لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
یک نفر را مثل آقاى خامنهای پیدا بکنید که متعهد به اسلام باشد و خدمتگزار، و بناى قلبى اش بر این باشد که به این ملت خدمت کند، پیدا نمى کنـید، ایشان را من سالهاى طولانى مى شناسم،
امام خمینى «قدس سره
● ازمیلاد تا مدرسه
رهبر عالیقدر حضرت آیت الله سید على خامنهای فرزند مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید جواد حسینى خامنهای ، در روز 24 تیرماه 1318 برابر با 28 صفر 1358 قمرى در مشهد مقدس چشم به دنیا گشود. ایشان دومین پسر خانواده هستند. زندگى سید جواد خامنهای مانند بیشتر روحانیون و مدرسّان علوم دینى، بسیار ساده بود. همسر و فرزندانش نیز معناى عمیق قناعت و ساده زیستى را از او یاد گرفته بودند و با آن خو داشتند.
رهبر بزرگوار در ضمن بیان نخستین خاطره هاى زندگى خود از وضع و حال زندگى خانواده شان چنین مى گویند: پدرم روحانى معروفى بود، امّا خیلى پارسا و گوشه گیر... زندگى ما به سختى مى گذشت. من یادم هست شب هایى اتفاق مى افتاد که در منزل ما شام نبود! مادرم با زحمت براى ما شام تهیّه مى کرد و... آن شام هم نان و کشمش بود.» امّا خانه اى را که خانواده سیّد جواد در آن زندگى مى کردند، رهبر انقلاب چنین توصیف مى کنند: «منزل پدرى من که در آن متولد شده ام ـ تا چهارـ پنج سالگى من ـ یک خانه 60 ـ 70 مترى در محّله فقیر نشین مشهد بود که فقط یک اتاق داشت و یک زیر زمین تاریک و خفه اى! هنگامى که براى پدرم میهمان مى آمد (و معمولاً پدر بنا بر این که روحانى و محل مراجعه مردم بود، میهمان داشت) همه ما باید به زیر زمین مى رفتیم تا مهمان برود. بعد عدّه اى که به پدر ارادتى داشتند، زمین کوچکى را کنار این منزل خریده به آن اضافه کردند و ما داراى سه اتاق شدیم.» رهبرانقلاب از دوران کودکى در خانواده اى فقیر امّا روحانى و روحانى پرور و پاک و صمیمی، اینگونه پرورش یافت و از چهار سالگى به همراه برادر بزرگش سید محمد به مکتب سپرده شد تا الفبا و قرآن را یاد بگیرند. سپس، دو برادر دوران تحصیل ابتدایى را در مدرسه تازه تأسیس اسلامى «دارالتعّلیم دیانتى» گذراندند.
● در حوزه علمیه
ایشان پس از آشنایی با جامعالمقدمات و صرف و نحو در دبستان وارد حوزه علمیه شدند و نزد پدر و دیگر اساتید وقت ادبیات و مقدمات را خواندند. درباره انگیزه ورود به حوزه علمیه و انتخاب راه روحانیت مى گویند: «عامل و موجب اصلى در انتخاب این راه نورانى روحانیت پدرم بودند و مادرم نیز علاقه مند و مشوّق بودند». ایشان کتب ادبى ار قبیل «جامع المقدمات»، «سیوطى»، «مغنى» را نزد مدرّسان مدرسه «سلیمان خان» و «نوّاب» خواندند و پدرش نیز بر درس فرزندانش نظارت مى کردند. کتاب «معالم» را نیز در همان دوره خواندند. سپس «شرایع الاسلام» و «شرح لمعه» را در محضر پدرش و مقدارى را نزد مرحوم «آقا میرزا مدرس یزدى» و رسائل و مکاسب را در حضور مرحوم حاج شیخ هاشم قزوینى و بقیه دروس سطح فقه و اصول را نزد پدرش خواندند و دوره مقدمات و سطح را به طور کم سابقه و شگفت انگیزى در پنچ سال و نیم به اتمام رساندند. پدرشان مرحوم سید جواد در تمام این مراحل نقش مهّمى در پیشرفت این فرزند برومند داشتند. رهبر بزرگوار انقلاب، در زمینه منطق و فلسفه، کتاب منظومه سبزوار را ابتدا از «مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا تهرانى» و بعدها نزد مرحوم «شیخ رضا ایسى» خواندند.
