لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 20 صفحه
قسمتی از متن .doc :
رنگ درمانی (تنفس رنگ)
By: Alison Bourne
استاد:
جناب آقای دکتر اقبالی
ترجمه و تدوین: سمیه عزیزی
کارشناس ارشد گرافیک
هدف رنگ درمانی در درجه اول افزایش آگاهی ما در مورد انرژی رنگهاست و دوم متعادل کردن و افزایش انرژی بدن بوسیله استفاده از انرژی پرتوهای نور می باشد که می تواند به سیر آرامبخشی خود به خود بدن کمک کند.
قبل از وارد شدن به این مبحث نیاز است که نخست بدانیم شاکرا چیست؟
7 مرکز (شاکرا) اصلی انرژی در بدن ما وجود دارد که به 7 رنگ رنگین کمان شبیه است. شاکرا یک کلمه سانسکریت به معنی چرخ است.
شاکراها شبیه مارپبیچ هایی از انرژی هستند که هر کدام با دیگری در ارتباط است. تصور کنید شاکراها یا همان مراکز دریافت انرژی، مجموعه ای از چرخها ، مهره ها و چرخ دنده هایی هستند که شبیه ساعت یا یک موتور کار می کنند، هر چرخ (چرخ دنده) احتیاج به حرکتی نرم و آرام شبیه سرعت موتور ساعت برای درست کار کردن و موثر بودن دارد، بنابراین سلامتی و خوب بودن بوسیله تعادل همه این انرژی ها (یا حرکت آرام چرخ ها و چرخ دنده ها) امکان پذیر است.
رنگ درمانی، رنگ را برای متعادل کردن شاکراهای بدن بکار میبرد. به طور ساده هر دسته از پرتوهای رنگ تغییری است از طول موج، بنابراین هر رنگ انرژی خاص خودش را دارد، انرژی هر دسته از این پرتوهای رنگ به انرژی هر کدام از این شاکراهای (مراکز) اصلی بدن شباهت دارد.
رنگ درمانی می تواند به متعادل کردن این چرخها به استفاده از رنگ مناسب شاکراهای بدن کمک کند.
بنفش کوتاه ترین طول موج را دارد و قرمز دارای بلندترین طول موج است. بنفش با بالاترین بخش بدن یعنی شاکرا (مرکز) سر و قرمز با پایین ترین شاکرا مرتبط است.
رنگ بوسیله چشم ها، پوست و استخوان ما جذب می شود و انرژی رنگ روی تمام لایه های بدن ما تاثیر دارد چه از لحاظ فیزیکی و چه از لحاظ روحی و احساسی، هر سلول بدن ما به انرژی نور نیاز دارد. بنابراین انرژی رنگ تاثیر گسترده ای روی تمام بدن ما دارد. طبیعت پر است از انرژی درمانی التیام بخش و برای این وجود دارد که همه ما در آن سهیم باشیم و از آن لذت ببریم ما فقط نیاز داریم که ببینیم.
آنچه که رنگها را دراماتیک و نمایشگونه تر می کند، اختلاف و تن های مختلف آبی های آسمان، آبی سبزهای اقیانوس و قرمز نارنجی های غروب و .... است که برای نام بردن آنها ناتوانیم.
درک تاثیر فیزیکی رنگ روی بدن ما ممکن است ساده بنظر برسد اما از لحاظ روحی و احساسی کمی عمیق تر است چرا که سلامتی ما تنها یک عامل فیزیکی نیست و ما متشکل از روح، جسم و احساس با هم هستیم و هیچ کدام به تنهایی عمل نمی کنند و هر کدام بر دیگری تاثیر دارند. رنگ درمانی از لحاظ دادن اطلاعاتی در مورد همه لایه های ما بسیار مفید است، به عنوان مثال ما در ابتدا وقتی که نوزاد هستیم رنگ را در مرحله زهدان تجربه می کنیم، در محدوده ای صورتی که محافظ و آرام کننده است در بچگی با رنگ مثل بخشی از اولین یادگیری هایمان برخورد داریم و این اولین برخوردها، در هوشیاری رنگی آینده ما تاثیر بسزایی دارد. وقتی بزرگتر می شویم احساسات مختلفی داریم، خاطرات و معناهایی در ارتباط با رنگها به ذهن ما متبادر می شود و این ویژگی در ضمیر ناخودآگاه ما جای دارد.
