لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 21 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اعتیاد ، علل ، درمان و پیشگیری
خلاصه
اعتیاد از مسائل اساسی انسان امروزی است . در DSM- IV منظور از اختلالات مرتبط با مواد
دامنه ای از مشکلات مربوط به سوء استفاده از موادی مانند الکل ، هروئین و غیره است که تغییراتی را در تفکر ،احساس و رفتار فرد بوجود می آورد . سوء استفاده از مواد معمولاً مشکلات اجتماعی ،شغلی ، خانوادگی و جسمانی را باعث می گردد . مواد از طریق تعامل با انتقال
دهنده های عصبی در انجام فعالیتهای به هنجار مغزاختلال ایجاد می کنند . همچنین مواد مراکز پاداش مغز را تحت تأثیر قرار می دهند . در مورد سبب شناسی اعتیاد عواملی مانند درهم ریختگی اجتماعی ، فشار همسالان ، خانوادگی ، ژنتیکی ،مشکلات هیجانی و روانی در نظریه ها و تحقیقات مطرح شده است . برای کنترل اعتیاد راهبردهای قانونی ، راهبردهای تربیتی و راهبردهای درمانی را می توان عنوان کرد.
اعتیاد یکی از مشکلات اساسی جوامع امروزی است . کشور ما بدلیل شرایط خاص جغرافیائی ، سیاسی ،اجتماعی ،فرهنگی شرایط مستعدی را برای روی آوردن جوانان به اعتیاد داراست . برهمین اساس یکی از تلاشهای مسئولین نظام بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مبارزه جدی با مواد مخدر بوده است . هرچند که در ابتدا مبارزه با این مشکل اساسی به صورت برخورد قانونی بوده است ، اما بدلیل ناکار آمد بودن این روشهای قانونی در سالهای اخیر توجه به سوی درمان و پیشگیری از اعتیاد از طریق شناخت عوامل بوجود آورنده و استفاده از روشهای علمی معطوف شده است. در جدیدتربن تقسیم بندی اختلاف روانی DSM- IV از اختلالات مرتبط با مواد نام برده شده است . منظور از اختلالات مرتبط با مواد1 دامنه ای از مشکلات مرتبط با استفاده و سوء استفاده از داروهای مانند الکل ، کوکائین ، هروئین و دیگر موادی است که افراد برای تغییر در نحوه تفکر ، احساس و رفتار خود، استفاده می کنند. این مشکلات هزینه های فوق العاده انسانی ، مادی و اقتصادی دارند( دوراندو بارلو، 1997)2 در تعریف سوء استفاده از مواد دوراند و بارلو 1997 چنین عنوان کردند الگویی از استفاده از مواد روان گردان که منجر به آشفتگی یا ضایعة مهمی در نقش های اجتماعی و شغلی و موقعیتهای حساس گردد.
بر اساس مطالعه مؤسسه تحقیق اجتماعی 3( ISR ) در آمریکا استفاده از مواد در دهه 70 و اوایل دهه 80 در آمریکا افزایش چشمگیری داشته است اما از سال 1993 کاهش در استفاده از مواد را نشان می دهد. ( به نقل از سیگل و سنا، 1997)4 همچنین بر اساس گزارش دپارتمان خدمات سلامتی و انسانی آمریکا5 درسال 1995 در بین سالهای 1979تا 1994 استفاده از داروهای غیر قانونی از 7/13% در کل جمعیت به 8/5% در سال 1994 رسیده است ( به نقل از دوراند و بارلو، 1997 ) چنین آماری حکایت از روشهای پیشگیرانه مؤثری در طول این دوره دارد.
