دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

دانشکده

دانلود فایل ها و تحقیقات دانشگاهی ,جزوات آموزشی

تحقیق در مورد نقش مالچ ها در زراعت د یم.DOC

تحقیق در مورد نقش مالچ ها در زراعت د یم.DOC

 

فرمت فایل : ورد Word

 (  قابلیت ویرایش )

 

 

 

قسمتی از متن ورد .....

 

تعداد صفحات : 9 صفحه

عنوان : نقش مالچ ها ( خاکپوش ها ) در زراعت دیم چکیده مقصود از مالچ عبارتست از هر ماده ای که در سطح خاک روئیده و در همان محل نگهداری شده,هر ماده ای که در خاک روئیده ولی قبل از قرار گرفتن در جای اصلی خود تغییر ماهیت داده شده باشدرا شامل می شود.
دلائل استفاده از مالچ ها شامل : تعدیل درجه حرارت خاک – اثرات عناصر غذائی خاک – کنترل شوری خاک بهبود ساختمان خاک – کنترل کیفیت گیاه و کنترل علفهای هرز می باشد.
بسیاری از خواص و شرایط خاک به طور مستقیم یا غیر مستقیم تحت تاثیر مالچ ها قرار می گیرند.
از جمله این خواص : آب خاک از طریق کنترل روناب – افزایش نفوذپذیری – کاهش تبخیر و کنترل علف هرز – درجه حرارت خاک از طریق ممانعت از تابش خورشید و غیره .
.
.
می باشد.
در مناطقی که خاک به طور موثری از مالچ پوشیده شده افزایش عملکرد غالباً قابل توجه است .
افزایش عملکرد ناشی از افزایش رژیم آّب و درجه حرارت خاک , اصلاح ساختمان خاک , اصلاح شوری خاک و کنترل فرسایش و سایر عوامل خاکی و محیطی گیاه در ارتباط با استفاده از مالچ ها بوده است .
مقدمه : تاریخ کاربرد مالچ ها در خاک احتمالا به قدمت کشاورزی می رسد.
رومیان باستان جهت صرفه جویی آب سنگها را در سطح خاک قرار می دادند.
این عملیات مناسب مناطقی بودند که دسترسی به کارگر به آسانی میسر نبود.
اما با معرفی کشاورزی مکانیزه آنها دیگر عملی نبودند.
در کشاورزی مکانیزه امروز از بقایای گیاهی زراعی باقیمانده در مزرعه یا در مورد گیاهان با ارزش از موادی که در جای دیگر ساخته شده و به مزرعه انتقال یافته اند به عنوان مالچ استفاده می کنند .
دلائل استفاده از مالچ ها : مالچ ها به دلائل متفاوتی به کاربرده می شوند اما زراعت در مناطق خشک , صرفه جویی آب و کنترل فرسایش بدون شک از اهم این دلایل می باشند.
اگر مالچ ها به طور صحیح به کار برده شوند مطمئناً در کنترل فرسایش آبی و بادی موثر خواهند بود .
سایر دلائل استفاده از مالچ ها شامل: تعدیل درجه حرارت خاک – اثرات عناصر غذائی خاک – کنترل شوری خاک – بهبود ساختمان خاک – کنترل کیفیت گیاه و کنترل علفهای هرز می باشد.
تعاریف مقصود از مالچ عبارتست از هر ماده ای که در سطح خاک روئیده و در همان محل نگهداری شده ؛ هر ماده ای که در خاک روئیده ولی قبل از قرار گرفتن در جای اصلی خود تغییر ماهیت داده شده باشد ؛ و هر ماده ای که تهیه یا ساخته شده و قبل از قرار گرفتن در محل اصلی به آنجا حمل شده است .
منظور از زراعت دیم به معنای وسیع کلمه کشاورزی بدون آبیاری می باشد .
این عمل در هر منطقه جغرافیایی می تواند انجام شود .
زراعت دیم ,عبارتست از کشاورزی در مناطقی که تبخیر و تعرق مطلق بیشتر از مقدار آبی است که توسط نزولات آسمانی تامین می گردد.
بررسی مطالعات قبلی بسیاری از خواص و شرایط خاک به طور مستقیم یا غیر مستقیم تحت تاثیر مالچ ها قرار می گیرند.
از جمله این خواص : آب خاک از طریق کنترل روناب – افزایش نفوذپذیری – کاهش تبخیر و کنترل علف هرز – درجه حرارت خاک از طریق ممانعت از تابش خورشید – هدایت و نگهداری گرما و خنک شدن در اثر تبخیر – مواد غذایی خاک از طریق افزایش مواد آلی , نیتریفیکاسی

 



خرید و دانلود تحقیق در مورد نقش مالچ ها در زراعت د یم.DOC


تحقیق در مورد کود.Doc

تحقیق در مورد کود.Doc

 

فرمت فایل : ورد Word

 (  قابلیت ویرایش )

 

 

 

قسمتی از متن ورد .....

