لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
مقدمه:
گلسنگها، موجودات زنده دوتایی هستند و ریسه(تنه گیاهی که به دوقسمت ریشه و ساقه متمایز نشده است) از دو جزء قارچ و جلبک که به عنوان واحد مستقل می توانند زیست کنند، تشکیل شده است. چندین هزارگونه مختلف از گلسنگها، درزیستگاههای نامساعد واغلب در شرایط دشوار حضوردارند. از آنجائیکه قارچ و جلبک می توانند زندگی مستقلی داشته باشند، بنابراین ساختار گلسنگ شباهتی به موجودات زنده همزیست اجباری ندارد.
بخش قارچی(که بعنوان مایکوبیونت شناخته می شود) تقریباً همیشه عضوی از قارچهای کیسه دار محسوب می گردد. هیف های قارچی متراکم با فراهم آوردن طرح و شکل، تنه گلسنگ را تشکیل می دهند. هیف ها،آب و یونها را از زمانیکه در دسترس هستند جذب و حفظ کرده و سلولهای جلبکی را در برابر عوامل نامساعد،حفاظت می کنند. وقتی که مایکوبیونت به طور مستقل و جدا از بخش جلبکی کشت می شود،توده بدون شکلی را تشکیل می دهد،چرا که قارچ،جهت بقا و بالغ شدن به جلبک نیازمند است.
بخش جلبکی(که به عنوان فیکوبیونت شناخته می شود) یا از انواع جلبکهای سبز(نظیر:کلرلا، پلوروکوکوس) و یا از انواع جلبکهای سبز-آبی( نظیر:نوستوک)می باشند. زمانیکه گلسنگ مرطوب است جلبک به واسطه فتوسنتز قند تولید می کند که اضافی آن از طریق دیواره ها به هیف قارچی می رسد و جهت رشد قارچ مصرف می شود و یا اینکه در هیف ذخیره می گردد. رشد ریسه گلسنگ بسیار کند است اما توانایی بقاء در طی دوره های طولانی مدت خشکی و دماهای بحرانی در زیستگاه های بی حفاظ یعنی جائیکه تأمین مواد غذایی به صورت پراکنده است را دارا می باشد.
اکثر گلسنگها نام عمومی ندارند، معمولاً نام انها از اسامی ویژه لاتینی گرفته شده است و عمدتاً از طریق بخش مایکوبیونتشان شناسایی می شوند. تاگزنومیستها، گلسنگها را به عنوان قارچهایی می شناسند که به واسطه اتحاد با جلبکهای ویژه تغییر یافته اند.
منتخبی از گلسنگهای رشدکرده بر روی ستون چوبی بدون حفاظ گلسنگها قادرند در زیستگاههای بدون حفاظی که تأمین آب در آنجا به صورت پراکنده است و تغییرات دما شدید است به صورت متصل به تکیه گاه به کندی رشد و زندگی کنند.
سازندگان گلسنگ ها:
تقریباً کلیه قارچهای تشکیل دهنده گلسنگ ها به آسکومیست های عالی یا واضح تر به لوکولومیست ها،پیرنومیست ها و دیسکومیست ها تعلق دارند، و در ارگانیسم گلسنگی بار آوری خاص خود را حفظ می کنند و موجب می شود که انها را به ایکومیست های آزادی که مشتق شده اند نزدیک بدانیم.
جلبکهای تشکیل دهنده گلسنگ ها، گنیدی نامیده می شوند به نظر می رسد تعداد انها در حدود صدتایی باشد و بنابراین کمتر اختصاصی می باشند. تقریباً 20 درصد گلسنگ ها، از نوع سیانوفیت است که سلول های ان مجزا یا به صورت توده های کوچکی مجتمع شده اند، معمولاً غلاف موسیلاژی خود را حفظ می کنند و گلسنگ هایی را که تشکیل می دهند گلسنگ ژلاتینی نامیده می شوند، اما اینجا هنوز به صورت یک مجموعه حقیقی عمل نمی کند. چنانچه ان را جدا کرده و در کشت خالص قراردهند، غالباً مورفولوژی خاص کلونی خود را دوباره به دست می اوردو در این صورت می توان به جنس شناخته شده سیانوفیت های آزاد منسوب کرد.
