دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق در مورد احادیث خمس و زکات (با فرمت ورد)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

حضرت امام علی (ع)

270 - [16] وروی انه ذکر عند عمر بن الخطاب فی ایامه حلی الکعبه و کثرته ، فقال قوم : [1] لو اخذته فجهزت به جیوش المسلمین کان اعظم للاجر، و ما تصنع الکعبه بالحلی ? [2] فهم عمر بذلک ، و سال عنه امیر المؤمنین (ع) ، فقال (ع) : [3] ان هذا القرآن انزل علی النبی [ص ] ، و الاموال اربعه : [4] اموال المسلمین فقسمها بین الورثه فی الفرائض ، [5] و الفی ء فقسمه علی مستحقیه و الخمس فوضعه الله حیث وضعه ، [6] و الصدقات فجعلها الله حیث جعلها و کان حلی الکعبه فیها یومئذ ، [7] فترکه الله علی حاله ، و لم یتکره نسیانا ، و لم یخف علیه مکانا ، [8] فاقره حیث اقره الله و رسوله فقال له عمر : لولاک لا فتضحنا و ترک الحلی بحاله

[16] می گویند : در ایام خلافت عمربن خطاب در نزد او از زیورهای کعبه و کثرت آن سخن به میان آمد . گروهی گفتند : [1] اگر آن را می گرفتی و لشکرهای مسلمین را مجهز می ساختی اجرش بزرگتر بود کعبه زیور و زینت برای چه می خواهد ؟ [2] عمر نیز تصمیم گرفت که چنین کند و در این باره از امیرمؤمنان سؤال نمود . آن حضرت در پاسخ فرمود : این قرآن بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل شد در حالیکه [3] چهار نوع مال وجود داشت اموال مسلمانان که آنها را طبق دستور قرآن بین ورثه تقسیم فرمود [5] فیی ء که آن را بر مستحقان آن بخش نمود خمس که آنرا در مورد خود قرار داد [6] و صدقات که آنها را نیز در مواردش صرف کرد . و در آن هنگام زیورهای کعبه بر آن بود [7] و خداوند آنرا بر همان حال گذاشت نه اینکه از روی فراموشی آن را گذاشته باشد و وجودش بر او مخفی باشد . [8] بنابراین تو هم آن را بر همان حال که خدا و پیامبرش آنرا قرار داده اند باقی گذار . عمر گفت : اگر تو نبودی رسوا می شدیم و زیورهای کعبه را به حال خود واگذاشت .

نهج البلاغه

 حضرت امام سجاد (ع)

سبحانک ! لا تحس و لا تجس و لا تمس و لا تکاد و لا تماط و لا تنازع و لا تجاری و لا تماری و لا تخادع و لا تماکر .

منزه و پاکی ! با هیچیک از حواس ( : سامعه ، باصره ، شامه ، ذائقه و لامسه که آنها را حواس ظاهره گویند ، و خیال ، وهم ، حس مشترک ، حافظه و متصرفه که آنها را حواس باطنه نامند ) درک نمی گردی ، و با دست مالیدن و اتصال جسم شناخته نمی شوی ( زیرا درک شدن به وسیله دست و تماس جسم از لوازم جسمیت است و خداوند سبحان منزه از آن است ) و کسی نمی تواند با تو مکر نماید ( زیرا چیزی بر خدای تعالی پنهان نیست تا فریب خورد ) و تو را دور سازد ( تا چیزی را از تو پنهان نموده بر آن آگاه نشوی ، زیرا خداوند متعال با هر کس هست و به هر چیز احاطه دارد ، چنان که قرآن کریم " سوره 58 ، آیه 7 " فرموده : ما یکون من نجوی ثلثة الا هو رابعهم ولا خمسة الا هو سادسهم والا ادنی من ذلک والا اکثر الا هو معهم اینما کانوا یعنی سه کس را رازی نباشد جز آن که خدا چهارم آنهاست و نه پنج کس را جز آن که خدا ششم آنهاست و نه کمتر از آن و نه بیشتر جز آن که هر کجا باشند خدا با آنهاست ) و با تو نزاع و دشمنی کند ، و بر تو غلبه نموده چیره گردد ، و با تو جدال و زد و خورد نماید ، و با تو خدعه کرده فریب دهد !

حضرت رسول اکرم (ص)

ان فی المال حقا سوی الزکاة .

در مال به جز زکات حقی هست .

سنن ترمذی ، کتاب الزکاة ، ح 596

 حضرت رسول اکرم (ص)

حصنوا اموالکم بالزکاة وداووا مرضاکم بالصدقة وأعدوا للبلاء الدعاء .

اموال خود را به وسیله زکات محفوظ دارید ، و مریضان خود را با صدقه علاج کنید ، و برای جلوگیری از بلا به دعا متوسل شوید .

کنز العمال ، ج 6 ، ص 293 ، ح 15759

 حضرت رسول اکرم (ص)

لکل شیء زکاة وزکاة الدار بیت الضیافة .

هر چیزی را زکاتی هست ، و زکات خانه اطاق مهمان خانه است .

کنز العمال ، ج 15 ، ص 390 ، ح 41504

 حضرت فاطمه(س)

جعل الله ... الزکاة تزکیة للنفس و نماء فی الرزق ، و الصیام تثبیتا للاخلاص .

خدای تعالی زکات را مایه پاکی جان و فزونی روزی ، و روزه را برای پابرجایی اخلاص قرار داد .

احتجاج طبرسی ، ایران ، انتشارات اسوه ، ج 1 ، ص 258

 حضرت امام حسن (ع)

ما نقصت زکاة من مال قط .

زکات دادن هرگز موجب کم شدن مال نمیشود.

