دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق در مورد رابطه قران بدون ویرایش (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

مطابقه بیانات روح با کتب اسلامی

مطابقه بیانات روح با کتب اسلامی احیاء العلوم غزالی

نیز باید دانست که این خواطر همه حادث و جدیدند و هر حادثه باعث و موجدی می‌خواهد که به اختلاف نوع حوادث اسباب و علل نیز مختلف می‌باشند، این است که شریعت اسلام به ما می‌گوید: نیز باید دانست که این خواطر همه حادث و جدیدند و هر حادثه باعث و موجدی می‌خواهد که به اختلاف نوع حوادث اسباب و علل نیز مختلف می‌باشند، این است که شریعت اسلام به ما می‌گوید

دنیا دار اسباب است و خدا هیچ کاری را بدون سبب و وسائط اجرا نمی‌کند و معمول فرع علت است و این هم ناموس مهم و بزرگ خداوند است که مسببات را بر اسباب منوط و متفرع کرده است.

بنابر این سبب داعی به سوی کار خوب را فرشته گویند و فرشته مخلوقی است که وظیفه او افاضه خیر بر مخلوقات و افاده علم و معرفت و کشف حقیقت بر انسان است و اوست که امر به معروف و نهی از منکر می‌کند و خداوند او را مخصوص این کارها آفریده است و شیطان مخلوقی است که درست نقطه مقابل فرشته خلق شده است و برای کارهای ضد کارهای فرشته است. قلبن انسانی میان کشمکش فرشته و دیو گرفتار است چنانکه پیامبراکرم(ص) فرمود:

در قلب آدمی همیشه دو احساس عارض می‌شود یکی از طرف فرشته که احساس کار خوب و تصدیق به حق است و آن کس که این احساس را در قلب خود یافت بداند که تفضل خداوند شامل حال او شده و هماندم سپاسگذار شود و خدا را شکر کند. ودیگر احساس از طرف دیو است که احساس کار بد و تکذیب حق و حقیقت است و هر کس آن را در قلب خود احساس کرد باید فورا به خدا پناه برد که او را از شر شیطان محفوظ دارد زیرا:

خداوند فرموده:«دیو به شما وعده فقر و بی‌چیزی داده و امر به فحشاء می‌کند ولی خداوند به شما وعده عفو و بخشش و فضل و رحمت از طرف خود می‌دهد».تفصیل این بیان در کتاب شرح (عجایب قلب) تصنیف غزالی مفصلا ذکر شده است.

در این صورت معلوم شد که کشفیات جدید دانشمندان غرب راجع به روح کاملا مصداق دین اسلام است! زیرا مطابق بیانات روح هر گونه رای و علم و معرفت و خوبی و بدی که برای انسان حادث و حاصل می‌شود همه و همه ناشی از القائات ارواح طیبه یا خبیثه است که پیغمبر اسلام هزار و سیصد سال قبل از این همین بیان را فرموده است و می‌توان آن را یکی از معجزه‌های بزرگ او دانست زیرا در قرآن می‌فرماید:

بزودی ما آیات آفرینش خود را در آفاق و انفس به مردم ارائه خواهیم داد.و البته کشفیات طبیعی و ترقیات مادی بشر همه نمایش آفاقی آفرینش است و کشفیات روحی و عجائب بیانات ارواح همه نمایش انفسی آفرینش است.و بسی جای تعجب است که ملل غرب با آنکه اعتقاد به قرآن و دین اسلام ندارند و به چیزهایی معتقد شده‌اند که حقیقت اسلام است!

ای کاش مسلمین دنیا هم خود آگاه شده و به وسیله سیر آفاق و انفس به کشفیات و ترقیات حیرت کن عقل که امروزه ملل غرب در سایه سعی و کوشش و جد و جهد یافته‌اند نائل می‌گردیدند؟!

دنباله افادات روح

در کتاب مذهب روحانی ص 112 بعضی افادات روح را ذکر کرده که مطالعه آن بسیار شیرین و فرح‌بخش است:سوال از روح: چرا بعضی سیطلهای با علم و معرفت و نیکو خصال، از عهده ارتباط و مکالمه با ارواح بر نمی‌آیند و نمی‌توانند؟!

جواب روح: می‌توان گفت که این عدم ارتباط، تقاص گناهان گذشته آنها است و از کجا که در قلب این نوع مردم خودخواهی و کبریاء موجود نباشد؟سوال: آیا انسان کامل روی زمین وجود دارد؟

جواب: شما هرگز به ظاهر فضائل انسانی گول نخورید، زیرا هزاران عیب در پس آن فضائل پنهان است! شما هر کس را که مردم آزار نیست و با مردم سلوک و معامله صحیح دارد خوب و کامل می‌دانید، آیا هیچ خیال نمی‌کنید که این صفات خوب به خودخواهی و کبریاء هم مشوب باشد؟

آیا در باطن او هیچ نوع حسد و کینه نیست که به چشم شما ظاهر نمی‌شود؟در حالی که بهترین طریق برای طرد و دور کردن ارواح شریره همانا سعی در تقرب به طبیعت ارواح طیبه است.

آیا در باطن او هیچ نوع حسد و کینه نیست که به چشم شما ظاهر نمی‌شود؟

در حالی که بهترین طریق برای طرد و دور کردن ارواح شریره همانا سعی در تقرب به طبیعت ارواح طیبه است.

سوال: آیا می‌توان از طریق ارشاد و اصلاح ارواح شریره، از آسیب و شر آنها محفوظ ماند؟جواب: شک نیست و کمتر کسی فکر در این کار کرده و نمی‌داند که این وظیفه مهم اوست که باید با کمال دقت و محبت اقدام به این وظیفه نماید، زیرا با مختصر نصیحتی می‌توانید حس ندامت و پشیمانی را در روح شریره تحریک نمائید و راه اصلاح و ترقی برای او باز کنید.سوال: چگونه انسان می‌تواند چنین کاری که بزرگتر و مهمتر از کارهای ارواح ملکوتی است انجام بدهد؟

جواب: ارواح شریره برای مقاصد پست و ارتکاب اعمال زشت تقرب با انسان را مایلند، همین دید که شخص در ارشاد و هدایت او سعی دارد ابتدا می‌خندد و مسخره می‌کند و هیچ استفاده نکرده و در او اثر نمی‌کند! ولی همین که وسیط زیرک و هوشیار شروع به نصیحت و پند و اندرز او نماید ناچار کلام او موثر شده و تدریجا باعث آگاهی و تنبه روح شریره می‌شود!