در گذر از تاریخ اعتیاد سه دیدگاه در مورد اعتیاد وجود دارد، اعتیاد به عنوان یک عمل غیر اخلاقی6 ، بر اساس این دیدگاه اعتیاد به مواد بدلیل اثراتی که از خود به جا می گذارند عملی غیر اخلاقی است و گناه محسوب می شود. محققین در این دیدگاه اعتیاد را یک عمل ارادی تلقی می کردندکه فرد بایستی از آن اجتناب کند . در دیدگاه دوم اعتیاد به عنوان یک بیماری7 تلقی می شود. بر اساس این دیدگاه که بیشتر جنبه پزشکی دارد فرد بدلیل شرایط بیولوژیکی خود مانند زمینه های ژنتیکی آمادگی برای اعتیاد را دارد ، و بنابراین اعتیاد خارج از اراده فرد است. اما بر اساس دیدگاه سوم اعتیاد یک رفتار غیر انطباقی8 است . بنابراین همانطوریکه رفتارهای دیگر آموخته می شوند، رفتارهای اعتیادی نیز آموخته می شوند . بنابراین شرایط محیطی ، خانوادگی، اجتماعی، و روانی فرد باعث رفتارهای اعتیاد آور می شوند( تومبس9،1994).
هر چند که در کشور ما دیدگاه عمل غیر اخلاقی در مورد استفاده از الکل وجود دارد و چنین دیدگاهی بدلیل شرایط مذهبی جامعه باعث کاهش چشمگیر استفاده از این ماده شده است اما در مورد سایر مواد چنین دیدگاهی وجود ندارد . در حال حاضر دیدگاه سوم که می توان آنرا دیدگاه روان شناختی نامید بیشترین توجه را در زمینه ها شناخت عوامل ، درمان و پیشگیری در سراسر جهان به خود معطوف داشته است.
اثرات اساسی داروها
داروها چه اثراتی دارند که باعث وابستگی افراد به آنها می شود . داروهای روان گردان مختلف دارای اثرات متفاوتی هستند. اما آنچه که اثرات مختلف این داروها را بوجود می آورد تعاملی است که این داروها با انتقال دهند های عصبی1 بوجود می آورند و ازاین طریق شرایط تبادلات شیمیایی مغزوسیستم عصبی را تغییر می دهند.از نظر روز نهان و سلیگمن 2( 1989 ) سه عامل اثرات و توانایی داروها را در ایجاد تغییرات تحت تاثیر قرار می دهد:
محل تجویز دارو، مثلاً داروهای کشیدنی بدلیل اینکه سریع تر به مغز می رسند اثر بیشتری دارند تا داروهای که از طریق دهان خورده می شوند.
توانای دارو در ورود به مغز یا به عبارت دیگر هر چه دارو سریع تر بتواند از سد خونی – مغزی3 عبور کند ، سریع تر هم می تواند عمل کند مثلاً هروئین از مرفین سریع تر از سد خونی - مغزی عبور می کند.
نرخی که یک دارو نا فعال می گردد، طول مدت اثر داروها به نرخ نا فعال شدن دارو بستگی دارد، نرخ نا فعال از طریق نیم زندگی 4محاسبه می شود.یعنی مدت زمان که طول می کشد تا 50 در صد دارو از بدن دفع گردد. هروئین از داروهایی است که نیم زندگی کمی دارد و به همین دلیل مسمومیت با این دارو سریعتر و علائم ترک شدید تری دارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
پیشگفتار
یرفع الله الذین امنوا متکم والذین اوتوالعلم درجات
شکر و سپاس به درگاه خداوندی که جهان ما را با نور معرفت و دانش خود روشنایی بخشید و زنگار جهل و نادانی را از آینه دلهای ما پاک نمود و درود بر خاتم انبیا محمد مصطفی (ص) که با ارائه شریعت آسمانی و مکتب اسلام ناب محمدی غبار تیرگی از اندیشه و روان ما برگرفت و درود به روح بلند امام راحل (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی و سلام به مقام معظم رهبری و ارواح پاک شهدای انقلاب اسلامی.
در این جا بر خود لازم میدانم که از استاد عزیزم جناب آقای دکتر منوچهر جفره که در طول نوشتن این مقاله مرا صبورانه تحمل کردند و از هیچ گونه کمک و راهنمایی دریغ نورزیدند تشکر و قدردانی نمایم. و امیدوارم که خداوند بر ایشان طول عمر عطا فرمایند تا بتوانند سالهای متمادی در عرصه علم و دانش به کشور و مملکت خدمت نمایند.