دعائم الاسلام ، ج 1 ، ص 246 - 264

 حضرت امام موسی کاظم (ع)

لکل شی ء زکاه ، و زکاه الجسد صیام النوافل

برای هر چیزی زکاتی است ، و زکات تن روزه های مستحبی است .

تحف العقول ، ص 425

 حضرت امام رضا (ع)

اذا کذب الولاة حبس المطر ، و اذا جار السلطان هانت الدولة ، و اذا حبست الزکاة ماتت المواشی

زمانی که حاکمان دروغ بگویند ، باران نبارد و چون زمامدار ستم ورزد ، دولت ، خوار گردد ، و اگر زکات اموال داده نشود چهار پاپان از بین روند

 حضرت امام رضا (ع)

إن الله عزوجل أمر بثلاثة مقرون بها ثلاثة اخری : امر بالصلاة و الزکاة ، فمن صلی و لم یزک لم یقبل منه صلاته ، و امر بالشکر له و للوالدین ، فمن لم یشکر والدیه لم یشکر الله ، و امر باتقاء الله و صلة الرحم ، فمن لم یصل رحمه لم یتق الله عزوجل

خداوند سه چیز را به سه چیز دیگر مربوط کرده است و به طور جداگانه نمی پذیرد . نماز را با زکات ذکر کرده است ، هرکس نماز بخواند و زکات ندهد نمازش پذیرفته نیست . نیز شکر خود و شکر از والدین را با هم ذکر کرده است . از این رو هرکس از والدین خود قدردانی نکند از خدا قدردانی نکرده است . نیز در قرآن سفارش به تقوا و سفارش به ارحام در کنار هم آمده است . بنابراین اگر کسی به خویشاوندانش رسیدگی و احسان ننماید ، با تقوا محسوب نمی شود

 حضرت امام رضا (ع)

إن الامام زمام الدین و نظام المسلمین و صلاح الدنیا و عز المؤمنین . الامام أس الاسلام النامی و فرعه السامی . بالإمام تمام الصلاة و الزکاة و الصیام و الحج و الجهاد و توفیر الفیء و الصدقات و إمضاء الحدود و الاحکام و منع الثغور و الاطراف

راستی امامت زمام دین و نظام مسلمین و صلاح دنیا و عزت مؤمنان است ، امام بنیاد اسلام نامی ( افزون شو ) و فرع برازنده آن است ، بوسیله امام نماز و زکات و روزه و حج و جهاد درست می شوند و خراج و صدقات فراوان می گردند و حدود و احکام اجراء می شوند و مرز و نواحی محفوظ می ماند



خرید و دانلود تحقیق در مورد احادیث خمس و زکات (با فرمت ورد)


تحقیق در مورد احادیث امام موسی کاظم (با فرمت ورد)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

احادیث امام موسی کاظم

بِسْمِ اللّهِ الرًّحْمَن ِالرَّحیِمْ

وَجَدْتُ عِلْمَ النّاسِ فى أرْبَع:

أَوَّلُها أنْ تَعْرِفَ رَبَّکَ، وَالثّانِیَةُ أنْ تَعْرِفَ ما صَنَعَ بِکَ، وَالثّالِثَةُ أنْ تَعْرِفَ ما أرادَ مِنْکَ، وَالرّبِعَةُ أنْ تَعْرِفَ ما یُخْرِجُکَ عَنْ دینِکَ.

تمام علم مردم را در چهار مورد شناسائى کرده ام:

اوّلین آنها این که پروردگار و آفریدگار خود را بشناسى و نسبت به او شناخت پیدا کنى، دوّم، این که بفهمى که از براى وجود تو و نیز براى بقاء حیات تو چه کارها و تلاش هائى صورت گرفته است ، سوّم، بدانى که براى چه آفریده شده اى و منظور چه بوده است،چهارم، معرفت پیدا کنى به آن چیزهائى که سبب مى شود از دین و اعتقادات خود منحرف شوى (یعنى راه خوشبختى و بدبختى خود را بشناسى و در جامعه چشم و گوش بسته حرکت نکنى.(

ما مِنْ بَلاء یَنْزِلُ عَلى عَبْد مُؤْمِن فَیُلْهِمُهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الدُّعاءَ إِلاّ کانَ کَشْفُ ذلِکَ الْبَلاءِ وَشیکاً، وَ ما مِنْ بَلاء یَنْزِلُ عَلى عَبْد مُؤْمِن فَیُمْسِکُ عَنِ الدُّعاءِ إلاّ کانَ ذلِکَ الْبَلاءُ طَویلاً، فَإذا نَزَلَ الْبَلاءُ فَعَلَیْکُمْ بِالدُّعاءِ وَ التَّضَرُّعِ إلَى اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.

نیست بلائى که بر مؤمن وارد شود مگر آنکه به وسیله دعا سریع بر طرف مى گردد، و چنانچه دعا نکند طولانى خواهد، پس هنگامی که مصیبت و بلائى وارد شد، به درگاه خداوند دعا و تضرّع کنید.

لَیْسَ مِنْ دَواء إلاّ وَ هُوَ یُهَیِّجُ داءً، وَ لَیْسَ شَیْءٌ فِی الْبَدَنِ أنْفَعَ مِنْ إمْسَاکِ الْیَدِ إلاّ عَمّا یَحْتاجُ إلَیْهِ.

هیچ داروئى نیست مگر آنکه در اثر عوارض جنبى آن دردى دیگر را تهییج و تحریک مى نماید، و هیچ درمانى بهتر و سودمند تر از امساک و خوددارى نیست مگر در حال نیاز و ضرورت.

رَحِمَ اللهُ عَبْداً تَفَقَّهَ، عَرَفَ النّاسَ وَلایَعْرِفُونَهُ.

