دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

سوره همزه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 305

َسوره همزهََمقدمهاین سوره در مکه نازل شده و داراى 9 آیه است

 

تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 306

محتوى و فضیلت سوره همزةاین سوره که از سوره هاى مکى است از کسانى سخن مى گوید که تمام هم خود را متوجه جمع مال کرده ، و تمام ارزشهاى وجودى انسان را در آن خلاصه مى کنند، سپس نسبت به کسانى که دستشان از آن خالى است به دیده حقارت مى نگرند و آنها را به باد استهزا مى گیرند.این ثروت اندوزان مستکبر، و خودخواهان حیله گر چنان از باده کبر و غرور مست مى شوند که از تحقیر دیگران و عیب جوئى و استهزا و غیبت آنها لذت مى برند و با آن تفریح مى کنند.و در پایان سوره از سرنوشت دردناک آنها سخن مى گوید که چگونه به صورت حقارت آمیزى در دوزخ پرتاب مى شوند، و آتش سوزان جهنم قبل از هر چیز بر قلب آنها مسلط مى گردد، و روح و جان آنها را که کانون این همه کبر و غرور و این همه شرارت بود به آتش مى کشد، آتشى سوزان و مستمر و طولانى . در فضیلت تلاوت این سوره در حدیثى از پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) آمده است : من قراء سورة الهمزة اعطى من الاجر عشر حسنات بعدد من استهزاء بمحمد (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) و اصحابه : هر کس این سوره را تلاوت کند به عدد هر یک از کسانى که محمد و یارانش را استهزاء کردند ده حسنه به او داده مى شود.و در حدیثى از امام صادق مى خوانیم : هر کس آن را در نماز فریضه اى بخواند فقر از او دور مى شود، روزى به او رو مى آورد، و مرگهاى زشت و بد از او دفع مى گردد.

 

تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 307

ََآیه 1 - 9آیه و ترجمهبِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِوَیْلٌ لِّکلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ(1) الَّذِى جَمَعَ مَالاً وَ عَدَّدَهُ(2) یحْسب أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ(3)َکلا لَیُنبَذَنَّ فى الحُْطمَةِ(4) وَ مَا أَدْرَاک مَا الحُْطمَةُ(5) نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ(6) الَّتى تَطلِعُ عَلى الاَفْئِدَةِ(7) إِنهَا عَلَیهِم مُّؤْصدَةٌ(8) فى عَمَدٍ مُّمَدَّدَةِ(9)

 

تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 308

  ترجمه :

بنام خداوند بخشنده مهربان1 - واى بر هر عیب جوى مسخره کننده اى !2 - همان کس که مال را جمع آورى و شماره کرده (بى آنکه حساب مشروع و نامشروع کند).3 - گمان مى کند که اموالش سبب جاودانگى او است !4 - چنین نیست که او مى پندارد، به زودى در حطمه (آتشى خردکننده ) پرتاب مى شود.5 - و تو چه مى دانى حطمه چیست ؟6 - آتش برافروخته الهى است .7 - آتشى که از دلها سرمى زند!8 - این آتش بر آنها به صورت دربسته است .9 - در ستونهاى کشیده و طولانى !

 شاءن نزول :

جمعى از مفسران چنین گفته اند که آیات این سوره درباره ((ولید بن مغیره )) نازل شده است که در پشت سر پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) غیبت مى کرد، و در پیش رو طعن و استهزاء مى نمود.بعضى دیگر آن را درباره افراد دیگرى از سران شرک و دشمنان کینه توز و سرشناس اسلام مانند ((اخنس بن شریق )) و ((امیة بن خلف )) و ((عاص بن وائل )) دانسته اند.ولى چنانچه این شاءن نزولها را بپذیریم باز عمومیت مفهوم آیات شکسته نمى شود، بلکه شامل تمام کسانى است که داراى این صفاتند.

