لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
طرح درس چهارم فارسی سوم ـ شگفتیهای طبیعت
نام درس: فارسی سال سوم راهنمایی تحصیلی موضوع: شگفتیهای طبیعت (درس چهارم) مدت اجرا: 60 دقیقه
مجری: نام آموزشگاه: تعداد فراگیران :
هدف کلی:
فراگیران با شگفتیهای جهان خلقت و قدرت پروردگار جهان آشنا میشوند.
هدف دینی: (شعر، حدیث، آیه)
این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار
افلاینظرون الی الابل کیف خلقت
هدف رفتاری:
فراگیر در مورد علاقهی مرغ آلاچیق به هنر و نقاشی صحبت کند.
فراگیر زندگی زیرزمینی موریانهها را نقاشی کند.
فراگیر تعدادی از شگفتیهای جهان خلفت را نام ببرد.
فراگیر در مورد نحوهی شکار کبک کوهی با توجه به علاقهی او به هنر نقاشی صحبت کند.
فراگیر در مورد شگفتیهای جهان خلقت انشایی بنویسد.
فراگیر نسبت به شناخت شگفتیهای آفرینش علاقه نشان دهد.
فراگیر پس از آشنایی با درس جدید آشنایی بیشتر و عمیقتری با خدا پیدا کند و بر بندگی خالصانهی خویش بیفزاید.
فراگیر نحوهی کوچ پرستو و شکار ماهیها را از نقاطی که آب گرم جریان دارد، توضیح دهد.
وسایل آموزشی:
تصویر پرندگان در حال کوچ، تصویری از مرغ آلاچیق، لوح فشرده یا فیلمی در رابطه با شگفتیهای آفرینش کتاب، تخته، گچ، تلویزیون و ویدئو ، مجلهی آموزش زیستشناسی سال هفدهم شماره 53
ارزشیابی ورودی:
چند نمونه از شگفتیهایی را که در جهان وجود دارد نام ببرید.
در میان پدیدههای جهان چه چیزی شما را بیش از دیگر مسائل شگفتزده مینماید؟
دقت در پدیدههای جهان چه تأثیری در بینش و نگرش شما دارد؟
ایجاد انگیزه:
بچهها به مدت چند دقیقه فکر کنید و بگویید بهنظر شما چه چیزی در جهان، بیش از هر چیز دیگری شگفتانگیز است؟
پس از این که دانشآموزان مطالب خود را بیان کردند به آنان میگوییم: آیا میخواهید با موارد جدیدی از عجایب خلقت آشنا شوید؟ سپس به ارائهی درس جدید میپردازیم.
اجرای تدریس:
جهت اجرای درس به شیوهی الگوی فعال طرح تدریس اعضای تیم معلم باید از شب قبل درس را به تعداد اعضای هر گروه تقسیم کند به نحوی که مطالعهی هر بند به یکی از دانشآموزان واگذار شود.
مرحلهی اول:
پس از ورود معلم به کلاس و گروهبندی تصادفی فراگیران، معلم از دانشآموزان میخواهد که افراد هر گروه روی خود شماره بگذارند. یک نفر شمارهی یک، یک نفر شماره ی دو، یک نفر شمارهی سه، یک نفر شماره ی چهار، یک نفر شمارهی پنج و یک نفر شمارهی شش. پس از شمارهگذاری، معلم مطلب مربوط به هر شماره را ذکر میکند.
شمارههای یک: از «با صبر و حوصله به جست و جو میپردازد ......... تا ......... آیا او را میشناسید؟»
شمارههای دو: از «تعداد پرندگانی که لانهسازی میکنند ......... تا ......... آنها را به دام انداخت.»
شمارههای سه: از «کوچ پرندگان نیز بسیار شگفتانگیز است ......... تا ......... در فصلهای مختلف مهاجرت میکنند.»
شمارههای چهار: از «آیا شما درخت شاپرک دیدهاید؟ ......... تا ......... از زمین روییده باشد.»
شمارههای پنج: از «موریانهها نیز برای خود ......... تا ......... به کار ساختن استحکامات میپردازند.»
شمارههای شش: از «این راز ما را چه کسی کشف کردهاست؟ ......... تا ......... به روی او نمیگشاید؟»
سپس شمارههای یک تا شش هر گروه، به آرامی به مطالعهی بخش خاص خود میپردازند. این مرحله فرصت خوبی است تا معلم شیوهی صحیح مطالعه (یادداشت کردن ـ صامتخوانی و ...) را به فراگیران یادآوری نماید.
مرحلهی دوم:
دراین مرحله افراد همشماره تشکیل یک گروه مجزا را میدهند و بخش خاص خود را مورد بحث و بررسی و تبادلنظر قرار میدهند. «شمارههای یک، در یک گروه» «شمارههای دو، در یک گروه و ...».
مرحلهی سوم:
در این مرحله افراد به گروه اولیهی خود باز میگردند و هر فرد به توضیح قسمت خاص خود از جنبههای مختلف (روخوانی، درک مطلب، معنی کلمه و ...) میپردازد. پس از این که تمامی افراد به توضیح قسمت خاص خود پرداختند، معلم نسبت به ارزشیابی از دانشآموزان اقدام مینماید.
