لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
SMS and EMS and MMS
چکیده
امروزه اکثر مردم جهان از تلفن همراه برای ارتباطات استفاده می کنند که با گسترش روز افزون شبکه های تلفن همراه سرویس ها و خدماتی که از سوی اپراتور ها ارائه می گردد نیز توسعه می یابد . محبوب ترین این سرویس ها که هنوز هم مردم از آن استفاده می کنند سرویس SMS است که امروزه در اغلب تلفن های دیجیتال مدرن در دسترس است که به کاربران اجازه ارسال پیام کوتاه را می دهد . دومین سرویس نه چندان کاربردی EMS است که ساختار جدید تری از SMS است که با آمدن سرویس گسترده تر MMS محبوبیت چندانی پیدا نکرد .سرویس پیام رسانی چندرسانه ای ساختار جدید و بهتری است .برای دسترسی به ای سرویس ها نیاز به گوشی با قابلیت های دریافت این گونه پیام ها را داریم .
کلمات کلیدی :
GSM , IS-41 , SMS , SMSC , MSC ,VMS , SS7 , BSC , HLR , VLR , MO-SM ,
MT-SM , PDU , EMS , MMS , GPRS , WAP , MMSC
فهرست مطالب
مقدمه -------------------------------------------------------------------------------3
فصل اول – مقدمه ای بر شبکه های تلفن همراه ----------------------------------------------4
فصل دوم – Short Message Services ------------------------------------------------8
فصل سوم – Enhanced Message Services ------------------------------------------23
فصل چهارم - Multimedia Message Services --------------------------------------24
نتیجه گیری -------------------------------------------------------------------------33
مراجع ------------------------------------------------------------------------------35
ضمائم ------------------------------------------------------------------------------36
مقدمه
SMSسرویس پیام کوتاه , نام خدمات جدیدی است که اغلب تلفن های دیجیتالی مدرن در دسترس است. این سرویس به کاربران اجازه میدهد که پیام های کوتاهی را (حدود 150 تا 160 حرف) را به تلفن های دیگر ازسال یا دریافت کنند.
معمولاً این سرویس محدود به کاربران همان شبکه محدود است. برای ارسال یا دریافت پیام های SMS کاربران تلفن معمولی باید مجبور به پرداخت یک مقدار ماهیانه به شبکه سرویس دهنده آنها یا یک مبلغ کوچک به ازای هر پیام میباشند. بعضی از شرکت ها هم سرویس پیام کوتاه را رایگان در اختیار مشترکان خود میگذارد.
MMS سرویس پیام رسانی چند رسانه ای یا MultiMedia Messaging Service که بسیار شبیه به سرویس EMS است : ساختار جدید و بهتری از سرویس SMS قدیمی است MMS. به کاربران تلفن هایی که با یکدیگر همسازی دارند (تلفن های همساز) اجازه میدهد که پیام های چند رسانه ای را بین یکدیگر مبادله کنند. پیام هایی همانند کارت پستال های گرافیکی, انیمیشنها یا پویا نمایی ها, کلیپ های ویدوئی, نقشه ها و کارت های ویزیت تجاری ...
MMS برای نسل سوم سیستم های ارتباطی طراحی و بهینه سازی شده است. (G Systems 3)
EMS سرویس پیام افزوده یا Enhanced Message Service ساختار جدید و بهتری از همان سرویس SMS معروف است که توسط شرکت های آلکاتل, اریکسون, موتورولا, ئ زیمنس پیاده سازی شده است.
EMS امکانات جدیدی نظیر سیستم همزمانی داده (( Over The Air Data Synchronization و پیام هایی با قابلیت داشتن آیکن های پویا (Animated) یا ثابت, فرستادن یا دریافتن پیام تا 760 حرف را دارد EMS.
