لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دوستی با مردم دانا نکوست
دشمن دانا به ز نادان دوست
شیوه های موفق مقابله با مشکلات زندگی چیست؟
هر فرد یک طوری باید با مشکلات خود کنار بیاید یعنی از یک طرف با آن هماهنگی داشته باشد یعنی با مرور زمان و بدون فشار بر مغز و زندگی خود آن را حل کند. مثلاٌ بعضی افراد ممکن است مسیری دیگر را برای حل این مشکلات انتخاب کنند و به طور منطقی و واقعی به مشکلات می نگرد تا ریشه های اصلی و مهم را پیدا کنند. فرد به تحلیل و بررسی نقش خود در این رخ دادها و رفتار مناسبی در قبال آنها می پردازد و مسئولیت خود را در انها و در بوجود آمدن آنها می پذیرد.
شخصی که برای خود ارزش قائل است و در رویارویی با مشکلات احساس مسئولیت می کند و نمی گوید که این موضوع زندگی و آینده مرا خراب و تباه کرده است.
بلکه او به خود می گوید اگر من این کار را نمی کردم این مشکل بوجود نمی آمد یعنی این مسئولیت را می پذیرد و از احساسات و هیجانات خود آگاه می شود.
پذیرفتن مسئولیت یک قدم حیاتی:
کسی که با احساس «ارزش نداشتن» بزرگ شده باشد . در واقع به نوعی زندگی عادت کرده است که تغییر آن برایش سخت و دلهره آور است. او. به نوعی رفتار غلط فقط عادت کرده است اما برای کنار گذاشتن و تغییر این عادت شهامت لازم را در خود نمی بیند.
بسیاری از ما می دانیم که روش زندگی مان درست نیست. می دانیم که باید تغییری در اوضاع ایجاد کنیم تا احساس بهتری از زندگی داشته باشیم اما به رغم این آگاهی شهامت ایجاد این تغییر را نداریم. مانع اصلی در اینجا «ترس» است. ترس از گام برداشتن در یک مسیر ناشناخته. ترس از نگاه مردم. ترس از نداشتن و نتوانستن. ترس از شکست مبالغه کردن یا دست کم شمردن. به سرزنش های دیگران و بسیاری از موارد دیگر.
«شخص ممکن است بک عمر به خاطر این ترس ها از هر گونه تغییر تحول مثبت در زندگی دوری کند»
پس کنترل زندگی خود را خودمان به عهده بگیریم یعنی هیچ کس ما را نمی تواند از این مسئولیت ها خلاص کند و کارهای ما را انجام دهد پس هر کدام از ما مسئول زندگی و آینده خود هستیم.
آگاهی به مسائل:
بسیاری از جوانان از تنهایی رنج می برند .مضطرب و نگرانند. احساس عدم درک از سوی دیگران می کنند. خود را حقیر و بی ارزش می دانند. در برقراری ارتباط با دیگران دچار وحشت می شوند. بدون آنکه به دلایل واقعی این احساس پی ببرند بسیاری به رغم جوانی. مأیوس. خسته. کسل و بی علاقه به همه چیز هستند. آنها نیز فکر می کنند دیگران قادر به درک آنها نیستند. به همین دلیل به نفرت و کینه شان افزوده می شود. آنها فقط می دانند که باید در موقعیت و شرایط بهتری قرار می گرفتند اما هیچ گونه تلاشی برای رسیدن به این موقعیت بهتر از خود نشان نمی دهند.
اکثر این افراد از احساس عدم اعتماد و ارزش به خود رنج می برند آنها روزها. ماه ها و سالها را تلف می کنند بدون این که بدانند چه کار می کنند و بدون آنکه کوششی واقعی برای یافتن ریشه ناراحتی های خود انجام دهند.
آنان گاه نا آگاهانه این احساس تحقیر و عدم ارزش را ناشی از عارضه فیزیکی یا جسمی و یا نقصی که در بدن یا صورت خود دارند می دانند و تمام زندگی خود را صرف توجه به این مسأله می کنند بدون اینکه در صدد ریشه یابی مسأله باشند.
تصمیم گیری:
در مسیر زندگی انتخاب هدف یک مسأله است و تصمیم گیری برای رسیدن به آن مسأله ای دیگر به طور مسلم فضیلت مهم و اصلی در تصمیم گیری رسیدن است که با خود عوامل اصلی پیشرفت روحی و روانی. یعنی تلاش. امید و فعالیت را به همراه می آورد.
