لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 45
بررسی رابطه افت تحصیلی دانش اموزان دختر دوره های راهنمایی ومتوسطه (2)
· عمده ترین عوامل خانوادگی مؤثر در پیشرفت تحصیلی و افت تحصیلی دانش آموزان دختر در شهرستان بوکان عبارتند از :
1. نحوه نگرش والدین به مسایل عاطفی واحساساتی در خانواده و تامین امنیت دختران درمنزل
2. طبقه اجتماعی و اقتصادی خانواده درجامعه شهری ویا روستای محل زندگی
3. سطح فکری و فرهنگی خانواده وتحصیلات والدین
4. تعداد جمعیت خانواده
5. اشتغال دختران ضمن تحصیل
6. اشتغال مادران
7. رابطه بین والدین و آموزشگاه
8. اثرات ماهواره و فیلم های آن بر روی دختران دانش اموز
9. نحوه نگرش وایدئو لوژی خانواده به مسایل دینی ومادی
اکنون از بین عوامل فوق به توضیح مهمترین آنها می پردازم :
فصل اول
1. نحوه نگرش والدین به مسایل عاطفی واحساساتی در خانواده و تامین امنیت دختران درمنزل
· والدین دارای شغل ازاد وغیر دولتی
دختران شهر وروستا های بوکان مقدار قابل توجهی از وقت خود را درمنزل می گذراند .
به همین دلیل مهم ترین عامل مؤثر در شکل گیری نگرش دانش آموز نسبت به تحصیل ، خانواده
ِِآنهااست .
با پاسخ وپرسش های که در طول مدت خدمتم از دانش اموزانی که نسبت به درس و تحصیل بی علاقه بودند دلیل عمده نگرش منفی آن انها به درس و مدرسه وسرچشمه بروز اصلی خانواده شان بود.نگرش خانواده بیشتر انها نسبت به مدرسه ، معلمان و درس ، منفی بود و یا بین آنچه می گفتندو آنچه عمل می کردند تفاوت وجود داشته است.واین یک امر طبیعی است که به تدریج فرزند آنها نیز نگرش منفی به درس و تحصیل پیدا خواهد کرد .بیشتر پدرانی که شغل ازاد داشتند و به کار تجارت خصوصا انهایی که به مبالادت مرزی اشتغال داشتند درس را کاری بیهوده و اتلاف وقت تلقی می کنند وهمین نگرش را به فرزندان خود منتقل ساخته و برای پیشرفت درس آنها هیچ گونه کوششی انجام نمی دهند . انها مدرسه را ابزاری برای کنترل کودکان شان خصوصا در ایام جوانی و دوران متوسطه می دانستند . وبیشتر دوست دارندکه پسرانشان بجای شرکا با انها همراه شوند تا منفعتی که می برند دو چندان شود . واین نگرش منفی به مدرسه ودرس به دختران هم منتقل می شود . بدون انکه تکرار کنند و حرفی به میان بیاورند ارزو داشتند که به جای دخترانشان پسر داشتند و در این تجارت انها همراهی کنند . این نگرش بسیار مخرب در بیشتر این خانواده ها وجود دارد . بیشتر این پدران در ایام هفته در منزل نیستند و زمانی که هم باشند بیشتر به حساب وکتابهایشان رسیدگی می کنند و وقتی برای رسیدگی به امور تحصیلی فرزندانشان ندارند . در چنین خانواده هایی معمولا در نبود پدر پسران ارشد و یا بقیه سرپرستی خانواده را بعهده دارند و دختران کمتر در امور دخالت داده می شوند . این تبعیض بوجود امده بر روحیات دختران تاثیر منفی گذاشته واغلب انها دارای افت تحصیلی شدید تری نسبت به بقیه دارند .
· شغل عام و کم درامد ویا در رده پایین تر یا بی سرپرست ویا بدسرپرست یا تک سرپرست
· آرزوهای برآورده نشده والدین و وظیفه فرزندان
بیشترخانواده های شهری وروستایی که درامد انها کم تر است مانند دست فروشان وتاناکورا فروشان و شغل های بقالی و سوپر مارکتهای که در خیابانهای فرعی و محله های دور از مرکز شهر هستند یک جمله را همیشه به فرزندان خود یاد اوری می کنند اینکه درس بخوانند تا در اینده چیزی بشوند وبرای خود کسی باشند تامانند انها زندگی بدی نداشته باشند ودر حقیقت از فرزندانشان انتظار دارند تا آرزوهای براورده نشده انها را تحقق بخشند . و چنانچه این روند رو به ضعف گذاشت باعٍث تضعیف روحیه آنان شده وزندگی رقت بار والدینشان برای همیشه نصیب خود می دانند ورهایی از ان را محال می پندارند.بیشتر دانش اموزانی که پدران ویا والدین انها دارای چنین شغل های هستند درس خواندن را تنها برای رهایی از تنگ دستی و فقر می دانند و بیشتر تلاش انها به همین منظور است اما متاسفانه با توهماتی که همیشه گریبانگیر اغلب انهااست با شکست مواجه می شوند واگر از یک یا دو درس نتوانند موفق شوند ارزو های خود را برباد رفته می دانند و باعث می شود تا در دیگر دروس نیزتلاش خود را بکار نبرند. و دچار افت تحصیلی شدید گردند که جبران ان تقریبا ممکن نخواهد بود.
