لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
به نام خدا
Effects of molecular weight and deacetylation degree of chitin / chitosan on wound healing
اثر وزن مولکولی و DD کیتین و کیتوسان روی فرآیند ترمیم زخم
خلاصه :
در این مقاله اثر کیتین و کیتوسان روی فرآیند ترمیم زخم ها و برش های خطی در موش ها بررسی شده است . تحکام شکاف زخم در گروههای کیتوسان (cos),D-glucosamine (GLcNAc)] N-acetyl –D-glucosamine و Chiti – aligosaccharide (NACOS) و کیتین ) بیشتر بود .
فعالیت آنزیم های کلاژناز هم در گروه های کیتوسان بیشتر از گروههای کتین است .
میزان تغییرات در مورد تجمع و استحکام و فعالیت آنزیم های کلاژ ناز در نمونه های مختلف زیاد نبود.
دریافته های بافت شناسی رشته های کلاژن به صورت عمود بر خط برش در گروه های (NACOS,COS) رشد کردند و در گروههای کیتوسان تعدادی فیبروبلاست فعال شده در اطراف زخم دیده شد.
در DD های بالا استحکام خط برش ترمیم یافته بیشتر است مچنین سمیزان فیبروبلاست های ظاهر شده اطراف زخم .
مقدمه :
کیتین و کیتوسان تعدادی خواص بیولوژیکی مفید در کاربرد هایی نظیر : 1- پوشش زخم ها 2- زیست سازگاری بالا 3-قابلیت زیست ستخریب پذیری 4- عامل انعقاد خون 5- عامل ضد عفونت 6- عامل تسریع در ترمیم زخم در این تحقیق روی اثر کیتین و کیتوسان روی ترمیم زخم کار شده و بهایننتیجه رسیده که این موارد ست های ترمیم و سلول های (PMN) Polymorphonuclear و فیبروبلاست ها و سلول های اندوتلیال رگ ها را فعال می کنند .
وقتی کیتین و کیتوسان در بدن استفاده می شوند توسط آنزیم های کیتیناز و کیتوساناز خریب می شوند و متعاقباٌ به متومر و الیگومر هایشان تبدیلمی شوند .
در تحقیقات گذشته ثابت شده که نه تنها کیتین و کیتوسان بلکه ایگومرها و منومرهای آنها نیز روی مهاجرت سلول های ساندوتلیان و فیبروبلاست ها اثر دارد و منومرها و الیگومرهای آنهابر روی ترمیم زخم ها در محیط in-vivo موثرند . هر چند که رابطة بین خواص شیمیایی و کیتین و کیتوسان و ترمیم زخم هستند شناخته نشده است .
در تحقیق حاضر کیتین و کیتوسان با وزن های مولکولی مختلف و DD های مختلف آماده شده اند و اثر آنهاروی ترمیم زخم های برشی ایجاد شده در موشها آزمایش شده . و همچنین استحکام زخم ترمیم شده و میزان آنزیم کلاژناز در بافت هم اندازه گیری شده که این دو عنوان شاخص برای ترمیم زخم هستند .
آزمایشات :
در این تحقیق تین و کیتوسان توسط شرکت Sunfive + ژاپن ساخته شه است
کیتین ( باوزن مولکولی 300KD ) و کیتوسان ( با وزن مولکولی 80KD ) ا میانگین سایز 5/3 میکرو متر بوسیله اکسید اتیلن استریل شدند و در محلول بافر فسفات ( PBS با PH=7/2 ) با غلظت 10 میلی گرم بر میلی لیتر معلق می شوند .
کیتین و کیتوسان به ترتیب شامل DD های کمتر از 10 درصد و بیشتر از 80 درصد هستند .
NACOS و COS به ترتیب از ترکیب [GLcNAcNAc5] و [GLCN1, GLCN6] بدست آمده اند .
الیگومرها و منومرها در محلول PBS با غلظت 10 میلی گرم بر میلی لیتر حلشدند و از فیلترهای با روزنه های 45/0 میکرو متر عبور کرده و استریل شدند .
هر نموه با غلظت 1/0 تا 10 میلی گرم بر میلی لیتر با PBS تنظیم شد.
