دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق در مورد علل قتل عثمان 10ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 10 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

واقعیت‌ قتل‌  عثمان‌

    سراسر کشور اسلامی‌ علیه‌ تو شوریده‌ است‌! علی‌ (ع‌)

   به‌ خدا سوگند این‌ زنجیر را به‌ گردن‌ تو می‌اندازم‌ تا اینکه‌ این‌ افراد خبیث‌ و ناپاک‌ ( مروان‌ و  ابن‌ عامر و ابن‌  ابی‌سرح‌) را از خود دور کنی‌. جبله‌ بن‌ عمرو گر به‌ فکر جهاد هستید، به‌ سوی‌ ما بشتابید، زیرا خلیفه شما، دین‌  محمد (ص‌) را تباه‌ نموده‌ است‌؛ او رااز حکومت‌ خلع‌ کنید!

مردم‌  مدینه‌

  یازده‌ سال‌ و چند ماه‌ از حکومت‌  عثمان‌ گذشت‌؛ مردم‌ از شیوه زمامداری‌ او سخت‌ در رنج‌ و عذاب‌ بودند و ناراحتیهای‌ آنان‌ روز به‌ روز افزایش‌ می‌یافت‌، که‌ بروز این‌ فشارها به‌ شکل‌ انقلاب‌ مهمی‌ رخ‌ نمود. برای‌ مسلمانان‌ سخت‌ و ناگوار بود که‌ ببینند مفاهیم‌ و معیارهایی‌ که‌ در زمان‌ پیامبرشان‌  محمد (ص‌) و دو خلیفه اول‌ و دوم‌ وجود داشت‌ و مردم‌ آنها را لمس‌ کرده‌ و دوست‌ می‌داشتند به‌ طور کلی‌ دگرگون‌ شده‌ و به‌ عقب‌ باز گردد. مسلمانان‌ خوگرفته‌ بودند که‌ خلیفه‌ را حامی‌ و مدافع‌ حقوق خود بیابند. هرگاه‌ فرمانداران‌ و استانداران‌ به‌ ملت‌ ستم‌ کردند، داد آنها را بگیرد؛ اما ناگهان‌ دیدند که‌ عثمان‌ پرده‌ای‌ بر مظاهر آن‌ سیاست‌ عادلانه‌ افکنده‌ و شالوده روش‌ و سیاست‌ سودجویی‌ خود را ریخته‌ است‌.

       برای‌ مردم‌ سخت‌ بود که‌ ببینند درباریان‌ و اطرافیان‌ و متنفّذان‌، منافع‌ را به‌ خود اختصاص‌ داده‌ و ارزاق  مردم‌ را احتکار کرده‌اند. مردم‌ از اینکه‌ حقوق عمومی‌ ملت‌ زیر پا گذاشته‌ می‌شود و به‌ اعتراض‌ جمعیتها و افراد شاکی‌ اعتنایی‌ نمی‌گردد، ناراحت‌ بودند.

       مسلمانان‌ از اینکه‌ در مقابل‌ چشمانشان‌ به‌ گروهی‌ از بزرگان‌ صحابه‌ همانند  ابوذر و  عمار و  ابن‌مسعود اهانت‌ و توهین‌ می‌شد، در رنج‌ بودند.

       مسلمانان‌ نمی‌توانستند بپذیرند که‌ عده‌ای‌ ستمگر بر آنها حکومت‌ کنند، اما افرادی‌ که‌ به‌ دادگریشان‌ اعتماد و اعتقاد داشته‌ و آنها را دوست‌ می‌داشتند از کار بر کنار باشند!

       مسلمانان‌ پاک‌ سرشت‌، بالاتر از همه اینها، این‌ ناراحتی‌ را نیز داشتند که‌ کارگزاران‌  عثمان‌ به‌ یهود و نصاری‌ ستم‌ می‌کردند، در صورتی‌ که‌ آنان‌ هم‌ از نظر انسانی‌ برادر بوده‌ و در میان‌ مردم‌ با تفاهم‌ زندگی‌ می‌کردند.  و از اینکه‌ سودطلبی‌ و خودخواهی‌ اجتماع‌ را بیمار کرده‌ و در آن‌ جامعه‌، آدم‌ با شرافت‌ کسی‌ بود که‌ آنها شریف‌ و بزرگش‌ بشمارند در رنج‌ بودند.

     مردم‌ روز به‌ روز نسبت‌ به‌  عثمان‌ بی‌پرواتر می‌شدند. تا اینکه‌ در اواخر حکومت‌  عثمان‌، اعتراضاتشان‌ به‌ صورت‌ انقلابی‌ بزرگ‌ علیه‌ عثمان‌ بروز کرد. بی‌شک‌ علل‌ این‌ انقلاب‌ در سیاست‌ و هدفهای‌ عثمان‌ ریشه‌ داشت‌. اولین‌ باری‌ که‌ به‌ خاطرِ اعمال‌ این‌ سیاست‌ عثمان‌، علناً به‌ او اهانت‌ شد، روزی‌ بود که‌ از کنار مردی‌ به‌ نام‌ « جبلهبن‌ عمرو ساعدی‌» که‌ در میان‌ طایفه‌ خود بود و زنجیری‌ در دست‌ داشت‌، گذشت‌.  عثمان‌ سلام‌ کرد و مردم‌ هم‌ جواب‌ او را دادند؛ اما جبله‌ گفت‌: «چرا جواب‌ سلام‌ مردی‌ را که‌ این‌ چنین‌ و آن‌ چنان‌ کرده‌ است‌ می‌دهید!» سپس‌ رو به‌  عثمان‌ کرد و گفت‌: «ای‌  عثمان‌، به‌ خدا سوگند این‌ زنجیر را به‌ گردنت‌ می‌اندازم‌، تا اینکه‌ این‌ افراد خبیث‌ و ناپاک‌ ( مروان‌،  ابن‌ عامر و  ابن‌ابی‌ سرح‌) را از خود دور کنی‌!»