لازم به ذکر است که ارزشیابی بهصورت صحیح و غلط، تشریحی و کوتاهپاسخ و بهصورت فردی یا گروهی قابل انجام است. پس از انجام ارزشیابی، معلم پاسخ صحیح سؤالات را ارائه میدهد و از آنان میخواهد که بعد از نمرهدادن به خود به نقد و بررسی نمرهی خود بپردازند تا مشخص شود، ضعف فراگیران در چه زمینهای میباشد.
پس از این مرحله معلم میتواند با استفاده از فراگیران به یک جمعبندی مناسبی از درس دست یازد. و تصاویر مربوط به مرغ آلاچیق یا شگفتیهای خلقت را به آنان نشان میدهد و مطلب مربوط به تار عنکبوت را نیز برای فراگیران میخواند تا فراگیران بیش از پیش به شگفتیهای جهان خلقت پی ببرند.
تعیین تکلیف:
انجام تمرین درس شگفتیهای طبیعت، کشیدن نقاشی از کوچ پرندهها ، مطالعهی کتاب یا مجله ، ذکر یکی از پدیدههای خلقت که مایهی اعجاب همگان است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
مقدمه:
علم پزشکی روز به روز در حال پیشرفت و توسعه است، در روزگار ما همراهی دو کلمه قرآنی و علم بعضی از اشخاص را به تعجب وا می دارد بخصوص اگر بدانند که نتیجه بحث نیز گزارشگر هم آهنگی این دو با هم است .
قرآن معجزه جاوید زمان است، هر چند سالها از نزول آن گذشته باشد. قرآن آیت کبری است که خداوند رسالت خاتم پیامبرانش را به برکت آن استحکام بخشید. مسلمانان صدراسلام بلاغت آن را گواهی برصدق دعوت وی دانسته اند و امروزه به سلسله اعجازهای این کتاب در ابعاد بلاغی، اخلاقی، تربیتی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، جهان بینی و تبیین هدف ازخلقت انسان، علوم پزشکی، بهداشتی، اشارات علمی عمیق به خلقت و کون و حتی در ترتیب آیات وتعداد کلمات و حروف آن پی برده اند .
«مافرطنا فی الکتاب من شی ء»
ما در کتاب آفرینش بیان هیچ چیز را فرو گذار نکردیم (سوره انعام/آیه38)
به همین دلیل است که هر کس از روی تعمق نگاهی به قرآن بیفکند ،در خواهد یافت که این کتاب تفاوت بسیاری با سایر کتب که تعدادشان از میلیونها می گذرد، دارد و این امر با توجه به عظمت این کتاب چندان شگفت انگیز نیست. مطالبی را که در این تحقیق بیان خواهیم کرد سنجشی است که بین بهداشت و علم روز با تکیه بر آیات و روایات اسلامی صورت گرفته است که امیدواریم خواننده با مطالعه آن به وسعت و عظمت و حکمت این کتاب آسمانی و دین اسلامی پی ببرد و به خوبی متوجه شود چگونه اولیاء گرامی این آئین، در14 قرن قبل نکات دقیق بهداشتی و غذاشناسی و طبی را به پیروان خود خاطر نشان کرده و برای مداوای مردم از آنها استفاده نموده اند.
اهمیت اسلام به سلامت جسم:
از آنجا که تا جسم ،توانا و سالم نباشد روح و عقل و فکر نمی تواند به درستی ترقی و پیشرفت نماید و از طرفی هم ترقی هر انسان به وسیله عقل و فکر او می باشد باید دانست که سلامت بدن سهم به سزایی در عظمت انسان از نظر جنبه های علمی و صنعتی دارد لذا حضرت علی (علیه السلام) مصیبت بشر را در سه چیز به ترتیب اهمیت آن خلاصه نموده اند:
1- فقر و تنگدستی
2- کسالت بدن
3- امراض روانی از قبیل حسد ،بخل، تکبر....
و در مقابل سه چیز را از نعمت های بزرگ برای انسان و انسانیت می شمارد :
1- عدم احتیاج به مردم یعنی داشتن مال و کسب کافی برای اداره امورزندگی
2- صحت و سلامتی جسم و نیرومندی و توانایی بدن
3- سلامت روان از جهت داشتن صفات خوب انسانی و آلوده نبودن به اخلاقیات زشت و ناپسند.
«الاو ان البلاء الفاقه و اشد من الفاقه مرض البدن، واشد من البدن مرض القلب الا و ان من النعم سعه المال، و افضل من سعه المال صحه البدن و افضل من صحه البدن تقوی القلب.»
پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) می فرمایند:
«طوبی لمن اسلم و کان عیشه کفافا و قواه شدادا»
خوشا بحال کسی که اسلام بیاورد و در آمدش برای معاش او کافی و بدنش نیرومند باشد .
حضرت علی(علیه السلام) در روایاتی دیگر می فرمایند:
«الصحه افضل النعم»
سلامتی بزگترین نعمتهاست.
با توجه به تأکید دین مقدس اسلام بر دو جنبه روان و جسم و تأیید دانشهای پزشکی و روانی بر این نظریه، به این نتیجه می رسیم که روان آرام کاملا به جسم سالم متکی است و متقابلا سلامتی بدن بدون اندیشه و اخلاق نیکو میسر نیست.
