لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
پیش گفتار:
هدف کلی این پزوهش :آشنایی با بهداشت و ارتباط آن با دیگر ارگانها است.ودر این کار سعی شده مفهوم تمیز بهداشت و رابطه صحیح آن تنظیم شودو اینکه باید بدانیم بهداشت در درجه بالایی در اقتصاد قرار دارد و برای تمامی افراد جامعه لازم وملزوم است.و باید رعایت شود.و هم چنین نقش کلیدی بهداشت در وازه های بیان شده ی کلیدی زیر:اقتصاد،کالای بهداشتی،برابری،اثر بخشی،سیاست گذاری،سازمان های نوین.انقلاب صنعتی قرن18 بزرگترین نقطه عطف تاریخ حیات بشر است.این انقلاب در عرصه های مختلف از باروری ومرگ و میر گرفته تا مهاجرت و شهرنشینیو ساختار خانواده و خکومت وروابط نسل ها و طبقات اجتماعی تأثیر چشم گیر و شگرفی داشته است.این انقلاب سرآغاز گسترش تولید ماشینی انبوه ،پیدایش بازار کالا،و ظهور علم اقتصاد بوده است.این انقلاب به شکل گیری یک جهان واحدو رشد روابط بین المللی و تأثیر گذاری همه حرکتهای اجتماعی ،تاریخی،فنی و تکنولوزیک بر یکدیگر کمک شایان نموده است .مسأله اقتصادو بهداشت نیز به عنوان پدیده های جمعی و سرنوشت ساز،دقیقا پس از گذشت دستاوردهای این انقلاب در عرصه های محتلف ،مورد توحه قرار گرفتند.
مقدمه:
در جوامع امروز بشر به این نتیحه رسیده که الگوی مدرن در پیشرفت انسانها در واقع همان الگوهای ارائه شده بزرگان وپیشکسوتان علوم و فنون ما هستند و با عنایت به اینکه ما مسلمان هستیم در واقع همان نصایح و آموزه های ینی ما بیانگر همین حقیقت است .متفق القول همه می گویند که بشر در سایه اقتصاد سالم به اجتماع سالم میرسد و عکس این قضیه می تواند درست باشد و همانابا دلیل و سند آن را ارائه داده اند.ما مسلمانان مؤاخذ و منبع گرانبهاتر از قرآن نداریم که در آن اشاره شده است که(لا معاش ولامعاد)یعنی کسی که معاش نداردمعاد ندارد.یعنی در پناه اقتصاد خوب ما به اجتماع و در نهایت به آینده خوب و درخشان رهنمود می شویم.چنانچه جامعه ای اقتصاد آن بیمارباشد.اجتماع آن بیمار خواهد شد یعنی در آن جامعه فقروناامنی بیداد خواهد کرد.
سلامت چیست؟
عبارت است ازحالت رفاه وآسایش کامل جسمی ،روحی،روانی،اجتماعی.نداشتن نقص عضووبیماری جسمی،کافی نیست زیرا نداشتن بیماری جسمی ونقص عضو برای تأمین سلامت شرط لازم است.ولی شرط کافی نیست بنابراین سه جنبه ی سلامتدر همدیگر مأثروباهم ارتبا ناگسستنی دارندبه طوری که می دانیم ذستورات بهداشتی پیشنهادی دین مبین اسلام نیز در همین سه اصل کلی خلاصه گردیده ودرتأمین سلامت کامل بشر هر سه اصل فوق رابا اهمیت می نگرد به همین لحاظ در موضوعات بهداشتی مربوط به سلامت جسم،بهداشت روان و سالم سازی اجتماعی احکام وفرامین بسیار عالی وشایان توجه تدوین شدوحتی بعضی از این احکام را به واسطه اهمیت فوق العاده در تأمین سلامتی افرادوسالم سازی مخیط واجب وفرض گردانیده است.
تعریف بهداشت:به گفته پروفسور وینسلو بهداشت عبارت از علم وفن کنترل وپیشگیری بیماریهاوبالا بردن طول عمروسلامت وتوانایی انسان با کوششهای فردی وجمعی
زیر شاخه های بهداشت :
1- عمومی: مدارس،رانی،جسمانی،تغذیه،اجتماعی،اقتصادی
2- فردی: چشم،دهان ودندان،پوشاک و....