خداوند متعال رحمت کند بنده اى را که در مسائل دینى تفقه و تحقیق نماید (فقیه و عالم باشد) و نسبت به مردم شناخت پیدا کند، گرچه مردم او را نشناسند و قدر و منزلت او را ندانند.

إنَّ أهْلَ الاْرْضِ مَرْحُومُونَ ما یَخافُونَ، وَ أدُّوا الاْمانَةَ، وَ عَمِلُوا بِالْحَقِّ.

اهل زمین مورد رحمت )و برکت الهى (هستند، مادامى که خوف و ترس )از گناه و معصیت داشته باشند) ، اداى امانت نمایند و حقّ را دریابند و مورد عمل قرار دهند.

بِئْسَ الْعَبْدُ یَکُونُ ذاوَجْهَیْنِ وَ ذالِسانَیْنِ.

بد شخصى است آنکه داراى دو چهره و دو زبان مى باشد، ) که در پیش رو چیزى گوید و پشت سر چیز دیگر .(

مَنِ اسْتَشارَ لَمْ یَعْدِمْ عِنْدَ الصَّوابِ مادِحاً، وَ عِنْدَالْخَطإ عاذِراً.

کسى که در امور زندگى خود )با اهل معرفت( مشورت کند، چنانچه درست و صحیح عمل کرده باشد مورد تعریف و تمجید قرار مى گیرد و اگر خطا و اشتباه کند عذرش پذیرفته است.

مَنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ واعِظٌ تَمَکَّنَ مِنْهُ عَدُوُّهُ ـ یعنی الشّیطان.

هر کسى عقل و تدبیرش را مورد استفاده قرار ندهد، دشمنش )یعنى، شیاطین انسى و جنّى و نیز هواهاى نفسانى) به راحتى او را مى فریبند و منحرف مى شود.

ما قُسِّمَ بَیْنَ الْعِبادِ أفْضَلُ مِنَ الْعَقْلِ، نَوْمُ الْعاقِلِ أفْضَلُ مِنْ سَهَرِالْجاهِلِ.

چیزى با فضیلت تر و بهتر از عقل، بین بندگان توزیع نشده است، (تا جائیکه) خواب عاقل (هوشمند) افضل و بهتر از شب زنده دارىِ جاهل ِبى خرد است.

لا تَدْخُلُوا الْحَمّامَ عَلَى الرّیقِ، وَ لا تَدْخُلُوهُ حَتّى تُطْعِمُوا شَیْئاً.

بعد از صبحانه، بدون فاصله حمّام نروید، همچنین سعى شود با معده خالى داخل حمام نروید، بلکه حتّى الامکان قبل از رفتن به حمّام قدرى غذا بخورید.

اِیّاکَ وَ الْمِزاحَ، فَاِنَّهُ یَذْهَبُ بِنُورِ ایمانِکَ، وَ یَسْتَخِفُّ مُرُوَّتَکَ.

بر حذر باش از شوخى و مزاح ِ(بیجا( چون که نور ایمان را از بین مى برد و جوانمردى و آبرو را سبک و بى اهمیّت مى گرداند.

اللَّحْمُ یُنْبِتُ اللَّحْمَ، وَالسَّمَکُ یُذیبُ الْجَسَدَ.

خوردن گوشت، موجب روئیدن گوشت در بدن و فربهى آن مى گردد، ولى خوردن ماهى، گوشت بدن را آب و جسم را لاغر مى گرداند.



خرید و دانلود تحقیق در مورد احادیث امام موسی کاظم (با فرمت ورد)


تحقیق در مورد احادیث امام سجاد (با فرمت ورد)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 36

 

حدیث 814 :

امام سجاد (ع) : و تضرع و زاری و توجه و روآوردنم را به سوی خود بالاتر( فزونتر ) از روآوردن روآورندگان و سپاسگزاریم را درباره تو بالاتر از سپاس سپاسگزاران گردان

و اجعل رغبتی إلیک فوق رغبة الراغبین ، و حمدی إیاک فوق حمد الحامدین .

صحیفه سجادیه

حدیث 815 :

امام سجاد (ع) : و هنگام نیازمندیم به سوی تو ( مراد هنگام نگرانی و گرفتاری است چون انسان همیشه به خداوند سبحان نیازمند است ) خوارم مساز ( من را از رحمتت بی بهره مگردان ) و به وسیله آنچه در درگاهت نیکویی کرده ام ( اعمالی که پنداشته ام به آنها خشنودیت را به دست آورده ام در حالی که همان اعمال موجب هلاک و تباهی من شده چون به طوری که شایسته نیکویی است نبوده ) هلاکم مکن ( گوییا این جمله اشاره است به فرمایش خدای تعالی " سوره 18 ، آیه 103 " : قل هل ننبئکم بالاخسرین اعمالا ( آیه 104 ) الذین ضل سعیهم فی الحیوة الدنیا وهم یحسبون انهم یحسنون صنعا یعنی " ای پیغمبر ما به مردم " بگو : آیا شما را به زیانکارترین آگاه سازم ؟ آنان کسانی اند که سعی و کوششان در زندگانی دنیا " بر اثر کردارهای نیکو نما " تباه گشته و می پندارند که کار نیکو می کنند . گفته اند : هر که کار خیر و نیکی بجا آورد و بنیاد آن بر اخلاص و ایمان نباشد مندرج در این آیه است ) و دست رد بر پیشانیم مزن ( من را از درگاهت نومید بازمگردان ) به آنچه ( کرداری که ) به وسیله آن دست رد بر پیشانی ستیزه کنندگان با خود زده ای ، زیرا من فرمانبرنده توام ، می دانم ( باور دارم ) که حجت و دلیل ( در هر حکمی ) تو را است ، و تو به فضل و بخشش سزاوارتر ، و به احسان و نیکی کردن سود رسانده تر ، و شایسته ای که از ( کیفر ) تو بترسند ، و سزاواری ( گناهان را ) بیامرزی ، و به عفو نمودن شایسته تری که عقاب نمایی ، و به پوشاندن ( گناه ) نزدیکتری که آشکار سازی