روزه:
قرآن کریم می فرماید :
«یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون» (سوره بقره/ آیه183)
ای کسانیکه ایمان آورده اید نوشته شد بر شما روزه همانطور که بر کسانیکه پیش از شما وجود داشته اند نوشته شده بود شاید پرهیزگار گردید.
امروزه علم کشف کرده است که فایده بزرگ کم خوردن در یک مدت آنست که چون معده در طول یازده ماه مرتب پر از غذا بوده، در مدت یک ماه روزه داری مواد غذایی شکم خود را دفع کند و همین طور کبد که برای حل و هضم غذا مجبور است دائما صفرای خود را مصرف کند در مدت سی روز ترشحات صفراوی را صرف حل کردن باقیمانده غذا ی جمع آوری شده خواهد کرد . روزه بهترین معالجه برای حفظ تندرستی است که طب قدیم و جدید را از این حدیث متوجه خود ساخته، مخصوصا امراضی را که به جهاز هاضمه بخصوص کلیه و کبد عارض می شود و توسط داروها نمی توان آنها را علاج نمود روزه به خوبی معالجه می کند. محمد خلیلی درکتاب «القران و الصلب الحدیث» می نویسد: طبیب و دانشمند یونانی جناب فیثاغورث شاگردهای خود را درهنگام مرگ توصیه می نمود به روزه گرفتن و نیز می نویسد: اطباء و پزشکان در زمان بقراط بیماران خود را که به بیماری سخت دچار بودند از غذا خوردن منع می کردند.
روزه از نظر بهداشت کمک می کند به خشک کردن رطوبتهای زیاد بدن، از میان بردن موانعی که در جهاز هاضمه و مجاری خون و غیره تدریجا وجود گرفته، تصفیه کردن خون و کمک کردن به معده و دستگاههای عمومی هضم و به سلامتی و تندرستی افراد کمک فراوانی می کند، همچنین در از بین بردن جوشها و کورکها مفید است، رسوبات چربی را در شریانها کاهش می دهد، از تصلب شرائین پیشگیری می کند و سموم و فضولات متراکم بدن را دفع می کند .
روزه در قرآن یک عبادت است و باید به فرمان الهی در این رابطه گردن نهاد و نباید فقط از دیدگاه یافته های علمی به آن نگریست زیرا میدان علم و دانش به هر اندازه هم پیشرفت کرده باشد، باز محدود است و گنجایش حکمتهای الهی را ندارد. حکمت روزه گرفتن تربیت روح است بنابر این مقصود از روزه گرفتن زمام سرکش بدست گرفتن و هوی و هوس را پایمال عزم خود نمودن است . روزه و نماز از نظر فردی (روحی ،مادی ) و هم از نظر اجتماعی دارای فوائد بیشماری هستند.
آب:
قرآن کریم می فرماید:
«وجعلنا من الماء کل شیء حی» (انبیاء/30)
هر چیز زنده را از آب آفریدیم.
آب مایه حیات است و برای بسیاری از امراض، دارویی شفابخش است .
به عقیده «سیمون باروخ» آب دارای خواص زیر است :
1- مقوی است
2- مسکن درد است
3- نیرو بخش است
4- مدر است
5- معرق است
6- مهوع است
7- مسهل است
8- برای نگهداری متابولیسم مفید است .
9- ضد عفونی کننده است
10- قاطع تب است
11- خواب آور است
12- خاصیت بی حس کردن موضعی دارد .
حضرت علی(علیه السلام) می فرمایند:
« الماء البارد یطفیء الحراره و یصیب به علی المحموم»
آب سرد حرارت بدن را می کاهد و تب را از بین می برد .
در کلام دیگر فرمو ده است:
« الماء البارد و الماء المغلی ینفع من کل شیء و لایفتر من شیء»
آب سرد و آبهای جوشیده هیچگونه ضرری ندارند، بعلاوه دارای منافعی نیزهستند .
اعصاب کوفته است وهمچنین شنا کردن در آب سرد عادت کردن بدن به سرما و یکی از جنبه های شفا بخشی آب، آب تنی و بهتر از آن شناوری است که مقوی اعصاب کوفته است . همچنین شنا کردن در آب سرد موجب عادت کردن بدن به سرما و گرما است .
نوشیدن آب:
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:
« لو ان الناس اقلوا من شرب الماء لاستقامت ابدانهم»
اگر مردم آب کمتری بیاشامند بدنهای آنها محکم تر و قوی تر می شود.
رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
«اذا شربتم الماء فشربوه و لاتشربوه عبا؛فان العب یورِث الکباد»
وقتی آب می آشامید آهسته آهسته بیاشامید زیرا آشامیدن آن با سرعت موجب درد و ناراحتی کبد است.
