لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 22 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فهرست
صفحه عنوان
اداب معاشرت......................................................................................2
بخشش و گذشت ...................................................................................3
استقامت .............................................................................................4
احترام به افکار عمومی .........................................................................9
تنظیم وقت و تقسیم کار ........................................................................12
دستور برای ثبت اطلاعات جهت برنامه ریزی ..........................................14
ساده زیستی و قناعت پیامبر ...........................................................16
ساده زیستی فراگیر ......................................................................17
برداشت کم و بازده زیاد ................................................................19
منابع ..................................................................21
در این مقاله با جلوه هایی از سیره ی اخلاقی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم آشنا می شویم. آداب معاشرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در میان جمع گشاده رو در تنهایی سیمایی محزون و متفکر داشت. صلی پیامبر اکرم
هرگز به روی کسی خیره نگاه نمی کرد و بیشتر اوقات چشم هایش را به زمین می دوخت. در سلام کردن به همه حتی بردگان و کودکان پیش دستی می کرد. اغلب دو زانو می نشست و پای خود را جلوی هیچ کس دراز نمی کرد هرگاه به مجلسی وارد می شد نزدیک ترین جای خالی را اختیار می کرد. اجازه نمی داد کسی جلوی پایش بایستد ویا برایش جا خالی کند. سخن همنشین خود را قطع نمی کرد وبا او طوری رفتار می کرد که او تصور می کرد هیچ کس نزد رسول خدا از او گرامی تر نیست.
بیش از حد لزوم سخن نمی گفت. آرام و شمرده سخن می گفت و هیچ گاه زبانش را به دشنام و ناسزا آلوده نمی ساخت. در حیا و شرم بی مانند بود. هر گاه از رفتار کسی آزرده می شد ناراحتی در سیمایش نمایان می شد ولی کلمه ی گله و اعتراض بر زبان نمی آورد. از بیماران عیادت می کرد ودر تشییع جنازه حضور می یافت. جز در مقام دادخواهی اجازه نمی داد کسی در حضور او علیه دیگری سخن بگوید یا به کسی دشنام بدهد یا سخن چینی کند.
روزی چند نفر از یهودیان بر او وارد شدند و لا لحنی دو پهلو سلام کردند حضرت در جواب آنان گفت : و علیکم. عایشه متوجه قصد آنان شد و با عصبانیت به پرخاش و ناسزاگویی پرداخت. حضرت فرمود: عایشه آرام بگیر و بد زبانی نکن مگر نمی دانی خدا مهربانی با همه را دوست دارد.
بخشش و گذشت
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم بد رفتاری و بی حرمتی نسبت به خود را ندیده می گرفت. کینه ی کسی را در دل نگاه نمی داشت و درصدد انتقام بر نمی آمد. روح نیرومندش که در سطح بسیار بالاتر از انفعالات نفسانی و عقده های روحی قرار داشت عفو و بخشایش را بر انتقام ترجیح می داد. حساسیتش در مقابل نا ملایمات از حد حزن و اندوه تجاوز نمی کرد. در جنگ احد آن همه وحشی گری و اهانت که به جنازه ی عموی ارجمندش حمزة بن عبدالمطلب روا داشته بودند و از مشاهده آن به شدت رنجیده بود دست به عمل متقابل با کشتگان قریش نزد و بعدها که به آن ها و از آن جمله هند – زن ابوسفیان – دست یافت در مقام انتقام بر نیامد.حتی ابوقتاده انصاری را که می خواست زبان به دشنام آنان بگشایداز بدگویی منع کرد.
پس از فتح خیبر جمعی از یهودیان که تسلیم شده بودند غذایی مسموم برای حضرت فرستادند. او از سوء قصد و توطئه آنان آگاه شد اما آنان را به حال خودشان رها کرد. بار دیگر زنی از یهود به چنین عملی دست زد و خواست زهر در کامش کند او را نیز عفو کرد. عبدالله بن ابی سر دسته ی منافقان که با ادای کلمه ی شهادت مصونیت یافته بود در باطن امراز اینکه با هجرت رسول اکرم به مدینه بساط ریاست او برچیده شد دشمنی آن حضرت را در دل می پرورانید و با یهودیان مخالف نیز سرو سری داشت و از کارشکنی و کینه توزی و شایعه سازی علیه رسول اکرم فروگذار نمی کرد.هم او بود که در غزوه ی بنی المصطلق می گفت : چنان چه به مدینه برگشتیم این طفیلی های زبون را (مقصودش مهاجرین است) از خانه ی خود بیرون می رانیم. یاران رسول اکرم که دل پر خونی از او داشتند بارها اجازه خواستند او را به سزای اعمالش برسانند. آن حضرت نه تنها اجازه نمی داد بلکه با کمال مدارا با او رفتار می کرد و در حال بیماری به عیادتش رفت و سر جنازه اش حاضر شد و بر او نماز گذارد. در مراجعت از غزوه ی تبوک جمعی از منافقان در سوء قصدی به جان حضرت خواستند مرکبش را رم بدهند تا در پرتگاه سقوط کند و با این که همگی صورت خود را پوشانده بودند آنان را شناخت و با همه ی اصرار یارانش اسم آنان را فاش نساخت و از مجازاتشان صرف نظر کرد.