 

تعداد صفحات : 21 صفحه

فهرست مطالب مقدمه 2 مواد غذایی 3 ازت 3 انواع کود نیتروژن 4 فسفر 4 عوامل مؤثر در نگهداری فسفر در خاک 5 پتاسیم 6 کلسیم 7 منیزیم 8 منگنز 8 مس 8 روی 8 گوگرد 9 برخی از علائم کمبود عناصر غذایی در گیاه 9 زمان و روش کود دهی 10 اثرات کودهای شیمیایی در خاک و محصول 13 کودهای طبیعی آلی 15 اثر کود دامی در حاصلخیزی خاک 16 مقدار و روش مصرف کود دامی 17 کود سبز 17 روشهای تشخیص کمبود عناصر غذایی 18 عوامل مؤثر دیگر در حفظ حاصلخیزی خاک 19 نتیجه 19 کمپوست 19 سایر کودهای آلی 20 مقدمه با توجه به افزایش روز افزون جمعیت و ترقی سطح درآمد تقاضا برای خرید مواد غذایی روز به روز افزایش می یابد .
از این رو ضروری است که ت

 



خرید و دانلود تحقیق در مورد کود.Doc


تحقیق در مورد کنش‌های متقابل به علت وجود یا فقدان علف‌های هرز.Doc

تحقیق در مورد کنش‌های متقابل به علت وجود یا فقدان علف‌های هرز.Doc

 

فرمت فایل : ورد Word

 (  قابلیت ویرایش )

 

 

 

قسمتی از متن ورد .....

 

تعداد صفحات : 17 صفحه

کنش‌های متقابل به علت وجود یا فقدان علف‌های هرز : a : مرور تغییر علف هرز محیط پرورش میکروب : گیاهان محیطی را که در آن زندگی میکنند تغییر میدهند.
آنها کسرهای مشخصی از تابش خورشیدی را جذب میکنند و به کار میگیرند آنها آب را جذب میکنند و آن را درمحیط بیرون میدهند و آنها مغذی‌ها را جذب میکنند و دوباره دراکوسیستم دوباره پخش میشوند و آنها به طور فیزیکی حرکت هوا را تغییر میدهند.
آنها نتایج عمیق این تغییران زیستگاه میکروبی در دیگر موجودات زنده هستند کهدر اکو سیستم وجود دارند .
این ممکن است به میزانی باشد که موجودات زنده دیگر نتوانند بدون نفوذ اعمال شده به وسیله وجود گیاهان بقا کنند.
علفهای هرز گیاهانی هستند و ازاینرو وجودشان یا حذفشان زیستگاه را برای این موجودات زنده دیگر تغییر خواهد داد.
علفهای هرز غالبا میتوانند مقدار نسبتا زیادی از پوشش گیاهی اکوسیستمی خاص را که آنها درآن رشد میکنند اشغال کنند.
علفهای هرز نهال دریک محصول ردیفی کاملا فاصله دار ممکن است به زیادی 95درصد از توده زیستی گیاه موجودردرزمین را کمک کند یا علفهای هرز ممکن است جزء سازنده تعرقی کلی اکوسیستم باغ برگریز پاییزی نشان دهد زمانیکه درختان یک طبقه از جنگل خواب رونده هستند یا قبل از ازسرگیری‌های رشد درخت دراویل بهارمشاهده میشوند.
درمناطق بدون محصول ازقبیل کرانه دیواری آبرو و نرده‌ها و کنار جاده‌ها تنها پوشش گیاهی موجود ممکن است علفهای هرز باشند.
اما میزان کلی که بهسازی رخ میدهد بستگی به نسبت علف هرز به پوشش گیاهی غیر علف هرز دارد که در اکوسیستمهای خاصی وجود دارند.
این تغییرات میتواند شامل موارد زیر باشد : کیفیت یا کمیت نور : میتواند اثراتی برروی کلیه انواع آفات بگذارد اما احتمالا بیشترین اهمیت را برای محصولات اولیه دیگر دارد.
آب در خاک : اهمیت اولیه ای برای دیگر گیاهان دارد اما میتواند اثرات مستقیمی بر روی دیگر موجودات زنده متولد شده در خاک بخصوص بیماریزاها و و کرم‌های نخی دارد ازآنجائیکه گونه‌های خاص برای مراحل خاص چرخه زندگیشان نیاز به آب جاری دارد .
آب در هوا : بر موجودات زنده حساس به رطوبت نسبی تاثیر میگذارد و احتمالا برای بیماریزاهای خاص مهمترین است .
دما درخاک و در سایبان : دمای محیطی فعالیت و میزان رشد همه موجودات زنده خونسرد را تنظیم میکند.
این پایه ای برای مفهوم میزان روزبرای پیش بینی کردن رشد جمعیت آفت است.
دمای خاک یا سایبان تغییر کرده ازاینرو میتواند میزان تغییر یا رشد جمعیت آفت را تغییر دهد.
پناهگاه : این ترکیبی از پارامترهای بالا است که میتواند برای بسیاری از آفتهای مهره دار و بی مهره که در فضای باز بقا نمیکنند است بحرانی باشد.
مواد مغذی در گیاهان :‌ ماده مغذی تغییر کرده خاک دسترسی داشتن به گیاهان را تغییر میدهد که ازاینرو میتوانند ظاهر و ارزش غذایی گیاه با دیگر آفات را تغیییر دهند و میتوانند توانایی گیاه را برای تحمل کردن حمله آفت تغییر دهند.
بزرگی چنین تغییرات محیطی میکروبی بعلت علفهای هرز به طور ضعیفی ثبت شده است .
دربخشهای بعدی این فصل بسیاری از کنش‌های متقابل بین علفهای هرز و دیگر آفات ذکر شده‌اند اما مکانیسمهایی برای کنشهای متقابل دراکثر موارد تعیین نشده اند.<br

