لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
بیان مساله :
باید دانست که عوامل متعددی بر نگرش کودک ازخود و اعضای خانواده ی خود مؤثر است، از آن جمله می توان به عوامل اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی حاکم بر خانواده اشاره کرد که ارتباط مستقیم با سطح سواد و تحصیلات خانواده دارد. شخص باسواد امکان سلامت اقتصادی و تصمیم گیری بیشتری دارد و چنین انسانی نسبت به خود و فکر و فرهنگ جامعه بصیرت بیشتری دارد. سواد و تحصیلات، از دیدگاه اقتصادی، افراد را بهسوی رشد و توسعهی درونزاد و خلاق و هماهنگ با اجتماع و کشور هدایت می کند و از دیدگاه تخصصی، جامعه را موفق می سازد، افراد بزرگسال به عنوان عامل اساسی تولید، حتی با یک اصطلاح اقتصادی خاص که همان جمعیت فعال یا نیروی کار می باشد، مشخص میشوند.با توجه به آمار موجود، گسترش سواد کاهش رشد جمعیت و همچنین توسعه ی اقتصادی و اجتماعی و پیشرفت دانش و ... را تسهیل نموده است. تنها جوامعی توانستهاند مشکلات خود در زمینه های تغذیه، مسکن، پوشاک، بهداشت و آموزش را از میان بردارند که از سطح بالای سواد برخوردار باشند.بی سوادی، نه تنها پدیده ای قابل تأسف است، بلکه علامتی است در کنار علائم دیگر که نشان دهنده ی از خود بیگانگی میباشد و منجر به عقب ماندگی می شود. این عقب ماندگی در تعلیم و تربیت، خود معلول شالوده های نامتناسب اقتصادی و اجتماعی است و رابطه ی مستقیم با فقر عمومی و کمبود وسایل کافی به ویژه نداشتن معلم و مدرسه است.
سواد و تحصیلات خانواده یکی از عوامل مهم پیشرفت بشر در جهان امروز است. پیشرفت تکنولوژی، صنعت، بهداشت و علوم مختلف مدیون این عامل مهم است.
بی سوادی در تمام ابعاد زندگی انسان می تواند تأثیر بسزایی داشته باشد، مخصوصاً در بهداشت، رشد اقتصادی، رشد فرهنگی، رشد و تربیت فرزندان، بی نظمی و ناهنجاری کودکان، رشد اشتغال و غیره مطالعات نشان داده است که هرچه آسیب های روانی بیشتر باشد، موقعیت اجتماعی شخص را پایین تر می آورد و عواملی چون فقر، بی کاری، تعداد فرزندان، اعتیاد، طلاق و ... که همه موجب پایین آمدن موقعیت اجتماعی و فرهنگی شخص می شود و آشفتگی ها یا آسیب های روانی را به وجود می آورد معمولاً افرادی که در سطح پایین اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زندگی می کنند، سطح تحصیلات کمتری نسبت به افراد همسال خود دارند و میزان تحصیلات در این خانواده ها به شدت اُفت پیدا می کند.
در حقیقت در برخی از این خانواده ها، سواد مقوله ی بیگانه ای است.
تأثیر عمیقی که این موقعیت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی پایین، بر روی افراد خانواده و جامعه برجا می گذارد، موجب بی نظمی و آشفتگی روانی می گردد، البته این آشفتگی روانی را در طبقات مختلف جامعه می توان دید.
شیوه های انحرافی ـ ایجاد علایم روانی بیماری ـ اقدام به خودکشی ـ بستری شدن ـ قطع ارتباط با واقعیت، در طبقات پایین اجتماع، بیشتر دیده می شود.
مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، به عنوان پیش فرض این مشکل مطرح است و در واقع هدف بررسی اثرات اقتصادی ـ اجتماعی این مسئله به عنوان یک متغیر مهم بر وضعیت روانی است. در این جا سواد و تحصیلات را به عنوان یک متغیر ملاک، لحاظ نموده که قابل سنجش بیشتری است.
