دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق زندانها در دوران بنی امیه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

زندانها در دوران بنی امیه

نام ، موقعیت و تعداد {شام}

گاهی زندان به اسم شهری که دران واقع شده بود نامیده می شد گاهی در یک شهر زندانهای متعدی وجود داشت و شک نیست که وجود زندان یک نیاز اجتماعی است ولازم است که در هر شهری زندانی در اختیار حکومت باشد.زندانهایی که ذکر می شوند زندانهایی هستند که در مرکز خلافت اسلامی یعنی حجاز عراق و شام احداث شده بودند.

زندانهای مرکزی شام :

1-زندان باب الصغیر که در جانب قبله یدمشق واقع شده بود .تاریخنگاران محل این زندان را مشخص کردهاند ولی کسی از انها اسامی بعضی از زندانیان انجا را ذکر نکرده اند.

نام بعضی از زندانیانی که در زندان دمشق بودند :

عبدالله بن هاشم المرقال بن ابی وقاص زهری که از پیشوایان و خطیبان عراق بوده است.

صعصعه بن صوحان عبدی –عبدالله بن الکوا یشکری –خالد بن مهاجر المخزومی .بیشتر انان را معاویه به خاطر دوستی با اهل بیت به زندان افکنده بود.

2-زندان خضراء که در دمشق واقع بود. خضراء کاخی بود که معاویه ان را ساخت و پول کلانی را صرف ساختمانش کرد وجای ان در قسمت جنوبی مسجد جامع اموی بوده است.

حاکم بن ولید اموی در انجا زندانی و کشته شد وافراد بسیار دیگری نیز در انجا زندانی بودند:از جمله یوسف بن محمد ثقفی والی ولید بن یزید است.

3-زندان حران که مکان ان در صحرای حران بوده است و مروان اخرین خلیفه اموی ، ابزاهیم امام ،برادر سفاح را در انجا زندانی کرد ونیز ابو محمد سفیانی و عبدالله بن عمر بن عبدالعزیز در ان زندان محبوس بوده اند.

4-زندان عمان و مکان ان در پایتخت اردن امروزی بوده است و ولید بن یزید ،سلیمان بن هشام را در انجا زندانی کرد ونوعا"کسانی را در انجا زندانی می کردند که می خواستند علاوه بر حبس ،تبعید هم بشوند.

5- زندان بلقاء ،ان شهری است از نواحی دمشق و در ان زندان شخصی به نام لص تلید ضبی یکی از شاعران زندانی بوده است.

6-زندان حلب، ان در شهر معروف حلب واقع شده بود و عمر بن عبدالعزیز ،یزید بن مهلب را در انجا به حبس انداخت.

نام ، موقعیت وتعداد {عراق}

زندانهای عراق در دوران امویان :

1-زندان واسط یا زندان دیماس که مو قعیت ان در شهر معروف واسط که حجاج انرا ساخته بود ،قرار داشت.

تعداد زیادی در ان زندان اسیر بودند که تعداد انها به یکصد وهشتاد هزار نفر می رسید.

عده ای از تاریخنگاران درباره یاین زندان {واسط ،دیماس} اور ده اند که انجا مانند بیابان محوطه ی بزرگی بود که سقفی بزر ان وجود نداشت وبارزترین شخصیتهای که از افراد تابعین در این زندان اسیر بودند ،در ادامه خواهد امد.

سعید بن جبیر و کمیل بن زیاد نخعی وغضبان بن شیبانی وابن القریه که عموما" از بزرگان و ادیبان به شمار می ایند و جحدر عکلی نیز در ان زندان محبوس بوده است.

2- زندان کوفه ،ظاهرا" در کوفه به علت گستردگی ادارات ان ،بیشتر از یک زندان وجود داشته است،و نخستین زندانها توسط امام علی به نام نافع و مخیس در این شهر ساخته شده بود.

درکوفه زندان دیگری به وسیله ی یوسف بن عمر ثقفی که والی هشام بن عبد الملک بوده است ،احداث گردید که به {دار بلال }معروف است.

3-زندان بصره که در شهر معروف بصره واقع شده بود و از تاریخ بر می اید که در بصره نیز مانند کوفه به علت گستردگی و وسعت سازمانهای اداری ،بیشتر از یک وجود داشته است.

زندانی به نام {بیضاء البصره }در تاریخ نامبرده شده که گاهی انجا را به نام {مخیس }نامیده اند و شخصی به نام خحدر محرزی از شاعران دولت اموی زندانی بوده است.

4-زندان قرقیسا وان شهری است که در مصب {محل تلاقی }رودخانه ی خابور در عراق واقع شده است و درانجا عبدالله بن زبیر اسدی ،زندانی بوده است.

نام ،موقعیت و تعداد {حجاز}

1- زندان مدینه : زندانی را به شهر مدینه نسبت داده اند و اسم مخصوصی برای ان ذکر نکرده اند و نیز مکان ان را در مدینه ،مشخص نکرده اند.در این زندان مردی به نام هدبه بن خشرم عذری به مدت هفت سال به دستور معاویه وشخص دیگری به نام سهری بن بشیر العکلی به امر عبد الملک بن مروان محبوس بو ده اند.

