لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
اسلام دین محبت و مسلمان نماد مهرورزی
مهر و محبّت مایه و سرمایهاى است که جایگاهش ، قلبى که در معارف الهیه از آن تعبیر به بیت اللّه و حرم اللّه و عرش اللّه شده است ، قلبى که همه ارزش انسان به اعتبار محتویات مثبت و نورانى آن است ، قلبى که افق طلوع ایمان و یقین و عشق به حق و مهرورزى نسبت به خلق خداست ، قلبى که صاحبش از آن مراقبت و مواظبت نموده و از این که جایگاه رذایل شود حفظش کرده و آن را به صلاح و سواد آراسته و فضاى آن را شایسته جلوه فیوضات حضرت فیّاض نموده است .
قلب خالى از حالات مثبت و محروم از مایه مهر و محبّت بنا به نظر اولیاى حق و به ویژه حضرت مولى الموحدین ، صاحبش موجودى بىمنفعت و وجودى فاقد ارزش است .
« عِظَمُ الْجَسَدِ وَطُولُهُ لاَ یَنْفَعُ إذا کَانَ الْقَلْبُ خَاوِیاً » ۱ .
بزرگى و بلندى بدن در صورتى که قلب خالى از حقایق و حالات مثبت باشد سودى نمىدهد .
رسول خدا صلی الله علیه و آله مىفرماید :
« إذَا طَابَ قَلْبُ الْمَرْءِ طَابَ جَسَدُهُ وَإذَا خَبُثَ الْقَلْبُ خَبُثَ جَسَدُهُ » ۲ .
هنگامى که قلب انسان از همه رذایل پاک باشد ، حرکات بدن و اعضا و جوارحش پاک خواهد بود و چون قلب آلوده باشد جسد و حرکات اعضا و جوارحش آلوده خواهد بود .
و نیز از آن حضرت در روایت بسیار مهمى آمده :
« إنَّ للّهِِ تَعَالى فِى الاْءَرْضِ أوَانِىَ أَلا وَهِىَ الْقُلُوب فَأحَبُّهَا إلَى اللّهِ أَرَقُّهَا وَأصْفَاهَا وَأَصْلَبُهَا ، أَرَقُّهَا لِلإخوانِ وَأَصْفَاهَا مِنَ الذُّنُوبِ وَأَصْلَبُهَا فِى ذَاتِ اللّهِ » ۳ .
براى خدا در زمین ظرفهایى است ، آگاه باشید که آن ظرفها قلبهاست محبوبترین آن ظرفها در پیشگاه خدا مهربانترین و صافترین و سختترین آنهاست ، مهربانترینش نسبت به برادران انسانى و ایمانى ، صافترینش از گناهان و سختترینش در استقامت و پایدارى در راه خدا . پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله در بیانى پر ارزش مىفرماید :
« إنَّ اللّهَ تَبَارَکَ وَتَعالَى لاَ یَنْظُرُ إلى صُوَرِکُمْ وَلاَ إلى أمْوَالِکُمْ وَلَکِنْ یَنْظُرُ إلى قُلُوبِکُمْ وَأعمَالِکُم » ۴ .
خداى تبارک و تعالى نه به ظاهر شما مىنگرد و نه به ثروت و اموالتان ، بلکه به قلوب شما و اعمالتان نظر مىکند .
بر پایه آیات و روایات ، قلب در وجود انسان از موقعیت ویژهاى برخوردار است تا جایى که صلاح و فساد و پاکى و ناپاکى انسان در ارتباط با حالات این مرکز حساس و این سرمایه ملکوتى و عنصر عرشى است . پارهاى از حرکات و امور انسان ریشه در عشق و محبّت فراوان او نسبت به خلق خدا دارد که لازم است انسان ، قدردان این عشق و محبّت باشد و خدا را نسبت به این نعمت معنوى سپاسگزارى کند ، در مثل انسان از مسیرى عبور مىکند ، مىبیند در راه رفت و آمد مردم خارى ، تیغى ، سنگ و یا شىء آزار دهندهاى افتاده ، بدون آن که وضع و شخصیت خود را ملاحظه کند ، براى آن که انسان و یا جاندارى در رفت و آمدش از این مسیر صدمه و آزار نبیند ، جاده و راه را از آن اشیاء آزار دهنده پاک مىکند و یا گم شدهاى را به محلى که گم کرده ، راهنمایى مىکند یا به عیادت بیمارى مىرود یا جنازهاى را که نمىشناسد تشییع مىکند و . . . اینها امورى است که محرک انجامش ،مایه و سرمایهاى چون محبّت و عشق به دیگران است که جز قلب جایگاهى ندارد ، آن هم قلبى که به حیات معنوى و فیوضات الهى و برکات آسمانى و نور ایمانى زنده است .
