لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
بهداشت روانی دوران بلوغ :
خلاصه : دراین مقاله با رفتارهایی که از نوجوان در سنین بلوغ سر میزند،اخلاقهایی که پیدا میکند و رفتارهایی که باید با او داشت آشنا میشوید
متن کل خبر : نوجوانی یکی از مهمترین و پرارزشترین دوران زندگی هر فرد محسوب میشود زیرا سر آغاز تحولات و دگرگونیهای جسمی و روانی در اوست و بلوغ نقطه عطفی در گذر زندگی او از مرحله کودکی به بزرگسالی است. بر اساس تعریف سازمان جهانی دوره نوجوانی به گروه سنی 10 تا 19 سالگی اطلاق میشود و در اکثر کشورهای جهان به خصوص کشورهای درحال توسعه بخش قابل توجهی از جمعیت را نوجوانان تشکیل میدهند. با توجه به این واقعیت که نوجوانان، پدران و مادران فردا هستند پرداختن به مسائل بهداشتیشان (به خصوص بهداشت روان آنان) نه فقط برای خود آنها بلکه برای خانوادهها، جامعه و نسل آینده سودمند است و در برنامه توسعه هر کشوری میبایست به مسائل آنها توجه خاص شود. آشنا شدن با پدیدههای جدید در زندگی، انسان را از بار هیجانی همراه آن پدیده که غالبا اضطراب و آشفتگی است میرهاند، مطالعات روانشناختی نشان داده است که تاثیر منفی عوامل استرسزا که همراه با آگاهی قبلی است بسیار کمتر از زمانی است که عوامل استرسزا ناگهان و بدون مقدمه به انسان وارد میشوند. در زمینه برخورد با پدیده بلوغ جنسی و تغییرات جسمانی و روانی متعاقب آن هر اندازه آگاهی نوجوانان ما بیشتر باشد نتایج مبحث این مرحله از زندگی در مسیر آینده نوجوان بیشتر است. آگاهی نداشتن و یا عدم آگاهی کامل و صحیح، نوجوانان را گیج و سردرگم میکند و این حالات نتایج منفی و زیانباری بدنبال خواهد داشت. والدین و مربیان وظیفه دارند اطلاعات کافی در خصوص تغییراتی که در طول و به دنبال بلوغ جنسی در نوجوان اتفاق میافتد به تدریج و با استمرار ارائه کنند. عدم ارائه اطلاعات کافی و صحیح در مورد بلوغ باعث میشود که نوجوان از منابع دیگر که معمولا انحرافی است، اطلاعات کسب کند و این اطلاعات غلط میتواند او را به انحراف کشاند. والدین و مربیان از یک تا دو سال قبل از بلوغ کامل نوجوان میبایستی اقدامات زیر را انجام دهند. - او را آماده کنند که به زودی و بتدریج تغییراتی را در جسم و روان خود احساس خواهد کرد. - به طرق مختلف او را مطمئن کنند که تغییرات ایجاد شده طبیعی است. - از اینکه این تغییرات در او شروع شده به او تبریک بگویند و خاطرنشان کنند که دوره جدیدی در زندگی او آغاز شده است. - به او یادآوری نمایند که این تغییرات در جهت تکامل فردی و قدمی بسوی اجتماعی شدن اوست به همین دلیل وظایف فردی و اجتماعی جدیدی برای او منظور شده است. - خاطرنشان کنند که این تغییرات قطعا شروع میشود اما زمان دقیق و مشخصی ندارد؛ بنابراین اگر دیرتر از دیگران هم شروع شود یک امر طبیعی است . - به او بگویند که تغییرات جسمانی همراه با تغییرات روانی خواهد بود این تغییرات روانی در سه بعد هیجانی، خلقی و رفتاری اتفاق میافتد. نکته مهم در دوره بلوغ برقراری ارتباط صحیح با نوجوان است. کودک دلبند دیروز شما با تغییراتی که درجسم و روانش روی میدهد پا به دوران بزرگسالی مینهد. او اینکه میخواهد هویت جدیدی را برای خودش به دست آورد، طبیعی است که در برقراری رابطه با او مشکلاتی برای شما بوجود آید. برای این که روابط شما والدین و مربیان با فرزند یا دانشآموز نوجوانشان صمیمانهتر و گرمتر باشد، لازم است که به نکات زیر توجه کنید. پذیرش نوجوانان: گام اول برای ایجاد و تحکیم یک رابطه دوستانه و صمیمی با نوجوان این است که او را با همه کمیها و کاستیهایش قبول داشته باشید. کاستیهای رفتاری او را همچون نقاط قوت و تواناییهایش بپذیرد و او را به عنوان فردی که دارای استقلال، سلیقههای خاص و عقاید قابل ارائه است، نگاه کنید. احساساتش را پذیرفته و اعتماد به نفس او را با کم اهمیت جلوه دادن اشتباهات و تقدیر از کارهای پسندیدهاش بالا ببرید. نوجوانانتان را درک کنید: درک و برداشت از زندگی و مسائل آن متفاوت از برداشتی است که نوجوان دارد. او زندگی را به سادهترین وجه ممکن مینگرد، بطوری که عقایدش برای شما پوچ و مسخره است. نسبت به عقایدش بیاهمیت نباشید وی را مورد تمسخر قرار ندهید. چرا که این استهزاء به تداوم رابطه عاطفی با فرزندان لطمه میزند. ارتباط را دو طرفه کنید: در بسیاری از اوقات و به دلایل گوناگون ممکن است شما والدین و مربیان به نوجوان بگویید که چه بکند و چه نکند و از او توقع حرف شنوی نیز داشته باشید. این برخورد با نوجوان که حاکی از ارتباط یک طرفه، معیوب و غیر قابل دوام است، منجر به سرکشی و عصیان نوجوان در برابر دستورات شما میشود و به رابطه عاطفی و صمیمانه بین شما و او لطمه میزند. در این مواقع بهترست در برخورد با نوجوان، هر زمان که سخنی را گفتید از او نیز سخنی بشنوید و نظر او را نسبت به وظایف محولهاش جویا شوید. از دادن پند و اندرز مستقیم خودداری کنید: نوجوانان از شنیدن نصیحت و اندرز مستقیم و اینکه آنها را یکجا ارائه کنید و اشکالات رفتاری و گفتاریشان را تذکر بدهید گریزان هستند. نوجوانان اعمال خود را بینقص میدانند و تحمل شنیدن پند و اندرز از جانب شما را ندارند. جهت اصلاح رفتار، آنها را بطور غیر مستقیم نسبت به اعمال و رفتار نادرستشان آگاه کنید و خودتان الگویی برای آنها باشید تا با پیروی از رفتار و گفتار شما روش صحیح برخورد را فرا گیرند. آزادی عمل به نوجوانتان بدهید همچنان که به کودک نوپا اجازه میدهیم تا گاهی خود به تنهایی راه رفتن را امتحان کند و دفعاتی هم به زمین افتد، باید به نوجوان هم اجازه داد که تا حدودی پیامدهای رفتارهایش را تجربه کند و طعم برخی سختیها را چشیده و برای زندگی مقاوم شود. برای ارتباط با نوجوان وقت کافی بگذارید: نوجوانان نیازمند توجه هستند، آنها میخواهند صحبت کنند. اعتراض