دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

مقاله درمورد بورس به زبان ساده

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

 

بورس به زبان ساده

امروزه بحث توسعه صنعتی کشور سبب افزایش واحدهای تولیدی و خدماتی و صنایع مختلف شده است. بسیاری از این شرکت‏ها برای تامین مالی طرح‏ها و پروژه‏های توسعه‏ای خود به حضور در بازار سرمایه تمایل دارند، از این رو افزایش تعداد سهامداران در کشور را شاهدیم. سهامداران جدید یا با مراجعه به کارگزاران بورس اوراق بهادار به خرید سهام اقدام می‏کنند و یا از طریق اعطای شرکت سهامی به کارکنان، شرکت‏های تابعه و گروه تعدادی از سهام شرکت را مالک می‏شوند.

با توجه به افزایش هر دو گروه از سهامداران مذکور و از سویی تمایل بسیاری از مردم برای سرمایه‏گذاری در بازار سرمایه، آشنایی سهامداران و علاقه‏مندان به حضور در این بازار با مفاهیم پایه‏ای آن ضروری به نظر می‏رسد.

در این تحقیق سعی شده است ضمن بیان تاریخچه مختصری از بورس اوراق بهادار تهران، مفاهیمی از قبیل بازار سرمایه، کارگزاران بورس اوراق بهادار، سبد سهام، زمان خرید و فروش سهام، روش‏های تجزیه و تحلیل قیمت سهام و ریسک سهام گردآوری شود.

همچنین در انتهای پژوهش بعضی از سایت‏های مرتبط با بازار سهام آورده شده است.

تاریخچه بورس اوراق بهادار تهران

بورس اوراق بهادار تهران در سال 1346 تاسیس شد. این سازمان از پانزدهم بهمن ماه آن سال فعالیت خود را با انجام چند معامله بر روی سهام بانک توسعه صنعتی و معدنی آغاز کرد. در پی آن شرکت نفت پارس، اوراق قرضه دولتی، اسناد خزانه، اوراق قرضه سازمان گسترش مالکیت صنعتی و اوراق قرضه عباس‏آباد به بورس تهران راه یافتند. اعطای معافیت‏های مالیاتی شرکت‏ها و موسسه‏های پذیرفته شده در بورس، در ایجاد انگیزه برای عرضه سهام آن نقش مهمی داشته است. طی 11 سال فعالیت بورس تا پیش از انقلاب اسلامی در ایران تعداد شرکت‏ها و بانک‏ها و شرکت‏های بیمه پذیرفته شده از 6 بنگاه اقتصادی با 2/6 میلیارد ریال سرمایه در سال 1346 به 105 بنگاه با بیش از 230 میلیارد ریال در سال 57 افزایش یافت. همچنین ارزش مبادلات در بورس از 15 میلیون ریال در سال 1346 به بیش از 150 میلیارد ریال سرمایه در سال 1357 افزایش پیدا کرد. در سال‏های پس از انقلاب اسلامی و تا پیش از نخستین برنامه پنج ساله توسعه اقتصادی، دگرگونی‏های چشمگیری در اقتصاد ملی پدید آمد که بورس اوراق بهادار تهران را نیز دربرگرفت.

نخستین رویداد، تصویب لایحه قانون اداره امور بانک‏ها در تاریخ 17 خرداد 1358 توسط شورای انقلاب بود که به موجب آن بانک‏های تجاری و تخصصی کشور در قالب 9 بانک شامل 6 بانک تجاری و 3 بانک تخصصی ادغام و ملی شدند. چندی بعد و در پی آن شرکت‏های بیمه نیز در یکدیگر ادغام شدند و به مالکیت دولتی درآمدند و همچنین تصویب قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران در تیرماه 1358 باعث شد شمار بسیاری از بنگاه‏های اقتصادی پذیرفته شده در بورس از آن خارج شوند؛ به گونه‏ای که تعداد آنها از 105 شرکت و موسسه اقتصادی در سال 1357 به 56 شرکت در پایان سال 1367 کاهش یافت. به این ترتیب طی این سال‏ها بورس و اوراق بهادار دوران فترت خود را آغاز کرد که تا پایان سال 1367 ادامه یافت.