       نمونه دیگر از بی‌پروایی‌ مردم‌ که‌ در آخر عصر  عثمان‌ به‌ وجود آمد، داستانی‌ است‌ که‌ « ابن‌ ابی‌الحدید» نقل‌ می‌کند. او می‌نویسد: «روزی‌ خلیفه‌ سوم‌ خطبه‌ می‌خواند و در دستش‌ عصایی‌ بود که‌ پیامبر (ص‌) و ابوبکر و  عمر آن‌ را به‌ دست‌ می‌گرفتند و در حال‌ خطبه‌ به‌ آن‌ تکیه‌ می‌دادند. شخصی‌ به‌ نام‌ « جهجاه‌ غفاری‌» آن‌ عصا را از دست‌ عثمان‌ گرفت‌ و با زانوی‌ خود شکست‌».

       پس‌ از اینکه‌ انحراف‌  مروان‌ و سایر درباریان‌  عثمان‌ افزایش‌ یافت‌، جسارت‌ مردم‌ نسبت‌ به‌  عثمان‌ به‌ همین‌ ترتیب‌ افزایش‌ می‌یافت‌ که‌ سرآغازی‌ برای‌ انقلاب‌ بود.

       طولی‌ نکشید که‌ این‌ بی‌پرواییِ فردی‌، به‌ صورت‌ اعتراضی‌ اجتماعی‌ درآمد. مردم‌  مدینه‌، به‌ مردم‌ شهرهای‌ دیگر می‌نوشتند که‌: «اگر می‌خواهید جهاد کنید، به‌ سوی‌ ما بشتابید، زیرا دین‌  محمد (ص‌) به‌ دست‌ خلیفه شما فاسد گردیده‌ است‌. این‌ خلیفه‌ را از حکومت‌ خلع‌ کنید.»

       نظر همه مردم‌ در همه‌ جا از  عثمان‌ برگشته‌ بود. هنوز سال‌ 35 هجری‌ آغاز نشده‌ بود که‌ مردم‌ شهرها به‌ یکدیگر نامه‌ می‌نوشتند که‌ باید از زیر بار  بنی‌امیه‌ بیرون‌ آییم‌ و  عثمان‌ را از خلافت‌ خلع‌ کنیم‌ و فرمانداران‌ او را عزل‌ نماییم‌. این‌ خبر به‌ گوش‌  عثمان‌ رسید. او نامه‌هایی‌ به‌ شهرها نوشت‌ و کوشید مردم‌ را راضی‌ کند. و عده‌ای‌ از کارگزاران‌ خود را احضار کرد و با آنها در این‌ مورد مشورت‌ کرد. عده‌ای‌ به‌ او گفتند: دادگری‌ کن‌ و راه‌  ابوبکر و  عمر را پیش‌ گیر.

علل قتل عثمان

عبد الرحمن بن عوف با اینکه در موقع بیعت با عثمان شرط کرده بود که بسنت رسول خدا صلى الله علیه و آله و روش شیخین رفتار کند ولى عثمان پس از آنکه در مسند خلافت نشست بر خلاف سنت پیغمبر و روش شیخین رفتار نمود. (1)

عثمان بنى امیه را که در رأس آنها ابوسفیان قرار گرفته بود از جهت مال و مقام خرسند نمود و ابوسفیان در مجلسى که عثمان از بزرگان بنى امیه تشکیل داده بود اظهار نمود که این گوى خلافت را مانند توپ بازى بهمدیگر رد کنید تا دست دیگرى نیفتد و این خلافت همان زمامدارى و حکومت بشرى است و من هرگز به بهشت و دوزخ ایمان ندارم (2) .

عثمان دارائى بیت المال را میان خویشاوندان خود بمصرف رسانید و حکام و فرمانداران را بدون توجه بصلاحیت آنان از خاندان خویش تعیین و انتخاب نمود.مردم شهرستانها از دست حکام عثمان بستوه آمده و چندین بار شکایت آنها را باصحاب پیغمبر صلى الله علیه و آله و حتى بخود عثمان نمودند ولى این شکایتها تأثیرى در وضع حال و روش او نکرد و در ترک اعمال خود سرانه و خلاف شرع وى مؤثر واقع نشد لذا مسلمین در صدد جلوگیرى از کارهاى ناشایست او شدند و بعمال و حکام وى تمکین ننمودند.

اعمال خلاف عثمان و بذل و بخشش‏هاى وى بقوم و خویشانش که همه از مال مردم صورت میگرفت اصحاب پیغمبر صلى الله علیه و آله را سخت خشمگین نمود لذا گرد هم جمع شده و بمشورت پرداختند و بالاخره تصمیم گرفتند که ابتداء تمام کارهاى ناشایسته عثمان و فرماندارانش را بنویسند و او را از عواقب اینگونه کردارهاى ناپسند باز دارند و اگر نامه مؤثر واقع نشد او را عزل نمایند.



خرید و دانلود تحقیق در مورد علل قتل عثمان 10ص


تحقیق در مورد علل تورم در ایران 23 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 23 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

دانشگاه جامع علمی کاربردی

موسسه علوم بازرگانی خراسان

 

استاد ارجمند :

جناب آقای پورحسینی

ارائه دهنده :

مهدی علیزاده

پاییز 86

علل تورم در ایران

مشاور اتاق بازرگانی خراسان و استاد دانشگاه معتقد است : تورم ناشی از عدم تعادل میان عرضه و تقاضا ست ، وقتی در جامعه عرضه و تقاضای کالایی در شرایط مطلوب خود قرار نگیرد، تورم ایجاد می شود. دکتر خطیب یزدی افزود : گاه تورم ناشی از افزایش هزینه تولید است که آثار این افزایش را در قیمت کالاها می بینیم چنانکه این افزایش هزینه ها می تواند افزایش دستمزدها، نرخ حمل و نقل و تولید، سوخت مورد نیاز و افزایش نرخ بهره بانکی باشد.