مقدمه:
جامعه شناسان میگویند هر اجتماعی بر اساس موازین خود دارای حرکتی طبیعی است که پیوند اجتماعی مردم را برای ادامه زندگی حفظ می کند اگر عملی اتفاق افتد و این پیوند را برهم زند و مشکلی برای حرکت طبیعی جامعه ایجاد کند آن عمل را یک مسأله اجتماعی میگویند. اگر جامعه را به ارگانیسم و سازمان بدنی انسان تشبیه کنیم. دراین تشبیه مسائل و مفاسد اجتماعی بیماریهای آن جامعه به حساب میآیند و همان طور که بیماریهای جسمی قابل شناخت و علاجند بیماریهای اجتماعی نیز قابل تشخیص و درمانند. منتها در درمان بیماریهای اجتماعی باید به علل بوجود آورنده آن مسائل یا بیماریها توجه داشت و بر اساس شناخت واقعی علل، راه درمان مناسبی ارائه نمود. ارتباط و وابستگی متقابل امور اجتماعی موجب میشود که یک مسأله اجتماعی به پیدایش مسایل اجتماعی دیگر کمک کند. مثلاً فقر و ستیز بین افرادی که در محلات شلوغ و پرجمعیت فقرنشین شهرها زندگی می کنند. موجب پیدایش و افزایش جرایم دیگر مانند دزدی، تجارت و فحشا می شود و به همین دلیل میگوییم پیدایش یک مسأله اجتماعی، بدون مسائل اجتماعی دیگر وجود ندارد بلکه بدین معنی است که اوضاع و احوال موجود احتمال برخورد با مسائل اجتماعی دیگر را فراهم میآورد و زمینه مساعدی برای پیدایش مسائل اجتماعی دیگر فراهم می کند. هیچ انسانی مجرم و گناهکار آفریده نمیشود. شرایط نامتعادل اجتماعی- اقتصادی در جامعه ایجاد فساد می کند. همچنین در صورتی که بنیادها و نهادهای اجتماعی پاسخی برای مسائل افراد جامعه نداشته باشند مفاسد اجتماعی به صورت تصاعدی بالا میرود. چرا که بنیادهای اجتماعی مثل اعضای اصلی بدن هستند که باید هر کدام کار خود را انجام دهند و تداخل وظایف باعث فساد همه آنها میشود.
گام اول بیان مسأله
منظور از مسائل اجتماعی چیست؟ مسائل اجتماعی جامعه پدیدههایی اجتماعی اعم از شرایط ساختاری و یا الگوهای کنشی هستند که در مسیر تحولات اجتماعی بر سر راه توسعه یعنی وضعیت موجود و وضعیت مطلوب مورد توجه مردم و گروههای اجتماعی قرار می گیرند و مانع تحقق اهداف و تهدید کننده ارزشها و کمال مطلوبهای آنها میشوند. این پدیده ها معمولا به وسیله اندیشمندان اجتماعی به عنوان موانع توسعه (نظیر خاصگراییهای فرهنگی و اجتماعی) هزینههای توسعه (نظیر آلودگی محیط زیست) و آثار و تبعات عقبماندگی (نظیر بیسوادی و خشونت) مورد شناسایی و ارزیابی قرار میگیرند. مسائل اجتماعی به عنوان پدیدههای نامطلوب اذهان نخبگان و افکار عمومی مردم را به خود مشغول میدارند به طوری که نوعی وفاق و آمادگی جمعی برای مهار آنها پدید میآید که مقامات رسمی کشور را به چارهجویی و اقدام عملی در جهت اصلاح و یا رفع و پیشگیری از آنها وامیدارد.
مسائل اجتماعی دارای چه ویژگیهایی هستند:
الف) اجتماعی بودن و عمومی بودن مسائل اجتماعی محصول حیات اجتماعی انسانها در قالب واحدهای اجتماعی مشخص چون گروه، قشر، طبقه, ایل، روستا،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 91
مقدمه:
تحقیق حاضر سعی دارد که در 2 بعد جداگانه برخی از علل مهاجرت نیروی کار در ایران را مورد بررسی قرار دهد. اگر بخواهیم عوامل اصلی مهاجرت را بطور کلی مورد تقسیمبندی قرار دهیم میتوانیم دو دسته از عوامل را مؤثر بدانیم. گروه اول را عوامل فشار(Push Factors) مینامند که شامل غیراقتصادی شدن فعالیتهای کشاورزی، توزیع ناعادلانه زمین، رشد جمعیت و ثابت ماندن بازده تولید در بخش کشاورزی است.