همانطور که بیشتر در تعریف احساس ارزش داشتن بیان کردیم این موضوع از دو عنصر اساسی تشکیل شده است.
اعتماد و یقین درونی به ارزشهای خود به عنوان یک انسان.
احساس شایستگی و لیاقت داشتن
انتخاب هدف و تصمیم برای نیل به آن. سبب به ارتقاء میزان این دو عنصر می شود باید توجه داشت این حرکت به سوی هدف است که از اهمیت بسزایی برخوردار است. یک هدف ممکن است کاملاٌ شخصی مثلاٌ ترک یک عادت نا مناسب مانند سیگار یا کم کردن وزن باشد و یا یک هدف تحصیلی مانند موفق شدن در دانشگاه و یا بدست آوردن یک کار مناسب و یا چیزهای دیگر . اهمیت. در تلاش و پشتکاری است که برای رسیدن به آن از خود نشان می دهیم. بسیاری از مردم به دلیل انتخاب هدفهای نا معقول و دست نیافتنی در نیمه های راه خسته و مأیوس برمی گردند و بعضی نیز آنقدر در رسیدن به آن شتاب می کنند که طاقت پشتکار و تلاش مداوم را نمی آورند. این افراد نه تنها به هدف خود نمی رسند بلکه به پایه های یقین و باور خود آنچنان صدمه ای می رسانند که تا مدتها احساس افسردگی. حقارت و یأس خواهند کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن .doc :
شیوه تفکر و برداشت اقتصادى (۱)
در آثار ماکس وبر و ورنر زمبارت (Werner Sombart) اندیشه ”شیوه تفکر و برداشت اقتصادی“ نقش فوقالعادهاى بازى مىکند (رجوع کنید به: زمبارت، ۱۹۱۶). این اصطلاح امروز قدرى کهنه بهنظر مىرسد. در زبان جدید انسان مىتواند بهطور نسبى از چگونگى ”موضع و تلقى بیشتر در برابر زندگى اقتصادی“ سخن گوید که در چارچوب عصر معینى از سوى گروههاى جمعیتى خاص بهطور مشترک تعقیب و پذیرفته مىشود. در این باره موضوع عبارت است از نظرگزینى و شیوه برخورد در برابر اقتصاد (فىالمثل برداشت و فهم اقتصاد بهمنزله کلیت خاص در اقتصاد بازار یا درباره سیستم سرمایهداری) یا درباره قسمت معینى از دیدگاه عمل اقتصادى فىالمثل:
- چگونگى موضع و تلقى درباره کار و دیدگاههاى زندگى کارى.
- چگونگى موضع و تلقى درباره مصرف و کالاهاى مصرفى.
- چگونگى موضع و تلقى درباره پسانداز و تأمین آتیه.
- چگونگى موضع و تلقى او درباره توزیع، مخصوصاً درباره توزیع عادلانه.
- چگونگى موضع و تلقى او درباره پول، مخصوصاً درباره توزیع خانوادههاى مصرفکننده. - چگونگى موضع و تلقى او درباره اقتصادىکردن، خردورزى اقتصادی، درباره تشکیل بازده. - چگونگى موضع و تلقى او درباره رابطه اقتصاد و زیستبومى و غیره.
(۱) . Wirtschaftsgesinnung، براى لغت آلمانى gesinnung در زبان فارسى ترجمههاى مختلفى نظیر فکر، عقیده، نیت، منش و اعتقاد بهکار بردهاند که منظور مؤلف بیشتر شیوه تفکر و شیوه برخورد و برداشت است.
اگر انسان ”تغییرات“ این شیوههاى برخورد و موضعگیرى را یا به دیگر سخن این برداشتهاى اقتصادى را در پویه تاریخ اقتصاد دنبال کند، در اینصورت مىتواند تردیدهائى را که از لحاظ روششناسى به اثبات رسیدهاند مطرح سازد؛ از جمله اینکه آیا چنین برداشتها و برخوردهائى مىتوانند زیربناى مطمئن و قابل قبولى را براى توضیح و توجیه توسعههاى اقتصادى بیان کنند. بهویژه این موضوع قبل از همه از این لحاظ مهم است؛ زیرا شیوه تفکر و منش اقتصادى بدون ملاحظه عمل اقتصادى و خصیصه خاص خود قابل ارزیابى نیست، بهطورى که خطر استدلال همانگوئى وجود دارد: از دیدگاههاى معین فعالیت اقتصادی، وجود یک برداشت یا فهم اندیشه اقتصادى معین کشف مىشود. وبر با این خطر در مورد پایانهاى مکرر به شیوه همانگوئى - که در مورد اندیشههاى مربوط به برداشتها و ارزشها، همیشه روشن هستند - بیشتر به مقابله برمىخیزد تا زمبارت، بدین صورت که وبر در نوشتههاى خود درباره جامعهشناسى دین، یک سرى از متنها را تحلیل مىکند که بهطور وسیع و مستقل از شیوههاى رفتارى تعقیب شده در آنها انتخاب مىشوند.
