لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 40
تنظیم کننده های رشد گیاهی
درک این مطلب که گیاهان چگونه رشد می کنند نه تنها برای دست اندرکاران علوم گیاهی بلکه برای عموم بیولژیست ها قابل اهمیت و توجه است. واژه هورمن (Hormone) ریشه یونانی دارد این کلمه به معنی محرک است که نخستین بار در مبحث فیزیولوژی جانوری به کار برده شد. هنگامی که مشخص شد در گیاهان نیز مواد محرک رشد وجود دارند واژه هورمون تحت عنوان هورمونهای گیاهی (Phytohormone) به کار گرفته شد بررسیهای بعدی نشان داد که گروهی از مواد در گیاهان دارای نقش تنظیم کنندگی هستند به طوری که برخی از آنها اثرات تحریک کنندگی و بعضی اثرات بارندگی دارند این مواد مجموعا تحت عنوان تنظیم کننده های گیاهی یا plant growth regulators (pgr) نامیده می شوند .
در تقسیم بندی اولیه مواد تنظیم کننده رشد درون زای گیاهان به پنج گروه تقسیم شدند که شامل اکسین ها auxins ژیبرلین ها (ga) Gibberellins ، سیتوکینینها (CK) cytokininsآبسیزیک اسید (aba) abscisic acid و اتیلن Etylene می باشند .
اکسین ها و ژیبرلینها به عنوان تنظیم کننده های طویل شدن سلولی،سیتوکینین ها به عنوان تنظیم کننده تقسیم سلولی، آبسیزیک اسید به عنوان یک ماده با اثرات بازدارندگی واتیلن به عنوان یک ماده فرارموثردر فرآیندهای رشد ونمو شناخته شده اند.مباحث مربوط به تنظیم کننده های رشد گیاهی نخستین بار در نیمه دوم قرن نوزدهم به طور جدی در فیزیولژی گیاهی وارد شد .
در سال 1880 داروین در مورد اثرات نور بر گیاهان مطالعاتی انجام داد و مشاهده کرد هنگامی که نور از یک جهت بر قسمت راسی ساقه می تابد گیاه نسبت به جهت تابش نور خمیدگی پیدا می کند درحالی که اگر قسمتی از راس ساقه گیاه که در معرض نورقرارگرفته است به وسیله کاغذ پوشانده شود خمیدگی ایجاد نمی گردد این پژوهشها سرآغاز اولیه در ارتباط با تنظیم کننده های رشد گیاهی بود تنظیم کننده های رشد گیاهی مواد آلی هستند که متنوع بوده و از نظر مکانیسم عمل با ویتامین ها ، آنزیم ها و کوآنزیم ها تفاوت دارند امروزه برخی از مواد تنظیم کننده رشد گیاهی به طور صنعتی تولید می شوند ماده ای از نظر فیزیولوژیکی تنظیم کننده رشد طبیعی در گیاهان محسوب می شود که حداقل دارای سه ویژگی زیر باشد :
محل ساخته شدن و محل اثر آن در گیاه مشخص باشد .
اثرات فیزیولژیکی و مرفولژیکی ماده با غلظت های کم آن در گیاه ظاهر گردد .
واکنشهایی که تحت تاثیر ماده ایجاد می شوند غیر قابل برگشت باشند .
بنابراین تنظیم کننده رشد گیاهی ماده ای است که در بخشی از پیکر گیاه ساخته شده و در همان محل یا پس از انتقال در محل درگیری از بدن گیاه اثرات محسوسی را ایجاد می کند. در بدن جانوران برخی هورمونها در غددی که ترشحات خود را مستقیما به درون می ریزند (غدد درون ریز ) ساخته می شوند که از آن جمله می توان تیروکسین از غده تیروئید و انسولین از پانکراس و .... را نام برد در گیاهان ترکیبات مترادفی که از نظر شیمیایی متفاوت هستند تولید شوند.اختصاصی بودن اثر تنظیم کننده های رشد گیاهی مانند آنچه در جانوران وجود دارد در گیاهان دیده نمی شود . این تفاوتها احتمالا به علت محدود بودن تمایز در گیاهان است .