امام رضا (علیه السلام) می فرمایند:
« ومن اراد لا یوذیه معدته فلا یشرِب بین طعامه ماء حتی یفرِغ و من فعل ذلک رطب بدنه؛ وضعف معدته و لم یأخذالعروق قوه الطعام»
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 60
طبیعت در ادبیات فارسی
مقدمه : طبیعت از ابتدا تا امروز همواره یکی از خاستگاه ها و سرچشمه های هنر بوده است. نقاشی مثلا"، از مینیاتورهای چینی و ژاپنی و نقاشی های هندسی آنها بگیریم تا نقاشی ها و مینیاتورهای عصر تیموری و صفوی و تا منظره سازی های نقاشان قرن هفدهم و هجدهم و اوائل قرن نوزدهم مثل "ترنر " و " کانستبل " و تا نقاشان امپرسیونیست ون گوگ، گوگن، مونه، پیسارو و نیز امروزکه در کنار مکاتب گوناگون قرن بیستم آثاری هست که به صورتی نو از طبیعت مایه می گیرد. یا حتی در موسیقی که هنری است شنیداری و در وهله اول چنین به نظر می رسد که با طبیعت هیچ ارتباطش نیست. در صورتی که بسیاری از آثار معروف آهنگسازان نامدار جهان خاستگاهی طبیعی دارد. امثال سمفونی" پاستورال" بتهوون یا"در یچه قوی" چایکوفسکی یـــــا"چهارفصل" ویدالدی، که هر کدام به نحوی بر اثر تاثیر ویژه آهنگساز از طبیعت آفریده شدهاند و از همه بارزتر در هنر شعر، که نمونه ها و نشانه های آن را از قدیم ترین ایام تا کنون، در آثار منظوم و شاعرانه همه کشورهای جهان می توان دید. از ترانه ها و شعرهای "سافو "و "بیلی تیس " در سرزمین سرسبز و سواحل جادویی یونان بگیرید تا شاعران جاهلی عرب مثلا" " امرء القیس " در بیابانهای پر از « ربع و اطلال و دمن » یا تغزلات آغاز قصاید قصیده سرایان قرون پنجم و ششم، مثلا" " فرخی " و " ازرقی " و " خاقانی " و به ویژه " منوچهری " که اصلا" شاعر طبیعت نام گرفته است. تا کلا" همه شاعران رمانتیک قرن نوزدهم سراسر اروپا که دیگر زمینه اصلی و چشم انداز غالب آثار شعر آنها طبیعت رنگارنگ و رویایی است امثال " لامارتین "، " هوگو "، " موسه "، " هاینه "، " بایرون " و بسیاری دیگر، و تا شاعران امروز، مثلا"سن ژون پرس" و رابطه او با دریا و "رابرت فراست" و رابطه او با صحرا و جنگل یا "نیما" و طبیعت مازندران یا "نرودا" که حتی به اجزای طبیعت نیز به چشم اعضای محبوب خود نگاه می کند.
و جز اینان، شاعران دیگر هم. که البته مستقیما" با طبیعت صرف روبهرو نیستند. یعنی صرف وصف طبیعت را در شعر آنان نمی توان دید، ولی آنها نیز به نحوی با طبیعت در آمیخته اند و در اشعار آنها، تصویرهای گوناگون طبیعت در حکم ما به ازاء های بیان اندیشه های آنهاست. و البته شاعرانی بوده اند و هستند که مطلقا" با طبیعت سر و کار نداشته اند و طبیعت همواره در حاشیه شعر آنها و در حقیقت تحت ااشعاع دور پروازهای تخیل و تفکر آنها بوده است. مثلاً "فردوسی" و "مولوی" و "حافظ" یا "دانته" و "شکسپیر" و "گوته". (طبیعت وشعر در گفتگو باشاعران شاه حسینی،87 و88)
شاید بتوان گفت که در یک دوره از تاریخ، همه انسانها شاعر بوده اند، در آن دوره ای که از رویدادهای عادی طبیعت در شگفت می شدند و هر نوع ادراک حسی از محیط برای آنها تازگی داشت، حیرت آور بود و نام نهادن بر اشیاء خود الهام شعری بود. دیدن صاعقه، با احساس جریان رودخانه و سقوط برگها بدون هیچگونه نسبتی با زندگی انسان، خودبخود تجربه ابتدایی و بیداری شعری و شعوری بود.کشف هر یک از قوانین طبیعت، خود نوعی بیداری است، نوعی تجربه است، نوعی شعر است.
اشعار پر شور بزرگترین شاعر عبری، با تصویرهای وام گرفته از پرستندگان مشرک طبیعت که آنها را احاطه کرده بودند یا در دوران تبعید از دیاری به دیار دیگر می دیدند، سر زده است. در این شعرها هر نمود طبیعت، زنده به نظر می آید، چنان که در اشعار رمی، یونانی، مصری، بابلی و هندی. در ادب (ادبیات) بدوی هندی و در تصاویر اشعار چینی و ژاپنی، طبیعت به مثابه یک کل عظیم خدایی شده، جلوه می کند و در صورتهای جلوه، گر چه در مواردی گوناگون است، اما به اشکال مشابه اشارت دارد. (طبیعت وشعر در گفتگو با شاعران شاه حسینی.62)
اولین بار که ادراک نسبی میان عنصری از طبیعت با عنصری دیگر از طبیعت یا زندگی بوجود میآید، آن نخستین ادارک کننده نسبت به آن تجربه یا بیداری، شاعر است و آنکه بار دیگر از آن تجربه به همانگونه سخن بگوید، در حقیقت از آگاهی خویش نسبت به آن بیداری اولی سخن گفته است.(طلا در مس، در شعر و شاعری براهنی )
ژراردونروال که می گوید : «آنکه برای نخستین بار روی خوب را به گل تشبیه کرد، شاعر است و دیگران مقلد او».