 

تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 309

 تفسیر :

واى بر عیبجویان و غیبت کنندگان !این سوره با تهدیدى کوبنده آغاز مى شود مى فرماید: واى بر هر عیب جوى مسخره کننده اى ! (ویل لکل همزة لمزة )آنها که با نیش زبان و حرکات ، دست و چشم و ابرو در پشت سر و پیش ‍ رو، دیگران را استهزاء کرده ، یا عیب جوئى و غیبت مى کنند، یا آنها را هدف تیرهاى طعن و تهم قرار مى دهند.((همزة )) و ((لمزة )) هر دو صیغه مبالغه است اولى از ماده ((همز)) در اصل به معنى شکستن است و از آنجا که افراد عیب جو و غیبت کننده شخصیت دیگران را درهم مى شکنند به آنها همزة اطلاق شده .و ((لمزة )) از ماده ((لمز)) (بر وزن رمز) در اصل به معنى غیبت کردن و عیب جوئى نمودن است .در اینکه آیا این دو واژه به یک معنى است ، و اشاره به غیبت کنندگان و عیب جویان مى کند؟ یا در میان این دو فرقى است ؟ مفسران احتمالات زیادى داده اند، بعضى آنها را به یک معنى گرفته اند، و بنابراین ذکر این دو با هم براى تاءکید است .



خرید و دانلود  سوره همزه


تحقیق در مورد اصول آموزش و پرورش – جلد اول (طرح اصول) 15 ص (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

Research paper 2: Due by the end of week 12 of deucation write a paper principles, perspectives ideal practices of Teaching based on Dr. Houshiars models

کتاب: اصول آموزش و پرورش – جلد اول (طرح اصول)

تألیف: دکتر محمد باقر هوشیار

درس: نظریه ها و الگوهای تدوین

تحقیق 2: ولی الله رضوانی سیان

مقدمه

در این کتاب مولف محترم به موضوع آموزش و پروشر بسیار دقیق، عمیق، و همه جانبه نگریسته، و سعی کرده است که علاوه بر طرح و بررسی نکات کلیدی و محوری، کم و کیف آموزش و پرورش جاری را تجزیه و تحلیل نماید. وی عمق فکری افراد را در پرداختن به این امر مهم دخیل می داند، به این معنی که معتقد است آموزش و پرورش موضوع بسیار مهمی بوده و پرداختن به آن نیازمند تتبع و پختگی زیادی است. دکتر هوشیار معتقد است که مسائل مربوط به آموزش و پرورش باید مثل هر علم دیگری، از طریق تجربه علمی یعنی مشاهده و آزمایش و تحلیل آماری، مطالعه و بررسی گردد. که البته اعتقادی است به حق. به نظر ایشان مدارس از طرفی باید انتقال دهنده علوم معارف به دانش آموزان بوده و از جهتی حکم آزمایشگاهی داشته باشد که در آن تتبعاتی جهت تکمیل روش های عملی آموزش و پرورش صورت پذیرد. بنده سعی خواهم کرد که اصول و دیدگاههای کلی ایشان را به طور خلاصه منعکس نماید.

انسان موضوع تربیت

در ابتدا موضوع اصل مورد بررسی قرار گرفته است.

اصل در جائی در تقابل با فرع قرار می گیرد و در معنایی دیگر ریشه و بن تلقی می گردد. مقصود از طرح این معنی در این کتاب، بررسی آن در آموزش و پرورش می باشد. در این بررسی و در مفهوم فلسفی، اصل به معنای منشأ و مصدر در نظر گرفته می شود.

در فلسفه اصل دو مفهوم دارد. اول به مفهوم تعیین منشأ وجود است به این معنی که در عالم هستی، وجود از چه چیزی نشأت گرفته و چگونه بوجود آمده است و مفهوم دیگر آن تعیین منشاء معرفت است، به این معنی که انسان به جهان و خالق و انسان چگونه پی می برد. آیا منشاء این پی بردن در درون ماست یا خارج از وجود ما؟ آیا مصدر آن حس است یا عقل.

و در آموزش و پرورش، اصل به مفهوم رفتار است. رفتار عبارت از عمل آگاهانه انسانی در مورد انسان دیگری است و نوع رفتار وابسته به اصل معرفت است. تربیت و به تبع آن توسعه تمدن، هر دو محتاج معرفت هستند.