چهار نمونه مختلف deacetylation شده کیتین (dac) ( با 14% و 23% و 63% و 96% ) یک وزن مولکولی یکسان (50KD) بوسیله شرکت Sunfive تهیه شده و بصورت پودری با میانگین سایز 6 تا 8 میکرومتر استرل شده و به همان روش تنظیم کیتین و کیتوسان تنظیم شده است .
پودر ها با DD 100% رابا (DAC100) نشان می دهند .
وزن مولکولی هم در این تحقیق توسط روش viscosity تعیین شده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
جبر روی کاغذ شطرنجی
با وجودی که از عمر این مسئله تصاعد پنجاه قرن می گذرد در مطالب درسی مدارس در زمان نسبتاً جدید عرض اندام نموده است. در کتاب درسی ماگنیتسکی که دویست سال قبل به چاپ رسیده و طی نیم قرن نقش راهنمای اساسی تعلیمات دبستانی را ایفا کرده بود گرچه موضوع تصاعد در ج گردیده ولی فرمول های عمومی که مقادیر وارده را بهم مرتبط سازد در آن وجود نداشت. و خود تدوین کننده کتاب درسی نیز به آسانی از عهده این مسایل برنمی آمده است. ولکن فرمول مجموعه جمله های تصاعدی حسابی را بآسانی می توان به یک شیوة ساده و عینی به کمک کاغذ شطرنجی استخراج کرد. روی چنین کاغذی، هر تصاعد حسابی بصورت یک شکل پلکانی نمایش داده می شود. بطور مثال، شکل ABCD رد شکل 34 تصاعد
2،5،8،11،14
را نمایش میدهد.
برای تعیین مجموعه جملات آن نقشه را تا حصول مستطیل ABGE تکمیل می کنیم. درنتیجه دو شکل مساوی ABCD و DGEF حاصل می شود. مساحت هرکدام از آنها، مجموعه جملات تصاعد را نمایش می دهد یعنی دو برابر مجموعه تصاعد، مساوی به مساحت مستطیل ABGE است یعنی:
اما مجموعه جمله اول و پنجم تصاعد را، و AB جملات آنرانمایش می دهد. بنابراین دو برابر مجموعه: و یا
مسئله: جنبة بامزه چنین نمایش ریاضی عبارت از آن است که خطا در عین سادگی روپوشی شده و به چشم نمی خورد. دو نمایش از این برنامه کمدی های جبری را اجرا می کنیم.
نمایش اول:
ابتداء در صحنه تساوی مسلم زیر پدیدار می گردد:
در« صحنه» بعدی به هر دو قسمت تساوی مقادیر مساوی علاوه می شود:
جریان بعدی کمدی عبارت از تبدیلات زیر است:
و
از هر دو طرف برابری جذر می گیریم و حاصل می نمائیم:
باعلاوه نمودن به هر دو طرف، به تساوی بی معنی زیر می رسیم:
پس غلط درکجاست؟
حل:
خطا در استنباط زیر رخ داد: از اینکه:
نتیجه گیری شد که:
لکن از اینها مربع ها با هم مساوی اند نباید استنباط نمود که توانهای اول نیز با هم مساوی اند.اگر چه اما مساوی به نیست.مربع ها در صورتی هم میتواند متساوی باشد که توانهای اول دارای علامات مختلف می باشد. ما در این مثال با همین حالت روبرو هستیم:
ولی مساوی به نیست.
مسئله:
یک شوخی جبری دیگر:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
باسمه تعالی
اثر فشار بالا روی Listeria spp در مورد خصوصیات ریز ساختاری و بافت ماهی دودی
چکیده:
تحقیق بر روی اثر پردازش فشار بالا ( HPP) بصورت کوتاه مدت بر روی غیر فعالسازی Listeria
innocua بخوبی اثر روی بافت و ریز ساختارها صورت پذیرفت. اکسیداسیون چربی، رنگ و فلور باکتریایی بخوبی مطالعه شده است. HPP در فشار 900-700 برای 10 ثانیه غیر فعالسازی Listeria innocua را در ماهی دودی از 4500 cfu/g تا سطح غیر قابل تشخیص افزایش داد.