امروز ناقدان معاصر، بر اساس همین عقیده، می کوشند که شعر را وهنر را تجربه انسان بنامند و قدیمیترین کسی که از شعر به عنوان تجربه یاد کرده است، یکی از ناقدان اسلامی، یعنی ابن اثیر است که در کتاب الاستدراک (1) از ارتباط شعر و تجربه سخن گفته است و در اروپا امیل زولا این تعبیر را رواج داده است.
تجربه شعری چیزی نیست که حاصل اراده شاعر باشد، بلکه یک رویداد روحی است که ناآگاه در ضمیر او انعکاس می یابد، مجموعه ای از حوادث زندگی اوست، به گفته الیوت : خواندن کتاب اسپیوزا وصدای ماشین تایپ و بوی غذایی که برای شام در حال پخته شدن است، همه اینها ممکن است تجربه یک لحظه باشد.
از آنجا که هر کسی در زندگی خاص خود تجربه هایی ویژه خویش دارد، طبعا" صور خیال او نیز دارای مشخصاتی است و شیوه خاصی دارد که ویژه خود اوست و نوع تصاویر هر شاعر صاحب اسلوب و صاحب شخصیتی بیش و کم اختصاصی اوست و آنها که شخصیت مستقل شعری ندارند، اغلب از رهگذر اخذ و سرقت در خیالهای شعری دیگران آثاری بوجود می آورند. (کدکنی. صور خیال در شعر فارسی)
در رابطه با این موضوع و صور خیال و برداشت های شاعران از طبیعت دسته بندی های گوناگونی را می توان انجام دادو همانطور که در ادامه مطالب آورده خواهد شد نوع نگاه شاعر, دوره و زمان زندگی و مسائل اقتصادی وسیاسی و... یا برداشت از طبیعت باعث ایجاد این تفاوتها شده است. برای بیشتر آشنا شدن با این تغییرات در ابتدا به صورت کلی ادوار شعر فارسی و نوع سبکهای بوجود آمده توضیحات مختصری داده خواهد شد و در ادامه به بحث موردی در رابطه با نوع نگاه شاعرانی که بیشترین تاثیراز طبیعت در اشعار آنها دیده می شود می پردازیم : (ابن اثیر. الاستدراک فی الرد علی رساله ابن الدهان، مصر 1958 ص 17 مقدمه.)
ادوار شعر فارسی
ادوار شعر فارسی بنا به آنچه معمول است به صورت زیر تقسیم شده است :
سبک خراسانی، نیمه دوم قرن سوم، قرن چهارم و قرن پنجم
سبک حد واسط یا دوره سلجوقی، قرن ششم
سبک عراقی، قرن هفتم، هشتم و نهم
سبک حد واسط یا مکتب وقوع و واسوخت، قرن دهم
سبک هندی، قرن یازده و نیمه اول دوازده
دوره بازگشت، اواسط قرن دوازده تا پایان قرن سیزدهم
سبک حد واسط یا دوران مشروطیت، نیمه اول قرن چهاردهم
سبک نو، از نیمه دوم قرن چهاردهم به بعد (خلاصه سبک شناسی شعر فارسی، سید)
شعر ایران از آغاز تا قرن ششم هجری
در شعر پارسی این دوره که به سبک خراسانی یا ترکستانی معروف شده است معمولترین قالب شعری قصیده و مثنوی است و از نظر محتوانوع غالب در مثنوی حماسه است ودر قصیده مدح وستایش و وصف طبیعت است وهجو که مسائل اجتماعی و عواطف شخصی شاعر است رادرآن راهی نیست. در این دوره شاهنامه های منظومی چون شاهنامه دقیقی، گرشاسبنامه اسدی توسی، شاهنامه فردوسی و... تالیف شد. ( نوبخت. نظم ونثر پارسی در زمینه اجتماعی)
مختصات فکری سبک خراسانی
شعر این دوره شعری شاد و پر نشاط است و از محیط های اشرافی و گردش و تفریح و باغ و بزم سخن می گوید و دلایل آن یکی روحیه ایرانیان کهن و دوم زندگی شاعران بود که صله های گران می گرفتند و مرفه می زیستند و به دربارها رفت و آمد داشتند. با این همه از پند و اندرز و موعظه خالی نیست. روحیه حماسی بر اشعار این دوره حاکم است برونگراست و هرچند دقایق امور عینی را وصف می کند اما با دنیای درون و احساسات و عواطف و هیجان ها و مسائل روحی سر و کار
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 49
«امید در تابلو طبیعت»
سعی می کنیم سرسبزی و طراوت را از بهار (کودکی)، گرمی و حرارت را از تابستان (جوانی)، ایثار و بخشندگی را از پاییز (میانسالی)، مقاومت و ایستادگی را از زمستان بیاموزیم (کهولت).
عشقها پیغمبر زیباییند روح خاق در وجود هستی اند.