توجه اسلام به مهرورزی
پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله در روایتى مردم را براى حل مشکلاتشان به سوى آراستگان به مهر و محبّت راهنمایى مىکند ، آنجا که مىفرماید :
« اُطْلُبُوا الْحَوائِجَ إلى ذِى الرَّحْمَةِ مِنْ أُمَّتِى تُرْزَقُوا وَتَنْجَحُوا فَانَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ : رَحْمَتى فِى ذِى الرَّحْمَةِ مِنْ عِبَادِى وَلاَ تَطْلُبُوا الْحَوائِجَ عِنْدَ القاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ فَلاَ تُرْزَقُوا وَلاَ تَنْجَحُوا فَإنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ : إِنَّ سَخَطِى فِیْهِمْ »
نیازمندىها و حوائج خود را در میان امت من از آراستگان به مهر و محبّت بخواهید تا به رزق و روزى دست یابید و کامیاب و رستگار شوید ، زیرا خداى عزّوجلّ مىفرماید : مهر و رحمت من در میان بندگانم نزد آراستگان به مهر و رحمت است ، نیازمندىها و حوائج خود را از سنگدلان مخواهید که به رزق و روزى نرسید و کامیاب نگردید ، زیرا خداى عزّوجلّ مىگوید : خشم و غضب من در آنان است .
آیات و احادیث منتخب در مورد مهرورزی
پیامبر اسلام (ص):ان حسن الخلق ذهب بخیر الدنیا و الاخره ( جامع السعاده/ ج 1 ص 273)امام صادق (ع) : لاعیش اهنأ من حسن الخلق( علل الشرایع / ج2/ ص 246)هیچ زندگانی گواراتر از حسن خلق نیستامام صادق (ع) : من ساء خلقه عذّب نفسه ( جامع السعاده/ ج 1 ص 271)هرکس بداخلاق باشد خودرا عذاب می دهدامام علی (ع) : حسن الخلق خیر الرفیق ( بحار الانوار/ ج77/ص 396)خوش اخلاقی بهترین رفیق آدمی استقرآن کریم:انک لعلی خلق عظیم ( سوره قلم / آیه 4)همانا بدرستیکه تو دارای اخلاق نیکو هستیمحدثین در باره اخلاق پیامبر اسلام نوشته اند:آن حضرت با مردم انس می گرفت و هیچکس را زا خود نمی راند. بزرگان هر قومی را مورد احترام قرار می داد اگر کسی تقاضایی از آن حضرت میکرد اجابت می نمود و اگر میسر نبود با نهایت محبت اورا قانع میکرد. با مردم به گشاده روئی برخورد می نمود. برای خدا غضب میکرد ولی هیچگاه برای خودش خشمگین نمی شد. همیشه لبخند بر لب داشت . تند خووسختگیر نبود . هرگز دشنام و سخن زشت از دهانش بیرون نمی آمد. از کسی عیبجویی نمی کرد.امام صادق:از مانیست کسی که هنگام خشم ، خویشتندار بوده و با همنشینان و دوستان خود خوش اخلاق و خوش رفتار نباشد. ( الامام الصادق والمذاهب الاربعه ج2 ص 350)پیامبر اسلام:خوش اخلاق باشید زیرا سرانجام آن خواه ناخواه بهشت است و از بدخلقی بپرهیزید که خلق بد خواه ناخواه در آتش است. ( وسایل الشیعه / ج2/ ص221)پیامبر اسلام : آنکس نزد من از همه محبوبتر و روز قیامت ازهمه به من نزدیکتر است که اخلاقش نیکو تر و تواضعش بیشتر باشد.( قرب الاسناد / ص22)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 40
اسلام
اسلام دینی یکتاپرستانه و یکی از دینهای ابراهیمی جهان است.[۱] پیرو این دین را مسلمان میگویند. آنها بر این باورند که خدا مستقیماً بر بسیاری از پیامبران وحی فرستاده و محمد آخرین آنها است.[۲] این دین هم اکنون از نظر تعداد رسمی پیروان در مکان دوم و پس از دین مسیحیت جای دارد.