2- زندان عسفان که ان در فاصله ی بین مکه و مدینه قرار داشته است و هشام بن عبد الملک ،فرزدق شاعر را به جرم اینکه به قصیده ی میمیه اش ،علی بن حسین را مدح نموده بود ،در ان زندان حبس کرد.

3- زندان مکه :این زندان در مکه بود وعمر العرجی ،نه سال در انجا زندانی بوده است.

4- زندان دوار که در یمامه قرار داشت و جحدر العکلی ،پیش از انکه به نزد حجاج بن یوسف ،منتقل شود به همراه دیگران در انجا زندانی بوده است.

5- زندان عقیق که در یمامه قرار داشت و شاعر مشهوری به نام ابن الطریه در انجا زندانی شده بود.

6- زندان تباله :این زندان در سرزمین تهامه به فاصله ی دور از مکه و طائف قرار داشته ومصعب بن محمد سلولی در انجا زندانی شده بود.

نظام زندانها در دوران بنی امیه

نظام واحدی برای زندانها از نظر احداث زندان ،علت ورود به انجا ،چگونگی رفتار با زندانیان و مدت حبس وبه طور کلی در مورد این مسایل ،وجود نداشته است.

در زمان خلافت عمر بن عبدالعزیز که در تاریخ ،اسنادی از او به دست امده است ،درباره ی کیفیت رفتار به زندانیان به کارگزاران خویش صادر کرده است، به علاوه او به مقتضای سیرت نبک که داشته سعی می کرده است که زندانها به قدر مقدور طبق احکام شریعت ترتیب یابد و اداره شود.

دیگر خلفای اموی به پیروی از هوی وهوس خویش عمل می کر دند.گاهی به گونه ای تصادفی به موازین شریعت تطبیق می کرد و بسا اوقات هم با شریعت مطابقت تداشت.

به طور خلاصه در زمان امویان ،در نظام زندانها مقررات شریعت رعایت نمی شده است.

انگیزه ی حبس

بخاری روایت می کند که در جنگ {جبل الاثل}،حکم بن عمر الغفاری ،غنایم زیادی به دست اورد.از طرف معاویه دستوری به او رسید مبنی بر اینکه هر چه طلا در میان غنایم هست جدا کرده و به معاویه اختصاص دهد.او بعد دریافت دستور معاویه گفت : دستور خدا قبل از دستور معاویه به من رسیده است و غنایم را بین مردم تقسیم کرد ،به این جهت معاویه او را به زندان افکند تا جان سپرد.

ابن الحکم مردی را به زندان انداخت و دستور داد که او را به زنجیر اهنین ببندند و سپس او را مجبور کرد که زن خود را طلاق دهد وسپسبا زن او ازدواج کرد.

در تاریخ ابن اثیر جلد 1 حوادث سال 51 نقل شده که زیاد بن عبید از عدی بن حاتم طائی خواست که یکی از افراد عشیره اش به نام قیس بت عباد را که سربازان از جای او اطلاعی نداشتند ،معرفی کند ،او امتناع ورزید و زیاد به این جهت او را زندانی کرد.

این نمونه ها بیانگر انگیزه هایی است که در دوران امویان مردم به خاطر انها به زندان می افتادند.

مدت حبس

مدت حبس در دوران امویان ضابطه ی درستی نداشته است چه بسا، انسانی را تا انجا در زندان نگه می داشتند که سر انجام مرگش فرا می رسید.

ولید بن یزید در پشت بام کعبه به شرابخواری پرداخت،جماعتی از مسلمانان قصد کردند که او را بعد از بیرون امدن از خانه ی خدا به قتل برسانند. خالد بنقسری او را از قصد انان با خبر ساخت. ولید از خالد خواست که اسامی ان جماعت را به او بدهد و ام از این کار سرباز زد. ولید فردی را به تعقیب خالد فرستاد واو را به دزدی متهم کرده وبه زندان افکند تا اینکه مرگش فرا رسید.

اقسام زندانها

در زمان خلافت عمر بن عبدالعزیز ،زندانها به طور صنفی اداره می شده است.

در دیگر دوران در زندانها به روی افراد گناهکار و بیگناه باز بوده در یک زندان ،زن ومرد به طور مختلط زندانی می شدند.

معاویه در زندان شام ،امنه دختر شرید زن عمرو بن خزاعی را با شوهرش زندانی کرد و بعد از مدتی عمرو را کشت و سر بریده ی او را به اغوش زنش انداخت.

مسعودی در باره ی زندان حجاج اورده است : حجاج مرد در حالیکه در زندان او پنجاه هزار مرد وسی هزار زن وجود داشت که سانزده هزار از ان زنان در زندان همسر نداشتند و حجاج همه ی انها را در یک زندان حبس کرده بود.

کیفیت رفتار با زندانی

در زندانهای کارگزاران معاویه کسانی زندانی می شدند که علاوه بر اینکه به زنجیرهای اهنی بسته می شدند ،با وسایل گوناگون ازار وشکنجه ،ناگزیر می شدند که به طلاق دادن زنانشان رضایت بدهند.

در زندانهای معاویه به زندانیان دوایی خورانده می شد که انان را به مرض اسهال مبتلامیکرد تا حدی که انها لباسهایشان را الوده می کردند و پس از ازارزیاد انها را سوار بر فیل میکردند و در خیابانهای بصره می گرداندند.

