دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق درباره؛ شعر زبان سعدى و زبان شعر حافظ

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

شعر زبان سعدى و زبان شعر حافظ

یان غزل هاى سعدى و حافظ تفاوت هاى فراوان به چشم مى خورد. این تفاوت ها یا ریشه در معنا و مضمون آن ها دارند، یا در نظر گاه آن ها، یا در طرز تلقى، یا ساخت و پرداخت ادبى و یا زبان و شیوه برخورد با آن. طرح و تحلیل هر یک از این تفاوت ها در جا و مجال خود، بى شک، از جمله کارهاى ضرورى است که، اگر هنوز به درستى انجام نشده است، باید روزى صورت گیرد. در اینجا، من فقط به یک تفاوت از آن میان مى پردازم و مى کوشم علت وجود همان یک تفاوت را تا مى توانم پیدا کنم و اهمیت آن را آشکار سازم.

تفاوت مزبور در فاصله اى است که میان صورت ظاهر غزل هاى این دو شاعر از یک طرف و معنا و پیام آن ها از طرف دیگر مشاهده مى شود. توجه به این اختلاف در فاصله صورت و محتوى از آن رو مهم است که مستقیماً به درک و التذاذ هنرى، از جمله از آثار سعدى و حافظ، مربوط مى شود: تا ما از صورت غزل هاى این دو شاعر به محتوى و پیام آن ها نرسیم، نمى توانیم به درک و التذاذ هنرى از آن ها بدان گونه که باید دست یابیم.

واقعیت این است که فاصله صورت و محتوى در غزل هاى سعدى عموماً بسیار کوتاه تر از آن است که در غزل هاى حافظ دیده مى شود. در نتیجه، درک و التذاذ هنرى از غزل هاى سعدى بسیار زودتر نصیب ما مى شود تا از غزل هاى حافظ. بگذارید بحث را با یک مثال دنبال کنیم تا نکته هر چه روشن تر شود. در این مثال یک پاره از غزل سعدى را با یک پاره از غزل حافظ مى سنجیم1:

1) خوش مى روى به تنها تن ها فداى جانت *** مدهوش مى گذارى یاران مهربانت

آئینه اى طلب کن تا روى خود ببینى *** و ز حسن خود بماند انگشت در دهانت

قصد شکار دارى یا اتفاق بستان *** عزمى در سرت باید تا مى کشد عنانت...

رخت سراى عقلم تاراج شوق کردى *** اى دزد آشکارا مى بینم از نهانت...

من فتنه زمانم و آن دوستان که دارى *** بى شک نگاه دارند از فتنه زمانت...

2) به جان پیر خرابات و حق نعمت او *** که نیست در دل من جز هواى خدمت او

بهشت اگر چه نه جاى گناهکاران است *** بیار باده که مستظهرم به همت او

چراغ صاعقه آن سحاب روشن باد *** که زد به خرمن ما آتش محبت او

بر آستانه میخانه گر سرى بینى *** مزن به پاى که معلوم نیست نیست او...

بیار باده که دوشم سروش عام غیب *** نوید داد که عام است فیض رحمت او...

در پاره (1) که نمونه اى از غزل سعدى است، ما با عبور از دو سطح معنائى مى توانیم از سطح صورت غزل به چیزى در مایه پیام واقعى آن برسیم. سطح نخست همان سطح معناى زبانى است که، به تأیید معناشناسان2، از سر جمع معانى لغاتِ غزل و روابط دستورى آن حاصل مى شود. در این سطح، ما از رهگذر نظام معناشناسى3 زبان به ساختى از معناى متن مى رسیم که، طبق قواعد معنایى4 همان نظام، خلاف قاعده5 قلمداد مى شود. مثلا، معنائى که در سطح نخست براى بیت چهارم از پاره غزل سعدى به دست مى آوریم، چیزى در مایه معناى خلاف قاعده (3) در زیر است:

3) سبب شدى که شوق همه اسباب و اساس خانه عقل مرا تاراج کند. من تو را که دزدِ آشکارى هستى از نهان مى بینم.