● در حوزه علمیه نجف اشرف
آیت الله خامنهای که از هیجده سالگى در مشهد درس خارج فقه و اصول را نزد مرجع بزرگ مرحوم آیت الله العظمى میلانى شروع کرده بودند. در سال 1336 به قصد زیارت عتبات عالیات، عازم نجف اشرف شدند و با مشاهده و شرکت در درسهاى خارج مجتهدان بزرگ حوزه نجف از جمله مرحوم سید محسن حکیم، سید محمود شاهرودى، میرزا باقر زنجانى، سید یحیى یزدى، و میرزا حسن بجنوردى، اوضاع درس و تدریس و تحقیق آن حوزه علمیه را پسندیدند و ایشان را از قصد خود آگاه ساختند. ولى پدر موافقت نکرد. پس از مدّتى ایشان به مشهد باز گشتند.
● در حوزه علمیه قم
آیت الله خامنهای از سال 1337 تا 1343 در حوزه علمیه قم به تحصیلات عالى در فقه و اصول و فلسفه، مشغول شدند و از محضر بزرگان چون مرحوم آیت الله العظمى بروجردى، امام خمینى، شیخ مرتضى حائرى یزدى وعلّامه طباطبائى استفاده کردند. در سال 1343، از مکاتباتى که رهبر انقلاب با پدرشان داشتند، متوجّه شدند که یک چشم پدر به علت «آب مروارید» نابینا شده است، بسیار غمگین شدند و بین ماندن در قم و ادامه تحصیل در حوزه عظیم آن و رفتن به مشهد و مواظبت از پدر در تردید ماندند. آیت الله خامنهای به این نتیجـه رسیدند که به خاطر خدا از قــم به مشهد هجرت کنند واز پدرشان مواظبت نمایند. ایشان در این مـورد مى گویند: «به مشهد رفتم و خداى متعال توفیقات زیادى به ما داد. به هر حال به دنبال کار و وظیفه خود رفتم. اگر بنده در زندگى توفیقى داشتم، اعتقادم این است که ناشى از همان بّرى «نیکى» است که به پدر، بلکه به پدر و مادر انجام داده ام». آیت الله خامنهای بر سر این دو راهى، راه درست را انتخاب کردند. بعضى از اساتید و آشنایان افسوس مى خوردند که چرا ایشان به این زودى حوزه علمیه قم را ترک کردند، اگر مى ماندند در آینده چنین و چنان مى شدند!... امّا آینده نشان داد که انتخاب ایشان درست بوده و دست تقدیر الهى براى ایشان سر نوشتى دیگر و بهتر و والاتر از محاسبات آنان، رقم زده بود. آیا کسى تصّور مى کرد که در آن روز
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
گذری بر حیاتی عارفانه:
مفسر فقیه و وارسته آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی در سال ١٢٨٣شمسی در خانواده ای اصیل ومذهبی در تهران متولد شد.پدرش مرحوم حاج محمد تقی و برادرش مرحوم حاج آقارضاشاهپوری از تجار متعهد و مورداطمینان دربین بازاریان بودند.مرحوم حاج آقا رضا به انتخاب مرحوم آیت الله العظمی بروجردی تا آخر عمر در سمت سرپرستی مسجد اعظم قم تلاشی مخلصانه وموفق داشت.
