دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق در مورد تعریف مسئولیت اجتماعی 3ص (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

مسئولیت اجتماعی شرکت ها تدبیر 144

تعریف مسئولیت اجتماعی

یکی از مشکلات اساسی علوم اجتماعی این است که دانشمندان این علم درخصوص پدیده های اجتماعی، تعریف واحدی از خود ارائه نمی نمایند. این امر، خود از یک طرف ناشی از پیچیدگی عنصر موردمطالعه آنها بوده و ازطرف دیگر ناشی از برداشتهای متفاوتی است که هریک از دانشمندان از یک پدیده اجتماعی دارند.

موضوع مسئولیت اجتماعی نیز جدای از این قضیه نیست، زیرا درخصوص ارائه تعریفی واحد از مسئولیت اجتماعی بین دانشمندان علم مدیریت، اتفاق نظر وجود ندارد. «گریفین» و «بارنی» (JAY B.BARNEY & W.GRIFFIN) مسئولیت اجتماعی را چنین تعریف می کنند: <«مسئولیت اجتماعی، مجموعه وظایف و تعهداتی است که سازمان بایستی در جهت حفظ و مراقبت و کمک به جامعه ای که در آن فعالیت می کند، انجام دهد». «درک فرنچ» و «هینر ساورد» در کتاب «فرهنگ مدیریت» درخصوص مسئولیت اجتماعی می نویسند: «مسئولیت اجتماعی&، وظیفه ای است برعهده موسسات خصوصی، به این معنا که تاثیر سوئی بر زندگی اجتماعی که در آن کار می کنند، نگذارند. میزان این وظیفه عموماً مشتمل است بر وظایفی چون: آلوده نکردن، تبعیض قائل نشدن دراستخدام، نپرداختن به فعالیتهای غیراخلاقی و مطلع کردن مصرف کننده از کیفیت محصولات. همچنین وظیفه ای است مبتنی بر مشارکت مثبت در زندگی افراد جامعه».

«رابینسون» درهمین رابطه می گوید: «مسئولیت اجتماعی یکی از وظایف و تعهدات سازمان درجهت منتفع ساختن جامعه است به نحوی که هدف اولیه سازمان یعنی حداکثر کردن سود را صورتی متعالی ببخشد».

<«کیث دیویس» معتقد است که: «مسئولیت اجتماعی یعنی نوعی احساس تعهد به وسیله مدیران سازمانهای تجاری بخش خصوصی که آن گونه تصمیم گیری نمایند که در کنار کسب سود برای موسسه، سطح رفاه کل جامعه نیز بهبود یابد».

در تعاریف دیگری از مسئولیت اجتماعی آمده است:

- «مسئولیت اجتماعی از تعهدات مدیریت است که علاوه بر حفظ و گسترش منافع سازمان، درجهت رفاه عمومی جامعه نیز انجام می گیرد».

- «مــــوسسات بازرگانی در جامعه ای کار می کنند که آن جامعه برای آنها فرصتهای مختلفی را ایجاد کرده است که آنها به کسب سود می پردازند. درعوض، سازمانهای مذکور باید متعهد باشند که نیازها و خواسته های جامعه را برآورده کنند. این تعهد را مسئولیت اجتماعی می نامیم».

