لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
مسجد جامع ساوه
این مسجد در منطقه نیستانک قرار دارد .
پیشینه نیستانک سابقه تاریخی نیستانک به قرنها پیش از اسلام و اولین دوره های شکل گیری تاریخ ایران می رسد ( رهاورد تحقیق نیستانکدکتر هدایت الله نوری فرهنگ اصفهان شماره 13 ) ادر عهدی که تاریخ آن را به یاد ندارد در جای کویرهای مرکزی دریای بزرگی بوده که بتدریج خشک شده و بقایای آن هنوز به صورت دریاچه ها و شوره زارها خودنمایی می کند. تصور می رود در عهدی که هنوز رطوبت داخله فلات بیشتر از امروزه بوده حاشیه اطراف کویر را مراتع و جلگههایی که در دهانه دره های کوهستانی قرار گرفته و پوشانده و موجبات یک نوع زندگی فعال شبانی را فراهم کرده است و مردمی که مربوط به دوره حجر بوده اند و زندگی قبلی آنها در دره های کوهستان از راه شکار و سکونت در غار تامین میشده از دره ها به طرف پایین سرازیر شده ، در این دشتهای خرم سکونت اختیار کرده ، پایه یک مدنیت بر سکونت در ده را ریخته. (تاریخ ایران تالیف گیرشمن.) ادریاچه ساوه که در شب میلاد پیامبر اسلام خشک شده تا نواحی مرکزی ایران امتداد داشته و نائین بر ساحل آن بوده است. برخی گویند نائین جایی که در آن نی می روید ، چنانچه روستاهای نیستانک و نیستان در آن حوالی گویای این وجه تسمیه اند و در کوه مشهور به ( کلیزه ) واقع در شمال نائین آثار لنگر دست ساخته ای موجود است. ( سیمای نائین تالیف غلامرضا علی زواره ) . او هنوز در دره نیزار نیستانک نی میروید. این دره و چند دره دیگر در کوه چهار گنبد واقع و نیستانک قدیم همان منطقه بوده است که نیزاریها در آنجا سکونت داشته اند و تاریخ آن روشن نیست. ااز آثار قبل از مهاجران آریایی ها که مهاجرتشان ظاهراً در اواسط هزاره دوم قبل از میلاد آغاز شد و به فلات ایران و سواحل بحر خزر دست یافتند بومی های ساکن ایران را دیو خوانده اند. دیوها مردمان قهرمان و پیکار جوی بومی بوده اند. جنگ آریانها با دیوان از زمان کیومرث پیشدادی آغاز شد و تا پادشاهی تهمورث دومین پادشاه از سلسله پیشدادیان به درازا کشید. ااز آثار توتمیزم در نیزار نمادین عقاب – اژدها و درخت کهنسال وًّن می باشد. اایمان و احترام خاص به بعضی نباتات و حیوانات و موجودات از افکار باستانی و اندیشه های بدوی انسان عصر حجر است ( تاریخ ادیانتالیف علی اصغر حکمت ) که هر قبیله و عشیره در اعصار قبل از تاریخ نسبت به یک درخت خاص و حیواناتی حرمتی قائل می شده و آن را حافظ و نگاهبان قوم و قبیله خود می دانسته است. در شاهنامه اشاره ای به پرچم های گوناگون ایرانیان قدیم آمده که عشایر و طوایف لشکریان شاهنشاه ایران هر کدام دارای پرچمی با نقوشی مخصوص خود داشته اند. توتمیزم که از افکار باستانی و اندیشه های بدوی انسان عصر حجر بود در نیزار نیز مرسوم بوده است. ادر دوران مادها مردم نیزار تغییر مکان داده و در دشت عٍّز ( نام یکی از خدایان باستان ) آی ( آباد ) شده اند. بقایای عزّت آباد کهن به شکل تپه هایی است که طی قرون متمادی از عمارات مخروبه ، آرامگاه مردگان و بقایای همه نوع وسایل زندگی اکنده شده است و استخوان مردگان بچشم می خورد. معمولاَ مردگان را به پهلو خوابانیده پاهای آنان را کمی جمع و دستهایشان را دم دهن قرار داده اند ، آذوقه مورد نیاز آنها در ظروف گلی درون قبر نزدیک دستشان دیده می شود. بدین ترتیب ساکنین عزّای به زندگی پس از مرگ معتقد بوده اند. (بنابر