· تبعیض در بین فرزندان
مورد دیگری که در چنین خانواد های رایج است تبیعض بین دختران وپسران است . ان ها داشتن دختر را مایه درد سر و بی ابرویی که باید همیشه تحت نظر باشند تا کاری خلاف عرف خانواده فامیل وهمسایه ها انجام ندهند . انان هموراه این نکته را تکرار می کنند که یک پسر بهتر از 1000دختر است . دختر ها مال دیگرانند و برای دیگران آنها را بزرگ می کنند . دختران تا بزرگ می شوند وازدواج می کنند نان خور اضافی وجای دیگری اشغال می کنند . همیشه از طرف خانواده و دیگر افراد فامیل سرکوب می شوند وضعیفه بودن شان مرتب به انها یاد آوری می شوند . حتی فر ستادن انها به مدرسه نیز از روی خیر خواهی و ترحم است . چنانچه دختری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
بیان مساله
تحقیق کنونی با هدف بحث و بررسی در رابطه هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی به انجام رسیده است. نمونه پژوهش مشتمل بر 153 دانش آموز پایه سوم مقطع راهنمایی (73 پسر، 80 دختر) بود که از طریق روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار سنجش پژوهش پرسشنامه بهرهیجانی بارون (EQ-i) بود. نتایج تحلیل نشان داد که همبستگی معناداری میان هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی وجود دارد (r=0/37). تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که از بین مؤلفه های هوش هیجانی، انعطاف پذیری، استقلال و همدلی نقش معناداری در پیش بینی تحصیلی دارند. این مرلفه ها 19 درصد از واریانس پیشرفت تحصیلی را تبیین می کند.
واژه های کلیدی: هوش هیجانی، پیشرفت تحصیلی
مقدمه
آموزش دانش آموزان به هدف پیشرفت آنها در زمینه های تحصیلی شکل می گیرد. مطالعه عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی مسئله پیچیده ای است؛ چرا که در این بین صحبت از یک رویکرد چندبعدی به میان می آید که به شکل ظریفی به رشد جسمی، اجتماعی، شناختی و عاطفی دانش آموز مربوط می شود. محققان زیادی تاثیر توانایی های ذهنی و شناختی را بر پیشرفت تحصیلی سنجیده و مورد ارزیابی و سنجش قرار داده اند. با این حال، به مرور زمان مشخص می شود که هرچند توانایی های ذهنی و شناختی دانش آموزان تا اندازه ای با پیشرفت تحصیلی رابطه دارند و تاحدود زیادی پیشرفت تحصیلی را پیش بینی می کنند، اما تنها کلید پیش بینی مؤفقیت تحصیلی نیستند. به همین دلیل محققان در سال های اخیر متوجه یکسری از عوامل غیرشناختی شده اند که می توانند در پیشرفت تحصیلی و بطورکلی موفقیت موثر باشند. (گلمن، 1995 و باراون، 1997) این محققان در تبیین اهمیت عوامل غیرشناختی در موفقیت به نتایج قابل ملاحظه ای دست یافته اند و نشان داده اند که چنانچه این اندازه های غیرشناختی را برای پیش بینی موفقیت به اندازه های هوش شناختی اضافه کنیم، پیش بینی موفقیت بطور معناداری با احتمال بیشتری امکانپذیر می شود، تا اینکه تنها از اندازه های توانایی هوش شناختی استفاده کنیم.
مهارت و توانایی های هیجانی و اجتماعی که تحت عنوان هوش هیجانی مشهورند از جمله پیش بینی کننده های قوی پیشرفت تحصیلی هستند (پارکر) و همکاران 2004 و بارون 1999) هوش هیجانی اولین بار در سال 1990 و به عنوان شکلی از هوش اجتماعی مطرح شد که شامل توانایی کنترل احساسات و هیجانات در خود و دیگران، پذیرش دیدگاه سایر افراد و کترل روابط اجتماعی است. هوش هیجانی یکسری از توانایی ها و مهارت های غیرشناختی است که توانایی برد را در مقابله با فشارها و اقتضاهای محیطی افزایش می دهد (بارون 1997)
دیدگاه برخی کارشناسان نشان دهنده این است که بهره هوشی به خوبی نمیتواند از عهده توضیح سرنوشت متفاوت افرادی برآید که فرصتها و شرایط تحصیلی مشابهی دارند. هوش تحصیلی(IQ) در فراز و نشیبهای زندگی به تنهایی نمیتواند آمادگی زیادی در افراد برای مقابلة صحیح ایجاد کند و لزوماً تضمین کننده رفاه، شخصیت اجتماعی و یا احساس شادکامی در زندگی نیست. در واقع تنها 20% موفقیت افراد بهIQ بستگی دارد. و بقیه آن بسته به هوش هیجانی و هوش اجتماعی است.