اهمیت موضوع پژوهش:
هدف کلی تحقیق: بررسی تاثیر سواد والدین بر پیشرفت تحصیلی مقطع ابتدایی در شهرستان ایذه بوده است.
ضرورت و اهمیت تحقیق :
بدیهی است که کشور ما به مطالعات و تحقیقات مربوط به آموزش و پرورش نوجوانان و کودکان نیاز فراوان دارد و در این میان لازم است به مسائل و مشکلات مهمی که به نحوی به پیشرفت تحصیلی دانش آموزان لطمه می زند توجه لازم مبذول گردد.
لذا تحقیقاتی ارزنده و معضل گشا در این زمینه برای رسیدن به وضع نسبتا مطلوب و ضروری به نظر می رسد که از طریق یافتن راههای پیشرفت تحصیلی از جنبه های عوامل موثر خانوادگی , آموزشی و پرورشی در این مسیر قدم های موثر و راهگشایی در جهت حل این مشکل بزرگ برداشته شود که مهمترین و پر اهمیت ترین بررسی ها و دست آوردها از مسائل و عوامل خانوادگی در جنبه های پیشرفت تحصیلی از هدفهای عمده و اساسی ما در این تحقیق می باشد.
اهداف طرح :
از آنجایی که عوامل دخیل و موثر در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بسیار زیادند و ب عوامل گوناگون در داخل نظام آموزش و پرورش و عوامل خارج از نظام آموزشی ( عوامل خانوادگی ) تقسیم می شوند که در مقدمه به بسیاری از پر اهمیت ترین آنها اشاره شده است از بین آن عوامل فراوان که بیش از همه دارای اهمیت بیشتری هستند انتخاب و مورد سوال قرار می گیرند.
1- آیا رابطه ای بین میزان سواد والدین و پیشرفت تحصیلی فرزندان وجود دارد؟
اهمیت این پژوهش در آن است که با شناخت عمیق تر و بیش تر نوجوانان و دانستن مسائل و ویژگی های خاص هر گروه از کودکان و نوجوانان، نخست قادر به تشخیص آنها از سایر کودکان می شویم و دوّم ارائهی راه حل ها و راهنمایی های مناسب، جهت رفع و یا حداقل، بهبود مشکلات این گروه از نوجوانان می باشد.
از آنجایی که سواد و سطح تحصیلات خانواده، موقعیت اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، بر سلامت روانی، تأثیر بسزایی دارد و از آنجایی که سلامت روانی و یا آشفتگی روانی، بر آموزش و پرورش و بهداشت روحی و روانی و رشد و تربیت نوجوانان تأثیر دارد، می بایست شناخت عمیق تری از سطح سواد و تحصیلات و طبقات مختلف اجتماعی بهدست آوریم و به اضطراب ها، ترس ها، مشکلات خانوادگی کودک و حتی غنا و فقر کودک، پی برده و در جهت خدمت صحیح تر به کودکان استفاده کنیم.
هدف این بررسی، شناخت ویژگی های خانواده ی نوجوانان بی سواد و با سواد و تحصیل کرده و مقایسه ی آن با یکدیگر در جهت دستیابی به ویژگی های روانی این نوجوانان و نگرش آن هانسبت به خود و نسبت به فضای حاکم بر خانواده می باشد.