«گنیدی های سبز» که تعدادشان زیاد است، از کلروفیسه ها می باشند. اغلب سلولهای آن سبز، مجزا و کروی هستند که مجاور جلبک های هوادوست پلوروکوکوس قرار می گیرند و عمدتاً جنس های تربوکسیا و سیستوکوکوس را می سازند. . در گلسنگ های دیگر، بویژه گلسنگ های مناطق گرم گنیدی را ترن تپولیا تشکیل می دهد که این گنیدی به صورت سلولهای مجزا با زنجیره های کوچک است، و ندرتاً در جنسهای دیگر ریسه های صفحه مانند دارند.
در یک تیره، و گاهی در یک جنس(پلی ژرا، لوباریا) به گونه های مجاور و نزدیک به هم از گلسنگ ها بر میخوریم که در عدهای از گنیدی را سیانوفیتها ، و در برخی دیگر تربوکسیا تشکیل می دهد.
تکثیر:
تولید مثل گلسنگ ها به دو طریق صورت می گیرد:
- توسط انتشار مجموعه گلسنگی: توسط«قلمه» قطعه ای از ریسه با انتشار سوردی یا ایزیدی.
-توسط تولید هاگ قارچ که پس از رویش هیف را می دهد که با جلبک ها همزیست می شوند.
A- انتشار مجموعه گلسنگی
مجموعه گلسنگی ممکن است به طور کامل یا به صورت قطعه ای از ریسه( ارگانیسمی می باشد با خاصیت برگشت به زنذدگی، قادر است مدت زیادی حالت خشکی را تحمل نماید، در این صورت بسیار شکننده می باشد و خرده های ان توسط عوامل مختلف نظیر باد، حیوانات پخش می شوند و به همان اندازه قلمه می سازند) یا در اثر عملکرد اندامهای اختصاصی به نام سورالی انتشار یابد. یک سورالی یک شکاف پوست (این همیشه توس طقارچ تشکیل می شود) است که در ان ناحیه، قسمت مرکزی گلسنگ به صورت گردآری شکل به نام سوردی ها خارج می شود. سوردی ها گلومرول هائی هستند که از چند سلول جلبک تشکیل شده و توسط کلافی از هیف احاطه شده اند. اندازه انها بسیار کوچک است و انتشار آنها بآسانی صورت می گیرد.
بسیار از گلسنگ ها دارای یک سطح فوقانی هستند که از برآمدگیهای کوچک زیادی پوشیده شده اند. این برآمدگیها ممکن است ساده، یا منشعب باشند: این یک ایزیدیوم که دارای هیف ها و گنیدی ها و قسمت قشری است و از علائم مشخصه بعضی گونه ها می باشد. نقش انها هنوز کاملاً شناخته نشده است اما، این ایزیدی ها بآسانی جدا می شوند و واجد دو سازنده گلسنگ (قارچ و جلبک) هستند، معمولاً انها را به منزله اندامهای تکثیر در نظر می گیرند.
B- تکثیر قارچ:
گلسنگ ها معمولاً در سطح ریسه خود اندامهای بارده را به صورت جام، تکمه یا کروی با ساختمانی مشابه با آسکومیست ها تشکیل می دهند که آپوستی نیز گفته می شود، یا در ضخامت خود اندامهای بارده کروی مشابه با پریتس وپیرونومیست رابوجود می آورند؛ بندرت اشکال دیگر نیز مشاهده می شود.
مورفولوژی آسک ها و اسپورها مانند آسکومیست های آزاد بسیار متغیر است. و اساس رده بندی و تشخیص گلسنگ ها را تشکیل می دهد.
C- رشد ریسه:
ریسه از تندش اسپور با تسخیر جلبک ها یا انتشار قطعاتی از تال یا سوردی ها حاصل می شود، گلسنگ ها همیشه رشد کندی دارند.نمو در گلسنگ های درختچه مانند بسیار سریع می باشد، درکلادونیا یا ستراریا یک یا دو سانتیمتر در سال است. پودسیون ها به همان روش اسفاگنوم در انتها نمو در قاعده از بین می رود. برعکس گلسنگ های چوست مانند بسیار کند از اطراف نمو می کنند: در حدود 1متر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
مقدمه:
حاج احمدآقا در طول مبارزات ملت ایران دربرابر نظام ستم شاهی به سرحلقه اصلی پیوند امام و یاران آن بزرگ مرد و امت وفا دار تبدیل شد، نقشی که تا آخرین لحظات حیات پدر آن را ادامه داد.
