لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
درس تعلیم و تربیت کودکان
بازیهای کودکان پیش دبستانی-آموزش هنر به کودکان پیش دبستانی-آموزش ریاضی در کودکان پیش دبستانی
آموزشهای پیش دبستانی ، بازی محورند . به عبارت دیگر ، روش آموزشی، مبتنی بر انجام بازیهای مختلف و فعالیتهای آزاد است . تمایل ذاتی کودکان برای به نمایش گذاشتن جنبه های درونی خود و شناخت دنیای اطراف ، بازی نام دارد . بازی ، وسیله ای برای درک درون کودک است . تئوریهای مختلفی از سوی روانشناسان ، در مورد اهمیت بازی کودک ارائه شده است. یکی از این نظریات ، متعلق به روانکاوی به نام فروید است . روانکاوان معتقدند که بازی ، وسیله ای برای کاهش اضطراب کودکان ، حل تعارضات آنها و کاهش آسیبهای عاطفی آنها می باشد . روانشناسان شناختی معتقدند که کودک از طریق بازی ، به خلق دنیای خود می پردازد ، گاهی نقش بزرگترها را ایفا می کند و از این طریق ، رشد شناختی وی تقویت می گردد . روانشناسان رشدی، بازی را با جنبه های مختلف رشد ، از قبیل تقویت عضلات بدن ارتباط می دهند . از نظر روانشناسان اجتماعی ، بازی موجب هماهنگی رفتار کودک با دیگران می شود و کودک از طریق بازیهای گروهی ، سازگاری با دیگران را می آموزد. در دوره پیش دبستانی ، از طریق بازی ، می توان شیوه زندگی و همزیستی با دیگران را به کودک آموزش داد .
بازیهای آزاد و بازیهای قاعده دار
بازیهای کودک در دوره پیش دبستانی ، ابتدا به صورت " Play " می باشد، یعنی قاعده مند نیست . مربی باید کودک را از سوی بازیهای آزاد و بی قاعده ، به سمت بازیهای قاعده مند سوق دهد و از این طریق ، به شکل گیری مفهوم قاعده و فانون در ذهن کودک کمک نماید. مونته سوری که اولین موسس باغ کودکان در ایتالیا بود ، معتقد است که در اواخر دوره پیش دبستانی، بازیهای بی قاعده و بی هدف باید به سمت بازیهای توأم با کار سوق داده شوند (یعنی در حدود شش سالگی که میل به کار در کودک ظاهر می شود) . بازیهای توأم با کار، بازیهایی هستند که هدف و نتیجه خاصی دارند . بازیهای قاعده دار ، فقط دارای قاعده اند و لزوماً هدفمند نیستند . در بازیهای توأم با کار ، کودک دارای هدف است و تا زمانی که به هدف خود نایل نشود ، کار را رها نمی کند ، اما در بازیهای ساده ، ممکن است که کودک در حین بازی ، کار را رها کند و به امر دیگری بپردازد . بنابراین ، از طریق بازیها ، باید میل به کار را در کودک تقویت نمود .
نقش مربی در بازی
مربی در بازیهای کودک باید سه نقش را ایفا کند . این سه نقش عبارتند از : 1-مشاهده گر باشد . 2-طراح یا سازمان دهنده فضای بازی و مواد آموزشی لازم باشد . 3-ارزش گذار باشد . در مواقع عدم دسترسی کودک پیش دبستانی ، به کسی که بتواند از لحاظ رشدی در وی تأثیر مهمی بگذارد ، مربی می تواند به صورت آشکار یا پنهان، این نقش را ایفا نماید . مربی باید مواد آموزشی و فرصتهای لازم ، برای بازیهای خلاق و متفکرانه کودک را فراهم نماید .
نفش والدین
والدین در محیط خانه ، باید نقش همبازی کودک را به عهده بگیرند . این امر موجب نزدیکی و ارتباط آنها با کودک و افزایش اعتماد به نفس وی می شود؛ در ضمن به رشد شناختی و عاطفی کودک بسیار کمک می کند . والدین باید به بازیهای کودک توجه داشته باشند ، در آن ها شرکت کنند و شرایط لازم را برای بازی آنها فراهم نماید . آنها باید بازیهای خلاق را در اختیار کودک بگذارند و از این طریق ، موجب افزایش روحبه کنجکاوی و خلاقیت کودک شوند . در دوره پیش دبستانی ، باید با توجه به اصل نشاط از طریق بازیها ، زمینه شادی و نشاط در کودک فراهم شود ، و این امر باعث شادمانی در دوران بزرگسالی می گردد .
