دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق درباره دفاع در اسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

اهمیت جهاد و دفاع در اسلام‏

»جهاد« از ریشه »جَهْد یا جُهد« به معناى مشقّت و زحمت و نیز توان و طاقت است،و »جهاد« و »مجاهده« یعنى به کار بستن توان در ستیز یا دفع دشمن. معناى اصطلاحى جهاد، عبارت است از: نثار جان، مال و توان در راه اعتلاى اسلام و برپا داشتن شعارهاى ایمان. اهمیت جهاد و دفاع در اسلام با نگاهى به فلسفه تشریع آن، روشن مى‏شود؛ زیرا اهمیت‏هر چیزى به فلسفه وجودى آن و نقش کاربردى‏اش بستگى دارد.توضیح آنکه اهمیت جهاد و دفاع، از آنجا ناشى مى‏شود که همه موجودات زنده، اعم ازانسان و غیر انسان به حکم فطرت و عقل، براى بقا و ادامه‏حیات‏نیازمندرفع‏موانع و دفع‏دشمن خویش‏اند؛ زیرا جهان ماده، صحنه تنازع بقا و کشمکش مى‏باشد و هر موجودزنده‏اى مى‏کوشد تا از حق فطرى زنده ماندن دفاع کند وبه‏اصطلاح‏به‏قانون‏فطرى‏وذاتى»جلب منفعت« و »دفع ضرر« عمل نماید و مزاحمان را از خود دفع کند.از آنجا که اسلام، دین عقل و فطرت است، به این نیاز فطرى و عقلى بشر نیز توجه لازم‏مبذول داشته و ضمن تأیید این نیاز فطرى و حکم عقلى، بر ضرورت و اهمیت آن تأکیدورزیده است.بدین جهت قرآن کریم در آیه زیر بر ضرورت آمادگى کامل براى‏دفاع‏همه‏جانبه‏تأکیدورزیده، مى‏فرماید:»وَ اَعِدُّوا لَهُمْ مَااسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِه عَدُوَّ اللّهِ وَ عَدُوَّکُمْ وَ آخَرینَ مِنْ‏دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ یَعْلَمُهُمْ...« (انفال: 60)هر نیرویى که در توان دارید براى مقابله با آنها (دشمنان) آماده سازید! و (همچنین) اسب‏هاى‏ورزیده (براى میدان نبرد) تا به‏وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید (و همچنین) گروه‏دیگرى غیر از این‏ها را که شما نمى‏شناسید و خدا آنها را مى‏شناسد.همچنین اهمیت جهاد و دفاع در اسلام، از اهداف بسیار بلند و ارزشمندى که اسلام‏دارد، نیز سرچشمه مى‏گیرد؛ زیرا اسلام به عنوان کامل‏ترین مکتب، داعیه رستگارى انسان‏هاو رهایى آنها از شرک، کفر، ظلم و فساد و تباهى را دارد. این‏ها اهدافى است که تحققش‏هزینه سنگینى را مى‏طلبد؛ زیرا طاغوت‏ها و مستکبران سد راه مى‏شوند و جنگ و خونریزى‏به راه مى‏اندازند تا بتوانند به همان شیوه استعمارى و استکبارى‏شان ادامه دهند و به‏بهره‏کشى، استثمار و استعمار ملل مستضعف بپردازند.گواه روشن صدق ادعاى ما، تحمیل بیش از هشتاد جنگ علیه پیامبر(ص) و حکومت‏اسلامى‏اش در طول ده‏سال و نیز اجراى انواع و اقسام توطئه براندازى علیه نظام نوپاى»جمهورى اسلامى ایران« به ویژه تحمیل جنگ هشت ساله علیه آن، در این دوران،مى‏باشد.جهت سومى که بر اهمیت جهاد و دفاع‏دراسلام‏دلالت‏مى‏کند،آثاروبرکاتى‏است‏که برآن استوار است و نیز پیامدهاى ناگوار و تلخى که بر ترک آن مترتب مى‏گردد. از جمله‏آثار خوب دنیوى جهاد و دفاع در اسلام، که در قرآن و سخنان پیشوایان معصوم(ع) به آن‏اشاره شده، عزّت و سرافرازى در برابر دشمن، امنیت و آرامش جامعه، شادابى و نشاطو حیات پرتحرک اجتماعى، تقویت روحیه خودکفایى، تکیه و اعتماد بر توان نیروهاى‏خودى، شناخت دوست از دشمن و در نهایت پیروزى بر دشمنان است. نیز جهاد ازجنبه‏اخروى و معنوى، موجب کسب رضاى الهى، استجابت‏دعا،گشوده‏شدن‏درهاى‏رحمت‏الهى، بخشش گناهان، نجات از عذاب الهى، ورود به بهشت و رسیدن به مقام قرب الهى‏و غیر آن مى‏گردد.برخى از آثار و پیامدهاى ناگوار ترک دفاع و جهاد در اسلام، انهدام پایگاه‏هاى توحید وخداپرستى، گرفتارى به خوارى و ذلت، از میان رفتن هویت دینى و ملى، عزت و آبرو وشخصیت‏انسانى،کاستى‏ایمان،محرومیت‏ازرحمت‏وعنایات‏خداوندى،رواج‏باطل‏وفساد و منکرات، محرومیت از عدل و انصاف و از همه مهم‏تر، کیفر سخت‏الهى‏درسراى‏باقى و افتادن در آتش دوزخ مى‏باشد.

ابعاد و انواع دفاع

جهاد و دفاع حد و مرزى نمى‏شناسد و به تناسب نوع تهاجم و عرصه تاخت و تازدشمن، متفاوت مى‏شود و به همین دلیل داراى ابعاد و انواع مختلفى مى‏باشد؛ ولى دریک تقسیم‏بندى کلى مى‏توان جهاد و دفاع را به دو قسم: دفاع شخصى و دفاع از آرمان‏هاو عقاید دینى - اسلامى، تقسیم کرد.چرا که گاه دشمن، حریم شخصى انسان را مورد تعرض و تهاجم قرار مى‏دهد، که انسان‏نیز باید در برابر متجاوزان به حریم و حقوق خود و وابستگانش به دفاع برخیزد و از جان،مال، آبرو و ناموس خود و بستگانش دفاع کند؛ و گاهى هم دشمن کیان اسلام،سرزمین‏هاى اسلامى و باورها و مبانى دینى - ارزشى را عرصه تاخت و تاز سیاسى و نظامى‏خود مى‏سازد که ملت باید به تناسب تعرض دشمن، قدرت دفاعى‏اش را در جانبدارى ازدین و آیین، مقدسات دینى، آرمان‏هاى مکتبى، ملى و نیز میهن و سرزمین خود به کارگیرد. ازاین رو، میدان‏هاى سیاست، اطلاعات، صنعت، اقتصاد، فرهنگ، علم، هنر و...نیز از جمله عرصه‏هایى است که ممکن است به صحنه پیکار حق وباطل‏تبدیل‏شود.درعرصه فرهنگى نیز مجاهدان و مؤمنان باید با تمام قوا به مصاف‏دشمنان بروند و راه‏هاى نفوذ آنان را ببندند. روشن است که مجاهدان این میادین،دانشمندان، نویسندگان، متفکران، روشنفکران متعهد، نیروهاى اطلاعاتى، هنرمندان‏و... مى‏باشند، همان‏گونه که اسلحه این پیکار مقدس نیز دانش، قلم، بیان، هنر و غیر آن‏مى‏باشد.اکنون در این درس به مقدار ممکن به برخى از ابعاد و انواع دفاع شخصى و آرمانى،اشاره مى‏شود.

دفاع نظامى‏

یکى از راه‏هاى مبارزه دشمن، جنگ و تهاجم مسلحانه است. در چنین موقعیتى‏که سرزمین، عِرْض، ناموس، مال، جان و از همه مهم‏تر، باورها و ارزش‏هاى دینى -اعتقادى مسلمانان مورد حمله دشمن واقع مى‏شود بر تک تک مسلمانان از کوچک وبزرگ و پیر و جوان از هر قشرى که باشند، لازم و واجب است به دفاع برخیزند و تادفع‏کامل‏دشمن، از پاى ننشینند.در جنگ دفاعى همان گونه که امام راحل فرمود تا هر موقع که دفاع لازم باشد باید اقدام‏شود. البته باید براساس تعالیم اسلامى در صحنه‏هاى نبرد، شئون انسانى رعایت شود و بنا به‏فرمان قرآن کریم از حد تجاوز نگردد و آداب اسلامى در جنگ رعایت شود.

دفاع سیاسى و اقتصادى‏

از میدان‏هاى ستیز دشمن، سیاست و اقتصاد است. دشمن درصدد است تا از هرراهى که مى‏تواند بر کشور ما سلطه سیاسى و اقتصادى‏اش را اعمال کند و ما را وابسته به‏خود نماید. در این صورت ضرورت ایجاب مى‏کند که مسلمانان به مقابله با آن بپردازند.راه مبارزه و مقابله معقول سیاسى و اقتصادى با دشمن، این است که به تلاش و کوشش لازم‏در میادین سیاسى و اقتصادى پرداخته شود و از لحاظ تکنولوژى و صنعت و اقتصاد به‏خودکفایى رسیده، راه‏هاى تسلط دشمن، که به دلیل‏نیازووابستگى‏سیاسى-اقتصادى‏فراهم مى‏شود از راه تأمین در داخل و خودکفایى اقتصادى مسدود گردد.تا زمانى که این‏گونه وابستگى‏ها و نیازمندى‏ها به خارج، به‏ویژه به قدرت‏هاى بزرگ‏سیاسى، نظامى و اقتصادى وجود دارد، سخن از استقلال، دفاع و مبارزه سیاسى - اقتصادى‏با دشمنان شعارى بیش نخواهد بود؛ چنان که امام راحل نیز به‏طور مکرر و مؤکد در طول‏حیات پربرکتشان به نقش و اهمیت استقلال سیاسى - اقتصادى و قطع وابستگى در این‏زمینه‏ها تصریح مى‏کردند و در یک اقدام عملى، دستور تشکیل »جهاد سازندگى«رادر همه ابعاد اقتصادى صادر کردند و پیوسته تا زنده بودند ضمن قدردانى از تلاش وکوشش جهادگران عرصه اقتصادى، بر تداوم جدى و همه‏جانبه »جهاد سازندگى« اصرارمى‏ورزیدند.

دفاع سیاسى و اقتصادى‏

از میدان‏هاى ستیز دشمن، سیاست و اقتصاد است. دشمن درصدد است تا از هرراهى که مى‏تواند بر کشور ما سلطه سیاسى و اقتصادى‏اش را اعمال کند و ما را وابسته به‏خود نماید. در این صورت ضرورت ایجاب مى‏کند که مسلمانان به مقابله با آن بپردازند.راه مبارزه و مقابله معقول سیاسى و اقتصادى با دشمن، این است که به تلاش و کوشش لازم‏در میادین سیاسى و اقتصادى پرداخته شود و از لحاظ تکنولوژى و صنعت و اقتصاد به‏خودکفایى رسیده، راه‏هاى تسلط دشمن، که به دلیل‏نیازووابستگى‏سیاسى-اقتصادى‏فراهم مى‏شود از راه تأمین در داخل و خودکفایى اقتصادى مسدود گردد.تا زمانى که این‏گونه وابستگى‏ها و نیازمندى‏ها به خارج، به‏ویژه به قدرت‏هاى بزرگ‏سیاسى، نظامى و اقتصادى وجود دارد، سخن از استقلال، دفاع و مبارزه سیاسى - اقتصادى‏با دشمنان شعارى بیش نخواهد بود؛ چنان که امام راحل نیز به‏طور مکرر و مؤکد در طول‏حیات پربرکتشان به نقش و اهمیت استقلال سیاسى - اقتصادى و قطع وابستگى در این‏زمینه‏ها تصریح مى‏کردند و در یک اقدام عملى، دستور تشکیل »جهاد سازندگى«رادر همه ابعاد اقتصادى صادر کردند و پیوسته تا زنده بودند ضمن قدردانى از تلاش وکوشش جهادگران عرصه اقتصادى، بر تداوم جدى و همه‏جانبه »جهاد سازندگى« اصرارمى‏ورزیدند.