حقوق بازرگانی:
حقوق کلمة عربی است و جمع می باشد و مفرد آن حق است. حق به معنای برابری ، واقعیت درستی، عدل و امتیاز بیان شده است. در معنای اصطلاحی حقوقدانان نسبت به کلمة حق تعابیر و معانی مختلفی را ارئه و بیان کرده اند که از جملة آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد.
حق به معنای امتیاز
اکثر حقوقدانان حق را به معنای امتیاز دانسته اند یعنی آنکه حق وجود عینی و ملموس ندارد بلکه امتیاز است که قانونگذار به افراد داده است تا با تکیه بر آن بتوانند مطالبة حق خود را از دیگری بنماید. در این وضعیت قانون حق را ایجاد می کند و دارندة حق را مشخص نموده و متعهد به ادای حق را مکلف به انجام تعهد می کند. چنانچه ملاحظه می کنید حق در بیرون وجود خارجی ندارد و اگر قانونگذار سایة حمایت خود را از آن بردارد چیزی به عنوان حق شناخته نخواهد شد. برخی دیگر از حقوقدانان نظر دارند که حق دارای وجود خارجی است و قانونگذار ضخامت اجرای حق را عهده دار گردیده است یعنی آنکه حق برای کسی شناخته می شود و قانون از حق مذکور حمایت کرده و متعهد را مکلف به انجام حق می کند چنانچه ملاحظه می کنید در این وضعیت قانون وسیلة اجرای حق می باشد. بدون آنکه موجد حق به شمار آید.
گروه سومی از حقوقدانان هستند که نظر دارند حق گرفتنی است در این معنا هم برای حق موجودیت قائل شده اند و همان که حق مذکور را به وسیلة دارندة آن قابل مطالبه و وصول می دانند مثالی که می توان در این مورد بیان کرد حق کارگر در مقابل کارفرماست. اعم از آن که کار مذکور جسمی یا فکری باشد. کارگر در مقابل دستور کارفرما نیروی جسمی صرف نموده و یا آنکه نیروی فکری خود را به کار برده است که نتیجة آن نصیب کارفرما شده است. بنابر این کرفرما باید معادل و ما به ازای نیروی صرف شده را پرداخت نماید و این حق برای کارگر وجود دارد که آن را مورد مطالبه قرار دهد که از این جهت مطالبة حق مذکور به رسمیت شناخته شده است . بنابر این قانون گذار برای آنکه جامعه دچار اختلال نشود تحت ضوابط معین از حقوق مذکور حمایت می کند، با توجه به نظرات سه گانة مذکور مشخص شد که گروه اول ایجاد حق را زاییدة قانون دانسته و برای آن موجودیتت خارجی قائل نیستند و آن را اعتباری می دانند . به اعتبار آنکه قانون حق مذکور را در عالم اعتباری ایجاد نموده است. گروه دوم معتقد بودند که حق وجود دارد ولی ضمانت اجرای قانونی از آن سلب شود چنین حقی قابل مطالبه وصول نخواهد بود و از این جهت قانون ضمانت اجرای حق را به عنوان ابزار و وسیلة وصول حق معرفی کرده و شناخته است. گروه سوم نظر بر آن داشته اند که حق مذکور در مرحلة ایجاد و مطالبه موجودیت دارد لاکن قانون گذار به نام مصلحت و برای آن که نظم جامعه دچار اختلال نشود . در صورتیکه حق مذکور در مرحلة ایجاد مانع قانونی و شرعی نداشته باشد از طرف قانون گذار مطالبة آن مورد حمایت واقع می شود.
تقسیم بندی حقوق : حقوق از نظر کلی به دو دسته حقوق بین المللی با حقوق خارجی و حقوق داخلی یا مللی تقسیم ی شود . در حقوق داخلی تقیمات دیگر انجام می شود که عبارتند از : حقوق خاصه و حقوق عمومی و هر یک از این دو دسته نیز به تقسیم بندی های کوچکتری منشعب می شوند که مجموعاً حقوق داخلی را تشکیل می دهند از نظر حقوق خصوصی که یکی از رشته های حقوق داخلیست باید دانست که این حقوق اموال و سرمایه سروکار دارد و امور مالی مردم را اداره می کند و قسمتی از آن نیز مربوط به احوال شخصیه می شود. حقوقی که در طول زندگی به آدم طعلق می گیرد که در اوضاع و احوال مختلف تفاوت می کند زیرا آدمی از بدو تولد تا زمان مرگ دارای ااموال گوناگونی است که برای هر یک از اینم اموال حقوق و تکالیفی شناخته می شود مثلاً فرضاً یکی متولد می شود حق دارد که دارای مالکیت گردد. مثلاً جنینی که در بطن مساله است از پدر متنوی خود ارث می برد به شرط آن که زنده متولد شود و بدیهی است طفل مذکور حق اقدام نسبت به مالکیت خود را ندارد یعنی نمی تواند دارائی خود را منتقل کند و یا ببخشد و یا عقود دیگر نسبت به آن قرار دادی منعقد نماید اقدامات وی در خصوص موضوع مذکور موکل به آن است که پیکیر شده و دارای رشد از نظر قانونی و شرعی شناخته شود که می تواند معاملات خود را انجام دهد تغییرات وی در طول زندگی ادامه پیدا می کند تا اینکه ازدواج کند در این وضعیت نیز بر عقد ازدواج آثاری مترقع می شود که اگر مرد است باید نفقه زن و فرزندا خود را پرداخت کند و چنانچه مادری نباشد باید از شوهر در قباه دریافت نفقه تعمین کند که هر یک از این حالت دارای آثار حقوقی خاصی است و نیز چنانچه طلاق واقع شود حقوق هر یک از طرفین تحت تأثیر نوع طلاقی که واقع شده است صورت می گیرد و سرانجام آنکه در زمان مرگ نیز بر مرگ او آثاری باز می شود و ورثه معینی ارث بر او می باشند و نیز می تواند وصیت کند که نسبت به قسمتی از اموال او اقدامات مخصوصی صورت گیرد که همه موارد مذکور در حقوق خصوصی مورد بحث قرار می گیرد و نسبت به آن تعیین تکلیف می شود چنانچه ملاحظه می کنید حقوق خصوصی مورد بحث قرار می گیرد و نسبت به آن عیین تکلیف حاکم است.