یک استاندارد باز است به این معنی که تمامی شرکت های تولید کننده تلفن های همراه میتوانند از این استاندارد به راحتی در تلفنهای خود استفاده کنند. اما شرکت بزرگ نوکیا, که بزرگترین تولید کننده گوشی های تلفن همراست از پذیرفتن و به کاربستن این سرویس در تلفن های خود امتناع کرده است و بیستر تمرکز خود را در رشد و نمو سیستم MMS گذاشته است.سر نام EMS همچنین به سیستم پیام رسانی فوری (Emergency Messaging System) که توسط شرکت موتورولا تهیه شده است, اطلاق میشود که البته این سیستم مخصوص تجاری است نه برای تلفن های همراه .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
بدون اثرات زیانبار در خون وادار متمرکز شود، (Hochachka and Somero 1973) در پستانداران، این محصول زائد، اوره است، همان ماده ای که توسط کوسه او ray ها برای بدست آوردن تعادل اسمزی در محیط دریایی تولید و جذب می شود.
(1989 Mommsen and walsh) بدلیل اینکه اوره در آب حل می شود، می تواند با از دست دادن آب از طریق ادرار دفع شود و مقدار از دست دادن آب بستگی به قدرت غلیظ کردن کلیه ها دارد.
حیوانات و خزندگان نیتروژن را به شکل یک ترکیب دو حلقه ای، اوریک اسید دفع می کند. محصول(تولید) اوریک اسید یک نوع انطباق(سازگاری) برای دفع نیتروژن از طریق(بوسیله) جنین حیوانات و خزندگان است.(1931 Needham)
از آنجا که آب نمی تواند از پوسته عبور کند، ضایعات نیتروژنی تولید شده توسط جنین باید درون تخم جذب شوند. این ضایعات به شکل کریستالهای اوریک اسید خارج از محلول رخ می دهد و بنابراین می تواند در ادرار غلیظ شود، موجب حفظ آب توسط حیوانات و خزندگان، خصوصا در محیط های بیابانی، شود. اوریک اسید همچنین متداول ترین ضایعه نیتروژنی حاصل از آرتروپودهای خشکی است. اگر چه آب از طریق دفع اوره یا اوریک اسید ذخیره می شود(حفظ می شود) این کار هزینه ای نیز دارد که آن انرژی است که در کربن ارگانیک استفاده شده برای شکل دهی این ترکیبات استفاده شده است. برای هر اتم نیتروژن دفع شده، 5/0 و 25/1 اتم کربن ارگانیک در اوره و اوریک اسید از دست می رود.
6-4 توانایی خاک برای جذب آب به اندازه ذرات خاک بستگی دارد.
بیشتر گیاهان خشکی آب مورد نیاز خود را از خاک تامین می کنند. مقدار آبی که خاک در خود نگه می دارد و قابل دسترس بودن آن برای گیاهان بسته به ساختار فیزیکی متفاوت است. خاک از دانه های رس، گل و لای، شن و ذراتی از مواد مرده به نام detritus ها تشکیل شده است. دانه های رس که از طریق در معرض هوا قرار گرفتن مواد معدنی در انواع خاصی از بستر سنگ ها بدست می آیند، کوچکترین ذرات خاک را تشکیل می دهند. دانه های شن که از کریستال کوارتز بدست می آید بزرگ ترین ذرات و ذرات گل و لای از نظر اندازه مابین این دو هستند. این ذرات اسکلت خاک را تشکیل می دهند. همانطور که از اسمش بر می آید، اسکلت خاک یک جزء ثابتی است که بر ساختار فیزیکی و توانایی جذب آب تاثیر می گذارد اما نقش مهمی در تغییرات شیمیایی آن ندارد.
