجب می کنی؟بدان که تونیز به وزیر و وصی و جانشین وی حامله می گردی (و فرزند عزیزم علی را به دنیا می آوری)

سی سال از این واقعه شگرف تاریخی گذشت,همان طور که حضرت ابوطالب خبر داده بود فرزند کعبه و وصی و وزیر مصطفی (ص)رحمت عالمیان پناه بی پناهان مولای متقیان حضرت امیرالمومنین علی ابن ابی طالب علیه السلام در روز جمعه , سیزدهم رجب المرجب ,بیست و سه سال قبل از هجرت نبوی آن هم در شریف ترین مکان عالم هستی مکه در درون کعبه دیده به جهان گشود.

و گیتی را به نور ولایتش منور ساخت.

فاطمه بنت اسد چون از کعبه با فرزند عزیزش خارج گشت نخست پدرش حضرت ابوطالب از آنان استقبال نموده و میوه دلش را در آغوش گرفت, مولود کعبه در همان لحظات آغاز زندگی اش خطاب به پدر ارجمندش گفت : السلام علیک یا ابتاه و رحمه الله و برکاته و ابوطالب نیز جواب سلام علی را داده و او را مورد نوازش قرار داد و سپس پیامبر(ص)وارد خانه ابوطالب شد و علی را در آغوش کشید و چون چشمان علی به چهره مبارک رسول خدا افتاد به حرکت آمده و با تبسم و چهره ای خندان گفت:السلام علیک یا رسول الله و رحمه الله و برکاته و آنگاه به دستور رسول اکرم (ص)شروع به خواندن کتابهای آسمانی و از صحف آدم و نوح و ابراهیم آغاز نمود و آیاتی را از زبور و تورات و انجیل قرائت کرد و در پایان از اول سوره مومنون تا آیه دهم را با آهنگ زیبا تلاوت فرمود و بدین طریق عظمت خود را به جهان انسانیت نشان داد.

بخشهای زندگانی علی (ع)

با توجه به اینکه امیر مومنان ده سال پیش از بعثت پیامبر(ص) دیده به جهان گشود و در حوادث تاریخ اسلام همواره در کنار پیامبر اسلام (ص)قرار داشت و پس از درگذشت آن حضرت نیز سی سال زندگی نمود؛می توان مجموع عمر 63 ساله اورا به پنج بخش زیر تقسیم نمود:

1-از ولادت تا بعثت پیامبر اسلام

2-از بعثت تا هجرت پیامبر به مدینه

3-از هجرت تا درگذشت پیامبر اسلام

4-از رحلت پیامبر اسلام تا آغاز خلافت آن حضرت

5-دوران خلافت آن بزرگوار

نخستین کسی که اسلام آورد

نخستین افتخار امام علی (ع) پیشگام بودن وی در پذیرفتن اسلام و یا به عبارت صحیح تر ,ابراز و اظهار اسلام دیرینه خویش است زیرا علی (ع) از کوچکی یکتاپرست بود و هرگز الوده به بت پرستی نبود تا اسلام او به معنای دست کشیدن از بت پرستی باشد.پیشگام بودن در پذیرفتن اسلام ارزشی است که قرآن روی آن تکیه دارد, تا آنجا که در سوره واقعه آیات 10و11 می فرماید: ((و پیشگامان,پیشگام,آنان مقربانند))



خرید و دانلود تحقیق درباره: سیری در زندگانی حضرت علی