اهداف بهداشت در تمامی جنبه ها
به سازی محیط زیست
کنترل بیماریهای واگیردار
پیشگیری بیماریهای غیر واگیردار
پیشگیری از خوادث وتصادفات وسوانح
بهبود روش زندگی در جهت به دست آوردن رفاه کامل
تأمین بهداشت مادران وکودکان
تأمین خدمات درمانی
تنظیم ابعاد خانواده وهر آنچه که مربوط به سلامت انسان می باشد
مزایای بهداشت
پیشرفت دانش و شناخت برخی بیماریها
دگرگونی بینش و طرز تفکر مردم نسبت به مسائل جهان واحساس مسئولیت اجتماعی آنها
شناخت نظام علت و معلولی و نقش مهم محیط زیست در سلامتی یا بیماری
تعریف اقتصاد:
اقتصاد،مطالعه نحوه ی انتخاب وبکارگیری کمیاب مولد برای تولید کالاوخدمات و توزیع آن ها در جمع افراد و گروهای مختلف جامعه است (.wavd etur.1989) اقتصاد راعلم مبارزه بافقر،علم قوانین حاکم بر ثروت ونشان دهنده شیوه های تشکیل و توزیع مصرف آن بیان می کند.علم مطالعه دربهزیستی انسان وعلم استفاده از منابع کمیاب نیز تعریف شده.یا به گونه ای دیگرعلم اقتصادیک روش صحیح تفکروناظر به هدف است که فرد را در دستیابی به هدف راهنمایی می کند.در هر حال عناصراصلی علم اقتصاد تولید.توزیع.منابع.تکنیک (روش) می باشد.بطور خلاصه می توان گفت که علم اقتصاد علم رفتار کالا و خدمات است.همه عناصراصلی اقتصاد به نخوی در کالا گرد می آیندوفرایند شکل گیری کالا،توزیع و مصرف آن،جملگی مباحثی ازعلم اقتصاد را به خود اختصاص می دهند.کالا واحد تحلیل جامعه سرمایه داری بویژه از نقطه نظر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دیگر پسری نخواهد بود
حذف تصاویر و رنگها | تاریخ ارسال: 14/7/1383 | نویسنده: جواد زوار رضا |
ترجمه : جواد زوار رضا کول برن و همکارانش که در مؤسسه تحقیقاتی حیات وحش در واشنگتن دی سی فعالیت می کنند، اطلاعاتی را گردآوری کرده اند که نشان می دهد مواد شیمیایی گوناگونی به دستگاه هورمونی ما حمله می کنند، به باروری مردان آسیب می رسانند و حتی خطر ابتلا به سرطان بیضه را افزایش می دهند. به علاوه اطلاعات وی نشان می دهد که بر تعداد و مقدار این ترکیبات روز به روز افزوده می شود.
کول برن بیش از چهارده سال است که به طوری جدی از آلاینده هایی صحبت می کند که اثرات هورمون های انسانی را تقلید یا متوقف می کنند. از این رو آنها را اخلال گران دستگاه هورمونی می نامند. با وجود این، بعضی از محققان براین باورند که هیچ ارتباط ثابت شده ای بین اخلالگران دستگاه هورمونی و مشکلات مربوط به زاد آوری انسان وجود ندارد. اما کول برن و همکارانش معتقدند که این مواد شیمیایی، حتی در مقادیر کم نیز می توانند اثرات جانبی شدیدی داشته باشند.
تا این اواخر، بحث ها روی مقلدین استروژن یعنی مواد شیمیایی که اثرات شبیه هورمون های زنانه دارند، متمرکز بود. گروهی از محققان این مواد شیمیایی را به کاهش تعداد اسپرم در مردان و افزایش تعداد مبتلایان به سرطان مرتبط می دانند، در حالی که بعضی دیگر به شدت این ارتباط را نفی می کنند. این مجادلات هنوز ادامه دارند، ولی اکنون بحث ها پیرامون گروه جدیدی از مواد شیمیایی داغ است که آنها را اخلالگران آندروژن می نامند. این مواد شیمیایی عمل هورمون های جنسی مردانه از جمله تستوسترون را مهار یا تقلید می کنند. از لحاظ نظری این مواد نسبت به مقلدین استروژن، اثرات شدیدتری روی باروری مردان دارند. آیا ما باید نگران باشیم؟
نخستین نشانه ها که آلایند های محیط زیست ممکن است در عمل هورمون های مردانه تداخل ایجاد کنند، حدود ۲۰ سال قبل به دست آمدند. یک ماهی شناس در دانشگاه سن فورد به نام «مایک هاول» کشف کرد پشه ماهی های ماده ای که در رودخانه های فلوریدا زندگی می کنند، به تدریج به پشه ماهی های نر تبدیل می شوند. او ماهی های ماده ای در پایین دست یک کارخانه کاغذ سازی یافت که به طور اسرارآمیزی باله مخرجی بزرگتری داشتند. این نوع باله در حالت عادی مشخصه پشه ماهی های نر است و در عمل جفت گیری استفاده می شود. از آن زمان به بعد، ماده های نر نما در سایر گونه های ماهی ها در رودخانه های آمریکا، کانادا و اروپا ظاهر شده اند.