آنگاه همین ساختِ معنائى خلاف قاعده را به سطح دوم مى بریم که سطح معناى ادبى است و در آنجا، غرابت ها یا، به اصطلاح، هنجارگریزى هاى6 سطح نخست را به کمک قواعد معنائى ادبى که به نظام ادبیات تعلق دارند از میان برمى داریم تا به ساختى از معنا برسیم که با معناى زبانىِ آشکار و لفظ به لفظ غزل فرق دارد. مثلا معنائى که در سطح دوم براى همان بیت چهارم به کمک قواعدِ ادبى به دست مى آوریم مى تواند چیزى در مایه معناى (4) در زیر باشد:

4) شور عشق تو عقل مرا به کلى مقهور کرده است. مثل کسى شده ام که نهانى به تماشاى دزدى ایستاده است که روز روشن دارد مال او را مى برد.

درست، در همین سطح دوم و از دل همین نوع معناى ادبى است که مى توانیم به چیزى در مایه پیام پاره غزل (1) سعدى دست یابیم پیامى حاوى نکات (5) در زیر:

5) ستایش خرام معشوق در تنهائیش که با تمام عالم سودا نمى توان کرد لذت تماشاى او که هوش از سر مى برد و همه را حیرت زده مى کند شوق خدمت به او عمق شیدائى عاشق و، سرانجام، وقوف عاشق به ناکامى نهائیش.

پیدا است که هر درک و التذاذ هنرى هم که از این غزل نصیبمان مى شود حاصل همین مایه از پیام و کشف آن است. و این در مورد غزل هاى دیگر سعدى نیز غالباً صادق است.

در پاره (2) که نمونه اى از غزل حافظ است، امکان ندارد تنها با عبور از دو سطح معنائى یاد شده به چیزى در مایه پیام واقعى غزل حافظ برسیم. در اینجا، ما ناگزیریم فاصله بسیار بیشترى را طى کنیم تا به کشف پیام واقعى غزل و درک و التذاذ هنرى راه یابیم. با این تفصیل که ما پس از گذار از دو سطح معناى زبانى و معناى ادبى غزل حافظ، به گونه اى که در مورد غزل سعدى دیدیم، تازه به معنائى مى رسیم در مایه معناى (6) در زیر:

6) تمناى خدمت به پیر خرابات به پاس حق نعمت او امید رفتن به بهشت در عین ادامه باده خوارى آرزوى تداوم واقعه اى که آتش به حاصل عمر شخص زده است دعوت به مدارا بامیخواره چون نمى دانیم چه در سر دارد و، سرانجام، اصرار به میخوارى به دلیل عام بودن فیض رحمت، او، که در غزل معلوم نیست چه کسى است.

پر پیدا است که این مایه از معنى، که حاصل گذار از دو سطح معناى زبانى و معناى ادبى است، نه خود پیام واقعى پاره غزل حافظ است نه نیز مى توان چنان پیامى را مستقیماً و بدون گذشتن از سطوح دیگر از دل آن بیرون آورد. چرا که این معنى نه با امور جهان واقع جور در مى آى د، نه با معانى و روابط معنائى در نظام زبان که صحّت آن ها در گرو مراتب صدقشان با مصادیق جهان واقع است، نه نیز با آن معانى متعالى که قرار است هر اثر ادبى به کمک صورتگرى ها و معنى پردازى هاى متداول در نظام ادبیات نصیب خواننده کند.

پس براى کشف پیام واقعى پاره غزل حافظ و نیل به درک و التذاذ هنرى از آن، باید از سطح معناى ادبى هم فراتر رفت و در آنجا به کمک امکانات موجود در نظام ها و شیوه هاى تحلیل دیگر که، چنان که خواهیم دید، نه به سطوح زبان و ادبیات، بلکه به سطوح و ساحات متعالى ترى تعلق دارند، به جستجوى معنائى پرداخت که بتواند هم با امور جهان واقع دمساز باشد، هم با نظام معنائى زبان، هم، بالآخره با نظام معنائى ادبیات. چنان معنائى مى تواند در مایه پیام (7) در زیر باشد:

7) تمناى خدمت به کسى به پاس حق نعمتى امید بخشایش از او براى شخص گناهکارى آرزوى تداوم عشقى با همه جانکاه بودنش امید عنایت به نیت خیرى که در پس گناهى ظاهرى نهفته است و، در نهایت، مژده برخوردارى از رحمت عامى.