ادعای ژ- کونتنو قدمت این گورها به 3 هزار سال قبل از میلاد مسیح می رسد ) . ابنابر ادعای زردتشیان و افسانه های محلی در دوران کهن این محل یکی از مراکز مهم دینی زردتشت محسوب می شده و موبدها برای تعلیمات عالیه از سراسر نقاط به این مرکز دینی مراجعه و در نزد موبد موبدان ( موبد موبدان که قدرتش فقط از شاه کمتر بود بر یک طبقه مقتدر و حاضر در صحنه که افراد آن مغان یا مجوسان نامیده می شوند و مقامشان ارثی بود حکومت می کرد ) نیستانکی بتدریس مشغول می شده اند از آثارهای تاریخی عزای که نامی از آن باقی مانده برج و بارو و آتشکده و معبدی است که در آغاز شهر عزّای بنا شده و سپس در اثر مرور زمان و جنگلها از بین رفته است.نیستانه ( نیستانک ) در عهد کیانیان جزو یکی از هفت شهرهای لیلاز یا لاسون محسوب می شده است. ( حدود این شهرها از موغار شروع و تا نزدیکی کویر و از طرف دیگر تا نزدیکی یزد امتداد داشته است. ) که لیلاز پدر کیخسرو ( سومین پادشاه داستانی از سلسله کیانیان ) کیانی آنها را احداث کرده است و بمرور شاهزادگان کیانی به عمارات آن افزوده و قناتهایی حفر نموده اند که عبارتند از مهرداران و قنات مهرآباد لغت مهر که در اول اسم ذکر شده اصولا وابسته به زمان مهر پرستان و زردتشتان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
دانشگاه آزاد اسلامی – واحد سما نیشابور
عنوان :
مسجد جامع اصفهان
استاد ارجمند :
سرکار خانم عماری
تهیه و تنظیم :
سید علیرضا مهدی زاده
زمستان 86
مسجد جامع اصفهان
مسجد جامع اصفهان خرقهای است هزارگون به ارث رسیده از گذشتگان که در طول 12 قرن هر وارثی نقشی بر اندام آن انداخته، از معماری ساده قرن دوم ه.ق تا آجرکاریهای سلجوقی و نقوش کاشیکاری صفوی به قول دکتر «حسین یقینی» پژوهشگر تاریخ و معماری آلبومی از هنر معماری ایرانی.
انعقاد نطفه اصفهان بزرگ را باید همزمان با بنیاد مسجد جامع اصفهان در محل فعلی آن در سال 156 ه.ق دانست. بنای اولیه مسجد را طایفه بنی تمیم روی تپه یهودیه بنا کردند و بعدها ثروتمندان زمینهای اطراف منتهیالیه شمال غربی مسجد را به آن اضافه کرده و کم کم بنای فعلی مسجد جامع امروزین را شکل دادند.
گرچه اعتقادی میان مردم اصفهان رواج دارد که معتقدند مسجد جامع اصفهان در محلی بنا شده که پیش از اسلام آتشکده بوده است اما این نظریه همچنان در هالهای از ابهام باقی مانده در حالی که علت این ادعا را وجود یک «پی» دوره ساسانی در زمین محل گنبد خواجه نظام الملک میدانند اما دکتر «یقینی» با قاطعیت میگوید که بر اساس شواهد تاریخی این جا زمین بکری بوده که از ابتدا برای ساخت مسجد اختصاص داده شده است.
به هر روی مسجد سادهای که قبیله بنی تمیم بنا کردند کم کم با گسترش جمعیت اصفهان در قرن سوم هجری و نیاز به فضایی وسیعتر در زمان خلیفه عباسی «المستعصم» در سال 226 ه. وارد دومین مرحله تحول اساسی خود شد، مسجد اولیه تخریب و مسجدی عظیم با وسعتی چند برابر مسجد اولیه جایگزین آن شد که به شکل مساجد جامع سایر شهرهای اسلامی همزمان خود بود شبستان این مسجد و جبهه جنوبی به سمت قبله دارای شش دهانه، شمال چهار دهانه و شرق و غرب دو دهانه داشت و دیواری خشتی مسجد را در برگرفته بود. نمای خارجی مسجد نیز با طاقههایی از کاهگل سرخ رنگ تزئین شده بود.
مرحله سوم تحولات مسجد جامع اصفهان را باید در قرن چهاردهم ه.ق و اوج جنبشهای ملی و تشیع و به دنبال آن ظهور سلسله آل بویه مشاهده کرد.