از جمله رشته های حقوق خصوصی می توان حقوق مدنی، حقوق تجارت و حقوق بیمه اشاره کرد. در حقوق مدنی از انواع قرار دادها صحبت می شود که مردمم در زندگی روزمرة خود آن را انجام می دهند مثلاً اگر امروز صبح شما با تاکسی از منزل تا دانشگاه را آمده اید یک عمل حقوقی تحت تأثیر قانونی انجام داده اید شما با پرداخت کرایه ااین استحقاق را پیدا کرده اید که رانندة تاکسی شما را به محل دانشگاه برساند این قرارداد تحت عنوان اجاره در قانون مدنی مورد بحث قرار می گیرد. به شما عنوان مستأجر داده می شود و به راننده عنوان اجیر نامیده می شود که اجیر در مقابل اجرتی که دریافت می کند تعهد می کند که شما را به محل دانشگاه برساند و وجهی که از شما دریافت می کند همان اجرت است که ضوابط معین یا عرف مرسوم مقدار آن مشخص شده است. همین طور در قانون مدنی معاملاتی مانند بیع یا خرید و فروش و نیز رهن صاح معارفه و غیره مورد بحث و بررسی قرار می گیرد حق ازدواج نیز در قانون مدنی مورد بحث و صحبت واقع شده است. عقودی که ذکر شد عقود معین می باشد یعنی عقودی است که دارای نام خاص است و برخی از عقود نامعین هستند یعنی آنکه نام مشخص و معلومی ندارند بلکه بر حسب توافق طرفین قراردادی تنظیم می شود و معمولاً سازش و صلح در این عقود حکومت می کند . قانون گذار سعی دارد تا جایی که ممکن است کمتر وارد حریم خصوصی توافقها گردیده و بنابر این به اراده و اختیار انسانها در قبول تعهد احترام گذاشته است و اساساً این امر بهتر است به جهت آنکه وقتی افراد از روی قضا و رغبت و اختیار تعهدی را قبول می کنند بیشتر خود را ملزم و پایبند به اجرای آن می دانند ولی وقتی قانون قهراً آنها را مجبور به اجرای تکلیفی بنماید آدمی اگر چه مجبور است آن را انجام بدهد ولی ممکن است رضا و رغبتی به انجام آن نداشته باشد و بنابر این اگر فشار قانون از روی آن برداشته شود تعهد مذکور بدون پشتوانة اجرایی باقی خواهد ماند.
قانون مرزهایی که برای اراده های شخصی و آزاد تعیین کرده است متعلق به هنگامی است که این اراده ها بخواهد به مرز اخلاق همه یا نظم عممی و یا موازین شرعی تجاوز کند همان طوری که می دانید موازین شرعیی و اخلاق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 69
«امید در تابلو طبیعت»
سعی می کنیم سرسبزی و طراوت را از بهار (کودکی)، گرمی و حرارت را از تابستان (جوانی)، ایثار و بخشندگی را از پاییز (میانسالی)، مقاومت و ایستادگی را از زمستان بیاموزیم (کهولت).
عشقها پیغمبر زیباییند روح خاق در وجود هستی اند.
حقوق بازرگانی:
حقوق کلمة عربی است و جمع می باشد و مفرد آن حق است. حق به معنای برابری ، واقعیت درستی، عدل و امتیاز بیان شده است. در معنای اصطلاحی حقوقدانان نسبت به کلمة حق تعابیر و معانی مختلفی را ارئه و بیان کرده اند که از جملة آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد.
حق به معنای امتیاز
اکثر حقوقدانان حق را به معنای امتیاز دانسته اند یعنی آنکه حق وجود عینی و ملموس ندارد بلکه امتیاز است که قانونگذار به افراد داده است تا با تکیه بر آن بتوانند مطالبة حق خود را از دیگری بنماید. در این وضعیت قانون حق را ایجاد می کند و دارندة حق را مشخص نموده و متعهد به ادای حق را مکلف به انجام تعهد می کند. چنانچه ملاحظه می کنید حق در بیرون وجود خارجی ندارد و اگر قانونگذار سایة حمایت خود را از آن بردارد چیزی به عنوان حق شناخته نخواهد شد. برخی دیگر از حقوقدانان نظر دارند که حق دارای وجود خارجی است و قانونگذار ضخامت اجرای حق را عهده دار گردیده است یعنی آنکه حق برای کسی شناخته می شود و قانون از حق مذکور حمایت کرده و متعهد را مکلف به انجام حق می کند چنانچه ملاحظه می کنید در این وضعیت قانون وسیلة اجرای حق می باشد. بدون آنکه موجد حق به شمار آید.
