لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
رازهای نهفته گفتار و رفتار پیامبر(ص) درباره فاطمه(س)2 دکتر محمدجواد سلمان پورنمونه هایی از رفتار ویژه پیامبر(ص) با فاطمه زهرا(س)1-تعریف و تمجید بسیار از فاطمه(ع) و بیان عظمت او نزد خدا و رسول خدا در هر مناسبت که دست می داد، به ویژه مواقعی که موجب می شد دیگران از آن تمجیدها مطلع شوند، و نیز سخنانی که در بحث قبل از رسول خدا(ص) نقل گردید، بهترین دلیل و شاهد بر این ادعا است.2-او را زیاد می بوسید(93)، گاهی بین دو چشمان و (94) گاهی دستهای او و گاهی عرض صورت او را می بوسید(95)3-شبها پیامبر به بستر خواب نمی رفت مگر آنکه سراغ فاطمه می رفت، او را می بوسید و برایش دعا می کرد (96)
ب)- نمونه هایی از رفتار ویژه پیامبر(ص) با فاطمه زهرا(س)1-تعریف و تمجید بسیار از فاطمه(ع) و بیان عظمت او نزد خدا و رسول خدا در هر مناسبت که دست می داد، به ویژه مواقعی که موجب می شد دیگران از آن تمجیدها مطلع شوند، و نیز سخنانی که در بحث قبل از رسول خدا(ص) نقل گردید، بهترین دلیل و شاهد بر این ادعا است.2-او را زیاد می بوسید(93)، گاهی بین دو چشمان و (94) گاهی دستهای او و گاهی عرض صورت او را می بوسید(95)3-شبها پیامبر به بستر خواب نمی رفت مگر آنکه سراغ فاطمه می رفت، او را می بوسید و برایش دعا می کرد (96)4-وقتی پیامبر برای نماز در مسجد از در خانه فاطمه عبور می کرد، می ایستاد و رو به خانه فاطمه می کرد و به او سلام می داد و می گفت: السلام علیکم اهل البیت و رحمه الله و برکاته(97)5-هنگامی که فاطمه نزد پیامبر گریه می کرد، به صورت او دست می کشید و اشکهای او را پاک می کرد. (98)6-هنگامی که فاطمه بر پدر وارد می شد، پیامبر(ص) جلو او می ایستاد او را می بوسید و فاطمه را در جای خود می نشاند(99)7-به فاطمه اظهار محبت زیاد می نمود(100) و از شوق می گریست.(101)8-پیامبر هنگام سفر، آخرین کسی که تودیع می نمود، فاطمه بود لذا تمام سفرهای پیامبر از خانه فاطمه شروع می شد.(102)9-پیامبر هنگام بازگشت از سفر پیش از همه به دیدار فاطمه می رفت و به او سلام می داد لذا تمام سفرهای پیامبر به خانه فاطمه ختم می شد.(103)10-از جنگها که برمی گشت اول سراغ فاطمه می گرفت و او را می بوسید.(104)11-هنگامی که به دیدار فاطمه می رفت ملاقات با او را طول می داد.(105)12- هنگام هجرت از مکه، بیشتر از همه نگران فاطمه زهرا بود.(106)13-فاطمه سنگ صبور پیامبر بود و در سختیها، فاطمه از پدر دلجوئی می طلبید.(107)14-پیامبر از سختیهایی که به فاطمه می رسید متأثر می شد و می گریست.(108)15-پیامبر در هنگام ورود به منزل فاطمه، در می زد و اجازه می گرفت و او را تعظیم می نمود.(109)16-هنگام احوال پرسی از او، بر سر او دست می کشید و با تلطف تمام از او احوال پرسی می نمود.(110)17-فاطمه زهرا را که می دید فرحناک و خوشحال می شد.18-پیامبر تحمل ناراحتی و گریه فاطمه را نداشت و همواره دنبال مسرورکردن فاطمه بود.(111)19-در عین نداری فاطمه، فقرا را به در خانه فاطمه می فرستاد و آن بانو نیز فقیر را ناامید بر نمی گردانید.(112)20-پیامبر(ص)، فاطمه را ضرب المثل برای نزدیکترین فرد به خود و یا نمونه اعلاء قرار می داد.(113)21-دستان او را می گرفت و خطاب به مردم می گفت: هرکس او را می شناسد که می شناسد و هرکس او را نمی شناسد، این فاطمه دختر محمد است، پاره تن من و قلب و روح و روان من است، هرکس او را اذیت کند مرا اذیت کرده و هرکس مرا اذیت کند خدا را اذیت نموده است.