حریم قانون
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم از هر نوع بد رفتاری که به شخص مقدسش می شد چشم پوشی می کرد ولی در مورد اشخاصی که به حریم قانون تجاوز می کردند مطلقا گذشت نمی کرد و در اجرای عدالت و مجازات متخلف ، هر که بود،مسامحه روا نمی داشت؛ زیرا قانون عدل ، سایه ی امنیت اجتماعی و حافظ کیان جامعه است و نمی شود آن را بازیچه و دستخوش افراد هوس ران قرار داد و جامعه را فدای فرد کرد. در فتح مکه ،زنی از قبیله ی بنی مخزوم دزدی کرد. خویشاوندانش اجرای مجازات را ننگ خانواده ی اشرافی خود می دانستند و به تکاپو افتادند بلکه بتوانند مجازات را متوقف سازند. اسامة بن زید را که مانند پدرش نزد رسول خدا محبوبیت خاصی داشت، وادار کردند به شفاعت برخیزد. او همین که زبان به شفاعت گشود، رنگ صورت رسول خدا از شدت خشم برافروخته شد و با عتاب فرمود: چه جای شفاعت است ، مگر می توان حدود قانون خدا را بلا اجرا گذاشت ؟ و دستور مجازات را صادر کرد. اسامه متوجه غفلت خود شد و از لغزش خود عذر خواست و طلب مغفرت کرد. حضرت برای این که فکر تبعیض در اجرای قانون را از ذهن مردم بیرون کند، به هنگام عصر در میان جمع به سخنرانی پرداخت و لا اشاره به موضوع روز چنین فرمود:
«اقوام و ملل پیشین دچار سقوط و انقراض شدند بدین سبب که در اجرای عدالت، تبعیض روا می داشتند. هرگاه یکی از طبقا ت بالا مرتکب جرم می شد، او را از مجازات معاف می کردند و اگر کسی از زیر دستان به جرم مشابه آن مبادرت می کرد، اورا مجازات می کردند. قسم به خدایی که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 41
نکاتی در آداب معاشرت
نشستهای اجتماعی بخش مهمی از کار و زندگی افراد را تشکیل می دهند ، در گردهمائی ها است که می توان به همراه دوستان تفریح کرد، با مشتری های جدید آشنا شد و قراردادهای مختلف بست، رعایت برخی آداب پسندیده به شما کمک خواهدکرد تا شأن و منزلت اجتماعی تان ارتقاء یابد و فردی خوش محضر محسوب شوید.
همیشه مودب باشید ، نسبت به همه نزاکت را رعایت کنید.
هیچ گاه دشنام ندهید: ناسزا گویی مطلقاً ممنوع است چون نشان می دهد شما قادر نیستند. برای بیان عقاید خود از واژه ها و لغات مناسب تری بهره ببرید.
با صدای بلند صحبت نکنید: هنگامی که با صدای بلند صحبت می کنید موجب بالا رفتن سطح استرس میان اطرافیان خود می گردید بلند صحبت کردن بیانگر آن است که شما قادر به بحث منطقی با دیگران نیستید و عجز شما را در استدلال معقولانه نشان می دهد و این که می خواهید حرف خود را با توسل به زور و خشونت به کرسی بنشانید.
کنترل خود را از دست ندهند و همواره خونسردی خود را حفظ کنید.
به دیگران خیره نشوید: زل زدن به دیگران و چشم جرانی نوعی تعرض به دیگران محسوب می شود.