خرید و دانلود تحقیق درباره؛ شعر زبان سعدى و زبان شعر حافظ


دانلود جزوه گرامر زبان دکتری

دانلود جزوه گرامر زبان دکتری

مخصوص دانشجویان ارشد وزارت علوم و بهداشت برای امتحان زبان دکتری

همچنین دانش آموزان برای کنکور ورودی دانشگاه

این فایل دست نویس می باشد

در دو فایل PDF

170 صفحه دست نویس

نمونه ای از جزوه در لینک زیر قابل مشاهده است از هر پی دی اف 5 صفحه به صورت نمونه برای مشاهده مشتریان گذاشته شده

http://s8.picofile.com/file/8298271184/%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86_%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1%DB%8C.zip.html

حتما ببینید پشیمون نمیشید



خرید و دانلود دانلود جزوه گرامر زبان دکتری


تحقیق؛ شعر زبان سعدى و زبان شعر حافظ

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

شعر زبان سعدى و زبان شعر حافظ

یان غزل هاى سعدى و حافظ تفاوت هاى فراوان به چشم مى خورد. این تفاوت ها یا ریشه در معنا و مضمون آن ها دارند، یا در نظر گاه آن ها، یا در طرز تلقى، یا ساخت و پرداخت ادبى و یا زبان و شیوه برخورد با آن. طرح و تحلیل هر یک از این تفاوت ها در جا و مجال خود، بى شک، از جمله کارهاى ضرورى است که، اگر هنوز به درستى انجام نشده است، باید روزى صورت گیرد. در اینجا، من فقط به یک تفاوت از آن میان مى پردازم و مى کوشم علت وجود همان یک تفاوت را تا مى توانم پیدا کنم و اهمیت آن را آشکار سازم.

تفاوت مزبور در فاصله اى است که میان صورت ظاهر غزل هاى این دو شاعر از یک طرف و معنا و پیام آن ها از طرف دیگر مشاهده مى شود. توجه به این اختلاف در فاصله صورت و محتوى از آن رو مهم است که مستقیماً به درک و التذاذ هنرى، از جمله از آثار سعدى و حافظ، مربوط مى شود: تا ما از صورت غزل هاى این دو شاعر به محتوى و پیام آن ها نرسیم، نمى توانیم به درک و التذاذ هنرى از آن ها بدان گونه که باید دست یابیم.

واقعیت این است که فاصله صورت و محتوى در غزل هاى سعدى عموماً بسیار کوتاه تر از آن است که در غزل هاى حافظ دیده مى شود. در نتیجه، درک و التذاذ هنرى از غزل هاى سعدى بسیار زودتر نصیب ما مى شود تا از غزل هاى حافظ. بگذارید بحث را با یک مثال دنبال کنیم تا نکته هر چه روشن تر شود. در این مثال یک پاره از غزل سعدى را با یک پاره از غزل حافظ مى سنجیم1:

1) خوش مى روى به تنها تن ها فداى جانت *** مدهوش مى گذارى یاران مهربانت

آئینه اى طلب کن تا روى خود ببینى *** و ز حسن خود بماند انگشت در دهانت

قصد شکار دارى یا اتفاق بستان *** عزمى در سرت باید تا مى کشد عنانت...

رخت سراى عقلم تاراج شوق کردى *** اى دزد آشکارا مى بینم از نهانت...

من فتنه زمانم و آن دوستان که دارى *** بى شک نگاه دارند از فتنه زمانت...

2) به جان پیر خرابات و حق نعمت او *** که نیست در دل من جز هواى خدمت او

بهشت اگر چه نه جاى گناهکاران است *** بیار باده که مستظهرم به همت او

چراغ صاعقه آن سحاب روشن باد *** که زد به خرمن ما آتش محبت او

بر آستانه میخانه گر سرى بینى *** مزن به پاى که معلوم نیست نیست او...

بیار باده که دوشم سروش عام غیب *** نوید داد که عام است فیض رحمت او...

