لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
5- تحلیل شرایط اقلیمی تولیدات کشاورزی
وجود دو رشته کوه البرز و زاگرس که مناطق مرکزی کشور را از سواحل دریای خزر، خلیج فارس و دریای عمان جدا نموده همراه با پستی بلندیهای متعدد باعث شده تا تنوع آب و هوائی وسیعی را در کشور ایجاد گردد و کشور شاهد اقلیمهای مختلفی در سطح پهنه سرزمین باشد. محدودیت تعداد ایستگاههای هواشناسی که به استناد آمار آنها عوامل اقلیمی مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند از یک طرف و وجود میکروکلیماهای بسیار متعدد که عمدتاً در شبکههای ایستگاههای هواشناسی نمیگنجند موجب شده اعلام نظر دقیق و قطعی نسبت به تأثیر عوامل اقلیمی به تولیدات کشاورزی با مشکل و کماطمینانی همراه باشد؛ لیکن در حد یک برآورد متأثر از آمارهای ایستگاههای هواشناسی و تجربه سالهای متعدد گذشته آثار ناشی از کاهش بارندگی و توزیع نامناسب آن و تغییرات درجه حرارت در فصول مختلف نسبت به برآورد آثار این عوامل به تولیدات کشاورزی پرداخته شده است.
1-5- زراعت:
1-1-5- زراعت دیم مناطق گرمسیر:
در این مناطق عمدتاً مقدار بارندگی پایین و توزیع آن نیز متفاوت بوده است.
ـ استان خوزستان: این استان اسفند و فروردین ماه فاقد بارندگی (بجز دو منطقه) بوده که بجز این دو منطقه بقیه مناطق امیدی به تولیدات دیم آن نیست.
ـ استان بوشهر: بعلت عدم بارندگی ماههای اسفند و فروردین و گرمای هوا تولید قابل ملاحظه نخواهد بود.
ـ استان ایلام: بعضی مناطق نظیر درهشهر تولید متوسط (50 درصد نرمال) و بقیه مناطق آسیب جدی دیدهاند.
ـ مناطق جنوب فارس بارندگی زمستان و بهار ناچیز لذا انتظار تولید نمیتوان داشت.
ـ مناطق گرمسیر کرمانشاه بعلت کم بودن بارندگی اسفندماه و عدم ریزش فروردین ماه خسارت این مناطق بسیار جدی و حداکثر 20% تولید نرمال را خواهد داشت.
ـ مناطق گرمسیر کهگیلویه و بویر احمد در بهمن و اسفند و فروردین فاقد بارندگی بوده لذا تولیدی از آن متصور نیست.
کاهش تولید گندم دیم مقدار 360 هزار تن و جو دیم 130 هزار تن در این مناطق برآورد میگردد.
2ـ1ـ5ـ زراعت دیم مناطق معتدل سرد و سواحل دریای خزر:
ـ مناطق معتدل لرستان: این مناطق در زمستان بارندگی ناچیز و بهار نیز فاقد بارندگی بودهاند و امید به تولید نیست.
ـ مناطق معتدل فارس: در دی و بهمن بارندگی متوسط ریزش داشته و اسفند و فروردین خشکی مطلق لذا امیدی به تولید نیست.
ـ استان گلستان بارندگی زمستان کم (50 درصد نرمال) و فصل پائیز تنها دو منطقه بارندگی مطلوب داشته و اسفند و بهار توأم با گرمی هوا بوده است، لذا حداکثر 40% تولیدات نرمال بیشتر تولید نخواهد شد.
ـ مناطق معتدل کرمانشاه: این مناطق در زمستان حدود 60% بارندگی نرمال را داشته، لیکن بارندگی فروردین ماه صفر بوده لذا تولید با خسارت جدی مواجه بوده (حدود 35 درصد نرمال تولید خواهد شد).
ـ مناطق معتدل استان اردبیل: بارندگی بهمن ماه خوب بوده لیکن بارندگی اسفند کم و ناچیز و فصل بهار نیز با بارندگی بسیار کم و افزایش چشمگیر درجه حرارت مواجه بوده است لذا کاهش حداقل 50% تولید قابل انتظار است.
لذا در این منطقه، کاهش حدود 550 هزار تن گندم و 300 هزار تن جو برآورد میگردد.
3ـ1ـ5ـ زراعت دیم مناطق سرد:
عمدتاً در این مناطق بارندگی از آذرماه آغاز شده و فصل کشت را بایستی آذرماه به حساب آورد که به علت تأخیر در فصل مناسب کاشت کاهش محصول حتی در شرایط مطلوب قابل توجه میباشد (حدود 15-10% ناشی از این تأخیر) لیکن وضعیت استانهای سرد متفاوت است.
استان آذربایجان غربی پاییز خوب زمستان قابل قبول و در فروردین شمال آن بارندگی خوبی داشته است لذا در صورت استمرار بارندگی در باقیمانده فصل در منطقه شمال استان کاهش تولید چشمگیر نبایستی باشد لیکن بارندگی جنوب فروردین ماه در جنوب استان خوب نبوده و بعضی مناطق ناچیز بوده و با اعمال افزایش درجه حرارت میتوان گفت جنوب استان حدوداً 15 تا 20 درصد با کاهش محصول مواجه خواهد شد.