ما روی بعضی از رنگها تعصب داریم و برخی از رنگها تلنگری هستند که برای ما خاطره، غم، شادی یا ترس را به همراه می آورند. همه تجربیات زندگی روی ما تاثیر می گذارد، بعضی از تجربیات ممکن است مثبت یا منفی باشند. گاهی تجربیات منفی می توانند خود را فیزیکی نشان دهند و به شکل یک بیماری ظاهر شوند. به عنوان مثال ممکن است ما زمانی در موقعیتی بوده ایم که به دلیل یا دلایلی احساس ناتوانی می کرده ایم، این می تواند در طول زمان به صورت مشکلی در ناحیه گلو ظاهر شود. مرکز (شاکرا) گلو با جنبه روحی بیان خود (بیان شخصی) ارتباط دارد، بنابراین اگر اعتماد به نفس گفتاری ما ضعیف است یا بیان شخصی ما دچار مشکل شده است، به این معناست که انرژی در این ناحیه نمی تواند بطور آزاد جریان پیدا کند. استفاده از انرژی رنگ مناسب، می تواند به دور کردن و از بین بردن احساس های منفی، آزاد کردن توقف (مشکل) و متعادل سازی دوباره بدن کمک کند.
رنگ بطور ساده نوری از طول موج ها و فرکانس های متفاوت است و نور تنها یکی از شکل های انرژی است که از فوتون ساخته شده است ، همه ما به وسیله انرژی موجهای الکترومغناطیسی محاصره شده ایم که رنگ فقط بخش کوچکی از آن است. رنگ از نور است، پرتوهای آشکاری که می بینیم تشکیل یک رنگین کمان داده اند. طول موج و فرکانس نوری که ما می بینیم در رنگی که می بینیم تاثیر دارد.
7 رنگ بنفش، بنفش آبی، آبی، سبز، زرد، نارنجی و قرمز طول موج ها و فرکانس های متفاوتی دارند. قرمز در پایین ترین قسمت یک منشور رنگی قرار دارد و بالاترین طول موج را دارد اما فرکانس کمتری دارد، وقتی یک منشور در مسیر نور خورشید قرار می گیرد این رنگها ( 7 رنگ) قابل دیدن و آشکار می شوند که این اتفاق به وسیله شکست نور انجام می شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
عنوان تحقیق:
بررسی نور و رنگ ها در ارگونومی
فهرست
عنوان
صفحه
مقدمه: نورهای و رنگها، طیف الکترومغناطیس
فصل 1- دریافت رنگ
دیدرنگ
حساسیت طیفی ص نوع مخروط
تفسیر رنگ در سیستم عصبی
درک نورسفید
تکمیل احساس رنگ بوسیله شبکیه مغز
دید فوتویک و دیداسکوتوپیک
فصل 2 کاربردهای ارگونویک رنگ
فصل 3 قابلیت ها و مقررات ارگونومیک رنگ
مقررات رنگ ارگونومیک
مقررات رنگ برای ایمنی جاده ها
مقررات رنگ برای ایمنی صنایع
مقرارت رنگ برای تشخیص لوله ها
مقررات رنگ برای سیستم های هیدرولیک
مقررات سیستمهای پنوماتیکی
مقرارت رنگ برای کابل ها
مقررات رنگ در راه آهن
رنگ در محصولات خطرناک
مقررات رنگ کنترل ها
منابع کتاب رنگها برای سلامتی شما
کتاب کاربرد رنگ در ارگونومی
نورها و رنگها
گوته فیلسوف آلمانی گفت استک «بین رنگها و نور رابطه بسیار دقیقی وجود دارد».
مسلما پدیده های رنگ و نور را نمی توان بدون استفاده از حس بینایی در کرد. همین مسئله ابهاماتی نظیر موارد زیر را بوجود آورده است :
شاگردان زن می پرسند: آیا رنگ سرخ درون شقایق است؟
یک فیزیکدان سوال کرد که: آیا پدیدة رنگ، حاصل بازتاب نور است؟
فیزیولوژیستها می گونید: رنگهای تنها بر اثر تخریب بیوشیمیایی بعضی سلولها در عمق چشم درک می شوند.
