لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
پرورش خلاقیت تحصیلی در دانش آموزان
Tuesday, 15 April 2008
برخلاف یادگیری از طریق مهارت های فکری مثل استدلال، درک و حفظ کردن، در تفکر و یادگیری خلاق، توانایی هایی چون ارزشیابی (توانایی حس کردن مشکلات و تناقضات) و ارایه اطلاعات به صورت های متفاوت (به طور مثال رعایت فصاحت، انعطاف پذیری، ابتکار شرح و توضیح) به کار گرفته می شود. بچه ها ترجیح می دهند به جای حفظ کردن، اطلاعات را به روش های خلاق یاد بگیرند که در این صورت بهتر و بیش تر هم یاد می گیرند. این سوال نشان دهنده تفاوت بین یادگیری از طریق کتاب های درسی یا یک بزرگ تر و یادگیری خلاق است:
-کریستف کلمب در چه سالی آمریکا را کشف کرد؟ 1492. پاسخ نیازمند تشخیص و حفظ کردن اطلاعات است.
-کریستف کلمب و ستاره شناسان چه تفاوت و چه شباهتی دارند؟ پاسخ نیازمند درک بیش تر است نه حفظ کردن و این سوال دانش آموزان را به فکر درباره دانسته هایشان وا می دارد.
فرض کنید که کریستف کلمب در ابتدا وارد کالیفرنیا می شد، زندگی و تاریخ، چگونه عوض می شد؟
پاسخ این سوال نیازمند تفکر خلاق مثل: تخیل، تجربه، کشف، شرح و توضیح ابتکار عمل، آزمایش راه حل ها و کشف ارتباطات است.
رفتار خلاق در نوجوانان
نوجوانان طبیعتی کنجکاو دارند، آن ها با سوال کردن، جست وجو، آزمایش و بازی یاد می گیرند.آن ها نیاز به فرصت هایی دارند تا جهان را از نزدیک تر ببینند، نیاز به لمس کردن دارند و نیاز به زمان تا تجربه ای خلاق داشته باشند و ما میل کودکان به کنکاش در جهان را محدود می کنیم.ما با گفتن «کنجکاوی گربه را به کشتن می دهد» آن ها را ناامید می کنیم. اگر صادق تر بودیم تصدیق می کردیم که کنجکاوی یک گربه خوب می سازد و گربه ها مهارت بسیار زیادی در آزمایش کردن و فهمیدن خطرناک یا بی خطر بودن چیزها دارند و به همان اندازه بچه ها هم تمایل بسیار زیادی به کند و کاو دارند که این تمایل اساس کنجکاوی و خلاقیت نوجوانان است.
رفتار خلاق در کودکان مدرسه ای
بچه ها در سن مدرسه دارای خلاقیت بسیار بالاو تخیل فعال بوده و با کنکاش، خطر کردن، شرح دادن، آزمایش و تعریف نظرهای خود یاد می گیرند.محققان پیشنهاد می کنند که بسیاری چیزها را از طریق نیروهای خلاقیت، موثرتر و اقتصادی تر می توان آموخت.
نقش معلم ها چیست
معلمان هوشمند با به کارگیری یک برنامه درسی مناسب می توانند فرصت های زیادی را برای ایجاد رفتارهای خلاق پدید آورند. آن ها با محول کردن تکالیف خاص، بچه ها را به انجام کار خلاق، یادگیری مستقل و انجام پروژه های فردی و آزمایش فرا می خوانند.
معلم ها می توانند با استفاده از مواد برنامه درسی خود تمرین های مقدماتی را برای بچه ها و فرصت هایی را برای تفکر خلاق بچه ها به صورتی قانونمند و ارزشمند فراهم کنند.
موارد زیر به پرورش خلاقیت نوجوانان کمک می کند:
-به کودکان آموزش دهیم که از تلاش های خود راضی بوده و به ارزش آن پی ببرند.
-به سوالات غیرعادی کودکان احترام بگذاریم.
-به نظرات و راه حل های عجیب آن ها احترام بگذاریم چرا که کودکان بسیاری از ارتباطات را می بینند که والدین و معلمان آن ها را نمی بینند.