آموزش هنر به کودکان پیش دبستانی
در ادامه بحث ، پیرامون ابعاد مختلف برنامه های درسی و فعالیت های یادگیری آموزش پیش دبستانی ، آموزش هنر به کودکان پیش دبستانی را توضیح می دهیم . همه انسانها دارای حس و استعداد زیبایی شناختی هستند . تعلیم و تربیت باید حس زیبایی شناختی افراد را شکوفا کرده و آن را پرورش دهد . یکی از اهداف عمده نظام آموزشی ایران ، پرورش حس زیبایی شناختی کودکان ، در تمام مراحل می باشد .
حس زیبایی شناختی
منظور از حس زیبایی شناختی ، ایجاد قوه ادراک زیبایی ها در کودکان می باشد . به عبارت دیگر ، کودک بتواند زیبایی ها را درک و از آن لذت ببرد. زیبایی ها ارتباط مستقیمی با هنر دارند . ادراک زیبایی ، یک جنبه آموزش هنر می باشد و در امتداد آن ، خلق زیبایی هاست. کودکان در نظام آموزشی، باید بتوانند آثار زیبا و بدیعی خلق کنند تا دیگران هم از آنها لذت ببرند . با توجه به این مسأله ، هدف عمده تعلیم و تربیت ایران ، آموزش هنر در دوره پیش دبستانی است که یکی از ابعاد مهم درسی می باشد . روانشناسان شناختی معتقدند هنر بازتاب دانش و تفکر است . جنبه نمادین و سمبلیک هنر ، باعث تقویت فکر و رشد شناختی کودکان می شود. آموزش هنر ، زمینه ساز پیشرفت تحصیلی در مراحل بعدی تعلیم و تربیت است. نظریه روانکاوی بر جنبه عاطفی هنر تأکید می کند . روانکاوان معتقدند : هنر از نظر عاطفی، موجب کاهش احساس خشم، نفرت و پرخاشگری در کودک می شود. خلق آثار هنری ، جنبه تصاعدی دارد و باعث تقویت اعتماد به نفس کودک می شود . روانکاوان معتقدند که نقاشی های آزاد در دوره پیش دبستانی و مقاطع بالاتر، آینه ناخودآگاه کودک است . شکل والدین در محیط خانه ، باعث مشکل عاطفی کودک می گردد و از طریق نقاشی ، می توان به این مسأله پی برد . در دوره پیش دبستانی ، علاوه بر نقاشی، کاردستی نیز اجرا می شود. کودک پیش دبستانی در کار هنری ، قادر به برش درست مقواها نیست . به همین دلیل ، به والدین توصیه می شود که در درست کردن کاردستی با کودک مشارکت داشته و در پرورش استعدادهای وی کوشا باشند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن .doc :
هوش عاطفی در تعلیم و تربیت
یک فرد تحصیل کرده1 یا فرهیخته چگونه فردی است؟ بر اساس تعاریف یا رویکردهای جدید، فرد تحصیل کرده، فردی است آگاه2 مسئولیت پذیر3 و علاقمند4 که برخی به این صفات، صفت پرخاشگر یا خشن نبودن5 هم اضافه می نمایند]343[ . این اظهارات به این معنی است که تمرکز و علاقه سنتی بر مهارتهای ذهنی چون هوش بهر IQ، جای خود را به علاقه شدید و تمرکز بر مهارتهای اجتماعی و عاطفی و هوش بهر عاطفی (EQ) و مهارتهای هوش عاطفی (EI) داده است. دلایل گوناگونی برای این جابه جایی، عنوان شده است که یکی از مهمترین آنها، اطلاعات و آگاهی هایی است که ما درباره عملکرد مغز و حافظه ی انسان به دست آورده ایم و بین یادگیری برای امتحان دادن و نمره گرفتن و یادگیری برای زندگی کردن در جواکع مدرن امروزی، تفاوت زیادی قائل می شویم و دلیل دوم، اهمیت عوامل اجتماعی وعاطفی می باشد.
یکی از اصول اولیه ی هوش عاطفی این است که روابط دوستانه و دلسوزانه، باعث شکل گیری انواع یادگیری های اصیل و به اثبات می گردند. اگر مرور مختصری بر روی تجارب آموزشی خودمان به عمل آوریم، در می یابیم که ما تحت شرایط متفاوتی آموزش دیده ایم و نمی توانیم ادعا نماییم که این روشها، بهترین روش های آموزشی بودند و منجر به ایجاد یادگیری های اصیل و با ثبات در ما گردیده اند. لازم است تا تمام روشهای آموزشی را با این واقعیتها هماهنگ سازیم.
