لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
آداب مسافرت
اول : در ساعت نیک از ایام هفته بیرون رود . مثلاً چه روز از هفته و چندم ماه برای سفر حرکت نماید .
و همراهان او را بدرقه نمایند به دعای رسول خدا
امام محمد باقر از امام سجاد(ع) و او از رسول خدا (ص) نقل فرمود هنگامی که پیغمبر اکرم مؤمنین مسافر را وداع می فرمود و بدرقه می نمود این دعا را می خواند
زَوَدَ کُمُ اللهُ التَّقْوا وَ جَّهَکُم خَیر وَ قَضی لَکُم کُلَّ حاجَهٍ وَ سَلِمَ لَکُمْ وَ دُنیاکُم وَ رَدَّکُمْ سالِمینْ
1-چون اراده سفر کنی سزاوار آنست که روزه بداری روز چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه را و اختیار نمائی روز شنبه را یا روز سه شنبه را یا روز پنجشنبه را و اجتناب کن از سفر کردن در روز دوشنبه و چهارشنبه و پیش از ظهر جمعه و از سفر کردن در این ایام که در این نظم واقع شده : هفت روزی نحس باشد در مهی * زان حذر کن تا نیابی هیچ رنج . سه و پنج و سیزده با شانزده * رجوع شود به صفحه 507 بیست ویک با بیست و چهار و بیست و پنج و سفر مکن در محاق شهر و در حالیکه قمر در برج عقرب باشد
سوم - به سفر تنها نرود بلکه رفیق پیدا کند و از چهار زیاد تر خوب نیست و یکی کم است . و با کسی همسفر شود که در برابر ارزش واحترامی که به او می گذارید به شما بی اعتنائی نکند بلکه عمل شما را پاس دارد .
چهارم – انگشتر عقیق همراه داشته باشد با تربت جناب سید الشهدای علیه السلام تا از بلیّات محفوظ شود .
(وحتی در مسیر بعضی جاها اصلاً مهر نماز پیدا نمی شود خوب است مهر از تربت حسین باشد ) .
پنجم – مایحتاج سفر را از سفره ، شمشیر و خیمه و خیک ، نخ و سوزن حوله ، شانه ، ناخنگیر، ادویه و سایر مایحتاج را مهیا نماید .
لقمان حکیم به فرزندش دستور می دهد که هنگام سفر لوازم ضروری سفر مثل آب – داروهای مورد نیاز لباس – نخ و سوزن – مسواک – وسایل دفاعی مناسب و .... را فراموش نکند .(ره توشه سفر ص2)
ششم – قبل از مسافرت بهتر است از اقوام و خویشان و دوستان خداحافظی نموده و حلالیت بطلبید .
وصیت نماید که دنیا را اعتباری نیست .
هفتم – غسل نماید .
هشتم - فال بد به چیزی نزند .- مثلاً کلاغیکه از جانب راست فریاد زند و مثلاًسگی دم خود را علم کرده باشد . و جغدیکه فریاد زند و .....
بخواند اِعتَصَمتُ بِکَ یارَبِّ مِن شَرِّ ما اَجِدُ فی نَفسی وَ اَعصِمنی مِن ذالِکَ سپس ضرری به او نرسد (آداب الشرعیه علامه فشارکی)
دهم- با خود عصای ( بادام تلخ ) بردارد .
یازدهم- عمامه بر سر نهد که اگر با عمامه به سر بسته از خانه بیرون آید به سلامت برگردد و اگر با تحت الحنک باشد بهتر است .1
و سنت است که با عمامه بیرون روی و سر عمامه در زیر حنک بگردانی تا اینکه بتو آسیبی نرسد از دزد و غرق شدن و سوختن مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی
دوازدهم – توشه بردارد که از شرف آدمی است .
اگر همسفر شما نمی تواند مثل شما خرج کند سعی کنید شما از خرج و هزینه خود بکاهید .
سیزدهم – نفقة خود را حفظ نماید اسراف ننماید .