انتخاب اصفهان به عنوان یکی از مراکز عمده فرمانروایی این خاندان مسجد جامع را دور از تحولات نگه نمیدارد و در این مرحله علاوه بر الحاقاتی که در جهت توسعه مسجد صورت میگیرد یک مرمت کلی نیز در آن انجام میشود که با کم کردن از فضای باز صحن مسجد یک دهانه با ستونهای آجری نقش هندسی به شبستانهای سرپوشیده دور آن اضافه میشود ولی این قدم در طرح اساسی مسجد جامع تغییر عمدهای وارد نمیسازد..
اما شاید بزرگترین تحولاتی که به نوعی به مسجد جامع امروزین منجر شده است را باید در مرحله چهارم تغییرات یا به نوعی در دوره سلسله سلجوقیان دنبال کرد. مسجد بزرگترین تغییرات را از نقطه نظر کالبد داخلی و خارجی در قرون پنج و شش ه.ق به خود دید و بزرگترین تحول معماری ایران اسلامی در این دوره تاریخی ایجاد شد، درآمدن از پوسته مسجد ساده شبستانی به شکل مساجد چهار ایوانی که ویژه مساجد ایرانی است احتمالا از قرن پنج ه.ق به بعد و با مسجد جامع اصفهان آغاز شد. با ساختن گنبد خواجه نظامالملک در جنوب و گنبد تاجالملک در شمال مسجد و ایجاد چهار ایوان، مسجد از حالت شبستانی ساده درآمد. از این پس معماری مساجد چهار ایوانی ویژگی بارز معماری مساجد ایران میشود.
اصفهان از این زمان در فاصله قرون 7 تا 11 ه.ق که توسط صفویان به پایتختی برگزیده میشود دچار نوسانات شدید اقتصادی، اجتماعی و سیاسی میشود و به تبع آن تغییراتی در دوره ایلخانان، آل مظفر، تیموریان و ترکمنان آق قویونلو و... در مسجد جامع به وجود میآید که این تغییرات بیشتر در سطوح خارجی به خصوص نماهای داخلی مسجد، ایوانها و تغییراتی در استخوانبندی بخشهایی از مسجد است.
تغییرات مسجد جامع از زمان سلجوقیه به بعد
جالبترین آثار مسجد جامع در طی 60 سال حکومت سلجوقیان در فضای 22 هزار متر مربعی مسجد به وجود میاید در زمان سلطنت چهار پادشاه سلجوقی، ملکشاه، برکیارق، محمدبن ملکشاه و محمودبن محمد بن ملکشاه.
از آثار این دوره میتوان به ایجاد گنبد خواجه نظام الملک در جنوب مسجد توسط خود او و کتبیه کوفی آن به نام پادشاه وقت اشاره کرد، همچنین گنبد شمالی (تاج الملک) که نزد مردم به گنبد خاکی شهرت دارد و به دستور ترکان خاتون ملکه سلجوقی بنا شد، این گنبد از نظر معماری و هنری زیباترین اثر معماری جهان نام گرفته است.
در همین جا ذکر این نکته جالب است که مسجد جامع اصفهان تنها مسجدی است که دو گنبدخانه دارد و نمونه آن را ما در هیچ مسجدی سراغ نداریم.
بخش دیگر مسجد جامع که در دوره سلجوقی ساخته شده چهلستون (ستونهای آجری) و شبستانهای شمال و جنوب مسجد با طاقنماهای آجری متنوع است که در حال حاضر جلب توجه میکند. در دو ضلع شرقی و غربی مسجد نیز آثاری وجود داشته شامل صومعه و کتابخانه که در آتشسوزی سال 514 یا 515 ه.ق از بین رفته است. در زمان سلطان محمود سلجوقی اسماعیلیان به مسجد حمله میکنند و کتابخانه نفیس آن را آتش میزنند گفته میشود فهرست کتابهای کتابخانه در سه جلد قطور تنظیم شده بوده است. کتیبهای در شمال شرق مسجد و اطراف قدیمیترین سردر از این حریق حکایت میکند.