      دفاع فرهنگى‏

در میان انواع هجوم‏هاى غیر نظامى دشمنان، هجوم فرهنگى از همه آنهاخطرناک‏تر و خسارت‏بارتر است؛ زیرا در این نوع حمله، دشمن با ترویج فساد و فحشا، افکارعمومى، به‏ویژه افکار و اخلاق نسل جوان را منحرف و آلوده کرده، ارزش‏ها، آرمان‏هاى‏مقدس دینى، عزت و شرف مسلمانان را مورد هجوم قرار مى‏دهد تا مسلمانان راهمرنگ خود کرده و در نتیجه راه نفوذ و سلطه‏اش را هموار سازد. قرآن کریم به این‏مطلب اشاره کرده و مى‏فرماید:»وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ کَما کَفَرُوا فَتَکُونُونَ سَواءً« (نساء: 89)آنان آرزو مى‏کنند که شما هم مانند ایشان کافر شوید و مساوى یکدیگر باشید.در اهمیت جهاد فرهنگى، همین بس که در آن دورانى که پیامبر(ص) هنوز در مکه‏حضور داشتند و حکم جهاد نظامى تشریع و ابلاغ نشده بود، خداوند در فرمانى مؤکّد به‏آن حضرت فرمود:»فَلا تُطِعِ الْکافِرینَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً کَبیراً« (فرقان: 52)پس، از کافران پیروى مکن و به‏وسیله آن (= قرآن) با آنان جهاد بزرگى بکن!روشن است جهاد در جبهه فرهنگى ظرافت‏هاى خاص خودش را دارد و نیازمندکار دقیق و عمیق فرهنگى است. بر این اساس، مرحوم طبرسى در راستاى تفسیر آیه‏مزبور و با اشاره به »جهاداً کبیراً« مى‏نویسد جهاد فرهنگى و پاسخ‏گویى به‏شبهات‏مخالفان، معاندان و دشمنانِ دین، یکى از باارزش‏ترین و بزرگ‏ترین جهادهانزد خداوند متعال است. مبارزه با تهاجم فرهنگى غرب علیه اسلام و مسلمانان نیز از مصادیق بارز جهاد بادشمنان دین خدا در عصر حاضر است، چرا که آنان هماهنگ با هم در تلاش‏اند تا از هرراه ممکن، ابتذال فرهنگى و مفاسد اخلاقى را میان مردم و به‏ویژه نسل جوان رواج داده‏و با اغفال جوانان، آنان را به بى‏دینى و بى توجهى نسبت‏به‏ارزش‏هاى‏اسلامى‏بکشانند. اینجاست که مسئولیت عموم مسلمانان متعهد و در رأس آنان مسئولان‏فرهنگى،نسبت‏به‏انجام کارهاى فرهنگى بسیار سنگین‏تر مى‏شود و باید با آمادگى و حساسیت بیشترى درصحنه‏هاى فرهنگى حضور یابند و علاوه بر مقابله با فرهنگ مبتذل وارداتى و ابطال آن‏از راه معقول و منطقى، معارف حیاتبخش اسلام‏ناب‏راجایگزین‏آن‏کرده،گسترش‏دهند.چنان‏که بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران، در وصیت‏نامه سیاسى - الهى خود این مهم رااز همه مسئولان متعهد و انقلابیون راستین خواستار شده است.

دفاع از حریم‏

حریم عبارت است از آنچه که دفاع از آن واجب باشد؛ مانند مال، جان، عِرض(آبرو) و ناموس.حریم انسان، از نظر اسلام و وجدان عمومى از چنان اهمیت و ارزش فوق‏العاده‏اى‏برخوردار است که اگر انسان در راه دفاع از حریم خویش، کشته شود و یا در صورت لزوم،فرد مهاجم را از پاى درآورد نه تنها کار بدى نکرده، بلکه مورد تحسین و تمجید دیگران‏هم قرار مى‏گیرد. از نظر اسلام نیز کارش بسیار ارزشمند شمرده شده و چه بسا که مقام‏شهید را دارا خواهد بود.تجاوز به حریم انسان، اشکال و مراحل مختلفى دارد و هر شکل و مرحله آن دفاع‏متناسب با خود را مى‏طلبد. مثلاً اگر کسى به حریم ناموسى انسان متعرض شود دفع او به‏هر وسیله ممکن واجب است، اگر چه منجر به کشته شدن مهاجم شود، بلکه در صورتى‏که با قصد کمتر از تجاوز، حمله کند، وظیفه همین است.اما حکم دفاع در مرحله پایین‏تر از این فرق مى‏کند، گر چه شاید در مرحله بعدى و درصورت بى اثر بودن مرحله قبلى، مراحل بالاتر نیز ضرورى و واجب شود. مثلاً کسى که‏به قصد چشم‏چرانى به ناموس انسان نگاه کند و یا از پشت‏بام به داخل خانه انسان سرک‏بکشد و مانند آن، لازم است او را از راه توبیخ زبانى از این کار زشت بازدارد، اگر دست‏برنداشت از راه کتک و مانند آن، جلوگیرى کند و اگر دست برنداشت، به هر وسیله ممکن به‏دفاع از حریم‏خودبرخیزدودرصورت‏مجروح‏یامقتول‏شدن‏فردمهاجم،خونش‏هدراست.مراحل و اشکال دیگر تجاوز به حریم نیز، دفاع متناسب با خود را دارد و بایدمراعات‏شود.

دفاع و غیرت دینى‏

»غیرت« به معناى حمیّت، محافظت عصمت و آبرو و ناموس و نگهدارى عزت و شرف‏آمده است. در تعریف علماى اخلاق نیز، غیرت و حمیّت، یعنى تلاش و کوشش‏در نگهدارى آنچه که حفظش‏ضرورى‏است.این‏صفت‏درقالب‏مطلوبش‏ازشجاعت،بزرگ منشى و قوت نفس آدمى‏سرچشمه مى‏گیرد و یکى از »ملکات نفسانى« و »کمالات انسانى« شمرده مى‏شود. بنابراین، میان دفاع و جهاد در اسلام و غیرت و مردانگى رابطه تنگاتنگى وجود دارد؛زیرا چنان که از تعریف مربوط به این دو برمى‏آید، هر دو صفت انسانى، خاستگاه فطرى‏داشته و جزو ارزش‏هاى اصیل فطرى - انسانى به‏شمار مى‏روند. بر این اساس اِعمال غیرت‏نیز در اسلام، همانند جهاد و دفاع، مطلوب و مقدس است. چنان که امام على(ع) بر این‏حقیقت تصریح کرده، مى‏فرماید:»اِنَّ اللّهُ یَغارُ لِلْمُؤْمِنِ فَلْیُغَرْ، مَنْ لا یَغارُ فَاِنَّهُ مَنْکُوسُ الْقَلْبِ.« خداوند براى مؤمن غیرت مى‏ورزد، پس او نیز باید غیرت ورزد، هر کس غیرت نورزد دلش وارونه است.به نظر مى‏رسد که مراد از وارونگى دل در انسان بى غیرت، خروجش‏ازحالت‏طبیعى وفطرت اصیل انسانى باشد. بنابراین، روح دفاع و جهاد در اسلام در غیرت دینى و ابرازحساسیت‏ها و واکنش‏هاى بجا و بموقع بروز مى‏کند.چرا که منظور از »غیرت دینى« این است که مسلمان نسبت به مسائل حیثیت و آبرویى،عرض و ناموس، میهن و کشور، به‏ویژه نسبت به کیان اسلام و ارزش‏هاى دینى بى‏تفاوت‏نباشد و از حساسیت، حمیت و غیرت لازم برخوردار باشد تا در مواقع لزوم‏وبروزخطر،واکنش لازم و دفاع بجا و مطلوب را از خود نشان دهد.بر این اساس، جهاد و دفاع، امر به معروف و نهى از منکر، تولى و تبرى، سفارش به حق‏و صبر، تعلیم و تربیت و... مى‏تواند در جهت غیرت دینى قرار گرفته و از مصادیق آن به‏شمار آید.از آنچه گفته‏شداین‏مطلب‏روشن‏گشت‏که‏توصیه‏وترویج‏روح‏اباحى‏گرى،بى‏تفاوتى ونادیده‏انگارى نسبت به تعرض به حریم دین و ایجاد تردید در باورهاى دینى به ویژه نسل‏جوان، در واقع به نوعى ترویج روح »تساهل و تسامح لیبرالیستى« است نه »تساهل وتسامح اسلامى« و از نوعى برداشت غلط از مفاهیم دینى سرچشمه مى‏گیرد. از این رو،بر دین‏داران غیرتمند، لازم است که نسبت به تعرض به دین و تحریف ارزش‏هاى دینى،بى‏تفاوت نباشند و عکس‏العمل‏هاى مناسب و دفاع منطقى و لازم راازمعتقدات‏دینى‏به‏عمل‏آورند.

 اباحى‏گرى و پیامدهاى آن‏

از آفت‏هاى فرهنگى - دینى که در گذشته وجود داشته و اکنون بیشتر مطرح شده ودامن زده مى‏شود، اباحى‏گرى است.اباحى‏گرى، چنان که از نامش پیداست از اباحه و مباح بودن به معناى جایز شمردن وروادانستن است و در اصطلاح به معناى لاقیدى و مداهنه در دین، بى بند و بارى، نادیده‏انگارى مطلق، بى‏تفاوتى نسبت به عقاید و ارزش‏هاى فرهنگى و دینى، و واکنش صحیح‏و بجا نداشتن در برابر تاخت و تاز به حریمِ دین و آرمان‏هاى مقدس ملى، فرهنگى وبه‏ویژه دینى؛ و به بیان روشن‏تر، تهى شدن از حمیت، مردانگى و غیرت دینى است. بنابراین، اباحى‏گرى مساوى با مفهوم منفى »تساهل و تسامح« در فرهنگ دینى و مفهوم‏نادرست آن در عرف رایج سیاسى است؛ زیرا تساهل و تسامح در معناى‏اسلامى‏اش،عبارت‏است از آسان‏گیرى در انجام وظایف دینى و پرهیز از افراطکارى و سخت‏گیرى بى مورد،رفق و مدارا با دیگران و تحمل آنان و دورى از تعصب‏هاى بى‏جا و خشونت‏هاى ناروابه‏ویژه در برخورد با مخالفان)114(؛ و نیز در معنا و معادل غربى‏اش تولرانس به همین معناى مدارا کردن و کنار آمدن با دیگران است. اما کسانى بوده و هستند که ازاین واژگان مقدس و درست دینى - فرهنگى، همچون دیگر مفاهیم دینى، سوء برداشت‏کرده و به تحریف آن دست زده‏اند و معنایى از آن ارائه کرده‏اند که مخالف با مفهوم موردنظر در دین مى‏باشد که در بالا به آن اشاره شد.توضیح آن‏که اباحى‏گرى (= تساهل و تسامح منفى) در عصر جدید رهاورد تفکر وارداتى»لیبرالیسم« است که در غرب همزمان و همراه با »اومانیسم«، »سکولاریسم« و... پیداشده است و نقطه تلاقى همه، لیبرالیسم است که به معناى آزادى مطلق در تمام ساحت‏هاى‏زندگى و روا دانستن هرگونه عملى براى انسانِ نشسته بر جایگاه خدایى و جایگزین خدادر زمین است.برخى از پیامدهاى تلخ و ناپسند اباحى‏گرى و تفکر لیبرالیستى، عبارت است از:1 - عرفى شدن مفاهیم دینى: به این معنا که دین و مسائل دینى تابع شرایط عرفى وسلیقه‏هاى افراد مى‏شود و آنها هر طور که خواستند و صلاح دیدند عمل کنند و به تبیین آن‏بپردازند و کسى‏هم‏حق‏اعتراض‏نداشته‏باشد؛چون‏ضددموکراسى‏وآزادى‏وخشونت‏طلب‏معرفى مى‏شود!2 - ظهور آزادى هاى مطلق در جامعه، که موجب بى‏بند و بارى، شکستن حریم‏ها وخدشه‏دار شدن قداست‏هاى دینى، فرهنگى و اجتماعى مى‏شود.3 - رواج روزافزون فحشا، منکرات و فساد در جامعه.4 - از بین رفتن خط قرمزها (و مرزهاى خوبى و بدى) و جایگزین شدن ضد ارزش‏ها به‏جاى ارزش‏هاى اصیل دینى و فرهنگى.



خرید و دانلود تحقیق درباره دفاع در اسلام


تحقیق در مورد دفاع در اسلام (بافرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

اهمیت جهاد و دفاع در اسلام‏

»جهاد« از ریشه »جَهْد یا جُهد« به معناى مشقّت و زحمت و نیز توان و طاقت است،و »جهاد« و »مجاهده« یعنى به کار بستن توان در ستیز یا دفع دشمن. معناى اصطلاحى جهاد، عبارت است از: نثار جان، مال و توان در راه اعتلاى اسلام و برپا داشتن شعارهاى ایمان. اهمیت جهاد و دفاع در اسلام با نگاهى به فلسفه تشریع آن، روشن مى‏شود؛ زیرا اهمیت‏هر چیزى به فلسفه وجودى آن و نقش کاربردى‏اش بستگى دارد.توضیح آنکه اهمیت جهاد و دفاع، از آنجا ناشى مى‏شود که همه موجودات زنده، اعم ازانسان و غیر انسان به حکم فطرت و عقل، براى بقا و ادامه‏حیات‏نیازمندرفع‏موانع و دفع‏دشمن خویش‏اند؛ زیرا جهان ماده، صحنه تنازع بقا و کشمکش مى‏باشد و هر موجودزنده‏اى مى‏کوشد تا از حق فطرى زنده ماندن دفاع کند وبه‏اصطلاح‏به‏قانون‏فطرى‏وذاتى»جلب منفعت« و »دفع ضرر« عمل نماید و مزاحمان را از خود دفع کند.از آنجا که اسلام، دین عقل و فطرت است، به این نیاز فطرى و عقلى بشر نیز توجه لازم‏مبذول داشته و ضمن تأیید این نیاز فطرى و حکم عقلى، بر ضرورت و اهمیت آن تأکیدورزیده است.بدین جهت قرآن کریم در آیه زیر بر ضرورت آمادگى کامل براى‏دفاع‏همه‏جانبه‏تأکیدورزیده، مى‏فرماید:»وَ اَعِدُّوا لَهُمْ مَااسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِه عَدُوَّ اللّهِ وَ عَدُوَّکُمْ وَ آخَرینَ مِنْ‏دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ یَعْلَمُهُمْ...« (انفال: 60)هر نیرویى که در توان دارید براى مقابله با آنها (دشمنان) آماده سازید! و (همچنین) اسب‏هاى‏ورزیده (براى میدان نبرد) تا به‏وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید (و همچنین) گروه‏دیگرى غیر از این‏ها را که شما نمى‏شناسید و خدا آنها را مى‏شناسد.همچنین اهمیت جهاد و دفاع در اسلام، از اهداف بسیار بلند و ارزشمندى که اسلام‏دارد، نیز سرچشمه مى‏گیرد؛ زیرا اسلام به عنوان کامل‏ترین مکتب، داعیه رستگارى انسان‏هاو رهایى آنها از شرک، کفر، ظلم و فساد و تباهى را دارد. این‏ها اهدافى است که تحققش‏هزینه سنگینى را مى‏طلبد؛ زیرا طاغوت‏ها و مستکبران سد راه مى‏شوند و جنگ و خونریزى‏به راه مى‏اندازند تا بتوانند به همان شیوه استعمارى و استکبارى‏شان ادامه دهند و به‏بهره‏کشى، استثمار و استعمار ملل مستضعف بپردازند.گواه روشن صدق ادعاى ما، تحمیل بیش از هشتاد جنگ علیه پیامبر(ص) و حکومت‏اسلامى‏اش در طول ده‏سال و نیز اجراى انواع و اقسام توطئه براندازى علیه نظام نوپاى»جمهورى اسلامى ایران« به ویژه تحمیل جنگ هشت ساله علیه آن، در این دوران،مى‏باشد.جهت سومى که بر اهمیت جهاد و دفاع‏دراسلام‏دلالت‏مى‏کند،آثاروبرکاتى‏است‏که برآن استوار است و نیز پیامدهاى ناگوار و تلخى که بر ترک آن مترتب مى‏گردد. از جمله‏آثار خوب دنیوى جهاد و دفاع در اسلام، که در قرآن و سخنان پیشوایان معصوم(ع) به آن‏اشاره شده، عزّت و سرافرازى در برابر دشمن، امنیت و آرامش جامعه، شادابى و نشاطو حیات پرتحرک اجتماعى، تقویت روحیه خودکفایى، تکیه و اعتماد بر توان نیروهاى‏خودى، شناخت دوست از دشمن و در نهایت پیروزى بر دشمنان است. نیز جهاد ازجنبه‏اخروى و معنوى، موجب کسب رضاى الهى، استجابت‏دعا،گشوده‏شدن‏درهاى‏رحمت‏الهى، بخشش گناهان، نجات از عذاب الهى، ورود به بهشت و رسیدن به مقام قرب الهى‏و غیر آن مى‏گردد.برخى از آثار و پیامدهاى ناگوار ترک دفاع و جهاد در اسلام، انهدام پایگاه‏هاى توحید وخداپرستى، گرفتارى به خوارى و ذلت، از میان رفتن هویت دینى و ملى، عزت و آبرو وشخصیت‏انسانى،کاستى‏ایمان،محرومیت‏ازرحمت‏وعنایات‏خداوندى،رواج‏باطل‏وفساد و منکرات، محرومیت از عدل و انصاف و از همه مهم‏تر، کیفر سخت‏الهى‏درسراى‏باقى و افتادن در آتش دوزخ مى‏باشد.