پتانسیل آب:
مفهوم پتانسیل آب برای دینامیک آب، خاک و گیاهان مهم است. پتانسیل آب در یک سیستم انرژی آزاد آب در آن سیستم است. مانند فشار اسمزی، پتانسیل آب در واحد فشار(MPa) اندازه گیری محیط تایی با غلظت پائین منتشر می شود، آب در پاسخ به تغییر در پتانسیل آب، منتشر می شود و از مناطقی با پتانسیل بالای آب به مناطقی با پتانسیل پائین آب حرکت می کند. آب خالص پتانسیل آب بیشتری نسبت به محلول دارد. بنابراین یک سلول زنده که بوسیله آب خالص احاطه شده، از طریق اسمزی آب جذب می کند. این سلول پتانسیل آب پائین تری نسبت به آب اطرافش دارد. پتانسیل آب خالص در فشار اتمسفری صفر است.
بخشهای مختلفی پتانسیل آب وجود دارد که ما یکی از آنها را بیان کرده ایم. پتانسیل آب یک سلول در آب خالص از طریق غلظت محلول در سلول تعیین می شود. هر چه محلول غلیظ تر، پتانسیل آب پائین تر می شود. پتانسیل آب از فشار نیز تاثیر می پذیرد. اگر فشار یک سیستم آب خالص به بالاتر از فشار اتمسفر افزایش یابد، پتانسیل آب نیز افزایش خواهد یافت.
پتانسیل آب محلول وقتی فشار افزایش می یابد، زیاد می شود. بنابراین، پتانسیل آب حاصل بخش اسمزی و بخش فشار است. بخش اسمزی پتانسیل آب همواره منفی است زیرا هر محلولی پتانسیل آبی کمتر از آب خالص دارد. بخش فشار آن می تواند مثبت یا منفی باشد. زمانی این پتانسیل منفی خواهد بود یک ساکشن به نام tension در سیستم وجود داشته باشد و زمانی مثبت می شود که فشار ایجاد شده به سیستم بر کاهش پتانسیل آب بر اثر حضور محلول، غلبه کند. رابطه بین اسمزی و اجزاء فشاری پتانسیل آب، استلزامی در سلولهای گیاهی دارد. هنگامیکه سلول آب جذب می کند، فشار داخلی آن در نتیجه حضور دیواره سلولی سفت آن بالا می رود. این فشار turgor می دهد و افزایش آن پتانسیل آب سلول را بالا می برد. مقایسه پتانسیل آب خاک، جو، و بخشهای مختلف یک گیاه به ما در فهم اینکه چگونه آب از خاک به بخشهای بالاتر گیاه حرکت می کند، کمک می کند. پتانسیل آب در جو، پائین ترین مقدار و در خاک بالاترین مقدار را دارد. برگهای ریشه ها و دیگر بخشهای گیاه بالاتر از جو و پائین تر از خاک است. این تفاوت باعث پتانسیل آب حرکت آب درون گیاه می شود. پتانسیل آب یک گیاه از غلظت محلول و فشار منفی اعمال شد، به بخشهای از گیاه، تاثیر می پذیرد. پتانسیل آب در خاک معمولا از بخشهای فشار تاثیر نمی پذیرد. اما جاذبه مولکولهای آب برای ذرات، بر آن اثر دارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 82
RIGHT CLICK AND SELECT RIGHT TO LEFT DOCUMENT
====================================================
کتابخانه دیجیتال بانی تک (http://www.banitak.com/library)تلاش دارد تا با کمک افرادی که تمایل دارند آثار فارسی را که قانون حق نشر شامل آن ها نمی شود به صورت txt در اختیار همگان قرار دهد.در صورتی که تمایل دارید با ما همکاری داشته باشید و کتاب مورد علاقه خود را در کتابخانه قرار دهید می توانید با ما به آدرس library@banitak.com تماس بگیرید.