مقصود این نیست که انسان دارای سلطه و اقتدار و برتری بر ارواح ملکوتی است، بلکه سخنان انسان بیشتر با مذاق و طبیعت ارواح سفلی و شریر موافق است و این خود دلیل بر ارتباط ثابت میان عموم ارواح به اختلاف طبقات است.

سوال: آیا استیلاء روح شریر بر جسد انسان یک نوع جنون برای آدمی شمرده نمی‌شود؟جواب: چرا- ولی با جنون عادی به کلی متفاوت است، زیرا در بیمارستانها این نوع دیوانه‌ها بسیارند که از طریق معلجه ادبی و روحانی و طرد ارواح شریره می‌توان آنها را معالجه کرد ولی اطبا آنها را از طریق جسد و جسم معالجه می‌کنند و این خود غالبا منتهی به جنون حقیقی می‌شود، در صورتی که اگر اطبا اصول روحانیت و روح را می‌دانستند، برای معالجه این

گونه مرضی هیچ نوع زحمتی نداشته و قطعا موفق می‌شدند!سوال: به عقیده بعضی مردم، بهترین راه برای دفع خطر ارواح شریره آن است که از عمل وساطت جلوگیری کرده و اجتماعات روحی و مجامع روحانی را از بین ببرند تا ارتباط و



خرید و دانلود تحقیق در مورد رابطه قران بدون ویرایش (word)


دانلود تحقیق درباره کاربرد هورمون اکسین در باغبانی (کشاورزی)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

کاربرد هورمون اکسین در باغبانی

ساخت اکسین عمدتا در بخشهای مریستمی گیاه بخصوص ، جوانه های راسی و برگهای جوان صورت می‌گیرد.

 

● بیوسنتز اکسین

ساخت اکسین عمدتا در بخشهای مریستمی گیاه بخصوص ، جوانه های راسی و برگهای جوان صورت می‌گیرد. در پژوهشهای اولیه در مورد اکسین گفته شده بود که چون اندول استیک اسید از نظر ساختمان شیمیایی شبیه اسید آمینه تریپتوفان است احتمالا از تریپتوفان ساخته می‌شود. بعد از شناسایی عناصر رادیواکتیو و استفاده آنها در تحقیقات زیستی ، این نظر تائید شد.

با بکارگیری کربن رادیواکتیو (کربن ۱۴) مسیر تشکیل اندول استیک اسید (IAA) در بسیاری از گیاهان شناخته شده است که شامل مسیر زیر می‌باشد: اسید آمینه تریپتوفان بوسیله واکنش دآمیناسیون به اندول پیروویک اسید تبدیل می‌شود. سپس این ماده بوسیله واکنش دکربوکسیلاسیون به اندول استالدوئید تبدیل می‌گردد.اندول استالدئید تحت تاثیر واکنش دهیدروزناسیون به اندول استیک اسید تبدیل می‌شود.

● نقش اکسین‌ها در گیاه

▪ طویل شدن سلولها و اندام:

کلا طول شدن سلولها فقط در حضور اکسین روی می‌دهد. اکسین در غلظتهای بالا اثر بازدارندگی روی این مرحله از رشد دارد مثلا غلظتی از اکسین که باعث ویل شدن ساقه می‌شود، طویل شدن ریشه را کند می‌سازد.

▪ جلوگیری از ریزش برگ:

اکسین از ریزش برگها جلوگیری می‌کند و ریزش میوه‌های رسیده را به عقب می‌اندازد.

▪ تسریع در رسیدن میوه:

اکسین رسیدن کامل میوه‌ها را تسریع می‌کند.

▪ پارتنوکارپی:

این اصطلاح به میوه‌های بدون دانه گفته می‌شود که بطور طبیعی در برخی گونه‌ها روی می‌دهد و در بعضی گونه‌ها هم می‌توان آن را با بکارگیری هورمون اکسین تحریک کرد.

● اثرات سمی اکسین

استفاده از غلظتهای نسبتا زیاد اکسین باعث تغییر شکل برگ ، ساقه ، ریشه ، رنگ پریدگی برگها ، جلوگیری از طویل شدن ساقه و ریشه و جلوگیری از باز شدن گلها می‌شود. از این خاصیت اکسین‌ها در از بین بردن علفهای هرز و دیگر گیاهان مزاحم به عنوان علف کش استفاده می‌شود.

● نحوه انتقال اکسین

انتقال اکسین در اندامهای هوایی گیاه از بالا به پایین و در بافتهای پارانشیمی در داخل آوندهای آبکشی انجام می‌گیرد. نحوه انتقال اکسین در ریشه هم از نوک ریشه به سمت بالای ریشه صورت می‌گیرد.

● نقش اکسین در باغبانی

▪ تنک کردن

پایداری میوه‌های در حال رشد و گلها و برگها بستگی به تعادل بین اکسین داخل آنها و مقدار اکسین ساقه دارد. هر وقت این تعادل بهم بخورد در محل اتصال دمبرگ با میوه یا دمگل به ساقه یک لایه چوب پنبه‌ای بوجود می‌آید و اندام مربوط از درخت جدا می‌شود و ریزش می‌کند. این امر در میوه کاری اهمیت زیادی دارد. چون درختان میوه زیادی تولید می‌کنند اگر همه آنها روی درخت بماند ولی محصول از نظر کیفی نامرغوب می‌شود ثانیا به علت کمبود مواد غذایی ریزش می‌کنند ثالثا درخت ضعیف می‌شود. برای جلوگیری از این موارد با استفاده به موقع از محلولهایی از انواع اکسین گلهای ضعیف را وادار به ریزش می‌کنند یا به اصطلاح محل تنک کردن انجام می‌دهند.