چهاردهم – از توسعة خود به رفیقان بذل نماید و ایشان را یاری نماید و بر روی رفقا تبسم بسیار کند و تا آن جا که به گناه نیفتد مزاح و شوخی را ازیاد نبرد .
پانزدهم – غالباً ساکت باشد اِلّا بذکر الله .
شانزدهم – در اول روز و آخر شب راه برود .
هفدهم – وقت پایین آمدن از حیوان (وسیله حرکت) دست خود را به چیزی بگیرد .
هجدهم – وقتیکه می خواهد بیرون رود دو رکعت نماز بگذارد و بگوید .
اَلَّلهُمَّ اِنّی اَستَودِعُکَ نَفسی وَ اَهلیَ وَ مالی وَ ذُرّیَّتِی وَ دُنیایِ وَ آخِرَتی وَ اَمانَتِی وَ خاتِمَهَ عَمَلی
که خداوند جمیع متعلقات او را حفظ نماید و نیز اهل خود را جمع نماید و بگوید .
اَلَّلهُمَّ اِنّی اَستَودِعُکَ الغَداهَ نَفْسی و اَهلی وَ مالی وَ وَلَدی الشاهِدَ مِنّا وَ الغائِبَ العَداهِ اَلَّلهُمَّ اَحفَظنا وَ احفَظ عَلَینا فیِ جَوارِکَ اَلَّلهُمَّ لاتَسلُبنا نِعمَتَکَ وَ لا تُغَیّرُ ما بِنا مِنَ عافِیَتِکَ وَ فَضلُک
نوزدهم
وقت بیرون آمدن در حال اراده آن بگوید .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 39 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 1
تاریخچه 3
بافت قدیم 5
آسیابهای باستانی 5
موزه مردم شناسی 6
دریاچه سد دز 7
پارکهای تفریحی و بیمارستانها و مکانها 8
مراسم عروسی 10
جهاز 20
بی برون 24
اشعار و آوازها 30
مراسم عزاداری محرم 33
ضرب المثلها 36
منابع 38
مقدمه
بررسی و شناخت آیین ها و رسوم در شمار فرهنگ مردم می باشد که یکی از جنبه های و زمینه های تحقیقی و پژوهش مردم شناختی است آن چه زمینه ی تحقیق و بحث و نظر را درباره این پدیده ی فرهنگی آورده، نوشته ها، گفته ها و برگزاری چنین رسومی در بین مردم بوده و می باشد.
آیین ها، رسوم و همچنین برگزاری آن ها تمامی به ویژگی های فرهنگی، اجتماعی، تاریخی ، جغرافیای و اعتقادی جامعه بستگی دارد. به همین منظور کمتر می توان شاهد رسوم یکسان دو جامعه یا کشور بود.
از جمله این رسوم جشن ها و سوگوارها هستند که در زبان فارسی واژه ی جشن برای برگزاری رسوم شاد به کار می رود جشن ها گذشته از سرور و شادی که به همراه دارند در برخی از ویژگی های مشترک هستند مانند مهمانی دادن، خوردن، آشامیدن ، گردآمدن و غیره ... .
آیین ها و جشن ها به گروهایی تقسیم می شوند که عبارتند از: جشن های باستانی، دینی، مذهبی ، ملی و خانوادگی.
در این کتاب بخشی از رسوم دزفول مربوط به مراسم عروسی که جزیی از جشن ها و آیین های خانوادگی می باشد مورد بررسی و گردآوری قرار گرفته است سعی در تلاش بر این اساس بوده که از آغاز تا پایان و به ترتیب زمانی و متداول عنوان و نامه های تک به تک مراسم عروسی ذکر شود سپس به بررسی و شرح یک از این عناوین پرداخته شده است همچنین هر یک از عنوان ها به زبان فارسی و گویش دزفولی با آوا نوشت نگارش یافته اند.
