لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 41 صفحه
قسمتی از متن .doc :
چرا تاریخ؟ (ضرورت تاریخ)
تاریخ چون نشان میدهد که مردم پیش از ما چگونه زندگی میکردهاند این فایده را دارد که ما را در زندگی کمک میکند و راهنمایی. از جمله مخصوصاً برای جوانان این فایده را دارد که آنها را زودتر از معمول به سطح عصر خویش میرساند، پنجرهها را بر روی آنها میگشاید، و به آنها اجازه میدهد تا عواملی را که در جهان آنها حاکم بوده است و هنوز هست بهتر بشناسند؛ آنچه را در خور ترک و طرد است از آنچه شایستهی حفظ و نگهداری است تمیز دهند. یک فایدهی عمدهی تاریخ بیشک همین است که به انسان کمک میکند تا خود را بشناسد، خود را از دیگران تمیز دهد و با مقایسه با احوال دیگران انگیزهها و اسرار نهفتهی رفتار خویش را، چنانکه هست و چنانکه باید باشد- دریابد. انسان، خواه وجود وی عبارت باشد از آنچه میاندیشد و خواه عبارت باشد از آنچه انجام میدهد، در ضمن مطالعهی تاریخ و در طی بررسی احوال کسانی که اهلنظر یا اهلعمل بودهاند، بهتر میتواند رسالت خود را ارزیابی کند و در ارتباط با دیگران حق خویش و مسئولیت خویش را بشناسد.
توجه به تاریخ و دگرگونیهای آن، این فرصت را به انسان عرضه میکند که از آنچه دیگران انجام دادهاند درس بگیرد و عبرت. این عبرت که قرآن هم در دنبال بعضی قصهها، انسان را بدان دعوت میکند، و پیغمبر به موجب روایت مؤلف مروجالذهب صحف موسی را که تاریخ گذشتهی یهود است، عبارت از آن میداند، در نزد مسلمین از قدیم فایدهی عمدهی تاریخ محسوب بوده است و از اینکه ابنخلدون تاریخ خود را کتابالعبر نام مینهد پیداست که تا چه حد به تجربهی تاریخ اهمیت میدهد. ظاهر آن است که اهمیت تجربه در نزد مسلمین مبنی بر این تصور باشد که رویدادهای تاریخ اگر در جزئیات هم با یکدیگر اختلاف دارند، اسباب و موجبات آنها و تدابیری که برای برخورد با آنها میتوان اتخاذ کرد تفاوت چندانی ندارد و گذشتهی یک قوم و یک فرد برای قوم دیگر و فرد دیگر میتواند تجربهای سودمند باشد. در واقع تاریخ تجربهی گذشته را به تجربهی کنونی ما میافزاید و زندگی ما را پرمایهتر میکند. اتکاء بر تجارب گذشته غالباً اخذ تصمیم را در زندگی روزانه آسان میکند.
در واقع آشنایی با تاریخ انسان را از بسیاری فریبهای حقارتآمیز، از بسیاری دلخوشیهای بیحاصل نگه میدارد، و نگاه انسان را، آن مایه قدرت تعمق میبخشد که در ورای حوادث، آنجا که چشم عادی چیزی نمیبیند، نفوذ کند و زندگی محدود و کوتاه خویش را- از طریق تاریخ- با زندگی گذشتگان، با زندگی دراز گذشتهی انسانیت پیوند دهد و آن را عمیقتر و پرمعنیتر کند. بدینگونه، با یادآوری اشتباههای بزرگ گذشته، با تذکار جنایتها و بدبختیهای گذشتگان، تاریخ میتواند انسانیت را از تکرار آنها و لااقل از اینکه با عمد و اختیار خویش به نظایر آنها دچار آید باز دارد. بهعلاوه، هر کس- هر حرفهای که دارد- میتواند از تاریخ برای توسعه و تکمیل کار خویش استفاده کند...
تاریخ در ترازو از مرحوم دکتر عبدالحسین زرینکوب
عقلانیت rationality
یکی از خدمات ماکس وبر به جهان جامعهشناسی، ارائه نظریهای دربارهی تغییرات اجتماعی است که بنیان و اساسش بر ایدهها استوار است. وبر بر این باور بود که نوعی عقلانیت ویژه و منحصر بفرد، در اندیشهی مغرب زمین، باعث ظهور و رشد نظام سرمایهداری شد. ماکس وبر، برای درک دگرگونی و تغییر جوامع غربی از فئودالیسم به سرمایهداری، متوسل به مطالعات خود دربارهی جوامع شرق شد. او در مطالعات خود، دربارهی شرق، به این نتیجه رسید که عقلانیت جوامع آسیایی از عقلانیت جوامع غربی متفاوت است. همانطور که تاریخنگار آلمانی ولفگانگ مومسن اشاره میکند، وبر به این نتیجه رسید که این شیوهی عقلانیت، برای تمدنهای آسیایی، به هیچوجه بیاهمیت و به معنی عدم عقلانیت نیست؛ بلکه این عقلانیت با فرضیات و مقدماتی کاملاً متفاوت از عقلانیت مغرب زمین مدرن آغاز میشود و بر این اساس، تأثیر کاملاً متفاوتی بر ساختار اجتماعی آنها میگذارد. (Mommsen, W., 1989:161).