ابعاد و انواع دفاع

جهاد و دفاع حد و مرزى نمى‏شناسد و به تناسب نوع تهاجم و عرصه تاخت و تازدشمن، متفاوت مى‏شود و به همین دلیل داراى ابعاد و انواع مختلفى مى‏باشد؛ ولى دریک تقسیم‏بندى کلى مى‏توان جهاد و دفاع را به دو قسم: دفاع شخصى و دفاع از آرمان‏هاو عقاید دینى - اسلامى، تقسیم کرد.چرا که گاه دشمن، حریم شخصى انسان را مورد تعرض و تهاجم قرار مى‏دهد، که انسان‏نیز باید در برابر متجاوزان به حریم و حقوق خود و وابستگانش به دفاع برخیزد و از جان،مال، آبرو و ناموس خود و بستگانش دفاع کند؛ و گاهى هم دشمن کیان اسلام،سرزمین‏هاى اسلامى و باورها و مبانى دینى - ارزشى را عرصه تاخت و تاز سیاسى و نظامى‏خود مى‏سازد که ملت باید به تناسب تعرض دشمن، قدرت دفاعى‏اش را در جانبدارى ازدین و آیین، مقدسات دینى، آرمان‏هاى مکتبى، ملى و نیز میهن و سرزمین خود به کارگیرد. ازاین رو، میدان‏هاى سیاست، اطلاعات، صنعت، اقتصاد، فرهنگ، علم، هنر و...نیز از جمله عرصه‏هایى است که ممکن است به صحنه پیکار حق وباطل‏تبدیل‏شود.درعرصه فرهنگى نیز مجاهدان و مؤمنان باید با تمام قوا به مصاف‏دشمنان بروند و راه‏هاى نفوذ آنان را ببندند. روشن است که مجاهدان این میادین،دانشمندان، نویسندگان، متفکران، روشنفکران متعهد، نیروهاى اطلاعاتى، هنرمندان‏و... مى‏باشند، همان‏گونه که اسلحه این پیکار مقدس نیز دانش، قلم، بیان، هنر و غیر آن‏مى‏باشد.اکنون در این درس به مقدار ممکن به برخى از ابعاد و انواع دفاع شخصى و آرمانى،اشاره مى‏شود.

دفاع نظامى‏

یکى از راه‏هاى مبارزه دشمن، جنگ و تهاجم مسلحانه است. در چنین موقعیتى‏که سرزمین، عِرْض، ناموس، مال، جان و از همه مهم‏تر، باورها و ارزش‏هاى دینى -اعتقادى مسلمانان مورد حمله دشمن واقع مى‏شود بر تک تک مسلمانان از کوچک وبزرگ و پیر و جوان از هر قشرى که باشند، لازم و واجب است به دفاع برخیزند و تادفع‏کامل‏دشمن، از پاى ننشینند.در جنگ دفاعى همان گونه که امام راحل فرمود تا هر موقع که دفاع لازم باشد باید اقدام‏شود. البته باید براساس تعالیم اسلامى در صحنه‏هاى نبرد، شئون انسانى رعایت شود و بنا به‏فرمان قرآن کریم از حد تجاوز نگردد و آداب اسلامى در جنگ رعایت شود.

دفاع سیاسى و اقتصادى‏

از میدان‏هاى ستیز دشمن، سیاست و اقتصاد است. دشمن درصدد است تا از هرراهى که مى‏تواند بر کشور ما سلطه سیاسى و اقتصادى‏اش را اعمال کند و ما را وابسته به‏خود نماید. در این صورت ضرورت ایجاب مى‏کند که مسلمانان به مقابله با آن بپردازند.راه مبارزه و مقابله معقول سیاسى و اقتصادى با دشمن، این است که به تلاش و کوشش لازم‏در میادین سیاسى و اقتصادى پرداخته شود و از لحاظ تکنولوژى و صنعت و اقتصاد به‏خودکفایى رسیده، راه‏هاى تسلط دشمن، که به دلیل‏نیازووابستگى‏سیاسى-اقتصادى‏فراهم مى‏شود از راه تأمین در داخل و خودکفایى اقتصادى مسدود گردد.تا زمانى که این‏گونه وابستگى‏ها و نیازمندى‏ها به خارج، به‏ویژه به قدرت‏هاى بزرگ‏سیاسى، نظامى و اقتصادى وجود دارد، سخن از استقلال، دفاع و مبارزه سیاسى - اقتصادى‏با دشمنان شعارى بیش نخواهد بود؛ چنان که امام راحل نیز به‏طور مکرر و مؤکد در طول‏حیات پربرکتشان به نقش و اهمیت استقلال سیاسى - اقتصادى و قطع وابستگى در این‏زمینه‏ها تصریح مى‏کردند و در یک اقدام عملى، دستور تشکیل »جهاد سازندگى«رادر همه ابعاد اقتصادى صادر کردند و پیوسته تا زنده بودند ضمن قدردانى از تلاش وکوشش جهادگران عرصه اقتصادى، بر تداوم جدى و همه‏جانبه »جهاد سازندگى« اصرارمى‏ورزیدند.

دفاع سیاسى و اقتصادى‏

از میدان‏هاى ستیز دشمن، سیاست و اقتصاد است. دشمن درصدد است تا از هرراهى که مى‏تواند بر کشور ما سلطه سیاسى و اقتصادى‏اش را اعمال کند و ما را وابسته به‏خود نماید. در این صورت ضرورت ایجاب مى‏کند که مسلمانان به مقابله با آن بپردازند.راه مبارزه و مقابله معقول سیاسى و اقتصادى با دشمن، این است که به تلاش و کوشش لازم‏در میادین سیاسى و اقتصادى پرداخته شود و از لحاظ تکنولوژى و صنعت و اقتصاد به‏خودکفایى رسیده، راه‏هاى تسلط دشمن، که به دلیل‏نیازووابستگى‏سیاسى-اقتصادى‏فراهم مى‏شود از راه تأمین در داخل و خودکفایى اقتصادى مسدود گردد.تا زمانى که این‏گونه وابستگى‏ها و نیازمندى‏ها به خارج، به‏ویژه به قدرت‏هاى بزرگ‏سیاسى، نظامى و اقتصادى وجود دارد، سخن از استقلال، دفاع و مبارزه سیاسى - اقتصادى‏با دشمنان شعارى بیش نخواهد بود؛ چنان که امام راحل نیز به‏طور مکرر و مؤکد در طول‏حیات پربرکتشان به نقش و اهمیت استقلال سیاسى - اقتصادى و قطع وابستگى در این‏زمینه‏ها تصریح مى‏کردند و در یک اقدام عملى، دستور تشکیل »جهاد سازندگى«رادر همه ابعاد اقتصادى صادر کردند و پیوسته تا زنده بودند ضمن قدردانى از تلاش وکوشش جهادگران عرصه اقتصادى، بر تداوم جدى و همه‏جانبه »جهاد سازندگى« اصرارمى‏ورزیدند.

      دفاع فرهنگى‏

در میان انواع هجوم‏هاى غیر نظامى دشمنان، هجوم فرهنگى از همه آنهاخطرناک‏تر و خسارت‏بارتر است؛ زیرا در این نوع حمله، دشمن با ترویج فساد و فحشا، افکارعمومى، به‏ویژه افکار و اخلاق نسل جوان را منحرف و آلوده کرده، ارزش‏ها، آرمان‏هاى‏مقدس دینى، عزت و شرف مسلمانان را مورد هجوم قرار مى‏دهد تا مسلمانان راهمرنگ خود کرده و در نتیجه راه نفوذ و سلطه‏اش را هموار سازد. قرآن کریم به این‏مطلب اشاره کرده و مى‏فرماید:»وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ کَما کَفَرُوا فَتَکُونُونَ سَواءً« (نساء: 89)آنان آرزو مى‏کنند که شما هم مانند ایشان کافر شوید و مساوى یکدیگر باشید.در اهمیت جهاد فرهنگى، همین بس که در آن دورانى که پیامبر(ص) هنوز در مکه‏حضور داشتند و حکم جهاد نظامى تشریع و ابلاغ نشده بود، خداوند در فرمانى مؤکّد به‏آن حضرت فرمود:»فَلا تُطِعِ الْکافِرینَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً کَبیراً« (فرقان: 52)پس، از کافران پیروى مکن و به‏وسیله آن (= قرآن) با آنان جهاد بزرگى بکن!روشن است جهاد در جبهه فرهنگى ظرافت‏هاى خاص خودش را دارد و نیازمندکار دقیق و عمیق فرهنگى است. بر این اساس، مرحوم طبرسى در راستاى تفسیر آیه‏مزبور و با اشاره به »جهاداً کبیراً« مى‏نویسد جهاد فرهنگى و پاسخ‏گویى به‏شبهات‏مخالفان، معاندان و دشمنانِ دین، یکى از باارزش‏ترین و بزرگ‏ترین جهادهانزد خداوند متعال است. مبارزه با تهاجم فرهنگى غرب علیه اسلام و مسلمانان نیز از مصادیق بارز جهاد بادشمنان دین خدا در عصر حاضر است، چرا که آنان هماهنگ با هم در تلاش‏اند تا از هرراه ممکن، ابتذال فرهنگى و مفاسد اخلاقى را میان مردم و به‏ویژه نسل جوان رواج داده‏و با اغفال جوانان، آنان را به بى‏دینى و بى توجهى نسبت‏به‏ارزش‏هاى‏اسلامى‏بکشانند. اینجاست که مسئولیت عموم مسلمانان متعهد و در رأس آنان مسئولان‏فرهنگى،نسبت‏به‏انجام کارهاى فرهنگى بسیار سنگین‏تر مى‏شود و باید با آمادگى و حساسیت بیشترى درصحنه‏هاى فرهنگى حضور یابند و علاوه بر مقابله با فرهنگ مبتذل وارداتى و ابطال آن‏از راه معقول و منطقى، معارف حیاتبخش اسلام‏ناب‏راجایگزین‏آن‏کرده،گسترش‏دهند.چنان‏که بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران، در وصیت‏نامه سیاسى - الهى خود این مهم رااز همه مسئولان متعهد و انقلابیون راستین خواستار شده است.