از سال 1368 در چارچوب برنامه پنج ساله اول توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تجدید فعالیت بورس اوراق بهادار تهران به عنوان زمینه‏ای برای اجرای سیاست خصوصی‏سازی مورد توجه قرار گرفت. در هر حال گرایش سیاستگذاری‏های کلان اقتصادی به استفاده از سازوکار بورس، افزایش چشمگیر شمار شرکت‏های پذیرفته شده و افزایش حجم فعالیت بورس تهران را در برداشت که بر این اساس طی سال‏های 1367 تا نیمه اول سال جاری تعداد بنگاه‏های اقتصادی پذیرفته شده در بورس تهران از 56 شرکت به 325 شرکت افزایش یافت. شرکت‏های پذیرفته شده و شرکت‏های فعال در بورس به دو دسته تقسیم می‏شوند:

شرکت‏های تولیدی

شرکت‏های سرمایه‏گذاری (واسطه‏های مالی)

شرکت‏های تولیدی معمولاً به تولید کالای خاصی مبادرت می‏ورزند و در گروه صنایع فعال در بورس قرار می‏گیرند و در سازمان بورس با نام شرکت و کد خاص خود، مشخص می‏شوند اما شرکت‏های سرمایه‏گذاری شرکت‏هایی هستند که به عنوان واسطه‏های مالی فعالیت می‏کنند. این گونه شرکت‏ها یا فعالیت تولیدی انجام نمی‏دهند و یا فعالیت آنها به گونه‏ای است که با کمک‏های مالی از طریق خرید سهام شرکت‏های تولیدی و صنعتی و یا مجموعه‏ای از آنها در تولید و سرمایه‏گذاری این شرکت‏ها موثرند. بر این اساس هم اکنون 19 شرکت سرمایه‏گذاری و 297 شرکت تولیدی در بورس مشغول فعالیت هستند. همچنین زمینه‏های لازم برای حضور شرکت‏های خدماتی در بورس فراهم شده است.



خرید و دانلود مقاله درمورد بورس به زبان ساده


تحقیق در مورد نقش زبان در تمدن ایرانی 21 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 21 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

  نقش زبان در تمدن ایرانی

ایرانیان بودند که نور(آتش) را اساس زندگی و ذره را جزء لاینفک عالم هستی بشمار آورده بودند. یعنی بدون نور زندگی ممکن نیست و نور هم چیزی تو مایه های آب میباشد. البته باید در نظر داشته باشید که آب هم از نور پدید می آید. عالم هستی هم که بدون ذره نمیتواند وجود داشته باشد، حتی کوانتم هم از یافته های ایرانیان می باشد:

دل هر ذره را که بشکافی آفتابیش در میان بینی

باز هم حکیمان ایرانی بودند که انسان را بزرگترین مخلوق عالم هستی، دارای قدرت و توانایی بی حدّ و حدود توصیف نموده بودند که قادر است که به تمام سر و اسرار زمین و آسمان پی برد و در سیر و تکامل خود به خدای تعالی برسد و به زندگی ابدی و دائمی راه پیدا کند که همه اینها را ایرانیان در قران نبز نوشته اند.حق نظر حق نظراف مؤلف کتاب نقش ایرانیان - تاجیکان در تاریخ و فرهنگ جهان، عضو وابسته آکادمی علوم انستیتوی شرق شناسی می باشد. این کتاب در ابتدا به تاریخچه ایرانیان آریایی و ایرانیان غیر آریایی و دست آوردهای فرهنگی آنان در عهد باستان اشاره کرده و به طور مبسوط به کامیابی های هخامنشیان، توران، پارت ها، کوشانیان ، پیشدادیان ، بابلیان ، سومریان ، یونانیان ایرانی ، انگلوساکسونها ، ژاپنیها ، کره ایها و دولت ساسانیان پرداخته است. فصل دوم به نقش عمده ایرانیان - تاجیکان در رشد و توسعه تاریخ و فرهنگ اختصاص یافته است. نویسنده یکی از دوره های شکوفایی علم و معرفت ایرانی را دوره حکومت سامانیان می داند که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود و طفلی با یک نگاه مثبت سهم ایرانیان در توسعه علوم فیزیک و شیمی، نانوتکنولوژی ، فناوری ارتباطاتٍ الکترونیک، جغرافیا و طبیعت شناسی، فلسفه و تصوف مورد ارزیابی قرار می دهد. فصل سوم کتاب در ابتدا با بررسی اجمالی علل عقب ماندگی شرق، به روند نزولی تمدن ایرانی در قرون وسطی و به احیا و شکوفایی تمدن ایرانی در عصر حاضر پرداخته است. این کتاب مشتمل بر 480 صفحه به خط سریلیک بوده که با فهرست منابع و ادبیات موضوع، به اتمام می رسد و خلاصه ای از آن به شرح ذیل می باشد: نویسنده معتقد است، مطالعة تاریخ کشور ایران باستانی ما و مردم نجیب ، پاک ، اهورایی ، با کلاس و فرزانة آن بار دیگر اثبات می کند که مــا هـنوز از گذشتـه های بسیار دور آن یعنی قبل از ورود به ایران فعلی چنـدان آگاهـی درست نداریم زیرا پیدایش تفکر والای اوستایی، که سـه اصل بنیادی انسانی گفتار نیک، رفتار نیک، پندار نیک ، پوشاک نیک، سیمای نیک و بهداشت نیک را در بر می گیرد، هنوز به مثابـة یک معمّا باقی مـانده است، طبیعی است که چنین حکمت بزرگ بشری نمــی توانست در جامعة بدوی عاری از فرهنگ عرض اندام نماید و صرفا تمدن بزرگ آریایی ایران زمین است که می تواند بستر چنین شکوفایی باشد و بدون خون پاک آریایی چنین حکمت بشری به وجود نمی آمد که از ارکان آن ازدواج با محارم بود. برای تصدیق این ادّعا حجّت موثّق همانا اوّلین اعلامیة حقوق بشر است ، که از طرف کورش کبیر منتشر شده و در آن آمده است: من.تا روزی که زنده هستم و مزدا پادشاهی را به من ارزانی کرده، هرگز فرمانروایی خودرا به هیچ مردمی به زور تحمیل نکنم، خودشان از من خواهش میکنند که من شاهشان باشم، اصلا دوست دارند به من مالیات بدهند و در پادشاهی من هر ملتی آزاد است که مرا به شاهی خود بپذیرد یا نپذیرد و همه هم می پذیرند غیر از یک عده بسیار قلیلی که نمی گذارند بقیه هم شاهی من را بپذیرند و صد البته من هم میدانم با این افراد چه رفتاری بکنم. ...من نخواهم گذاشت که کسی بر دیگری ستم کند و اگر کسی ناتوان بود و بر او ستمی رفت، من از وی دفاع خواهم کرد و حق اورا گرفته به او پس خواهم داد و ستمکاران را به کیفر خواهم رسانید. شاه به من خوبی را هرگز نخواهید دید... من اعلام میکنم که هر کس آزاد است، هر دین و آیینی را که میل دارد برگزیند و در هر جا می خواهد سکونت نماید و به هرگونه که معتقد است عبادت کند و معتقدات خودرا به جای آورد و هر کسب و کاری را که می خواهد انتخاب کند، تنها به شرطی که حق کسی را پایمال نکند و زیانی به حقوق دیگــران وارد نسازد و صد البته به صورت اختیاری شاهی من را قبول نماید.