ماکس وبر، در تحقیقات خود، متوجه این نکته شد که تأکید عقلانیت متداول و رایج در جوامع سنتی آسیا بر ایدهآلهای انتزاعی است و مردم این جوامع مدافع شیوهای از زندگی هستند که برقرارکنندهی ارتباطات اجتماعی سازگار و دمساز باشد و آنها را از گرفتاری، دردسر و بیآبرویی دور نگه دارد. از اینرو، مردم این جوامع بر همنوایی، حرمت و تمکین نسبت به بالادستان و اطاعت از مقررات و آداب و رسوم سنتی تأکید زیادی میکنند. برعکس، تأکید عقلانیت غربی نه بر مقررات رفتارهای خشک، انتزاعی، جزمی و سنتی بلکه بیشتر بر عقلانیتی عملی است که اساس آن بر تجربه استوار است؛ و همین امر باعث شده که غربیان بتوانند به «پیشرفت»، «خلاقیت» و اهداف عملی دست یابند (Weber, M., 1978).
پان جیان خیونگ، جامعهشناس چینی، با توضیح ویژگیهای تاریخی فرهنگ چین، درک این مطلب را آسانتر میکند. او بر این نکته تأکید میکند که چینیها، پیش از غربیان، این تصور را که جهان تحت کنترل کامل خدایان و شیاطین است مردود شمرده بودند. آنها بر این عقیده بودند که اساس رفتارهای متمدنانه باید بر اخلاق انسانی استوار باشد. ترکیب این دیدگاه انسانی و سکولار با سنت حکومت چین (توسط پادشاه)، باعث تأکید بر ارزش ثبات در روابط اجتماعی شد. این دیدگاه با ظهور ایدههای کنفوسیوس، در قرن پنجم پیش از میلاد، تقویت شد و در نتیجه اهمیت ارتباطات اجتماعی سازگار و دمساز افزایش چشمگیری یافت (Jianxiong, P., 1990:80-81).
جیان خیونگ در تحقیقات خود به این نتیجه میرسد که فرهنگ چین هرگز این فرصت را به دست نیاورد تا مانند اروپاییان دست به جهش فرهنگی بزرگی نظیر رنسانس و انقلاب صنعتی بزند. فلسفهی چینی ذاتاً دروننگر بود؛ از این رو، چیزی که چینیها به دنبال تسخیر آن بودند نه محیط طبیعی بلکه روح بود (Mokyr, J., 1990:227). آنچه در نهایت باعث شد چینیها در راه مدرنیزه کردن کشور خود تلاش کنند، عکسالعمل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
مقدمه :تاریخ حقوق (1)
فصل اول: ماهیت حقوقی وصیت
آیا وصیت عقد است یا ایقاع
تعریف وصیت به طور عام
فقه و قانون مدنی
گفتار نخست :وصیتنامه خود نوشت
تعریف و فواید
شرایط تنظیم وصیتنامه
تنظیم وصیتنامه
ضمانت اجرای تشریفات
حدود اعتبار وصیتنامه خود نوشت
تشریفات مربوطه به ارائه وصیتنامه
فصل دوم :وصیتنامه رسمی
فواید و معایب
تشریفات تنظیم
اعتبار وصیتنامه
قواعد عمومی تنظیم وصیت
فصل سوم:
مقاله :وصیت و رجوع از آن با تکیه بر قانون مدنی و قانون امور حسبی
مقدمه:
تاریخ حقوق
از نظر تاریخی، آراء و عقاید در مورد وصیت تملیکی همیشه سیر یکسان نداشته است در قرون اولیه حقوق اسلام طرفداران ایقاع بودن وصیت تملیکی فراوان بوده اند و شاید اکثریت همه داشته اند از قرآن هم ایقاع بودن آن دانسته می شود کم کم طرفداران عقد بودن وصیت تملیکی ، پیروز شدند و از طرفداران ایقاع بودن آن کاسته شد . اما در قرن اخیر بار دیگر طرفداران ایقاع بودن وصیت تملیکی رو به فزونی نهاده اند .
ماهیت حقوقی وصیت آیا وصیت عقد است یا ایقاع:
ایقاع به صورت وصیت تملیکی چه اثری ببار می آورد ؟ نظریه ایقاع بودن وصیت تملیکی پنج تصور اجرای طرفداران این نظریه پدید آورده است تنها نظری که تقریبا" با عبارات قانون مدنی موافق است «نظریه حق تقدم » است به موجب این نظر با فوت مومی مومی که در تملک مومی به حق تقدم دارد .
این حق نظیر حق تقدم تحجیر است و ما میدانیم که تحجیر موجب مالکیت نمی شود فقط برای تحجیر کننده ،ایجاد حق تقدم و اولویت ، در احیا که سبب تملک است می کند بنابراین نظر پس از فوت مومی ورثه او مالک متزلزل مومی به هستند و ماده 868 ق ـم با این نظر وفق می دهد از طرفی اگر مومی که بخواهد در استفاده از این حق تقدم تاخیر غیر معقول کند موجب ادامه حالت تزلزل مالکیت ورثه مومی در مومی به خواهد شد و همین امر تضرر ورثه است . مقصود از عبارت «تضرر ورثه» در ماده 833 ق ـم همین معنی است زیرا در ملک متزلزل نمی توان دقیقا تصمیم گیری های لازم راکد و از نظر اقتصادی این تزلزل نه تنها برای ورثه بلکه برای جامعه هم مضر است پس باید به ورثه حق داد که این بلا تکلیفی را از راه دادگاه بر طرف کنند از طرف دیگر چون حق تقدم یک اثر حقوقی است که با اراده یک جانبه مومی پدید آمده است پس معیار ایقاع بودن در مورد وصیت تملیکی وجود دارد .همین حق تقدم است که در فرض فوت مومی که پیش از قبول وصیت به ورث مومی به ارث می رسد ایراداتی که در این نظر شده درست نیست با وجود این حق تقدم تصور صحیحی می توانیم از وصیت تملیکی به صورت یک ایقاع داشته باشیم به این معنی که مومی در چنین حالتی که هنوز قبول مومی ابراز نشده است در معرفی تهاجم امیال ورثه مومی ومومی است که یکی مالکیت متزلزل دارد و منتظر زوال سبب تزلزل «حق تقدم مومی » است و دیگری منتظر است که با اعلان قبول خود مالکیت متزلزل طرف دیگر را به سود خود ساقط کند بعداّ خواهیم دید که اثر وصیت یک حق آلی به سود مومی است که در غالب موارد این حق آلی با حق تقدم مذکور همراه است نه همیشه این نظر جدیدی است.