در پاره (1) که نمونه اى از غزل سعدى است، ما با عبور از دو سطح معنائى مى توانیم از سطح صورت غزل به چیزى در مایه پیام واقعى آن برسیم. سطح نخست همان سطح معناى زبانى است که، به تأیید معناشناسان2، از سر جمع معانى لغاتِ غزل و روابط دستورى آن حاصل مى شود. در این سطح، ما از رهگذر نظام معناشناسى3 زبان به ساختى از معناى متن مى رسیم که، طبق قواعد معنایى4 همان نظام، خلاف قاعده5 قلمداد مى شود. مثلا، معنائى که در سطح نخست براى بیت چهارم از پاره غزل سعدى به دست مى آوریم، چیزى در مایه معناى خلاف قاعده (3) در زیر است:

3) سبب شدى که شوق همه اسباب و اساس خانه عقل مرا تاراج کند. من تو را که دزدِ آشکارى هستى از نهان مى بینم.

آنگاه همین ساختِ معنائى خلاف قاعده را به سطح دوم مى بریم که سطح معناى ادبى است و در آنجا، غرابت ها یا، به اصطلاح، هنجارگریزى هاى6 سطح نخست را به کمک قواعد معنائى ادبى که به نظام ادبیات تعلق دارند از میان برمى داریم تا به ساختى از معنا برسیم که با معناى زبانىِ آشکار و لفظ به لفظ غزل فرق دارد. مثلا معنائى که در سطح دوم براى همان بیت چهارم به کمک قواعدِ ادبى به دست مى آوریم مى تواند چیزى در مایه معناى (4) در زیر باشد:

4) شور عشق تو عقل مرا به کلى مقهور کرده است. مثل کسى شده ام که نهانى به تماشاى دزدى ایستاده است که روز روشن دارد مال او را مى برد.

درست، در همین سطح دوم و از دل همین نوع معناى ادبى است که مى توانیم به چیزى در مایه پیام پاره غزل (1) سعدى دست یابیم پیامى حاوى نکات (5) در زیر:

5) ستایش خرام معشوق در تنهائیش که با تمام عالم سودا نمى توان کرد لذت تماشاى او که هوش از سر مى برد و همه را حیرت زده مى کند شوق خدمت به او عمق شیدائى عاشق و، سرانجام، وقوف عاشق به ناکامى نهائیش.

پیدا است که هر درک و التذاذ هنرى هم که از این غزل نصیبمان مى شود حاصل همین مایه از پیام و کشف آن است. و این در مورد غزل هاى دیگر سعدى نیز غالباً صادق است.

در پاره (2) که نمونه اى از غزل حافظ است، امکان ندارد تنها با عبور از دو سطح معنائى یاد شده به چیزى در مایه پیام واقعى غزل حافظ برسیم. در اینجا، ما ناگزیریم فاصله بسیار بیشترى را طى کنیم تا به کشف پیام واقعى غزل و درک و التذاذ هنرى راه یابیم. با این تفصیل که ما پس از گذار از دو سطح معناى زبانى و معناى ادبى غزل حافظ، به گونه اى که در مورد غزل سعدى دیدیم، تازه به معنائى مى رسیم در مایه معناى (6) در زیر:

6) تمناى خدمت به پیر خرابات به پاس حق نعمت او امید رفتن به بهشت در عین ادامه باده خوارى آرزوى تداوم واقعه اى که آتش به حاصل عمر شخص زده است دعوت به مدارا بامیخواره چون نمى دانیم چه در سر دارد و، سرانجام، اصرار به میخوارى به دلیل عام بودن فیض رحمت، او، که در غزل معلوم نیست چه کسى است.

پر پیدا است که این مایه از معنى، که حاصل گذار از دو سطح معناى زبانى و معناى ادبى است، نه خود پیام واقعى پاره غزل حافظ است نه نیز مى توان چنان پیامى را مستقیماً و بدون گذشتن از سطوح دیگر از دل آن بیرون آورد. چرا که این معنى نه با امور جهان واقع جور در مى آى د، نه با معانى و روابط معنائى در نظام زبان که صحّت آن ها در گرو مراتب صدقشان با مصادیق جهان واقع است، نه نیز با آن معانى متعالى که قرار است هر اثر ادبى به کمک صورتگرى ها و معنى پردازى هاى متداول در نظام ادبیات نصیب خواننده کند.