گروه دوم به عوامل کششی یا جذب(Pull Factors) موسومند که شامل دوگانگی منطقهای و نخصیص بیشتر منابع در بخشهای شهری(خدمات و صنعت) و بهتر بودن سطح زندگی در مناطق شهری است. به منظور تجزیه وتحلیل تأثیر این 2 دسته از عوامل از شاخصهای درآمدهای انتظاری در شهر از مدل هریس- تودارو استفاده میشود.
در بحثهای تئوریک و نظری به این نتیجه میرسیم که نمیتوان دیوار بلندی بین عوامل کشش و جذب ترسیم کرد. چون نوعی ارتباط متقابل بین این 2 دسته از عوامل وجود دارد. به عقیدة آنها آنچه که واقعاَ مهاجرت نیروی کار را تسریع میکند همان دوگانگی منطقهای است. این 2 معتقدند که مهاجرت در هر منطقهای امری طبیعی است چون نوعی توالی در رشد بخشها وجود دارد و خودبهخود و به مرور زمان با جایگزین شدن عوامل تولیدی بجای یکدیگر سهم نیروی کار در بخش کشاورزی در اشتغال کل کاهش مییابد و سهم بخش صنعت و خدمات افزایش مییابد.
اما آنچه که کشورهای در حال توسعه را از کشورهای پیشرفته متمایز میسازد ناهمگونی در مهاجرت نیروی کار است. بطوری که در این کشورها محدود بودن امکانات تولید از یک طرف و محدود بودن ارتباطهای بخش کشاورزی با سایر بخشهای اقتصاد از طرف دیگر موجب میشود تا این کشورها تلاش بیشتری در جهت گسترش بخش صنعت شهری از خود نشان بدهند.
این 2 گروه از عوامل اقتصادی همراه با عوامل غیراقتصادی مانند روابط و شیوه تولید، سازمان اجتماعی تولید و غیره موجب میشوند تا از اهمیت بخش کشاورزی در جریان توسعه کاسته شود و نقش پیشتاز به بخشهای شهری واگذار شود به ویژه آنکه بخش عمدهای از تولیدات در بخش کشاورزی را کالاهای مصرفی تشکیل میدهند که هر چند دارای ارتباطهای پسین گستردهای هستند لیکن ارتباطهای پیشین آنها بسیار محدود و مشخص است.
در این حالت بخش پیشتاز اقتصاد بخش صنعت خواهد بود تا از یک طرف به عنوان ستون اصلی و رشد عمل کند و از طرف دیگر از طریق تولید محصولات صنعتی مورد استفاده در بخش کشاورزی مانند تراکتور- پمپ آب- کمباین- کود- سم و غیره بخش کشاورزی را به جلو بکشد.
بدین ترتیب بخش کشاورزی در مراحل اولیه توسعه اقتصادی قربانی جریان توسعه است و برای بهبود باید انتظاری طولانی بکشد که این خود یکی از دلایل اصلی مهاجرت نیروی کار از روستاها به مناطق و مراکز شهری میباشد.
در تحقیق حاضر ابتدا بطور مجزا دوگانگی منطقهای به عنوان عامل جذب و فشار مورد بررسی قرار گرفته است که مشخص شود تا چه حد تفاوت در نرخهای رشد منطقهای و نابرابری در رابطة مبادلة بین محصولات کشاورزی و صنعتی بر مهاجرت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
علل و عوامل موثر در بزهکاری :
علت بروز بزهکاری معمولاً علت واحدی نیست بلکه همیشه چندین علت دست به دست یکدیگر داده و باعث بروز بزه در افراد میگردند. اینک علل مهمی را که میتوان نسبت به سایر عوامل اساسیتر تشخیص داد در زیر اشاره مینمایم.