اکسین ها
بیان عمومی
در سال 1880 داروین بررسیهایی را در اتباط با اثر تابش نور بر خیمدگی در بخشهای راسی گیاهی انجام داد . وی در این بررسیها از کولئوپتیل و فالاریس استفاده کرد . پس از داروین فیتینگ در سال 1907 با بررسیهایی که با کولئوپتیل جو دو سر انجام داد مشاهده کرد که اگر قسمت راسی کولئوپتیل را قطع کرده و دوباره آن را سر جای خود بگذارد و سپس آن را در معرض تابش نور یک جانبه قرار دهد راس کولئوپتیل در ادامه مراحل رشد خود به طرف جهت تابش نور خمیدگی پیدا می کند به این ترتیب مشخص شد که انتقال محرک به وسیله بریدگی ایجاد شده در کولئوپتیل قطع نشده است . این بررسی در سالهای 1913-1910 بوسیله بوریسن جانسن دنبال شد و نشان داد که اگر پس از قطع راس کولئوپتیل بین دو قسمت جدا شده ( راس و پایه ) یک لایه ژلوزیامیکا قرار داده شود و تحت تاثیر نور یک جانبه واقع گردد باز هم خمیدگی به طرف جهت تابش نور ایجاد می شود در سال 1919 پل راس کولئوپتیل را قطع کرده و آن را طوری روی پایه قرار داد که راس و پایه در یک امتداد نبودند و این بار نیز مشاهده شد که تحت تاثیر تابش یک سویه نور خمیدگی ایجاد می شود . پل با تکرار بررسیهای جانسن –بویسن نشان داد که در این موارد یک ماده محرک یا هورمون دخالت دارد در تجربیات دیگری پل بین دو قسمت قطع شده راس کولئوپتیل صفحه پلاتینی قرار داد و مشاهده کرد که محرک از آن عبور نمی کند و لذا دریافت که پدیده الکتریکی در این مورد دخالت ندارد و سرانجام در آزمایش دیگری پل بین دو بخش قطع شده راس کولئوپتیل لایه ای از کره کاکائو قرار داد که این بار نیز محرک عبور نمی کند و معلوم شد که ماده محرک در چربی محلول نبوده و محلول در آب است زیرا از کره کاکائو عبور نکرده ولی از ژلاتین و میکا عبور کرده است .
در سالهای 1925-1923 soding راس کولئوپتیل را قطع کرده و دوباره آن را بر جای خود قرار داد و مشاهده کرد که رشد خطی انجام می شود و اگر راس کولئوپتیل جدا گردد و در محل خود قرار داده نشود رشد آن صورت نمی گیرد .
در سال 1928 ونت حدس زد که در راس کولئوپتیل ماده ای است که محرک رشد بوده و در خمیدگی آن موثر می باشد نامبرده تعدادی مکعب ژلوژ تهیه کرده و راس کولئوپتیل یولاف جدا شده را بر روی دایره های ژلوزی قرار داد و آنها را در معرض نور گذاشت وی اظهار داشت اگر در راس کولئوپتیل ماده ای باشد باید به ژلوز منتقل گرد . ونت سپس مکعبهای ژلوز را از راس کولئوپتیل قطع شده جدا کرد و آنها را روی پایه ای از کولئوپتیل بدون راس قرار داد و مشاهده کرد که رشد کولئوپتیل بدون راس صورت می گیرد و در اثر یک جهت بودن ژلوز بر روی کولئوپتیل بدون راس
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 41
اهمیت و ضرورت بخش کشاورزی نقش آن در رشد و توسعه جوامع بشری
چکیده
امروزه با افزایش تولید کشاورزی به جهت رفع نیازمندی های رو به رشد جمعیت در حال گسترش ، نگرانی در مورد آینده تامین غذا برای مردم مطرح گردیده است . آلودگی های آب ، خاک ، هوا و فرسایش خاک ، مقاومت آفات به سموم و گسترش کود شیمیایی سبب گردیده تا به جهت حفظ منابع به گذشته و کشت های صنعتی برگردیم . زراعتی که به هر صورت در عین پایین بودن بازده سلامتی آتی بشر را تضمین می کند . در این جا درصدد هستیم تا با اشاره به شیوه هایی نظیر دام- مرتع ، جنگل زراعی ، مبارزه بیولوژیک و استفاده از گیاهان تراریخته به جهت حفظ شرایط اکولوژیکی زمین گام های مثبتی را برای بهبود وضعیت کره خاکی برداریم .
از طرفی در بخش انتهایی درصدد هستیم تا نقش پایداری کشاورزی را در روستا ها که بخش مولد جامعه بوده و بالاترین ارتباط را با زراعت دارند مطرح کرده و بررسی نماییم.