====================================================
عنوان کتاب : سفرنامه ناصر خسرو
نویسنده : ناصرخسرو قبادیانی
تاریخ نشر : اردیبهشت 83
تایپ : لیلا اکبری
سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی
چنین گوید ابومعین الدین ناصر خسرو القبادینی المروزی تاب الله عنه که من مردی دبیر پیشه بودم و از جمله متصرفان در اموال و اعمال سلطانی، و به کارهای دیوانی مشغول بودم و مدتی در آن شغل مباشرت نموده در میان اقران شهرتی یافته بودم. در ربیع الآخر سنه سبع و ثلثین و اربع مایه که امیر خراسان ابوسلیمان جعفری بیک داود بن مکاییل بن سلجوق بود از مرو برفتم که هر حاجت که در آن روز خواهند باری تعالی و تقدس روا کند. به گوشه ای رفتم و دو رکعت نماز بکردم و حاجت خواستم تا خدای تعالی و تبارک مرا توانگری دهد. چون به نزدیک یاران و اصحاب آمدم یکی از ایشان شعری پارسی می خواند. مرا شعری برخوان. هنوز بدو نداده بودم که او همان شعر بعینه آغاز کرد. آن حال به فال نیک گرفتم و با خود گفتم خدای تبارک و تعالی حاجت مرا روا کرد. پس از آنجا به جوزجانان شدم و قرب یک ماه ببودم و شراب پیوسته خوردمی. پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید که قولوا الحق و لو علی انفسکم. شبی در خواب دیدم که یکی مرا گفت چند خواهی خوردن از این شراب که خرد از مردم زایل کند، اگر به هوش باشی بهتر. من جواب گفتم که حکما جز این چیزی نتوانستند ساخت که اندوه دنیا کم کند. جواب داد که بیخودی و بیهوشی راحتی نباشد، حکیم نتوان گفت کسی را که مردم را بیهوشی رهنمون باشد، بلکه چیزی باید طلبید که خرد و هوش را به افزاید. گفتم که من این را از کجا آرم. گفت جوینده یابنده باشد، و پس سوی قبله اشارت کرد و دیگر سخن نگفت. چون از خواب بیدار شدم، آن حال تمام بر یادم بود بر من کار کرد و با خود گفتم که از خواب دوشین بیدار شدم باید که از خواب چهل ساله نیز بیدار گردم. اندیشیدم که تا همه افعال و اعمال خود بدل نکنم فرح نیابم. روز پنجشنبه ششم جمادی الاخر سنه سبع و ثلثین و اربع مایه نیمه دی ماه پارسیان سال بر چهارصد و ده یزدجردی. سر و تن بشستم و به مسجد جامع شدم و نماز بکردم و یاری خواستم از باری تعالی به گذاردن آنچه بر من واجب است و دست باز داشتن از منهیات و ناشایست چنان که حق سبحانه و تعالی فرموده است .
پس از آنجا به شبورغان رفتم. شب به دیه باریاب بودم و از آن جا به راه سنکلان و طالقان به مروالرود شدم. پس به مرو رفتم و از آن شغل که به عهده من بود معاف خواستم و گفتم که مرا عزم سفر قبله است. پس حسابی که بود جواب گفتم و از دنیایی آنچه بود ترک کردم الا اندک ضروری. و بیست و سیم شعبان به عزم نیشابور بیرون آمدم و از مرو به سرخس شدم که سی فرسنگ باشد و از آنجا به نیشابور چهل فرسنگ است. روز شنبه یازدهم شوال