در استان آذربایجان شرقی نیز بارندگی مؤثر در اغلب نقاط در آذرماه اتفاق افتاده اگر چه شمال استان در آبان ماه نیز بارندگی متوسطی داشتهاند لیکن دی ماه تقریباً خشک سپری شده و در بهمن ماه بارندگی متوسط و خوبی ریزش نموده و در اسفندماه بارندگی بین نقاط مختلف کم و متوسط بوده است. در فروردین ماه نیز تبریز و شمال استان بارندگی خوبی داشته است و بقیه نقاط بارندگی مطلوب دریافت ننمودهاند. با توجه به کاهش متوسط بارندگی تا این تاریخ و آثار تغییرات فوق توأم با افزایش درجه حرارت اسفند و فروردین ماه میتوان اظهار داشت که کاهش گندم شهرستان های شمالی استان حداقل 15 درصد و این مقدار کاهش برای نقاط جنوبی و شرقی استان که عمده مناطق تولید دیم استان است مقدار حداقل 60 درصد کاهش دور از انتظار نیست.
مناطق اردبیل : بارندگی این استان در کلیه ماههای فصول در حد قابل قبول بوده است (نه در حد نرمال) و تنها آثار ناشی از کاهش مقدار مطلق آن میتواند مؤثر باشد البته در صورت وقوع ریزشهای کافی در ماههای باقیمانده کاهش عملکرد 20-15% بیشتر نخواهد بود.
استانهای قزوین و زنجان، چهارمحال و بختیاری و مناطق سرد لرستان، کردستان مرکزی، کرمانشاه، خراسان رضوی و شمالی و مناطق سرد فارس در اکثر مناطق فوق بارندگی در آذرماه آغاز شد و بارندگی دی ماه و بهمن ماه قابل قبول و اسفندماه ناچیز و فروردین ماه نیز بارندگی قابل قبول برخوردار نبودهاند. لذا تنش شدید بارندگی (کاهش مطلق و کمبود دو ماهه اخیر) و گرم شدن اسفند و فروردین ماه باعث بروز خسارت شدید به دیمزارهای مناطق سرد این مناطق شده و بهطور متوسط خسارت ناشی از تأخیر کاشت و بارندگی کم و ناموزون و افزایش حرارت پیشبینی به کاهش بین 70-100 درصد محصول دیمزارهای این مناطق خواهد شد.
استان همدان در زمستان از بارندگی متوسط برخوردار بوده منتهی مناطق دیمزار آن در فروردینماه از بارندگی کم تا متوسط برخوردار بودهاند لذا حداقل کاهش 30% تولید قابل انتظار است.
استان اصفهان و سمنان به علت نزدیک صفر بودن بارندگی فصل زمستان و ماه بهار تولید دیمی نخواهد داشت.
در جمع کاهش تولید گندم دیم در مناطق سرد تاکنون حدود 6/1 میلیون تن و کاهش تولید جو دیم 150 هزار تن برآورد میگردد.
لذا در جمع کاهش تولیدات گندم دیم حداقل 5/2 میلیون تن خواهد شد. با تسری تحلیل مذکور برای محصول جو دیم و با توجه به اینکه عمدتاً این محصول نسبت به سرما حساستر از گندم میباشد و خسارت سرمای شدید را بایستی برای آن نیز منظور نمود. لذا پیشبینی میگردد که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
پلان، فرم بنا و نحوه ی قرارگیری آن
در حوزه ی اقلیمی سرد و کوهستانی، بناها دارای پلان و بافت متراکم و فشرده می باشند. فرم بنا باید به گونه ای باشد که سطح تماس آن را با سرمای خارج کمتر نماید تا حرارت کمتری از درون به بیرون انتقال یابد. لذا از حجامی نظیر مکعب یا مکعب مستطیل استفاده می نمایند تا نسبت سطح خارجی بنا به حجم داخل آن کاهش یابد و آن را در حداقل ممکن نگه دارد.
ساختمان ها بین 20 درجه به طرف غرب و 45 درجه به سمت شرق و در سایه باد یکدیگر و خارج از سایه آفتای هم، در محور شمالی- جنوبی مستقر می شوند.
اتاقهای کوچک با ارتفاع کم
در نواحی سرد و برفی، باید از ایجاد اتاق ها و فضاهای بزرگ داخل بنا اجتناب نمود چرا که با افزایش سطح تماس آنها با فضای سرد بیرونی، گرم کردن این فضای وسیع مشکل خواهد بود.
بنابراین در این مناطق سقف تاق ها را پائین تر از اتاقهای مشابه در سایر حوزه های اقلیمی در نظر می گیرند تا حجم اتاق کاهش یابد و سطح خارجی نسبت به حجم بنا حداقل گردد. ارتفاع کم سقف در تالارها و اتاق های مهم و طاق راسته ها و حجره های بازارهای این مناطق نیز مشهود است.
بازشوهای کوچک
در این مناطق برای جلوگیری از تبادل حرارتی بین داخل و خارج بنا از بازشوهای کوچک و به تعداد کم استفاده می کنند. در صورت بزرگ بودن پنجره ها، استفاده از سایبان الزامی است. بازشوها در ضلع جنوبی برای استفاده ی هر چه بیشتر از تابش آفتاب، بزرگتر و کشیده تر انتخاب می شوند. همچنین از استقرار بازشوها در جهت بادهای سرد می بایست پرهیز نمود. پنجره های دوجداره نیز برای رساندن تبادل حرارتی به حداقل ممکن مناسبترند. در ضمن به منظور جلوگیری از ایجاد سوز در داخل و خروج حرارت داخلی به خارج از ساختمان، میزان تعویض هوای داخل و تهویه ی طبیعی را باید به حداقل رسانید.
