لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
عنصرامر به معروف :
در ساختمان نهضت حسینی سه عنصر اساسی وجود دارد و دخالت داشته است و مجموعاً سه عامل به این حادثه بزرگ شکل داده است که این حادثه با اینکه از نظر تاریخی طول و تفضیل زیادی ندارد ، لکن از نظر تفسیری و پی بردن به ماهیت این واقعه مهم تاریخی ، بسیار پیچیده است و یکی از علل این که تفسیرهای مختلفی دربارة این حادثه شده است و احیاناً سوء استفاده هائی از این حادثه عظیم و بزرگ شده است پیچیدگی این داستان از نظر عناصری که مؤثر در به وجود آمدن این حادثه بوده است ما در این حادثه به مسائل زیادی بر می خوریم در یکجا می بینیم سخن از بیعت خواستن از امام حسین(ع) و امتناع کردن امام از بیعت کردن است یک جای دیگر می بینیم سخن از دعوت مردم کوفه است و پذیرفتن امام دعوت را و در جای دیگر می بینیم امام بطور کلی بدون توجه به مسئله بعیت خواستن و امتناع از بیعت و بدون این که اساساً توجهی به این مسئله بکند که مردم کوفه از او دعوت کرده اند یا دعوت نکرده اند اوضاع زمان را و وضع حکومت وقت را انتقاد میکند و شیوع فساد را متذکر می شود.
تغییر ماهیت اسلام را یادآوری می کند حلال شدن حرام ها و حرام شدن حلال ها را بیان می نماید و آن وقت می بیند وظیفه یک ملت مسلمان این است که در مقابل چنین حوادثی ساکت نباشد در آن نظام می بینیم امام نه سخن از بیعت می آورند و نه سخن از دعوت نه سخن از بیعتی که یزید از او می خواهد نه سخن از دعوتی که مردم کوفه از او کرده اند ، قضیه از چه قرار است ؟آیا مسئله ، مسئله بیعت بود ، آیا مسئله مسئله دعوت بود ، آیا مسئله مسئله اعتراض و انتقاد بود و مسئله شیوع منکرات بود ، کدام یک از این قضایا بود و این مسئله را ما باید بر چه اساسی پی جویی کنیم و بعلاوه چه تفاوت واضح و روشنی میان عصر امام و دورة یزید با دوره های قبلی بود ، با دوره معاویه بود ، که امام حسن علیه السلام با معاویه صلح میکند ولی امام حسین علیه السلام به هیچ وجه سر صلح با یزید ندارد و چنین صلحی را جایز نمی شمارد.
حقیقت مطلب این است که همه این عوامل مؤثر و دخیل بوده است ، یعنی همه این عوامل وجود داشته است و امام در مقابل همه این عوامل عکس العمل نشان داده است پاره ای از عکس العمل ها وعمل های امام بر اساس امتناع از بیعت است ، پاره ای از تصمیمات امام بر اساسی دعوت مردم کوفه است و پاره ای از تصمیات امام بر اساس مبارزه با منکرات و فسادهائی است که در آن زمان به هر حال وجود داشته است. همه این عناصر در حادثه کربلا مجموعه ای است از جریان ها و عکس العمل ها و تصمیم هایی که از طرف امام گرفته شده است، عامل اول مسئله بیعت است ، پس از آنکه اصحاب امام حسن علیه السلام آنقدر سستی نشان دادند امام حسن (ع) یک قرار داد موقت با معاویه امضاء می کند نه بر اساس خلافت معاویه و نه بر اساس حکومت معاویه ، بلکه یکی قرار داد موقتی با او امضاء می کند که برای یک مدت محدودی معاویه اگر می خواهد حکومت بکند حکومت بکند و بعد از آن مسلمین باشند به اختیار خودشان و آن کسی را که صلاح می دانند او را به خلافت انتخاب بکنند و یا بروند به دنبال آن کسی که تشخیص می دهند که از طرف پیغمبر منصوب شده است و بالاخره بدنبال خلیفه شایسته خودشان بروند تا زمان معاویه مسئله حکومت و خلافت یک مسئله موروثی نبود یک مسئله ای بود که تا آن وقت درباره او دو گونه فکر بیشتر نبود . یک فکر آن بود که خلافت شایسته کیست که پیغمبر بامر خدا او را برای خودشان خلیفه ای انتخاب بکنند و به هر حال این مسئله در میان نبود که خلیفه گذشته تکلیف مردم را برای خلیفه بعدی معین کند خودش برای خودش جانشین تعیین کند دیگری هم همینطور .