(114)22-در امر ازدواج گرچه به امر الهی بود، در عین حال برای تعظیم فاطمه زهرا با او مشورت می نماید و از او کسب رضایت می کند.(115)23-پیامبر امر به بزرگداشت عروسی فاطمه می دهد.(116)24-در شب عروسی، خود دست فاطمه(ع) را در دست علی(ع) می گذارد و برای آنان دعا می کند و می فرماید ای علی بارک الله فی ابنه رسول الله.(117)25-به مناسبت ازدواج فاطمه زهرا به منبر می رود و برای مردم خطبه می خواند.(118)26-پیامبر تمام دربهای خانه صحابه را که به مسجد گشوده می شد، به جز در خانه فاطمه زهرا و علی(ع) را بست.(119)27-پیامبر در آخرین لحظات حیات، دست فاطمه را می گیرد و می فشرد و برای مصائبی که بر فاطمه زهرا خواهد آمد، آنقدر گریه می کند تا از هوش می رود.(120)28-در آخرین لحظات، فاطمه را به خود می چسباند و در حالی که دست او را در دست علی(ع) می گذارد، به علی سفارش مؤکد فاطمه را می نماید.(121)آنچه گذشت فقط چند نمونه از سخنان و رفتار پیامبر نسبت به فاطمه زهرا(ع) بود.ج)-پیام و راز نهفته در سخنان و رفتار پیامبر(ع) نسبت به فاطمه(ع)بدون تردید چنان کلمات و رفتاری نمی تواند فقط ناشی از رابطه پدری با یک دختر باشد، در صورتی که خود پیامبر(ص) از تفاوت گذاشتن پدر بین فرزندان نهی کرده است، بلکه این نوع رفتار ناشی از پیامبری پدر نسبت به موجودی الهی، و ولیه الله می باشد و حکایت از وسعت و عمق شناخت پیامبر(ص) از فاطمه زهرا(ع) و عظمت آن بانو نزد خداوند و جایگاه رفیع آن مقدس در عالم خلقت دارد.از طرف دیگر در ورای این سخنان و رفتار، سر و راز دیگر نهفته است. پیامبر(ص) از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
مقدمه
تنوع رشته های ورزشی،هجوم افراد به سمت ورزش قهرمانی، مشخص شدن ارزش های علمی ورزش در درمان بیماری های قلبی ـ عروقی، دیابت و … ، فعالیت های گسترده درزمینه ی کیفی و کمی ورزش، همه و همه بیش از هر چیز نیاز ورزش و ورزشکاران را به پوشش کامل پزشکی تیم ها و امکان ورزشی مشخص میکند.
تاریخچه
از زمانی که بشر برای گذراندن زندگی تحرک و فعالیت بسیار داشت تا به امروز که با پیشرفت خیره کننده ی علم، زندگی روزانه کم تحرک تر شده و در واقع حال سکون پیدا کرده است، ورزش به عنوان عاملی که علاوه بربه وجود اوردن تحرک جسمانی، سبب افزایش قدرت فکری و بروز سایر خلاقیت ها ی فردی میشود، از چنان جایگاه رفیعی برخوردار شده است که به جرات می توان ان را از ارکان مهم زندگی دانست.
اصل ورزش را از یونان دانسته اند که به منظور چابکی بدن و ایجاد قوت انجام می یافت و پاروزنی، بوکس،کشتی،شنا، والیبال،گلف،انواع تنیس و... درخصوص تاریخچه ورزش باید گفت که در میان کشور های شرق زمین بیگمان ایران تنها
کشوری بود که در نظام تعلیم و تربیت خود بیشترین اولویت را به ورزش و تربیت بدنی داده بود.
در ورزش مدرن کنونی،به کارگیری عوامل مهمی از جمله مسائل روان شناسی ورزشی ،فیزیولوژی تمرین،بیومکانیک ورزشی،ساختار مناسب بدنی ورزشکاربه همراه استعداد و توانایی بالقوه ان و در کنار داشتن مربی اگاه و محیط و امکانات مناسب،از عوامل موفقیت فرد ورزشکار محسوب میشود.
عامل دیگری که با توجه به این مبحث اهمیت ویژه ای دارد،درمان است که می توان از ان به عنوان به وجود ارنده امنیت جسمی و روحی برای ورزشکار در هنگام تمرینات و مسابقات یاد کرد.