در مقایسه با اقلیم گرم و خشک ابعاد بازشوها در این حوزه ی اقلیمی برای استفاده از انرژی حرارتی حاصل از تابش افتاب افزایش یافته است.
دیوارهای نسبتا قطور
قطر زیاد دیوارها نیز به نوبه ی خود از تبادل حرارتی بین فضای داخل بنا و محیط بیرونی ساختمان جلوگیری می کند. معیارهای معماری اقلیم سرد و کوهستانی و گرم و خشک تقریبا مشابه است و تنها تفاوت آنها در منابع حرارت دهنده می باشد که در اقلیم گرم و خشک این منبع از سمت بیرونی بنا و در اقلیم سرد از سمت داخل فضا می باشد. لذا باید در این اقلیم به کمک مصالح بنایی قطر دیوارها را زیاد نمود تا این جداره بتواند به عنوان منبع ذخیره حرارت فضای داخل بنا عمل نماید.
دیوارهای قطور، گرما و حرارت تابش افتاب روزانه را در طول شب حفظ و به تعدیل دمای داخل ساختمان کمک می نمایند.
در معماری بومی و یا گرمای ناشی تا حد ممکن تلاش می شود تا به شکل طبیعی یا با استفاده از بخاری و یا گرمای ناشی از حضور افراد، پخت و پز یا حیوانات، بنا را گرم نمود.
بام ها مسطح
ابنیه سنتی در کوهپایه های شمالی سلسله کوه های البرز دارای بام های شیب دار و در مناطق کوهستانی، غالبا مسطح هستند.
بام های شیب دار در صورت مناسب بودن پوشش آن به مراتب از بام های مسطح بهترند چرا که آب باران را به سهولت از روی بام دور می کنند. ولی در صورت کاهگلی بودن پوشش بام، قدرت آن در باربر رطوبت و باران و به ویژه برف بسیار تضعیف خواهد شد. چرا که اب ناشی از ذوب تدریجی برف وارد سقف کاهگل می گردد و بنا مرطوب و نم دار می گردد. به همین دلیل به محض بارش برف، آن را از روی چنین بامی پارو می کنند و باغلتکی سنگی و کوچک، بام را دوباره غلتک می کشند تا پوشش کاهگلی آن مججدا متراکم و سوراخ های ایجاد شده در اثر نفوذ اب مسدود گردد.
انتخاب بام های مسطح در اقلیم سرد مشکلی ایجاد نمی نماید چرا که با نگهداری برف بر روی بام از آن به عنوان عایق حرارتی در مقابل سرمای زیاد هوای خارج که چندین درجه کمتر از درجه حرارت برف است استفاده می شود و همچنین فضای زیر اسکلت خرپا که کاربرد انباری دارد، عایق مناسبی بین فضای داخل و خارج بنا خواهد بود. لذا دو جداره بودن سقف بنا در این اقلیم برای حفظ گرمای بنا حائز اهمیت است.
در روستاها جهت نگهداری چارپایان، اگر خانه دو طبقه باشد، معمولا در طبقه ی زیرین چارپایان نگهداری می شوند و طبقه دوم مسکونی می باشد. بدین طریق سطح تماس فضای طویله و محیط مسکونی با سرمای خارج کم می شود و سقف بین دو طبقه از هر دو طرف گرم می گردد که برای هر دو طبقه مفید است. اگر خانه یک طبفه باشد آغل و طویله غالبا در پائین حیاط است به طریقی که ساکنین خانه دید مستقیم جهت مراقبت از احشام داشته باشند.
نوع مصالح
مصالح مورد استفاده در ابنیه سنتی در مناطق سرد و کوهستانی مانند سایر حوزه های اقلیمی از مصالح موجود در آن اقلیم است. این مصالح باید از ظرفیت و مقاومت حرارتی خوبی برخوردار باشند تا گرمای بنا را در فضای داخلی آن حفظ نمایند.
لذا بدنه ی این ابنیه از سنگ (یا چوب، ملات کاهگل، خشت و آجر) و پوشش سقف و بام از تیرهای چوبی و کاهگل می باشد. از سنگ و مصالح مقاوم و سنگین برای پی سازی بنا
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
5- تحلیل شرایط اقلیمی تولیدات کشاورزی
وجود دو رشته کوه البرز و زاگرس که مناطق مرکزی کشور را از سواحل دریای خزر، خلیج فارس و دریای عمان جدا نموده همراه با پستی بلندیهای متعدد باعث شده تا تنوع آب و هوائی وسیعی را در کشور ایجاد گردد و کشور شاهد اقلیمهای مختلفی در سطح پهنه سرزمین باشد. محدودیت تعداد ایستگاههای هواشناسی که به استناد آمار آنها عوامل اقلیمی مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند از یک طرف و وجود میکروکلیماهای بسیار متعدد که عمدتاً در شبکههای ایستگاههای هواشناسی نمیگنجند موجب شده اعلام نظر دقیق و قطعی نسبت به تأثیر عوامل اقلیمی به تولیدات کشاورزی با مشکل و کماطمینانی همراه باشد؛ لیکن در حد یک برآورد متأثر از آمارهای ایستگاههای هواشناسی و تجربه سالهای متعدد گذشته آثار ناشی از کاهش بارندگی و توزیع نامناسب آن و تغییرات درجه حرارت در فصول مختلف نسبت به برآورد آثار این عوامل به تولیدات کشاورزی پرداخته شده است.