22تبصره :قانون مدنی در ماده 827ـ833ـ868 بحث بالا را اساس کارقرار داده است اما نسبت با این اساس کار مستثنایی دیده شده است که از قرار ذیل است :
اول :وصیت به ابراء در مورد حق تقدم معنی ندارد مومی که فقط یک حق دارد که با دو شرط ذیل ، حق او خود به خود صورت خارجی پیدا می کند و به حق اصالی مبدل می شود .
الف :موت مومی
ب: وجود تر که که در حین موت با وجود این دو شرط ، ذمه مومی خود به خود، ساقط می شود و فرض مالکیت متزلزل هم برای ورثه تصور نمی شود (ماده 868) .
دوم: وصیت تملیکی به وقف شدن ملک یعنی در این مورد هم حق تقدم تصور نمی شود به محض فوت مومی آن ملک وقف خواهد شد.
سوم: وصیت تملیکی به نفع غیر محصور که در قبول در آن لازم نیست حق تقدم در این مورد وجود ندارد و با همان دو شرط که در اول گفتیم تملیک صورت می گیرد قدر مشترک بین جمیع اقسام وصایای تملیکی حق آلی مومی است که با اراده یک جانبه مومی به صرف رضای او پدید می آید و با فوت مومی این حق آلی مبدل به حق اصالی می شود اما لازم نیست که همراه این حق آلی حق تقدم مذکور هم باشد چنانکه در مورد مستثینات مذکور در شماره 22 دیدید به هر حال درباره حق آلی بعدا توضیح خواهیم داد.
تعریف وصیت به طور عام و در قانون مدنی:
به نظرم در تعریف وصیت می توان چنین گفت : وصیت عبارت است از استیفاء حق که تعلق به فوت استیفاء کننده باشد شخص از نظر حقوق مدنی ممکن است دارای حقوقی باشد که اگر محجور نباشد شخصا می توانید از آن حقوق بهره برداری کند این بهره برداری را اصطلاحا استیفاء حق نامیده اند معمولا وقتی که از استیفاء حق سخن می گویند زمان حیات استیفاء کننده را در نظر می گیرند لکن باید بدانیم که شخص حقوقی را که دارد به دو صورت ذیل مورد استیفاء قرار می دهد استیفاء حق در زمان حیات خود مثلا حق مالکیتی که به خانه مورد سکونت خود دارد از آن حق در زمان حیات خود استیفاء می کند یعنی یا شخصا در آن سکونت می نماید یا آن را اجاره می دهد و یا از راه عقد همه ی بهره برداری از آن را به دیگری واگذار می کند همه این مثالها استیفاء حق در زمان حیات مالک است انسان که حقوقی دارد می تواند از یا ره ای از آن حقوق ، به صورت معلق به فوت خود استیفاء حق نماید یعنی از حق مالکیتی که به خانه خود دارد برای بعد از وفات خود استیفاء حق کند این استیفاء را وصیت می نامند طبعا این استیفاء حق معلق به فوت استیفاء کننده می باشد معنی تفضیلی تعریف وصیت که در بالا آورده شد این است قانون مدنی در ماده 825 بعد از دادن تعریف برای وصیت به طور عام خود داری کرده بدون اینکه آن را تعریف کند مورد تقسیم قرار داده است تقسیم قبل از تعریف که قانون مدنی در چند مورد آن را صورت داده است کار درست نیست .
فقه و قانون مدنی (302):
اثبات وصیت ـ وصیتنامه :
در فقه اثبات وصیت تابع قواعد عمومی و گاه آسان تر است .اثبات وصیت با دو شاهد عادل از مسلمانان انجام می پذیرد مگر اینکه شاهد مسلمانی نباشد(1) که به هنگام ضرورت شهادت دو عادل از دیگران (اهل ذمه ) نیز کافی است نوشته موصی نیز در صورتی مـؤثر است که دو شاهد وقوع وصیت را تایید کنند یا موصی به صحت وصیتنامه نزد آنان اقرار کند . باید افزوده که اثبات وصیت به مال آسان تر از وصیت به ولایت است. چنانکه در مال ، شهادت یک نفر همراه با سوگند و شهادت یک مرد و دو زن و شهادت انفرادی چهار1 زن ، و هر کدام برای اثبات یک چهارم از موصی به پذیرفته می شود .