لازم به ذکر است تمامی موارد جمع آوری شده در این کتاب شامل اطلاعات برداشت ها و تجارب مولفان این کتاب بوده که پس از بحث و بررسی و نتیجه گیری مکتوب شده اند.
این مجموعه اولین کتابی است که در زمینه ی آیین و رسوم مراسم عروسی مردم دزفول بدین شیوه تالیف شده و به جرات می توان گفت که: قبل از این هیچ گونه منبع و مأخذی در این زمینه مکتوب نشده است با این وجود مولفان این مجموعه ادعایی مبنی بر این که کامل و جامع ترین اثر را تألیف کرده اند ندارند بلکه این کتاب می تواند سرآغاز و مقدمه ای برای گسترش نوشته های صاحب نظران محسوب شود.
در پایان شایسته است از همکاری و همیاری و لطف موسسه ی فرهنگی دزفول شناسی کمال تشکر و قدردانی را به عمل آوریم.
تاریخچه
شهر دزفول پیشینه ای چند هزار ساله دارد و از قدیمی ترین شهرهای استان خوزستان به شمار می رود.
در گذشته شهری نزدیک محل کنونی دزفول با نام آوان قرار داشته که پایتخت تمدن عیلامیان بوده است واژه دزفول معرب واژه پهلوی دژیل یا دژبوهل می باشد واژه پل نیز از پلی که در زمان شاپور اول ساسانی در دزفول ساخته شده گرفته شده است.
از افتخارات تاریخی این شهر می توان به دانشگاه بزرگ چندی شاپور اشاره نمود که بزرگترین مرکز آموزش پزشکی، فلسفه و نجوم روزگار ساسانیان بود آورده اند که دانشگاه چندی شاپور نخستین دانشگاه دنیا بود که رشته های مختلف پزشکی در آن تدریس می شد و دانشمندانی از سراسر دنیا در این دانشگاه به تحقیق و تدریس می پرداختند.
مردم دزفول فارسی را با لهجه شیرین دزفولی که تا حدودی شبیه لهجه شوشتر می باشد ادا می کنند و همانند سایر شهرهای ایران لهجه خاصی را در گویش محلی دارا می باشند.
از سوغاتی های مهم شهر دزفول می توان به انواع شیرینیجات و کلوچه های محلی مثل کلوچه خرمایی، شیرینی های کنجدی، حلوا شکری، ارده و ... اشاره نمود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
مراحل خوشنویسی و آداب و وظایف خوشنویسان
آغاز و انجام خوشنویسی به شش دوره منقسم است: ابتدائی ، متوسطه ، خوش ، عالی ، ممتاز ، استادی از میان علاقه مندانی که قدم در راه فراگیری این هنر می گذارند کمتر کسی یافت می شود که تمام این راه را طی کند و به استادی برسد. بیشتر آنان در رسیدن به یک ، دو ، یا سه دوره ی آن توفیق می یابند ؛ زیرا کاری پر زحمت و مشکل است که فقط عشق و علاقه آسانش می کند و در خور حوصله هر کس نیست مخصوصاً زندگی ماشینی امروز و مشغله ی زندگی متنوع، کمتر به اشخاص اجازه می دهد که به این هنر ارزنده بپردازند و در این راه پیشتر روند و جز دلباخته ای به ادامه و تکمیل آن نمی پردازد. لکن قدر لازم برای هر با سواد این است که اگر چه مدت کوتاهی ، نزد استاد ، با مختصری از اصول و قواعد صحیح نوشتن کلمات و ترکیبات آن آشنائی پیدا کند ، تا حدی که خطی خوانا و روشن داشته باشد و بیننده و خواننده را در آن رغبتی دست دهد و این خود طی دوره ی ابتدائی و رسیدن به آغاز دوره ی متوسطه حساب می شود. از این پس به نسبت علاقه مندی و فعالیت و استعداد می تواند به مراتب بالاتر برود تا اینکه به ترتیب، دوره های خوش و عالی و ممتاز را بگذراند و کم کم به مقام استادی نایل گردد.