_______________________________________
2. Knowledgeable 1. Educated
3. Responsible 4. Caring
5. Nonuiolent
اگرچه در سالهای اخیر هوش عاطفی به شدت مورد توجه واقع گردیده است، اما این سازه، سازه ای جدید و تازه نیست. در دهه های 1920 و 1930 روان شناس مشهور، ثوراندایک1 از هوشی نام می برد به نام هوش اجتماعی2 که آن را «توانایی ادراک و فهم دیگران و انجام اعمال مناسب در روابط بین شخصی» تعریف و آن را یکی از جنبه های هوش شخصی به حساب می آورد.]347[
رویکرد ثوراندیک به هوش اجتماعی به عنوان یک عنصر مهم هوشی در آن زمان مورد توجه و اقبال روان شناسان واقع نگردید و پژوهش های تجربی و علمی بر روی آن صورت نگرفت و به فراموشی سپرده شد.
جان دیویی به صورت عمیق و گسترده ای در مورد ماهیت کلاس درس به تفکر و مطالعه پرداخت و نتیجه گرفت که کلاس درس، جایی است که دانش آموزان در مورد «دموکراسی»، مهارتها و حالت های ذهنی مورد نیاز برای رسیدن به آن شرایط اجتماعی و عاطفی که برای انتقال ئ تداوم آن مورد نیاز است، اطلاعات و آگاهی هایی به دست می آورند. به اعتقاد جان دیویی، یک رابطه ی کامل و بدون چون و چرا بین آن چه که یادگرفته می شود و زمینه ای که در آن یادگیری ها اتفاق می افتند و موقعیت هایی که در آن از این یادگیری ها استفاده می شود، وجود دارد.]336[ او در کتاب (چگونه فکر می کنیم)3 به برخی از مهارتهایی که شهروندان برای زندگی کردن در یک جامعه دموکراتیکبدان نیاز دارند، اشاره می نماید. این مهارتها، نه تنها دربرگیرنده مهارتهای
__________________________________________
2. Social Intelligence 1. Thorandike
3. How we think
تحلیلی و جزیی نگر می باشند، بلکه مهارتهای کلی نگری از زمینه ی مباحثات و مبادلات اجتماعی1 ، معاشرت های شخصی2 و انعطاف پذیر بودن را نیز، شامل می شود.
دردهه ی 19 کارهای رابرت استرنبرگ3 و هوارد گاردنر علاقه به هوش اجتماعی- عاطفی، که فراموش شده بودند را دوباره تازه نمودند و آتش اشتیاق به مطالعه ی آن را شعله ورتر ساختند . استرنبرگ دریافت که وقتی از دیگران می خواهیم که صفات یک فرد با هوش را بگویند، مهارتهای اجتماعی، از جمله صفاتی هستند که برای افراد باهوش در نظر گرفته می شوند. همچنین آنان بر ارزش هوش اجتماعی تفاوت آن با توانایی های تحصیلی، تأکید زیادی می ورزد.
هوارد گاردنر که به خاطر ارائه و ابداع مفهوم یا سازه هوش چندگانه4 مشهور گردیده است، یک دیدگاه بین فرهنگی به هوش اضافه نمود و با بررسی طیف وسیعی از بافت های اجتماعی و گروه های نژادی در کشورها و جوامع گوناگون، توانست هفت نوع هوش که برای انجام عملکرد های موثر انسان ها نقش اساسی دارند ، شناسایی کند. علاوه بر دو نوع هوشی که در نظام تعلیم و تربیت آمریکا بسیار مورد تأکید است، یعنی (هوش ریاضی- منطقی5 و هوش کلامی - زبانی 6 از هوش های دیگری همچون (هوش میان فردی)7 و (هوش درون فردی)8 نام می برد.
گاردنر ]345[ هوش میان فردی را اینگونه تعریف می نماید: «توانایی درک و فهم دیگران و اینکه چه چیز آن ها را بر می انگیزاند، چگونه فعالیت می نمایند و چگونه در انجام امور با دیگران
__________________________________________
2. Interpersonal commerce 1. Social exchange
3. Responsible 4. Robert Sternberg
5. Multiple Intelligence 6. Logical-mathematical
7. Verbal-linguastic 8. Interpersonal Intelligelligence
همکاری می نمایند» و هوش درون فردی را طراحی و ساخت مدلی دقیق و حقیقی از خود و توانایی استفاده از این مدل، برای انجام فعالیت های موثر در زندگی» تعریف رده است. به وضوع این دو نوع هوش پایه و اساس آن چیزی که امروز به نام هوش عاطفی شناخته می شود، را می سازند.
