لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 140
عنوان:
قطره ای از دریا
بررسی ابیات مثنوی
ازدیدگاه صاحب نظران
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدّمه 3
زندگی نامه مولانا 7
آثارمولانا 15
تاثیرمثنوی مولانا درادبیات 23
جهان ومیان دانشمندان
بررسی ابیات 25
تعلیقات 422
مآخذ 230
بسم الله الرحمن الرحیم
مقدّمه
بشنو این نی چون شکایت می کند
از جداییها حکایت می کند
میخواهیم سخن درباره انسانی بگوییم که چه در دوره خود و چه بعد از زمان خود نابغه زمان است و باید گفت که از جرگه انسانهای عادی خارج است. انسان والایی که حکایت های دقیق عرفانی را آنچنان زیبا در ذائقه ما می ریزد که شهد آن روح ما را تازه می سازد. حکایتهایی که با داستانی به ظاهر ساده شروع میشود و مفاهیم بلند و عمیق عرفانی از آن نتیجه می شود انسانی که برای فهمیدن سخنان او باید اهل دل بود تا لطف سخنان او را احساس کرد ولی افسوس که ما خاکیان در بند این دنیای مجازی لطف سخنان او را در نمی یابیم و از دریای لطف معانی او که به کنایه ابراز می شود بی نصیبیم. اگر گاهی درک مفاهیم برای ما ثقیل می شود به خاطر آن است که جر جرار سخن مولانا را به عالمی فراتر از این عالم می کشاند.
دیگر در این قسمت مولانا سخن نمی گوید بلکه بارقهای از لطف الهیاست که بر زبان مولانا جاری می شود مولانا بعد از مدتی که دراین دریای لطف الهی غوطهور است بار دیگر به خود می آید و مطلب را به صورتی زیبا ادامه می دهد.
در این جا باید بگوییم خداوند به همه انسانها چشم لطف دارد و به اولیای خود نظری دیگر؛ به این معنا که با جرقهای شمع وجود آنها را شعله ور می سازد طوری که خود می سوزند و دنیایی را روشن می کنند.
چون به سرچشمه این تحولات روحی نظری اندازیم این مطلب را بهتر درک میکنیم ما در این جا به صحت و سقم حکایتهایی که برای عارفان نقل شده است کاری نداریم. بلکه مفهوم آن مورد نظر است همچنان که خود مولانا گفته است.
ای برادر قصه چون پیمانه است
معنی اندروی به سان دانه است
دانه معنی بگیرد مرد عقل
ننگرد پیمانه را گرگشت نقل
«مولوی»
نمونههایی برای تفهیم مطلب ذکر می کنیم.
الف:برای تغییر حال سنایی باید برخوردی با فردی به نام «لای خوار »وجود داشته باشد تا شوری بر روح بی قرار سنایی زده شود.
ب:برای دگرگونی روح ناصر خسرو بایستی او خوابی ببیند تا از خواب دوشین چهل ساله بیدار شود.
ج: برای تغییر وضع عطار باید درویشی باشد تا جلو او بمیرد و او تحول یابد.
د: در تغییر وضع مولانا درویش ژولیده چرکین قبایی، شمس، باید که با مولانا برخوردی سؤال گونه داشته باشد تا مولانای متعبد را متحول سازد؛ مولانایی که آتشی به وجود انسانهای خاکی می اندازد طوری که دوست و دشمن او را بستایند و هنگام مرگ او شهری گریه کند و دنیایی در ماتم او بسوزد.
مولانا در پاسخ درخواست حسام الدین چلبی از گوشة دستارش 18 بیت آغازین مثنوی را بیرون می کشد. ابیاتی که از جدایی انسان از آن منبع لایزال الهی صحبت می کند.
بشنو این نی چون شکایت می کند
از جدایی ها حکایت می کند.