لذا برای فراگیر ِ مبتدی لازم است روی حروف و کلمات سرمشق استاد دقت کند و حرکات و گردشهای آن را در نظر بگیرد ، هر چند که بد و ناصاف نویسد به صبر و حوصله کلمات را در حد و اندازه ی سرمشق نقل و تکرار کند و تا مدتی بدون سرمشق و از پیش خود چیزی ننویسد و پیوسته از شیوه و اسلوب استاد پیروی نماید تا به نیروی طبع و قابلیت، شیوه و ربط استاد را به دست بیاورد و دستش در این کار قوت یابد. لازم است که قلم مشق را به اندازه ی درشتی و ریزی خط سرمشق انتخاب کند و از مشق کردن روی سرمشقهای ناقص که استادانه نیست برحذر باشد و تا جایی که ممکن است روی خط بد و ناقص نگاه نکند. سلطانعلی مشهدی گوید:
جمع می کن خطوط استادان نظری می فکن در این و در آن
طبع تو سوی هر کدام کشید جز خط او دگر نباید دید
تا که چشم تو پر شود ز خطش حرف حرفت چو دُر شود ز خطش
پس از اینکه خط او نیرو گرفت گاهگاه از ذهن خود کلمات و عباراتی بنویسد و آنگاه با خط استاد و سرمشقها مقایسه کند و یا به نظر استاد برساند.
به طوری که استادان اشاره فرموده اند مشاقی و تمرین را سه مرحله است: نظری، قلمی ، ذهنی(یا خیالی).
نظری: دقت در روی حروف و کلمات خطوط استاد و در نظر گرفتن گردشها و حرکات آن است که با نگاه کردن انجام می شود و در طبع و ذهن طالب آن اثر می گذارد.
قلمی: نقل کردن حروف و کلمات سرمشق به وسیله قلم است که از روی تقلید و محاکات انجام می گیرد.
ذهنی: آن است که مشاق پس از آشنائی با قواعد خط و شیوه و ربط استاد، بدون تقلید از سرمشق و با ذهنیت خود – عشقی و ذوقی – عباراتی بنویسد تا نیروی خطی خود را بسنجد.
سلطانعلی مشهدی در اشعار خود به دو مشق نظری و قلمی اشاره کرده و می گوید:
بر دو نوع است مشق و ننهفتم تا توای خوبرو جوان گفتم
قلمی خوان یکی و گر نظری که بود این سخن هنی و مری
قلمی مشق کردن نقلی روز، مشق خفی و شام، جلی
نظری دان گاه کردن خط بودن آن گه ز لفظ و حرف و نقط
هر خطی را که نقل خواهی کرد جهد کن تا نکوبی آهن سرد
حرف حرفش نکو تأمل کن نه که چون بنگری تغافل کن
قوت و ضعف حرفها بنگر دار ترکیب آن به پیش نظر
در صعود و نزول او می بین تا که حظی بری از آن و از این
باش از شَمره های حرف آگاه تا بود صاف و پاک و خاطره خواه
اظهرهروی به سلطانعلی مشهدی از راه نصیحت می گفته است:
در مشق کوتاهی مکن پیوسته ای سلطان علی در روز کن مشق خفی ، در شام کن مشق جلی
قاضی احمد غفاری شاعر و خوشنویس گفته است:
چهل سال عمرم به خط شد تلف سر زلف خط ناید آسان بکف
زمشقش دمی هر که غافل نشست چو رنگ حنا رفت خطش زدست
مکن جز به تحریر اوقات صرف که صورت نمی یابد از صوت حرف
ضیاء الدین محمد یوسف در رساله ی خود گوید:
خواهی که ترا بلند سازد آوازه نیک در جهان مشق
بشنو زمن شکسته خاطر اول تعلیم، بعد از آن مشق
کسی که بخواهد به هدف خود برسد و از روی اصول و هندسه خط و کیفیت خوشنویسی به درجات عالی خط نائل گردد از آغاز کار باید شاگردی و تلمذ استادی را اختیار کند تا او را در این فن رهبری و ارشاد نماید. چون اگر تنها به فکر و عقل خود تکیه کند کاری عبث و بیهوده کرده است. کسانی که بدون تعلیم استاد و فقط از راه تقلید به درجه ی استادی رسیده اند بسیار اندک اند- و در حکم «النادر کالمعدوم» و یا «النادر لا حکم له» می باشند.
