لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
سیستم کنترل داخلی چیست ؟
سیستم کنترل داخلی در معنای وسیع کلمه و در ارتباط با مجموعه ای از هدفها به شرح زیر تعریف می شود:«هر سیستم یا مجموعه ای از کنترلها ، اعم از مالی و غیرمالی،که برای دستیابی به اطمینانی منطقی تحقق موارد زیر برقرار میشود»:
1-اثر بخش و کار آمد بودن عملیات
2-قابل اتکا بودن اطلاعات مالی و گزارشگری آن
3-رعایت قوانین و مقررات(1)
چرا سیستم کنترل داخلی سودمند است؟
سیستم کنترل داخلی به دلایل زیر سودمند است:
1-واحد های اقتصادی هم از لحاظ اندازه و هم از لحاظ پیچیدگی فعالیت چنان رشد میکنند که کنترل مستقیم و انفرادی آنها نا ممکن میشود و از این رو، استقرار کنترل های داخلی برای اعمال مدیریت و سرپرستی در راستای برنامه های استراتژیک ، ضروری می گردد.
2- واحد های اقتصادی دارای الزاماتی قانونی می باشند که باید به آنها عمل کنند، از این رو باید کنترل های داخلی لازم را برای شناسایی و کنترل میزان رعایت اینگونه الزامات قانونی ، برقرار نمایند.
3- واحد های اقتصادی با انواع مخاطرات در زمینه های ، مالی ، اداری و تجاری روبرو می باشند که هدفها و سیاستهای سازمانی آنها را چه از درون و چه از برون تهدید میکنند . مدیران اجرایی و غیر اجرایی واحد های اقتصادی برای انجام دادن وظیفه مباشرت خود نسبت به صاحبان سرمایه ، مسئولیت این مخاطرات را در هر سازمان به عهده دارند . در نتیجه وجود کنترلهای داخلی برای تشخیص ، ارزیابی و کنترل اینگونه مخاطرات ، ضروری است .
عناصر تشکیل دهنده سیستم کنترل داخلی اثر بخش کدام است؟
عناصر تشکیل دهنده سیستم کنترل داخلی اثر بخش عبارت است از :
1- بررسی موثر و کارآمد توسط مدیریت غیراجرایی، مانند کمیته حسابرسی
2- وجود سیستم های کنترل مدیریتی شامل تعیین و تدوین هدفها و برنامه ها، نظارت و سرپرستی یا کنترل مسائل مالی و سایر عملیات و همچنین اقدامات پیشگیرانه و اصلاحی. وجود ساختارهای مناسب سازمانی، سیاست های مناسب اداره امور کارکنان و روشهای نظارت و بررسی از جمله ابزارهای لازم است تا این کنترل ها به گونه ای اثر بخش اعمال شود. نقش اصلی این سیستم ها تعیین وظایف و مسئولیت هاست.
3- وجود سیستم ها و روشهای کنترلی مالی و عملیاتی. شامل محافظت از دارایی هاف تفکیک وظایف، روشهای صدور مجوز و تصویب و سیستم های اطلاعاتی.
4- وجود یک واحد حسابرسی داخل یاثر بخش که طبق اصول و استانداردهای حسابرسی داخلی و سایر قوانین و مقررات فعالیت کند.
چنانچه سیستم کنترل داخلی اثر بخش نباشد چه روش می دهد؟
امروزه نیاز به استقرار یک سیستم اثر بخش کنترل داخلی« بعنوان جزیی لاینفک از مدیریت آمد1»به شدت مورد توجه قرار گرفته است. مطالب زیادی در این باره در روزنامه های انگلستان به چاپ رسیده است. دلیل توجه مطبوعات انتشار گزارش کدبری (Cadbury) است که واکنشی بود درباره نگرانی جامعه نسبت به مسایل مربوط به استانداردهای گزارشگیری و حسابدهی. رسواییهای مالی در بخش خصوصی ورشکستگی بانک BCCI و شرکتهای ماکسون (MAXWELL) و پلی پک (POLLY PECK) نیز بر شدت این موضوع افزود.