جواب این راز خاص تنها در سال گذشته به دست آمد. گروه تحقیقاتی هاول نمونه های آب های آلوده را که از پایین دست کارخانه کاغذ سازی دیگری به دست آمده بودند، بررسی کرد. آنان مقادیر بسیار اندکی از چند نوع آندروژن را یافتند که ابتدا در محیط زیست پیدا شده بودند. یکی از این آندروژن ها «آندروستن دیون» (پیش ساز تستوسترون و یک استروئید آنابولیک دلخواه بدن سازان) بود. این هورمون به این دلیل در آب ظاهر شده بود که کارخانه خمیر کاغذ را به داخل رودخانه ریخته بود. باکتری های آب، استرول های خمیر چوب کاج را به آندرستن دیون تبدیل کرده بودند.
گروه تحقیقاتی هاول معتقد است ممکن است فرایند های زیستی مشابهی مقادیر بسیار بیشتری آندروژن به محیط زیست وارد کنند.
اما تنها آندروژن ها نگران کننده نیستند، بلکه مواد ضد آندروژن (مواد شیمیایی که اعمال هورمون های جنسی مردانه را مهار می کنند) نیز نگران کننده اند. ضد آندروژن ها می توانند اثرات خود را به چندین طریق نشان دهند: توقف تولید تستوسترون، مهار توانایی تستوسترون در انتقال پیام به سلول ها برای شروع رونویسی ژن های کلیدی آنها و یا حتی سرکوب مستقیم ژن هایی که تستوسترون آنها را روشن می سازد.
از آنجا که تستوسترون برای تکوین عادی اندام های جنسی مردانه ضروری است، این مسایل نگران کننده اند. حدود هشت سال پیش «ارل گری» در آژانس حفاظت محیط زیست ایالات متحده ( EPA ) این مواد ضد آندروژن را در محیط زیست کشف کرد. این مواد شیمیایی می توانند به طور ناخواسته به شکل قارچ کش هایی که به طور معمول روی میوه ها و سبزی ها اسپری می شوند، وارد غذای ما شوند. این گروه تحقیقاتی دریافت قارچ کشی مانند «ونیکلوزین» تکوین جنسی جنین های موش را در رحم متوقف می کند. روز به روز بر تعداد این ضد آندروژن ها افزوده می شود و موادی که پیش از این اثرات شبه استروژنی آنها شناخته شده بود نیز به این فهرست اضافه شده اند. «فتالات ها» (که به عنوان نرم کننده پلاستیک ها استفاده می شوند) و DDE (یک فرآورده حشره کش DDT ) نیز می توانند به عنوان ضد آندروژن عمل کنند. مطالعه روی جانوران نشان می دهد که آنها می توانند این مشکلات را به وجود آورند. برای مثال، علف کش «لیندرون» ضد آندروژنی است که می تواند سبب ناباروری در موش های نری که در دوران جنینی در معرض آن قرار گرفته اند، شود. محققان دیگری نیز دریافته اند که این ماده در نمو سلول های جنینی به صورت اسپرم تداخل می کند.
لیندرون می تواند به بیضه های در حال رشد نیز آسیب برساند تا حدی که می تواند موش های بالغ را نابارور کند و باعث تحلیل بیضه های آنها شود. موش های نری که در معرض فتالات ها قرار گرفته بودند، تعداد اسپرم بسیار پایینی داشتند و خطر ایجاد سرطان بیضه در آنها بالابود. البته، در آزمایش های تحقیقاتی، از مقادیر بالای ضد آندروژن ها استفاده می شود. برای مثال در مورد فتالات ها این مقدار ۳۰۰ برابر مقداری است که مردم به طور معمول در معرض آن قرار دارند.
