لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مکانیزمهای دفاعی دخیل در ارزیابی گرایش به خودکشی
ارزیابی افرادی که گرایش به خودکشی دارند، هم برای فردی که اقدام به خودکشی میکند (یا فردی که ممکن است خودکشی کرده باشد) و هم برای درمانگری که ارزیابی را انجام میدهد (درمانگری که ممکن ایت پس از ارزیابی وی فرد موردنظر خودکشی کرده و علیه وی شکایت شود)، فرایندی دشوار و پر خطر است. ادبیات پژوهشی درباره شناخت خودکشی حجم قابل ملاحظهای دارد، که در واقع، هدف این فصل مرور آن نیست. (به منظور کتاب شناسی معتبر، به کاتر، 2002 مراجعه کنید.)
ترجیح شخص من این است که خلاصهای از شایعترین دانش روانشناختی درباره خودکشی را ارائه کنم که به درمانگرشان میدهد در ارزیابی، به چه عواملی باید بیشتر توجه کند که معرف خطر اقدام ولقعی فرد برای کشتن خود است. گام بعدی اضافه کردن کاربرد نظریه مکانیزمهای دفاعی و فنون مربوط به منظور دقت بیشتر در ارزیابی است.
ضوابط جمعیت شناختی پر خطر
سن : نوجوانی یا بزرگسالی
نژاد :سفیدپوستان مستعدتر از سیاهپوستان هستند (سرویس سلامت عمومی آمریکا،1999)
سابقه اقدام به خودکشی :در4% از خودکشیها، سابقه اقدام به خودکشی وجود دارد (جاکوبز، بروئر و کلاین بنهام،1999)
سابقه خانوادگی اقدام به خودکشی
افکار یا اقدام های قبلی یا هم زمان دیگر کشی
جنس : نسبت 3 به یک برای اقدام به خودکشی در زنان، نسبت 3 به یک برای خودکشی موفق در مردان دسترسی به سلاح یا وسایل خودکشی
مصرف یا سود مصرف مواد و الکل و ترک مواد یا الکل (سدرر و رث چایلد،1997)
= نرخ 20 برابر خودکشی نسبت به جمعیت عمومی () (سرویس بهداشت عمومی آمریکا،1999)
فرد سایرین را از طرح خودکشی خود آگاه میکند: در 70% خودکشیها (جاکوبز و همکاران،1999)
زندانیان : 3 برابر جمعیت عمومی = ، (سدرر و رث چایلد،1997)
ضوابط پر خطر بر اساس تشخیصها
اسکیزوفرنیا (همیشه، پر خطر) : 10 تا 15% یا تا 15000 (سدرر و رث چایلد،1997)
افسردگی اساسی، به ویژه اگر مربوط به فقدان موضوع باشد (جاکوبز1999)
تکانشگری شدید (شخصیت تکانشی) (جاکوبز)
شخصیت مرزی : در 45% موارد، وقتی با افسردگی یا سود مصرف مواد همراه میشود (داویس، گاندرسون و میزر،1999)
شخصیت یا نشانههای آزار طلبی
ناتوانی در حفظ ایمنی (ضد و نقیض) Inability to contract for safety
ناامیدی، درماندگی (رچلین، 1965؛ بک و استیر، 1988؛ گازم، 1988 ):
داشتن احساس بد نسبت به آینده، فقدان انگیزه و انتظار
ضوابط پر خطر از دید انشنایدمن (1999)
میزان خطرناکی - مرگ زا بودن اقدام
آشفتگی - حالت مختل روانی
خصومت – خود تخریبگری الگوهای رفتاری یا فعالیت
خطرناک بودن [اقدام خودکشی]
باید میزان موفقیت آمیز بودن اقدام خودکشی در افراد مورد توجه قرار گیرد. اگر اقدام خودکشی صورت نگرفته و فقط به آن فکر میشود، میزان خطرناکی خودکشی در خیالپردازیها عامل مهمی است که باید مدنظر باشد. برای مثال اگر فردی به استفاده از دوز بالای آلپرازولام (زاناکس) برای خودکشی فکر کند، میزان خطر بالا نیست، چرا که به ندرت این دارو موجب مرگ میشود. در مقابل، اگر کسی قصد پایین پریدن از روی پل را دارد، یا به فکر تصادف با دیواری سیمانی است، احتمال خطر بیشتر میشود.