کنند و از هیجانات و اتفاقاتی که در مدرسه میافتد و یا از دوستانشان میشنوند، حرف بزنند؛ هر چه زمان این ارتباط با شما به عنوان مادر، پدر و یا مربی بیشتر باشد خرسندی آنها بیشتر شده و امکان ارتباط نادرست و غلط آنها کمتر خواهد شد. توجه به تاثیر مشکلات اجتماعی: مشکلات اجتماعی تاثیرات ناخوشایندی بر نوجوانان دارد. عدم مداخله شما والدین و مربیان در بهبود شرایط اجتماعی، تاثیر تلاشهایتان را در خانه و مدرسه کمرنگ میکند. انرژی سرشار نوجوانان نیاز به تخلیه دارد: در این سنین نوجوان دارای انرژی فراوان جسمانی است، بخشی از این انرژی در غریزه جنسی نهفته است که در شروع دوران نوجوانی به طریق مقبول اجتماع قابلیت ندارد. نوجوان مقادیر دیگری از انرژی جسمانی خود را به صورت رفتارهای پرخاشگرانه مبارزه طلبی، حادثهجویی و .. تخلیه میکند. تشویق نوجوانان به انجام ورزشهای مختلف، شرکت در فعالیتهای الگوسازی برای آنان و تحریک آنها بر همانندسازی با آن الگوها باعث میشود تا آنها انرژی خود را به طریق منطقی تخلیه کنند. وضعیت تحصیلی نوجوان را پیگیری کنید: در این سنین ممکن است که فرزند شما نسبت به درس اظهار بیعلاقگی نماید و به اموری مثل افراط در ورزش کردن، رسیدگی به سر و وضع خود و ... بپردازد، چنانکه می دانید پند، اندرز، سرزنش و مقایسه با دیگران کارساز نیست.. لذا علت بیتوجهی او را نسبت به درس جستجو کرده و سعی در برطرف نمودن مشکل کنید. آموزش مهارت در برقراری روابط اجتماعی: نوجوانان در دوره بحران بلوغ نسبت به تعلق داشتن خود در گروه کودکان و یا بزرگسالان سردرگم میشوند و ممکن است که در میان جمع خانواده یا دوستان و آشنایان، رفتارهای بزرگتر از سن و یا گاهی کودکانه از خود بروز داده و روابط اجتماعی پسندیدهای برقرار نکنند، که با شرکت دادن فرزند نوجوانتان در جمع دوستان و آشنایان مهارت روابط اجتماعی او را افزایش دهید؛ مثلا با فرزند نوجوان خود به گردشهای دو نفره بروید و در بسیاری از روابط اجتماعی نظیر آشنا شدن با دیگران، خرید کردن از مغازه، پیدا کردن نشانی یک موسسه و درخواست انجام کاری از یک اداره با وی تمرین عملی کنید. استقلال طلبی نوجوان: نوجوان میخواهد از قید و بندهای دوران کودکی که او را به خانوادهاش متصل کرده است، جدا شود و الگوهای جدیدی را جایگزین آنان کند. از طرفی نیز شدیدا به خانواده وابسته است و میخواهد که توقعاتش را برآورده کنند. لذا حس استقلالطلبی خود را با مخالفت، مقاومت کردن و لجبازی با والدین و مربیان نشان میدهد و این نیاز نوجوان برای شما مشکلآفرین میشود. برای برخورد با این رفتار نوجوان، بهترست همیشه با او به لحنی صحبت کنید که احساس نکند برایش تصمیمگیری میکنید آزادی را به تدریج و متناسب با سنی که دارد به او عطا کنید و نظارت غیر مستقیم داشته باشید و اگر زمانی دریافتید که از آزادی شما، سوء استفاده کرده به او تذکر داده و او را متوجه اعمالش بکنید. بدانید که حذف آزادی، برای یک مدت کوتاه میتواند برایش آموزنده باشد .
نوجوان و استقلال از والدین
مهمترین ویژگی که می بایست بدان توجه خاصی داشت استقلال از سوی خانواده است. خانواده می تواند مهمترین منبع تأمین کننده استقلال فرد باشد، یا می تواند نوجوان را در رسیدن به حس فردیت و استقلال دچار تزلزل سازد. نوجوان در این دوران خود را برای مرحله جدیدی از زندگی اش آماده می سازد. او سعی بر آن دارد که بر رفتار کودکانه اش غلبه نماید. آمادگی دارد مسئولیت رفتارش را بر عهده گیرد و حتی آمادگی این را دارد که مسئولیت کارهای دیگران را نیز بر عهده گیرد.
در متون اسلامی در این رابطه سفارشات فراوانی شده است که نوجوان را در این دوران آزاد گذارند و به آنها استقلال و مسئولیت لازم بدهند.
البته اینها بدان معنی نیست که نوجوان به طور ناگهانی خود را به طور کامل از قید خانواده رها سازد. نوجوان در این دوران دچار نوعی کشمکش درونی است؛ از یک سو تمایل ندارد از دوران کودکی اش پا فراتر نهد که از هر سو در محبت است و از سوی دیگر داشتن آزادی عمل در کارهایش و استقلال را در لوح آرزوهایش می بیند. پس هر گامی که نوجوان به سوی استقلال بر می دارد ترس و تشویش درونش بیشتر می شود. بنابراین او چندان تمایل ندارد تا پیوندهای خانوادگی را کاملاً قطع نماید. نیاز به حمایت والدین را در هر حال احساس می نماید و همواره در جست و جوی روش هایی است که این حمایت را کسب نماید. یکی از مهمترین مسائلی که نوجوان را در راه رسیدن به استقلال دائماً تهدید می نماید سرزنش و ملامت از سوی والدین است. نوجوان به این رفتار والدین با دیده تحقیر و بغض و خشم توجه می نماید. نوجوانی که از سوی والدینش تحقیر می شود عکس العمل های گوناگون از خود نشان می دهد برخی اوقات دچار «حقارت نفس» می شود. برخی از محیط خانواده گریزان می شوند و برخی به پرخاشگری و زیان رساندن به خانواده و دیگران می پردازند.
نکته دیگری که باید والدین بدان توجه داشته باشند داشتن سوء ظن نسبت به نوجوان است که می تواند او را دچار تزلزل سازد. برخی خانواده ها نوجوان را در اتخاذ تصمیم های مربوط به خودش آزاد می گذارند اما این کار را از روی بی میلی یا سوءظن انجام می دهند. این والدین هرگز به نوجوان خود اعتماد نمی کنند و به ندرت فرصت هایی را ایجاد می نمایند تا نوجوانشان تصمیم بگیرد . حال اگر فرصتی هم ایجاد شود نوجوان بر اثر سوءظن و عدم اطمینان والدین دچار اضطراب می گردد و با شکست مواجه می شود و گاه والدین با تردیدها و نگرانی های خود در مورد نوجوانشان قضاوت های ناصحیح در پیش می گیرند که این خود موجب ایجاد فاصله میان والدین و فرزندان می شود.
سالهاست که نوجوانی دورانی دشوارتر از دوران کودکی محسوب می شود. البته مفهوم نوجوانی تا اواخر قرن نوزدهم به عنوان مرحله ای که با پیچیدگی روانی توام و قابل مطالعه علمی است قلمداد نمی شد.