▪ تولید بافت پینه‌ای

هر وقت درخت به دلایلی از جمله هرس و قلمه‌گیری زخم شود، سلولهای پارانشیمی ناحیه زخم با ایجاد بافت یکنواخت محل زخم را ترمیم می‌کنند این بافت که پینه نام دارد دارای اکسین زیادی دارد.

▪ جلوگیری از ریزش میوه قبل از برداشت



خرید و دانلود دانلود تحقیق درباره  کاربرد هورمون اکسین در باغبانی (کشاورزی)


تحقیق در مورد رابطه انسان و خدا (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

رابطه انسان و خدا

 

 

 

نوشتهء معروف آزاد

 

مقدمه:

 

اولین و شاید مهمترین سوالی که درذهن شما خطور می کند، اینست که چرا ما نیاز به بحث و گفتگو و تحلیل  مسئله ( رابطه خدا و انسان) درقرن حاضر داریم؟! دلایل زیادی را می توان نام برد، اما ٣ دلیلی را که شاید پررنگ تر نسبت به دلایل دیگر به نظر می رسند در اینجا یادآور می شویم. لازم به ذکر است که دراین بحث تا حد ممکن سعی شده است مطالب بصورت ساده و خلاصه بیان شود 

 

الف ـ فقدان معنویت در جهان کنونی

ب ـ سو استفاده از ادیان

ج ـ پیشرفت علم

 

پس از شرح و توضیح مختصری درباره سه دلیلی که در بالا نام برده شده است، به مسئله اثبات خدا و برهان ها و دلایل وجود خدا می پردازیم. سپس به مسئله جبر و اختیار انسان در ادیان پرداخته و تا حد مختصری آن را تحلیل می کنیم. امید انکه این مقاله برای شما مفید واقع شود.   

 

 

 

الف ـ فقدان معنویت در جهان کنونی

 

همانطور که می دانیم قرن 21 ، قرن فضا ، قرن علم و قرن مشینیزم می باشد ، که در آن احساسات  ، عواطف ومعنویات جای خود را به سیستم های کامپیوتری و انسان های آهنی داده اند و هـرروز این مسئله پررنگ تر می شود.   

مکتبهای فلسفی نو با طرح ریزی  ایدیالوژی و راه و رسم زندگی بشر سعی کرده اند تا مسیر زنده گی انسان را به سوی ایده آلها سمت و سو بدهند. سوال اینست که آیا براستی نوع بشر می تواند برای موجودی همسان خود راه و روش زنده گی را طرح ریزی کند و او را به کمال برساند یا نه؟ آیا انسان می تواند به جای ‹ من › کل تصمیم بگیرد و هنجارها و ناهنجارها را معین ساخته و تمام خواسته های بشر را کشف کرده و آن را درسیستمی قانون مند ارائه کند؟!    

 

در واقیعت هیچ علمی نتوانسته است ثابت کند که امکان حدس زدن لحظه بعدی انسان وجود دارد یا چه عملی از بشرسر خواهد زد و چه تصمیمی دارد. درعصر امروز همچنان که می بینیم به علت فقدان معنویت ، روابط انسانی و عاطفی روز به روز سرد تر شده و رو به زوا ل می باشد. این زوا ل و کاستی نتیجه توجه بیش از حد مکتب های فلسفی به مادی گرایی و یا بهتر بگوییم مکتب متریالزیم است.           

 

اغلب این مکتبها با کشیدن خط بطلانی برمسائل الهی و وجود ادیان و یا ایجاد سفسطه و نقد نادرست ادیان، بشر را به ترک معنویات دعوت کرده و او را به زرق و برق دنیوی و ماده گرایی علاقه مند می کنند. گاهی بشرچنان غرق دراین مسائل می شود که حتی فرصت فکر کردن درباره  زنده گی خویش را نیزپیدا نمی کند و پیوسته در این تلاش است که مبادا چیزی ازاین دنیا را از دست بدهد و به همین علت است که گاهی حاضر می شود هر عملی را برای رسیدن به اهداف  دنیای خود انجام دهد و ذهن مشوش خود را تسکین بخشد. بنابراین برای بشر امروزی ، معنویت و اعتقاد به وجود نیروئی ماورای ذهن بشری، فکتوری مهم و ضروری به شمارمی رود.  

 

ب ـ سؤ استفاده از ادیان و تبلیغ نادرست

 

موضوع دیگری که امروزه متأسفانه باعث پیدایش نگرشی منفی به ادیان شده است مسئله سوءاستفاده از ادیان است. در زمانی که اروپا به نام اروپای سیاه (دوران پیش از رنسانس) یاد می شد، کشیشان مسیحی به مردم قطعه های بهشت را می فروختند. در آن دوران کسی حق اکتشاف و اختراع نداشت و پیشرفت علم را مبارزه با نیروی خداوندی تبلیغ می کردند.

امروزه نیز بهره برداری های سیاسی – شخصی و اجتماعی از ادیان می شود و چهره ای نا خوشایند را از معنویات و الهیات ترسیم می کند که باعث بد بینی و به کناری گزاردن ادیان می شود. 

 

در اسلام، اغلب ملّا ها، چهره ای عبوس از اسلام طرح می کنند، گویی که اسلام فقط دین نفی کردن است. در حالیکه اگر منافع شخصی و سیاسی را از میان برداریم و با نگاهی دقیق تر و بازتر به تحلیل اسلام بپردازیم می بینیم که خداوند در همه جای کتاب آسمانی اش «قرآن» از عطوفت و مهربانی گفته است و هر جایی که چیزی را نفی کرده است، به جای آن راهی را که در لیاقت و شأن انسان است پیش پای او گزارده است. برای نمونه عمل زنا در اسلام نفی شده است و از منفورترین عمل ها به حساب می آید که اکثر عالمان دینی آن را مکررآ اعلام می کنند. اما سوال اینست که آیا به همان مقدار که این عمل زشت را نفی می کند، عمل ازدواج و عروسی را نیز تبلیغ می کنند یا نه؟ 

 

خداوند در سورۀ بقره، آیه 187 در مورد زن و شوهر فرموده است:

 

هُنَّ لِبَاسٌ لَکُم و اَنتُم لباس لَهُن

                                            «آنها لباس شما هستند و شما لباس آنها»

به این معنی که هر دو زینت و سبب حفظ یکدیگرند.