در یونان باستان از ورزش به عنوان یک روش درمانی در بیماران روانی و بیمارانی که دچار تب می شدند و همچنین برای توانبخشی فیزیکی بیماران استفاده می شد.
در رم باستان ،به فیزیولوژی ورزش بسیار پرداخته شده است؛چنان که از پزشکان ان دوره درباره توانبخشی فیزیکی بیماران و استفاده از هیدروتراپی(اب درمانی) مطالب متعدد به جا مانده است ان ها ورزش را برای دوره نقاهت پس از جراحی تجویز می کردند و عقیده داشتند که ورزش ،باعث تنظیم اعمال دستگاههای مختلف بدن می شود.
دانشمندان ایتالیایی نیز با تاسیس موسسه جهت اموزش کودکان که ورزش و فعالیت های فیزیکی بخش جدایی ناپذیر از برنامه های اموزشی ان بود،تا اسل های متمادی در دنیای غرب الگو به شمار می امدند.
پزشکان اسپانیایی معتقد بودند:( ساده ترین ورزش برای حفظ سلامتی بدن، ورزش است) ان ها ورزش را برای افراد مسن و اشخاص معلول نیز توصیه می کردند.
پزشکان فرانسوی نخستین افرادی بودند که واحد( ورزش درمان) را به دروس دانشجویان پزشکی افزودند.ان ها اعتقاد داشتند: ( تنها پزشکان هستند که می توانند ورزش های مناسب را برای بیماران تجویز کنند.)
ابن سینا در اثارش به صراحت متذکر شده است:( انسان باید از ورزش های بسیار شدید و همچنین عدم تحرک، سستی و استراحت زیاد بپرهیزد.) میمو بیذر، بزرگ ترین پزشک یهودی قرون وسطا نیز ورزش های معتدل را برای افراد توصیه می کرد.
در قرون 17 و 18 میلادی،کشفیات مهمی در زمینه ی فیزیولوژی ورزش و در بخش انقباض اضلانی و واکنش عضلات در برابر پیام های عصبی به دست امد.
در قرن 19 میلادی پیشرفت های شگرفی در زمینه های مختلف علوم به دست امد که از توجه پزشکان نسبت به ورزش به عنوان یک روش درمانی کاسته شد اما در اواسط این قرن، ورزش های سیستماتیک سوئدی لینگ در سراسر جهان هواخواهان زیادی پیدا کرد.
در اغاز قرن 20 میلادی، انتشار کتاب هایی در زمینه های مختلف بهداشتی و ورزشی توجه همگان را به ورزش جلب کرد؛به طوری که کنگره های متعددی در زمینه فیزیولوژی ورزش برگزار شد و نتیجه ان، تاسیس انجمن بین المللی طب ورزش در سال 1928 میلادی بود.در سال 1933 م نام این انجمن به ( فدراسیون بین المللی طب ورزشی ) تغییر یافت طی سال های بعد، گام های متعددی توسط این فدراسیون و
اعضای تشکیل دهنده ان برداشته شد که تا به امروز ادامه یافته است.
طب ورزشی و زمینه های فعالیتی آن
طب ورزشی در زمینه های زیر فعالیت دارد:
1ـ نظارت پزشکی بر فعالیت ورزشکاران
2ـ آموزش های خاص فیزیکی جهت تمرین و آماده سازی ورزشکاران
3 ـ پیشگیری از ضایعات
4ـ تشخیص و درمان ضایعات ورزشی ( ارائه کمک های اولیه در میادین مسابقات)
5ـ ارائه برنامه های ورزشی طبی ، ورزش های پیشگیری کننده از بیماری های مزمن و تخریبی مفاصل
6ـ توانبخشی و بازگرداندن ورزشکاران مصدوم به فعالیت ورزشی
به هر حال ،هدف از ارائه خدمات طب ورزشی،ارتقای سطح بهداشتی ورزشکاران،بهبود وضعیت جسمانی و روانی و اجتماعی آن ها،پیشگیری از ضایعات ورزشی،درمان و توانبخشی به موقع ورزشکاران است که موفقیت آنها را در صحنه های ورزشی موجب می شود.امروزه ورزش در سطح بین المللی بعد سیاسی نیز به خود گرفته است.گاه اتفاق می افتد یک کشور که بیشتر مردم حتی نام آن را هم نشنیده اند به یکباره در جهان مطرح شده و به واسطه پیروزی های ورزشی نامش در صفحه اول روزنامه های جهان و صدر اخبار قرار می گیرد که این همه حاکی از نقش مهم ورزش در جهان است.