Listeria innocua حساس تر بود به HPP نسبت به فلور مورد آزمون قرار گرفته. کیفیت تولید از لحاظ میکروبیولوژی ارایه گردید و هیچ علامتی مبنی بر اکسیداسیون چربی وجود نداشت. اثر HPP بر روی قرمزی محصولات مشاهده نشد، گر چه فورا بر روی روشنایی اثر کرد و ماهی دودی روشن تر گردید. بسته به فعالیت و نقش زمان و فشار اثرات روی ریز ساختارها با فشار و زمان و معنی دار شدن در فشار 900 مگا پاسکال و زمان 60 ثانیه افزایش یافت. اثر روی ریز ساختار ها با کاهش باکتری منطبق بود. هدف از این مطالعه گردآوری اطلاعاتی برای صنعت روی توسعه HPP در فشار 900-400 مگا پاسکال با زمان فشار کمتر از 60 ثانیه می باشد.
مقدمه:
در سالهای اخیر تولید جهانی آبزیان افزایش یافته است و اکنون با سرعت بیشتر از بخش تولیدات غذایی حیوانی در حال رشد می باشد. عمده ای از مزارع آتلانتیک به تولید ماهی دودی و عرضه آن به بازار جهانی مشغول می باشند. اما دود ی کردن یکی از قدیمی ترین روش های پردازش است که برای توسعه غذایی مورد استفاده قرار گرفته است. زمانی که تولیدات جهانی افزایش یافت مشکلاتی از قبیل آلودگی های باکتریایی در ماهی دودی نیز افزایش یافت (Gombas, Chen, Clavero, & Scott, 2003; Gram, 2001; Gudmundsdottir
et al., 2005).
حقیقت این است که دما در خلال دودی کردن هرگز از 28 درجه افزایش نمی یابد این هیچگونه اثر معنی داری روی Listeria monocytogenes همچون ترکیب نمک و دمای پایین، سایر محافظ ها نداشته و بوسیله استفاده از کشت های میکروبی حفاظتی که می تواند جلوگیری کند از رشد در دماهای سرد صورت می پذیرد ( Fonnesbeh Vogel, Yin, Hyldig, Mohr & Gram 2006, Huss, Jorgensen & Fonnesbed Vogel, 2000; Gram 2001, Trone, teixeira& Gibbs,2006; Yoon, Burnette, Abou-Zied & Whiting 2004).
این روشها نمی توانست از رشد این باکتری جلوگیری کند. اگر ارگانیسم نتواند حذف یا کند شود و با توجه به اینکه مراحل توقف رشد معرفی و شناسایی نشده است. لذا خطرات احتمالی لازم است توسط محدودیت تاریخ مصرف در دمای 4 درجه سانتی گراد برای اطمینان از اینکه بیشتر از 100 سلول وجود نداشته باشد کنترل گردد. ممکن است جهت ترفیع محدودیت زمانی در خصوص انبار کردن نیاز به استقرار و ثبات پردازشگرهایی باشد. زیرا آن نسبت به سطح اولیه ارگانیسم در تولید تولیدات تازه واکنش نشان می دهد. و این مطلب در جهت مواجه شدن با درخواست های مشتری درباره سلامت غذا با تاریخ مصرف قدیمی می باشد. لازم است تا یک روش پردازش جدید برای ماهی دودی نیز توسعه یابد. در دهه اخیر محققان امکانات استفاده و کاربرد تعدادی از تکنولوژی های جدید در برابر این پاتوژن کشف کرده بودند.
پردازش فشار بالا یکی از این تکنولوژی های نوید بخش می باشد. این یک تکنیک نگهداری بدون دمایی ( گرمایی) می باشد که وابسته به فشار، زمان، دما و خصوصیات تولید است و آن به میکروارگانیسم ها اجازه می دهد تا با تغییرات دمایی در بافت، رنگ و طعم بعنوان مقایسه با تکنولوژی های متفاوت مرسوم غیر فعال شوند ( Carpi, Gola, Maggi, rovere & Buzzoni, 1995; Cheftel 1995;Knorr, 1993; Torres & Velazquez 2005).