در زمان عبد الملک بن مروان در مدینه سعید بن مسیب ،فقیه مشهور زندانی شد و بعد از انکه شصت تازیانه به او زدند ،لباسی از پشم بر او پوشاندند و سپس در کوچه های مدینه گرداندند،

علت این بود که از بیعت ولید به جهت بیعتی که قبلا از عبدالملک در گردن داشت ،امتناع ورزیده بود،تا در ان واحد ،متحمل دو بیعت نباشد.

بدترین شرایط در زندانهای امویان ،زمانی به وجود امد که حجاج بن یوسف ثقفی در کوفه زندانی را ساخت.در این زندانمردان وزنان با هم در مکان واحد نگهداری می شدند ومحل زندان دارای پوششی نبود که زندانیان را از گرما وسرما حفظ کند .

روزی حجاج سوار اسب شده بود و به نماز جمعه می رفت که ناگهان ناله وفریادی به گوشش رسید. درباره ی ان پرسش کرد، پاسخ دادند: زندانیان هستند که از شدت ناراحتی به صدا در امده وناله سر داده اند. حجاج رو به زندانیان کرد وگفت: {اخسئوا و لا تکلمون}.

زندان حجاج

انجا محوطه ی وسیعی بود که با دیوار محصور شده بود وسقفی نداشت وزمانی که زندانیان به خاطر فرار از گرمای خورشید به سایه ی دیوار پناه می بردند ،نگهبانان انان را با سنگ هدف قرار می دادند و خوراک زندانیان، نان جوین بود که با نمک وخاکستر مخلوط می شد وهیچ مردی مدت کوتاهی در انجا نمی ماند ،مگر اینکه رنگ رخسارش تغییر می کرد و مانند یک فرد زنگی سیاه میشد.

زندان عمر بن عبدالعزیز

همانگونه که وی در سجیه وسیره با سایر خلفای اموی یکسان نبوده است ،زندانهایش نیز به طور کلی با دیگر زندانها ی ان دوران تفاوت کامل داشته است. در زندانهای او احکام و قوانینی حکمفرما بود که از شریعت مدد گرفته بود و تمامی زندانها در ان دوران تحت نظام واحدی اداره می شدند. زندانبانانی بر ان زندانها نظارت داشتند که احساس مسئولیت میکردند ومراقبت داشتند که اموزشهایی را که به انان داداه شده بود در زندان اجرا کنند.

زندانهای دوران او به صورت صنفی اداره می شد و زندان زنان از زندان مردان جدا بوده است. صاحبان گناهان گوناگون در یک جا نگهداری نمی شدند .زندان بدهکاران جدا از زندان جنایتکاران بوده است وبا زندانیان با داشتن جرمهای مختلف ،یکسان رفتار نمی کردند. بعضی به زنجیر بسته می شدند و بعضی از این کیفر معاف بودند.

زندان در دوران عباسیان

یکی از خصوصیات این دوران ،طول مدت زندانها ودیگری ظاهر شدن انواع شکنجه وعذاب واعمال قساوت بار است که در گذشته ی تاریخ اسلام سابقه نداشته است. این کارها از اینجا نشات میگرفت که در این دوران نهضت ترجمه ی کتابهای بیگانه شروع شد وعناصر جدیدی از دیگر اقوام مانند ترکان و ایرانیان وچینیان در میان مسلمین به حکومت رسیدند،که انواع وسایل شکنجه واعمال قساوت انگیز را با خود همراه اوردند.

نام و موقعیت

زندانهای دوره ی عباسیان که در مناطق مسلمان نشین وجود داشتند و عباسیان از انها برای سرکوبی مخالفان خویش استفاده می کردند را به دو دسته می توان تقسیم کرد



خرید و دانلود تحقیق زندانها در دوران بنی امیه


تحقیق در مورد دیابت دوران بارداری 36 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 55 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

دیابت دوران بارداری، ضریب هوشی را کاهش می دهد

آسیبهای مغزی و کاهش ضریب خوشی در سنین بالا، ناشی از عوارض دیابت در دوران بارداری است. دکتر محسن خوش نیست، فوق تخصص غدد و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران با بیان این مطلب، اظهار کرد: مهمرتین عارضه دیابت در دوران بارداری، افزایش وزن جنین یا ماکروزومی است، که با وزن بیش از 4 هزار گرم در هنگام تولد همراه است و متعاقب آن احتمال ضربات و تروماهای زایمانی شامل در رفتگی شانه، آسیب اعصاب اندام های فوقانی و فلج شبکه های عصبی اندام فوقانی افزایش می یابد.