ریشهٔ واژه
اسلام در زبان عربی از ریشه (س-ل-م) که به معنای «تسلیم صلحآمیز؛ تسلیم شدن؛ اطاعت؛ صلح» است مشتق گردیدهاست. از دیگر مشتقات سه حرف (س-ل-م) میتوان موارد زیر را نام برد:
سلام به معنای «صلح» که همچنین به عنوان درود هم است. [نیاز به ذکر منبع]
السلام (آرامش) یکی از ۹۹ نام خدا در قرآن. [نیاز به ذکر منبع]
مسلمان، کسی که از اسلام تبعیت میکند؛ کسی خود را به خداوند تسلیم میکند.
باورها
اسلام برای هر فردی با شهادتین آغاز میشود. شهادتین به زبان آوردن دو جملهٔ «لا اله الا الله» و «محمد رسول الله» است که به ترتیب به معنای هیچ خدایی جز الله وجود ندارد و محمد پیامبر اللهاست است. فردی که تصمیم به ایمان آوردن به اسلام را دارد باید این دو جمله را بر زبان آورده و آنها را باور کند.
مسلمانان بر این باورند که خدا پیام خود را از راه وحی بر محمد و پیامبران دیگر از قبیل آدم، نوح، ابراهیم، موسی و عیسی فرو فرستاد. همه مسلمانان بر این باورند که محمد آخرین پیامبر خدا و مکمل همهٔ آنها است. در نتیجه سخنان او و کتابش تا روز قیامت برای بشریت وجود دارند. مسلمانان بر این باورند که بخشهایی از کتابهای تورات و انجیل فراموش شدهاند، اشتباه تفسیر یا نوشته شدهاند یا توسط دنبالهروان آنها تحریف گشتهاند در نتیجه پیام اصلی آنها از بین رفتهاست. آنها با باور به این مساله، معتقدند که قرآن به عنوان آخرین کتاب وحی شده به انسانها برای تصحیح آن کتابها نازل شدهاست.[نیاز به ذکر منبع]
باور مسلمانان بر آن است که دین خدا در اصل از آدم تا محمد یکی بوده و این اصول در قرآن گردآمده اند. متون اسلامی این طور بیان میکنند که یهودیت و مسیحیت مشتقاتی از تعالیم ابراهیم بوده و در نتیجه جزو دینهای ابراهیمی به شمار میآیند. قرآن، از یهودیان و مسیحیان (و گاهی اوقات دیگر معتقدان) به صورت «اهل کتاب» یاد میکند. [۳]
باورهای بنیادین در دین اسلام
توحید، معاد، نبوت از اصولی است که بین همهٔ مسلمانان مشترک است. بعضی از زیرشاخههای اسلام به خصوص شیعیان به جز این سه اصل، دو اصل عدل و امامت را نیز جزء اصول میدانند. البته به این دو اصل اصول مذهب گفته میشود.
نام خدا
الله نام ویژه خدای یکتا در قرآن و نوشتارهای عربی-اسلامی است. با این حال فارسیزبانان معمولاً از واژه خدا استفاده میکنند. واژه الله پیش از ظهور اسلام نیز در عربستان وجود داشتهاست و نام خدای بزرگ و آفریدگار جهان بوده که بتها به عنوان رابط و واسطهٔ او در ادارهٔ جهان به وی کمک میکردهاند. اعراب پیش از اسلام ازاینرو جهت نزدیکی و ارتباط با الله به عبادت بتها میپرداختند و آنها را در اداره جهان میانجی فیض میدانستند.