ضلع جنوبی مسجد
گنبد خواجه نظامالملک از جمله مهمترین و شاخصترین بنای ضلع جنوبی مسجد و از زیباترین آثار دوره سلجوقی با تزیینات گچی و آجری است که از سال 465 تا 485 (اوایل قرن ششم) اساس ساختمان آن بنا شد سقف آن مقرنس است و در اواخر قرن نهم هجری به امر حسن بیک آق قویونلو
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
مدیریت جامع کیفیت
فلسفه مدیریتی
کدام فلسفه مدیریتی ارجح است؟
مدیریت جامع کیفیت فلسفه برتر
تعریف مدیریت جامع کیفیت
ارکان فلسفی مدیریت جامع کیفیت
فرضها و اصول مدیریت جامع کیفیت
عناصر ساختاری مدیریت جامع کیفیت
مراحل اجرایی مدیریت جامع کیفیت
* فلسفه مدیریتیارتقای کیفیت از انتخاب فلسفه مدیریتی شروع می شود. در سفر بی پایان ارتقای کیفیت نقطه شروع برای تلاشهای ارتقای کیفیت در یک سازمان انتخاب آگاهانه یک فلسفه مدیریتی است. ابتدا باید مدیران ارشد سازمان از میان فلسفه های مدیریتی رایج فلسفه ای را برای جهت دادن به تلاشهای سازمان خود انتخاب نمایند . فقط انتخاب آگاهانه درست و توام با باور میتواند انرژی لازم را برای جهت گیری جدید سازمان آزاد نماید.باید توجه کرد که انتخاب درست اگر چه بسیار حائز اهمیت است ،ولی اگر قرار است فلسفه مدیریتی انتخاب شده موجب تحول اساسی در سازمان گردد اجرای صحیح آن کمتر از اجرای آن نمی باشد. بدین معنی که مدیران ارشد ممکن است بر اساس تجربیات دیگران به اثر بخشی یک فلسفه مدیریتی ایمان بیاورند،ولی کسی نمی تواند برای اجرای آن فلسفه در سازمانهای مختلف نسخه واحد بپیچد باید در هر سازمان با توجه به شرایط موجود،مناسبترین روش اجرایی را پیدا کرد ممکن است برای اجرای یک فلسفه واحد در سازمان های مختلف روشهای متفاوتی انتخاب گردد!
*کدام فلسفه مدیریتی ارجح است؟برای انتخاب فلسفه مدیریتی مناسب باید معیارهایی ارائه داد تا در پرتوی آنها بتوان انتخاب آگاهانه تری داشت.در زیر تعدادی از این معیارها ارائه می شود بدیهی است که معیارهای ارائه شده در زیر فهرست کاملی نبوده و می توان معیارهای دیگری را نیز اضافه نمود.√ معیار اول برای انتخاب یک فلسفه مدیریتی ارجح این است که فلسفه انتخابی بتواند مشتری محوری ،کیفیت و ارتقای مستمر را در فلسفه وجودی یک سازمان و فلسفه شکل گیری آن ادغام کند به عبارت دیگر فلسفه انتخاب شده باید بتواند از نقطه چرا هستم جهت گیری سازمان را مشخص کند.√ دومین معیار انتخاب عبارتست از این که فلسفه مدیریتی انتخاب شده و عناصر اصلی تشکیل دهنده آن ساده شفاف و برای همه قابل درک باشد بدین معنی که درک آن متاثر از موقعیت سازمانی دانش مدیریتی و فنی یا حتی سواد افراد نباشد;هر کس هر کجا قرار گرفته است آن را بخوبی درک کند و بتواند بر اساس درک درست آن نقش خود را در جهت گیری سازمان ایفا نماید.√ معیار سوم برای انتخاب یک فلسفه مدیریتی مناسب عبارتست از این که فلسفه انتخاب شده بتواند همه اجزا و عناصر یک سازمان را به عنوان یک سیستم با هم هماهنگ و هم جهت نماید و به تعامل آنها جهت گیری دهد.بدیهی است تنها نگاه سیستمیک و فرایندی می تواند همه اعضا عناصر و منابع سازمان را حول ارزشهایی چون مشتری محوری و ارتقای مستمر هماهنگ و هم جهت نماید هر فلسفه ای که کلیت یک سازمان را خدشه دار کند و افراد و واحدهای سازمانی را به جزء نگری مبتلا کند سازمان را از حیاط ساقط خواهد کرد.√ معیار چهارم عبارتست از این که فلسفه مدیریتی انتخاب شده باید بتواند فضاهای خالی بین نمودار سازمانی را که به حریم های مقدس و نفوذناپذیر تبدیل شده اند ،پر کند به عبارت دیگر خروج از این فضاها و حریم ها که بنا به ضرورت سازماندهی درونی یک سازمان به وجود آمده اند را نه تنها لازم بلکه واجب بداند و افراد و واحدها را به طور طنیعی کنار هم قرار دهد. √ معیار پنجم این که هر فلسفه مدیریتی که بتواند جو سازمانی را به یک جو «یادگیری» تبدیل کند ارجح است. در اینجا نیز باید یک بستر طبیعی برای یادگیری وجود داشته باشد باید فلسفه مدیریتی یک میل طبیعی ،انگیزه درونی و شوق سازمانی برای یادگیری ایجاد نماید .