قبل از هر چیز دوران تغییرات سریع جسمانی، جنسی، روانی، شناختی و اجتماعی است. تغییرات جسمانی بلوغ، از جمله بلوغ جنسی و جهش نموی نوجوانی از طریق افزایش کارکرد هورمونهای فعالی که به کمک غده هیپوفیز مترشح می شود آغاز می شود. این هورمونها سایر غدد مترشحه داخلی را تحریک می کند و این غدد هورمونهای مربوط به رشد و جنسیت را که شامل آندروژن، استروژن و پروژسترون است تولید می کند. سن شروع و دوران جهش نموی نوجوانی در قد و وزن در میان کودکان بهنجار فرق می کند. سن متوسط شروع این دوران در دختران یازده سالگی و در پسران 13 سالگی است، میزان رشد یک سال بعد از این به اوج خود می رسد. سن شروع بلوغ جنسی نیز در نوجوانان متفاوت است. در پسری که درحد متوسط است، بلوغ جنسی با افزایش میزان رشد بیضه ها و کیسه بیضه و ظاهر شدن موهای زهاری و به دنبال آن بزرگ شدن آلت جنسی مردانه، رشد موهای بدن و صورت، بم شدن صدا، تولید اسپرم و احتلام شبانه و نیز مردانه تر شدن ساخت بدن آغاز می شود. در دخترها شروع رشد پستان معمولا اولین علامت قابل مشاهده بلوغ جنسی است. موهای زهاری ظاهر می شود و رحم، واژن، فرج، وکلیتوریس بزرگ می شود. شروع قاعدگی در چرخه رشد نسبتا دیرتر است. معمولا در سن 13 سالگی است و البته در افراد مختلف فرق می کند. معمولا تا یک سال بعد از قاعدگی احتمال باروری وجود ندارد. تغییرات سریع جسمانی دوران بلوغ باعث می شود که نوجوان به دشواری بتواند به یک احساس ثبات درونی دست یابد، و زمان لازم است تا نوجوان این تغییرات را به صورت یک احساس هویت فردی انسجام دهد. از نظر یک دختر نوجوان قاعدگی نشانه بلوغ جنسی وزن شدن است. از آنجا که ممکن است واکنش های دختران نوجوان به قاعدگی به طور گسترده ای عمومیت پیدا کند، این موضوع اهمیت اساسی دارد که اولین تجارب آنان با قاعدگی تا جای ممکن مطلوب باشد. تعداد بسیار زیادی از دختران یا دیدی منفی نسبت به قاعدگی دارند یا به آن بی اعتنا هستند. تا حدودی ممکن است این نگرش نتیجه ناراحتی جسمانی و تاثیر هورمونها در خلق و خو باشد، ولی ظاهرا تا حدود زیادی ناشی از نگرش های منفی اجتماعی است. همانطور که شروع قاعدگی ممکن است دختران نوجوان را نگران کند، نعوظ غیر قابل کنترل و اولین انزال (احتلام شبانه) هم ممکن است بعضی از پسران نوجوان را نگران کند. پسران نوجوانی که دیر بالغ می شوند در مقایسه با آنهایی که زودتر بالغ می شوند یا بلوغشان به موقع و معمولی است دچار مشکلات اجتماعی و روانی بیشتری می شوند. در میان دختران نوجوان تاثیرات روانی بلوغ زودرس و دیررس به طور قابل ملاحظه ای کمتر است، هر چند که آن هایی که زودتر بالغ می شوند تا حدودی آرامترند و در مقایسه با آن هایی که دیر بالغ می شوند اعتماد به نفس بیشتری دارند و کمتر مضطرب اند . ارائه رشد شناختی که شامل آغاز مرحله عملیات صوری است ( مطابق با تئوری پیازه)، به نوجوان این امکان را می دهد که انتزاعی تر فکر کند، فرضیه ها را فرمول بندی و آزمایش کند و بتواند به جای اینکه صرفا آنچه را وجود دارد در نظر داشته باشد احتمال را نیز در نظر بگیرد. این تواناییها معمولا نوجوانان را به انتقاد از ارزش های والدین و ارزشهای اجتماعی سوق می دهد. تفکر و رفتار نوجوان نیز ممکن است خود مدارانه باشد. نوجوانان در این مرحله ممکن است چنین نتیجه گیری کنند که دیگران هم به اندازه خود آنها به رفتار و ظاهر شان توجه می کنند. رشد شناختی نوجوانان نیز در رشد شخصیت و شکل گیری احساس هویتی روشن، نقش مهمی دارد.
استقلال از خانواده از تکالیف نوجوانان است. والدین قاطع و اطمینان بخش که برای خودمختاری و رفتار منضبط به یکسان ارزش قایلند برای نوجوان توضیح می دهند که چرا از او انتظاراتی دارند و یا او را از کارهایی منع می کنند و با این کار احساس استقلال را در او پرورش می دهند. نوجوانانی که والدین خودکامه و مستبد دارند و صرفا به فرزندان می گویند که چه باید بکنند و نیز فرزندان والدین سهل گیر، بی بندوبار ، مساوات طلب و یا والدین بی اعتنا که غیر مسئول و بی توجه هستند به مشکلات بسیاری دچار می شوند.
از آنجا که پیوند نوجوانان با والدینشان به تدریج ضعیف تر می شود همسالان در رشد روانی آنان نقش حساسی می یابند. همسالان امکاناتی برای یادگیری مهارتهای اجتماعی، کنترل رفتار و درمیان گذاشتن مشکلات و احساسات
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
1
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه....................................................................................1
فصل اول
تاریخچه جنگ ابزار های شیمیایی...................................................2
فصل دوم
بررسی حقوق بیمار وجانباز شیمیایی................................................7
فصل سوم
بررسی پر حساسیتی مجاری هوایی جانبازان.....................................21
فصل چهارم
گالری عکس های شهدای شیمیایی..................................................26
فصل پنجم
سرود هایی پیرامون جانبازان شیمیایی.............................................28
فصل ششم
خاطراتی از دوران جنگ تحمیلی...................................................30
-1سلاح های شیمیایی در دوران باستان:
گرچه تاریخ دقیق نخستین کاربرد مواد سمی در ادوار گذشته نامعلوم است، با این حال می توان به کارگیری آتش از جانب انسان را به عنوان نخستین حربه شیمیایی نام برد.
کاربرد مواد شیمیایی سمی حدود 600 سال قبل از میلاد مسیح در کتاب های پوزانیاس (Pausanias) مولف یونانی در شهر دلفی گزارش شده است.
در آن زمان مهاجمان یونانی برای از پای در آوردن مدافعان دلفی آب رودخانه را به ریشه گیاه خرق سفید (Veratrum از جنس Hellebore) که حاوی مواد سمی بود آغشته کردند و بدین گونه به سادگی شهر محاصره شده را تصرف کردند.
همچنین پروکیپوس، مورخ روم شرقی، در مورد جنگ های ساسانیان و رومیان می نویسد که؛ سپاه ساسانی برای تسخیر دژهای رومی ها زیر دیوار آن نقب می زدند.
گاهی این نقب ها با نقب دشمن که برای مقابله حفر شده بود برخورد می کرد، در چنین شرایطی دو طرف می کوشیدند با سوزاندن گوگرد، سربازان حریف را بیرون رانند.
همچنین در تاریخ حمل و نقل دریایی از آتش مشهور یونانی (The Greek Fire) فراوان صحبت شده است.
مخلوط آتش زا معمولاً شامل قیر، گوگرد و مواد چسبنده همراه با روغن خام و آهک زنده بوده است. آتش یونانی در تماس با آب، خود به خود مشتعل می شد.
در 1453 میلادی که ترک های عثمانی به قسطنطنیه یا استانبول امروزی، آخرین سنگر روم شرقی (بیزانس) حمله بردند، به کندن نقب پرداختند؛ مدافعان شهر برای مقابله با آنها، در نقب ها با پخش دود حاصل از سوزاندن گوگرد که همان SO2 می باشد، ترکها را دچار خفگی نمودند.
در 1862 و در جریان جنگ داخلی آمریکا پیشنهاد به کارگیری گاز کلر در عملیات نظامی مطرح شد. گرچه، کلر مورد استفاده واقع نشد ولی بدون شک فکر کاربرد گسترده و تولید صنعتی عوامل شیمیایی متعلق به آمریکایی هاست. بعدها یک دوره تلاش جدی در مورد توسعه عوامل شیمیایی و وسایل حمل آنها به صورت نارنجک، گلوله توپ و غیره آغاز گردید.
در اواخر قرن نوزدهم انگلیسی ها در جنگ بوثر از گلوله های توپ محتوی اسید پیکریک استفاده کردند. بدین گونه به کارگیری متفرقه از عوامل شیمیایی بتدریج زمینه را برای کاربرد گسترده آن در فاجعه 1915 فراهم آورد.