اهمیت ورزش
ورزش و بازی از تفریحات سالم و سودمند نشاط انگیز است و در تامین سلامتی و بهداشت جان و تن بسیار موثر است .ورزش کمک شایانی به ایجاد و تقویت سلامت جسمی و روانی می کند و باعث رشد و نمو بهتر بدن می شود زیرا اکسیژن بیشتری در طی ورزش کردن به تمام نسوج می رسد.
با ورزش کردن بر فعالیت نمود داخلی افزوده شده و بنا بر عقیده ای در عضلاتی که فعالیت می کنند موادی ایجاد می شود که به رشد و نمو کمک می نماید.ورزش بدن را سالم و نیرومند می سازد و سلامتی جسمی به سلامتی روحی کمک می کند،اسلام حفظ بدن و تامین سلامتی ان را از وظائف اولیه هر مسلمانی می داند و برای سلامتی بدن آنقدر ارزش قائل است که آن را در ردیف شناخت دین قرار داده است.
پیامبر (ص) می فرماید:
علم بر دو نوع است:دین شناسی و بدن شناسی
این نکته قابل ذکر است که اسلام تنها به یک بعد از وجود انسان نمی پردازد،بلکه به همه ابعاد وجودی انسان توجه دارد.اگر انسان بخواهد در سایه ورزش به کمال برسد،باید ورزش را در مسیر خدا انتخاب کند و هدف از ورزش را رسیدن به قرب الهی بداند .ورزش نقش زیادی در تامین سلامتی انسان دارد چنانکه انبیا عظام ورزش را وسیله ای برای رسیدن به سلامتی می دانستند.در حقیقت سرمایه گذاری در ورزش و صرف زمان کمی،می تواند مدتهای زیادی از عمر را به انسان فرصت دهد که به سلامتی زندگی کند و سلامتی در پایه ورزش به دست می آید.
فوائد ورزش
ورزش اگر بر مبنای درست و متعادل انجام گیرد،فوائدی برای ورزشکاران در پی دارد.گذری کوتاه بر فوائد ورزش،نشانگر اهمیت آن و تاثیرات فراوان ورزش بر انسان می باشد.ورزش از بسیاری از بیماریها جلوگیری می کند.
1-گریختن از ناتوانی و تنبلی
یکی از فوائد ورزش آن است که انسان را از تنبلی و ناتوانی رها می کند.تنبلی و ناتوانی انسان را از رسیدن به سعادت باز می دارد و عامل رکود انسان می باشد.با ورزش کردن کسالت و تنبلی از بین می رود و انسان شاداب،سرحال و با نشاط می شود.
2-تقویت اعضاء جسمی
ورزش متعادل جسم انسان را قوی می سازد.اثراتی که ورزش بر جسم انسان دارد ،عبارتند از:
1-قدرت انقباض و نظم ضربان قلب پس از مدتی ورزش کردن بهتر می شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
نظر اسلام درباره توسعه
تعاریف غرب در مورد توسعه، و اشکالات آن را بیان نمایید؟ آیا در اسلام تعریف جامعى در مورد توسعه وجود دارد؟
lکلمه ى توسعه در زبان فارسى معادل development است. این واژه در زبان انگلیسى به معناى رشد کمىّ و افزایش مقدار است; به تعبیرى، رشد بادکنکى و افزایش کمیت و مقدار تولیدات و کالاها و خدمات و آنچه که موجب افزایش رفاه مادى بشر مى شود; به عبارت دیگر، توسعه در آغاز جلوه ى کمى داشته، ولى پس از گذشت حدود نیم قرن از مطرح شدن موضوع توسعه، خصوصاً دیدگاه هاى دو دهه ى اخیر، با توجه به بعضى حوایج بشر، توسعه را به صورت کیفى و انسان گرا لحاظ نموده اند.
در آغاز که توسعه مطرح شد، هر کشورى را که درآمد سرانه اش بالا بود، توسعه یافته مى شمردند; البته در آمد سرانه ى بالایى که هم چنان فزاینده بود، چون رشد و توسعه تفاوت دارند; رشد به معناى افزایش درآمد سرانه به صورت صرفاً کمى است ولى توسعه به این معناست که فزاینده بودن درآمد سرانه ى یک کشور با تحولى در زیرساخت هاى اقتصادى همراه است; به طورى که این فزاینده بودن در آمد سرانه، حالت مستمر پیدا مى کند.