عوامل اجتماعی: جامعه شناسان به عوامل مستقیم و غیر مستقیم محیط و تراکم جمعیت، وضع سکونت، آلودگی هوا و غیره توجه کردهاند. نقش شرایط اجتماعی و تعارضاتی که در چهارچوب آن به وقوع میپیوندد، انکارناپذیر است. مع ذلک نه میتوان بزهکاری را تنها بر اساس عوامل اجتماعی بررسی کرد و نه یافتههای مستقل این زمینه قبلی همواره هماهنگ است.
بررسیها نشان میدهد وقتی که در جامعهای ثبات و پایداری اجتماعی و جود نداشته باشد، جامعه در شرایط دشواری چون شورش، جنگ یا انقلاب باشد و یا پارهای شرایط غیر عادی و ناسازگاری عمومی در جامعه رواج داشته باشد، میزان بزهکاری رو به افزایش میگذارد. و به عکس، هر قدر جامعه به سوی پایداری سوق داده شود، میزان بزهکاری کاهش مییابد.
طبقه اقتصادی: فقر یکی از عوامل مهم از انواع انحرافات از جمله دزدی و انحراف جنسی در مردم، به ویژه اطفال و نوجوانان است. فقر بیگمان به وجود آورنده سختیها و ناملایماتی است که اگر نتوان با آنها مبارزه کرد، خواه ناخواه انسان را به زانو در میآورد. بیشتر محرومیتها و برآورده نشدن تمایلات که موجب عدم اطمینان اجتماعی میشود، ناشی از عامل فقر است و نمیتوان آن را نادیده گرفت. بیکاری، کمبود مواد غذایی و پوشاکی، بیسوادی و عقب افتادگی، جهل و خرافات، عدم بهداشت کافی و انواع بیماریهای روحی و جسمی و حتی در سطح جهانی، جنگها و خونریزیها، ریشه در نیازهای مادی و ترس از فقر دارد. فقدان مسکن، زندگی در زاغهها، سوء تغذیه و بهداشت ناکافی نیز که با فقر، ارتباط دارند. از عوامل مهم بزهکاری به شمار میآیند.
روابط والدین و نوجوان: احتمال میرود مهمترین عامل مؤثر در بزهکاری، روش تربیتی نارس یا اختلال در شبکه ارتباطی خانواده باشد. تقریباً تمام پژوهشها نشان دادهاند. والدین که با کودکان خود مهربان نیستند بیشتر احتمال دارد که فرزندانی بزهکار داشته باشند.
افزایش احتمال بزهکاری در خانوادههایی وجود دارد که :
1 ـ والدین از روشهای انضباطی بسیار سخت گیرانه یا بسیار بیبند و بار و فریبنده استفاده میکنند.
2 ـ شیوه انضباطی به جای آنکه مبتنی بر استدلال باشند مبتنی بر تنبیه بدنی است.
3 ـ والدین نسبت به فرزندان خود به جای آنکه گرم و صمیمی و عاطفی باشند، بیتوجه، غافل و تمسخر کننده هستند آشکار شده است که کودکان بزهکار رابطه بسیار ضعیفی با پدران خود داشته و آنها را به عنوان الگوهای غیر قابل پذیرش ارزیابی میکنند. خانوادههای کودکان بزهکار اغلب فاقد پدر بوده و با پدر غیبت طولانی دارد در حالی که بزهکاری با جدایی و طلاق در خانواده همستگی دارد، ثابت شده است که داشتن مشکلاتی در مدرسه با بزهکاری رابطه بالایی دراد هم چنین، والدین که از مشکلات عاطفی رنج میبرند یا آنهایی که سابقه جنایی دراند بیشتر احتمال دارد که کودکان بزهکار داشته باشند تنبیه والدین تأثیری بر تقلیل بزهکاری ندارد و موجب تشدید و گاهی انتقامجو میگردد. چنانچه روسو میگوید آنقدر کتک خوردم که حساسیتم نسبت به آن کم شد و سر انجام کتک به نظرم به صورت پاداشی برای دزدیهایم در آمد. با خود میگفتم وقتی مثل یک دزد کتک میخورم حق دارم مثل یک دزد هم رفتار کنم متوجه شوم که دزدیدن و کتک خوردن به هم مربوط هستند.