-به کودکان نشان دهیم که نظراتشان ارزش شنیدن و فکر کردن را دارد و آن ها را به آزمایش کردن نظراتشان تشویق کرده و با ایجاد رابطه میان کودکانمان و دیگران به نظراتشان اعتبار دهیم.
-فرصت هایی را برای آن ها فراهم کنیم که به ابتکارهای فردی آن ها ارزش و اعتبار می دهد.
-نظارت بر کودکان و وابستگی زیاد به یک برنامه آموزشی معین یادگیری و ابتکار عمل را در کودک از بین می برد.
-استفاده از مطالب آموزشی بسیار زیاد و بدون در نظر گرفتن فرصت هایی برای فکر کردن شدیدا مانع یادگیری کودک می شود.
-می توانیم فرصت هایی را فراهم کنیم تا کودک بدون ترس از ارزیابی فوری فکر وکشف کند.ارزشیابی مکرر به خصوص در هنگام تمرین، یادگیری و ابتکار و استفاده از روش های خلاق کودک را نگران می سازد.ما باید اشتباهات صادقانه آن ها را به عنوان بخشی از جریان خلاقیت بپذیریم.
والدین چه نقشی دارند
کودکان به صورت طبیعی با رقصیدن، آواز خواندن، قصه گفتن، بازی و... به صورت خلاق یاد می گیرند.یکی از چالش های خلاقیت، مدارس رسمی هستند. چرا که در دوره تحصیل والدین هم مانند معلم ها بچه ها را تشویق می کنند که رفتارهای مودبانه داشته باشند، مطیع باشند، از قوانین پیروی کنند و مانند دیگران باشند، در حالی که این گونه برخوردها تا حدی استعداد و خلاقیت را در کودکان نابود می کند.والدین با رعایت موارد زیر می توانند خلاقیت را در کودکانشان پرورش دهند.
-تشویق کودکان به کنکاش، کنجکاوی، آزمایش،تخیل، سوال کردن و گسترش استعدادهای خلاق.
-فراهم کردن فرصت برای بیان خلاق و حل مسایل به صورت خلاق.
-آماده کردن بچه ها برای تجربیات جدید.
-یافتن روش های مناسب در تغییر رفتارهای مخرب به رفتارهای سازنده و خلاق و استفاده نکردن از روش های کنترل تنبیهی.
-یافتن راه حل هایی برای حل تضاد بین نیازهای هر یک از اعضای خانواده.
-اطمینان از توجه و احترام به تمام اعضای خانواده و ایجاد فرصت برای شرکت خلاق تمام اعضا در رفاه خانواده به عنوان یک کل.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 52
نقش عملکرد تحصیلی در اعتماد به نفس
موفقیت یا شکست تحصیلی همانطور که از عوامل مختلفی چون نظام آموزشی، سازمان مدرسه و عوامل آن چون کتاب، معلم، مدیر و نیز خانواده و ویژگیهای شخصی و فردی دانش آموزان ریشه می گیرد آثار و پیامدهای مختلفی را نیز در ابعاد اجتماعی و فردی بر جای می گذارد. موضوع این مقاله بررسی پیامدهای فردی و روانشناختی موفقیت یا شکست تحصیلی در روحیه و عزت نفس دانش آموزان است. باهم می خوانیم.
عزت نفس کودک قبل از هر چیز ابتدا در محیط زندگی اش پی ریزی می شود اما در مدرسه و کلاس درس است که نسبت به توانایی های خود و اینکه چگونه پیشرفت کند آگاهی می یابد. به طور معمول یک کودک تا سن ۱۸ سالگی حدود ۵ هزار ساعت از وقت خود را در مدرسه می گذراند و طی این مدت عقاید یا عادات خاصی کسب می کند.
نحوه آموزش کودکان بسیار مهم تر از چیزی است که باید بیاموزند. نگرش کودک نسبت به یادگیری و مخصوصاً توانایی هایش اثر بسیار مهمی روی اعتماد به نفس و در نتیجه آینده اش دارد بنابراین توجه و نوع رفتار والدین و معلم های مدرسه در این زمینه از اهمیت خاصی برخوردار است.