 

امروزه، بخصوص طبقه جوان نوعی بدبینی به مبلغان دین (شاید بهتر باشد که بگوییم با روش تبلیغ آنها) پیدا کرده اند که فاجعه بزرگی است! بنا بر این طبقه روشنفکر (البته باید یادآور شویم که مسئله روشنفکری خود بحث بزرگی است که از بحث این مقاله خارج است، چون امروزه بسیاری از مردم روشنفکر مأب ها را با روشنفکران به اشتباه می گیرند) وظیفه دارند که با تبلیغی علمی و روشی روشن تر به تحلیل مسائل معنوی و فلسفی ادیان بپردازند.    

 

ج ـ پیشرفت علم

 

چندین صد سال پیش چه کسی می توانست قبول کند روزی فراخواهد رسید که چند تن فلز بتواند در هوا معلق بماند؟ اما امروز برای ما انسانهای امروزی قبول کردن این موضوع امری بدیهی به شمار می رود. واضح است که بشر امروزی چه در زمینه علم و چه در زمینه های دیگر پیشرفت های عظیمی کرده است. فرزندی که در دنیای امروزی متولد می شود برای سوالهای خود، پاسخی منطقی با دلیل و مدرک و شواهد می خواهد.

 

امروزه دیگر نمی توانیم بزور چیزی را به کسی بقبولانیم یا بگوئیم چون پدرت فلان کار را کرده است تو هم آن را باید انجام بدهی. بنا بر دلایلی که ذکر شد، امروزه برای ترویج مسائل الهی، احتیاج به بیانی روشن و دلایلی عقلانی داریم که بتوانیم نسل امروزه را به ضرورت و اهمیت این مسئله آگاه کنیم و آنها نیز بتوانند مروج نسل های آینده بشوند. 

 

اثبات وجود خدا

 

همانطور که در مقدمه یادآور شدیم، با پیشرفت روزافزون علم بشری، برای توضیح و تحلیل ادیان احتیاج به اثبات وجود خدا از طریق علمی داریم تا بتوانیم برای آنان که دست به ا نکار قادر مطلق می زنند دلیل و شواهد متعدد بیاوریم.  ما در این قسمت شماری از استدلالها و براهین اثبات خدا را نام برده و مختصری درباره آنها توضیح می دهیم.   

 

1. برهان انتظام هستی (The Cosmological Argument)

 

اگر بخواهیم با بیانی ساده به تعریف این استدلال بپردازیم شاید بتوان گفت: «که وجود جهان هستی بهترین و محکمترین گواه برای وجود داشتن خداوند است.»

 

دو روش مختلف از برهان انتظام هستی عبارتند از:

1. استدلال علت اولیه

2. استدلال از احتمال وقوع

 

برای اینکه بدانیم تفاوت این دو روش چیست، پس از تعریف کلی برهان انتظام هستی خواهیم دید که این دو روش چگونه توانسته اند با نقد و اعتراض به استدلال انتظام هستی روبرو شوند و در واقع اعتراضهای‌ وارده را رد بنمایند.   

 

تعریف کلی برهان انتظام هستی بصورت استدلالی عبارتست از:

1. هر چیزی برای وجود داشتن نیاز به علتی دارد.

2. دنیا وجود دارد.

بنابراین:

3. دنیا نیاز به علتی برای وجود داشتن دارد.

4. اگر دنیا علتی برای وجود داشتن دارد، پس آن علت خدا می باشد.

5. خدا وجود دارد.

 

کسانی که به این استدلال اعتراض کرده اند و آن را رد نمودند، اعتراض خود را با سـؤالی اینگونه بیان می کنند:        

«آیا خدا هم علتی برای وجود داشتن دارد؟»

اگر با نگاهی سطحی به این سؤال بنگریم، مطمئنآ فکر خواهیم کرد که این اعتراض ساده سبب از بین بردن کل استدلال ما خواهد شد. همانطور که در چند سطر بالاتر عنوان شد استدلال اولیه و استدلال از احتمال وقوع با روشی منطقی به بحث با سوال اعتراض کنندگان مبنی بر علت به وجود آمدن خدا پرداخته اند.         

 

نخست استدلال بر پایه علت اولیه:

 

تفاوت بزرگی که بین دنیا و خدا وجود دارد اینست که دنیا در زمانی خاص به معنای فیزیکی آن به وجود آمده است. طبق استدلال بر پایه علت اولیه، می توان گفت هر چیزی که شروع و آغازی در بعد زمان دارد، نیاز به علتی برای بوجود آمدن دارد.                         

برای اینکه بتوان این مسئله را ساده تر بیان کرد در اینجا مثالی می آوریم.

یک میز چوبی را نجار در زمانی مشخص درست می کند که خود آن نجار هم در زمانی مشخص (که همان تاریخ تولد اوست) متولد شده است.   

بنابراین باعث بوجود آمدن آن میز چوبی، نجار بوده است و خود نجار هم بوسیله والدین خود متولد شده است. چه میز چوبی و چه نجار هر دو آغازی در زمان داشته اند. بنابراین باید باعث و علتی برای بوجود آمدن داشته باشند. بنا بر گفته های بالا، خداوند چون آغازی در بعد زمان ندارد، احتیاجی نیز به علتی برای پیدایش ندارد. در قالبی ساده تر و کامل تر «لم یلد و لم یولد»، نه زاده شده است و نه می زاید.                              