وی تاکید کرد:مرگ ناگهانی چنین در ماههای آخر بارداری، از دیگر عوارض قند خون کنترل نشده در دوران باردری است. میزان شیوع دیابت در دوران بارداری در جوامع مختلف تا 14 درصد گزارش شده، و به دلیل آن که با عوارض زیادی برای مادر و جنین همراه است، امروزه توصیه می شود همه زنان در دوران بارداری از نظر قند خون آزمایش شوند. عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران یادآور شد:دیابت در دوران بارداری با علایم ظاهری همراه نیست؛ بنابراین برای تشخیص این بیماری، تست قند خون در هفته های 24 تا 28 بارداری ضروری است. در این تست پس از مصرف 50 گرم گلوکز، قند خون ارزیابی می شود؛ در صورتی که قند خون بالاتر از 130 گزارش شود، تستهای تکمیلی تر همچون تست تحمل گلوکز به عمل می آید و پس از اثبات دیابت، به درمان آن مبادرت می ورزند.

دکتر خوش نیت تصریح کرد: داروی مجاز در دوران بارداری «انسولین» است و زنان باردار، مجاز به استفاده از قرصهای خوراکی نیستند.در صورتی که زنان باردار پیش از لقاح، قند خون کنترل نشده داشته باشند، احتمال بروز ناهنجاری های جنین در سیستم قلبی و عروقی، عصبی و اسکلتی وجود دارد.

به گفته وی، مادران چاق و ارادی که سابقه فامیلی دیابت در بستگان درجه اول خود دارند و نیز کسانی که سابقه جنین درشت، دوبار سقط و مرده زایی دارند، بیشتر در معرض ابتلا به دیابت دوران بارداری قرار دارند. به دلیل عوارضی مظیر چاقی، دیابت نوجوانان و عوارض مامایی در حین تولد و پس از آن ضروری است دیابت بارداری خیلی سریع تشخیص داده شود و به طور دقیق درمان گردد.

دتر خوش نیت در خاتمه خاطرنشان کرد: علت دیابت در دوران بارداری ، ناشی از یک نارسایی خفبف در لوزالمعده است. در این دوران، هورمون های زیادی ترشح می شوند که ضد انسولین هستند، در صورتی که لوزالمعده مادر نتواند به مقدار زیاد انسولین ترشح کند، قند خون افزایش می یابد.

دوشنبه 4 خرداد 1383-4ربیع الثانی 1425-شماره2388

دیابت و آلزایمر

محققان مرکز طب دانشگاه «راشل» در شیکاگو با مطالعه بیش از 800 نفر در یک دوره پنج ساله به این نتیجه رسیدند که ابتلا به دیابت خطر بروز آلزایمر را تا 65 درصد افزایش می دهد. متخصصان انگلیسی اعلام کردند که برای شناسایی نحوه ارتباط میان دیابت و افزایش خطر بروز



خرید و دانلود تحقیق در مورد دیابت دوران بارداری 36 ص


تحقیق/ قیامهای شیعیان در دوران عباسیان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 42

 

قیامهای شیعیان در دوران عباسیان

کلمات کلیدی : تاریخ، قیام، شورشهای شیعیان، عباسیان، الرضا من آل محمد، نفس زکیه، ابن طباطبا، شهید فخ، حسن بن زید

"عباسیان" با ادعای انتساب به خاندان پیامبر و شعار جلب رضایت و احقاق حقوق از دست رفته آنان قدرت را به دست گرفتند. گروهی از شیعیان پس از دوران سختی که در زمان امویان پشت سرگذاشته بودند به عباسیان که با شعار "الرضا من آل محمد" بر سرکار آمده بودند، امید بستند.

بعدها رویگردانی عباسیان از این شعار و تحت فشار و شکنجه قرار گرفتن علویان موجب جدایی این دو جریان شد و قیامها و شورشهای مختلفی در نواحی مختلف در دوران خلفای عباسی به رهبری علویان سازماندهی شد.

انگیزۀ قیامها

انگیزۀ اصلی این قیامها در دست گرفتن حکومت و احقاق حقوق از دست رفته علویان و امر به معروف و نهی از منکر در مقابل حکومت ظلم و جور عباسی بوده است. هر چند انگیزه‌های غیرالهی نیز در مواردی دیده می‌شد، اما هدف بیشتر این قیامها و افرادی که آن را همراهی می‌کردند اهداف اصلاحی بود، به هر حال درگیری بین دو حزب علوی و عباسی در قالب بحثهای کلامی و ادبی آغاز شده و سرانجام به مرحلۀ عمل و میدان جنگ کشیده شد.[1]

نخستین قیام علویان

نخستین قیام علوی در روزگار عباسیان در زمان خلافت منصور، قیام "محمد بن عبدالله بن حسن" در سال 145 هـ ق بود که شیعیانش او را "نفس زکیه" و "المهدی" می‌نامیدند. محمد خلافت را حق خود می‌دانست از این رو با گروهی از یارانش از بیعت با سفاح امتناع کرد. محمد موفق شد حمایت گروه زیادی از مردم مکه و مدینه از جمله فقیهانی چون مالک بن انس را به خود جلب کند.