هدف از یادگیری
داشتن تصور خوب از خود نیاز طبیعی هر کودک است و برای برآورده شدن این نیاز، کودک باید به این باور برسد که می تواند کارها را به خوبی و با موفقیت انجام دهد. اما مفهوم موفقیت و شکست پیچیده است و با نگرش های متفاوتی بررسی می شوند. در یک کلاس درس خوب والدین باید انتظار داشته باشند که کودک شان پنج چیز اساسی زیر را بیاموزد:۱ _ به دقت انجام دادن کارها و یادگیری مهم است.
۲ _ برای موفق شدن معیارهایی در نظر بگیرد بدین معنا که مفهوم درست انجام دادن کارها را درک کند و بتواند قضاوت کند که تا چه اندازه کارهایش را به خوبی انجام می دهد.۳ _ باید چه انتظاری از خود داشته باشد و نسبت به توانایی هایش مثبت فکر کند.۴ _ موفقیت و پیشرفت را نتیجه مستقیم تلاش و پشتکار خود بداند.۵ _ و اینکه موفقیت های فردی اش ارزش اجتماعی دارند.در مدرسه وجود تکالیف و برنامه های متفاوت و رقابت بین کودکان و ارزیابی مداوم آنها آگاهی کودک را نسبت به توانایی هایش افزایش می دهد و او را نسبت به قضاوت های دیگران نگران می کند. با روش های زیر می توانیم او را حمایت کنیم و اجازه ندهیم این ویژگی های مدرسه روحیه او را تضعیف کند:
۱ _ به او بقبولانیم که موفق شدن در مدرسه تلاشی جالب و هیجان انگیز است نه صرفاً محک زدن تواناهایی او.
بیشتر کودکان وقتی تصور می کنند مجبورند توانایی های خود را ثابت کنند نگران می شوند و ما نباید آنها را در اینگونه موقعیت ها قرار دهیم. مثلا، به جای اینکه به او بگویید: «ببینم در ریاضی چقدر مهارت داری» (که در این حالت کودک احساس می کند تحت بررسی موشکافانه ای قرار گرفته است) بگویید: «چرا این مسائل ریاضی را امتحان نمی کنی؟» (بدین وسیله این پیام را به کودک می رسانید که فعالیت های متفاوت، توانایی های ذاتی نیستند بلکه آنها را باید آزمود.)
۲ _ هرگز استعداد یا توانایی کودک را به طور کلی مورد قضاوت قرار ندهید.باید از برچسب زدن روی توانایی های کودک مان بپرهیزیم (مثلا، «در خواندن ضعیف است.» یا «در فهم ریاضی کند است» یا «در ورزش دست و پا چلفتی» است.)و برای اینکه تمایل به یادگیری در کودک را زنده نگهداریم باید به او بیاموزیم چگونه توانایی های خود را مهار کند و درک کند با کمک تلاش و کوشش می تواند توانایی ها و استعدادهایش را توسعه بخشد. مثلا به جای اینکه بگویید: «فکر می کنم ریاضی کار تو نباشد.» یا «در خواندن استعداد ذاتی نداری.» (که بدین ترتیب فکر می کند در این موارد توانایی ندارد) بگویید: «به نظر می رسد این مسائل ریاضی برایت دردسرساز هستند.» یا «خواندن این متن مشکل است، مگر نه؟» (در این صورت کودک این پیام مشخص و ساده را دریافت می کند که صرفاً آن وظیفه یا کار خاص مشکل است.) پیام دیگری که دریافت می کند این است: «محدودیت های او دائمی نیستند و اگر چه همه توانایی هایش به بهره برداری نمی رسند اما با تلاش می تواند آنها را توسعه دهد.» وقتی کودکان استعداد را مهار شدنی بدانند در کسب اهداف شان موفق می شوند.
تشویق کودک به برگزیدن معیارهایی برای عملکردهایش
اغلب والدین تمایل دارند کودک شان را از هر نوع انتقادی حمایت کنند و یا تصور می کنند هر کاری که او انجام می دهد «محشر» است. این گونه تفکر نسبت به کودک او را عملا دلسرد کرده و از توانایی هایش در انتخاب معیارهای عملکرد درست می کاهد و به تدریج درخصوص مفهوم «خوب انجام دادن کارها» گیج می شود.