سرمشق موضعگیرى و طرز تلقى مربوط به اقتصاد در سنت وبر و زمبارت را مىتوان در تقابل و در برابرگذارى ”شیوه زندگى خردمندانه و شیوه زندگى سنتی“ بهشکل خاصى طراحى کرد. وبر به محتواى روح پاکدینى و پیرایشگرى پوریتانى - سرمایهداری، و به قرابت گزینشى بین پروتستانیسم مقدسمآبانه و پروتستانیسم کالوینیستى با ساختدهى به یک ”مرکز و کانون خردمندانه“ که از تثبیت بیرنگ مذهبى (verblassene religiöser Verankerung) در جهت استقلال کارکردی، حاصل شده است اشاره و استناد مىکند. اما زمبارت به اقتصادى کردن زندگى اشاره دارد که قبلاً بهوسیله سرمایهدارى بازرگانى شهرهاى ایتالیا - که در عین حال در متن خود بهصورت آموزه تقواى پاتریستى (patrizisch، مربوط به اشراف قدیمى روم.) تکامل و توسعه یافته بود - یک نوع کاربرد خردمندانه هدفمند را براى نیروهاى اقتصادى رواج مىداد و تبلیغ مىکرد. الیاس (۱۹۷۶) موضوع را اینطور تکمیل مىکند که منش مذهبى یا پاتریستى در درجهٔ اول یک فرصت و موقعیت طبقه متوسط شهرى بوده است در حالىکه الزاماً توده وسیع طبقه کارگر بیشتر بهوسیله فشار خارجى یعنى بهوسیله خود انضباطى اجبارى (aufoktroyierte Selbstdiszplin) و از خارج تحمیلشده، مورد نظارت قرار مىگرفتند.
اقتصادى کردن زندگى و پیشروى الگوى رفتارى خردورزى هدفمند نیز موضوع مورد بحث خیلى از تحقیقات تاریخى درباره خصلت اجتماعى جدید بوده است، مثلاً پولانى (۱۹۴۴) اهمیت استعمارگرایانه سیستم اقتصادى را مورد تأکید قرار داده است که بهسوى نوعى بازرگانى ساختن همه مناسبات اجتماعى منجر مىشود. با وجود این از دید دیگر و از زاویه دیگر با همین نوع نتیجهگیرىها، فروم (Fromm) در (۱۹۸۲) براساس این تز مطالعه و تحقیق مىکند که قانونمندىهاى بازار بدون تأثیر بر ساختار شخصیتى انسانها باقى نمىماند. انسان کارآمد و کارآى بدون ایراد اقتصادى و فنى ساخته و پرداخته مىشود که بهطور گزینشى در آنگونه کششهاى شخصیتی، پرورده و ساخته شود که سیستم بازار، آنها را مىطلبد. فروم از ”خصلت و خصیصه بازاریابی“ انسانهاى جدید سخن مىگوید که فقط با ”هوشمندى یک بازارگر“ بهمنزله استعدادى که در بازار حتىالمقدور خوب ”بفروشد“، مورد سؤال قرار مىگیرد.