محمد برادرش ابراهیم را نیز برای نشر دعوت خود به بصره فرستاد. منصور از در مدارا نامه‌ای به محمد نوشت اما محمد که خلافت را حق خود می‌دانست در نامه‌ای تند، منصور را به عنوان غاصب خلافت ملامت کرد. منصور عیسی بن موسی ولیعهد خویش را برای جنگ با محمد فرستاد و با فرستادن نامه‌هایی به مردم مدینه و وعده‌های دروغین، آنان را از اطراف محمد پراکنده کرد و موفق به قتل محمد و پیروزی در جنگ با او شد. پس از مدتی سپاه خلیفه به جنگ با ابراهیم رفتند و موفق شدند سپاه ابراهیم را در سال 145 هـ. ق شکست دهند.[2]

در آغاز خلافت هادی، علویان منطقه حجاز به رهبری "حسین بن علی بن حسن بن حسین بن علی" (شهید فخ) قیام کردند. وی خلافت را حق خاندان علوی می‌دانست و قیام او اعتراضی به ظلم و تعدی‌های هادی بر علویان و قطع مستمری آنان بود.[3] حسین در سال 169 هـ. ق به مدت یازده روز مدینه را به تصرف درآورد، زندانیان را رها کرد و عاملان عباسی را به زندان افکند، سپس بسوی مکه رفت و در محلی بنام فخ با سپاه عظیم عباسی روبرو شد و علی رغم پایداری زیاد، سپاه وی درهم شکست و حسین و پیروانش به قتل رسیدند و او به "شهید فخ" معروف شد. علویان این فاجعه را پس از حادثه هولناک کربلا غمبارترین حادثه تاریخ به شمار می‌آورند و در سوگ شهیدان آن قیام، مرثیه‌ها سرودند.

"یحیی بن عبدالله " برادر "نفس زکیه" و از داعیان و مبلغان او بود و پس از شکست محمد در ری و طبرستان بکار دعوت مشغول شد و مردم را به امامت خویش خواند. هارون برای از بین بردن یحیی امارت خراسان را به فضل بن یحیی برمکی داد و او را در سال 175 هـ. ق با سپاهی به جنگ یحیی فرستاد. فضل یحیی را به صلح متمایل کرد بدین شرط که هارون امان نامه‌ای برای او بفرستد. هارون چنین کرد ولی هنگامی که یحیی نزد او آمد پیمان شکست و وی را به قتل رساند. البته قتل یحیی نه تنها از نفوذ علویان در دیلم گیلان و طبرستان نکاست بلکه زمینه مناسبی برای اولین دولت مستقل شیعی در قلمرو خلافت عباسی یعنی علویان طبرستان فراهم آورد.[4]

"ادریس بن عبدالله" برادر دیگر محمد نفس زکیه و یکی از داعیان او بود. او در قیام فخ نیز شرکت کرد و چون این قیام به شدت سرکوب شد به مصر و از آنجا به مراکش رفت و در آنجا اولین دولت مستقل شیعی را بنیان گذاشت. هارون از خطر دولت نوپای او هراسان بود ولی به جهت دوری راه و اشتغال به جنگ‌های داخلی از جنگ با او منصرف شد. وی به پیشنهاد "یحیی برمکی" فردی را بنام "شماخ" مأمور قتل وی کرد. شماخ نزد ادریس رفت و ادعا کرد که پزشک و از علویان است و به این خدعه، ادریس را به قتل رساند. یاران ادریس نام نوزاد متولد نشدۀ او را ادریس گذاشتند و او را به رهبری خود برگزیدند و ادریس دوم بنیان گذار واقعی دولت ادریسیان است.

گرچه حکومت ادریسیان بدون جنگ و قیام و شورشِ قابل توجهی قدرت گرفت، لیکن از حیث سرپیچی از حکومت مرکزی و تشکیل دولت مستقل پس از امویان اندلس دومین دولت مستقل و معارض است که از پیکره عظیم خلافت عباسی جدا شد.[5]

در زمان مامون گروهی از اعراب و علویان که از تمایلات ایرانی مأمون و کارگزاران ایرانی‌اش ناراضی بودند به محمد بن ابراهیم علوی معروف به "ابن طباطبا" پیوستند. وی با شعار «الرضا من آل محمد» در کوفه قیام کرد و رهبری نظامی را به سری بن منصور شیبانی مشهور به "ابوالسرایا" که سابقاً از طرفداران مأمون بود سپرد. ابوالسرایا با مسموم کردن ابن طباطبا منحصراً وارد میدان شد ولی از هرثمة بن اعین فرماندۀ سپاه خلیفه شکست خورد. حرکت ابوالسرایا با دیگر حرکتهای علویان تا آن زمان تفاوت داشت، زیرا مردی غیر از خاندان اهل بیت هدایت آن را در دست داشت و برای اولین بار کوفه شاهد حرکتی علوی بود.[6]

قیام محمد بن قاسم بن علی بن عمر بن حسین بارزترین انقلاب علویان پس از شهادت امام رضا(ع) است. وی قیام خود را از کوفه آغاز کرد وهمراه گروهی از زیدیان به شهرهای خراسان رفت.