بدیهی است با شناخت بهتر ویژگی های این افراد به لحاظ عاطفی و نیز آگاهی یافتن از علل و عوامل ناهنجاری ها و آسیب های روانی، می توان گام های مؤثری در جهت رفع مشکلات آنان برداشت.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
« بررسی رابطه انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر دوره راهنمایی شهر اصفهان با ویژگیهای خانوادگیو شخصیتی آنان »
مقدمه
امروزه آمار و ارقام حاکی از مشکلات آموزش و پرورش در وصول به اهدافی است که رسالت آموزش و پرورش را در جامعه توجیه می کند . نگاهی به گزارشهای مربوط به هزینه هایافت تحصیلی در برنامه پنج ساله اول (امیری, 1371 ) نشان می دهد که هزینه های سرسام آوری را خرج عدم وجود انگیزه دانش آموزان نسبت تحصیل کردهایم. (517 میلیون ریال) به نظر میرسد شناسایی عوامل موثر در انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مخصوصا" در دوره راهنمایی که زمان انتخاب ها و پاسخهای اساسی نوجوان به کیستی خود است ، اهمیت به سزایی داشته باشد . شناسایی و رفع موانع ، می تواند به پیشرفت تحصیلی کمک کرده ، موجب صرفه جویی در زمان ، هزینه های مادی و معنوی گردد . شناسایی عوامل متعددی مانند عوامل شخصیتی و خانوادگی که در رابطه با انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی می باشند ، کمک خواهد کرد تا نوجوانان به کانال هایی هدایت شوند که مسیر اصلی آنان در زندگی است ، که این خود پیامد های آنی حاصل از اینگونه پژوهش هاست .به نظر می رسد پیامد های آتی پربار تر از پیامدهای آنی باشد .
اهداف پژوهش
- بررسی رابطه میان عوامل شخصیتی با انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی.
- بررسی رابطه میان عوامل خانوادگی با انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی.
فرضیه های پژوهش
1- بین خصوصیات شخصیتی با انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد .
1-1 بین عزت نفس دانش آموزان دوره راهنمایی با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان رابطه وجود دارد .
-2 بین جایگاه مهار دانش آموزان دوره راهنمایی با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان رابطه وجود دارد .
1-3 بین یادگیری خود نظم داده شده دانش آموزان دوره راهنمایی با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان رابطه وجود دارد .
1-4 بین خود اثر بخشی دانش آموزان دوره راهنمایی با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان رابطه وجود دارد .
1-5 بین اضطراب عمومی دانش آموزان دوره راهنمایی با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان رابطه وجود دارد .
1-6 بین نگرش فردی دانش آموزان دوره راهنمایی نسبت به تحصیل با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان رابطه وجود دارد .
2- بین خصوصیات خانوادگی و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی رابطه وجود دارد .
2-1 میان ساختار خانواده و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی رابطه وجود دارد .
2-2 میان شیوه های فرزند پروری والدین و انگیزش پیشرفت تحصیلی فرزندان آنان رابطه وجود دارد .
2-3 بین عوامل دیگر خانوادگی مانند انتظار والدین از فرزندان ، رابطه والدین با مدرسه و میزان رسیدگی به وضع تحصیلی فرزندان با انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی رابطه وجود دارد .
متغیر های پژوهش
متغیر ملاک شامل انگیزش پیشرفت تحصیلی و متغیر های پیش بینی شامل عزت نفس ، یادگیری خود نظم داده شده ، جایگاه مهار ، خود اثر بخشی ، اضطراب ، نگرش فرد به تحصیل ، شیوه های فرزند پروری ، ساخت خانواده و متغیر کنترل ، شامل : معدل دانش آموز می شود .
جامعه آماری
جامعه آماری شامل دختران و پسران پایه های دوم و سوم مقطع راهنمایی می باشد که در سال 80 ـ 1379 در یکی از مدارس راهنمایی شهر اصفهان ثبت نام نموده اند . تعداد کل جامعه مورد تحقیق 30114 نفری میباشد که 160 نفر آنها به طریق نمونه گیری خوشهای مرحلهای طی سه مرحله انتخاب شده اند .