به هر حال، در آغاز وجه مادى توسعه مدنظر بود; ولى در دو دهه ى اخیر به این نتیجه رسیدند که گاهى روى کرد یک جامعه به توسعه، داراى آثار و نتایج زیانبار اجتماعى، روانى و سیاسى خواهد بود; بنابراین، از جهت انسانى نیز به توسعه توجه شده است. و حتى توسعه اى مورد قبول قرار مى گیرد که علاوه بر افزایش درآمد سرانه و تحول در زیرساخت ها، با انسانى تر شدن زندگى، و تعمیم توزیع بهتر درآمد جامعه و گسترش رفاه فراگیر همراه باشد.
اگر بخواهیم با استفاده از منابع معرفت دینى در مورد توسعه نظر بدهیم، مناسب ترین واژه در این زمینه واژه ى عمران است که در قرآن و روایات نیز آمده است و آن را به عنوان یکى از اهداف خلقت انسان بر روى زمین معرفى کرده اند. خداوند در قرآن مجید از قول یکى از انبیا به قومش مى فرماید:(هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فِیها فَاسْتَغْفِرُوهُ);[1]
در این جا استعمار به آن معناى زشتى که در اثر کارکرد غرب پیدا کرده، نیست; بلکه کشانیدن به عمران و آبادانى است. همان گونه که در زبان فارسى به آبادى شهرها و در زبان عربى به عمران البلاد تعبیر مى کنیم. ابن خلدون، مفسر تاریخ، از آن به «علم العمران» تعبیر مى کند و مى توان آن را به جاى کلمه ى توسعه به کار برد و اعتقاد داشت که در آن علاوه بر معناى کمى جهات کیفى نیز نهفته است. خداوند انسان را در روى زمین آفرید تا زمین را آباد کند و آباد کردن زمین هم حدى ندارد; بلکه مى توان آباد و آبادتر شود. حضرت على(علیه السلام) در خطبه ى اول نهج البلاغه مى فرماید:فأهبطه بعد التّوبه لیعمر أرضه بنسله; خداوند آدم را بر روى زمین فرود آورد تا زمین خدا را با نسل خودش آباد کند.
حضرت على(علیه السلام) در نامه اى به مالک اشتر، یکى از وظایف والى را عمران بلاد و آبادانى شهرها معرفى نموده اند. این معنا مى تواند واژه ى مناسبى به جاى توسعه باشد. مفهوم عمران یک مفهوم چند بعدى است، یک بُعد آن، بُعد مادى است; یعنى افزایش امکانات مادى زندگى، توسعه ى کشاورزى، دام دارى، صنعت و گسترش بهره بردارى از زمین به عنوان مسکن و گسترش تجارت، که این ها را به عنوان بُعد مادى توسعه مى گیریم. در مجموعه اى از روایات اهل بیت(علیهم السلام) کلمه ى عمران با استفاده از مبانى و مسائل دیگرى تحقق پیدا مى کند; یعنى عمران علاوه بر بُعد مادى، نتیجه ى یک حرکت اخلاقى، عاطفى و اجتماعى است.(صلة الرحم تعمر الدیار و تزید فى الاعمار[2]);
از این روایت استفاده مى شود که حرکت اخلاقى و عاطفى، باعث فزونى عمر و آبادانى جامعه مى شود; نیز در اسلام، عمران یک پدیده ى صرفاً مادى و یک بعدى نیست. در روایت دیگرى از عبدالله بن عباس نقل شده است که رسول اکرم(صلى الله علیه وآله)از خداوند نقل مى کنند:(بالقائم منکم أعمر أرضى بتسبیحى و تقدیسى و تهلیلى)[3]; به وسیله ى امام زمان(عج) من زمین را آباد مى کنم.در این جا وجه دیگرى از عمران، یعنى جلوه ى معنوى عمران و ازدیاد امکانات مادى در اثر روى کرد معنوى نشان داده مى شود. خداوند در قرآن مى فرماید:(وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیهِمْ بَرَکات مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا.)[4]این بیان کننده ى تأثیر یک بعد معنوى رفتار مردم است و نتیجه ى چنین رفتارى، یک حاصل مادى است; یعنى اگر ایمان داشته باشند، خداوند برکات مادى را بر آنها نازل مى کند; بنابراین عمران، یک حقیقت چند بعدى پیدا مى کند. غربى ها در تعریف توسعه، کم کم به این معنا نزدیک مى شوند; چون سخن از توسعه ى انسانى و امنیت خاطر و آرامش و رفع اضطراب دارند.