دفاع از حریم‏

حریم عبارت است از آنچه که دفاع از آن واجب باشد؛ مانند مال، جان، عِرض(آبرو) و ناموس.حریم انسان، از نظر اسلام و وجدان عمومى از چنان اهمیت و ارزش فوق‏العاده‏اى‏برخوردار است که اگر انسان در راه دفاع از حریم خویش، کشته شود و یا در صورت لزوم،فرد مهاجم را از پاى درآورد نه تنها کار بدى نکرده، بلکه مورد تحسین و تمجید دیگران‏هم قرار مى‏گیرد. از نظر اسلام نیز کارش بسیار ارزشمند شمرده شده و چه بسا که مقام‏شهید را دارا خواهد بود.تجاوز به حریم انسان، اشکال و مراحل مختلفى دارد و هر شکل و مرحله آن دفاع‏متناسب با خود را مى‏طلبد. مثلاً اگر کسى به حریم ناموسى انسان متعرض شود دفع او به‏هر وسیله ممکن واجب است، اگر چه منجر به کشته شدن مهاجم شود، بلکه در صورتى‏که با قصد کمتر از تجاوز، حمله کند، وظیفه همین است.اما حکم دفاع در مرحله پایین‏تر از این فرق مى‏کند، گر چه شاید در مرحله بعدى و درصورت بى اثر بودن مرحله قبلى، مراحل بالاتر نیز ضرورى و واجب شود. مثلاً کسى که‏به قصد چشم‏چرانى به ناموس انسان نگاه کند و یا از پشت‏بام به داخل خانه انسان سرک‏بکشد و مانند آن، لازم است او را از راه توبیخ زبانى از این کار زشت بازدارد، اگر دست‏برنداشت از راه کتک و مانند آن، جلوگیرى کند و اگر دست برنداشت، به هر وسیله ممکن به‏دفاع از حریم‏خودبرخیزدودرصورت‏مجروح‏یامقتول‏شدن‏فردمهاجم،خونش‏هدراست.مراحل و اشکال دیگر تجاوز به حریم نیز، دفاع متناسب با خود را دارد و بایدمراعات‏شود.

دفاع و غیرت دینى‏

»غیرت« به معناى حمیّت، محافظت عصمت و آبرو و ناموس و نگهدارى عزت و شرف‏آمده است. در تعریف علماى اخلاق نیز، غیرت و حمیّت، یعنى تلاش و کوشش‏در نگهدارى آنچه که حفظش‏ضرورى‏است.این‏صفت‏درقالب‏مطلوبش‏ازشجاعت،بزرگ منشى و قوت نفس آدمى‏سرچشمه مى‏گیرد و یکى از »ملکات نفسانى« و »کمالات انسانى« شمرده مى‏شود. بنابراین، میان دفاع و جهاد در اسلام و غیرت و مردانگى رابطه تنگاتنگى وجود دارد؛زیرا چنان که از تعریف مربوط به این دو برمى‏آید، هر دو صفت انسانى، خاستگاه فطرى‏داشته و جزو ارزش‏هاى اصیل فطرى - انسانى به‏شمار مى‏روند. بر این اساس اِعمال غیرت‏نیز در اسلام، همانند جهاد و دفاع، مطلوب و مقدس است. چنان که امام على(ع) بر این‏حقیقت تصریح کرده، مى‏فرماید:»اِنَّ اللّهُ یَغارُ لِلْمُؤْمِنِ فَلْیُغَرْ، مَنْ لا یَغارُ فَاِنَّهُ مَنْکُوسُ الْقَلْبِ.« خداوند براى مؤمن غیرت مى‏ورزد، پس او نیز باید غیرت ورزد، هر کس غیرت نورزد دلش وارونه است.به نظر مى‏رسد که مراد از وارونگى دل در انسان بى غیرت، خروجش‏ازحالت‏طبیعى وفطرت اصیل انسانى باشد. بنابراین، روح دفاع و جهاد در اسلام در غیرت دینى و ابرازحساسیت‏ها و واکنش‏هاى بجا و بموقع بروز مى‏کند.چرا که منظور از »غیرت دینى« این است که مسلمان نسبت به مسائل حیثیت و آبرویى،عرض و ناموس، میهن و کشور، به‏ویژه نسبت به کیان اسلام و ارزش‏هاى دینى بى‏تفاوت‏نباشد و از حساسیت، حمیت و غیرت لازم برخوردار باشد تا در مواقع لزوم‏وبروزخطر،واکنش لازم و دفاع بجا و مطلوب را از خود نشان دهد.بر این اساس، جهاد و دفاع، امر به معروف و نهى از منکر، تولى و تبرى، سفارش به حق‏و صبر، تعلیم و تربیت و... مى‏تواند در جهت غیرت دینى قرار گرفته و از مصادیق آن به‏شمار آید.از آنچه گفته‏شداین‏مطلب‏روشن‏گشت‏که‏توصیه‏وترویج‏روح‏اباحى‏گرى،بى‏تفاوتى ونادیده‏انگارى نسبت به تعرض به حریم دین و ایجاد تردید در باورهاى دینى به ویژه نسل‏جوان، در واقع به نوعى ترویج روح »تساهل و تسامح لیبرالیستى« است نه »تساهل وتسامح اسلامى« و از نوعى برداشت غلط از مفاهیم دینى سرچشمه مى‏گیرد. از این رو،بر دین‏داران غیرتمند، لازم است که نسبت به تعرض به دین و تحریف ارزش‏هاى دینى،بى‏تفاوت نباشند و عکس‏العمل‏هاى مناسب و دفاع منطقى و لازم راازمعتقدات‏دینى‏به‏عمل‏آورند.

 اباحى‏گرى و پیامدهاى آن‏

از آفت‏هاى فرهنگى - دینى که در گذشته وجود داشته و اکنون بیشتر مطرح شده ودامن زده مى‏شود، اباحى‏گرى است.اباحى‏گرى، چنان که از نامش پیداست از اباحه و مباح بودن به معناى جایز شمردن وروادانستن است و در اصطلاح به معناى لاقیدى و مداهنه در دین، بى بند و بارى، نادیده‏انگارى مطلق، بى‏تفاوتى نسبت به عقاید و ارزش‏هاى فرهنگى و دینى، و واکنش صحیح‏و بجا نداشتن در برابر تاخت و تاز به حریمِ دین و آرمان‏هاى مقدس ملى، فرهنگى وبه‏ویژه دینى؛ و به بیان روشن‏تر، تهى شدن از حمیت، مردانگى و غیرت دینى است. بنابراین، اباحى‏گرى مساوى با مفهوم منفى »تساهل و تسامح« در فرهنگ دینى و مفهوم‏نادرست آن در عرف رایج سیاسى است؛ زیرا تساهل و تسامح در معناى‏اسلامى‏اش،عبارت‏است از آسان‏گیرى در انجام وظایف دینى و پرهیز از افراطکارى و سخت‏گیرى بى مورد،رفق و مدارا با دیگران و تحمل آنان و دورى از تعصب‏هاى بى‏جا و خشونت‏هاى ناروابه‏ویژه در برخورد با مخالفان)114(؛ و نیز در معنا و معادل غربى‏اش تولرانس به همین معناى مدارا کردن و کنار آمدن با دیگران است. اما کسانى بوده و هستند که ازاین واژگان مقدس و درست دینى - فرهنگى، همچون دیگر مفاهیم دینى، سوء برداشت‏کرده و به تحریف آن دست زده‏اند و معنایى از آن ارائه کرده‏اند که مخالف با مفهوم موردنظر در دین مى‏باشد که در بالا به آن اشاره شد.توضیح آن‏که اباحى‏گرى (= تساهل و تسامح منفى) در عصر جدید رهاورد تفکر وارداتى»لیبرالیسم« است که در غرب همزمان و همراه با »اومانیسم«، »سکولاریسم« و... پیداشده است و نقطه تلاقى همه، لیبرالیسم است که به معناى آزادى مطلق در تمام ساحت‏هاى‏زندگى و روا دانستن هرگونه عملى براى انسانِ نشسته بر جایگاه خدایى و جایگزین خدادر زمین است.برخى از پیامدهاى تلخ و ناپسند اباحى‏گرى و تفکر لیبرالیستى، عبارت است از:1 - عرفى شدن مفاهیم دینى: به این معنا که دین و مسائل دینى تابع شرایط عرفى وسلیقه‏هاى افراد مى‏شود و آنها هر طور که خواستند و صلاح دیدند عمل کنند و به تبیین آن‏بپردازند و کسى‏هم‏حق‏اعتراض‏نداشته‏باشد؛چون‏ضددموکراسى‏وآزادى‏وخشونت‏طلب‏معرفى مى‏شود!2 - ظهور آزادى هاى مطلق در جامعه، که موجب بى‏بند و بارى، شکستن حریم‏ها وخدشه‏دار شدن قداست‏هاى دینى، فرهنگى و اجتماعى مى‏شود.3 - رواج روزافزون فحشا، منکرات و فساد در جامعه.4 - از بین رفتن خط قرمزها (و مرزهاى خوبى و بدى) و جایگزین شدن ضد ارزش‏ها به‏جاى ارزش‏هاى اصیل دینى و فرهنگى.



خرید و دانلود تحقیق در مورد دفاع در اسلام (بافرمت word)


تحقیق درباره جایگاه عرف

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 36

 

جایگاه‌ عرف‌ در حقوق‌ بین‌ الملل‌ و حقوق‌ اسلام‌

سید محمد موسوی بجنوردی[1]

چکیده: مقالة حاضر، تلاشی است جهت بررسی جایگاه عُرف در حقوق بین‏الملل و حقوق اسلام، به این معنا که می‏توان گفت عُرف و عادت، قدیمی‏ترین پدیدة حقوقی است و از زمانهای بسیار کهن تا گذشته‏ای که چندان دور نیست، تنها مظهر و جلوگاه حقوق بوده است.

نگارنده، برای بررسی تفصیلی در ابتدا به بحث عُرف در حقوق بین‏الملل  رُم، آنگلوساکسون و کامن لا می‏پردازد. در ادامه، عرف در قانون و حقوق اسلام را بحث کرده و نمونه‏هایی از مصادیق عُرف در حقوق اسلام و نقش عرف در پیدایش نظام دیات در اسلام را مورد بررسی قرار داده است.

نویسنده، در پایان نتیجه می‏گیرد که نظام دیات یک حکم تأسیسی اسلام نیست، بلکه اسلام آن را امضا کرده و جزء احکام امضائی است و عرف و عادت در پیدایش آن نقش بسزایی را به عهده داشته است. همچنین با توجه به مطالب ذکر شده به دست می‏آید که پرداخت دیه از طرف عاقله نیز تابع عُرف است.

کلیدواژه‏ها: عرف، عرف در حقوق بین‏الملل، عرف در حقوق اسلام.

گفتار اول‌: عرف‌ در حقوق‌ بین‌ الملل‌

1ـ مقدمه‌

 هرچه‌ در تاریخ‌ زندگی‌ اجتماعی‌ بشر به‌ دورانهای‌ گذشته‌تر و دورتر بازگردیم‌ نیروی‌ نظام‌ خانوادگی‌ را که‌ به‌ شکل‌ عرف‌ متجلی‌ بوده‌ استوارتر می‌یابیم‌. چنان‌ که‌ در دوران‌ کنونی‌ نیز نظام‌ زندگی‌ جوامع‌ بَدَوی‌ که‌ در گوشه‌ و کنار کرة‌ زمین‌ وجود دارند جز به‌ صورت‌ عرفی‌ نیست‌ و این‌ نشانه‌ای‌ از دورانهای‌ نخستین‌ ملل‌ متمدن‌ فعلی‌ می‌باشد که‌ قرنها راه‌ کمال‌ را پیموده‌اند و اینک‌ در مدارج‌ عالی‌ مدنیت‌ ره‌ می‌سپرند.

 بنابراین‌ می‌توان‌ گفت‌ عرف‌ و عادت‌ قدیمی‌ترین‌ پدیدة‌ حقوقی‌ است‌ و از زمانهای‌ بسیار کهن‌ تا گذشته‌ای‌ که‌ چندان‌ دور نیست‌ تنها مظهر و جلوگاه‌ حقوق‌ بوده‌ چنان‌ که‌ مارک‌ رگلاند تصریح‌ کرده‌: «در حقیقت‌ عرف‌ منبع‌ اول‌ حقوق‌ و نخستین‌ مظهر آن‌ است‌» و پیش‌ از به‌ وجود آمدن‌ حقوق‌ کتبی‌ حاکمیت‌ بلامنازعی‌ داشته‌ و با دقت‌ و خشونت‌ مورد عمل‌ و اِغماض‌ و چون‌ و چرا در آن‌ را نداشته‌ است‌. بدیهی‌ است‌ همان‌طور که‌ به‌ نظر بشر زیباییهای‌ طبیعت‌ با زشتیها همراه‌ هم‌ هستند عرفهای‌ آن‌ أعصار نیز ضمن‌ آنکه‌ حافظ‌ بخشی‌ از حقوق‌ طبیعی‌ و برخی‌ از سجایای‌ اخلاقی‌ بوده‌ مقررات‌ ناهنجار و نامطلوبی‌ نیز در برداشته‌ است‌. وضع‌ انحصاری‌ عرف‌ دیری‌ نپایید و تحولی‌ که‌ به‌ مرور در همه‌ شئون‌ زندگی‌ بشر رخ‌ داد، در صحنة‌ حقوق‌ نیز ظاهر گردید. انسان‌ از دیرباز متوجه‌ شده‌ بود که‌ مدون‌ نبودن‌ عرف‌ چه‌ اشکالات‌ جدّی‌ در زندگی‌ اجتماعی‌ وی‌ پدید می‌آورد. بدین‌ مناسبت‌ از عهد باستان‌ پس‌ از رواج‌ کتابت‌ گاه‌ به‌ گاه‌ کوششهایی‌ به‌ عمل‌ می‌آورد تا منبع‌ جدیدی‌ به‌ شکل‌ کتبی‌ برای‌ حقوق‌ ایجاد نماید. قوانین‌ سومری‌ و کتیبة‌ حمورابی‌ که‌ در حدود 2000 سال‌ پیش‌ از میلاد حضرت‌ مسیح‌(ع‌)  وضع‌ و تدوین‌ شده‌اند و نیز ألواح‌ دوازده‌گانة‌ روم‌ نشانة‌ بارز چنین‌ تلاش‌ و کوششی‌ می‌باشد که‌ به‌ دست‌ ما رسیده‌ است‌ ولی‌ چنین‌ کوششی‌ در عهد باستان‌ فقط‌ توانست‌ دایرة‌ کوچک‌ و محدودی‌ از قلمرو گستردة‌ عرف‌ را برای‌ مدتی‌ به‌ تسخیر حقوقی‌ کتبی‌ درآورد؛ در حالی‌ که‌ عرف‌ همچنان‌ نقش‌ و اهمیت‌ درجة‌ اول‌ خود را محفوظ‌ داشت‌.