نقش دوستان و همسالان:
همانند سازی شدید با همسالان با وابستگی به آنها، صرف نظر از طبقه اجتماعی ـ اقتصادی، عامل مهمی در بزهکاری است نوجوانی که توسط والدینشان مورد طرد قرار گرفتهاند برای کسب حمایت و تأیید به سوی همسالان کشانده میشوند. چنین نوجوانی در مدرسه ضعیف هستند و به دنبال افرادی میگردند که مانند خودشان باشند از این رو احتمال دارد که دست به اعمال ضد اجتماعی زنند و همدیگر را برای این اعمال مورد تشویق قرار دهند. در سؤال از بزهکاران در بند اصلاح و تربیت **** در این باره که از چه کسی بزه را فرا گرفتهاند اظهاراتی داشتند. از اظهارات بزهکاران بر میآید که دوستان بالاترین منبع یادگیری بودهاند مسئله توجه بیشتر والدین و مربیان را به کنترل و نظرات بر دوستان فرزندان و مربیان میطلبد.
افرادی که از آنان یاد گرفتهاند
فراوانی
درصد
دوستان
40
53/61
خود شخص
15
07/23
اتفاقی و بدون تقصیر
10
70/15
جمع
65
100
همانطور که در جدول بالا مشهود است بیشترین فراوانی در مورد افراد بررسی شده در بند اصلاح و تربیت **** مربوط به افرادی است که از دوستان فرا گرفتهاند با (53/61 درصد)
عوامل روان شناختی: روان شناسان علل مختلفی را برای بزهکاری بر شمردهاند گاهی بزهکاری را نتیجه ناکامی و تعارضات شدیدی میدانند که کودک در حال رشد به شدت از آنها رنج میبرد، روان شناسان اهمیت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
علل و عوامل موثر در بزهکاری :
علت بروز بزهکاری معمولاً علت واحدی نیست بلکه همیشه چندین علت دست به دست یکدیگر داده و باعث بروز بزه در افراد میگردند. اینک علل مهمی را که میتوان نسبت به سایر عوامل اساسیتر تشخیص داد در زیر اشاره مینمایم.
عوامل اجتماعی: جامعه شناسان به عوامل مستقیم و غیر مستقیم محیط و تراکم جمعیت، وضع سکونت، آلودگی هوا و غیره توجه کردهاند. نقش شرایط اجتماعی و تعارضاتی که در چهارچوب آن به وقوع میپیوندد، انکارناپذیر است. مع ذلک نه میتوان بزهکاری را تنها بر اساس عوامل اجتماعی بررسی کرد و نه یافتههای مستقل این زمینه قبلی همواره هماهنگ است.
بررسیها نشان میدهد وقتی که در جامعهای ثبات و پایداری اجتماعی و جود نداشته باشد، جامعه در شرایط دشواری چون شورش، جنگ یا انقلاب باشد و یا پارهای شرایط غیر عادی و ناسازگاری عمومی در جامعه رواج داشته باشد، میزان بزهکاری رو به افزایش میگذارد. و به عکس، هر قدر جامعه به سوی پایداری سوق داده شود، میزان بزهکاری کاهش مییابد.
طبقه اقتصادی: فقر یکی از عوامل مهم از انواع انحرافات از جمله دزدی و انحراف جنسی در مردم، به ویژه اطفال و نوجوانان است. فقر بیگمان به وجود آورنده سختیها و ناملایماتی است که اگر نتوان با آنها مبارزه کرد، خواه ناخواه انسان را به زانو در میآورد. بیشتر محرومیتها و برآورده نشدن تمایلات که موجب عدم اطمینان اجتماعی میشود، ناشی از عامل فقر است و نمیتوان آن را نادیده گرفت. بیکاری، کمبود مواد غذایی و پوشاکی، بیسوادی و عقب افتادگی، جهل و خرافات، عدم بهداشت کافی و انواع بیماریهای روحی و جسمی و حتی در سطح جهانی، جنگها و خونریزیها، ریشه در نیازهای مادی و ترس از فقر دارد. فقدان مسکن، زندگی در زاغهها، سوء تغذیه و بهداشت ناکافی نیز که با فقر، ارتباط دارند. از عوامل مهم بزهکاری به شمار میآیند.
