لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
Rural planning and land management
برنامه ریزی روستایی و مدیریت زمین
فصل های قبلی برنامه های روستایی را از دیدگاه بودن برنامه ریزی شده ای بررسی کردند اما در هر فصل مشخص است که بسیاری از موضوعات از طریق اندازه گیری برنامه ریزی ها تأثیر می پذیرند، برای مثال سیاست جنگلداری طولانی مدت در فصل 3، سیاست برقراری در فصل 4 و سیاست انتقال روستایی در فصل 6، هدف این کتاب بررسی تمام حدود و سیاستهای برنامه ریزی روستایی نیست، زیرا این اهداف در هر جایی به طور کامل بررسی شده اند، اما در عوض برای فراهم آوردن یک حالت موقتی در مورد این مناطق است در جائیکه جغرافیدانان روستا بسار فعال بوده اند، نه تنها به عنوان محقق بلکه به عنوان کسانی که تغییرات سیاسی را به وجود می آورند یا از طریق کمیته هایی که در دولت تشکیل می دهند یا بسیار ساده تر به عنوان کارمندان دولتی.
با این وجود جداسازی اثرات واضح برنامه های مناطق روستایی بسیار مشکل است، زیرا اندازه های برنامه ریزی روستایی بسیار پراکنده است و از هیچ منبعی یا مرجع قانونی منشأ نمی پذیرد و نیز به این دلیل است که در اکثر موارد آنها به صورت دوجانبه ای دربرگیرنده یا متناقض هستند.
علی رغم این مطالب مشخص کردن تعدادی از مضامین اساسی در تنظیم روستایی ممکن است. برای مثال دیوید سون و دیبرلی (1977) برنامه ریزی روستایی را به دو فعالیت تقسیم کردند: (برنامه ریزی برای توسعه کشاورزی)، زمین زراعی و اوقات فراغت و منابع (برنامه ریزی برای حمایت از منابع، حیات وحش و مناظر). دیگر اهداف برنامه ریزی روستایی در طول 40 سال گذشته در جدول 1-9 نشان داده شده است و از این جدول می توان به این نتیجه رسید که سه نقش اصلی برای برنامه ریزی روستایی می تواند تعریف شود: یک نقش توسعه دادن منبع، یک نقش راه حل تضادها، و یک مدیریت زمین، نقش احیاء و حفاظت از زمین. ارتباط این نقش ها اکنون مورد بررسی قرار گرفته است. این بررسی قبل از اینکه به صورت جزیی در ادامه این فصل مورد بحث قرار گیرد. بصورت سرمقاله در اول فصل 9 آمده است.
نقش های برنامه ریزی روستایی Rural planning roles
اگرچه هدف کلی برنامه ریزی روستایی باید خلق موقعیت هایی باشد که تحت آن شرایط فعالیت های روستایی بتوانند به وجود بیایند و مبانی حفاظت شوند، علائق و توجهات دیگری نیز وجود دارند که بعضی فعالیت ها را بیشتر از سایرین انعکاس می دهند، و اینکه شانس هر کدام از سه نقش را که در بالا آمده است در طول 40 سال گذشته به حالت نوسان قرار می دهد.
با این وجود بیشتر این دوره نقش رشد منابع دائمی بوده است. مخصوصاً در متن سایت کشاورزی، در جائیکه بریتانیا و ایالات متحده حجم گسترده ای از نقش حمایت از مزارع و سطح تولید و درآمد زیاد از مزارع را پایه ریزی کرده اند.
با این وجود در اواخر این دهه، تقریباً ارتباط با سایتهای توسعه کشاورزی مورد سئوال قرار گرفته است، مانند اثرات جانبی پیشرفت کشاورزی و یک کاهش در دیگر مناطق و اقتصاد روستایی به مرحله ی ظهور رسیده است. علاوه بر این مشخص است که سیاستهای حمایتی به سمت جائی سوق داده می شوند که نیاز کمتری به وجود آنهاست و در ایالات متحده تخمین زده شده است که تقریباً نیم 2 بیلیون دلار در نقص پرداخت در سال 1978 خرج شده است و به 10 درصد از کشاورزان که بیشترین تولید کننده ها بوده اند پرداخت شده است. اگرچه سیاست های حمایت از کشاورزی هنوز سهم بزرگی از بودجه را به خود اختصاص داده است، برنامه هایی برای اجرا و پیشرفت اجتماعی نیز مهم ترین قسمت پیشرفت منابع روستایی است، مخصوصاً در مناطق دورافتاده و اکثر مناطق بلند، در جاهایی که کشاورزی پرهزینه است، نمی توان اقتصاد روستایی را فراهم آورد.
اقتصاد گسترده تر روستایی یکی از مهمترین نگرانی ها است و دومین نقش را در برنامه ریزی روستایی دارد و آن را نقش نزاع برانگیز راه حل می نامند. سال های زیادی هسته ی اصلی مشکل مناطق حومه ای بود و هنوز هم هست که به وسیله ی یک گروه کنترل می شود، کشاورزانی که طوری کار می کنند که اغلب با علائق دیگر اعضاء جامعه در ستیز هستند اکثریت بزرگی از جمعیت جای شگفتی نیست که این افراد خودشان را در زمینه فشار گروه هایی قرار داده اند که یا با موارد شخصی منازعه دارند یا یک نقش مهم را در فرمول سیاسی بازی می کنند. اما در سال های اخیر این نزاع بیشتر شده است و دیگر به همان سادگی گذشته بین زمین های زراعی و مناطق شهری نیست، اما بین یک گروه قدرتمند علیه دیگری است، و از یک سیستم با ارزش علیه دیگری است.