صحبت کسی را قطع نکنید: پیش از آن که اظهار عقیده ای بکنید اجازه دهید صحبت دیگران به پایان برسد. میان صحبت کسی بریدن بی نزاکتی و عدم برخورداری از مهارت های اجتماعی فرد است اگر نمی خواهید خود بین و از خود راضی به نظر آیید هیچ گاه صحبت کسی را قطع نکنید و اگر مجبور به انجام این کار شدید گفتن جمله ی معذرت می خواهم را از یاد نبرید. مودب بودن به مفهوم آن است که برای موقعیت، عقاید و احساسات دیگران احترام قائلید.
همیشه وقت شناس باشید: مهم است که به وقت دیگران احترام بگذارید. سر موقع در قرار ملاقاتها ، جلسات و موقعیتهای شغلی و اجتماعی حضور یابید. علاوه بر این یک فرد متشخص می داند که چه زمانی باید یک میهمانی را ترک کند.
حرمت بزرگترها را نگه دارید.
به اشتباهات دیگران نخندید: هنگامی که شما مرتکب اشتباهی می شوید و یا خرابکاری می کنید تنها انتظاری که از دیگران دارید این است که اشتباهات و خطاهای شما را به رویتان نیاورند و شما به واسطه ی آنها موردتمسخر قرار نگیرید.
هرگز فخر فروشی نکنید.
مرتب به ساعتتان نگاه نکنید: هنگامی که در محفلی هستید مرتب به ساعت خود نگاه نکنید مگر آن که بلافاصله قصد ترک محل را داشته باشید وقتی به ساعتتان نگاه می کنید و دیگران این گونه برداشت می کنند که شما خسته و بی حوصله هستید.
نکاتی که در هنگام معاشرت باید از آنها دوری کرد:
عدم توجه: روی برگرداندن از شخصی که در حال صحبت با شماست نشانه ی بی ادبی است . بذل توجه یکی از اصلی ترین نشانه های آداب معاشرت و بهترین تمجید از طرف مقابل است برای کسب نتیجة بهتر می توانید با حرکات بدن و حالتهای مختلف دست و صورت نشان دهید، علاقه مند به بحث هستید.
مثل دست دادن: این حرکت نشان دهندة عدم اطمینان شما به خود است، به نرمی دست بدهید این کار بیانگر اعتماد به نفس ، خونسردی ، خونگرمی ، گشاده رویی و صداقت است.
ولی باید مراقب باشید زیاده روی نکنید و دست طرف را خیلی محکم نفشارید چون آن وقت فکر می کند شما آدمی سلطه جو و طالب برتری هستید.
پشت کردن به دیگری سیگار کشیدن
برداشتن نوشیدنی با دست راست: همیشه نوشیدنی را با دست چپ بردارید، به این ترتیب می توانید هنگام برخورد با دیگری بدون دردسر ریختن نوشیدنی روی لباسهای خود یا طرف مقابل با او دست بدهید.
نپوشیدن کت: هیچ وقت لباسی مانند کت رادرنیاورید یا اگر کراوات دارید، گرة کراوات خود را شل نکنید مگر این که میزبان پیش از شما چنین کاری بکند.
بیش از حد نزدیک ایستادن : هر یک از ما برای خود یک حدآسودگی داریم و دوست نداریم دیگران بدون اجازه به این فضای شخصی تجاوز کنند.
صحبت همزمان: وقتی شخص دیگری صحبت می کند بهترین شیوة اهانت کردن پریدن وسط حرف اوست.
زمان پایان میهمانی: یک میهمانی رسمی هیچ وقت نباید بیش از 2 ساعت طول بکشد. ساعت 6 بعدازظهر شروع می شود و حداکثر 8 به پایان می رسد.
وضعیت ظاهری در محیط کار:
برچسب نام: بخشی از اینفورم هر کارمند است، بنابراین همیشه باید به لباس وصل باشد در بعضی از ادارات این برچسب به شکل کارت نام، روی میز کارمندان قرار داده می شود.
بهداشت شخصی: استحمام روزانه، استعمال بوی خوش و مراقبت دقیق از دندان ها
اندازه موها : موهای آقایان باید تا بالای یقه کوتاه باشد و نباید به پایین تر از خط میانی یقه برسد، خط ریش نباید از لاله ی گوش پایینتر بیاید و سبیل ها باید به خوبی آراسته شود و از لب پایین نیاید.
استفاده از لباس مناسب با محیط کار (اینفورم):
کفش مناسب و استاندارد: (استفاده از کفش های تنیس ، صندلی و کتانی برای محیط کار غیر استاندارد است.