وی با اشاره به افزایش قیمت بنزین در هر سال می گوید : همین امر موجب بالا رفتن نرخ حمل و نقل و به تبع آن افزایش قیمتها در سایر بخشها می شود.

به اعتقاد وی ، تورم می تواند ناشی از افزایش قیمت کالاهای وارداتی باشد که تورم وارداتی نامیده می شود، کالاهایی چون ماشین آلات ، تجهیزات صنعتی و تولیدی که در داخل جانشین ندارند و با افزایش قیمت آن در خارج به دلیل نداشتن آنها در داخل ناچار از ورود آنها با هر قیمتی هستیم.

وی افزایش نرخ ارز خارجی را هم به مفهوم کاهش ارزش پول کشور می داند و می گوید: چون ما صادرات چندانی نداریم و در مقابل واردات بسیار داریم این اثر بر داخل کشور بیشتر خود را نشان می دهد. دکتر خطیب یزدی در کنار همه این علل ، تورم امروز موجود در اقتصاد کشور را ساختاری می داند بدین مفهوم که ساختار تولید درست عمل نمی کند.

وی می گوید : در کشورهای کم توسعه یافته امروز ، مهمترین مشکل تورم ساختاری است که ناشی از کم توسعه یافتگی ساختار تولید است چنان که بازدهی تولید پایین جوابگوی حجم نیازهای جمعیتی نیست.

وی توضیح داد : طی برنامه دوم و سوم با وجود آنکه نرخ رشد جمعیت را به 1/7 و 1/4 در صد کاهش دادیم باز هم شاهد تورم هستیم یعنی ساختار تولید نامناسب تر از آن است و نمی تواند در برابر این نرخ رشد جمعیت حرکت داشته باشد، زیرا پزشک کمتر تربیت ، خدمات پزشکی و آموزشی کمتری ارائه می شود، مواد غذایی و فولاد کمتر تولید می شود و در مقابل جمعیت هر چند روند آرام تر اما افزایش



خرید و دانلود تحقیق در مورد علل تورم در ایران  23 ص


تحقیق در مورد علل اعتیاد جوانان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 9 صفحه

 قسمتی از متن .DOC : 

 

موضوع تحقیق: علل اعتیاد جوانان

درجهان کنونی، دنیا با مشکل اعتیاد مواجه است همانطور که جرایم مواد مخدر بین المللی ترین و سازمان یافته ترین جرایم را تشکیل می دهد، اعتیاد هم بزرگترین و بین المللی ترین مسئله ای است که در سطح جهان وجود دارد. متاسفانه امروزه بیشترین قربانیان اعتیاد، طبقه ی جوان جوامع هستند.

در ایران اولین عاملی که در گسترش و رواج مواد مخدر بیشترین سهم را داشته است. پذیرش مواد مخدر به عنوان یک داروی موثر ومسکن دردها از سوی مردم وبه علت عدم آگاهی و بی اطلاعی از اثرات مخرب مواد بوده است.

بررسی اعتیاد در زمان حاضر از اهمیت ویژه ای برخوردار است.از یک طرف جمعیت جامعه ی ایران جوان است و از طرف دیگر جوانان اصلی ترین قربانیان مواد مخدرهستند چرا که جوانان به خاطر خصوصیات جوانی، آسیب پذیری بیشتری دارند چون پویا و جستجو گرند.

در این تحقیق با توضیح پرسشنامه بین افراد که اکثراً آقایان بودند آغاز شد. در این رابطه داده ها جمع آوری شده و مورد ارزیابی قرارگرفتند و نیز تجزیه و تحلیل در این بررسی از محاسبات آماری و نمودارها استفاده شده و از داده های از پیش تعیین شده نیز استفاده کرده، و با استفاده از کتابهایی که در این رابطه با این موضوع بودند توانستم مطالبی فراتر ازپرسشنامه درهمین زمینه همراه با نمودار آماری ارائه دهم.

مقدمه:

بازدخترک سرگشته و حیران به دنبال پناهگاهی میگردد اوکه زندگی را در نگاه های خشک و عبوس پدر دیده او که احساس را هرگز در چهره ی پدر حس نکرده .او که پدرراجزبه حالت مستی وخماری مشاهده نکرده می گریزد تا که دیو سیاه شب او را در این زندان اسیر خود نسازد. کبودی پاهایش جای نوازش های بی رحمانه ی پدر است .

آتش سیگارپدرهم چون جهنمّی است که جان دخترک را می سوزاند .اوکه تولدش رامرگ بزرگ میدانداحساس تاسف میخورد که تن بی روح وقلب سنگ پدر جزامید به این موادخانمانسوزعشقی دیگردرسینه اش ندارد. شایدکه او از یاد برده زندگی چیست ؟

شاید نگاه های معصومانه کودکش همچون شراره های آتش جانش رامیسوزاند .

دیگراعتنایی به آدم های اطراف نمی کند ودرگوشه ای سکنی گزیده. سرمای سرد زمستان ازیک سووجامه ی کهنه دخترک ازسوی دیگردل رئوف آسمان را به درد می آورد .

وآسمان دست نوازش خودرا به سردخترک می کشد و لحافی نرم ولطیف ازجنس بلورهای برف به روی دخترک پهن می کند تا دیگر قصّه پدر جان اونشود.

ای دوست آیامن و تو نوای غمگین او را میفهمیم آن هنگام که ازما کمک می خواهد.

امّاگویی قلب من وتواز پدر او سخت تر است !پس چرانجات بخش شبهای دخترک نیستیم آری ما ناله دخترک را نمی فهمیم .چراکه اعتیاد را بلای خانمان سوز می دانیم .اعتیاد را ریشه فسادو بدبختی می دانیم ،اعتیادرابرای مرد، مرگ و نیستی ناموسش میدانیم. بیا ای عزیزدستان دخترک را در دستانمان گره زنیم تاکه او را از غم وغصّه های پدر رها سازیم بیا ناله دختررابهتربفهمیم وهرگز نگذاریم عشق وهستی برادرانمان،این جوانان مرزوبوم را دردامان اعتیادگرفتار ببینیم.