مرحوم حجتالاسلام سید احمد خمینی در24 اسفند 1324 دومین فرزند ذکور امام خمینی (ره) درشهر مقدس قم پا به عرصه وجود نهاد، دورههای تحصیل ابتدایی و متوسطه را در قم به پایان رساند، در دوره جوانی نیز به دلیل علاقه خاص به ورزش حتی در تیم های دسته دوم فوتبال آن زمان هم به بازی حرفه ای پرداخت.
پس از طی دوره مقدماتی و متوسطه حوزه، سطوح عالی را نزد استاتید بزرگی همچون آیتالله سلطانی (پدر همسر مکرشان)، آیتالله حاج مرتضی حائری و ایتالله شبیری زنجانی سپری کرد.
سالهای پایانی دوره دبیرستان سید احمد خمینی مصادف با قیام تاریخی 15 خرداد شد و همین قیام، مسیر زندگی وی را تغییر داد، پس از تبعید امام (ره) به ترکیه و عراق در سال 1343، حاج احمد آقا دوسال مخفیانه در ایران زندگی کرد و در سال 1345 مخفیانه برای دیدار پدر عازم نجف شد و در همان جا به دست امام راحل، به لباس روحانیت درآمد.
سید احمد خمینی گره گشای مشکلات انقلاب و حلقه وصل امام و امت
حاج احمد خمینی(ره) از بدو خروج از ایران به سرحلقه اصلی پیوند امام و یاران امام و امت تبدیل شد، نقشی که تا آخرین لحظات حیات پدر آن را ادامه داد، در سال 1356، برخی از همرزمان ایشان توسط ساواک دستگیر شده و ارتباط آنان با وی آشکار شد، فاجعه رحلت برادر بزرگوار ایشان آیتالله سید مصطفی خمینی در همین سال به وقوع پیوست که باعث شد نقش حاج احمد آقا در تحولات سیاسی بعدی پررنگ تر شود.
پیام تاریخی رهبر معزز انقلاب
حفظ سلامت امام و مراقبت همه جانبه از جان بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی وظیفه ای بود که فقط از مرحوم حاج احمد آقا برمی آمد؛ سرانجام پس از تحمل چند سال غم جانکاه دوری پدر که مهلکترین خبر به جسم و روح ایشان بود، در شامگاه 25 اسفند 1373 ندای حق را لبیک گفت، رهبر معظم انقلاب پیامی را به مناسبت ارتحال یادگار امام (ره) صادر کردند که خود گویای نقش بارز مرحوم سیداحمد خمینی است، متن این پیام تاریخی بدین شرح است :
" سرانجام پس از هفتهاى اندوهبار و سرشار از اضطراب و نگرانى، بار سنگین مصیبت فرود آمد و دل امت وفادار دستخوش طوفان غم و محنت شد، یادگار امام و فرزند دلبند و عزیزترین کس او دنیاى فانى راوداع گفت و چهره محبوب و آشناى مردم و غمخوار کشور و انقلاب و خدمتگزارى صدیق براى هدفهاىامام عظیم راحل و اندیشهاى روشن و چشمى تیزبین در خدمت نظام اسلامى، کشور و ملت و دوستان ودوستداران خود را ترک کرد و ایران اسلامى را به عزاى خویش نشانید.
در دوران پر حادثه انقلاب مرحوم حجةالاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینى یکى از مؤثرترینعناصر در جریانات کلى کشور و انقلاب بود، او براى رهبر کبیر انقلاب فرزندى مهربان و در عین حال مشاورى امین و یارى دیرین و سربازى فداکار و مریدى گوش بفرمان و کارگزارى لایق و کارآمد بود.
امام بزرگ ما بارها محبت پرشور و اعتماد عمیق و تحسین قلبى خود نسبتبه این فرزند خاضع و مطیع خود را بر زبان آورده بود و نزدیکترینها گواهى صادق آن چنان پدرى را در حق پسر یگانهاش ازآن زبان پرهیزگار شنیده بودند.
در طول سالهاى انقلاب چه بسیار گرهها که به دست او گشوده شد و چه بسیار کارهاى بزرگ که به تدبیراو انجام گشت از اینها برتر نقش این عنصر پرتلاش و پرتوان در حراست عاشقانه از سلامتى جسمى وآرامش خاطر امام بزرگوار بود، بىشک سلامتو توان جسمى و قدرت کارى آن قائد عظیمالشان دردوران پر مخاطره ده ساله با وجود کهولتسنى و بیمارى قلبى در میان عوامل و اسباب عادى از همه بیشتر به ابتکار و مراقبت و پىگیرى دلسوزانه این فرزند مهربان وابسته بود، ملت ایران از این بابت بسى مدیون این عزیز فقید است.