آداب معاشرت در کار:
محققان معتقدند مهارت های انسانی بیش از مهارتهای فنی و دانش در پیشرفت کاری افراد تاثیر دارد.
جنسیت افراد در مناسبات کاری نقشی ندارد ولی مرتبه ی شغلی بسیار حائز اهمیت است
هنگام تعارف به دیگران صادقانه رفتار کنید و هنگام پذیرش تعارف دیگران با قدر شناسی تشکر بگوئید.
در سال 1788 شخصی به نام آدولف فرانتس فریدریش کنیگه کتابی بنام اندر آداب معاشرت با مردم منتشر کرد که در آن غیر از ادب و قوانین نشست و برخاست در مجالس اروپایی مجموعه ای از پندها و اندرزهای خردمندانه عرضه شده بود مثلا هرگز ضعفهای دیگری را آشکار نکن یا وقت شناس ، منظم و کوشا باش.
آداب میهمانی :
هدیه ای برای میزبان آوردن و بابت دعوت تشکر کردن نشانه ی ادب اوست، اما این کار راه و رسمی دارد، اگر کل هدیه می شود؛ بهتر است با معنی و مفهوم گل های کمی آشنا بود:
گل سرخ نشانة عشق است و برای هدیه به یک همکار مناسب نیست.
هدیه کردن گلهایی که معمولا در مراسم خاکسپاری از آنها برای تزئین استفاده می شود به یک آدم مسن ممکن است باعث سوء تفاهم شود.
دسته گل به خانم میزبان تقدیم می شه اگر کاغذ به دو روش پیچیده شده باید مهمان کاغذ را قبل از دادن دسته گل به میزبان بردارد.
به آقایون معمولا گل هدیه داده نیمش ود ، مگر آقای مجردی که به مناسبت خرید خانه میهمانی گرفته یا در بیمارستان.
برای هر 6 تا 8 میهمان به یک پیش خدمت نیاز هست که غذا را سرو کند. «در یک مهیمانی رسمی هرگز میزبان به پیش خدمت کمک نمی کنه.»
نکات مهم آداب معاشرت
فرمت فایل: ورد
تعداد صفحات: 3
۱- همیشه در سلام کردن پیشقدم باشید. این عمل شما در ذهن باقی می ماند و نشان بزرگواری شماست.
۲- هنگام سلام کردن به چهره مخاطب نگاه کنید و با لبخند به استقبال ایشان بروید، زیرا ممکن است شما همزبان نباشید. بنابراین لبخند شما به همراه سلام ماندگار می شود.
۳- به هر مجلس یا به هر جمعی که وارد می شوید با صدای رسا به همه سلام کنید حتی اگر دارای رتبه و مقام بالایی هستید. چرا که مجموع سن حاضران به مراتب چندین برابر سن شماست! همچنین زمانی که از مکانی خارج می شوید و جمعی را ترک می کنید، وظیفه دارید از همه حاضران خداحافظی کنید مگر آنکه قصد ورود به جایی مانند استادیوم ورزشی و یا خروج از آن را داشته باشید!
۴- آقایان بهتر است در سلام کردن به خانم ها دقت نمایند و فقط به خانم های آشنا سلام کنند. به یاد داشته باشید که توقف بیش از حد و طولانی به هنگام سلام و احوالپرسی با خانم ها پسندیده نیست.
۵- علی رغم آنکه بهتر است در سلام کردن پیش دستی نمود، لیکن کوچکترها می بایست سلام کنند، اما به هیچ عنوان پس از سلام کردن دست خود را دراز نکنید. بزرگترها می بایست برای دست دادن دست خود را جلو آورند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
مراحل خوشنویسی و آداب و وظایف خوشنویسان
آغاز و انجام خوشنویسی به شش دوره منقسم است: ابتدائی ، متوسطه ، خوش ، عالی ، ممتاز ، استادی از میان علاقه مندانی که قدم در راه فراگیری این هنر می گذارند کمتر کسی یافت می شود که تمام این راه را طی کند و به استادی برسد. بیشتر آنان در رسیدن به یک ، دو ، یا سه دوره ی آن توفیق می یابند ؛ زیرا کاری پر زحمت و مشکل است که فقط عشق و علاقه آسانش می کند و در خور حوصله هر کس نیست مخصوصاً زندگی ماشینی امروز و مشغله ی زندگی متنوع، کمتر به اشخاص اجازه می دهد که به این هنر ارزنده بپردازند و در این راه پیشتر روند و جز دلباخته ای به ادامه و تکمیل آن نمی پردازد. لکن قدر لازم برای هر با سواد این است که اگر چه مدت کوتاهی ، نزد استاد ، با مختصری از اصول و قواعد صحیح نوشتن کلمات و ترکیبات آن آشنائی پیدا کند ، تا حدی که خطی خوانا و روشن داشته باشد و بیننده و خواننده را در آن رغبتی دست دهد و این خود طی دوره ی ابتدائی و رسیدن به آغاز دوره ی متوسطه حساب می شود. از این پس به نسبت علاقه مندی و فعالیت و استعداد می تواند به مراتب بالاتر برود تا اینکه به ترتیب، دوره های خوش و عالی و ممتاز را بگذراند و کم کم به مقام استادی نایل گردد.