مرحوم میرزا پس از تحصیل دوره ابتدایی اخذ گواهی سیکل از مدرسه ثروت تهران برای فراگیری علوم دینی راهی قم شد.پس از چند سال سکونت در آن شهروگذراندن مقدمات وبخشی از سطوح به نجف اشرف رفت. در توقف دو ساله خود در نجف اشرف از محضر اساتیدی چون آیت الله حاج شیخ مرتضی طالقانی ومرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ محمد تقی آملی بهره های علمی واخلاقی فراوانی برد. با این که تصمیم داشت در نجف بماند وبه ادامه تحصیل بپردازد از والده مکرمه اش نامه ای دریافت کرد که وی را به مراجعت به تهران فرا میخواند لذاعلی رغم میل باطنی اش از آنجا که به گفته خویش (تحصیل را واجب واطاعت از امر مادر را اوجب میدانست) به تهران برگشت وپس از گذشت سه روز از مراسم ساده ازدواجی که قبلا تدارکش رادیده بودند رهسپار مشهد مقدس شده بود واین حدود سال ١٣١٢ شمسی بود.
در مشهد که اینک در آن رحل اقامت افکنده بود پس از پایان تحصیل سطح در محضر مرحوم آیت ا... شیخ هاشم قزوینی در حوزه درس خارج فقه واصول ومعارف مرحوم آیت ا...غروی اصفهانی حاضر می شود وتا پایان عمر استاد نزدیک ١٠ سال از محضر وی مبانی اصولی مرحوم آیت ا... میرزای نایینی وفقه ومعارف اهل البیت (ع) را فرا می گیرد سالیان ملازمت با مرحوم آیت ا... میرزا مهدی در دوران شکل گیری شخصیت علمی واخلاقی او بود مکتب استاد چنان در او رسوخ کرده بود که تا پایان عمر در تبیین وترویج مبانی وخط مشی اعتقادی او کوشش داشت در کتابها ودرسهای خود همواره به تبیین وتفسیر معارف بر اساس اندیشه ای استاد می پرداخت .
ای گلبن جوان بر دولت بخور که من
در سایه تو بلبل باغ جهان شدم
اول زتحت وفوق وجودم خبرنبود
درمکتب غم توچنین نکته دان شدم
آن روز بر دلم در معنی گشوده شد
کز ساکنان درگه پیر مغان شدم
ازآن زمان که فتنه چشمت به من رسید
ایمن ز شر فتنه آخر زمان شدم
مرحوم میرزا پس از نیل به مدارج عالیه علوم متعارف حوزه وکسب کمالات معنوی واخلاقی به تدریس وتالیف پرداخت ودر انتخاب موضوع درس همواره به نیاز جامعه ومصلحت مسلمین وطلاب عنایت داشت سالیانی دراز خارج از فقه واصول درس می گفت ومعارف رابراساس آموخته های مکتب مرحوم میرزای غروی تدریس می کرد وبه درخواست طلاب یکی دودوره به تدریس شرح منظومه سبزواری پرداخت وسپس به تفسیر قرآن همت گماشت ودلیل آن را تنها اقتضای مصلحت می شمرد محل تدریس ایشان غالبا مدرس فوقانی مدرسه میرزا جعفر بود وپس از بسته شدن مدرسه در مسجد حاج ملا حیدر درس می گفت در ایراد مطالب بسیار مراقب بود که احترام بزرگان علمی ودینی کاسته نشود واهانت به آنان را گناهی کبیره می شمرد در نقد آراء دیگران نیز به دلیل پرهیز از تنزل مقام ایشان نام فردی را به میان نمی آورد واگر نا خواسته برزبانش جاری می شد نخست او را به بزرگی وعظمت علمی می ستود وعلو مقامش را می شناسانید سپس در نهایت تواضع به نقد نظر او می پرداخت چنان که یک بار نام مرحوم صاحب جواهر را بر زبان آورد ابتدا به تمجید مقام او می پرداخت ولختی از خدمات علمی وارزش کتاب بی نظیرش (جواهر الکلام) سخن راند آنگاه نقد خود را ناشی از نفهمیدن سخن وی دانست وبرای درک آن از شاگردان مدد خواست اگر از رای ونظر خود عدول می کرد یا در بحث وگفتگو مجاب می شد با شجاعت وصراحت می فرمود ((من اشتباه کردم ویا غلط گفتم)) .