- «مسئولیت اجتماعی، تعهد تصمیم گیران برای اقداماتی است که به طورکلی علاوه بر تامین منافع خودشان، موجبات بهبود رفاه جامعه را نیز فراهم می آورد. در این تعریف، عناصر چندی وجود دارد: اولاً، مسئولیت اجتماعی، یک تعهد است که موسسات باید درقبال آن پاسخگو باشند. ثانیاً، موسسات مسئولند که از آلوده کردن محیط زیست، اعمال تبعیض در امور استخدامی، بی توجهی به تامین نیازهای کارکنان خود، تولیدکردن محصولات زیان آور و نظائر آن که به سلامت جامعه لطمه می زنند، بپرهیزند. و سرانجام، سازمانها باید با اختصاص منابع مالی، در بهبود رفاه اجتماعی موردقبول اکثریت جامعه بکوشند. این قبیل اقدامات عبارتند از: کمک به فرهنگ کشور و موسسات فرهنگی و بهبود کیفیت زندگی». درنهایت، مقصود از مسئولیت اجتماعی این است که، چون سازمانها تاثیر عمده ای بر سیستم اجتماعی دارند، لاجرم چگونگی فعالیت آنها باید به گونه ای باشد که در اثر آن زیانی به جامعه نرسد، و درصورت رسیدن زیان، سازمانهای مربوطه ملزم به جبران آن باشند. به عبارت ساده تر، سازمانها باید به عنوان جزئی مرتبط با نظام بزرگتر که در آن قرار دارند، عمل کنند.

لازم به ذکر است که بین اخلاق مدیریت، پاسخگویی اجتماعی و تعهد اجتماعی با مسئولیت اجتماعی تفاوت وجود دارد. در این خصــــوص «اندرسن» در کتاب خود چنین می نویسد: «هر دو اصطلاح اخلاق مدیریت و مسئولیت اجتماعی در رابطه با رعایت ارزشها و هنجارها و اصول اخلاقی جامعه و تامین هدفهای سازمان ازسوی مدیران هستند... با این تفاوت که مسئولیت اجتماعی در ارتباط با مسائل کلان سازمان و اخلاق در ارتباط با رفتار فردی مدیران و کارکنان است».

«استیفن رابینز» نیز در این باره می نویسد: «اگر مفهوم مسئولیت اجتماعی را با مفاهیم تعهد اجتماعی و پاسخگویی اجتماعی مقایسه نماییم، متوجه می شویم که مسئولیت اجتماعی در میانه سیر تکامل مشارکت اجتمـــــاعی می باشد. (از تعهد اجتماعی تا پاسخگویی اجتماعی)».

یک سازمان، زمانی به تعهد اجتماعی اش عمل می کند که به مسئولیتهای قانونی و اقتصادی خود عمل نماید و نه بیشتر. به عبارت دیگر، او به حداقل مسئولیتی که قانون از او خواسته است عمل می کند. چنانچه سازمانی، هدف اجتماعی را ترغیب کند، تنها به منظور رسیدن به هدفهای اقتصادی اش می باشد و نه چیز دیگر. مسئولیت اجتماعی با ورود خود، یک چارچوب حاکمیت اخلاقـــی را اضافه می کند که براساس آن سازمانها به فعالیتهایی اقدام می کنند که وضع جامعه را بهتر کرده، از انجام کارهایی که باعث بدتر شدن وضعیت جامعه می گردند پرهیز می کنند. و نهایتاً، پاسخگویی اجتماعی اشاره به توان و ظرفیت سازمان درجهت عمل و اقــدام نسبت به خواسته ها و انتظارات جامعه دارد.

*********

دیدگاههای مسئولیت اجتماعی

نگرشها و نظریات مربوط به مسئولیت اجتماعی سازمان، سابقه چندانی ندارند. قبل از سالهای حدود 1800، هنجارها و نگرشهای اجتماعی، اثر بسیار کمی بر اعمال مدیریت داشته است. در دهه آخر قرن نوزدهم، در زمانی که شرکتهای بزرگ و عظیم درحال شکل گیری بودند و صنایـع بزرگ، روز به روز قویتر مــــی شدند، توجه جامعه به ضرورت مسئولیت اجتماعی سازمانها بیشتر معطوف گردید. در ابتدای قرن حاضر، بسیاری از صاحب نظران، نیاز به مسئولیت اجتماعی سازمانها را مورد تاکید قرار دادند. و بالاخره در سال 1919 محققان رشته بازرگانی برای اولین بار هشدار دادند که اگر بنگاههای اقتصادی درخصوص انجام مسئولیت اجتماعی خود اهمال کاری کنند، جامعه بایستی به هر نحو ممکن اختیارات آنها را درخصوص فعالیتهای اقتصادی شان سلب کند و کنترل آنها را دردست گیرد. از اوایل دهه 1920 سایر محققان مدیریت در نوشته های خود به مسئولیت اجتماعی بنگاههای اقتصادی تاکید کرده اند.