√ معیار ششم برای انتخاب فلسفه مدیریتی مناسب این است که بتواند بدون «اعمال زور» قدرت تصمیم گیری اقدام و تاثیر گذاری را از رأس سازمان به قاعده آن منتقل نماید به عبارت دیگر باز هم به طور طبیعی ، «رهبری» را در سازمان توزیع نماید. در این صورت هر کس خود را در هدایت و جهت گیری سازمان و بقا و سود و زیان آن سهیم می داند.√ معیار هفتم فلسفه ای ارجح است که برای ارتقای عملکرد سازمان یک دیدگاه «استراتژیک»داشته باشد وجود رسوبات ضخیم سنتها،باورها،طرز فکر ها و ارزشها در سازمانها از یک طرف و پیچیدگیها و سیال بودن محیط بیرون سازمان ها از طرف دیگر ما را محتاج یک فلسفه مدیریتی می کند که برای قرار دادن سازمان در یک موقعیت برتر یک دیدگاه استراتژِیک و بلند مدت را ترغیب و تشویق می کند √ معیار هشتم بالاخره فلسفه ای ارجح خواهد بود که اتکا به اعداد و ارقام و سنجش را ترغیب می کند با این دیدگاه علاوه بر این که حرکت سازمان باید جهت دار باشد باید سازمان برای نشان دادن هر نوع تغییر ،اثبات هر نوع ارتقای عملکرد و برداشتن هر گام در راستای پاسخگویی به نیازها و انتظارات مشتری ها سنجش انجام دهد به عبارت دیگر سنجش باید«تاروپود»تلاشهای ارتقا را تشکیل دهد.
* مدیریت جامع کیفیت فلسفه برتربه اعتقاد ما مدیریت جامع کیفیت همه ویژگیهای بالا را شامل می شود مدیریت جامع کیفیت با داشتن ارکان فلسفی و اصول ساده و قابل درک و فراهم نمودن یک بستر طبیعی برای تلاشها شاید تنها گزینه در پیش روی مدیران باشد سه رکن مهم فلسفه مدیریت جامع کیفیت یعنی مشتری محوری فرایند گرایی و ارتقای مستمر هم در رأس یک سازمان و هم در قاعده آن قابل درک و اجرااست.مدیران ارشد سازمان از تحلیل فلسفه وجودی سازمان دورنما و رسالت آن فرایند های کلیدی را تعیین می کنند و در راستای تحقق رسالت سازمان و پاسخگویی به نیازها و انتظارات مشتری ها همه افراد سازمانی ،یعنی«صاحبان فرایند ها»را برای ارتقای عملکرد فرایند ها آماده و بسیج می نماید کارکنان نیز از قاعده سازمان با ارتقای عملکرد فرایند های کلیدی با مدیران ارشد سازمان همگام و همراه می شوند برآیند دو حرکت از«بالا به پایین»و از« پایین به بالا »موجب دگرگونی و تحول اساسی و جهت دار در سازمان خواهد بود تداوم این دو حرکت و حمایت آن دو از هم به نهادینه شدن مدیریت جامع کیفیت خواهد انجامید. انتخاب و اجرای چنین فلسفه ای است که به روشها و ابزار ارتقا از جمله روش ها و ابزار آماری معنی می بخشد.کسانی که تلاش کرده اند بدون معرفی یک فلسفه مدیریتی از روشها و ابزار برای «حل مشکل»یا«ارتقای کیفیت»استفاده نمایند هرگز نتوانسته اند موجب تغییرات دائمی شوند سازمانها شاهد دهها سال تجربه در زمینه کار برد روشها و ابزارهای مختلف بوده اند که بر سرنوشت آنها تأثیرات استراتژیک نداشته اند. سازمانها قبل از هر چیزی محتاج یک فلسفه مدیریتی مناسب می باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
«بسم الله الرحمن الرحیم»
موضوع تحقیق:
مسجد جامع فهرج یزد
استاد راهنما:
جناب آقای اشعاری
تهیه و تنظیم:
سولماز رحمانی راد
جهاد دانشگاهی یزد واحد اردکان
تابستان 86
معماری (سبک خراسانی)
شیوه خراسانی در سده ی نخست هجری پدید آمد و تا سده ی چهارم ادامه یافت. آن چه درباره ی فرهنگ این زمان پیداست، این است که دگرگونی های فرهنگی، بیشتر در خراسان رخ می داد. این سرزمین زادگاه تحسین نمونه های هنر و معماری اسلامی است و از آن جا به شهرهایی چون دامغان و یزد رسیده است. از دیدگاه نیارشی، معماری شیوۀ خراسانی با شیوۀ پارتی تفاوتی نکرد. در این شیوه هم چفدهای مازه دار (بیز یا مرغانه ای) به کار می رفت، اما بلندای پاکار چفدها را کم می گرفتند و معمولاً کمی بیش از بلندای قد یک انسان بود و این چنین بلندای ساختمان را کوتاه می ساختند.