 

دوم استدلال از احتمال وقوع:

 

این استدلال را اینطور بیان می کنیم که تفاوت بین وجود داشتن دنیا و خدا اینست که ما به راحتی می توانیم بگوئیم چنین احتمالی می توانست وجود داشته باشد که اصلا دنیا به وجود نمی آمد. طبق «استدلال از احتمال وقوع»، هر چیزی که بتوان احتمال وقوعش را پیش بینی یا نفی کرد، علتی برای پیدایش و به وجود آمدن دارد. بنابراین در بحث موجودیت خدا یا وجود داشتن او بصورت احتمالی یک واقعه نبوده بلکه لازم بوده است، پس می توان گفت که خداوند بدون هیچ علتی و باعثی موجودیت دارد. چنانچه به مثال میز و نجار دوباره توجه کنیم، در نظر داشتن به استدلال احتمال وقوع می توان آنرا به صورت زیر بیان کرد:              

 

ما می توانیم بگویم که امکان به وجود نیامدن و ساخته نشدن میز چوبی به دست نجار وجود داشت، شاید نجار به جای آن میز چوبی وسیله ای دیگر می ساخت، همین تئوری برای خود نجار نیز صدق می کند. والدین او می توانند اصلا چنین فرزندی را نداشته باشند و یا فرزند آنها شخص نجار مذکور نباشد.  

 

 

استدلال هدف دار بودن جهان  (The Teleological Argument)

 

در جهانی که ما در آن زندگی می کنیم همه چیز به سوی هدفی در حرکت است، همچون تیری که از کمان رها شده و به سوی نشان خود در حال حرکت است. در حقیقت هدف دار بودن جهان از برهان نظم جهان استدلال می شود. در مثال تیر و کمان که بالاتر در جمله ای ذکر کردیم، ما نیاز به کسی داریم که تیر را به سوی هدف یا نشان هدایت کند. اگر همین مثال بسیار کوچک را در دامنه ای بزرگتر بخواهیم بررسی کنیم، خواهیم دید که این جهان بزرگ هم نیاز به نیرویی مافوق طبیعت دارد تا بتواند همه چیز را به سوی هدف و نشان خود هدایت کند.

 

بنابراین این موجود کامل و مطلق کسی جز خدا نمی تواند باشد. ویلیام پَلی، یکی از اساتید الهیات انگلیس دنیا را به ساعتی تشبیه کرده است که همه قسمتهای آن با نظم و ترتیب در کنار هم کار می کنند تا به آن هدف نهایی که نشان دادن زمان است برسند. پس با توجه به مثال ساعت، می توانیم دنیا را نیز به همین طریق در بعد وسیعتری مشاهده کنیم. تمام جانداران و غیرجانداران در نظمی شگفت انگیز به سوی هدفی در حال حرکت هستند.

 

 

برهان اخلاق  (The Moral Argument)

 

اینکه اخلاق چیست و شامل چه چیزهایی می شود، خود بحثی بزرگ است. اندیشمندان بزرگی در این باره مطلب نوشته اند، اما تعاریف و بیانها اغلب با هم فرق دارند. در برهان اخلاق اینگونه استدلال می شود که با توجه به اینکه اخلاق وجود دارد، بنابراین خدا هم وجود دارد.

شاید بتوان گفت که اخلاق متشکل از مجموعه ای از احکام و فرامین است. این احکام توضیحی درباره دنیا به قسمی که وجود دارد نمی دهند بلکه آنها چگونه باید بودن دنیا را توضیح می دهند. اینکه ما چگونه باید عمل کنیم و به چه صورتی به سوی کمال حرکت کنیم.

این امریست بدیهی که برای هر حکم فرمانی ما نیاز به حاکم (کسی که آن احکام را صادر می کند) داریم. قلمرو هر حکمی آنقدر می باشد که قلمرو حاکم آن حکم است. اما قلمرو اخلاق مطمئنآ از قلمرو نوع بشر بسیار اضافه تر است. بنابراین انسان نمی تواند حاکم اینگونه احکام باشد زیرا برای اخلاق ما احتیاج به کسی داریم که قلمرو او بی نهایت و نا محدود باشد، بنابراین چنین کسی فقط خدا می تواند باشد.

 

اگر با زبانی منطقی تر و با تعریفی کلاسیک تر بخواهیم این برهان را بیان کنیم، باید آنرا بصورت زیر ارائه کنیم.

 

1. اخلاق شامل مجموعه ای از احکام و فرامین است.

2. برای هر حکم و فرمانی ما نیاز به حاکم و فرمانده داریم.

بنابراین

3. حاکمی وجود دارد که اخلاق را حکم کرده است.

4. قلمرو احکام بستگی به قلمرو حاکم آن احکام دارد، یعنی این دو مقدار با هم برابر است.

5. قلمرو اخلاق نا محدود است.

بنابراین:

6. حاکمی که احکام اخلاقی را صادر می کند دارای قلمرویی نامحدود است.

7. تنها خداوند می تواند چنین قلمرو نا محدودی را داشته باشد.

بنابراین:

8. حاکمی که احکام و اخلاق را صادر می کند خداوند است.

بنابراین:

9. خداوند وجود دارد.



خرید و دانلود تحقیق در مورد رابطه انسان و خدا (word)


تحقیق درمورد گزارش کاراموزی پیمانکاری 40 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 41

 

 

دانشگاه آزاد اسلامی

واحد قائنات

عنوان:

کـارآمـوزی 2

استاد ارجمند:

جناب آقای مهندس میرزائی

گردآورنده:

حسین رئوف پناه

بهار 86

شناخت از مسائل اولیه کارگاه

بطور کلی در هر کارگاه ساختمانی بررسی نکاتی چند قبل از شروع هر گونه عملیات لازم و ضروریست و این بررسی به پیشرفت بعدی کار و در نتیجه پایین آوردن هزینه طرح کمک خواهد کرد .

اصولا بررسی مقدماتی یک کارگاه قبل از هرگونه عملیات اجرائی دارای اهمیت زیادیست . این بررسی را می توان به مراحل مختلف زیر تقسیم کرد :

مرحله اول : شناخت پروژه و مسائل مربوط به آن

شناخت پروژه و بررسی مسائل و مشکلات مربوطه با توجه به اطلاعات مقدماتی از جمله مسائل اساسی در شروع یک کارگاه بحساب می آید و بدین منظور نکاتی چند که در ذیل یادآور می شویم را بایستی مورد توجه قرار داد .