خرید و دانلود تحقیق در مورد تعریف مسئولیت اجتماعی 3ص (با فرمت word)


تعریف مسئولیت اجتماعی 3ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

مسئولیت اجتماعی شرکت ها تدبیر 144

تعریف مسئولیت اجتماعی

یکی از مشکلات اساسی علوم اجتماعی این است که دانشمندان این علم درخصوص پدیده های اجتماعی، تعریف واحدی از خود ارائه نمی نمایند. این امر، خود از یک طرف ناشی از پیچیدگی عنصر موردمطالعه آنها بوده و ازطرف دیگر ناشی از برداشتهای متفاوتی است که هریک از دانشمندان از یک پدیده اجتماعی دارند.

موضوع مسئولیت اجتماعی نیز جدای از این قضیه نیست، زیرا درخصوص ارائه تعریفی واحد از مسئولیت اجتماعی بین دانشمندان علم مدیریت، اتفاق نظر وجود ندارد. «گریفین» و «بارنی» (JAY B.BARNEY & W.GRIFFIN) مسئولیت اجتماعی را چنین تعریف می کنند: <«مسئولیت اجتماعی، مجموعه وظایف و تعهداتی است که سازمان بایستی در جهت حفظ و مراقبت و کمک به جامعه ای که در آن فعالیت می کند، انجام دهد». «درک فرنچ» و «هینر ساورد» در کتاب «فرهنگ مدیریت» درخصوص مسئولیت اجتماعی می نویسند: «مسئولیت اجتماعی&، وظیفه ای است برعهده موسسات خصوصی، به این معنا که تاثیر سوئی بر زندگی اجتماعی که در آن کار می کنند، نگذارند. میزان این وظیفه عموماً مشتمل است بر وظایفی چون: آلوده نکردن، تبعیض قائل نشدن دراستخدام، نپرداختن به فعالیتهای غیراخلاقی و مطلع کردن مصرف کننده از کیفیت محصولات. همچنین وظیفه ای است مبتنی بر مشارکت مثبت در زندگی افراد جامعه».

«رابینسون» درهمین رابطه می گوید: «مسئولیت اجتماعی یکی از وظایف و تعهدات سازمان درجهت منتفع ساختن جامعه است به نحوی که هدف اولیه سازمان یعنی حداکثر کردن سود را صورتی متعالی ببخشد».

<«کیث دیویس» معتقد است که: «مسئولیت اجتماعی یعنی نوعی احساس تعهد به وسیله مدیران سازمانهای تجاری بخش خصوصی که آن گونه تصمیم گیری نمایند که در کنار کسب سود برای موسسه، سطح رفاه کل جامعه نیز بهبود یابد».

در تعاریف دیگری از مسئولیت اجتماعی آمده است:

- «مسئولیت اجتماعی از تعهدات مدیریت است که علاوه بر حفظ و گسترش منافع سازمان، درجهت رفاه عمومی جامعه نیز انجام می گیرد».

- «مــــوسسات بازرگانی در جامعه ای کار می کنند که آن جامعه برای آنها فرصتهای مختلفی را ایجاد کرده است که آنها به کسب سود می پردازند. درعوض، سازمانهای مذکور باید متعهد باشند که نیازها و خواسته های جامعه را برآورده کنند. این تعهد را مسئولیت اجتماعی می نامیم».