و لا تخذلنی عند فاقتی إلیک و لا تهلکنی بما أسدیته إلیک ، و لا تجبهنی بما جبهت به المعاندین لک ، فإنی لک مسلم ، أعلم أن الحجة لک ، و أنک أولی بالفضل ، و أعود بالاحسان ، و اهل التقوی ، و اهل المغفرة ، و أنک بأن تعفو أولی منک بأن تعاقب ، و أنک بأن تستر أقرب منک إلی أن تشهر .

صحیفه سجادیه

حدیث 816 :

امام سجاد (ع) : پس ( اکنون که این گونه مهربانی ) من را زنده دار به زندگی پاکیزه ای ( زندگی با روزی حلال ) که به آنچه می خواهم پیوسته شود ، و به آنچه دوست دارم پایان یابد ، در صورتی که آنچه را نمی پسندی بجا نیاورم ، و آنچه را نهی کرده ای مرتکب نشوم ، و بمیران مردن کسی که نور و روشناییش ( راهنمایش به بهشت ) در پیش رویش و از سمت راستش می رود ( حضرت باقر - علیه السلام - فرموده : روز رستاخیز برای هر که نور " راهنمای به بهشت " باشد " از عذاب و سختیهای آن روز " رهایی می یابد ، و برای هر مؤمنی نوری است )

فاحینی حیوة طیبة تنتظم بما ارید ، و تبلغ ما احب من حیث لا اتی ما تکره ، و لا ارتکب ما نهیت عنه ، و أمتنی میتة من یسعی نوره بین یدیه و عن یمینه .

صحیفه سجادیه

حدیث 817 :

امام سجاد (ع) : و من را در درگاهت خوار ( مطیع ) و در نزد آفریدگانت عزیز و ارجمند گردان ، و چون با تو خلوت کرده تنها به سر برم ( از جز تو چشم پوشیده به راز و نیاز بپردازم ) فروتن و در میان بندگانت بلند مرتبه و سرفرازم نما ، و از کسی که از من بی نیاز است ( درخواستی نکرده و نمی کند ) بی نیازم ساز ( چنان کن که من هم از او چیزی نخواهم ) و بر فقر و نیازمندیم به درگاهت بیافزا ( تا درخواستم از تو و راز و نیازم با تو فزونی یابد )

و ذللنی بین یدیک ، و أعزنی عند خلقک ، وضعنی إذا خلوت بک ، و ارفعنی بین عبادک ، و أغننی عمن هو غنی عنی ، و زدنی الیک فاقة و فقرا .

صحیفه سجادیه

حدیث 818 :

امام سجاد (ع) : و از شماتت و شادی دشمنان و پیشامد غم و اندوه و ذلت و خواری ( نزد مردم ) و رنج و گرفتاری ( در کارها ) پناهم ده ، من را در آنچه ( گناهانی که ) بر آن از من آگاهی ( به رحمتت ) بپوشان ( عفو فرما ) به آنچه ( گناهی که ) می پوشاند ( می گذرد ) توانای گرفتن از روی عنف و سختی اگر بردباریش نبود ، و عقاب کننده بر گناه اگر مکث و شتاب نکردنش نبود ( حلم و مکث در انجام کاری مانع از قدرت او نیست ، بلکه مانع از مقدور که آن گرفتن از روی عنف و عقاب است می باشد ، چون قدرت او پیش از فعل است و آنچه با آن منافات دارد عجز و ناتوانی است )

و اعذنی من شماتة الاعداء ، و من حلول البلاء ، و من الذل و العناء ، تغمدنی فیما اطلعت علیه منی بما یتغمد به القادر علی البطش لولا حلمه ، و الاخذ علی الجریرة لولا اناته .

صحیفه سجادیه

حدیث 819 :

امام سجاد (ع) : و هرگاه به گروهی ( بر اثر نافرمانی ) فتنه و تباهی یا بدی و گرفتاری بخواهی ( پیش آوری ) من را در حالی که پناهنده به تو هستم از آن رهایی ده ، و چون من را در دنیای خود ( دنیایی که مالک آن تویی ) در جای رسوایی به پا نداشتی ( رسوا نکردی ) در آخرت خود ( آخرتی که بر آن استیلا داری ) مانند آن ( در جای رسوایی ) به پا مدار ( رسوا مگردان )



خرید و دانلود تحقیق در مورد احادیث امام سجاد (با فرمت ورد)