در تالیف نیز تابع وظیفه دینی ومسئوولیت شرعی واجتماعی بود وتخلف وتاخیر در آن را در صورتی که تکلیف را احساس می کرد جایز نمی شمرد از چاپ هیچ کدام از آثار خود بهره مادی نبرد آنچه در چاپ کتاب هزینه کرده بود دقیقا محاسبه می کرد وقیمت کتاب را براساس آن تعیین می نمود وبرای خود هیچ منظورنمی فرمود نام وعنوان خود را برروی جلد نمی نوشت بلکه به عبارت ((تالیف (ج – زارع ) یا (ج) یا (جواد) واین اواخر (جواد تهرانی) اکتفا می کرد وقتی از ایشان سوال شد نام فامیلی شما که زارع نیست چرا برروی جلد کتابتان نوشته اید :تالیف (ج – زارع ) ؟ فرمود : معنوی لغوی زارع را قصد کردم چه (( الدنیا مزرعة الاخرة )) وما در این دنیا زارع هستیم آری مرحوم میرزا دنیای ناپایدار را در پرتو احادیث – کشتزاری می دید وخویشتن را برزیگری که نیک می کارد تا نیک بدرود .
آثار چاپ شده وی که برخی از آنها بارها به چاپ مجدد رسیده است بدین شرح است:
١- بررسی در پیرامون اسلام
٢- فلسفه بشری واسلامی (در بیان و رد مبانی فلسفه کمونیسم )
٣- بهایی چه می گوید ؟(در رد فرقه ضالة بهائیت )
٤- عارف وصوفی چه می گویند ؟
٥- میزان المطالب (٢-١ ) (شامل مباحث کلامی بر اساس قرآن وعترت
٦- آیین زندگی ودرسهای اخلاق اسلامی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
زندگی نامه آیت الله العظمی خامنه ای (دامة برکاته)
یک نفر را مثل آقاى خامنه اى پیدا بکنید که متعهد به اسلام باشد و خدمتگذار، و بناى قلبى اش بر این باشد که به این ملت خدمت کند، پیدا نمى کنید، ایشان را من سال هاى طولانى مىشناسم.
( امام خمینى «قدس سره»)
از میلاد تا مدرسه
رهبر عالی قدر حضرت آیت الله سید على خامنهاى فرزند مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید جواد حسینى خامنهاى، در روز 24 تیرماه 1318 برابر با 28 صفر 1358 قمرى در مشهد مقدس چشم به دنیا گشود. ایشان دومین پسر خانواده هستند. زندگى سید جواد خامنهاى مانند بیشتر روحانیون و مدرسّان علوم دینى، بسیار ساده بود. همسر و فرزندانش نیز معناى عمیق قناعت و ساده زیستى را از او یاد گرفته بودند و با آن خو داشتند.
رهبر بزرگوار در ضمن بیان نخستین خاطرههاى زندگى خود از وضع و حال زندگى خانوادهشان چنین مى گویند: «پدرم روحانى معروفى بود، امّا خیلى پارسا و گوشه گیر... زندگى ما به سختى مىگذشت. من یادم هست شبهایى اتفاق مىافتاد که در منزل ما شام نبود! مادرم با زحمت براى ما شام تهیّه مىکرد و... آن شام هم نان و کشمش بود.»