علاوه بر این دولتها این برنامه را از طریق وزیران تقطیع اراضی (تقسیم اراضی) و آژانس های دولتی انجام دادند. بنابراین سیاست های آنها به سمت دسترسی به اهداف مخصوص در کشاورزی، جنگلداری احیاء و حفاظت از طبیعت است. یک راه حل که اغلب در این بخش پیشنهاد می شود مسئله احیاء یک وزارت کارهای روستایی است. اما هر دو مورد، دولت محافظه کار و گروه مخالف کارگری این نظریه را در سال 1980 نپذیرفتند، اگرچه حزب کارگر یک کمیته اولیه را برای بررسی اثر سیاست های دولت بر زمین های اطراف روستا پیشنهاد داده است.
یک مشکل این است که هر وزارت روستایی با مشکلی مواجه است که هیچ موافقتی در مورد نوع محیط روستایی وجود ندارد که ما بخواهیم طراحان روستایی آن را فراهم آورد، اگرچه تماسهای زیادی با کمیته برقرار شده است که آیا موافقت حاصل می شود یا نه. با این وجود یک مطلب اصلی وجود دارد و این است که به نظر رضایت حاصل آمده است، و یک *** روستایی ** دارد که تاکنون مدیریت است و به اینکه راه های را ارائه دهد ** را بیشتر می کند. زیرا برانگیختن علاقه در دولتمردان به ** می رسد به توجه مضاعفی در رسیدن به سطح ریشه های گیاهی با ارتقاء سیاست های زمین وجود دارد.
برای این مسائل از نیاز برای احیاء هیأت و محافظت از مراتع حفاظت شده منشأ می گیرد، مخصوصاً در پارک های ملی و این روش برای گنجاندن ** توافق مدیریت در کشاورزی و جنگلداری توسعه داده باشد و کاملترین معنای خود را در مفاهیم چندگانه در مورد استفاده از زمین و رشد روستایی را با استفاده از کمیته اقتصاد روستایی به دست آورده است.
در ادامه ی این فصل سه نقش دیگ و *** و با توجه مخصوص به مناسبت خود مسأله، پاسخ سیاست که آن و موثر بودن این پاسخ مخصوصاً از دیدگاه جغرافیای روستایی شرح خواهیم داد.
نقش های رشد منابع- سیاست کشاورزی
این زمینه با توجه به مسأله ی سیاست کشاورزی بی نهایت از نظر تعداد متغیرهای مربوط پیچیده و متغیر است. از نظر عمومی توافق بر این است که سیاست های کشاورزی مورد نیاز هستند و در واقع از نظر اخلاقی در هر کشور پیشرفته در جهان (OECD) به علت عوامل زیرین پذیرفته شده است. اول از همه نیاز برای غلبه بر نوسازی هایی که در هوا وجود دارد و این کمبود ** آن حس می شود و نیز اطمینان طولانی مدت از وضع ثابت هوا مورد نیاز است. در ثانی، یک نیاز برای مدیریت قابل مقایسه محصول در یک مکان نسبت به مکان دیگر برای مثال شیر در مناطق معتدل و برعکس نیاز برای اختصاص کمک در بنیه مالی به مناطق حاشیه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن .doc :
باز تعریف جامعه شناسی روستایی
آن چه جامعه شناسی روستایی را تکان داده و هنوز هم می لرزاند، مباحثات برآمده از تو جهات گوناگونی است که هر یک از آن ها موضوع گیری نظری ویژه ای دارد و البته هیچ یک از آن موضع گیری ها بی طرفانه نیست. در این مباحثات غالباً روستایی و شهری را همچون دو پدیده جداگانه در مقابل هم قرار می دهند. این تقابل که جنبه بیانی و آکادمیک آن مهم تر از جنبه واقعی آن است, یک موضوع تاریخی به شمار میرود و با واقعیت کنونی, که شهری و روستایی در حیطه نفوذ یکدیگر قرار گرفته اند, همخوانی ندارد, زیرا این معنی بیشتر از آن که حاصل یک بینش تحلیلی همه جانبه باشد, از یک مفهوم فضایی و یک برش جغرافیایی به دست آمده است.
شکل گیری جامعه شناسی روستایی و انشعاب آن از جامعه شناسی عمومی در دوره ای اتفاق افتاد که آغاز آن سال های پایانی قرن نوزدهم و انجام آن مقارن پیدایش رکود اقتصادی 1930 است.
در این دوره, جامعه شناسی روستایی در فهم جوامع روستایی و جهان کشاورزی مشارکت نمود.
تا وقتی که جامعه روستایی بر حیات ملی سیطره داشت و دورنمای اصلی را تشکیل می داد, مورد غفلت بود, ولی زمانی که این جامعه دستخوش تغییر شد ((موضوعی برای علم)) گردید.
محیط روستایی برای جامعه شناسی همیشه یک مشغله ثانویه تلقی می شد؛ زیرا تاسیس این شاخه علمی به موازات توسعه فزاینده محیط های شهری و مراکز صنعتی صورت گرفت.
1-2. جامعه شناسی روستایی چیست؟
یکی از مشکلات عمده ای که در جامعه شناسی روستایی مطرح می شود، دقیقاً معنا و مفهوم آن و تعیین حدود میدان تحقیق آن است.
اندیشه مطالعات و بررسی های روستایی, امروزه به دام سیاههای که ما از قبل در ذهن خود داشتهایم، افتاده است. و ما نام این گونه مطالعات و بررسی ها را جامعه شناسی روستایی، اقتصاد روستایی، و از نظایر آن که شناخته شدهاند، می گذاریم. یک چنین شیوه تشخیصی، فقط امکان توسل به تحلیلهای افواهی و نظری را برای ما فراهم می سازد. اگر بخواهیم کار بهتری ارائه دهیم, شایسته است که ابتدا در اندیشه تعیین کردن تعدادی ((مسیر نماهای هادی)) باشیم و سپس راه های جدیدی را که با ضوابط موجود تقریباً مورد بی اعتناییاند و با معیارهای کنونی اهمیت درجه دومی دارند امتحان کنیم.