 در دو قرن‌ اخیر همواره‌ با پیشرفت‌ علم‌ و صنعت‌ انسان‌ کوشیده‌ است‌ روابط‌ حقوقی‌ خود را تا آن‌ درجه‌ که‌ میسر است‌ از صورت‌ عرفی‌ محض‌ خارج‌ سازد و اصولی‌ بنا نهد که‌ تردیدی‌ در آنها نباشد و همان‌ گونه‌ که‌ در ساختن‌ انواع‌ ماشینها از اصول‌ علمی‌ استعانت‌ جسته‌ در زندگی‌ اجتماعی‌ خود نیز مسلّمات‌ را پیدا کند و به‌ جای‌ امور قابل‌ تردید بنشاند. زیرا با آنکه‌ عرف‌ و عادت‌، بیان‌ قانون‌ به‌ صرف‌ طبع‌ است‌ ولی‌ امری‌ منجز و دارای‌ حدودی‌ مشخص‌ نیست‌.

 آن‌ کس‌ که‌ مقررات‌ آن‌ را به‌ سود خود نبیند می‌تواند در آن‌ به‌ انحای‌ مختلف‌ شک‌ نماید حدود و ثغور آن‌ به‌ طور کلی‌ نامعلوم‌ و کیفیت‌ آن‌ در خور تأمل‌ است‌ و در ارزش‌ و اعتبار آن‌ امکان‌ تردیدهایی‌ موجود است‌ بدین‌ ترتیب‌ با ترقی‌ روز افزون‌ علم‌ و صنعت‌ و افزایش‌ سرسام‌آور جمعیت‌ و پیدایش‌ انواع‌ داد و ستد و به‌ وجود آمدن‌ صور جدید روابط‌ اجتماعی‌، بسیاری‌ وسایل‌ و روابط‌ حقوقی‌ تازه‌ پدید آمدند که‌ تنها با مقررات‌ عرفی‌ قابل‌ حل‌ و فصل‌ نبودند و در شرایط‌ جدید و با اشکال‌ پیچیده‌ و نوظهور روابط‌ حقوقی‌ که‌ هر یک‌ نیازمند راه‌ حل‌ فوری‌ و قاطع‌ بود. علاوه‌ بر آن‌ عرف‌ به‌ صورت‌ وسیلة‌ ناقص‌ و نارسا جلوه‌گر شد یا رأی‌ آن‌ نداشت‌ که‌ با سرعت‌ زمان‌ پیش‌ رود و پاسخگوی‌ همة‌ نیازمندیها و ضرورتهای‌ حقوقی‌ عصر حاضر باشد. بنابراین‌ در این‌ مرحله‌ از رشد اجتماعی‌ [جوان ج 2: 115]  بنا به‌ ضرورت‌ اجتماعی‌ اندیشة‌ پژوهندة‌ بشر بار دیگر متوجة‌ قانون‌ کتبی‌ گردید و تلاش‌ تازه‌ای‌ برای‌ استفاده‌ از این‌ وسیله‌ بیان‌ حقوق‌ آغاز کرد و به‌ یاری‌ قوانینی‌ که‌ از نظم‌ طبیعی‌ اشیا و امور، استنتاج‌ کرد چنان‌ اصولی‌ بنا نهاد که‌ قوانین‌ منقح‌ و مدون‌ دوران‌ کنونی‌ ثمرة‌ آن‌ است‌. در این‌ طریقة‌ جدید، حقوق‌ به‌ صورت‌ نوشته‌ تجسم‌ یافت‌ و بسیاری‌ از مشکلات‌ حقوق‌ عرف‌ برطرف‌ گردید.

 از قرن‌ نوزدهم‌ به‌ بعد بنا به‌ ضرورتهای‌ اجتماعی‌ حقوق‌ داخلی‌ قسمت‌ اعظم‌ کشورهای‌ متمدن‌ یکی‌ پس‌ از دیگری‌ به‌ صورت‌ کتبی‌ در آمد و در گروه‌ دیگر این‌ کشورها که‌ اصطلاحاً آنگلوساکسون‌ خوانده‌ می‌شوند با آنکه‌ وفاداری‌ به‌ سوابق‌ قضایی‌ و عرفهای‌ قدیمی‌ و سنن‌ محفوظ‌ ماند مع‌ الوصف‌ از قانون‌ نوشته‌ بهره‌ برداری‌ شایان‌ به‌ عمل‌ آمد.

 در این‌ دوران‌ با آنکه‌ عده‌ای‌ از طرفداران‌ قانون‌ کوشش‌ فراوان‌ مبذول‌ داشتند تا آن‌ را به‌ عنوان‌ تنها منبع‌ معتبر حقوق‌ قلمداد نمایند و برخی‌ از آنان‌ تا آنجا پیش‌ رفتند که‌ تصور کردند در عصر حاضر هیچ‌ مسألة‌ حقوقی‌ نیست‌ که‌ دربارة‌ آن‌ نتوان‌ در کلمات‌ مضبوط‌ در قانون‌ یا اصلی‌ که‌ در یکی‌ از متون‌ آن‌ ثبت‌



خرید و دانلود تحقیق درباره جایگاه عرف


تحقیق در مورد دفاع در اسلام (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

اهمیت جهاد و دفاع در اسلام‏

»جهاد« از ریشه »جَهْد یا جُهد« به معناى مشقّت و زحمت و نیز توان و طاقت است،و »جهاد« و »مجاهده« یعنى به کار بستن توان در ستیز یا دفع دشمن. معناى اصطلاحى جهاد، عبارت است از: نثار جان، مال و توان در راه اعتلاى اسلام و برپا داشتن شعارهاى ایمان. اهمیت جهاد و دفاع در اسلام با نگاهى به فلسفه تشریع آن، روشن مى‏شود؛ زیرا اهمیت‏هر چیزى به فلسفه وجودى آن و نقش کاربردى‏اش بستگى دارد.توضیح آنکه اهمیت جهاد و دفاع، از آنجا ناشى مى‏شود که همه موجودات زنده، اعم ازانسان و غیر انسان به حکم فطرت و عقل، براى بقا و ادامه‏حیات‏نیازمندرفع‏موانع و دفع‏دشمن خویش‏اند؛ زیرا جهان ماده، صحنه تنازع بقا و کشمکش مى‏باشد و هر موجودزنده‏اى مى‏کوشد تا از حق فطرى زنده ماندن دفاع کند وبه‏اصطلاح‏به‏قانون‏فطرى‏وذاتى»جلب منفعت« و »دفع ضرر« عمل نماید و مزاحمان را از خود دفع کند.از آنجا که اسلام، دین عقل و فطرت است، به این نیاز فطرى و عقلى بشر نیز توجه لازم‏مبذول داشته و ضمن تأیید این نیاز فطرى و حکم عقلى، بر ضرورت و اهمیت آن تأکیدورزیده است.بدین جهت قرآن کریم در آیه زیر بر ضرورت آمادگى کامل براى‏دفاع‏همه‏جانبه‏تأکیدورزیده، مى‏فرماید:»وَ اَعِدُّوا لَهُمْ مَااسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِه عَدُوَّ اللّهِ وَ عَدُوَّکُمْ وَ آخَرینَ مِنْ‏دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ یَعْلَمُهُمْ...« (انفال: 60)هر نیرویى که در توان دارید براى مقابله با آنها (دشمنان) آماده سازید! و (همچنین) اسب‏هاى‏ورزیده (براى میدان نبرد) تا به‏وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید (و همچنین) گروه‏دیگرى غیر از این‏ها را که شما نمى‏شناسید و خدا آنها را مى‏شناسد.همچنین اهمیت جهاد و دفاع در اسلام، از اهداف بسیار بلند و ارزشمندى که اسلام‏دارد، نیز سرچشمه مى‏گیرد؛ زیرا اسلام به عنوان کامل‏ترین مکتب، داعیه رستگارى انسان‏هاو رهایى آنها از شرک، کفر، ظلم و فساد و تباهى را دارد. این‏ها اهدافى است که تحققش‏هزینه سنگینى را مى‏طلبد؛ زیرا طاغوت‏ها و مستکبران سد راه مى‏شوند و جنگ و خونریزى‏به راه مى‏اندازند تا بتوانند به همان شیوه استعمارى و استکبارى‏شان ادامه دهند و به‏بهره‏کشى، استثمار و استعمار ملل مستضعف بپردازند.گواه روشن صدق ادعاى ما، تحمیل بیش از هشتاد جنگ علیه پیامبر(ص) و حکومت‏اسلامى‏اش در طول ده‏سال و نیز اجراى انواع و اقسام توطئه براندازى علیه نظام نوپاى»جمهورى اسلامى ایران« به ویژه تحمیل جنگ هشت ساله علیه آن، در این دوران،مى‏باشد.جهت سومى که بر اهمیت جهاد و دفاع‏دراسلام‏دلالت‏مى‏کند،آثاروبرکاتى‏است‏که برآن استوار است و نیز پیامدهاى ناگوار و تلخى که بر ترک آن مترتب مى‏گردد. از جمله‏آثار خوب دنیوى جهاد و دفاع در اسلام، که در قرآن و سخنان پیشوایان معصوم(ع) به آن‏اشاره شده، عزّت و سرافرازى در برابر دشمن، امنیت و آرامش جامعه، شادابى و نشاطو حیات پرتحرک اجتماعى، تقویت روحیه خودکفایى، تکیه و اعتماد بر توان نیروهاى‏خودى، شناخت دوست از دشمن و در نهایت پیروزى بر دشمنان است. نیز جهاد ازجنبه‏اخروى و معنوى، موجب کسب رضاى الهى، استجابت‏دعا،گشوده‏شدن‏درهاى‏رحمت‏الهى، بخشش گناهان، نجات از عذاب الهى، ورود به بهشت و رسیدن به مقام قرب الهى‏و غیر آن مى‏گردد.برخى از آثار و پیامدهاى ناگوار ترک دفاع و جهاد در اسلام، انهدام پایگاه‏هاى توحید وخداپرستى، گرفتارى به خوارى و ذلت، از میان رفتن هویت دینى و ملى، عزت و آبرو وشخصیت‏انسانى،کاستى‏ایمان،محرومیت‏ازرحمت‏وعنایات‏خداوندى،رواج‏باطل‏وفساد و منکرات، محرومیت از عدل و انصاف و از همه مهم‏تر، کیفر سخت‏الهى‏درسراى‏باقى و افتادن در آتش دوزخ مى‏باشد.

ابعاد و انواع دفاع

جهاد و دفاع حد و مرزى نمى‏شناسد و به تناسب نوع تهاجم و عرصه تاخت و تازدشمن، متفاوت مى‏شود و به همین دلیل داراى ابعاد و انواع مختلفى مى‏باشد؛ ولى دریک تقسیم‏بندى کلى مى‏توان جهاد و دفاع را به دو قسم: دفاع شخصى و دفاع از آرمان‏هاو عقاید دینى - اسلامى، تقسیم کرد.چرا که گاه دشمن، حریم شخصى انسان را مورد تعرض و تهاجم قرار مى‏دهد، که انسان‏نیز باید در برابر متجاوزان به حریم و حقوق خود و وابستگانش به دفاع برخیزد و از جان،مال، آبرو و ناموس خود و بستگانش دفاع کند؛ و گاهى هم دشمن کیان اسلام،سرزمین‏هاى اسلامى و باورها و مبانى دینى - ارزشى را عرصه تاخت و تاز سیاسى و نظامى‏خود مى‏سازد که ملت باید به تناسب تعرض دشمن، قدرت دفاعى‏اش را در جانبدارى ازدین و آیین، مقدسات دینى، آرمان‏هاى مکتبى، ملى و نیز میهن و سرزمین خود به کارگیرد. ازاین رو، میدان‏هاى سیاست، اطلاعات، صنعت، اقتصاد، فرهنگ، علم، هنر و...نیز از جمله عرصه‏هایى است که ممکن است به صحنه پیکار حق وباطل‏تبدیل‏شود.درعرصه فرهنگى نیز مجاهدان و مؤمنان باید با تمام قوا به مصاف‏دشمنان بروند و راه‏هاى نفوذ آنان را ببندند. روشن است که مجاهدان این میادین،دانشمندان، نویسندگان، متفکران، روشنفکران متعهد، نیروهاى اطلاعاتى، هنرمندان‏و... مى‏باشند، همان‏گونه که اسلحه این پیکار مقدس نیز دانش، قلم، بیان، هنر و غیر آن‏مى‏باشد.اکنون در این درس به مقدار ممکن به برخى از ابعاد و انواع دفاع شخصى و آرمانى،اشاره مى‏شود.

دفاع نظامى‏

یکى از راه‏هاى مبارزه دشمن، جنگ و تهاجم مسلحانه است. در چنین موقعیتى‏که سرزمین، عِرْض، ناموس، مال، جان و از همه مهم‏تر، باورها و ارزش‏هاى دینى -اعتقادى مسلمانان مورد حمله دشمن واقع مى‏شود بر تک تک مسلمانان از کوچک وبزرگ و پیر و جوان از هر قشرى که باشند، لازم و واجب است به دفاع برخیزند و تادفع‏کامل‏دشمن، از پاى ننشینند.در جنگ دفاعى همان گونه که امام راحل فرمود تا هر موقع که دفاع لازم باشد باید اقدام‏شود. البته باید براساس تعالیم اسلامى در صحنه‏هاى نبرد، شئون انسانى رعایت شود و بنا به‏فرمان قرآن کریم از حد تجاوز نگردد و آداب اسلامى در جنگ رعایت شود.