تحقیق درباره امام هادی (علیه السلام) و «جامعه»ای ماندگار جامعه کبیره

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

امام هادی (علیه السلام) و «جامعه»ای ماندگار

نویسنده:محمد حسن پاکدامنمنبع:روزنامه قدس – شماره 5743

به محوریت آیات قرآن و روایات اهل بیت (علیه السلام) هیچ موجودی ارزشمندتر از انسان نیست وهیچ شئ استخراج شده ای، از معدن هستی به پای انسان نمی رسد. خداوند متعال که استخراج کننده این گوهر گرانبهاست، پس از استخراج او از معدن هستی، او را به دست زرگرانی متخصص قرار داده تا او را شکل دهند و ارزشمندتر نمایند. شکل دهندگان انسان در این عالم، کسی جز اهل بیت (علیه السلام) نیستند. (ظهیری.علی اصغر/ بر کرانه عصمت/ 462) بر این باور جلوه های هدایت بخش هر یک از اهل بیت (علیه السلام) را در دوره امامت به گونه تأثیر گذار شاهدیم. در این بین از مشهورترین القابی که برای دهمین پیشوای شیعیان امام علی النقی (علیه السلام) ذکر شده است لقب ماندگار و شایسته «هادی» است. (طبرسی/ اعلام الوری/ 355) تأثیر گذاری بر فرهنگ و ایده را باید در منطق و سخن بازمانده از بانیان آن جستجو کرد. مکتب نورانی تشیع در دایرة المعارف بزرگ و سترگ حدیثی اهل بیت(علیه السلام) به قدری جذاب است که گلچین نمودن آن بسیار سخت است، زیرا هر واژه از سخنان اهل بیت(علیه السلام) ستاره ای خاص در آسمان زندگی پیروان می باشد که زوایای گوناگون زندگی شیعیان را جلوه نور و هدایت بخشیده است. با این حال، چنانچه خواسته باشیم چشم انداز معرفتی امام هادی(علیه السلام) را نظاره کنیم، معجزه آسا با جامعه ای کبیره و گسترده مواجه می شویم که بایستگی ها و ملزومات عقیدتی، فکری و آرمانی شیعه را رهنمون گشته است. (قمی/عباس/الانوارالبهیه 287) آنچه در این نوشتار ارائه می شود، دور نمایی ناقص از معرفی گنجینه ولایت و مرامنامه ولایتمداری تشیع است که مضامین آسمانی و دور از غلو زیارت جامعه کبیره آن را به ارمغان آورده است. پیشینه زیارت جامعه کبیره در میان زیارتنامه های مأثور، زیارتهایی وجود دارد که به « زیارات جامعه» مشهور است. این زیارتنامه ها را بدان سبب «جامعه»خوانده اند که متن آنها به گونه ای تنظیم و آموزش داده شده است که می توان با خواندن یکی از آنها، هر یک از پیامبران و امامان را از دور یا نزدیک زیارت کرد. بنابراین این گونه زیارتها ویژه پیامبر یا امام یا مکان یا زمان خاصی نیست. برخی از مؤلفان کتب ادعیه و زیارات، فقط به آوردن یکی از این زیارتها توجه نشان داده اند( المفید. کتاب المزار / 176- شهید اول، المزار /236) اما برخی، چند فقره از آنها را در کتابهای خویش به ودیعت نهاده اند؛ چنانکه ابن بابویه قمی ملقب به «صدوق» دو فقره( من لایحضره الفقیه/2/608-609؛همو،عیون اخبارالرضا.2/271-278) آقا جمال خوانساری سه فقره (مزار/102) سید محسن امین چهار فقره(مفتاح الجنات 2/210- 218) محدث قمی پنج فقره(مفاتیح الجنان/ 950) و محمد باقر مجلسی در«باب الزیارات الجامعه» به تعداد پیشوایان معصوم (علیه السلام) چهارده فقره(بحارالانوار99/209) از این زیارتها را نقل کرده است. مجلسی(ره) پس از نقل آن زیارتها گوشزد می کند که زیارتهای جامعه دیگری هم هست که به سبب موثق نبودن یا تکراری بودن مضامین، از آوردن آنها چشم پوشیدیم. ( سید کاظم طباطبائی. پژوهشی درباره زیارتهای جامعه. مطالعات اسلامی.شماره 62) وی پس از زیارت جامعه صغیره، زیارت جامعه کبیره را نقل می کند. شیخ صدوق(ره) از دقاق، سنائی،وراق و حسین بن ابراهیم بن احمد کاتب یا مکتب و این چهار نفر که گویا از مشایخ صدوق (ره) بوده اند از محمد بن ابی عبدا... کوفی وابوالحسین اسدی و این دو از محمد بن اسماعیل برمکی از موسی بن عبدا... یا عمران نجفی روایت می کند که به امام هادی(علیه السلام) گفتم ای زاده رسول خدا(ص) مرا تعلیم فرما زیارتی با بلاغت کامل که هر گاه خواستم زیارت کنم، آن را خوانم. فرمود: چون به درگاه حرم رسیدی بایست و پس از غسل در حالی که شهادتین را زمزمه می کنی، در لحظه دیدن قبه و قبر، سی مرتبه «ا...اکبر» بگو، سپس با وقار و آرامش گام بردار، بایست و سی مرتبه«ا...اکبر» بگو پس از آن نزدیک قبر مطهر برو و چهل مرتبه«ا... اکبر» بگو تا صد تکبیر تمام شود، آنگاه بگو: السلام علیکم یا اهل بیت النبوه...(عیون اخبار /2/272-278؛من لا یحضره الفقیه2/609؛طوسی، تهذیب 6/95؛ مجلسی.محمدباقر.بحارالانوار 99/127-134؛ قمی.