یکی دیگر از اخلال گران دستگاه هورمونی «دی اتیل استیبو سترول» (یک استروژن مصنوعی که تا سال های ۱۹۷۰ برای کاهش خطر سقط جنین برای زنان باردار تجویز می شد) است. زنانی که مادران آنان دی اتیل استیبو استرول دریافت کرده بودند، مشکلات باروری داشتند و نرخ سرطان های مربوط به زنان در آنان بالا بود. مساله مورد اختلاف این است که آیا اخلال گران دستگاه هورمونی می توانند در مقادیر پایین نیز مشکلی ایجاد کنند؟
افراد شکاک استدلال می کنند که مقدار اخلالگران دستگاه هورمونی که ما معمولاً با آنها در تماس هستیم، بسیار کم تر از آن است که اثرات خطرناکی داشته باشند. در عین حال غذای ما ترکیبات طبیعی زیادی دارد که اعمال هورمون ها را تقلید یا مهار می کنند و هیچ ضرری نیز به ما نمی رسانند. به نظر «استفن سیف» (سم شناس دانشگاه ایالتی تگزاس) تقریباً هر چیزی که ما می خوریم، از نظر هورمونی فعال است. اما این که ماده ای یک فعالیتی دارد بدین معنا نیست که همه چیز را به هم خواهد ریخت و باید بررسی شود که آیا اثرات جانبی شدیدی دارد یا نه. اما گروه دیگری از محققان استدلال می کنند که اگر اخلالگران دستگاه هورمونی در مرحله بسیار مهمی در نمو اندام های جنسی اختلال ایجاد می کنند، اثرات آنها پایدار خواهد بود.
مساله دیگری که وجود دارد این است که بسیاری از این ترکیبات از بدن دفع نمی شوند و به تدریج در بافت های بدن تجمع می کنند. برای مثال، براساس گزارش مرکز بیماری و پیشگیری ایالات متحده در آتلانتا، میزان فتالات ها در زنان آمریکایی که در سن باروری هستند، بیشتر از سایر سنین و یا مردان همسن است. اکثر ما در بافت های بدنمان به خصوص بافت چربی صدها ترکیب متنوع مصنوعی داریم. هنگامی که چربی در بدن می سوزد، این مواد در خون رها می شوند. این عمل هم در اوایل بارداری و هم در دوران شیر دهی اتفاق می افتد. کسی نمی داند که چگونه مواد شیمیایی که در این مجموعه وجود دارند، با یکدیگر تعامل می کنند و باعث کاهش و یا افزایش اثر کلی آنها بر سلامتی ما می شوند.
محققان با مقدار کم این مواد نیز آزمایش هایی را روی جانوران انجام داده اند، اما نتایج این آزمایش ها هنوز جای بحث دارد. به هرحال برخی از زیست شناسان معتقدند که این مواد در مقادیر بسیار کم نیز سبب ناهنجاری در رشد و نمو دستگاه تولید مثل می شوند. یکی از محققان که اثرات ماده ای بنام «بیس فنل A » را در موش ها بررسی کرده است، این ماده را که در همه چیزی از پتوی پلاستیکی تا شیشه شیر بچه به کار می رود را «تنباکوی ثانی» نامیده است. به هرحال صنایع شیمیایی تولید کننده یا مصرف کننده این مواد یا یافته ها را انکار می کنند.
آیا جمعیت انسانی به واقع تحت تاثیر این اخلال گران دستگاه هورمونی قرارگرفته است؟ به نظر می رسد که قوی ترین مدرکی که در این زمینه وجود دارد، مربوط به یافته هایی است که نشان می دهند نرخ سرطان بیضه در دنیای غرب از سال ۱۹۶۰ به بعد دو برابر شده است. این نرخ به ویژه در دانمارک بالاست. محققانی که در این زمینه کار می کنند می گویند که مسایل تولید مثلی مردان از جمله سرطان بیضه، نقص آلت تناسلی و کاهش تعداد اسپرم ها، همگی با هم افزایش یافته و بنابر این با یکدیگر رابطه دارند. آنان عقیده دارند که این عوارض نتیجه نوعی اختلال در رشد و نمو بیضه ها است که «سندرم نابودی بیضه» یا TDS نامیده می شود به نظر می رسد که یک عامل در پس تمام این اختلالات وجود دارد.
