لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 2
معرفی رضاخان میرپنج 3
دوران فرمانفرایی رضاخانه 7
تقسیم بندی حکومت دوره رضا خان 6
وقایع تاریخی دوران حکومت 16 ساله رضا خان 8
نتیجه گیری 22
منابع 23
16 سال حکومت استبدادی رضاخان
پهلوی اول
مقدمه
22 بهمن سال 1357، روز خاتمه بیش از دو قرن حکومت پادشاهان در ایران بود. در طول تاریخ کشور ما، اکثر پادشاهان در مقابل منافع ملی، فرهنگ و ارزشهای مردم قرار داشتند اما خاطره تلخ پادشاهان قاجار و فجایع سیاه رژیم پهلوی فراموش نشدنی است در دوران قاجار سرآغاز بیداری مردم و ایجاد شکاف عمیق میان پادشاهان با خواست مردم بود که تبلور این مبارزه را در نهضت تنباکو و انقلاب مشروطه می توان دید و انحراف مشروطه از مشروعه و تبدیل فاصله پادشاهان با مردم به مقابله با خواست و اراده آنان در وقوع انقلاب اسلامی به رهبری قائده اعظم حضرت امام خمینی «ره» بررسی حکومت سیاه و استبداد 16 ساله پهلوی اول می تواند فاصله گیری حکومت از امت مسلمان ایرانی و زمینه های ایجاد ناامیدی از حکومت پهلوی را نمایان ساخت که ما در این مجموعه بصورت اجمالی سعی کردیم به صورت ویژه به حکومت 16 ساله استبدادی رضاخان می پردازیم.
معرفی رضاخان میرپنج
رضاخان در 24 اسفند 1256/ ربیع الاول 1295 هـ . ش در آلاشت از بلوک سواد کوه پا به عرصه حیات گذاشت آخرین فرزند یک درجه دار جزء فوج سوادکوه موسوم به عباسعلی خان فرزند مراد علی خان بوده است.
پدر او را داداش بیگ هم می خواندند. نوش آفرین مادر رضاخان با شنیدن خبر فوت شوهرش در تهران به علت اینکه شوهرش همسر و فرزندان دیگری داشت از آلاشت راهی تهران شد. اما در امام زاده هاشم طفل شیرخوار او که چهل روزه بود بر اثر سردی هوا بی حس شده و کاروانیان تصور کردند او جان سپرده است. طفل را از مادرش جدا کردند و قرار شد او را در همان جا یعنی امام زاده هاشم به خاک بسپارند. اما طفل بر اثر گرمای اسطبل و شاید نفس گرم اسبان از حالت مدهوشی که آنرا مرگ پنداشته بودند به در آمد و مادر او را با خوشحالی فرزندش را به تهران آورد.
نوش آفرین مادررضا شاه برادری بنام نصرا... خان داشت که در تهران به عنوان خیاط در قزاقخانه خدمت میکرد، نصر ا... خان، نوش آفرین و فرزند او را تحت تکفل گرفت. در چهارده سالگی رضاخان وارد فوج سواد کوه شد. در آخرین سالهای سلطنت ناصرالدین شاه وی درجه دار فوج شد و سال بعد به قزاقخانه انتقال یافت. رضاخان به علت داشتن قد بلند و جثه قوی در قزاقخانه ترقی کرد و بتدریج از درجه داری به معین نایبی و نایبی دوم و نایبی اول و سلطانی و یاوری رسید.
در روزگار درجه داری، محافظت سفارتخانه های هلند و آلمان به او محول شد و دیپلمات های سفارت آلمان که این موضوع را در نظر داشتند در دوران سلطنت او، اتاقک محلی پاسداری وی را به نحوة زیبایی تزئین کردند. رضاخان با عده زیادی دوست شده بود و یکی از کسانی که نسبت باو حسن نظر یافت اردشیر ریپورتر، گزارشکر خبرگذاری رویتر و جرالندن و از پارسیان (زردتشتیان) هند مقیم ایران بود. که در حوادث مشروطه دست داشت و در سالهای بعد نام او در اغلب وقایع به میان می آمد.