1-5- زراعت:
1-1-5- زراعت دیم مناطق گرمسیر:
در این مناطق عمدتاً مقدار بارندگی پایین و توزیع آن نیز متفاوت بوده است.
ـ استان خوزستان: این استان اسفند و فروردین ماه فاقد بارندگی (بجز دو منطقه) بوده که بجز این دو منطقه بقیه مناطق امیدی به تولیدات دیم آن نیست.
ـ استان بوشهر: بعلت عدم بارندگی ماههای اسفند و فروردین و گرمای هوا تولید قابل ملاحظه نخواهد بود.
ـ استان ایلام: بعضی مناطق نظیر درهشهر تولید متوسط (50 درصد نرمال) و بقیه مناطق آسیب جدی دیدهاند.
ـ مناطق جنوب فارس بارندگی زمستان و بهار ناچیز لذا انتظار تولید نمیتوان داشت.
ـ مناطق گرمسیر کرمانشاه بعلت کم بودن بارندگی اسفندماه و عدم ریزش فروردین ماه خسارت این مناطق بسیار جدی و حداکثر 20% تولید نرمال را خواهد داشت.
ـ مناطق گرمسیر کهگیلویه و بویر احمد در بهمن و اسفند و فروردین فاقد بارندگی بوده لذا تولیدی از آن متصور نیست.
کاهش تولید گندم دیم مقدار 360 هزار تن و جو دیم 130 هزار تن در این مناطق برآورد میگردد.
2ـ1ـ5ـ زراعت دیم مناطق معتدل سرد و سواحل دریای خزر:
ـ مناطق معتدل لرستان: این مناطق در زمستان بارندگی ناچیز و بهار نیز فاقد بارندگی بودهاند و امید به تولید نیست.
ـ مناطق معتدل فارس: در دی و بهمن بارندگی متوسط ریزش داشته و اسفند و فروردین خشکی مطلق لذا امیدی به تولید نیست.
ـ استان گلستان بارندگی زمستان کم (50 درصد نرمال) و فصل پائیز تنها دو منطقه بارندگی مطلوب داشته و اسفند و بهار توأم با گرمی هوا بوده است، لذا حداکثر 40% تولیدات نرمال بیشتر تولید نخواهد شد.
ـ مناطق معتدل کرمانشاه: این مناطق در زمستان حدود 60% بارندگی نرمال را داشته، لیکن بارندگی فروردین ماه صفر بوده لذا تولید با خسارت جدی مواجه بوده (حدود 35 درصد نرمال تولید خواهد شد).
ـ مناطق معتدل استان اردبیل: بارندگی بهمن ماه خوب بوده لیکن بارندگی اسفند کم و ناچیز و فصل بهار نیز با بارندگی بسیار کم و افزایش چشمگیر درجه حرارت مواجه بوده است لذا کاهش حداقل 50% تولید قابل انتظار است.
لذا در این منطقه، کاهش حدود 550 هزار تن گندم و 300 هزار تن جو برآورد میگردد.
3ـ1ـ5ـ زراعت دیم مناطق سرد:
عمدتاً در این مناطق بارندگی از آذرماه آغاز شده و فصل کشت را بایستی آذرماه به حساب آورد که به علت تأخیر در فصل مناسب کاشت کاهش محصول حتی در شرایط مطلوب قابل توجه میباشد (حدود 15-10% ناشی از این تأخیر) لیکن وضعیت استانهای سرد متفاوت است.
استان آذربایجان غربی پاییز خوب زمستان قابل قبول و در فروردین شمال آن بارندگی خوبی داشته است لذا در صورت استمرار بارندگی در باقیمانده فصل در منطقه شمال استان کاهش تولید چشمگیر نبایستی باشد لیکن بارندگی جنوب فروردین ماه در جنوب استان خوب نبوده و بعضی مناطق ناچیز بوده و با اعمال افزایش درجه حرارت میتوان گفت جنوب استان حدوداً 15 تا 20 درصد با کاهش محصول مواجه خواهد شد.
در استان آذربایجان شرقی نیز بارندگی مؤثر در اغلب نقاط در آذرماه اتفاق افتاده اگر چه شمال استان در آبان ماه نیز بارندگی متوسطی داشتهاند لیکن دی ماه تقریباً خشک سپری شده و در بهمن ماه بارندگی متوسط و خوبی ریزش نموده و در اسفندماه بارندگی بین نقاط مختلف کم و متوسط بوده است. در فروردین ماه نیز تبریز و شمال استان بارندگی خوبی داشته است و بقیه نقاط بارندگی مطلوب دریافت ننمودهاند. با توجه به کاهش متوسط بارندگی تا این تاریخ و آثار تغییرات فوق توأم با افزایش درجه حرارت اسفند و فروردین ماه میتوان اظهار داشت که کاهش گندم شهرستان های شمالی استان حداقل 15 درصد و این مقدار کاهش برای نقاط جنوبی و شرقی استان که عمده مناطق تولید دیم استان است مقدار حداقل 60 درصد کاهش دور از انتظار نیست.
مناطق اردبیل : بارندگی این استان در کلیه ماههای فصول در حد قابل قبول بوده است (نه در حد نرمال) و تنها آثار ناشی از کاهش مقدار مطلق آن میتواند مؤثر باشد البته در صورت وقوع ریزشهای کافی در ماههای باقیمانده کاهش عملکرد 20-15% بیشتر نخواهد بود.