مستقل از قابلیت تجربى انجام این ارزیابى انتقادى و اجتماعى در درجه اول مطالعات روانشناختى کار درباره فرآیندهاى اجتماعى شدن و فرآیندهاى گزینشی، در این تصویر تأثیر متفاوت مىگذارند (رجوع کنید به: ویسوده، ۱۹۸۰ و ۱۹۹۱). بهطور کلى قابل قبول است که واقعیات موجود ساختارى و نیز انتظارات اقتصادى مشروط نقشها، آنچه را که اصطلاحاً ”خصلت اجتماعی“ مىنامند، تحت تأثیر قرار مىدهند. اگر انسان بکوشد اندیشه ”تلقى و شیوه تفکر و موضعگیرى اقتصادى را“ نوسازى کند، در این صورت بهنظر ما در بیشترین موارد، جریانات مربوط به تحقیق درباره تحول ارزشها و تحقیق درباره شیوه زندگى مطرح مىشود. در این پوشش (Folie) ”تغییرات منشها و شیوههاى تفکر و برداشت“ در معناى پساماتریالیستى بههمان نحو مورد بحث قرار مىگیرند که هجوم غیراکتسابى (non-akquistorisch) هدفگیرى شده بر خودشکوفائى مستقل تصورات ارزشی، که خود بهوسیله گرایشهاى فردگرایانه دچار تغییر مىشوند (درباره تحول ارزشها رجوع کنید به: مبحث موضوعات اصلى جامعهشناسى - مسائل بنیادى جامعهشناسى کلان). همچنین تأملات جدیدى درباره شیوههاى زندگى
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 43
طب گیاهی، کهن ترین شیوه درمان
طب گیاهی قدیمی ترین شکل درمان است که از سوی بشر شناخته شده و از دیرباز مورد استفاده قرار می گرفته است. استفاده از این روش درمانی در تمامی تمدن ها سابقه دارد و یک جز مهم در پیشرفت علم پزشکی رایج به شمار می رود.
گرایش مجدد مردم به داروهای گیاهی و تولید روزافزون این فرآورده ها از سوی شرکتهای معتبر داروسازی جهان بهانه ای است برای توجه بیشتر به درمان های گیاهی.
استفاده از گیاهان به عنوان دارو برای پیشگیری و درمان بیماری ها از روزگاران کهن مورد توجه متخصصان طب سنتی قرار داشته و تا ابتدای قرن شانزدهم معتبرترین روش برای درمان بیماری ها به شمار می رفته است.
ابوعلی سینا از نخستین دانشمندانی است که در کتاب قانون به شرح و بررسی علمی خواص درمانی گیاهان پرداخته است.
قانون ابن سینا همراه با کتاب الحاوی که از سوی رازی به رشته تحریر درآمد، منابع ارزشمند طب گیاهی بوده و قرنها به عنوان کتاب مرجع مورد استفاده دانشمندان غربی بوده اند. قرن شانزدهم با آغاز نگرش های نوین در علم پزشکی همراه بود.
در نتیجه ظهور این دیدگاه های جدید درمان ، کم کم روشهای درمان بیماری ها با گیاهان کنار گذارده شد و استفاده از داروهای شیمیایی جانشین گیاه درمانی شد؛ اما داروهای تازه هم مشکلات خاص خود را داشت.
عوارض جانبی بسیار زیاد داروهای شیمیایی و گرانی آنها موجب گرایش مجدد مردم به طب گیاهی شد. در قرن اخیر پیشرفت عمده ای در بهره گیری از گیاهان دارویی حاصل شده است و آزمایشگاه های مجهز در سراسر جهان برای بررسی اثرات این داروها به کار و فعالیت مشغولند.
طب سنتی در عصر تجدد
شاید برای بسیاری از مردم قابل تصور نباشد که وجود انواع داروهای شیمیایی در بسته بندی های رنگارنگ حاصل تحقیق بر روی اجزای موثر گیاهان دارویی است. بد نیست بدانید حدود 25 درصد از داروهای تجویز شده از سوی پزشکان در ایالات متحده حداقل شامل یک جزو مشتق از گیاهان هستند.
بعضی از این داروها از عصاره گیاهان تهیه شده و گروهی دیگر از ترکیبات شیمیایی با منشائ گیاهی ساخته می شوند. آمار استفاده از داروهای گیاهی در سالهای اخیر قابل توجه است.
سازمان بهداشت جهانی تخمین می زند که در حال حاضر 80درصد جمعیت جهان یعنی حدود 4 میلیارد نفر از طب گیاهی در درمان بیماری ها استفاده می کنند.
WHO خاطرنشان می سازد که از حدود 119داروی گیاهی حدود 74مورد آن دقیقا همانند کاربرد آنها در طب سنتی مورد استفاده پزشکان قرار می گیرد.
همین موضوع موجب شده است که هم اکنون تحقیقات گسترده ای از سوی شرکتهای داروسازی روی خواص درمانی گیاهان مناطق مختلف جهان انجام گیرد.
هم اکنون مواد مشتق از گیاهان نقش عمده ای در صنعت داروسازی دارند. چنین داروهایی برای درمان بیماری قلبی ، فشار خون بالا، انواع دردهای مزمن ، آسم و دیگر بیماری ها به کار می رود.
به عنوان مثال افدرا گیاهی است که در طب سنتی چینی بیش از 2هزار سال برای درمان بیماری های تنفسی مورد استفاده بوده است.