در دولت هخامنشیان تمام کشورهای متمدن شـرق که بیش از 49 ملیت آن زمان را شامل می شدند، حق و حقوق هـر کدام آنها، دین و آئین و سنـت های ملی آنها به طور یکسان محترم شمرده می شد و این مطلب در آثار خطــی و انواع نوشته های کوه بیستون زمان داریوش مشخص است الان هم همین جوری است، فقط خون پاک آریایی بالفعل میتواند یک همچین دولتی را ایجاد کند. البته هم آن زمان و هم الان یک عده بودند و هستند که زیر بار نمیرند. ما هم باید مثل داریوش کمان در مقعد این مخالفان بکنیم تا بتوانیم این دموکراسی و شاهی اهورایی را ایجاد نماییم. بر خلاف دولتهای مقتدر پیشین که غارتگری و تاراج مال مردم هدف آنها بود، هخامنشی ها و دیگر خاندان ایرانی، به چنین اعمال منفور دست نزدند، پرستشگاه ها و مکان مقدس مردم را محترم می دانستند. مثال درخشان این ادعا همانا آزاد کردن یهودیان می باشد که این مطلب



خرید و دانلود تحقیق در مورد نقش زبان در تمدن ایرانی 21 ص


تحقیق در مورد زبان وادبیات ایران بعداز اسلام 22 ص (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

زبان و ادبیات در ایران بعد از اسلام 1

تقسیم بندی دوره های ادبی 1

2-1- از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری 3-1

2-1-1- مقدمه 2

2-1-2- ادبیات پهلوی در سه قرن اول هجری 3-2

2-1-3- آغاز ادب فارسی 3

2-2- قرن چهارم، عصر سامانی و بویی 9-3

2-2-1- توجه سامانیان بزبان پارسی 4-3

2-2-2- اهمیت قرن چهارم در علوم و ادبیات 4

2-2-3- نثر پارسی در قرن چهارم 5-4

2-2-4- شعر فارسی در قرن چهارم 8-6

2-3- قرن پنجم و ششم عصر غزنویان و سلجوقیان و خوارزمشاهیان 20-9

2-3-1- نثر فارسی در قرن پنجم و ششم 9

2-3-2- نثر ساده در قرن پنجم و ششم: 11-9

نثر مصنوع در قرن ششم 14-11

کتب علمی 14

شعر فارسی در قرن پنجم و ششم 20-14

1- زبان و ادبیات در ایران بعد از اسلام

در گذشته، دورههای تاریخ ادبیات را بر مبنای سلسلهها تقسیم بندی میکردند مانند: شعر دورهی غزنوی یا ادبیات دورهی مغول. اما امروزه سیر ادبیات فارسی را بر منبای شاخصها و سنتهای ادبی و با توجه به افراد شاخص و سنتگذار تقسیمبندی میکنند. منظور از شاخصها و سنت گذاران، افرادی هستند. که مهمترین ویژگیهای ادبی یک مقطع را میتوان در آثار آنها پیدا کرد.