در فرآیند آموزش و پرورش، رفتار مربی و متربی، بر یکدیگر تاثیر متقابل داشته و علی الخصوص رفتار مربی تعیین کننده می باشد. واینجاست که هدف و روش معنی پیدا می کند و در عین حال هر هدف و روشی، که توسط مربیان بکار گرفته می شود، اصول خاص خود را می طلبد.

بنابر مقتضیات زمانی، مکانی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، و علی الخصوص سیاسی، متفکرین برخی اوقات (البته بیشتر اوقات) تاکید بر خرد اجتماعی و روح اجتماعی داشته اند و کمتر به فرد و موقعیت فردی پرداخته اند. البته در ده های موخر برای مثال از زمان روسو به بعد توجه به فرد و حقوق فردی و توانائی های فردی و هم چنین نقش فرد در تعالی خودش و رشد جامعه اش، بیشتر شده است. پس لازمه رسیدن به هر هدفی، توجه به اصل معینی است، بنابراین معلم آگاه نباید اصل معینی را همیشگی پندارد، زیرا این امر باعث می شود که او از پرداختن به سایر اصول باز بماند.

اصل کشف کردن است، زیرا اصل مصدر اشیاء و اعمال است. قانون وضع کردنی است و نسبت ثابتی است میان دو وضع معین اصل لازم نیست تعمیم داشته باشد، در حالیکه قانون جنبه تعمیم دارد. روش با اصل متفاوت است. روش طریقه ای است که میان اصل و هدف اقتدار دارد و عمل تربیتی را منظم و به منظور مربی نزدیک می کند.

و اما پرورش یعنی مراقبت از حیات در حال رشد و نمو. البته تعریف و تجوید آموزش و پرورش بسیار دشوار است زیرا که تفاوت های فردی انسان ها باعث شده است که تقریبا هیچ دو انساین کاملا مثل هم نباشند. به همین دلیل شاید فقط بتوان با مراجعه به آراء متفکرین و محققین بزرگ تعلیم و تربیت، تعریف نسبتاً قابل قبولی از آن ارائه نمود.

بنابراین مولف محترم، با بررسی نظرات تنی چند از متفکرین که هر یک نماینده مکتب خاصی هستند، به این نتیجه می رسد که هر قدر هم در هدف های مأخوذ از یکی از نظام های فکری یا اخلاقی یا اقتصادی تأمل و تعمیق شده باشد، باز از لحاظ قابلیت تعمیم نارسا هستند. برای مثال اجتماعیون فرد را نادیده گرفته اند و در مقابل طرفداران تفرد، اجتماع را وقعی ننهاده اند. عقلیون، تجربه را نفی کرده اند و اهل تجربه عقل فطری را بهائی نداده اند و اقتصادیون نیز عواطف بشر را هیچ شمرده اند.

پس به این ترتیب نباید اصولی را که هر کس برای تربیت خود بکار برده است یا اینکه در پرورش او بکار برده اند درباره دیگران موجه و ضروری بداند و لذا هیچ اصلی نمی تواند دعوی برابری یا برتری نسبت به اصول دیگر کند یا اینکه بجای یکی یا همه آنها مصدر مطلق رفتار پرورشی قرار گیرد. پس ضروری است



خرید و دانلود تحقیق در مورد اصول آموزش و پرورش – جلد اول (طرح اصول) 15 ص (با فرمت word)


تحقیق در مورد اصول آموزش و پرورش – جلد اول (طرح اصول) 15 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

Research paper 2: Due by the end of week 12 of deucation write a paper principles, perspectives ideal practices of Teaching based on Dr. Houshiars models

کتاب: اصول آموزش و پرورش – جلد اول (طرح اصول)