 

 



خرید و دانلود تحقیق در مورد کنش‌های متقابل به علت وجود یا فقدان علف‌های هرز.Doc


تحقیق در مورد کارآفرینی شغل doc

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 8 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

کارآفرینی یک شغل است یا یک سبک زندگی-Entrepreneurship : A career or a lifestyle

خلاصه : در این مقاله ً کارآفرینی ً از منظر یا رویکرد و روشی دیگر مورد بررسی قرار می گیرد و خواستگاه و قلمرو آن فقط به حوزه کسب و کار محدود نمی شود . در این مقاله نویسنده ، تعریف و تبیین کارآفرینی را با دو روش استقرائی و قیاسی مورد مقایسه قرار می دهد . وی معتقد است مطالعه و پژوهش در خصوص کار آفرینی با روش قیاسی منتهی به شناخت رفتار کارآفرینانه می گردد رفتاری که تمام حوزه های اقتصادی ، فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی کارآفرینی را در بر می گیرد ، در حالیکه مطالعات استقرائی در خصوص کارآفرینی تنها رفتار کارآفرینان را در حوزه کسب و کار مورد بررسی و شناخت قرار می دهد به عبارت دیگر یکی رفتار کارآفرینانه ( entrepreneurial behaviour) را بطور عام یا مجزا در هر یک از حوزه های اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی جستجو و معرفی می کند و دیگری رفتار کارآفرینان را یعنی کسانی که فقط در حوزه کسب و کار، رفتار کارآفرینانه داشته اند . نهایتاً نتیجه می گیرد کارآفرینی تنها یک شغل نیست بلکه یک سبک تفکر یا یک فرهنگ و سبک زندگی است و زوایای مختلف آن را شرح می دهد. در پایان زندگی کارآفرینانه در اسلام مطرح و فرد حازم بعنوان کارآفرین معرفی می گردد . خوشبختانه چند سالی است که تب کارآفرینی همچون تب واقعی که علامت دفاع و واکنش طبیعی بدن نسبت به ورود یک میکروب خارجی است بعنوان علامت دفاع و درمان بیکاری و اشتغال زایی در چهره دولتمردان و دلسوزان نظام جمهوری اسلامی به خوبی و وضوح مشهود است . اگرچه فرصت طلبان و رانتخواران اقتصادی نیز خود را با تب مصنوعی به این چهره نمایان ساخته اند و سیلی های زیادی به تب داران واقعی نظام و کارآفرینان اقتصادی و اجتماعی جامعه زده اند ، اما در مجموع طرحِ موضوع کارآفرینی در دولت و مجلس امری مبارک و خیر است.

در چنین شرایطی چنانچه صاحب نظران کارآفرینی کشور احساس مسئولیت نکنند و با یک همت گروهی ، جایگاه ، رسالت و مفهوم حقیقی کارآفرینی را تبیین و معرفی ننمایتد و از آن حفاظت و صیانت نکنند ممکن است همچون بسیاری از امور ضروری و مفید دیگر به انحراف ، باد فراموشی و نهایتاً به نابودی کشیده شود .

کارآفرینی اگرچه یک شغل نیست و ترویج فرهنگ آن در جامعه ، ابتدا موجب افزایش بیکاری می شود اما موتور توسعه است و بیکاری های پنهان را نه تنها آشکار و درمان می کند ، بلکه باعث پیشگیری از آن نیز می شود . در اینجا این سؤال مطرح می گردد که اگر کارآفرینی یک شغل نیست و اساساً کارآفرین در پی ایجاد شغل نیست و نتیجه کار او نیز ممکن است بیکاری را افزایش دهد، پس کارآفرینی چیست و کارآفرین کیست ؟ چرا آنها را موتور توسعه اقتصادی نامیده اند ؟ آیا کارآفرینی انواع مختلفی دارد ؟ آیا ویژگیهای روانشناختی و جمعیت شناختی کارآفرینان اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی با هم تفاوت دارند ؟ و ...

واژه « کارآفرینی » در زبان فارسی واژه ای است نو که معنای لغوی آن ، شنونده یا خواننده نا آشنا به مفهوم اصلی آن را ، که ترجمه کلمه انگلیسی Entrepreneurship است به اشتباه می اندازد . این واژه اغلب در اذهان ، مفهوم ’’‌ اشتغالزائی ’’ و ارتباط مستقیم و ذاتی با کار ( آن هم از نوع فیزیکی آن ) را تداعی می کند ، در حالیکه کارآفرینی به معنی حقیقی خود تعاریف مختلف و متنوعی دارد . بطور کلی می توان گفت که اساس و جوهره اغلب تعاریف ارائه شده در فرهنگ غرب به مفهوم « فرآیند خلق ثروت » یا « تخریب خلاق » می باشد که طبیعتاً چنان فرآیند و چنین تخریبی توأم و همراه با ریسک است .