ابزار جمع آوری اطلاعات و روش تجزیه و تحلیل داده ها
الف : مقیاس انگیزه پیشرفت تحصیلی . ب : مقیاس های اندازه گیری شامل : مقیاس عزت نفس کوپر اسمیت ، مقیاس جایگاه مهار ، مقیاس خود اثر بخشی ، ابزار اندازه گیری خود نظم دهی ، اضطراب عمومی ابزار اندازه گیری نگرش فرد نسبت به تحصیل ج: ابزارهای مربوط به اندازه گیری عوامل خانوادگی شامل ابزار اندازه گیری شیوه های فرزند پروری ، مقیاس ساخت خانواده ، مقیاس اندازه گیری انتظارات والدین ، رابطه والدین با مدرسه و تعامل تحصیلی والدین و فرزندان بر روی اطلاعات بدست آمده از ابزار های فوق شیوه های آماری ضریب همبستگی ، رگرسیون گام به گام و تحلیل واریانس ساده انجام شده است .
روش پژوهش
در این پژوهش از روش همبستگی استفاده شده است . هدف از روش همبستگی بررسی روابط میان متغیر ها است .
بخشی از یافته های پژوهش
· بین انگیزش پیشرفت تحصیلی با عزت نفس در کل نمونه و گروه دختران رابطه معنی داری وجود ندارد اما در نمونه پسر بین این دو متغیر رابطه منفی وجود دارد .
· بین کانون مهار درونی و انگیزش پیشرفت تحصیلی در کل نمونه و گروه دختران رابطه وجود دارد . بر عکس در نمونه پسران کانون مهار بیرونی با انگیزش پیشرفت تحصیلی رابطه دارد .
· بین یادگیری خود نظم داده شده با انگیزش پیشرفت تحصیلی رابطه ای دیده نشد .
· بین خود اثر بخشی و انگیزش پیشرفت تحصیلی در نمونه پسران رابطه وجود دارد .
· بین انگیزش پیشرفت تحصیلی با اضطراب عمومی رابطه ای وجود ندارد
· بین انگیزش پیشرفت تحصیلی با نگرش فردی به تحصیل در نمونه پسران رابطه وجود دارد .
· بین انگیزش پیشرفت تحصیلی با شیوه های فرزند پروری رابطه وجود دارد که این رابطه برای خانوادههای سهل گیر در سطح 22 0/0 و برای خانواده مقتدر در سطح 23 0/0معنیدار میباشد .
· بین ساختار خانواده ( سلسله مراتب قدرت در خانواده ) با انگیزش پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد .
· بین انتظار والدین از فرزندان با انگیزش پیشرفت تحصیلی دوره راهنمایی رابطه وجود دارد .
· بین انگیزش پیشرفت تحصیلی با رسیدگی به وضع تحصیلی فرزندان دوره راهنمایی رابطهای وجود دارد .
· محاسبه رگرسیون نشان داد که سهم اصلی و موثر در میان متغیر ها بر عهده کانون مهار می باشد.
· در پسران متغیر های شخصیتی در رابطه با انگیزش پیشرفت تحصیلی بوده و در دختران متغیرهای خانوادگی بیشتر با انگیزش پیشرفت تحصیلی ارتباط دارند .
· بین دختران و پسران دوره راهنمایی تنها در رسیدگی به وضع تحصیلی آنان تفاوت وجود دارد و این تفاوت به نفع دختران می باشد .
بخشی از پیشنهادها
· تحقیقاتی در خصوص اینکه چرا عزت نفس دانش آموزان پسر با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان رابطه منفی دارد ، انجام گیرد .
· تمهیداتی در خصوص هدایت عزت نفس و دیگر عوامل شخصیتی در مسیر کانالهای آموزشی انجام گیرد .