وقتی که به داوری درمورد این ابیات می نشینیم
می بینیم چه زیبا مولانا دنیای خیالی ما را تصویر کرده است. دنیای که ما روح انسانی را در آن حبس کرده و فقط به لذات ظاهری آن توجه می کنیم ولی دریغا که درک این مفاهیم برای ما خاکیان که بسته ظواهر این دنیاییم غیر ممکن است خود مولانا هم که باطن انسانها را می شناسد و می داند که ما نوشنده این مطالب نیستیم چنین میفرماید:
در نیابد حال پخته هیچ خام
پس سخن کوتاه باید والسلام
«مولوی»
سخن درباره مولانا زیاد است و باید گفت هر بیتی از ابیات او دریایی است که هر که به این دریا رود غرق شود و به عمق آن نرسد و شاهد براین ادعای من شرحهای مختلفی است که در مورد مثنوی نوشته شده است.
از آن جایی که جایی ندیدم که به مقایسه ابیات از دیدگاه صاحبنظران بپردازد بر آن شدم که هر چند ناقص به این امر مهم بپردازم هر چند که قبول دارم در این مورد ناتوانم.
برای نمونه ابیات 3100-2900 دفتر سوم را برگزیدم که به این صورت مورد بررسی قرار گرفته است؛ نخست بیتی از مثنوی با تصحیح نیکلسون آوردهام سپس به دیدگاههای صاحب نظرانی چون زمانی – استعلامی – جعفری و شهیدی پرداختهام. در مورد هر بیتی نسخه بدل آن هم مورد دقت واقع شده است و در پایان نتیجه گیری از دیدگاهها بیان شده است.
همین جا باید گفت (زمانی) در مورد معنای کلمه تمام معانی آن را آورده است و این ما هستیم که معنی صحیح را باید برگزینیم (جعفری) به مسائل حاشیهای پرداخته است و (شهیدی) نیز تنها به معنای ظاهری کلمه توجه نموده است.
بنابراین باید نظر (استعلامی) را صحیح تر و دقیق تر قبول کنیم.
در پایان باید گفت کاری که انجام شده هر چند کاری ناقص به نظر می رسد ولی امیدواریم که روزنهای برای ورود به اندیشه های مولانا باز شده باشد که نکات مورد نظر مولانا از آن گرفته شود و این کار الگویی برای آیندگان باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 43 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
ایتالیا سرزمین چندان وسیعی نیست . چکمهای یک لنگه در گوشهای از قارهی اروپا . اما با چابکسوارانی چون (( دانته)) و ((بوکاچو)) و ((پترارکا)) در آن سوی سدههای دور و ((آریوستو)) و ((متاستازیو)) در میانهی راه و ((ورگا)) و ((کاپوآنا)) این سوتر و در قرن حاضر بزرگانی چون : ((ازوهو)) ، ((پیراندللو)) ، ((بوتزاتی)) ، ((پاوهز)) و چه بسیار نامهای آشنا و ناآشنایی که خود ، نمایهای طولانی است از تفکر و اندیشه ، آن هم در دورههای پرآشوب سیاسی و اجتماعی ایتالیای پراکنده و حتی ایتالیای متحد پس از سالهای 1815 .
ایتالیا را بیش از همه با نوابغ هنریاش میشناسیم . با نقاشانی چون : ((جوتو)) ، ((میکل آنجلو)) ،((داوینچی)) ، (( بوتیچللی)) و با پیکرتراشانی چون : (( برنینی)) و باز هم ((میکل آنجلو)) ، با ((کمدیا دل آرته)) و ((گلدونی)) در تئاتر و با ((وردی)) ، ((پاگانینی)) و ((روسینی)) در موسیقی و درسینما با سرآمدانی چون: ((دسیکا)) ، ((فللینی)) ، ((پازولینی)) و آثاری معظم در معماری تمامی طول تاریخ این کشور . آشنایی با مشاهیر – که شمارشان از حد بیرون است – از طریق آثاری است ، بیشتر ، دیداری و شنیداری . مقولاتی بیرنج برگردان کلام به کلام .