مفاتیح الجنان/950) به واسطه این «جامعه» همه امامان (علیه السلام) به غیر از حضرت زهرا(علیه السلام) زیارت می شوند، زیرا آنچه در این زیارت آمده است، همگی شهادت بر شؤون ویژه حجت های خدا بر خلق خدا می باشد و بدیهی است به فرموده امام عسکری (علیه السلام) که فرمود:«ما امامان حجت های خدا بر مردم و خلق خدا هستیم و فاطمه حجت خدا بر ما می باشد». مقام حضرت زهرا(علیه السلام) تا چه اندازه رفعت دارد و با پیوند دو سخن ارزشمند پیامبر (ص) که فرمود:«فاطمه روحی التی بین جنبی» و «ظاهری النبوه و باطنی الولایه» می توان چنین نتیجه گرفت که حضرت زهرا (علیه السلام) مظهر نبوت و ولایت است. (الاسرارالفاطمیه/ 17) ارزیابی اسناد جامعه کبیره چنانچه قواعد علم حدیث شناسی و تعابیر و اصطلاحات آن را بشناسیم، به خوبی به تاریخچه ابداع اصطلاحاتی همچون «صحیح» نزد متأخرینی همچون علامه حلی و استادش احمد بن طاوس دست می یابیم. در دوره علامه حلی به واسطه از بین رفتن قراین خارجی و مشوش شدن مجاهیل با روایات صحیح، قانون حدیث شناسی جدیدی تحت عنوان تقسیم روایات به حدیث صحیح، حسن موثق و ضعیف رسمیت یافت. از این دوره به ویژه در زمانه معاصر برخی بدون توجه به حدیث صحیح و غیر صحیح نزد قدما به نقد احادیث شیعی در بین کتابهایی همچون کافی، استبصار، تهذیب، عیون اخبار الرضا و ... پرداختند و اعلام داشتند که روایات غیر صحیح فراوانی در بین احادیث یافت می شود. این دیدگاه باید واکاوی شود، ولی با ذکر این مقدمه، چنانچه سلسله راویان زیارت جامعه کبیره به محوریت قانون حدیث شناسی متأخرین و معاصرین پی گیری شود، نتیجه آن چیزی به جز همان داوری علامه مجلسی (ره) نیست. علامه مجلسی (ره) که در حدیث شناسی یکی از مفاخر و مشاهیر شیعه است، با توجه به دیدگاه قدما درباره حدیث، همچنین ملاحظه فصاحت و بلاغت متن زیارت جامعه کبیره در دیگر داوری اش می نویسد: «این زیارتنامه صحیح ترین زیارتنامه ها از نظر سند و جامع ترین و فصیح ترین و بلیغ ترین و والا مرتبه ترین آنهاست» (بحارالانوار 99/144- ملاذ الاخبار 9/278) خوشفکرانی همچون وحید بهبهانی و سید عبدا... شبر نیز فارغ از اصطلاح صحیح نزد متأخرین، زیارت جامعه کبیره را به لحاظ قوت و استحکام متن همچون خطبه های نهج البلاغه، صحیفه سجادیه و دعای ابی حمزه ثمالی صحیح دانسته اند ( الفوائد الرجالیه / 60- الانوار اللامعه فی شرح الزیارة الجامعه/ 25) متن زیارت جامعه کبیره به گونه ای است که هر منصفی صدور این معارف بلند را غیر معصوم محال عادی می داند. افزون بر آنکه خطوط کلی آن را با خطوط کلی معارف قرآن کریم- که مرجع نهایی در بررسی روایات است- هماهنگ می بیند و این چیزی است که ما را از بحث سندی آن بی نیاز می کند» ( جوادی آملی، ادب فنای مقربان1/87). علاوه بر این رویکرد عالمانه، می توان به مواردی اشاره داشت که از هر جهت زیارت جامعه کبیره را به عنوان یادگار و اثر امام هادی (علیه السلام) برای شیعیان ، باز می شناسد: 1- مرحوم محدث قمی پس از بیان زیارت جامعه کبیره به نقل از کتاب «نجم الثاقب» حکایت «سید احمد بن سید هاشم بن سید حسن موسوی رشتی» تاجر رشت را می نویسد که چگونه در سفرش به بیت ا... الحرام به محضر امام زمان (علیه السلام) می رسد و آن جناب وی را سفارش به خواندن زیارت جامعه کبیره می کند.( مفاتیح الجنان / 961) 2- اهتمام دانشمندان و علما به نوشتن شروح متنوع بر زیارت جامعه کبیره که از آن جمله می توان به شرح مجلسی اول در خلال کتاب روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه (5/451-499) شرح مجلسی دوم در خلال بحارالانوار ( 99/134-144) و کتاب ملاذالاخبار،الاعلام اللامعه فی شرح زیارة الجامعه نوشته سید محمد بن عبدا... الکریم طباطبائی بروجردی، شرح الزیارة الجامعه الکبیره، نوشته شیخ احمد بن زین الدین احسائی و ... اشاره کرد . 3- استشهاد فقها به متن این زیارت در بحثهای فقهی،اخلاقی و تفسیری ( کفعمی . ابراهیم. محاسبة النفس / 10) پاسخ برخی از شبهات یکی از شبهاتی که درباره زیارت جامعة الکبیرة مطرح شده توهم غلوگرایی این متن است( ر.