در نیشابور شدم. چهارشنبه آخر این ماه کسوف بود و حاکم زمان طغرل بیک محمد بود برادر جعفری بیک. و مدرسه ای فرموده بود به نزدیک بازار سراجان و آن را عمارت می کردند و او به ولایت گیری به اصفهان رفته بود بار اول و دوم ذی القعده از نیشابور بیرون رفتم در صحبت خواجه موفق که خواجه سلطان بود. به راه کوان به قومس رسیدیم و زیارت شیخ بایزید بسطامی بکردم قدس الله روحه. روز آدینه روز هشتم ذی القعده از آنجا مدتی مقام کردم و طلب اهل علم کردم. مردی نشان دادند که او را استاد علی نسائی می گفتند. نزدیک وی شدم. مردی جوان بود سخن به فارسی همی گفت به زبان اهل دیلم و موی گشوده جمعی پیش وی حاضر. گروهی اقلیدس خواندند و گروهی طب وگروهی حساب. در اثنای سخن می گفت که بر استاد ابوعلی سینا رحمه الله علیه چنین خواندم و از وی چنین شنیدم. همانا غرض وی آن بود تا من بدانم که او شاگرد ابوعلی سیناست. چون با ایشان در بحث شدم او گفت من چیزی سپاهانه دانم و هوس دارم که چیزی بخوانم. عجب داشتم و بیرون آمدم گفتم چون چیزی نمی داند چه به دیگری آموزد. و از بلخ تا به ری سه صد و پنجاه فرسنگ حساب کردم. و گویند از ری تا ساوه سی فرسنگ است و از ساوه به همادان سی فرسنگ و از ری به سپاهان پنجاه فرسنگ و به آمل سی فرسنگ. و میان ری و آمل کوه دماوند است مانند گنبدی که آن را لواسان گویند و گویند بر سر چاهی است که نوشادر از آنجا حاصل می شود. و گویند که کبرین نیز. مردم پوست گاو ببرند و پر نوشادر کنند و از سر کوه بغلطانند که به راه نتوان فرود آوردن .
پنجم محرم سنه ثمان و ثلثین و اربعمائه دهم مرداد ماه سنه خمس عشر و اربعمائه از تاریخ فرس به جانب قزوین روانه شدم و به دیه قوهه رسیدم . قحط بود و آنجا یک من نان جو به دو درهم می دادند. از آنجا برفتم، نهم محرم به قزوین رسیدم. باغستان بسیار داشت بی دیوار و خار و هیچ چیز که مانع شود در رفتن راه نبود و قزوین را شهری نیکو دیدم باروی حصین و کنگره بر آن نهاده و بازارها خوب الا آنکه آب در وی اندک بود در کاریز به زیر زمین و رییس آن شهر مردی علوی بود و از همه صناع ها که در آن شهر بود کفشگر بیش تر بود .
دوازدهم محرم سنه ثمان و ثلثین و اربعمائه از قزوین برفتم به راه بیل و قبان که روستاق قزوین است. و از آنجا به دیهی که خرزویل خوانند. من و برادرم و غلامکی هندو که با ما بود زادی اندک داشتیم. برادرم به دیه رفت تا چیزی از بقال بخرد، یکی گفت که چه می خواهی بقال منم. گفتم هرچه باشد ما را شاید که غریبیم و برگذر. گفت هیچ چیز ندارم. بعد از آن هر کجا کسی از این نوع سخن گفتی، گفتمی بقال خرزویل است. چون از آنجا برفتم نشیبی قوی بود چون سه فرسنگ برفتم دیهی از حساب طارم بود برزالحیر می گفتند. گرمسیر و درختان بسیار از انار و انجیر بود و بیشتر خودروی بود و از آنجا برفتم رودی بود