آشفتگی
علاوه بر اینکه میزان، برانگیختگی فرد، خطرناک بودن خودکشی را تحت تأثیر قرار میدهد. این امر معمولاً بازتابی از حالت نیرومندی "من" را نشان میدهد (تحمل عاطفی، مهارت کانشگری و بازداری از خیالپردازی).
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ارزیابی زیست محیطی
تحلیل تصمیم گیری با منطق فازی برای ارزیابی آسیب پذیری زیست محیطی یکپارچه در ناحیه میانی اقیانوس اطلس
چکیده :
یک روش تحلیل تصمیم با منطق فازی برای یکپارچه ساختن شاخص های اکولوژیک ایجاد گردید. این روش ترکیبی از روش رتبه بندی فازی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) است. این روش قادر به رتبه بندی اکوسیستمها بر حسب شرایط زیست محیطی بوده و اثرات تجمعی در سراسر یک ناحیه وسیع را نشان می دهد. با استفاده از داده های مربوط به پوشش اراضی جمعیت، جاده ها، رودخانه ها، آلودگی هوا و توپوگرافی ناحیه میانی اقیانوس اطلس ، توانستیم مناطقی را کشف کنیم که در شرایط نسبتاً ضعیفی قرار داشته و یا در آینده در معرض نابودی قرار می گیرند. این روش، یک راه حل آسان و جامع ارائه داد که با کمک آن، توانستیم از توانایی های تئوری مجموعه فازی در ترکیب با AHP برای ارزیابی اکولوژیکی بهره گیریم. علاوه بر این، روش پیشنهادی می تواند به عنوان زیربنایی برای ارزیابی سیاستهای زیست محیطی مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل ناحیه ای شرایط زیست محیطی و آسیب پذیری، یک چالش قابل توجه در ارزیابی را ارائه می دهد. منابع جدید اطلاعاتی از تصویر برداری ماهواره ای و اصول جدیدی که در اکولوژی منظر طبیعی زمین تدوین شده اند، موقعیتهای هیجان انگیزی را خلق می کنند. اما برای بهره برداری از این موقعیتها، لازم است به تعدادی از مشکلات فنی اشاره نماییم .
یکی از مهمترین مشکلات ارزیابی آسیب پذیری ناحیه ای، یکپارچه ساختن اطلاعات بدست آمده از منابع مختلف در یک رتبه بندی عمومی برای ریسک مربوطه است. در یک مقیاس فضایی کوچکتر مثلاً در یک حوزه آبریز، تمرکز روی نقاط انتهایی خاص یا ایجاد یک شاخص روی یکپارچگی کلی محیط، ممکن است راهکارهای عملی برای یکپارچه ساختن اطلاعات ارایه نماید، اما این راهکارهای ساده مواجه با انتقادات جدی خواهند شد. این مشکل می تواند در مقیاسهای ناحیه ای بزرگتر که در آن اطلاعات دیگری از قبیل اکوسیستمهای خاکی و آبی، تغییرات کاربری اراضی و محرکهای محیطی در کنار هم وجود دارد، بسیار پیچیده تر شود.