پس براى کشف پیام واقعى پاره غزل حافظ و نیل به درک و التذاذ هنرى از آن، باید از سطح معناى ادبى هم فراتر رفت و در آنجا به کمک امکانات موجود در نظام ها و شیوه هاى تحلیل دیگر که، چنان که خواهیم دید، نه به سطوح زبان و ادبیات، بلکه به سطوح و ساحات متعالى ترى تعلق دارند، به جستجوى معنائى پرداخت که بتواند هم با امور جهان واقع دمساز باشد، هم با نظام معنائى زبان، هم، بالآخره با نظام معنائى ادبیات. چنان معنائى مى تواند در مایه پیام (7) در زیر باشد:

7) تمناى خدمت به کسى به پاس حق نعمتى امید بخشایش از او براى شخص گناهکارى آرزوى تداوم عشقى با همه جانکاه بودنش امید عنایت به نیت خیرى که در پس گناهى ظاهرى نهفته است و، در نهایت، مژده برخوردارى از رحمت عامى.



خرید و دانلود تحقیق؛ شعر زبان سعدى و زبان شعر حافظ


آموزش برنامه نوسی با زبان ویژوال بیسیک 45 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 45

 

تاریخچه ای درباره ویژوال بیسیک

ویژوال بیسیک توسعه یافته basic می باشد.basicتوسط پروفسورjohn kemency وthomas kurts ازکالج dartmouth برای نوشتن برنامه های ساده ایجادشد واین طراحی ازاواسط دهه1960 آغازگردید.

هدف از بیسیک اولیه آموزش برنامه نویسی بود.بیسیک توسط انواع متفاوتی ازکامپیوترهامورداستفاده قرار گرفت وسرمشق سایرزبانهاشد.

باتوسعه گرافیکی کاربر (gui)توسط میکروسافت دراواخر دهه 1980 واوایل 1990basic تکامل تدریجی خودرا به سوی ویژوال بیسیک انجام داده بود که توسط گروه مایکروسافت درسال1991انجام پذیرفت.درزمانیکه ویژوال بیسیک درمرحله ظهوربود توسعه برنامه های کاربردی تحت ویندوز میکروسافت عملی طاقت فرسابود. باآمدن ویژوال بیسیک ایجاد برنامه های کاربردی تحت ویندوز بسیارآسان شد .

ازسال1991تاکنون شش نوع از ویژوال بیسیک روانه بازار شده است وآخرین نمونه آن ویژوال بیسیک6 می باشدکه درسپتامبر1998روانه بازارگردیده است.

ویژوال بیسیک چیست؟

ویژوال بیسیک زبان برنامه نویسی میکروسافت ویندوز است.برنامه های ویژوال

بیسیک درمحیط توسعه یافته مجتمع(IDE)طراحی وساخته می شوند.IDEبه برنامه نویس این اجازه رامی دهدکه برنامه های خودرابه صورت مناسب وراحت ایجاد،اجراوخطایابی کند.(پردازش مربوط به تولیدسریع یک نرم افزارکاربردی رااغلب radمی نامند).

ویژوال بیسیک یکی اززبانهای radبوده وبه طوروسیعی در دنیامورداستفاده میباشد.ویژوال بیسیک مشتق شده از زبان برنامه نویسی بیسیک است .-ویژوال بیسیک خصیصه های متمایزکننده تری نسبت به سایرزبانهای برنامه نویسی داردمانندواسط گرافیکی کاربر-event handling ودسترسی به win32 api ،ویژگیهای شئ گرا،رسیدگی به خطابرنامه نویسی ساخت یافته وسایر موارد.

محیطIDE ویژوال بیسیک این امکان رابه برنامه نویس می دهد که بدون خبره بودن دربرنامه نویسی تحت ویندوز،برنامه های تحت ویندوز ایجاد نماید.

میکروسافت چند نوع متفاوت ویژوال بیسیک خود رابه بازار عرضه کرده است که به نامهایprofessional enterprise edition ، learning edition در دسترس هستند.

نوع learning edition یاآموزشی قابلیت برنامه نویسی درحد پایه راارائه می کند و نوع professional edition نسبت به نوع آموزشی از توانایی بالاتری برخورداراست و توسط بسیاری از برنامه نویسانی که برنامه های کاربردی باویژوال بیسیک می نویسند مورداستفاده قرار می گیرد.

ازنوعenterprise edition برای ایجادسیستمهای محاسباتی باحجم بالا استفاده می شود.ویژوال بیسیک یک زبان مفسر است با این وجود نوعهای enterprise و professional می توانند کدهای ویژوال بیسیک رابه native codeکامپایل نمایند.