· در آموزش خانواده ها بر نقش این متغیر ها در انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و نقش خانواده در شکل گیری خصوصیات شخصیتی فرزندانشان تاکید بیشتری شود .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
« بررسی رابطه انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر دوره راهنمایی شهر اصفهان با ویژگیهای خانوادگیو شخصیتی آنان »
مقدمه
امروزه آمار و ارقام حاکی از مشکلات آموزش و پرورش در وصول به اهدافی است که رسالت آموزش و پرورش را در جامعه توجیه می کند . نگاهی به گزارشهای مربوط به هزینه هایافت تحصیلی در برنامه پنج ساله اول (امیری, 1371 ) نشان می دهد که هزینه های سرسام آوری را خرج عدم وجود انگیزه دانش آموزان نسبت تحصیل کردهایم. (517 میلیون ریال) به نظر میرسد شناسایی عوامل موثر در انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مخصوصا" در دوره راهنمایی که زمان انتخاب ها و پاسخهای اساسی نوجوان به کیستی خود است ، اهمیت به سزایی داشته باشد . شناسایی و رفع موانع ، می تواند به پیشرفت تحصیلی کمک کرده ، موجب صرفه جویی در زمان ، هزینه های مادی و معنوی گردد . شناسایی عوامل متعددی مانند عوامل شخصیتی و خانوادگی که در رابطه با انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی می باشند ، کمک خواهد کرد تا نوجوانان به کانال هایی هدایت شوند که مسیر اصلی آنان در زندگی است ، که این خود پیامد های آنی حاصل از اینگونه پژوهش هاست .به نظر می رسد پیامد های آتی پربار تر از پیامدهای آنی باشد .
اهداف پژوهش
- بررسی رابطه میان عوامل شخصیتی با انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی.
- بررسی رابطه میان عوامل خانوادگی با انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی.
فرضیه های پژوهش
1- بین خصوصیات شخصیتی با انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد .
1-1 بین عزت نفس دانش آموزان دوره راهنمایی با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان رابطه وجود دارد .
-2 بین جایگاه مهار دانش آموزان دوره راهنمایی با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان رابطه وجود دارد .
1-3 بین یادگیری خود نظم داده شده دانش آموزان دوره راهنمایی با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان رابطه وجود دارد .
1-4 بین خود اثر بخشی دانش آموزان دوره راهنمایی با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان رابطه وجود دارد .
1-5 بین اضطراب عمومی دانش آموزان دوره راهنمایی با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان رابطه وجود دارد .
1-6 بین نگرش فردی دانش آموزان دوره راهنمایی نسبت به تحصیل با انگیزش پیشرفت تحصیلی آنان رابطه وجود دارد .
2- بین خصوصیات خانوادگی و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی رابطه وجود دارد .
2-1 میان ساختار خانواده و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی رابطه وجود دارد .
2-2 میان شیوه های فرزند پروری والدین و انگیزش پیشرفت تحصیلی فرزندان آنان رابطه وجود دارد .
2-3 بین عوامل دیگر خانوادگی مانند انتظار والدین از فرزندان ، رابطه والدین با مدرسه و میزان رسیدگی به وضع تحصیلی فرزندان با انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره راهنمایی رابطه وجود دارد .
متغیر های پژوهش
متغیر ملاک شامل انگیزش پیشرفت تحصیلی و متغیر های پیش بینی شامل عزت نفس ، یادگیری خود نظم داده شده ، جایگاه مهار ، خود اثر بخشی ، اضطراب ، نگرش فرد به تحصیل ، شیوه های فرزند پروری ، ساخت خانواده و متغیر کنترل ، شامل : معدل دانش آموز می شود .
جامعه آماری
جامعه آماری شامل دختران و پسران پایه های دوم و سوم مقطع راهنمایی می باشد که در سال 80 ـ 1379 در یکی از مدارس راهنمایی شهر اصفهان ثبت نام نموده اند . تعداد کل جامعه مورد تحقیق 30114 نفری میباشد که 160 نفر آنها به طریق نمونه گیری خوشهای مرحلهای طی سه مرحله انتخاب شده اند .