متأسفانه عده ای در کشور ، کارآفرینی را بعنوان یک شغل معرفی می کنند و آنها را در کنار کارگر ، مدیر ، مهندس ، پزشک ، خلبان ، وکیل ، جوشکار و ... قرار می دهند و عده ای دیگر آنرا شغل آفرینی می دانند، عده ای دیگر کارآفرین را کسی می دانند که فقط بتواند کارگاه یا کارخانه یا شرکتی را تأسیس ، راه اندازی و مدیریت نماید و ریسک آن را متقبل شود . عده ای دیگر فقط صاحبان کسب و کارهای کوچک و نوآور را کارآفرین می دانند و عده ای شالوده کار را در عصر فرا صنعتی « کارآفرینی » و در عصر صنعت « استخدام » معرفی می کنند ، عده ای دیگر کارآفرینی را مترادف با شغل آزاد و کارآفرین را به معنی کارفرما و سرمایه دار تلقی می کنند . علاوه بر برداشتهای غلط فوق که در ایران رایج شده است در جهان نیز وجه مشترک و بستر تمام تعاریف ، تفاسیر و ابعاد مختلف کارآفرینی منحصر به ً کار ً و ً اقتصاد ً می شود به عبارت دیگر تاکنون کارآفرینی ، در جهان فقط در حوزه کسب و کار و آن هم در بعد اقتصادی مطرح بوده است و آنجائی هم که از کارآفرینی اجتماعی (social entrepreneurship) ، سیاسی (political entrepreneurship) و یا فرهنگی (cultural entrepreneurship) صحبت شده است عمدتاً به معنی کشف ، جذب و بهره برداری از فرصت های سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی درآمدزا و سودآور بوده است نه صرف کارآفرینی اجتماعی ، سیاسی یا فرهنگی . به عبارت دیگر وقتی در غرب صحبت از کارآفرینی اجتماعی می شود عمدتاً منظور این است که از طریق کسب و کار ، درآمدی برای امور اجتماعی وعام المنفعه حاصل نمایند و یا ساختار اجتماعی ، سیاسی یا فرهنگی کشورشان را برای تسهیل و حمایت از کارآفرینی اقتصادی تغییر ، اصلاح یا تکمیل نمایند ، ( علاقه مندان می توانند لیست کامل کارآفرینان اجتماعی و نوع فعالیتهای آنها را از طریق مجله الکترونیکی www.changmakers.net بدست آورند).

در فرهنگ غرب وقتی صحبت از کارآفرینی فرهنگی می شود منظور این است که کسب و کار تازه ای در عرصه فرهنگ ایجاد کنند و یا برای افزایش فروش محصولات فرهنگی استراتژی کارآفرینانه را بکار گیرند و ... بهر حال در آن فرهنگ ، هدف از کارآفرینی فرهنگی و اجتماعی یا سیاسی ، تخریب خلاق در اصالت ، رسالت ، روشها ، مؤلفه ها و ساختار فرهنگ ، اجتماع یا سیاست نیست و تقریباً هرآنچه که به این نام مطرح می شود نهایتاً به منظور تقویت کارآفرینی اقتصادی است . برای روشن تر شدن موضوع لازم است بدانیم که ادبیات کارآفرینی نشان می دهد کارآفرینی تاکنون از طریق مدل استقرائی تعریف و تبیین گردیده است یعنی همانطور که در شکل زیر دیده می شود ابتدا شاخصها و ویژگی های شخصیتی و رفتاری افراد موفق در کسب و کار مورد شناسائی قرار گرفته و سپس بر اساس آن مؤلفه ها ، ابعاد ، مفاهیم، فرضیه ها و مدلهایی را برای کارآفرینی طراحی و ارائه نموده اند . بدین ترتیب و با این رویکرد یا روش که مدل استفرائی نامیده می شود کارآفرینی فقط در بعد اقتصادی تعریف و تبین شده است و لذا فقط رفتار کارآفرینانی مورد بررسی و شناخت قرار گرفته است که در حوزه کسب و کار فعال بوده اند .