- «مسئولیت اجتماعی، تعهد تصمیم گیران برای اقداماتی است که به طورکلی علاوه بر تامین منافع خودشان، موجبات بهبود رفاه جامعه را نیز فراهم می آورد. در این تعریف، عناصر چندی وجود دارد: اولاً، مسئولیت اجتماعی، یک تعهد است که موسسات باید درقبال آن پاسخگو باشند. ثانیاً، موسسات مسئولند که از آلوده کردن محیط زیست، اعمال تبعیض در امور استخدامی، بی توجهی به تامین نیازهای کارکنان خود، تولیدکردن محصولات زیان آور و نظائر آن که به سلامت جامعه لطمه می زنند، بپرهیزند. و سرانجام، سازمانها باید با اختصاص منابع مالی، در بهبود رفاه اجتماعی موردقبول اکثریت جامعه بکوشند. این قبیل اقدامات عبارتند از: کمک به فرهنگ کشور و موسسات فرهنگی و بهبود کیفیت زندگی». درنهایت، مقصود از مسئولیت اجتماعی این است که، چون سازمانها تاثیر عمده ای بر سیستم اجتماعی دارند، لاجرم چگونگی فعالیت آنها باید به گونه ای باشد که در اثر آن زیانی به جامعه نرسد، و درصورت رسیدن زیان، سازمانهای مربوطه ملزم به جبران آن باشند. به عبارت ساده تر، سازمانها باید به عنوان جزئی مرتبط با نظام بزرگتر که در آن قرار دارند، عمل کنند.

لازم به ذکر است که بین اخلاق مدیریت، پاسخگویی اجتماعی و تعهد اجتماعی با مسئولیت اجتماعی تفاوت وجود دارد. در این خصــــوص «اندرسن» در کتاب خود چنین می نویسد: «هر دو اصطلاح اخلاق مدیریت و مسئولیت اجتماعی در رابطه با رعایت ارزشها و هنجارها و اصول اخلاقی جامعه و تامین هدفهای سازمان ازسوی مدیران هستند... با این تفاوت که مسئولیت اجتماعی در ارتباط با مسائل کلان سازمان و اخلاق در ارتباط با رفتار فردی مدیران و کارکنان است».

«استیفن رابینز» نیز در این باره می نویسد: «اگر مفهوم مسئولیت اجتماعی را با مفاهیم تعهد اجتماعی و پاسخگویی اجتماعی مقایسه نماییم، متوجه می شویم که مسئولیت اجتماعی در میانه سیر تکامل مشارکت اجتمـــــاعی می باشد. (از تعهد اجتماعی تا پاسخگویی اجتماعی)».

یک سازمان، زمانی به تعهد اجتماعی اش عمل می کند که به مسئولیتهای قانونی و اقتصادی خود عمل نماید و نه بیشتر. به عبارت دیگر، او به حداقل مسئولیتی که قانون از او خواسته است عمل می کند. چنانچه سازمانی، هدف اجتماعی را ترغیب کند، تنها به منظور رسیدن به هدفهای اقتصادی اش می باشد و نه چیز دیگر. مسئولیت اجتماعی با ورود خود، یک چارچوب حاکمیت اخلاقـــی را اضافه می کند که براساس آن سازمانها به فعالیتهایی اقدام می کنند که وضع جامعه را بهتر کرده، از انجام کارهایی که باعث بدتر شدن وضعیت جامعه می گردند پرهیز می کنند. و نهایتاً، پاسخگویی اجتماعی اشاره به توان و ظرفیت سازمان درجهت عمل و اقــدام نسبت به خواسته ها و انتظارات جامعه دارد.