پس به امید روزی که دیگربه جای زمین های خشخاش وتریاک ،بذر محبت وصمیمیّت بکاریم ودنیا راگلستانی برای ظهور مهدی (عج)موعودکنیم.

تاریخچه :

انسان ها ازسال های نخستین موادمخدررامیشناخته اند واستفاده های مختلفی ازآن داشته اند ومانند امروزمصرف آن ممنوع نبوده ومردم ازآن استفادهای دارویی زیادی می کرده اند وپزشکان نیزآنها را تجویز می کردند این مواد درهمان دوران هم وجود داشته پس اعتیاد به این مواد وافراد معتاد نیز وجود داشته است واین بلای خانمان سوزازسالهای پیش گریبان گیر خا نواده ها بوده است .

اعتیادوجامعه:

اعتیادعبارت است ازمسمومیّت مزمن که برای فردوجامعه مضراست .بنابراین ابتدا باید به علّت وچگونگی گرایش به اعتیاد توجه کردوآن رابه عنوان یک مشکل اجتماعی که از شرایط نامساعد اقتصادی واجتماعی ناشی می شود مورد توجه قراردارد.بسیاری از مسایل ومشکلات مهم اجتماعی درارتباط با اعتیادبه وجودمی آیند که تنها به مواد مخدر و یا اشخاص مصرف کننده مربوط نمی گردد بلکه مشکل آن بیشتر متوجه خود اجتماع است .به هرحال وابستگی واعتیادموضوع پیچیده ای است که با عوامل گوناگون اجتماعی ،روانشناسی ،علوم پزشکی می آمیزد ونادیده نگاشتن هریک ازعوامل به منزله طفره رفتن ازتوجه لازم به یک مشکل مهم است. مشکل اعتیادبه عنوان یک پدیده مهلک که نتایجش میتواند اثرات بسیار سویی در زمینه های سیاسی ،اقتصادی وفرهنگی جامعه داشته باشد در هرجامعه ای مطرح است ومعمولا" گروهی که دربرابراین پدیده خطرناک بیش ازسایرگروهها آسیب پذیراست همانا (گروه جوان) یک جامعه میباشندبه طورکلی وقتی صحبت از گروه جوانان می شود مقصود افرادی بین پانزده تا بیست سال است که گروهی وسیعی از جمعیّت جهان یعنی حدود % 5/8 ازجمعیت کشورهای پیشرفته و %9/10 ازجمعیت کشورهای درحال توسعه راتشکیل میدهند .

آنچه مسلم است دلایل اعتیاد بسیار پیچیده است و از فرهنگی به فرهنگ دیگروکشوری به کشور دیگرتفاوت میکند .

آنچه که تقریبا همگانی است در بین جوانان بیشترجامعه هادیده میشود مصرف مواد مخدربه منظور برطرف کردن اضطراب وافسردگی نهفته است .در صورتی که جوانان به علت نا آگاهی به جای استفاده ازمکانیسم های دفاعی موجود درازبین بردن ناراحتی هایشان به دنبال یک راه حل فوری ومعجزه آسا میگردند که اضطراب یا افسردگی خود را برطرف کنند که معمولا در این گونه موارد به وسیله دوستان هم سن وسالشان مواد مخدر به آنها معرفی میگردد به عقیده ی یکی از متخصصان عادت به مصرف مواد مخدرمانندسایر عادت ها ،عادت نمی شود مگر با انجام وتامین نیازهای فرد البته باید ذکرکردکه فقط یک شخصیت فکری مضطرب و یا افسرده نیست که دچار اعتیاد میگردد بلکه گروه های دیگر جوانان نیز ممکن است دچار این دام شوند .جوانان به علت اینکه مانند بزرگسالان آمادگی پذیرش ومقابله بامشکلات زندگی را ندارند وبرخی ازمشکلات عادی برای آنان به صورت شدید وجدّی جلوه وتظاهر میکند بنابراین دربرابرمشکلات وخطرات احتمالی آسیب پذیرندبه ویژه دوران بلوغ که جوانان دچار مشکلات وبحران هایی میگردند .وظیفه ی بزرگترها ایجاب می کند که به طورمنطقی و صحیح با جوانان ومشکلاتشان روبه روگردند.ولی متاسفانه والدین یامربیان آگاهی و اطلاعات اندکی در مورد تحولات روحی دوران بلوغ جوان دارند.لذا به جای برخورد منطقی ودرست با مشکل جوانان اوراهدف انتقادها وملامت های خودقرارمیدهند.لذا نمی توانند آنچنان که بایدوشایدجوان را در برابرمشکلات زندگی ویاناراحتی هایش که ناشی ازدوران بلوغ واحیاناکمبودمحبت وعدم درک ازطرف بزرگترهاازخانواده واجتماع فراری شده وبه دنبال یک ماده معجزه گر باشندکه ماده مخدر را می یابند زیرا جوان می بیندکه دوستانش نه تنها او را ملامت نمیکنند بلکه وی را بیشترو بهتر نیز درک می کنند لذا هرگونه راه حلی راکه آنان برای رفع مشکل پیشنهادکنند بدون هیچ گونه تامل وتعلقی میپذیرد...........وهمه چیزازهمین جا شروع می شود..........ابتدا سیگار..............سپس سیگار همراه حشیش ...........وبلاخره هروئین .