الف) دسترسی ها ـ بررسی و مشخص نمودن چگونگی دسترسیهای لازم به کارگاه با توجه به موقعیت خواص زمین مورد نظر و امکانات دسترسیهای مربوطه و خیابانهای اطراف ، راههای وصولی به کارگاه ، امکان استفاده از راههای موجود و ایجاد راههای جدید موقتی در صورت لزوم .

ب)‌بررسی موقعیت طبیعی و جغرافیایی و واقلیمی .

بررسی فصول و زمانهای کار ، در نظر گرفتن مدت زمان یخبندان ، بارانی ، طوفانی و همچنین روزهای بسیارگرم ، معتدل ، بررسی عوارض طبیعی زمین از قبیل کوه ، تپه ، سنگ ،‌باتلاق و مرداب و نظایر آن و بررسی چگونگی برخورد با موارد و مسائل مذکور . ج) بررسی طرق مختلف تدارکات مصالح نیاز کارگاه این مرحله می بایستی با توجه به نوع ساختمان و نیازهای آن از نظر مصالح ، از قبیل شن و ماسه ، سیمان ، آب ، چوب، تخته داربست ، میخ ، سیم ، آجر ، آهن ، میلگرد و غیره بررسی شود . ضمنا بررسی چگونگی تامین برق کارگاه و احیانا مولد برق و همچنین تامین آب مورد نیاز و منابع ذخیره آب ، پیش بینی و تدارک انبارهای لازم برای مصالح مختلف ، احداث ساختمان برای دفتر کارگاه و محلهای استراحت افراد کارگاه .

مرحله دوم : تدوین برنامه اجرایی و تدارکاتی کارگاه

با توجه به مطالعات و بررسیهای انجام شده در مرحله اول و با در نظر گرفتن امکانات اجرایی ، مدت زمان اجراء پروژه و مشکلات و مسائل مربوطه به آن می بایستی برنامه دقیق ـ کامل و منظمی تهیه گردد .

و در این برنامه جزئیات تحوه اجراء کار و مراحل مختلف زمانبندی آن چگونگی تدارکات کارگاه ، میزان ذخیره سازی و انبارهای مورد نیاز جهت انواع مصالح و کالاهای برآورده شده و تجهیزات و لوازمات ضروری کارگاه می بایستی در نظر گرفته شود .

3) مرحله سوم : آماده سازی محل کار

پس از تدوین برنامه اجرایی و تدارکاتی کارگاه ، جهت شروع اجرای پروژه و قبل از اجرای هرگونه عملیات می بایستی محل کارگاه با توجه به نیازها آماده سازی شود.

پس از بررسی های لازم در مورد محلی که برای اجرا پروژه با توجه به موقعیت خاص آن در نظر گرفته شده است بایستی عوارض آن جهت راه اندازی و نصب و بهره برداری از تجهیزات و انبارها و ساختمان های مورد نیاز برطرف گردد و در این رابطه چنانچه محوطه دارای گیاهان و خاک و خاشاک و پستی و بلندی و نظایر آن باشد که امکان تحرکهای لازم جهت جابه جایی را سلب نموده و یا موجب نارسائیهای دیگری از این قبیل گردد را برطرف نمود .

در شروع میبایستی محل مورد نظر بوسیله ماشین آلات لازم از قبیل بولدوزر و گریدر تسطیح و پاکسازی و آماده گردد . و در بعضی مواقع با در نظر گرفتن طرح پروژه و با توجه به مطالعات مقدماتی انجام شده توسط مشاور محوطه کارگاه میبایستی با مصالح سنگی مناسب خاکریز شود . و در مواردی نیز در صورتیکه محل پروژه در دامنه کوهها و تپه ها قرار داشته باشد می بایستی خاکبرداری و خاک ریزی های لازم نیز انجام شود .

در تمامی موارد فوق بررسی و ومطالعه دقیق موقعیت محل کارگاه و وموقعیت محل احداث پروژه ضروریست و بایستی سعی شود که در انتخاب محل و استقرار تجهیزات



خرید و دانلود تحقیق درمورد گزارش کاراموزی پیمانکاری 40 ص


تحقیق در مورد رابطه اخلاق و آزادی (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