تاریخچه خدمات ارزنده آن مرحوم به دوران پس از پیروزى منحصر نمىشود، نقش ایشان در دورانمبارزات ملت ایران نیز برجسته و فراموش نشدنى است و هر چه زمان به مقطع پیروزى انقلاب اسلامىنزدیکتر مىشود این نقش و سهم، صاحب آن بزرگتر و روشنتر مىگردد و چون فاصله زمانى میان فقدان فاجعهآمیز مرحوم آیتالله حاج سید مصطفى خمینى فرزند بزرگ و نامآور امام و روزهاى بازگشت رهبرکبیر انقلاب به کشور فرا مىرسد نقش مرحوم حاج سید احمد خمینى در قضایاى انقلاب وضعى استثنایى ومنحصر بفرد مىیابد.
بىشک در آخرین ماههاى دوران نهضت هیچکس در رابطه با امام بزرگوار نقشى تا بدین حد بزرگ ومؤثر از خود بروز نداده است. تلاش بىوقفه و پروانهوار ایشان در کنار مشعل فروزان وجود امام عزیز(رضوانالله علیه) بسى برکات را منشا گشته و بسى دشوارها را آسان نموده است.
اکنون این یادگار امام از میان ما رفته و ما را در فقدان خود مهموم و مغموم برجا گذاشته است. شکوه این غم جانکاه را به پیشگاه صاحب و مولاى خود حضرت بقیةالله الاعظم مىبریم و از او دعا براى صبر و تسلى مىطلبیم و در عین حال نخستین تسلیت را هم به او مىگوییم.
تسلیتبعدى به مادر داغدار و محنت کشیدهاى است که بار سنگین مصائب بزرگ بر دل او سنگینىمىکند و نیز همسر گرامى و فداکار ایشان و نیز به خانواده معظم و بیت معزز حضرت امام راحل بویژه فرزندان گرامى این عزیز و بالاخص به یادگار برومندش جناب حجةالاسلام حاج سید حسن خمینى و نیز بهعموى بزرگوارشان جناب حجةالاسلام والمسلمین آقاى پسندیده و دیگر خاندانهاى وابسته و به همه ملتبزرگ ایران و به همه مسلمانان جهان تسلیت مىگویم. "
وصیت نامه حاج سید احمد خمینی
مرحوم حاج سید احمد خمینی در سالهای پایانی عمر به ریاضت و سیر و سلوک عرفانی روی آورده بود و با چله نشینی های مدام سعی در تزکیه نفس داشت، وصیت نامه ای که ایشان دوسال قبل از ارتحال آن را نوشته اند حاکی از همین حالات معنوی است:
با امید به رحمت واسعه حضرت حق جل جلاله و ایمان به حقانیت آنچه حضرت خاتم الانبیاء محمدمصطفى(صلى الله علیه وآله) آورده است و با اقرار به تبعیت محض از معصومین بزرگوار بخصوص مولاى متقیان امیرمؤمنان و خلیفه بلافصل رسول اکرم(صلى الله علیه وآله).
اینجانب احمد خمینى فرزند حضرت امام خمینىقدس سره در تاریخ 30 شهریور 71 هجرى شمسى مطابقبا 23 ربیعالاول 1413 قمرى چند سطرى به عنوان وصیت مىنویسم تا به این اصل اسلامى عمل کردهباشم.
1- وصى خود فرزندم حسن خمینى را قرار دادم تا در صورت امکان به آنچه مورد نظرم است عمل نماید انشاءالله خداوند به ایشان پاداش خیر دهد.
2- مرا حتىالمقدور نزدیک پدر عزیزم و مراد و امامم دفن کند تا شاید به حساب حضرت امامفاتحهاى هم نصیب من سراپا گناه گردد و خداوند به خاطر آن حضرت مورد لطفم قرار دهد.
3- بعد از من کار مرقد حضرت امام با ایشان است تا با کمک و هدایت برادر عزیزم جنابحجةالاسلام آقاى انصارى که با در نظر گرفتن تمامى جهات بهترین فرد و دلسوزترین شخص نسبت به حرم حضرت امام است کارهاى آنجا را بعد از من دنبال کند. بعد از من حسن خمینى تولیت آن مزارشریف را عهدهدار باشد.