1ـ2 سلاح های شیمیایی در جنگ جهانی اول:
با آغاز قرن بیستم و توسعه بیش از پیش دانش شیمی، زنگ خطر به کارگیری احتمالی و گسترده مواد شیمیایی در جنگ ها برای دولتمردان اروپایی به صدا درآمد و آنها را واداشت طی قراردادی به کارگیری این مواد را منفع کنند. این قرارداد در سال 1907 بسته شد و به تصویب بیشتر کشورهای اروپایی رسید. با این حال برخلاف قرارداد منع کاربرد سلاح شیمیایی، این جنگ افزار مخوف در مقیاس گسترده ای طی جنگ جهانی اول به کار گرفته شد و چنانچه در تاریخ ثبت شده، جنگ شیمیایی نخستین بار، زمانی که آلمانی ها در اکتبر 1914 در نوشاپل گلوله های حاوی گاز اشک آور به سوی فرانسوی ها پرتاب کردند، آغاز شد ولی به سبب پراکندگی سربازان و محدود بودن شمار گلوله ها این تاکتیک چندان کارساز نبود و حتی فرانسوی ها متوجه کاربرد آن نشدند. با این حال آلمانی ها دست از تلاش برنداشته و گاز کلر را نیز نخستین بار در 22 آوریل 1915 در یپرس (Ypres) بلژیک علیه سربازان مستعمراتی فرانسه و پیاده نظام کانادایی که هیچ ماسکی برای حفاظت نداشتند به کار بردند. علاوه بر این آلمانی ها به سرعت به فسژن و خردل روی آورده و آنها را در جبهه آزمودند. [1] به طوری که عامل تاول زای خردل گوگردی به وسیله آلمانی ها در 1917 و در نزدیکی دهکده یپرس بر ضد سربازان فرانسوی به کار گرفته شد و به همین دلیل فرانسویان نام ایپریت (Yperite) را نیز به عامل خردل دادند. همچنین خردل با نام دیگری به نام صلیب زرد (Yellow Cross) نیز شناخته شده بود چرا که برای مشخص کردن مخازن حاوی آن علامت صلیب زرد به کار می رفته است.
به طور کلی در جنگ جهانی اول حدود 125000 تن عوامل سمی مشتمل بر 45 نوع عامل شیمیایی مختلف به کار رفت که در بین آنها 18 عامل کشنده و 27 عامل تحریک کننده بود. از میان عوامل ذکر شده به طور عمده فسژن و خردل حدود یک میلیون و 300 هزار سرباز را از صحنه نبرد خارج کرد که تعداد بیشماری از آنها برای همیشه نابینا شدند و تقریباً 100 هزار نفر جان باختند.
1ـ3 سرنوشت سلاح های شیمیایی پس از جنگ جهانی اول
روند سریع ساخت جنگ افزارهای شیمیایی جدید و کاربرد وسیع آن طی جنگ جهانی اول و مهمتر از همه برانگیخته شدن احساسات عمومی باعث شد بیش از پنجاه کشور معاهده ای مبنی بر عدم کاربرد جنگ افزارهای شیمیایی را در ژنو امضا کنند که به پروتکل 1925 ژنو (Geneva Protocol) معروف شد. اما تصمیمی درباره منع ساخت این سلاح ها گرفته نشد. علاوه بر این با توجه به ویژگی های مواد شیمیایی جنگی (پوشش وسیع، خواص مصدوم کنندگی شدید، افت روحیه شدید دشمن و نیاز به نیروی متخصص و کارآمد جهت درمان و رفع آلودگی) نظر کارشناسان نظامی پس از جنگ جهانی اول، به شدت به طرف این جنگ افزارها معطوف و موجب توسعه این سلاح ها در کشورهای غربی شد و بدین شکل روش های تولید بسیاری از ترکیبات شیمیایی به دست آمد. بعضی ها گمان می کردند که در پناه این معاهده جهانی در جنگ ها و درگیری ها از این سلاح استفاده ای به عمل نخواهد آمد ولی تاریخ شاهد وقایع ناخوشایند دیگری بود.
در 1936، 650 تن عامل شیمیایی توسط ایتالیا در جنگ علیه اتیوپی به کار رفت که جان 15 هزار نفر را گرفت.
در جنگ های یمن، (67 ـ 1963) مصری ها از سلاح شیمیایی استفاده کردند.
در 1938 ژاپنی ها بمب های حاوی عوامل شیمیایی، بر روی سربازان چینی فرو ریختند.
در جنگ های داخلی اسپانیا که از 1936 آغاز شد و سه سال به طول انجامید به فرمان استالین و در حمایت از جمهوری خواهان که علیه ملی گرایان به رهبری فرانکو می جنگیدند، در دو منطقه اسپانیا گازهای سمی و همچنین عامل خردل به کار برده شد که طی آن شمار زیادی از افراد غیرنظامی به هلاکت رسیدند.
1ـ4 سلاح های شیمیایی در جنگ جهانی دوم
در جریان جنگ جهانی دوم مراکز پژوهشی ـ نظامی در آلمان، انگلستان، آمریکا و ژاپن به کوشش های خود جهت تهیه عوامل شیمیایی با سمیت زیاد ادامه دادند. در آلمان سنتز عوامل بسیار سمی اعصاب تابون و ساربن آغاز و با تهیه سومان در سال 1944 دنبال شد که سمی ترین عامل شیمیایی در جنگ جهانی دوم بود. آلمانی ها همراه با تلاش های پژوهشی جدی، کارخانه بزرگی برای تولید جنگ افزارهای شیمیایی و مهمات آن تاسیس کردند که تولید سالیانه آن در 1943 حدود 180 هزار تن (این مقدار 5/1 برابر عوامل شیمیایی به کار رفته به وسیله دول متخاصم طی جنگ جهانی اول) بوده است. طبق گزارش ورماخت (wehrmaht) در اواخر جنگ، ذخیره عوامل شیمیایی آلمان 70 هزار تن شامل 32 هزار تن ایپریت یا خردل و 13 هزار تن گازهای اعصاب بوده است.
اسپی یر (Speer) وزیر صنایع هیتلر در دادگاه بین المللی نورنبرگ اعلام کرد که هیتلر خود طی جنگ جهانی اول مصدوم شیمیایی بوده و بدین جهت به جنگ افزارهای شیمیایی جدید اهمیت زیادی قائل بود. نیروهای هیتلری همواره ذخایر جنگ افزارهای شیمیایی خود را افزایش می دادند. آلمانی ها در جریان جنگ دوم مرتکب بیرحمانه ترین جنایات علیه بشریت شدند. اتاق های گاز در اردوگاه های بوخن والد (Buchenwald)، آشویتس (Auschwitz)، زاخرزن هاوزن (Sachsenhausen)، نوین گام (Neuengamme)، لوبلین (Lublin)، گروسه روزن (Grosse -Rosen)، راونز بروخ (Ravensbruck) و تربلینکا (Treblinka) کار می کردند.
در 14 ژوئیه 1942 هیملر (Himmler) اجازه داده بود که در برخی اردوگاهها از زندانیان برای آزمایش عوامل شیمیایی استفاده کنند. در کل، تا پایان جنگ تنها 5/4 میلیوم زندانی بر اثر به کارگیری انواع عوامل سمی به وسیله شرکت دگش وابسته به مجتمع صنعتی فاربین در اردوگاه آشویتس مسموم شده بودند.
انگلیسی ها سنتز تابون و سارین را تکرار کردند و علاوه بر آن مکانیسم اثر عوامل شیمیایی ترکیبات آلی فسفردار را کشف نموده و بر این اساس شیوه های جدیدی را برای سنتز عوامل شیمیایی پیشنهاد کردند. گرچه کوشش های انگلیسی ها سری نگه داشته شد با این حال گزارش های پژوهشی منظم و کاملی از طریق وزارت دفاع انگلستان به آمریکایی هایی که در همین زمینه کار می کردند فرستاده می شد. ژاپنی ها نیز در سال های جنگ هزاران ماده شیمیایی سمی سنتز
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
زندانها در دوران بنی امیه
نام ، موقعیت و تعداد {شام}
گاهی زندان به اسم شهری که دران واقع شده بود نامیده می شد گاهی در یک شهر زندانهای متعدی وجود داشت و شک نیست که وجود زندان یک نیاز اجتماعی است ولازم است که در هر شهری زندانی در اختیار حکومت باشد.زندانهایی که ذکر می شوند زندانهایی هستند که در مرکز خلافت اسلامی یعنی حجاز عراق و شام احداث شده بودند.