اما از آنجایی که حوزه فعالیتهای کارآفرینانه محدود به امور کسب و کار نمانده و به مرور این قلمرو گسترش یافته ، وقت آن رسیده است که از روش قیاسی به موضوع کارآفرینی نگاه شود یعنی ابتدا گمانه زنی ، نظریه پردازی ، مدل سازی و فرضیه پردازی شود و سپس مفاهیم و ابعاد و مؤلفه های کارآفرینی شناسایی و تبین گردد تا نهایتاً به رفتار کارآفرینانه برسیم که تنها به حوزه کسب و کار محدود نمی باشد و می توانید رفتار کارآفرینانه را در حوزه سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی نیز به معنی حقیقی و محض آن یعنی بدون زمینه و فعالیتهای اقتصادی و جدا از فرصتهای درآمدزا شناسایی و تعریف نمائید . بعنوان مثال کارآفرینی فرهنگی با این رویکرد یعنی خلاقیت و نو آوری یا تخریب خلاق در فرهنگ جامعه نه در محصولات فرهنگی یا به عبارت دیگر ایجاد چیزی ارزشمند در فرهنگ جامعه ، و کارآفرینی اجتماعی یعنی تخریب خلاق در ساز و کارها، قوانین ، عرف و عادات و رسوم یا مناسبات و روابط اجتماعی و ... بدین ترتیب رفتار کارآفرینان فرهنگی ، سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی بطور جداگانه شناسائی ، تعریف و با یکدیگر تطبیق داده خواهند شد . بر اساس رویکرد قیاسی تعریف کارآفرینی عبارت است از ارزش آفرینی و کارآفرین کسی است که بتواند ارزشی را در جامعه خلق نماید چه ارزش مادی ، و چه ارزش معنوی ، سیاسی ، فرهنگی یا اجتماعی ، بنابر این کارآفرینان اجتماعی کسانی هستند که در صدد شناسائی و رفع نیازهای اجتماعی جامعه اند و در این راه از اعتبار اجتماعی خود مایه می گذارند و برای رسیدن به هدف و مأموریت خود دست به ایثار و از خود گذشتگی می زنند , همچنانکه کارآفرینان سیاسی در صدد شناسائی نیازها و خلاء های سیاسی جامعه / جهان هستند و می کوشند تا موانع سیاسی موجود را جهت رشد و توسعه جامعه و استقرار عدالت و دموکراسی شناسائی و از سر راه بردارند ، البته از طریقی نو و کارآفرینانه . و بالاخره کارآفرینان فرهنگی افرادی هستند که ارزشهای فرهنگی را در جامعه خلق،کشف و یا احیا می نمایند . در هر صورت هر یک از کارآفرینان اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی همچون کارآفرینان اقتصادی دائماَ در جستجوی نیازها و فرصتها هستند تا از طریق خلاقیت ، ریسک پذیری و رهبری ، ارزشی را در جامعه ایجاد و خلاء یا نقصی را دفع و اصلاح نمایند . بنابراین می توان گفت : کارآفرینی یک شغل نیست که فقط در بعد اقتصادی و آنهم در حوزۀ کسب و کار مطرح باشد بلکه فراتر از آن یعنی یک سبک زندگی یا یک فرهنگ است که همواره همراه کارآفرین است و بر تمام شئونات زندگی او تاثیر می گذارد از جهان بینی و ایدئولوژی و انتخاب دین وی گرفته تا انتخاب همسر ، شغل و حرفه و روش انجام کارهایش .لذا کسی که دارای ویژگیهای کارآفرینانه است الزاماَ نباید وارد حوزه کسب و کار و بعد اقتصادی کارآفرینی شود . همانطور که افراد زیادی در حوزه های فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی فعالیت می کنند و دارای ویژگیهای کارآفرینانه هستند ولی صاحب کسب و کاری نیستند و یا برعکس افراد زیادی هستند که در موقعیتهای کارآفرینانه قرار دارند یعنی صاحب کسب و کاری هستند اما رفتار کارآفرینانه ندارند . لذا یک خانم خانه دار، یک محصل ، یک نویسنده ، یک خبرنگار ، یک استاد دانشگاه ، یک سیاستمدار ، یک کارخانه دار، یک روحانی، یک تاجر یا یک کارگر می تواند رفتار کارآفرینانه داشته باشد یا نداشته باشد . بطور کلی می توان گفت کارآفرینان به سبک خاصی زندگی می کنند ، با عینک خاصی به جهان نگاه می کنند و به روش خاصی با مسائل و مشکلات و پدیده ها برخورد می کنند آنها یک زندگی کارآفرینانه دارند که ممکن است در این زندگی کسب وکار کارآفرینانه ای داشته باشند یا نداشته باشند . مشخصات چنین زندگی ای ذیلاَ توضیح داده می شود .

زندگی کارآفرینانه زندگی ای است که جستجوگری ، تکاپو و تلاش مستمر و بدون وقفه برای رسیدن به کمال ، اساس آن است . زندگی ای که باید دائماً در جستجوی میان برها باشی و خلاقیت جوهره آن است . زندگی ای که هیچ گاه به وضع موجود اکتفا نمی شود و در حالیکه باید با یک چشم به آینده بنگری با چشم دیگرت باید به دنبال شکار ایده ها و فرصتها از گذشته و حال باشی . زندگی ای که در آن شوق و صراحت و نشاط و صداقت و مثبت اندیشی آذوقه راه و سفر است ، سفری سخت و خطرناک و مهیج و پایان ناپذیر . زندگی ای که در آن ارزش فرصتها بسیار بیشتر از ارزش طلاست . زندگی ای که در آن امروزت با فردایت یکسان نیست و هر لحظه باید تصمیمی جدی و سرنوشت ساز بگیری . زندگی ای که بی توجهی به شرایط محیطی هر لحظه نقاط قوتت را تبدیل به نقاط ضعف می کند . زندگی ای که در آن شکست مفهومی دیگر دارد و گاهی باید عمداً راه اشتباه را طی کنی تا به جواب درست برسی . زندگی ای که ارزشها و قوائد، آنرا همواره باید زیر ذره بین قرار دهی و از نو ارزیابی و ارزش گذاری کنی . زندگی ای که اغلب توأم با حیرت و ابهام است و گاهی با وجود آنکه هدف داری اما تا رسیدن به آن ، از آن بیخبری . زندگی ای که در آن باید تا آنجا احساساتی شوی که منطقت اجازه می دهد منطقی که دائماً بازبینی می شود . زندگی ای که در آن باید با کسانی هم اتاق شوی که اغلب تا آنجا منطقی هستند که احساساتشان اجازه می دهد . در این زندگی باید پازلی را حل کنی که تصویر نهایی آن را ندیده ای با این وجود امیدوار هستی و ندائی از دورن همواره تو را به سمت چشم انداز هدایت می کند . زندگی ای که در آن عشق رسیدن به مقصد خواب را از چشمانت می گیرد و برای موفقیت حتما باید اول طعم شکست را بچشی . زندگی ای که اگر برای آینده ات برنامه ای نداشته باشی دیگرن برایت برنامه ریزی می کنند . زندگی ای که برای پول در آوردن اول باید از پول چشم پوشی کنی تا بتوانی نانی به کف آری و به غفلت نخوری. زندگی ای که در آن موفقیت بذر شکست را با خود نمی پاشد ، بلکه برعکس شکستها بذر موفقیت با خود می پاشند ، زندگی ای که در آن اساساً شکست به معنی واقعه ای است که هنوز فوائد آن تبدیل به سود نشده است و معیارهای موفقیت با معیارهای رایج سنجیده نمی شود . زندگی ای که در آن شوخی و مزاح و بازی گاهی جدی تر از جدی است و امور بسیار جدی گاهی شوخی تر از شوخی می شوند . زندگی ای که در آن بیشتر فکر می کنی که چطور فکر کنی تا اینکه به چیزی فکر کنی ، یک سئوال خوب و به جا بهتر از هزارها پاسخ خوب و به جا ارزش دارد و بیشتر از آن که به موضوع فکر کنی به انتخاب موضوع و تعریف صحیح آن فکر می کنی . زندگی ای که در آن با وجود اینکه می دانی رسیدن به کمال به کوشش نیست به جوشش است ولی تا می توانی می کوشی و در این راه دو صد گفته ، برایت چو نیم کردار ارزش ندارد .