وافدرئین که جزو فعال این داروی گیاهی است. سابقا در تهیه داروهایی برای تسکین آسم به کار می رفت. مثال دیگر گیاه (Foxglove گل انگشتانه) است.
خواص درمانی آن از سال 1775شناخته شده و در طب گیاهی استفاده فراوانی دارد. در طب رایج پودر برگ این گیاه به عنوان داروی قلبی برای میلیون ها بیمار تجویز می شود.
داروخانه طبیعت
تنوع گیاهان دارویی در طبیعت به حدی است که دسته بندی علمی آنها را به کاری مهم و در عین حال دشوار بدل می کند. یکی از روشهای طبقه بندی گیاهان دارویی براساس خواص آنهاست که به طور اختصار به آن اشاره می کنیم.
1-گیاهان مقوی:
این گیاهان در شرایط خاصی برای تقویت بیمار تجویز می شود که عمدتا می توان به دوران نقاهت پس از بیماری حاد اشاره کرد.
برخی از این گیاهان حاوی انواع ویتامین ها، مواد معدنی و ترکیبات قندی هستند که در تامین انرژی مورد نیاز بدن متعاقب بیماری و برقراری تعادل در عملکرد اندامها نقش عمده ای دارند.
2-گیاهان مدر:
مقدار آب موجود در بافتها تحت تاثیر عوامل گوناگون دچار تغییر می شود. مثال واضح در این زمینه اختلال عملکرد قلب ، ریه و کلیه ها است. علاوه بر این مواردی مثل عادت ماهیانه در خانم ها، تجمع مایعات و ادم را به همراه دارد.
یکی از موثرترین راههای تعدیل آب موجود در فضای بین سلولی و بافتهای مختلف بدن استفاده از گیاهان مدر است که موجب تسکین عوارض ناشی از این بیماری ها می شود.
3-گیاهان مسهل و ملین:
این گروه از گیاهان برای رفع یبوست و تسهیل دفع سموم به کار گرفته می شوند. گیاهان مسهل از طریق مختلف موجب برطرف شدن یبوست می شوند.
برخی از این گیاهان نظیر ریشه ریوند از طرق افزایش ترشح صفرا و تحریک حرکات دودی روده این کار را انجام می دهند و بعضی دیگر مثل ریشه شیرین بیان و روغن زیتون با تحریک جدار روده موجب برطرف شدن یبوست می شوند.
درباره سایر گروههای گیاهان دارویی باید به آرام بخش ها، گیاهان عرق آور جهت سرماخوردگی و تبها و گیاهان مهوع و قی آور برای تخلیه سریع محتویات معده اشاره کرد که همگی با مشورت و تحت نظر پزشک تجویز و استفاده می شوند.
داروی طبیعی هم گاهی مضر است
نکته مهمی که باید بر آن تاکید شود تصوری است که به اشتباه بین گروهی از مردم رایج است. بسیاری از بیماران ، طبیعی بودن دارو را دلیلی برای بی ضرر بودن آن می دانند.
مطابق این تفکر تمامی داروهای گیاهی و فرآورده های حاصل از گیاهان دارویی بی ضرر و فاقد عوارض جانبی هستند.
متخصصان داروسازی یادآوری می کنند که مصرف داروهای گیاهی همراه با سایر داروهای مورد استفاده بیمار می تواند عکس العمل و عوارض جانبی خطرناکی را به همراه داشته باشد.
بنابراین توصیه می شود همواره و قبل از استفاده از داروهای گیاهی با پزشک خود در این باره مشورت کنید. بعضی از داروهای گیاهی موجب تداخل در قدرت جذب موادغذایی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 35 صفحه
قسمتی از متن .doc :
شیوه های فرزندپروری
خانواده سمبل امنیت و آرامش
در قسمت قبل به مطالب سرکوب نیازهای دوران کودکی ، حمایت های افراطی و احساس امنیت و مشاجرات والدین پرداخته شد . اینک در ادامه می خوانیم ...