ولی ، در مورد ولایت ، شهادت دو مرد عادل ضروری است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن .doc :
عنوان تحقیق
خلاصه ی 2/1 کتاب تاریخ زبان فارسی نوشته ی دکتر مهری باقری
استاد مربوطه
جناب آقای دکتر عابدیها
گرد آورندگان
سمیرا عباسی
سروناز ساسانی
دانشگاه بین المللی امام خمینی
بهار 1386
فهرست:
تحول زبان
علل تحول زبان
زبان های هند و اروپایی و نحوه دسته بندی این زبان ها
خانواده ها ی زبانی دنیا
زبان های ایرانی از کدام خانواده ها هستند؟
زبان های هند و اروپایی چگونه شناخته شد ؟
زبان هند و ایرانی
تحول تاریخی زبان
ادوار تاریخی زبان های ایرانی
خط میخی فارسی باستان
اید ئوگرام
زبان اوستایی ( آثار موجود و ویژگی ها و علت کمال )
سایر زبان ها و خط های غیر ایرانی در سرزمین ایران باستان
زبان های ایرانی میانه
زبان های ایرانی جدید
تحول زبان
زبان صورت واحدی ندارد زیرا امری است اجتماعی ، و وسیله ی برقراری ارتباط و جامعه از جنبه های سیاسی و مذهب و آداب و رسوم و ... تغییر می کند تحول حاصل شده به ضرورت نیازهای آن جامعه را دگرگون می سازد ، این دگرگونی در تحول زبان تأثیر دارد .
این تحولات طبق قوانین و قواعد معینی صورت می گیرد.
با وجود دور شدن هر زبان از صورت اولیه ی خود ، می توان رابطه ی آن را با اصل خود تشخیص داد. همین نکته عامل توجه به تغییرات زبانی و کشف قواعد حاکم بر آن در پژوهش های زبانی است . تحول و تکامل زبان ، امر طبیعی و به طریق مشخص است ، از این رو دور شدن آن از فرم قدیمی یا تغییر آن ، خطا شمرده نمی شود .
_ برخی واژگان مهجور و رواج کلمات دیگر به جای آنها :
بغ = خدا بوم = سرزمین مرد = انسان
تغییر در معنا و مفهوم واژگان
مرد از ریشه ی mar به معنی مردن در اصل به معنی میرا و مردنی معنی کلی در فارسی باستان :
انسان و آدمی در فارسی جدید محدودیت معنایی دارد : دلالت بر جنس مذکر از نوع آدمی
_ تغییر در کلمات از لحاظ صرف : صرف اسم در دوره ی باستان به هشت حالت مختلف .
_ علایم صرفی : تکواژ هاییکه به صورت لا حقه هایی به پایان صورت ساده ی واژه می پیوست .
تغییر هر یک از این حالات هشت گانه به اعتبار شماره های سه گانه ( مفرد ، مثنی ، جمع ) و اجناس سه گانه ( مذکر ، مؤنث ، خنثی ) .
یک اسم می توانست به هفتاد و دو صورت متفاوت صرف شود .
اثر حذف تکواژ پایانی در فارسی جدید :
از بین رفتن سیستم صرف اسامی
خارج شدن ساخت جنس دستوری و شمار مثنی
_ خارج شدن برخی از واژه ها و جایگزینی واژه های دیگر:
Hya مفرد مذکر در حالت فاعلی و ترکیبی از ضمیر اشاره و موصول به معنی « او » که کاربرد آن به کلی منسوخ شده و گاهی به جای آن از تکواژ « که » استفاده می شود .
_ تغییر در ترکیب اجزای جمله : تحول قواعد نحوی و روابط همنشینی در دستگاه این زبان از دوره ی باستان تا دوره ی جدید . مثلا در فارسی باستان فعل پیش از کلمه ی دیگر در جمله آمده در فارسی امروز فعل در آخر عبارات می آید و در جملات اسمی واژه ی رابطه با مسند و مسند و الیه همنشین می شود .
نتیجه : هر زبان در هر زمان از جهات متفاوت در حال تحول است .
_ تفاوت آواها و شیوه ی ترکیب آنها با وضع پیشین .
_ معمول شدن آوا های جدید با قوانین واج آرایی نوین .
_ مهجور ماندن الفاظ در گذر زمان و جایگزینی واژه ها ی جدید .
_ رواج الفاظ نوین که بر معانی جدید دلالت دارند .
_ ایجاد طرز های نو در ساختمان جمله و عبارت در نتیجه از بین رفتن صورت قدیمی زبان و فراموش شدن آن .
علل تحول زبانی :
1 _ علل خارجی ( برون زبانی )
2 _ علل داخلی ( درون زبانی )
علل خارجی تحول زبانی : دگرگونی یک زبان هم آهنگ و همراه با تحولات جامعه ای که از آن به عنوان و سیله ی ارتباطی استفاده می کند است . تحولات جامعه منوط به تحولات معنوی ، سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آن جامعه است .
واژگان زبان بیش از هر چیز دیگر می توانند دگرگونی های اجتماعی را منعکس کنند.
عوامل خروج پاره ای لغات کهن : تغییر شیوه های زیستن ، متروک ماندن پاره ای از مشاغل و در نتیجه آلات و ابزار مربوط به آنها ، ظهور مشاغل جدید و وسایل مدرن ، پیشرفت علوم و فنون و صنایع ، پیدایش رابطه ها و پدیده ه ها ی جدید ، مهاجرت ها و مسافرت ها ، ارتباط ها ی تجاری و فرهنگی با ملل دیگر .
