لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
توحید های سه گانه :افعالی صفاتی ذاتی
حمد:بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ(1)((به نام خداوند رحمتگر مهربان.))
و در حدیث شریف آمده است ((ان الله تعالی خلق آدم علی صورته)) پس ذات به واسطه صفات محجوب است و صفات به وسیله افعال و افعال به وسیله عوالم وجودی و اکوان و آثار پس هر کسی که- بعد از رفع حجاب عوالم وجودی- اسماء افعال بر او متجلی شود به مقام توکل می رسد و هرکس پس از رفع حجابهای افعال [اسماء] صفات بر او متجلی شود به مقام ((رضا و تسلیم)) می رسد و آنکس که [اسماء] ذاتیه با دریدن حجب صفات بر او متجلی شود به مقام فنا رسیده و موحد مطلق [و حقیقی] می باشد [پس نتیجه می گیریم] که فاعل وقاری واقعی همان ((بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ)) است [در اینجا باید افزود که] توحید افعالی مقدم بر توحید صفاتی و توحید صفاتی نیز مقدم بر توحید ذاتی می باشد که به این سه مرتبه از توحید حضرت رسول اکرم (ص) در سجده خود اشاره فرموده است ((اعوذ بعفوک من عقابک و اعوذ برضاک من سخطک و اعوذ بک منک))
بقره:وَ آمِنُوا بِما أَنْزَلْتُ مُصَدِّقًا لِما مَعَکُمْ وَ لا تَکُونُوا أَوَّلَ کافِرٍ بِهِ وَ لا تَشْتَرُوا بِآیاتی ثَمَنًا قَلیلاً وَ إِیّایَ فَاتَّقُونِ(41)((و بدانچه نازل کردهام -که مؤید همان چیزى است که با شماست- ایمان آرید؛ و نخستین منکر آن نباشید، و آیات مرا به بهایى ناچیز نفروشید، و تنها از من پروا کنید.))
﴿ وَ آمِنُوا بِما أَنْزَلْتُ﴾ از توحید صفاتی که در قرآن آمده و بر حبیبم محمد (ص) نازل گشته است.
﴿ مُصَدِّقًا لِما مَعَکُمْ﴾ از توحید افعالی آمده در تورات.
﴿ وَ لا تَکُونُوا أَوَّلَ کافِرٍ بِهِ﴾ یعنی به واسطه عقائد خود اولین محجوب از قرآن نباشد.
﴿ وَ لا تَشْتَرُوا﴾ یعنی عوض نکنید.
﴿ بِآیاتی﴾ که راهنما به سوی تجلیات ذاتی و صفاتی است مانند سوره های اخلاص و آیۀ الکرسی و مظاهر آنها
﴿ ثَمَنًا قَلیلاً﴾ را با بهشت نفسانی چرا شما با لذتهای حسی مأنوس شده اید [و هوشیار بود] و ثواب اعمال خود را توحید افعالی ندانید و اگر شما را از شرک برحذر می دارم از گستره قهر و جلال و حجابم پروا کرده و رضایتم را بجوئید و صفتی را برای غیرمن اثبات نکنید [و قائل به توحید صفاتی باشید].
نسا:وَ الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ رِئاءَ النّاسِ وَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ لا بِالْیَوْمِ اْلآخِرِ وَ مَنْ یَکُنِ الشَّیْطانُ لَهُ قَرینًا فَساءَ قَرینًا(38)وَ ما ذا عَلَیْهِمْ لَوْ آمَنُوا بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ اْلآخِرِ وَ أَنْفَقُوا مِمّا رَزَقَهُمُ اللّهُ وَ کانَ اللّهُ بِهِمْ عَلیمًا(39)إِنَّ اللّهَ لا یَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ وَ إِنْ تَکُ حَسَنَةً یُضاعِفْها وَ یُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْرًا عَظیمًا(40)((و کسانى که اموالشان را براى نشاندادن به مردم انفاق مىکنند، و به خدا و روز بازپسین ایمان ندارند. و هر کس شیطان یار او باشد، چه بد همدمى است. و اگر به خدا و روز بازپسین ایمان مىآوردند، و از آنچه خدا به آنان روزى داده، انفاق مىکردند، چه زیانى برایشان داشت؟ و خدا به [کارِ] آنان داناست. در حقیقت، خدا هموزن ذرّهاى ستم نمىکند و اگر [آن ذرّه، کارِ] نیکى باشد دو چندانش مىکند، و از نزد خویش پاداشى بزرگ مىبخشد.))