اما داستان ، حکایت دیگری است که در صورت بهترین ترجمه نیز ، معادل اصل نخواهد شد . و شعر ، بیش از داستان ، ترجمهناپذیر . در حالی که نه ((داوود)) میکل آنجلو نیاز به ترجمه دارد و نه ((لبخند ژوکوند)) داوینچی و نه ((ریگلوتو))ی وردی . و فیلم با کمترین ترجمه ، دنیای وسیعی را پیش روی بیننده میگشاید . اما رهیافت شعر و ادبیات به سرزمینی دیگر با زبانی متفاوت ، نیازمند شکیبایی است و به همین دلیل ادبیات پارهای از کشورها ، خصوصا با زبانی غیر از زبانهای رایج ، مهجور باقی میماند و گنجینهای پربها ، پیش چشم هیچ مشتاقی گشوده نمیشود . آن هم ادبیاتی همچون ادبیات ایتالیایی که چه در شعر و یا داستان در عرصهی جهان حضوری چشمگیر داشته و بسیاری از آثار ادیبان ایتالیایی ، زیر ساخت شهرهترین آثار ادبی جهان گشته و بسیاری از جوایز جهانی از جمله نوبل را از آن خود کرده است . این کماقبالی ، نه تنها برای ادبیات ایتالیایی که نصیب ادبیات بسیاری از دیگر کشورها نیز شده است .
ادبیات ایتالیا از آغاز
روم با گستردن هرچه بیشتر مرزهایش ، زبان خود را به عنوان مهمترین وسیلهی اتحاد معنوی و سیاسی بر مردم مغلوب تحمیل کرد . اما برخی از سرزمینها چون یونان ، با وجود غلبه سیاسی روم بر آنان ، از پذیرش زبان لاتین سرباز زدند و به مقابله با آن برخاستند .
گویشی که در ایالات امپراتوری نشر یافت ، نه زبان لاتینی ادبی ، بلکه زبانی محاورهای و عامیانه بود که روانی و سلاست بسیار و دستور زبان کمقاعده از مختصات بارز آن به شمار میرفت و تحت حاکمیت زبانهای محلی ، از ناحیهای تا ناحیهی دیگر ، دچار تغییرات و تحولاتی میگشت .
زمان و چگونگی تغییر و تحول زبان لاتین در داخل و خارج ایتالیا و تبدیل آن به زبانهای رمانس (زبانهای رومی) چندان مشخص نیست . اما آشکار است که این تکوین زبان ، با سقوط امپراطوری روم شرقی ، تسریع گردید .
با تضعیف قدرت مرکزی روم ، زبان لاتین عامیانه بر اساس پیچیدگیهای لهجهای ، دچار تحولات سریع و پی در پی شد و از زبانی واحد ، به تدریج به زبانهای دیگر تغییر شکل داد ؛ که همه ، ریشه در زبان لاتین داشته و نام رمانس و یا نئولاتین را بر خود گرفتند و امروزه به دو گروه زبانهای شرقی و غربی تقسیم میشوند .
زبانهای شرقی ، خود به رومانیایی ، ایتالیایی ، رومانچو یا لادینو (که در ناحیهای از سوئیس و در ((فری یولی)) به آن سخن میگویند )، و زبانهای غربی به ((پروونسی)) ، فرانوسی ، اسپانیایی و پرتغالی تقسیم میشوند .
زبان ایتالیایی به گروه زبانهای نئولاتین یا رمانس که کناره رود گنگ تا اقیانوس اطلس را دربر میگیرد و از خانوادهی بزرگ زبانهای هند و اروپایی است تعلق دارد و از تغییر شکل زبان لاتین پدید آمده است .
الفبای زبان ایتالیایی با تقسیم به گویشهای عدیده در نواحی گوناگون ، سوای برگرفتن برخی حروف از زبانهای یونانی ، آلمانی و عربی ، ریشه در زبان لاتین دارد و حتی ویژگیهای مورفولوژی (تاریخ تحولات لغوی) و صرف و نحو آن نیز با زبان لاتین عامیانه مرتبط است .