یکی از شرایطی که امام حسن وارد کردند و گنجانیدند در صلح نامه و معاویه به او عمل نکرد ، همین بود که معاویه حق ندارد تصمیمی برای مسلمین بعد از خودش بگیرد و به هر حال تصمیمش این بود که نگذارد خلافت از خانودانش خارج شود و بقول مورخین خلافت را بشکل سلطنت دربیاورد ولی خودش احساس می کرد که این کار فعلاً زمینه مساعدی ندارد درباره این مطلب زیاد می اندیشید و با دوستان خاصش در میان می گذاشت ولی جرأت اظهار آن را نداشت یعنی فکر نمی کرد که این مطلب عملی می شود ، آنطوریکه مورخین نوشته اند کسی که او را تشویق کرد بر این کار و مطمئن ساخت که این کار را بکن عملی است ، مغیره بن شعبه بود آن هم به خاطر طمعی که به حکومت کوفه بسته بود او حاکم و والی کوفه بود معاویه او را معزول کرد ناراخت بود از این معزولیت آمد به شام و برای اینکه به حکومت کوفه برگردد نقشه ای کشید و آن این بود که روزی یزید بن معاویه را دید به او گفت که من نمی دانم چرا معاویه دربارة تو کوتاهی می کند گفت چطور ، گفت چرا معطل است، چرا تو را معرفی نمی کند به مردم به عنوان جانشینی خودش .
گفت پدرم فکر می کندکه این مطلب عملی نیست ، گفت خیر عملی است ، گفت چطور ؟ گفت شما کجا را فکر می کنید که مردم عمل نخواهند کرد اما شام هر چه معاویه بگوید اطاعت می کنند اما مردم مدینهاگر فالن کس را به مدینه بفرستید او در مدینه این وظیفه را انجام می دهد و از همه جا خطرناکتر عراق و کوفه است معاویه آنهم به عهده خودم بعهده من که این وظیفه را انجام بدهم یزید می رود پیش معاویه و می گوید مغیره بمن اینچنین گفته است معاویه بعد مغیره را می خواهد و مغیره با چرب زبانی و منطق قوی که داشت توانست معاویه را قانع کند که زمینه آماده است و کار کوفه را که از همه جا سخت تر و مشکل تر است خودام انجام می دهم در نتیجه معاویه دو مرتبه ابلاغ برایش صادر کرد که بر گرد و برو البته این فرمان بعد از وفات امام مجتبی علیه السلام است.
در سالهای آخر حکومت معاویه است جریانهائی دارد که مردم کوفه همان وقت هم قبول نکردند مردم مدینه هم قبول نکردند که خود معاویه مجبور شد آمد به مدینه رؤسای اهل مدینه را یعنی کسانی که مورد احترام مردم بودند امام حسین (ع) ، عبدالله بن زبیر ، عبدالله بن عمر را خواست و خواست با چرب زبانی بعنوان اینکه مصلحت اسلامی فعلاً ایجاب می کند که حکومت ظاهری در دست یزید باشد کار در دست شما باشد برای اینکه اختلافی بین مردم رخ ندهد شما بیائید فعلاً بیعت بکنید و عملاً زمام امور در دست شما باشد ولی هیچکدام از آنها قبول نکردند اینکار هم آنطوریکه باید و معاویه می خواست عملی نشد بعد با یک نیرنگی می خواست در مسجد مدینه به مردم بفهماند که اینها حاضر بودند به این کار و حاضر شدند که این نیرنگ هم نافرجام ماند ،معاویه در عین حال در وقت مردن سخت نگران پسرش یزید بود و مسائلی را به او گوش زد کرد ، گفت تو برای بیعت گرفتن با عبدالله بن زبیر چگونه رفتا رکن با عبدالله بن عمر چکونه رفتار کن ، با حسین بن عملی چگونه رفتار کن مخصوصاً با امام حسین که دستور داد با او با رفق و نرمی رفتار بکند که او فرزند پیغمبر است ، متانت عظیمی در میان مسلیمن دارد ، بترس از آنکه با حسین بن علی (ع) با خصومت رفتار کنی .