﴿ وَ الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ رِئاءَ النّاسِ﴾ آنها کمالات خود را آشکار نموده و به فعلیت رسانده اند ولی با این حال به دلیل اینکه این کمالات را از خود می دانند از حق تعالی محجوبند [به عبارت بهتر] آنها به مردم نشان می دهند که این کمالات از آنهاست نه از حق تعالی.
﴿ وَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ﴾ ایمان حقیقی که در آن صورت می دانند کمال مطلق فقط از آن اوست و کجاست چیزی که وجود داشته باشد؟ تا چه رسد به اینکه دارای کمالات وجود گردند [و در آن حالت است که] از حجاب دیدن کمالات خود رهایی و از گناه ((عجب)) نجات یافته اند.
﴿ وَ لا بِالْیَوْمِ اْلآخِرِ﴾ یعنی فناء فی الله و حضور در بارگاه واحد قهار [که در نتیجه آن] از گناه شرک دوری می جویند. چرا که شرک به دلیل نزدیکی ((شیطان و هم)) به آنهاست.
﴿ وَ مَنْ یَکُنِ الشَّیْطانُ لَهُ قَرینًا فَساءَ قَرینًا﴾ چرا که او را از طریق هدایت به در کرده و از حق تعالی محجوبش می گرداند.
﴿ وَ ما ذا عَلَیْهِمْ لَوْ آمَنُوا بِاللّهِ﴾ [آنان فکر می کنند که] اگر صدقه خود را که همان توحید و فنای در حق و محو کمالات خدادادشان است بپردازند [و به مقام فنا برسند] چیزی به خداوند افزوده می شود؟
﴿ وَ کانَ اللّهُ بِهِمْ عَلیمًا﴾ و آنها را به بقاء بعد از فنا پاداش می دهد و در آن حالت آنان با صفات و کمالات الهی باقی اند نه با صفات و کمالات نفسانی خود.
﴿ إِنَّ اللّهَ لا یَظْلِمُ﴾ یعنی خداوند در مقام فنا چیزی از آن کمالات نمی کاهد.
﴿ مِثْقالَ ذَرَّةٍ﴾ بلکه آنها را با تأثیر حقانی خود چندین برابر می نماید.
﴿ وَ إِنْ تَکُ حَسَنَةً یُضاعِفْها﴾ اولاً حسنه ای وجود ندارد و اگر هم باشد از آن اوست.
﴿ وَ یُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْرًا عَظیمًا﴾ [و این پاداش] شهود ذاتی است که در آن وحدت حجاب رویت غیر نمی گردد.
نسا:وَ لَوْ أَنّا کَتَبْنا عَلَیْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ أَوِ اخْرُجُوا مِنْ دِیارِکُمْ ما فَعَلُوهُ إِلاّ قَلیلٌ مِنْهُمْ وَ لَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا ما یُوعَظُونَ بِهِ لَکانَ خَیْرًا لَهُمْ وَ أَشَدَّ تَثْبیتًا(66)((و اگر بر آنان مقرّر مىکردیم که تن به کشتن دهید، یا از خانههاى خود به در آیید، جز اندکى
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 1
توحید ذاتی و افعالی
یونس:وَ لا یَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلّهِ جَمیعًا هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ(65)أَلا إِنَّ لِلّهِ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی اْلأَرْضِ وَ ما یَتَّبِعُ الَّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ شُرَکاءَ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاّ یَخْرُصُونَ(66)(( سخن آنان تو را غمگین نکند، زیرا عزّت، همه از آنِ خداست. او شنواى داناست. آگاه باش، که هر که [و هر چه] در آسمانها، و هر که [و هر چه] در زمین است از آنخداست. و کسانى که غیر از خدا شریکانى را مىخوانند، [از آنها] پیروى نمىکنند. اینان جز از گمان پیروى نمىکنند و جز گمان نمىبرند.))
انبیاء:قَالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالهُُمْ وَ عِصِیُّهُمْ یخَیَّلُ إِلَیْهِ مِن سِحْرِهِمْ أَنهَا تَسعَى(66)فَأَوْجَس فى نَفْسِهِ خِیفَةً مُّوسى(67)(( گفت: «[نه، ] بلکه شما بیندازید. » پس ناگهان ریسمانها و چوبدستىهایشان، بر اثر سحرشان، در خیال او، [چنین] مىنمود که آنها به شتاب مىخزند. و موسى در خود بیمى احساس کرد.))