یکی از مشکلات بحرانی در ارزیابی یکپارچه، مواجهه با خطاهای نامعلوم ناشی از منابع مختلف از قبیل خطا در اندازه گیری یا مدلسازی، عدم دقت در شناسایی روابط بین محرکها و گیرنده های محیطی، و حتی ابهام در تعریف ریسک است. مجموعه مقادیر اندازه گیری شده و محاسبه شده که با یکدیگر ادغام می شوند، بطور پیچیده ای با هم در ارتباطند و نمی توان آنها را از نظر آماری مستقل در نظر گرفت. یک راه حل دقیق برای ارزیابی یکپارچه، بر مبنای تئوری فضای حالت یا تحلیل چند متغیری مورد نیاز است. این مقاله، یک راهکار اولیه برای مدل تحلیل تصمیم با منطق فازی، برای ارزیابی آسیب پذیری اکولوژیک ارائه می نماید. این روش ترکیبی از روش رتبه بندی فازی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) است. علاوه بر این، از روش تحلیل اجزای اصلی (PCA) به عنوان راهنما در ساختن سلسله مراتب برای AHP استفاده گردیده است. این روش قادر است اکوسیستم ها را بر حسب شرایط زیست محیطی و اثرات تجمعی مربوطه در سراسر یک ناحیه وسیع، رتبه بندی نماید.
مواد و روشها
داده ها
برای این تحلیل، 26 عدد از کل 33 شاخص موجود در اطلس زمین در ناحیه میانی اقیانوس اطلس (جدول1) به تفکیک هر حوزه آبریز و با استفاده از نقشه های هیدرولوژیک 8 رقمی موسسه تحقیقات زمین شناسی ایالات متحده (USGS)، برای 123 حزه آبریز در ناحیه میانی اقیانوس اطلس (شکل1) آنالیز کردیم. سایر 7 شاخص باقیمانده به دلیل فقدان داده ها آنالیز نشدند.
روشها
رتبه بندی فازی : برای شاخصهای اکولوژیک، خطا های نامعلوم همواره وجود دارند. از این رو، لازم است مقادیر شاخصها به همراه اطلاعات مربوط به خطاهای نامعلوم آنها ارائه گردند. اگر شاخصها مستقل باشند، مشکلی پیش نمی آید زیرا می توانیم شاخصها را به صورت زوج دوتایی ‹‹مقدار، خطا›› تعریف کنیم. اما استفاده از این زوجهای دوتایی در محاسبات پیچیده تر بعدی، نظیر ارزابی اکولوژیک یکپارچه با کمک راه حلهای سنتی آمار و احتمالات، هم از نظر تئوری و هم از نظر عملی، مشکل ساز خواهد شد .
یکی از دلایل عمده این امر آن است که ارتباط بین محرکها و گیرنده های محیطی، روشن نیست و بی نهایت پیچیدگی ایجاد می نماید. در چنین مواردی، تئوری مجموعه های فازی یک راه حل تکمیلی خوب به نظر می رسد. با کمک راه حل منطق فازی، و با استفاده از مجموعه های فازی، خطاهای نامعلوم مربوط به شاخصها می توانند با مقادیر واقعی شاخصها مرتبط گردند. از آنجایی که شاخصها توسط مجموعه های فازی نمایش داده می شوند، تکنیکهای فازی متفاوتی وجود دارند که می توانند برای تسهیل در محاسبات مختلف روی شاخصهای فازی مورد استفاده قرار گیرند. برخی از این تکنیکها عبارتند از : حساب فازی، مدلسازی قانونمند فازی و رتبه بندی فازی. چندین مطالعه زیست محیطی در این زمینه اخیراً انجام گرفته است. به عنوان مثال، Silvert منطق فازی را برای به دست آوردن شاخصهای فازی در شرایط زیست محیطی و نیز برای طبقه بندی اثرات اکولوژیک مورد استفاده قرار داده است. با این وجود، راه حل فازی در ارزیابی اکولوژیک، هنوز راهی نسبتاً جدید محسوب می شود.