در خطوط کسانی که بدون استاد کار کرده اند در بسیاری از حروف آن نقص و ناموزونی دیده می شود به خلاف دسته ی اول که همه استوار و درست مشاهده می گردد.
شایسته است که متعلم از متابعت استاد سر نپیچید و به راهنمائی او اهمیت دهد و عمل کند و در اکرام و کسب رضای خاطر او بکوشد که فایده اش به خود او بازخواهد گشت.
ان المعلم و الطبیب کلاهما لا ینصحان اذا لم یکرما
در همه حال نظافت و پاکیزگی را مرعی دارد و ادوات و لوازم خوشنویسی خود را پاکیزه و کامل و مرتب کند و جایی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 49 صفحه
قسمتی از متن .doc :
آداب و رسوم خراسان
چهارشنبه سوری
نوروز
آبستنی و زایمان
ختنهسوران
عروسی
مرگ و عزا
شب چله
چهارشنبه سورى
بختگشائی
شب چهارشنبهٔ آخر سال، یکى از شبهاى بسیار دلپذیر و شیرین ایرانى است. در این شب مردم شادىها مىکنند و مجالس سور و سرور برپا مىسازند و آداب و مراسم مخصوصى انجام مىدهند که از هر جهت دلانگیز و زیبا است. این آداب و مراسم در هر نقطه و در هر شهرى رنگى مخصوص به خود مىگیرد و مطابق ذوق و سلیقهٔ اهالى هر محل بهطرز خاصى اجراء مىگردد. در این شب در تمام شهرها و دهات، ایرانیان آتش مىافروزند و با خواندن اشعار شیرین و گرفتن فال و انجام مراسم دیگر نحوست و بدبختى و پلیدى را از خود دور مىسازند و در عوض خوشبختى و تندرستى و طالع نیک براى خود آرزو مىکنند. از آنجا که آتش از قدیمالایام در نزد ایرانیان مقدس و مظهر فروغ یزدان بوده، ایرانیان معتقد هستند که قبل از تحویل سال باید آتش افروخت و زشتى و پلیدىهاى سال کهنه را سوزانید و مسکن خود را از نحوست پاک نمود. اما در باب اینکه چرا ایرانیان شب چهارشنبه را براى اینکار انتخاب کردهاند، روایات مختلفى هست، ولى آنچه در خراسان بیشتر مشهور مىباشد و تقریباً اکثر خراسانىها به آن معتقد هستند این است که مختار سردار معروف عرب وقتى از زندان خلاصى یافت و به خونخواهى شهداى کربلا قیام کرد براى اینکه موافق و مخالف را از هم تمیز دهد و برکفار بتازد دستور داد که شیعیان بر بالاى بام خانهٔ خود آتش روشن کنند و این شب مصادف بود با شب چهارشنبهٔ آخر سال و از آن به بعد مرسوم شد که ایرانیان مراسم آتشافروزى را در شب چهارشنبهٔ آخر سال اجراء کنند.