تألیف: دکتر محمد باقر هوشیار

درس: نظریه ها و الگوهای تدوین

تحقیق 2: ولی الله رضوانی سیان

مقدمه

در این کتاب مولف محترم به موضوع آموزش و پروشر بسیار دقیق، عمیق، و همه جانبه نگریسته، و سعی کرده است که علاوه بر طرح و بررسی نکات کلیدی و محوری، کم و کیف آموزش و پرورش جاری را تجزیه و تحلیل نماید. وی عمق فکری افراد را در پرداختن به این امر مهم دخیل می داند، به این معنی که معتقد است آموزش و پرورش موضوع بسیار مهمی بوده و پرداختن به آن نیازمند تتبع و پختگی زیادی است. دکتر هوشیار معتقد است که مسائل مربوط به آموزش و پرورش باید مثل هر علم دیگری، از طریق تجربه علمی یعنی مشاهده و آزمایش و تحلیل آماری، مطالعه و بررسی گردد. که البته اعتقادی است به حق. به نظر ایشان مدارس از طرفی باید انتقال دهنده علوم معارف به دانش آموزان بوده و از جهتی حکم آزمایشگاهی داشته باشد که در آن تتبعاتی جهت تکمیل روش های عملی آموزش و پرورش صورت پذیرد. بنده سعی خواهم کرد که اصول و دیدگاههای کلی ایشان را به طور خلاصه منعکس نماید.

انسان موضوع تربیت

در ابتدا موضوع اصل مورد بررسی قرار گرفته است.

اصل در جائی در تقابل با فرع قرار می گیرد و در معنایی دیگر ریشه و بن تلقی می گردد. مقصود از طرح این معنی در این کتاب، بررسی آن در آموزش و پرورش می باشد. در این بررسی و در مفهوم فلسفی، اصل به معنای منشأ و مصدر در نظر گرفته می شود.

در فلسفه اصل دو مفهوم دارد. اول به مفهوم تعیین منشأ وجود است به این معنی که در عالم هستی، وجود از چه چیزی نشأت گرفته و چگونه بوجود آمده است و مفهوم دیگر آن تعیین منشاء معرفت است، به این معنی که انسان به جهان و خالق و انسان چگونه پی می برد. آیا منشاء این پی بردن در درون ماست یا خارج از وجود ما؟ آیا مصدر آن حس است یا عقل.

و در آموزش و پرورش، اصل به مفهوم رفتار است. رفتار عبارت از عمل آگاهانه انسانی در مورد انسان دیگری است و نوع رفتار وابسته به اصل معرفت است. تربیت و به تبع آن توسعه تمدن، هر دو محتاج معرفت هستند.

در فرآیند آموزش و پرورش، رفتار مربی و متربی، بر یکدیگر تاثیر متقابل داشته و علی الخصوص رفتار مربی تعیین کننده می باشد. واینجاست که هدف و روش معنی پیدا می کند و در عین حال هر هدف و روشی، که توسط مربیان بکار گرفته می شود، اصول خاص خود را می طلبد.

بنابر مقتضیات زمانی، مکانی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، و علی الخصوص سیاسی، متفکرین برخی اوقات (البته بیشتر اوقات) تاکید بر خرد اجتماعی و روح اجتماعی داشته اند و کمتر به فرد و موقعیت فردی پرداخته اند. البته در ده های موخر برای مثال از زمان روسو به بعد توجه به فرد و حقوق فردی و توانائی های فردی و هم چنین نقش فرد در تعالی خودش و رشد جامعه اش، بیشتر شده است. پس لازمه رسیدن به هر هدفی، توجه به اصل معینی است، بنابراین معلم آگاه نباید اصل معینی را همیشگی پندارد، زیرا این امر باعث می شود که او از پرداختن به سایر اصول باز بماند.

اصل کشف کردن است، زیرا اصل مصدر اشیاء و اعمال است. قانون وضع کردنی است و نسبت ثابتی است میان دو وضع معین اصل لازم نیست تعمیم داشته باشد، در حالیکه قانون جنبه تعمیم دارد. روش با اصل متفاوت است. روش طریقه ای است که میان اصل و هدف اقتدار دارد و عمل تربیتی را منظم و به منظور مربی نزدیک می کند.

و اما پرورش یعنی مراقبت از حیات در حال رشد و نمو. البته تعریف و تجوید آموزش و پرورش بسیار دشوار است زیرا که تفاوت های فردی انسان ها باعث شده است که تقریبا هیچ دو انساین کاملا مثل هم نباشند. به همین دلیل شاید فقط بتوان با مراجعه به آراء متفکرین و محققین بزرگ تعلیم و تربیت، تعریف نسبتاً قابل قبولی از آن ارائه نمود.