تقسیم دورههای ادبی بر این مبنا، لزوماً با تقسیمات سیاسی، تاریخی و جغرافیایی همخوانی و هماهنگی ندارد. گاهی شاعری که از نظر زمانی در دورهای زندگی میکند از لحاظ ادبی و فکری در دوره پس یا پیش از خود قرار میگیرد.

2- تقسیم بندی دوره های ادبی

2-1- از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری

2-2- قرن چهارم، عصر سامانی و آل بویه

2-3- قرن پنجم و ششم عصر غزنویان و سلجوقیان و خوارزمشاهیان

2-4- وضع عمومی علم وادب در قرن هفتم و هشتم

2-5- قرن نهم دوره تیموری (782 ـ 907 هجری

2-6- از آغاز قرن دهم تا میانه قرن دوازدهم عهد صفوی (907 ـ 1148

2-7- از میانه قرن دوزادهم تا اواسط قرن چهاردهم دوره افشاری و زندی و قاجاری و مشروطیت

2-1- از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری

مقدمه

دولت ساسانی با شکستهای پیاپی سپاهیان ایران از لشگر اسلام در جنگهای ذات السلاسل(12هجری) وقادسیه(14 هجری) و جلولاء(16 هجری) و نهاوند(21 هجری) واژگون شد، و نفوذ مداوم مسلمین در داخله شاهنشاهی ایران تا ماوراءالنهر که تا اواخر قرن اول هجری بطول انجامید، سبب استیلای حکومت اسلامی بر ایران گردید و ایرانیان برای قرونی محدود و معدود تحت سیطره عرب درآمدند.

ادبیات پهلوی در سه قرن اول هجری

چنانکه میدانیم زبان رسمی و ادبی ایران در دوره ساسانی لهجه پهلوی جنوبی یا پهلوی پارسی بود. این لهجه در دربار و ادارات دولتی و حوزه روحانی زرتشتی چون یک زبان رسمی عمومی بکار میرفت و در همان حال زبان و ادب سریانی هم در کلیساهای نسطوری ایران که در اواخر عهد ساسانی تا برخی از شهرهای ماوراءالنهر گسترده شده است، مورد استعمال داشت.

پیداست که با حمله عرب و بر افتادن دولت ساسانیان برسمیت و عمومیت لهجه پهلوی لطمه‏ای سخت خورد لیکن بهیچ روی نمیتوان پایان حیات ادبی آن لهجه را مقارن با این حادثه بزرگ تاریخی دانست چه از این پس تا دیرگاه هنوز لهجه پهلوی در شمار لهجات زنده و دارای آثار متعدد پهلوی و تاریخی و دینی بوده و حتی باید گفت غالب کتبی که اکنون بخط و لهجه پهلوی در دست داریم متعلق ببعد از دوره ساسانی است.

تا قسمتی از قرن سوم هجری کتابهای معتبری بخط و زبان پهلوی تألیف شده و تا حدود قرن پنجم هجری روایاتی راجع بآشنایی برخی از ایرانیان با ادبیات این لهجه در دست است و مثلاً منظومه ویس و رامین که در اواسط قرن پنجم هجری بنظم درآمده مستقیماً از پهلوی بشعر فارسی ترجمه شده و حتی در قرن هفتم «زرتشت بهرام پژدو» ارداویرفنامه پهلوی را بنظم فارسی درآورد.

در سه چهار قرن اول هجری بسیاری از کتب پهلوی در مسائل مختلف از قبیل منطق، طب، تاریخ، نجوم، ریاضیات، داستانهای ملی، قصص و روایات و نظایر آنها بزبان عربی ترجمه شد و از آنجمله است: کلیله و دمنه، آیین نامه، خداینامه، زیج شهریار، ترجمه پهلوی منطق ارسطو، گاهنامه، ورزنامه و جز آنها.