معاویه پیش بینی می کرد که اگر یزید با حسین بن علی (ع) با خصومت رفتار بکند و دست خودش را بخون امام حسین آلوده بکند دیگر نخواهد توانست خلافت بکند و خلافت از خانوادن ابوسفیان بیرون خواهد رفت ، معاویه بسیار زیرک بود . پیش بینی هایش مانند پیش بینی های هر مرد سیاسی دیگری غالباً درست از کار در می آمد و خوب می فهمید ، برعکس یزید اولاً جوان بود و بعد یک مردی بود که از اول در لباس بزرگ زادگی و اشراف زادگی بزرگ شده بود با لهو ولعب انس فراوانی داشت سیاست را واقعاً درک نمی کرد غرور جوانی داشت، غرور سیاسی داشت ، غرور ثروت داشت ؛ غرور شهوت داشت و این مخالفت در درجه اول به ضرر خاندان ابوسفیان تمام شد خاندان ابوسفیان هدفی جز حکومت و سلطنت نداشتند و برای همیشه از خاندان آنها بیرون آمد ، آنها هدف معنوی که نداشتند ، حسین بن علی کشته شد و به هدفهای معنوی خود ش رسید ، حسین بن علی کشته شد و به هدفهای خودشان بهیچ شکل نرسیدند بعد از آنکه معاویه در نیمه ماه رجب سال 60 می میرد ،یزید نامه ای می نویسد به حاکم مدینه که از بنی امیه بود ، در آن نامه مرگ معاویه را اعلام می کند و می گوید از مردم برای من بیعت بگیر چون می داند که مدینه مرکز است و چشم همه مردم به مدینه است در نامه خصوصی آن دستور شدید خودش را صادر می کند و می گوید ، حسین بن علی را بخواه و از او بیعت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 120
به نام خدا
بهسازی زمینهای آبرفتی
به روش تزریق سیمان
فهرست مطالب
فصل اول : تاریخچه
فصل دوم : اهداف ، مزایا و معایب تزریق سیمان
فصل سوم : زمینهای قابل تزریق سیمان
فصل چهارم : عمل تزریق سیمان
فصل پنجم : نحوه کنترل دوغاب و عملیات تزریق سیمان
فصل ششم : ماشین آلات مورد نیاز در یک طرح تزریق سیمان
منابع و مراجع
فصل اول
تاریخچه
تکنولوژی تزریق بعنوان یک راه حل مهندسی ، یک تکنیک کهن در بسیاری زمین است که درحدود دو قرن قدمت دارد. تزریق در زمین برای نخستین بار توسط شخصی بنام Berigny در سال 1802 انجام شد و لکن این تکنیک ، تنها در چند دهه اخیر پیشرفت نموده و اکنون بعنوان یک تکنیک برتر شناخته شده است .
از آنجا که کیفیت این تکنیک در بهسازی زمین در رابطه با اجرای انواع سازههای بزرگ و مهم در اکثر کشورهای صنعتی پیشرفته به عنوان یک راه حل مفید و موثر کاملا ً مورد قبول متخصصین است ، در نتیجه وجود مشکلات و موانع خاصی نظیر مسائل مکانیک خاک منطقه عمل اعم از پائین بودن مقاومت زمین ، پائین بودن پی سنگ ، تخلخل زیاد ، احتمال نشست یا مشکلات زمین شناسی همانند وجود شکستگیهای زیاد در منطقه ، تکتونیزه بودن محل ،وجود غارهای زیرزمینی ، بالا بودن سطح آبهای زیرزمینی ، هوا زدگی لایهها ، تشکیلات مختلف زمین شناسی از لحاظ جنس ، شیب و ضخامت لایهها ، یا نفوذ پذیری زمین منطقه عملیاتی ، مشکلات خاکبرداری ،مشکلات ناشی از فرار آب ،وجود باتلاش و لجن زار و ... اجرای هیچ پروژه مهم و ضروری را تحت الشعاع قرار نمی دهد . چرا که تزریق بعنوان موثرترین و اغلب اقتصادی ترین راه حل بوده که برطرف کننده و یا کاهش دهنده اکثریت موانع و مشکلات طبیعی و حتی مصنوعی منطقه مورد نظر میتواند باشد ،که البته این تکنیک حتی در برطرف کردن مشکلات سازههای اجراء شده نیز کاربرد شایانی دارد ( بلند کردن ساختمانهای نشست کرده ، جلوگیری از ریزش تونلها در مناطق سنگریزهای ، جلوگیری از تراوش آب در انواع سدهای ساخته شده در گذشته و.....)