مثال لغات کهن : برگستوان ، قراگند ، چرخشت
لغات جدید : کامپیوتر ، آنتن ، سوبسید
تغییر معانی لغات جدید : یخچال ، پیکان ، سوار
علل داخلی تحول زبانی
کم کوشی : صرف کمترین انرژی در گفتار
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 7 صفحه
قسمتی از متن .doc :
جغرافیای اردکان
موقعیت جغرافیائی شهرستان اردکان :
شهرستان اردکان به عنوان پهناورترین شهرستان استان یزد ، در شمال این استان و در قلب کویر مرکزی ایران در مسیر بزرگراه تهران – بندرعباس قرار گرفته است ، این شهرستان از طرف شمال و شمال غربی به ناحیه کویر جندق و دشت طبس و نائین و از طرف مشرق و جنوب شرقی به کویر مرکزی ایران و شهرستان یزد و از طرف جنوب و مغرب به شهرستان میبد و باتلاق گاوخونی و کوههای منفرد کوتاه کویری محدود می شود . مساحت کل شهرستان اردکان 28945 کیلومتر مربع می باشد که از این مقدار 17% کوهستانی و 11% نیمه کوهستانی و 72% جاگه ای است و موقعیت جغرافیائی آن بین 31 درجه و 50 دقیقه تا 33 درجه و 25 دقیقه عرض شمالی و 53 درجه و 2 دقیقه تا 56 درجه و 20 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ می باشد ، ارتفاع شهر اردکان از سطح دریا بالغ بر 1035 متر است و ارتفاع متوسط این شهرستان از سطح دریا 1234 متر می باشد و بلندترین نقطه آن از سطح دریا کوه خونزا در خرانق می باشد که 3158 متر ارتفاع دارد و گوترین نقطه این شهرستان منطقه چاه افضل می باشد که ارتفاع آن به 750 متر می رسد .
سابقه تاریخی :
اکثر مورخین بنای اردکان را مربوط به بعد از اسلام می دانند و معتقدند که قبل از تولد حضرت رسول اکرم (ص) این منطقه جرئی از دریای ساوه بوده که در شب تولد آن حضرت خشک گردیده و بعداً اردکان در این محل احداث شده است . اما در ترجمه دائرة المعارف اسلامی بنای اردکان را مربوط به قبل از میلاد مسیح ذکر نموده اند : بطلمیوس در کتاب مشهور خود الجغرافیا این شهر را به زبان یونانی به نام « ارتاکاوا » ذکر کرده است و این سند در نوع خود منحصر به فرد می باشد .
در اطلس تاریخی ایران در نقشه شماره سه آن که مربوط به هزاره سوم و دوم پیش از میلاد می باشد نامی از اردکان برده شده است . اما به نظر مولف هیچکدام از آنها نمی تواند صحیح باشد و در اردکان هیچ اثر یا سندی که مربوط به قبل از اسلام باشد وجود ندارد .
رباط حاجی ابوالقاسم رشتی :
رباط یا کاروانسرای بزرگ و خوش طرحی که از آجر در وسط آبادی و بر کنار خیابان اصلی بنا شده و از آثاری است که چون به شکل و ترتیب رباطهای شاه عباسی ساخته اند جلب توجه می کند . رباط دارای بادگیر بلندی است که از فاصله دور مشخص شده است که نام واقف و بانی به خط نستعلیق در آن مذکور است ، بدین عبارت " هو الواقف علی السرائر ... و بعد وقف نمود قربه الی الله جناب سعادت ماب حاجی ابوالقاسم تاجر رشتی این رباط را برای انتفاع مترددین به نحو متعارف و برای حیازت خاکروبه و محلله آنجا که مضر انتفاعات مسلمانان نشود به این ترتیب که اولاً تعمیرات ضروریه رباط بشود و ثانیاً مصنعه ای « یک کلمه محو شده » جلو رباط که وقف است بر عامه مسلمانان از آب یا از آن اقسام انتفاعات منتفع شوند . « یک کلمه خوانده نشد » و کنند و همه را صرف تعمیر نمایند وجوه برر آب عقدا نمایند ، حتی اتمام کردن مصنعه فاطمه (( فاتحه )) خواند وابناالسبیل آنجا ، مقرر آنکه بدون اذن متولی احدی به جهت ضبط خاکروبه در آن تردد نکنند و تولیت آن را به جهت خود و سایر متولیان مزرعه قاسم آباد وقفی خود در قرب شهر به همان ترتیب قرار داد نمود ، و کان فی المحرم الحرام من شهور سنه 1262 " . این رباط مدتی در اختیار پاسگاه ژاندارمری عقدا بوده است و فعلاً در حال تعمیر اساسی می باشد .
حاجی ابوالقاسم رشتی از تجار مشهور عصر خود بود که خز یزد در بلاد دیگر هم شهرت داشت . مولف " دستور الاعقاب " « که رساله ای در سیرت و ذم حاجی میرزا آقاسی است » از او به نام شاخص یاد کرده است « راهنمای کتاب 4 : 477 » در " کتابچه موقوفات یزد " تالیف عبدالوهاب طراز موقوفات و خیرات و مبرات او بر شمرده شده است « فرهنگ ایران زمین ، جلد دهم » . اما در کتاب کاروانسراهای ایران که اشتباهاً این رباط را رباط اردکان نامیده است درباره آن چنین نگاشته است :
تاریخ 1233 هجری بدستور یک بازرگان ثروتمند یزد به نام ارباب قاسم رشتی تاجر یزدی ساخته شد . این کاروانسرا با آب انباری که در برابرش ساخته شده مجموعه زیبائی را تشکیل می دهد که بدون شک کار معمارانی است که از دسته کاروانسراهای نوع زواره الهام گرفته اند البته طرح بنا از نوع خانواده کاروانسراهای عهد صفویه است و همان خصوصیات را شامل است مانند دهلیز در مدخل کاروانسرا و اصطبل های اطراف کاروانسرا ولی از نظر فن ساختمان به پای بهترین کاروانسراهای همزمان خود نمی رسد . مثلاً برای پوشش چهار گوشه کاروانسرا در داخل اصطبلها ، سازنده این بنا نتوانسته است راه حل مناسبی پیدا کند و طاقی در این گوشه ها زده است بی تناسب و حتی خطرناک است . چون ناحیه اردکان تابستانها ی بسیار گرمی دارد از ایوانهایی که مجاور تالاری است بادگیری برای خنک کردن هوای اطاق برپا ساخته اند .