نامگذاری پیروان
پیروان اسلام را در فارسی مسلمان میخوانند و در نوشتارهای عربی «مسلم». به اضافه اینکه در آموزه های اسلامی بنا بر سخنان خداوند در قرآن کتاب مقدس مسلمانان، ادیانی که تمام پیامبران الهی آن را ترویج کردهاند یک دین است و همه آنها تحت عنوان اسلام خوانده میشوند؛ پس پیروان دیگر پیامبران الهی تا زمانی که آیین آنها توسط پیامبر بعدی نسخ نشده بود، مسلمان محسوب میشوند.
مذهبها و زیرشاخه ها
مسلمانان به دو مذهب عمده شیعه و سنی تقسیم میشوند. هر یک از این دو فرقه دارای انشعاباتی هستند .به عنوان مثال صوفی گری در میان شیعه و سنی وجود دارد.
قوانین
پارهای از قوانین اسلام مابین بیشتر ادیان و ایدئولوژیها (اعم از اینکه خود را الهی بنامند یا زمینی) مشترک است. از جمله این قوانین میتوان به احترام به والدین، یاری به یتیمان،خوش رفتاری با همسر، و ... اشاره نمود. از پیامبر اسلام در مورد خوشرفتاری مردان با زنان روایت شده است که:«کاملترین مؤمنان از حیث ایمان خوش اخلاقترین آنهاست و شایستهترین شما کسانی هستند که با زن خود خوشرفتارترند».
برخی قوانین اسلام دارای ویژگیها، شروط، محدودیتها و تعاریف ویژه خود هستند و انجام آنها مستلزم رعایت آن شروط و ویژگیها است. مانند ازدواجکردن، پرهیز از ظلم و ستم به خود و غیر[نیاز به ذکر منبع]،دستگیری مستمندان عدم خودکشی و... اشاره کرد.
کتاب مقدس
قرآن، کتاب مقدس و آسمانی مسلمان است و به زبان عربی نوشته شدهاست، که طبق مندرجات آن و باور مسلمانان توسط وحی الهی به محمد فروفرستاده شد.
به اعتقاد مسمانان «قرآن وحی نامه اعجازآمیز الهی است، که به زبان عربی واژه به واژه توسط فرشته وحی، جبرئیل، از جانب خداوند و از لوح محفوظ بر قلب و زبان پیامبر اسلام هم اجمالا یکباره و هم کم کم در طول بیست و سه سال نازل شده.»[۶]
این کتاب معتبرترین متن دینی نزد مسلمانان است و مسلمانان آن را «معجزه» و «سند اثبات پیامبری» محمد میدانند. تمام مذاهب اسلامی بر درستی متن آن اتفاق نظر دارند و اختلاف در نحوه خواندن متن، تفسیر و احیانا ترتیب آن است. میزان این اتفاق نظر به حدی است، که شیعیان دوازده امامی ایران و وهابیان عربستان از قرآن با رسم الخط واحدی استفاده میکنند.مسلمانان روی بی خطا بودن کتاب قرآن تاکید دارند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
اسلام در ایران
شبه جزیره عربستان از عهد بسیار قدیم طی قرنها مردمانی را پرورده که به مملکتهای همجوار عربستان پناه آورده و دولتهایی را تشکیل دادهاند، مانند مردمان سامینژاد که در عهد بسیار قدیم به مملکت سومریها و اکدیها هجوم آورده و دولتهایی در رأس خلیج فارس و در بینالنهرین تاسیس کردند.کلدانیها که بعد از آنها به بینالنهرین آمدند و آرامیها که در قرن سیزدهم به بابل و آمو حمله برده، بعد به شامات رفتند. بعد از آنها نوبت به اعراب رسید. اینها هم از دیرزمانی به طرف سوریه و کلده قدیم و بین النهرین متوجه شده دولتهای کوچکی در عربستان شمالی مجاور سوریه و فرات تشکیل داده بودند. در کلده قدیم و بین النهرین هم محلهای عربنشین زیاد بود ولی نهضت واقعی و بزرگ اعراب به خارج شبه جزیره عربستان بعد از طلوع اسلام یعنی از ربع دوم قرن هفتم میلادی شروع شد. مسلمین در این نهضت بزرگ خود با دو دولت نامی آن زمان مواجه شدند: یکی امپراتوری روم و دیگری شاهنشاهی ایران. در این ممالک زمینه برای فتوحات مسلمین مهیا بود چون هر دو به جهت جنگهای متمادی با یکدیگر در حال انحطاط بوده، رمقی نداشتند. اما اعراب مردمانی تازه نفس و سختکوش و معتاد به سختیها و مشقتهای صحراگردی در کویر عربستان و دارای مذهبی بود که اصول برابری و برادری را بین آنها ایجاد و از خودگذشتگی و فداکاری را به اعلی درجه تشویق مینمود و اجر کشتن و کشته شدن را بهشت برین قرار میداد.
