لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 78
بسمه تعالی
نماد ونشانه شناسی شهرستان آستانه اشرفیه
( با تأکید بر خیابان اصلی)
هرگونه استفاده از این تحثیق به هر شکل بدون اجازه کتبی از استاد راهنما و از دانشجو ممنوع است. علاقمندان به استفاده از این تحقیق می توانند با دانشجو یا استاد مربوطه تماس بگیرند
به دلیل کمبود جا تمامی عکس های تحقیق که تعداد آنها به بیش از 50 عکس می رسیده است حذف شده اما در ارشیو پایگاه محفوظ است.
.
استاد: دکتر ناصر فکوهی
دانشجو: معصومه الماسی ماشک
m_diamond_a@yahoo.com
درس : انسان شناسی شهری
دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
نیمسال دوم87 ـ 86
فهرست مطالب
چکیده....................................................3
مقدمه....................................................4
1-طرح مسأله 6
1-1- پرسشهای تحقیق 7
1-2- روش های تحقیق 8
1-3- معرفی تاریخی ـ جغرافیایی میدان تحقیق 9
1-3-1- تاریخچه 9
1-3-2- موقعیت جغرافیایی 10
1-4-اشکال شهر و کارکردهای آن 13
پل کُرپی ( کورپی ) 13
- ساختمان ها 19
1- شکل ساختمان ها 19
2-انواع ساختمان ها (بناها) 24
فلکه ی کیاشهر 27
بازار 30
1-فضا و مکان بازار.............................................. . 32
2- زمان و بازار 37
2-1- زمان تشکیل بازار 37
2-2-تأثیر زمان بازار بر شهر 38
3-انسان ها (فروشندگان و خریداران) و بازار 40
3-1-زبان و لهجه 40
3-2-پوشاک 42
3-3-نوع محصولات مورد مبادله 44
( حرم آقا سید جلال الدین اشرف 48
1-مسجد جامع 49
2-حرم آقا سید جلال الدین اشرف 49
2-یافته های پژوهش 56
2-1-پرسش نخست 56
پل کُرپی ( کورپی ) 56
فلکه ی کیاشهر 58
بازار 58
( حرم آقا سید جلال الدین اشرف: 62
2-2-پرسش دوم 63
پل کُرپی ( کورپی ) 63
فلکه ی کیاشهر 65
بازار 65
حرم آقا سید جلال الدین اشرف 69
3-نتیجه گیری 71
منابع 77
ضمایم 78
چکیده :
در این تحقیق آنچه به عنوان نمادها و نشانه های شهری مطرح می شود ، در دو مفهوم مورد بررسی قرار می گیرد :
1. شکل ؛ این بخش شامل توصیف خصوصیاتی از افراد و اشیاء می باشد که ما به عنوان ناظردرآن پدیده ها مشاهده می کنیم که بیشتر شامل خصوصیات ظاهری آن ها می باشد.
2. کارکرد وکاربری ؛ این بخش بدان معناست که در کنار مفهوم شکل و ظاهر پدیده یا پدیده ها ، مجموعه ی این اشکال در کنار یکدیگر معنایی را ایجاد می کنند که نمی توان آن را جدای از این شکل یا اشکال دانست ، بلکه به عبارتی می توان گفت که روح و معنای جسم و ظاهر افراد و اشیاء می باشند .
در این تحقیق می خواهیم ببینیم که چه مواردی ( نمادها و نشانه هایی ) در شهرستان آستانه اشرفیه وجود دارند که نشان می دهند محیطی که ما از آن صحبت می کنیم یک شهر ا ست و بعد می خواهیم بدانیم که این عوامل با توجه به چه معیارهایی یا به عبارت بهتر با داشتن چه ویژگی هایی نشان از یک شهر شمالی (شهری که در شمال کشورایران قرار دارد با ویژگی های خاص این منطقه) می دهد ؟
البته آنچه در این تحقیق آورده می شود با تأکید خاص بر چند نقطه ی مهم ( پل ، بازار ، فلکه ی کیاشهر (میدان جمهوری) ، حرم آقاسید جلال الدین اشرف) درخیابان اصلی شهر می باشد .