در چنین تحلیلی شاید مناسب تر باشد که به جای تاکید بر بعد کمی امور، بیشتر به بعد کیفی آن ها پرداخته شود.
شایسته است که نخست مفهوم اصطلاح کلیدی ((محیط روستایی)) را مشخص کنیم. این اصطلاح معانی متعددی دارد و معانی متعدد این اصطلاح به سه دسته تقسیم میشوند که عبارتند از:
1-معنای محیط روستای در گذشته و در نزد جامعه سنتی کنونی. 2-معنای محیط روستایی در اندیشه طرفداران روستاگرایی جدید (نئورورالیسم). 3-معنای محیط روستایی در ناکجا آباد جامعه روستایی در حال فروپاشی یا فروپاشی شده.
((برای این که محیط روستایی را از دیدگاه جامعه شناسی معنی کنیم باید از منطق گفت و شنودهای کنشگران دست برداریم.))
2-1.مارکس و سرمایه داری ارضی
از دیدگاه مارکس، تاریخ کشاورزی، تاریخ سلب مالکیت از روستاییان و ادغام ناگزیر آن ها در شیوه تولید سرمایه داری است. مارکس خاطرنشان می کند که ویژگی های تولید سرمایه داری در روستا, همان ویژگی های سرمایه داری در شهرند, یعنی سرمایه, در هر دو جا, در مقابل کار قرار دارد.
با وجود این, به نظر می رسد که نظریه پردازان مارکسیست بعدی, به واقعیت های روستایی عصر خودشان توجه کمی مبذول داشتهاند.
جامعه شناسی روستایی غیر مارکسیستی از وقتی که تحولات در کشاورزی جدید خودنمایی کردند, به توصیف جامعه روستایی و روستاییانی که حالا طبقه متوسط جدید را تشکیل می دادند، پرداختند.
تحلیل این گروه اجتماعی جدید التاسیس، متوقف بر تحلیل هنجارهای رفتاری این گروه، ارزش های آنها و طرز تلقی هایشان و از این قبیل ارزش ها, یعنی همان اموری است که دیگر تضادی با امور مشابه شهری ندارند. به سخن دیگر گروه های روستایی و شهری جدید, فقط در همان اموری اختلاف دارند که ((معمولاً اعضای دو گروه متعلق به یک جامعه و یک تمدن با هم اختلاف دارند))
روستاییانی که به کارفرمایان اقتصادی تبدیل شدهاند، دیگر ((علاوه بر دنیای سنتی، بر دنیای جدید هم اشراف دارند, زیرا در عین حال که گرفتار ساختارهای قدیمی روستا هستند, مجذوب شهر و پدیده نو بوده، به ترقی و پیشرفت فکر می کنند)).
((نکته ضروری این است که یک سیاست اقتصادی مناسب برای ده ها هزار واحد بهره برداری بینقص و عالی، طراحی شود)).
جریانات نظری یاد شده، به رغم اختلافات بنیادین شان، در یک نکته اتفاق نظر دارند. آنها تصور میکنند که استحاله کشاورزی و تبدیل آن به بنگاه های تولیدی سرمایه داری، اجتناب ناپذیر است و هیچ چیزی نمیتواند جلو این استحاله را بگیرد.
با وجود این میبینیم که باز هم اختلاف نمایان بین و اقعیتها و نتایج این گونه تحلیلها که در واقع فقط همینها, دگرگونی میپذیرند, وجود دارد. تکامل این تحلیلها, در عین این که از مسیر تحلیلهای پیشین، منحرف میشوند، در جهت تعبیر و تفسیرهای سیر می کنند که هر کدام با دیگری تا حدودی متفاوت است.
در آخر به منظور فراهم کردن افقی انتقادی در مطالعات روستایی، سه عنصر معنی دار زیر را یادآوری میکنیم:
1-نخست این که، مناسبات کار زراعی به عنوان مناسبات خانوادگی تلقی شود که در این صورت بهرهبرداری خانوادگی زراعی قابل مقایسه با بنگاه تولیدی صنعتی نخواهد بود.
2-دوم این که، بین طبقات مختلف و مناسبات تولیدی مختلف در کشاورزی کشورهای غربی, جداسازی و تفاوت گزاری صورت گیرد.
3-و سوم این که، هرگاه در اثر کشاورزی صنعتی, محیط صدمه ببیند، باید در این باره که: این نوع کشاورزی، یگانه الگوی ارزشمند و خلاق است، تجدید نظر شود.
باید گفت که پدید آوردن الگوهای جدید برای تولید, مصرف و زندگی, برای مجموعه جامعه, کار دشواری است. فراوانی پایدار سازیها و ابداعات تازه, و اصالتی که این روزها در زمینه ابتکارات مربوط به رابطه کاری و ساختار قدرت بروز میکند, دست آوردهایی هستند که کشاورزی را, برای ایجاد گزینهای دیگر و یا گزینههایی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
به طور کلی شاید یکی از مهمترین فعالیتها در زندگی اجتماعی بشر امروز را بتوان در جهت بهبود وضع زندگی او دانست. در عصر حاضر به مدد فعالیت است که توسعه و توسعه نیافتگی بوجود می آید. از منابع و امکانات موجود استفاده می شود و توانایی و استعداد انسانها از قوه به فعل در می آید و در جهت پیشبرد اهداف و رفاه نسبی جامعه گام برداشته می شود.
لذا با توجه به مهم بودن شناخت روستاها در جهت برنامه ریزی و بعد از جامعه عشایری که پایه زندگی شهرنشینی را تشکیل می دهد بر آن شدم تا در مورد مونوگرافی یکی از روستاهای استان خراسان شمالی بنام قلعه بیگ تحقیقی کوچک انجام دهم.