تا آنجایی که مربوط به مشخصترین تغییرات زبان ایتالیایی ، با گذر از زبان لاتین میشود (سوای تغییرات آوایی و حذف حروف بیصدا از انتهای کلمه ، مثل bonus به buono به معنای خوب ، و یا Calidus به Caldo به معنای گرم) میتوان به نکات زیر اشاره کرد :
1- حذف حالت خنثی
2- الحاق حرف تعریف مشتق از لاتین (illud , illo , ille) که با الصاق به حروف اضافه ، حروف اضافهی حرف تعریفدار را میسازند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 21 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ادبیات عرب
عربها واژه ادب را در معانی مختلفی به کار میبرند، در زمان جاهلیت به معنی دعوت به طعام مهمانی (مأدوبه) بود. و در جاهلیت و اسلام به خلق کریم و حسن معاشرت با خواص و عوام به کار میرفت. سپس بر تهذیب نفس و آموزش صفات پسندیده و معارف و شعر اطلاق شد. در قرن نهم میلادی و قرون بعد از آن همه علوم و فنون را از فلسفه و ریاضیات و نجوم و کیمیا و طب و اخبار و انساب و شعر و جز آن را از آنگونه معارف والا که در بهبود بخشیدن به روابط اجتماعی به کار میآید در بر میگرفت.
در قرن دوازدهم، لفظ ادب در شعر و نثر و آنچه به آن دو مربوط است چون نحو و علوم لغت و عروض و بلاغت و نقد ادبی استعمال شد. ادبیات عربی به دو بخش تقسیم میشود: ادب انشائی یا ایجادی و ادب وصفی یا موضوعی که نخستین آن شامل شعر و نثر است و دومی شامل تحلیل ادبی و تاریخ ادب فنون ادبی عربی نیز بر دو قسمت میباشند:
فنون ادبی شعری و فنون ادبی نثری. فنون ادبی شعری عبارتاند از شعر قصصی یا حماسی، شعر غنائی، شعر تمثیلی و شعر تعلیمی.
ادب عربی قدیم از شعر حماسی و تمثیلی خالی است. زیرا قوم عرب کمتر شهرنشین بود و بیشتر به واقعیت گریش داشت و از این رو تخیلش بارور نشده بود. از طرف دیگر شیوه کسب روزی به وسیله شعر که در میان شاعران قوم رواج گرفت جائی برای سرودن اشعار حماسی و تمثیلی باقی نگذاشت. با این همه اگرچه ادب عربی از آثار حماسی بلند و طولانی خالی است از قصائدی که در آنها روح حماسی میباشد خالی نیست.
اما فنون ادبی نثری عبارتاند از تاریخ و خطابه و قصه و تعلیم و رسائل. ادب قدیم عربی از داستانهای طولانی نیز خالی است. عرب نثر را به دو گونه مینوشت:نثر مرسل و نثر مسجع.
در میان اعراب شعر بیش از نثر عرصه بروز یافت و از سجع آغاز شد و به ارجوزهها رسید و از آنجا به اوزان مختلف راه یافت. دورههای ادب عربی نیز در سه نهضت منحصر میشود: نهضت جاهلی و اموی، نهضت عباسی، نهضت جدید.بنابر این این دورهها از عصر جاهلیت شروع میشوند و تا ظهور اسلام و بعد از آن حمله مغول و تأثیر آن بر ادب عربی کشیده میشوند. بر اساس موشکافیهای تاریخی و ادبی و مطالعه تطبیقی زبان شناسانه باید به اصالت شعر جاهلی نظر داد. و شعر عربی پس از آن دجار تحول و دگرگونی گردید و شاعران معروفی چون امرئ القیس و زهیر و اعشی و ... پیدا شدند و هرکدام سبک و بینش خاصی داشتند و تصویر خاصی در شعر خویش نمایان کردند. باآمدن اسلام ادب و زبان عربی نیز از قرآن و اسلام تأثیر پذیرفت و ارزش و اهمیت یافت که از صورت یک زبان قومی و محلی در گوشهای محجور از دنیا به موقعیت یک زبان مهم جهانی نایل گردید و با مشارکت موثر همه مسلمین به ویژه ایرانیان، گسترش و دامنهای کم نظیر یافت و آثار و آثار بیشماری در موضوعات گوناگون به عربی نوشته شد.