ورشکستگی بانک تجارت برینگز (Barings) در چند سال پیش، سبب بحث هایی جدی پیرامون نارسایی های سیستم کنترل داخلی شده است که منجر به تحمل زیانهای جبران ناپذیر گردید. گزارش کدبری با تحقیق درباره موجه بودن یا نبودن ضعفهای موجود در سیاستهای مدیریت، ابهام در گزارشگیری مالی و عملکرد ضعیف حسابرسی، تلاشی بود برای کاهش انتقادهای عمومی. گزارش یاد شده بر لزوم ایجاد تغییرات برای بهبود استانداردها تاکید کرده و پیشنهادهایی در مورد کنترل های داخلی، گزارش گیری عملکرد مدیریت و نقش حسابرسان، بویژه درباره گزارشگیری مالی و مسئولیت حسابدهی، ارائه کرده است.
چرا سیستم کنترل داخلی با موسسات خدماتی عمومی مربتط است؟
گرچه گزارش کدبری اساسا درباره شرکت های سهامی عام بود، اما در مورد گزارشگیری مالی و مسئولیت حسابدهی موسسات عمومی نیز نگرانیهای مشابه ای وجود دارد. پیدایش و گسترش زمینه های رقابتی، ایجاد واحدهای اقتصادی خاص دربازارهای داخلی و گرایش هر چه بیشتر به مدیریت با سبک و روشهای تجاری، جو و فرهنگ متفاوتی را به وجود اورده است که با روشهای سنتی موسسات خدمات عمومی، یعنی کار بدون انگیزه، مغایرت دارد. این تغییر و تحولات نیاز به اعمال مراقبت و توجه ویژه را برای حصول اطمینان، هم از ایجاد و استقرار سیستم های خوب و مناسب اداره امور شرکت ها و هم از اعمال صحیح آن ها، افزایش می دهد. اساسی ترین جزء این فرایند، وجود حسابرسی اثربخش است.
گزارشهایی چون گزارش کمیته حسابهای عمومی درباره نحوه صحیح تجارت عمومی یا گزارشان حسابرسان مناطق شهرداری، خطرات شکست برنامه ها را به گونه ای کامل توصیف کرده است.
در واقع عملکرد سست و ضعیف موسسات خدمات عمومی باعث شده است تا کمیته ای در ارتباط با استانداردهای رفتاری در بخش عمومی ایجاد شود. در مورد اینکه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 75
سیستم مداری شیشه بالابرهای درب عقب پژو پرشیا
لیست قطعات :
1- باطری BB00
2- جعبه تقسیم کالسکه ای BB10
3-سوئیچ زیر فرمان CA00
4- جعبه فیوز BF00
5- رله محافظتی شیشه بالابر 6126
6- کلید شیشه بالابر درب عقب سمت راننده در قسمت جلو 6110
7- کلید شیشه بالابر درب عقب سمت شاگرد در قسمت جلو 6115
8- کلید شیشه بالابر درب عقب سمت راننده در قسمت عقب 6100
9- کلید شیشه بالابر درب عقب سمت شاگرد در قسمت عقب 6105
10- کلید قفل شیشه بالابرهای عقب 6120
11- موتور شیشه بالابر درب عقب سمت راننده 6130
12- موتور شیشه بالابر درب عقب سمت شاگرد 6135
تشریح عملکرد سیستم :
این سیستم دقیقاً همان سیستم شیشه بالابر درب شاگرد در پژو 405 است با باز کردن سوئیچ زیر فرمان برق از فیوز F30 رد شده و به پایه 1 رله پنج پایه مشکی رنگ 6126 که در بالای پای راننده قرار دارد ، می رسد . رله تحریک شده و برق ورودی به پای شماره 3 رله از پایه شماره 5 آن خارج می شود . خروجی برق آن از یک طرف وارد کلیدهای نصب شده و در قسمت جلو رفته و آنها را آماده به کار می کند . از سمت دیگر ضمن عبور از کلید قفل شیشه بالابر به کلیدهای مصب شده در قسمت عقب رسیده و آنها نیز آماده به کار می شوند . کار کردن کلیدهای نصب شده در قسمت عقب منوط به این شرط است که کلید قفل شیشه بالابرها توسط راننده فشار نشده باشد . دلیل این امر داشتن کنترل راننده بر روی دخالت سرنشین ها بر روی بالا و پایین آوردن شیشه های درب های عقب است . نحوه کار کرد ، ارتباط دوگانه دو کلید سمت راست و چپ ، تست کلیدها و عیب یابی سیستم عیناً همانی است که در پژو 405 در مورد شیشه بالابر سمت شاگرد وجود دارد.