زندانهای مرکزی شام :
1-زندان باب الصغیر که در جانب قبله یدمشق واقع شده بود .تاریخنگاران محل این زندان را مشخص کردهاند ولی کسی از انها اسامی بعضی از زندانیان انجا را ذکر نکرده اند.
نام بعضی از زندانیانی که در زندان دمشق بودند :
عبدالله بن هاشم المرقال بن ابی وقاص زهری که از پیشوایان و خطیبان عراق بوده است.
صعصعه بن صوحان عبدی –عبدالله بن الکوا یشکری –خالد بن مهاجر المخزومی .بیشتر انان را معاویه به خاطر دوستی با اهل بیت به زندان افکنده بود.
2-زندان خضراء که در دمشق واقع بود. خضراء کاخی بود که معاویه ان را ساخت و پول کلانی را صرف ساختمانش کرد وجای ان در قسمت جنوبی مسجد جامع اموی بوده است.
حاکم بن ولید اموی در انجا زندانی و کشته شد وافراد بسیار دیگری نیز در انجا زندانی بودند:از جمله یوسف بن محمد ثقفی والی ولید بن یزید است.
3-زندان حران که مکان ان در صحرای حران بوده است و مروان اخرین خلیفه اموی ، ابزاهیم امام ،برادر سفاح را در انجا زندانی کرد ونیز ابو محمد سفیانی و عبدالله بن عمر بن عبدالعزیز در ان زندان محبوس بوده اند.
4-زندان عمان و مکان ان در پایتخت اردن امروزی بوده است و ولید بن یزید ،سلیمان بن هشام را در انجا زندانی کرد ونوعا"کسانی را در انجا زندانی می کردند که می خواستند علاوه بر حبس ،تبعید هم بشوند.
5- زندان بلقاء ،ان شهری است از نواحی دمشق و در ان زندان شخصی به نام لص تلید ضبی یکی از شاعران زندانی بوده است.
6-زندان حلب، ان در شهر معروف حلب واقع شده بود و عمر بن عبدالعزیز ،یزید بن مهلب را در انجا به حبس انداخت.
نام ، موقعیت وتعداد {عراق}
زندانهای عراق در دوران امویان :
1-زندان واسط یا زندان دیماس که مو قعیت ان در شهر معروف واسط که حجاج انرا ساخته بود ،قرار داشت.
تعداد زیادی در ان زندان اسیر بودند که تعداد انها به یکصد وهشتاد هزار نفر می رسید.
عده ای از تاریخنگاران درباره یاین زندان {واسط ،دیماس} اور ده اند که انجا مانند بیابان محوطه ی بزرگی بود که سقفی بزر ان وجود نداشت وبارزترین شخصیتهای که از افراد تابعین در این زندان اسیر بودند ،در ادامه خواهد امد.
سعید بن جبیر و کمیل بن زیاد نخعی وغضبان بن شیبانی وابن القریه که عموما" از بزرگان و ادیبان به شمار می ایند و جحدر عکلی نیز در ان زندان محبوس بوده است.
2- زندان کوفه ،ظاهرا" در کوفه به علت گستردگی ادارات ان ،بیشتر از یک زندان وجود داشته است،و نخستین زندانها توسط امام علی به نام نافع و مخیس در این شهر ساخته شده بود.
درکوفه زندان دیگری به وسیله ی یوسف بن عمر ثقفی که والی هشام بن عبد الملک بوده است ،احداث گردید که به {دار بلال }معروف است.
3-زندان بصره که در شهر معروف بصره واقع شده بود و از تاریخ بر می اید که در بصره نیز مانند کوفه به علت گستردگی و وسعت سازمانهای اداری ،بیشتر از یک وجود داشته است.
زندانی به نام {بیضاء البصره }در تاریخ نامبرده شده که گاهی انجا را به نام {مخیس }نامیده اند و شخصی به نام خحدر محرزی از شاعران دولت اموی زندانی بوده است.
4-زندان قرقیسا وان شهری است که در مصب {محل تلاقی }رودخانه ی خابور در عراق واقع شده است و درانجا عبدالله بن زبیر اسدی ،زندانی بوده است.
نام ،موقعیت و تعداد {حجاز}
1- زندان مدینه : زندانی را به شهر مدینه نسبت داده اند و اسم مخصوصی برای ان ذکر نکرده اند و نیز مکان ان را در مدینه ،مشخص نکرده اند.در این زندان مردی به نام هدبه بن خشرم عذری به مدت هفت سال به دستور معاویه وشخص دیگری به نام سهری بن بشیر العکلی به امر عبد الملک بن مروان محبوس بو ده اند.
2- زندان عسفان که ان در فاصله ی بین مکه و مدینه قرار داشته است و هشام بن عبد الملک ،فرزدق شاعر را به جرم اینکه به قصیده ی میمیه اش ،علی بن حسین را مدح نموده بود ،در ان زندان حبس کرد.
3- زندان مکه :این زندان در مکه بود وعمر العرجی ،نه سال در انجا زندانی بوده است.
4- زندان دوار که در یمامه قرار داشت و جحدر العکلی ،پیش از انکه به نزد حجاج بن یوسف ،منتقل شود به همراه دیگران در انجا زندانی بوده است.
5- زندان عقیق که در یمامه قرار داشت و شاعر مشهوری به نام ابن الطریه در انجا زندانی شده بود.
6- زندان تباله :این زندان در سرزمین تهامه به فاصله ی دور از مکه و طائف قرار داشته ومصعب بن محمد سلولی در انجا زندانی شده بود.
نظام زندانها در دوران بنی امیه
نظام واحدی برای زندانها از نظر احداث زندان ،علت ورود به انجا ،چگونگی رفتار با زندانیان و مدت حبس وبه طور کلی در مورد این مسایل ،وجود نداشته است.
در زمان خلافت عمر بن عبدالعزیز که در تاریخ ،اسنادی از او به دست امده است ،درباره ی کیفیت رفتار به زندانیان به کارگزاران خویش صادر کرده است، به علاوه او به مقتضای سیرت نبک که داشته سعی می کرده است که زندانها به قدر مقدور طبق احکام شریعت ترتیب یابد و اداره شود.
دیگر خلفای اموی به پیروی از هوی وهوس خویش عمل می کر دند.گاهی به گونه ای تصادفی به موازین شریعت تطبیق می کرد و بسا اوقات هم با شریعت مطابقت تداشت.
به طور خلاصه در زمان امویان ،در نظام زندانها مقررات شریعت رعایت نمی شده است.
انگیزه ی حبس
بخاری روایت می کند که در جنگ {جبل الاثل}،حکم بن عمر الغفاری ،غنایم زیادی به دست اورد.از طرف معاویه دستوری به او رسید مبنی بر اینکه هر چه طلا در میان غنایم هست جدا کرده و به معاویه اختصاص دهد.او بعد دریافت دستور معاویه گفت : دستور خدا قبل از دستور معاویه به من رسیده است و غنایم را بین مردم تقسیم کرد ،به این جهت معاویه او را به زندان افکند تا جان سپرد.
ابن الحکم مردی را به زندان انداخت و دستور داد که او را به زنجیر اهنین ببندند و سپس او را مجبور کرد که زن خود را طلاق دهد وسپسبا زن او ازدواج کرد.
در تاریخ ابن اثیر جلد 1 حوادث سال 51 نقل شده که زیاد بن عبید از عدی بن حاتم طائی خواست که یکی از افراد عشیره اش به نام قیس بت عباد را که سربازان از جای او اطلاعی نداشتند ،معرفی کند ،او امتناع ورزید و زیاد به این جهت او را زندانی کرد.