بسیاری از افراد در جامعه ما تربیت فرزند را وظیفه مادر می دانند. گویا این تنها مادر است که باید خانه داری کند ، وسایل راحتی افراد خانواده را فراهم کند و در برخی موارد حتی بیرون از منزل مشغول به کار باشد و پدر با یک یا دو شیفته کار کردن ، منزل را محل استراحت خود تلقی کرده و می انگارد ورود به منزل به معنای رزرو یک اتاق در هتل است . در این گونه موارد کدبانوی خانه است که با وجود کار و مشغله فراوان مجبور است فشار بی امانی را تحمل کند . این گونه روابط ( که این روزها در بسیاری از خانواده ها مرسوم شده است ) از دو جهت به تربیت صحیح و اصولی فرزندان لطمه وارد می کند . اول این که کودک هیچ یک از والدین را به اندازه کافی نمی بیند و محبت لازمه را دریافت نمی کند و در نتیجه ی این کمبود محبت ، در بزرگسالی دچار عقده های روانی شده و نمی تواند محبت خود را به دیگران ابراز دارد . ثانیاً مادر در اثر تحمل فشارهای بی امان زندگی ممکن است شکیبایی خود را از دست داده و در برابر شیطنت های کودکان حرکات نادرستی از خود بروز دهد ؛ حتی بازی بچه ها را با فریادهای رعدگونه بر هم زده و با تمام این رفتارها ، تنها پرخاشگری را به کودکان خود بیاموزد . ( علاوه بر این کودک ، رفتارهای پدر را الگو قرار داده و در بزرگسالی برای زن و فرزند احترامی قائل نخواهد شد . در نظر او جنس مؤنث تنها برای ایجاد رفاه حال مذکران آفریده شده ، همانطور که مادرش بود ) از تمام اینها گذشته ، شاید بتوان از کمی ساعات حضور پدر در منزل در دوران کودکی چشم پوشی کرد ؛ اما وقتی فرزند به سن نوجوانی رسید دیگر حضور مادر کافی نیست . در این بُرهه ، احتیاج عاطفی به حضور پدر کاملاً مشهود است . البته واکنش دختران و پسران به عدم حضور پدر متفاوت است . دختران در سن بلوغ به جنس مخالف گرایش پیدا می کنند . آنها چون نیاز به محبت پدرانه را در خانه دریافت نکرده اند ، سعی می کنند چنین محبتی را بیرون از منزل به دست آورند . پسران نیز ممکن است الگوهای نادرستی را برای خود ملاک رفتار مردانه قرار داده و رفتارهای ناسازگارانه ای از خود بروز دهند . فردی که از کودکی مورد بی مهری والدین و اطرافیان قرار گیرد الگویی برای ابراز محبت به دیگران را نمی آموزد و نمی تواند عواطف و احساسات خود را به دیگران منتقل کند . حال پسرکی را در نظر بگیرید که در محیط منزل به هر شکلی از عواطف و احساسات پدر محروم است ( پدر حضور فیزیکی و یا عاطفی کمتری در منزل دارد ) . او برای جلب محبت دیگران خصوصاً پدر دست به هر کاری می زند و چون می بیند تنها هنگامی که مرتکب کار خطایی می شود مورد توجه قرار می گیرد ، پس شروع می کند به واکنش های منفی ، لجاجت ، پرخاشگری ، بد دهنی و در نوجوانی بزهکاری . این ناسازگاری ها زمانی به اوج خود می رسد که نوجوان اسیر باندهای بزهکارانه شده و با اندکی محبت از طرف آنها ، جذب شخصیت دروغینشان شده، کم کم از پرخاشگری کلامی به قتل ، دزدی ، اعتیاد و دیگر مفاسد اجتماعی کشیده می شود . زیرا انحرافات اخلاقی مثل دایره ای ، تسلسل وار هستند . دزدی به دنبال نیاز ، گاه نیاز در اثر احتیاج به پول برای تهیه مواد مخدر ، اعتیاد در اثر دوستی با دوستان ناباب و....
جامعه
محیط اجتماعی در حد قابل توجهی در چگونگی تکوین شخصیت و زندگی انسان تأثیر دارد ؛ چنانچه کودک در محیط نامناسبی پرورش پیدا کند ، جایی که پرخاشگری ، اولین و آخرین راه حل هر کاری است . کودک روش زندگی خود را از محیط می آموزد و یاد می گیرد چگونه رفتار کند . کودکی که در محیطی نامناسب رشد کند یاد می گیرد برای رسیدن به مقصود ، پرخاشگرانه رفتار کند . پس در کودکی تیر و کمان را به عنوان وسیله دفاعی با خود حمل می کند و در نوجوانی چاقو و یا دیگر آلات در دسترس (اسلحه سرد). زیرا محیط زندگی خود را ، محیطی ناامن تلقی می کند و طبیعی است به نوعی از خود دفاع کند و از آنجا که دفاع منطقی را نیاموخته از همان روش معمول بهره می جوید که دیگران ( اطرافیانی که رفتار آنها را برای خود الگو قرار داده ) استفاده می کرده اند .