لذا برای فراگیر ِ مبتدی لازم است روی حروف و کلمات سرمشق استاد دقت کند و حرکات و گردشهای آن را در نظر بگیرد ، هر چند که بد و ناصاف نویسد به صبر و حوصله کلمات را در حد و اندازه ی سرمشق نقل و تکرار کند و تا مدتی بدون سرمشق و از پیش خود چیزی ننویسد و پیوسته از شیوه و اسلوب استاد پیروی نماید تا به نیروی طبع و قابلیت، شیوه و ربط استاد را به دست بیاورد و دستش در این کار قوت یابد. لازم است که قلم مشق را به اندازه ی درشتی و ریزی خط سرمشق انتخاب کند و از مشق کردن روی سرمشقهای ناقص که استادانه نیست برحذر باشد و تا جایی که ممکن است روی خط بد و ناقص نگاه نکند. سلطانعلی مشهدی گوید:
جمع می کن خطوط استادان نظری می فکن در این و در آن
طبع تو سوی هر کدام کشید جز خط او دگر نباید دید
تا که چشم تو پر شود ز خطش حرف حرفت چو دُر شود ز خطش
پس از اینکه خط او نیرو گرفت گاهگاه از ذهن خود کلمات و عباراتی بنویسد و آنگاه با خط استاد و سرمشقها مقایسه کند و یا به نظر استاد برساند.
به طوری که استادان اشاره فرموده اند مشاقی و تمرین را سه مرحله است: نظری، قلمی ، ذهنی(یا خیالی).
نظری: دقت در روی حروف و کلمات خطوط استاد و در نظر گرفتن گردشها و حرکات آن است که با نگاه کردن انجام می شود و در طبع و ذهن طالب آن اثر می گذارد.
قلمی: نقل کردن حروف و کلمات سرمشق به وسیله قلم است که از روی تقلید و محاکات انجام می گیرد.
ذهنی: آن است که مشاق پس از آشنائی با قواعد خط و شیوه و ربط استاد، بدون تقلید از سرمشق و با ذهنیت خود – عشقی و ذوقی – عباراتی بنویسد تا نیروی خطی خود را بسنجد.
سلطانعلی مشهدی در اشعار خود به دو مشق نظری و قلمی اشاره کرده و می گوید:
بر دو نوع است مشق و ننهفتم تا توای خوبرو جوان گفتم
قلمی خوان یکی و گر نظری که بود این سخن هنی و مری
قلمی مشق کردن نقلی روز، مشق خفی و شام، جلی
نظری دان گاه کردن خط بودن آن گه ز لفظ و حرف و نقط
هر خطی را که نقل خواهی کرد جهد کن تا نکوبی آهن سرد
حرف حرفش نکو تأمل کن نه که چون بنگری تغافل کن
قوت و ضعف حرفها بنگر دار ترکیب آن به پیش نظر
در صعود و نزول او می بین تا که حظی بری از آن و از این
باش از شَمره های حرف آگاه تا بود صاف و پاک و خاطره خواه
اظهرهروی به سلطانعلی مشهدی از راه نصیحت می گفته است:
در مشق کوتاهی مکن پیوسته ای سلطان علی در روز کن مشق خفی ، در شام کن مشق جلی
قاضی احمد غفاری شاعر و خوشنویس گفته است:
چهل سال عمرم به خط شد تلف سر زلف خط ناید آسان بکف
زمشقش دمی هر که غافل نشست چو رنگ حنا رفت خطش زدست
مکن جز به تحریر اوقات صرف که صورت نمی یابد از صوت حرف
ضیاء الدین محمد یوسف در رساله ی خود گوید:
خواهی که ترا بلند سازد آوازه نیک در جهان مشق
بشنو زمن شکسته خاطر اول تعلیم، بعد از آن مشق
کسی که بخواهد به هدف خود برسد و از روی اصول و هندسه خط و کیفیت خوشنویسی به درجات عالی خط نائل گردد از آغاز کار باید شاگردی و تلمذ استادی را اختیار کند تا او را در این فن رهبری و ارشاد نماید. چون اگر تنها به فکر و عقل خود تکیه کند کاری عبث و بیهوده کرده است. کسانی که بدون تعلیم استاد و فقط از راه تقلید به درجه ی استادی رسیده اند بسیار اندک اند- و در حکم «النادر کالمعدوم» و یا «النادر لا حکم له» می باشند.