این نمونه ها بیانگر انگیزه هایی است که در دوران امویان مردم به خاطر انها به زندان می افتادند.
مدت حبس
مدت حبس در دوران امویان ضابطه ی درستی نداشته است چه بسا، انسانی را تا انجا در زندان نگه می داشتند که سر انجام مرگش فرا می رسید.
ولید بن یزید در پشت بام کعبه به شرابخواری پرداخت،جماعتی از مسلمانان قصد کردند که او را بعد از بیرون امدن از خانه ی خدا به قتل برسانند. خالد بنقسری او را از قصد انان با خبر ساخت. ولید از خالد خواست که اسامی ان جماعت را به او بدهد و ام از این کار سرباز زد. ولید فردی را به تعقیب خالد فرستاد واو را به دزدی متهم کرده وبه زندان افکند تا اینکه مرگش فرا رسید.
اقسام زندانها
در زمان خلافت عمر بن عبدالعزیز ،زندانها به طور صنفی اداره می شده است.
در دیگر دوران در زندانها به روی افراد گناهکار و بیگناه باز بوده در یک زندان ،زن ومرد به طور مختلط زندانی می شدند.
معاویه در زندان شام ،امنه دختر شرید زن عمرو بن خزاعی را با شوهرش زندانی کرد و بعد از مدتی عمرو را کشت و سر بریده ی او را به اغوش زنش انداخت.
مسعودی در باره ی زندان حجاج اورده است : حجاج مرد در حالیکه در زندان او پنجاه هزار مرد وسی هزار زن وجود داشت که سانزده هزار از ان زنان در زندان همسر نداشتند و حجاج همه ی انها را در یک زندان حبس کرده بود.
کیفیت رفتار با زندانی
در زندانهای کارگزاران معاویه کسانی زندانی می شدند که علاوه بر اینکه به زنجیرهای اهنی بسته می شدند ،با وسایل گوناگون ازار وشکنجه ،ناگزیر می شدند که به طلاق دادن زنانشان رضایت بدهند.
در زندانهای معاویه به زندانیان دوایی خورانده می شد که انان را به مرض اسهال مبتلامیکرد تا حدی که انها لباسهایشان را الوده می کردند و پس از ازارزیاد انها را سوار بر فیل میکردند و در خیابانهای بصره می گرداندند.
در زمان عبد الملک بن مروان در مدینه سعید بن مسیب ،فقیه مشهور زندانی شد و بعد از انکه شصت تازیانه به او زدند ،لباسی از پشم بر او پوشاندند و سپس در کوچه های مدینه گرداندند،
علت این بود که از بیعت ولید به جهت بیعتی که قبلا از عبدالملک در گردن داشت ،امتناع ورزیده بود،تا در ان واحد ،متحمل دو بیعت نباشد.
بدترین شرایط در زندانهای امویان ،زمانی به وجود امد که حجاج بن یوسف ثقفی در کوفه زندانی را ساخت.در این زندانمردان وزنان با هم در مکان واحد نگهداری می شدند ومحل زندان دارای پوششی نبود که زندانیان را از گرما وسرما حفظ کند .
روزی حجاج سوار اسب شده بود و به نماز جمعه می رفت که ناگهان ناله وفریادی به گوشش رسید. درباره ی ان پرسش کرد، پاسخ دادند: زندانیان هستند که از شدت ناراحتی به صدا در امده وناله سر داده اند. حجاج رو به زندانیان کرد وگفت: {اخسئوا و لا تکلمون}.
زندان حجاج
انجا محوطه ی وسیعی بود که با دیوار محصور شده بود وسقفی نداشت وزمانی که زندانیان به خاطر فرار از گرمای خورشید به سایه ی دیوار پناه می بردند ،نگهبانان انان را با سنگ هدف قرار می دادند و خوراک زندانیان، نان جوین بود که با نمک وخاکستر مخلوط می شد وهیچ مردی مدت کوتاهی در انجا نمی ماند ،مگر اینکه رنگ رخسارش تغییر می کرد و مانند یک فرد زنگی سیاه میشد.
زندان عمر بن عبدالعزیز
همانگونه که وی در سجیه وسیره با سایر خلفای اموی یکسان نبوده است ،زندانهایش نیز به طور کلی با دیگر زندانها ی ان دوران تفاوت کامل داشته است. در زندانهای او احکام و قوانینی حکمفرما بود که از شریعت مدد گرفته بود و تمامی زندانها در ان دوران تحت نظام واحدی اداره می شدند. زندانبانانی بر ان زندانها نظارت داشتند که احساس مسئولیت میکردند ومراقبت داشتند که اموزشهایی را که به انان داداه شده بود در زندان اجرا کنند.
زندانهای دوران او به صورت صنفی اداره می شد و زندان زنان از زندان مردان جدا بوده است. صاحبان گناهان گوناگون در یک جا نگهداری نمی شدند .زندان بدهکاران جدا از زندان جنایتکاران بوده است وبا زندانیان با داشتن جرمهای مختلف ،یکسان رفتار نمی کردند. بعضی به زنجیر بسته می شدند و بعضی از این کیفر معاف بودند.
زندان در دوران عباسیان
یکی از خصوصیات این دوران ،طول مدت زندانها ودیگری ظاهر شدن انواع شکنجه وعذاب واعمال قساوت بار است که در گذشته ی تاریخ اسلام سابقه نداشته است. این کارها از اینجا نشات میگرفت که در این دوران نهضت ترجمه ی کتابهای بیگانه شروع شد وعناصر جدیدی از دیگر اقوام مانند ترکان و ایرانیان وچینیان در میان مسلمین به حکومت رسیدند،که انواع وسایل شکنجه واعمال قساوت انگیز را با خود همراه اوردند.
نام و موقعیت
زندانهای دوره ی عباسیان که در مناطق مسلمان نشین وجود داشتند و عباسیان از انها برای سرکوبی مخالفان خویش استفاده می کردند را به دو دسته می توان تقسیم کرد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
روابط تجاری دوران صفوی
صفویان معمولاً راه حج را برای آنان باز می گذاشتند و از آنها استقبال هم می کردند.
مناسبات با همسایگان (ازبکان، عثمانیها و گورکانیان)
صفویان با عثمانیها مناسباتی آمیخته به جنگ و صلح داشتند و معاهدات صلح آمیز متعددی میان طرفین منعقد گردید.
صلح برای طرفین به دلیل گرفتاریهای متعددشان حائز اهمیت بود؛ به ویژه برای عثمانیها که مشغول مسائل بخش اروپایی خود و مبارزه برای توسعه ارضی بودند.
بیشتر پژوهشگران مناسبات ایران و عثمانی را از دریچه تحولات مذهبی نگاه می کنند، حال اینکه در این دوره مذهب و منازعات مذهبی فقط یکی از عوامل تأثیر گذار در مناسبات خارجی بوده است.
مناسبات با همسایگان (ازبکان، عثمانیها و گورکانیان)
مهم ترین برخورد ایران و عثمانی جنگ چالدران بود که شاه اسماعیل شکست خورد و تبریز، پایتخت صفویان، به تصرف عثمانی درآمد.
سلطان سلیم مردم تبریز را اذیت نکرد و جنایتی مرتکب نشد بلکه از روی مروت و عدالت با مردم تبریز رفتار کرد و بزرگان و کدخدایان را اکرام داشت.
بر اساس نخستین پیمان صلح که میان ایران و عثمانی در سال 962ق منعقد گردید و به معاهده صلح آماسیه معروف شد، آذربایجان غربی و بخشی از کردستان و بین النهرین و بخش شمالی گرجستان به دولت عثمانی واگذار گردید.
مناسبات با همسایگان (ازبکان، عثمانیها و گورکانیان)
در مقابل، ارمنستان، اردهان، کارتیل، کاخت و آذربایجان شرقی به ایران تعلق گرفت.
سرحدات مشخص گردید و مسلمانان، که از رفت و آمد سپاهیان دو طرف در عذاب بودند، راحت شدند.