سیستم مداری قفل مرکزی
لیست قطعات :
باطری BB0
جعبه تقسیم کالسکه ای BB1
جعبه فیوز BF
کنترل یونیت قفل مرکزی 6235
گیرنده یا چشمی سقفی 6230
محرک و سویئچ سمت راننده 6240
محرک و سوئیچ سمت شاگرد 6245
محرک درب عقب راست 6250
محرک درب عقب چپ 6255
محرک درب صندوق عقب 6260
محرک درب باک بنزین 6265
تشریح عملکرد سیستم :
این سیستم از سه بخش : فرستنده ،کنترل ، کنترل یونیت و محرک ها تشکیل شده است .
بخش اول این سیستم شامل دو قسمت فرستنده وگیرنده می باشد . فرستنده این قسمت که ریموت کنترل نامیده می شود در داخل سوئیچ درب قرار دارد و به هماره راننده است . این سوئیچ ار دوقسمت : واحد الکترونیکی و خود سوئیچ فلزی تشکیل شده که باز کردن پیچ روی آن از یکدیگر جدا می شوند و قابل تفکیک هستند . واحد الکترونیکی آن دارای دو دیود ، یکی به عنوان نشان دهنده فشرده شدن کلید (قرمز رنگ ) و دیگری دیود مادون قرمز فرستنده (بنفش رنگ ) است که نور آن فقط در لحظه اول و به صورت خیلی کم رنگ قابل دیدن است . با فشردن کلید ریموت کنترل ، دیود نوری نشان دهنده ، روشن شده و دیود مادون قرمز نیز کد رمز خاصی را ارسال می کند . این کد رمز ارسال شده توسط گیرنده چشمی داخل خودرو دریافت و تشخیص کد داده می شود . اگر این کد با کد از پیش گذاشته شده در گیرنده سقفی یکسان باشد گیرنده بر روی پایه های 1و2 خود با ایجاد یک نوسان ولتاژی ، دستور باز و بسته شدن درب ها را به کنترل یونیت می دهد . امااگر کدارسالی از طرف فرستنده با کد گیرنده یکسان نباشد ،گیرنده هیچ عکس العملی از خود نشان نمی دهد. بر همین مبنا اگر فرضاً یکی از این دو قسمت معیوب شد حتماً هر دو تکه باید تعویض شوند . در داخل ریموت دو باتری ساعتی 3 ولتی وجود دارد . پایه های 7 و 8 گیرنده ، پایه های برق و بدنه آن هستند .
گیرنده سقفی پیام دریافت شده از ریموت کنترل را به پایه های 6 و 9 کنترل یونیت می رساند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
سیستم سوخت رسانی انژکتوری:
1ـ واحد کنترل کننده الکترونیکی Ecu) موتور(
2 ـ سنسور دور موتور
3 ـ سنسور فشار هوای منیفولد
4 ـ پتانسیومتر دریچه گاز
5 ـ سنسور دمای آب
6 ـ سنسور دمای هوای ورودی
7 ـ سنسور سرعت خودرو
8 ـ اکسیژن سنسور (فقط در خودرو پژو 206 وجود دارد)
9 ـ باتری
10 ـ رله دوبل (در خودرو پژو 206 مالتی پلکس وجود ندارد)
11 ـ کویل دوبل
12 ـ باک بنزین
13 ـ پمپ بنزین
14 ـ صافی بنزین
15 ـ ریل سوخت
16 ـ رگولاتر فشار سوخت (در خودرو پژو 206 بر روی پمپ بنزین نصب شده است . فشار آن در پژو پارس با سیستم مگنتی مارلی5/2 بار و پارس وسمند با سیستم ساژم حدود 3 بار وپیکان انژکتوری 5/3 بار است)
17 ـ انژکتور
18 ـ مخزن کنیستر (در خودروهای ما نصب نشده است)
19 ـ شیر برقی کنیستر (در خودروهای مانصب نشده است )
20 ـ دریچه گاز
21 ـ گرم کن دریچه گاز (فقط در خودروهای پارس وسمند نصب شده است)
22 ـ موتور مرحلهای دور آرام
23 ـ لامپ اخطار سیستم جرقه و انژکتور
24 ـ سوکت اتصال به دستگاه عیب یاب
25 ـ سنسور ضربه
26 ـ سوییچ فشار فرمان هیدرولیک (فقط در خودرو پژو 206 وجود دارد)
اجزایی که به E.C.Uپیغام ارسال میکنند:
BSI/8221 ـ ایموبیلایزر
1805 ـ رله دوبل سوم (در خودر ما موجود نیست)
1304 ـ رله دوبل (در خودرو 206 مالتی پلکس وجود ندارد)
7001 ـ سویچ فشار فرمان هیدرولیکی( فقط در خودرو 206 وجود دارد)
BBOO ـ باتری
80 ـ کلید AC کولر
C001 ـ کانکتور اتصال به دستگاه عیب یاب
1120 ـ سنسور ضربه
1313 ـ سنسور دور موتور
1312 ـ سنسور فشار هوای مانیفولد
(در خودرو 206 سنسنور فشار و سنسور دمای هوا در یک مجموعه قرار گرفته است.)