مسئله وراثت و محیط
بعضی از محققان معتقدند بزهکاری های نوجوانان و حتی بزرگسالان تنها در اثر زیستن در شرایط نامساعد نیست . بلکه تا حدی زمینه ارثی در بروز این مشکلات وجود دارند . این تفکر از فرهنگ های باستانی شروع شده وتا به امروز ادامه یافته است .
آنچه امروزه در یک دید واقع بینانه به اثبات رسیده آن است که توارث ، عامل مهمی در تعیین چگونگی واکنش شخص در مقابل محیط است ، اما عامل اصلی نیست .
چند توصیه
اصلاح وضعیت اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی خانواده ها گامی است مهم در جهت پیشگیری از بروز اعمال شنیع و جنایتکارانه در افراد جامعه . جامعه شناسان جنایی لوح ضمیر کودک را همچون آئینه ای پاک و شفاف می دانند که هر گونه نقش نیک و بد را در خود می پذیرد . از آنجا که خانواده به عنوان ابتدایی ترین محیط رشد و تکامل و والدین اولین الگوهای رفتاری کودک به حساب می آیند و می توانند تأثیر شگرفی در نحوه زندگی و افکار و عقاید فرد به جا بگذارند ، لذا رفتار صحیح خانواده و توجه به شناخت نیازها ، علائق و خواسته های کودک ، بسیار اساسی به نظر می رسد. این اصلاح موقعیت خانواده در درجه اول با آموزش ، میسّر می شود . بسیار مفید است که برای مادران باردار قبل از تولد نوزاد کلاس های آموزشی جهت رفتار با کودک تشکیل شود . زمانی که دختران قبل از ازدواج ، آموزش شیرینی پزی و آشپزی را به عنوان نکته ای مثبت برای زندگی می دانند ، آیا تربیت فرزند که بسیار اساسی تر و حساس تر از این امور است کلاس آموزشی نمی طلبد ؟ معمولاً مراکز بهداشت و تنظیم خانواده در بیمارستان ها ، خصوصیات ظاهری ، قد ، وزن و بیماری های کودکان را کنترل می کنند ؛ چه خوب است اگر در کنار این مراکز بهداشت جسمی ، مکان هایی نیز جهت بهداشت روانی افراد خانواده تشکیل شود تا هرگاه مادران با مشکل تربیتی مواجه شدند از طریق این مکان ها رهنمودهای لازم را دریافت کنند .
پرورش نونهالان و آموزش چگونه واکنش نشان دادن نسبت به موقعیت های مختلف در جامعه ، از اهمیتی به مراتب بالاتر برخوردار است . آموزگاران به عنوان مربیانی که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 40 صفحه
قسمتی از متن .doc :
شیوه های رفتاری در گروههای مختلف
معرفی
شیوه های رفتاری در کار گروهی به طور گسترده بروز می کند و نمایان می شود یکی از دلایل این نمایانی یا شهرت پیدا کردن تاکید کردن روی این موضوع است که این روشها روی آموزش مهارتهای خود اداره خودمحوری کردن مراجعه کنندگان و بیماران می تواند پیاده شود آنها می توانند از این روشها برای کنترل زندگی شان، رفتارشان به طور موثر با مشکلات حال و آینده استفاده کنند، و وظایفشان را به خوبی بدون ادامه روان درمانی انجام دهند. نویسندگان با یک مبدا رفتاری، همانند واتسون و تارپ(2002)، کتابهایی را به موضوع کمک کردن به مردم در زمینه رفتار شخصی یا رفتار خود محوری اختصاص داده اند. این هدف از طریق تنوع های وسیع و گسترده، در مورد تکنیکهای شناختی و رفتاری با مبدا عملی انجام می شد. اکثر این تکنیکهای درمانی مراحلی هستند که مراجعه کنندگان می توانند برای حل مشکلات درون شخصیتی، احساسی و تصمیم گیری روی خودشان پیاده کنند و انجام دهند.