مقدمه:
لغت پایدار بر شرایط یکنواخت و با ثبات دلالت دارد. شرایط یکنواخت افق های دور دست را در بر می گیرد. عدم شناخت و اطلاعات کافی و فقدان تفاهم در مورد منابع ، آب و هوای جهان و تنوع آن ، تکنولوژی آینده ، نقش مردم در کشاورزی و رابطه کشاورزی با محیط باعث شده است که پیش گویی در رابطه با آینده کشاورزی مشکل باشد.
کشاورزی پایدار نوعی کشاورزی است که در جهت منافع انسان بوده، کارایی بیشتری در استفاده از منابع دارد و با محیط در توازن است. به عبارتی کشاورزی پایدار باید از نظر اکولوژیکی مناسب ، از نظر اقتصادی توجیه پذیر و از نظر اجتماعی مطلوب باشد (-کوچکی ، عوض 1382)
رشد بخش کشاورزی به عنوان بستری برای کسب اهداف توسعه در کشورهای در حال توسعه امری ضروری قلمداد می شود . در میان اهداف مورد نظر ، بهبود و تقویت رشد اقتصادی و کاهش فقر، بهبود امنیت غذایی و حفظ منابع طبیعی بسیار مهم هستند.
کاهش فقر از طریق رشد اقتصادی
در کشورهای کم درآمد ، بخش کشاورزی به دلیل گستردگی و پیوند های قوی با سایر بخش های اقتصادی ، به عنوان موتور و محرک اولیه رشد اقتصادی عمل می نماید. کشاورزی در این کشورها بیشترین سهم نیروی کار را به خود اختصاص داده و با 68 درصد اشتغال و 24 درصد تولید ناخالص داخلی جایگاه ویژهای دارد. اغلب جمعیت فقیر به طور مستقیم به این بخش به این بخش وابسته بوده و از طریق کشاورزی گذران زندگی میکنند . افزایش میزان بهره وری در بخش کشاورزی باعث ارزان تر شدن مواد غذایی شده و کمک قابل توجهی به اقتصاد خانوارهای فقیر می کند . همچنین کشاورزی نوین با اشتغال بیشتر در واحدهای فرآوری همراه شده و عرضه ی خدمات و نهاده های بیشتری را در بازار به دنبال دارد . این روند به شکل غیر مستقیم به ایجاد اشتغال در مزارع منجر خواهد شد.
به این ترتیب بخش کشاورزی به طور مستقیم از طریق تولید بیشتر و صادرات و به صورت غیر مستقیم از طریق افزایش تقاضا برای خدمات و کالاهای صنعتی در جوامع روستایی ، به رشد اقتصادی کمک نموده و در نتیجه موجب خلق فرصت های شغلی جدید می گردد.
رشد در بخش اقتصادی نتایج مثبتی بر " فقرزدایی" به خصوص در مناطق روستایی دارد و ذکر این نکته نیز ضروری است که روند کاهش فقر شهری را می توان از طریق رشد بخش روستائی ، به ویژه در بخش کشاورزی تسریع کرد. به طور کلی رشد کشاورزی به صورت غیر مستقیم به بهبود وضعیت خانوارهای شهری و روستائی کمک کرده و با افزایش دستمزدها، کاهش قیمت مواد غذایی و تقاضای بیشتر برای کالاها و خدمات واسطه ای همراه می شود. این پدیده به ترغیب و توسعه ی فعالیت های زراعی ، افزایش سرمایه های تولیدی به قشرهای زحمت کش و بهبود کارایی بازار عوامل خواهد انجامید . یک مطالعه در سال 1997 پیرامون 35 کشور نشان داد که یک درصد افزایش تولید ناخالص داخلی سرانه ی کشاورزی ، 1.61 درصد افزایش در درآمدهای سرانه ی 20 درصد فقیرترین قشرهای جمعیت را به همراه خواهد داشت.