بنابراین مولف محترم، با بررسی نظرات تنی چند از متفکرین که هر یک نماینده مکتب خاصی هستند، به این نتیجه می رسد که هر قدر هم در هدف های مأخوذ از یکی از نظام های فکری یا اخلاقی یا اقتصادی تأمل و تعمیق شده باشد، باز از لحاظ قابلیت تعمیم نارسا هستند. برای مثال اجتماعیون فرد را نادیده گرفته اند و در مقابل طرفداران تفرد، اجتماع را وقعی ننهاده اند. عقلیون، تجربه را نفی کرده اند و اهل تجربه عقل فطری را بهائی نداده اند و اقتصادیون نیز عواطف بشر را هیچ شمرده اند.

پس به این ترتیب نباید اصولی را که هر کس برای تربیت خود بکار برده است یا اینکه در پرورش او بکار برده اند درباره دیگران موجه و ضروری بداند و لذا هیچ اصلی نمی تواند دعوی برابری یا برتری نسبت به اصول دیگر کند یا اینکه بجای یکی یا همه آنها مصدر مطلق رفتار پرورشی قرار گیرد. پس ضروری است



خرید و دانلود تحقیق در مورد اصول آموزش و پرورش – جلد اول (طرح اصول) 15 ص


مقاله درمورد تفسیر سوره انعام آیه 141 تا 146

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

تفسیر نمونه جلد 6 صفحه 2

آیه 141آیه و ترجمه وَ هُوَ الَّذِى أَنشأَ جَنَّتٍ مَّعْرُوشتٍ وَ غَیرَ مَعْرُوشتٍ وَ النَّخْلَ وَ الزَّرْعَ مخْتَلِفاً أُکلُهُ وَ الزَّیْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُتَشبهاً وَ غَیرَ مُتَشبِهٍ کلُوا مِن ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَ ءَاتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصادِهِ وَ لا تُسرِفُوا إِنَّهُ لا یحِب الْمُسرِفِینَ(141)

  ترجمه :

141 - او است که باغهاى معروش (باغهائى که درختانش روى داربستها قرار مى گیرند) و باغهاى غیر معروش (درختانى که نیاز به داربست ندارند) آفرید، و همچنین نخل و انواع زراعت را که از نظر میوه و طعم با هم متفاوتند و (نیز) درخت زیتون و انار را که از جهتى با هم شبیه و از جهتى تفاوت دارند (برگ و ساختمان ظاهریشان شبیه یکدیگر است در حالى که طعم میوه آنها فوق العاده متفاوت ) از میوه آن به هنگامى که به ثمر مى نشیند بخورید و حق آن را به هنگام درو بپردازید، اسراف نکنید که خداوند مسرفین را دوست نمى دارد.

  تفسیر :

یک درس بزرگ توحید در این آیه به چند موضوع اشاره شده است که هر کدام در حقیقت نتیجه دیگرى است .نخست مى گوید: خداوند همان کسى است که انواع باغها و زراعتها با درختان گوناگون آفریده است که بعضى روى داربستها قرار گرفته ، و بام منظره

 