4- کلیه اعلامیهها و کتابها و نوشتجات حضرت امام (قدس سره) بعد از من در اختیار حسن خمینى است که هر گونه مىخواهد چاپ و منتشر کند و در صورتى که وضع مالى خانوادهام خوب نباشد از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
مقدمه:
حاج احمدآقا در طول مبارزات ملت ایران دربرابر نظام ستم شاهی به سرحلقه اصلی پیوند امام و یاران آن بزرگ مرد و امت وفا دار تبدیل شد، نقشی که تا آخرین لحظات حیات پدر آن را ادامه داد.
مرحوم حجتالاسلام سید احمد خمینی در24 اسفند 1324 دومین فرزند ذکور امام خمینی (ره) درشهر مقدس قم پا به عرصه وجود نهاد، دورههای تحصیل ابتدایی و متوسطه را در قم به پایان رساند، در دوره جوانی نیز به دلیل علاقه خاص به ورزش حتی در تیم های دسته دوم فوتبال آن زمان هم به بازی حرفه ای پرداخت.
پس از طی دوره مقدماتی و متوسطه حوزه، سطوح عالی را نزد استاتید بزرگی همچون آیتالله سلطانی (پدر همسر مکرشان)، آیتالله حاج مرتضی حائری و ایتالله شبیری زنجانی سپری کرد.
سالهای پایانی دوره دبیرستان سید احمد خمینی مصادف با قیام تاریخی 15 خرداد شد و همین قیام، مسیر زندگی وی را تغییر داد، پس از تبعید امام (ره) به ترکیه و عراق در سال 1343، حاج احمد آقا دوسال مخفیانه در ایران زندگی کرد و در سال 1345 مخفیانه برای دیدار پدر عازم نجف شد و در همان جا به دست امام راحل، به لباس روحانیت درآمد.
سید احمد خمینی گره گشای مشکلات انقلاب و حلقه وصل امام و امت
حاج احمد خمینی(ره) از بدو خروج از ایران به سرحلقه اصلی پیوند امام و یاران امام و امت تبدیل شد، نقشی که تا آخرین لحظات حیات پدر آن را ادامه داد، در سال 1356، برخی از همرزمان ایشان توسط ساواک دستگیر شده و ارتباط آنان با وی آشکار شد، فاجعه رحلت برادر بزرگوار ایشان آیتالله سید مصطفی خمینی در همین سال به وقوع پیوست که باعث شد نقش حاج احمد آقا در تحولات سیاسی بعدی پررنگ تر شود.
پیام تاریخی رهبر معزز انقلاب
حفظ سلامت امام و مراقبت همه جانبه از جان بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی وظیفه ای بود که فقط از مرحوم حاج احمد آقا برمی آمد؛ سرانجام پس از تحمل چند سال غم جانکاه دوری پدر که مهلکترین خبر به جسم و روح ایشان بود، در شامگاه 25 اسفند 1373 ندای حق را لبیک گفت، رهبر معظم انقلاب پیامی را به مناسبت ارتحال یادگار امام (ره) صادر کردند که خود گویای نقش بارز مرحوم سیداحمد خمینی است، متن این پیام تاریخی بدین شرح است :
" سرانجام پس از هفتهاى اندوهبار و سرشار از اضطراب و نگرانى، بار سنگین مصیبت فرود آمد و دل امت وفادار دستخوش طوفان غم و محنت شد، یادگار امام و فرزند دلبند و عزیزترین کس او دنیاى فانى راوداع گفت و چهره محبوب و آشناى مردم و غمخوار کشور و انقلاب و خدمتگزارى صدیق براى هدفهاىامام عظیم راحل و اندیشهاى روشن و چشمى تیزبین در خدمت نظام اسلامى، کشور و ملت و دوستان ودوستداران خود را ترک کرد و ایران اسلامى را به عزاى خویش نشانید.
در دوران پر حادثه انقلاب مرحوم حجةالاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینى یکى از مؤثرترینعناصر در جریانات کلى کشور و انقلاب بود، او براى رهبر کبیر انقلاب فرزندى مهربان و در عین حال مشاورى امین و یارى دیرین و سربازى فداکار و مریدى گوش بفرمان و کارگزارى لایق و کارآمد بود.