هوش هیجانی (emotional intelligence) نوعی Meta ability است که مشخص میکند چگونه میتوانیم از سایر مهارتهای خود از جمله بهره هوشی به بهترین صورت استفاده کنیم. یکی از امتیازات EQ به IQ بعد اکتسابی بودن آن است که به راحتی قابل یادگیری، تکامل، بهبود و اصلاح میباشد.
جایگاه EQ در انسان، آمیگدال واقع در قسمت بالای ساقه مغز و نزدیک به انتهای حلقه لیمبیک است. آمیگدال به عنوان مخزن خاطرات هیجانی عمل میکند، در واقع هیپوکامپ صرفاً حقایق را به خاطر میسپارد و آمیگدال چاشنی هیجانی آن حقایق را در خود نگه میدارد.
گلمن (Golman) 5 اصل را برای هوش هیجانی در نظر میگیرد که عبارتند از: شناسایی هیجانات خود، توانایی مدیریت هیجانات در موقعیتهای سخت، خودانگیزی (motivating) ، توانایی شناسایی هیجانات و احساسات دیگران، کنترل روابط بین فردی.
با ارزیابی EQ میتوان میزان موفقیتهای فرد را در زندگی فردی و اجتماعی پیشبینی کرد. برای ارزیابی EQ و پنج بعد در نظر گرفته میشود که عبارتند از: رستنی (پختگی)، دلسوزی، رعایت اصول اخلاقی، اجتماعی بودن، احساس آرامش. یکی از فعالترین پژوهشگران در این زمینه ear-on است که پرسشنامه خود سنجی هوش هیجانی را مطرح نموده است. این پرسشنامه دارای 5 مقیاس و 15 خرده مقیاس است. پژوهشها ثابت کرده است آموزش مهارتهای هیجانی و اجتماعی که تعبیری تقویت هوش هیجانی است نقش بسزایی در موفقیت زندگی و پیشرفت تحصیلی فرد دارد. از نظر بالینی به عنوان مثال برای تاثیر تقویت EQ در کاهش مشکلات بیمار میتوان از رفتارهای acting out نام برد. در شرایط acting out افراد هیجانات خود را بدون تامل ابراز میدارند و یا به خاطر هیجان ابراز نشده عکسالعمل افراطی نشان میدهند. بنابراین شناسایی هیجانها و برقرار کردن ارتباط با احساساتشان میتواند در تعدیل رفتار آنها موثر واقع گردد.
«پیشینه تحقیق»
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
بررسی رابطه افت تحصیلی دانش اموزان دختر دوره های راهنمایی ومتوسطه (1)
بررسی رابطه افت تحصیلی دانش اموزان دختر دوره های راهنمایی ومتوسطه بخش اول
با ویژگی های خانواد گی و شخصیتی آن ها
با تاکید بردختران دانش اموز دوره راهنمایی ومتوسطه شهرستان بوکان – استان اذربایجان غربی
عنوان طرح تحقیقاتی : بررسی رابطه افت تحصیلی دانش اموزان دختر دوره های راهنمایی ومتوسطه
بخش اول
با ویژگی هاوعوامل خانوادگی وشخصیتی انها
تاکید بر شهرستان بوکان – استان اذربایجان غربی
پژوهش گر : معصومه گورکی
چکیده
افت تحصیلی یکی از مشکلات عمده دانش اموزان دختر وخانواده های انها و سیستم مدیریت آموزش وپرورش در شهر ستان بوکان است . بطوریکه نگرانی عمیقی در بین اقشار جامعه و اموزش وپرورش ایجاد کرده واینده نه چندان روشنی را رقم می زند. وآن را به یک مشکل روانی – اجتماعی تبدیل کرده است. در بوکان به دلیل ازدیاد دلایل و عوامل مستعد کننده وهمچنین شواهد وحوادث گوناگون نشان می دهد که آمار افت تحصیلی دانش آموزان دختر بالا تر برود . هدف اصلی این طرح تعیین شیوع افت تحصیلی دختران از نظر وضعیت خانواده با ابعاد گوناگون آن است.
اولین عاملی که تاثیر بازدارنده و مخربی بر روی کارایی ،تحرک،روح وجسم دختران دارد عدم اطلاع خانواد ها از نیاز های آنان و رشد سریع جامعه بسوی مدرنیزه شدن است .