برجستهترین موفقیت در تزریق مربوط به زمانیست که از تزریق در معادن استفاده شد . آن زمان باز کردن معبرها بوسیله تزریق به آسانی انجام می گرفت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
مقاله:
بررسی امور مربوط به روابط کار
تعاریف روابط کار:
_ استراتژی هایی برای مدیریت روابط سازمان و کارکنانش. (بنت،1997)
_سیستمی از مقررات ، عملیات و توافقات صورت گرفته با استفاده از چانه زنی دست جمعی برای اجتناب یا حل تضادهای سازمانی بین کارفرما و مستخدم .
_بر طبق تعریف سازمان بین المللی کار(ILO )روابط کار موضوعی است که هم با روابط بین دولت و کارفرمایان و مستخدمین(یا اتحادیه های کارگری)وهم با روابط بین سازمانهای حرفه ای با یکدیگرسروکار دارد.(مانیراماپا وهمکاران،1992)
عناصر روابط کار و نقش مدیریت دولتی :
دولت
مدیریت
کارفرما
کارگر
1-دولت : عنصر نظارتی و تنظیم کننده از طریق قوانین ومقررات.
2-کارفرما : صاحب سرمایه لازم برای صنعت مورد نظر.
3-کارگر یا کارمند : نیروی کار در اختیار سازمان.
4-مدیریت : به نمایندگی از طرف کارفرما برای تحقق اهداف سازمان،مشارکت کنندگان در فعالیت های سازمانی (کارفرما ، مستخدم،حتی مشتریان) را هماهنگ می سازد.
اعتماد ، اعتماد می آورد.
در تمامی روابط انسانی ، بهترین رویکرد برای هر مساله ،
القاء اعتماد متقابل
بین کارمندان و کارفرمایان یا مدیران می باشد.
مستخدم در بخش خصوصی ودولتی دارای مفهوم و معانی متفاوتی است.
به طوری که:
بخش خصوصی
کارگر: تنظیم روابط از طریق روابط کار.
بخش دولتی
کارمند: (بخش اعظم نیروی کار دولت):تنظیم روابط از طریق قانون استخدام کشوری.
کارگر: تنظیم روابط از طریق قانون استخدام کشوری.
انواع تضاد بین کارفرما و کارگر:
1-تضاد منافع:گروه های مختلف برای کسب منافع بیشتر با یکدیگر رقابت می کنندکه منجر به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
شرائط وجوب امر به معروف ونهی از منکر
س1077- اگر امر به معروف ونهی از منکر مستلزم بی آبروئی کسی که واجب را ترک کرده و یا فعل حرام را به جا آورده باشد ، و موجب کاسته شدن احترام او در برابر مردم گردد ، چه حکمی دارد ؟
ج: اگر در امر به معروف ونهی از منکر ، شرائط وآداب آن رعایت شود و از حدود آن تجاوز نشود ، اشکال ندارد.
س1078- بنا بر اینکه وظیفه مردم در امر به معروف ونهی از منکر درنظام جمهوری اسلامی ،اکتفا به امر به معروف ونهی ازمنکر زبانی است ومراتب دیگر آن بر عهده مسئولین است ، آیا این نظریه ، حکم از طرف دولت است یا فتوی؟
ج : فتوای فقهی است.