روابط والدین و نوجوان: احتمال میرود مهمترین عامل مؤثر در بزهکاری، روش تربیتی نارس یا اختلال در شبکه ارتباطی خانواده باشد. تقریباً تمام پژوهشها نشان دادهاند. والدین که با کودکان خود مهربان نیستند بیشتر احتمال دارد که فرزندانی بزهکار داشته باشند.
افزایش احتمال بزهکاری در خانوادههایی وجود دارد که :
1 ـ والدین از روشهای انضباطی بسیار سخت گیرانه یا بسیار بیبند و بار و فریبنده استفاده میکنند.
2 ـ شیوه انضباطی به جای آنکه مبتنی بر استدلال باشند مبتنی بر تنبیه بدنی است.
3 ـ والدین نسبت به فرزندان خود به جای آنکه گرم و صمیمی و عاطفی باشند، بیتوجه، غافل و تمسخر کننده هستند آشکار شده است که کودکان بزهکار رابطه بسیار ضعیفی با پدران خود داشته و آنها را به عنوان الگوهای غیر قابل پذیرش ارزیابی میکنند. خانوادههای کودکان بزهکار اغلب فاقد پدر بوده و با پدر غیبت طولانی دارد در حالی که بزهکاری با جدایی و طلاق در خانواده همستگی دارد، ثابت شده است که داشتن مشکلاتی در مدرسه با بزهکاری رابطه بالایی دراد هم چنین، والدین که از مشکلات عاطفی رنج میبرند یا آنهایی که سابقه جنایی دراند بیشتر احتمال دارد که کودکان بزهکار داشته باشند تنبیه والدین تأثیری بر تقلیل بزهکاری ندارد و موجب تشدید و گاهی انتقامجو میگردد. چنانچه روسو میگوید آنقدر کتک خوردم که حساسیتم نسبت به آن کم شد و سر انجام کتک به نظرم به صورت پاداشی برای دزدیهایم در آمد. با خود میگفتم وقتی مثل یک دزد کتک میخورم حق دارم مثل یک دزد هم رفتار کنم متوجه شوم که دزدیدن و کتک خوردن به هم مربوط هستند.
نقش دوستان و همسالان:
همانند سازی شدید با همسالان با وابستگی به آنها، صرف نظر از طبقه اجتماعی ـ اقتصادی، عامل مهمی در بزهکاری است نوجوانی که توسط والدینشان مورد طرد قرار گرفتهاند برای کسب حمایت و تأیید به سوی همسالان کشانده میشوند. چنین نوجوانی در مدرسه ضعیف هستند و به دنبال افرادی میگردند که مانند خودشان باشند از این رو احتمال دارد که دست به اعمال ضد اجتماعی زنند و همدیگر را برای این اعمال مورد تشویق قرار دهند. در سؤال از بزهکاران در بند اصلاح و تربیت **** در این باره که از چه کسی بزه را فرا گرفتهاند اظهاراتی داشتند. از اظهارات بزهکاران بر میآید که دوستان بالاترین منبع یادگیری بودهاند مسئله توجه بیشتر والدین و مربیان را به کنترل و نظرات بر دوستان فرزندان و مربیان میطلبد.
افرادی که از آنان یاد گرفتهاند
فراوانی
درصد
دوستان
40
53/61
خود شخص
15
07/23
اتفاقی و بدون تقصیر
10
70/15
جمع
65
100
همانطور که در جدول بالا مشهود است بیشترین فراوانی در مورد افراد بررسی شده در بند اصلاح و تربیت **** مربوط به افرادی است که از دوستان فرا گرفتهاند با (53/61 درصد)
عوامل روان شناختی: روان شناسان علل مختلفی را برای بزهکاری بر شمردهاند گاهی بزهکاری را نتیجه ناکامی و تعارضات شدیدی میدانند که کودک در حال رشد به شدت از آنها رنج میبرد، روان شناسان اهمیت زیادی به روابط مادر و فرزند دادهاند. محرومیت از