شناسایی عوامل بازدارنده خانواده در پیشرفت تحصیلی دانش اموزان دختر مخصوصا در دوره راهنمایی ومتوسطه که از لحاظ سنی مقطع حساس زندگی انان است ،اهمیت شایانی دارد .
تحقیق وپژوهش در این مورد منجر به شناسایی این عوامل و کمک به کارشناسان در تسریع رفع موانع برای برنامه ریزی هر چه کامل تر ،صرف جویی در هزینه ها ،زمان وهدایت دختران دانش اموز دوره های راهنمایی و متوسطه به مسیر های اصلی زندگی وایجاد انگیزه برای ادامه تحصیل، اینده پر بارتروکاهش ظلم وتبعیض ونابرابری هادر این منطقه محروم خصوصا حاشیه شهرو مناطق روستایی است.
اهداف پژوهش
· هدف کلی این پژوهش ریشه یابی علل افت وترک تحصیل دختران دوره های راهنمایی ومتوسطه درابعاد مختلف خانواده در شهرستان بوکان می باشد .
· اهداف اختصاصی
در این پژوهش اهداف زیر دنبال می شود :
1- ریشه یابی وشناخت تاثیر خانواده ودوستان ،ورود تنکولوژی جدید مانند ماهواره ،اینترنت و موبایل به درون خانواده ها ،رشد جمعیت شهری و پدیده حاشیه نشینی ونابرابری طبقات اجتماعی واقتصادی خانواده ها برروند تحصیل دختران دوره های تحصیلی راهنمایی ومتوسطه در شهرستان بوکان
2. برداشتن گام های اولیه در جهت برنامه ریزی مربوط به "تحصیل دختران " در همه سطوح طبقاتی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
مقدمه
باید دانست که عوامل متعددی بر نگرش کودک از خود و اعضای خانواده های خود موثر است ، از آن جمله می توان به عوامل اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی حاکم بر خانواده اشاره کرد که ارتباط مستقیم با سطح سواد و تحصیلات خانواده دارد. شخص باسواد امکان سلامت اقتصادی و تصمیم گیری بیشتری دارد و چنین انسانی نسبت به فکر و فرهنگ جامعه بصیرت بیشتری دارد وسواد و تحصیلات ، از دیدگاه اقتصادی ، افراد را به سوی رشد و توسعه ی درونزاد و خلاق و هماهنگ با اجتماع وکشور هدایت می کند و از دیدگاه تخصصی ، جامعه را موفق می سازد ، افراد بزرگسال به عنوان عامل اساسی تولید ، حتی با یک اصطلاح اقتصادی خاص که همان جمعیت فعال یا نیروی کار می باشد ، مشخص می شوند. با توجه به آمار موجود ، گسترش سواد ، کاهش رشد جمعیت و همچنین توسعه ی اقتصادی و اجتماعی و پیشرفت دانش و غیره را تحصیل تسهیل نموده است .
تنها جوامعی توانسته اند مشکلات خود را در زمینه ی تغذیه ، مسکن ، پوشاک ، بهداشت و آموزش را از میان بردارند که از سطح سواد بالایی برخوردار باشند . بی سوادی ، نه تنها پدیده ای قابل تا ٔسف است ، بلکه علامتی است در کنار علاﺌم دیگر که نشان دهنده ی از خود بیگانگی می باشد و منجر به عقب ماندگی می شود. این عقب ماندگی در تعلیم و تربیت ، خود معلول شالوده های نامتناسب اقتصادی و اجتماعی است و رابطه ای مستقیم با فقر عمومی و کمبود وسایل کافی به ویژه نداشتن معلم ومدرسه است.
سواد و تحصیلات خانواده یکی از عوامل مهم پیشرفت بشر در جهان امروز است. پیشرفت تکنولوژی ، صنعت ، بهداشت و علوم مختلف مدیون این عامل مهم است .
بی سوادی در تمام ابعاد زندگی انسان می تواند تاثیر بسزایی داشته باشد مخصوصا ً در بهداشت ، رشد اقتصادی ، رشد فرهنگی ، رشد و تربیت فرزندان ، بی نظمی و ناهنجاری کودکان ، رشد و اشتغال وغیره .
مطالعات نشان داده است که هر چه آسیب های روانی بیشتر باشد ، موقعیت اجتماعی شخص را پایین تر می آورد و عواملی چون فقر ، بیکاری ، تعداد فرزندان ، اعتیاد ، طلاق که همه موجب پایین آمدن موقیت اجتماعی و فرهنگی شخص می شود و آشفتگی ها یا آسیب های روانی را به وجود می آورد . معمولا افرادی که در سطح پایین اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی زندگی می کنند ، سطح تحصیلات کمتری نسبت به افراد همسال خود دارند و میزان تحصیلات در برخی از این خانواده ها به شدت افت پیدا می کند.