دفاع سیاسى و اقتصادى‏

از میدان‏هاى ستیز دشمن، سیاست و اقتصاد است. دشمن درصدد است تا از هرراهى که مى‏تواند بر کشور ما سلطه سیاسى و اقتصادى‏اش را اعمال کند و ما را وابسته به‏خود نماید. در این صورت ضرورت ایجاب مى‏کند که مسلمانان به مقابله با آن بپردازند.راه مبارزه و مقابله معقول سیاسى و اقتصادى با دشمن، این است که به تلاش و کوشش لازم‏در میادین سیاسى و اقتصادى پرداخته شود و از لحاظ تکنولوژى و صنعت و اقتصاد به‏خودکفایى رسیده، راه‏هاى تسلط دشمن، که به دلیل‏نیازووابستگى‏سیاسى-اقتصادى‏فراهم مى‏شود از راه تأمین در داخل و خودکفایى اقتصادى مسدود گردد.تا زمانى که این‏گونه وابستگى‏ها و نیازمندى‏ها به خارج، به‏ویژه به قدرت‏هاى بزرگ‏سیاسى، نظامى و اقتصادى وجود دارد، سخن از استقلال، دفاع و مبارزه سیاسى - اقتصادى‏با دشمنان شعارى بیش نخواهد بود؛ چنان که امام راحل نیز به‏طور مکرر و مؤکد در طول‏حیات پربرکتشان به نقش و اهمیت استقلال سیاسى - اقتصادى و قطع وابستگى در این‏زمینه‏ها تصریح مى‏کردند و در یک اقدام عملى، دستور تشکیل »جهاد سازندگى«رادر همه ابعاد اقتصادى صادر کردند و پیوسته تا زنده بودند ضمن قدردانى از تلاش وکوشش جهادگران عرصه اقتصادى، بر تداوم جدى و همه‏جانبه »جهاد سازندگى« اصرارمى‏ورزیدند.

دفاع سیاسى و اقتصادى‏

از میدان‏هاى ستیز دشمن، سیاست و اقتصاد است. دشمن درصدد است تا از هرراهى که مى‏تواند بر کشور ما سلطه سیاسى و اقتصادى‏اش را اعمال کند و ما را وابسته به‏خود نماید. در این صورت ضرورت ایجاب مى‏کند که مسلمانان به مقابله با آن بپردازند.راه مبارزه و مقابله معقول سیاسى و اقتصادى با دشمن، این است که به تلاش و کوشش لازم‏در میادین سیاسى و اقتصادى پرداخته شود و از لحاظ تکنولوژى و صنعت و اقتصاد به‏خودکفایى رسیده، راه‏هاى تسلط دشمن، که به دلیل‏نیازووابستگى‏سیاسى-اقتصادى‏فراهم مى‏شود از راه تأمین در داخل و خودکفایى اقتصادى مسدود گردد.تا زمانى که این‏گونه وابستگى‏ها و نیازمندى‏ها به خارج، به‏ویژه به قدرت‏هاى بزرگ‏سیاسى، نظامى و اقتصادى وجود دارد، سخن از استقلال، دفاع و مبارزه سیاسى - اقتصادى‏با دشمنان شعارى بیش نخواهد بود؛ چنان که امام راحل نیز به‏طور مکرر و مؤکد در طول‏حیات پربرکتشان به نقش و اهمیت استقلال سیاسى - اقتصادى و قطع وابستگى در این‏زمینه‏ها تصریح مى‏کردند و در یک اقدام عملى، دستور تشکیل »جهاد سازندگى«رادر همه ابعاد اقتصادى صادر کردند و پیوسته تا زنده بودند ضمن قدردانى از تلاش وکوشش جهادگران عرصه اقتصادى، بر تداوم جدى و همه‏جانبه »جهاد سازندگى« اصرارمى‏ورزیدند.

      دفاع فرهنگى‏

در میان انواع هجوم‏هاى غیر نظامى دشمنان، هجوم فرهنگى از همه آنهاخطرناک‏تر و خسارت‏بارتر است؛ زیرا در این نوع حمله، دشمن با ترویج فساد و فحشا، افکارعمومى، به‏ویژه افکار و اخلاق نسل جوان را منحرف و آلوده کرده، ارزش‏ها، آرمان‏هاى‏مقدس دینى، عزت و شرف مسلمانان را مورد هجوم قرار مى‏دهد تا مسلمانان راهمرنگ خود کرده و در نتیجه راه نفوذ و سلطه‏اش را هموار سازد. قرآن کریم به این‏مطلب اشاره کرده و مى‏فرماید:»وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ کَما کَفَرُوا فَتَکُونُونَ سَواءً« (نساء: 89)آنان آرزو مى‏کنند که شما هم مانند ایشان کافر شوید و مساوى یکدیگر باشید.در اهمیت جهاد فرهنگى، همین بس که در آن دورانى که پیامبر(ص) هنوز در مکه‏حضور داشتند و حکم جهاد نظامى تشریع و ابلاغ نشده بود، خداوند در فرمانى مؤکّد به‏آن حضرت فرمود:»فَلا تُطِعِ الْکافِرینَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً کَبیراً« (فرقان: 52)پس، از کافران پیروى مکن و به‏وسیله آن (= قرآن) با آنان جهاد بزرگى بکن!روشن است جهاد در جبهه فرهنگى ظرافت‏هاى خاص خودش را دارد و نیازمندکار دقیق و عمیق فرهنگى است. بر این اساس، مرحوم طبرسى در راستاى تفسیر آیه‏مزبور و با اشاره به »جهاداً کبیراً« مى‏نویسد جهاد فرهنگى و پاسخ‏گویى به‏شبهات‏مخالفان، معاندان و دشمنانِ دین، یکى از باارزش‏ترین و بزرگ‏ترین جهادهانزد خداوند متعال است. مبارزه با تهاجم فرهنگى غرب علیه اسلام و مسلمانان نیز از مصادیق بارز جهاد بادشمنان دین خدا در عصر حاضر است، چرا که آنان هماهنگ با هم در تلاش‏اند تا از هرراه ممکن، ابتذال فرهنگى و مفاسد اخلاقى را میان مردم و به‏ویژه نسل جوان رواج داده‏و با اغفال جوانان، آنان را به بى‏دینى و بى توجهى نسبت‏به‏ارزش‏هاى‏اسلامى‏بکشانند. اینجاست که مسئولیت عموم مسلمانان متعهد و در رأس آنان مسئولان‏فرهنگى،نسبت‏به‏انجام کارهاى فرهنگى بسیار سنگین‏تر مى‏شود و باید با آمادگى و حساسیت بیشترى درصحنه‏هاى فرهنگى حضور یابند و علاوه بر مقابله با فرهنگ مبتذل وارداتى و ابطال آن‏از راه معقول و منطقى، معارف حیاتبخش اسلام‏ناب‏راجایگزین‏آن‏کرده،گسترش‏دهند.چنان‏که بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران، در وصیت‏نامه سیاسى - الهى خود این مهم رااز همه مسئولان متعهد و انقلابیون راستین خواستار شده است.

دفاع از حریم‏

حریم عبارت است از آنچه که دفاع از آن واجب باشد؛ مانند مال، جان، عِرض(آبرو) و ناموس.حریم انسان، از نظر اسلام و وجدان عمومى از چنان اهمیت و ارزش فوق‏العاده‏اى‏برخوردار است که اگر انسان در راه دفاع از حریم خویش، کشته شود و یا در صورت لزوم،فرد مهاجم را از پاى درآورد نه تنها کار بدى نکرده، بلکه مورد تحسین و تمجید دیگران‏هم قرار مى‏گیرد. از نظر اسلام نیز کارش بسیار ارزشمند شمرده شده و چه بسا که مقام‏شهید را دارا خواهد بود.تجاوز به حریم انسان، اشکال و مراحل مختلفى دارد و هر شکل و مرحله آن دفاع‏متناسب با خود را مى‏طلبد. مثلاً اگر کسى به حریم ناموسى انسان متعرض شود دفع او به‏هر وسیله ممکن واجب است، اگر چه منجر به کشته شدن مهاجم شود، بلکه در صورتى‏که با قصد کمتر از تجاوز، حمله کند، وظیفه همین است.اما حکم دفاع در مرحله پایین‏تر از این فرق مى‏کند، گر چه شاید در مرحله بعدى و درصورت بى اثر بودن مرحله قبلى، مراحل بالاتر نیز ضرورى و واجب شود. مثلاً کسى که‏به قصد چشم‏چرانى به ناموس انسان نگاه کند و یا از پشت‏بام به داخل خانه انسان سرک‏بکشد و مانند آن، لازم است او را از راه توبیخ زبانى از این کار زشت بازدارد، اگر دست‏برنداشت از راه کتک و مانند آن، جلوگیرى کند و اگر دست برنداشت، به هر وسیله ممکن به‏دفاع از حریم‏خودبرخیزدودرصورت‏مجروح‏یامقتول‏شدن‏فردمهاجم،خونش‏هدراست.مراحل و اشکال دیگر تجاوز به حریم نیز، دفاع متناسب با خود را دارد و بایدمراعات‏شود.

دفاع و غیرت دینى‏

»غیرت« به معناى حمیّت، محافظت عصمت و آبرو و ناموس و نگهدارى عزت و شرف‏آمده است. در تعریف علماى اخلاق نیز، غیرت و حمیّت، یعنى تلاش و کوشش‏در نگهدارى آنچه که حفظش‏ضرورى‏است.این‏صفت‏درقالب‏مطلوبش‏ازشجاعت،بزرگ منشى و قوت نفس آدمى‏سرچشمه مى‏گیرد و یکى از »ملکات نفسانى« و »کمالات انسانى« شمرده مى‏شود. بنابراین، میان دفاع و جهاد در اسلام و غیرت و مردانگى رابطه تنگاتنگى وجود دارد؛زیرا چنان که از تعریف مربوط به این دو برمى‏آید، هر دو صفت انسانى، خاستگاه فطرى‏داشته و جزو ارزش‏هاى اصیل فطرى - انسانى به‏شمار مى‏روند. بر این اساس اِعمال غیرت‏نیز در اسلام، همانند جهاد و دفاع، مطلوب و مقدس است. چنان که امام على(ع) بر این‏حقیقت تصریح کرده، مى‏فرماید:»اِنَّ اللّهُ یَغارُ لِلْمُؤْمِنِ فَلْیُغَرْ، مَنْ لا یَغارُ فَاِنَّهُ مَنْکُوسُ الْقَلْبِ.« خداوند براى مؤمن غیرت مى‏ورزد، پس او نیز باید غیرت ورزد، هر کس غیرت نورزد دلش وارونه است.به نظر مى‏رسد که مراد از وارونگى دل در انسان بى غیرت، خروجش‏ازحالت‏طبیعى وفطرت اصیل انسانى باشد. بنابراین، روح دفاع و جهاد در اسلام در غیرت دینى و ابرازحساسیت‏ها و واکنش‏هاى بجا و بموقع بروز مى‏کند.چرا که منظور از »غیرت دینى« این است که مسلمان نسبت به مسائل حیثیت و آبرویى،عرض و ناموس، میهن و کشور، به‏ویژه نسبت به کیان اسلام و ارزش‏هاى دینى بى‏تفاوت‏نباشد و از حساسیت، حمیت و غیرت لازم برخوردار باشد تا در مواقع لزوم‏وبروزخطر،واکنش لازم و دفاع بجا و مطلوب را از خود نشان دهد.بر این اساس، جهاد و دفاع، امر به معروف و نهى از منکر، تولى و تبرى، سفارش به حق‏و صبر، تعلیم و تربیت و... مى‏تواند در جهت غیرت دینى قرار گرفته و از مصادیق آن به‏شمار آید.از آنچه گفته‏شداین‏مطلب‏روشن‏گشت‏که‏توصیه‏وترویج‏روح‏اباحى‏گرى،بى‏تفاوتى ونادیده‏انگارى نسبت به تعرض به حریم دین و ایجاد تردید در باورهاى دینى به ویژه نسل‏جوان، در واقع به نوعى ترویج روح »تساهل و تسامح لیبرالیستى« است نه »تساهل وتسامح اسلامى« و از نوعى برداشت غلط از مفاهیم دینى سرچشمه مى‏گیرد. از این رو،بر دین‏داران غیرتمند، لازم است که نسبت به تعرض به دین و تحریف ارزش‏هاى دینى،بى‏تفاوت نباشند و عکس‏العمل‏هاى مناسب و دفاع منطقى و لازم راازمعتقدات‏دینى‏به‏عمل‏آورند.