اولین بار پردازش فشار بالا در مورد غذاها توسط Hite که در سال 1899 که استفاده کرد این تکنولوژی را برای افزایش تاریخ مصرف شیر گزارش شد و سپس چندین مطالعه روی غذاهای متفاوت منتشر شد. اکثر مطالعات به کاربرد HPP بر روی غذاهای دریایی که روی اثرات آن روی پروتئین ها از جمله ( Angsupanich, Edde & Ledward, 1999) رنگ ماهیچه (Amanatida et al,2000, Ohshima, Ushio &Koizumi, 1993) چربی ها ( Chevalier, Bail & Ghoul,2001;Ohshima, Nakagwa & Koizumi 1992) و باکتری ها ( Amanatidou et al 2000, Smelt 1998) اجرا شده است ، مربوط می باشد.
اثر HPP روی L.monocytogenes در خصوص اثر تیمار زمان (Patterson, Quinn, Simpson & Gilmour, 1995; Simpson & Gilmour 1997)، فشار (Shigehisa, Ohmori, Saito, Taji & Hayashi 1991) و حداقل شرایط 3 پارامتر ( فشار- زمان – دما) برای افزایش کاهش حیات سلول ( Ritz et al) بسیار مطالعه شده است.
Lakshmanan و Dalgaard در سال 2004 نشان دادند که فشار در 250 مگا پاسکال غیر فعال نکرد. L.monocytogenes اما فازهای تاخیری در روزهای 17 و 10 و در دمای 5 و 10 درجه به ترتیب مشاهده شدند. فشار در 200 مگا پاسکال اثراتی روی دما و بافت ماهی دودی سرد داشت.
مطالعه دیگر نشان داد که تیمار فشار بالا بر روی ماهی دودی منجر به توسعه تاریخ مصرف از 60 به 180 روز در 3 یا 8 درجه بدون تغییرات حسی، میکروبیولوژی، شیمیایی گردید و حضور پاتوژن را در نمونه های تلقیح شده بصورت معنی داری و بصورت کامل غیر فعال کرده بود ( Garpi et al, 1995).
Montero, Gomes –Estaca و Gonez-Guillen در سال 2007 ارایه کردند که ماهی دلفینی دودی سرد تحت شرایط شوری زیاد و دودی شدن ( 93/2 % نمک و فنل 82ppm) پردازش شد و در ترکیب با تنظیم فشار در 300 مگا پاسکال در دمای 20 درجه به مدت 15 دقیقه تعدادی از L.monocytogenes به مدت صد روز در انبار نگهداری شدند. مقاومت میکروارگانیسم ها به فشارهای مختلف وابسته به فشار، زمان و دما می باشد.
با افزایش تیمار فشار و زمان برخی از L.monocytogenes در فرآورده های پنیری، گوشتی و آب میوه کاهش یافت (Fonberg – Broczek et al 2005).
L.monocytogenes مشخص گردید که به تغییرات فشار بسیار حساس هستند و منجر به هزینه های HPP می شود که آن باید با افزایش تیمار فشار و نگهداشتن تیمار زمان مرغوب شود ( Chen, Guan & Hoover 2006). اکثر مطالعات مربوط است به کاربرد HPP غذاهای دریایی که بکار بردند فشار 700-200 مگا پاسکال را برای 3، 5،10،15 یا 20 دقیقه (Torres & Velazquez 2005).
اگرچه توسعه های جدید در تکنولوژی فشار بالا این امکان را فراهم نموده است که فشار بالا را تا 10 ثانیه تحمل نمایند. هدف این تحقیق برای مطالعه اثر HPP ( 400-900 مگا پاسکال) روی بقایای Listeria innocua و خصوصیات ( ریز ساختاری، بافت و رنگ) ماهی دودی سرد در خلال 10-20-30 و 60 ثانیه می باشد. تغییرات در تعداد کلی باکتری های زنده، باکتری های اسید لاکتیک و اسپورهای باسیلوس تحقیق گردیده است.
2- مواد و روش:
آماده سازی محیط باکتری:
به منظور انتخاب نوع استرین دراین تحقیق یکسری مطالعه قبلی بر روی 6 استرین L.monocytogenes و 2 استرین L.innocua صورت گرفته است.