که آن را شاه رود می گفتند. بر کنار دیهی بود که خندان می گفتند و باج می ستاندند از جهت امیر امیران و او از ملوک دیلمیان بود و چون آن رود از این دیه بگذرد به رودی دیگر پیوندد که آن را سپیدرود گویند و چون هر دو رود به هم پیوندند به دره ای فرود رود که مشرق است از کوه گیلان و آن آب به گیلان می گذرد و به دریای آبسکون رود و گویند که هزار و چهارصد رودخانه در دریای آبسکون ریزد و گفتند یکهزار و دویست فرسنگ دور است و در میان دریا جزایر است و مردم بسیار و من این حکایت را از مردم شنیدم. اکنون با سر حکایت و کار خود شوم، از خندان تا شمیران سه فرسنگ بیابانکی است همه سنگلاخ و آن قصه ولایت طارم است و به کنار شهر قلعه ای بلند بنیادش بر سنگ خاره نهاده است سه دیوار در گرد او کشیده و کاریزی به میان قلعه قلعه فرو بریده تا کنار رودخانه که از آنجا آب برآورند و به قلعه برند و هزار مرد از مهتر زادگان ولایت در آن قلعه هستند تا کسی بیراهی و سرکشی نتواند کرد و گفتند آن امیر را قلعه های بسیار در ولایت دیلم باشد و عدل و ایمنی تمام باشد چنان که در ولایت او کسی نتواند که از کسی چیزی بستاند و مردمان که در ولایت وی به مسجد آدینه روند همه کفش ها را بیرون مسجد بگذارند و هیچ کس آن کسان را نبرد و این امیر نام خود را بر کاغذ چنین نویسد که مرزبان الدیلم خیل جیلان ابوصالح مولی امیرالمومنین و نامش جستان ابراهیم است. در شمیران مردی نیک دیدم از دربند بود نامش ابوالفضل خلیفه بن علی الفلسوف. مردی اهل بود و با ما کرامت ها کرد و کرم ها نمود و با هم بحث ها کردیم و دوستی افتاد میان ما. مرا گفت چه عزم داری. گفتم سفر قبله را نیت کرده ام گفت حاجت من آنست که به وقت مراجعت گذر بر اینجا کنی تا تو را باز ببینم. بیست و ششم محرم از شمیران می رفتم چهاردهم صفر را به شهر سراب رسیدم و شانزدهم صفر از شهر سراب برفتم و از سعیدآباد گذشتم. بیستم صفر سنه ثمان ثلثین و اربعمائه به شهر تبریز رسیدم و آن پنجم شهریور ماه قدیم بود و آن شهر قصبه آذربایجان است شهری آبادان. طول و عرضش به گام پیمودم هریک هزار و چهارصد بود و پادشاه ولایت آذربایجان را چنین ذکرمی کردند در خطبه الامیر الاجل سیف الدوله و شرف المله ابومنصور و هسودان بن محمد مولی امیرالمومنین. مرا حکایت کردند که بدین شهر زلزله افتاد شب پنجشنبه هفدهم ربیع الاول سنه اربع و ثلثین و اربعمائه و در ایام مسترقه بود پس از نماز خفتن بعضی از شهر خراب شده بود و بعضی دیگر را آسیبی نرسیده بود و گفتند چهل هزار آدمی هلاک شده بودند. و در تبریز قطران نام شاعری را دیدم شعری نیک می گفت اما زبان فارسی نیکو نمی دانست. پیش من آمد دیوان منحیک و دیوان دقیق بیاورد و پیش من بخواند و هر معنی که او مشکل بود از من پرسید با او بگفتم و شرح آن بنوشت و اشعار خود بر من خواند .