بله کارآفرینی یک سبک زندگی است ، زندگی ای که در آن خواستنِ چیزی هنگامی خواستن بحساب می آید که آن را بخواهی و برای آن اقدامی بکنی I want what I want when I want It و توانستن هنگامی اتفاق می افتد که نمی توانم را فراموش کرده باشی . زندگی ای که در آن بجز اندیشه هیچ چیز کاملا در اختیار تو نیست و برای مسلمان ماندن باید هر لحظه ایمانت را تازه گردانی . زندگی ای که برای بقا در کسب و کار باید حرف نوئی برای گفتن داشته باشی و بدون خلاقیت محکوم به فنا خواهی بود ضمن اینکه همواره نگران این هستی که مبادا اختراعهایت وسیله ای تکامل یافته برای رسیدن به هدفی تکامل نیافته باشد . زندگی ای که در آن چیز تازه ای بدست نمی آید مگر اینکه تازه ای برایت کهنه شود . بله در این زندگی تصور و خیال برتر از دانش است ، زندگی ای که در آن خلاقیت به معنویت می انجامد و معنویت به خلاقیت . زندگی ای که در آن خود شناسی یعنی خداشناسی و خود شناسی یعنی آگاهی از کارکرد سیستم فراشناختی ذهن و کنترل آن ، در این زندگی است که افراد به فرا آگاهی می رسند و با دقت در فهم خود و رسیدن به خویشتنِ خویش یک ساعت تفکرشان بهتر از سالها عبادت می شود . زندگی ای که در آن سازمانها پاسخهای درست به سئولهای غلط نمی دهند و هر کارمند و مدیری یاد می گیرد که چطور یاد بگیرد و چطور فراموش کند(learning how to learn , learning relearning , learning how to forget) ، در این زندگی سازمانها می دانند که فراتر از کارکنانشان نمی توانند بروند و به خوبی یاد گرفته اند تا زمانی که به روشهای قبلی تفکر می کنند نمی توانند سبک مدیریت و سازمان خود را توسعه و بهبود بخشند، آنها می دانند که مسائل امروزشان با راه حلهای دیروز حل نمی شود و حل مسائل امروز با راه حلهای روز نیز برایشان کارساز نیست چون آنها باید مسائل آتی خود را با راه حلهای آتی اما امروز حل کنند .

بله زندگی کارآفرینانه یعنی زندگی ای که تنها از سمت چپ مغز استفاده نمی شود ، بلکه سمت راست مغز بطور مستمر و فعال مورد استفاده قرار می گیرد و سبکهای مختلف تفکر بطور آگاهانه انتخاب و در حل مسائل بکار می رود . زندگی ای که در آن عقل به اندازه ای رشد می یابد که دست خود را به عاقل تراز خود می دهد و بعضی اوقات دستش را به دل می دهد و می گوید از این جا به بعد کارِ من نیست . زندگی ای که در آن کل نگری و جزء نگری ، محافظه کاری و ریسک پذیری ، وافعیتها و آرمانها ، نظم و نوآوری و بسیاری از این قبیل اضداد با هم جمع می شوند و کارآفرین کامل جمع اضداد نامیده می شود. در این زندگی سازمانها بر اساس شایسته سالاری کارکنان خود را انتخاب می کنند و از بوروکراسی اداری ، مقررات خشک ، و کنترل سخت گیر و جرء نگر و همچنین روابط رسمی و از بالا به پائین و انحصار اطلاعات پرهیز می شود ، ضمن اینکه شکستهای بارور کارکنان و مدیران مورد شناسایی و تشویق قرار می گیرد . در این زندگی شناخت و توسعه قالبهای ذهنی اهمیت خاصی دارد و خردمند به کسی گفته می شود که اندیشه خود را به اصرار صحیح نداند و به آنچه که نفسش ( قالبهای ذهنی اش) برای او می آراید اطمینان نکند ، در این زندگی به اشخاصی گفته می شود که دارای اعتماد به نفس بالایی هستند که بتوانند :

- با دیگران کار کنند ،

- حداقل برخی از کارها را بهتر از دیگران انجام دهند .