یک فیلسوف ودا در وجود رنگ صورتی شک کرده و مکی گوید:
آیا رنگ،صرفا یک تصور ذهنی ما نست؟
و سرانجام، یک هنرمند نقاش اختلافاتی را در رنگها می بیند که یک روانشناس آن را ذاتی می داند.
فیزیکدان معروف، اسحاق نیوتن (1727 – 1643) با تجزیة نور خورشید به کمک یک منشور شفاف ثابت کرد که نور سفید خورشید در اقع از نورهای رنگی با طول موجهای متفاوت تشکیل شده است. نیوتن توانست از این طریق، 7 رنگ اصلی را که با ترتیب غیرقابل تغییر در کنار هم قرار دارند تشخیص می دهد.
رنگهای دارای طول موج کوتاه (بنفش ، نیلی ، آبی) شدیدتر از رنگهای دارای طول موج بلند انکسار پیدا می کنند و متقابلا شعاعهایی که در بالا قرار گرفته اند، بهتر از اشعه پایین منعکس می شوند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
عنوان تحقیق:
بررسی نور و رنگ ها در ارگونومی
فهرست
عنوان
صفحه
مقدمه: نورهای و رنگها، طیف الکترومغناطیس
فصل 1- دریافت رنگ
دیدرنگ
حساسیت طیفی ص نوع مخروط
تفسیر رنگ در سیستم عصبی
درک نورسفید
تکمیل احساس رنگ بوسیله شبکیه مغز
دید فوتویک و دیداسکوتوپیک
فصل 2 کاربردهای ارگونویک رنگ
فصل 3 قابلیت ها و مقررات ارگونومیک رنگ
مقررات رنگ ارگونومیک
مقررات رنگ برای ایمنی جاده ها
مقررات رنگ برای ایمنی صنایع
مقرارت رنگ برای تشخیص لوله ها
مقررات رنگ برای سیستم های هیدرولیک
مقررات سیستمهای پنوماتیکی
مقرارت رنگ برای کابل ها
مقررات رنگ در راه آهن
رنگ در محصولات خطرناک
مقررات رنگ کنترل ها
منابع کتاب رنگها برای سلامتی شما
کتاب کاربرد رنگ در ارگونومی
نورها و رنگها
گوته فیلسوف آلمانی گفت استک «بین رنگها و نور رابطه بسیار دقیقی وجود دارد».
مسلما پدیده های رنگ و نور را نمی توان بدون استفاده از حس بینایی در کرد. همین مسئله ابهاماتی نظیر موارد زیر را بوجود آورده است :
شاگردان زن می پرسند: آیا رنگ سرخ درون شقایق است؟
یک فیزیکدان سوال کرد که: آیا پدیدة رنگ، حاصل بازتاب نور است؟
فیزیولوژیستها می گونید: رنگهای تنها بر اثر تخریب بیوشیمیایی بعضی سلولها در عمق چشم درک می شوند.
یک فیلسوف ودا در وجود رنگ صورتی شک کرده و مکی گوید:
آیا رنگ،صرفا یک تصور ذهنی ما نست؟
و سرانجام، یک هنرمند نقاش اختلافاتی را در رنگها می بیند که یک روانشناس آن را ذاتی می داند.
فیزیکدان معروف، اسحاق نیوتن (1727 – 1643) با تجزیة نور خورشید به کمک یک منشور شفاف ثابت کرد که نور سفید خورشید در اقع از نورهای رنگی با طول موجهای متفاوت تشکیل شده است. نیوتن توانست از این طریق، 7 رنگ اصلی را که با ترتیب غیرقابل تغییر در کنار هم قرار دارند تشخیص می دهد.
رنگهای دارای طول موج کوتاه (بنفش ، نیلی ، آبی) شدیدتر از رنگهای دارای طول موج بلند انکسار پیدا می کنند و متقابلا شعاعهایی که در بالا قرار گرفته اند، بهتر از اشعه پایین منعکس می شوند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
روانشناسی رنگ ها
تاثیرات رنگ ها از نظر روان شناسی .....