در سال های پس از انقلاب آشکار شده است که اردشیر ریپورتر وسیله معرفی رضاخان به افسران انگلیسی نظیر کلنل اسمیت و ژنرال آیرون ساید بوده است.
رضاخان در طول دوران سربازی، درجه داری و افسری در مناطق مختلف ایران انجام وظیفه کرده و آشنائی کامل به اوضاع و احوال ایران یافته بود او که در اوان عمر بی سواد بود بتدریج نزد آشنایان مختصر سوادی آموخت. اما انشاء او بسیار اولیه بود. و چند نامه ای که مربوط به دوران صاحب منصبی اوست و باقی مانده است. کم سوای او را نشان میدهد. رضاخان پس از اینکه سلاح های جدیدی خریداری شدن در سفرهای مظفر الدین شاه از اروپاء به ایران رسید. یکی از درجه داران معدود قزاقخانه بود که با طرز کار مسلسل شصت تیر معروف به ماکسیم آشنائی پیدا کرد و از این رو معروف به رضاخان ماکسیم یا رضاخان شصت تیری شد در جوانی او با قزاق دیگری بنام علیشاه (امیر رحمی) از قزاقان سرشناس به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
خلافت اسلامی نوعی حکومت است که در آن ملاک حقوق انسانها باورهای اسلامی است و حاکمیت از آن کسانی است که نسبت به حقوق اسلامی آگاهی دارند. در خلافت اسلامی حکومت باید بر اساس شورا انجام گیرد اما حرف آخر را خلیفه میزند. به این فرم حکومت اشرافیت (آریستوکراسی) نیز گفته میشود. این نوع حکومت با نوع دیگر حکومت اسلامی یعنی حکومت ولایت فقیه متفاوت است.
تاریخچه
خلافت اسلامی به شکل مطرح در امروز بعد از زندگی پیامبر اسلام ابداع شد. در مورد جانشینی پیامبر قبل از فوت ایشان بین شیعه و سنی اختلاف است. اهل تسنن معتقند پیامبر در مورد جانشینی خود تصمیمی نگرفته است، اما شیعیان معتقند پیامبر علی بن ابی طالب را به عنوان جانشین انتخاب کرده است.
خلافت به معنای جانشینی و در واقع جانشینی پیامبر اسلام پس از مرگ او است. در این مقوله دو نظریه ی عمده وجود دارد.
نظریهی اهل سنت
که معتقدند محمد جانشینی را برای خود معین نکرد و مسلمانان بدین لحاظ از طریق شورا خلیفهای را انتخاب کردند.
نظریهی شیعیان
شیعیان معتقدند محمد در مواردی متعدد که مصداق بارز آن گفتار او در روز غدیر خم است، علی را بعنوان مولای مسلمانان و جانشین و خلیفه ی بعد از خود معرفی کرد.
شیعیان جدای از شیوه ی نقلی، یعنی نقل احادیثی از پیامبر دال بر جانشینی علی ، که این احادیث در کتب معتبر اهل سنت نیز قابل مشاهده هستند و موضوع صرفا بر سر تعابیر و تفاسیری است که از کلام رسول خدا شده، به شیوههای عقلی نیز بر خلافت علی استدلال می نمایند. از جمله اینکه آیا ممکن است محمد در مورد احکام جزیی به تفصیل سخن گفته باشد و تکلیف مسلمانان را معلوم کرده باشد، اما در مورد جانشینی پس از خود چیزی نگفته باشد.
ایرادات شیعه به شورای اهل سنت
بنا بر دیدگاه شیعیان شورایی که اهل سنت آن را مطرح می نمایند در واقع عملی نشد.