کودکان اغلب تلاش می کنند به بزرگسالان بفهمانند که دوست دارند ارزیابی صحیحی از کارشان بشود. آنها تا سن ۶ سالگی نسبت به تعاریف دیگران مخصوصاً اگر با احساس خودشان نسبت به واقعیت سازگار نباشد حساس هستند. ستایش های افراطی غالباً کودک را ناراحت می کند. مثلا وقتی پدر مایکل «هشت ساله» به او گفت: «تو نابغه هستی!» مایکل بسیار عصبانی شد _ کودک در این لحظه نگران می شود برای جلب توجه پدرش باید چه کارهای دیگری انجام دهد و این ستایش نامطمئن او را مضطرب می سازد. یا نوجوانی نه ساله، برای اینکه موافق ستایش والدینش از نحوه اسکی بازی اش نبود به جای اینکه با اسکی از کوه پایین بیاید غلت خورد. کودکی که ستایش های غیرواقعی از کارش می شود دیگر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 60
پایاننامه تحصیلی
«پروژه کارآفرینی»
عنوان:
بررسی و تهیه طرح تولید صندلی پلاستیکی
تابستان 88
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول- کلیات تحقیق
1-1) مشخصات متقاضیان طرح 10
2-1) معرفی اجمالی پروژه 11
3-1) معرفی محصول 11
4-1) سوابق تولید 12
5-1) مصرفکنندگان 13
6-1) موارد کاربرد 13
7-1) بررسی نیاز جامعه به محصول 13
فصل دوم: طراحی تولید
1-2) فرایند تولید 15
2-2) نمودار فرآیند تولید 21
3-2) ابزار و ماشینآلات موردنیاز و منابع تأمین آن 22
4-2) طرح استقرار ماشینآلات 24
5-2) مواد اولیه و منابع تأمین آن 25
6-2) ظرفیت تولید 25
7-2) برنامه زمانبندی اجرای طرح 26
8-2) جایابی و محل اجرای طرح 30
فصل سوم: بررسی اقتصادی طرح
1-3) نیروی انسانی موردنیاز 32
2-3) شرح وظایف پرسنل 32
3-3) حقوق و دستمزد 34
4-3) سازماندهی نیروی انسانی 35
فصل چهارم: زمین و ساختمانهای موردنیاز
1-4) زمین موردنیاز طرح 37
2-4) ساختمانهای تولید 37
عنوان صفحه
3-4) ساختمانهای خدمات اداری و پشتیبانی 37
4-4) هزینه ساختمانسازی و محوطهسازی 39
5-4) پلان طرح 42
فصل پنجم: انرژی و تأسیسات
1-5) انرژی برق 43
2-5) انرژی آب 44
3-5) سوخت 45
4-5) تأسیسات حرارتی 45
5-5) تأسیسات برودتی 45
6-5) ارتباطات 45
7-6) تأسیسات تهیه و اطفاء حریق 46
8-5) وسایل حمل و نقل 47
فصل ششم: محاسبات مالی طرح
1-6) سرمایه کل و منابع تأمین آن 49
2-6) محاسبه سرمایه ثابت طرح 49
3-6) محاسبه هزینه تولید سالیانه 51
4-6) محاسبه هزینه مواد اولیه 52
5-6) محاسبه هزینه مواد اولیه 56
6-6) محاسبه قیمت تمام شده محصول 57
7-6) محاسبه قیمت فروش محصول 58
8-6) محاسبه سود ناخالص تولید 58
9-6) محاسبه سود خالص 58
10-6) محاسبه در برگشت سرمایه 59
11-6) توجیه اقتصادی طرح 59
منابع و مآخذ 60
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
بررسی عزت نفس و پیشرفت تحصیلی:
نتایج چندین مطالعه، همبستگی شایان توجهی (6/0-4/0) بین پیشرفت تحصیلی و خودپندارة توانایی را نشان داده است (بروک اور2، 1981: مارش3،1984؛ اسکالویک4، 1986). بین پیشرفت تحصیلی و عزت نفس کلی نیز همبستگی 3/0 تا 4/0 یافته شده است (روبین5 1978؛ اسکالویک، 1984، 1986) . از طرف دیگر هانسفورد6 (1982) طی تحقیق خود رابطه معناداری (همبستگی در حدود 6/0) بین خود پنداره توانایی و عزت نفس کلی به دست آورد (بیابانگرد، 1380).