اهالی این روستا با فرهنگی عجین شده با نظام گسترده خویشاوندی ایلاتی و طوایفی و وجود روابط غیر رسمی بین افراد، انسانهایی عاطفی و با احساسات هستند. که در سالیان بعد از انقلاب شیوه زندگی و نوع اقتصاد خانوادگی و روابط سیاسی واجتماعی شان دستخوش تغییراتی شده است.
فرهنگ گفت: این مردم برخاسته از طبیعت و نوع جغرافیایی موجود است. طبیعتی که گاه عرصه را چنان به آنان تنگ می کند که عزم دیار غربت کرده و آواره شهرها می شوند تا قوت لایموتی برای خود تهیه کنند.
به جهت وجود مشکلات اقتصادی و معیشتی مهاجرت در این روستا بسیار زیاد است، مشاغل درآمدزایی آنها عمدتاً کشاورزی و دامداری است که کم کم از شکل صرف خارج شده و نسل جدید دیگر به شکل سنتی به آنها نمی پردازد. و از نظر مطالعه میکروفولوژی هنوز حدود دو سوم از خانه ها از حالت قدیمی خارج نشده است.
تعریف مونوگرافی
مونوگرافی که ترجمه آن تک نگاری است یکی از شیوه هایی است که در روش ژرفائی برای مطالعه جوامع محدود مورد استفاده قرار می گیرد.
مونوگرافی: به معنای مطالعه "واحد موضوعی" نیز آمده است مونوگرافی که به معنی تحقیق و نگارش یک واحد است در واقع واحد موضوعی را شامل می شود نه واحد جغرافیایی را، منظور از مونوگرافی در این تحقیق: توصیفی است ژرف و همه جانبه از روستای قلعه بیگ با اوضاع اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، جمعیتی و هنجارهای آن و زندگی مردم را که مورد بررسی قرار می دهد.
هانری مندراس جامعه شناس فرانسوی از میان روشهای تحقیق در جامعه شناسی روستایی روش مونوگرافی را بارورترین روش تحقیق در جامعه شناسی می داند.
تجربه مقدماتی: بررسی پایان نامه ها و کتابهای مربوط به جامعه شناسی روستایی و همچنین از اینترنت و راهنمائی استادگرامی دکتر کامران می باشد.
1- شناسائی محیط جغرافیایی و موقعیت سیاسی روستا:
1-1- موقعیت، حدود و وسعت روستا:
این روستا از مشهورترین روستاهای کردنشین مرزی شهرستان شیروان که در تقسیمات کشوری سال 1383 به استان خراسان شمالی ملحق شده است و به علت قدمت و مرکزیت ایل کیکانلو در این منطقه واقع شده است. این روستا در فاصله 36 کیلومتری شمال شرقی شهرستان شیروان بخش مرکزی و از دهستان سیوکانلو می باشد از شمال به کوه سنجربیگ و ازجنوب به کوه کولک و روستای قدیمی بگان، از شرق به روستای ترانلو و از غرب به روستای پیروانلو محدود می گردد.
مساحت این روستا حدود 150 هزار متر مربع می باشد. (15 هکتار)
1-2- ناهمواریها:
این روستا به علت کوهستانی بودن دارای ارتفاعات و کوههای زیادی می باشد به طوری که روستا در حاشیه دره و در دامنه کوه قرار گرفته است. مهمترین کوههای این روستا کوه سنجربیگ، پتله گاه و قشمار که دنباله رشته کوههای هزار مسجد می باشند بلندترین قله این منطقه پتله گاه می باشد.
1-3- آب و هوای روستا:
این روستا از نظر آب و هوائی دارای آب و هوای کوهستانی با زمستانهای بسیار سرد و تابستهای معتدل می باشد عموماً در این منطقه دو نوع وزش باد وجود دارد، یکی در جهت شمال شرقی و جنوب غربی می وزد و به بادهای "آیش" معروف می باشد و تا حدی بادهای گرم و خشک می باشند. که این نوع باد چندان مفید نیست و به گیاهان و زمینهای زراعی آسیب می رساند. نوع دیگر باد که کاملاً مخالف جهت باد قبلی از طرف غرب به شرق می وزد و باد ملایمی می باشد که از طرف دریای خزر می وزد و به آن "باد دولان" می گویند و بادی است با رطوبت که باعث سرسبزی و خرمی می شود.
به طوری این منطقه دارای زمستانهای بسیار سرد و طولانی و تابستانهای خنک و معتدل می باشد و به جهت داشتن آب و هوای معتدل دارای خاک شنی نسبتاً حاصلخیز می باشد.
این روستا با بارانهای فراوان در بهار و برف زیاد در زمستان مواجه است و دارای منابع آب روزمینی و زیرزمینی نسبتاً فراوان می باشد. به جهت باران زیاد همیشه در خطر سیلاب قرار دارد میزان بارندگی در سال بین 300 تا 400 میلی متر می باشد.
درجه حرارت این منطقه در زمستان بعضاً تا 25 الی 30 درجه زیر صفر و در تابستان تا 25 تا 30درجه بالای صفر هم می رسد. (آمار هواشناسی استان در سال 1386)
1-4- رودخانه ها
در این روستا تنها یک رودخانه بنام رودخانه بیچرانلو که از شمال به جنوب روستا می گذرد و از کوههای سنجربیگ و پتله گاه سرچشمه می گیرد و پس از مشروب کردن مزارع و باغات روستا در روستای دیگری بنام دوآب به رودخانه گلیل می پیوندد.
علاوه برآن در اطراف روستا چشمه های متعددی وجود دارد که از آن برای آب آشامیدنی روستا و استفاده دامداران در گذشته مورد استفاده قرار می گرفت.