امّا خانهاى را که خانواده سیّد جواد در آن زندگى مى کردند، رهبر انقلاب چنین توصیف مى کنند: «منزل پدرى من که در آن متولد شدهام، تا چهارـ پنج سالگى من، یک خانه 60 ـ 70 مترى در محّله فقیر نشین مشهد بود که فقط یک اتاق داشت و یک زیر زمین تاریک و خفهاى! هنگامى که براى پدرم میهمان مى آمد (و معمولاً پدر بنا بر این که روحانى و محل مراجعه مردم بود، میهمان داشت) همه ما باید به زیر زمین مىرفتیم تا مهمان برود. بعد عدّه اى که به پدر ارادتى داشتند، زمین کوچکى را کنار این منزل خریده به آن اضافه کردند و ما داراى سه اتاق شدیم.»
رهبرانقلاب از دوران کودکى در خانواده اى فقیر امّا روحانى و روحانى پرور و پاک و صمیمی، این گونه پرورش یافت و از چهار سالگى به همراه برادر بزرگش سید محمد به مکتب سپرده شد تا الفبا و قرآن را یاد بگیرند. سپس، دو برادر را در مدرسه تازه تأسیس اسلامى «دارالتعّلیم دیانتى» ثبت نام کردند و این دو دوران تحصیل ابتدایى را در آن مدرسه گذراندند.
در حوزه علمیه
ایشان از دوره دبیرستان، خواندن «جامع المقدمات» و صرف و نحو را آغاز کرده بود. سپس از مدرسه جدید وارد حوزه علمیه شد و نزد پدر و دیگر اساتید وقت ادبیات و مقدمات را خواند.
درباره انگیزه ورود به حوزه علمیه و انتخاب راه روحانیت مى گویند:
«عامل و موجب اصلى در انتخاب این راه نورانى روحانیت پدرم بودند و مادرم نیز علاقه مند و مشوّق بودند».
ایشان کتب ادبى از قبیل «جامع المقدمات»، «سیوطى»، «مغنى» را نزد مدرّسان مدرسه «سلیمان خان» و «نوّاب» خواند و پدرش نیز بر درس فرزندانش نظارت مى کرد. کتاب «معالم» را نیز در همان دوره خواند. سپس «شرایع الاسلام» و «شرح لمعه» را در محضر پدرش و مقدارى را نزد مرحوم «آقا میرزا مدرس یزدى» و رسائل و مکاسب را در حضور مرحوم حاج شیخ هاشم قزوینى و بقیه دروس سطح فقه و اصول را نزد پدرش خواند و دوره مقدمات و سطح را به طور کم سابقه و شگفت انگیزى در پنچ سال و نیم به اتمام رساند. پدرش مرحوم سید جواد در تمام این مراحل نقش مهّمى در پیشرفت این فرزند برومند داشت. رهبر بزرگوار انقلاب، در زمینه منطق و فلسفه، کتاب منظومه سبزوار را ابتدا از «مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا تهرانى» و بعدها نزد مرحوم «شیخ رضا ایسى» خواندند.
در حوزه علمیه نجف اشرف
آیت الله خامنه اى که از هیجده سالگى در مشهد درس خارج فقه و اصول را نزد مرجع بزرگ مرحوم آیت الله العظمى میلانى شروع کرده بودند.
در سال 1336 به قصد زیارت عتبات عالیات، عازم نجف اشرف شدند و با مشاهده و شرکت در درس هاى خارج مجتهدان بزرگ حوزه نجف از جمله مرحوم سید محسن حکیم، سید محمود شاهرودى، میرزا باقر زنجانى، سید یحیى یزدى، و میرزا حسن بجنوردى، اوضاع درس و تدریس و تحقیق آن حوزه علمیه را پسندیدند و ایشان را از قصد خود آگاه ساختند. ولى پدر موافقت نکرد. پس از مدّ تى ایشان به مشهد باز گشتند.