در اوایل دهه ی 1990برخی از متخصصان تعلیم و تربیت که بر روی «مسئولیت پذیری اجتماعی»1 پژوهش می کردند، از عقاید و نظریه های دیویی و دیگران استفاده نموده و گام هایی رو به جلو برداته و از مدارس خواستند تا تمام دانش آموزان را با موقعیت های اجتماعی درگیر سازند و به آنان مسئولیت های اجتماعی بدهند ]330[. به همین دلیل لازم است یک دسته از مهارت ها به دانش آموزان، چه به عنوان یک دانش آموز و چه به عنوان یک شهروند آموزش داده شود تا بتوانند با یک دید جدید به جامعه و محیط اطراف خود بنگرند و در فعالیت های گروهی و تصمیم گیری های اجتماعی شرکت نمایند. آموزش این مهارتها نقطه شروع ترکیب آگاهی ها و یافته های نظری و پژوهشی با رویکردهای حمایتی قدرتمندی که برای کمک به ورود ایده های جدید به جریان اصلی تعلیم و تربیت طراحی شده اند، می باشد.
بر خلاف این سابقه و زمینه تاریخی پیچیده، پژوهش های اخیر مایر و سالوی ]357[ به همراه انتشار کتاب پر فروش و با تیراژ 5 میلیون جلدی دانیل گلمن به نام «هوش هیجانی» ]347[ باعث
__________________________________________
1. Social Responsibility
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
کارآفرینی زنان از منظر تعلیم و تربیت
چکیده
اشتغال زنان ایرانی در سالهای اخیر به دلایل مختلف حساسیت ویژهای پیدا کرده است. از سوی دیگر مشکلات اشتغال که به صورت عام در کشور ایران وجود دارد ، در مورد زنان حادتر میشود و مسئلة اشتغال زنان را در آیندة نه چندان دور با بحران مواجه خواهد ساخت. علیرغم اینکه زنان ایرانی مطابق تحقیقات انجام شده بیشتر تمایل به مشاغل دولتی دارند ولی وضعیت خاص بازار کار در ایران و سیاست کاهش تصدیگری دولت باعث شده است که رویکرد کارآفرینی زنان بیشتر از گذشته مطرح شود. در این رابطه میتوان مسئله را از ابعاد مختلفی مورد بررسی قرار داد. در این مقاله کارآفرینی زنان از منظر تعلیم و تربیت بررسی شده است و پیشنهاد شده که ویژگیهای خاص کارآفرینی را باید از کودکی به زنان تعلیم داد و آن ویژگیها را پرورش داد.
مقدمهدر هر کشوری، نرخ اشتغال و نرخ بیکاری بطور عام، از جمله شاخصها و مؤلفههای مهم توسعة اقتصادی به شمار میرود. از سوی دیگر مسئلة اشتغال بانوان به طور خاص در سالهای اخیر به دلایل مختلف حساسیت و اهمیت ویژهای پیدا کرده است. (خورشیدی 1383) به نقل از گزارشات و اظهارنظرهای مسئولین مختلف کشوری در جراید، دلایل مذکور را فزونی گرفتن تعداد زنان تحصیلکرده نسبت به مردان، افزایش نرخ طلاق و در نتیجه افزایش تعداد زنان خود سرپرست و سرپرست خانوار، کاهش نرخ و افزایش سن ازدواج و بطور کلی افزایش تقاضای اشتغال از سوی زنان (به هر دلیل)، ذکر مینماید. در همین راستا (عنایت و موحد 1383) نیز ضمن ارائة آمارهایی مبنی بر افزایش ناگهانی تعداد دانشجویان دختر، افزایش نرخ مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان و رشد ناگهانی جمعیت پس از انقلاب اسلامی ، خاطر نشان میسازند که موارد فوق همگی مبین دگرگونی نقش و جایگاه زنان ایرانی است و نقشهای سنتی زنان در درون خانواده و در زمینههای اجتماعی دچار تحول شده است. از سوی دیگر (جعفرنژاد 1383) انگیزة اشتغال در زنان را به دو دستة کلی انگیزههای روانی و اقتصادی تقسیم مینماید. وی معتقد است که گرایش به هر یک از این دو دسته ، بستگی به طبقة اجتماعی و اقتصادی خانوادة زنان دارد. به طوریکه مهمترین انگیزة اشتغال در طبقات مرفه اجتماعی انگیزة روانی است. در حالیکه همان محقق معتقد است که زنان طبقات متوسط و کمدرآمد بیشتر در پی انگیزههای اقتصادی تمایل به اشتغال دارند. (رجائی 1382) نیز با تقسیم بندی مذکور موافق است ولی سهم بیشتری برای انگیزههای شخصی و روانی در اشتغال زنان قائل است. در هر صورت مرور منابع نشان میدهد که اشتغال زنان در ایران صرف نظر از نوع انگیزه ، رفته رفته از سطح یک مسئله عبور کرده و تبدیل به معضل میشود.