1316 ـ پتانسیومتر دریچه گاز
1220 ـ سنسور دمای آب
1240 ـ سنسور دمای هوای ورودی
1350 ـ اکسیژن سنسور ( فقط در خودرو 206 وجود دارد)
1620 ـ سنسور سرعت خودرو
عملگرها (ACTUATORS) :
C001 ـ کانکتوراتصال به دستگاه عیب یاب
1304ـ رله دوبل
BSI/ 8221 ـ ایمبیلایزر و BSI
1350 ـ سنسور اکسیژن
1210/4315 ـ پمپ بنزین و شناور آن
7210 ـ کامپیوتر راه یابی (GPS) در خودروهای ما نصب نشده است.
1334 ـ 1331 ـ انژکتورها
1225 ـ استپر موتور ( موتور مرحله ای دور آرام)
1135 ـ کویل دوبل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 39
سیستم انتقال قدرت
مقدمه: گشتاور تولیدی توسط موتور پس از انتقال توسط کلاچ به جعبه دنده می رسد. وظیفه جعبه دنده انتقال دور موتور با نسبتهای گوناگون و رساندن آن به خطوط انتقال و میل گاردان در خودروهای دیفرانسیل عقب یا مستقیماً به دیفرانسیل در خودروهای دیفرانسیل جلو است.
سیستم جعبه دنده ای انتقال قدرت را می توان به دو گروه جعبه دنده ای دستی و جعبه دنده ای اتوماتیک تقسیم بندی کرد. سیستم انتقال قدرت دستی در حالت انتقال مستقیم بازدهی در حدود 98% ولی در دنده های با نسبت انتقال پایین تر بازده به حدود 90% می رسد. چون بیشترین زمان استفاده از اتومبیل، جعبه دنده در حالت انتقال مستقیم قدرت است، بنابراین با توجه به این مورد و هزینه اولیه به نسبت کمتر این سیستم جعبه دنده ای، هنوز استفاده از آنها در اکثر اتومبیلها مورد توجه است. از سیستم انتقال اتوماتیک بیشتر در اتومبیلهای گرانقیمت تر و کلاسهای بالاتر استفاده می شود چرا که با توجه به عملکرد ساده تر آن برای راننده، هزینه ساخت آن نیز بیشتر است. علاوه بر دو نوع فوق، امروزه استفاده از نسل جدیدی از سیستم انتقال قدرت بنام سیستم انتقال قدرت پیوسته متغیر (CVT) نیز مورد توجه طراحان خودروها قرار گرفته است.
سیر تکاملی روغن های A.T.F
عمده ترین عملکرد هر مایع هیدرولیکی، انتقال سریع نیرو است که در پنج وظیفه اصلی خلاصه می شود . این وظایف عبارتند از : انتقال قدرت موتور از طریق مبدل گشتاور، انتقال فشار هیدرولیکی از طریق سیستم کنترل هیدرولیک، انتقال و خارج کردن حرارت تولید شده، روانکاری سطوح بلبرینگ ها، شفت ها، چرخ دنده ها و سطوح اصطکاکی کلاچ ها و باندها و کنترل تورم آب بندها .
روغن های A.T.F وظایف یاد شده را به خوبی انجام می دهند و سیر تکاملی آنها طی یک دوره تقریباً 25 ساله قابل توجه بوده است .
در سال 1946 میلادی، برای موتوری با قدرت 150 HP ، ظرفیت روغن 13/5 لیتر بوده که در سال 1970 برای موتوری به قدرت 375 HP ، ظرفیت روغن به 11/5 لیتر رسیده است .