میدان تحقیق ، شهرستان آستانه ی اشرفیه از شهرستان های استان گیلان می باشد که در شرق استان قرار دارد .
کلید واژگان :
آستانه اشرفیه ـ بازارـ زمان ـ شکل ـ شهرـ فضا ـ کارکرد
مقدمه :
آنچه که از آن به عنوان انسان شناسی شهری صحبت می کنیم ، «مطالعه بر انسان را با حرکت و بر اساس محوریت پدیده ی « شهر» در دستور کارخود قرار می دهد.» ( فکوهی ،1383 ، ص25)
در انسان شناسی شهری ما با دو مفهوم اصلی انسان و شهر و رابطه ی متقابل آن ها سرو کار داریم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
1- این روزها که در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی قرار داریم، یکی از ؟؟ رایج بحث بر سر «اخلاق انتخاباتی» است. از نظر شما تعریف اخلاق انتخاباتی چیست؟
- الحمدالله رب العالمین و السلام و الصلوه علی محمد و آله الطاهرین، ؟؟ بقیه الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین له الفداء و جعلنا من خیر انصار، و اعوانه والمستشهدین بین یدیه.
واژه «اخلاق» که گفته میشود، معنایی در آن هست که چیزی از کارهای پسندیده و یا حتی کارهای بد به شکل ملکه در انسان درآید و راحت انجام دهد.
مثلاً روزهای اولی که به تازگی رانندگی یاد گرفتیم و هنوز ملکهمان نیست، اگر بچهمان عقب ماشین حرف بزند و شیطنت کند، حواسمان پرت میشود و تصادف میکنیم. یا مثلاً کلاج و گاز و ترمز را فکر میکنیم و دقت میکنیم هنگام استفاده؛ اما وقتی که گذشت و ممارست کردیم به راحتی رانندگی میکنیم و تغییر دهنده بر ایمان امری عادی است. اشتباه نمیکنیم هرگز پدال گاز و ترمز را.
در اخلاق همین حالت ملکه خوابیده است، میتواند اخلاق خوب باشد و هم اخلاق بد. پس هم شامل رذایل است و هم فضایل است که میتواند به شکل خلق در آدم در بیاید.
«انتخابات» هم یعنی ما وارد معرکهای میشویم که میخواهیم بگوییم مردمان یک ؟؟ دارند که کسی را که میخواهند انتخاب کنند، خوب طبیعی است همانطور که یک شخص یک درکی دارد، یک جامعه هم درکی دارد. ما یک درک جمعی داریم. مثلاً بچههای تهران یک درکی دارند که حتی در جمع میتوان سطح درک آنها را اندازهگیری کرد و با بچههای مثلاً اصفهان مقایسه کرد. میتوان گفت هر یک کجا بالاتر و کجا پایینتر است.
ولی انتخابات یک چیزی است که بنده فکر میکنم یکی از ویژگیهای انسان نسبت به سایر موجودات خدای تعالی که حسنش هم هست این است که میتواند و حق انتخاب دارد. خودش میتواند سرنوشت آینده خود را رقم بزند. اگر خوب باشد باید باشد.
یک گل اینگونه نیست، ولی یک خانم یا یک آقا این گونه است، میتواند سرنوشت خود را خودش انتخاب کند.
2- یعنی در سرنوشت انسانها عوامل دیگر دخیل نیست؟
- البته گاهی تلاش میکنیم که گردن یک فردی یا یک چیزی بگذاریم، اما اینجور نیست؛ خیلی از اوقات خودمان هستیم که انتخاب میکنیم.
3- به بحث «اخلاق انتخاباتی» بر گردیم.
- خوب، اینجا هم دو دستهاند، یک عده انتخاب میشوند و یک عده انتخاب میکنند. آنهایی که منتخب میشوند همه صاحب اختیارند، در حضور یا عدم حضور، در شهری که نامزد میشود. میتواند انصراف بدهد یا بماند.
مردم هم اختیار دارند و میتوانند بین نامزدها انتخاب کنند.