البته آمارها و اظهارنظرها نشان میدهد که اشتغال زنان در یک نگاه کلی در جهان ، وضعیت مناسبی ندارد ولی سهم کشورهای در حال توسعه از جمله ایران در این وضعیت نابسامان بسیار بیشتر است . برای رفع هر معضلی ، نخست باید آن معضل را از ابعاد گوناگون مورد بررسی قرار داد و به یک شناخت جامع از آن دست یافت. موانع اشتغال زنان ،از ابعاد مختلفی برخوردار است. ادبیات تحقیق در این رابطه بیشتر به سهم موانع بیرونی از جمله موانع فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی، اختصاص دارد و کمتر به موانع درونی اشتغال زنان پرداخته شده است. در این مقاله ، به شیوة کتابخانهای ، موانع مختلف اشتغال زنان در ایران به اجمال بررسی شده و دو نوع از این موانع یعنی کمبود خودباوری و خلاقیت در وجود زنان، مورد مطالعة عمیقتری قرار گرفته است.
2- موضوع تحقیق در این پژوهش وضعیت و مسائل اشتغال زنان در ایران بررسی شده است. در این راستا موانع اشتغال زنان در ایران معرفی شده و در میان آن موانع ، عدم وجود خودباوری و خلاقیت در زنان مورد موشکافی قرار گرفته است. بررسی مفاهیم خلاقیت و خود باوری و چگونگی تقویت این مفاهیم در دورههای مختلف سنی و بررسی نقش خانواده و نهادهای اجتماعی از قبیل نهادهای آموزشی و رسانههای ارتباط جمعی در این میان ، از دیگر موضوعات تحقیق به شمار میرود.
3- بیان مسئله و ضرورت تحقیق این عبارت که زنان نیمی از جمعیت جهان را تشکیل میدهند ولی سهم آنان در نرخ اشتغال بسیار پائین تر از این میزان است، در سالهای اخیر در منابع داخلی و خارجی بارها و بارها تکرار شده است. بنیفاطمه( 1375) معتقد است که طرح یک مقولة اجتماعی در یک زمان خاص، بیتردید از ضرورت یا ضرورتهای خاصی سرچشمه میگیرد که پرداخت به آن ، نیازمند شناخت میباشد. دبیرکل سابق کمیسیون سازمان ملل در رابطه با سهم نابرابر زنان توضیح میدهد که زنان تنها یک سوم نیروی کار در جهان ، یک دهم درآمد در جهان و تنها یک صدم مالکیت املاک در دنیا را به خود اختصاص میدهند. (روزنامةایران 8 شهریور 1383) مرور منابع نشان میدهد که از دیرباز تا گذشتهای نه چندان دور، اشتغال زنان از مسائلی بوده است که تنها هواداران حقوق زنان از جنبههای گوناگون به آن میپرداختهاند.امروزه با تغییرات جمعیت شناختی ، اجتماعی و اقتصادی که در هرم جمعیتی زنان رخ داده است، اشتغال زنان و رفع موانع تحقق آن ، تبدیل به ضرورتی انکار ناپذیر شده است که روز به روز بر حساسیت آن افزوده میشود. در این رابطه تحقیقی که وزارت صنایع و معادن تحت عنوان استراتژی صنعتی ایران انجام داده است، بیانگر این مطلب میباشد که در سال 85 نیروی کار زنان در ایران با مردان مساوی خواهد شد و در سال 90، شمار زنان در عرصة نیروی کار 5/1 برابر مردان خواهد بود(غفاری 1383). در این راستا به جرات میتوان ادعا کرد که تغییر نگرش نسبت به لزوم اشتغال زنان در آحاد مختلف جامعه ، کاملا محسوس میباشد. ازجمله میتوان به نتایج تحقیقی که توسط مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران شعبة آذربایجان شرقی انجام شده، اشاره نمود. به گزارش خبرگزاری ایسنا، هشتاد درصد مردم ارومیه، که از ردههای سنی مختلف و دارای مدارک تحصیلی مختلف و مشاغل متفاوتی بودند، اشتغال زنان را در خارج از منزل یک ضرورت میدانند. (خبرگزاری ایسنا 13 مرداد 82) نتیجة این تحقیق با توجه به سنتی بودن بافت اجتماعی محل نظرسنجی بسیار در خور توجه است.