/
در سال ۱۶۶۶، اسحاق نیوتن، دانشمند نامدار انگلیسی، کشف کرد که چنانچه نور خالص سفید از یک منشور عبور داده شود، به رنگهای قابل رؤیت تجزیه میشود. نیوتن همچنین کشف کرد که هر رنگ از یک طول موج منحصر بهفرد تشکیل شده و قابل تجزیه به رنگهای دیگر نیست.رنگی که بر اثر ترکیب دو رنگ دیگر به وجود آید را ترکیبی میگویند. بعضی از رنگها، مثل زرد و ارغوانی، در صورت ترکیب شدن، همدیگر را خنثی میکنند و نور سفید میسازند. این رنگها را نیز رنگهای مکمل مینامند.آزمایشهای بعدی نشان داد که با ترکیب نورها میتوان رنگهای مختلف را ایجاد کرد. برای مثال، نور قرمز در ترکیب با نور زرد، رنگ نارنجی را به وجود میآورد.رنگی که بر اثر ترکیب دو رنگ دیگر به وجود آید را ترکیبی میگویند. بعضی از رنگها، مثل زرد و ارغوانی، در صورت ترکیب شدن، همدیگر را خنثی میکنند و نور سفید میسازند. این رنگها را نیز رنگهای مکمل مینامند.
با وجودی که اثر رنگ ها تا حدودی ذهنی است و در مورد اشخاص مختلف فرق می کند امّا برخی از تاثیرات رنگ ها دارای معنی یگانه ای در سراسر جهان هستند. رنگ هایی که در طیف رنگ ها در ناحیه قرمز قرار دارند به عنوان رنگ های گرم شناخته می شوند که این دامنه اش از احساسات گرم و صمیمانه تا احساس خشم و عصبانیت متغیر است.
رنگ هایی که در ناحیه آبی طیف قرار دارند، رنگ های سرد نامیده می شوند و شامل آبی، ارغوانی و سبز هستند. این رنگ ها معمولاً آرامش بخشند امّا گاهی نیز ممکن است احساس غمگینی و بی تفاوتی را به ذهن آورند.
● روان شناسی رنگ ها به عنوان روش درمان
در برخی از فرهنگ های قدیمی، از جمله مصری ها و چینی ها، از رنگ ها برای درمان استفاده می شده است. این کار که گاهی به آن نور درمانی یا رنگ شناسی نیز گفته می شود هنوز هم به عنوان روش درمان جایگزین مورد استفاده قرار می گیرد.
در این روش:
▪ از رنگ قرمز برای تحریک بدن و ذهن و افزایش تمرکز استفاده می شود.
▪ از رنگ زرد برای تحریک اعصاب استفاده می شود.
▪ از رنگ نارنجی برای بالا بردن سطح انرژی استفاده می شود.
▪ از رنگ آبی برای کاهش درد و تسکین بیمار استفاده می شود.
▪ از رنگ نیلی برای تسکین ناراحتی های پوستی استفاده می شود.
اغلب روان شناسان به رنگ درمانی به دیده شک و تردید می نگرند و می گویند که درباره تاثیرات احتمالی رنگ ها اغراق شده و رنگ ها در فرهنگ های مختلف، معانی متفاوتی دارند. پژوهش ها نشان داده اند که در بسیاری از موارد، تاثیرات رنگ ها در تغییر حالت افراد، تاثیراتی زودگذر و موقتی بوده است. برای مثال، قراردادن افراد در اتاق آبی ممکن است در ابتدا احساس آرامش در آن ها به وجود آورد امّا این اثر پس از آن که آن ها آرامششان را بازیافتند، به تدریج کاهش خواهد یافت.
● روان شناسی رنگ های مختلف
۱) روان شناسی رنگ سیاه
▪ سیاه تمام نورها در طیف رنگ ها را جذب می کند.
▪ سیاه معمولاً به عنوان نماد ترس یا شیطان مورد استفاده قرار می گیرد امّا به عنوان نشانگر قدرت نیز شناخته می شود. از رنگ سیاه برای نشان دادن شخصیت های خطرناک مثل دراکولا و یا جادوگران استفاده می شود.