احقاف:قُلْ أَ رَأَیْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ أَرُونی ما ذا خَلَقُوا مِنَ اْلأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْکٌ فِی السَّماواتِ ائْتُونی بِکِتابٍ مِنْ قَبْلِ هذا أَوْ أَثارَةٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ(4)وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ یَدْعُوا مِنْ دُونِ اللّهِ مَنْ لا یَسْتَجیبُ لَهُ إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ وَ هُمْ عَنْ دُعائِهِمْ غافِلُونَ(5)(( بگو: «به من خبر دهید، آنچه را به جاى خدا فرامىخوانید به من نشان دهید که چه چیزى از زمین [را] آفریده یا [مگر] آنان را در [کار] آسمانها مشارکتى است؟ اگر راست مىگویید، کتابى پیش از این [قرآن] یا بازماندهاى از دانش نزد من آورید. » و کیست گمراهتر از آن کس که به جاى خدا کسى را مىخواند که تا روز قیامت او را پاسخ نمىدهد، و آنها از دعایشان بىخبرند؟))
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
توحید افعالی
بقره: أَیُّهَا النّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُمْ وَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ(21)الَّذی جَعَلَ لَکُمُ اْلأَرْضَ فِراشًا وَ السَّماءَ بِناءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقًا لَکُمْ فَلا تَجْعَلُوا لِلّهِ أَنْدادًا وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ(22)(( اى مردم، پروردگارتان را که شما، و کسانى را که پیش از شما بودهاند آفریده است، پرستش کنید؛ باشد که به تقوا گرایید. همان [خدایى] که زمین را براى شما فرشى [گسترده]، و آسمان را بنایى [افراشته] قرار داد؛ و از آسمان آبى فرود آورد؛ و بدان از میوهها رزقى براى شما بیرون آورد؛ پس براى خدا همتایانى قرار ندهید، در حالى که خود مىدانید.))
بقره:قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَمیعًا فَإِمّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنّی هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدایَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ(38)((فرمودیم: «جملگى از آن فرود آیید. پس اگر از جانب من شما را هدایتى رسد ، آنان که هدایتم را پیروى کنند بر ایشان بیمى نیست و غمگین نخواهند شد.))
آل عمران:یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا الرِّبَوا أَضْعافًا مُضاعَفَةً وَ اتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ(130)(( اى کسانى که ایمان آوردهاید، ربا را [با سود] چندین برابر مخورید، و از خدا پروا کنید، باشد که رستگار شوید.))
آل عمران:وَ سارِعُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ اْلأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقینَ(133)(( و براى نیل به آمرزشى از پروردگار خود، و بهشتى که پهنایش [به قدر] آسمانها و زمین است [و] براى پرهیزگاران آماده شده است، بشتابید.))
آل عمران:وَ الَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا وَ هُمْ یَعْلَمُونَ(135)أُولئِکَ جَزاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ جَنّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا اْلأَنْهارُ خالِدینَ فیها وَ نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلینَ(136)((و آنان که چون کار زشتى کنند، یا بر خود ستم روا دارند، خدا را به یاد مىآورند و براى گناهانشان آمرزش مىخواهند -و چه کسى جز خدا گناهان را مىآمرزد؟ و بر آنچه مرتکب شدهاند، با آنکه مىدانند [که گناه است]، پافشارى نمىکنند. آنان، پاداششان آمرزشى از جانب پروردگارشان، و بوستانهایى است که از زیر [درختان] آن جویبارها روان است. جاودانه در آن بمانند، و پاداش اهل عمل چه نیکوست.))
آل عمران:أَ وَ لَمّا أَصابَتْکُمْ مُصیبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَیْها قُلْتُمْ أَنّى هذا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِکُمْ إِنَّ اللّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ(165)((آیا چون به شما [در نبرد اُحد] مصیبتى رسید -[با آنکه در نبرد بدر] دو برابرش را [به دشمنان خود] رساندید- گفتید: «این [مصیبت] از کجا [به ما رسید]؟» بگو: «آن از خود شما [و ناشى از بىانضباطى خودتان] است. » آرى! خدا به هر چیزى تواناست.))
آل عمران:لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ یَفْرَحُونَ بِما أَتَوْا وَ یُحِبُّونَ أَنْ یُحْمَدُوا بِما لَمْ یَفْعَلُوا فَلا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفازَةٍ مِنَ الْعَذابِ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ(188)(( البته گمان مبر کسانى که بدانچه کردهاند شادمانى مىکنند و دوست دارند به آنچه نکردهاند مورد ستایش قرار گیرند، قطعاً گمان مَبَر که براى آنان نجاتى از عذاب است، [که] عذابى دردناک خواهند داشت.))