از سوی دیگر یکی از مسائلی که لزوم پرداختن به اشتغال زنان را مطرح میسازد، فزونی گرفتن تعداد دانشجویان دختر به نسبت دانشجویان پسر میباشد. خبرگزاری ایسنا در این رابطه اعلام کرده است که در سال 1383 ، بالغ بر 62% از قبول
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 22 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
بحث یادگیری یکی از مباحثی است که از دیرباز تا کنون مورد توجه دانشمندان و پیشروان تعلیم و تربیت بوده است . موضوع تعلیم و تربیت آن است که هم آزادی و هم فطرت و هم ساخت ( تربیت ) باید جای مرتبطی داشته باشند . معلم ساخت و سازماندهی را در مواردی که درکلاس عرضه می شود به وجود می آورد ولی کودکان را در فرصتهایی که در کاوش و تکمیل این موارد دارند آزاد می گذارد. به طور کلی ساخت و آزادی در کلاس درس نسبت به یکدیگر به طور دائم در حال تناوب قرار دارد ، به طوری که هیچ یک از این دو بر قلمرو تربیتی مسلط نمی شوند .
بنابراین مطابق نظریه پیاژه آزادی وساخت ، رشد و تجربه همواره در یک برنامه آموزشی موثرند . باید در نظر داشته باشیم کسی که خود را رهبر مردم قرار می دهد باید پیش از آنکه به تعلم دیگران بپردازد خود را بسازد . و این جمله امام علی ( ع ) را که در نهج البلاغه ( حکمت 73 ) آمده را الگوی خود قرار دهند . « به گفتار تربیت کنید و با کردار تعلیم دهید زیرا آن کس که خود را تعلیم دهد و ادب کند سزاوارتر به تعظیم است از آنکه دیگری را تعلیم دهد و ادب بیاموزد » .
ایجاد لحظات شاد در آموزش هنگامی میسر است که دانش آموزان در فرآیند یادگیری به صورت یک پذیرنده صرف نباشند اگر آنها در جریان آموزش فعالیت و تحرکی نداشته باشند فضای کلاس خسته کننده می شود و معلم نیز بازده مناسبی نخواهد داشت . بنابراین بهتر است مربیان نوآموزان را در جریان یادگیری دخالت دهند و از آنها در هر یک از مراحل آموزش استفاده کنند .
چکیده پژوهش
رشد کودکان از روزی که به دنیا می آیند تا زمانی که به درجه کمال می رسند از مراحل متوالی و به هم پیوسته ای می گذرد که می توان آنها را فصول مشخص تاریخ واحدی دانست . این رشد گرچه ظاهرا ترقی دائم و یکنواختی است اما در واقع کند و تند می شود و دوره هایی گاه پرجوش و خروش و گاه آرام تر دارد . این دوره ها و مراحل عبارتند از :
1- مرحله اول که از طفولیت شروع و تا 18 ماهگی ادامه دارد . ویژگی های این دوره شامل : الف – محیط مساعد ب – تنظیم اعمال کودک ج- محبت و مصاحبت د- راه رفتن و غذا خوردن است .
2- مرحله دوم (کودکی اول ) : که سالهای سوم و چهارم زندگی را در بر می گیرد در این دوره کودک به تدریج نگرنده ماهری شده همچنان در راه شناخت محیط پیش می رود . حواس خود را به کار می برد ، در محیطی وسیع به توسعه تجارب دست اول خود می پردازد و به تدریج با رشد نیروهای تازه بر کیفیت و کمیت تجاربش افزوده می شود .
3- مرحله سوم ( کودکی دوم ) که سالهای پنجم وششم زندگی را در بر می گیرد . مهمترین صفات روانی کودک در این دوره عبارت است از : االف – تشخص طلبی ب – جهان بینی ج- بازی و کار . کودک در این مرحله بزرگتر و از لحاظ فرصتهای تجربی مورد نیاز و مورد درخواست پرتوقع تراز آن است که بتوان او را در خانه در چارچوب روابط خانگی محدود ساخت .
4- مرحله چهارم ( کودکی سوم ) که سنین 7 تا 12 سالگی رادر برمی گیرد . خصایص روانی این دوره عبارتند از : الف – پیدایش مفهوم جزئی ب- علاقه به کار ج- دوره کمون د- سن دانایی هـ - ظهور استعدادها و – میل به زندگانی اجتماعی ز- میل به فعالیت می باشد . در این مرحله مدرسه رفتن برای کودک ضرورت دارد . این دوره را که آن را کودکی بزرگ نیز می نامند و بر حسب جنس کودک ( دختر یا پسر ) از شش تا سیزده یا چهارده سالگی ادامه دارد .