در خطوط کسانی که بدون استاد کار کرده اند در بسیاری از حروف آن نقص و ناموزونی دیده می شود به خلاف دسته ی اول که همه استوار و درست مشاهده می گردد.
شایسته است که متعلم از متابعت استاد سر نپیچید و به راهنمائی او اهمیت دهد و عمل کند و در اکرام و کسب رضای خاطر او بکوشد که فایده اش به خود او بازخواهد گشت.
ان المعلم و الطبیب کلاهما لا ینصحان اذا لم یکرما
در همه حال نظافت و پاکیزگی را مرعی دارد و ادوات و لوازم خوشنویسی خود را پاکیزه و کامل و مرتب کند و جایی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
اخلاق و آداب دانشجویی
سرآغاز :
اگر مجموعه معارف و تعالیم اسلامی را به درختی ریشه دار و پر شاخه و برگ تشبیه کنیم . آموز ه های اعتقادی به منزله ریشه ، احکام و موازین فقهی ، بسان شاخ و برگ و اخلاق به مشابه میوه آن درخت خواهد بود . به دیگر سخن هدف نهایی و غایت قصوای دین بر طرف کردن کاشی های رفتاری و درمان بیماری های نفسانی و پرورش انسان کامل و در نتیجه بر پایی جامعه ی مطلوب و برخوردار از موازین صحیح اخلاقی است چنانکه در حدیثی معروف از پیامبر ( ص ) امده است : * انما بعثت لاتتم مکارم الاخلاق *
بی گمان من به پیامبری مبعوث شدم تا مکارم اخلاقی را به اتمام رسانم.
مقوله ی اخلاق در اسلام از چنان جایگاهی برخوردار است که بر اساس یکی دیگر از احادیث نبوی , خلق نیک , نیمی از دین است . بر اساس این واقعیت بر تمامی اقشار جامعه ی اسلامی است در تربیت نفس و تهذیب اخلاق سعی بلیغ کنند و با بهره گیری از اموزه های قرانیو منابع سرشار روایی و با تاسی بر نقش و سیره ی پیشوایان دین و بزرگان اخلاق رفتار فردی و جمعی خودرا ان چنان که مطلوب صاحب شریعت است سامان بخشد . در این میان باید به دانشجویان با اهتمامی ویژه نگریست زیرا از یک سو شاهد اثر پذیری خانواده ها و دیگر جوانان به خصوص دانش اموزان از این قشر هستیم و از سوی دیگر این جمعیت مدیران و کارگزینان اینده خواهند بود و بی گمان منش و اخلاق انان نقش تعیین کننده در تعالی یا انحطاط جامعه در ابعاد گوناگون ان خواهد داشت .
بخش اول : کلیات
تعریف اخلاق :
اخلاق واژه ی عربی و جمع خلق است که در لغت به معنای عادی , طبع و سجیه می باشد . ودر اصطلاح به مجموعه ای از ملکات نفسانی و صفات پایدار روحی اطلاق می شود . بنابر این می توان گفت : علم اخلاق علمی است که کمالات و کاستی های نفسانی و به تعبیر دیگر فضایل و رذایل اخلاقی را تعیین می کند و شیوه ی تحصیل فضایل و چگونگی مبارزه با رذایل را نشان می دهد .