▪ رنگ سیاه در بسیاری از فرهنگ ها برای مراسم سوگواری مورد استفاده قرار می گیرد. این رنگ همچنین نشانگر غمگینی، جذابیت جنسی و رسمی بودن است.
▪ در مصر قدیم، رنگ سیاه نشانگر زندگی و تولّد دوباره بود.
▪ رنگ سیاه معمولاً به دلیل لاغر نشان دادن در نمایش های مد مورد استفاده قرار می گیرد.
۲) روان شناسی رنگ سفید
▪ رنگ سفید، نماد معصومیت و پاکی است.
▪ رنگ سفید می تواند در انسان احساس فضای بیشتر به وجود آورد.
▪ رنگ سفید معمولاً نشانگر سرما، پاکیزگی و آرامش است. اتاقی که کاملاً به رنگ سفید نقاشی شده باشد ممکن است جادار و بزرگ به نظر آید امَا خالی و سرد است. بیمارستان ها و کادر پزشکی از رنگ ▪ سفید برای ایجاد حس پاکیزگی استفاده می کنند.
۳) روان شناسی رنگ قرمز
▪ رنگ قرمز، رنگ گرمی است که برانگیزاننده هیجانات قوی است.
▪ رنگ قرمز، نشانگر عشق، حرارت و صمیمیت است.
▪ رنگ قرمز، به وجود آورنده احساس شور و هیجان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
« رنگ و بیان اسطوره ای آن در معماری »
مقدمه:
دیدگاه نقد اسطوره گرا، علی رغم روبه رو شدن با مخالفت هایی که طی قرون جدید با ادعای دروغین و غیرواقعی بودن آنها به همراه داشته، با پدیدار گشتن روانکاوی عمقی و توجه فروید به یونگ به عنوان موسسان بزرگ این مکتب به افسانه ها، رؤیاها، اقوام کهن و ... طلیعه ای نو را در نمایاندن اساطیر نوید می دهد؛ و بدین ترتیب در پی اثبات تئوری « تاریخ مقدس » همگام با ناخودآگاه جمعی یونگ، مصادیق و نمونه هایی در طول تاریخ بشری جستجو شده اند که از نسلی به نسل دیگر منتقل شده و یک صورت سمبلیک (الگوی کهن) را به وجود آورده اند.
قبل از پرداختن به مقوله رنگ به عنوان یک صورت سمبولیک در معماری، این سؤال مطرح است که یک صورت یا فرم سمبولیک چیست؟ « ارنست کاسیرر » فرم یا صورت سمبلیک را گونه ای انرژی روح می داند که از طریق آن محتوای ذهنی معنی با نشانه ای محسوس و ملموس مرتبط است.
مبحث رنگ در معماری به عنوان یک صورت سمبولیک در این گفتار از دو منظر مورد توجه است: در بخش نخست تعریفی که از رمزشناسی رنگ مورد نظر است، مطابق تعریفی است که « کاسیرر » از اسطوره ارائه می دهد. او برای اسطوره با تفکر عقلانی همپایه زبان و تفکر علمی قائل شده و روش پژوهش او مقابله و مقایسه « میتوس » با «لوگوس» یعنی اسطوره با تفکر عقلانی است. او در بینش نقادانه خود درباره اسطوره سعی دارد عقاید مختلف را در نظام خود جای دهد. از دیدگاه او اسطوره فقط معنایی دینی ندارد، بلکه مدلولی کیهانی را نیز داراست.
کاسیرر شناخت شناسی کانت را گسترش می دهد که نه فقط نسبیت خاص و عام اینشتین و مکانیک کوانتوم، بلکه زبان، فلسفه هنر، ادبیات و نیز فلسفه اسطوره شناسی را هم در برمی گیرد. او همچنین اسطوره را شیوه خاصی از عینیت بخشیدن به جهان می داند و اسطوره را شکل معینی از تجربه دانسته و تفسیر می کند.