مراحل نصب ویژوال بیسیک

برای نصب ویژوال بیسیک نیازبه نرم افزاروسخت افزارزیراست:

- ویندوز(95،98،2000وxp)

- کامپیوتر 486 یا ترجیحا پنتیوم با حداقل 16مگابایت RAM

- CD وماوس

- دیسک سخت

راه اندازی ویژوال بیسیک

برنامه ویژوال بیسیک برروی CDذخیره شده است که برای استفاده ازآن بایدآن را در دیسک سخت نصب کنید. درمحیط ویندوز، برنامهINSTALL را از روی CD اجراکنید تا ویژوال بیسیک درمنویprograms یندوزظاهرشود . برای اجرای آن برروی گزینه مربوط کلیک کنیدتاصفحه اول ویژوال بیسیک مانند شکل ظاهرشود.دراین شکل می توانیدکارهای مورد نظرتان را شروع کنید.سیستم به طورخودکاربرروی آیکن standard exe داردکه برای ایجاد پروژه های ویژوال بیسیک به کارمی رود . برای ادامه کار کلید enter را فشار دهید یا دکمهopen را کلیک کنید.

پنجره ای به نام Form1 ظاهر میشود. فرم محیطی است که در آن می توانید برنامه خود را طراحی کنید . یعنی عناصر تشکیل دهنده برنامه در این فرم قرار می گیرند .

در سمت راست شکل پنجره های Project وpropertiesو Form Layout قرار دارند.هر یک از این پنجره ها را به طور مختصر توضیح می دهیم.

اجزای سازنده برنامه ویژوال بیسیک:

اولین قدم درایجادیک برنامه،ایجادیک فرم وسپس قراردادن عناصربرروی آن است.عناصررابرحسب نیازمی توان تشخیص داد.این کارنیازبه تمرین دارد.به طورکلی می توان گفت که کتابخانه ای ازعناصر در ویژوال بیسیک موجوداست که برنامه هاازاین عناصر ساخته می شوند،کدهاتوسط ویژوال بیسیک تولیدمی گرددولی بعضی ازکدهارانیزبرنامه نویس بایدبنویسد. تقریبادرتمام برنامه های



خرید و دانلود  آموزش برنامه نوسی با زبان ویژوال بیسیک 45 ص


مقاله درباره پیشوای دهم (علیه السلام) و آگاهی به زبان ها امام هادی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

پیشوای دهم (علیه السلام) و آگاهی به زبان ها

منبع:روزنامه قدس – شماره 5743

دین اسلام سه ویژگی جامع، جهانی و جاویدان دارد. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)) و امامان نیز الگوهای جامع، جهانی و جاویدانند. هر یک از امامان (علیهم السلام) در عصر خویش برترین شخصیت جهانی بوده اند و همه فضایل و ارزشها را با هم در سطح عالی داشته اند. امام رضا (علیه السلام) همین حقیقت را در تعریف «امام» آورده و فرموده اند: امام یکتای زمان خود است، هیچ کس به او نمی رسد و هیچ دانشمندی برابرش نیست و نظیری برای او پیدا نمی شود. بی درخواست و اکتسابی همه فضیلتها را دارد واختصاص او به همه فضیلتها، الهی و از جانب خدای فضیلت دهنده بخشنده است. (1)

آن حضرت در ادامه همین حدیث درباره دانش انبیاء و ائمه نیز فرموده اند: خداوند به پیامبران و امامان (علیهم السلام) از خزانه علم و حکمتش آنچه را که به دیگران نداده ارزانی داشته است و دانش آنان بالاتر از دانش تمام اهل زمانشان است.(2)

براساس این حدیث رضوی، هر امامی در زمان خود شخصیت بی نظیر در همه فضیلتها و امتیازات است. حضرت امام هادی(علیه السلام)، دهمین امام معصوم و خورشید تابناک از اهل بیت پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم)) است. امام هادی (علیه السلام) یگانه دوران در همه فضیلتها و محاسن وعلوم است. آن امام همانند سایر امامان هر چه را خواست و اراده نموده دارا بوده و برخی آثار آن در تاریخ امامت گزارش شده است.