ساختمایه ای که در این شیوه به کار رفته «بوم آورد یا ایدری» بوده است، یعنی آن را از خود محل ساخت به دست می آورند، نه از جاهای دیگر. برای نمونه، در مسجد جامع فهرج، دیوارهای چینه ای از گل فهرج و ستون ها از خشت است.
یکی از نمونه ساختمانهایی که در این شیوه پدیدار شد و در معماری ایران همواره جایگاه ارجمندی داشته و دارد، مسجد است.
معماری مسجدهای نخستین برگرفته از تهرنگ مسجد مدینه بود. همانگونه که در تاریخ آمده، جایگاه مسجد توسط شتر برگزیده شد.
یکی از اصیل ترین ساختمان های شیوۀ خراسانی، مسجد جامع فهرج است. این مسجد شاید کهن ترین مسجد ساخته شده در ایران است که ویژگی های نیارشی شیوۀ پارتی (ساسانی) را داراست.
تهرنگ آن و جایگاه میانسرا، شبستان و صفه ها، آشکارا آن را اثری از روزگار اسلامی معرفی می کند که از نخست برای مسجد ساخته شده و مانند مسجدهای صدر اسلام، دارای طرحی ساده و بی پیرایه می باشد. آرایه های گچ بری شکنجی و پیچک های آن، همانند آرایه های کاخ کسری در تیسفون است.
نقشه مسجد جامع فهرج بسیار ساده است، حتی ساده تر از تاریخانه ی دامغان.
شبستانی با سه هانه دارد که دهانه ی میانی بزرگتر از دهانه ی چپ و راست است. چفدهای همه ی آن ها بیضی است. تاق ها نیز آهنگ (ناوی یا کوره پوش) است.
میانسرای کوچک مسجد، از جنوب به سه دهانه شبستان و از شرق و غرب هر یک به دو دهانه رواق محدود می شود. پهلوی شمالی میانسرا، چهار صفه دارد که با درگاه هایی به هم را داشته و اکنون بسته شده است. چفدهای بالای درگاه ها مانند درگاه های ساسانی، دارای هویه (نشانه) هستند و پاکار آن ها کمی از جرز های دو سوی درگاه پس نشسته است. جرزهای نمای میانسرا، چند تاقچه با چفدهای شکنجی دارد.
یکی از ویژگی های جالب این مسجد، نقش درهای ساسانی است که با گچ، بر روی دیوار شرقی، نگاشته شده است. به طور کلی معماری این مسجد، به جز نقشه آن که چیز تازه ای است، معماری ساسانی است، حتی «زغره ها» و ستونک هایی که در چهار گوشه ستون های شبستان است و سه ستون و درگاه ها، همه به شیوه ی معماری پیش از اسلام آرایش شده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
مقدمه
در ابتدا وظیفه ی انسانیم حکم می کند که از استاد فرزانه و محترم خود خانم دکتر زرین فخار به خاطر راهنمایی های شایان و بی دریغشان در رسیدن من به سر منزل و هدف اصلی خود نهایت قدر دانی و سپاس گذاری را به جا آورم و از خداوند منان عمری با عزت ، سلامتی و موفقیت را برای استاد عزیز خواستارم تا زیر سایه ی دانش و راهنمایی ایشان دانش جویان لایق و عالم بیش از گذشته و حال به آینده تحویل داده شود .