تفسیر نمونه جلد 6 صفحه 3

بدیع و دل انگیز خود چشمها را متوجه خویش مى سازند، و با میوه هاى لذیذ و پر برکت کام انسان را شیرین مى کنند، و بعضى بدون احتیاج به داربست بر سر پا ایستاده و سایه بر سر آدمیان گسترده ، و با میوه هاى گوناگون به تغذیه انسان خدمت مى کنند (و هو الذى انشا جنات معروشات و غیر معروشات ).مفسران در تفسیر کلمه معروش و غیر معروش سه احتمال داده اند:1 - همان که در بالا به آن اشاره شد، یعنى درختانى که روى پاى خود نمى ایستند و نیاز به داربست دارند، و درختانى که بدون نیاز به داربست روى پاى خود مى ایستند. (زیرا عرش در لغت به معنى برافراشتن و هر موجود برافراشته است و به همین جهت به سقف و یا تخت پایه بلند، عرش گفته مى شود)2 - منظور از معروش درخت اهلى است که به وسیله دیوار و امثال آن در باغها حفاظت مى شود و غیر معروش درختان بیابانى و جنگلى و کوهستانى است .3 - معروش درختى است که بر سر پا ایستاده و یا به روى زمین بلند شده اما غیر معروش درختى است که به روى زمین مى خوابد و پهن مى شود.ولى معنى اول مناسبتر به نظر مى رسد، و شاید ذکر معروشات در آغاز سخن به خاطر ساختمان عجیب و شگفت انگیز این گونه درختان است ، یک نگاه کوتاه به درخت انگور و ساقه و شاخه پر پیچ و خم آن ، که با قلابهاى مخصوصى مجهز است ، و خود را به اشیاء اطراف مى چسباند تا کمر راست کند، شاهد این این مدعا است .سپس اشاره به دو قسمت از باغها و جنات کرده مى گوید: و همچنین درختان نخل و زراعت را آفرید (و النخل و الزرع ).ذکر این دو بالخصوص به خاطر آن است که از اهمیت ویژه اى در زندگانى بشر و تغذیه او برخوردارند (توجه داشته باشید که جنت هم به باغ و هم

 

تفسیر نمونه جلد 6 صفحه 4

به زمینهاى پوشیده از زراعت گفته مى شود).بعد اضافه مى کند که این درختان از نظر میوه و طعم با هم متفاوتند یعنى با اینکه از زمین واحدى مى رویند هر کدام طعم و عطر و خاصیتى مخصوص به خود دارند، که در دیگرى دیده نمى شود (مختلفا اکله ).سپس اشاره به دو قسمت دیگر از میوه هائى مى کند که فوق العاده مفید و داراى ارزش حیاتى هستند، و مى گوید: همچنین زیتون و انار (و الزیتون و الرمان )انتخاب این دو ظاهرا به خاطر آن است که این دو درخت در عین اینکه از نظر ظاهر با هم شباهت دارند، از نظر میوه و خاصیت غذائى بسیار با هم متفاوتند لذا بلافاصله مى فرماید هم با یکدیگر شبیهند و هم غیر شبیه (متشابها و غیر متشابه )پس از ذکر این همه نعمتهاى گوناگون ، پروردگار مى گوید: از میوه آنها به هنگامى که به ثمر نشست ، بخورید ولى فراموش نکنید که به هنگام چیدن ، حق آن را باید ادا کنید) (کلوا من ثمره اذا اثمر و آتوا حقه یوم حصاده ).و در پایان ، فرمان مى دهد که اسراف نکنید، زیرا خداوند مسرفان را دوست نمى دارد (و لا تسرفوا انه لا یحب المسرفین ).اسراف به معنى تجاوز از حد اعتدال است ، و این جمله مى تواند اشاره به عدم اسراف در خوردن و یا عدم اسراف در بخشش بوده باشد، زیرا پارهاى از اشخاص به قدرى دست و دل بازند که هر چه دارند به این و آن مى دهند و خود و فرزندانشان معطل مى مانند.

 