چهاردهم ربیع الاول از تبریز روانه شدیم به راه مرند و با لشکری از آن امیر و هسودان تا خوی بشدیم و از آنجا با رسولی برفتم تا برکری و از خوی تا برکری سی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
خصوصیات آرگون وهلیم:( Characteristics of Argon and helium)
.نوشته شده توسط :صادق بیگدلی برگرفته شده از جزوات آموزرشی استاد رفیعی
عمده ترین فاکتور تاثیرگذار روی کارایی گازمحافظ چگالی (دانسیته )گازاست.آرگون تقریبا3/1 برابر از هواو10 برابر از هلیم سنگین تراست .آرگون ،پس ازاینکه ازنازل تورچ خارج شد،پوششی روی منطقه جوشکاری ایجادمی کند،درحالی که هلیم،به این خاطر که ازآرگون سبک تراست ،تمایل به افزایش منطقه محافظت نازل دارد.تجریه اکیدانشان می دهد که برای ایجاد اثرات حفاظتی معادل،جریان هلیم باید 2تا3 برابرجریان آرگون باشد.این رابطه درترکیبات آرگون – هلیم که میزان هلیم بیشراز میزان آرگون است نیزصادق است.خصوصیات مهم این گازها رابطه ولتاژ – جریان قوس تنگستن درهلیم وآرگون می باشد.درهمه سطوح جریان،برای قوس های معادل ،ولتاژ قوس حاصله ازهلیم،به میزان قابل توجهی بیشتراز آرگون است .ازآنجا که گرمای قوس تقریباتوسط میزلن جریان وولتاژ تولیدی (نیروی قوس ) اندازه گیری می شود،هلیم گرمانی بیشتری نسبت به آرگون ایجاد می کند.مزیت این گرما،آنجایی مورد توجه قرارمی گیرد که موادضخیم جوشکاری می شود وفلزات دارای رسانای گرمایی بالا یادرجه ذوب نسبتابالاهستند،لیکن باید اشاره شود درجریان های ضعیف تر،منحنی های ولت – آمپر ازمیان ولتاژ مینیم درسطح جریانی حدود 90 آمپر،بعدازآنکه باکاهش جریان،ولتاژ افزایش پیدامی کند ،عبور می نمایند.درهلیم،این افزایش ولتاژ دررنج 50 تا 150 آمپرهنگامیکه بیشترعملیات جوشکاری موادنازک انجام شده است ،صورت می پذیرد.ازآنجاکه افزایش ولتاژ درآرگون ،زیرجریان 50 آمپر صورت می گیرد،بااستفاده از آرگون دررنج جریان 50 تا150 آمپر،اپراتور هنگام جوشکاری کنترل بیشتری روی طول قوس دارد.واضح است که هنگام کارباآرگون ،برای ایجاد ولتاژ مساوی ،باید ازجریان بسیاربالاتری نسبت به هلیم استفاده شود .ازآنجا که درجریان های مساوی سوختگی کناره جوش درهردونوع گازروی می دهد،لذا هلیم درسرعت های بالاتر،باعث ایجاد جوشهایی بهترمی شود .دیگر شاخه تاثیرگذر،پایداری قوس است.هردوگاز باجریان مستقیم قوس پایدار ایجادمی کنند.هنگام کار باجریان متناوب که درجوشکاری آلومینیوم ومنیزیم کاربرد وسیعی دارد،آرگون باعث ایجاد قوس پایدارتر وعملیات تمیزکنندگی بهتری می شود که دراین مورد برتری آرگون نسبت به هلیم کاملا مشهوراست.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
Definition and Nature of Goodwill
A major part of the problem of accounting for goodwill is agreeing on a definition of the term itself.
In the 1880's, the first definition reflected goodwill as the difference between the purchase price and the book value of an acquired company's assets. Goodwill definition's have evolved since that time and may be defined in two different manners today:
The residuum approach and the excess profits approach
In the residuum approach, goodwill is defined as the difference between the purchase price and the fair market value of an acquired company's assets. Goodwill is an leftover amount that cannot be identified, after a thorough investigation, as any other tangible or intangible asset. This is very similar to the nineteenth century definition.
In the excess profits approach, goodwill is the difference between the combined company's profits over normal earnings for a similar business. Under this definition, the present value of the projected future excess earnings is determined and recorded as goodwill. This concept is very difficult to measure since future earnings have no certainty. Goodwill can arise in two different ways:
1) It can be internally generated or
2) it can be acquired as part of the acquisition of another company. Both types of goodwill have been recorded in the past. However, only acquired goodwill is currently allowed to be recorded.
Accounting Methods For Goodwill
The three qualitative characteristics most directly concerned with goodwill are reliability, prudence (not deliberate understatement) and consistency. Although much has been written on the problem of accounting for goodwill during the past century, a solution remains elusive. The treatment of goodwill has changed over the years. The four different methods of accounting for goodwill are discussed in the following paragraphs.