اهمیت کشاورزی در کشاورزی در کشورهای در حال توسعه از بعد تاریخی ، در فرآیند توسعه ، سهم کشاورزی در تولید و نیروی کار کاهش می سابد. این فرآیند باعث شده تا برخی کارشناسان توسعه ، بخش کشاورزی را به عنوان یک عامل فرعی در راستای توسعه به شمار آورند. از این رو کاهش فرآورده ها و نیروی کار این بخش را می توان ناشی از سیاست های تبعیض آمیز (یک سو نگر) داخلی و سازو کارهای تجارت بین الملل دانست. بخش کشاورزی ، به عنوان محرک رشد اقتصادی ، به ویژه در کشورهای در حال توسعه ی فقیر مطرح بوده است و "کشاورزی" نقش مهمی در تولیناخالص
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
بررسی اثر مخارج بهداشتی بر رشد اقتصادی
در این مقاله با معرّفی مفهوم جدید سر مایه بهداشتی واستفاده از الگوی گسترش یافته سولو و دادههای آماری 33 کشور در حال توسعه ،اثر مخارج بهداشتی بر رشد اقتصادی تحلیل میشود.نتایج نشان می دهد که علاوه بر سرمایه های فیزیکی و انسانی ، سرمایه بهداشتی- که با متغیر مخارج بهداشتی وارد الگو شده است- اثری مثبت و معنی دار بر رشد اقتصادی دارد.به علاوه ، آزمونهای همزمانی نشان می دهد که متغیر مخارج بهداشتی نیز از رشد اقتصادی تأثیر می پذیرد.
مقدّمه
مطالعات مختلفی وجود دارند که اثر عوامل مختلف را بر رشد اقتصادی شناسایی کردهاند که از مهمترین این عوامل میتوان به نیروی کار، سرمایهفیزیکی و سرمایه انسانی اشاره کرد. برخی از مطالعات جدید توانستهاند با معرفی مفهوم «سرمایه بهداشتی»، اثرات «بهداشت» بر رشد اقتصادی را وارد توابع رشد سازند. پایه نظری اغلب این مطالعات، از بررسیهایی ناشی میشود که نشان می دهند «بهداشت» می تواند اثرات مستقیم و غیر مستقیم مثبتی بر سطح بهرهوری نیروی کار داشته باشد.اهمّیت چنین مطاله ای از دو جنبه قابل بررسی است ؛از سویی گسترش و جداسازی هر چه بیشتر عوامل مؤثّر بر رشد اقتصادی میتواند از تحلیلهای نادرست در مورد سهم و نقش هر یک از عوامل مؤثّر بر رشد اقتصادی جلوگیری کند و پیشبینی میزان رشد اقتصادی را دقیقتر سازد و از سوی دیگر روشن شدن رابطه بین مخارج بهداشتی و رشد اقتصادی میتواند به نوعی در ترسیم سیاستهای کلان اقتصادی در بخش بهداشت جامعه برای نیل به رشد اقتصادی بیشتر مؤثّر باشد. بنابراین ساختار مقاله بدین ترتیب خواهد بود: ابتدا مفهوم سرمایه بهداشتی و ارتباط آن با مخارج بهداشتی بیان می شود،سپس مبانی نظری ارتباط بهداشت و رشد اقتصادی بیان می شود.در ادامه مروری بر مطالعات مرتبط خواهد آمد و سپس الگوی مورد استفاده،داده های آماری و نتایج تخمین ذکر می شود ودر انتها نتیجه گیری و پیشنهادات می آید.
مفهوم سرمایه بهداشتی و ارتباط آن با مخارج بهداشتی
بهداشت و خدمات بهداشتی را میتوان مانند هر کالای دیگر اقتصادی و به عنوان یک کالای با دوام در نظر گرفت. افراد همگی با ذخایری از بهداشت به دنیا میآیند که بعضیها کمتر و بعضیها بیشتر از آن برخوردارند. موجودی بهداشت مانند هر کالای با دوام دیگری در طول زمان استهلاک مییابد که این فرایند را گذر عمر مینامند. وقتی موجودی بهداشت به حد کافی کاهش یافت، کارائی فرد از دست میرود و سرانجام میمیرد که به این فرآیند استهلاک سرمایه بهداشتی میگویند. فلذا عمر طبیعی (با یا کمی اغماض؛ امید به زندگی در بدو تولد) نشاندهنده مدت زمانی است که این استهلاک به وقوع میپیوندد. . افزایش امید به زندگی در قرن اخیر نشاندهنده کاهش نرخ استهلاک موجودی بهداشتی در طول زمان است که به واسطه خدمات بهداشتی (نظیر؛ خدمات بهداشتی زیربنایی، واکسیناسیون در مقابل امراض و بیماریهای واگیردار و …) رخ داده است. نمودار سلامت مردم در طول زمان شکلی شبیه شکل 1 دارد که نشان دهنده افزایش در دوران طفولیت و کاهش تدریجی در سالهای پیری است.