ک : روزنامه شرق Online جمعه 6 آبان 1384) به یقین یکی از شاخصه های فرهنگی پیشوایان شیعه ارائه صراطی مستقیم و بی پیرایه از مفاهیم غلوآمیزی بوده است (نهج البلاغه، خطبه 175، بحارالانوار 38/247، کافی1/90) همان گونه که فرموده اند: راه راست و مستقیم در دنیا، راهی است کوتاه تر از غلو و بلندتر از تقصیر، (صدوق. معانی الاخبار 1/33) ره آورد چنین بینشی راه اعتدال است که شیعیان باید بر آن گام نهند. با این حال چنانچه مراد و مفهوم از غلو به خوبی آشکار نشود، نتیجه آن انکار و باور نداشتن بسیاری از حقایق و آموزه های دینی است. «غلو» آن است که ما برای کسی به جز خداوند استقلال در ذات یا صفات یا افعال قائل شویم. همان گونه که در دعای جوشن کبیر، اسما و صفات فراوانی از خدا ذکر شده و خدا با هزار جلوه در این دعا برون آمده تا دعا کننده او را با هزار دیده تماشا کند، معرفتش به او بیشترشود و خود را بدان صفات متصف گرداند، امام هادی(علیه السلام) نیز در این زیارت، ائمه اطهار را با جلوه های گوناگون معرفی کرده تا زائر، ائمه(علیه السلام) را از دریچه های مختلف تماشا کند، سپس آن را الگو و اسوه خویش قرار دهد و با تأسی به آنها به تعالی و تکامل خود همت گمارد.به بیان دیگر دعای جوشن کبیر، سفره ای است که مهمانان آن با هزار نوع غذای توحیدی پذیرایی می شوند، زیارت جامعه نیز سفره ای است که مهمانان آن با انواع گوناگون غذاهای امام شناسی مورد تکریم قرار می گیرند. بدین ترتیب دعای جوشن کبیر به انسان می فهماند که سراسر نظام هستی را اسمای حسنای الهی اداره می کند. و جای خالی وجود ندارد تا غیر خدای سبحان اداره آن قسمت را برعهده گیرد. از این رو باید چشم طمع نیز از غیر خدا فرو بست و به کسی جز او امیدی نداشت. زیارت جامعه نیز در مقام خلافت الهی و امامت،جایی خالی باقی نمی گذارد تا دیگران آن را پر کنند. پس باید دست آز از دیگران کوتاه کرد و دیده امید به خانه اهل بیت (علیه السلام) دوخت. با وجود معصوم مجالی برای غیر معصوم نخواهد ماند... به یقین هر یک از صفات امام معصوم (علیه السلام) دریچه ای به سرچشمه امام شناسی است... بدین ترتیب دعای جوشن کبیر یک دوره کلاس توحید و خداشناسی است که معارف آن را امین وحی بر رسول اکرم (ص) القا کرده، زیارت جامعه نیز یک دوره امام شناسی است که هادی آل محمد (ص) حضرت امام علی النقی (علیه السلام) به رهپویان مکتب امامت و سالکان طریق ولایت آموخته است. ( ادب فنای مقربان 1/84) با این دیدگاه دیگر مجالی برای توهم «غلو» در زیارت جامعه کبیره باقی نمی ماند، به چند دلیل: 1- این زیارت موافق عقیده شیعیان و مؤمنان است. ( تبریزی. میرزا جواد. صراط النجاة 2/568 سؤال 1759 و ج 3/418 سؤال 1225) 2- در متن زیارت جملاتی آمده است که امکان غلو را نفی می کند. مفاد این جملات این است که امامان شیعه(علیه السلام) در راستای توحید و نشر خداپرستی گام برداشته اند و آنچه از ویژگی ها بهره برده اند از ناحیه خدا بوده است: الف:«الی ا... تدعون و علیه تدلون وبه تومنون و له تسلمون و بامره تعملون و الی سبیله ترشدون و بقوله تحکمون» ب:«السلام علی الدعاة الی ا... و لا دلاء علی مرضاة ا... والتامین فی محبة ا... و المخلصین فی توحید ا... و المظهرین لامرا...» 3- شارحین این زیارت درباره فلسفه تکبیر گفتنهای آغازین زیارت و بیان شهادتین فرموده اند: گفتن شهادتین از مقدمترین درجه های ایمان است . و رمز گفتن تکبیر در هنگام دیدن عظمت و بزرگی ایشان، اقرار به بزرگی خدا، جلال و عظمت پرودرگار است.( شبر، عبدا... مترجم.گلشیخی. عباسعلی. با اختران تابناک ولایت/43) چنانکه مجلسی اول(ره) گفته وجه تکبیر این باشد که اکثر طباع مایلند به غلو ، مبادا از عبارات امثال این زیارت به غلو افتند یا از بزرگی حق سبحانه و تعالی غافل شوند.( مفاتیح الجنان/ 950) از سوی دیگر به نظر می رسد برخی بدون تمرکز در دائره علمیت موضوع، تنها به بهانه پیوندهای سیاسی ویژه خود، به توهم غلو در زیارت جامعه کبیره دامن زده اند، در حالی که پیشتر خود به مواردی اشاره داشته اند که باید بر اساس آنها وی را مروج غلو دانست با این که غلو نیست و حقیقت می باشد. (ر.ک: عبدالکریم سروش. روزنامه شرق Online جمعه 6 آبان 1384) به مواردی از این دیدگاه اشاره می شود: 1- عارفان مسلمان معتقد بودند که پیامبر (ص) ولی اعظم خداوند و انسان کامل است. 2- شیعیان معتقدند که این نوع ولایت از طریق پیامبر (ص) به امام علی (علیه السلام) و فرزندان ایشان انتقال پیدا کرده است. 3- انسان کامل بنابر تئوری عارفان، مظهر همه اسمای الهی است به همین دلیل او را «مظهرجامع الهی» می نامند و برای او رفیع ترین منزلت را در هستی قائلند. 4- انسان کامل، آئینه بزرگی است که بازتابنده همه انوار الهی است و همان کسی است که عارفان معتقدند قوام این عالم به اوست. 5- او بزرگترین خلیفه و نماینده به حق الهی در این عالم است. 6- خداوند در مکان و زمان نیست، حضور خداوند حضور اولیای اوست.