س1079 – آیا درمواردی که راه جلوگیری از وقوع منکر منحصر به ایجاد مانع بین فعل حرام وفاعل آن ، و آن هم متوقف بر کتک زدن وی و یا زندانی کردن وسخت گرفتن بر او و یا تصرف در اموال وی هر چند با تلف کردن آن باشد ، می توان بدون کسب اجازه از حاکم ، اقدام به آن از باب نهی از منکر نمود؟
ج: این موضوع حالات وموارد مختلفی دراد ، بطور کلی مراتب امر به معروف و نهی ازمنکر اگر متوقف بر تصرف در نفس یا مال کسی که فعل حرام را به جا آورده نباشد ، احتیاج به کسب اجازه از کسی ندارد ، بلکه این مقدار بر همه مکلفین واجب است .ولی مورادی که امر به معروف ونهی ازمنکر متوقف بر چیزی بیشتر از امر ونهی زبانی باشد ، اگر در سرزمینی باشد که دارای نظام وحکومت اسلامی است وبه این فریضه اسلامی اهمیت می دهد ، احتیاج به اذن حاکم ومسئولین ذیربط و پلیس محلی ودادگاههای صالح دارد.
س1080 – اگر نهی از منکر درامور بسیار مهم مانند حفظ نفس محترمه ، متوقف بر کتک زدنی که منجر به زخمی شدن مهاجم واحیاناً قتل او باشد ، آیا در این موارد هم اذن حاکم شرط است؟
ج: اگر حفظ نفس محترمه وجلوگیری از وقوع قتل مستلزم دخالت فوری ومستقیم باشد ، جائز بلکه شرعاً از باب وجوب حفظ جان نفس محترمه واجب است واز جهت ثبوتی متوقف بر کسب اجازه ازحاکم ویا وجود امربه آن نیست ،مگر آنکه دفاع از نفس محترمه متوقف بر قتل مهاجم باشد که صورتهای متعددی دارد که احکام آنها هم ممکن است متفاوت باشد.
س1081- آیا کسی که می خواهد شخصی را امر به معروف ونهی از منکر نماید ، باید قدرت بر آن داشته باشد ؟ و در چه زمانی امر به معروف ونهی از منکر بر او واجب می شود؟
ج : آمر به معروف ونهی از کننده ازمنکر باید عالم به معروف ومنکر باشد ، وهمچنین بداند که فاعل منکر هم به آن علم دارد و در عین حال عمداً و بدون عذر شرعی مرتکب آن می شود ، و زمانی اقدام به امر ونهی واجب می شود که احتمال تأثیر امر به معروف ونهی از منکر در مورد آن شخص داده شود ، و ضرری برای خود او نداشته باشد ، و در این مورد باید تناسب بین ضرر احتمالی و اهمیت معروفی که به آن امر می نماید یا منکری که از آن نهی می کند را ملاحظه نماید . در غیر این صورت امر به معروف ونهی ازمنکر بر او واجب نیست.
س1082- اگر یکی از اقوام انسان مبادرت به ارتکاب معصیت کند و نسبت به آن لاابالی باشد ، تکلیف مانسبت به رابطه با او چیست؟
ج : اگر احتمال بدهید که ترک معاشرت با او موقتاً موجب خودداری او از ارتکاب معصیت می شود به عنوان امر به معرف ونهی ازمنکر واجب است ، و در غیر این صورت قطع رحم جایز نیست.
س1083- آیا ترک امر به معروف ونهی ازمنکر بر اثر ترس از اخراج از کار ، جایز است؟ مثلاً با اینکه می بیند مسئول یکی از مراکز آموزشی که با طبقه جوان در دانشگاه ارتباط دارد ، مرتکب اعمال خلاف شرع می شود و یا زمینه ارتکاب گناه در آن مکان را فراهم می آورد . اگر او را نهی از منکر نماید ترس آن دارد که از طرف مسئول مقدمات اخراج او از کار فراهم شود.
ج : بطور کلی اگر خوف دارد که در صورت اقدام به امر به معروف ونهی ازمنکر ضرر قابل توجهی متوجه خود او شود ،انجام آن واجب نیست.
س1084 – اگر در بعضی از محیطهای دانشگاهی معروف ترک شود و معصیت رواج پیدا کند و شرائط امر به معروف ونهی ازمنکر هم وجود داشته باشد و امر کننده به معروف ونهی ازکننده از منکر شخصی مجرد باشد که هنوز ازدواج نکرده است آیا بخاطر مجرد بودن،امر به معروف ونهی از منکر از اوساقط می شود یا خیر ؟
ج : امر به معروف ونهی ازمنکر اگر موضوع وشرائط آن محقق باشد، تکلیف شرعی و وظیفه واجب اجتماعی وانسانی همه مکلفین است، وحالت های مختلف مکلف مانند مجرد یا متاهل بودن در آن تاثیر ندارد ، وبه صرف اینکه مکلف مجرد است ، تکلیف از او ساقط نمی شود.