به عقیدهٔ استاد پور داود افتادن این آتشآفروزى به شب چهارشنبهٔ آخر سال علت دیگرى داشته است. وى در اینباره مىنویسد: ”آتشافروزى ایرانیان در پیشانى نوروز از آئین دیرین است و همهٔ جشنهاى باستانى با آتش که فروغ ایزدى است پیشباز مىشود... شک نیست که افتادن این آتشافروزى به شب آخرین چهارشنبهٔ سال پس از اسلام است. چه ایرانیان شنبه و آدینه نداشتند، هر یک از دوازده ماه نزد آنان بىکم و بیش سى روز بود و هر روز به نام یکى از ایزدان خوانده مىشد، چون هرمزد روز ـ بهمن روز ـ اردیبهشت روز و جز اینها. روز چهارشنبه یا یومالاربعاء نزد عربها روز شوم و نحسى است جا حظ در المحاسن و الاضداد (چاپ مصر ۱۳۵۰ ص ۲۷۷) آورده: ”والاربعاء یوم ضنک و نحس“. شعر منوچهرى گویاى همین روز تنگى و سختى و شومى است:
چهارشنبه که روز بلا است باده بخور بسا تکین مىخور تا به عافیت گذرد
این است که ایرانیان آئین آتشافروزى پایان سال خود را به شب آخرین چهارشنبه انداختند تا پیشآمد سال نو از آسیب روز پلیدى چون، چهارشنبه برکنار ماند. (استاد پور داود، اناهیتا، به کوشش مرتضى گرجی، از انتشارات امیرکبیر سال ۱۳۴۳ ص ۷۳ و ۷۴).
آداب چهارشنبه سورى بر دو قسم است:یکى آداب عمومى که همه در آن شرکت مىکنند و مهمترین آنها آتش افروزى در شب مزبور مىباشد و دیگر آداب خصوصى که مخصوص زنها است و مردها حق شرکت در آنرا ندارند.
اول مراسم عمومى ـ خراسانىها در شب چهارشنبه سورى نزدیک عروب آفتاب هفت بوته (یا سه بوته) آتش در وسط کوچه و یا در صحن حیاط گذاشته و به اصطلاح خودشان ”بته روشن مىکنند“ سپس پیر و جوان و کوچک و بزرگ از روى بوتههاى آتش مىپرند و براى دفع پلیدىها این شعر را مىخوانند: زردى ما از تو سرخى تو از ما
زنهائى که بچهٔ کوچک و شیرخوار دارند، بچههاى قنداقى را در بغل گرفته شادىکنان و قهقهزنان آنها را از روى آتش رد مىکنند. در دهات اطراف خراسان در موقع پریدن از روى آتش مىگویند:
آلا٭ بدر بلا بدر دزد حیز از دها٭ بدر
”آلا“ یعنى آلها و آل، زنى است بسایر لاغر و قد بلند و سرخروى که بینى او از گل و کار او دزدیدن جگر زائوها است (از عقاید کلثوم ننه).
٭ (deha) یعنى دهها.
پس از آن آتش را مىگذارند تا آخر بسوزد زیرا خاموش کردن آتش و فوت کردن به آنرا بد مىدانند. وقتى آتش تا آخر سوخت و خاکستر شد یکى از اعضاء خانواده خاکستر آن را برمىدارد مىبرد سر چهار راه مىریزد تا باد ببرد.٭ این مراسم تقریباً در تمام ایران با مختصر تفاوتى اجراء مىشود و تفاوت آن بیشتر در شعرى است که موقع پریدن از روى آتش خوانده مىشود. پس از مراسم آتشافروزى براى دفع قضا و بلا مقدارى ذغال (که علامت سیاهبختى است) و اندکى نمک (که علامت شورچشمى است) و یک سکهٔ دهشاهى (کوچکترین سکهٔ رایج کشور ـ علامت تنگدستی) در کوزهٔ سفالینى که قبلاً براى این کار تهیه کردهاند انداخته و هر یک از افراد خانواده یکبار کوزه را دور سر مىچرخاند و نفر آخرى آن کوزه را به بالاى بام مىبرد و از آنجا به میان کوچه پرتاب کرده مىگوید:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 25 صفحه
قسمتی از متن .doc :
زبان و آداب و رسوم جودو
جودو یک کلمه ژاپنی است زیرا جودو درژاپن ابداع شده است.یاد گرفتن نام تکنیک ها به ژاپنی چند دلیل مهم دارد.اولین منظور از یاد گرفتن این اصطلاحات آن است که کسانی که این ورزش را در کشور های مختلف انجام می دهند قادر باشند با یکدیگر ارتباط بر قرار کنند و در مسابقات بین المللی از آنها استفاده کنند.