در همین اوان کتبی مانند دینکرت، بندهشن، شایست نشایست،ارداویرافنامنه، گجستک ابالش، یوشت فریان، اندرز بزرگمهر بختکان، مادیگان شترنگ، شکند گمانیک و یچار و امثال آنها بزبان پهلوی نگاشته شد که بسیاری مطالب مربوط بایران پیش از اسلام و آیین و روایات مزدیسنا و داستانهای ملی در آنها محفوظ مانده است. مؤلفان این کتب غالباً از روحانیون زرتشتی بوده و باین سبب از تاریخ و روایات ملی و دینی ایران قدیم اطلاعات کافی داشته‏اند. از این گذشته در تمام دیوانهای حکام عرب در عراق و ایران و ماوراءالنهر تا مدتی از خط و لهجه پهلوی استفاده میشده است.

با همه این احوال پیداست که غلبه عرب و رواج زبان دینی و سیاسی عربی بتدریج از رواج و انتشار لهجه پهلوی میکاست تا آنجا که پس از چند قرن فراموش شد و جای خود را بلهجات دیگر ایرانی داد. خط پهلوی هم بر اثر صعوبت بسیار و نقص فراوان خود بسرعت فراموش گردید و بجای آن خط عربی معمول شد که با همه نقصهایی که برای فارسی زبانان داشت و با همه نارسایی بمراتب از خط پهلوی آسانتر است.

بهمان نسبت که لهجه پهلوی رسمیت و رواج خود را از دست میداد زبان عربی در مراکز سیاسی و دینی نفوذ می‏یافت و برخی از ایرانیان در فراگرفتن و تدوین قواعد آن کوشش میکردند اما هیچگاه زبان عربی مانند یک زبان عمومی در ایران رائج نبود و بهیچ روی بر لهجات عمومی و ادب ایرانی شکستی وارد نیاورد و عبارت دیگر از میان همه ملل مطیع عرب تنها ملتی که زبان خود را نگاه داشت و از استقلال ادبی محروم نماند ملت ایرانست.

آغاز ادب فارسی

اگر چه ادبیات پهلوی در برابر نفوذ و رسمیت زبان عربی اندک اندک راه ضعف و فراموشی می‏پیمود لیکن لهجات محلی دیگر ایران با آمیزش با زبان عربی آماده ایجاد ادبیات کامل و وسیعی میگردید و از آنجمله بود لهجه آذری، لهجه کردی، لهجه فارسی(معمول در فارس)، لهجات مرکزی ایران، لهجه طبری، لهجه گیلی و دیلمانی، لهجه سگزی، لهجه خراسانی، لهجه سغدی، لهجه خوارزمی و جز آن. لهجه عمومی مشرق ایران و شعب آن از این میان ثروتمندترین لهجه‏های ایرانی بود و چون بازمانده لهجه‏های ادبی مهمی مانند پهلوی اشکانی (پهلوی شمالی)، سغدی قدیم، تخاری و خوارزمی قدیم بود بزودی و با کوچکترین رسمیت سیاسی می‏توانست بهترین وسیله ایجاد ادبیات جدیدی در ایران گردد و این امر خوشبختانه بیاری یعقوب سر لیث صفار(254ـ265) مؤسس سلسله مشهور صفاری در اواسط قرن سوم هجری بشرحی که در تاریخ سیستان بتفصیل آمده است صورت گرفت و با ظهور شاعرانی مانند محمد بن وصیف سگزی دبیر یعقوب و بسام کورد(کرد) از خوارج سیستان که بصلح نزد یعقوب رفته بود و محمد بن مخلد سگزی از فاضلان عهد یعقوب نخستین اشعار عروضی پارسی سروده شد .

قرن چهارم، عصر سامانی و بویی

توجه سامانیان بزبان پارسی

خاندان سامانی یکی از خاندانهای اصیل ایرانست که نسل آن ببهرام چوبین سردار مشهور ساسانی میرسید. شاهان این خاندان در احترام میهن و بزرگداشت مراسم ملی و احیاء سنن قدیم ایران و علی الخصوص در ترویج زبان پارسی حد اعلی کوشش را بکار میبردند و باین نظر در تشویق شاعران و نویسندگان و مترجمان نکته‏یی را فرو نمیگذاشتند مثلاً چون دیدند که کلیله و دمنه پهلوی مدروس شده و



خرید و دانلود تحقیق در مورد زبان وادبیات ایران بعداز اسلام 22 ص (word)


تحقیق در مورد زبان وادبیات ایران بعداز اسلام 22 ص (2) (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