س1085- اگر شخصی دارای نفوذ و موقعیت اجتماعی خاصی باشد که اگر بخواهد می تواند بر معترضین به خود ضرر وارد سازد ، و شواهدی هم دلالت کند بر اینکه وی مرتکب گناه وکارهای خلاف و دروغگوئی می شود . ولی از قدرت ونفوذ او می ترسیم،. آیا جایز است امر به معروف ونهی از منکر را در مورد او ترک کنیم یا اینکه با وجود ترس از ضرر رساندن او ، واجب است او را امر به معروف ونهی ازمنکر کنیم؟
ج: اگر ترس از ضرر منشاء عقلائی داشته باشد ،مبادرت به امر به معروف ونهی ازمنکر واجب نیست بلکه تکلیف از شما ساقط می شود . ولی سزاوار نیست کسی به مجرد ملاحظه مقام کسی که واجب را ترک کرده و یا مرتکب فعل حرام شده و یا به مجرد احتمال وارد شدن ضرر کمی از طرف او ، تذکر و موعظه به برادر مومن خود را ترک کند.
س1086- گاهی در اثنای امر به معروف ونهی از منکر مواردی پیش می آید که شخص گناهکار بر اثر عدم آگاهی از واجبات واحکام اسلامی ، با نهی از منکر ، نسبت به اسلام بدبین می شود. واگر هم او را به حال خود رها کنیم ، زمینه فساد و ارتکاب گناه توسط دیگران را فراهم می کند، تکلیف ما در این موارد چیست؟
ج: امر به معروف ونهی ازمنکر با رعایت شرائط آن یک تکلیف شرعی عمومی برای حفظ احکام اسلام وسلامت جامعه است، ومجرد توهم اینکه موجب بدبینی فاعل منکر یا بعضی از مردم نسبت به اسلام می گردد ، باعث نمی شود که این وظیفه بسیار مهم ترک شود.
س1087- اگر مامورانی که از طرف دولت وظیفه جلوگیری از فساد را بر عهده دارند ، در انجام وظیفه خود کوتاهی کنند. آیا خود مردم می توانند اقدام به این کار کنند؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 72
سیمای امر به معروف
- سیمای امربه معروف ، نشانه عشق انسان به مکتب است .
- امر به معروف ، نشانه علاقه انسان به سلامت جامعه است.
- امر به معروف ، نشانه فطرت بیدار جامعه است.
- امر به معروف ، مایه تشویق نیکوکاران جامعه است.
- امر به معروف ، مایه تذکر و آگاه کردن افراد جاهل است.
- امر به معروف ونهی از منکر ،گاز وترمزی است که ماشین جامعه را هدایت می کند .
- امر به معروف ونهی از منکر والدین است که اساس تربیت کودک را تشکیل می دهد.
- امر به معروف ، سبب دلگردمی وتقویت افراد کم اراده می شود.
- امر به معروف و، نشانه حضور در صحنه است .
- نهی ازمنکر ، جبران کننده کمبود تقوی بعضی از افراد جامعه است.
- امر به معروف ، جامعه را رشد می دهد ونهی ازمنکر ،جامعه را از سقوط نجات می دهد.
- امر به معروف ونهی ازمنکر ، نشانه غیرت دینی و احساس مسئولیت است.
- امر به معروف ونهی ازمنکر ، نوعی نظارت عمومی است.
ریشه های فطری و غریزی
پدران ومادران در طول تاریخ، فرزندان خود را به کارهایی واداشته و ا زکارهایی نهی کرده اند . مساله امر ونهی وتشویق وهشدار ، ریشه در درون هر انسانی دارد ومربوط به زمان ومکان و یا نژاد ومنطقه خاصی نمی شود و هر مساله ای این گونه فراگیر باشد ،نشان از فطری بودن آن دارد.
هشدار واخطار و فریاد در برابر خطرها وانحراف ها ، مخصوص انسان نیست . درقرآن می خوانیم : وقی مورچه ای دید حضرت سلیمان با لشگرش در حرکتند ، فریاد زد و به سایر مورچگان گفت: به لانه های خود بروید تا پایمال نشوید .