5- مرحله پنجم ( نوجوانی ) که از 12 سالگی تا 16 سالگی ادامه دارد این دوره که معمولا در دختران در حدود 11 سالگی – یکی دو سال زودتراز پسران- آغاز می شود و سه چهار سال یا بیشتر طول می کشد . از مراحل دشوار رشد و سازگاری اجتماعی آدمی است .
6- مرحله ششم ( جوانی ) : که از هفت تا 20 سالگی را شامل می شود . دوره جوانی دوره ی مثبت ابراز شخصیت است . این دوره پربارترین دوره زندگی است . جوان که اینک همه امکانات ذهنی اش تحقق یافته است با استفاده از تخیل پربارش تصاویری بدیع از زندگی رسم می کند و چون هنوز با واقعیت ها درگیر نشده و به محدودیت امکانات خویش پی نبرده است با ساده دلی تمام ، از خوش بینی لبریز و زودباوری سرشار است و نامزد مناسبی برای زندگی می باشد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
کارآفرینی زنان از منظر تعلیم و تربیت
چکیده
اشتغال زنان ایرانی در سالهای اخیر به دلایل مختلف حساسیت ویژهای پیدا کرده است. از سوی دیگر مشکلات اشتغال که به صورت عام در کشور ایران وجود دارد ، در مورد زنان حادتر میشود و مسئلة اشتغال زنان را در آیندة نه چندان دور با بحران مواجه خواهد ساخت. علیرغم اینکه زنان ایرانی مطابق تحقیقات انجام شده بیشتر تمایل به مشاغل دولتی دارند ولی وضعیت خاص بازار کار در ایران و سیاست کاهش تصدیگری دولت باعث شده است که رویکرد کارآفرینی زنان بیشتر از گذشته مطرح شود. در این رابطه میتوان مسئله را از ابعاد مختلفی مورد بررسی قرار داد. در این مقاله کارآفرینی زنان از منظر تعلیم و تربیت بررسی شده است و پیشنهاد شده که ویژگیهای خاص کارآفرینی را باید از کودکی به زنان تعلیم داد و آن ویژگیها را پرورش داد.
مقدمهدر هر کشوری، نرخ اشتغال و نرخ بیکاری بطور عام، از جمله شاخصها و مؤلفههای مهم توسعة اقتصادی به شمار میرود. از سوی دیگر مسئلة اشتغال بانوان به طور خاص در سالهای اخیر به دلایل مختلف حساسیت و اهمیت ویژهای پیدا کرده است. (خورشیدی 1383) به نقل از گزارشات و اظهارنظرهای مسئولین مختلف کشوری در جراید، دلایل مذکور را فزونی گرفتن تعداد زنان تحصیلکرده نسبت به مردان، افزایش نرخ طلاق و در نتیجه افزایش تعداد زنان خود سرپرست و سرپرست خانوار، کاهش نرخ و افزایش سن ازدواج و بطور کلی افزایش تقاضای اشتغال از سوی زنان (به هر دلیل)، ذکر مینماید. در همین راستا (عنایت و موحد 1383) نیز ضمن ارائة آمارهایی مبنی بر افزایش ناگهانی تعداد دانشجویان دختر، افزایش نرخ مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان و رشد ناگهانی جمعیت پس از انقلاب اسلامی ، خاطر نشان میسازند که موارد فوق همگی مبین دگرگونی نقش و جایگاه زنان ایرانی است و نقشهای سنتی زنان در درون خانواده و در زمینههای اجتماعی دچار تحول شده است. از سوی دیگر (جعفرنژاد 1383) انگیزة اشتغال در زنان را به دو دستة کلی انگیزههای روانی و اقتصادی تقسیم مینماید. وی معتقد است که گرایش به هر یک از این دو دسته ، بستگی به طبقة اجتماعی و اقتصادی خانوادة زنان دارد. به طوریکه مهمترین انگیزة اشتغال در طبقات مرفه اجتماعی انگیزة روانی است. در حالیکه همان محقق معتقد است که زنان طبقات متوسط و کمدرآمد بیشتر در پی انگیزههای اقتصادی تمایل به اشتغال دارند. (رجائی 1382) نیز با تقسیم بندی مذکور موافق است ولی سهم بیشتری برای انگیزههای شخصی و روانی در اشتغال زنان قائل است. در هر صورت مرور منابع نشان میدهد که اشتغال زنان در ایران صرف نظر از نوع انگیزه ، رفته رفته از سطح یک مسئله عبور کرده و تبدیل به معضل میشود.