یکی از امتیازات امام دهم که جلوه های آن بر اساس مشاهدات اصحاب امام در زندگانی امام وجود دارد، آگاهی کامل از همه زبانهای معاصران خویش است.

امام هادی(علیه السلام) مثل سایر امامان بر همه زبانهای دنیا تسلط کامل داشته اند. امام در گفتگویی با عموم مردم، سخنان هر انسانی با هر زبانی را به درستی متوجه شده و بدون نیاز به مترجم پاسخ او را به زبان خودش داده اند. در اینجا تنها تعدادی از این گفتگوهای امام هادی (علیه السلام) برای روشن شدن این حقیقت بیان می شود. ابوهاشم جعفری گفته است: درمدینه، امام هادی(علیه السلام) با «بغا» از نگهبانان متوکل عباسی که ترک زبان بود، به ترکی سخن گفتند. وی از اسب پیاده شد و جای اثر پای اسب امام را بوسید. او را قسم داده و خواستم از سخنان امام به من خبر دهد بغا پرسید: هذا نبی؟ این شخص پیامبر است؟

گفتم: پیامبر نیست. گفت:او مرا با نامی که در سرزمینهای ترک نشین در کودکی صدا می زدند و هیچ کس تا امروز از آن خبر نداشت صدا زد!(3).در این گفتگوی امام هادی(علیه السلام) با «بغا» به زبان ترکی، آگاهی امام از گذشته های دور او و خبر غیبی امام، او را به احترام فوق العاده نسبت به شخصیت مقدس الهی امام واداشته است. «علی بن مهزیار» گفته است: به محضر امام شرفیاب شدم و امام به فارسی با من سخن گفتند. روزی غلام خود را خدمت امام فرستادم. اوکه سقلابی بود، در هنگام بازگشت بسیار شگفت زده بود، پرسیدم: چه خبر شده است؟گفت:چگونه شگفت زده نشوم! امام هادی(علیه السلام) پیوسته به زبان سقلابی ( اسلاوی) همانند یکی از خود ما سخن می گفت، به گونه ای که تصور کردم او سقلابی است و در آنجا بزرگ شده است.(4)

ابوهاشم جعفری گفته است من با متطیب در محضر امام هادی(علیه السلام) به فارسی سخن گفتم. امام روی به من نموده و با تبسم فرمود: گمان می کنی غیر از تو کسی فارسی را به خوبی نمی داند؟ متطیب به امام عرض کرد: جانم فدای شما باد! شما فارسی را خوب می دانید؟ امام پاسخ دادند؟ آری.(5) وی گفته است: درمحضر امام هادی (علیه السلام) بودم غلامی در خدمت امام بود من با او فارسی سخن گفتم و او نفهمید امام سخنم را به عربی برگردانده و به اطلاع او رساندند(6). مطابق احادیثی که ذکر شد و در آن برخی نمونه های «زبان دانی» امام هادی(علیه السلام) گزارش شد، آن حضرت با زبانهای مردم دنیا آشنا بوده اند و در گفتگوها و مناظرات و مذاکرات با هر کس با زبان خودش سخن می گفته اند.

بنابراین هر یک از امامان برای هدایت انسان ها به هر زبانی که خواسته اند، با تسلط کامل سخن گفته و بی نیاز از واسطه و مترجم بوده اند. در این امتیاز نیز امامان سرآمد زمان خویش بوده و با زبانهای متفاوت حقایق الهی و معارف اسلامی را بیان کرده اند.

پی نوشت ها

1- شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفة، چاپ اول، 1405 ه ق، 1363 ه ش، ص 678.

2- کمال الدین و تمام النعمة، ص 680.

3- علامه مجلسی، بحارالانوار، مؤسسة الوفاء، لبنان، بیروت،چاپ سوم، 1403 ه ق، 1983م ج 50، ص 124.

4- بحارالانوار،ج 50،ص 130، صفارقمی،بصائرالدرجات،انتشارات کتابخانه آیة ا... مرعشی نجفی،قم ،چاپ اول،1404ه ق، ص 249333.

5- بحارالانوار،ج50،ص 136137.

6- بحارالانوار،ج50، ص137،بصائرالدرجات،ص338.



خرید و دانلود مقاله درباره پیشوای دهم (علیه السلام) و آگاهی به زبان ها   امام هادی