در حقیقت در برخی از این خانواده ها ، سواد مقوله ی بیگانه ای است .
تاثیر عمیقی که این موقعیت اجتماعی ،فرهنگی، اقتصادی پایین بر روی افراد جامعه برجا می گذارد ، موجب بی نظمی و آشفتگی روانی می گردد ، البته این آشفتگی روانی را در طبقات مختلف جامعه می توان دید . شیوه های انحرافی ، ایجاد علاﺌم بیماری روانی ، اقدام به خود کشی ، بستری شدن ، قطع ارتباط با واقعیت ، در طبقات پایین اجتماع بیشتر دیده می شود .
مساﺌل فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی به عنوان پیش فرض این مشکل مطرح است و در واقع هدف بررسی اثرات اقتصادی – اجتماعی این مسﺌله به عنوان یک متغیر مهم بروضعیت روانی است . در این جا سواد و تحصیلات را به عنوان یک متغیر و ملاک لحاظ نموده که قابل سنجش بیشتری است .(کرمانی مقیم )
http://www.bazyab.ir))
چکیده:
در این پژوهش رابطه ی سواد والدین با عملکرد تحصیلی دانش آموزان را مورد بررسی قرار دادیم.
این پژوهش که به صورت توصیفی واز نوع کمی بشمار می رود؛ فراوانی ، میانه ، میانگین، مد ، دامنه ، چولگی ، کشیدگی ، حداقل و حداکثر عملکرد دانش آموزان را مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در SPSS که حاوی سه جدول ( 1-4 ،2-4 ، 3-4 ) می باشد جدول اول آن پژوهش های توصیفی می باشد و جدول دوم وسوم ، ضریب همبستگی و سطح معناداری آنها مشخص شده است.
سواد پدر 839/= P می باشد و مادر815/0 p=را نشان می دهد. در این پژوهش بین سواد و عملکرد رابطه وجود ندارد .
بیان مسئله
با توجه به مسﺌله فقر فرهنگی خانواده ها و بی سواد بودن آنها ، دانش آموزان زیادی در یادگیری دچار مشکل می شوند . در خانواده هایی که سطح تحصیلات کافی ندارند فرزندان آنها از لحاظ درسی و تحصیلی افت پیدا می کنند وخانواده و اقتصاد در این امر دخیل هستند . خانواده ای که با سواد هستند با خانواده بی سواد از لحاظ پیشرفت متفاوت می باشند . بی سوادی والدین با خود مواردی همچون فقر فرهنگی – اقتصادی را به همراه دارد که باعث می شود دانش آموز نتواند اعتماد به نفس و شیوه ی برخورد درست با دیگران را بیاموزد . یادگیری را مساﺌلی ترغیب می کند که بدون آنها دانش آموز از لحاظ درسی عقب مانده می شود . با پیشرفت تحصیلی دانش آموز ، خانواده نیز باید همپای او اطلاعات عمومی خود را افزایش دهد تا دانش آموز به یک نتیجه ی مطلوب برسد .
آیا بین سواد والدین و عملکرد تحصیلی رابطه وجود دارد؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
بررسی تأثیر روش تدریس ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر دبیرستانهای دولتی در دو ناحیه 1و3 مشهد
نویسنده
زهرا کدخدا
ریاضیات کلید دروازه علوم است.غفلت از ریاضیات به همه دانشها لطمه می زند «راجر بیکن»
چکیده
پیشرفت تحصیلی یکی از متغیرهای اصلی آموزش و پرورش است. و می توان از آن به عنوان شاخص عمده سنجش کیفیت آموزش و پرورش یاد کرد. معمولاً پیشرفت تحصیلی بر اساس نتایج آزمونهای نهایی و استاندارد مورد سنجش قرار می گیرد. که سنجیدن پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد. و از آنجا که آموزش ریاضی در زمینه سازی برای یادگیری تمامی علوم و در نهایت زندگی بهتر، نقش حساس و قابل توجهی ایفا می کند، متأسفانه بر اساس یافته های موجود، عدم پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی به وضوح روشن گردیده است.
نظام آموزشی، با مطالعه عوامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی و شناسایی ابعاد مختلف آن اقدامات مورد نیاز را به منظور بهبود وضعیت تحصیلی دانش آموزان و رفع کاستیهای موجود به عمل میآورد در این پژوهش تلاش شد، تا به یکی از مؤلفه های عمده، تأثیرگذار بر پیشرفت تحصیلی، یعنی روش تدریس ریاضی، پرداخته شود.
این عامل توسط شاخص های زیر مورد بررسی قرار گرفتند:
ویژگیهای عمومی تدریس و شیوههای تدریس تمرین و تکرار، سخنرانی، پرسش و پاسخ و مباحثه ای.