عوامل مؤثردرایجاداعتیاد :

عوامل خانوادگی :

1- زمینه های خانوادگی :متأسفانه اغلب افرادی که در خانواده های معتاد متولد می شوندوپرورش می یابند تکرارمصرف اعضای خانواده برایشان عادی می شود وترس ازتجربه مصرف آن ازآنا ن دور می شود چون بین پدر وفرزندازلحاظ ژنتیک رابطه ی مستقیم وجود ندارد بلکه عمل مصرف پدر برای فرزندان عادی می شود ولی اگر مادری در دوران بارداری معتاد باشد فرزندش معتاد متولد میشودکه قابل درمان است.

2- فقرمادی خانواده :باکمال تأسف دیده شده که بیشترین معتادان هرجامعه را افراد فقیر تشکیل می دهند مثلأ افرادی که در محله های شلوغ وپرجمعیت وشهرهای صنعتی و تجاری زندگی میکنند بیشترین درصد معتادان شهر نیویورک هستند .البته نمی توان گفت بین فقر واعتیاد رابطه مستقیمی وجود دارد چون درجامعه ها خیلی ازافرادهستندکه فقیرند ولی معتاد نیستند .

علت هایی که افراد رابه این راه می کشاند یکی ازمحرومیت های ناشی از فقر است .

عامل دیگر این است که توزیع کنندگان سعی می کنند که عوامل توزیع را ازاین گونه افراد انتخاب کنند چون به علت فقر تخصص وحرفه ای ندارند ودرنتیجه بازارکارشان بی رونق است عوامل تولید سعی می کنند که اوّل آنها رامعتاد کنند وبعد از آنان برای فروش موادمخدر استفاده نمایند چون کاری است بدون زحمت وبادرآمد نسبتأ خوب ودرعین حال به تخصص هم نیازی ندارد چون خوشبختانه بین میزان آگاهی وشناخت یا حدودتحصیلات واعتیاد مردم رابطه معکوس هست هنوزهم درصد افراد معتاد تحصیل کرده ها به قدری پایین است که از لحاظ آماری چشمگیر نیست.

ستیزه والدین:

ضمن ارتباط وتماس بامعتادان جوان ،با عده ای برخوردیم که ازروابط نامطلوب والدینشان با یکدیگر وباآنان این راه راانتخاب کرده بودندچون وقتی محیط خانواده کانون ومحیط مناسبی برای زندگی نباشد انسان سعی می کندبیشتراوقات خود رادر خارج ازخانواده بگذراند .

واین کار ارتباط اورابادیگران مانند کسانی که شکارچیان ماهری هستند وبه دنبال شکار می گردند زیاد می کند وآنان پس ازشناخت مشکل شخص در جهت انسانی دلسوز ظاهر می کنندواورابه استفاده ازموادمخدر دعوت می کنند وپس ازچندبار مصرف معتادش می کنند .



خرید و دانلود تحقیق در مورد علل اعتیاد جوانان


کارآفرینی و طرح توجیهی علل موفقیت ساندویچ هایدا 8 ص (بروزشده)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

/

/

دانشگاه آزاد اسلامی

دانشکده سما ( واحد خواهران )

کارآفرینی

علل موفقیت ساندویچ هایدا

استاد گرامی: جناب آقای محمد خاتمی

محقق : افسانه ابراهیمی

گفت و گو با مدیر رستوران های زنجیره ای هایدا (آقای علی فرزامی)

به 10سال قبل برگردیم، به یاد می‌آوریم که هیچ خبری از این همه رستوران‌های رنگارنگ نبود، حتی در پایتخت بزرگ‌و‌گاهی دوست‌داشتنی چند ساندویچ فروشی خیلی معمولی با تنوع غذایی محدود به چشم می‌خورد. حتی در خیابان‌های اصلی شهر که این‌روزها به دلیل تعدد رستوران‌ها در شب‌های تعطیل به پارکینگی مبدل می‌شوند هم اثری از رستوران‌های زرد، نارنجی و بنفش با تابلوهای نقاشی رنگارنگ نبود. قصه از اینجا شروع می‌شود که 10سال پیش که هنوز خبری از این تعداد رستوران جورواجور نبود، یک جوان بیست و چند ساله به تنهایی و بدون کمک خانواده همراه با یک شریک شعبه اول ساندویچ هایدا را افتتاح کرد. حالا بعد از گذشت چند سال تعداد شعبه‌ها و تنوع غذاهای آن افزایش پیدا کرده است.

علی فرزامی 37 ساله و اهل اردبیل مدیرکل شعبه‌های هایدا است. طرح‌ها وبرنامه‌های زیادی برای آینده دارد که بیشتر در راستای اشتغال آفرینی و توسعه کارش است. او به مدرن‌تر و بهداشتی‌تر شدن می‌اندیشد و به امید روزی است که بتواند غذایی با کیفیت و طمعی بهتر از امروز به مشتریان خود ارایه کند. علی فرزامی در راستای شغل خود مدرک کارشناسی را در رشته صنایع غذایی از دانشگاه راچ‌ویل آمریکا گرفته است. باوجود مشغله زیاد او مدت زیادی را برای گفت‌وگو منتظر ماندیم، به‌دلیل اینکه پیشرفت و رشد کارش می‌تواند الگوی خوبی برای دیگران باشد.

• آخرین بار کی غذای هایدا را خوردید؟

دو روز پیش ناهار.

• چی خوردید؟‌

ژامبون مرغ تنوری هایدا.

• کالباس از کجا آمده؟‌

در ایران کالباس را به نام ارمنی‌ها می‌شناسند. اما اینطور نیست. بیشتر از این نمی‌دانم.

• شنیده‌ایم هایدا کلاس‌هایی برای طرز برخورد با مشتری و آداب‌معاشرت برگزار می‌کند. چه کسی معلم است؟‌

بله. مهندس کنترل کیفیت داریم که این کارها برعهده اوست.

• چند سال پیش کلنگ هایدا را زدید؟‌

10 سال.

• با چند شعبه؟‌

با یک شعبه در خیابان شریعتی مقابل یخچال.