1. Write-off
Under this method, goodwill is immediately written off against an account in the stockholders' equity section, generally retained earnings. Advocates of this method argue that goodwill is not measurable and has no true future value. Thus, it should be written off against stockholders' equity.
Another rationale for this method is that overpayment for the assets of an acquired company represents the expectation of superior future earnings. Since these earnings eventually endup in the stockholders' equity, they can be offset against the excess acquisition payment.
Writing off goodwill immediately can lead to distorted results when tangible assets are undervalued allowing goodwill to be overstated. Even though there are some good arguments for write-off method, it appears that it was used because it was the easiest and most widely used and not because it was conceptually correct.
2. Capitalization
This approach's proponents argue that if goodwill is as important as asset as many beleive, it belongs on the balance sheet. One problem with capitalization of goodwill is determining the proper amount to capitalize. Current practice follows the residuum approach.
One way of correcting the misuse of goodwill is through the hidden assets approach. Under this approach, the excess purchase price that companies pay over fair market value of the assets is for assets that are hidden from the balance sheet. Hidden assets should be identified and recorded on the balance sheet, then amortized over their useful life. If they were, goodwill account would probably be much smaller than in current practice and financial statements would probably be more useful.
3. Non-Amortization
Capitalization of goodwill without amortization allows the most advantageous financial reporting figures. A company gets to record an asset instead of a decrease in stockholders' equity and net income is not periodically reduced. However, it probably would result in more abuse than any other method.
The rationale for non-amortization is premised on the notion that goodwill does not decrease in value. High managerial ability, good name and reputation, and excellent staff generally do not decrease in value but they increase in value. Goodwill could be viewed as an investment and should stay on the balance sheet unamortized. But, without amortization, abuse may occur, and the goodwill account will lose what limited significance it has now.
4. Amortization
Amortization enables companies to match the cost of intangible assets over the period deemed to benefit from their acquisition. Main arguments for amortization are the abuse of non-amortization and the unreliability of earnings without some attempt to recognize the impact. When amortization became required, the period for write-off became the focus. If the life of the asset is non determinable, which is normally the case with goodwill, amortization over a maximum of forty years should be used. This lengthy period was set to allow a minimum impact to the net income.
تعریف و طبیعی سرقفلی :
قسمت عمده مشکل توضیح دادن سرقفلی ، توافق برسر تعریف کردن سرقفلی است . در دهه 1880 ، در اولین تعریف ، به سرقفلی بعنوان تفاوت بین قیمت خرید و ارزش دفتری دارایی های کسب شده توسط شرکت نگریسته می شد . تعریف سرقفلی از آن زمان پدیدار شد وممکن است امروزه به دو شکل مختلف تعریف شود : روش باقیمانده و روش سود اضافی . در روش باقیمانده سرقفلی به عنوان تفاوت بین قیمت خرید و ارزش بازار مکاره دارایی های کسب شده شرکت تعریف می شود . سرقفلی یک مقدار باقیمانده است که نمی توان آن را شناسایی کرد (بعد از بررسی های کامل و دقیق مثل دیگر دارایی های قابل لمس و غیر قابل لمس نمی توان شناسایی اش کرد) . این امر بسیار شبیه تعریف قرن نوزدهم است . درروش سود اضافی ، سرقفلی تفاوت بین سودهای ترکیب شده شرکت در عایدی های نرمال برای یک کسب و کار مشابه می باشد . بر اساس این تعریف ، ارزش کنونی شرکت عایدی های برنامه ریزی اضافی آینده ، به عنوان سرقفلی تعیین می شود وثبت می گردد . اندازه گیری این مفهوم بسیار مشکل است زیرا عایدی های آینده ، امر مسلمی نیستند . سرقفلی از دو راه مختلف بوجود می آید : 1-می تواند از درون بوجود بیاید ، یا 2-می تواند به عنوان قسمتی