بر اساس یک الگوی منطقی هر فردی می تواند چهار الگوی احتمالی علّی را مطرح کند که هر یک از آن ها را می توان به صورت نظری مورد بحث قرار داد (اینارام7 و همکاران، 1990 به نقل از میرعلی یاری، 1379).
الف علت ب : بر اساس اصل ارزیابی انجام شده (روزنبرگ، 1979) فردی ممکن است پیش بینی نماید که پیشرفت تحصیلی اش بر خودپنداره اش، از طریق ارزیابی های دیگر افراد مهم تأثیر می گذارد. شبیه همین پیش بینی ممکن است بر اساس تئوری مقایسه اجتماعی انجام شود ( فستینگر1، 1954) . طبق این تئوری، پیش بینی فرد به عملکردش درگروه اجتماعی مورد مقایسه ( به ویژه در میان همکلاسان که اهمیت زیادی دارند)، بستگی دارد. (راجرز، اسمیت و کلمین، 1987). مطابق نظر(دیویس، 1978) دانش آموزان ممکن است در صورتی که خودشان را با اکثریت همکلاسی هایشان مقایسه نمایند، اشتیاق نسبتاً پایینی داشته باشند. پارکر و مارش (1984) نیز نظری مشابه همین نظر، از طریق فرضیه «چهارچوب داوری»2 مطرح می نماید. مطابق این مدل، تغییر خودپنداره احتمالاً پیامد افزایش موفقیت و پیشرفت است تا این که متغیری ضروری برای پیشرفت (میرعلی یاری، 1379) .
1ـ ب علت الف : بر اساس تئوری همسان سازی خویشتن (جونز، 1973؛ کلی 1954) فردی ممکن است پیش بینی کند که دانش آموزان دارای خودپنداره تحصیلی پایین، ممکن است از موقعیتهایی که در آن ها می توانند خود پنداره شان را تغییر دهند، اجتناب ورزند. از این رو سعی و تلاش کمتری را در مدرسه از خودشان نشان می دهند. همچنین بر اساس نظریة خود ارزشی و زنجیره پیشرفت ـ توانایی، دانش آموزان مبتلا به انتظار پیشرفت پایین، ممکن است تدابیر اجتناب از شکست، از جمله طفره رفتن را بیشتر آموخته باشند. البته باید در نظر داشت که آسودگی موقتی که به توسط این تدابیر اجتناب از شکست حاصل شده گمراه کننده است، زیرا سرانجام به شخص آسیب خواهد رساند. بنابراین در صورتی که فرد انتظار پایینی از خودپنداره توانایی اش داشته باشد، پیشرفت تحصیلی کمتری را نیز تجربه خواهد کرد. (بیابانگرد، 1380).
الف و ب به یک روش تعاملی (تقابلی) بر یکدیگر تأثیر می گذارند: دو فرایندی که در بالا شرح داده شد، لزوماً باهمدیگر در تناقض نیستند.مارش (1984) یک مدل تعادل سازی پویا را مطرح می کند که مطابق آن پیشرفت تحصیلی، خودپنداره و اسناد به خویشتن در یک شبکه از روابط متقابل درهم تنیده شده اند. هم چنین تغییر در یکی از آنها منجر به تغییر در دیگری، به منظور برقراری مجدد تعادل می شود. بنابراین، پیشرفت تحصیلی و خودپنداره به یک روش تقابلی در یکدیگر تأثیر می گذارند (بیابانگرد، 1380).