این کار در بیشتر ایالات ایران معمول است و ما راجع به بادگیرها و آب انبارها فصل بخصوصی را در این کتاب آورده ایم ضمناً چون مگس نیز دراین ناحیه فراوان است ترتیبی فراهم آورده اند که مستراحها نیز هواخور کافی داشته باشند . گذشته از خرابیهایی که در اثر عدم مهارت در ساختن بعضی از گنبدها ایجاد شده بنا بسیار خوب محفوظ مانده زیرا تمام آن از آجر است ، حتی پایه دیوارها . مدخل کاوانسرا بیش از اندازه ساده و محقر است و در ردیف بقیه قسمتهای ساختمانی این کاروانسرا نمی تواند قرار گیرد .
رباط یغمیش « یقمیش »
به فاصله چها فرسخ از شورآب در راه فرعی که به ورزنه « اصفهان » منتهی می شود رباطی مستحکم که گاه قلعه نامیده شد . به مساحت 3545 متر از سنگ و آجر قرار دارد که وضع ظاهری و عظمت بنا حکایت از اعتبار رباط و مرکزیت داشتن آن در دورانی می کند که راه اصفهان به یزد از ورزنه می گذشته یاغمیش بر سر آن راه واقع بوده است و ابتدای خاک یزد از یغمیش می شمرده اند صاحب جامع مفیدی « ج 3 ص 661 » در وصف این رباط می نویسد :
« به سر حد یزد و اصفهان در میان بیابان واقع است . جائی است خوفناک و مکانی است پروحشت در قدیم الایام قلعه ای ساخته بودند از سنگ رخام اما خرابی تمام در بنیان آن راه یافته بود . ایالت و شوکت پناه جانی خان قورچی باشی در زمان آن برجهای عالی ترتیب داد و در مساحت آن چاهی حفر نمود که مترددین از آن مستفیض می گردد و بانی آن را به دعا یاد می کنند . » وضع فعلی قلعه نیز موید نوشته صاحب جامع مفیدی است . یعنی دیوارهای قسمت قدیمی رباط همه از سنگ سرخ و بسیار محکم است و بعداً تعمیرات و مرمتهائی که در آن شده با آجر به انجام رسیده و مخصوصاً برجها و گاوپهلوهایی به آن الحاق شده است .
در کتاب یادگارهای یزد آمده است : سر در ورودی که در طرف دیوار شمالی است تماماً از آجر و احداث عصر صفوی است . دو برج متصل به سر در به محیط خارجی پانزده متر از آجر و یک گاوپهلو و جرز که حکم شمع و حمال برای دیوار دارد در همین سمت ساخته شده در زاویه دیوار سمت مغرب دو برج و در وسط آن یک برج سنگی هست و یک شمع آجری هم در همین سمت دیده می شود .
در دیوار سمت چپ مشرق دو برج سنگی اصلی و دو گاوپهلوی آجری متصل دیده می شود بلندی دیوارها قریب 9 متر است بالای سر شاه نشین برجی از آجر به بلندی سه متر ساخته است و در همانجا سه سوراخ تعبیه شده که جای ریختن روغن داغ و آب جوش بوده است . دو متر از سر دیوار برجهای اطراف قلعه از آجر ساخته شده . در داخل رباط صفه ها و عقب سر آنها طویله و اصطبلها همه از آجر بنا گردیده و بطور کلی این رباط از حیث استحکام و استواری از رباط مهم و نسبتاً سالم صفحات یزد و از لحاظ نقش و طرح هم استادانه و خوش کار است .
در حال حاضر این رباط جهت پرورش مرغ گوشتی استفاده می گردد و همین امر باعث شده تا کمی از خرابی این رباط با عظمت جلوگیری بعمل آید اما در عین حال ویرانی در بعضی از قسمتها مخصوصاً ضلع جنوبی رخنه نموده و اگر در ساهای آینده نزدیکی به سرنوشت رباط خرگوشی که ذکر آن خواهد آمد دچار خواهد شد .
رباط خرگوشی
این رباط که از بناهای خیر و استوار شاه عباس صفوی است نزدیک باتلاق گاوخونی و یر سر راه قدیمی واقع شده که امروزه حدود چهارده فرسخ است چون راه یزد به اصفهان از معبر قدیم به مسیر کنونی تغییر یافته اهل تحقیق گذارشان بدین رباط نیفتاده است و فرنگی ها هم ذکری از آن در کتب اساسی معماری و باستانشناسی ایران نکرده اند . از این رباط در تاریخ عالم آرای عباسی یاد شده است .
اسکندر بیک ترکمان ذیل مقاله یازدهم از صحیفه اول بعنوان آثار خیر شاه عباس می نویسند . « ... و رباط گاوخونی و رباط دیگر در بیابان خرگوشی مابین ورزنه رودشتین اصفهان و ندوشن یزد که همیشه از بیم قطاع الطریق محل خوف و خطر مترددین بود و حالا امن است ... » « ص 1111 ، چاپ تهران 1335 » .