ما چگونه مى توانیم این مسائل را به تحقق برسانیم؟ با افزایش شکوه مادى، اضطراب از بین نمى رود; بلکه باید با روى کرد معنوى، عاطفى و اخلاقى همراه باشد، تا اضطراب از بین برود. دو بعد وجود انسان (بعد مادى و بعد معنوى) با هم حرکت رو به رشد داشته اند تا توسعه ى مدنظر اسلام تحقق پیدا کند. اگر ما بتوانیم عمران را به عنوان یک پدیده ى چند بعدى تعریف کنیم، تعریف توسعه از دیدگاه اسلام را بیان کرده ایم; در حالى که توسعه ى غربى یک توسعه ى تک بعدى است. هرچند در حال چند بعدى شدن هستند; اما آن چند بعد اسلام، در آن لحاظ نشده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
Leadership
From Wikipedia, the free encyclopedia
• Find out more about navigating Wikipedia and finding information •
Jump to: navigation, search
The generic term leader redirects here. For other specific uses of the word Leader, see Leader (disambiguation)
To comply with Wikipedia's quality standards, this article may need to be rewritten.Please help improve this article. The discussion page may contain suggestions.
The word leadership can refer to:
The process of leading.
Those entities that perform one or more acts of leading.
The ability to affect human behavior so as to accomplish a mission designated by the leader
Contents
[hide]
1 Terminology, usage and conceptual scope
2 Categories and types of leadership
3 The Psychology of Leadership
4 The Embodiment of Leadership
5 Leadership associated with positions of authority
5.1 Leadership cycles
5.2 Titles emphasizing authority
5.3 Symbolism of leadership
6 Leadership amongst primates
7 Scope of leadership
8 Orthogonality and leadership
9 Support-structures for leadership
10 Determining what makes "effective leadership"
10.1 Suggested qualities of leadership
10.2 Leadership "styles" (per House and Podsakoff)
11 Leadership and vision
12 Leadership's relation with management
13 Leadership by a group
13.1 Co-leadership
13.2 Divided leadership
14 Historical views on leadership
15 Alternatives to leadership
16 See also
17 References
17.1 General references
18 External links
[edit] Terminology, usage and conceptual scope
Look up Leadership inWiktionary, the free dictionary.
House defines "leadership" organizationally and narrowly as "the ability of an individual to influence, motivate, and enable others to contribute toward the effectiveness and success of the organizations of which they are members." Organizationally, leadership directly impacts the effectiveness of costs, revenue generation, service, satisfaction, earnings, market value, share price, social capital, motivation, engagement, and sustainability.[citation needed] Leadership is the ability of an individual to set rules for others and lead from the front. It is an attitude that influences the environment around us.
Compare the discussions on group leadership and ad hoc leadership above. One can also characterize leadership by the period of the authority, as in "During the 1940s Russia was under Stalinist leadership". In formal the term can also serve to describe the position or relationships which allow and legitimize the exercising of what one might term "leadership behavior".
In some languages the term for a leader and the term for the principle of leadership have very different meanings. Furthermore, note the different connotations of a synonym of the word "leader" adopted from the German: the word Führer, and its accompanying ideas on the Führerprinzip.
In would-be controlling groups such as the military, political parties, ruling élites, and other belief-based enterprises like religions or businesses, the idea of leadership can become a Holy Grail and people can come to expect transformational change stemming from the leader; such entities may encourage their followers and believers to worship leadership, to respect it, and to strive (whether realistically or not) to become effective in it. Ideally, one cannot buy or sell leadership in the military; instead, leaders must ratify their position of command in the hearts and minds of their soldiers in order to obtain the best from them. Followers in such a situation may become uncritically obedient. Personal strategies that one can use to guard against the unrealistic expectations associated with belief in leaders include:
maintaining a questioning attitude
bolstering confidence in one's own decision-making abilities
seeking independent verification through appropriate measurement and reporting infrastructures
Wallis Kinnng Associates
[edit] Categories and types of leadership
One can categorize the exercise of leadership as either actual or potential:
actual - giving guidance or direction, as in the phrase "the emperor has provided satisfactory leadership".
potential - the capacity or ability to lead, as in the phrase "she could have exercised effective leadership"; or in the concept "born to lead".