تفسیر نمونه جلد 6 صفحه 5

  نکته ها

در اینجا به چند نکته باید توجه کرد: 1 - پیوند آیه با آیات قبل - در آیات گذشته از این سوره ، سخن از احکام خرافى بت پرستان در میان بود، که از زراعت و چهارپایان نصیبى براى خدا قرار مى دادند، و عقیده داشتند که این سهام باید به شکل مخصوصى مصرف گردد، و سوار شدن بر پشت بعضى از چهارپایان را تحریم مى کردند و بچه هاى خود را براى بعضى از بتها قربانى مى نمودند.آیه فوق و آیه اى که بعد از این مى آید در حقیقت پاسخى به تمام این احکام خرافى است ، زیرا صریحا مى گویدخالق تمام این نعمتها خدا است ، او است که همه این درختان و چهارپایان و زراعتها را آفریده است و هم او است که دستور داده از آنها بهره گیرید و اسراف نکنید، بنابراین غیر او نه حق تحریم دارد و نه حق تحلیل .2 - در اینکه جمله اذا اثمر (هنگامى که میوه دهد) با ذکر کلمه ثمره قبل از آن چه منظورى را تعقیب مى کند، در میان مفسران گفتگو است ، ولى ظاهرا هدف از این جمله این است که به مجرد اینکه میوه بر درختان ، و خوشه و دانه در زراعت آشکار شود، بهره گرفتن از آنها مباح و جائز است ، اگر چه حق مستمندان هنوز پرداخته نشده است و این حق را تنها در موقع چیدن میوه و در درو کردن (یوم الحصاد) باید پرداخت (دقت کنید).3 - منظور از این حق که بهنگام درو باید پرداخت چیست ؟ بعضى معتقدند همان زکات واجب ، یعنى یکدهم و یک بیستم است ، ولى با توجه به اینکه این سوره در مکه نازل شده و حکم زکات در سال دوم هجرت و یا بعد از آن در مدینه

 

تفسیر نمونه جلد 6 صفحه 6

نازل گردیده است ، چنین احتمالى بسیار بعید به نظر مى رسد.در روایات فراوانى که از اهلبیت (علیهم الاسلام ) به ما رسیده و همچنین در بسیارى از روایات اهل تسنن این حق ، غیر از زکات معرفى شده و منظور از آن چیزى است که بهنگام حضور مستمند در موقع چیدن میوه و یا درو کردن زراعت به او داده مى شود، و حد معین و ثابتى ندارد.و در این صورت آیا این حکم واجب است یا مستحب ، بعضى معتقدند که یک حکم وجوبى است که قبل از تشریع حکم زکات بر مسلمانان لازم بوده ولى بعد از نزول آیه زکات ، این حکم منسوخ شد، و حکم زکات با حد و حدود معینش به جاى آن نشست .ولى از روایات اهلبیت (علیهم السلام ) استفاده مى شود که این حکم نسخ نشده و به عنوان یک حکم استحبابى هم اکنون به قوت خود باقى است .4 - تعبیر به کلمه یوم ممکن است اشاره به این باشد که چیدن میوه ها و درو کردن زراعتها بهتر است در روز انجام گیرد، اگر چه مستمندان حاضر شوند و قسمتى به آنها داده شود، نه اینکه بعضى از افراد بخیل ، شبانه این کار را بکنند، تا کسى با خبر نشود، در روایاتى که از طرق اهلبیت (علیهم السلام ) به ما رسیده نیز روى این موضوع تاکید شده است .

 

تفسیر نمونه جلد 6 صفحه 7

آیه 142 - 144آیه و ترجمه وَ مِنَ الاَنْعَمِ حَمُولَةً وَ فَرْشاً کلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ وَ لا تَتَّبِعُوا خُطوَتِ الشیْطنِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوُّ مُّبِینٌ(142)ثَمَنِیَةَ أَزْوَجٍ مِّنَ الضأْنِ اثْنَینِ وَ مِنَ الْمَعْزِ اثْنَینِ قُلْ ءَالذَّکرَیْنِ حَرَّمَ أَمِ الاُنثَیَینِ أَمَّا اشتَمَلَت عَلَیْهِ أَرْحَامُ الاُنثَیَینِ نَبِّئُونى بِعِلْمٍ إِن کنتُمْ صدِقِینَ(143)وَ مِنَ الابِلِ اثْنَینِ وَ مِنَ الْبَقَرِ اثْنَینِ قُلْ ءَالذَّکرَیْنِ حَرَّمَ أَمِ الاُنثَیَینِ أَمَّا اشتَمَلَت عَلَیْهِ أَرْحَامُ الاُنثَیَینِ أَمْ کنتُمْ شهَدَاءَ إِذْ وَصامُ اللَّهُ بِهَذَا فَمَنْ أَظلَمُ مِمَّنِ افْترَى عَلى اللَّهِ کذِباً لِّیُضِلَّ النَّاس بِغَیرِ عِلْمٍ إِنَّ اللَّهَ لا یهْدِى الْقَوْمَ الظلِمِینَ(144)