1-5- پوشش گیاهی:
پوشش گیاهی روستا با آب و هوا و میزان بارندگی ارتباط مستقیم دارد. هر چقدر میزان بارندگی بیشتر باشد پوشش گیاهی آن بهتر و بیشتر می باشد. پوشش گیاهی در این روستا بیشتر از گیاهان علفی و مقداری هم دارای درخت و درختچه ها می باشد البته این درختها در ارتفاعات و دامنه دیده می شود بیشترین نوع درختی که دیده می شود درخت سرو کوهی است که در اصطلاح کرمانجی به آن درخت «مرخ» می گویند.
طبق گفته های مردم روستا تمامی کوههای این منطقه زمانی به صورت جنگل های انبوه بوده که به مرور زمان و بر اثر قطع درختان توسط انسانها و چرای بی رویه دام از بین رفته است. گیاهان علوفه ای دارویی در این منطقه عبارتند از: آنوخ- قارچ خوراکی- کنگر- چریش- ساری گل- شقایق- پونه- گون- زرشک- بابونه- زردآلو کوهی- زیره کوهی- گل گاوزبان و ... می باشد.
1-6- جانوران:
این منطقه به جهت اینکه سه چهارم آن کوهستانی می باشد و دارای ارتفاعات زیاد در چای عمیق، دارای جنگل و بوته های زیادی می باشد. با توجه به نوع آب و هوا انواع و اقسام جانوران درنده و وحشی و خزندگان و پرندگان گوناگون یافت می شود.
از جمله جانوران وحشی: گرگ، پلنگ، روباه و شغال می باشد- همینطور جانورانی مثل گراز، خرگوش، آهو، بزکوهی، و پرندگان از قبیل: کبک، قوش، عقاب، کرکس، جغد، انواع کبوتران، گنجشگان، کلاغ، قمری، موسی کوتقی، شانه بسر، زاغ سیاه، بلدرچین و بلبل یافت می شود. خزندگان مثل: مار، سوسمار، عقرب، آفتاب پرست نیز یافت می شود.
فصل دوم:
2- تاریخچه روستا:
2-1- نام روستا و وجه تسمیه آن
نام روستا قلعه بیگ می باشد علل نامگذاری این روستا (قلعه) به بیگ به جهت وجود دائمی ایل (بیگ) در این روستا بوده است. نام قدیم این روستا قره چشمه می باشد. این روستا محل سکونت چهار طوایف بزرگ شامل 1- طایفه تایانلو 2- طایفه کالاچلو 3- طایفه شامالی 4- طایفه آل و دل بوده .
2-1-1- طایفه تایانلو:
احتمالاً از طایفه کردهائی که در مرز عراق ساکنند می باشند اما مردم این قلعه معتقدند که این طایفه از طایفه کردهای دماوند می باشند که از کردان کرمانج منطقه سیوک منطقه ای در خربوط کردستان ترکیه می باشند که در عصر صفویه به این منطقه آورده شده اند. اما لفظ تایان معانی مختلفی دارد از جمله به طایفه ای کرد در مرز ترکیه و عراق نیز گفته می شد.
2-1-2 طایفه کالاچلو: این طایفه از روستای آب گرگ از ایل هودانلو (در اطراف قوچان) به علت نزاع و اختلاف محلی مهاجرت نمودند و در قلعه بیگ سکنی گزیدند.
البته این طایفه در اغلب نقاط این استان پراکنده اند و از آذربایجان به این مناطق مهاجرت نموده ند.
2-1-3- طایفه شامالی:
واژه شام ئالی (از اطراف شام) این واژه بر کردهائی که از کشور سوریه (شام) به این منطقه مهاجرت نمودند می گویند و یکی از طوایف بزرگ این روستا محسوب می شوند.
2-1-4- طایفه آل و دل:
این طایفه یکی از طوایف مهاجر از قلعه ترانلو که این قلعه مورد تهاجم ترکمنها واقع شده بود و به همین دلیل به قلعه بیگ مهاجرت نمودند و اقلیت مردم این روستا را تشکیل می دهند. تمامی طوایف این روستا کردهای کرمانج و همگی اهل تشیع می باشند.
«مرزداران شمالی خراسان- شاد روز امانی- 1382- ص138-137»
نکته:
تمامی کردهای منطقه اسم روستا را قلعه می گویند چون از قدیم هر روستا دارای یک قلعه برای محافظت در مقابل تهاجمات بود.
2-2- گذشته روستا براساس گفته های مردم و اسناد و مدارک:
ظهور و وجود کرد در خراسان و مهاجرت آنها و نقطه شروع حرکت اکراد به صورت پراکنده در برخی کتب وجود دارد بیشتر مورخین و پژوهشگران شروع حرکت رسمی آنان را به صورت قبیله ای مربوط به عصر شاه عباس اول صفوی می دانند.
اما در کتاب سفرنامه ابن حوقل در سفر به ماوراء النهر و وارد شدن به شهر چاچ که مربوط به سال 350 ه. ق است ضمن توصیف مکان و جمعیت و حصار و دروازه های شهر چاچ از دروازه کرمانج نام می برد که نشانگر قوم کرمانج در آن اطراف بوده است.
کرمانج در شرق علاوه بر خراسان در کشورهای قرقیزستان، قزاقستان و افغانستان نیز به صورت پراکنده زندگی می کنند. ولی حرکت رسمی آزاد به خراسان شمالی مربوط به دوران صفویه است، چرا که عصر شاه عباس عصر جابجایی ایلات بود اختلافات قزلباشان و تهاجم ازبکان و سقوط هرات و مشهد و شورش های داخلی و مشکل عثمانیان دشواریهایی بود که در زمان او پیش آمده بود. (صفویه از ظهور تا زوال- رسول جعفریان ص 186)
این روستا در گذشته قره چشمه نامیده می شد و محل زندگی طایفه ای ترک زبان بود. اما بعد از خروج ترک ها کردهای بیچری طایفه کالاچلو ساکن شده اند و قلعه بیگ نیز در روبروی روستای فعلی مشهور به قلعه بگان (بیگ) بود و در حدود سال 1250 ه. ق هر دو روستا در هم ادغام شده اند و روستای (قلعه) فعلی را تشکیل دادند. قلعه بیگ فعلی کمتر از دویست سال قدمت دارد و در داخل قلمرو خود به چند قلعه کوچک دیگر تقسیم شده بود.