پرسش نامه استفاده شده در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از آزمون t دو نمونه ای و آزمون من- ویتنی، با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. و نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که شیوه تدریس معلمان ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مؤثر است. همچنین تأثیر شیوه تدریس تمرین وتکرار و پرسش و پاسخ در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی مورد تأیید قرار گرفت، ولی ویژگیهای عمومی تدریس، روش سخنرانی و مباحثه ای در پیشرفت تحصیل تأثیر نداشت.
واژگان کلیدی: پیشرفت تحصیلی، روش تدریس ریاضی، ویژگیهای عمومی تدریس، روش تدریس سخنرانی، روش تدریس تکرار و تمرین، روش تدریس پرسش و پاسخ و روش تدریس مباحثه ای.
مقدمه:
از بررسی تعاریف متعدد به تدریس می توان نتیجه گرفت که تدریس فعالیتی است با سه ویژگی:
1- تدریس باید هدف داشته باشد
2- تدریس باید متناسب با هدف و مقصود باشد
3- مفاهیم به طریقی ارائه شود که مطابق فهم و توانایی شاگردان باشد. (فتحی، 1372، ص 11)
صاحبنظران معمولاً روشهای تدریس را به سه دسته تقسیم می کنند:
1- روشهای سنتی یا تاریخی شامل روش سقراطی و روش مکتبی
2- روشهای متداول تدریس که بیشتر در قالب و چارچوب الگوی پیش سازمان دهنده می گنجند و شامل روش حفظ تکرار، روش سخنرانی، روش پرسش و پاسخ، روش نمایشی، ایفای نقش، گردش علمی، بحث گروهی و آزمایشی می باشد.
3- روشهای جدید آموزشی که معمولاً با الگوی حل مسئله سنخیت بیشتری دارند و در دو قسمت روشهای آموزشهای انفرادی و روش واحدها مطرح شده است. (شعبانی، 1372).
معلم پس از آنکه با روشهای مختلف تدریس آشنا شد، در عمل باید با تشخیص موقعیت، روشها و فنون مناسب را انتخاب کند. بعنوان مثال اگر معلمی در تدریس خود از روش سخنرانی استفاده کند، در صورت لزوم می تواند با دانشآموزان بحث کند، از آنها سئوال نماید، به آنها تمرین دهد، برایشان آزمایش کند، نمونه و یا مدلی را به آنها نشان دهد و ... بدین ترتیب بهتر است که معلمان در امر تدریس از روش تلفیقی استفاده نمایند و در پژوهش حاضر، از میان روشهای متنوع تدریس، چهار نوع روش تدریس پرسش و پاسخ، سخنرانی، تمرین و تکرار و مباحثه ای در نظر گرفته شد. و تأثیر در پیشرفت تحصیلی مورد بررسی قرار گرفت.
برای آنکه معلم در امر تدریس موفق شود باید از یک سری ویژگیهای عمومی تدریس برخوردار باشد. کاظمی (1378) طی تحقیقی بیان می کند که علاقه معلم به شغل خود یکی از ویژگیهای نمونه در تدریس است . و طی مطالعات انجام شده توسط پژوهشگرانی چون اللهیاری (1380) و کرامتی (1370)، عارفی (1369)، کلامی (1375) و شنایی و علاقبند و پاشا شریفی و هومن (1374)، علاقه و تسلط معلم به تدریس را در پیشرفت تحصیلی مؤثر شناختهاند.
از جمله اقدامات دیگری که یک معلم پرتلاش برای رسیدن به پیشرفت ریاضی بدان نیازمند است، بالا بردن سطح توقع و انتظارات دانش آموزان و والدین آنهاست. انتظاراتی که معلم از توانایی های کودک دارد در چگونگی پیشرفت او در مدرسه تأثیر می گذارد و در عین حال در انگیزش دانش آموزان، انتظار موفقیت و عزت نفس آنها نیز اثر می گذارد. (ماسن و دیگران، ترجمه یاسایی، 1370، ص488).
یافته های سومین مطالعه ریاضیات و علوم در ایران، نشان از رابطه مثبت سوابق حرفه ای معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد. (ماشینی، 1370 و کیامنش 1376) و مطالعه یافته های آندرسن (1988) معلمان با سابقه، گرایش بیشتری نسبت به پرورش مهارتهای آموزشی و کلاس داری از خود نشان میدهد. (به نقل از میرزارضایی، 1379).
طرح سئوالات برانگیزنده و تشویق شاگردان به ادامه پرسش و کنجکاوی ویژگی دیگر معلم می باشد که بنا به نظریه سازندهگرایی، معلم سازندهگرا در کلاس ریاضی می بایست با طرح پرسشهای متنوع و جهت دار، شاگردان را به تفکر و یادگیری معنی دار ترغیب کند.