• آن موقع خیابان شریعتی به اندازه الان رستوران نداشت؟‌

بله. 10 سال پیش خیلی تعداد رستوران کم بود، اما الان هم همان اندازه مشتری داریم.

• قبل از افتتاح هایدا مشغول به چه کاری بودید؟‌

شغل پدری ما تره‌بار است.

• سرمایه اولیه را از کجا آوردید؟‌

هیچ سرمایه‌ای از پدرم نگرفتم. بارفروشی و تره‌بار، را به همراه برادرانم شروع کردیم. شغل اصلی پدرم کشاورزی است از 40 سال پیش 6 ماه اول سال را در اردبیل کشاورزی می‌کرد و 6 ماه دوم سال را در تهران در کار تره‌بار بود. هنوز هم ما آن کار را ادامه می‌دهیم.

• جالب است که بدانم چه شد که به فکر ارایه این نوع ساندویچ افتادید؟‌

وقتی سرباز بودم به خیابان لویزان که می‌رفتم آنجا دو ساندویچ‌فروشی کاری شبیه هایدا ارایه می‌دادند. چون ژامبون خیلی دوست دارم همیشه از غذای آنجا می‌خورم. آنجا فکر هایدا به ذهنم رسید.

• ظاهرا ً‌ژامبون خیلی دوست دارید؟‌

من عاشق ژامبون هستم. هر روز صبح، ظهر، شب.

• اضافه وزن پیدا نکردید؟‌

چرا، دکتر گفت یا باید ژامبون نخوری یا ورزش کنی.

• کدام را انتخاب کردید؟‌

ترجیح می‌دهم ورزش کنم.

• این علاقه شما به نفع هایدا است؟‌

بله، بهترین آزمایش برای کیفیت غذا، خوردن آن است، اگر احساس رضایت داشته باشم احتمالاً‌مشتریان هم از غذا راضی هستند.

• ولی شاید شما به نوع غذای خودتان عادت کردید؟‌

نه، فکر نمی‌کنم برای عادت باشد. سیگار که نیست.

• شما تضمین صددرصد می‌کنید که غذای شما بهداشتی است؟

بله، صددرصد.

• یعنی هیچ مورد تخلفی ندیدید یا کسی ناراضی نبوده است؟

تا به حال خیر، اما خب احتمال دارد. سس را به‌صورت روزانه تهیه ‌می‌کنیم. بنابر این هیچ‌وقت مسموم نمی‌شود. کاهو هم همیشه با مواد ضدعفونی شسته می‌شود. به هر حال ممکن است ایرادهایی هم وجود داشته باشد. سعی می‌کنیم از نظر بهداشتی بهترین باشیم.

• چه اقداماتی از نظر بهداشتی انجام می‌دهید؟‌

مهندس بهداشت داریم که هفته‌ای سه بار شعبه‌های مختلف را کنترل می‌کند.

• از بازدهی کارتان راضی هستید؟‌

صددرصد. بیشتر از آن خدا را شکر می‌کنم که این تعداد مشتری خوب دارم. همه آنها آدم‌های خوبی هستند.

• از 10 سال پیش کار هایدا شروع شد، این روند چگونه ادامه پیدا کرد؟‌

کار رفته‌رفته گسترش پیدا کرد. اما سال اول ضرر دادیم.

• خیلی زیاد ضرر دادید؟‌

10 سال پیش 18 میلیون تومان، پول کمی نبود.

• با چقدر سرمایه شروع کردید؟‌

اولین شعبه با وسایل حدود 50 میلیون شد که با یکی از دوستانم شریک شدم.

• چرا ضرر دادید؟‌

می‌خواستیم بازار را بگیریم، یعنی مشتری جمع کنیم، البته ضرر ما به این ‌صورت بود که جنس با کیفیت را با قیمت ارزان‌تر می‌فروختیم.

• اولین ساندویچ قیمتش چقدر بود؟‌

160 تومان، درصورتی‌که یک ساندویچ معمولی 200 تومان بود. هر ساندویچ حدوداً 180 تومان برای ما تمام می‌شد که آنرا ارزان‌تر می‌فروختیم.

• بعد چه شد؟

با درآمد تره‌بار جبران کردیم. البته تعدادی هم شریک گرفتیم. اما چون فروش زیادی داشتیم کم‌کم به سوددهی رسید و سال دوم یک شعبه دیگر در ولیعصر باز کردیم و قیمت هر ساندویچ 180 تومان شد.

• گران‌فروش نبودید؟‌

با گرانی موافق نیستم. با تعدادی مشتری، فروش زیاد و سودآوری به دست می‌آید.

• در حال حاضر در تهران هایدا چند شعبه دارد؟‌

11 شعبه ساندویچ سرد داریم و 3 شعبه گرم.

• ژامبون‌ها را از کجا تهیه می‌کنید، کیفیت آن‌را کنترل می‌کنید؟

بله، طبق دستوری که به کارخانه‌های تولید‌کننده می‌دهیم، زیر نظر ما تهیه می‌کنند اما در‌آینده تصمیم داریم که یک کارخانه تولید ژامبون راه‌اندازی کنیم.

• چرا تعداد شعبه‌های گرم کمتر است؟

به دلیل اینکه فضای بیشتری می‌خواهد و ملک هم خیلی گران است و تا سال گذشته برای خرید شعبه‌ها از هیچ‌گونه تسهیلاتی استفاده نکردیم.

• امسال وام گرفته‌اید؟‌

خیلی کم

• چه روشی داشتید که از رقیبانتان پیشی گرفتید؟ همزمان با شما چند شعبه دیگر هم بود اما هیچ‌کدام از آنها به اندازه شما پیشرفت نکرده‌اند؟‌

این را از صمیم قلب می‌گویم هیچ‌وقت به دنبال سود زیاد نبودم به صورتی‌که مشتری ضرر ببیند تا ما سود کنیم. از بهترین کارخانه‌ها اجناس را تهیه کنم. مشتری‌ها بهتر از من می‌دانند که کیفیت غذا چطور است. بعضی از آنها هر روز از غذای هایدا می‌خورند. بعضی از آنها کوچکترین تغییر را می‌فهمند به ما زنگ می‌زنند می‌گویند امروز مزه سس شما تغییر کرده است.