افراط و تفریط در ابراز عواطف :
عواطف لطیف انسانی انگاه می تواند سرچشمه ی ملکات نفسانی باشد و در خدمت رشد و تعالی اخلاقی جامعه قرار گیرد که از افات افراط و تفریط مصون بماند و به دیگر سخن در مورد بی توجهی ماقع نشود و از دخالت بی جای ان نیز جلوگیری به عمل اید . بر خلاف جامعه ی ماشینی غرب که در ابراز عواطف دچار تفریط شده است در برخی دیگر از جوامع شاهد افراط و زیاده روی در این زمینه و دخالت دادن بی جا و نسنجیده ی ان در امور هستیم . با توجه به این واقعیت ضروری به نظرمی رسد محدوده ی عواطف تعیین شده حدود ان مشخص گردد.
بخش دوم ,فصل اول : اخلاق و اداب دانشجو با خود
شناخت جایگاه دانشجویی :
دریغ ایدت هر دو عالم خریدن اگر قدر نقدی کرداری بدانی
در میان انچه که می توان به عنوان شرایط استفاده ی مطلوب از مقطع کوتاه دانشجویی از بیشترین اهمیت برخوردار است . این امر از یک سو موجب سعی و تلاش در خور و دوری از بطالت و تضییع عمر می شود و از سوی دیگر فکر و اندیشه را در رسیدن به اهداف و مقاصد متعالی جهت و سامان بخشید .
سکوت ممدوح :
صدف وار باید زبان در کشیدن گروقتی که حاجت بود در چکانی
رفتار پسندیده ای که می توان یاری رسان حالت مراقبه باشد و محاسبه را تسهیل نماید سکوت بجا و پرهیز از سخن بی فایده است این قصم سکوت از مصادیق بارز کنترل زبان است که مفاسد اخلاقی بزرگی مانند دروغ , بهتان , غیبت, شماتت , استهزا, ناسزاگویی و ... همه در فقدان ان انجام می گیرد افزون بر این دم فرو بستن و در خود فرو رفتن ساز خود شناسی و از مایه های بزرگ اندیشه روحی دارد .
قوت نفس :
استحکام و نیرو مندی دل و صلابت نفس از محاسن و فضایل بزرگ اخلاقی است که خود می تواند خاستگاه و سرچشمه بسیاری دیگر از فضایل مانند عزت نفس , شجاعت, ازاد منشی, وقار و ... باشد چنان که بسیاری از کاستی ها و رذایل اخلاقی مانند دون همتی , ذلت پذیری , ترس و ... نیز از فقدان این صفت ناشی می شود . این فضیلت بزرگ نه تنها زمینه ساز رشد و تکامل روحی و سازمان دهی اخلاق است در دستیابی به مدارج عالی علمی و مقامات فاخر اجتماعی نیز نقش اساسی دارد . اگر چه ممکن است این صفت با درجات پایین و ابتدایی ان در بسیاری افراد یافت شود ولی بی گمان شمار اندکی برخوردار از مراقبت عالی ان هستند .
اطمینان قلب :
اطمینان قلب که از اثار قوت نفس و خود از ملکات ارزشمند اخلاقی است از راه افزایش میزان اگاهی و معرفت و ذکر و یاد خداوند حاصل می شود . نقش معرفت و شناخت زدودن , تشویق و تردید از ساحت فکر و اندیشه و راسخ شدن باورها و استحکام پایه های عقیدتی است . ذکر و یاد الهی نیز موجب میشود انسان در کوران حوادث و رخدادهای ناگوار دچار حزن و اندوه نشده خود را نبازد . برخورداری از اصول فکری ثابت و اتخاذ مواضع هماهنگ و یکسان در عرصه های مختلف فرهنگی , سیاسی و... از اثار قوت نفس و اطمینان خاطر است .
ازاد منشی :
از کمالات اخلاقی خدا باوران , حریت و ازاد منشی در عرصه ی اندیشه و عمل است این صفت نیز مانند دیگر صفات اخلاقی , در نتیجه ی افزایش معرفت و به موازات مراقبت نفسانی نیرومند و متکامل می شود تاجایی که انسان از همه ی امیال و تعلقات پست مادی ازاد می شود و به چیزی جز رضای محبوب نمی اندیشد .
فصل دوم , بخش دوم :
عجب و خود بینی :
عجب و خود پسندی ان است که به سبب کمال که در خور بیند خوشتن را بزرگ شمارد خواه ان کمال را داشته باشد و خواه نداشته باشد و اعم از اینکه ان صفتی که داراست و به ان می بالد در واقع کمال باشد یا نباشد . تفاوت این صفت با کبر این است که متکبر خود را بالاتر و برتر از