اگر داده های یک شاخص برای تمام حوزه های آبریز مورد مطالعه به فرم مجموعه های فازی باشند، آنگاه می توان از رتبه بندی فازی برای بدست آوردن رتبه بندی حوزه های آّریز بر حسب آن شاخص استفاده نمود. در این مقاله ما از روش رتبه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
مفهوم ارزیابى :
تاکنون تعریف استاندارد و جامعى از 'ارزیابی' ارائه نشده است. مطالعاتى که در این زمینه انجام شده است، از حیث جامع بودن، روششناسىها و تجزیه و تحلیل دادهها متفاوت هستند. بهعنوان مثال، داى (۱۹۹۲) بررسى جالب و دقیقى در مورد ارزیابى سیاستها بهعمل آورده است، اما کار وى جامع نیست. بنابر نظر دا ی ارزیابى سیاستهای گردشگری عبارت است از بررسى نتایج و پیامدهاى اجراء سیاستهاى کلان و آگاهى از آنها در حوزه گردشگری' . وى سپس تفاوت میان ارزیابى سیاستها و ارزیابى برنامه را ذکر مىکند. 'ارزیابى برنامه عبارت است از ارزیابى جامع و دقیق نظام تحت بررسی'.
تعریفى که هال (2002) از ارزیابى ارائه مىکند، بر این نکته تاکید مىکند که 'ارزیابى تنها انجام پارهاى عملیات ارزیابى صحیح و بدون اشتباه از نظر فنى نیست، بلکه در مرحله ارزیابى باید نحوه به کارگیرى نتایج حاصل از ارزیابى نیز مشخص شود.
بنابراین براى اجراء موفق فرآیند ارزیابى سیاستها، باید:
هدف و قلمرو سیاستها، مشخص شوند
کلیه تصمیمها و اقدامات انجام شده در فرآیند سیاستگذارى مشخص شده و ثبت و ضبط شوند
نتایج، آثار و واکنش افراد و گروههائى که از اجراى سیاستها به نحوى متأثر مىشوند شناسائى شده و دقیقاً مورد بررسى قرار گیرند. (Adapted from Haynes 2004)
جدول نقش ارزیابى و نظارت بر فرآیند سیاستگذارى جهانگردى
۱. ارزیابى میزان نیاز بخش جهانگردى به مشارکت حکومت.
۲. تبیین و آشکار نمودن نقایص موجود در سیاستها و اصلاح سیاستها.
۳. ارائهٔ کمکهاى عملى و نظرى به تصمیمگیران و سیاستگذاران، بهویژه هنگام ایجاد تغییر در شیوهٔ اجراء سیاستها و اولویتهاى سیاستها.
۴. مشخص نمودن و آثار سیاستها.
۵. اندازهگیرى اثربخشى سیاستهاى جهانگردى از حیث منابع مالى و انسانى و اندازهگیرى هزینههاى این سیاستها.
۶. تهیه گزارشهاى دقیق در مورد شیوهٔ تخصیص، توزیع و و توزیع مجدد منابع.
۷. ارائهٔ ادلهٔ نمادین (براى نمایش آنچه که در حال انجام و اجراء است(
۸. ارائهٔ ادلهٔ سیاسى.
منابع Graycar (2003) and Owen (2003)
ارزیابی مستمر بر فرآیند سیاستگذارى جهانگردى مشخص مىکند که کجا و چه زمان اقدامات و فعالیتهاى مقامات دولتى از چارچوبهاى مشخص شده، خارج شدهاند. همچنین نظارت مستمر مشخص مىکند که سیاستها چه زمانى دیگر نمىتوانند اهداف مورد نظر را تأمین کنند. ممکن است بعد از ارزیابی، به این نتیجه برسیم که سیاستها اشتباه هستند. البته شاید این نتیجهگیرى هم گمراهکننده باشد (هاگوود و گان 2004:۲۲۰). شکست یا موفقیت سیاستها معلول عوامل مختلفى است؛ مثلاً طرح کلى سیاستها (بیان آرمانها، مقاصد و اهداف به شکلى نامشخص)، اجراء نادرست سیاستها و عوامل پیش بینى نشده. هنگامى که ارزیابى سیاستها سخن به میان مىآید، این پرسشها مطرح مىشوند: چه چیزى را باید ارزیابى کرد؟ با توجه به محدودیت منابع، چه زمان باید ارزیابى را اجراء کرد؟ بسیارى از سیاستها وسیع بوده و کشف و شناسائى آثار آنها دشوار است. روسى (2009) در ارزیابى سیاستهاى جهانگردى به چهار نکتهٔٔ مهم اشاره مىکند که از آنها مىتوان بهره گرفت (پل2002 )
دولت براى حل مشکلات، در فرآیند ارزیابى و نظارت مشارکت مىکند
با توجه به نیاز روزافزون به اطلاعاتى در مورد سیاستگذارى و بهویژه در مورد مسائل چون روند پیشرفتها، طرحها و سیاستها، باید شیوهٔ اجراى فعالیتهاى ارزیابى و نظارت مشخص شود.