  ترجمه :

142 - (و او کسى است که ) از چهارپایان براى شما حیوانات باربر و حیوانات کوچک آفرید، از آنچه او به شما روزى داده است بخورید و از گامهاى شیطان پیروى ننمائید که او دشمن آشکار شما است .143 - هشت جفت از چهارپایان (براى شما آفرید) از میش دو جفت و از بز دو جفت بگو آیا خداوند نرهاى آنها را حرام کرده یا مادهها را؟ یا آنچه رحم ماده هاى آنها در برگرفته ؟ اگر راست مى گوئید (و بر تحریم آنها دلیلى دارید) به من خبر دهید.144 - و از شتر دو زوج ، و از گاو هم دو زوج ، (براى شما آفرید) بگو کدامیک از اینها را خدا حرام کرده است ؟ نرها را یا ماده ها را؟ و یا آنچه رحم ماده ها را در برگرفته ؟ و آیا شما گواه (این تحریم ) بودید، هنگامى که خدا به این موضوع توصیه کرد؟ بنابراین چه کسى ستمکارتر است از آنها که بر خدا دروغ مى بندند، تا مردم را از روى جهل گمراه سازند، خداوند هیچگاه ستمگران را هدایت نخواهد کرد! .

 

تفسیر نمونه جلد 6 صفحه 8

  تفسیر :



خرید و دانلود مقاله درمورد تفسیر سوره انعام آیه 141 تا 146


تحقیق درباره دوخت جلد عینک آفتابی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

دوخت جلد عینک آفتابی

اشاره:

این جلد محکم برای عینک آفتابی با دوخت بریتون و کاموای رنگ روشن گلدوزی سپس با پارچه ابریشمی آستری و تکه پشت آن دوخته شده است.

وسائل لازم:

خط‌کشماژیک نوک نمدی مشکی ضدآبتکه کوچک پارچه کرباس با نخ یک لا کاموا یا نخ برودری دوزی در رنگ‌های: ۱ کلاف زرد، ۳ کلاف سبزسوزن برودری دوزیقیچی و سوزن خیاطینخ کوک با رنگ متضادتکه کوچک پارچه ابریشمی سبزنخ کتانی همرنگ پارچهسوزن قلابدوزیشیوه دوخت:

/

۱. برای درست کردن جلد ابتدا ابعاد عینک را اندازه‌ بگیرید. مستطیلی به‌همان اندازه با ماژیک مشکی روی پارچه کرباس رسم کنید و برای اینکه دوخت بریتون را صحیح انجام دهید فضای موجود را باید به ۴ بخش تقسیم کنید.۲. با دوخت بریتون با استفاده از نخ سبز برای کوک‌های صاف و نخ زرد برای کوک‌های ضربدری، مستطیل را پر کنید.۳. تکه گلدوزی شده را ببرید و یک حاشیه ۱۲ میلی‌متری اطراف آن باقی بگذارید. لبه‌های ترکی دوزی نشده را تو بگذارید و کوک بزنید. سه تکه از پارچه ابریشمی سبز به اندازه ۱۲ میلی‌متر بزرگتر از تکه گلدوزی شده ببرید. سپس در هر تکه ۱۲ میلی‌متر را به زیر برگردانده و کوک بزنید.۴. تکه گلدوزی و یک تکه پارچه ابریشمی را طوری‌که سمت پشت آنها به‌طرف هم باشد روی هم قرار دهید. با سوزن قلابدوزی و نخ همرنگ دولا اطراف لبه‌ها را بدوزید. برای درست کردن پشت جلد، دو تکه بافی مانده پارچه ابریشمی سبز را طوری‌که سمت پشت پارچه‌ها به‌طرف هم باشد روی هم قرار داده و دورتادور لبه‌ها را بدوزید.تکه پشت و تکه جلوی جلد را طوری‌که سمت پشت آنها به‌طرف هم باشد در امتداد لبه‌ها به‌هم بدوزید.منبع:www. vista.ir/ن



خرید و دانلود تحقیق درباره دوخت جلد عینک آفتابی