In both cases, as a result of the constancy of change some people detect within the late 20th and early 21st centuries, the act of learning appears fundamental to certain types of leading and leadership. When learning and leadership coalesce, one could characterize this as "learnership".
Leadership can have a formal aspect (as in most political or business leadership) or an informal one (as in most friendships). Speaking of "leadership" (the abstract term) rather than of "leading" (the action) usually implies that the entities doing the leading have some "leadership skills" or competencies.
[edit] The Psychology of Leadership
One of the differentiating factors between Management and Leadership is the ability or even necessity to Inspire. A Leader, one who can instill passion and direction to an individual or group of individuals, will be using Psychology to affect that group either consciously or unconsciously.
Those who seem to be "Natural Leaders" and effectively inspire groups without really knowing the strategies or tactics used are considered Charismatic Leaders. The conscious Leader on the other hand applies a variety of psychological tactics that affect the “reactions” of a group to the environment they exist in.
In numerous "directive" (meaning to willfully direct as opposed to unconsciously do) Organizational psychology disciplines such as “Directive Communication” by Arthur F Carmazzi and theories like “The ripple effect” by Sigal Barsade, leadership is a product of awareness and command of the reactions and influences of a group on the individual as well as the individual on the group.
A Leader's successful application of directive organizational psychology by modifying specific leadership behaviors towards the group, will yield an Organizational culture that is in essence “inspired”.
[edit] The Embodiment of Leadership
Most research into leadership mistakenly focused on cognitive and intellectual processes, forgetting the important fact that every cognitive process is an embodied process. In the book Leading People the Black Belt Way, Timothy Warneka accurately points out that, “Great leadership begins with the body.”
People are living, organic beings, and medical research is increasingly recognizing the truth that mind and body are, in fact, one. While we often speak about mind and body as separate entities, great leaders understand that mind and body are, in reality, two sides of the same coin. Superior leaders recognize further that an awareness of their own physical selves is a critical component of their success. In a very real way, our toes, stomachs, and shoulders are on equal footing (pardon the pun) with our thoughts and ideas. As with any other tool, however, leaders must be trained to use embodied leadership technology appropriately and effectively.
In leadership, as in the martial arts, your stance is critical to your success. If you have a weak stance, then every way you lead will be fundamentally flawed. For example, if you have a weak stance in your emotional life, then you will have significant difficulties when you attempt to lead other people relationally. Recalling that we are embodied beings, I do not mean the word stance to be understood only metaphorically. I am also using the word stance in the literal sense, in terms of how leaders actually carry themselves physically when they lead others. Learning embodied stance will deepen your capacity for experiencing your own emotions, and better equip you to cope with the emotions of others, from the lighthearted to the highly conflicted. Your stance, you will learn, has a very literal, not to mention enormous impact on your ultimate success as a leader.
[edit] Leadership associated with positions of authority
In On Heroes, Hero-Worship, and the Heroic in History, Thomas Carlyle demonstrated the concept of leadership associated with a position of authority. In praising Oliver Cromwell's use of power to bring King Charles I to trial and eventual beheading, he wrote the following: "Let us remark, meanwhile, how indispensable everywhere a King is, in all movements of men. It is strikingly shown, in this very War, what becomes of men when they cannot find a Chief Man, and their enemies can." [1]
From this viewpoint, leadership emerges when an entity as "leader" contrives to receive deference from other entities who become "followers". And as the passage from Carlyle demonstrates, the process of getting deference can become competitive in that the emerging "leader" draws "followers" from the factions of the prior or alternative "leaders".
In representative democracies the people retain sovereignty (popular sovereignty) but delegate day-to-day administration and leadership to elected officials. In the United States, for example, the Constitution provides an example of recycling authority. In the Constitutional Convention of 1787, the American Founders rejected the idea of a monarch. But they still proposed leadership by people in positions of authority, with the authority split into three powers: in this case the legislative, the executive, and the judiciary. Under the American theory, the authority of the leadership derives from the power of the voters as conveyed through the electoral college. Many individuals share
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
همه چیز درباره رشته مهندسی طراحی صنعتی
چرا طراحی صنعتی ؟
در دنیای امروز و بویژه در کشورهای صنعتی، روند طراحی صنعتی و تمامی گرایشهای وابسته به آن چه از نظر شیوه و چه از نظر ابزار دچار تحولاتی بس شگرف شده است. از جمله این تغییرات میتوان بکارگیری گسترده کامپیوتر و ابزار جانبی آن در روند طراحی صنعتی را برشمرد.