- خود را با موقعیتهای تازه و افراد جدید انطباق دهند ،

- در کارهایی که ابتدا دشوار به نظر می رسد ، مهارت پیدا کنند ،

- در شرایطی که اطلاعات کافی وجود ندارد تصمیم گیری کنند ،

- به دیگرن کمک کنند و از آنها حمایت نمایند ،

- اگر فعالیتهای گذشته شان مطابق انتظارشان نباشد آنها را به طور مؤثری اصلاح کنند.

با این اوصاف است که کارآفرینان می گویند خداوند جسم انسان را حکیمانه طراحی کرده است ، طوری که نه بتواند به خود تیپا بزند و نه دست تائید به پشت خود بزند ، بله زندگی کارآفرینانه زندگی ای است که کانون توجه افراد بیشتر به سمت فرصتها هدایت می شود تا تهدیدها و با مهارتهای خاصی تهدیدها به فرصت تبدیل می شوند و افراد به خوبی می دانند که فرصتها دیر به دست می آیند و زود از دست می روند . در این زندگی همه کارها به نحو احسن انجام می شود حتی اگر آن کار ساختن سنگ لحد باشد و سازمانها حقیقتا مشتریان خود را دوست دارند و در ارضای نیازهای آنها اکتفا به اظهارات آنها نمی کنند بلکه در جستجو و کشف نیازهای پنهان مشتریان خود هستند ، نیازهایی که مشتریان دارند ولی از آن بی خبرند .

زندگی کارآفرینانه به معنی زندگی ای است که در آن دیدن یعنی تجربه تفسیر نشده واقعیت و افراد می دانند که نیست بینایی با دیده ها و چشمها ، که گاهی چشمها به دارنده خود دروغ میگویند وخرد خیانت نمی کند کسی را که از او پند و اندرز بخواهد ، به عبارت دیگر افراد مراقب هستند تا فقط چیزهایی را نبینند که دلشان می خواهد ببینند یا آمادگی دیدن آن را دارند ، بلکه با چشمان خود بدون تعبیر و تفسیر ببینند .

در این زندگی مغز مزرعه آخرت است و دروغگو دشمن خدا ، ضمیر ناخودآگاه منبع بسیار با ارزشی است که ارتباط با آن و استفاده از اطلاعات نهفته در آن یک مهارت محسوب می شود ، البته مهارتی قابل آموزش . در این زندگی افراد می دانند که نمی توانند باد را کنترل کنند اما می توانند بادبانشان را تنظیم کنند و با پوست و گوشت و استخوان معنی این جمله را درک کرده اند که : در بند آنی که در پی آنی .

بله کارآفرینان در این زندگی گاهی تقلید را بدتر از اشتباه می دانند و برعکس دیگران اگربه حد کافی به مشکل نزدیک شوند خود را قسمتی از مشکل نمی بینند ، چون با ذهنی آگاه مسائل و مشکلات را شناسائی و تعریف کرده اند .

در زندگی کارآفرینانه حتماً حق با اکثریت نیست و وقتی همه بر ضد شما هستند شما یا کاملا برحق هستید یا کاملاً در اشتباه . در این زندگی معیار موفقیت در کسب و کار با معیارهای رایج تفاوت دارد یعنی اگر پولی از کارتان بدست نیاورید تا زمانی که کاری را انجام می دهید که آن را دوست دارید یک موفق حقیقی محسوب می شوید و گاهی در این زندگی می توانید بدون سخت کار کردن ، شرافتمندانه پولدار شوید . در این زندگی انسان برای موفقیت آفریده شده است و اشتباهات و شکستها ، موفقیتهایی برای آموختن محسوب می شوند وموفقیت به عنوان یک سفر تلقی می گردد نه یک مقصد .

بله در زندگی کارآفرینانه ، حقیقت از اشتباه بهترکشف می شود تا از سردرگمی و اغتشاش و 75% موفقیت در چنین زندگی ای “ به موقع حاضر شدن است “ . در چنین زندگی ای انسان تا خود را شکست خورده نپندارد شکست نمی خورد و شکستها بهای پیروزی ها محسوب می شوند ، به همین دلیل کارآفرینان می گویند : وقتی می توانی موفق شوی چرا می خواهی انسان باشی ؟!

از جمادی مردم و نامی شدم وز نما مردم ز حیوان سر زدم

مردم از حیوانی و آدم شدم پس چه ترسم کی ز مردن کم شدم

جمله دیگر بمیرم از بشر تا سرآرم از ملک بال و پر

وز ملک هم بایدم جستن زجو کل شی هالک الا وجهه

بار دیگر از ملک پران شوم آنچه ناید اندر وهم آن شوم

پس عدم گردم عدم چون ارغنون گویدم کانا الیه راجعون

. در این زندگی همواره باید در تلاش برای تشخیص و تفکیک واقعیتها از واقعیت نماها بود و جائی که مدارا درشتی باشد ، درشتی باید کرد و جایی که عقل به کار ناید دیوانگی . در زندگی کارآفرینانه کسی از ریسکهای معقول و متوسط نمی ترسد چون همه برای بارش باران دعا کرده اند و لذا از رعد و برق یکه نمی خورند ، آنها فقط وقتی جهت و مسیری موجود باشد حرکت نمی کنند بلکه خیلی اوقات صرفا ً حرکت می کنند تا یک جهت و مسیری را تولید کنند آنها می گویند : تو پای در راه بنه هیچ مگوی خود راه گویدت چون باید رفت . در این زندگی تولید راههای جدید از انتخاب راههای موجود مهمتر است و علاوه بر درست بودن موضوعات