امکانات آموزش متناسب نیز از ابزار بسیار مهمی به شمار می آید که تمامی معلمان برای تحقق اهداف آموزشی خود بدان نیازمندند. پروفسور گیلالدر از استرالیا و رئیس گروه بین المللی روانشناسی آموزش ریاضی بیان می کند که نباید زمان را به عقب برگرداند باید به معلمان کمک کنیم، تا در استفاده از تکنولوژی توانمند شوند. (گویا، 1380، ص17)
براساس تحقیقات بدست آمده، عواملی چون علاقه و تسلط معلم به تدریس، استفاده از شیوه های مختلف تدریس، مهارتهای حرفهای، استفاده از وسایل کمک آموزشی، تشوق به سئوال و کنجکاوی را می توان به عنوان ویژگیهای مهم تدریس در نظر گرفت.
با توجه به اینکه دانش آموزان در قرن 21 زندگی و کار خواهند کرد، قرنی که سیطره کامپیوتر و رسانههای گروهی عالمگیر و اقتصاد جهانی خواهد بود، لذا برای این مشاغل افراد باید ایده های تازه را جذب، طرحهای نو را درک و مسائل غیر سنتی را حل کنند. ریاضیات کلید مناسبی برای آمادگی جهت این شغلهاست. (لین استور، ترجمه میرزا جلیلی، 1368) و از طرفی بی توجهی به پیشرفت ریاضی و در نتیجه افت تحصیلی در دانش آموزان به خصوص در درس ریاضی، نابسامانیهای روحی و روانی دانش آموزان و در نهایت نابسامانیهای اجتماعی را پدید می آورد. (خیر، 1365) و همچنین با شناخت عوامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی، از امکانات و تجهیزات در جهت پرورش نیروی انسانی، استفاده بهینه به عمل می آید و با کمترین زیان اقتصادی- اجتماعی، نیروی مورد نیاز جامعه پرورش می یابد. (عظیمی، 1374)
هدف پژوهش:
هدف کلی این پژوهش، تعیین تأثیر روش تدریس در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی است تا با تشخیص ویژگیهای لازم برای تدریس و روشهای بهتر تدریس، برخی راهبردهای نظری و تجربی را با توجه به پیش فرضهای تجربی و نظری ارائه کرد.
فرضیه اصلی:
روش تدریس معلم ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی مؤثر است.
فرضیه های فرعی:
1- ویژگیهای عمومی تدریس در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی تأثیر دارد.
2- روش تدریس سخنرانی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی تأثیر دارد.
3- روش تدریس پرسش و پاسخ در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی تأثیر دارد.
4- روش تدریس تمرین و تکرار در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی تأثیر دارد.
5- روش تدریس مباحثه ای در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی تأثیر دارد.
روش:
روش تحقیق علی- مقایسه ای است. جامعه آماری 1109 نفر و نمونه مورد نظر شامل 400 دانش آموز (135 نفر مدرسه تدین، 255 نفر آزادگان) از دو دبیرستان وابسته به دو ناحیه آموزشی یک و سه شهر مشهد که یکی دارای پیشرفت بالای تحصیل و دیگری دارای پیشرفت پائین تحصیل می باشند. نمونه گیری به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای در جامعه دانش آموزان و سرشماری در جامعه معلمان صورت گرفت. این دو ناحیه از سوی آموزش و پرورش کل استان خراسان، بر اساس قبولی خردادماه دانش آموزان، با عنوان نواحی با پیشرفت بالا و پیشرفت پائین معرفی گردیدند.
سپس از هر ناحیه یک مدرسه با نظر اداری آموزش و پرورش همان ناحیه، انتخاب گردید. (مدرسه تدین از ناحیه یک به عنوان مدرسه ای با پیشرفت تحصیلی پائین و مدرسه آزادگان از ناحیه سه به عنوان مدرسهای با پیشرفت تحصیلی بالا).
از طریق پرسشنامه محقق ساخته، اطلاعات مورد نیاز جمع آوری شد. این پرسشنامه شامل 32 سئوال بود که در اختیار دانش آموزان قرار گرفت.
روایی پرسشنامه که توسط اساتید محترم دانشگاه باهنر بخش علوم تربیتی و دو تن از اساتید دانشگاه فردوشی مشهد انجام شد با کسب روایی 7/87% مورد تأیید نهایی قرار گرفت و پایایی پرسشنامه از روش آزمون مجدد انجام شد که ضریب اعتبار آن 95/0 درصد محاسبه شد.
برای تجزیه و تحلیل داده ها ابتدا با استفاده از جدولهای فراوانی، نمودارهای ستونی و بافت نگار، توصیفی از ویژگیهای عمومی (مشخصات فردی)، سئوالهای پرسشنامه و متغیرهای تحقیق ارائه گردید و سپس با استفاده از آزمون t دو نمونه ای و آزمون من-ویتنی تأثیر عوامل آموزشی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبیرستانهای تدین و آزادگان قرار گرفت.