2-3- اماکن و بناهای تاریخی:
این قلعه دارای یک برج قدیمی به نشانه مرزداری طوایف که هنوز پابرجاست و از سنگ و گل ساخته شده است و ارتفاع آن حدود 12 متر می باشد.
زیارتگاه مقبره سکینه صوفی که مورد اعتقاد اهالی است ولی شجره نامه مشخصی ندارد در این قلعه وجود دارد.
فصل سوم
3- سیمای روستا:
3-1- شکل سکونت (بافت فیزیکی روستا):
در این روستا شکل سکونت به جهت کوهپایه ای به صورت خطی است. چون این روستا در دامنه کوهستان قرار گرفته و شکل خطی یا طولی نامنظم و کوچه ای دارد. شکل معماری روستا دارای دو سطح متفاوت و به هم چسبیده می باشد به طوریکه با هم در ارتباط هستند سقف خانه ها پوشیده از چوب است و دیوارهای آن از گل و لای و سنگ است و اکثر خانه ها در دو طبقه، که در طبقه بالا افراد سکونت دارند و طبقه پایین یا همکف محل نگهداری دام و انبار علوفه می باشد.
3-2- اماکن عمومی (مدرسه- مسجد- گورستان- اماکن ورزشی- تفریحی و ...):
در این روستا مدارس ابتدائی وجود دارد. گورستان دارد لکن غسالخانه ندارد. اماکن ورزشی ندارد اماکن تفریحی ندارد البته برای ورزش و تفریح کوهنوردی دارند، حمام عمومی ندارد مسجد دارد خانه بهداشت دارد، شرکت تعاونی دارد، تعداد 4 باب مغازه دارد، یک باب نانوائی نیز دارد.
3-3- محله ها، کوچه ها، خیابانها، میادین اصلی روستا:
همانگونه که گفته شد به جهت کوهستانی بودن محله های روستا به هم چسبیده دارای کوچه های تنگ و پرپیچ و خم و باریک می باشد که اخیراً طرح هادی در این منطقه اجرا شد که خیابان اصلی روستا را تعریف نموده است غالب کوچه ها به میدان مرکزی روستا که در آن مرکز تأسیسات عمومی است منتهی می شود.
3-5- راههای ارتباطی به شهر و مزارع:
تنها راه ارتباطی به شهر که به مسافت 36 کیلومتر می باشد هنوز 7 کیلومتر آن آسفالت نشده و به صورت راه شوسه می باشد. راههای ارتباطی به مزارع که در اطراف روستا واقع شده به صورت خاکی و مال رو می باشد.
3-6- مسکن و تسهیلات زندگی (طرز ساختن- مصالح ساختمانی- مساحت منزل- تعداد اتاقها و ...):
به علت ریزش برف و باران در فصل زمستان خانه ها را از نوع سقف های مسطح بنا می کنند و تماماً از گل و خشت نپخته استفاده می نمایند. با توجه به اینکه در این منطقه درخت چنار فراوان است لذا برای سقف منازل فقط از تیر چنار استفاده می نمایند برای دیوارهای منازل از کاه و گل استفاده می کنند که در عبور ندادن سرما بسیار مؤثر می باشد. در حال حاضر اغلب مسکن کم دوام هستند.
شکل خانه ها و نمای آن را همیشه رو به آفتاب می سازند و اکثر منازل در وسط خانه یک هال کوچک و در دو طرف آن دو اتاق خواب و پشت هال را آشپزخانه یا انباری می سازند. تمامی وسایل ساختن منازل در داخل روستا تهیه می شود مگر اینکه پنجره ها و دربهای فلزی را از شهر تهیه می نمایند که در سابق همه آنها به صورت چوبی و در روستا توسط بخار تهیه می شد.
مساحت خانه ها از 30 متر مربع تا 80 مربع و به ندرت 100 متر مربع در تناوب است و این امر بستگی به درآمد و تعداد اعضای خانواده دارد وسایل گرمایشی بخاری نفتی و بعضاً بخاری هیزمی استفاده می کنند. نوع تسهیلات که در اختیار دارند استفاده از سه شبکه اول، دوم، سوم سیما که پس از تقسیمات کشوری در سال 1383 مورد بهره برداری قرار گرفت. دارای دفتر مخابراتی و تلفن می باشد و چون برق در روستا وجود دارد از یخچال و سایر لوازمات برقی زندگی استفاده می نمایند.
فصل چهارم
4- جمعیت شناسی روستا:
4-1- ساخت جمعیت
4-1-1- تعداد جمعیت روستا:
طبق آخرین آمار سرشماری پایان سال 1385 تعداد کل جمعیت این روستا 814 نفر می باشد که 180 نفر آن عشایر و 414 نفر ان جمعیت ثابت و 220 نفر به صورت فصلی می باشد (آمارگیری مرکزی بهداشت 1386)
نکته: منظور از جمعیت فصلی افرادی است که در فصل کشاورزی برای جمع آوری محصولات کشاورزی به روستا برمی گردند.
4-1-2- توزیع جمعیت بر حسب سن و جنس
طبق جدول زیر تعداد جمعیت بر حسب سن و جنس اینگونه می باشد.