ابزار جمع آوری اطلاعات و روش تجزیه و تحلیل داده ها
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
بررسی و شناسایی علل افت تحصیلی در درس منطق و فلسفه-
/
فهرست مطالب
مقدمه
پیشینه تحقیق
سؤالات پژوهش
روش تحقیق
ابزار گردآوری اطلاعات
پایایی پرسشنامه
روایی پرسشنامه
روشهای تجزیه و تحلیل آماری
یافته های پژوهش
بحث در نتایج
محدودیتهای تحقیق
پیشنهادات
منابع
مقدمه
افت تحصیلی و مردودی، شاید یکی از قدیمی ترین و شناخته شده ترین مسائل آموزشی باشد و با این حال به عنوان یک مسئله جدی هنوز مطرح است. شکست و رد شدن در امتحانات هنوز برای دانش آموزان مصیبتی به شمار می رود و این در حالی است که در هیچ کشوری تا کنون راه حل تضمین شده ای را برای مسأله افت، ترک تحصیل، مردودی و ... نیافته است.
نظام آموزشی کشور ما نیز همانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه یا توسعه یافته با مسأله افت تحصیلی روبروست. افت تحصیلی موجب به هدر رفتن منابع مالی و انسانی فراوانی می شود و بهبود کارایی نظام های آموزشی تا حد زیادی به جلوگیری از اتلاف یا کاهش افت تحصیلی بستگی دارد. خسارات ناشی از شکست تحصیلی، مطالعه جامع و پیگیرانه وضعیت آموزشی و تحصیلی دانش آموزان را می طلبد تا با شناخت عوامل احتمالی ایجاد کننده افت، راه موفقیت بیشتر دانش آموزان هموار گردد.
در همین راستا و با توجه به اهمیت موضوع، تحقیقات بی شماری در خصوصافت تحصیلی توسط متخصصین تعلیم و تربیت و دانشجویان علوم تربیتی در داخل و خارج از کشور انجام شده و عوامل بسیاری که در ایجاد این پدیده نقش دارند شناسایی شده است. با توجه به نتایج تحقیقات، علل و عوامل ایجاد افت تحصیلی را می توان به سه دسته زیر تقسیم کرد:
الف) عوامل شخصی یا فردی
ب) عوامل درونی نظام آموزشی
ج) عوامل بیرونی
وسعت آماری افت تحصیلی در منطقه بندر امام خمینی و بخصوص در درس فلسفه و منطق و کمبود مطالعات عمیق برای ریشه یابی و مبارزه با این مسئله، پژوهشگران را بر آن داشت تا علـلو عوامـل اصلی افت تحصیلی در درس فلسفـه و منطق پایـه ی سـوم رشته ادبیات و علوم انسانی را از دیدگاه دبیران این درس و دانش آموزان بررسی نموده و راههای عملی در رابطه با جلوگیری از این معضل را ارائه نمایند.
پیشینه ی تحقیق
در تحقیقی کرمی و عساکره (1386) با عنوان «شناسایی علل افت تحصیلی دانش آموزان دختر سال اول متوسطه بندر امام خمینی (ره)» که بوسیله ی پرسشنامه ی محقق ساخته ی 30 سؤالی انجام شد با جامعه ی آماری 610 نفری و نمونه ی آماری 291 نفری دختران پایه ی اول متوسطه ی منطقه ی بندر امام خمینی (ره) مهمترین علل افت تحصیلی از دیدگاه دانش آموزان عبارت بوده است از:
1- عامل شخصی و خانوادگی با 16 ماده.
2- عامل معلم با 10 ماده.
3- عامل نظام مدرسه ای با 4 ماده.
در این تحقیق مهمترین عوامل ایجاد کننده افت تحصیلی از دیدگاه معلمان عبارت بوده است از 1- ضعف انگیزه و بی هدفی دانش آموزان، 2- توجه روزافزون به مد و آرایش، 3- عدم اعتماد به نفس، 4- عدم ارتباط صحیح با دبیران و کم توجهی بعضی از دبیران به دانش آموزان پر تلاش.