زبان عربی
زبان عربی گذشته از پیوند هزارو چند ساله اش با زبان فارسی ، زبان دین ماست و لذا برای بررسی آن حتما لازم است که ادبیات عرب و تاریخ ادبیات عرب برسی شود . تا دوره های ادبی از جاهلیت تا عصر ما و آثار هر عصر و نیز عوامل فرهنگی و غیر فرهنگی موثر در آن ، کاملا روشن شود و تمام خطوط و جزئیات شخصیت روانی و اجتماعی و هنری ادبا به وضوح تصویر شود.عربها واژه ادب رادرمعانی مختلفی به کار می برند ، در زمان جاهلیت به معنی دعوت به طعام مهمانی ( مأدوبه ) بود. و در جاهلیت و اسلام به خلق کریم و حسن معاشرت با خواص و عوام به کار می رفت. سپس بر تهذیب نفس و آموزش صفات پسندیده و معارف و شعر اطلاق شد. در قرن نهم میلادی و قرون بعد از آن همه علوم و فنون را از فلسفه و ریاضیات و نجوم و کیمیا و طب و اخبار و انساب و شعر و جز آن را از آنگونه معارف والا که در بهبود بخشیدن به روابط اجتماعی به کار می آید در بر می گرفت.
در قرن دوازدهم ، لفظ ادب در شعر و نثر و آنچه به آن دو مربوط است چون نحو و علوم لغت و عروض و بلاغت و نقد ادبی استعمال شد.
ادب عربی به دو قسم تقسیم می شود: ادب انشائی یا ایجادی و ادب وصفی یا موضوعی که نخستین آن شامل شعر و نثر است و دومی شامل تحلیل ادبی و تاریخ ادب
فنون ادبی عربی نیز بر دو قسمک می باشند:
فنون ادبی شعری و فنون ادبی نثری . فنون ادبی شعری عبارتند از شعر قصصی یا حماسی ، شعر غنائی ، شعر تمثیلی و شعر تعلیمی .
ادب عربی قدیم از شعر حماسی و تمثیلی خالی است. زیرا قوم عرب کمتر شهرنشین بود و بیشتر به واقعیت گریش داشت و از این رو تخیلش بارور نشده بود. از طرف دیگر شیوه کسب روزی به وسیله شعر که در میان شاعران قوم رواج گرفت جائی برای سرودن اشعار حماسی و تمثیلی باقی نگذاشت. با این همه اگرچه ادب عربی از آثار حماسی بلند و طولانی خالی است از قصائدی که در آنها روح حماسی می باشد خالی نیست.
اما فنون ادبی نثری عبارتند از تاریخ و خطابه و قصه و تعلیم و رسائل . ادب قدیم عربی از داستانهای طولانی نیز خالی است. عرب نثر را به دو گونه می نوشت:نثر مرسل و نثر مسجع.
در میان اعراب شعر بیش از نثر عرصه بروز یافت و از سجع آغاز شد و به ارجوزه ها رسید و از آنجا به اوزان مختلف راه یافت. دوره های ادب عربی نیز در سه نهضت منحصر می شود: نهضت جاهلی و اموی ، نهضت عباسی ، نهضت جدید.بنابر این این دوره ها از عصر جاهلیت شروع می شوند و تا ظهور اسلام و بعد از آن حمله مغول و تأثیر آن بر ادب عربی کشیده می شوند. بر اساس موشکافیهای تاریخی و ادبی و مطالعه تطبیقی زبان شناسانه باید به اصالت شعر جاهلی نظر داد. و شعر عربی پس از آن دجار تحول و دگرگونی گردید و شاعران معروفی چون امرئ القیس و زهیر و اعشی و ... پیدا شدند و هرکدام سبک و بینش خاصی داشتند و تصویر خاصی در شعر خویش نمایان کردند. باآمدن اسلام ادب و زبان عربی نیز از قرآن و اسلام تاثیر پذیرفت و ارزش و اهمیت یافت که از صورت یک زبان قومی و محلی در گوشه ای محجور از دنیا به موقعیت یک زبان مهم جهانی نایل گردید و با مشارکت موثر همه مسلمین به ویژه ایرانیان ، گسترش و دامنه ای کم نظیر یافت و آثار و آثار بیشماری در موضوعات گوناگون به عربی نوشته شد.