در حوزه علمیه قم
آیت الله خامنه اى از سال 1337 تا 1343 در حوزه علمیه قم به تحصیلات عالى در فقه و اصول و فلسفه، مشغول شدند و از محضر بزرگانی چون مرحوم آیت الله العظمى بروجردى، امام خمینى، شیخ مرتضى حائرى یزدى وعلـّامه طباطبائى استفاده کردند. در سال 1343، از مکاتباتى که رهبر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع تحقیق:
شاعر خیام
محقق: هادی گلستانی
نام دبیر:
درس مربوط:
خیام
ابوالفتح و یا به قولی ابوحفض غیاث الدین عمر ابن ابراهیم نیشابوری، از حکما و ریاضی دانان و شاعران بزرگ در اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم هجری قمری است.
تفصیل زندگی و سبب شهرت او به خیام یا خیامی، با باورها و افسانه ها همراه است. در یکی از این روایت ها آمده است که او با خواجه نظام الملک و حسن صباح همشاگردی بوده است.
گفته می شود که این حکیم بزرگ ایرانی در تهیه زیج ( جدولی که در قدیم برای محاسبه نجومی و تعیین احوال ستارگان و استخراج احکام بکار می رفته است.) ملکشاهی در سال ۴۶۷ قمری با بسیاری از دانشمندان آن روز همکاری داشته است.
قدیمی ترین ماخذی که در آن از خیام نام برده شده است، غیر از یک نامه منسوب به سنایی غزنوی؛ در کتاب های دیگری همچون میزان الحکمه عبدالرحمن خازنی، چهار مقاله نظامی عروضی و تتمه صوان الحکمه ابوالحسن بیهقی است.
نظامی عروضی در چهار مقاله از خیام چنین یاد می کند: " به سال ۵۰۶ در بلخ به خدمت امام عمر خیامی رسید و در میان مجلس عشرت از وی شنید که می گفت " گور من در موضعی باشد که هر بهاری شمال بر من گل افشان می کند. " و چون در سال ۶۳۰ به نیشابور رسید چند سال بود که از وفات او ( خیام ) می گذشت."
همچنین در زمینه سفرهای خیام به عراق و عربستان آمده است که او در این شهرها به تدریس حکمت و مطالعه در نجوم و ریاضی می پرداخت.
شاید اشتغال خیام به علم و حکمت تا اندازه ای از منزلت شاعری او کاسته باشد.
در کتاب های تاریخ الحکمای شهرزوری، مرصاد العباد نجم الدین رازی، جهانگشای جوینی، تاریخ گزیده و مونس الاحرار به شاعر بودن خیام و رباعیات او اشاره های فراوانی شده است.
اما بسیاری بر این عقیده اند که هنوز متن جامع و موثقی از شعرهای این حکیم بلند آوازه ایرانی در دست نیست و چه بسا ابیات مجهولی را هم به وی نسبت داده اند.
حکیم عمر خیام نیشابوری از مشاهیر، منجمان، طبیبان، ریاضی دان ها و شاعران بنام بوده که بسیاری او را در حکمت و فلسفه همسنگ بوعلی سینا می دانسته اند.
گفته اند او با همه فرزانگی، مردی تندخو بود و در فضاهای حیرت و سرگشتگی در حقیقت احوال و وجود و تردید، آدمی را به استفاده از لذایذ دنیوی ترغیب می کرد. به همین جهت همواره مورد کینه اهل شریعت بوده است.
خیام در قلمرو شاعری در روزگار خود چندان شهرتی نداشت و بیشتر به نام حکیم و فیلسوف شناخته می شد. اما بعدها رباعیات لطیف و فیلسوفانه اش مورد توجه اهل نظر قرار گرفت.
بازتاب اندیشه های فلسفی و رنج های انسانی در بسیاری از رباعیات او به روشنی دیده می شود.