زبان و ادبیات در ایران بعد از اسلام 1

تقسیم بندی دوره های ادبی 1

2-1- از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری 3-1

2-1-1- مقدمه 2

2-1-2- ادبیات پهلوی در سه قرن اول هجری 3-2

2-1-3- آغاز ادب فارسی 3

2-2- قرن چهارم، عصر سامانی و بویی 9-3

2-2-1- توجه سامانیان بزبان پارسی 4-3

2-2-2- اهمیت قرن چهارم در علوم و ادبیات 4

2-2-3- نثر پارسی در قرن چهارم 5-4

2-2-4- شعر فارسی در قرن چهارم 8-6

2-3- قرن پنجم و ششم عصر غزنویان و سلجوقیان و خوارزمشاهیان 20-9

2-3-1- نثر فارسی در قرن پنجم و ششم 9

2-3-2- نثر ساده در قرن پنجم و ششم: 11-9

نثر مصنوع در قرن ششم 14-11

کتب علمی 14

شعر فارسی در قرن پنجم و ششم 20-14

1- زبان و ادبیات در ایران بعد از اسلام

در گذشته، دورههای تاریخ ادبیات را بر مبنای سلسلهها تقسیم بندی میکردند مانند: شعر دورهی غزنوی یا ادبیات دورهی مغول. اما امروزه سیر ادبیات فارسی را بر منبای شاخصها و سنتهای ادبی و با توجه به افراد شاخص و سنتگذار تقسیمبندی میکنند. منظور از شاخصها و سنت گذاران، افرادی هستند. که مهمترین ویژگیهای ادبی یک مقطع را میتوان در آثار آنها پیدا کرد.

تقسیم دورههای ادبی بر این مبنا، لزوماً با تقسیمات سیاسی، تاریخی و جغرافیایی همخوانی و هماهنگی ندارد. گاهی شاعری که از نظر زمانی در دورهای زندگی میکند از لحاظ ادبی و فکری در دوره پس یا پیش از خود قرار میگیرد.

2- تقسیم بندی دوره های ادبی

2-1- از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری

2-2- قرن چهارم، عصر سامانی و آل بویه

2-3- قرن پنجم و ششم عصر غزنویان و سلجوقیان و خوارزمشاهیان

2-4- وضع عمومی علم وادب در قرن هفتم و هشتم

2-5- قرن نهم دوره تیموری (782 ـ 907 هجری

2-6- از آغاز قرن دهم تا میانه قرن دوازدهم عهد صفوی (907 ـ 1148

2-7- از میانه قرن دوزادهم تا اواسط قرن چهاردهم دوره افشاری و زندی و قاجاری و مشروطیت

2-1- از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری

مقدمه

دولت ساسانی با شکستهای پیاپی سپاهیان ایران از لشگر اسلام در جنگهای ذات السلاسل(12هجری) وقادسیه(14 هجری) و جلولاء(16 هجری) و نهاوند(21 هجری) واژگون شد، و نفوذ مداوم مسلمین در داخله شاهنشاهی ایران تا ماوراءالنهر که تا اواخر قرن اول هجری بطول انجامید، سبب استیلای حکومت اسلامی بر ایران گردید و ایرانیان برای قرونی محدود و معدود تحت سیطره عرب درآمدند.

ادبیات پهلوی در سه قرن اول هجری

چنانکه میدانیم زبان رسمی و ادبی ایران در دوره ساسانی لهجه پهلوی جنوبی یا پهلوی پارسی بود. این لهجه در دربار و ادارات دولتی و حوزه روحانی زرتشتی چون یک زبان رسمی عمومی بکار میرفت و در همان حال زبان و ادب سریانی هم در کلیساهای نسطوری ایران که در اواخر عهد ساسانی تا برخی از شهرهای ماوراءالنهر گسترده شده است، مورد استعمال داشت.

پیداست که با حمله عرب و بر افتادن دولت ساسانیان برسمیت و عمومیت لهجه پهلوی لطمه‏ای سخت خورد لیکن بهیچ روی نمیتوان پایان حیات ادبی آن لهجه را مقارن با این حادثه بزرگ تاریخی دانست چه از این پس تا دیرگاه هنوز لهجه پهلوی در شمار لهجات زنده و دارای آثار متعدد پهلوی و تاریخی و دینی بوده و حتی باید گفت غالب کتبی که اکنون بخط و لهجه پهلوی در دست داریم متعلق ببعد از دوره ساسانی است.

تا قسمتی از قرن سوم هجری کتابهای معتبری بخط و زبان پهلوی تألیف شده و تا حدود قرن پنجم هجری روایاتی راجع بآشنایی برخی از ایرانیان با ادبیات این لهجه در دست است و مثلاً منظومه ویس و رامین که در اواسط قرن پنجم هجری بنظم درآمده مستقیماً از پهلوی بشعر فارسی ترجمه شده و حتی در قرن هفتم «زرتشت بهرام پژدو» ارداویرفنامه پهلوی را بنظم فارسی درآورد.