گروههای سنی
مرد
زن
زیر 1 سال
10
7
1 تا 4 سال
19
39
5 تا 9 سال
33
25
10 تا 14 سال
36
32
15 تا 19
35
30
20 تا 24
50
36
25 تا 29
29
31
30 تا 34
22
13
35 تا 39
14
13
40 تا 44
11
14
45 تا 49
13
7
50 تا 54
3
12
55 تا 59
5
9
60 تا 64
3
9
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .doc :
توسعه روستایی چیست؟
مقدمه
انسان پیش از آموختن کشاورزی و کشف فنون و ابزارهای مختلف, برای تامین نیازهای زندگی خود به کوچ و چندجانشینی میپرداخت. انسانها برای تامین غذای موردنیاز خود و یافتن مکانی مناسب برای سکونت, به مکانهای مناسب دارای منابع طبیعی (مرتع, آب, حیوانات) مهاجرت مینمودند. از زمانی که انسان کشاورزی را آموخت و توانست ابزارهای مورنیاز زندگی خود را بسازد به یکجانشینی روی آورد و روستاها متولد شدند. روستاها یا دهات, اولین مراکز اجتماعی زندگی نوین انسان محسوب میشوند.
طبق تحقیقات باستانشناسان, قدیمیترین دهکدههای جهان که تاکنون بوسیله حفاران پیدا شده, در خاورمیانه واقع است. دو روستا در ”جارمو“ و ”تپه سربین“ واقع در ایران و عراق امروزی, نشان میدهد که یکجانشینی یا تشکیل اجتماعات روستایی, دستکم به 10000 سال پیش بر میگردد.
با رشد و تکامل مراکز روستایی و ظهور کسبوکارهایی غیرازکشاورزی (تجارت, خدمات, حکومت) شهرها بوجود آمدند. بخاطر تمرکز بالای جمعیت در مناطق شهری توام با رشد پرشتاب صنایع و خدمات, به سرعت شهرها توسعه پیدا کردند در حالیکه روستاها به کندی حرکت نمودند.
روستا چیست؟
”ده“ (یا ”قریه“) به معنی سرزمین است. از نظر تقسیمات کشوری, ”ده“ (یا ”روستا“ ویا ”آبادی“) در ایران, کوچکترین واحد سکونتی و اجتماعی-سیاسی است. کشور به چندین استان (دارای استاندار), هر استان به چند شهرستان (دارای فرماندار), و هر شهرستان به چند بخش (دارای بخشدار), و هر بخش به چند شهر (دارای شهردار) و روستا (دارای کدخدا) تقسیم میشود. البته به مجموعهای از چندین ده هم دهستان گفته میشود که مسؤول آن دهیار نامیده میشود.
مطابق سرشماریهایی که در کشور انجام میشود, به نقاطی که کمتر از 5000 نفر جمعیت داشته باشند روستا, و به نقاط بیش از 5000 نفر شهر گفته میشود. البته استثنائاتی نیز (علیرغم ملاک مذکور) وجود دارد. مردم روستا, از طریق کشاورزی امرار معاش میکنند به همین جهت بعدها, در تعریف روستا, شغل کشاورزی نیز به عنوان اساس کار روستاییان اضافه گردید. البته تعاریف دیگری نیز از روستا (یا ده) در کشور وجود دارد که از مجموع آنها میتوان این تعریف را ارایه نمود:
روستا, عبارت از محدودهای از فضای جغرافیایی است که واحد اجتماعی کوچکی مرکب از تعدادی خانواده که نسبت به هم دارای نوعی احساس دلبستگی, عواطف و علائق مشترک هستند, در آن تجمع می یابند و بیشتر فعالیتهایی که برای تامین نیازمندیهای زندگی خود انجام میدهند, از طریق استفاده و بهرهگیری از زمین و در درون محیط مسکونیشان صورت میگیرد. این واحد اجتماعی که اکثریت افراد آن به کار کشاورزی اشتغال دارند در عرف محل, ده نامیده میشود
براساس مطالعات جهانی, تعریف روستا در کشورهای مختلف, دارای تفاوتهایی میباشد. مثلاً در آمریکا بیشتر بر مفهوم ”مناطق روستایی“ تاکید میشود که بیانگر نواحی دارای چگالی جمعیتی کم است در حالیکه در بعضی کشورهای دیگر همچون ایران نیز روستا بر اساس میزان جمعیت تعریف میشود. به عنوان مثال, ملاک جمعیت روستا در فرانسه 2000 نفر, در بلژیک 5000 نفر, در هلند 20000 نفر و در ژاپن 30000 درنظر گرفته شده است
توسعه روستایی چیست؟
از چند سده اخیر و با رشد پرشتاب صنعت و فناوری در جهان, عقبماندگی مناطق روستایی بیشتر عیان گردیده است. از آنجاییکه عموماً روستاییان نسبت به شهرنشینان دارای درآمد کمتری هستند و از خدمات اجتماعی ناچیزی برخوردار هستند, اقشار روستایی فقیرتر و آسیبپذیرتر محسوب میشوند که بعضاً منجر به مهاجرت آنان به سمت شهرها نیز میشود. علت این امر نیز پراکندگی جغرافیایی روستاها, نبود صرفه اقتصادی برای ارایه خدمات اجتماعی, حرفهای و تخصصینبودن کار کشاورزی (کمبودن بهرهوری), محدودیت منابع ارضی (در مقابل رشد جمعیت), و عدممدیریت صحیح مسؤولان بوده است. به همین جهت, برای رفع فقر شدید مناطق روستایی, ارتقای سطح و کیفیت زندگی روستاییان, ایجاد اشتغال و افزایش بهرهوری آنان, تمهید ”توسعه روستایی“ متولد گردید.