نجیب محفوظ
او در تمام عمرش کارمند دولت بود. ابتدا در وزارت موقوفات مشغول بهکار و سپس مدیر سانسور ادارهٔ هنر و سرانجام رئیس بنیاد حمایت از سینما و در دوران آخر کارمندی، مشاور وزیر فرهنگ شد. او ۳۰ کتاب داستانی نوشت و در سال ۱۹۸۸ برنده جایزه نوبل در ادبیات شد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 34 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
مطالعات دانشگاهی
ادبیات کودک ایران در مقایسه با ادبیات کودک کشورهای دیگر حتی کشورهای در حال توسعه، از فقدان مطالعات دانشکاهی رنج می برد . هنوز از رشته مستقل ادبیات کودک خبری نیست و در اغلب دانشگاه های کشور جز چند واحد در حاشیه برخی از رشته ها چیزی به نام ادبیات کودک وجود ندارد و اگر از یک استثنا در دانشگاه شیراز بگذریم ، میتوانیم ادعا کنیم مطالعات دانشگاهی در حوزه ادبیات کودک وجود ندارد. قضاوت درباره این وضعیت در ظاهر ساده به نظر می رسد، اما میتوان رد پایی از برخی گرایش ها دید که چندان ،با دانشگاهی شدن ادبیات کودک و به تبع آن مطالعات دانشگاهی میانهای ندارد و متقدند که ادبیات کودک امری غریزی است و باید از راه های دیگری در گسترش و تقویت ان کوشید و چه بسا دانشگاه ها به کیفیت ان نینجامد ، امّا از سوی دیگر اغلب با اشاره به تجربه های کشور های دیگر به اهمیت نقش دانشگاه و مطالعات دانشگاهی تاکیید می کنند. برای این افراد شاید نخستین پرسش این باشد که چرا در ایران مطالعات دانشگاهی در حوزه ادبیات کودک شکل نگرفتهاست وچه موانعی روی این پدیده قرار دارد .شماره آینده پژوهشنامه ادبیات کودک ونوجوان اختصاص دادهایم. دوستان گرامی و پژوهشگران و مؤلفان محترم میتوانند مقالههای خود را تا تاریخ پایان تابستان با موضوع پیشنهادی موضوعهای دیگر مرتبط، به پژوهشنامه ارسال کنند
ضرورت پژوهش در حوزه ادبیات کودکان چیست؟
ادبیات کودکان به عنوان یک نهاد، که ساختار و سازوکارهای خود را دارد، در تعامل با جامعه، آموزش و پرورش و دانشگاه همواره باید خود را در جهتی معنا دار که در آن هسته و هدف پیشرفت نیز منظور شده باشد، بازتولید کند. هدف از پژوهش در هر حوزه ای از علم و دانش نیز باز تولید آن نهاد علمی یا اجتماعی با هدف شناسایی سازوکارها و ساختارهای آن در جهت گسترش معنادار آن پدیده است. بنابراین هیچ نهادی نیست که بی نیاز از پژوهش باشد. نهاد بدون پژوهش مانند، ماندابهایی است که به مرور زمان به گنداب تبدیل میشوند. اما پژوهش در این عرصه روندهای گوناگونی دارد. . .
شعر نو برای کودکان و نوجوانان
با ظهورنیما در عرصه ادبیات و ارایه روشی تازه برای سرایش شعر ، نه تنها درشعر، که درتمام هنرهای ایرانی به شکلی مستقیم و غیرمستقیم تغییر ایجاد شد. بدون شک یکی از دلایل این تاثیر پذیری از حرکت نیما، به خاطر سابقه و جایگاه شعر در میان ایرانیان بود. دراین میان استفاده از " قالب نیمایی" و درادامه قالب آزاد و سپید در شعر برای کودکان و نوجوانان نیز مورد توجه شاعران شعر کودک قرار گرفت .