2ـ الف و ب معلول ج هستند: ماروگاما1 و همکاران (1981) بیان می کنند که علت سومی (برای مثال توانایی یا حمایت اجتماعی) بر پیشرفت تحصیلی و خودپنداره مؤثر است. ممکن است خودپندارة توانایی و عزت نفس (هر دو) از طریق تجارب غیر تحصیلی مرتبط با توانایی، و یا متغیر سوم دیگری، تحت تأثیر قرار گرفته باشند. بنابراین به صورت نظری الگوهای مختلف علّی را می توان مطرح کرد که واقعاً هم وجود دارند. با این حال، چندین مطالعه آزمایشی انجام شده است که روابط علّی میان پیشرفت تحصیلی و خودپنداره را مورد آزمون قرار داده است . در یک مطالعه طولی که مشتمل بر چهار گروه بود، ماروگاما و همکاران (1988) پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را در سنین 9، 12، 15 سالگی و عزت نفس کلی آن ها را در سن 12 سالگی مورد اندازه گیری قرار دادند. متغیرهای کنترل کننده، طبقه اجتماعی و توانایی در سن 7سالگی مورد اندازه گیری قرار گرفت .آنها هیچ گونه مدارکی دال بر اینکه پیشرفت تحصیلی وعزت نفس رابطه علّی با یکدیگر دارند، نیافتند و متغیر سومی را ( برای مثال طبقه اجتماعی و توانایی)، به عنوان علت پیشرفت تحصیلی و عزت نفس بیان می کنند. پتیبوم2 و همکاران (1986) با تجزیه و تحلیل داده های یک نمونه بزرگ از دانش آموزان دبیرستان و اندازه گیری پیشرفت تحصیلی و عزت نفس کلی در فاصله 2 سال دریافتند که هیچ گونه شواهدی مبنی بر اینکه عملکرد یک متغیر، نسبت به متغیرهای دیگر برجسته تر است، وجود ندارد. آن ها دو توضیح احتمالی در این مورد مطرح می کنند، عزت نفس و پیشرفت تحصیلی ممکن است معلول یک متغیر سوم باشند یا اینکه هر دو متغیر به یک سبک چرخه ای تأثیر یکسانی بر یکدیگر دارند.
در بعضی مطالعات گزارش شده که خودپنداره توانایی بر پیشرفت تحصیلی، برتری علّی دارد. در مطالعات دیگری محققان به نتیجه متضاد با این نظریه رسیده اند. خلاصه اینکه، تحقیقات آزمایشی اجازة هیچ گونه نتیجه گیری با ثباتی را در مورد ترتیب علّی خودپنداره و پیشرفت تحصیلی نمی دهد. این همان نتیجه گیری است که به توسط بیرن1 (1984، 1988) در دو مطالعه بزرگ بیان شده است. علاوه بر این، روابط بین این دو مفهوم ممکن است ناشی از مشکلات روش شناختی، سن، تعریف خودپنداره و اندازه گیری پیشرفت تحصیلی باشد ( هانسفورد، 1982). بر اساس زمینه های نظری هر کدام از متغیرهای پیشرفت تحصیلی و خودپنداره توانایی بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند.
پرسش مهم برای پژوهش عبارت از این است که آیا می توان اثرات هر یک از متغیرهای مذکور و متغیری را که بهترین پیش بینی کننده برای دیگری باشد، تعیین و شناسایی کرد؟ به دنبال این نظر، شاولسون2 و بیرن (1984)، الگوی برتری علّی و ملاکهای آزمون آن را تعیین نمودند. بر اساس این الگو خودپندارة افراد به تدریج تحت تأثیر اعمال، موفقیت ها و ارزشیابی ها در موقعیت های خاص قرار گرفته، و عزت نفس کلی از خود پنداره های افراد در زمینه های مختلف تأثیر می پذیرد. بنابراین حتی اگر پیشرفت تحصیلی، خودپنداره توانایی و عزت نفس کلی بر یکدیگر تأثیر متقابل داشته باشند، جهت علّی غالب از پیشرفت در خودپندارة توانایی به عزت نفس کلی است (بیابانگرد ، 1380).
(اقتباس از اینارام و همکاران، 1990 ، ص 307)
پیشرفت تحصیلی عزت نفس کلی خودپنداره توانایی
ب : تحقیقات انجام شده
1ـ بررسی تحقیقات انجام شده در داخل ایران:
1ـ روحانی (1359) در پژوهش خود، رابطه خود پنداری و عوامل تشکیل دهنده آن (گرایش به مدرسه، گرایش به همسالان و خانواده) را با موفقیت تحصیلی مورد بررسی قرار داده است. در این تحقیق 240 دانش آموز سوم راهنمایی مرکب از 120 پسر و 120 دختر شرکت داشته اند که در یک آزمون خودپنداری شرکت نمودند و معدل کل سالانه آنها به عنوان معیاری برای میزان موفقیت تحصیلی استفاده شد. نتایج به وسیلة ضریب همبستگی پیرسون محاسبه و نشان داد که بین خودپنداری و پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت وجود دارد و همبستگی به دست آمده برای گروه دختر و پسر متفاوت بود، و در مجموع برای گروه دختران میزان همبستگی بیشتری میان خودپنداری و پیشرفت تحصیلی مشاهده شد.