گروه سومی از حقوقدانان هستند که نظر دارند حق گرفتنی است در این معنا هم برای حق موجودیت قائل شده اند و همان که حق مذکور را به وسیلة دارندة آن قابل مطالبه و وصول می دانند مثالی که می توان در این مورد بیان کرد حق کارگر در مقابل کارفرماست. اعم از آن که کار مذکور جسمی یا فکری باشد. کارگر در مقابل دستور کارفرما نیروی جسمی صرف نموده و یا آنکه نیروی فکری خود را به کار برده است که نتیجة آن نصیب کارفرما شده است. بنابر این کرفرما باید معادل و ما به ازای نیروی صرف شده را پرداخت نماید و این حق برای کارگر وجود دارد که آن را مورد مطالبه قرار دهد که از این جهت مطالبة حق مذکور به رسمیت شناخته شده است . بنابر این قانون گذار برای آنکه جامعه دچار اختلال نشود تحت ضوابط معین از حقوق مذکور حمایت می کند، با توجه به نظرات سه گانة مذکور مشخص شد که گروه اول ایجاد حق را زاییدة قانون دانسته و برای آن موجودیتت خارجی قائل نیستند و آن را اعتباری می دانند . به اعتبار آنکه قانون حق مذکور را در عالم اعتباری ایجاد نموده است. گروه دوم معتقد بودند که حق وجود دارد ولی ضمانت اجرای قانونی از آن سلب شود چنین حقی قابل مطالبه وصول نخواهد بود و از این جهت قانون ضمانت اجرای حق را به عنوان ابزار و وسیلة وصول حق معرفی کرده و شناخته است. گروه سوم نظر بر آن داشته اند که حق مذکور در مرحلة ایجاد و مطالبه موجودیت دارد لاکن قانون گذار به نام مصلحت و برای آن که نظم جامعه دچار اختلال نشود . در صورتیکه حق مذکور در مرحلة ایجاد مانع قانونی و شرعی نداشته باشد از طرف قانون گذار مطالبة آن مورد حمایت واقع می شود.
تقسیم بندی حقوق : حقوق از نظر کلی به دو دسته حقوق بین المللی با حقوق خارجی و حقوق داخلی یا مللی تقسیم ی شود . در حقوق داخلی تقیمات دیگر انجام می شود که عبارتند از : حقوق خاصه و حقوق عمومی و هر یک از این دو دسته نیز به تقسیم بندی های کوچکتری منشعب می شوند که مجموعاً حقوق داخلی را تشکیل می دهند از نظر حقوق خصوصی که یکی از رشته های حقوق داخلیست باید دانست که این حقوق اموال و سرمایه سروکار دارد و امور مالی مردم را اداره می کند و قسمتی از آن نیز مربوط به احوال شخصیه می شود. حقوقی که در طول زندگی به آدم طعلق می گیرد که در اوضاع و احوال مختلف تفاوت می کند زیرا آدمی از بدو تولد تا زمان مرگ دارای ااموال گوناگونی است که برای هر یک از اینم اموال حقوق و تکالیفی شناخته می شود مثلاً فرضاً یکی متولد می شود حق دارد که دارای مالکیت گردد. مثلاً جنینی که در بطن مساله است از پدر متنوی خود ارث می برد به شرط آن که زنده متولد شود و بدیهی است طفل مذکور حق اقدام نسبت به مالکیت خود را ندارد یعنی نمی تواند دارائی خود را منتقل کند و یا ببخشد و یا عقود دیگر نسبت به آن قرار دادی منعقد نماید اقدامات وی در خصوص موضوع مذکور موکل به آن است که پیکیر شده و دارای رشد از نظر قانونی و شرعی شناخته شود که می تواند معاملات خود را انجام دهد تغییرات وی در طول زندگی ادامه پیدا می کند تا اینکه ازدواج کند در این وضعیت نیز بر عقد ازدواج آثاری مترقع می شود که اگر مرد است باید نفقه زن و فرزندا خود را پرداخت کند و چنانچه مادری نباشد باید از شوهر در قباه دریافت نفقه تعمین کند که هر یک از این حالت دارای آثار حقوقی خاصی است و نیز چنانچه طلاق واقع شود حقوق هر یک از طرفین تحت تأثیر نوع طلاقی که واقع شده است صورت می گیرد و سرانجام آنکه در زمان مرگ نیز بر مرگ او آثاری باز می شود و ورثه معینی ارث بر او می باشند و نیز می تواند وصیت کند که نسبت به قسمتی از اموال او اقدامات مخصوصی صورت گیرد که همه موارد مذکور در حقوق خصوصی مورد بحث قرار می گیرد و نسبت به آن تعیین تکلیف می شود