تمامی استرین ها از ifl بعد از جداسازی از تولید یا پردازش محیط در خلال دودی کردن بدست آمده اند. استرین ها کشت شدند بصورت شبانه در Tryptic Soy Broth با 6/0 گرم عصاره مخمر در 35 درجه و دوباره زیر کشت شدند. تمامی این استرین ها با یک تکنیک ژنتیکی الکتروفورزی مقایسه گردیدند( Gudmundsdottir et al, 2005).
استرین ها برای تاثیر HPP روی کاهش تعداد باکتری تست شدند:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 108
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد گرگان
عنوان طرح:
اثر غلظتهای مختلف اکسین بر روی ریشهزایی قلمههای نیمه خشبی نارنج و نارنج سه برگ
مجری طرح:
شهـروز حبیبـی کـوتنـایـی
1387
تقدیم به
همسر فداکار
و پسر عزیزم سهیل
چکیده
نارنج (Citrus aurantim L.) و نارنج سه برگ (Poncirus trifoliate L. Raf.) بعنوان پایه برای مرکبات استفاده میشوند. در این پژوهش اثر دو اکسین (نفتالین استیک اسید و ایندول بوتریک اسید) در 4 غلظت (صفر، 2000، 3000 و 4000 میلیگرم در لیتر) بصورت فاکتوریل در 3 تکرار در شرایط گلدانی مورد بررسی قرار گرفته است. در این بررسی صفات درصد ریشهزایی، طول بزرگترین ریشه، میانگین طول ریشه، وزن خشک ریشه و طول رشد جدید اندام هوایی برای هر 10 نمونهای که بطور تصادفی انتخاب شدهاند اندازهگیری شده و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است. نتایج نشان میدهد که کاربرد ایندول بوتریک اسید در غلظت 4000 میلیگرم در لیتر و نفتالین استیک اسید در غلظت 3000 میلیگرم در لیتر بر روی درصد ریشهزایی، طول بزرگترین ریشه، میانگین طول ریشه، وزن خشک ریشه و طول رشد جدید اندام هوایی اثرمعنیداری داشته و ایندول بوتریک اسید دارای گستره وسیعتر و اثر بهتری در ریشهزایی قلمههای نیمه خشبی نارنج و نارنج سه برگ نسبت به نفتالین استیک اسید بوده است و نفتالین استیک اسید در غلظت 4000 میلیگرم در لیتر در تمامی اندازهگیریها اثر منفی نشان داده است. همچنین نارنج در تمامی اندازه گیریهای انجام شده دارای میانگین بیسار بالاتری از نارنج سه برگ میباشد و نیز غلظت 3000 میلی گرم در لیتر نفتالین استیک اسید + غلظت 4000 میلی گرم ایندول بوتریک اسید دارای بیشترین میانگین در هر دو نارنج بوده است.
واژههای کلیدی: اکسین، نارنج، نارنج سه برگ، ایندول بوتریک اسید، نفتالین استیک اسید، ریشهزایی.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
اثر سبوس گندم بر روی خواص خمیر
به کمک دستگاه فاینوگراف می توان میزان جذب آن آردی را که مورد نیاز است برای رسیدن به غلظت مناسب خمیر اندازه گیری کرد.
درصد سبوس اضافه شده و اندازه ذرات سبوس بر روی پارامترهای فارینوگراف تاثیر می گذارد .
در نتیجه افزایش سبوس (بخصوص ذرات سبوس ریزتر ) به طور معمول منجر به افزایش جذب آن خمیر شده (به میزان 5/0) در واقع بدلیل پنتوران های موجود در سبوس و در نتیجه شماربزرگتر گروههای هیدروکسید در ساختار فیبر می باشد که اجازه می دهد آب بیشتری از طیق باند شدن با گروههای هیدروکسید احاطه شود . .
در ضمن اندازه ذرات سبوس کوچکتر باعث شد افزایش سطح ذرات سبوس و افزایش گروههای OH در سطح وافزایش پیوند با آب مربوط می شود .
در طول در آ»دن خمیر یک MAX درمقاومت خمیر دیده شده ، سپس خمیر توانایی این را داشت تا برای چند لحظه در برابر تغییر شکل مقاومت کند که در واقع این امر پایداری خمیر را مشخص می کند .