دستاوردها و نتایج حاصل از اجراء سیاستها باید مشخص شوند.
کارآئى سیاستهاى جهانگردى و هزینههاى فرصت این سیاستها باید مشخص شود.
بنابراین در طراحى سیاستهاى جهانگردى در آینده،باید چهار نکتهٔ فوقالذکر را مورد توجه قرار داد تا هم حکومتها بتوانند از نظر مالى پاسخگو باشند و هم منافع و هزینههاى اجراء این سیاستها ارزیابى شوند.
تعریف طرح توسعه ای گردشگری :
طرح توسعه در گردشگری به مجموعه مطالعات، اقدامات و عملیات اجرایی گفته می شود که منجر به توسعه و ارتقای کیفیت ارایه خدمات به گردشگران شده ، مانند تغییر در مدل ها، استراتژی ها و روش های ارایه خدمات مورد نیاز گردشگران ، تدوین یا اصلاح برنامه های گردشگری، تدوین یا اصلاح برنامه های ارزشیابی و نظریه پردازی در مورد نیازسنجی گردشگران ، یا اجرای روش های جدید و ابداعی در زمینه های مختلف آموزش افراد بومی برای پذیرش مناسب گردشگران، تسهیل دریافت خدمات به گردشگران ، و به طور کلی ارائه راه حل نظری یا عملی برای معضلات موجود در حوزه گردشگری موجود می باشد. (Rossi et al, 2009)
.......................................
تعریف ارزیابی عملکرد :
فرایند سنجش جامع عملکرد دستگاههای اجرایی در قالب عباراتی نظیر کارایی، اثربخشی، توانمند سازی و قابلیت پاسخگویی، در چارچوب اصول و مفاهیم مدیریت برای تحقق اهداف و وظایف سازمان و در قالب برنامههای اجرایی می باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
مفهوم ارزیابى :
تاکنون تعریف استاندارد و جامعى از 'ارزیابی' ارائه نشده است. مطالعاتى که در این زمینه انجام شده است، از حیث جامع بودن، روششناسىها و تجزیه و تحلیل دادهها متفاوت هستند. بهعنوان مثال، داى (۱۹۹۲) بررسى جالب و دقیقى در مورد ارزیابى سیاستها بهعمل آورده است، اما کار وى جامع نیست. بنابر نظر دا ی ارزیابى سیاستهای گردشگری عبارت است از بررسى نتایج و پیامدهاى اجراء سیاستهاى کلان و آگاهى از آنها در حوزه گردشگری' . وى سپس تفاوت میان ارزیابى سیاستها و ارزیابى برنامه را ذکر مىکند. 'ارزیابى برنامه عبارت است از ارزیابى جامع و دقیق نظام تحت بررسی'.
تعریفى که هال (2002) از ارزیابى ارائه مىکند، بر این نکته تاکید مىکند که 'ارزیابى تنها انجام پارهاى عملیات ارزیابى صحیح و بدون اشتباه از نظر فنى نیست، بلکه در مرحله ارزیابى باید نحوه به کارگیرى نتایج حاصل از ارزیابى نیز مشخص شود.