رابطه اخلاق و آزادی

مقدمه: طرح مسأله پرسش از نسبت اخلاق و آزادی را می توان از منظرهای مختلف معرفت‌شناختی مطرح ساخت. از این رو پرسش‌های متنوع و متکثری پیش روی پژوهشگر نهاده و از هر زاویه‌ بحثی گشوده می شود. از جمله می توان به طور کلی این پرسش را مطرح کرد که اساساً چه نوع رابطه‌ای میان اخلاق و آزادی وجود دارد؟ آیا اخلاق و ارزش‌های اخلاقی در دست‌یابی به آزادی و پایداری و استمرار آن تأثیرگذار است یا در از دست دادن و مقید شدن آزادی؟ آیا آزادی می‌تواند برای رسیدن به یک جامعه اخلاقی به انسان‌ها مساعدت نماید یا اینکه رسیدن به جامعه ضد اخلاقی را تسریع می‌کند؟ مبانی و معیارهای  مفهوم اخلاق و آزادی کدام است؟ آیا آزادی می‌تواند و یا باید بر مبانی اخلاقی استوار باشد یا تحقق اخلاق در جامعه به تحقق آزادی در آن جامعه بستگی دارد؟در نسبتی دیگر و از منظری دیگر می‌توان پرسش‌های مذکور را به گونه‌ای دیگر نیز طرح کرد. از جمله اینکه: آیا نهال اخلاق در فضا و بذر آزاد به بار می‌نشیند و یا برعکس، این آزادی است که خود را با قامت اخلاق متناسب می‌نماید؟ آیا بدون آزادی و آزاداندیشی می‌توان معرفت اخلاقی کسب نمود و یا اینکه اعتبار آزادی نیز بر پیش‌دانسته‌ها و مبانی اخلاقی مبتنی است؟ آیا اساساً آزادی می‌تواند ارزش‌های اخلاقی را تقویت نماید یا اینکه وجود فضای آزاد باعث کاهش تأثیر ارزش‌های اخلاقی در جامعه می‌شود و چه بسا اخلاق را از میان می‌برد؟این مقاله با این هدف نگارش شده است تا به تبیین رابطه و سنجش دو مفهوم آزادی و اخلاق، با تأکید بر اندیشة آیت‌الله مرتضی مطهری، بپردازد و تأثیر هر یک بر دیگری را بکاود. به عبارت روشن‌تر تقدم و یا تأخر آزادی یا اخلاق را بر دیگری تبیین نماید. در این رابطه نگارنده بر این باور است که برخلاف آنچه در رابطه اخلاق و سیاست در نزد اندیشمندان مسلمان معروف شده است ـ که همانا تقدم اخلاق بر سیاست است و به همین نسبت این بحث به رابطه اخلاق و آزادی نیز کشیده می‌شود و اخلاق مقدم بر آزادی فرض می‌شود ـ  نوشته حاضر این فرضیه را طرح می‌نماید که در اندیشة آیت‌الله مطهری، آزادی، به لحاظ رتبی و زمانی، مقدم بر اخلاق است. از این رو می‌بایست برای چیدن میوه‌های اخلاقی و سر برآوردن و رشد نمودن اخلاق در جامعه از آزادی عبور نمود و تحقق اخلاق در جامعه منوط به تحقق حد اقلی از آزادی در حوزه جمعی است. البته هم اخلاق و هم آزادی از ضروریات زندگی فردی و به ویژه زیست جمعی و برای رسیدن به هدف‌های خاصی مورد نیاز آدمی است، گرچه این هدف‌ها از منظرهای مختلف که به آنها نگاه شود ناهمگون جلوه ‌نماید.در جامعه‌ای که استبداد در آن حاکم است و شیوه‌های استبدادی و توتالیتری در آن مقدم بر اخلاق و آزادی است، هم آزادی غایب و هم اخلاق جامعه منحط و فاسد است. اخلاق مناسب و درخور یک جامعه که مبتنی بر مبانی معرفت‌شناختی و انسان‌شناختی و هستی‌شناختی معتبر باشد تنها در جامعه‌ای رخ می‌نماید که بهره‌ای از آزادی داشته باشد و تملق و چاپلوسی و... در آن راه به جایی نبرد و اخلاق و ارزش‌های اخلاقی حاکم باشد. هنگامی که تملق و چاپلوسی در سطح جامعه رواج داشته باشد و کارها بر مبنای آن پیش رفته و حل و فصل شود و حاکمان از انتقاد و اعتراض و صداقت و صراحت استقبال نکنند چگونه می‌توان از اخلاق و ارزش‌های اخلاقی سخنی به میان آورد و ارزش‌های اخلاقی را ستود؟ و چگونه می‌توان از آزادی سخن گفت و برای تحقق و نهادینه شدن آن تلاش نمود؟مباحثی که در پی می‌آید به تقدم آزادی بر اخلاق اشاره دارد و در طی مباحثی همچون مفهوم آزادی، دلایل ضرورت آزادی، آزادی چونان روش و ارزش و موانع و محدودیت‌ها به اثبات این مسأله با تأکید بر اندیشه‌ و آرای آیت الله مرتضی مطهری می‌پردازد. لازم به یادآوری است که در بحث حاضر، اخلاق و آزادی در مقابل و ضد یکدیگر نیستند، بلکه اساساً آزادی یک فضیلت اخلاقی و بلکه مهم‌ترین و اساسی‌ترین فضیلت اخلاقی شمرده می‌شود. از این رو از پژوهش فرا روی و پرسش‌های طرح شده، نمی‌توان این گونه تلقی کرد که آزادی و اخلاق از یکدیگر جدا بوده و در مقابل یکدیگر صف‌آرایی کرده‌اند، که در این صورت دیگر نمی‌توان از رابطه و نسبت آنان با یکدیگر گفت‌وگو نمود؛ زیرا حکم به تقابل آنان و در نتیجه فقدان رابطه میان آنان صادر شده است. همین طور می توان گفت که آزادی در مقابل عدالت نیز صف‌آرایی نمی‌کند، که آزادی خود در شمار مصادیق عدالت است.نکته دیگر قابل اشاره این است که نقطه تمرکز مباحث بیش از آنکه بر اخلاق مبتنی باشد، بر آزادی مبتنی است. از این رو مباحث بیش از آنکه به اخلاق بپردازد ـ بجز مفهوم اخلاق ـ به بحث آزادی می‌پردازد و مباحث مربوط به آزادی در مقاله حاضر بر مباحث اخلاقی می‌چربد. به دیگر سخن، پاره‌ای از مباحث اخلاقی همانند مشروعیت اخلاق و معیار بودن اخلاق در زندگی و مباحثی از این دست، که عمدتاً در فلسفه اخلاق از آنها گفت‌وگو می‌شود، مفروض گرفته شده است و از آنها بحثی به میان نخواهد آمد.