ایران آن زمان درست فاقد چیزهایی بود که مزایای مسلمین محسوب میشد زیرا آنچه در ایران آن زمان دیده میشد این بود:
1- هرج و مرج عقاید از جهت تشتتهای مذهبی 2- هرج و مرج سیاسی و نفوذ فوق العاده نجبا و موبدان زرتشتی و آشفتگی اوضاع سلطنت و جانشینی (تغییر دوازده شاه در مدت چهارسال) 3- فرسودگی و خرابی سپاهیان از جنگهای بیهوده خسرو پرویز 4- فقر و پریشانی مردم از دادن مالیاتهای سنگین 5 - کثرت ظلم و جور 6 - انحطاط زراعت و تجارت صنایع
البته دعوت رسول گرامی اسلام از پادشاهان بزرگ از جمله پادشاه ایران که در سال هفتم هجری صورت گرفت را میتوان به عنوان اولین ورود اسلام به ایران قلمداد کرد. این نامه به وسیله «عبدالله بن خلافه السهمی» به دربار خسروپرویز فرستاده شد که خسرو شاهنشاه ایران پس از شنیدن متن نامه به باذان حاکم دست نشانده خویش در یمن دستور داد: «این غلام را که چنین گستاخ شده است، بسته به پایتخت بیاور» باذان مامورانی به مدینه فرستاد و جریان را به پیامبر اطلاع دادند. پیامبر خبر داد که خسرو به دست پسرش شیرویه کشته شده است. متن نامه پیامبر به خسروپرویز چنین بود:
بسم الله الرحمن الرحیم. من محمد رسولالله إلی کسری عظیم فارس، سلام علی من التبع الهدی و آمن بالله و رسوله و شهد ان لا اله الله وحده لاشریک له و أن محمدا عبده و رسوله. ادعوک بدعایه الله فانی (انا) رسول الله الی الناس کافه، لانذر من کان حیا و یحق القول علی الکافرین. اسلم تسلم، فإن أبیت فعلیک اثم المجوس.