البته آمارها و اظهارنظرها نشان میدهد که اشتغال زنان در یک نگاه کلی در جهان ، وضعیت مناسبی ندارد ولی سهم کشورهای در حال توسعه از جمله ایران در این وضعیت نابسامان بسیار بیشتر است . برای رفع هر معضلی ، نخست باید آن معضل را از ابعاد گوناگون مورد بررسی قرار داد و به یک شناخت جامع از آن دست یافت. موانع اشتغال زنان ،از ابعاد مختلفی برخوردار است. ادبیات تحقیق در این رابطه بیشتر به سهم موانع بیرونی از جمله موانع فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی، اختصاص دارد و کمتر به موانع درونی اشتغال زنان پرداخته شده است. در این مقاله ، به شیوة کتابخانهای ، موانع مختلف اشتغال زنان در ایران به اجمال بررسی شده و دو نوع از این موانع یعنی کمبود خودباوری و خلاقیت در وجود زنان، مورد مطالعة عمیقتری قرار گرفته است.
2- موضوع تحقیق در این پژوهش وضعیت و مسائل اشتغال زنان در ایران بررسی شده است. در این راستا موانع اشتغال زنان در ایران معرفی شده و در میان آن موانع ، عدم وجود خودباوری و خلاقیت در زنان مورد موشکافی قرار گرفته است. بررسی مفاهیم خلاقیت و خود باوری و چگونگی تقویت این مفاهیم در دورههای مختلف سنی و بررسی نقش خانواده و نهادهای اجتماعی از قبیل نهادهای آموزشی و رسانههای ارتباط جمعی در این میان ، از دیگر موضوعات تحقیق به شمار میرود.
3- بیان مسئله و ضرورت تحقیق این عبارت که زنان نیمی از جمعیت جهان را تشکیل میدهند ولی سهم آنان در نرخ اشتغال بسیار پائین تر از این میزان است، در سالهای اخیر در منابع داخلی و خارجی بارها و بارها تکرار شده است. بنیفاطمه( 1375) معتقد است که طرح یک مقولة اجتماعی در یک زمان خاص، بیتردید از ضرورت یا ضرورتهای خاصی سرچشمه میگیرد که پرداخت به آن ، نیازمند شناخت میباشد. دبیرکل سابق کمیسیون سازمان ملل در رابطه با سهم نابرابر زنان توضیح میدهد که زنان تنها یک سوم نیروی کار در جهان ، یک دهم درآمد در جهان و تنها یک صدم مالکیت املاک در دنیا را به خود اختصاص میدهند. (روزنامةایران 8 شهریور 1383) مرور منابع نشان میدهد که از دیرباز تا گذشتهای نه چندان دور، اشتغال زنان از مسائلی بوده است که تنها هواداران حقوق زنان از جنبههای گوناگون به آن میپرداختهاند.امروزه با تغییرات جمعیت شناختی ، اجتماعی و اقتصادی که در هرم جمعیتی زنان رخ داده است، اشتغال زنان و رفع موانع تحقق آن ، تبدیل به ضرورتی انکار ناپذیر شده است که روز به روز بر حساسیت آن افزوده میشود. در این رابطه تحقیقی که وزارت صنایع و معادن تحت عنوان استراتژی صنعتی ایران انجام داده است، بیانگر این مطلب میباشد که در سال 85 نیروی کار زنان در ایران با مردان مساوی خواهد شد و در سال 90، شمار زنان در عرصة نیروی کار 5/1 برابر مردان خواهد بود(غفاری 1383). در این راستا به جرات میتوان ادعا کرد که تغییر نگرش نسبت به لزوم اشتغال زنان در آحاد مختلف جامعه ، کاملا محسوس میباشد. ازجمله میتوان به نتایج تحقیقی که توسط مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران شعبة آذربایجان شرقی انجام شده، اشاره نمود. به گزارش خبرگزاری ایسنا، هشتاد درصد مردم ارومیه، که از ردههای سنی مختلف و دارای مدارک تحصیلی مختلف و مشاغل متفاوتی بودند، اشتغال زنان را در خارج از منزل یک ضرورت میدانند. (خبرگزاری ایسنا 13 مرداد 82) نتیجة این تحقیق با توجه به سنتی بودن بافت اجتماعی محل نظرسنجی بسیار در خور توجه است.
از سوی دیگر یکی از مسائلی که لزوم پرداختن به اشتغال زنان را مطرح میسازد، فزونی گرفتن تعداد دانشجویان دختر به نسبت دانشجویان پسر میباشد. خبرگزاری ایسنا در این رابطه اعلام کرده است که در سال 1383 ، بالغ بر 62% از قبول