مشتری‌هایی داریم که واقعاً ما را دوست دارند. آنها نعمت هستند و من هم آنها را دوست دارم. بعضی از آنها همیشه نسبت به غذاها و کار توجه دارند و کوچکترین مساله را متذکر می‌شوند. گاهی فکر می‌کنم آنها به اندازه من هایدا را دوست دارند.

• این موضوع برای شما خیلی لذت بخش است. معتقد هستید که چون مردم از کار و قیمت غذاهای شما راضی هستند، پیشرفت کرده‌اید؟‌

کاملاً، واقعاً درآمد بابرکتی داریم.

• در حال حاضر کیفیت ساندویچ شما با 10 سال پیش که شروع کارتان بود تغییر نکرده است؟‌

تفاوت چندانی نداشته است. وزن ژامبون‌ها مقدار کمی افزایش پیدا کرده است.



خرید و دانلود کارآفرینی و طرح توجیهی علل موفقیت ساندویچ هایدا 8 ص (بروزشده)


کارآفرینی و طرح توجیهی علل موفقیت ساندویچ هایدا 8 ص (بروز شده)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

/

/

دانشگاه آزاد اسلامی

دانشکده سما ( واحد خواهران )

کارآفرینی

علل موفقیت ساندویچ هایدا

استاد گرامی: جناب آقای محمد خاتمی

محقق : افسانه ابراهیمی

گفت و گو با مدیر رستوران های زنجیره ای هایدا (آقای علی فرزامی)

به 10سال قبل برگردیم، به یاد می‌آوریم که هیچ خبری از این همه رستوران‌های رنگارنگ نبود، حتی در پایتخت بزرگ‌و‌گاهی دوست‌داشتنی چند ساندویچ فروشی خیلی معمولی با تنوع غذایی محدود به چشم می‌خورد. حتی در خیابان‌های اصلی شهر که این‌روزها به دلیل تعدد رستوران‌ها در شب‌های تعطیل به پارکینگی مبدل می‌شوند هم اثری از رستوران‌های زرد، نارنجی و بنفش با تابلوهای نقاشی رنگارنگ نبود. قصه از اینجا شروع می‌شود که 10سال پیش که هنوز خبری از این تعداد رستوران جورواجور نبود، یک جوان بیست و چند ساله به تنهایی و بدون کمک خانواده همراه با یک شریک شعبه اول ساندویچ هایدا را افتتاح کرد. حالا بعد از گذشت چند سال تعداد شعبه‌ها و تنوع غذاهای آن افزایش پیدا کرده است.

علی فرزامی 37 ساله و اهل اردبیل مدیرکل شعبه‌های هایدا است. طرح‌ها وبرنامه‌های زیادی برای آینده دارد که بیشتر در راستای اشتغال آفرینی و توسعه کارش است. او به مدرن‌تر و بهداشتی‌تر شدن می‌اندیشد و به امید روزی است که بتواند غذایی با کیفیت و طمعی بهتر از امروز به مشتریان خود ارایه کند. علی فرزامی در راستای شغل خود مدرک کارشناسی را در رشته صنایع غذایی از دانشگاه راچ‌ویل آمریکا گرفته است. باوجود مشغله زیاد او مدت زیادی را برای گفت‌وگو منتظر ماندیم، به‌دلیل اینکه پیشرفت و رشد کارش می‌تواند الگوی خوبی برای دیگران باشد.

• آخرین بار کی غذای هایدا را خوردید؟

دو روز پیش ناهار.

• چی خوردید؟‌

ژامبون مرغ تنوری هایدا.

• کالباس از کجا آمده؟‌

در ایران کالباس را به نام ارمنی‌ها می‌شناسند. اما اینطور نیست. بیشتر از این نمی‌دانم.

• شنیده‌ایم هایدا کلاس‌هایی برای طرز برخورد با مشتری و آداب‌معاشرت برگزار می‌کند. چه کسی معلم است؟‌

بله. مهندس کنترل کیفیت داریم که این کارها برعهده اوست.

• چند سال پیش کلنگ هایدا را زدید؟‌

10 سال.

• با چند شعبه؟‌

با یک شعبه در خیابان شریعتی مقابل یخچال.

• آن موقع خیابان شریعتی به اندازه الان رستوران نداشت؟‌

بله. 10 سال پیش خیلی تعداد رستوران کم بود، اما الان هم همان اندازه مشتری داریم.

• قبل از افتتاح هایدا مشغول به چه کاری بودید؟‌

شغل پدری ما تره‌بار است.

• سرمایه اولیه را از کجا آوردید؟‌

هیچ سرمایه‌ای از پدرم نگرفتم. بارفروشی و تره‌بار، را به همراه برادرانم شروع کردیم. شغل اصلی پدرم کشاورزی است از 40 سال پیش 6 ماه اول سال را در اردبیل کشاورزی می‌کرد و 6 ماه دوم سال را در تهران در کار تره‌بار بود. هنوز هم ما آن کار را ادامه می‌دهیم.

• جالب است که بدانم چه شد که به فکر ارایه این نوع ساندویچ افتادید؟‌

وقتی سرباز بودم به خیابان لویزان که می‌رفتم آنجا دو ساندویچ‌فروشی کاری شبیه هایدا ارایه می‌دادند. چون ژامبون خیلی دوست دارم همیشه از غذای آنجا می‌خورم. آنجا فکر هایدا به ذهنم رسید.

• ظاهرا ً‌ژامبون خیلی دوست دارید؟‌

من عاشق ژامبون هستم. هر روز صبح، ظهر، شب.