در تحقیقی دیگر جباری (1385) با عنوان «بررسی علل و عوامل افت تحصیلی درس ریاضی دوره راهنمایی از دیدگاه دانش آموزان و دبیران منطقه بندر امام خمینی» که به وسیله ی پرسشنامه ی محقق ساخته 34 سؤالی انجام شد با جامعه ی آماری 1557 نفری دانش آموز و 30 نفر دبیر و نمونه آماری 409 نفری دانش آموزان دوره ی راهنمایی منطقه ی بندر امام خمینی چنین بدست آوردند که:
عامل افت تحصیلی درس ریاضی از دیدگاه دانش آموزان دو عامل مؤثر 1- عامل معلمبا 17 ماده ، 2- عامل شیوه های مطالعه با 6 ماده، مهمترین عوامل و ماده هایی هستند که از دیدگاه
دانش آموزان باعث افت تحصیلی در درس ریاضی می باشند. در این تحقیق مهمترین عوامل ایجاد کننده افت تحصیلی از دیدگاه معلمان عبارت بوده است از عدم ممارست و تمرین کافی دانش آموزان در منزل، کم بودن ساعات تدریس هفتگی، نداشتن علاقه و انگیزه ی تحصیلی در دانش آموزان ، وجود تک ماده (تبصره) در سالهای قبل در درس ریاضی، عدم وجود وسایل کمک آموزشی سمعی- بصری در مدارس، توجه دانش آموزان به مسائل غیر رسمی در حین تدریس معلم، امکانات و فضای آموزشی نامناسب کلاس های درس.
پولادی (1375) در پایان نامه ی خود با عنوان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
فهرست
مقدمه 01
نقش مادران در یادگیری 02
بررسی عوامل روانی،اجتمایی و آموزشی موثر بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان 04
بررسی تاثیر ارتباط مستمر اولیاء و مربیان در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان 07
نکاتی برای جذب اولیای دانش آموزان 010
نتیجه گیری 012
پیشنهادات 014
منابع 016
مقدمه
حضور یک فرزند با هوش و درسخوان در خانواده که از همان سالهای اول تحصیل قابل تشخیص است، وظیفه والدین و به خصوص مادر را صد چندان میکند. متأسفانه مادران وظیفه خود را در این میبینند که بالای سر فرزندشان بایستند، تا او مشقهایش را بنویسد، از او درس بپرسند، دیکته بگویند و یا حتی بعضی از کارهای درسی فرزندشان را انجام دهند.
هدف و تمرکز همه این فعالیتها- فرزند- است، اما این کارها تا چه زمانی میتواند موثر باشد؟ چند درصد از والدین از چنین روشهایی به نتایج موثر و ماندگاری میرسند؟
مادرانی که علاقهمند به پیشرفت مستمر و واقعی فرزندشان هستند، باید جهت قسمتی از فعالیتها را به طرف خود برگردانند. مادران باید پا به پای فرزندان، پیش روند، اما نه در امور درسی، بلکه در رشد فکری و فرهنگی.
یک مادر منطقی، در وهله اول انتظار خودش را از خود بالا میبرد و به آنچه دارد قانع نمیشود. او همه وقتش را به امور روزمره و خنثی اختصاص نمیدهد بلکه در تربیت فرزند، وقتهایش را به زمانهایی برای سرگرمی و زمانهایی برای ارتقای اندیشه تقسیم میکند.
هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بروضعیت تحصیلی دانشآموزان است. برای دست یابی به این هدف،متغیرهای گوناگون مرتبط با عملکرد تحصیلی اعم از متغیرهای فردی وشخصیتی دانشآموزان،متغیرهای مربوط به عوامل آموزشی از قبیل نگرش به رفتار معلم، مدیر، مشاور، امکانات آموزشی آموزشگاه و متغیرهای خانوادگی، از قبیل نوع روابط باسرپرست، تعداد خانوار و... را شناسایی و از طریق تدوین فرضیه، ارتباط این متغیرها را با وضعیت تحصیلی دانشآموزان تعیین شد .