خرید و دانلود تحقیق در مورد کارآفرینی شغل doc


تحقیق در مورد شاه بلوط اسپانیایی.DOC

تحقیق در مورد شاه بلوط اسپانیایی.DOC

 

فرمت فایل : ورد Word

 (  قابلیت ویرایش )

 

 

 

قسمتی از متن ورد .....

 

تعداد صفحات : 5 صفحه

تعریف: شاه بلوط اسپانیایی یک درخت تنومند و ستایش برانگیز یست که بلندی آن می تواند به 100 پا (5/30 متر) برسد که تاج آن تقریبا نصف طول آنرا می پوشاند درختان خیلی پیر ممکن است تنه ای به قطر بیشتر از 10 پا داشته باشد.
برگهای دراز نای بیضی شکل آن به طول 8 اینچ رشد می کند و دارای دندانه های حاشیه ای درشت و رگه هایبرجسته هستند.
گل های آن گل های دم گربه ای خوش نما میخ مانند کرم- زرد رنگ هستند.
میوه آن میوه ای زبر و خاردار که 5-1 مغز دارد که هر کدام 1-5/0 اینج قطر دارد.
موجودات ذره بینی خاکهای زراعتی یک میوه خارداری را عرضه می کنند که یک مغز بزرگ وشیرینی دارد که آنرا در زبان فرانوسی marros می نامند.
موجودات ذره بینی خاکهای زراعتی انتخاب شده برای تزیین شامل Albomarginate با برگهایی دارای حاشیه سفید هستند و Aspleniifolia با برگهایی پر مانند و دارای برشهای عمیق هستند.
موقعیت: احتمالا شاه بلوط اسپانیایی در اصل بومی آسیایی غربی بوده – از ایران تا کشورهای بالکان.
این درخت برای بیشتر از 3000 سال کشت شده و امروزه در طبیعت واقع است یا افزایش طبیعی روند جمعیت در سراسر جنوب اورپا، شمال آفریقا و جنوب غربی آسیا اسم عام آن احتمالا از این حقیقت که قسمتی از بهترین شاه بلوط های وارد شده به اروپا از اسپانیا اشتقاق یافته است.
فرهنگ: شاه بلوط اسپانیایی نسبت به آفت بلوط این مرض قارچی که منهدم کننده که تقریبا از زمان 1900 از آسیا به آمریکا شمالی وارد شده، حساس و آسیب پذیر است و در ظرف 40 سال همه بلوطهای بالغ آمریکا شمالی را بر روی این قاره کشته است.
شاه بلوط اسپانیایی به اندازه بلوط آمریکایی نسبت به آفت بلوط آسیب پذیر نسیت و ظاهرا این مرض نمی تواند تابستانهای خنک و مرطوب شمال اروپا، انگلیس را تحمل کند.
به دلیلی آفت بلوط شاه بلوط اسپانیایی را تقریبا همه جا در آمریکا شمالی می کشد ولی به ندرت در اروپا چنین اتفاقی می افتد.
اگر می خواهید بلوط در آمریکا شمالی کشت کنید به بلوطهای آفت- مقاوم مانند بلوط ژاپنی، بلوط چینی و دورگه هایی که نسبت به آفت بلوط مقاوم هستند محدود هستید.
نور: آفتاب کامل (زیاد) رطوبت: شاه بلوط اسپانیایی پس از مستقر شدن در مقابل خشک سالی مقاوم هستند.
این بلوط در خاک خوب آب کشیده شده و شنی بهتر به عمل می آید و در مقابل خاک های اسیددار مقاوم است.
اگر در زمان نهال بودن شاه بلوط اسپانیایی محیط خیلی خشک باشد.
این درخت بوته باقی می ماند و به اندازه درخت در نمی آید.
نیرومندی: ناحیه USDA 5 الی 7.
نحوه پخش: عموما شاه بلوط ها با شکوفه کردن و یا بوسیله پیوند زدن ته ساقه های جوانه های درخت پخش می شوند این جوانه ها از طریق بذر افشانی تولید می شوند.
دانه های خشک شده احتمالا نمی تواند سبز شود.
کاربرد: شاه بلوط اسپانیایی یک درخت سایه بزرگ و باشکوهی برای پارکها، املاک و خیابانها است.
در زمان شکوفایی خیلی خوش نما و زیباست، در انگلستان و بیشتر این قاره رایج است.
بلوط ها دارای گل های نر و ماده بر روی یک درخت هستند.
ولی ا«ها خیلی خود- ناسازگار هستند بنابر این دست کم دو درخت نیاز دارید تا مغزحاصل شود.
ویژگی ها: بلوط اسپانیایی منبع بزرگ بل

 



خرید و دانلود تحقیق در مورد شاه بلوط اسپانیایی.DOC