خرید و دانلود تحقیق درباره امام هادی (علیه السلام) و «جامعه»ای ماندگار      جامعه کبیره


تحقیق درباره امام موسی کاظم

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

امام موسی کاظم(علیه السلام)

پرتوی از سیره و سیمای امام موسی کاظم(علیه السلام)

حضرت امام موسی بن جعفر(علیه السلام)، معروف به کاظم و باب الحوائج و عبد صالح در روز یکشنبه 7 صفر سال 128 قمری در روستای «ابواء»، دهی در بین مکّه و مدینه، متولّد گردید.نام مادر آن حضرت، حمیده است.آن حضرت در 25 رجب سال 183 قمری، در زندان هارون الرّشید عبّاسی در بغداد، در 55 سالگی به دستور هارون مسموم گردید و به شهادت رسید.مرقد شریفش در کاظمین، نزدیک بغداد، زیارتگاه شیفتگان حضرتش میباشد.امام موسی بن جعفر همان راه و روش پدرش حضرت صادق(علیه السلام) را بر محور برنامه ریزی فکری و آگاهی عقیدتی و مبارزه با عقاید انحرافی، ادامه داد.آن حضرت با دلائل استوار، بیمایگی افکار اِلحادی را نشان میداد و منحرفان را به اشتباه راه و روششان آگاه میساخت.کمکم جنبش فکری امام(علیه السلام)درخشندگی یافت و قدرت علمیاش دانشمندان را تحت الشعاع خود قرار داد.این کار بر حاکمان حکومت عبّاسی سخت و گران آمد و به همین دلیل با شیفتگان مکتبش با شدّت و فشار و شکنجه برخورد کردند.از اینرو،امام کاظم(علیه السلام) به یکی از شاگردان معروفش به نام هشام هشدار داد به خاطر خطرهای موجود، از سخن گفتن خودداری کند و هشام هم تا هنگام مرگ خلیفه از بحث و گفتگو خودداری کرد.ابن حجر هیتمی گوید:«موسی کاظم وارث علوم و دانش های پدر و دارای فضل و کمال او بود وی در پرتو عفو و گذشت و بردباری فوق العاده که در رفتار با مردمِ نادانِ زمان از خود نشان داد، لقب کاظم یافت، و در زمان او هیچ کس در معارف الهی و دانش و بخشش به پایه او نمیرسید.»امام کاظم(علیه السلام) در برابر دستگاه ظلم و ستم عبّاسی موضع سلبی و منفی را در پیش گرفت و دستور داد تا شیعیان در دعاوی و منازعات خود، به دستگاه دولتی روی نیارند و به آنان شکایت نبرند و سعی کنند با قرار دادن قاضی تحکیم در میان خویش، منازعات را فیصله دهند.امام(علیه السلام) درباره حاکمان غاصب زمانش فرمود: «هر کس بقای آنان را دوست داشته باشد از آنان است و هر کس از آنان باشد وارد آتش گردد.» بدین وسیله آن حضرت، خشم و نارضایتی خود را از حکومت هارون پیاپی ابراز میفرمود و همکاری با آنان را در هر صورت حرام میدانست و اعتماد و تکیه بر آنان را منع میکرد و میفرمود: «برآنان که ستمکاراند تکیه مکنید که گرفتار دوزخ میشوید.»امام کاظم(علیه السلام)، علی بن یقطین، یکی از یاران نزدیک خویش را از این فرمان استثنا کرد و اجازت داد تا منصب وزرات را در روزگار هارون عهده دار گردد و پیش از او، منصب زمامداری را در ایّام مهدی بپذیرد.او نزد امام موسی(علیه السلام)رفت و از او اجازت خواست تا استعفا دهد و منصب خود را ترک کند، امّا امام او را از این کار بازداشت و به او گفت: «چنین مکن، برادران تو به سبب تو عزّت دارند و به تو افتخار میکنند، شاید به یاری خدا بتوانی شکست ها را درمان کنی و دست بینوایی را بگیری یا به دست تو، مخالفان خدا درهم شکسته شوند.ای علی! کفّاره و تاوان شما، خوبی کردن به برادران است، یک مورد را برای من تضمین کن، سه مورد را برایت تضمین میکنم، نزد من ضامن شو که هر یک از دوستان ما را دیدی نیاز او را برآوری و او را گرامی داری و من ضامن میشوم که هرگز سقف زندانی بر تو سایه نیفکند و دم هیچ شمشیر به تو نرسد و هرگز فقر به سرای تو پای نگذارد.ای علی! هر کس مؤمنی را شاد سازد، اوّل خدای را و دوم پیامبر را و در مرحله سوم ما را شاد کرده است.»

سخن چینی درباره امام(علیه السلام)

پاره ای از فعّالیّت های امام کاظم(علیه السلام) به وسیله سخن چینان به هارون الرّشید میرسید و این امر، کینه و خشم او را برمیانگیخت.یک بار به او خبر دادند که از سراسر جهان اسلام، اموالی هنگفت نزد امام موسی بن جعفر(علیه السلام) جمع آوری میگردد و از شرق و غرب برای او حمل میشود و او را چندین بیت المال است.هارون به دستگیری امام(علیه السلام) و زندانی کردن او فرمان داد، یحیی برمکی آگاه شد که امام(علیه السلام) در پی کار خلافت برای خویش افتاده است و به پایگاه های خود در همه نقاط کشور اسلامی نامه مینویسد و آنان را به سوی خویش دعوت میکند و از مردم میخواهد که بر ضدّ حکومت قیام کنند، یحیی به هارون خبر داد و او را علیه امام(علیه السلام) تحریک کرد.هارون امام را به زندان افکند و از شیعیانش جدا ساخت و امام(علیه السلام) روزگاری دراز، شاید حدود چهارده سال، در زندان هارون گذراند.امام(علیه السلام) در زندان نامه ای به هارون فرستاد و در آن نامه نفرت و خشم خود را به او ابراز فرمود، متن نامه چنین است:«هرگز بر من روزی پربلا نمیگذرد، که بر تو روزی شاد سپری میگردد، ما همه در روزی که پایان ندارد مورد حساب قرار میگیریم و آنجاست که مردم فاسد زیان خواهند دید.»امام کاظم(علیه السلام) در



خرید و دانلود تحقیق درباره امام موسی کاظم