عمده نتایج بدست آمده نشان می دهد که روشهای تدریس بر پیشرفت تحصیلی ریاضی تأثیر داشته است. و همچنین روش تدریس تمرین و تکرار و پرسش و پاسخ معلمان ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مؤثر بوده است اما ویژگیهای عمومی تدریس، شیوه تدریس سخنرانی و مباحثه ای در پیشرفت تحصیلی ریاضی تأثیر نداشته است.
نتایج:
فرضیه اصلی: شیوه تدریس معلمان ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی مؤثر است.
نتیجه: برای مقایسه پیشرفت تحصیل دانش آموزان مدرسه تدین و آزادگان از آزمون t دو نمونهای استفاده شد که چون (001/0) p- مقدار مباحثه شده کمتر از سطح معنی داری 05/0 شد، لذا فرض H0 رد شده و نتیجه گرفته شد که میانگین پیشرفت تحصیل دانش آموزان مدرسه تدین کمتر از میانگین پیشرفت تحصیل دانش آموزان مدرسه آزادگان می باشد. و برای مقایسه شیوه تدریس معلمان ریاضی دو مدرسه، از طریق آزمون من-ویتنی، (40/0) P- مقدار محاسبه شده کمتر از سطح معنی داری 05/0 بدست آمد و این بدان معنی است که میانه شیوه تدریس معلمان ریاضی مدرسه تدین کمتر از مدرسه آزادگان می باشد. و در نتیجه اثر روش تدریس بر پیشرفت تحصیلی ریاضی مورد تأیید قرار گرفت.
فرضیه فرعی اول: ویژگیهای عمومی تدریس معلمان ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی مؤثر است.
نتیجه: باکمک آزمون من-ویتنی، P- مقدار محاسبه شده (1666/0) بیشتر از سطح معنی داری 05/0 (05/0 =/) است لذا در این سطح H0 رد نمی شود و این بدان معنی است که میانه ویژگیهای عمومی تدریس معلمان ریاضی مدرسه آزادگان از مدرسه تدین بیشتر نمی باشد و در نتیجه ویژگیهای عمومی تدریس معلمین ریاضی در پیشرفت ریاضی دانش آموزان مؤثر نیست.
فرضیه فرعی دوم: شیوه تدریس تمرین و تکرار معلمان ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی مؤثر است.
نتیجه: براساس محاسبات از طریق آزمون من- ویتنی، P- مقدار محاسبه شده (005/0) کمتر از سطح معنی داری 05/0 است. لذا در این سطح فرض H0 رد می شود و این بدان معنی است که میانه شیوه تدریس تمرین و تکرار معلمین ریاضی مدرسه تدین کمتر از مدرسه آزادگان می باشد. و در نتیجه شیوه تدریس تمرین و تکرار معلمان ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی مؤثر است.
فرضی فرعی سوم: شیوه تدریس سخنرانی معلمان ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی مؤثر است.
نتیجه: با کمک آزمون من- ویتنی، P- مقدار محاسبه شده (330/0) بیشتر از سطح معنی داری 05/0 است لذا در این سطح فرض H0 رد نمی شود و این بدان معنی است که میانه شیوه تدریس سخنرانی معلمان ریاضی مدرسه تدین کمتر از مدرسه آزادگان نمی باشد و در نتیجه شیوه تدریس سخنرانی معلمان ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی مؤثر نیست.
فرضیه فرعی چهارم: شیوه تدریس پرسش و پاسخ معلمان ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی مؤثر است.
نتیجه: بر اساس محاسبات از طریق آزمون من- ویتنی، از آنجا که P- مقدار محاسبه شده (029/0) کمتر از سطح معنی داری 05/0 است لذا در این سطح فرض H0 رد می شود و این بدان معنی است که میانه شیوه تدریس پرسش و پاسخ معلمان ریاضی مدرسه تدین کمتر از مدرسه آزادگان می باشد و در نتیجه شیوه تدریس پرسش و پاسخ معلمان ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی مؤثر است.
فرضه فرعی پنجم: شیوه تدریس مباحثه ای معلمان ریاضی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی مؤثر است.
نتیجه: براساس محاسبات آزمون من- ویتنی، چون P- مقدار محاسبه شده (094/0) بیشتر از سطح معنی داری 05/0 است لذا فرض H0 رد نمی شود و این بدان معنی است که میانه شیوه تدریس مباحثه مهمی معلمین ریاضی مدرسه تدین کمتر از مدرسه آزادگان نیست در نتیجه شیوه تدریس مباحثه ای معلمان ریاضی در پیشرفت تحصیل دانش آموزان در درس ریاضی مؤثر نمی باشد.