خسرو پرویز نامه پیامبر را پاره کرد اما در نهایت سلطنت خودش از هم پاشید و در کمتر از ده سال کل شاهنشانی ایران به دست اعراب افتاد. روایت تاریخی این حوادث اینگونه است: پس از به هم ریختن دولتهای جنوبی گروههایی از مردم این سرزمین (عربستان) به دیگر نقاط شبهجزیره هجرت کردند. اینان در شمال و شرق عربستان هر جا برای زندگی خود سرزمین مناسب یافتند در آن سکونت گزیدند. همین که نفوذ قدرتهای خارجی ایران و روم در داخل عربستان افزایش یافت، هر قسمت از این منطقهها به یکی از دو دولت نیرومندی که مجاور آن بود پیوست و در جنگهایی که بین این دو قدرت بزرگ یعنی ایران و روم در میگرفت به دولتی که تابع آن بود کمک میکرد. سرزمینی که امروز عراق نامیده میشود زیر نفوذ حکومت ساسانی قرار داشت و همچون سدی در مقابل هجوم قبیلههای بیابانی به داخل ایران میایستاد. خسرو پرویز این حکومت محلی را که «حیره» نام داشت از میان برد و با بر افتادن آن دیگر مانعی در راه این قبیلهها دیده نمیشد.پس از درگیری طایفه بکر بن وائل و بنیشیبان در دوره پادشاهی خسرو پرویز با گروهی از سپاهیان ایران و شکست ایران که در تاریخ عرب به نام واقعه ذیقار معروف است عربهای حاشیه شرقی شبه جزیره به این فکر افتادند که قدرت ساسانی چنان نیست که نتوان بر آن پیروز شد. در آغاز مثنی بن حارثه شیبانی رئیس قبیله
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
اسلام در ایران
شبه جزیره عربستان از عهد بسیار قدیم طی قرنها مردمانی را پرورده که به مملکتهای همجوار عربستان پناه آورده و دولتهایی را تشکیل دادهاند، مانند مردمان سامینژاد که در عهد بسیار قدیم به مملکت سومریها و اکدیها هجوم آورده و دولتهایی در رأس خلیج فارس و در بینالنهرین تاسیس کردند.کلدانیها که بعد از آنها به بینالنهرین آمدند و آرامیها که در قرن سیزدهم به بابل و آمو حمله برده، بعد به شامات رفتند. بعد از آنها نوبت به اعراب رسید. اینها هم از دیرزمانی به طرف سوریه و کلده قدیم و بین النهرین متوجه شده دولتهای کوچکی در عربستان شمالی مجاور سوریه و فرات تشکیل داده بودند. در کلده قدیم و بین النهرین هم محلهای عربنشین زیاد بود ولی نهضت واقعی و بزرگ اعراب به خارج شبه جزیره عربستان بعد از طلوع اسلام یعنی از ربع دوم قرن هفتم میلادی شروع شد. مسلمین در این نهضت بزرگ خود با دو دولت نامی آن زمان مواجه شدند: یکی امپراتوری روم و دیگری شاهنشاهی ایران. در این ممالک زمینه برای فتوحات مسلمین مهیا بود چون هر دو به جهت جنگهای متمادی با یکدیگر در حال انحطاط بوده، رمقی نداشتند. اما اعراب مردمانی تازه نفس و سختکوش و معتاد به سختیها و مشقتهای صحراگردی در کویر عربستان و دارای مذهبی بود که اصول برابری و برادری را بین آنها ایجاد و از خودگذشتگی و فداکاری را به اعلی درجه تشویق مینمود و اجر کشتن و کشته شدن را بهشت برین قرار میداد.
ایران آن زمان درست فاقد چیزهایی بود که مزایای مسلمین محسوب میشد زیرا آنچه در ایران آن زمان دیده میشد این بود:
1- هرج و مرج عقاید از جهت تشتتهای مذهبی 2- هرج و مرج سیاسی و نفوذ فوق العاده نجبا و موبدان زرتشتی و آشفتگی اوضاع سلطنت و جانشینی (تغییر دوازده شاه در مدت چهارسال) 3- فرسودگی و خرابی سپاهیان از جنگهای بیهوده خسرو پرویز 4- فقر و پریشانی مردم از دادن مالیاتهای سنگین 5 - کثرت ظلم و جور 6 - انحطاط زراعت و تجارت صنایع
البته دعوت رسول گرامی اسلام از پادشاهان بزرگ از جمله پادشاه ایران که در سال هفتم هجری صورت گرفت را میتوان به عنوان اولین ورود اسلام به ایران قلمداد کرد. این نامه به وسیله «عبدالله بن خلافه السهمی» به دربار خسروپرویز فرستاده شد که خسرو شاهنشاه ایران پس از شنیدن متن نامه به باذان حاکم دست نشانده خویش در یمن دستور داد: «این غلام را که چنین گستاخ شده است، بسته به پایتخت بیاور» باذان مامورانی به مدینه فرستاد و جریان را به پیامبر اطلاع دادند. پیامبر خبر داد که خسرو به دست پسرش شیرویه کشته شده است. متن نامه پیامبر به خسروپرویز چنین بود:
بسم الله الرحمن الرحیم. من محمد رسولالله إلی کسری عظیم فارس، سلام علی من التبع الهدی و آمن بالله و رسوله و شهد ان لا اله الله وحده لاشریک له و أن محمدا عبده و رسوله. ادعوک بدعایه الله فانی (انا) رسول الله الی الناس کافه، لانذر من کان حیا و یحق القول علی الکافرین. اسلم تسلم، فإن أبیت فعلیک اثم المجوس.