کنسانتره سبوس گندم اثرات مثبتی را بر روی زمان رسیدن به مقاومت MAX نشان داد د رحالیکه اندازه ذرات سبوس اثر منفی بر روی این پارامتر داشتند.
علت اینکه کنسانتره سبوس اثر مثبتی داشت مربوط می شود به اثر متقابل بین فیبرها گلوتن که از هیدراته شدن PR ها جلوگیری می کنند و ذرات سبوس کوچکتر جذب سریع ترآب را باعث می شوند در نتیجه زمان ورآمدن کوتاهتر می شود .
اثر سبوس گندم روی پارامتر های proofing خمیر
تولید گازوباقی مانده گاز در نتیجه تخمیر از طریق رفرنتومتر ضبط شده بود .
ورآمدن خمیر از طریق MAX خمیر مشخص شده بود ، همچنین کاهش اندازه ذرات سبوس منجر به اثر مثبتی در ورآمدن خمیر شد .
علاوه بر این ترافدهای بین PR ها از انبساط آزاد خمیر در طول proofing جلوگیری کرد و همچنین این امر ارتفاع خمیر را هم کاهش می داد .
به طور کلی دریافتند یکی از عوامل کاهش ارتفاع خمیر مربوط به ترافدبین مواد سبوس در دیواره های سلولهای گازی خمیر می شد در ضمن مشخص شد که سبوس ها مانع ا زتخمیر معمولی و توسعه ساختار سلولهای گازی شده و احتمالاً محدودیتی ایجاد کرده و به سلولهای گازی فشار می آورند .
اثر اضافه کردن سبوس گندم بر روی درجات اسید فیتیک
در نتیج افزایش سبوس به تنهایی هیچ مهمی در هیدرولیز اسید فیتیک نشان نداده است همچنین مشاهده شد در میزان کم سبوس هیدرولیز اسید فیتیک به میزان بالاتری اتفاق افتاده بود نسبت به افزودن مقادیر بیشتری سبوس گندم .
این نتیجه بیانگر این است که فعالیت فیتاره از طریق کنستانتره سبوس ممانعت شده بود .
بعلاوه یک اثرمثبت مهمی (در حدود 90/0 مذاکرات ) از اندازه ذرات سبوس روی گسترش هیدرولیز اسید فیتیک دیر شده است .
آنزیم اگزورنه نیک، فیتازها را در دسترس می کند ، در ضمن این آنزیم می تواند از طریق ذرات سبوس شکسته نشده و بزرگ محدود شود .
بر اساس نتایج فوق هیدرولیز به اندازه ذرات سبوس وابسته است ، ولی اندازه ذرات کوچکتر به تنهایی نمی تواند دلیلی برای نابودی کامل فیتات باشد .
اثرات غنی سازی با سبوس برنج بر روی خواص شیمیایی وعملکردی نان .
خواص کاربردی RBHB دهمی سلولز سبوس برنج RBDF فیبررژیمی نامحلول سبوس برنج
RBHB حاوی مقادیر بالای فیبر رژیمی (%94/82) / (%59%) چربی /(%69/2) PR /(%17/3 ) خاکستر می باشد .
RBDF حاوی مقادیر بالای فیبر رژیمی (%73/62 ) /(%88/2) چربی (%35/8 ) PR و (85/10% ) نشاسته /(21/4%) خاکستر می باشد .
این فیبر ها خواص مطلوب زیادی داشتند از جلمه تواتایی بالای پیوند با آب و توانایی تورم (جدول 2 توانایی اتصال با آب را نشان می دهد )
بر طبق جدول RBHB ، RBDF ، WBC، SC بالایی دارند .
بر طبق جدول RBHB ، WBC و FBC بزرگتری از RBDF داشت .
در ضمن RBHB باعث شد VIS پایین بیاد VIS محلول 2% بود 8/7
ارزیابی حسی نان های تکمیل شده با فیبر رژیمی
جدول 3 حجم قرص نان و Firmnes نان های حاوی فیبر رژیمی را نشان می دهد .
بر طبق جدول همه نان های تکمیل شده با فیبر رژیمی یک کاهش حجمی را نسبت به نان بدون فیبر دارابودند که پیشنهادی می شود این کاهش حجم از طریق محتوای گلوتن