• اضافه وزن پیدا نکردید؟‌

چرا، دکتر گفت یا باید ژامبون نخوری یا ورزش کنی.

• کدام را انتخاب کردید؟‌

ترجیح می‌دهم ورزش کنم.

• این علاقه شما به نفع هایدا است؟‌

بله، بهترین آزمایش برای کیفیت غذا، خوردن آن است، اگر احساس رضایت داشته باشم احتمالاً‌مشتریان هم از غذا راضی هستند.

• ولی شاید شما به نوع غذای خودتان عادت کردید؟‌

نه، فکر نمی‌کنم برای عادت باشد. سیگار که نیست.

• شما تضمین صددرصد می‌کنید که غذای شما بهداشتی است؟

بله، صددرصد.

• یعنی هیچ مورد تخلفی ندیدید یا کسی ناراضی نبوده است؟

تا به حال خیر، اما خب احتمال دارد. سس را به‌صورت روزانه تهیه ‌می‌کنیم. بنابر این هیچ‌وقت مسموم نمی‌شود. کاهو هم همیشه با مواد ضدعفونی شسته می‌شود. به هر حال ممکن است ایرادهایی هم وجود داشته باشد. سعی می‌کنیم از نظر بهداشتی بهترین باشیم.

• چه اقداماتی از نظر بهداشتی انجام می‌دهید؟‌

مهندس بهداشت داریم که هفته‌ای سه بار شعبه‌های مختلف را کنترل می‌کند.

• از بازدهی کارتان راضی هستید؟‌

صددرصد. بیشتر از آن خدا را شکر می‌کنم که این تعداد مشتری خوب دارم. همه آنها آدم‌های خوبی هستند.

• از 10 سال پیش کار هایدا شروع شد، این روند چگونه ادامه پیدا کرد؟‌

کار رفته‌رفته گسترش پیدا کرد. اما سال اول ضرر دادیم.

• خیلی زیاد ضرر دادید؟‌

10 سال پیش 18 میلیون تومان، پول کمی نبود.

• با چقدر سرمایه شروع کردید؟‌

اولین شعبه با وسایل حدود 50 میلیون شد که با یکی از دوستانم شریک شدم.

• چرا ضرر دادید؟‌

می‌خواستیم بازار را بگیریم، یعنی مشتری جمع کنیم، البته ضرر ما به این ‌صورت بود که جنس با کیفیت را با قیمت ارزان‌تر می‌فروختیم.

• اولین ساندویچ قیمتش چقدر بود؟‌

160 تومان، درصورتی‌که یک ساندویچ معمولی 200 تومان بود. هر ساندویچ حدوداً 180 تومان برای ما تمام می‌شد که آنرا ارزان‌تر می‌فروختیم.

• بعد چه شد؟

با درآمد تره‌بار جبران کردیم. البته تعدادی هم شریک گرفتیم. اما چون فروش زیادی داشتیم کم‌کم به سوددهی رسید و سال دوم یک شعبه دیگر در ولیعصر باز کردیم و قیمت هر ساندویچ 180 تومان شد.

• گران‌فروش نبودید؟‌

با گرانی موافق نیستم. با تعدادی مشتری، فروش زیاد و سودآوری به دست می‌آید.

• در حال حاضر در تهران هایدا چند شعبه دارد؟‌

11 شعبه ساندویچ سرد داریم و 3 شعبه گرم.

• ژامبون‌ها را از کجا تهیه می‌کنید، کیفیت آن‌را کنترل می‌کنید؟

بله، طبق دستوری که به کارخانه‌های تولید‌کننده می‌دهیم، زیر نظر ما تهیه می‌کنند اما در‌آینده تصمیم داریم که یک کارخانه تولید ژامبون راه‌اندازی کنیم.

• چرا تعداد شعبه‌های گرم کمتر است؟

به دلیل اینکه فضای بیشتری می‌خواهد و ملک هم خیلی گران است و تا سال گذشته برای خرید شعبه‌ها از هیچ‌گونه تسهیلاتی استفاده نکردیم.

• امسال وام گرفته‌اید؟‌

خیلی کم

• چه روشی داشتید که از رقیبانتان پیشی گرفتید؟ همزمان با شما چند شعبه دیگر هم بود اما هیچ‌کدام از آنها به اندازه شما پیشرفت نکرده‌اند؟‌

این را از صمیم قلب می‌گویم هیچ‌وقت به دنبال سود زیاد نبودم به صورتی‌که مشتری ضرر ببیند تا ما سود کنیم. از بهترین کارخانه‌ها اجناس را تهیه کنم. مشتری‌ها بهتر از من می‌دانند که کیفیت غذا چطور است. بعضی از آنها هر روز از غذای هایدا می‌خورند. بعضی از آنها کوچکترین تغییر را می‌فهمند به ما زنگ می‌زنند می‌گویند امروز مزه سس شما تغییر کرده است.

مشتری‌هایی داریم که واقعاً ما را دوست دارند. آنها نعمت هستند و من هم آنها را دوست دارم. بعضی از آنها همیشه نسبت به غذاها و کار توجه دارند و کوچکترین مساله را متذکر می‌شوند. گاهی فکر می‌کنم آنها به اندازه من هایدا را دوست دارند.

• این موضوع برای شما خیلی لذت بخش است. معتقد هستید که چون مردم از کار و قیمت غذاهای شما راضی هستند، پیشرفت کرده‌اید؟‌

کاملاً، واقعاً درآمد بابرکتی داریم.

• در حال حاضر کیفیت ساندویچ شما با 10 سال پیش که شروع کارتان بود تغییر نکرده است؟‌

تفاوت چندانی نداشته است. وزن ژامبون‌ها مقدار کمی افزایش پیدا کرده است.



خرید و دانلود کارآفرینی و طرح توجیهی علل موفقیت ساندویچ هایدا 8 ص (بروز شده)