خسرو پرویز نامه پیامبر را پاره کرد اما در نهایت سلطنت خودش از هم پاشید و در کمتر از ده سال کل شاهنشانی ایران به دست اعراب افتاد. روایت تاریخی این حوادث اینگونه است: پس از به هم ریختن دولتهای جنوبی گروههایی از مردم این سرزمین (عربستان) به دیگر نقاط شبهجزیره هجرت کردند. اینان در شمال و شرق عربستان هر جا برای زندگی خود سرزمین مناسب یافتند در آن سکونت گزیدند. همین که نفوذ قدرتهای خارجی ایران و روم در داخل عربستان افزایش یافت، هر قسمت از این منطقهها به یکی از دو دولت نیرومندی که مجاور آن بود پیوست و در جنگهایی که بین این دو قدرت بزرگ یعنی ایران و روم در میگرفت به دولتی که تابع آن بود کمک میکرد. سرزمینی که امروز عراق نامیده میشود زیر نفوذ حکومت ساسانی قرار داشت و همچون سدی در مقابل هجوم قبیلههای بیابانی به داخل ایران میایستاد. خسرو پرویز این حکومت محلی را که «حیره» نام داشت از میان برد و با بر افتادن آن دیگر مانعی در راه این قبیلهها دیده نمیشد.پس از درگیری طایفه بکر بن وائل و بنیشیبان در دوره پادشاهی خسرو پرویز با گروهی از سپاهیان ایران و شکست ایران که در تاریخ عرب به نام واقعه ذیقار معروف است عربهای حاشیه شرقی شبه جزیره به این فکر افتادند که قدرت ساسانی چنان نیست که نتوان بر آن پیروز شد. در آغاز مثنی بن حارثه شیبانی رئیس قبیله
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
اسلام در ایران
شبه جزیره عربستان از عهد بسیار قدیم طی قرنها مردمانی را پرورده که به مملکتهای همجوار عربستان پناه آورده و دولتهایی را تشکیل دادهاند، مانند مردمان سامینژاد که در عهد بسیار قدیم به مملکت سومریها و اکدیها هجوم آورده و دولتهایی در رأس خلیج فارس و در بینالنهرین تاسیس کردند.کلدانیها که بعد از آنها به بینالنهرین آمدند و آرامیها که در قرن سیزدهم به بابل و آمو حمله برده، بعد به شامات رفتند. بعد از آنها نوبت به اعراب رسید. اینها هم از دیرزمانی به طرف سوریه و کلده قدیم و بین النهرین متوجه شده دولتهای کوچکی در عربستان شمالی مجاور سوریه و فرات تشکیل داده بودند. در کلده قدیم و بین النهرین هم محلهای عربنشین زیاد بود ولی نهضت واقعی و بزرگ اعراب به خارج شبه جزیره عربستان بعد از طلوع اسلام یعنی از ربع دوم قرن هفتم میلادی شروع شد. مسلمین در این نهضت بزرگ خود با دو دولت نامی آن زمان مواجه شدند: یکی امپراتوری روم و دیگری شاهنشاهی ایران. در این ممالک زمینه برای فتوحات مسلمین مهیا بود چون هر دو به جهت جنگهای متمادی با یکدیگر در حال انحطاط بوده، رمقی نداشتند. اما اعراب مردمانی تازه نفس و سختکوش و معتاد به سختیها و مشقتهای صحراگردی در کویر عربستان و دارای مذهبی بود که اصول برابری و برادری را بین آنها ایجاد و از خودگذشتگی و فداکاری را به اعلی درجه تشویق مینمود و اجر کشتن و کشته شدن را بهشت برین قرار میداد.