و در آخر کمال تشکر را دارم از تمامی مسئولین مسجد جامع شبستر و موزه ی ملی آذرباییجان تبریز و پژوهشکده ی یحیی زکی تبریز ( کتابخانه ی میراث فرهنگی آذرباییجان شرقی ) به خاطر تمامی راهنمایی ها و همکاریهای ارزشمندشان .
فصل اول
- حدود و موقعیت آذربایجان شرقی
محدوده ای از ایران اسلامی را حدود 455 کیلومتر مربع نام آذربایجان شرقی را به خود گرفته است . در گوشه ی شمال غرب ایران قرار دارد .
از نظر مختصات جغرافیایی مدارهای 26 دقیقه و 39 درجه و 45 دقیقه و 36 درجه منتهی الیه شمالی و جنوبی منتهی الیه غربی و شرقی استان را می پوشاند .
در سال 1316 شمسی کشور ایران به ده استان و آذربایجان به دو استان تقسیم شده ، اولی استان آذربایجان شرقی ( سومین استان ایران ) و دومی آذربایجان غربی ( چهارمین استان ایران ) شد و اکنون به سه استان آذربایجان شرقی ، آذربایجان غربی و اردبیل تقسیم شده است .
- شهر شبستر مرکز تجاری و ادارای شهرستان شبستر در آذربایجان شرقی
شبستر شهری است که در دامنه ی جنوبی کوه میشر و شمال دریاچه ی ارومیه بین تبریز و سلماس قرار گرفته است ، این شهرستان از ده کیلومتری شهر تبریز شروع و تا بیست و پنج کیلومتری شهر سلماس گسترش یافته است . شهرستان شبستر که در دفاتر مالیاتی سابق و مکاتبات اداری بنام ارونق و انزاب مضبط و در بین اهالی و شهرستانهای مجاور به گونئی معروف است .
شبستر در مسیر راه تبریز – سلماس قرار گرفته که به تبریز 68 کیلومتر فاصله دارد و ارتفاع آن از سطح دریاهای آزاد 1350 متر و اختلاف ساعت آن با تهران 22 دقیقه و 40 ثانیه است .
-مختصات جغرافیایی شهرستان شبستر
شهرستان شبستر از نظر مختصات جغرافیایی از 38 درجه و 10 دقیقه عرض شمالی و 45 درجه و 43 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ .
-وجه تسمیری شبستر
شبستر معرب کلمه ی چئوستر یا چوستر و یا چی بستر است و چی چیست در لغت زندی به معنی کوه و کوهسار کی باشد و تر پسوند آن است . و بر روی هم معنی کوپایه یا دامنه کوه را می دهد . با در نظر گرفتن اینکه اغلب جغرافی نگاران قدیم نام دریاچه ی ارومیه را چی چیست ضبط کرده اند این حدس به یقین تبدیل می شود که شبستر نام خود را از این دریاچه گرفته و در هر حال از نام های قبل از اسلام است .
- جاده ابریشم
مناسبات بازرگانی بین آسیا و اروپا از دید باز وجود داشته است ، عمده ترین راه ارتباطی بین این دو دنیا جاده کاروان رومی بود که از چین آغاز می گردید و به کناره های دریای مدیترانه ، دریای سیاه و سر انجام به اروپا می رسید . که علاوه بر مبادلات جنسی برخی نقل انتقالات فرهنگی و مدنی بین شرق و غرب صورت پذیرفت . این جاده به جاده ابریشم معروف شد ( آخرین دهنده ی این پل ارتباطی منطقه ی شبستر است ) . جاده ابریشم در قزوین به دو شاخه تقسیم می شد که یکی از آنها از طریق همدان و بغداد و موصل به انطاکیه در کنار دریای مدیترانه می رسید و دیگری به آذربایجان می آمد ، گفتنی است که بقایای جاده ابریشم هنوز هم در این شهرستان موجود است .
فصل دوم
- آثار تاریخی منطقه ی اورنق و انزاب « شبستر »
این منطقه آثار بسیار تاریخی کثیر و ارزشمندی در خود جای داده که از مهم ترین آنها می توان به مسجد جامع شبستر اشاره کرد .
مسجد جامع شبستر