عبدالله بن طاهر از طرف معتصم مأمور جنگ با محمد لیث شد و سرانجام او را دستگیر کرد و نزد خلیفه فرستاد. خلیفه او را به دام انداخت ولی محمد بن قاسم مخفیانه گریخت و تا پایان عمر همواره محرک شورشها و انقلاب‌هایی بر علیه حکومت آل عباس بود.[7]



خرید و دانلود تحقیق/ قیامهای شیعیان در دوران عباسیان


تحقیق درمورد قیامهای شیعیان در دوران عباسیان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 42

 

قیامهای شیعیان در دوران عباسیان

کلمات کلیدی : تاریخ، قیام، شورشهای شیعیان، عباسیان، الرضا من آل محمد، نفس زکیه، ابن طباطبا، شهید فخ، حسن بن زید

"عباسیان" با ادعای انتساب به خاندان پیامبر و شعار جلب رضایت و احقاق حقوق از دست رفته آنان قدرت را به دست گرفتند. گروهی از شیعیان پس از دوران سختی که در زمان امویان پشت سرگذاشته بودند به عباسیان که با شعار "الرضا من آل محمد" بر سرکار آمده بودند، امید بستند.

بعدها رویگردانی عباسیان از این شعار و تحت فشار و شکنجه قرار گرفتن علویان موجب جدایی این دو جریان شد و قیامها و شورشهای مختلفی در نواحی مختلف در دوران خلفای عباسی به رهبری علویان سازماندهی شد.

انگیزۀ قیامها

انگیزۀ اصلی این قیامها در دست گرفتن حکومت و احقاق حقوق از دست رفته علویان و امر به معروف و نهی از منکر در مقابل حکومت ظلم و جور عباسی بوده است. هر چند انگیزه‌های غیرالهی نیز در مواردی دیده می‌شد، اما هدف بیشتر این قیامها و افرادی که آن را همراهی می‌کردند اهداف اصلاحی بود، به هر حال درگیری بین دو حزب علوی و عباسی در قالب بحثهای کلامی و ادبی آغاز شده و سرانجام به مرحلۀ عمل و میدان جنگ کشیده شد.[1]

نخستین قیام علویان

نخستین قیام علوی در روزگار عباسیان در زمان خلافت منصور، قیام "محمد بن عبدالله بن حسن" در سال 145 هـ ق بود که شیعیانش او را "نفس زکیه" و "المهدی" می‌نامیدند. محمد خلافت را حق خود می‌دانست از این رو با گروهی از یارانش از بیعت با سفاح امتناع کرد. محمد موفق شد حمایت گروه زیادی از مردم مکه و مدینه از جمله فقیهانی چون مالک بن انس را به خود جلب کند.

محمد برادرش ابراهیم را نیز برای نشر دعوت خود به بصره فرستاد. منصور از در مدارا نامه‌ای به محمد نوشت اما محمد که خلافت را حق خود می‌دانست در نامه‌ای تند، منصور را به عنوان غاصب خلافت ملامت کرد. منصور عیسی بن موسی ولیعهد خویش را برای جنگ با محمد فرستاد و با فرستادن نامه‌هایی به مردم مدینه و وعده‌های دروغین، آنان را از اطراف محمد پراکنده کرد و موفق به قتل محمد و پیروزی در جنگ با او شد. پس از مدتی سپاه خلیفه به جنگ با ابراهیم رفتند و موفق شدند سپاه ابراهیم را در سال 145 هـ. ق شکست دهند.[2]

در آغاز خلافت هادی، علویان منطقه حجاز به رهبری "حسین بن علی بن حسن بن حسین بن علی" (شهید فخ) قیام کردند. وی خلافت را حق خاندان علوی می‌دانست و قیام او اعتراضی به ظلم و تعدی‌های هادی بر علویان و قطع مستمری آنان بود.[3] حسین در سال 169 هـ. ق به مدت یازده روز مدینه را به تصرف درآورد، زندانیان را رها کرد و عاملان عباسی را به زندان افکند، سپس بسوی مکه رفت و در محلی بنام فخ با سپاه عظیم عباسی روبرو شد و علی رغم پایداری زیاد، سپاه وی درهم شکست و حسین و پیروانش به قتل رسیدند و او به "شهید فخ" معروف شد. علویان این فاجعه را پس از حادثه هولناک کربلا غمبارترین حادثه تاریخ به شمار می‌آورند و در سوگ شهیدان آن قیام، مرثیه‌ها سرودند.

"یحیی بن عبدالله " برادر "نفس زکیه" و از داعیان و مبلغان او بود و پس از شکست محمد در ری و طبرستان بکار دعوت مشغول شد و مردم را به امامت خویش خواند. هارون برای از بین بردن یحیی امارت خراسان را به فضل بن یحیی برمکی داد و او را در سال 175 هـ. ق با سپاهی به جنگ یحیی فرستاد. فضل یحیی را به صلح متمایل کرد بدین شرط که هارون امان نامه‌ای برای او بفرستد. هارون چنین کرد ولی هنگامی که یحیی نزد او آمد پیمان شکست و وی را به قتل رساند. البته قتل یحیی نه تنها از نفوذ علویان در دیلم گیلان و طبرستان نکاست بلکه زمینه مناسبی برای اولین دولت مستقل شیعی در قلمرو خلافت عباسی یعنی علویان طبرستان فراهم آورد.[4]

"ادریس بن عبدالله" برادر دیگر محمد نفس زکیه و یکی از داعیان او بود. او در قیام فخ نیز شرکت کرد و چون این قیام به شدت سرکوب شد به مصر و از آنجا به مراکش رفت و در آنجا اولین دولت مستقل شیعی را بنیان گذاشت. هارون از خطر دولت نوپای او هراسان بود ولی به جهت دوری راه و اشتغال به جنگ‌های داخلی از جنگ با او منصرف شد. وی به پیشنهاد "یحیی برمکی" فردی را بنام "شماخ" مأمور قتل وی کرد. شماخ نزد ادریس رفت و ادعا کرد که پزشک و از علویان است و به این خدعه، ادریس را به قتل رساند. یاران ادریس نام نوزاد متولد نشدۀ او را ادریس گذاشتند و او را به رهبری خود برگزیدند و ادریس دوم بنیان گذار واقعی دولت ادریسیان است.