... در قسمت دوم آنچه بیشتر مورد توجه است بعد متافیزیکی رنگ به عنوان یک صورت سمبولیک در معماری آئینی است و بیشتر نزدیک به دیدگاهی است که « رودولف اوتو » آن را تعریف می کند. « اوتو » واژه ای به نام « نومن » را مطرح می سازد که از آن به عنوان یک موجود ماوراء طبیعی، اراده الهی و تعابیری از این قبیل یاد می کند. او تجلی نومن را با هماهنگی اضدادی نظیر دفع و کشش، جلال و جمال و ... می داند و « میت » را یکی از وجود اصلی نومن می داند.
چنین برداشتی از اسطوره خصوصاً از دیدگاه دینی قابل تامل است، اما لازم به ذکر است که هر یک از این دیدگاه ها در جایگاه خود نیاز به نگرشی ژرف دارد و بعضاً چنان در هم تنیده اند که تفکیک آنها ناممکن می نماید، چنانکه منظور از این تقسیم بندی نیز جدایی و انفصال این دیدگاه ها به طور صرف نیست، همانگونه که کاسیرر نیز در دستگاه شناخت شناسی خود متافیزیک که سوژه این اسطوره را به تعبیر خودش « تکوین خدا » می داند از یاد نبرده و به آن توجه داشته است.
« اسطوره و صورت های سمبولیک »
الف) اعداد اسطوره ای و رنگ ها:
عدد یکی از مضامین صوری است که بر ساختار جهان اسطوره حاکم است، در سیستم شناخت تئوریک کاسیرر، عدد حلقه رابط مهمی است که می تواند در مورد گوناگون ترین و نامشابه ترین محتویات به کار رود و از این طریق آنها را به وحدت مفهومی برساند. در سمبولیسم رنگ های سه، چهار و هفت دارای جوهریت اسطوره ای- دینی هستند. از این دیدگاه سه به عنوان عدد و به عنوان مثلث در هندسه معرف بنیادی از روح، جان و جسم است، که تمامی مخلوقات را به وجود می آورد و چهار (چهار رنگ که عبارتند از رنگ های اولیه در چشم) نمایانگر مربع در هندسه و همچنین کیفیات تاثیرگذار طبیعت (سرما، گرما، رطوبت، خورشید)،کیفیات تاثیرگذار فصول سال، کیفیات تاثیرگذار ماده (آتش، آب، هوا، خاک)، چهار جهت اصلی و نمونه هایی از این دست که پیامد آن عدد زوج چهار که مونث است، به همراه سه، اصل مذکر، هفت را که رمز کمال مطلق است پدیدار می کنند. این اعداد دارای تجربیات مختلفی در معماری نیز هستند که همراه با دیگر مضامین اسطوره ای است.
تقدس عدد هفت (سمبولی از تخته هفت رنگ) از کهن ترین گهواره فرهنگ بشری در بین النهرین به همه جهات ساطع شده است و این عدد از دیرباز مورد توجه خاص اقوام و ملل بوده و اغلب در امور اهریمنی و شر به کار رفته است. قدیمی ترین قومی که به هفت توجه کرده اند قوم سومر است، زیرا آنان برای اولین بار متوجه سیارات شدند و آنها را به صورت ارباب انواع می پرستیدند.
قداست عدد هفت در آیین مهری نیز سبب شده که مدارج رسیدن به کمال در این آئین همانند تصوف دوره اسلامی، هفت مرحله باشد. در تاریخ ایران این عدد توجه شایانی دارد: پایتخت مادها در قلعه همدان، دورتادورش هفت دیوار بود، قبر کوروش در دشت مرغاب بر روی یک صفه قرار گرفته که بر هفت سنگ مرمر استوار است و هفت پله دارد. در نوروز کهن روی سفره هفت شاخه از درخت های مقدس (زیتون، بید، انار و ...) می گذاشتند و در هفت پیاله سکه سفید و نو می انداختند. هفت سین در سفره نوروز بازمانده این رسم کهن است.
در شاهنامه هفت خان سرگذشت رستم است هنگامی که برای نجات کیکاووس به مازندران می رود و هفت آفت بزرگ را از بین می برد. همچنین مطابق تورات آفرینش عالم در شش روز تمام شد و روز هفتم خداوند به آرامش و استراحت گذراند و ...