در سه چهار قرن اول هجری بسیاری از کتب پهلوی در مسائل مختلف از قبیل منطق، طب، تاریخ، نجوم، ریاضیات، داستانهای ملی، قصص و روایات و نظایر آنها بزبان عربی ترجمه شد و از آنجمله است: کلیله و دمنه، آیین نامه، خداینامه، زیج شهریار، ترجمه پهلوی منطق ارسطو، گاهنامه، ورزنامه و جز آنها.

در همین اوان کتبی مانند دینکرت، بندهشن، شایست نشایست،ارداویرافنامنه، گجستک ابالش، یوشت فریان، اندرز بزرگمهر بختکان، مادیگان شترنگ، شکند گمانیک و یچار و امثال آنها بزبان پهلوی نگاشته شد که بسیاری مطالب مربوط بایران پیش از اسلام و آیین و روایات مزدیسنا و داستانهای ملی در آنها محفوظ مانده است. مؤلفان این کتب غالباً از روحانیون زرتشتی بوده و باین سبب از تاریخ و روایات ملی و دینی ایران قدیم اطلاعات کافی داشته‏اند. از این گذشته در تمام دیوانهای حکام عرب در عراق و ایران و ماوراءالنهر تا مدتی از خط و لهجه پهلوی استفاده میشده است.

با همه این احوال پیداست که غلبه عرب و رواج زبان دینی و سیاسی عربی بتدریج از رواج و انتشار لهجه پهلوی میکاست تا آنجا که پس از چند قرن فراموش شد و جای خود را بلهجات دیگر ایرانی داد. خط پهلوی هم بر اثر صعوبت بسیار و نقص فراوان خود بسرعت فراموش گردید و بجای آن خط عربی معمول شد که با همه نقصهایی که برای فارسی زبانان داشت و با همه نارسایی بمراتب از خط پهلوی آسانتر است.

بهمان نسبت که لهجه پهلوی رسمیت و رواج خود را از دست میداد زبان عربی در مراکز سیاسی و دینی نفوذ می‏یافت و برخی از ایرانیان در فراگرفتن و تدوین قواعد آن کوشش میکردند اما هیچگاه زبان عربی مانند یک زبان عمومی در ایران رائج نبود و بهیچ روی بر لهجات عمومی و ادب ایرانی شکستی وارد نیاورد و عبارت دیگر از میان همه ملل مطیع عرب تنها ملتی که زبان خود را نگاه داشت و از استقلال ادبی محروم نماند ملت ایرانست.

آغاز ادب فارسی

اگر چه ادبیات پهلوی در برابر نفوذ و رسمیت زبان عربی اندک اندک راه ضعف و فراموشی می‏پیمود لیکن لهجات محلی دیگر ایران با آمیزش با زبان عربی آماده ایجاد ادبیات کامل و وسیعی میگردید و از آنجمله بود لهجه آذری، لهجه کردی، لهجه فارسی(معمول در فارس)، لهجات مرکزی ایران، لهجه طبری، لهجه گیلی و دیلمانی، لهجه سگزی، لهجه خراسانی، لهجه سغدی، لهجه خوارزمی و جز آن. لهجه عمومی مشرق ایران و شعب آن از این میان ثروتمندترین لهجه‏های ایرانی بود و چون بازمانده لهجه‏های ادبی مهمی مانند پهلوی اشکانی (پهلوی شمالی)، سغدی قدیم، تخاری و خوارزمی قدیم بود بزودی و با کوچکترین رسمیت سیاسی می‏توانست بهترین وسیله ایجاد ادبیات جدیدی در ایران گردد و این امر خوشبختانه بیاری یعقوب سر لیث صفار(254ـ265) مؤسس سلسله مشهور صفاری در اواسط قرن سوم هجری بشرحی که در تاریخ سیستان بتفصیل آمده است صورت گرفت و با ظهور شاعرانی مانند محمد بن وصیف سگزی دبیر یعقوب و بسام کورد(کرد) از خوارج سیستان که بصلح نزد یعقوب رفته بود و محمد بن مخلد سگزی از فاضلان عهد یعقوب نخستین اشعار عروضی پارسی سروده شد .

قرن چهارم، عصر سامانی و بویی

توجه سامانیان بزبان پارسی

خاندان سامانی یکی از خاندانهای اصیل ایرانست که نسل آن ببهرام چوبین سردار مشهور ساسانی میرسید. شاهان این خاندان در احترام میهن و بزرگداشت مراسم ملی و احیاء سنن قدیم ایران و علی الخصوص در ترویج زبان پارسی حد اعلی کوشش را بکار میبردند و باین نظر در تشویق شاعران و نویسندگان و مترجمان نکته‏یی را فرو نمیگذاشتند مثلاً چون دیدند که کلیله و دمنه پهلوی مدروس شده و



خرید و دانلود تحقیق در مورد زبان وادبیات ایران بعداز اسلام 22 ص (2) (word)


تحقیق در مورد زبان شناسی (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

زبان شناسی

او ناخودآگاه را دارای ساختار همچون زبان می‌داند. او طفل خردسالی را که در مقابل آیینه در خود تامل می‌کند، نوعی دال می‌داند که می تواند معنا ببخشد و تصویری را که در آینه می‌بیند مدلول در نظر می‌آورد.