موجودی بهداشت هر فرد نیز به این ترتیب تابعی از مخارج بهداشتی خواهد بود به گونهای که تابع آن را میتوان به صورت زیر نشان داد:
موجودی بهداشت
XG = کالاها و غذاهای مفید برای سلامتی
XB = کالاهای مضر برای سلامتی
شکل1- فرآیند زمانی موجودی بهداشت
M = مخارج بهداشتی
به این ترتیب میتوان استدلال کرد که مخارج بهداشتی ارتباط مستقیمی با موجودی بهداشت فرد و در نهایت سرمایه بهداشتی جامعه خواهد داشت که استفاده از مخارج بهداشتی به عنوان متغیّر نماینده سرمایه بهداشتی را در تخمینها توجیه پذیر میسازد.
مبانی نظری ارتباط بهداشت و رشد اقتصادی
2-1-اثرات بهداشت بر رشد اقتصادی
می توان گفت که مجرای اصلی تأثیرگذاری بهداشت بررشد اقتصادی به واسطه اثر بهداشت بر بهره وری نیروی کار است. معمولاً بهرهوری نهایی به عواملی نظیر ویژگیهای فرد (قابلیّتهای شناختی(ادراکی)، سلامت، تلاش، زمان انجام کار و تواناییهای جسمی و روحی) عوامل تولید (موجودیهای؛ زمین، سرمایه، ماشینآلات، و تجهیزات و نهادههای واسطه) و فنّآوری مربوط میشود، به گونهای که میتوان رابطه تبعی بهرهوری را به صورت زیر نوشت:
رابطه(1) W=W (H,E,T,CC,A,K,F,…)
در این رابطه: W نشاندهنده بهرهوری نیروی کار، H سطح بهداشت، E میزان تلاش و کوشش، T زمان انجام کار، CC قابلیّتهای شناختی،A توانایی انجام کار، K موجودی سرمایه فیزیکی و F نهادههای واسطه است و به علاوه هر یک از این عوامل نیز ممکن است.
همانگونه که ملاحظه میشود،بهداشت به عنوان یکی از نهاده های تابع بهره وری تأثیر مستقیمی بر میزان بهره وری افراد و در نتیجه نیروی کار جامعه دارد و مطالعات تجربی و اقتصادی-
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
بررسی اثر مخارج بهداشتی بر رشد اقتصادی
در این مقاله با معرّفی مفهوم جدید سر مایه بهداشتی واستفاده از الگوی گسترش یافته سولو و دادههای آماری 33 کشور در حال توسعه ،اثر مخارج بهداشتی بر رشد اقتصادی تحلیل میشود.نتایج نشان می دهد که علاوه بر سرمایه های فیزیکی و انسانی ، سرمایه بهداشتی- که با متغیر مخارج بهداشتی وارد الگو شده است- اثری مثبت و معنی دار بر رشد اقتصادی دارد.به علاوه ، آزمونهای همزمانی نشان می دهد که متغیر مخارج بهداشتی نیز از رشد اقتصادی تأثیر می پذیرد.
مقدّمه
مطالعات مختلفی وجود دارند که اثر عوامل مختلف را بر رشد اقتصادی شناسایی کردهاند که از مهمترین این عوامل میتوان به نیروی کار، سرمایهفیزیکی و سرمایه انسانی اشاره کرد. برخی از مطالعات جدید توانستهاند با معرفی مفهوم «سرمایه بهداشتی»، اثرات «بهداشت» بر رشد اقتصادی را وارد توابع رشد سازند. پایه نظری اغلب این مطالعات، از بررسیهایی ناشی میشود که نشان می دهند «بهداشت» می تواند اثرات مستقیم و غیر مستقیم مثبتی بر سطح بهرهوری نیروی کار داشته باشد.اهمّیت چنین مطاله ای از دو جنبه قابل بررسی است ؛از سویی گسترش و جداسازی هر چه بیشتر عوامل مؤثّر بر رشد اقتصادی میتواند از تحلیلهای نادرست در مورد سهم و نقش هر یک از عوامل مؤثّر بر رشد اقتصادی جلوگیری کند و پیشبینی میزان رشد اقتصادی را دقیقتر سازد و از سوی دیگر روشن شدن رابطه بین مخارج بهداشتی و رشد اقتصادی میتواند به نوعی در ترسیم سیاستهای کلان اقتصادی در بخش بهداشت جامعه برای نیل به رشد اقتصادی بیشتر مؤثّر باشد. بنابراین ساختار مقاله بدین ترتیب خواهد بود: ابتدا مفهوم سرمایه بهداشتی و ارتباط آن با مخارج بهداشتی بیان می شود،سپس مبانی نظری ارتباط بهداشت و رشد اقتصادی بیان می شود.در ادامه مروری بر مطالعات مرتبط خواهد آمد و سپس الگوی مورد استفاده،داده های آماری و نتایج تخمین ذکر می شود ودر انتها نتیجه گیری و پیشنهادات می آید.