2ـ نیسی (1364) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «اثرات عزت نفس بر عملکرد دانش آموزان دختر وپسر سال اول تا سوم دبیرستان» به این نتیجه دست یافت که افزایش وکاهش عزت نفس دانش آموزان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
پیشینه تحصیلی دانش آموزان :
برگزاری آزمونهای تکوینی و تحلیل نتایج آن در کلاس ، مدرسه و منطقه بیشتر حاکی از آن است که دانش آموزان ورودی جدید به مقطع دبیرستان پیشینه تحصیلی مطلوبی نداشته و در دروس مختلف از جمله ریاضی ، زبان خارجه ، فیزیک و شیمی و ادبیات و زبان فارسی دچار ضعف تحصیلی شدید بوده به طوریکه این ضعف تحصیلی عدم توفیق در امتحانات و تکرار پایه تحصیلی را پدید می آورد و ثمره آن ناکامی و عدم توفیق در تحصیل و تکرار پایه منشا و آثار متعددی است و بعضا آثار روانی پدید می آورد که نقش آنها را در متزلزل کردن سلامت دانش آموزان نباید از نظر دور داشت . ( دکتر مصطفی عمادزاده – 1382 - صفحه 235)
تعریف اصطلاح مهم
تعریف افت تحصیلی
کاربرد اصطلاح افت تحصیلی یا اتلاف در آموزش و پرورش، از زبان اقتصاددانان گرفته شده و آموزش و پرورش را به صنعتی تشبیه میکند که بخشی از سرمایه و مواد اولیه را که باید به محصول نهایی تبدیل میشد، تلف کرده و نتیجه مطلوب و مورد انتظار را به بار نیاورده است. البته کاربرد اصطلاح قصور و واماندگی در تحصیل مطلوبتر است.
مرور مطالعاتی
وقتی صحبت از افت تحصیلی میشود، منظور تکرار پایه تحصیلی در یک دوره و ترک تحصیل پیش از پایان دوره است. به عبارت دیگر افت تحصیلی شامل جنبههای مختلف شکست تحصیلی، چون غیبت مطلق از مدرسه، ترک تحصیل قبل از موعد مقرر، تکرار پایه تحصیلی، نسبت میان سنوات تحصیلی دانشآموز و سالهای مقرر آموزش و کیفیت نازل تحصیلات میشود. منظور از افت تحصیلی کاهش عملکرد تحصیلی و درسی دانشآموز از سطح رضایتبخش به سطح نامطلوب است.
افت تحصیلی یعنی دانشآموز در هنگام تحصیل بعد از یک دوره موفقیت تحصیلی یا متوسط، بهتدریج ظرفیت یادگیری او کاهش یافته و یا تکرار پایه تحصیلی داشته باشد. بهطورکلی نمرات او نسبت به ماه قبل یا سالهای قبل سیر نزولی محسوس از خود نشان میدهد.
افت تحصیلی بهعنوان شاخص اتلاف آموزشی، از نظر مفهوم عام به هر گونه ضعف در سوادآموزی و یا وجود بیسوادی گفته میشود. اما از نظر مفهوم خاص عبارت از محقق نشدن انتظارات آموزشی و شکست در اهداف آموزشی است و نا بسامانی در فرآیند یاددهی - یادگیری را در برمیگیرد.
ناکامیهای تحصیلی به شکل گریز از مدرسه، تجدیدی، مردودی و ترک تحصیلی به منصه ظهور میرسد.
در تحقیقی کرمی و عساکره (1386) با عنوان «شناسایی علل افت تحصیلی دانش آموزان دختر سال اول متوسطه بندر امام خمینی (ره)» که بوسیله ی پرسشنامه ی محقق ساخته ی 30 سؤالی انجام شد با جامعه ی آماری 610 نفری و نمونه ی آماری 291 نفری دختران پایه ی اول متوسطه ی منطقه ی بندر امام خمینی (ره) مهمترین علل افت تحصیلی از دیدگاه دانش آموزان عبارت بوده است از:
1- عامل شخصی و خانوادگی با 16 ماده.