بیابان خرگوشی بیابانی است برر کناره شرقی و جنوبی گاوخونی و رباطی که در آن ساخته شده به همان نام محل نامیده شده است این رباط ده فرسخ تا عقدا فاصله دارد و راه آن از جلیل آباد جدا می شود .
رباط بسیار عالی و بزرگ و معتبر و تمام از سنگ و آجر ساخته شده است و طول و عرض آن حدود 8080 متر است متاسفانه بعلت انحراف راه و بی مصرف ماندن رباط ، چوپانان و ساربانان قسمتهای زیادی از آن را خراب کرده اند و تقریباً رو به انهدام است . این رباط از بزرگترین و زیباترین و خوش طرح ترین رباط های عصر صفوی است رباطهایی که در اطراف سیاه کوه « مشهور به عین الرشید و قصر بهرام نزدیک ورامین » ، اصفهان و جز اینها دیده ام هیچ یک بدین پایه نیست و بسیار افسوس که ویرانی در ارکان آن چنگ انداخته است . وضع ساختمانی رباط بدین شرح است :
در دوره اصلی رباط اصطبل و جلو آنها حجرات و پیش اطاقها صفه ها قرار دارد .
در داخل رباط بر دست چپ بدنه دیوار ورودی سنگ سیاه رنگی نصب بوده است که فعلاً در یکی از ادارات اردکان نگهداری می شود و این عبارت بر آن نقر شده است « هو الله سبحانه ،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
تاریخ تمدن ایران
به وسیله آشنایی با تاریخ گذشته می توان حال را بهتر شناخت و آینده را نیکوتر ساخت. سرزمین کهن ایران که از هزاران سال پیش نهال فرهنگ و تمدن را در خود بارور ساخته است سهم بسزایی در رشد و تحول انسان داشته است.
ملتی که تاریخ خود را نشناسد لاجرم محکوم به تکرار آن است. بسیاری از گذشتگان این سرزمین هرکدام سعی در ساختن بنای فرهنگ و تمدن آن داشته اند و اگر ضعف و خطایی از آنها سرزده است باید مورد عبرت ما واقع شود تا از تکرار چنین اشتباهاتی جلوگیری کنیم. در واقع به وسیله آشنایی با تاریخ گذشته می توان حال را بهتر شناخت و آینده را نیکوتر ساخت. سرزمین کهن ایران که از هزاران سال پیش نهال فرهنگ و تمدن را در خود بارور ساخته است سهم بسزایی در رشد و تحول انسان داشته است. سرزمینی که زرتشت، فردوسی، ابن سینا، خواجه نصیرالدین طوسی، ذکریای رازی، ابوریحان بیرونی، سعدی، حافظ، امیرکبیر و... از آن برخاسته اند و هرکدام دانش و معرفت را به بشریت ارزانی داشتهاند.
تاریخ تمدن بیانگر نقش ارزنده ایرانیان در علوم وفنون است. این سرزمین نه فقط جنگاوران وجهانگیران را در خود جای داده است، بلکه اندیشه ورزان و خردمندانی بس بزرگ از آن برخاسته اند. سرزمینی با مردمانی که یکتاپرستی را ازهزاران سال پیش آموخته اند، راستگویی و درستکاری رسم دیرینه شان و همواره «گفتار نیک، کردار نیک، پندار نیک » راهنمای آنان بوده است و برای رسیدن به این هدف ناگزیر از ریشه کن کردن زشتی و آلودگی بودند; چرا که در محیطی که جولانگاه فقر، فساد ودروغگویی باشد، مجال برای عمل کردن به چنین دستورالعمل الهی وجود نخواهد داشت.
ایجاد فضای امن و آرام میسر نمی گردد، مگر آن که به علم و دانایی میدان داده شود و این گونه بود که از هزاران سال پیش نیاکان ما قدم در راه کسب علم و دانش نهادند و بدین ترتیب ایران تبدیل به مکانی برای برخورد علوم وفنون در دنیای باستان شد. پس از آن که حکومتهای عظیم و قدرتمند تشکیل شدند، می بایست توجه بیشتری به فرهنگ، علم و ادب می شد و در این راه، ایرانی آن قدر گشاده دل و آزاد اندیش بود تا تفکرات متفاوت و حتی متناقض را در خود جای دهد، در طول قرنها حافظ فرهنگ و تمدنهای مختلف و خود نیز پایه ریز فرهنگ والایی بود که نه تنها بر فرهنگ و تمدن عظیم اسلامی نفوذ و تاثیر ویژه ای داشت بلکه بر ملل و اقوام دیگر نیز اثرات پاینده و ارزنده ای باقی گذاشته است.
هنر عمده ایران همواره کسب علم و دستاوردهای فرهنگهای دیگر ملل و در عین حال ارایه خلاقیتها ودستاوردهای خود بوده است. از زمان تشکیل حکومت مادها، که آریایی نژاد بودند، تا کنون صدهاحکومت و حاکم به قدرت رسیدند و منقرض شدند.در این میان فرهنگ ایران بر سایر فرهنگ ها اثر گذاشت و از آن ها تاثیر پذیرفت اما هیچ گاه از صحنه تاریخ محو نشد. فرهنگ و تمدن ساسانی که میراث دوران اشکانی و از سوی دیگر مادها، هخامنشیان و سلوکیان بود، مقداری از فرهنگ سرزمینهایی چون یونان، چین، هند، ارامنه، روم و... را در خود داشت. فرهنگ دوران ساسانیان حتی بعد از ورود اعراب به ایران نیز ادامه یافت.