کارکرد آینه در این مثال روانشناسانه، همچون کارکرد استعاره در زبان است، اما کودک شبیه یا جانشین خود را در سویی دیگر می‌بیند. تا این مرحله بین دال و مدلول یگانگی حاکم است، اما با ورود پدر، کودک به آگاهی اضطراب آوری می‌رسد.

« او اکنون باید این نکته سوسوری را دریابد که هویت‌ها بر اثر تمایز شکل می‌گیرند.»

می‌دانیم که سوسور گفته بود در زبان چیزی جز تمایز وجود ندارد. روش رولان بارت در استخراج سازه‌های موضوعات بعضاً پیش پا افتاده‌ای چون نظام مد لباس نظام فهرست غذا اثاثیه و معماری از این هم جالب‌تر است. او با تجارب فراوانی که با نشانه‌شناسی بدست آورده بود،‌عنوان کرد که زبان پوشاک - و نظام های دیگر ـ « مانند یک زبان عمل می‌کند. وی زبان پوشاک را به دو قسمت نظام و گفتار ( زنجیره ) تقسیم می‌کند... یک مجموعه لباس شامل کت اسپورت، شلوار فلانل خاکستری و پیراهن یقه باز سفید، معادل با جمله خاصی است که به وسیله یک فرد به منظوری خاص ادا شده باشد. تناسب این اجزا با یکدیگر، نوع خاصی از گفته را پدید می‌آورد و معنا یا سبک خاصی را بر می‌انگیزد. بارت تنها به سازه‌های نظام‌ها علاقه دارد، نه دلالت‌های دیگر آن او می‌نویسد: « آشکار است که مد لباس، لوازم و تبعات اقتصادی و جامعه شناسی دارد، اما نشانه شناسی با اقتصاد و جامعه شناسی مدلباس سروکار ندارد».

روش ساختاری کلورلوی استروس در مردم شناسی و اسطوره شناسی و همچنین نقادانی چون تزوتان، تودورف، کلودبرمون، ژولین کرماس و ولادیسیرپراپ در روایت شناسی ساختاری شاید از جهانی دیگر برای ما جذاب باشند.

اساسی‌ترین محور در اندیشه‌های لوی استروس باور او به نظامی نهایی و عنصری دگرگونی ناپذیر بود که تمامی پدیدارهای فرهنگی بخشی از آن نظام بودند،«یعنی ساختاری که دگرگونی ناپذیر است و تمام عناصر و اشکال فرهنگی و مناسبات میان آنها در دل آن جاری دارند ... همان طور که در زبان شناسی، پس از سوسور، دانسته‌ایم زبان ساختاری نهایی است که اشکال گفتار و سخن دل این نظام یا ساختار اصلی جای دارند. » بنابراین نزد لوی استروس ذهن پیشرفته معاصر ـ و به ظاهر اندیشمند ـ هیچ مزیتی بر ذهن ابتدایی انسان نخستین ندارد. این هر دو یک گونه کارکرد دارند: تفاوت تنها در پدیده‌هایی است که در برابر این دو گونه ذهن وجود دارد. از این رو هدف نهایی لوی استروس شناسایی کارکرد و ساختار ذهن آدمی بود. «او مانند فروید می‌کوشید که اصول تکوین اندیشه را که در همه جا و برای همه اذهان انسانی معتبر است، کشف کند. این اصول عام بر مغزهای ما به همان اندازه حکومت می‌کند که بر مغزهای سرخپوستان آمریکای جنوبی، ولی ما چون در جامعه صنعتی بسیار پیشرفته‌ای زیسته‌ایم و به مدرسه یا دانشگاه رفته‌ایم، برخورداری ما از تربیت فرهنگی سبب شده است که منطق عام اندیشه ابتدایی ما در زیر پوششی از انواع ملاحظات منطقی خاص که مقتضای اوضاع مصنوعی محیط اجتماعی مان است پنهان بماند.

اساطیر برای لویی استروس همچون صفحه نت ( پارتیتور ) یک ارکستر است، یعنی اجزا آن ضمن هماهنگی با هم معنایی واحد و روشن را بروز می‌دهند. او در کتاب منطق اسطوره تحلیل اسطوره ادیب شهریار را، به قیاس با روش تحلیل ساختاری زبان شناسی، به گونه‌ای کاملاً



خرید و دانلود تحقیق در مورد زبان شناسی (word)