استانهای قزوین و زنجان، چهارمحال و بختیاری و مناطق سرد لرستان، کردستان مرکزی، کرمانشاه، خراسان رضوی و شمالی و مناطق سرد فارس در اکثر مناطق فوق بارندگی در آذرماه آغاز شد و بارندگی دی ماه و بهمن ماه قابل قبول و اسفندماه ناچیز و فروردین ماه نیز بارندگی قابل قبول برخوردار نبودهاند. لذا تنش شدید بارندگی (کاهش مطلق و کمبود دو ماهه اخیر) و گرم شدن اسفند و فروردین ماه باعث بروز خسارت شدید به دیمزارهای مناطق سرد این مناطق شده و بهطور متوسط خسارت ناشی از تأخیر کاشت و بارندگی کم و ناموزون و افزایش حرارت پیشبینی به کاهش بین 70-100 درصد محصول دیمزارهای این مناطق خواهد شد.
استان همدان در زمستان از بارندگی متوسط برخوردار بوده منتهی مناطق دیمزار آن در فروردینماه از بارندگی کم تا متوسط برخوردار بودهاند لذا حداقل کاهش 30% تولید قابل انتظار است.
استان اصفهان و سمنان به علت نزدیک صفر بودن بارندگی فصل زمستان و ماه بهار تولید دیمی نخواهد داشت.
در جمع کاهش تولید گندم دیم در مناطق سرد تاکنون حدود 6/1 میلیون تن و کاهش تولید جو دیم 150 هزار تن برآورد میگردد.
لذا در جمع کاهش تولیدات گندم دیم حداقل 5/2 میلیون تن خواهد شد. با تسری تحلیل مذکور برای محصول جو دیم و با توجه به اینکه عمدتاً این محصول نسبت به سرما حساستر از گندم میباشد و خسارت سرمای شدید را بایستی برای آن نیز منظور نمود. لذا پیشبینی میگردد که تولیدات جو (علیرغم افزایش حداقل 9 درصد به سطح زیر کشت آن بعلت افزایش بسیار زیاد قیمت آن در سال 86) حداقل 580 هزار تن نسبت به سالهای عادی کاهش خواهد داشت.
4-1-5- زراعت آبی:
در مورد محصولات آبی و تأثیر خشکسالی بر آن چند نکته قابل ذکر است.
ـ اول اینکه استقرار خوب و مطلوب اغلب زراعتهای آبی زمستانه (گندم و جو) مرهون ریزش جوی کافی در فصل مناسب کشت آنها میباشد تا همراه با آبیاری بتوان استقرار تعداد مطلوب بوته و رشد و آمادگی محصول برای شروع فصل سرما (در مناطق سرد و معتدل) را فراهم نماید. اغلب مناطق کشت غله در سال جاری از این عامل محروم بودهاند (ناکافی بودن بارندگی در فصل کشت پاییز و یا وقوع بارش مناسب با تأخیر (در آذرماه) همراه با شروع شدت سرما. در مشاهدات عینی آثار تأخیر در بارش بهموقع در کیفیت محصولات آبی کاملاً مشهود میباشد.
ـ دوم اینکه بعلت تداخل آبیاری بهاره با کشت محصولات تابستانه در صورت وجود آبهای سطحی کافی (وقوع بارشهای کافی بهاره) امکان آبیاری کامل غلات فراهم میگردد. توفیق کشت بهاره در وجود آب سطحی کافی در فصل بهار است. همهجا تقریباً گندم و جو در آبیاری با محصولات بهاره رقابت دارند. این رقابت و تداخل موفقیت در کشاورزی را در گرو باران و آب سطحی کافی قرار داده است و لذا موفقیت در تولید یک محصول قطع به یقین بستگی به این دارد که زارع کدام گروه از محصولات را که دارای مزیت اقتصادی میباشد شناسایی و تولید خواهد کرد. میدانیم که امکان کشت محصولات صیفی نظیر ذرت، چغندر قند، علوفه، برنج، و دانههای روغنی مستلزم وجود آب کافی (سطحی و یا زیرزمینی) میباشد.
با توجه به پایین بودن مقدار بارندگی در تقریباً تمامی نقاط کشور و کاهش شدید آن در بسیاری از استانها پیشبینی محصولات آبی بشرح زیر است:
ـ گندم آبی: حداکثر کاهش ناشی از خشکسالی 20 درصد در گندم آبی که معادل 2 میلیون تن گندم خواهد شد. نظر این است که اگر کاهش تولید بیش از این باشد باید بررسی شود که به غیر از شرایط اقلیمی چه مسائلی موجب کاهش تولید شده است.
ـ جو: حداقل کاهش 25 درصد محصول جو آبی که معادل 500 هزار تن در سال جاری است.
ـ کلزا: حداکثر تولید دانه کلزا در سال جاری 150 هزار تن پیشبینی میگردد که حدود 50 درصد سال گذشته است که این کاهش هم به دلیل کاهش سطح کشت و بارندگی میباشد. مثلاً سطح زیر کشت کلزا در استان گلستان از 70 هزار هکتار به 22 هزار هکتار رسیده است و لذا نمیتوان همه کاهش تولید را به حساب خشکسالی بگذاریم.