شاه عباس اول که وارث کشوری با اوضاع بحرانی شده بود چاره ای جز انعقاد معاهده صلح استانبول در سال 998ق و واگذای منطقی به عثمانی نداشت.
بعدها او توانست با تجدید قوا و سامان دهی امور داخلی و تشکیل ارتش منظم این مناطق را از عثمانیها باز پس گیرد و در سال 16-1015ق موفق شد آخرین سرباز عثمانی را از سرزمین ایران، که طبق معاهده آماسیه مشخص شده بود، بیرون براند.
مناسبات با همسایگان (ازبکان، عثمانیها و گورکانیان)
لذا شاه عباس این بار از موضع قدرت معاهده دوم استانبول را با عثمانیها امضا کرد و مناطقی را که قبلاً به آنها واگذار کرده بود، پس گرفت.
در زمان شاه صفی الدین، عثمانیها بغداد را تصرف کردند و شاه صفی معاهده قصر شیرین (زهاب) را در سال 1049ق با عثمانیها منعقد کرد که طبق آن بغداد و بصره و بخشی از کردستان غربی به عثمانی واگذار شد و در مقابل آذربایجان شرقی و روانداز و ارمنستان و گرجستان به ایران داده شد.
این عهدنامه آثار مهمی در تاریخ ایران دارد و نقطه عطفی در روابط ایران و عثمانی به شمار می رود؛ زیرا به موجب آن، تکلیف سرزمینهایی که موجب اختلاف دو کشور بود تعیین شد و صلح میان ایران و عثمانی به مدت یک قرن تأمین گردید.
مناسبات با همسایگان (ازبکان، عثمانیها و گورکانیان)
این معاهده پس از سقوط دولت صفوی نقض گردید و عثمانیها غرب ایران را اشغال کردند.
مناسبات ایران و عثمانی سراسر با دشمنی همراه نبوده و معاهدات دوستانه و رفت و آمدهای سفیران و بازرگانان به قلمرو یکدیگر کم نبوده است.
عوامل دخیل در مناسبات ایران و عثمانی:
عوامل سیاسی
تحریکات مرزی قبایل
مشخص نبودن سرحدات
توسعه طلبیهای عثمانی
مناسبات با همسایگان (ازبکان، عثمانیها و گورکانیان)
اختلاف صفویان با گورکانیان کمتر از اختلاف با ازبکان و عثمانیها بود؛ چون مرز مشترک آنها کمتر بود و صرف نظر از مسئله قندهار، که مورد نزاع بود، اختلاف منافع چندانی با هم نداشتند.
صفویان با گورکانیان مناسبات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی فراوانی داشتند.
مناسبات با کشورهای اروپایی
پرتغالیها در سال 912ق به فرماندهی آلبوکرک به جزیره هرمز در خلیج فارس رسیدند و به اهمیت راهبردی و تجارتی آن پی بردند.
پرتغالیها جزیره را تصرف کردند و حاکم آنجا را خراج گذار خود ساختند.
آلبوکرک بار دیگر در 920ق از هند به هرمز آمد و جایگاه خویش را مستحکم کرد.
شاه که فاقد نیروی دریایی بود و تازه شکست چالدران را تحمل کرده بود، ناگزیر تصرف هرمز را به منزله عملی انجام شده پذیرفت.
مناسبات با کشورهای اروپایی
شاه اسماعیل، که ناچار به استیلای پرتغالیها تن داده بود، درصدد برآمد از آن دولت علیه عثمانی استفاده کند.
پرتغالیها به پیشنهاد شاه اسماعیل پاسخ مثبت دادند و قراردادی در این زمینه منعقد گردید مبنی بر اینکه پرتغال، ایران را علیه عثمانی یاری کند و ایران هم از هرمز چشم بپوشد.
مرگ آلبوکرک مانع از اجرای کامل این قرارداد شد.
تنها نتیجه مثبت قرارداد ایران و پرتغال این بود که ایرانیها به کار بردن سلاحهای آتشین را از پرتغالیها آموختند و در دوران جنگهای بیست ساله زمان شاه تهماسب با عثمانی، پرتغالیها مقداری تقنگ و وسایل جنگی جدید به ایرانیان دادند.
مناسبات با کشورهای اروپایی
در سال 1006ق دو ماجراجوی انگلیسی به نامهای سر آنتونی شرلی و سر رابرت شرلی به دربار شاه عباس اول آمدند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
1
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه....................................................................................1
فصل اول
تاریخچه جنگ ابزار های شیمیایی...................................................2
فصل دوم
بررسی حقوق بیمار وجانباز شیمیایی................................................7
فصل سوم
بررسی پر حساسیتی مجاری هوایی جانبازان.....................................21
فصل چهارم
گالری عکس های شهدای شیمیایی..................................................26
فصل پنجم
سرود هایی پیرامون جانبازان شیمیایی.............................................28
فصل ششم
خاطراتی از دوران جنگ تحمیلی...................................................30
-1سلاح های شیمیایی در دوران باستان:
گرچه تاریخ دقیق نخستین کاربرد مواد سمی در ادوار گذشته نامعلوم است، با این حال می توان به کارگیری آتش از جانب انسان را به عنوان نخستین حربه شیمیایی نام برد.
کاربرد مواد شیمیایی سمی حدود 600 سال قبل از میلاد مسیح در کتاب های پوزانیاس (Pausanias) مولف یونانی در شهر دلفی گزارش شده است.
در آن زمان مهاجمان یونانی برای از پای در آوردن مدافعان دلفی آب رودخانه را به ریشه گیاه خرق سفید (Veratrum از جنس Hellebore) که حاوی مواد سمی بود آغشته کردند و بدین گونه به سادگی شهر محاصره شده را تصرف کردند.
همچنین پروکیپوس، مورخ روم شرقی، در مورد جنگ های ساسانیان و رومیان می نویسد که؛ سپاه ساسانی برای تسخیر دژهای رومی ها زیر دیوار آن نقب می زدند.
گاهی این نقب ها با نقب دشمن که برای مقابله حفر شده بود برخورد می کرد، در چنین شرایطی دو طرف می کوشیدند با سوزاندن گوگرد، سربازان حریف را بیرون رانند.
همچنین در تاریخ حمل و نقل دریایی از آتش مشهور یونانی (The Greek Fire) فراوان صحبت شده است.
مخلوط آتش زا معمولاً شامل قیر، گوگرد و مواد چسبنده همراه با روغن خام و آهک زنده بوده است. آتش یونانی در تماس با آب، خود به خود مشتعل می شد.
در 1453 میلادی که ترک های عثمانی به قسطنطنیه یا استانبول امروزی، آخرین سنگر روم شرقی (بیزانس) حمله بردند، به کندن نقب پرداختند؛ مدافعان شهر برای مقابله با آنها، در نقب ها با پخش دود حاصل از سوزاندن گوگرد که همان SO2 می باشد، ترکها را دچار خفگی نمودند.
در 1862 و در جریان جنگ داخلی آمریکا پیشنهاد به کارگیری گاز کلر در عملیات نظامی مطرح شد. گرچه، کلر مورد استفاده واقع نشد ولی بدون شک فکر کاربرد گسترده و تولید صنعتی عوامل شیمیایی متعلق به آمریکایی هاست. بعدها یک دوره تلاش جدی در مورد توسعه عوامل شیمیایی و وسایل حمل آنها به صورت نارنجک، گلوله توپ و غیره آغاز گردید.
در اواخر قرن نوزدهم انگلیسی ها در جنگ بوثر از گلوله های توپ محتوی اسید پیکریک استفاده کردند. بدین گونه به کارگیری متفرقه از عوامل شیمیایی بتدریج زمینه را برای کاربرد گسترده آن در فاجعه 1915 فراهم آورد.