اما توانایی کودکان ونوجوانان برای پذیرش این قالب که وزن عروضی رایج را نداشت و از زنگ قافیه نیز بی بهره می نمود تا چه اندازه بود. وزن و قافیه سنتی یکی از دلایلی است که باعث می شود نوجوانان و مخصوصاً کودکان بتوانند اشعار را به راحتی حفظ کنند ؛ و از طرفی نباید فراموش کرد که بعضی از اشعارمورد استفاده کودکان به واقع شعر یاترانه نیستند، بلکه بیشترترکیبی از چند واژه هستند که تنها داری وزن و موسیقی و قافیه اند! چندین سال است که استفاده از قالب نیمایی، آزاد و سپید در شعر کودک رایج شده است و شاعران متعددی آثار خود را با این قالب ها برای کودکان منتشر کرده اند.اینکه تا چه اندازه این قالب ها موفق بوده و استفاده از آن برای کودکان و نوجوانان مناسب است یا خیر مصطفی رحماندوست ، علی کاشفی خوانساری و جعفر ابراهیمی نصر در این مورد اظهار نظر می کنند .
رابطه بینا فرهنگی و ادبیات کودکان
ضرورت رابطه بینافرهنگی، از کجا سرچشمه میگیرد و چرا باید فرهنگهای مختلف با هم رابطه داشته باشند؟ رابطه بینافرهنگی، چه نسبتی با ادبیات و کتاب کودک دارد و شکلگیری چنین رابطهای، مستلزم عبور از چه موانعی است؟ در جهان امروز، اگر ادبیات کودک ما وارد چنین رابطهای نشود، چه آسیبی میبیند و این رابطه چه جهتی میتواند داشته باشد؟ اینها پرسشهایی است که در میزگردی با حضور رامین جهانبگلو (روشنفکر برجسته ایرانی و استاد فلسفه در دانشگاههای معتبر دنیا)، محسن سلیمانی (مترجم و مدرس ادبیات داستانی) و شهرام اقبالزاده (مترجم و منتقد)، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 43 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
ایتالیا سرزمین چندان وسیعی نیست . چکمهای یک لنگه در گوشهای از قارهی اروپا . اما با چابکسوارانی چون (( دانته)) و ((بوکاچو)) و ((پترارکا)) در آن سوی سدههای دور و ((آریوستو)) و ((متاستازیو)) در میانهی راه و ((ورگا)) و ((کاپوآنا)) این سوتر و در قرن حاضر بزرگانی چون : ((ازوهو)) ، ((پیراندللو)) ، ((بوتزاتی)) ، ((پاوهز)) و چه بسیار نامهای آشنا و ناآشنایی که خود ، نمایهای طولانی است از تفکر و اندیشه ، آن هم در دورههای پرآشوب سیاسی و اجتماعی ایتالیای پراکنده و حتی ایتالیای متحد پس از سالهای 1815 .
ایتالیا را بیش از همه با نوابغ هنریاش میشناسیم . با نقاشانی چون : ((جوتو)) ، ((میکل آنجلو)) ،((داوینچی)) ، (( بوتیچللی)) و با پیکرتراشانی چون : (( برنینی)) و باز هم ((میکل آنجلو)) ، با ((کمدیا دل آرته)) و ((گلدونی)) در تئاتر و با ((وردی)) ، ((پاگانینی)) و ((روسینی)) در موسیقی و درسینما با سرآمدانی چون: ((دسیکا)) ، ((فللینی)) ، ((پازولینی)) و آثاری معظم در معماری تمامی طول تاریخ این کشور . آشنایی با مشاهیر – که شمارشان از حد بیرون است – از طریق آثاری است ، بیشتر ، دیداری و شنیداری . مقولاتی بیرنج برگردان کلام به کلام .