بنابراین براى اجراء موفق فرآیند ارزیابى سیاستها، باید:
هدف و قلمرو سیاستها، مشخص شوند
کلیه تصمیمها و اقدامات انجام شده در فرآیند سیاستگذارى مشخص شده و ثبت و ضبط شوند
نتایج، آثار و واکنش افراد و گروههائى که از اجراى سیاستها به نحوى متأثر مىشوند شناسائى شده و دقیقاً مورد بررسى قرار گیرند. (Adapted from Haynes 2004)
جدول نقش ارزیابى و نظارت بر فرآیند سیاستگذارى جهانگردى
۱. ارزیابى میزان نیاز بخش جهانگردى به مشارکت حکومت.
۲. تبیین و آشکار نمودن نقایص موجود در سیاستها و اصلاح سیاستها.
۳. ارائهٔ کمکهاى عملى و نظرى به تصمیمگیران و سیاستگذاران، بهویژه هنگام ایجاد تغییر در شیوهٔ اجراء سیاستها و اولویتهاى سیاستها.
۴. مشخص نمودن و آثار سیاستها.
۵. اندازهگیرى اثربخشى سیاستهاى جهانگردى از حیث منابع مالى و انسانى و اندازهگیرى هزینههاى این سیاستها.
۶. تهیه گزارشهاى دقیق در مورد شیوهٔ تخصیص، توزیع و و توزیع مجدد منابع.
۷. ارائهٔ ادلهٔ نمادین (براى نمایش آنچه که در حال انجام و اجراء است(
۸. ارائهٔ ادلهٔ سیاسى.
منابع Graycar (2003) and Owen (2003)
ارزیابی مستمر بر فرآیند سیاستگذارى جهانگردى مشخص مىکند که کجا و چه زمان اقدامات و فعالیتهاى مقامات دولتى از چارچوبهاى مشخص شده، خارج شدهاند. همچنین نظارت مستمر مشخص مىکند که سیاستها چه زمانى دیگر نمىتوانند اهداف مورد نظر را تأمین کنند. ممکن است بعد از ارزیابی، به این نتیجه برسیم که سیاستها اشتباه هستند. البته شاید این نتیجهگیرى هم گمراهکننده باشد (هاگوود و گان 2004:۲۲۰). شکست یا موفقیت سیاستها معلول عوامل مختلفى است؛ مثلاً طرح کلى سیاستها (بیان آرمانها، مقاصد و اهداف به شکلى نامشخص)، اجراء نادرست سیاستها و عوامل پیش بینى نشده. هنگامى که ارزیابى سیاستها سخن به میان مىآید، این پرسشها مطرح مىشوند: چه چیزى را باید ارزیابى کرد؟ با توجه به محدودیت منابع، چه زمان باید ارزیابى را اجراء کرد؟ بسیارى از سیاستها وسیع بوده و کشف و شناسائى آثار آنها دشوار است. روسى (2009) در ارزیابى سیاستهاى جهانگردى به چهار نکتهٔٔ مهم اشاره مىکند که از آنها مىتوان بهره گرفت (پل2002 )
دولت براى حل مشکلات، در فرآیند ارزیابى و نظارت مشارکت مىکند
با توجه به نیاز روزافزون به اطلاعاتى در مورد سیاستگذارى و بهویژه در مورد مسائل چون روند پیشرفتها، طرحها و سیاستها، باید شیوهٔ اجراى فعالیتهاى ارزیابى و نظارت مشخص شود.
دستاوردها و نتایج حاصل از اجراء سیاستها باید مشخص شوند.
کارآئى سیاستهاى جهانگردى و هزینههاى فرصت این سیاستها باید مشخص شود.
بنابراین در طراحى سیاستهاى جهانگردى در آینده،باید چهار نکتهٔ فوقالذکر را مورد توجه قرار داد تا هم حکومتها بتوانند از نظر مالى پاسخگو باشند و هم منافع و هزینههاى اجراء این سیاستها ارزیابى شوند.