امام بزرگ ما بارها محبت پرشور و اعتماد عمیق و تحسین قلبى خود نسبتبه این فرزند خاضع و مطیع خود را بر زبان آورده بود و نزدیکترینها گواهى صادق آن چنان پدرى را در حق پسر یگانهاش ازآن زبان پرهیزگار شنیده بودند.
در طول سالهاى انقلاب چه بسیار گرهها که به دست او گشوده شد و چه بسیار کارهاى بزرگ که به تدبیراو انجام گشت از اینها برتر نقش این عنصر پرتلاش و پرتوان در حراست عاشقانه از سلامتى جسمى وآرامش خاطر امام بزرگوار بود، بىشک سلامتو توان جسمى و قدرت کارى آن قائد عظیمالشان دردوران پر مخاطره ده ساله با وجود کهولتسنى و بیمارى قلبى در میان عوامل و اسباب عادى از همه بیشتر به ابتکار و مراقبت و پىگیرى دلسوزانه این فرزند مهربان وابسته بود، ملت ایران از این بابت بسى مدیون این عزیز فقید است.
تاریخچه خدمات ارزنده آن مرحوم به دوران پس از پیروزى منحصر نمىشود، نقش ایشان در دورانمبارزات ملت ایران نیز برجسته و فراموش نشدنى است و هر چه زمان به مقطع پیروزى انقلاب اسلامىنزدیکتر مىشود این نقش و سهم، صاحب آن بزرگتر و روشنتر مىگردد و چون فاصله زمانى میان فقدان فاجعهآمیز مرحوم آیتالله حاج سید مصطفى خمینى فرزند بزرگ و نامآور امام و روزهاى بازگشت رهبرکبیر انقلاب به کشور فرا مىرسد نقش مرحوم حاج سید احمد خمینى در قضایاى انقلاب وضعى استثنایى ومنحصر بفرد مىیابد.
بىشک در آخرین ماههاى دوران نهضت هیچکس در رابطه با امام بزرگوار نقشى تا بدین حد بزرگ ومؤثر از خود بروز نداده است. تلاش بىوقفه و پروانهوار ایشان در کنار مشعل فروزان وجود امام عزیز(رضوانالله علیه) بسى برکات را منشا گشته و بسى دشوارها را آسان نموده است.
اکنون این یادگار امام از میان ما رفته و ما را در فقدان خود مهموم و مغموم برجا گذاشته است. شکوه این غم جانکاه را به پیشگاه صاحب و مولاى خود حضرت بقیةالله الاعظم مىبریم و از او دعا براى صبر و تسلى مىطلبیم و در عین حال نخستین تسلیت را هم به او مىگوییم.
تسلیتبعدى به مادر داغدار و محنت کشیدهاى است که بار سنگین مصائب بزرگ بر دل او سنگینىمىکند و نیز همسر گرامى و فداکار ایشان و نیز به خانواده معظم و بیت معزز حضرت امام راحل بویژه فرزندان گرامى این عزیز و بالاخص به یادگار برومندش جناب حجةالاسلام حاج سید حسن خمینى و نیز بهعموى بزرگوارشان جناب حجةالاسلام والمسلمین آقاى پسندیده و دیگر خاندانهاى وابسته و به همه ملتبزرگ ایران و به همه مسلمانان جهان تسلیت مىگویم. "
وصیت نامه حاج سید احمد خمینی
مرحوم حاج سید احمد خمینی در سالهای پایانی عمر به ریاضت و سیر و سلوک عرفانی روی آورده بود و با چله نشینی های مدام سعی در تزکیه نفس داشت، وصیت نامه ای که ایشان دوسال قبل از ارتحال آن را نوشته اند حاکی از همین حالات معنوی است:
با امید به رحمت واسعه حضرت حق جل جلاله و ایمان به حقانیت آنچه حضرت خاتم الانبیاء محمدمصطفى(صلى الله علیه وآله) آورده است و با اقرار به تبعیت محض از معصومین بزرگوار بخصوص مولاى متقیان امیرمؤمنان و خلیفه بلافصل رسول اکرم(صلى الله علیه وآله).
اینجانب احمد خمینى فرزند حضرت امام خمینىقدس سره در تاریخ 30 شهریور 71 هجرى شمسى مطابقبا 23 ربیعالاول 1413 قمرى چند سطرى به عنوان وصیت مىنویسم تا به این اصل اسلامى عمل کردهباشم.