گرچه حکومت ادریسیان بدون جنگ و قیام و شورشِ قابل توجهی قدرت گرفت، لیکن از حیث سرپیچی از حکومت مرکزی و تشکیل دولت مستقل پس از امویان اندلس دومین دولت مستقل و معارض است که از پیکره عظیم خلافت عباسی جدا شد.[5]

در زمان مامون گروهی از اعراب و علویان که از تمایلات ایرانی مأمون و کارگزاران ایرانی‌اش ناراضی بودند به محمد بن ابراهیم علوی معروف به "ابن طباطبا" پیوستند. وی با شعار «الرضا من آل محمد» در کوفه قیام کرد و رهبری نظامی را به سری بن منصور شیبانی مشهور به "ابوالسرایا" که سابقاً از طرفداران مأمون بود سپرد. ابوالسرایا با مسموم کردن ابن طباطبا منحصراً وارد میدان شد ولی از هرثمة بن اعین فرماندۀ سپاه خلیفه شکست خورد. حرکت ابوالسرایا با دیگر حرکتهای علویان تا آن زمان تفاوت داشت، زیرا مردی غیر از خاندان اهل بیت هدایت آن را در دست داشت و برای اولین بار کوفه شاهد حرکتی علوی بود.[6]

قیام محمد بن قاسم بن علی بن عمر بن حسین بارزترین انقلاب علویان پس از شهادت امام رضا(ع) است. وی قیام خود را از کوفه آغاز کرد وهمراه گروهی از زیدیان به شهرهای خراسان رفت.

عبدالله بن طاهر از طرف معتصم مأمور جنگ با محمد لیث شد و سرانجام او را دستگیر کرد و نزد خلیفه فرستاد. خلیفه او را به دام انداخت ولی محمد بن قاسم مخفیانه گریخت و تا پایان عمر همواره محرک شورشها و انقلاب‌هایی بر علیه حکومت آل عباس بود.[7]



خرید و دانلود تحقیق درمورد قیامهای شیعیان در دوران عباسیان


تحقیق درباره قیامهای شیعیان در دوران عباسیان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 42

 

قیامهای شیعیان در دوران عباسیان

کلمات کلیدی : تاریخ، قیام، شورشهای شیعیان، عباسیان، الرضا من آل محمد، نفس زکیه، ابن طباطبا، شهید فخ، حسن بن زید

"عباسیان" با ادعای انتساب به خاندان پیامبر و شعار جلب رضایت و احقاق حقوق از دست رفته آنان قدرت را به دست گرفتند. گروهی از شیعیان پس از دوران سختی که در زمان امویان پشت سرگذاشته بودند به عباسیان که با شعار "الرضا من آل محمد" بر سرکار آمده بودند، امید بستند.

بعدها رویگردانی عباسیان از این شعار و تحت فشار و شکنجه قرار گرفتن علویان موجب جدایی این دو جریان شد و قیامها و شورشهای مختلفی در نواحی مختلف در دوران خلفای عباسی به رهبری علویان سازماندهی شد.

انگیزۀ قیامها

انگیزۀ اصلی این قیامها در دست گرفتن حکومت و احقاق حقوق از دست رفته علویان و امر به معروف و نهی از منکر در مقابل حکومت ظلم و جور عباسی بوده است. هر چند انگیزه‌های غیرالهی نیز در مواردی دیده می‌شد، اما هدف بیشتر این قیامها و افرادی که آن را همراهی می‌کردند اهداف اصلاحی بود، به هر حال درگیری بین دو حزب علوی و عباسی در قالب بحثهای کلامی و ادبی آغاز شده و سرانجام به مرحلۀ عمل و میدان جنگ کشیده شد.[1]

نخستین قیام علویان

نخستین قیام علوی در روزگار عباسیان در زمان خلافت منصور، قیام "محمد بن عبدالله بن حسن" در سال 145 هـ ق بود که شیعیانش او را "نفس زکیه" و "المهدی" می‌نامیدند. محمد خلافت را حق خود می‌دانست از این رو با گروهی از یارانش از بیعت با سفاح امتناع کرد. محمد موفق شد حمایت گروه زیادی از مردم مکه و مدینه از جمله فقیهانی چون مالک بن انس را به خود جلب کند.