دوم اینکه یاد گرفتن اصطلاحات ژاپنی باعث می شود که در مسابقات حرف داور مسابقه را بفهمید و از او پیروی کنید . معمولا در تمام طول مسابقه تمام دستورات و امتیازات به ژاپنی گفته می شود.
سوم اینکه دانستن نام تکنیک به زبان اصلی به جای ترجمه آن به زبان خودتان برای همه راحت ترخواهد بود. برای مثال مربی با گفتن "سی اوناگه" در مسابقه به جای "پرتاب شانه با دو دست" راحت تر خواهد بود.
یکی دیگر ازجنبه های یاد گرفتن اصطلاحات ژاپنی احترام گذاشتن به آن زبان می باشد. استفاده از زبان ژاپنی نشانه احترام گذاشتن به کشوری است که این ورزش رزمی در آنجا شروع شده است.
ایستادن ها
جودو بر ایستادن و حرکت طبیعی تاکید بسیار دارد.
وضعیت طبیعی(شی زن هونتای)
برای ایستادن به نحو شی زن هونتای به طور طبیعی بایستید و پشت خود را راست و زانو ها را کمی خم کنید.پاها را به اندازه عرض شانه باز کنید و وزن بدن را به طور مساوی بین آنها تقسیم کنید. این وضعیت ایستادن به "شی زنتای" نیز معروف است
وضعیت دفاع شخصی
برای ایستادن به روش "جیگو تای" ابتدا پاها دو برابر عرض شانه باز کنیدودر حالیکه پشت خود را راست نگهداشته زانوها راخم کنید دستها ی مشت شده خود را در کنار داخل کشاله ران قرار دهید.
وضعیت نشستن راست
"سی زا"نشستن رسمی ژاپنی می باشد. از وضعیت شی زنتای ابتدا به روی زانوی چپ و سپس روی زانوی راست قرار بگیرید، پشت خود را در تمام مدّت راست نگهدارید. کفل ها را روی قوزک پاها قرار دهید و دست ها را روی ران ها بگذارید،نوک انگشتان کمی به سمت داخل قرار می گیرد.
وضعیت زانو زدن
"کیو شی نو کامائه" وضعیت زانو زدن می باشد،در این روش در حالیکه بدن بالا آمده، زانوی یک پا و کف پای دیگر روی زمین قرار می گیرد .این وضعیت معمول برای تمرین "شی مه و ازا "(تکنیک های خفه کردن)می باشد ودر کاتانیز از آن استفاده می شود.
گرفتن ها
یک جودو کار باید بداند چگونه حریف را به روش صحیح بگیرد .در جودو هنر گلاویز شدن اولیه،توانایی ارتباط و کنترل حریف با گرفتن اوبه روش صحیح و مناسب شروع می شود.
گرفتن اصلی
با دست راست یقه چپ در ارتفاع سینه و با دست چپ استین حریف را از ناحیه بالای آرنج بگیرید. در ایام گذشته ،مسابقه با این نوع گرفتن شروع می شد،اما به ندرت دیده می شود که در مسابقات ازاین نوع گرفتن استفاده شود چون رقبا برای گرفتن یکدیگر مبارزه می کنند.
گرفتن زیر بغل
بادست راست طرف چپ حریف را در نقطه ای کهآستین به یونیفرم وصل می شود(زیر بغل)بگیریدوبادست چپ آستین راست حریف(نزدیک مچ )را بگیرید.
با این نوع گرفتن کنترل بسیار خوبی بر روی قسمت بالای بدن حریف خواهیدداشت،امادر مسابقات اروزه به دلیل لباس های تنگی که جودوکاها می پوشنداین نوع گرفتن کمتردیده میشود.
گرفتن کمر بند