بنا بر تعریف, برنامههای توسعه روستایی, جزئی از برنامههای توسعه هر کشور محسوب میشوند که برای دگرگونسازی ساخت اجتماعی-اقتصادی جامعه روستایی بکار میروند. اینگونه برنامهها را که دولتها و یا عاملان آنان در مناطق روستایی پیاده میکنند, دگرگونی اجتماعی براساس طرح و نقشه نیز میگویند. این امر در میان کشورهای جهان سوم که دولتها نقش اساسی در تجدید ساختار جامعه به منظور هماهنگی با اهداف سیاسی و اقتصادی خاصی به عهده دارند, مورد پیدا میکند. از سوی دیگر توسعه روستایی را میتوان عاملی در بهبود شرایط زندگی افراد متعلق به قشر کمدرآمد ساکن روستا و خودکفاسازی آنان در روند توسعه کلان کشور دانست
در گذشته بعضی مدیران و سیاستگذاران امر توسعه, صرفاً بر ”توسعه کشاورزی“ متمرکز میشدند که امروز نتایج نشان داده است که توسعه روستایی صرفاً از این طریق محقق نمیشود. روستا جامعهای است که دارای ابعاد اجتماعی مختلف است و نیازمند توسعه همهجانبه (یعنی توسعه روستایی) است نه صرفاً توسعه کسبوکار و نظامی به نام ”کشاورزی“. هرچند باید گفت که از طریق توسعه کشاورزی موفق نیز الزاماً توسعه روستایی محقق نمیشود. چون اولاً فواید توسعه کشاورزی عاید همه روستاییان نمیشود (بیشتر عاید زمینداران, بخصوص مالکان بزرگ, میشود), ثانیاً افزایش بهرهوری کشاورزی باعث کاهش نیاز به نیروی انسانی میشود (حداقل در درازمدت) و این خود باعث کاهش اشتغال روستاییان و فقر روزافزون آنان و مهاجرت بیشتر به سمت شهرها میشود.
استراتژیهای توسعه روستایی
کشورها و مناطق مختلف جهان, متناسب با شرایط و اولویتها, رویکردها و استراتژیهای توسعه روستایی متفاوتی را در پیش گرفتهاند. قطعاً نمیتوان بدون درنظرگرفتن تجربیات جهانی در این زمینه و با تمرکز صِرف بر اشتغالزایی در روستاها (بدون درنظر گرفتن استراتژی توسعه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
توسعه روستایی و کارآفرینی روستایی در آمریکا
مقدمه
آمریکا همچنان از نظر سطح فعالیتهای کارآفرینی در جهان پیشتاز است. این کشور در میان 37 کشوری که در پروژه دیدبانی جهانی کارآفرینی در سال 2002 بررسی شدهاند، رتبه یازدهم را از نظر سطح فعالیت کارآفرینی به خود اختصاص داده است. در سال 2002 نسبت به سال 1998 سطح فعالیت کارآفرینی در آمریکا 50 درصد افزایش داشته است. سطح فعالیتهای کارآفرینی با درصد جمعیت در مناطق مختلف نسبت مستقیم دارد. در آمریکا جمعیت روستاها نسبت به شهرها کمتر است و به همین خاطر کارآفرینی در آمریکا عمدتاً پدیدهای شهری است و تاثیر آن در رشد اقتصادی شهرها بهمراتب بیش از روستاهاست (1).
علاوه بر این فعالیتهای کارآفرینی در آمریکا تا حد زیادی متکی بر سرمایهگذاریهای مخاطرهپذیر است. این کشور 69 درصد کل سرمایهگذاریهای مخاطرهپذیر را در بین کشورهای مورد مطالعه در پروژه دیدبانی جهانی کارآفرینی به خود اختصاص داده است (1).
برنامهها و طرحهای متعددی برای توسعه کارآفرینی در روستاهای آمریکا به اجرا درآمده است. در حال حاضر هزاران شرکت رقابتپذیر در سطح روستاها فعالیت میکنند و شبکهای از کارآفرینان روستایی در آمریکا وجود دارد. توسعه کارآفرینی بهترین رویکرد برای رشد اقتصادی روستاها نیست، اما یکی از کمهزینهترین سیاستها در این زمینه است. وجود فقر در نواحی روستایی و عدم دسترسی به امکانات و منابع، نبود کارکنان ماهر و آموزشدیده و زیرساخت ارتباطی ضعیفـ، توسعه کارآفرینی را در روستاها با مشکلات زیادی مواجه ساخته است.
توسعه اقتصادی در نواحی روستایی آمریکا
توزیع ثروت در روستاهای آمریکا نابرابر است. در حالی که برخی از روستاها در رفاه کامل بهسر می برند، برخی دیگر با فقر روبرو هستند. بهطور کلی فقر در مناطق روستایی بیش از شهرهاست و این در حالی است که مسئله فقر در روستاها کمتر مورد توجه سیاستگذاران و تصمیمگیران این کشور است. در مجموع مناطق روستایی آمریکا با بحران اقتصادی مواجهند و روند جهانیشدن اقتصاد نیز بر این بحران افزوده است.
نقش بخش کشاورزی، معدن و جنگلداری، به عنوان بنیان اقتصاد روستایی در حال کاهش است و این امر تاثیر زیادی بر کسبوکارهای کوچک محلی داشته است. یافتههای دیویدسون نشان میدهد که تعداد شرکتهای تاسیسشده در مناطق روستایی ایالت آیووا، در فاصله سالهای1976 تا 1986، 33 درصد کاهش یافته است. این شرکتها در زمینه عرضه کالاهای عمومی، خدمات ساختمانی، خردهفروشی و مواد سوختنی فعالیت میکنند(2).
پدیده مهاجرت از روستا به شهر همچنان ادامه دارد. تعدادی از روستاهایی که نزدیک شهرهای بزرگ قرار دارند، نیز رشد کرده و تبدیل به شهر شدهاند. بدین ترتیب جمعیت روستانشینان روز به روز کاهش مییابد و با کاهش جمعیت، از میزان تقاضا برای کالاها و خدمات نیز کاسته میشود. این امر رکود اقتصادی را در روستاها به دنبال دارد.
1. چالشهای توسعه اقتصادی در روستاها