1ـ2 سلاح های شیمیایی در جنگ جهانی اول:
با آغاز قرن بیستم و توسعه بیش از پیش دانش شیمی، زنگ خطر به کارگیری احتمالی و گسترده مواد شیمیایی در جنگ ها برای دولتمردان اروپایی به صدا درآمد و آنها را واداشت طی قراردادی به کارگیری این مواد را منفع کنند. این قرارداد در سال 1907 بسته شد و به تصویب بیشتر کشورهای اروپایی رسید. با این حال برخلاف قرارداد منع کاربرد سلاح شیمیایی، این جنگ افزار مخوف در مقیاس گسترده ای طی جنگ جهانی اول به کار گرفته شد و چنانچه در تاریخ ثبت شده، جنگ شیمیایی نخستین بار، زمانی که آلمانی ها در اکتبر 1914 در نوشاپل گلوله های حاوی گاز اشک آور به سوی فرانسوی ها پرتاب کردند، آغاز شد ولی به سبب پراکندگی سربازان و محدود بودن شمار گلوله ها این تاکتیک چندان کارساز نبود و حتی فرانسوی ها متوجه کاربرد آن نشدند. با این حال آلمانی ها دست از تلاش برنداشته و گاز کلر را نیز نخستین بار در 22 آوریل 1915 در یپرس (Ypres) بلژیک علیه سربازان مستعمراتی فرانسه و پیاده نظام کانادایی که هیچ ماسکی برای حفاظت نداشتند به کار بردند. علاوه بر این آلمانی ها به سرعت به فسژن و خردل روی آورده و آنها را در جبهه آزمودند. [1] به طوری که عامل تاول زای خردل گوگردی به وسیله آلمانی ها در 1917 و در نزدیکی دهکده یپرس بر ضد سربازان فرانسوی به کار گرفته شد و به همین دلیل فرانسویان نام ایپریت (Yperite) را نیز به عامل خردل دادند. همچنین خردل با نام دیگری به نام صلیب زرد (Yellow Cross) نیز شناخته شده بود چرا که برای مشخص کردن مخازن حاوی آن علامت صلیب زرد به کار می رفته است.
به طور کلی در جنگ جهانی اول حدود 125000 تن عوامل سمی مشتمل بر 45 نوع عامل شیمیایی مختلف به کار رفت که در بین آنها 18 عامل کشنده و 27 عامل تحریک کننده بود. از میان عوامل ذکر شده به طور عمده فسژن و خردل حدود یک میلیون و 300 هزار سرباز را از صحنه نبرد خارج کرد که تعداد بیشماری از آنها برای همیشه نابینا شدند و تقریباً 100 هزار نفر جان باختند.
1ـ3 سرنوشت سلاح های شیمیایی پس از جنگ جهانی اول
روند سریع ساخت جنگ افزارهای شیمیایی جدید و کاربرد وسیع آن طی جنگ جهانی اول و مهمتر از همه برانگیخته شدن احساسات عمومی باعث شد بیش از پنجاه کشور معاهده ای مبنی بر عدم کاربرد جنگ افزارهای شیمیایی را در ژنو امضا کنند که به پروتکل 1925 ژنو (Geneva Protocol) معروف شد. اما تصمیمی درباره منع ساخت این سلاح ها گرفته نشد. علاوه بر این با توجه به ویژگی های مواد شیمیایی جنگی (پوشش وسیع، خواص مصدوم کنندگی شدید، افت روحیه شدید دشمن و نیاز به نیروی متخصص و کارآمد جهت درمان و رفع آلودگی) نظر کارشناسان نظامی پس از جنگ جهانی اول، به شدت به طرف این جنگ افزارها معطوف و موجب توسعه این سلاح ها در کشورهای غربی شد و بدین شکل روش های تولید بسیاری از ترکیبات شیمیایی به دست آمد. بعضی ها گمان می کردند که در پناه این معاهده جهانی در جنگ ها و درگیری ها از این سلاح استفاده ای به عمل نخواهد آمد ولی تاریخ شاهد وقایع ناخوشایند دیگری بود.
در 1936، 650 تن عامل شیمیایی توسط ایتالیا در جنگ علیه اتیوپی به کار رفت که جان 15 هزار نفر را گرفت.
در جنگ های یمن، (67 ـ 1963) مصری ها از سلاح شیمیایی استفاده کردند.
در 1938 ژاپنی ها بمب های حاوی عوامل شیمیایی، بر روی سربازان چینی فرو ریختند.
در جنگ های داخلی اسپانیا که از 1936 آغاز شد و سه سال به طول انجامید به فرمان استالین و در حمایت از جمهوری خواهان که علیه ملی گرایان به رهبری فرانکو می جنگیدند، در دو منطقه اسپانیا گازهای سمی و همچنین عامل خردل به کار برده شد که طی آن شمار زیادی از افراد غیرنظامی به هلاکت رسیدند.
1ـ4 سلاح های شیمیایی در جنگ جهانی دوم
در جریان جنگ جهانی دوم مراکز پژوهشی ـ نظامی در آلمان، انگلستان، آمریکا و ژاپن به کوشش های خود جهت تهیه عوامل شیمیایی با سمیت زیاد ادامه دادند. در آلمان سنتز عوامل بسیار سمی اعصاب تابون و ساربن آغاز و با تهیه سومان در سال 1944 دنبال شد که سمی ترین عامل شیمیایی در جنگ جهانی دوم بود. آلمانی ها همراه با تلاش های پژوهشی جدی، کارخانه بزرگی برای تولید جنگ افزارهای شیمیایی و مهمات آن تاسیس کردند که تولید سالیانه آن در 1943 حدود 180 هزار تن (این مقدار 5/1 برابر عوامل شیمیایی به کار رفته به وسیله دول متخاصم طی جنگ جهانی اول) بوده است. طبق گزارش ورماخت (wehrmaht) در اواخر جنگ، ذخیره عوامل شیمیایی آلمان 70 هزار تن شامل 32 هزار تن ایپریت یا خردل و 13 هزار تن گازهای اعصاب بوده است.
اسپی یر (Speer) وزیر صنایع هیتلر در دادگاه بین المللی نورنبرگ اعلام کرد که هیتلر خود طی جنگ جهانی اول مصدوم شیمیایی بوده و بدین جهت به جنگ افزارهای شیمیایی جدید اهمیت زیادی قائل بود. نیروهای هیتلری همواره ذخایر جنگ افزارهای شیمیایی خود را افزایش می دادند. آلمانی ها در جریان جنگ دوم مرتکب بیرحمانه ترین جنایات علیه بشریت شدند. اتاق های گاز در اردوگاه های بوخن والد (Buchenwald)، آشویتس (Auschwitz)، زاخرزن هاوزن (Sachsenhausen)، نوین گام (Neuengamme)، لوبلین (Lublin)، گروسه روزن (Grosse -Rosen)، راونز بروخ (Ravensbruck) و تربلینکا (Treblinka) کار می کردند.
در 14 ژوئیه 1942 هیملر (Himmler) اجازه داده بود که در برخی اردوگاهها از زندانیان برای آزمایش عوامل شیمیایی استفاده کنند. در کل، تا پایان جنگ تنها 5/4 میلیوم زندانی بر اثر به کارگیری انواع عوامل سمی به وسیله شرکت دگش وابسته به مجتمع صنعتی فاربین در اردوگاه آشویتس مسموم شده بودند.
انگلیسی ها سنتز تابون و سارین را تکرار کردند و علاوه بر آن مکانیسم اثر عوامل شیمیایی ترکیبات آلی فسفردار را کشف نموده و بر این اساس شیوه های جدیدی را برای سنتز عوامل شیمیایی پیشنهاد کردند. گرچه کوشش های انگلیسی ها سری نگه داشته شد با این حال گزارش های پژوهشی منظم و کاملی از طریق وزارت دفاع انگلستان به آمریکایی هایی که در همین زمینه کار می کردند فرستاده می شد. ژاپنی ها نیز در سال های جنگ هزاران ماده شیمیایی سمی سنتز