2- عامل معلم با 10 ماده.
3- عامل نظام مدرسه ای با 4 ماده.
در این تحقیق مهمترین عوامل ایجاد کننده افت تحصیلی از دیدگاه معلمان عبارت بوده است از 1- ضعف انگیزه و بی هدفی دانش آموزان، 2- توجه روزافزون به مد و آرایش، 3- عدم اعتماد به نفس، 4- عدم ارتباط صحیح با دبیران و کم توجهی بعضی از دبیران به دانش آموزان پر تلاش.
در تحقیقی دیگر جباری (1385) با عنوان «بررسی علل و عوامل افت تحصیلی درس ریاضی دوره راهنمایی از دیدگاه دانش آموزان و دبیران منطقه بندر امام خمینی» که به وسیله ی پرسشنامه ی محقق ساخته 34 سؤالی انجام شد با جامعه ی آماری 1557 نفری دانش آموز و 30 نفر دبیر و نمونه آماری 409 نفری دانش آموزان دوره ی راهنمایی منطقه ی بندر امام خمینی چنین بدست آوردند که:
عامل افت تحصیلی درس ریاضی از دیدگاه دانش آموزان دو عامل مؤثر 1- عامل معلمبا 17 ماده ، 2- عامل شیوه های مطالعه با 6 ماده، مهمترین عوامل و ماده هایی هستند که از دیدگاه
دانش آموزان باعث افت تحصیلی در درس ریاضی می باشند. در این تحقیق مهمترین عوامل ایجاد کننده افت تحصیلی از دیدگاه معلمان عبارت بوده است از عدم ممارست و تمرین کافی دانش آموزان در منزل، کم بودن ساعات تدریس هفتگی، نداشتن علاقه و انگیزه ی تحصیلی در دانش آموزان ، وجود تک ماده (تبصره) در سالهای قبل در درس ریاضی، عدم وجود وسایل کمک آموزشی سمعی- بصری در مدارس، توجه دانش آموزان به مسائل غیر رسمی در حین تدریس معلم، امکانات و فضای آموزشی نامناسب کلاس های درس.
پولادی (1375) در پایان نامه ی خود با عنوان بررسی عوامل افت تحصیلی در دبیرستان های پسرانه شهرستان اهواز که بوسیله ی پرسشنامه انجام گرفت با جامعه آماری کلیه ی دانش آموزان پسر اول تا چهارم رشته های مختلف دبیرستانهای پسرانه شهرستان اهواز در سال تحصیلی 73-72 و نمونه ی آماری 400 نفر 10 عامل به عنوان عوامل مهم افت تحصیلی در دبیرستانهای اهواز استخراج شد. که در مجموع این 10 عامل به مقدار 47% از کل واریانس افت تحصیلی را تعیین می کنند عناوین 10 عامل انتخاب شده عبارتند از:
1- مسائل مربوط به برنامه ریزی آموزشی.
2- مشکلات خانوادگی و سلامتی.
3- مشکلات محیطی – آموزشگاهی.
4- مسائل مربوط به رشد.
5- مسائل اجتماعی- رفتاری.
6- مسائل مربوط به امتحان.
7- مسائل مربوط به کتب درسی.
8- مسائل آموزشی.
9- مسائل عمومی.
10- اختلافات خانوادگی.
در تحقیقی کرمی و عساکره (1386) با عنوان «شناسایی علل افت تحصیلی دانش آموزان دختر سال اول متوسطه بندر امام خمینی (ره)» که بوسیله ی پرسشنامه ی محقق ساخته ی 30 سؤالی انجام شد با جامعه ی آماری 610 نفری و نمونه ی آماری 291 نفری دختران پایه ی اول متوسطه ی منطقه ی بندر امام خمینی (ره) مهمترین علل افت تحصیلی از دیدگاه دانش آموزان عبارت بوده است از:
1- عامل شخصی و خانوادگی با 16 ماده.
2- عامل معلم با 10 ماده.