 اباحى‏گرى و پیامدهاى آن‏

از آفت‏هاى فرهنگى - دینى که در گذشته وجود داشته و اکنون بیشتر مطرح شده ودامن زده مى‏شود، اباحى‏گرى است.اباحى‏گرى، چنان که از نامش پیداست از اباحه و مباح بودن به معناى جایز شمردن وروادانستن است و در اصطلاح به معناى لاقیدى و مداهنه در دین، بى بند و بارى، نادیده‏انگارى مطلق، بى‏تفاوتى نسبت به عقاید و ارزش‏هاى فرهنگى و دینى، و واکنش صحیح‏و بجا نداشتن در برابر تاخت و تاز به حریمِ دین و آرمان‏هاى مقدس ملى، فرهنگى وبه‏ویژه دینى؛ و به بیان روشن‏تر، تهى شدن از حمیت، مردانگى و غیرت دینى است. بنابراین، اباحى‏گرى مساوى با مفهوم منفى »تساهل و تسامح« در فرهنگ دینى و مفهوم‏نادرست آن در عرف رایج سیاسى است؛ زیرا تساهل و تسامح در معناى‏اسلامى‏اش،عبارت‏است از آسان‏گیرى در انجام وظایف دینى و پرهیز از افراطکارى و سخت‏گیرى بى مورد،رفق و مدارا با دیگران و تحمل آنان و دورى از تعصب‏هاى بى‏جا و خشونت‏هاى ناروابه‏ویژه در برخورد با مخالفان)114(؛ و نیز در معنا و معادل غربى‏اش تولرانس به همین معناى مدارا کردن و کنار آمدن با دیگران است. اما کسانى بوده و هستند که ازاین واژگان مقدس و درست دینى - فرهنگى، همچون دیگر مفاهیم دینى، سوء برداشت‏کرده و به تحریف آن دست زده‏اند و معنایى از آن ارائه کرده‏اند که مخالف با مفهوم موردنظر در دین مى‏باشد که در بالا به آن اشاره شد.توضیح آن‏که اباحى‏گرى (= تساهل و تسامح منفى) در عصر جدید رهاورد تفکر وارداتى»لیبرالیسم« است که در غرب همزمان و همراه با »اومانیسم«، »سکولاریسم« و... پیداشده است و نقطه تلاقى همه، لیبرالیسم است که به معناى آزادى مطلق در تمام ساحت‏هاى‏زندگى و روا دانستن هرگونه عملى براى انسانِ نشسته بر جایگاه خدایى و جایگزین خدادر زمین است.برخى از پیامدهاى تلخ و ناپسند اباحى‏گرى و تفکر لیبرالیستى، عبارت است از:1 - عرفى شدن مفاهیم دینى: به این معنا که دین و مسائل دینى تابع شرایط عرفى وسلیقه‏هاى افراد مى‏شود و آنها هر طور که خواستند و صلاح دیدند عمل کنند و به تبیین آن‏بپردازند و کسى‏هم‏حق‏اعتراض‏نداشته‏باشد؛چون‏ضددموکراسى‏وآزادى‏وخشونت‏طلب‏معرفى مى‏شود!2 - ظهور آزادى هاى مطلق در جامعه، که موجب بى‏بند و بارى، شکستن حریم‏ها وخدشه‏دار شدن قداست‏هاى دینى، فرهنگى و اجتماعى مى‏شود.3 - رواج روزافزون فحشا، منکرات و فساد در جامعه.4 - از بین رفتن خط قرمزها (و مرزهاى خوبى و بدى) و جایگزین شدن ضد ارزش‏ها به‏جاى ارزش‏هاى اصیل دینى و فرهنگى.



خرید و دانلود تحقیق در مورد دفاع در اسلام (word)


تحقیق در مورد دفاع در اسلام (با فرمت word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

اهمیت جهاد و دفاع در اسلام‏

»جهاد« از ریشه »جَهْد یا جُهد« به معناى مشقّت و زحمت و نیز توان و طاقت است،و »جهاد« و »مجاهده« یعنى به کار بستن توان در ستیز یا دفع دشمن. معناى اصطلاحى جهاد، عبارت است از: نثار جان، مال و توان در راه اعتلاى اسلام و برپا داشتن شعارهاى ایمان. اهمیت جهاد و دفاع در اسلام با نگاهى به فلسفه تشریع آن، روشن مى‏شود؛ زیرا اهمیت‏هر چیزى به فلسفه وجودى آن و نقش کاربردى‏اش بستگى دارد.توضیح آنکه اهمیت جهاد و دفاع، از آنجا ناشى مى‏شود که همه موجودات زنده، اعم ازانسان و غیر انسان به حکم فطرت و عقل، براى بقا و ادامه‏حیات‏نیازمندرفع‏موانع و دفع‏دشمن خویش‏اند؛ زیرا جهان ماده، صحنه تنازع بقا و کشمکش مى‏باشد و هر موجودزنده‏اى مى‏کوشد تا از حق فطرى زنده ماندن دفاع کند وبه‏اصطلاح‏به‏قانون‏فطرى‏وذاتى»جلب منفعت« و »دفع ضرر« عمل نماید و مزاحمان را از خود دفع کند.از آنجا که اسلام، دین عقل و فطرت است، به این نیاز فطرى و عقلى بشر نیز توجه لازم‏مبذول داشته و ضمن تأیید این نیاز فطرى و حکم عقلى، بر ضرورت و اهمیت آن تأکیدورزیده است.بدین جهت قرآن کریم در آیه زیر بر ضرورت آمادگى کامل براى‏دفاع‏همه‏جانبه‏تأکیدورزیده، مى‏فرماید:»وَ اَعِدُّوا لَهُمْ مَااسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِه عَدُوَّ اللّهِ وَ عَدُوَّکُمْ وَ آخَرینَ مِنْ‏دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ یَعْلَمُهُمْ...« (انفال: 60)هر نیرویى که در توان دارید براى مقابله با آنها (دشمنان) آماده سازید! و (همچنین) اسب‏هاى‏ورزیده (براى میدان نبرد) تا به‏وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید (و همچنین) گروه‏دیگرى غیر از این‏ها را که شما نمى‏شناسید و خدا آنها را مى‏شناسد.همچنین اهمیت جهاد و دفاع در اسلام، از اهداف بسیار بلند و ارزشمندى که اسلام‏دارد، نیز سرچشمه مى‏گیرد؛ زیرا اسلام به عنوان کامل‏ترین مکتب، داعیه رستگارى انسان‏هاو رهایى آنها از شرک، کفر، ظلم و فساد و تباهى را دارد. این‏ها اهدافى است که تحققش‏هزینه سنگینى را مى‏طلبد؛ زیرا طاغوت‏ها و مستکبران سد راه مى‏شوند و جنگ و خونریزى‏به راه مى‏اندازند تا بتوانند به همان شیوه استعمارى و استکبارى‏شان ادامه دهند و به‏بهره‏کشى، استثمار و استعمار ملل مستضعف بپردازند.گواه روشن صدق ادعاى ما، تحمیل بیش از هشتاد جنگ علیه پیامبر(ص) و حکومت‏اسلامى‏اش در طول ده‏سال و نیز اجراى انواع و اقسام توطئه براندازى علیه نظام نوپاى»جمهورى اسلامى ایران« به ویژه تحمیل جنگ هشت ساله علیه آن، در این دوران،مى‏باشد.جهت سومى که بر اهمیت جهاد و دفاع‏دراسلام‏دلالت‏مى‏کند،آثاروبرکاتى‏است‏که برآن استوار است و نیز پیامدهاى ناگوار و تلخى که بر ترک آن مترتب مى‏گردد. از جمله‏آثار خوب دنیوى جهاد و دفاع در اسلام، که در قرآن و سخنان پیشوایان معصوم(ع) به آن‏اشاره شده، عزّت و سرافرازى در برابر دشمن، امنیت و آرامش جامعه، شادابى و نشاطو حیات پرتحرک اجتماعى، تقویت روحیه خودکفایى، تکیه و اعتماد بر توان نیروهاى‏خودى، شناخت دوست از دشمن و در نهایت پیروزى بر دشمنان است. نیز جهاد ازجنبه‏اخروى و معنوى، موجب کسب رضاى الهى، استجابت‏دعا،گشوده‏شدن‏درهاى‏رحمت‏الهى، بخشش گناهان، نجات از عذاب الهى، ورود به بهشت و رسیدن به مقام قرب الهى‏و غیر آن مى‏گردد.برخى از آثار و پیامدهاى ناگوار ترک دفاع و جهاد در اسلام، انهدام پایگاه‏هاى توحید وخداپرستى، گرفتارى به خوارى و ذلت، از میان رفتن هویت دینى و ملى، عزت و آبرو وشخصیت‏انسانى،کاستى‏ایمان،محرومیت‏ازرحمت‏وعنایات‏خداوندى،رواج‏باطل‏وفساد و منکرات، محرومیت از عدل و انصاف و از همه مهم‏تر، کیفر سخت‏الهى‏درسراى‏باقى و افتادن در آتش دوزخ مى‏باشد.

ابعاد و انواع دفاع

جهاد و دفاع حد و مرزى نمى‏شناسد و به تناسب نوع تهاجم و عرصه تاخت و تازدشمن، متفاوت مى‏شود و به همین دلیل داراى ابعاد و انواع مختلفى مى‏باشد؛ ولى دریک تقسیم‏بندى کلى مى‏توان جهاد و دفاع را به دو قسم: دفاع شخصى و دفاع از آرمان‏هاو عقاید دینى - اسلامى، تقسیم کرد.چرا که گاه دشمن، حریم شخصى انسان را مورد تعرض و تهاجم قرار مى‏دهد، که انسان‏نیز باید در برابر متجاوزان به حریم و حقوق خود و وابستگانش به دفاع برخیزد و از جان،مال، آبرو و ناموس خود و بستگانش دفاع کند؛ و گاهى هم دشمن کیان اسلام،سرزمین‏هاى اسلامى و باورها و مبانى دینى - ارزشى را عرصه تاخت و تاز سیاسى و نظامى‏خود مى‏سازد که ملت باید به تناسب تعرض دشمن، قدرت دفاعى‏اش را در جانبدارى ازدین و آیین، مقدسات دینى، آرمان‏هاى مکتبى، ملى و نیز میهن و سرزمین خود به کارگیرد. ازاین رو، میدان‏هاى سیاست، اطلاعات، صنعت، اقتصاد، فرهنگ، علم، هنر و...نیز از جمله عرصه‏هایى است که ممکن است به صحنه پیکار حق وباطل‏تبدیل‏شود.درعرصه فرهنگى نیز مجاهدان و مؤمنان باید با تمام قوا به مصاف‏دشمنان بروند و راه‏هاى نفوذ آنان را ببندند. روشن است که مجاهدان این میادین،دانشمندان، نویسندگان، متفکران، روشنفکران متعهد، نیروهاى اطلاعاتى، هنرمندان‏و... مى‏باشند، همان‏گونه که اسلحه این پیکار مقدس نیز دانش، قلم، بیان، هنر و غیر آن‏مى‏باشد.اکنون در این درس به مقدار ممکن به برخى از ابعاد و انواع دفاع شخصى و آرمانى،اشاره مى‏شود.

دفاع نظامى‏

یکى از راه‏هاى مبارزه دشمن، جنگ و تهاجم مسلحانه است. در چنین موقعیتى‏که سرزمین، عِرْض، ناموس، مال، جان و از همه مهم‏تر، باورها و ارزش‏هاى دینى -اعتقادى مسلمانان مورد حمله دشمن واقع مى‏شود بر تک تک مسلمانان از کوچک وبزرگ و پیر و جوان از هر قشرى که باشند، لازم و واجب است به دفاع برخیزند و تادفع‏کامل‏دشمن، از پاى ننشینند.در جنگ دفاعى همان گونه که امام راحل فرمود تا هر موقع که دفاع لازم باشد باید اقدام‏شود. البته باید براساس تعالیم اسلامى در صحنه‏هاى نبرد، شئون انسانى رعایت شود و بنا به‏فرمان قرآن کریم از حد تجاوز نگردد و آداب اسلامى در جنگ رعایت شود.

دفاع سیاسى و اقتصادى‏

از میدان‏هاى ستیز دشمن، سیاست و اقتصاد است. دشمن درصدد است تا از هرراهى که مى‏تواند بر کشور ما سلطه سیاسى و اقتصادى‏اش را اعمال کند و ما را وابسته به‏خود نماید. در این صورت ضرورت ایجاب مى‏کند که مسلمانان به مقابله با آن بپردازند.راه مبارزه و مقابله معقول سیاسى و اقتصادى با دشمن، این است که به تلاش و کوشش لازم‏در میادین سیاسى و اقتصادى پرداخته شود و از لحاظ تکنولوژى و صنعت و اقتصاد به‏خودکفایى رسیده، راه‏هاى تسلط دشمن، که به دلیل‏نیازووابستگى‏سیاسى-اقتصادى‏فراهم مى‏شود از راه تأمین در داخل و خودکفایى اقتصادى مسدود گردد.تا زمانى که این‏گونه وابستگى‏ها و نیازمندى‏ها به خارج، به‏ویژه به قدرت‏هاى بزرگ‏سیاسى، نظامى و اقتصادى وجود دارد، سخن از استقلال، دفاع و مبارزه سیاسى - اقتصادى‏با دشمنان شعارى بیش نخواهد بود؛ چنان که امام راحل نیز به‏طور مکرر و مؤکد در طول‏حیات پربرکتشان به نقش و اهمیت استقلال سیاسى - اقتصادى و قطع وابستگى در این‏زمینه‏ها تصریح مى‏کردند و در یک اقدام عملى، دستور تشکیل »جهاد سازندگى«رادر همه ابعاد اقتصادى صادر کردند و پیوسته تا زنده بودند ضمن قدردانى از تلاش وکوشش جهادگران عرصه اقتصادى، بر تداوم جدى و همه‏جانبه »جهاد سازندگى« اصرارمى‏ورزیدند.