نسا:أَیْنَما تَکُونُوا یُدْرِکْکُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ کُنْتُمْ فی بُرُوجٍ مُشَیَّدَةٍ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِ اللّهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِکَ قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللّهِ فَما لِهؤُلاءِ الْقَوْمِ لا یَکادُونَ یَفْقَهُونَ حَدیثًا(78)((هر کجا باشید، شما را مرگ درمىیابد؛ هر چند در بُرجهاى استوار باشید. و اگر [پیشامد] خوبى به آنان برسد، مىگویند: «این از جانب خداست»؛ و چون صدمهاى به ایشان برسد، مىگویند: «این از طرف توست. » بگو: «همه از جانب خداست. » [آخر] این قوم را چه شده است که نمىخواهند سخنى را [درست] دریابند؟))
نسا:إِنّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ النّاسِ بِما أَراکَ اللّهُ وَ لا تَکُنْ لِلْخائِنینَ خَصیمًا(105)((ما این کتاب را به حقّ بر تو نازل کردیم، تا میان مردم به [موجب] آنچه خدا به تو آموخته داورى کنى، و زنهار جانبدارِ خیانتکاران مباش.))
نسا:وَ لَوْ لا فَضْلُ اللّهِ عَلَیْکَ وَ رَحْمَتُهُ لَهَمَّتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ أَنْ یُضِلُّوکَ وَ ما یُضِلُّونَ إِلاّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما یَضُرُّونَکَ مِنْ شَیْءٍ وَ أَنْزَلَ اللّهُ عَلَیْکَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ عَلَّمَکَ ما لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ وَ کانَ فَضْلُ اللّهِ عَلَیْکَ عَظیمًا(113)((و اگر فضل خدا و رحمت او بر تو نبود، طایفهاى از ایشان آهنگِ آن داشتند که تو را از راه به در کنند، و[لى] جز خودشان [کسى] را گمراه نمىسازند، و هیچ گونه زیانى به تو نمىرسانند. و خدا کتاب و حکمت بر تو نازل کرد و آنچه را نمىدانستى به تو آموخت، و تفضّل خدا بر تو همواره بزرگ بود.))
اعراف:وَ إِمّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ إِنَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ(200)
((و اگر از شیطان وسوسهاى به تو رسد، به خدا پناه بَر، زیرا که او شنواى داناست.))
یوسف:فَلَمّا أَنْ جاءَ الْبَشیرُ أَلْقاهُ عَلى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصیرًا قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَکُمْ إِنّی أَعْلَمُ مِنَ اللّهِ ما لا تَعْلَمُونَ(96)((پس چون مژدهرسان آمد، آن [پیراهن] را بر چهره او انداخت، پس بینا گردید. گفت: «آیا به شما نگفتم که بىشک من از [عنایت] خدا چیزهایى مىدانم که شما نمىدانید؟»))
رعد:وَ إِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَ إِذا کُنّا تُرابًا أَ إِنّا لَفی خَلْقٍ جَدیدٍ أُولئِکَ الَّذینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ وَ أُولئِکَ اْلأَغْلالُ فی أَعْناقِهِمْ وَ أُولئِکَ أَصْحابُ النّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ(5)((و اگر عجب دارى، عجب از سخن آنان [ کافران] است که: «آیا وقتى خاک شدیم، به راستى در آفرینش جدیدى خواهیم بود؟» اینان همان کسانند که به پروردگارشان کفر ورزیدهاند و در گردنهایشان زنجیرهاست، و آنان همدم آتشند و در آن ماندگار خواهند بود.))
نحل:وَ اصْبِرْ وَ ما صَبْرُکَ إِلاّ بِاللّهِ وَ لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَ لا تَکُ فی ضَیْقٍ مِمّا یَمْکُرُونَ(127)(( و صبر کن و صبر تو جز به [توفیق] خدا نیست و بر آنان اندوه مخور و از آنچه نیرنگ مىکنند دل تنگ مدار.))
بنی اسرائیل:إِنَّ عِبادی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ وَ کَفى بِرَبِّکَ وَکیلاً(65)((«در حقیقت، تو را بر بندگان من تسلطى نیست، و حمایتگرى [چون] پروردگارت بس است.))
حج:الْمُلْکُ یَوْمَئِذٍ لِلّهِ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فَالَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ فی جَنّاتِ النَّعیمِ(56)(( در آن روز، پادشاهى از آنِ خداست: میان آنان داورى مىکند، و [در نتیجه] کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کردهاند در باغهاى پرناز و نعمت خواهند بود.))
فرقان:أَ رَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ أَ فَأَنْتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکیلاً(43)(( آیا آن کس که هواىِ [نفس] خود را معبود خویش گرفته است دیدى؟ آیا[مىتوانى]ضامن او باشی.))