نقش مادران در یادگیری
نقش مادر، به خصوص در شرایطی که پدران حضور کمتری در خانه دارند، در سطح فکری خانواده مهمتر است. این موضوع شاید خلاف تصور عدهای باشد که در مسائل فکری خانواده نقش پدر را مهمترمیدانند. شاید خود مادران هم تصور نکنند که چقدر در سطح فکری و فرهنگی خانواده میتوانند موثر باشند. یادآور میشود که سطح فکری، فقط به معنای سطح تحصیلات نیست و عوامل دیگری در این خصوص موثرند.
مادر چه نقشی در افت و یا ارتقای سطح فکری خانواده دارد؟
- مادران، اعم از شاغل و غیرشاغل، حضور بیشتری در خانه دارند. از طرف دیگر، مادرها بسیار بیشتر از پدرها، پیگیر روند تحصیلی فرزندانشان هستند. در دوره ابتدایی که بنیادیترین سالهای تحصیل را در برمیگیرد، بیشتر مادرها نقش کنترلکننده مستمری دارند. به طور معمول، پدرها از دورههای راهنمایی و متوسطه بیشتر وارد عمل میشوند، آن هم به عنوان اهرمهای فشار، خلاصه آنکه، حداق در 10سال اول زندگی، ارتباط مادر با فرزند بیش از هر کسی است و تأثیر مادر در سطح فکری فرزند هم، میتواند بیش از هر کسی باشد.
کدام مادرها سطح فکری فرزندان و خانواده را پایین میآورند؟
- مادرانی که بیشتر وقت آنها پای تلویزیون میگذرد، سوژههایی را در زندگی دنبال میکنند که پیش پا افتاده و غیرمهم است، اگر اهل مطالعه باشند، در روزنامهها دنبال صفحه حوادث میروند و مجلاتی را میخرند که شامل مطالب بیخاصیت و خنثی است، بحثها و گفتوگوهایشان با دوستان و همسر و سایرین درباره مسائل روزمره و تکراری است، حوصله فکر کردن درباره موضوعات جدی زندگی را ندارند، به غذا و پوشاک فرزندشان اهمیت زیادی میدهند، مسائل فکری فرزندان را فقط در درس و مدرسه خلاصه میکنند و...
اگر بپذیریم که یک فضای مساعد فرهنگی تا چه حد میتواند در رشد فکری کودکان موثر باشد، آنگاه باید به رفتارهایمان با تأمل بیشتری بنگریم. مادری که وقت زیادی را صرف تماشای تلویزیون میکند، هیچ یک از سریالهای جدی و غیرجدی را از دست نمیدهد، با اشتیاق داستانهای پیش پا افتاده و الکی فیلمها و سریالها را دنبال میکند و به توضیح و تفسیر آنها هم میپردازد، چه تأثیر مثبتی میتواند در سطح فکری خانواده بر جای بگذارد؟ این مادر چگونه میتواند از فرزندش انتظار داشته باشد که با شوق و رغبت درسهایش را بخواند؟
مادری که حوصله مطالعه ندارد و یا مطالعهاش شامل سوژههای غیرجدی است، چگونه میتواند توقع فرزندی کتاب خوان داشته باشد؟ مادری که تحصیلات سطح بالایی ندارد و برای ارتقای آن هم تلاشی نمیکند، چگونه میتواند به فرزندش توضیح دهد که درس خواندن مهم است؟ مادری که از شرایط فکری و اجتماعی زمانه اطلاعی ندارد و با افکار فرزندش فاصله دارد، چگونه میتواند او را درک کند؟ مادری که خورد و خوراک و پوشاک فرزندش، دغدغهای جدیتر از رشد فکری اوست، چگونه میتواند به رشد فکری فرزندش کمک کند؟
عجیب است که پدرها و مادرها، خود با یادگیری غریبهاند و یا به نوعی از آن فرار میکنند، اما از فرزندان توقع دارند با حرص و ولع درس بخوانند و در امور تحصیلی، از همه پیشی بگیرند. خیلی از والدین حتی این زحمت را به خود نمیدهند که با شیوههای منطقی با درس و مدرسه فرزندانشان برخورد کنند. فقط بر آنچه خود بدان رسیدهاند، اصرار میورزند.