اما اگر اخلال گران دستگاه هورمونی مقصر هستند، شما باید انتظار داشته باشید که اختلالات تولید مثلی در کشورهایی که مصرف این مواد شیمیایی مرسوم هستند، افزایش یابد، ولی چنین چیزی وجود ندارد در عوض تفاوت های منطقه ای زیادی در نرخ سرطان بیضه مشاهده می شود. برای مثال نرخ سرطان بیضه در دانمارک چهار برابر کشور مجاورش فنلاند است. اکنون محققان تلاش می کنند دلیل این تفاوت ها را در نرخ سرطان بین دانمارک و فنلاند بیابند. طی چهار سال گذشته محققان غلظت این مواد را در شیر مادران و خون زنان باردار اندازه گیری کرده اند. آنان تاکنون چند هزار نوزاد را بررسی کرده اند، ولی هنوز یافته های خود را آنالیز نکرده اند.
دلیل احتمالی دیگر که نقش این مواد را در باروری اثبات می کند بیماری «هیپوسپریا» است. این بیماری یک نقص مادرزادی شایع در میان پسران است که در آن آلت تناسلی به طور صحیح رشد پیدا نمی کند و پیشابراه ممکن است در همه جایی از آلت و یا حتی در کیسه بیضه باز شود. در ایالات متحده از هر ۱۲۵ پسری که به دنیا می آیند، یک نفر درجات مختلفی از این بیماری را نشان می دهد.
شیوع این بیماری در سال های اخیر افزایش یافته است. براساس نظر مرکز کنترل و پیشگیری بیماری، نرخ این بیماری در میان آمریکائیان بین سال های ۱۹۶۸ تا ۱۹۹۳ دو برابر شده است. در همین زمان، میزان تولید ترکیبات شیمیایی ضد آندروژن نیز افزایش یافته است. چند کشور اروپایی از جمله نروژ، سویس، انگلستان، ولز، هلند، دانمارک، ایتالیا و فرانسه افزایش نرخ بیماری هپپوسپریا را در دهه های ۶۰ ، ۷۰ و ۸۰ گزارش کرده اند. اما تفاوت های جغرافیایی موضوع را پیچیده تر می کند. در خارج از ایالات متحده، افزایش نرخ هیپوسپریا در نروژ و دانمارک قابل توجه بوده، در حالی که در بریتانیا، کانادا و ایرلند جنوبی بعد از سال ۱۹۸۵ تغییر چندانی نکرده است.
«لاری باسکین» اورولوژیست دانشگاه کالیفرنیا در سان فرانسیسکو می گوید: که ما دقیقاً نمی دانیم چه عواملی در ۹۵درصد از بچه ها باعث هیپوسپریا می شوند. اما وی عقیده دارد که اکثر این نقص ها در اثر قرار گرفتن در معرض مواد ضد آندروژن و شاید هم مقلدین استروژن طی دوران بارداری بوجود می آیند.
به هرحال توضیح قانع کننده ای برای تفاوت های منطقه ای ارایه نشده است. اما بدون دلیل قانع کننده، مشکل است که سیاستی را تعیین کرد و برای اجرا به صنعت داد. تاکنون تعداد اندکی از ۱۵۰۰۰ ماده شیمیایی که در بالاترین حجم در ایالات متحده تولید می شوند، برای اثرات ضد آندروژنی آزمایش شده اند. برآورد هزینه و تحریم تمامی این مواد شیمیایی حداقل به خاطر این که ما به تولیداتی وابسته هستیم که از آنها ساخته می شوند، غیر عملی است.
ما چگونه این مشکل پیچیده را حل کنیم؟ بزرگترین مشکلی که در این راه وجود دارد این است که وقتی دانشمندان اخلال گران دستگاه هورمونی را روی حیوانات آزمایش می کنند، در تعداد اندکی از آنها اثرات تولید مثلی ایجاد می شود. ما به روش های جدیدی نیاز داریم تا بتوانیم اثرات مخرب و غیرقابل پیش بینی این مواد را شناسایی کنیم. به رغم مشکلاتی که در اثبات ارتباط بین بیماری های انسانی و این گروه ترکیبات وجود دارد، رویکرد احتیاطی ضروری و لازم به نظر می رسد و زمان آن رسیده است که ما بحث و جدل را کوتاه کنیم و در مورد موادی که به محیط زیست آزاد می کنیم، با احتیاط بیشتر عمل نماییم.
Newscientist 29 June 2002