ـ ذرت: با توجه به اینکه زمان کنونی زمان کشت ذرت است، حداکثر کشت ذرت با توجه به کاهش بارندگی و افت شدید سطح آبهای زیرزمینی و کاهش آبهای سطحی و دبی رودخانههای خوزستان حداکثر 180 هزار هکتار پیشبینی میگردد که حداکثر تولید آن 1100 هزار تن خواهد شد و با کاهش تولید حدود 1100 هزار تن نسبت به سالهای جاری مواجه خواهد شد. در مورد سطح زیر کشت در مناطق خوزستان و فارس کاهش چشمگیری بعلت کاهش آب رودخانههای کارون و دز و منابع آبهای زیرزمینی حدود 90 هزار هکتار و در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 25 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
مناطق اقلیمی
تأثیر متقابل تابش آفتاب، جو و نیروهای گرانشی، توام با توزیع نامتعادل تودههای خشکی و دریا تقریبا بینهایت اقلیم مختلف ایجاد میکند. اما به هر حال مناطقی را میتوان تشخیص داد که از نظر شرایط اقلیمی مشابهاند . آشنایی با چگونگی و محل این مناطق برای طرح اهمیت دارد چون این مناطق نشان دهنده مشکلاتی هستند که احتمالا طراح با آنها مواجه است.
حدود مرزی مناطق اقلیمی را نمیتوان بطور دقیق ترسیم نمود چون یک منطقه اقلیمی به مرور تقریبا بطور نامحسوب به اقلیم بعدی منتهی میشود. تشخیص منطقه اقلیمی، یا محدوده انتقالی بین دو منطقه یک محیط مسکونی بخصوص آسان است.
بررسی حاضر به اقلیمهای گرم و مرطوب اختصاص دارد. تقسیم اقلیمهای گرم و مرطوب به مناطق اقلیمی را بایست به عنوان یک وسیله ارتباط مورد نظر داشت. این تقسیمبندی «کدی» است که اطلاعات فراوانی را برای آنها که با آن آشنایی بیان مینماید. سودمندی این تقسیمات با افزایش تعداد افرادی که آن را قبول کرده و مورد استفاده قرار میدهند افزایش مییابد.
اقلیم گرم و مرطوب
اقلیمهای گرم و مرطوب در کمربندی نزدیک به خط استوا که از 15 درجه عرض جغرافیایی شمالی تا 15 درجه جنوبی وسعت دارد یافت میشوند. شهرهایی که در این منطقه اقلیمی قرار دارند عبارتند از لاگوش، مامبوس ، کلمبو ، سنگاپور، جاکارتا، کیتو و پرنام بوکود، شکل /// نمودار اقلیمی مامبوس را نشان میدهد.
تغییرات فصلی شرایط اقلیمی در طول سال کم است مواقعی با باران کم یا زیاد و وقوع باد شدید و توفانهای توام با صاعقه تنها علایم تغییرات موجود هستند
دمای هوا یعنی دمای خشک در روز و در سایه بطور متوسط به 27 با 32 درجه سلسیوس میرسد اما گاهی از 32 درجه هم تجاوز میکند. متوسط حداقل دمای هوا در شب بین 21 و 27 درجه سلسیوس متغیر است. دامنه نوسان روزانه و سالانه دمای هوا هر دو بسیار کم است . رطوبت یعنی رطوبت نسبی و در اکثر اوقات تقریبا 75 درصد است اما ممکن است بین 55 تا تقریبا 100 درصد متغیر باشد فشار بخار بین 2500 تا 3000 نیوتن بر متر مربع باقی میماند بارندگی در تمام طول سال زیاد است و عموما در چند ماه پی در پی شدیدتر میشود مقدار بارندگی سالانه ممکن است از 2000 تا 5000 میلیمتر تغییر نماید و ممکن است در مرطوبترین ماه از 500 میلیمتر هم تجاوز کند در هنگام وقوع طوفانهای شدید، میزان بارندگی ممکن است برای مدت کوتاهی به 100 میلیمتر در ساعت برسد وضعیت آسمان تقریبا در تمام سال ابری است پوشش ابر 60 تا 90 درصد میرسد آسمان میتواند پرنور باشد و روشنایی آن به cd/m2 7000 میرسد هنگامی که آسمان از ابر نازکی پوشیده است یا در مواقعی که خورشید بدون پنهان شدن ستون سفیدی از ابرهای متراکم را منور میسازد مقدار روشنایی آن بیشتر از این هم میشود وقتی آْسمان پوشیده از ابرهای ضخیم باشد هوا تاریک بوده، روشنایی آن به cd/m2 850 یا کمتر میرسد.
قسمتی از اشعه خورشید منعکس شده و جزئی به وسیله ابرها یا بخار آب موجود در جو پراکنده میشود بنابراین اشعه که به زمین میرسد اشعه پراکنده اما قوی است و ممکن است باعث درخشندگی ناراحت کنندهای بشود ابرها و بخار آب موجود در هوا در شب نیز از بازتاب اشعه از زمین و دریا به آسمان جلوگیری نمود یا مقدار آن را کاهش میدهند به همین دلیل اتلاف حرارت جمع شده به سادگی صورت نمیگیرد.
سرعت بادها معمولا کم و اما امکان وقوع بادهای شدید در هنگام بوران وجود دارد.
به دلیل وفور بارندگی و بالا بودن دمای هوا گیاهان به سرعت میرویند و کنترل آنها مشکل است. خاک قرمز عمدتا از نظر کشاورزی ضعیف است مواد آلی مورد نیاز گیاهان و نمکهای معدنی در آب حل شده از محل شسته میشوند آب زیرزمینی معمولا بالاست و زمین ممکن است خیس باشد نور بسیار کمی از سطح زمین منعکس میشود.