*********

دیدگاههای مسئولیت اجتماعی

نگرشها و نظریات مربوط به مسئولیت اجتماعی سازمان، سابقه چندانی ندارند. قبل از سالهای حدود 1800، هنجارها و نگرشهای اجتماعی، اثر بسیار کمی بر اعمال مدیریت داشته است. در دهه آخر قرن نوزدهم، در زمانی که شرکتهای بزرگ و عظیم درحال شکل گیری بودند و صنایـع بزرگ، روز به روز قویتر مــــی شدند، توجه جامعه به ضرورت مسئولیت اجتماعی سازمانها بیشتر معطوف گردید. در ابتدای قرن حاضر، بسیاری از صاحب نظران، نیاز به مسئولیت اجتماعی سازمانها را مورد تاکید قرار دادند. و بالاخره در سال 1919 محققان رشته بازرگانی برای اولین بار هشدار دادند که اگر بنگاههای اقتصادی درخصوص انجام مسئولیت اجتماعی خود اهمال کاری کنند، جامعه بایستی به هر نحو ممکن اختیارات آنها را درخصوص فعالیتهای اقتصادی شان سلب کند و کنترل آنها را دردست گیرد. از اوایل دهه 1920 سایر محققان مدیریت در نوشته های خود به مسئولیت اجتماعی بنگاههای اقتصادی تاکید کرده اند.



خرید و دانلود  تعریف مسئولیت اجتماعی 3ص


مقاله درمورد تدبیر معیشت از دیدگاه آیات و روایات

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

تدبیر معیشت از دیدگاه آیات و روایات

نظم و انضباط

یکى از راهبردهاى اساسى تدبیر معیشت، نظم و انضباط است. یعنى ترتیب و سامان دادن برنامه‏هاى زندگى به طورى‏که هر کارى در جاى خودش قرار گیرد و انجام هر کدام مانع دیگرى نباشد.مدیر کاردان و مدبر کسى است که در این امور، نظم و انضباط را رعایت کند و ازواگذارى کار امروز به فردا به شدت بپرهیزد؛ چراکه انسان دینى بر این باور است که هر روز، کار و فعالیتى مى‏طلبد که ویژه همان روز است. امیر مؤمنان على(ع) مى‏فرماید:فى کلّ وقتٍ عَمَلٌ از این رو، در برابر لحظه لحظه زمان مسئول است. امام صادق(ع) به نقل از مواعظ لقمان حکیم مى‏فرماید:اِعلَمْ اَنَّکَ سَتُسأَلُ غداً... عَن اَربَعٍ:.... وَ عُمرِکَ فیما اَفنَیتَهُ فتَأَهَّب لِذلکَ وَ اَعَدَّلَهُ‏جواباً در قیامت انسان نسبت به امورى محاسبه و بازخواست مى‏شود: ... از لحظات عمر سؤال مى‏شود که در چه مسیرى و چگونه گذشته است، به‏همین دلیل بجاست انسان پاسخ لازم و قانع کننده براى این پرسش آماده سازد.با توجه به این تعالیم ارزشمند، مسامحه کردن در انجام کار امروز و آن را به فردا نهادن، خطایى است جبران ناپذیر که رواج‏چنین روشى در جامعه به سقوط و هلاکت مى‏انجامد؛ چرا که فردا به فردا تعلق دارد، و یقین به زنده ماندن در فردا و بهره‏مندى از آن ناشى از غفلت است.نظم و انضباط مدیر ایجاب مى‏کند که امور را به گونه‏اى سازماندهى کند که بتواند در زمان تعیین شده، جوابگوى تعهدات وقراردادها بوده، خلف وعده در کارهایش جایگاهى نداشته باشد. به این ترتیب از مقبولیت اجتماعى خوبى برخوردار شده،عزت و کرامت خود و نهادش محفوظ است.فعالیت‏هاى معیشتى، خدماتى و تقسیم کارها در زندگى خانوادگى نیز در حیطه نظم و انضباط قرار مى‏گیرد، همانطور که بود، وفاطمه(س) وظیفه آرد کردن، خمیر کردن و نان پختن را بر عهده داشت. نظم و انضباط انسان را در امورى که مسئولیت آن بر عهده اوست به تلاش وا مى‏دارد و از سهل انگارى دور مى‏سازد، به‏قراردادها و وعده‏ها وفا مى‏کند، همانطور که قرآن کریم تأکید مى‏نماید:اَوفُوا بِالعَهدِ إِنَّ العَهدَ کانَ مَسئولاً. به عهد خود باید وفادار ماند و باید دانست که پیمان شکنان حسابرسى مى‏شوند.خلاصه آنکه، پرهیز از افراط و تفریط، انجام تعهدات فردى و اجتماعى، قانونمندى و به پایان رساندن کارها و پروژه‏ها در امورمختلف زندگى، پیامى است که از تعالیم ارزشمند دینى حاصل مى‏شود. فراخوان دین در این زمینه این است که انسان وقت‏خود را زمان بندى کند و به این وسیله از فرصت‏هاى زمانى مطلوب‏ترین بهره‏ها را ببرد. چنان که امام کاظم(ع) مى‏فرماید:وقت خود را چهار قسمت کنید: بخشى را براى عبادت و راز و نیاز با خدا و قسمتى را ویژه فعالیت‏هاى اقتصادى سازید،بخشى را صرف همبستگى اجتماعى و ارتباط با فامیل و برادران دینى و بخشى دیگر را به تفریحات سالم و لذت‏جویى‏هاى‏مشروع بپردازید.