ایران آن زمان درست فاقد چیزهایی بود که مزایای مسلمین محسوب میشد زیرا آنچه در ایران آن زمان دیده میشد این بود:
1- هرج و مرج عقاید از جهت تشتتهای مذهبی 2- هرج و مرج سیاسی و نفوذ فوق العاده نجبا و موبدان زرتشتی و آشفتگی اوضاع سلطنت و جانشینی (تغییر دوازده شاه در مدت چهارسال) 3- فرسودگی و خرابی سپاهیان از جنگهای بیهوده خسرو پرویز 4- فقر و پریشانی مردم از دادن مالیاتهای سنگین 5 - کثرت ظلم و جور 6 - انحطاط زراعت و تجارت صنایع
البته دعوت رسول گرامی اسلام از پادشاهان بزرگ از جمله پادشاه ایران که در سال هفتم هجری صورت گرفت را میتوان به عنوان اولین ورود اسلام به ایران قلمداد کرد. این نامه به وسیله «عبدالله بن خلافه السهمی» به دربار خسروپرویز فرستاده شد که خسرو شاهنشاه ایران پس از شنیدن متن نامه به باذان حاکم دست نشانده خویش در یمن دستور داد: «این غلام را که چنین گستاخ شده است، بسته به پایتخت بیاور» باذان مامورانی به مدینه فرستاد و جریان را به پیامبر اطلاع دادند. پیامبر خبر داد که خسرو به دست پسرش شیرویه کشته شده است. متن نامه پیامبر به خسروپرویز چنین بود:
بسم الله الرحمن الرحیم. من محمد رسولالله إلی کسری عظیم فارس، سلام علی من التبع الهدی و آمن بالله و رسوله و شهد ان لا اله الله وحده لاشریک له و أن محمدا عبده و رسوله. ادعوک بدعایه الله فانی (انا) رسول الله الی الناس کافه، لانذر من کان حیا و یحق القول علی الکافرین. اسلم تسلم، فإن أبیت فعلیک اثم المجوس.
خسرو پرویز نامه پیامبر را پاره کرد اما در نهایت سلطنت خودش از هم پاشید و در کمتر از ده سال کل شاهنشانی ایران به دست اعراب افتاد. روایت تاریخی این حوادث اینگونه است: پس از به هم ریختن دولتهای جنوبی گروههایی از مردم این سرزمین (عربستان) به دیگر نقاط شبهجزیره هجرت کردند. اینان در شمال و شرق عربستان هر جا برای زندگی خود سرزمین مناسب یافتند در آن سکونت گزیدند. همین که نفوذ قدرتهای خارجی ایران و روم در داخل عربستان افزایش یافت، هر قسمت از این منطقهها به یکی از دو دولت نیرومندی که مجاور آن بود پیوست و در جنگهایی که بین این دو قدرت بزرگ یعنی ایران و روم در میگرفت به دولتی که تابع آن بود کمک میکرد. سرزمینی که امروز عراق نامیده میشود زیر نفوذ حکومت ساسانی قرار داشت و همچون سدی در مقابل هجوم قبیلههای بیابانی به داخل ایران میایستاد. خسرو پرویز این حکومت محلی را که «حیره» نام داشت از میان برد و با بر افتادن آن دیگر مانعی در راه این قبیلهها دیده نمیشد.پس از درگیری طایفه بکر بن وائل و بنیشیبان در دوره پادشاهی خسرو پرویز با گروهی از سپاهیان ایران و شکست ایران که در تاریخ عرب به نام واقعه ذیقار معروف است عربهای حاشیه شرقی شبه جزیره به این فکر افتادند که قدرت ساسانی چنان نیست که نتوان بر آن پیروز شد. در آغاز مثنی بن حارثه شیبانی رئیس قبیله