خصوصیات ویژه : رطوبت بالا باعث رشد سریع علف و خاکهای گیاه دار (کپک) و زنگ زدگی و فرسودگی میشود. مصالح ساختمانی آلی به سرعت پوشیده میشوند پشه و سایر حشرات فراوانند توفانهای رعد و برق اغلب با تخلیه بار الکتریکی هوا با هوا توام هستند.
سرپناه برای اقلیمهای گرم و مرطوب
طبیعت اقلیم
اهداف فیزیولوژیکی
فرم و پلان
فضاهای خارجی
بامها و دیوارها
جریان هوا و بازشوها
تهویه
سرپناه سنتی
اقلیم جزایر گرم و مرطوب
سرپناه برای اقلیمهای گرم و مرطوب
طبیعت اقلیم
برجستهترین ویژگیهای این اقلیم شرایط گرم و چسبنده و وجود رطوبت دائمی است. دمای هوا بطور متوسط بالا و بین 21 تا 32 درجه سلسیوس و نوسان آن در شب و روز کم است. این دما به ندرت از دمای پوست در حالت عادی تجاوز میکند.
رطوبت هوا در طول تمام فصول سال بالاست. ابر غلیظ و بخار آب موجود در هوا چون فیلتری در مقابل تابش مستقیم آفتاب عمل میکنند. در نتیجه تابش مستقیم آفتاب تقلیل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .doc :
اقلیم (از کلمه یونانی کلیما) در فرهنگ لغات آکسفورد، منطقهای با شرایط مشخصی از دما، خشکی، باد، نور و غیره معنی شده است. تعریف کمی علمیتر اقلیم چنین است: ترکیب زمانی وضعیت فیزیکی محیط جوّی، که ویژگی یک محل جغرافیایی مشخص است. چون هوا وضعیت لحظهای جوّی یک محل معین است، اقلیم را میتوان چنین تعریف نمود: ترکیب زمانی اوضاع هوا.
زمین تقریباً تمام انرژی خود را به صورت اشعه از خورشید دریافت میکند. بنابراین، خورشید عمدهترین عامل موثر در شرایط اقلیمی است.
وسعت طیف اشعه خورشید از 290 تا 2300 نانومتر است. این طیف را بنا به آنچه انسان درک و احساس میکند، میتوان بشرح ذیل تشخیص داد:
الف). اشعه ماوراءبنفش، که دارای طول موجی بین 290 تا nm380 بوده و موجب اثرات فتوشیمیایی از قبیل رنگزدایی، آفتاب سوختگی و غیره میشود.
ب)0 اشعه مرئی یا قابل رؤیت، که طول موج آن بین nm 380 (بنفش) تا nm700 (قرمز) است.
ج)0 اشعه موج کوتاه مادون قرمز، که طول موج آن بین 700 تا nm2300 است و حرارت تابشی و برخی اثرات فتوشیمیایی دارد.
توزیع انرژی طیف اشعه خورشید به دلیل ضخامت تصفیهکنندگی جوّ، بسته به ارتفاع محل تغییر میکند. برخی از امواج که طول موج کوتاهتری دارند، در جوّ جذب شده و دوباره با طول موج بلندتری، مثل امواج بلند مادون قرمز با طول موجی تا nm10000، بازتاب میشوند.
اقلیم شهری
محیطهای مصنوعی، اقلیمی خاص خود در مقیاس خُرد به وجود میآورند، تفاوت میان این اقلیم خُرد و اقلیم کلان ناحیهای، تا حدودی به درجه مداخله انسان بستگی دارد. در شهرها یا شهرکهای بزرگ، مداخله انسان در محیط طبیعی به حداکثر خود میرسد، بنابراین، صحبت از «اقلیم شهری» قابل توجیه است.
عواملی که باعث تفاوت بین اقلیم شهری به اقلیم ناحیهای میشوند عبارتند از:
الف)0 تغییر کیفیت سطوح (راههای فرش شده و ساختمانها) ـ افزایش یافتن ضریب جذب تابش آفتاب و کاهش یافتن تبخیر.
ب)0 ساختمانها ـ باعث ایجاد سایه شده و چون مانعی در مقابل باد عمل میکنند، بادها را احتمالاً با سرعت بیشتری در محل کانالیزه مینمایند یا حرارت جذب شده را در توده مصالحشان ذخیره ساخته، در شب آن را به آرامی آزاد میسازند.
ج). نشت انرژی ـ از دیوارها و در نتیجه تهویه ساختمانهای گرم شده، حرارت خروجی سیستمهای خنککننده و تهویه مطبوع (حرارت گرفته شده از فضاهای کنترل شده به فضای خارجی انتقال مییابد)، حرارت خروجی موتورهای درونسوز وسایل الکتریکی، حرارت تلف شده از صنایع، بخصوص کورهها و کارخانههای بزرگ.
د)0 آلودگی جوّی ـ فضولات مربوط به دیگها و دودکشهای معمولی و صنعتی، هوای خارج شده از موتور اتومبیلها، دود و بخار که هر دو باعث کاهش اشعه مستقیم آفتاب شده اما اشعه پراکنده را افزایش پراکنده را افزایش میدهند و مانعی در برابر خروج اشعه بازتاب شده ایجاد میکنند. وجود ذرات جامد در جوّ شهری ممکن است در شرایط مناسب به تشکیل مه کمک نموده موجب بارندگی شود.