ایرادات انتخاب خلیفه اول از دیدگاه شیعه
در شورایی که ابوبکر را بعنوان خلیفه ی اول انتخاب کرد حداکثر هفت نفر حضور داشتند و این اشخاص پیشتر به نمایندگی جامعه ی مسلمانان منصوب نشده بودند. یکی از این اشخاص ابوبکر بود که به خودش رأی داد، دیگری عمر بود که به ابوبکر رأی داد و ابوبکر نیز به هنگام مرگ او را بعنوان خلیفهی دوم معرفی کرد. سومی ابو عبیده بود که شغلش قبرکنی بود و از عقلای قوم محسوب نمی شد. به اعتقاد شیعیان اگر قرار به برگزاری شورایی هم بود باید در وهله ی اول از علی دعوت به شرکت در جلسه را می کرد، و نیز در این شورا شخصیتهایی نظیر ابن عباس مفسر بزرگ قرآن، سلمان، اباذر، مقداد، عمار، کمیل، مالک اشتر نخعی، محمد حنفیه و بسیاری شخصیتهای دیگر حضور می یافتند و این اشخاص نیز یا باید از قاطبه ی مسلمانان نمایندگی کسب می کردند و یا اینکه خلیفه بر اساس یک انتخابات آزاد که همه ی مسلمانان حق شرکت در آن را می داشتند برگزار می شد.البته شیعیان اعتقاد دارند که مطابق قرآن (یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک فان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس) یعنی: «ای رسول ابلاغ کن آنچه را که از جانب پروردگارت به تو نازل شده و اگر این کار را به انجام نرسانی رسالت او را ابلاغ ننموده ای، خداوند ترا از مردم محفوظ خواهد داشت) محمد از جانب خدا موظف به انتصاب علی به عنوان جانشین و وصی پس از خود بود و تعیین علی بعنوان جانشین محمد مانند تعیین هارون به جانشینی موسی بود، با این تفاوت که هارون علاوه بر جانشینی خود پیامبر هم بود اما علی خلیفه و امام بود و پیامبر نبود. اما در مقام بررسی تاریخ شیعه با قاطعیت اعلام می دارد که اصولا شورایی نیز در برابر نص محمد برگزار نشد و به آنچه که روی نمی توان نام شورا نهاد.
ایرادات انتخاب خلیفه دوم از دیدگاه شیعه
در تعیین عمر بعنوان خلیفه ی دوم نیز اصولا شورایی برگزار نشد و ابوبکر وی را بعنوان جانشین خود و خلیفه ی دوم معرفی کرد. در اینجا شیعیان این سوال را مطرح می کنند، که چگونه است که وقتی پیامبر علی را منصوب می نماید، اهل سنت زیر بار نمی روند و از شورا دم می زنند، اما هنگامی که ابوبکر خلیفه ی دوم را تعیین می کنند همگیشان می پذیرند؟
ایرادات انتخاب خلیفه سوم از دیدگاه شیعه
در خصوص خلافت خلیفه ی سوم یعنی عثمان نیز شورایی از جانب مسلمانان و یا قاطبه ی منتخب مسلمانان برگزار نشد و عمر خود چند نفر را مشخص کرد تا خلیفه ای را برگزینند. این هیأت ابتدا علی را برگزید اما با او شرط کرد که بر اساس قرآن و روش شیخین (ابوبکر و عمر) رفتار نماید، اما علی نپذیرفت و گفت بر اساس قرآن و اجتهاد خود عمل می کنم، بنابراین گروه مذکور عثمان را برگزید و این شرط را با او در میان گذاشت و او شرط را پذیرفت. بنابراین خلیفه ی سوم نیز با شور و مشورت مسلمانان انتخاب نشد بلکه گروهی که از سوی خلیفه ی دوم مأموریت یافته بودند به شکلی که گفته شد او را منتصب ساختند.
نحوه انتخاب خلیفه چهارم از دیدگاه شیعه
در دیدگاه شیعه پس از کشته شدن عثمان مردم به علی اقبال کردند و مصرانه از او خواستند که خلافت را بپذیرد، او در مقابل اصرار مردم با این شرط که موضوع به شکل پنهانی نباشد و انتخاباتی در مسجد انجام شود و کلیه ی مسلمانان در آن شرکت نمایند، این پیشنهاد را پذیرفت. به عبارت دیگر بر اساس اعتقاد شیعیان علی هم منتصب از جانب خدا و محمد است و هم به با رأی مردم بر سر کار آمده است، بنابراین شورای واقعی هم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
نماز جزء برنامههای حکومت اسلامی
الّذین ان مکّنّا هم فی الأرض اقاموا الصّلوة و اتوا الزّکوة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و للّه عاقبة الاُمور: یاران خدا کسانی هستند که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا میدارند و زکات را ادا میکنند و امر به معروف و نهی از منکر مینمایند و پایان همه امور از آن خداست. (حج ، 41) ـ این آیه خطاب به یاران خدا است که در آیه قبل وعده یاری به آنها داده شده است و مقام و اوصاف مؤمنین را بیان میکند. ـ آنها هرگز پس از پیروزی، همچون خودکامگان و جباران به عیش و نوش و لهو و لعب نمیپردازند و در غرور و مستی فرو نمیروند؛ بلکه پیروزیها و موفقیتها را نردبانی برای ساختن خویش و جامعه قرار میدهند. آنها پس از قدرت یافتن، تبدیل به یک طاغوت جدید نمیشوند، ارتباطشان با خدا محکم و با خلق خدا نیز مستحکم است؛ چرا که نماز سمبل پیوند با خالق است و زکات، رمزی برای پیوند با خلق، و امر بمعروف و نهی از منکر پایه های اساسی ساختن یک جامعه سالم محسوب میشود.[1] ـ همین چهار صفت برای معرفی این افراد کافی است، و در سایه آن سایر عبادات و اعمال صالح و ویژگیهای یک جامعه با ایمان و پیشرفته فراهم است. ـ مؤمنان تنها قبل از پیروزی به در خانه خدا نمیروند بلکه بعد از پیروزی هم به مقتضای (الّذین ان مکنّاهم فی الأرض اقاموا الصّلوة...) رابطه خود را با او همچنان محکم میدارند و پیروزی بر دشمن را وسیلهای برای نشر حق و عدالت و فضیلت قرار میدهند. ـ در بعضی از روایات اسلامی آیه فوق به حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ و یارانش یا آل محمد به طور عموم تفسیر شده است. چنانکه از حدیثی از امام باقر ـ علیه السّلام ـ میخوانیم که در تفسیر آیه (الّذین ان مکنّاهم فی الارض) فرمود: این آیه تا آخر از آن آل محمد و مهدی و یاران او است. ـ خداوند شرق و غرب زمین را در سیطره حکومت آنها قرار میدهد آیینش را آشکار میسازد و به وسیله مهدی ـ علیه السّلام ـ و یارانش بدعت و باطل را نابود میکند آن چنان که تبهکاران حق را نابود کرده بودند و آن چنان میشود که بر صفحه زمین اثری از ظلم دیده نمیشود چرا که آنها امر به معروف و نهی از منکر میکنند.[2] این احادیث بیان کننده مصداقهای روشن و آشکار است و مانع عمومیت مفهوم آیه نیست بنابراین مفهوم گسترده آیه، همه افراد با ایمان و مجاهد و مبارز را شامل میشود. ـ یکی از صفات مؤمنین این است که اگر در زمین تمکنی پیدا کنند و در انتخاب هر قسم زندگی که بخواهند به آنها آزادی داده شود، و در میان همه انواع و انحاء زندگی، یک زندگی صالح را اختیار میکنند و جامعهای صالح بوجود میآورند که در آن جامعه نماز به پا داشته میشود و زکات داده میشود، و امر به معروف و نهی از منکر انجام میشود. ـ اگر از میان همه جهات عبادت، نماز را و از میان همه جهات مالی، زکات را نام برده بدین جهت است که این دو در باب خود، عمده آن باب هستند.[3] ـ زجاج گوید این آیه وصف کسانی است که خدا را یاری کنند. و لله عاقبة الامور عاقبت کارها به دست خدا است، این جمله نظیر (الی الله ترجع الامور) است، یعنی هر ملکی و حکومتی و قدرتی باطل میشود جز ملک و حکومت و قدرت حق و سرانجام همه امور به دست خدا میافتد.[4] اهمیت حکومت اسلامی و احیاء نماز و زکات و امر به معروف و نهی از منکر در تفسیر المیزان آمده: مراد به تمکین آنان در زمین این است که ایشان را در زمین نیرومند کند به طوری که هر کاری را بخواهند، بتوانند انجام دهند و هیچ مانعی یا مزاحمی نتواند سد راه آنان شود. ـ در صورت داشتن قدرت و اختیار، اجتماعی صالح به وجود میآورند. ـ مراد به مؤمنین، عموم مؤمنین آن روز بلکه عامه مسلمین تا روز قیامت است. عالیترین جامعهای که در تاریخ اسلام تشکیل یافت جامعهای بود که در عهد رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ در آن جامعه نماز به پا شد.[5]
[1] . نمونه، ج14، ص117. [2] . نمونه، ج14، ص121. [3] . المیزان، ج14، ص574. [4] . مجمع البیان، ج7، ص139. [5] . المیزان، ج14، ص574 و 575.
نماز موهبتی الهی
وجعلناهم ائمّةً یهدون بامرنا و اوحینا الیهم فعل الخیرات و اقام الصّلوةِ و ایتاءَ الزّکوةِ و کانوا لنا عابدین و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به دستور ما هدایت میکنند و به آنان وحی فرستادیم تا کارهای نیک انجام دهند و نماز را برپا دارند و زکات بدهند و آنان همگی عبادت کننده ما بودند.(انبیاء،73) سومین و چهارمین موهبت و ویژگی آنها این است که ما به آنها انجام کار خیر را وحی کردیم، و همچنین برپا داشتن نماز و ادای زکات. این وحی میتواند وحی تشریعی بوده باشد یعنی ما انواع کارهای خیر و ادای نماز و اعطای زکات را در برنامههای دینی آنها گنجانیدیم و نیز میتواند وحی تکوینی باشد یعنی به آنها توفیق و توان جاذبه معنوی برای انجام این امور بخشیدیم. البته هیچ یک از این امور جنبه اجباری و اضطراری ندارد بلکه تنها آمادگیها و زمینهها است که بدون اراده و خواست خود آنها هرگز به نتیجه نمیرسد. ذکر اقامه صلوة و اداء زکات بعد از فعل خیر است؛ به خاطر اهمیت این دو برنامه است که نخست بطور عام در جمله (اوحینا الیهم فعل الخیرات) بعد به طور خاص بیان شده است.[1] فعل خیرات را که از انواع عبادات (نماز و زکات) است وحی کردیم.[2] در تفسیر مجمع البیان آمده: ابن عباس گوید: یعنی برنامههای نبوّت و بهپا داشتن نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم.[3] انجام کارهای نیک و نماز و زکات را به آنان وحی کردیم. صاحب المیزان میگوید: ائمه موید به روح القدس، و روح الطهارة و موید به قوتی ربانی هستند که ایشان را به فعل خیرات و اقامه نماز و دادن زکات (انفاق مالی مخصوص بهر شریعتی) دعوت میکند.
[1] . تفسیر نمونه، ج 13، ص 456. [2] . روض الجنان، ج 13، ص 249. [3] . مجمع البیان، ج 7 ـ 8 ص 88.
رکوع و سجود
یا ایّها الّذین امنوا ارکعوا و اسجدوا و اعبدوا ربّکم و افعلوا الخیر لعلّکم تفلحون. ای کسانی که ایمان آوردهاید رکوع کنید و سجود بجا آورید و پروردگارتان را عبادت کنید و کار نیک انجام دهید تا رستگار شوید. «حج، 77» ابتداء آیه خطاب به افراد با ایمان است یک سلسله دستورات کلی و جامع را که حافظ دین و دنیا و پیروزی آنها در تمام صحنهها است برای مؤمنین بیان میکند. نخست به چهار دستور مهم اشاره کرده میگوید: ای کسانی که ایمان آوردهاید 1ـ رکوع کنید 2ـ سجده بجا آورید 3ـ پروردگارتان را عبادت کنید 4ـ کار نیک انجام دهید تا رستگار شوید. بیان دو رکن رکوع و سجود از میان تمام ارکان نماز به خاطر اهمیت فوق العاده آنها در این عبادت بزرگ است. شرط رستگار شدن با انجام نماز است. (پیام)[1] امر به رکوع و سجود در آیه امر به نماز است. شرط ایمان ادای نماز است. اقامه نماز در میان عبادات اهمیّت خاص دارد. ایمان آوردندگان به ابعاد اعتقادی و عمل کنندگان به احکام عبادی فردی است. لزوم پیوستگی اعمال با اقامه نماز. دستور عبودیّت به طور مطلق که بعد از این دو بیان شده هر گونه عبادت و بندگی خدا را شامل میشود. امر به رکوع و سجود در این آیه امر به نماز است و مقتضای این که رکوع و سجود را در مقابل عبادت قرار داده این است که مراد از جمله (اعبدوا ربکم) امر به سایر عبادات تشریع شده در دین به غیر نماز باشد مانند حج و روزه.[2] تعبیر به (ربکم) (پروردگار شما) در حقیقت اشارهای است به شایستگی او برای عبودیّت و عدم شایستگی غیر او، زیرا تنها مالک و صاحب و تربیت کننده او است. نماز خود یک نوع عبادت محسوب میشود.[3] دستور به فعل خیر است، هر گونه کار نیکی را بدون هیچ قید و شرط شامل میشود. و اینکه از (ابن عباس) نقل شده که منظور صله رحم و مکارم اخلاق است. تنها به ادای واجبات اکتفا نکنید بلکه به کارهایی از قبیل فریادرسی درماندگان و کمک به ضعیفان و نیکی به پدر و مادر نیز بپردازید تا رستگار و سعادتمند شوید.[4] رکوع نشانه ادب است و سجود نشانه قرب به خدا و تا ادب را خوب انجام ندهید آماده قرب نمیشوید. رکوع راهی برای توبه و استغفار و عذرخواهی به درگاه خداوند است. امام باقر ـ علیه السّلام ـ فرمود: من اتمّ رکوعه و سجوده لم تدخله وحشة فی القبر. کسی که رکوع و سجود خود را کامل انجام دهد از وحشت قبر در امان است.[5]
[1] . تفسیر نمونه، ج 14، ص 180. [2] . المیزان ج 14، ص 610. [3] . نمونه، ج 14، ص 181. [4] . مجمع البیان، ج 17، ص 25. [5] . وسائل الشیعه، ج 4، ص 928.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 66 صفحه
قسمتی از متن .doc :
حکومت، سازمان های اداری و سیاسی
مختصری از تاریخ کشور
آناتولی، آسیای صغیر یا ترکیه امروز، از جمله کهن ترین سرزمینهای مسکونی جهان به شمار رفته و آن را زادگاه تمدن یونان دانسته اند. این کشور طی تاریخ پرفراز و نشیب خود همواره شاهد درگیریها و کشمکشهای اقوام و حکامی بوده است که برای دست یافتن بر آن با یکدیگر به نزاع پرداخته اند. بروز این گونه جدالها را که سابقه تاریخی آنها به حدود دو هزار سال قبل از میلائ مسیح می رسد عمدتا می توان به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص این سرزمین دانست که همچون پلی شمال را به جنوب و شرق را به غرب پیوند می دهد و همواره در مسیر حرکت دولتهای توسعه طلب از یکسو و قبایل مهاجر از سوی دیگر قرار داشته است.
مادها، هخامنشیان، یونانیان، رومیان، قبایل ترک سلجوقی و عثمانی از جمله دولتها و قبایلی هستند که نامشان هر یک در برهه ای از تاریخ این سرزمین نقش بسته است.
در حدود سالهای 1600 قبل از میلاد مسیح قسمت عمده ای از آسیا ی صغیر به تصرف اقوام ها یتیت در آمد و امپراطوری ها یتیتی ها بنا نهاده شد که تا سال 1180 قبل از میلاد در منطقه وسیعی حکمفرمایی داشتند. منبع اصلی قدرت ها یتیت ها استفاده از آهن بود که به صورت انحصاری جهت مقاصد نظامی خویش به کار می بردند و بعدها هم در کشاورزی از آن استفاده نمودند. با حمله یونانیها به سواحل دریای اژه و تصرف قسمتهایی از آن و حمله سایر اقوام ساکن سوریه و لبنان و فلسطین و سقوط امپراطوری هیتی ها، آسیای صغیر در بین اقوام مختلف تقسیم گردید و حکومتهای جدید به وجود آمد، از جمله معروفترین آنها فینیقی ها، سومریها و لیدیها بودند.
مهمترین وقایع بعد از این تاریخ به ترتیب فتح آسیای صغیر در سال 546 قبل از میلاد به وسیله ایرانیها بود که تا سال 334 از میلاد طول کشید و سپس اسکندر مقدونی سراسر شبه جزیره آسیای صغیر را به تصرف خود درآورد. در سال 133 قبل از میلاد رومیها به تصرف این نواحی دست زده و تا سال 395 بعد از میلاد که شبه جزیره آناتولی در اختیار آنان بود مانع گسترش و بسط فرهنگ یونانی شدند.
در سال 330 میلادی کنستانتین امپراطور روم شهر قسطنطنیه (استانبول) را در ناحیه قدیمی بازرگانی بیزانس احداث نمود که پس از تقسیم روم به دو قسمت غربی و شرقی، پایتخت روم شرقی شد.
امپراطوری بیزانس از بدو با دولت ساسانی که از سال 224 میلادی جانشین دولت پارت در ایران شده بود در کشمکش و منازعه دائم بود. سرانجام هر دو امپراطوری در برابر نیروی اسلام در قرن هفتم میلادی از پای درآمدند.
از زمان خلفای عباسی همراه با ضعف قدرت سیاسی اتکاء به قدرت نظامی بیشتر مد نظر فرانروایان بود و در همین زمان ترکان آسیای مرکزی که جنگجویان دلیری بودند و به تازگی به اسلام گرویده بودند مورد توجه خلفای عباسی واقع شدند. افراد این قبایل ترک به تدریج در تمام ارکان حکومتی نفوذ یافته و با از میان رفتن خلفای عباسی در قرن دهم میلادی گروههای ترک در نقاط مختلف کنترل اوضاع را در دست گرفتند.
ترکان قبیله سلجوق که بعدها امپراطوری سلجوقی را به وجود آوردند توانستند بغداد را تصرف و بخش اعظم آسیای صغیر را از تسلط امپراطوری بیزانس خارج نمایند.
در سال 1071 میلادی امپراطوری سلجوقی در جنگ «ملازگرت» موفق شد تا سراسر آسیای صغیر را از دست امپراطوری بیزانس خارج نماید. امپراط.ری سلجوقی به عنوان اولین دولت ترک تا سال 1299 میلادی در این منطقه حکمفرمایی نمود. در این سال همزمان با افول قدرت سلجوقیان، ترکان عثمانی به رهبری عثمان بیک استقالال خود را از سلجوقیان اعلام و به تدریج بر کلیه دول سلجوقی در آسیای صغیر مسلط شدند. عثمان بیک و 36 پادشاه عثمانی در فاصله سالهای 1299 تا 1922 میلادی تحت عنوان امپراطوری عثمانی بر قلمرو وسیعی حکم راندند.
فتح شهر قسطنطنیه و تغغیر نام آن به استامبول (یعنی جایی که مملو از اسلام است) به دست سلطان محمد دوم (معروف به سلطان محمد فاتح) نقطه ایان امپراطوری روم شرقی بود. پس از این واقع سلان محمد بر بخش اعظم بالکان تسلط یافت و قلمرو عثمانی را توسعه بخشید. سرزمینهای مصر، عراق، الجزایر، سوریه و مارستان تا نیمه اول قرن شانزدهم به امپراطوری عثمانی ضمیمه شده بودند. از این پس تا پایان قرن هیجدهم امپراطوران عثمانی خود را خلیفه مسلمانان می نامیدند. در زمان سلطان سلیمان قانونی هشتمین و قدرتمندترین پادشاه امپراطوری عثمانی، قلمرو امپراطوری به بالترین حد خود رسید و مرزهای آن از شمال تا قفقاز، از جنوب تا کرانه های جنوبی عربستان و از شرق تا مرزهای مراکش و از غرب تا مرزهای ایران وسعت یافت.
با مرگ سلطان سلیمان قانونی در سال 1566 در واقع ضفع و افول امپراطوری عثمانی از وقوع تحولات عظیم صنعتی و اجتماعی در اروپا و فساد داخلی موجبات سقوط و زوال امپراطوری عثمانی فراهم شد. از این پس امپراطوری عثمانی تا آخرین روزهای حیات خود در حالت دفاعی قرار گرفت و به تدریج ضعیف و ضعیف تر شد. اقدامات اصلاحی جهت ساماندهی به وضعیت پیش آمده در دوران سلطان سلیم سوم آغاز گردید ولیکن به دلیل آنکه این تحولات مورد حمایت علما و ینی چریها نبود نتوانست مشکلات داخلی امپراوطری را حل نماید. اقدامات اصلاحی در دوران سلاطین بعدی نیز ادامه یافت ولیکن عملا نتایج مشخصی را سبب نگردید.
طی سالهای دهه اول قرن بیستم روابط عثمانی و آلمان تدریجا پیشرفت نمود و لذا در سال 1914 به دنبال حمایت دولت عثمانی از آلمان جنگ به مرزهای مصر، بین النهرین و قفقاز و تنگه داردانل سرایت کرد. در 30 اکتبر 1918 قرارداد ترک مخاصمه «مودروس» به امضاء رسید و سرزمینهای تحت سلطه عثمانی در عربستان و سوریه و عراق و آفریقا تحت کنترل متفقین قرار گرفت. مئخلهای ورودی تنگه داردانل و دریای سیاه نیز به وسیله
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
امام خمینی احیاء کننده حکومت دینی و حاکمیت ولایی
سیدسعید حسینی1 ـ مهدی هاشمی2
(1 و 2 اعضای هیات علمی دانشگاه پیام نور مرکز الیگودرز)
چکیده:
در نظام و حکومت دینی ، اداره امور و رسیدگی به مسایل جامعه ، مطابق دستورات و قوانین دین انجام می گیرد و ایمان و اخلاق در تمامی شقوق و شوون زندگی فردی و اجتماعی مردم ،توسعه و تعمیق می یابد.
در نظام سیاسی اسلام ،اگرچه حکومت در درجه اول مختص ذات پروردگار است اما اشخاص برگزیده با اذن خداوند می توانند حکومت را برعهده بگیرند بدین ترتیب ،پیامبران در عصر خود حاکمان برگزیده خداوند تبارک و تعالی بودند و در دوران پس از نبوت ،ائمه معصومین علیهم السلام حق حاکمیت داشتند و در عصر غیبت ، مجتهدان عادل و واجد شرایط به نیابت از ایشان حق حاکمیت می یابند در واقع این اصل عقیدتی برگرفته از آیات قرآن ، زیرساخت اندیشه مترقی حضرت امام(ره) در باب حکومت دینی را شکل می دهد، مبانی فکری و اعتقادی که امام (ره) در تمامی لحظات عمر بابرکت خویش بر آن تاکید داشتند و هوشمندانه از آن دفاع نمودند.
حضرت امام خمینی (ره) از جمله اندیشمندان دین دار و دین مدار و علمای دینی روشنفکری است که با همه وجود برای تشکیل حکومت دینی کوشید و با بدعت ها و کج اندیشی ها مبارزه کرد.طبق دیدگاه حضرت امام، در اسلام ،نه تنها حکومت وجود دارد بلکه اسلام چیزی جز حکومت نیست و احکام شرعی نیز قوانینی هستند که از جمله شوون حکومت بشمار می روند.
خاستگاه حکومت دینی مشروعیت است و مشروعیت حکومت اسلامی در مرحله عینی مستلزم رای و پذیرش مردم است و به تعبیر امام (ره) همه باید تابع آرای ملت باشند.
از دیدگاه امام خمینی (ره) حکومت دینی بطور کلی ،سه هدف و آرمان اصیل و واقعی را پی می گیرد که عبارتند از: عدالت اجتماعی ، آزادی و وحدت.
کلمات کلیدی:
حکومت ، حکومت دینی ، حکومت اسلامی ، ولایت فقیه ، مشروعیت ، رهبری ، عدالت اجتماعی ، آزادی ، وحدت