- اصطلاح روان درمانی رفتار به کاربرد چند مرحله و تکنیک اشاره می کند که از یک متغیر در تئوریهای یادگیری ریشه گرفته است. برای اینکه هیچ تئوری به تنهایی تمرینهای روان درمانی موقتی را تایید نمی کند، هیچ مدل گروهی تنها وجود ندارد. که به معنای دقیق کلمه بتواند گروه رفتاری نامیده شود بعلاوه، انواع گوناگونی از گروهها هستند که روی یادگیری و رفتاری کار می کنند. رفتار درمانی بهترین روش و مفهوم تصور شده به عنوان یک اصل عمومی برای تمرینهای کلینیکی است که به روشهای تجربی به منظور مطالعه رفتار بستگی دارد. یک فرض اساسی از پیش بینی های رفتاری این است که اکثر رفتارهای مشکل ساز، رفتارهای شناختی و احساسی هستند که یاد گرفته شده اند و می توانند توسط یادگیری رفتارهای جدید اصلاح شوند، این روش اغلب"روان درمانی" نامیده می شود. برای اینکه آن بیشتر به طور خاص یک تجربه تحصیلی است، افراد در یک مرحله آموزش و یادگیری قرار دارند و به آنها یاد داده می شود که چطور یک منظره یا ژرف نمایی جدیدی را روی راههای یادگیری باز کشد و آن را گسترش دهند- آنها تشویق می شوند تا در زمینه رفتارهای موثر، شناختی و احساسی بیشتر تلاش کنند، همچنین مشکلات ممکن است مربوط به نقص مهارتها، رفتارهای سازگار یا هماهنگ، یا استراتژی های شناختی باشد که یاد گرفته نشده اند و بیماران می توانند این مهارتها را با شرکت کردن در تجربه های کسب شده تقلید کنند بسیاری از تکنیکهای به کار گرفته شده توسط گردهمایی با صداهای متفاوت(همانند روان درمانی، رفتارهای احساسی، عقلانی، به روان درمانی شناختی، روان درمانی واقعیت و تجزیه و تحلیل کاری یا اجرایی). این فرض اساسی روان درمانی گروه، به عنوان یک مرحله تحصیلی به حساب می آید و آنها به ارزشیابی یادگیری و آموزش که در یک گروه به ارث برده شده تاکید می کنند.
- فرض دیگر از مبدا رفتاری این است که رفتارهایی که بیماران بیان می کنند خود بیماری است(نه این که اساسا نشانه بیماری باشد. راه حل های موفقیت آمیز از این رفتارهای مشکلساز حل دوباره مشکل است، و یک سری جدید از بیماریها به طور ضروری بوجود نیامده است. این چشم انداز رفتاری در تضاد با شیوه های است که مبدا ارتباطی و شناختی دارند که تاکید خاصی روی بیماران برای شناخت بیماری و مشکلاتشان دارند که به عنوان یک شرط لازم برای تغییر در آنها است. در حالیکه روشهای مبدا شناختی فرض می کنند که اگر بیماران سرشت و علت علائم بیماری شان را بفهمند، آنها بهتر قادر به کنترل زندگیشان هستند. شیوه های رفتاری گمان می کند که تغییرات بدون شناخت هم می تواند انجام شود. روان درمانان رفتاری روی این مقاله کار می کنند که تغییر در رفتار می تواند قبل از شناخت خود شخص اتفاق بیافتد و تغییرات رفتاری می تواند به سطح وسیع تری از خود شناختی منتهی شود. پیشروان گروه رفتاری ممکن است استراتژی هایی را از نقطه نظر تئوریکی گوناگون توسعه دهند، طوری تهیه و تنظیم شده اند که اثراتشان در اهداف جلسه روان درمانی می تواند شرح داده شود این پیشروان پیشرفتهای اعضای گروه را از طریق مجموعه در حال تکوین از اطلاعات قبل، در طول و بعد از تمام مداخله ها دنبال می کنند. چنین روش هر دو گروه پیشبرد اعضا را با اظهار نظرهای مداوم درباره پیشرفتهای درمانی آماده می کنند. در این روش، الگوی رفتاری هم یک پزشک بالینی و هم دانشمندان است که به بررسی اثربخشی تکنیکهایش می پردازد.
- گروههای رفتاری از یک بینش رفتاری به یک تنوع وسیعی از مداخله ها کشیده می شوند که از تئوریهای یادگیری اجتماعی مشتق شده اند. و برای بیشتر قسمتها، آن گروههای شناخت رفتاری هستند تا گروههای روان درمانی رفتاری که به طور سنتی شکل گرفته اند. شیوه درمان شناختی برای گروهها اکنون رشته اصلی روان درمانی رفتار موقتی را بازگو می کند. از اوایل سال 1970، حرکت های رفتاری توسعه پیدا کرد تا به عوامل شناختی یک نقش اصلی در تشخیص و معالجه مشکلات رفتاری بدهد وقتی که فوریت و