تعریف طرح توسعه ای گردشگری :
طرح توسعه در گردشگری به مجموعه مطالعات، اقدامات و عملیات اجرایی گفته می شود که منجر به توسعه و ارتقای کیفیت ارایه خدمات به گردشگران شده ، مانند تغییر در مدل ها، استراتژی ها و روش های ارایه خدمات مورد نیاز گردشگران ، تدوین یا اصلاح برنامه های گردشگری، تدوین یا اصلاح برنامه های ارزشیابی و نظریه پردازی در مورد نیازسنجی گردشگران ، یا اجرای روش های جدید و ابداعی در زمینه های مختلف آموزش افراد بومی برای پذیرش مناسب گردشگران، تسهیل دریافت خدمات به گردشگران ، و به طور کلی ارائه راه حل نظری یا عملی برای معضلات موجود در حوزه گردشگری موجود می باشد. (Rossi et al, 2009)
.......................................
تعریف ارزیابی عملکرد :
فرایند سنجش جامع عملکرد دستگاههای اجرایی در قالب عباراتی نظیر کارایی، اثربخشی، توانمند سازی و قابلیت پاسخگویی، در چارچوب اصول و مفاهیم مدیریت برای تحقق اهداف و وظایف سازمان و در قالب برنامههای اجرایی می باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
مفهوم ارزیابى :
تاکنون تعریف استاندارد و جامعى از 'ارزیابی' ارائه نشده است. مطالعاتى که در این زمینه انجام شده است، از حیث جامع بودن، روششناسىها و تجزیه و تحلیل دادهها متفاوت هستند. بهعنوان مثال، داى (۱۹۹۲) بررسى جالب و دقیقى در مورد ارزیابى سیاستها بهعمل آورده است، اما کار وى جامع نیست. بنابر نظر دا ی ارزیابى سیاستهای گردشگری عبارت است از بررسى نتایج و پیامدهاى اجراء سیاستهاى کلان و آگاهى از آنها در حوزه گردشگری' . وى سپس تفاوت میان ارزیابى سیاستها و ارزیابى برنامه را ذکر مىکند. 'ارزیابى برنامه عبارت است از ارزیابى جامع و دقیق نظام تحت بررسی'.
تعریفى که هال (2002) از ارزیابى ارائه مىکند، بر این نکته تاکید مىکند که 'ارزیابى تنها انجام پارهاى عملیات ارزیابى صحیح و بدون اشتباه از نظر فنى نیست، بلکه در مرحله ارزیابى باید نحوه به کارگیرى نتایج حاصل از ارزیابى نیز مشخص شود.
بنابراین براى اجراء موفق فرآیند ارزیابى سیاستها، باید:
هدف و قلمرو سیاستها، مشخص شوند
کلیه تصمیمها و اقدامات انجام شده در فرآیند سیاستگذارى مشخص شده و ثبت و ضبط شوند
نتایج، آثار و واکنش افراد و گروههائى که از اجراى سیاستها به نحوى متأثر مىشوند شناسائى شده و دقیقاً مورد بررسى قرار گیرند. (Adapted from Haynes 2004)
جدول نقش ارزیابى و نظارت بر فرآیند سیاستگذارى جهانگردى
۱. ارزیابى میزان نیاز بخش جهانگردى به مشارکت حکومت.
۲. تبیین و آشکار نمودن نقایص موجود در سیاستها و اصلاح سیاستها.
۳. ارائهٔ کمکهاى عملى و نظرى به تصمیمگیران و سیاستگذاران، بهویژه هنگام ایجاد تغییر در شیوهٔ اجراء سیاستها و اولویتهاى سیاستها.
۴. مشخص نمودن و آثار سیاستها.
۵. اندازهگیرى اثربخشى سیاستهاى جهانگردى از حیث منابع مالى و انسانى و اندازهگیرى هزینههاى این سیاستها.