شهرت شعرهای خیام در سالهای اخیر در میان اروپاییان مدیون ترجمه معروف ادوارد فیتزجرالد به زبان انگلیسی است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع تحقیق :
خلاصه نویسی ارزشیابی آموزشی
مقدمه :
کتاب حاضر یک متن آموزشی است که شامل طیف وسیعی از روش ها و شیوه ها و راهبردهای آموزشی می باشد و سر فصلهای درسی ارزشیابی را پوشش می دهد ، که خلاصه ای از آن را می بینیم . ارزشیابی وسیله ای است که بدون استفاده از آن ، فعالیتهای آموزشی صرفا ((رها کردن تیر در تاریکی )) خواهد بود . ارزشیابی آموزشی کمک می کند نیازهای آموزشی شناسایی شود و بر اساس این نیازها ، برای نظام های درسی و آموزشی هدف گذاری شده و برنامه های آموزشی مطلوب تدوین می شود .
در آستانه قرن بیست و یکم میلادی ارزشیابی آموزشی ، به عنوان شاخه ای از علوم تربیتی در ارتقای کیفیت نظام های آموزشی کاربرد قابل توجهی پیدا کرد بدین سان در هر فعالیت آموزشی به طور کلی در هر فعالیتی که برای انتقال ، برانگیختن و کسب دانش ، نگرش و توانش به عمل می آید ، از ارزشیابی آموزشی به عنوان فعالیتی مستمر و منظم برای توصیف کردن ، هدایت و اطمینان یافتن از کیفیت آموزشی استفاده می شود .
فصل اول :
سیستم ( نظام ) یکی از شیوه هایی که به کمک آن می توان فعالیت های آموزشی را به طور مطلوب تنظیم کرد رویکرد سیستمی است و از طریق آن می توان فعالیت های آموزشی را با نیازهای جهان امروزی و جهان آینده نطبق ساخت و ارزشیابی به عنوان ساز و کاری ضروری در آن منظور می شود .
تعریف سیستم :
مجموعه ای از اجزای به هم پیوسته که برای تحقق هدف معینی استقرار می یابد و اجزایی دارد که در تماس با محیط باید چنان در تعامل باشد که در روندادها پس از گذشت از فرایند تغییر و تبدیل های مناسب برونداد مورد انتظار را حاصل کند .
افراد اصلی نظام :
بر اساس الگوی عناصر سازمانی
دروندادها : (Input)
یادگیرندگان ، یاددهنده (معلم ، مربی) برنامه درسی ، فضای آموزشی ، تجهیزات ... عناصر درونداد برای شکل گیری و ادامه حیات وارد عناصر فرایند می شود .
فرایند : (Process)
جریان یاد دهی – یادگیری ، فرایند ساختن سازمانی و فرایند پشتیبانی و محور فعالیت های یاددهی – یادگیری است .
بروندادها : (Coutput)
دانش آموختگان ، آثار علمی تولید شده و خدمات تخصصی .
استفاده از رویکرد سیستمی در تنظیم فعالیت های آموزشی باعث می شود که بتوان الف ) نیازهای محیطی را شناسایی کرد تا بتوان پیامدهای مورد نظر را به طور عملیاتی تعریف کرد .
ب ) گزینش عوامل درونداد متناسب با فراهم آوردن پیامدهای مورد نظر به عمل آورد .
ج) فرایند عملیات آموزشی را چنان تنظیم کرد که از طریق به دست آوردن برونداد نهایی دست یافت .
محصول : (Product) ( برونداد واسطه ای )
نتایج واسطه ای به دست آمده در پایان هر دوره زمانی (ثلث ، نیمسال یا سال تحصیلی ) که شامل نمره های امتحانی و مانند آن است . این نتایج نقش واسطه ای را برای دستیابی به نتیجه نهایی (از جمله دانش آموختگی ) ایفا می کنند .
پیامدها : (Result) :
اشتغال دانش آموختگان ، بیکاری ، ادامه تحصیل ... منظور این است که نظام آموزشی چه پیامدی در جامعه داشته است .
فرد کلاس درس منطقه آموزشی تا کشوری
تقسیم بندی دیگر نظام
کلان جا معه و اجتماع
ارزیابی آموزشی در فعالیت آموزشی :