مفهوم اخلاقاخلاق معادل دو اصطلاح شمرده شده است. نخست اینکه این واژه ریشه یونانی دارد و از اصطلاح Ethic گرفته شده است، و دیگر اینکه این واژه ریشة لاتینی دارد و ازMoral  اخذ شده است. به گفتة محمد عابد الجابری، پاره‌ای از نویسندگان عرب واژة اخلاق را در معنایMoral  و اخلاقیات را در معنای Ethic به کار برده‌اند. از سوی دیگر و در تفکیکی که میان این دو انجام شده است می‌توان گفت Moral اشاره به رفتار فردی دارد. در این معنا اخلاق، فضای فضیلت فردی را سامان می‌بخشد. از دیگر سوی Ethic اشاره به ارزش‌های خاص جامعه دارد و در این معنا اخلاقیات، فضای ارزش‌های اجتماعی را سامان می‌دهد.[1] طبیعی است که در مقالة حاضر هر دو معنا مراد مراد و منظور است و از این رو اخلاق هم در حوزة فردی و هم در حوزة جمعی دارای تأثیر و تأثّر خواهد بود.در یک برداشت دیگر، به طور کلی دو گونه از اخلاق را می‌توان مورد اشاره قرار داد: نخست، اخلاق مطلق و استعلایی و معطوف به نفس عمل و دیگری، حفظ و صیانت ذات و تأمین حداکثر شادی و خرسندی حداکثر مردم. اخلاق، در برداشت نخست به معنای «تفحص درباره کردار و رفتار درست و نادرست و ملاک‌های تشخیص عمل نیک و کردار درست از عمل بد و کردار نادرست»[2] است. این تعریف در حوزة مباحث کانت جاری است. به این معنا که کانت معتقد بود عملی اخلاقی است که عامل آن دربارة نتایج عمل خود فکر نکند، یعنی سود و زیان آن عمل، مورد نظر کنش‌گر قرار نگیرد و در واقع معطوف به نفس عمل باشد. کانت همچنین معتقد بود عملی اخلاقی است که عمل کننده بتواند آن عمل را به عنوان یک اصل عام و بشری معرفی کند. سنت کانت در بحث اخلاق قوی‌ترین سنت است و آموزة مطلق بودن اخلاق، که از سوی وی مطرح شده است، از سوی پاره‌ای از اندیشمندان مسلمان مورد نقادی قرار گرفته است.[3]در باب گونة دوم، می‌توان به مباحث هابز اشاره نمود که وی قائل است که تنها نقطة اتکای معرفت که دربارة آن نمی‌توان تردید کرد، همانا حفظ و صیانت ذات و امنیت انسان‌ها است. به نظر وی اخلاقیات ما نهایتاً اموری هستند که در جهت حفظ و بقای بشر مساعدت می‌کنند. امور غیر اخلاقی، چیزهایی است که به از بین بردن وجود و هستی انسان و جلوگیری از ادامه حیات او منجر می‌شوند یا به آن صدمه می‌زنند. هابز معتقد است انسان‌ها در قرارداد اجتماعی، که مربوط به حفظ ذات آدمی و صیانت نفس او است، اخلاق را تأسیس می‌کنند و معتقدند که آنچه به زیان جامعه است غیر اخلاقی است و آنچه برای حفظ و بقای انسان لازم است اخلاقی است.[4]همین دیدگاه دربارة ارتباط بین اخلاق و سیاست بر این باور است که اخلاق استعلایی مطلق و معطوف به نفس عمل، کاربردی در زندگی سیاسی به مفهوم متعارف ندارد، اما تعبیر دیگر از اخلاق که به معنای حفظ و صیانت ذات و تأمین حداکثر شادی و خرسندی حداکثر مردم است با سیاست ارتباط پیدا می‌کند و شاید بتوان گفت که در حوزه سیاست، عمل اخلاقی سیاسی، آن عملی است که صرفاً منفعت خود تصمیم گیرنده، گروه و جناح پیرامون و یا عصر و زمانه خاصی را در نظر نگیرد، بلکه آیندگان را نیز در نظر بگیرد و به نحوی باشد که بتواند مانند دایره‌ای متحدالمرکز هر چه بیشتر تشعشع پیدا کند و دربر گیرنده و مؤثر بر عموم مردم باشد. این می‌تواند حد اعلای اخلاق در حوزه سیاست باشد. البته در تلقی اخیر از اخلاق، که همانا حفظ و صیانت ذات آدمی باشد و در فوق به آن اشاره شد، پاره‌ای موارد، برشمرده شده است که اخلاق را تا اندازه‌ای به سمت استعلایی و مطلق بودن سوق می‌دهد. از این رو به نظر می‌رسد نتوان به جدایی کامل میان این دو دیدگاه حکم نمود.بحث اخلاق البته در نزد پاره‌ای از اندیشمندان مسلمان وجوه گوناگونی می‌یابد. همان گونه که می‌توان به جمع میان دو دیدگاه مذکور اشاره کرد و اخلاق را نه صرفاً استعلایی و مطلق و نه صرفاً حافظ ذات آدمی به شمار آورد، از سویی می‌توان میان ارزش‌های خادم و مخدوم تفکیک نمود. ارزش‌های مخدوم ارزش‌هایی است که زندگی برای آن‌ها است. این ارزش‌ها فرامعیشتی، فراملی، فراتاریخی، ثابت و جاودانی‌اند. همانند نیکی عدالت، آزادی، شجاعت و ... . در مقابل ارزش‌های خادم، ارزش‌هایی به شمار می‌روند که آنها برای زندگی آدمی هستند. همانند نیکی راستگویی، صله ارحام، رازپوشی، احترام به قانون، قناعت، انصاف و بدی دروغ‌گویی، سرقت، قتل، زنا، غضب، خبرچینی، استبداد، افزون‌طلبی، کم فروشی و ... .[5]به هر حال صرف نظر از انتقاداتی که به برداشت استعلایی و صیانت ذات بودن اخلاق وارد است می‌توان دیدگاه پاره‌ای از اندیشمندان مسلمان را نیز در این زمینه یادآور شد و رابطة اخلاق و سیاست را از منظر آنها نیز به پرسش گرفت. اهمیت بحث رابطة اخلاق و سیاست در این است که از منظری گسترده و وسیع به بحث می‌نگرد و چشم‌اندازی کلی را فراروی پژوهشگر می‌گشاید. اما بحث رابطة اخلاق و آزادی در نسبتی محدود و عینی‌ مسأله را مورد سنجش و بررسی قرار می‌دهد و زوایای موضوع را می‌شکافد. علامه محمد تقی جعفری مفهوم اخلاق را از زوایای مختلفی مورد بحث قرار داده است. این تعریف‌ها دایرة گسترده‌ای از «مقید شدن به عاملی درونی که انسان را به نیکی‌ها سوق داده و از بدی‌ها برکنار می‌نماید» و «شکوفایی همة ابعاد مثبت انسانی در مسیری که رو به هدف



خرید و دانلود تحقیق در مورد رابطه اخلاق و آزادی (word)