مفهوم سرمایه بهداشتی و ارتباط آن با مخارج بهداشتی
بهداشت و خدمات بهداشتی را میتوان مانند هر کالای دیگر اقتصادی و به عنوان یک کالای با دوام در نظر گرفت. افراد همگی با ذخایری از بهداشت به دنیا میآیند که بعضیها کمتر و بعضیها بیشتر از آن برخوردارند. موجودی بهداشت مانند هر کالای با دوام دیگری در طول زمان استهلاک مییابد که این فرایند را گذر عمر مینامند. وقتی موجودی بهداشت به حد کافی کاهش یافت، کارائی فرد از دست میرود و سرانجام میمیرد که به این فرآیند استهلاک سرمایه بهداشتی میگویند. فلذا عمر طبیعی (با یا کمی اغماض؛ امید به زندگی در بدو تولد) نشاندهنده مدت زمانی است که این استهلاک به وقوع میپیوندد. . افزایش امید به زندگی در قرن اخیر نشاندهنده کاهش نرخ استهلاک موجودی بهداشتی در طول زمان است که به واسطه خدمات بهداشتی (نظیر؛ خدمات بهداشتی زیربنایی، واکسیناسیون در مقابل امراض و بیماریهای واگیردار و …) رخ داده است. نمودار سلامت مردم در طول زمان شکلی شبیه شکل 1 دارد که نشان دهنده افزایش در دوران طفولیت و کاهش تدریجی در سالهای پیری است.
موجودی بهداشت هر فرد نیز به این ترتیب تابعی از مخارج بهداشتی خواهد بود به گونهای که تابع آن را میتوان به صورت زیر نشان داد:
موجودی بهداشت
XG = کالاها و غذاهای مفید برای سلامتی
XB = کالاهای مضر برای سلامتی
شکل1- فرآیند زمانی موجودی بهداشت
M = مخارج بهداشتی
به این ترتیب میتوان استدلال کرد که مخارج بهداشتی ارتباط مستقیمی با موجودی بهداشت فرد و در نهایت سرمایه بهداشتی جامعه خواهد داشت که استفاده از مخارج بهداشتی به عنوان متغیّر نماینده سرمایه بهداشتی را در تخمینها توجیه پذیر میسازد.
مبانی نظری ارتباط بهداشت و رشد اقتصادی
2-1-اثرات بهداشت بر رشد اقتصادی
می توان گفت که مجرای اصلی تأثیرگذاری بهداشت بررشد اقتصادی به واسطه اثر بهداشت بر بهره وری نیروی کار است. معمولاً بهرهوری نهایی به عواملی نظیر ویژگیهای فرد (قابلیّتهای شناختی(ادراکی)، سلامت، تلاش، زمان انجام کار و تواناییهای جسمی و روحی) عوامل تولید (موجودیهای؛ زمین، سرمایه، ماشینآلات، و تجهیزات و نهادههای واسطه) و فنّآوری مربوط میشود، به گونهای که میتوان رابطه تبعی بهرهوری را به صورت زیر نوشت:
رابطه(1) W=W (H,E,T,CC,A,K,F,…)
در این رابطه: W نشاندهنده بهرهوری نیروی کار، H سطح بهداشت، E میزان تلاش و کوشش، T زمان انجام کار، CC قابلیّتهای شناختی،A توانایی انجام کار، K موجودی سرمایه فیزیکی و F نهادههای واسطه است و به علاوه هر یک از این عوامل نیز ممکن است.