اما داستان ، حکایت دیگری است که در صورت بهترین ترجمه نیز ، معادل اصل نخواهد شد . و شعر ، بیش از داستان ، ترجمهناپذیر . در حالی که نه ((داوود)) میکل آنجلو نیاز به ترجمه دارد و نه ((لبخند ژوکوند)) داوینچی و نه ((ریگلوتو))ی وردی . و فیلم با کمترین ترجمه ، دنیای وسیعی را پیش روی بیننده میگشاید . اما رهیافت شعر و ادبیات به سرزمینی دیگر با زبانی متفاوت ، نیازمند شکیبایی است و به همین دلیل ادبیات پارهای از کشورها ، خصوصا با زبانی غیر از زبانهای رایج ، مهجور باقی میماند و گنجینهای پربها ، پیش چشم هیچ مشتاقی گشوده نمیشود . آن هم ادبیاتی همچون ادبیات ایتالیایی که چه در شعر و یا داستان در عرصهی جهان حضوری چشمگیر داشته و بسیاری از آثار ادیبان ایتالیایی ، زیر ساخت شهرهترین آثار ادبی جهان گشته و بسیاری از جوایز جهانی از جمله نوبل را از آن خود کرده است . این کماقبالی ، نه تنها برای ادبیات ایتالیایی که نصیب ادبیات بسیاری از دیگر کشورها نیز شده است .
ادبیات ایتالیا از آغاز
روم با گستردن هرچه بیشتر مرزهایش ، زبان خود را به عنوان مهمترین وسیلهی اتحاد معنوی و سیاسی بر مردم مغلوب تحمیل کرد . اما برخی از سرزمینها چون یونان ، با وجود غلبه سیاسی روم بر آنان ، از پذیرش زبان لاتین سرباز زدند و به مقابله با آن برخاستند .
گویشی که در ایالات امپراتوری نشر یافت ، نه زبان لاتینی ادبی ، بلکه زبانی محاورهای و عامیانه بود که روانی و سلاست بسیار و دستور زبان کمقاعده از مختصات بارز آن به شمار میرفت و تحت حاکمیت زبانهای محلی ، از ناحیهای تا ناحیهی دیگر ، دچار تغییرات و تحولاتی میگشت .
زمان و چگونگی تغییر و تحول زبان لاتین در داخل و خارج ایتالیا و تبدیل آن به زبانهای رمانس (زبانهای رومی) چندان مشخص نیست . اما آشکار است که این تکوین زبان ، با سقوط امپراطوری روم شرقی ، تسریع گردید .
با تضعیف قدرت مرکزی روم ، زبان لاتین عامیانه بر اساس پیچیدگیهای لهجهای ، دچار تحولات سریع و پی در پی شد و از زبانی واحد ، به تدریج به زبانهای دیگر تغییر شکل داد ؛ که همه ، ریشه در زبان لاتین داشته و نام رمانس و یا نئولاتین را بر خود گرفتند و امروزه به دو گروه زبانهای شرقی و غربی تقسیم میشوند .
زبانهای شرقی ، خود به رومانیایی ، ایتالیایی ، رومانچو یا لادینو (که در ناحیهای از سوئیس و در ((فری یولی)) به آن سخن میگویند )، و زبانهای غربی به ((پروونسی)) ، فرانوسی ، اسپانیایی و پرتغالی تقسیم میشوند .
زبان ایتالیایی به گروه زبانهای نئولاتین یا رمانس که کناره رود گنگ تا اقیانوس اطلس را دربر میگیرد و از خانوادهی بزرگ زبانهای هند و اروپایی است تعلق دارد و از تغییر شکل زبان لاتین پدید آمده است .
الفبای زبان ایتالیایی با تقسیم به گویشهای عدیده در نواحی گوناگون ، سوای برگرفتن برخی حروف از زبانهای یونانی ، آلمانی و عربی ، ریشه در زبان لاتین دارد و حتی ویژگیهای مورفولوژی (تاریخ تحولات لغوی) و صرف و نحو آن نیز با زبان لاتین عامیانه مرتبط است .
تا آنجایی که مربوط به مشخصترین تغییرات زبان ایتالیایی ، با گذر از زبان لاتین میشود (سوای تغییرات آوایی و حذف حروف بیصدا از انتهای کلمه ، مثل bonus به buono به معنای خوب ، و یا Calidus به Caldo به معنای گرم) میتوان به نکات زیر اشاره کرد :
1- حذف حالت خنثی
2- الحاق حرف تعریف مشتق از لاتین (illud , illo , ille) که با الصاق به حروف اضافه ، حروف اضافهی حرف تعریفدار را میسازند .