اولین روغن های انتقال اتوماتیک توسط شرکت جنرال موتور در سال 1949 با نام Type A به بازار عرضه شد . در سال 1959 تغییراتی بر روی Type A صورت گرفت و تولیدات جدید با نام Type A Suffix A در اختیار مصرف کنندگان قرار گرفت .
در سال 1967 سیال DEXRON تولید شد که خاصیت پایداری آن در درجه حرارت های بالا بهبود یافت . در درجه حرارت پایین، سیال بودن خود را حفظ می کرد و در حین کار خواص اصطکاکی لازم را داشت .
با عرضه سیال DEXRON II در سال 1975 ، فورمولاسیون DEXRON اصلاح شد . این سیال چند منظوره برای انتقال دهنده های ماشین های سواری، روانکاری موتورهای دوار، جایگزین سیال C-2 در آلیون دیترویت دیزل شد .
DEXRON II در مقایسه با سیال DEXRON از گرانروی کمتری در درجه حرارت های پایین برخوردار بوده و پایداری آن در برابر اکسیداسیون بیشتر از DEXRON است .
در سال 1960 ، کارخانه فورد برای گیربکس های اتوماتیک تولیدی خود بنام M-2C33-D روغن Type F را تولید کرد . هشت سال بعد، جدیدترین تغییرات بر روی این نوع روغن توسط فورد انجام شد و روغن Type F (M-2C33-F) ارایه گردید . آخرین دستاورد فورد در سال 1979 با ارتقاء سطح کیفی Type F با مشخصه M2-C33-G تولید شد . این محصول جدید تا سال 1982 به طور وسیعی در خودروهای اروپایی فورد، گیربکس های اتوماتیک شرکت بورگ، وارنر و ژاپن مورد استفاده قرار گرفت .
در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 شرکت فورد، سیال M-2C185A را که ضریب استاتیکی پایینی داشت با نام MERCON تولید کرد و این روغن به شکل تکامل یافته جدید در سال 1993 با مشخصه MERCON V روانه بازار شد. سیال اخیر، تحت برش های شدید و در مقابل اکسیداسیون، پایداری بیشتری دارد و در دمای پایین تر کارکرد بهتری از خود نشان می دهد .
مقایسه سیالات فورد با جنرال موتور، نشان می دهد؛ سیالات جنرال موتور، ضریب اصطکاک استاتیکی پایینی دارند، در حالی که سیالات فورد از ضریب اصطکاک استاتیکی بالایی برخوردار هستند .
این دو سیال قابل تعویض با یکدیگر نبوده و یکی بهتر از دیگری نیست . تفاوت اساسی آنها در خاصیت اصطکاکی صفحات کلاچ می باشد .
برای تعویض دنده ای نرم، افزایش طول عمر صفحات کلاچ و باندها، خاصیت اصطکاکی مناسب سیال، اندازه و شکل صفحات کلاچ و شیب یا ضریب اصطکاک منحنی های اصطکاکی موثر می باشند .
در اینجا به نکات قابل توجهی در مورد سیال انتقال اتوماتیک می توان اشاره کرد . 50 درصد عامل افزایش دما در سیال انتقال اتوماتیک مربوط به حرارت ایجاد شده در صفحات کلاچ و باندها بوده و بقیه در مبدل گشتاور می باشد . گشتاور یا ضریب اصطکاک صفحات کلاچ معمولاً با افزایش دمای سیال کاهش می یابد .
گشتاور دینامیکی نهایی قبل از اینکه کلاچها قفل کنند در مورد سیال فورد 50 درصد بیشتر از سیال جنرال موتور است .
گشتاور مورد نیاز در حالت خلاصی صفحات کلاچ در سیال فورد صد درصد بیشتر از سیال جنرال موتور است و این گشتاور در سیال DEXRON در دمای 40 درجه سانتی گراد تقریباً همان مقداری است که سیال M2-C33 فورد در دمای150
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
سیستم مدیریت زیست محیطی ISO 14000توجه به محیط زیست (آب، هوا، خاک) از سه یا چهار دهه قبل به صورت جدی مدنظر قرار گرفت و از همان زمان تعدادی از مدیران، متخصصان و کارشناسان صنایع، داوطلبانه به کنترل تاثیرات فرایندها و محصولات تولیدی خود بر محیط زیست همت گماردند و به تدریج نیز سازمان های ملی و بین المللی با تعیین ضوابط ، مقررات و قوانین برای حفاظت از محیط زیست به کمک آنان آمدند و در واقع حفاظت از زیستگاه بشر اهمیت ویژه ای یافت. در سال1992 و در کنفرانس ریودوژانیرو، شورای BCSD بر این نکته تاکید کرد که سازمان های تولیدی و خدماتی باید فعالیت ها و عملکرد خود و تاثیر آنها را بر محیط زیست مورد توجه قرار داده و تحت کنترل بگیرند.