ولی در برابر تمام این حق انتخابها و اختیارها مسئولیت هم داریم، یعنی هم کسی که خود را در معرض انتخاب قرار دارد، چه خوب باشد چه بد، چه اصولی باشد یا نه، به دنبال اصلاحات باشد یا نباشد. هر اسمی که رویش بگذاریم، اینکه به معرکه میآید باید بداند که مسئولیتی در قبال این دارد. این گونه نیست که وقتی خدا اختیار و حق انتخاب میدهد هر کاری خواستی بتوانی انجام دهی. برخی این تعهد را نسبت به خداوند درک و احساس میکنند و برخی متوجه آن نیستند. یعنی ممکن است در خودشان این خلق را ایجاد کرده باشند با ممارست و تمرین و دریافت و یا ایجاد نکرده باشند. شاید هم به عکس مل کرده باشند، بارها به مردم دروغ گفته باشند، بارها خود را با ظاهر زیبا برای فریب مردم آراسته، بالاخره هر کس را با چیزی میشود گول زد، با چند تا کلمه علمی سنگین .... چنین افرادی هستند و من هم با نام آنها کاری ندارم و نمیخواهم اسمی بیاورم چون اینها شایسته نیستند. چنین افرادی اصلاً نیایند اول از همه به خودشان ظلم میکنند و خودشان را ارزان میفروشند.
4- طرف مقابل اینها حتماً باید کسانی باشند که خودشان را به فضایل اخلاقی آراستهاند؟
- طرف مقابل کسی است که فضایلی را در خود ایجاد کرده یا میخواهد دارای فضیلت باشد. ممکن است کسی باشد مثل بنده، من دوست دارم خوب باشم، ؟؟ نیستم. اخلاق خوب هنوز درونم ملکه نشده اما دوست دارم بشود. این دو گروه برای آمدن خوب هستند. بخواهند دارای فضایل بشوند و یا شده باشند.
5- یعنی همین که دارای فضایلی باشیم کافی است؟
- خوب وقتی اینگونه است باید یک اصولی را رعایت کرد. ما به عنوان یک مسلمان باید آنچه در اسلام به عنوان اخلاق پسندیده توصیه شده را رعایت کنیم.
6- میشود چند مورد مصداقی بفرمایید؟
- بنده چند تا از سر شاخهها را میگویم. یکی صداقت و راستی است. ما به این مردم قول و قراری میگذاریم. یا قول ندهید یا اگر میدهید پایش بایستید. بدانیم چه میگوییم به مردم.
راستی خیلی خوب است و همه آنرا دوست دارند. منحصر به اسلام هم نیست. جزو مروت و جوانمردی است. ممکن است یک عده مسلمان هم نباشند اما صداقت داشته باشند. همانطور که زمان پیامبر یک عده از مشرکین با هم قرار میگذارند که جوانمردانه عمل کنند.
صداقت داشتن، ؟؟ داشتن، به دنبال لجن مال کردن دیگران نبودن.
7- یعنی برای پرهیز از لجن مال کردن به سراغ نقد نرویم؟
- چرا، مستدل حرف بزنیم و از طرف هم بخواهیم مستدل حرف بزند. به استدلال حرف بزنیم و به استدلال بپذیریم. جالب این است که اسلام از دست متحجرین مینالد چون خود یک دین متحجر نیست. اسلام از دست کسانی که مقلد کورکورانهاند و چون پدرانشان کاری را کردهاند یا چون سنتی دارند، رفتاری را که کورکورانه انجام میدهند مینالد. نه یک اصولی دارد و میگوید به این اصول باید پایبند باشیم. مثل وفای به عهد، اگر قول دادهایم بیایم، بیایم؛ اگر نه نیایم.
8- شما به وفای به عهد خیلی تکیه کردید.
- چون میدانید، یک شرایطی را میپذیریم میآییم، مثلا میگوییم به قانون اساسی متعهدیم، خیر این مردم را در نظر میگیریم. خوب خیر مردم را در نظر گرفتن دیگر با مسئله لج و لجبازی کردن با دولت و قوه قضاییه و .... جور نیست؛ اینها دیگر بازی نفس است. مجلس نباید مجلس هواهای نفسانی بشود که هر کس بخواهد هر کار بکند. اگر دلم بخواهد دست بالا کنم، اگر نخواهم نکنم. اینجور آزاد نیستیم، درست است که حق انتخاب داریم