مقدار این تفاوتها ممکن است کاملاً قابل توجه باشد.
هوای گرم با جریانی آرام و رطوبت متوسط
در اقلیم معتدل و در فضای داخلی، هنگامی که دمای هوا 18 درجه سلسیوس و حرکت آن آرام یعنی سرعت آن از 25/0 متردرثانیه تجاوز ننماید و هنگامی که رطوبت نسبی بین 40 و 60 درصد باشد، فردی که مشغول انجام کاری در حالت نشسته است، در صورتی که دمای سطوح اطرافش با دمای هوا تقریباً مساوی باشد، حرارت اضافی بدنش را به سهولت به طرق زیر دفع مینماید:
از طریق تشعشع 40 درصد
از طریق جابجایی 40 درصد
از طریق تبخیر 20 درصد
هدایت به مقدار ناچیز
این دوره را میتوان به صورت زیر بیان نمود:
الف) کمپرسور
1- فشار را افزایش میدهد.
2- بدون هیچگونه تغییری در حرارت موجود
3- دما مثلاً از صفر درجه به 30 درجه سلسیوس تغییر مینماید.
ب) تقطیرکننده
1- بدون هیچگونه تغییری در فشار
2- در تقطیرکننده، حرارت نهانی آزاد شده به محیط انتقال مییابد.
3- دما از 30 درجه به مثلاً 26 درجه سلسیوس کاهش مییابد.
ج) سوپاپ اطمینان
1- مایع را تنها در بالای فشار تنظیم شده وارد میکند و در نتیجه فشار کم در تبخیرکننده را تأمین مینماید.
2- بدون هیچگونه تغییری در حرارت موجود
3- دما از 26 درجه به مثلاً 4ـ درجه سلسیوس میرسد.
د) تبخیرکننده
1- بدون هیچگونه تغییری در فشار
2- در تبخیرکننده، حرارت نهانی جذب میشود.
3- حرارت از محیط گرفته میشود
4- دما از 4ـ درجه به مثلاً صفر درجه سلسیوس میرسد.
اگر کویل (یا مارپیچ) تبخیرکننده در داخل کانال تهیه هوا قرار داده شود (به جای قرار گرفتن در کانال یخچال) هوایی که از مقابل آن جریان مییابد خنک میشود.
تدارک برای برقراری تهویه. تأثیر دودکش
تهویه، یعنی تهیه هوای تازه و خنکسازی از طریق جابجایی، هر دو شامل جریان نسبتاً آرام هوا هستند. نیروی محرکه این جریان میتواند حرارتی یا حرکتی (باد) باشد.
تأثیر دودکش به نیروی حرارتی، که ناشی از اختلافِ جرم (در اثر اختلاف دما) بین هوای داخل و خارج است ارتباط دارد. این جریان ممکن است از داخل یک پنجره باز (وقتی هوا ساکن است) صورت گیرد: هوای گرم و سبکتر داخلی از بالا به خارج و هوای سرد و سنگینتر خارجی از پایین به داخل جریان مییابد. اصول این حرکت همان اصول مولد باد میباشد.
برای انجام این عمل میتوان دودکشهایی مخصوص تهویه پیشبینی نمود. هرچه این دودکشها بلندتر، سطح مقطع آنها بیشتر و اختلاف دما بیشتر باشد، نیروی محرکه قویتر خواهد بود و در نتیجه، مقدار هوای بیشتری به جریان خواهد افتاد.
عبور هوا از سطح پوست دفع حرارت را به دو صورت زیر افزایش میدهد:
1- افزایش اتلاف حرارت از طریق جابجایی (هَمرفت)
2- افزایش تبخیر
در رطوبتهای کم (زیر 30 درصد) این تأثیر خنککنندگی زیاد نیست. چون میزان تبخیر حتی در صورت کم بودن جریان هوا نامحدود است. در رطوبتهای زیاد (بالای 85 درصد) تأثیر خنککنندگی به دلیل زیاد بودن فشار بخار، که مانعه از تبخیر میشود محدود میگردد، اما سرعتهای زیادتر (بالای 5/1 تا 2 متر برثانیه) تا حدودی مؤثر خواهند بود. تأثیر خنککنندگی جریان هوا در رطوبتهای متوسط (35 درصد تا 60 درصد) بیشترین اهمیت را دارد.
میتوان عوامل زیر را که در شکل و سرعت جریان هوا در داخل ساختمان تأثیر دارند مشخص نمود:
الف) جهت استقرار
ب) خصوصیات خارجی
ج) کوران
د) محل بازشوها
هـ) اندازه بازشوها
و) کنترل بازشوها
اگر چه کالبد ساختمان مانعی است بین شرایط کنترل شده داخلی و شرایط احتمالاً نامناسب خارجی، اما باید توجه داشت که این کالبد میبایست مانعی اختیاری باشد، یا بهتر است مانند یک صافی عمل نماید، یعنی در عین جلوگیری از تأثیرات نامناسب، امکان بهرهگیری از شرایط مناسب را فراهم سازد. یکی از این تأثیرات مناسب، روشنایی طبیعی است.
بینایی، احتمالاً مهمترین کانال ارتباطی انسان و محیط اطراف او است. چشم به وسیله نور منعکسشده از سطح اجسام، تحریک میشود، بنابراین نور شرط لازم برای دیدن است. نور را میتوان بطور مصنوعی (مثلاً