دفاع سیاسى و اقتصادى‏

از میدان‏هاى ستیز دشمن، سیاست و اقتصاد است. دشمن درصدد است تا از هرراهى که مى‏تواند بر کشور ما سلطه سیاسى و اقتصادى‏اش را اعمال کند و ما را وابسته به‏خود نماید. در این صورت ضرورت ایجاب مى‏کند که مسلمانان به مقابله با آن بپردازند.راه مبارزه و مقابله معقول سیاسى و اقتصادى با دشمن، این است که به تلاش و کوشش لازم‏در میادین سیاسى و اقتصادى پرداخته شود و از لحاظ تکنولوژى و صنعت و اقتصاد به‏خودکفایى رسیده، راه‏هاى تسلط دشمن، که به دلیل‏نیازووابستگى‏سیاسى-اقتصادى‏فراهم مى‏شود از راه تأمین در داخل و خودکفایى اقتصادى مسدود گردد.تا زمانى که این‏گونه وابستگى‏ها و نیازمندى‏ها به خارج، به‏ویژه به قدرت‏هاى بزرگ‏سیاسى، نظامى و اقتصادى وجود دارد، سخن از استقلال، دفاع و مبارزه سیاسى - اقتصادى‏با دشمنان شعارى بیش نخواهد بود؛ چنان که امام راحل نیز به‏طور مکرر و مؤکد در طول‏حیات پربرکتشان به نقش و اهمیت استقلال سیاسى - اقتصادى و قطع وابستگى در این‏زمینه‏ها تصریح مى‏کردند و در یک اقدام عملى، دستور تشکیل »جهاد سازندگى«رادر همه ابعاد اقتصادى صادر کردند و پیوسته تا زنده بودند ضمن قدردانى از تلاش وکوشش جهادگران عرصه اقتصادى، بر تداوم جدى و همه‏جانبه »جهاد سازندگى« اصرارمى‏ورزیدند.

      دفاع فرهنگى‏

در میان انواع هجوم‏هاى غیر نظامى دشمنان، هجوم فرهنگى از همه آنهاخطرناک‏تر و خسارت‏بارتر است؛ زیرا در این نوع حمله، دشمن با ترویج فساد و فحشا، افکارعمومى، به‏ویژه افکار و اخلاق نسل جوان را منحرف و آلوده کرده، ارزش‏ها، آرمان‏هاى‏مقدس دینى، عزت و شرف مسلمانان را مورد هجوم قرار مى‏دهد تا مسلمانان راهمرنگ خود کرده و در نتیجه راه نفوذ و سلطه‏اش را هموار سازد. قرآن کریم به این‏مطلب اشاره کرده و مى‏فرماید:»وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ کَما کَفَرُوا فَتَکُونُونَ سَواءً« (نساء: 89)آنان آرزو مى‏کنند که شما هم مانند ایشان کافر شوید و مساوى یکدیگر باشید.در اهمیت جهاد فرهنگى، همین بس که در آن دورانى که پیامبر(ص) هنوز در مکه‏حضور داشتند و حکم جهاد نظامى تشریع و ابلاغ نشده بود، خداوند در فرمانى مؤکّد به‏آن حضرت فرمود:»فَلا تُطِعِ الْکافِرینَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً کَبیراً« (فرقان: 52)پس، از کافران پیروى مکن و به‏وسیله آن (= قرآن) با آنان جهاد بزرگى بکن!روشن است جهاد در جبهه فرهنگى ظرافت‏هاى خاص خودش را دارد و نیازمندکار دقیق و عمیق فرهنگى است. بر این اساس، مرحوم طبرسى در راستاى تفسیر آیه‏مزبور و با اشاره به »جهاداً کبیراً« مى‏نویسد جهاد فرهنگى و پاسخ‏گویى به‏شبهات‏مخالفان، معاندان و دشمنانِ دین، یکى از باارزش‏ترین و بزرگ‏ترین جهادهانزد خداوند متعال است. مبارزه با تهاجم فرهنگى غرب علیه اسلام و مسلمانان نیز از مصادیق بارز جهاد بادشمنان دین خدا در عصر حاضر است، چرا که آنان هماهنگ با هم در تلاش‏اند تا از هرراه ممکن، ابتذال فرهنگى و مفاسد اخلاقى را میان مردم و به‏ویژه نسل جوان رواج داده‏و با اغفال جوانان، آنان را به بى‏دینى و بى توجهى نسبت‏به‏ارزش‏هاى‏اسلامى‏بکشانند. اینجاست که مسئولیت عموم مسلمانان متعهد و در رأس آنان مسئولان‏فرهنگى،نسبت‏به‏انجام کارهاى فرهنگى بسیار سنگین‏تر مى‏شود و باید با آمادگى و حساسیت بیشترى درصحنه‏هاى فرهنگى حضور یابند و علاوه بر مقابله با فرهنگ مبتذل وارداتى و ابطال آن‏از راه معقول و منطقى، معارف حیاتبخش اسلام‏ناب‏راجایگزین‏آن‏کرده،گسترش‏دهند.چنان‏که بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران، در وصیت‏نامه سیاسى - الهى خود این مهم رااز همه مسئولان متعهد و انقلابیون راستین خواستار شده است.

دفاع از حریم‏

حریم عبارت است از آنچه که دفاع از آن واجب باشد؛ مانند مال، جان، عِرض(آبرو) و ناموس.حریم انسان، از نظر اسلام و وجدان عمومى از چنان اهمیت و ارزش فوق‏العاده‏اى‏برخوردار است که اگر انسان در راه دفاع از حریم خویش، کشته شود و یا در صورت لزوم،فرد مهاجم را از پاى درآورد نه تنها کار بدى نکرده، بلکه مورد تحسین و تمجید دیگران‏هم قرار مى‏گیرد. از نظر اسلام نیز کارش بسیار ارزشمند شمرده شده و چه بسا که مقام‏شهید را دارا خواهد بود.تجاوز به حریم انسان، اشکال و مراحل مختلفى دارد و هر شکل و مرحله آن دفاع‏متناسب با خود را مى‏طلبد. مثلاً اگر کسى به حریم ناموسى انسان متعرض شود دفع او به‏هر وسیله ممکن واجب است، اگر چه منجر به کشته شدن مهاجم شود، بلکه در صورتى‏که با قصد کمتر از تجاوز، حمله کند، وظیفه همین است.اما حکم دفاع در مرحله پایین‏تر از این فرق مى‏کند، گر چه شاید در مرحله بعدى و درصورت بى اثر بودن مرحله قبلى، مراحل بالاتر نیز ضرورى و واجب شود. مثلاً کسى که‏به قصد چشم‏چرانى به ناموس انسان نگاه کند و یا از پشت‏بام به داخل خانه انسان سرک‏بکشد و مانند آن، لازم است او را از راه توبیخ زبانى از این کار زشت بازدارد، اگر دست‏برنداشت از راه کتک و مانند آن، جلوگیرى کند و اگر دست برنداشت، به هر وسیله ممکن به‏دفاع از حریم‏خودبرخیزدودرصورت‏مجروح‏یامقتول‏شدن‏فردمهاجم،خونش‏هدراست.مراحل و اشکال دیگر تجاوز به حریم نیز، دفاع متناسب با خود را دارد و بایدمراعات‏شود.

دفاع و غیرت دینى‏

»غیرت« به معناى حمیّت، محافظت عصمت و آبرو و ناموس و نگهدارى عزت و شرف‏آمده است. در تعریف علماى اخلاق نیز، غیرت و حمیّت، یعنى تلاش و کوشش‏در نگهدارى آنچه که حفظش‏ضرورى‏است.این‏صفت‏درقالب‏مطلوبش‏ازشجاعت،بزرگ منشى و قوت نفس آدمى‏سرچشمه مى‏گیرد و یکى از »ملکات نفسانى« و »کمالات انسانى« شمرده مى‏شود. بنابراین، میان دفاع و جهاد در اسلام و غیرت و مردانگى رابطه تنگاتنگى وجود دارد؛زیرا چنان که از تعریف مربوط به این دو برمى‏آید، هر دو صفت انسانى، خاستگاه فطرى‏داشته و جزو ارزش‏هاى اصیل فطرى - انسانى به‏شمار مى‏روند. بر این اساس اِعمال غیرت‏نیز در اسلام، همانند جهاد و دفاع، مطلوب و مقدس است. چنان که امام على(ع) بر این‏حقیقت تصریح کرده، مى‏فرماید:»اِنَّ اللّهُ یَغارُ لِلْمُؤْمِنِ فَلْیُغَرْ، مَنْ لا یَغارُ فَاِنَّهُ مَنْکُوسُ الْقَلْبِ.« خداوند براى مؤمن غیرت مى‏ورزد، پس او نیز باید غیرت ورزد، هر کس غیرت نورزد دلش وارونه است.به نظر مى‏رسد که مراد از وارونگى دل در انسان بى غیرت، خروجش‏ازحالت‏طبیعى وفطرت اصیل انسانى باشد. بنابراین، روح دفاع و جهاد در اسلام در غیرت دینى و ابرازحساسیت‏ها و واکنش‏هاى بجا و بموقع بروز مى‏کند.چرا که منظور از »غیرت دینى« این است که مسلمان نسبت به مسائل حیثیت و آبرویى،عرض و ناموس، میهن و کشور، به‏ویژه نسبت به کیان اسلام و ارزش‏هاى دینى بى‏تفاوت‏نباشد و از حساسیت، حمیت و غیرت لازم برخوردار باشد تا در مواقع لزوم‏وبروزخطر،واکنش لازم و دفاع بجا و مطلوب را از خود نشان دهد.بر این اساس، جهاد و دفاع، امر به معروف و نهى از منکر، تولى و تبرى، سفارش به حق‏و صبر، تعلیم و تربیت و... مى‏تواند در جهت غیرت دینى قرار گرفته و از مصادیق آن به‏شمار آید.از آنچه گفته‏شداین‏مطلب‏روشن‏گشت‏که‏توصیه‏وترویج‏روح‏اباحى‏گرى،بى‏تفاوتى ونادیده‏انگارى نسبت به تعرض به حریم دین و ایجاد تردید در باورهاى دینى به ویژه نسل‏جوان، در واقع به نوعى ترویج روح »تساهل و تسامح لیبرالیستى« است نه »تساهل وتسامح اسلامى« و از نوعى برداشت غلط از مفاهیم دینى سرچشمه مى‏گیرد. از این رو،بر دین‏داران غیرتمند، لازم است که نسبت به تعرض به دین و تحریف ارزش‏هاى دینى،بى‏تفاوت نباشند و عکس‏العمل‏هاى مناسب و دفاع منطقى و لازم راازمعتقدات‏دینى‏به‏عمل‏آورند.

 اباحى‏گرى و پیامدهاى آن‏

از آفت‏هاى فرهنگى - دینى که در گذشته وجود داشته و اکنون بیشتر مطرح شده ودامن زده مى‏شود، اباحى‏گرى است.اباحى‏گرى، چنان که از نامش پیداست از اباحه و مباح بودن به معناى جایز شمردن وروادانستن است و در اصطلاح به معناى لاقیدى و مداهنه در دین، بى بند و بارى، نادیده‏انگارى مطلق، بى‏تفاوتى نسبت به عقاید و ارزش‏هاى فرهنگى و دینى، و واکنش صحیح‏و بجا نداشتن در برابر تاخت و تاز به حریمِ دین و آرمان‏هاى مقدس ملى، فرهنگى وبه‏ویژه دینى؛ و به بیان روشن‏تر، تهى شدن از حمیت، مردانگى و غیرت دینى است. بنابراین، اباحى‏گرى مساوى با مفهوم منفى »تساهل و تسامح« در فرهنگ دینى و مفهوم‏نادرست آن در عرف رایج سیاسى است؛ زیرا تساهل و تسامح در معناى‏اسلامى‏اش،عبارت‏است از آسان‏گیرى در انجام وظایف دینى و پرهیز از افراطکارى و سخت‏گیرى بى مورد،رفق و مدارا با دیگران و تحمل آنان و دورى از تعصب‏هاى بى‏جا و خشونت‏هاى ناروابه‏ویژه در برخورد با مخالفان)114(؛ و نیز در معنا و معادل غربى‏اش تولرانس به همین معناى مدارا کردن و کنار آمدن با دیگران است. اما کسانى بوده و هستند که ازاین واژگان مقدس و درست دینى - فرهنگى، همچون دیگر مفاهیم دینى، سوء برداشت‏کرده و به تحریف آن دست زده‏اند و معنایى از آن ارائه کرده‏اند که مخالف با مفهوم موردنظر در دین مى‏باشد که در بالا به آن اشاره شد.توضیح آن‏که اباحى‏گرى (= تساهل و تسامح منفى) در عصر جدید رهاورد تفکر وارداتى»لیبرالیسم« است که در غرب همزمان و همراه با »اومانیسم«، »سکولاریسم« و... پیداشده است و نقطه تلاقى همه، لیبرالیسم است که به معناى آزادى مطلق در تمام ساحت‏هاى‏زندگى و روا دانستن هرگونه عملى براى انسانِ نشسته بر جایگاه خدایى و جایگزین خدادر زمین است.برخى از پیامدهاى تلخ و ناپسند اباحى‏گرى و تفکر لیبرالیستى، عبارت است از:1 - عرفى شدن مفاهیم دینى: به این معنا که دین و مسائل دینى تابع شرایط عرفى وسلیقه‏هاى افراد مى‏شود و آنها هر طور که خواستند و صلاح دیدند عمل کنند و به تبیین آن‏بپردازند و کسى‏هم‏حق‏اعتراض‏نداشته‏باشد؛چون‏ضددموکراسى‏وآزادى‏وخشونت‏طلب‏معرفى مى‏شود!2 - ظهور آزادى هاى مطلق در جامعه، که موجب بى‏بند و بارى، شکستن حریم‏ها وخدشه‏دار شدن قداست‏هاى دینى، فرهنگى و اجتماعى مى‏شود.3 - رواج روزافزون فحشا، منکرات و فساد در جامعه.4 - از بین رفتن خط قرمزها (و مرزهاى خوبى و بدى) و جایگزین شدن ضد ارزش‏ها به‏جاى ارزش‏هاى اصیل دینى و فرهنگى.



خرید و دانلود تحقیق در مورد دفاع در اسلام (با فرمت word)