و هنگامی که هدد در پرواز خود از فضای کشور سبا متوجه انحراف مردم شد و دریافت که مردم خورشید پرستند ، نزد حضرت سلیمان آمد و از انحراف شکایت کرد.
بنابراین فریاد در برابر انحراف و دلسوزی برای دیگران ، نه تنها مساله ای فطری برای انسان هاست ،بلکه ریشه ای غریزی در حیوانات نیز دارد.
جایگاه امر به معروف در قرآن
این موضوع از همان روزهای اول بعثت پیامبر اسلام (ص) مورد عنایت اسلام بوده است. سوره والعصر که اوائل بعثت در مکه نازل شده است ، در جمله (تواصو بالحق وتواصو بالصبر) ، اشاره به امر به معروف می کند و ازمومنان می خواهد تا یکدیگر را به کارهای حق وپایداری در راه خدا سفارش کنند.
اولین وظیفه انبیا
قرآن می فرماید : ما در میان هر امتی ، پیامبری را مبعوث کردیم که مهم ترین وظیفه او دو چیز بود: یکی امر به یکتا پرستی که بزرگ ترین معروف هاست ( ان اعبدوا الله ) ، ودوم نهی از اطاعت طاغوت ها که بزرگترین منکرهاست ( اجتبنو الطاغوت )
نشانه بهترین امت
قرآن خطاب به مسلمانان می فرماید : ( کنتم خیر امه اخرجت للناس تامرون بالمعروف وتنهون عن المنکر تومنون بالله ) شما بهترین امتی هستید که برمردم ظاهرشده اید ؛ به شرط آنکه امر به معروف ونهی ازمنکر کنید .
امر به معروف کاری است که خداوند انجام میدهد:
( ان الله یامربالعدل والاحسان )
چنانکه امر به منکر کار شیطان است.
(الشیطان بعدکم الفقر ویامرکم بالفحشاء)
امر به معروف یک وظیفه عمومی است. قرآن می فرماید: تمام مردان و زنان با ایمان نسبت به یکدیگر حق ولایت دارند تا یکدیگر را به معرو ف سفارش کنند واز منکر باز دارند .
البته همواره در قرآن ، امر به معروف ، مقدم بر نهی از منکر به کار رفته است تا بفهماند که کارها را از راه مثبت پیگیری کنید و در جامعه تنها انتقاد کننده نباشید.
گروه ویژه
قرآن می فرماید ( ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر ویامرون بالمعروف وینهون عن المنکر ) از میان شما، گروهی باید دعوت به خیر وامر به معروف ونهی ازمنکر کنند.
حساب این گروه از حساب وظیفه عمومی جداست . این دسته باید با قدرت وامکانات وارد عمل شوند وجلوی منکرات را بگیرند . چنانکه اگر ماشینی در خیابان یک طرفه بر خلاف مسیر حرکت کند، دو وظیفه وجود دارد :یکی وظیفه عموم رانندگان که تخلف او را با بوق وچراغ به او بفهمانند؛ ویک وظیفه هم پلیس دارد که او راجریمه کند.
جایگاه امر به معروف در روایات
پیامبر اکرم (ص) فرمود: آمران به معروف ،جانشینان خدا در زمین هستند.
امیرالمومنین علی (ع) در نهج البلاغه می فرماید : تمام کارهای خیر وحتی جهاد در راه خدا ، نسبت به امر به معروف مثل رطوبت دهان است نسبت به آب دریا .
حضرت علی (ع) می فرماید : امر به معروف ونهی ازمنکر برای عموم مردم یک مصلحت است ( تا انگیزه آنان را نسبت به کار خیر زیاد کند) ، ونهی ازمنکر برای افراد نابخرد که گرایش به انحراف در آنان زیاد است ، وسیله کنترل قوی است.
امام باقر (ع) درمقام شکایت می فرماید : افرادی هستند که اگر نماز ضرری به مال یا جانشان بزند ، آن را ترک می کنند؛ همان گونه که امر به معروف ونهی ازمنکر را که بزرگترین و شریف ترین واجبات است ، به همین خاطر رها کردند.