۶. تهیه گزارشهاى دقیق در مورد شیوهٔ تخصیص، توزیع و و توزیع مجدد منابع.
۷. ارائهٔ ادلهٔ نمادین (براى نمایش آنچه که در حال انجام و اجراء است(
۸. ارائهٔ ادلهٔ سیاسى.
منابع Graycar (2003) and Owen (2003)
ارزیابی مستمر بر فرآیند سیاستگذارى جهانگردى مشخص مىکند که کجا و چه زمان اقدامات و فعالیتهاى مقامات دولتى از چارچوبهاى مشخص شده، خارج شدهاند. همچنین نظارت مستمر مشخص مىکند که سیاستها چه زمانى دیگر نمىتوانند اهداف مورد نظر را تأمین کنند. ممکن است بعد از ارزیابی، به این نتیجه برسیم که سیاستها اشتباه هستند. البته شاید این نتیجهگیرى هم گمراهکننده باشد (هاگوود و گان 2004:۲۲۰). شکست یا موفقیت سیاستها معلول عوامل مختلفى است؛ مثلاً طرح کلى سیاستها (بیان آرمانها، مقاصد و اهداف به شکلى نامشخص)، اجراء نادرست سیاستها و عوامل پیش بینى نشده. هنگامى که ارزیابى سیاستها سخن به میان مىآید، این پرسشها مطرح مىشوند: چه چیزى را باید ارزیابى کرد؟ با توجه به محدودیت منابع، چه زمان باید ارزیابى را اجراء کرد؟ بسیارى از سیاستها وسیع بوده و کشف و شناسائى آثار آنها دشوار است. روسى (2009) در ارزیابى سیاستهاى جهانگردى به چهار نکتهٔٔ مهم اشاره مىکند که از آنها مىتوان بهره گرفت (پل2002 )
دولت براى حل مشکلات، در فرآیند ارزیابى و نظارت مشارکت مىکند
با توجه به نیاز روزافزون به اطلاعاتى در مورد سیاستگذارى و بهویژه در مورد مسائل چون روند پیشرفتها، طرحها و سیاستها، باید شیوهٔ اجراى فعالیتهاى ارزیابى و نظارت مشخص شود.
دستاوردها و نتایج حاصل از اجراء سیاستها باید مشخص شوند.
کارآئى سیاستهاى جهانگردى و هزینههاى فرصت این سیاستها باید مشخص شود.
بنابراین در طراحى سیاستهاى جهانگردى در آینده،باید چهار نکتهٔ فوقالذکر را مورد توجه قرار داد تا هم حکومتها بتوانند از نظر مالى پاسخگو باشند و هم منافع و هزینههاى اجراء این سیاستها ارزیابى شوند.
تعریف طرح توسعه ای گردشگری :
طرح توسعه در گردشگری به مجموعه مطالعات، اقدامات و عملیات اجرایی گفته می شود که منجر به توسعه و ارتقای کیفیت ارایه خدمات به گردشگران شده ، مانند تغییر در مدل ها، استراتژی ها و روش های ارایه خدمات مورد نیاز گردشگران ، تدوین یا اصلاح برنامه های گردشگری، تدوین یا اصلاح برنامه های ارزشیابی و نظریه پردازی در مورد نیازسنجی گردشگران ، یا اجرای روش های جدید و ابداعی در زمینه های مختلف آموزش افراد بومی برای پذیرش مناسب گردشگران، تسهیل دریافت خدمات به گردشگران ، و به طور کلی ارائه راه حل نظری یا عملی برای معضلات موجود در حوزه گردشگری موجود می باشد. (Rossi et al, 2009)
.......................................
تعریف ارزیابی عملکرد :
فرایند سنجش جامع عملکرد دستگاههای اجرایی در قالب عباراتی نظیر کارایی، اثربخشی، توانمند سازی و قابلیت پاسخگویی، در چارچوب اصول و مفاهیم مدیریت برای تحقق اهداف و وظایف سازمان و در قالب برنامههای اجرایی می باشد.