نسبت تغییراتی که کامپیوتر در طراحی ایجاد کرده در مقایسه با روند دستی طراحی صنعتی همانند نسبت پزشکی عهد حکیم ابوعلی سینا به پزشکی مجهز به روبات عهد فعلی است.
طراحی صنعتی چیست ؟
طراحی صنعتی به عنوان یک رشته و شغل، آمیختهای است از علم و هنر. هر یک از دو رکن علم و هنر آنچنان جایگاه محکم و استواری در پیکره طراحی صنعتی دارند که با حذف هر کدام، روند طراحی صنعتی به سرانجام نرسیده و نهایتاً نتیجه کار یا به سمت صنعت صِرف منحرف شده و یا به سوی هنر صرف.
با این توصیف میتوان اولاً به این نتیجه رسید که طراحی صنعتی بهحق نام مناسبی برای این رشته است، و دوم اینکه رشتههای بالا کاربرد مشخصی در طراحی صنعتی دارند. به این معنا که طراح صنعتی الزاماً باید تسلط و اشراف کافی به موضوعات رشتههای بالا را تا حدی که هدفش تامین گردد داشته باشد. در طراحی صنعتی هرگز یادگیری مستقل و صرف مکانیک، نقاشی، گرافیک یا غیره کمکی نمیکند، بلکه لازم است تا بسته به نیاز و هدف مشخص، اقدام به تحقیق و گردآوری اطلاعات در زمینه مورد نیاز نمود.
بنابراین میتوان گفت که طراحی صنعتی یک رشته جامع و ترکیبی است. تخصصی که برای کسب آن باید از هر زمینه تخصصی، اطلاعاتی مشخص داشت.
تعریف طراحی صنعتی
تا به اینجا به توصیف طراحی صنعتی پرداختیم. اما تعریف طراحی صنعتی در یک کلام عبارت است از :
تعیین ویژگیهای کمی و کیفی کالا به منظور تولید به روشهای صنعتی
همانگونه که طراحی اولین حلقه از زنجیر تولید یک کالا میباشد، فرآیند طراحی صنعتی اولین حلقه از زنجیر تولید صنعتی یک کالا بوده و معادلهای است جامع برای رسیدن به وضعیت مطلوب کالا از نظر عملکرد، فرم، سلیقه و تنوعطلبی و مد و هزینه.
گرایشها و زیر گروههای طراحی صنعتی
رشته طراحی صنعتی گرایشها و زیرگروههای متعددی دارد که مهمترین آنها عبارتند از :
· طراحی محصول : لوازم خانگی/ مبلمان اداری و خانگی / وسایل صوتی و تصویری/ ماشینهای اداری/ نوشتافزار/ اسباب بازی و غیره.
· طراحی دکوراسیون : شامل دکوراسیون خانگی، اداری، تجاری و غیره.
· طراحی محیطی: فضا، مبلمان و چیدمان شهری و کلیه فضاهای زیر مجموعه آن نظیر پارکها، نمایشگاهها، مراکز خرید، ایستگاههای اتوبوس و تاکسی و کلیه محیطهای عمومی، تاسیسات ترافیکی و نظایر آن.
· طراحی خودرو : طراحی بدنه و نمای داخلی خودرو.
· طراحی بستهبندی : بسته بندی کالا و محصولات مختلف.
· طراحی اصلاحی : اصلاح خصوصیات عملکردی یا فرمی یک محصول به منظور بهبود کارایی آن.
سبکها، الگوها و متدهای طراحی صنعتی
در روند طراحی صنعتی نیز مانند خیلی از زمینههای دیگر الگوها و سبکهای مختلفی وجود دارد که مجموعهای از ویژگیها و خصوصیات از پیش تعیین شده را برای سهولت کار در اختیار طراح قرار میدهد. بنابراین هر طراح صنعتی برای طراحی هر یک از موارد بالا میتواند بر اساس شرایط کاری خود، از یک یا چند الگوی طراحی زیر برای خلق ایده و طرح خود بهره ببرد. در اینجا به دو عنوان از این الگوها و سبکها اشاره میگردد :