در دوره ساسانیان علاوه بر فتح سرزمینها وجنگهای پی در پی، علوم مختلف رشد چشمگیری یافتند، در حقیقت فرهنگ و تمدن ایرانی در آن دوران سرآمد تواناترین ملل در آسیا بود. شناخت هر چه بهتر هر کشوری باعث ارایه نظریات و تحلیلهای دقیق تر راجع به فرهنگ و تاریخ آن کشور خواهد شد و در این میان پادشاهان ساسانی از اردشیر بابکان و شاپور به بعد وسایل آشنایی ایرانیان را با علوم مختلف مهیا می کردند. در دوره ساسانیان کتب پهلوی و یونانی در کتابخانه ها و یا آتشکده ها وجود داشت. سخن از سلسله ساسانی باقدمت بیش از چهار صد سال مبحثی نیست که با چندسطر و صفحه بتوان آن را خلاصه کرد اما تنها به گوشه ای از تلاش ایرانیان در این دوران، که همانا تاسیس یکی از عمده ترین مراکز علمی جهان باستان است، می توان اشاره مختصر کرد.
همان طور که در تاریخ ثبت است، سلسله ساسانیان توسط اردشیر بابکان تاسیس شد، اما پس ازچند سال توسط اعراب مسلمان که ندای وحی را درسرزمین عربستان شنیده بودند، منقرض شد و بدین ترتیب ایران وارد دورانی نو و متفاوت از گذشته شد.در تمام دوران ساسانی حاکمان مختلف به کشورگشایی و جنگها پرداختند.
عمده ترین رقبای ایران درآن دوران روم بود. یکی از علل درگیری ایران و روم علاوه بر جاه طلبی، مسئله ارمنستان بود. حتی در یکی از این جنگها امپراطور روم به نام والریانوس توسط شاپور اسیر شد و این خود باعث اعتبار و عظمت خاندان ساسانی گشت. در این زمان علاوه برجنگ های پی درپی، آیین ها و ادیان مختلفی هم توسطبانیان و پیروان آنها اشاعه یافت همچون مانی، مزدک، بودا، مسیحیت و... اما دین رسمی ایرانیان زرتشت بود. یکی از پادشاهان معروف ساسانیان شاپور دوم؛ معروف به ذوالاکتاف بود. می گویند وی شانه های اسیران را برای عبرت دیگران سوراخ می کرد و ازشانه هایشان طناب می گذرانید و آنان را به بیگاری می گرفت، به همین دلیل نزد ایرانیان به ذوالاکتاف (صاحب شانهها) معروف شده است.
در زمان همین پادشاه، اوستا در ۲۱ نسگ (کتاب) تدوین و شهرهای مختلفی تاسیس شد. نام یکی از این شهرها جندی شاپور یا گندی شاپور بود که بسیاری ازتاریخ نویسان نام «به از اندیو شاپور» را به آن نسبت داده اند. این شهر در جنوب غربی ایران در خوزستان و نزدیک شوشتر واقع شده بود.اکثر محققین دوره تاریخی ساسانیان را مبتکراصول شهرسازی و معماری می دانند; چرا که شهرهای زیادی در این دوران ساخته شد.
جندی شاپور در زمان شاپور اردوگاه اسرای رومی بوده است. حتی بسیاری از مورخین اعدام مانی را درگندی شاپور ثبت کرده اند. یعقوب لیث صفاری نیز براثر بیماری در این شهر درگذشت. در زمان ساسانیان تجارت رونق بسیاری داشت ایران واسط تجارت بین شرق و غرب بود. پارچه های ابریشمی حریر درکارگاههای شوشتر و جندی شاپور بافته می شد. ساسانیان در آغاز به سه خط یونانی، اشکانی و ساسانی می نوشتند. خط رایج ساسانی، به فرس میانه یا پهلوی ساسانی معروف است که خواندن و نوشتن با آن بسیار مشکل بود. این خط قرابت زیادی با خطرایج زمان اشکانی داشت، به همین دلیل آن را پهلوی اشکانی گفته اند که هر دو خط دارای یک ریشه است. زبان دوران ساسانیان پهلوی (فارسی میانه) بود که درواقع پدر فارسی کنونی است. سازمان اجتماعی ایرانیان از زمان ساسانیان منظم شد. توجه و علاقه به علم، به خصوص در اواخر دوره ساسانی باعث تالیف و ترجمه کتب مختلفی از زبانهای یونانی، سانسکریت، چینی و غیره شد.
خسرو اول که لقبش انوشیروان (روح جاویدان) بود، در سال ۵۳۱ بر تخت نشست. وزارت انوشیروان برعهده بزرگمهر بود که به دانایی و کیاست شهرت داشت. انوشیروان علاوه بر ایران نزد اعراب و حتی بیزانس به عنوان حکمران حکیم شهرت داشت. عصروی دوران درخشان و متحول فرهنگ ایران باستان است. انوشیروان ایران را به چهار بخش (پازگوس) تقسیم کرد، اموال و املاک بزرگان به آنان باز گردانده شد، اخذ مالیات اصلاح شد و حتی هزینه عروسی بسیاری از جوانان فراهم شد و نکته ای که مورد نظراین مقاله است، این است که دانشگاه جندی شاپور که در نوع خود از مهمترین مراکز علمی دنیای کهن بود در این دوران.