کار و تلاش

کار و تلاش سبب مى‏شود تا انسان در برابر بیمارى‏ها و امراض جسمى و روحى که در اثر بیکارى عارض مى‏شود، واکسینه شود. و از هزینه‏هاى‏ناخواسته و سنگین بیکارى رهایى یابد. از این رو فعالیت و تلاش از راهبردهاى اساسى در جهت دستیابى به اهداف بلند مدت یا کوتاه مدت معیشتى‏است.یکى از راهبردهاى اساسى در تدبیر معیشت، توجه ویژه به امر تلاش و کوشش است. این امر، در ارتباط با قوانین حاکم بروجود انسان، ابزارى است براى بودن و شدن آدمى، و به فعلیت رسیدن نیروهاى جسمى و عقلى وى و رشد و شکوفایى‏استعدادهاى فطرى و درونى شخصیت او.قرآن کریم، از کار و عمل، فراوان سخن گفته است و در بعد نظام تکوین و تشریع، ضرورت و اهمیت کار و تلاش را تبیین وتشریح کرده است:لَقَد خَلَقنَا الاِنسانُ فى کَبَدٍ. ما انسان را در رنج آفریدیم.ماهیت هستى انسان را، در ارتباط با ظرف وجود و حیات او، سخت کوشى و تلاش تشکیل مى‏دهد، و در قانونمندى بنابراین‏انسان از لحاظ ماهیت، کانون نیازها است. و نیازهاى او از مواد موجود در طبیعت برآورده مى‏شود. این مواد حاضر و آماده وساخته شده نیست، بلکه استفاده از آنها نیاز به کار دارد و هر چیزى که بخواهد به نوعى مورد استفاده قرار گیرد باید کارى‏روى آن انجام شود، این ضرورتى است که نظام طبیعت بر دوش آدمى نهاده است تا بدینوسیله از فقر و تهیدستى و انواع نابسامانیهادر زندگى فردى و اجتماعى رهایى یابد. کار و تلاش سازنده، خواست خداوند، سیره انبیاء و پیشوایان اسلام و صالحان بوده است، امام کاظم(ع) در این زمینه‏مى‏فرماید: کار با دست و همراه با زحمت، سیره پیامبران و جانشینان آنان بوده است:... رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَ امیرُ المؤمنینَ و آبائى کُلُّهم کانُوا قَد عَمَلوا بایدیِهم، وَ هُوَ مِنْ عَمَلِ النبیین و المُرسلین و الاوصیاء و الصالحین.و امام صادق(ع) مى‏فرماید: دوست دارم انسان براى تأمین زندگى خود در گرماى خورشید رنج و سختى بیند (با کار و تلاش وتحمل زحمت درآمد کسب کند). از این رو زندگى گوارا و باطراوت زمانى جامعه اسلامى را فرا مى‏گیرد، که همه افراد در پرتو ایمان، آن را به عنوان شعار ونشانه خود قرار دهند؛ چرا که تلاش و کوشش، نشانه و شعار مؤمن است. کار و تلاش، گوهر ذاتى انسان را مى‏نمایاند و آن که با کار بیگانه است با فرهنگ دین ناآشناست. فرهنگ دین، فرهنگ فعالیت‏و پشتکار است، انسان دینى آن را مایه عزت و کرامت مى‏داند. امام صادق(ع) به یکى از دوستداران خود فرمود: عزتت را حفظکن. آن شخص سؤال کرد عزتم چیست؟ حضرت فرمود: عزت انسان در این است که کار و تلاش اقتصادى داشته باشد و به این‏وسیله شخصیت خود را ارج نهد. کار و فعالیت سالم براى اصلاح و ساماندهى زندگى فردى و اجتماعى و تعالى ارزشها و تأمین نیازمندیها و کمبودها در جامعه‏لازم و ضرور دانسته شده است، از اینرو در نگرش دینى اجازه داده نشده است که انسان در صورت امکان حتى درسخت‏ترین شرایط، آن را رها نماید و به سؤال وتکدى بپردازد.مردى خدمت امام صادق(ع) رسید و گفت: هنرى از دستم بر نمى‏آید، فعالیت تجارى (خرید و فروش) نیز نمى‏توانم، نیازمندم وامکاناتى ندارم.حضرت فرمود:یعنى: کار کن! در صورت توان باسرت باربرى کن، و از این و آن کمک مخواه.رشد و توسعه در گرو کار و تلاش است، فرد و جامعه‏اى که کار و تلاش در آن اهمیت داده نشود، به توسعه واقعى نمى‏رسد وترک آن خطاى بزرگ و سبب بى‏ثمر شدن زندگى انسان خواهد شد. امام صادق(ع) به مردى که فروشنده لباس بود و به‏حضرت عرض نمود: مالى فراهم ساخته‏ام و مى‏خواهم کار و کسب را رها سازم، فرمودند: اندیشه‏اى ناصواب کرده‏اى،انسانى که کار و تلاش اقتصادى را رها کند،دیگر انسان مفیدى در جامعه نخواهد بود. به نظر مى‏رسد که بزرگان دین با این نوع سفارش مى‏خواهند اهمیت کوشش و تلاش و عدم قناعت و اشباع پذیرى در تولید و کاررا تأکید نمایند چرا که هم لذت زندگى و طراوت جسم و روح آدمى به تلاش و فعالیت است و هم جامعه اسلامى و حتى‏جهانى از نتیجه تلاش تولید کنندگان سود مى‏برند، گرچه خود نیازى به آن نداشته باشد.2 - 1. کار، تقویت قواى جسمى و روحى‏کار و تلاش موجب سلامت جسمى، رشد قدرت و نیرو است، و بیکارى علاوه بر هرز دادن نیروها، اندوه و افسردگى را در پى‏دارد. این نکته مهم، در سخنان امام على(ع) که خود در سخت کوشى همتایى نداشت، بسیار زیبا بیان شده است:مَنْ یَعْمَلْ یَزْدَدْ قُوَّةً، وَ مَنْ یُقَصِّر فِى العَمَل یَزدد فَتَرةً. آن کس که کار کند، توانش فزونى مى‏یابد، و آن کس که کم کار کند و بیکار باشد، سستى و ناتوانى او افزون گردد.



خرید و دانلود مقاله درمورد تدبیر معیشت از دیدگاه آیات و روایات