همانگونه که ملاحظه میشود،بهداشت به عنوان یکی از نهاده های تابع بهره وری تأثیر مستقیمی بر میزان بهره وری افراد و در نتیجه نیروی کار جامعه دارد و مطالعات تجربی و اقتصادی-
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
عنوان تحقیق :
خصوصی سازی و تأثیر آن در رشد اقتصادی
موضوع تحقیق :
بررسی روش های اجرای خصوصی سازی
در ایران و ارزیابی کارآمدی این روش ها
استاد ارجمند:
جناب آقای خوئی نژاد
گردآورنده:
غزاله رئیسی
اهمیت و ضرورت تحقیق :
امروزه خصوصی سازی در اقتصاد مهمترین عامل رشد و شکوفایی و پیشرفت اقتصادی کشورها به شمار میرود. و در واقع بعنوان راهی غیر قابل اجتناب برای سالم ماندن اقتصاد در هر جامعه ای است. از این رو در این تحقیق بر آن شدیم که به روش های اجرای خصوصی سازی در کشور عزیزمان ایران بپردازیم.
و تأثیر اجرای این روش ها را بر اقتصاد کشور مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم. بی شک کشورهای توسعه یافته امروزه بهترین الگو برای چگونگی انجام خصوصی سازی برای کشورهای در حال توسعه می باشند.
اما نکته ای که در اینجا حائز اهمیت است توجه به این مسئله می باشد که هرچقدر اجرای صحیح خصوصی سازی در هر کشوری موجب رشد و توسعه ی اقتصادی آن کشورها می شود. عدم انتخاب روش های صحیح موجب بیمار کردن اقتصاد همان کشورها می تواند باشد.
یا به عبارت دیگر اصل خصوصی سازی بعنوان راه حل مناسب برای پیشرفت اقتصادی امری است که به روشنی و قطعیت پذیرفته شده ا ست. اما مسئله ی مهم نوع استفاده از این اصل در به نتیجه رسیدن پروسهی پیشرفت اقتصادی کشور است.
ما در این تحقیق که به ارائه ی روش مناسبی برای این منظور می باشیم. که بدلیل فقدان اطلاعات لازم قادر به انجامش نمی باشیم. بلکه نتایج بدست آمده از اجرای خصوصی سازی تا سال 1384 را مورد بررسی قرار می دهیم. روشن است در عصری که اطلاعات حرف اول را در جهان می زند داشتن تحقیق ها و آمارهای مختلف از وضعیت خصوصی سازی در کشور به بدست آوردن روش مناسب تر اجرای این تاکتیک اقتصادی در کشور کمک می کند.
بیان کلی مسئله :
اقتصاد امروز ایران بطور قطع دارای مشکلات فراوان و جدی می باشد. که حل این مشکل ها ی فراوان نیازمند بستر سازی مناسب از هر نظر می باشد. خصوصی سازی به معنای واگذاری نهادهای تحت مدیریت دولت به شرکت های خصوصی (البته به غیر از نهادهای نظامی ، قضایی و در کل سیاسی ) جهت بالا بردن راندمان این نهادها می باشد.
حال چگونگی انجام این مهم ،مسئله ی اساسی است که باید بدان پرداخت گرچه در نگاه اول مقوله ی خصوصی سازی یک مسئله ی صرفاً اقتصادی به نظر می آید اما باید توجه داشت که با پرداختن به این مسئله متوجه شویم در اجرای این مسئله (خصوصی سازی ) تمام عوامل سیاسی ، فرهنگی ،اجتماعی و . . . نقش تعیین کننده دارند.
شاید مهمترین عاملی که باعث کند و برخی اوقات توقف کامل روند خصوصی سازی می شود تبدیل این عوامل یاد شده از سیر به مانع در به نتیجه رسیدن این پروسه ی اقتصادی (خصوصی سازی) می باشد. لازم به تذکر است که مدیریت ثابت در روند خصوصی سازی تأثیر مستقیم و قابل توجهی با موثر و مفید واقع شدن آن دارد.
اهداف تحقیق :
انتخاب و اجرای روش های صحیح در روند خصوصی سازی موجب شکوفایی اقتصاد می شود. و بالعکس اجرای ناصحیح آن موجب بحران اقتصادی تا حد فلج شدن اقتصادی در یک کشور می شود. هدف از این تحقیق بررسی روش اجرای روند خصوصی سازی در کشور است. و مشخص شدن نتایج اجرای این روش ها در اقتصاد کشور تا کنون است. که در نهایت با مقایسه ی با کشورهای توسعه یافته، به نتیجه یی در مورد کارآمدی یا ناکارآمدی روش های استفاده شده دست خواهیم یافت.