محمد برادرش ابراهیم را نیز برای نشر دعوت خود به بصره فرستاد. منصور از در مدارا نامه‌ای به محمد نوشت اما محمد که خلافت را حق خود می‌دانست در نامه‌ای تند، منصور را به عنوان غاصب خلافت ملامت کرد. منصور عیسی بن موسی ولیعهد خویش را برای جنگ با محمد فرستاد و با فرستادن نامه‌هایی به مردم مدینه و وعده‌های دروغین، آنان را از اطراف محمد پراکنده کرد و موفق به قتل محمد و پیروزی در جنگ با او شد. پس از مدتی سپاه خلیفه به جنگ با ابراهیم رفتند و موفق شدند سپاه ابراهیم را در سال 145 هـ. ق شکست دهند.[2]

در آغاز خلافت هادی، علویان منطقه حجاز به رهبری "حسین بن علی بن حسن بن حسین بن علی" (شهید فخ) قیام کردند. وی خلافت را حق خاندان علوی می‌دانست و قیام او اعتراضی به ظلم و تعدی‌های هادی بر علویان و قطع مستمری آنان بود.[3] حسین در سال 169 هـ. ق به مدت یازده روز مدینه را به تصرف درآورد، زندانیان را رها کرد و عاملان عباسی را به زندان افکند، سپس بسوی مکه رفت و در محلی بنام فخ با سپاه عظیم عباسی روبرو شد و علی رغم پایداری زیاد، سپاه وی درهم شکست و حسین و پیروانش به قتل رسیدند و او به "شهید فخ" معروف شد. علویان این فاجعه را پس از حادثه هولناک کربلا غمبارترین حادثه تاریخ به شمار می‌آورند و در سوگ شهیدان آن قیام، مرثیه‌ها سرودند.

"یحیی بن عبدالله " برادر "نفس زکیه" و از داعیان و مبلغان او بود و پس از شکست محمد در ری و طبرستان بکار دعوت مشغول شد و مردم را به امامت خویش خواند. هارون برای از بین بردن یحیی امارت خراسان را به فضل بن یحیی برمکی داد و او را در سال 175 هـ. ق با سپاهی به جنگ یحیی فرستاد. فضل یحیی را به صلح متمایل کرد بدین شرط که هارون امان نامه‌ای برای او بفرستد. هارون چنین کرد ولی هنگامی که یحیی نزد او آمد پیمان شکست و وی را به قتل رساند. البته قتل یحیی نه تنها از نفوذ علویان در دیلم گیلان و طبرستان نکاست بلکه زمینه مناسبی برای اولین دولت مستقل شیعی در قلمرو خلافت عباسی یعنی علویان طبرستان فراهم آورد.[4]

"ادریس بن عبدالله" برادر دیگر محمد نفس زکیه و یکی از داعیان او بود. او در قیام فخ نیز شرکت کرد و چون این قیام به شدت سرکوب شد به مصر و از آنجا به مراکش رفت و در آنجا اولین دولت مستقل شیعی را بنیان گذاشت. هارون از خطر دولت نوپای او هراسان بود ولی به جهت دوری راه و اشتغال به جنگ‌های داخلی از جنگ با او منصرف شد. وی به پیشنهاد "یحیی برمکی" فردی را بنام "شماخ" مأمور قتل وی کرد. شماخ نزد ادریس رفت و ادعا کرد که پزشک و از علویان است و به این خدعه، ادریس را به قتل رساند. یاران ادریس نام نوزاد متولد نشدۀ او را ادریس گذاشتند و او را به رهبری خود برگزیدند و ادریس دوم بنیان گذار واقعی دولت ادریسیان است.

گرچه حکومت ادریسیان بدون جنگ و قیام و شورشِ قابل توجهی قدرت گرفت، لیکن از حیث سرپیچی از حکومت مرکزی و تشکیل دولت مستقل پس از امویان اندلس دومین دولت مستقل و معارض است که از پیکره عظیم خلافت عباسی جدا شد.[5]

در زمان مامون گروهی از اعراب و علویان که از تمایلات ایرانی مأمون و کارگزاران ایرانی‌اش ناراضی بودند به محمد بن ابراهیم علوی معروف به "ابن طباطبا" پیوستند. وی با شعار «الرضا من آل محمد» در کوفه قیام کرد و رهبری نظامی را به سری بن منصور شیبانی مشهور به "ابوالسرایا" که سابقاً از طرفداران مأمون بود سپرد. ابوالسرایا با مسموم کردن ابن طباطبا منحصراً وارد میدان شد ولی از هرثمة بن اعین فرماندۀ سپاه خلیفه شکست خورد. حرکت ابوالسرایا با دیگر حرکتهای علویان تا آن زمان تفاوت داشت، زیرا مردی غیر از خاندان اهل بیت هدایت آن را در دست داشت و برای اولین بار کوفه شاهد حرکتی علوی بود.[6]

قیام محمد بن قاسم بن علی بن عمر بن حسین بارزترین انقلاب علویان پس از شهادت امام رضا(ع) است. وی قیام خود را از کوفه آغاز کرد وهمراه گروهی از زیدیان به شهرهای خراسان رفت.

عبدالله بن طاهر از طرف معتصم مأمور جنگ با محمد لیث شد و سرانجام او را دستگیر کرد و نزد خلیفه فرستاد. خلیفه او را به دام انداخت ولی محمد بن قاسم مخفیانه گریخت و تا پایان عمر همواره محرک شورشها و انقلاب‌هایی بر علیه حکومت آل عباس بود.[7]



خرید و دانلود تحقیق درباره قیامهای شیعیان در دوران عباسیان