در همین سال از سازمان بین المللی استاندارد (ISO) درخواست شد تا در راستای تدوین استانداردهای مدیریت زیست محیطی فعالیت گسترده تری را انجام دهد. بر پایه این درخواست ، سازمان بین المللی استاندارد یک گروه مشورتی با عنوان SAGE متشکل از نمایندگان بیست کشور جهان ، 11 سازمان بین المللی و بیش از 100 متخصص مدیریت و محیط زیست تشکیل داد و به بررسی موارد زیر پرداخت : - تشویق سازمان ها در جهت ایجاد یک رویکرد عمومی در زمینه مدیریت زیست محیطی - تقویت قابلیت سازمان ها جهت بهبود طرق اندازه گیری عملکرد زیست محیطی پیشگیری از آلودگی - بهبود بخشیدن به مبادلات تجاری در سطح بین المللی و حذف موانع تجاری از طریق ایجاد استانداردهایی جهت ارزیابی عملکرد زیست محیطی سازمان ها - پیش بینی مشکلاتی که تدوین استانداردهای بین المللی مدیریت زیست محیطی می تواند ایجاد نماید. نتایج این بررسی ضرورت تدوین استانداردهای بین المللی را نمایان ساخت. سازمان بین المللی استاندارد در سال1993، یک کمیته فنی تحت عنوان مدیریت زیست محیطی (ISO/TC 207) تشکیل داد تا تدوین استانداردهای مدیریت زیست محیطی را آغاز کند و بر این پایه در آکوست سال 1996 مجموعه ای مشتمل بر شش استاندارد از سری ایزو 14000، پس از بحث و بررسی های علمی گسترده انتشار یافت. استاندارد ISO 14001 نیازهای یک سیستم مدیریت زیست محیطی را بیان می کند ، تا بتواند هماهنگ با سایر استانداردهای مدیریتی مثل سری استانداردهای ISO 9000 برای مدیریت کیفیت و استانداردهای ایمنی و غیره در شرکت به کار گرفته شود . در این استاندارد چارچوب هایی به عنوان مبنای حرکت شرکت تعیین شده است و این مسئولیت شرکت ها و سازمان های به کار گیرنده است که با توجه به نوع و شکل فعالیت های خود این چارچوب ها را در مورد فعالیتشان بررسی کرده و زمینه های لازم را در برپایی سیستم مدیریت زیست محیطی خود به کار گیرند . استانداردهای ISO 14001 به طریقی نگارش یافته تا در مورد کلیه سازمان های بزرگ و کوچک که از نظر شرایط جغرافیایی ، فرهنگی و اجتماعی همسان نمی باشند هم کاربرد داشته و قابل اجرا باشد
موفقیت اجرای نظام مدیریت زیست محیطی بر مبنای این استاندارد بستگی به تعهد کلیه افراد سازمان به خصوص مدیریت ارشد شرکت دارد. به طور کلی هدف از برپایی سیستم نظام مدیریت زیست محیطی بر مبنای استاندارد بین المللی ISO 14001 تحکیم حفاظت از محیط زیست و جلوگیری از آلودگی در توازن با نیازهای اجتماعی و اقتصادی جامعه می باشد. باید توجه داشت که نیازها و چارچوب های مطرح شده در استاندارد 14001:1996 کلیه موارد مربوط به موضوعات زیست محیطی را پوشش نمی دهد. این بدان معنی است که دو سازمان با فعالیت های مشابه می توانند دارای اجزای زیست محیطی متفاوتی باشند ولی درعین حال هر دو سازمان با نیازهای استاندارد مطابقت داشته و گواهینامه را دریافت کنند.
چرا یک سیستم مدیریت زیست محیطی را به اجرا درمی آوریم؟شاید به دلایل زیر: