لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
روش ژاکوبی برای حل مسائل غیر خطی
روش ژاکوبی در واقع تعمیمی از روش سیمپلکس برای حل مسائل خطی میباشد یا به عبارت دیگر روش ژاکوبی در حالتی خاص همان روش سیمپلکس میباشد.
تئوری روش مشتق مقید(ژاکوبی)
فرض میشود که توابع g, f دو بار پیوستة مشتق پذیر باشند (از ردة C2). ایدة روش ژاکوبی یافتن گوی بسته ای است که در تمام نقاط آن مشتق های جزئی مرتبه اول موجود و شرط g(x)=0 برآورده گردد. همان طور که می دانیم نقاط بحرانی نقاطی اند که مشتقات جزئی تابع در آنها صفر گردد.
برای شناسایی نقاط بحرانی از شرایط کافی به شرح زیر استفاده می کنیم:
شرایط کافی برای نقطة بحرانی جهت اکسترمم بودن آن است که ماتریس هسیان محاسبه شده در نقطه
هنگامی که می نیمم است مثبت باشد .
هنگامی که ماکزیمم است منفی باشد .
برای روشن کردن این مفهوم تابع f(x1 , x2) را در نظر می گیریم. هدف می نیمم کردن تابع با توجه به محدودیت g1(x1 , x2) = x2 - b=0 میباشد. (b ثابت است.) منحنی ایجاد شده توسط سه نقطة C , B , A مقادیری از f را نمایش میدهد که محدودیت اعمال شده همواره برآورده می گردد. روش ژاکوبی، گرادیان f(x1 , x2) را در هر نقطه ای از منحنی ABC تعریف میکند. هر نقطه ای که مشتق آن برابر صفر گردد نشان دهنده یک نقطه بحرانی برای این مسئله مقید میباشد که در شکل زیر نقطة B ، نقطه موردنظر میباشد.
با استفاده از ق تیلور برای نقاط در همسایگی قابل قبول x داریم:
هنگامی که خواهیم داشت:
و از آنجا که g(x)=0 در نتیجه بنابراین خواهیم داشت:
حال یک دستگاه با (n+1) مجهول و (m+1) معادله خواهیم داشت که مجهولاتمان درایههای می باشند با مشخص شدن پیدا میشود. و این بدان معناست که در واقع m معادله با n مجهول داریم. اگر m>n آن گاه حداقل (m-n) معادله زائد می باشند. پس از حذف آنها، سیستم به تعداد کارایی از معادلات مستقل مانند کاهش خواهد یافت. برای حالتی که m=n باشد جواب میباشد و این نشان دهنده آن است که X همسایگی قابل قبول ندارد و فضای حل تنها از یک نقطه تشکیل یافته است. در اینجا این حالت موردنظر نیست و ما به بررسی حالت m < n میپردازیم.
X = ( Y, Z) Y= (y1 , ….ym) & Z= (z1 ,z2 …, zn-m)
متغیرهای مستقل و وابستة بردار X می باشند . حال بردار گرادیان f و g را با توجه به بردارهای Z , Y بازنویسی می کنیم:
تعریف می کنیم: که ماتریس “ژاکوبین” و ماتریس “کنترل” نامیده میشود.
ماتریس J یک ماتریس نامنفرد میباشد چرا که بنا به تعریف m معادلة موجود مستقل میباشند و اجزای بردار Y میتوانند به گونه ای از X انتخاب گردند که J معکوس پذیر گردد.
با استفاده از تعاریف بالا معادلات مطرح شده را مجدداً بازنویسی می کنیم:
(*)
این مجموعه از معادلات از تغییر در (که Z بردار مستقل ما میباشد) اثر می پذیرد.
جایگذاری مقدار به دست آمده در رابطة (*) عبارت زیر را به دست میدهد:
از این معادله، مشتق مقید با توجه به بردار مستقل Z به دست میآید:
که نمایش دهندة گرادیان محدود (مقید) بردار f وابسته به Z میباشد. بنابراین باید در نقاط بحرانی برابر صفر باشد.
شرایط کافی مشابه قسمت قبل میباشد. در این حالت با این وجود ماتریس هسیان مطابق با بردار مستقل Z خواهد بود.
i امین سطر ماتریس هسیان میباشد. توجه کنید که W تابعی از Y و Y تابعی از Z میباشد.
بنابراین گرفتن مشتق جزئی نسبت به Zi با استفاده از قاعدة زنجیری انجام میگیرد.
مثال: در این مثال می خواهیم چگونگی محاسبة در نقاط داده شده با استفاده از فرمول های گفته شده را نشان دهیم. مطلوب است مطالعة تغییرات در همسایگی قابل قبول .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
روش حل مسئله
یک روش دیگر باز در قالب الگوی حل مسائل.
قابل تحلیل بکارگیری تحت عنوان روش حل مسأله، روش یعنی در عمل اجرا کنیم یا گاهی روشهای مسأله محور نگر میگویند. در این روش چنانکه در الگو اشاره کردم به هیچ وجه معلم نقش انتقال اطلاعات را مستقیم و غیرمستقیم ندارد بلکه نقش راهنما را دارد. برای اینکه یک مقدار عینی تر شود چون در مباحث گذشته در مورد حل مسأله بحث شد.
حالا عزیزانی که میخواهند در الگوی حل مسأله مطالعه کنند میتوانند آن بحث را دنبال کنند. ولی در اینجا سعی میکنند پراتیکال ،، عملی در مورد اجرای حل مسأله که اگر میخواهم در مورد آن الگو، روش بکار بگیرم ، چگونه عمل کنم.
در این روش، روش حل مسأله همیشه هم میشود یادگیری مشارکتی، یادگیری کار کرد. هم میشود گروهی و انفرادی کار کرد ولی اساس کار این است در مرحله اول وقتی معلم وارد کلاس میشود بجای انتقال اطلاعات موقعیتی را ایجاد میکند که برای شاگرد سؤال ایجاد کند یک موقعیت متناقض و متضاد و حتی همراه با تحیر و شگفتی و این موقعیت نامعین با همراه تغییر سبب میشود که سؤالات زیادی در ذهن شاگرد ایجاد شود.
مثلاً : فرض کنیم میخواهد معلمی درباره برق ، الکتریسیته صحبت کند اون نمیآید که بگوید برق چیه ؟ الکتریسیته چیه؟ میآید چراغ رومیزی کلاس را جوری سازماندهی کرد .دارای پرده همیشگی است و با یک لامپ رومیزی این روشن میشود .البته لامپهای کوچک دیگر در کلاس هستند.
معلم به لیستها نگاه میکند یک مرتبه لامپ کلاس میترکد یک موقعیت نامعین . کلایس تاریک یا نیمه تارک میشود . بچه ها سر را بلند میکند .چی شده حتی به طنز ممکن است، بقول یکی از معلمان بزگوار میگوید، یکی از شاگردان به دوستش میگه خنگه مگر نمیبیند لامپ منفجر شد.
راستی بچهها لامپ چیست و جریان الکتریسیته چیست ، اصلاًچرا لامپ منفجر شده درچه چیزی در کلاس ایجاد میکند .
یا معلم دیگری در علوم اجتماعی درس آن وظایف شهرداری است ، نمیخواهد بگوید من وظایف شهرداری را میخواهم درس بدهم موقعیتی ایجاد کنم میآید یا یک حلقه فیلم قسمتی از شهر را که نارسایی دارد مطرح میکند با مصاحبه کوچک از مردم میکند بعد روی میکند. در آن محله تان که شما در آن زندگی میکنید چه مشکلاتی دارد .آن جلسه را با بچه شروع میکند به بحث کردن .
و هرگروهی از بچه ها مشکلات شهرستان را یاداشت میکند و معلم اینها را یادداشت میکند و حتی ممکن است زمانی بگذرد که بچه ها دقت بیشتری کند.ازطلاعات محلتان را طرح میکنند روی تابلو مینویسند در کلاس.
مرحله دوم :
مرحله دوم سؤال معلم نه راستی بچه ها حل مشکلات به عهده کیست ؟ پس مرحله اول طرح مسأله یا ایجاد یک موقعیت سؤال برانگیز یا جدید نامعین یا متضاد .
در مرحله دوم بحث تبادل نظر است. در مورد آن مسأله، این مشکلات مال کیست؟ ممکن بچه ها در کلاس مطرح کنند و بحث کنند گروهی عکس است بگذارید وظیفه استانداری ، فرمانداری، گروهی میگویند وظیفه شهرداری چیست؟
حرفها مختلفی بچه ها میگویند ، معلم همه اینها را مینویسد و میگوید بچه ها اینها را میگوید جزو وظایف آنها است مطمئنید یا خیر میگویند نه خیر میگوید برای اینکه شما بتواند دقیق پیش بینی کنید یا مثل همان لامپ علت چیست : هر کدام دلایل را میگویند . آیا این دلایلی را که شما میگویید : مطمئن هستید .
بچه ها :نه خانم یا آقا همین جوری میگوییم .
میگوید : بارک ا... همیم خوب، اشکالی نداره ، حالا آمدید پیش بینی کردید این پیش بینی را فرضیه سازی گویند . راه حلی که شما دارید پیشنهاد میکنید. علتی را که دارید میگویید ولی هنوز اثبات نشده است بچه ها را در این جلسه میتوانید گروهبندی کیند ، هدایت کنید بطرف فعالیتی خیل خوب.
حالا میتوایند از کتابخانه ، از افراد، از هر جای کتاب درسیتان مطالعه کنید و پیدا کنید این وظایف این نارسها را پیدا کیند که میگوید کوچه برق ندارد، وظیفه کیست؟ بچه ها را به کتابها و افراد رجوع میدهد به عنوان یک محقق، اینجا در واقع کمک میکند به آزمایش فرضیه.
اطلاعات را جمعآوری میکنند و وقتی اطلاعات را جمعآوری میکنند گروه وارد کلاس دورهم میشوند . اطلاعات را روی هم میریزند و مشورت میکنند.
بعدمعلم از اینها میخواهد که نماینده گروه بیاید در کلاس بگوید اطلاعاتی که بدست آورد .
مثلاُ یکی میگوید این وظیفه شهرداری است.
چرا؟ من فلان کتاب را خواندم .منابع را اشاره میکند .با ذکر منابع .
بعد بحث میکند ممکن است عدهای رد میکنند نه خیر آقا ، این منبع ضعیف است .
بچه ها کاملاً در چالشند درباره مسألهای که معلم برایشان ایجاد کرده . در اثر این بحث و تبادل گروهی در کلاس همه، کلاس با هم در نهایت آن نظرات که درست است و جزو وظایف شهرداری وقتی به قوانین شهردار اشاره میکندحتی مسؤلیتها ، جمع بند میشود .
همین جاست که گاهی اوقات ممکن است که دانش آموز بگوید خانم معلم اگر جز وظایف شهرداری است، چرا شهردار نمیآید این کارها را انجام نمیدهد .
معلم نمیآید از خودش بگوید گه چرا ؟ دلیل بیاورید .چرا از من میپرسید از شهردار بپرسید .
این سناریوی هست که دقیقاً در یک کتابهای غربی دقیقاً مطرح شده در زمینه آمورش مسأله . میگویند خانم شهردار از کجا میگوید معلم توسط ؟؟؟ میزندبه اداره آموزش و پرورشتان شهردار را دعوت کنید که بایید . دو سه تا از بچه ها نماینده میشوند دنبال قضیه کار شهرداری بر او دعوت کنند در موضع یک مسأله اجتماعی است.
شهردار دعوت میشود و بچه ها دونه دونه معلم هم این طرف آنها را تشویق میکند هستند صحبت کنید ، هدایت تهیه کننده و فیلم تهیه کنند و مطالب خودتان را مطالعه کنند.
شهردار همه اینها را گوش میدهد ، بقول نویسنده بعد میگوید: عزیزان من بله این وظایف من است و در آیین نامه و در قانون اساسی و شرح وظایف است . ولی من فرصت پیدا نکردم و محدودیت دارم .
یک دفعه دانش آموزی بلند میشود. « آقای شهردار اگر شما توانایی این کار را ندارید بگزارید کسی دیگر این وظایف را انجام بدهد .»
بقول نویسنده کتاب شهردار آنچنان عصبانی میشود که مدرسه را ترک میکند ولی بچه ها همچنان مصمم ، چرا شهردار این جوری کرد . چه وظایفش را انجام نمیدهد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
عنوان مقاله: راهبردهای حل مسأله در ریاضی
مقدمه
مسأله را می توان به زبان ساده تعریف کرد. هر گاه فردی بخواهد کاری انجام دهد ولی نتواند به هدف خود برسد، برایش مسأله ایجاد می شود. به عبارت دیگر هر موقعیت مبهم یک مسأله است. حل مسأله نوعی از یادگیری بسیار پیچیده است. مسأله و تلاش برای حل آن جزئی از زندگی هر فرد است. فرایند برخورد با شرایط زندگی همان مسأله است.
دو دیدگاه متفاوت در آموزش ریاضیات نسبت به حل مسأله وجود دارد:
1. ریاضی یاد بدهیم تا دانش آموزان بتوانند مسأله حل کنند.
2. ریاضی را با حل مسأله آموزش دهیم.
در دیدگاه اول آموزش ریاضی مطابق با محتوای موضوعی است و مفاهیم متفاوتی تدریس می شوند. انتظار داریم دانش آموزان با استفاده از دانش ریاضی خود مسائل متفاوت را حل کنند. اما در دیدگاه دوم آموزش ریاضیات از طریق حل مسأله اتفاق می افتد. یعنی دانش آموز مسأله حل می کند و در ضمن آن محتوا و مفاهیم جدید ریاضی را می سازد، کشف می کند و یا یاد می گیرد . در حال حاضر ، دیدگاه دوم در آموزش ریاضیات بیش تر مطرح است. در این نگاه حل مسأله نقطه ی تمرکز یا قلب تپنده ی آموزش ریاضیات است.
مهارت حل مسأله
اگر از معلمان ریاضی سؤال شود که مشکل اصلی دانش آموزان در درس ریاضی چیست؟ به یقین خواهند گفت: آنها در حل مسأله ناتوان هستند.
درمطالعه ی تیمز نیز همین موضوع را شاهد بودیم. چون در اغلب مسأله های آزمون کتبی این مطالعه عملکرد دانش آموزان پایین است. در واقع می توانیم بگوییم دانش آموزان توانایی یا مهارت حل مسأله را ندارند.
یکی از دلایل این ناتوانی ، فقدان طراحی برای آموزش مهارت حل مسأله به دانش آموزان بوده است. یا به عبارتی معلمان به آنها یاد نداده اند که چگونه مسأله را حل کنند. هر گاه دانش آموزان با مسأله ای روبروه شده و از حل آن عاجز مانده اند معلمان تنها به بیان راه حل یا پاسخ مسأله اکتفا کرده اند و نگاه های پرسش گر، کنجکاو ومتحیر دانش آموزان با این سؤال باقی مانده است: معلم ما چگونه توانست مسأله را حل کند؟ راه حل مسأله چگونه به فکر او رسید؟ چرا ما نتوانستیم راه حل مسأله را کشف کنیم؟
در خیلی از مواقع معلمانی که سعی کرده اند به طریقی حل مسأله را به دانش آموزان خود یاد دهند، راه را اشتباه رفته اند و آموزش های نادرست داده اند. برای مثال به دانش آموزان گفته اند: عددهای مسأله بسیار مهم اند. زیر آن ها خط بکشید. فراموش نکنید که باید از آن ها استفاده کنید. همین آموزش نادرست باعث شده است. دانش آموزان اطلاعات مسأله را به خوبی تشخیص ندهند. وقتی مسأله زیربرای دانش آموزان کلاس سوم مطرح شد، آن عدد 747 را در عملیات مسأله دخالت دادند و با آن عدد عبارت های جمع و تفریق و ... نوشتند:
« یک هواپیمای بوئینگ 747 با 237 مسافر در فرودگاه نشست و 130 مسافر را پیاده کرد. حالا این هواپیما چند مسافر دارد؟
یا برای دانش آموزان گفته اند که درمسأله بعضی از کلمه ها بسیار مهم است. برای مثال اگر کلمه روی هم را دیدید مسئله مربوط به جمع است و اگر کلمه ی اختلاف را دیدید حتماً باید تفریق کنید.
به همین دلیل در مسأله زیر که در مطالعه ی تیمز (2003) آمده بود، عده ای از از دانش آموزان کلاس چهارم شرکت کننده. در این مطالعه به اشتباه افتادند و مسأله را به جای ضرب، جمع کردند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
تأثیر آموزش سبک حل مسئله بر میزان حرمت خود نوجوانان سنین 12 تا 13 ساله
دارای مشکلات رفتاری ارتباطی
دکتر پرویز شریفی درآمدی، استادیار دانشگاه علامه طباطبایی
چکیده:
هدف این تحقیق بررسی تأثیر آموزش حل مسئله بر میزان حرمت خود نوجوانان دارای مشکلات رفتاری ارتباطی سنین 12 تا 13 ساله (مقطع راهنمایی تحصیلی) بوده است. ابزار مورد استفاده در این تحقیق آزمون حرمت خود کوپر اسمیت و پرسشنامه مشکلات رفتاری راتر بوده است. از بین 68 دانش آموز 48 نفر که نمرات آنها در پرسشنامه راتر 9 و بالاتر از 9 و در پرسشنامه حرمت خود پایین تر از حد میانگین بود به طور تصادفی انتخاب گردید و به گروههای آزمایش و کنترل تقسیم شد. گروه آزمایش به مدت 7 هفته (هر هفته یک جلسه 90 دقیقه ای) تحت تأثیر متغیر مستقل قرار گرفتند، در حالیکه گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. بعد از آن، پس آزمون انجام گرفت و داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که بین میانگین های حرمت خود کلی دو گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد (P = 0). بدین گونه که میانگین نمرات حرمت خود کلی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بیشتر بود همچنین مقایسة بین میانگین های حرمت خود کلی دو گروه پسر و دختر در پس آزمون تفاوت معنی داری را نشان نداد. تأثیر متقابل جنسیت و آموزش حرمت خود در این تحقیق معنیدار نبود.
واژه های کلیدی: سبک حل مسئله، نوجوانان، حرمت خود، مشکلات رفتاری ارتباطی
بیان مسأله:
در خلال نیم قرن گذشته حرمت خود به عنوان یکی از سازه های اصلی شخصیت همواره مورد توجه روان شناسان بوده است. روزنبرگ2 (1979) بر این عقیده بود که حرمت خود به معنای یک سازه کلی3، ارزشیابی فرد از خود را به منزله موجود انسانی شایسته و با ارزش نشان می دهد. برخی از محققان (تفردی و ساوان4، 2001) ابعاد اصلی تشکیل دهنده حرمت خود را در چهارچوب دو مولفه احترام5 و تمایل یا علاقهمندی6 قابل تمایز می دانند. این مولفان نشان دادهاند که حرمت خود کلی7 در دو سطح صلاحیت خود8 و علاقه به خود9 قابل جداسازی است. صلاحیت خود نوعی تجربه شخصی ارزشمند است که در آن فرد خود را عامل عمل احساس می کند. بنابراین، سطح صلاحیت خود می تواند دارای جهت گیری مثبت یا منفی باشد. علاقه به خود، به عنوان بعد دیگر حرمت خود نیز شرایط و عوامل تجربه مفیدی را برای فرد به عنوان یک موجود اجتماعی فراهم می آورد (نقل از نورالله محمدی، 1384).
بدون تردید یکی از دلایل اصلی توجه پژوهشگران به مفهوم حرمت خود، اثر بالقوه آن بر سلامت است. پژوهش هایی که به مطالعه اثرات حرمت خود اختصاص یافته اند آشکار ساخته اند که «حرمت خود آسیب دیده» تحمل شرایط دشواری که افراد در زندگی روزمره خواه ناخواه با آن مواجه می شوند را غیرممکن می سازد و پیامدهای روانی و جسمانی زیان آوری را برای آنها به بار می آورد (تیلور و اسپینوال10، 1996) این شواهد نشان می دهند که گستره وسیع پیامدهای فردی مواردی چون اضطراب و افسردگی (نقل از کاپلان11، 1996)، اختلال های جسمانی و روانی (اوگدن12، 1998). مشکلات رفتاری و ارتباطی (سلیمی، 1376) و پاسخ های نامطلوب و انحراف آمیز مانند استفاده از مواد مخدر، خرابکاری، تحریف واقعیت (به نقل از کاپلان، 1996) را در بر میگیرد. بیتردید چنین پیامدهایی میزان آسیب پذیری فرد را به طور فزاینده ای افزایش می دهد که این نیز به نوبه خود برای نظام های بین فردی و اجتماعی عواقبی چون جدا افتادن فرد از ایفای نقش بهنجار را به دنبال دارد (کاپلان 1996، نقل از طاووسی، 1380).
کوپراسمیت (1987) حرمت خود را به عنوان یک متغیر آستانه ای در نظر می گیرد، به این معنا که حرمت خود پایین تاثیر بازدارنده ای بر پشتکار، اعتماد، و عملکرد تحصیلی (صدر السادات و اسفند آباد، 1380) می گذارد و عملکرد فرد را در قلمرو روانشناختی، جسمانی، خانوادگی و اجتماعی دچار اختلال می کند و وی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 38
تأثیر آموزش سبک حل مسئله بر میزان حرمت خود نوجوانان سنین 12 تا 13 ساله
دارای مشکلات رفتاری ارتباطی
چکیده:
هدف این تحقیق بررسی تأثیر آموزش حل مسئله بر میزان حرمت خود نوجوانان دارای مشکلات رفتاری ارتباطی سنین 12 تا 13 ساله (مقطع راهنمایی تحصیلی) بوده است. ابزار مورد استفاده در این تحقیق آزمون حرمت خود کوپر اسمیت و پرسشنامه مشکلات رفتاری راتر بوده است. از بین 68 دانش آموز 48 نفر که نمرات آنها در پرسشنامه راتر 9 و بالاتر از 9 و در پرسشنامه حرمت خود پایین تر از حد میانگین بود به طور تصادفی انتخاب گردید و به گروههای آزمایش و کنترل تقسیم شد. گروه آزمایش به مدت 7 هفته (هر هفته یک جلسه 90 دقیقه ای) تحت تأثیر متغیر مستقل قرار گرفتند، در حالیکه گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. بعد از آن، پس آزمون انجام گرفت و داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که بین میانگین های حرمت خود کلی دو گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد (P = 0). بدین گونه که میانگین نمرات حرمت خود کلی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بیشتر بود همچنین مقایسة بین میانگین های حرمت خود کلی دو گروه پسر و دختر در پس آزمون تفاوت معنی داری را نشان نداد. تأثیر متقابل جنسیت و آموزش حرمت خود در این تحقیق معنیدار نبود.
واژه های کلیدی: سبک حل مسئله، نوجوانان، حرمت خود، مشکلات رفتاری ارتباطی
بیان مسأله:
در خلال نیم قرن گذشته حرمت خود به عنوان یکی از سازه های اصلی شخصیت همواره مورد توجه روان شناسان بوده است. روزنبرگ (1979) بر این عقیده بود که حرمت خود به معنای یک سازه کلی، ارزشیابی فرد از خود را به منزله موجود انسانی شایسته و با ارزش نشان می دهد. برخی از محققان (تفردی و ساوان، 2001) ابعاد اصلی تشکیل دهنده حرمت خود را در چهارچوب دو مولفه احترام و تمایل یا علاقهمندی6 قابل تمایز می دانند. این مولفان نشان دادهاند که حرمت خود کلی در دو سطح صلاحیت خود و علاقه به خود9 قابل جداسازی است. صلاحیت خود نوعی تجربه شخصی ارزشمند است که در آن فرد خود را عامل عمل احساس می کند. بنابراین، سطح صلاحیت خود می تواند دارای جهت گیری مثبت یا منفی باشد. علاقه به خود، به عنوان بعد دیگر حرمت خود نیز شرایط و عوامل تجربه مفیدی را برای فرد به عنوان یک موجود اجتماعی فراهم می آورد (نقل از نورالله محمدی، 1384).
بدون تردید یکی از دلایل اصلی توجه پژوهشگران به مفهوم حرمت خود، اثر بالقوه آن بر سلامت است. پژوهش هایی که به مطالعه اثرات حرمت خود اختصاص یافته اند آشکار ساخته اند که «حرمت خود آسیب دیده» تحمل شرایط دشواری که افراد در زندگی روزمره خواه ناخواه با آن مواجه می شوند را غیرممکن می سازد و پیامدهای روانی و جسمانی زیان آوری را برای آنها به بار می آورد (تیلور و اسپینوال، 1996) این شواهد نشان می دهند که گستره